« پُل کریمه »برروی تنگه کرچ(بین دریای آزوف -دریای سیاه)قراردارد،طول پل ۱۹ کیلومتر است که شبه جزیره «کریمه را به روسیه متصل می کند»،این پل به«پل تنگه کرچ»نیرشناخته می شود.
توئیت مشاورِ رئیس جمهور اوکراین(بعدازتخریب پل کریمه): هر چیر دزد شدهای باید به اوکراین برگردانده شود. هر چیز اشغال شدهای توسط روسیه باید بازگردانده شود...کریمه، پل، آغاز! هر چیز غیرقانونیای باید نابود شود.
پل کریمه(تنگه کرچ) درآتش شنبه ۸ اکتبر۲۰۲۲ ( ۸ مهر ۱۴۰۱)
پل کریمه(تنگه کرچ) درآتش شنبه ۸ اکتبر۲۰۲۲ ( ۸ مهر ۱۴۰۱)
روزنامه کییف پست، چاپ اوکراین به نقل از کمیته ضد تروریسم روسیه نوشت: آتشسوزی به وقوع پیوسته در پل کریمه به دلیل انفجار یک خودروی بمبگذاری شده بوده که در نتیجه آن هفت تانکر حامل سوخت بر روی یک قطار آتش گرفته و بخشی از پل تخریب شده است.
ولودیمیرزلنسکی(رئیس جمهوراوکراین)، ولادیمیرپوتین(رئیس جمهورروسیه)،امانوئل مکرون(رئیس جمهورفرانسه)،آنگلامرکل(صدراعظم آلمان) دوریک میز
روسیهالیوم هم گزارش کرده است، «ولادیمیر کنستانتینوف»(کنستانتین کوساچف) رئیس پارلمان منطقهای کریمه گفت: این پل در نتیجه اقدام خرابکاران اوکراینی منفجر شده است.
در همین حال «میخائیل پودولیاک» مشاور ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین درباره انفجاری که پل کریمه را لرزاند، گفت: این تازه اول کار است.
او در توئیتی نوشت: کریمه، پل، آغاز! هر چیز غیرقانونیای باید نابود شود.
مشاورِ رئیس جمهور اوکراین درادامه این توئیت نوشت: هر چیر دزد شدهای باید به اوکراین برگردانده شود. هر چیز اشغال شدهای توسط روسیه باید بازگردانده شود.
چه کسی«پل کریمه» رامنفجرکرد؟(کدام کشور)
مالک کامیونِ منفجرشده(روی پل کریمه) از اهالی مناطق جنوبی روسیه است.
مشاور رئیسجمهور اوکراین گفت: شواهد مربوط به انفجار کامیون روی پل کریمه نشان میدهد که این خودرو از سوی روسیه حرکت کرده است.
منابع روسی هم گفتهاند «مالک کامیونِ روسی»،بامداد شنبه ۸ اکتبر۲۰۲۲ ( ۸ مهر ۱۴۰۱) با کامیون بمبگذاری شده اش بر روی پل کریمه رفت وآنجارابه آتش کشید ودرپی این انفجار، هفت کانتر یک قطار باربری آتش گرفت و بخشی از پل نیز فروریخت.
*حدود ساعت ۶ صبح روزشنبه ۸ اکتبر۲۰۲۲ ( ۸ مهر ۱۴۰۱) یک کامیون باری در بخش بزرگراهی پل کریمه از سمت شبه جزیره «تامان» منفجر شد. این انفجار، آتش سوزی هفت مخزن سوخت قطاری که به سمت کریمه در حال حرکت بود را منجر شد.
«ولادیمیرپوتین» درتاریخ ۸ مهر ۱۴۰۱ چهار منطقه اوکراین( دونتسک، لوهانسک، زاپوریژیا و خرسون) به خاک روسیه ملحق کرد.
به گزارش خبرگزاری ریانوستی، وزارت دفاع روسیه امروز پنجشنبه ۱۵ اوت ۲۰۲۴(۲۵ مرداد ۱۴۰۳) با صدور بیانیه ای اعلام کرد که کنترل شهرک «ایوانوکا» در «دونتسک»(اوکراین) را به دست گرفته است.
«تنگه کرچ»(پل کرچ)
دونباس«» کجاست؟ لوهانسک کجاست؟ دونتسک کجاست؟
«دونتسک..لوهانسک...کی یف...خارکیف...اوکراین کریمه ؟نقشه»
«دونتسک کجاست؟نقشه»
«پل کریمه»تنگه کرچ راآتش زدند/ارتباط روسیه باکریمه قطع شد.
ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه، با اشاره به حادثه انفجار کامیون در پل کریمه و ایجاد اختلال در تردد در آن، گفت که واکنش رژیم کییف به تخریب زیرساختهای غیرنظامی، دلیلی بر ماهیت تروریستی آن است.
تنگه کرچ(پل کریمه)
نقشه اوکراین
«پل کریمه»(تنگه کرج)مابین دریای سیاه-دریای اوزوف
«پل کریمه»(تنگه کرج)مابین دریای سیاه-دریای اوزوف
اوکراین کجاست؟
پل روی تنگه کرچ توسط ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه در سال ۲۰۱۸، چهار سال پس از الحاق کریمه به روسیه افتتاح شد.
این پل به عنوان یک هدف کلیدی برای نیروهای اوکراینی مطرح شده است چون روسیه از آن برای انتقال تجهیزات نظامی به اوکراین استفاده میکند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:شبه جزیره کریمه با ۲۷ هزار کیلومتر مساحت و ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر جمعیت در ساحل دریای سیاه قرار گرفته است.
اوکراین درنقشه
«پل کریمه» به طول ۱۹ کیلومتر برروی «تنگه کرچ»مابین ۲ دریای( آزوف-سیاه)قرارداردکه «کریمه را به روسیه» متصل می کند.
واکنش معنادار «دولت اوکراین» به «انفجار پل کریمه»
خبرگزاری مهرنوشت:ساعاتی پس از این انفجار، «میخایلو پودولیاک»، مشاور ریاستجمهوری اوکراین با انتشار تصویری از انفجار در صفحه توئیتر خود نوشت: کریمه، پل، آغاز. همه (اموال) غیرقانونی باید منهدم شوند، هر چیزی که دزدیدشده باید به اوکراین برگردد، تمام مناطق اشغالشده توسط روسیه باید خالی شود.
حساب توییتری منتسب به وزارت دفاع اوکراین نیز نوشت: رزمناو موشکاندازِ «موسکوا» و پلِ «کرچ» به عنوان دو نماد بدنامِ قدرت روسیه در کریمه تخریب شدند. اتفاق بعدی چه خواهد بود؟ مردم روسیه؟
اواخیر فروردین وزارت دفاع روسیه از غرق شدن رزمناو «مسکوا» در «دریای سیاه» خبر داد. طبق اعلام وزارت دفاع روسیه، این رزمناو در حال حرکت به سمت بندر مقصد، به دلیل آسیبهای وارده در پی آتش سوزی و شرایط نامساعد جوی غرق گردید. وزارت دفاع روسیه با تائید حمله ارتش اوکراین به این ناو جنگی روسی، گفت که پس از انفجار مهمات این ناو آسیب جدی دیده است.
مسکو: دولت اوکراین ماهیتی تروریستی دارد
«ماریا زاخاراوا»، سخنگوی وزارت خارجه روسیه با انشتار پیامی در کانال تلگرامی خود در واکنش به پیامهای وزارت دفاع و مشاور رئیسجمهور اوکراین درباره انفجار پل کریمه نوشت: واکنش رژیم کییف به انهدام و تخریب زیرساختهای مدنی، ماهیت تروریستی آن را اثبات میکند.
دوما: جنگ تروریستی پنهانی علیه روسیه در جریان است
«موروزوف اولگ ویکتورویچ»، معاون رئیس دومای دولتی روسیه در گفتوگو با اسپوتنیک گفت: جنگ تروریستی پنهانی علیه ما در جریان است. علاوه بر این، حمله تروریستی علیه پل کریمه، نشاندهنده و بیان جنگ بدون قاعده و قانون است./موروزوف اولگ ویکتورویچ
نخستوزیر استونی انفجار پل کریمه را به اوکراین تبریک گفت!
«اورماس رینسالو» نخست وزیر استونی با اشاره به اینکه احتمالاً نیروهای اوکراین پشت عملیات انفجار پل «کرچ» در کریمه بودند، این اتفاق را به کییف تبریک گفت!
رینسالو گفت: استونی قطعاً از این (انفجار) استقبال کرده و به نیروهای اوکراین که احتمالاً پشت این عملیات بودند، تبریک میگوید. نخست وزیر استونی همچنین یادآور شد که مقامات کییف از دیرباز، پل کریمه را هدفی محتمل برای حملات خود معرفی کرده بودند.
برای اطلاه از همه ماجرای «پل کریمه»ازافتتاح تا حالگیری وتوسعه طلبی(الحاق سرزمینهای اوکراین به روسیه)را به این لینک مراجعه کنید:
علیمحمد بشارتی:ما پسر آقای طالقانی را در۲۳ فروردین ۵۸ دستگیر کردیم.
درادامه به «چگونگی تشکیل شورای انقلاب وشکل گیری سپاه پاسداران» وحواشی واسامی اعضای شورا و فرماندهان وبنیانگذاران(تصاویر) واتفاقات ایام بازداشت مجتبی طالقانی ،سفراعتراضی آیت الله طالقانی و... خواهیم پرداخت.
حکم بازداشت مجتبی طالقانی را من صادرکردم و آقای« غرضی »دستگیر کرد.
بشارتی می گوید:ترکیب اولیه سپاه ؛ آقای علی دانش منفرد، فرمانده.
سید محمد غرضی، معاون عملیات/ دکترغلامعلی افروز، مسئول روابط عمومی/ محسن رفیقدوست، مسئول تدارکات و محسن سازگارا مسئول تحقیقات بودند. حجتالاسلام حسن لاهوتی هم نماینده ولی فقیه در شورا تعیین شده بود..
از چپ: جواد منصوری و ابوشریف اولین فرماندهان سپاه پاسداران
بعدآقای جواد منصوری به جای دانش منفرد فرماندهی سپاه را عهدهدار شد. من هم به عنوان مسئول اطلاعات عملیات تعیین شدم.
حجت الاسلام حسن لاهوتی، نماینده ولیفقیه -درسپاه-بود و علی دانش منفرد فرمانده بود، دکتر افروز روابط عمومی بود، آقای غرضی مسئول عملیات بود.
آقای محسن سازگارا – که الآن آمریکاست- مسئول اطلاعات عملیات بود.
ما آمدیم مسئول اطلاعات تحقیقات شدیم که از اولین کارهایمان دستگیری مجتبی طالقانی بود.
حکم مجتبی طالقانی را من نوشتم و آقای غرضی دستگیرش کرد. بعدش هم دستگیری سیدمحمدرضاسعادتی بود./۳۰ دی ۱۳۹۶خبرگزاری مهر
آقای بشارتی درمصاحبه دیگری درباره اتهام مجتبی طالقانی می گوید:هنگامی که ما در زندان بودیم، شایع بود که آقای مجتبی طالقانی افرادی را که حاضر به پذیرش تغییر ایدئولوژیک سازمان مجاهدین نبودند کشته است که مجید شریف واقفی، مرتضی صمدی لباف از جمله آنها بود.
آقای بشارتی درمورد دلیل این ادعامی گوید: من گفتم از شورای مرکزی مجاهدین خلق آنهایی که با تغییر ایدئولوژیک مخالف بودند، کشته شدند و سند من هم« اسناد درونی خود سازمان است»
نگارنده(پیراسته فر):یعنی چون« سازمان مجاهدین خلق »این راگفته ،من دستور بازداشت مجتبی طالقانی رادادم!.این اقدام ناسنجیده آقای بشارتی مشکلات زیادی برای مملکت ایجادکرد-کل کشوررابهم ریخت درحالیکه هیچوفت این ادعا اثبات نشد!باتوجه به اینکه یکی ازویژگیهای منافقین دروغگویی وفریب است(وَاللَّـهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ ﴿١منافقون﴾
آقای بشارتی درادامه می گوید:ما خدمت امام هم گفتیم که ایشان(مجتبی) را احضار کردیم و دستگیر کردیم که ببینیم موضوع چیست. اما آقای طالقانی به نشانه اعتراض تهران را ترک کردند رفتند طالقان و خوب ایشان عضو شورای انقلاب هم بود. همه حتی حزب جمهوری را ما را محکوم کردند و بعد مشکلات زیادی به وجود آمد و منافقین اعلامیههای فراوانی ظاهرا در حمایت از آقای طالقانی صادر کردند.
علیمحمدبشارتی می گوید:ما پسر آقای طالقانی را در۲۳ فروردین ۵۸ دستگیر کردیم ،حکم بازداشت مجتبی طالقانی را من نوشتم و آقای غرضی دستگیر کرد.
ما با همان ماشین بلیزر معروف که امام را به بهشت زهرا برد رفتیم خدمت امام،رفیقدوست رانندگی می کرد،
آقای دانشمنفردوآقای غرضی هم بودند.بنده سخنگوی آنها بودم،
بشارتی : آقای دانشمنفردوآقای غرضی هم بودند.بنده سخنگوی آنها بودم، وقتی رفتیم خدمت امام گزارش دادیم، بنده گفتم آقا !ما به نظر خودمان هیچ خبط و خطایی نکردیم و بنابر وظیفه دیدیم که این آقا(مجتبی) متهم به قتل است، خواستیم که ایشان دستگیر وبازجویی شود وبعداستعفایم را تحویل امام دادم.
امام هم در جواب ما فرمودند: حتی اگر این احمد هم خلاف کرد بازداشتش کنید هیچ کس هم نباید در کار شما دخالت کند؛ اما بروید و رضایت آقای طالقانی را جلب کنید.
بشارتی درمنزل حاج احمدآقا
ماچند بار خواستیم برویم خدمت آقای طالقانی اما مرحوم آقای طالقانی گفته بود که تا زمانی که غرضی و بشارتی هستند، نباید بیایید.
قسمتی ازمصاحبه آقای بشارتی بنقل ازتاریخ ایرانی.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:حُرمت سرمایه های انقلاب
حفظ «حُرمَت ها»اصحاب امام،سرمایه های انقلاب.
«محسن رفیقدوست» ماجرای دستگیری «مجتبی طالقانی» رااینگونه روایت می کند:در داستان دستگیری پسر آقای طالقانی، امام ما را به قم احضارکردند.
وزیرسپاه می گوید :من و خانم مرضیه حدیدچی(دباغ)، آقای محمد غرضی و احتمالا آقای محسن رضایی به قم رفتیم.
پرونده پسر آقای طالقانی(مجتبی) را برای امام بردیم.
امام فرمودند :«اگر این پرونده متعلق به احمد بود و شما احمد را می گرفتید، من از شما تشکر می کردم،
امااین پرونده مربوط به آقای طالقانی است که حق بزرگی بر گردن مملکت و جوانان ما دارد« بروید ماجرا را یکجوری جمع کنید.»
منبع:سایت الف۳ شهریور ۱۳۹۵-بنقل ازمصاحبه خبرگزاری مهربامحسن رفیقدوست(فرمانده سابق سپاه-اولین وآخرین وزیرسپاه)/پایان.
«امام خمینی» حتی در ماجرای مجاهدین خلق ، پشت سر آقای طالقانی ایستاده بودند ، امام اجازه نداد بیاحترامی به آقای طالقانی شود../سایت جماران گفتوگویی با عبدالواحد موسویلاری-وزیرکشوردولت سابق /۰۶ آذر ۱۳۹۱انتخاب
علیمحمدبشارتی -نفروسط
بشارتی-وزیرکشور:نفردوم سمت چپ،ردیف اول.
توضیح نگارنده-پیراسته فر:واماخدمت آقای بشارتی بایدعرض کنیم که اولاً امام حکم مسئولیت رابه شما نداده بود که حکم استعفاراتقدیم امام کردید!،ثانیاً یک مطیع امرولایت که درمقابل «ولی امرش» اینطوربااستغنی حرف نمی زند!واین یک تفکرخطرناک است(ازموضع قدرت بارهبر-امام-صحبت کردن)،یعنی چی که «ماهیچ خبط وخطایی نکردیم..!»..من بااین وضع نمیتوانم کاربکنم-اینم استعفایم!..ایشان درجای دیگر -دریک مصاحبه ای-در دفاع ازاقدامش دررابطه با دستگیری مجتبی طالقانی گفته«آن موقع بهترین کار ممکن را من انجام دادم» و درمبارزات قبل ازانقلابش هم همینطوربوده(دریک جایی تعریف می کند که هرچه را خودم تشخیص می دادم منتشر-عمل-می کردم! واین بی نیازی چیزی شبیه رفتار رحیم «مشایی» احمدی نژادی است وبلکه بیشتر،چون مشایی جرئت اعتراض روبروبا ولایت فقیه رانداشتند واما«بشارتی»این کارراکردندوخودشان را بی ازهرگونه خبط وخطامی دانستند وحتی تهدید-عملی-به استعفاکردند(شبیه احمدی نژاددوران خانه نشینی۱۱روزه).
آیت الله حسن لاهوتی(پشت سرآیت الله مطهری)
لازم به ذکراست که امام خمینی ،حتی به فرماندهان ارشدسپاه حکم -کتبی-ندادند،غیرازآقای لاهوتی که آن هم تمایلاتش به منافقین بود،۲پسرش مشکل داربودندوسرانجام ناگواری هم داشت)،این نکته قابل ذکراست که امام همیشه حامی سپاه بوده :
حضرت امام خمینی : من از سپاه راضی هستم و بههیچوجه نظرم برنمیگردد؛ اگر سپاه نبود، کشور هم نبود؛ من سپاه پاسداران را بسیار عزیز و گرامی میدارم، چشم من به شماست.
واماحالا خیلی ازبچه مسلمانها، راحت به اصحاب امام خمینی توهین می کنند وحتی به اهل بیت امام خمینی جسارت می کنند،به بهانه واهی،درحالیکه بیت امام همیشه یارو یاوررهبرمعظم انقلاب( آیت الله خامنه ای) بودند واینکه نگارنده براین باوراست« هرکسی ولایت رابرنتابد وروبرویش بایستد،ماهم روبرویش خواهیم ایستاد » ولی نه اینکه مثل مافکرنکندآن رامتهم به ضد ولایت بکنیم وتوهین وجسارت رانثارش کنیم!.
خداوندبه پیامبرش می فرماید ای رسول من به مردم بگو: قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَىٰ ۗ وَمَن یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا ۚ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ شَکُورٌ ﴿٢٣شوری﴾اجررسالت احترام به اهل بیت است.
هاشمی رفسنجانی- آیت الله طالقانی- دکتربهشتی
سردارمحمودعبدالله زاده:امام خمینی فقط به مرحوم لاهوتی حکم کتبی (فرماندهی سپاه) داده بود.
«سردار عبدالله محمودزاده» متولد سال ۱۳۲۹ یکی از موسسین اولیه سپاه؛ دانشجوی کامپیوتر و منطق ریاضیات دانشگاه «میدلزبورو» انگلستان است که در سال ۱۳۵۶ درس را رها کرد و به جریان انقلابی نزد امام در پاریس پیوست.
«عبدالله زاده » باخانم دباغ درانگلستان آشناشده وهمراه ایشان وآقای محمد غرضی و دیگرانی که با هم در سوریه و لبنان مبارزه و فعالیت کرده بودند.
سردار محمودزاده می گوید:من ازاعضای شورای هفت نفرۀ بودیم،که مسئولیت بررسی تشکیل سپاه را داشت،به شهرستانها می رفتیم که احکام مسئولین -فرماندهان-سپاه رابررسی کنیم.
در همدان به منزل آیت الله شهید سیداسدالله مدنی رفتیم تا دربارۀ چگونگی تشکیل سپاه از ایشان کسب تکلیف کنیم و هفت نفر بودیم. ساعت ۳۰ : ۱۴ بعد از ظهر رسیدیم و شهید مدنی از ما پرسید غذا خورده اید؟ پاسخ ما منفی بود. ایشان برای ما غذا آورد .
ما مشغول خوردن غذا بودیم که« خواهر دباغ» هم رسید.
پی بردیم که برای فرماندهی سپاه، ایشان(خانم دباغ) حکمی از مرحوم حاج آقا لاهوتی نماینده امام در سپاه با امضای آقای جواد منصوری (اولین فرماندۀ کل سپاه) دارند-حکم رانشانمان داد و من آن حُکم را دیدم.
/منبع :کتاب«پرواز با نور»خاطرات خانم مرضیه حدیدچی(دباغ) +خبرگزاری فارس وپرتال امام خمینی
(محمدرضا)فرزند دیگرآیتالله طالقانی در پیگیریها ماشین برادرش را در محل مزبور پیدا کرد،علی محمدبشارتی می گوید: طالقانی از شنیدن این قضیه(بازداشت مجتبی) به شدت عصبانی شد و غرضی را شخصا به خانه خود احضار کرد و او را تحت بازجویی قرار داد اما غرضی از پذیرش مسوولیت سرباز زد و درنتیجه به دستور طالقانی ورئیس شهربانی و به وسیله سرهنگ رحیمی فرمانده دژبان مرکز-لویزان- بازداشت شد.
مصاحبه اعتراضی آیت الله طالقانی.
دستگیری مجتبی و ابوالحسن، فرزندان آیتالله طالقانی، با پیگیریهای آیتالله طالقانی و سرهنگ رحیمی فرمانده وقت شهربانی تهران معلوم شد که وی در پادگان لویزان بازداشت شده است.دیگر فرزند آیتالله طالقانی در پیگیریها ماشین برادرش را در محل مزبور پیدا کرد.
محمدرضا طالقانی(پشت سرامام،محافظ امام،همان کُشتی گیرتیم ملی) /سنخرانی امام دربهشت زهرا.
مهدی وحسین طالقانی
محمدرضا طالقانی خود عضو سپاه بود و با صباغیان و غرضی در آن مجموعه کار کرده بود. بعد از ۲۴ ساعت، مجتبی و ابوالحسن به همراه همسر سابق مجتبی آزاد شدند.
آیتالله طالقانی با اطلاع از ماجرا غرضی را احضار کرد و بعد از این که وی پاسخ درستی نداد و مسئولیت کار را قبول نکرد، از رئیس شهربانی خواست غرضی را به دلیل اقدام غیر قانونی بازداشت کند.
غرضی:مجتبی را ما آزاد کردیم. در واقع مجتبی را آوردند و من را بردند. من رفتم زندان. بعد فهمیدم که امامتماس گرفتهاند و گفتهاند غرضی کیست
و آقای اشراقی گفته غرضی همان حیدری خودمان است. امام به آقای اشراقی میفرماید که غرضی را آزاد کنید.
آقای «مهدی هادوی »آن زمان دادستان کل بودکه بعداز بررسی کرد و گفته بودادعای بی اساسی است ودستورزندان محمدغرضی راصادرمی کند
چه مدت زندان بودید؟
غرضی:۲۴ ساعت.
سیدمحمدغرضی :(وزیر نفت ووزیر مخابرات واستاندارخوزستان)
***
سوابق مبارزاتی بشارتی(متولد۱۳۲۳):
به دنبال چه فعالیتی اولین بار دستگیر شدید؟
علیمحمدبشارتی:من آنچه را فکر می کردم منتشر می کردم. من ناملایماتی را که در زمان شاه می دیدم نمی توانستم آرام باشم. اولین بار هم در ۱۴ سالگی دستگیر شدم اتهام من این بود که ترقه به ساختمان شهربانی انداخته بودم.
شما در «ستاد استقبال از امام خمینی»عضو بودید، چطور وارد ستاد استقبال شدید؟
علیمحمدبشارتی :خوب من ۵ سال منتهی به انقلاب در زندان بودم. ۵ تا از ناخن های مرا کشیدند. من تنها زندانی سیاسی بودم که در این مدت ملاقاتی نداشتم. بیش از یک سال در انفرادی بودم. من شعر می گفتم و آنجا در انفرادی روی دیوار سلول مینوشتم (چون قلم و کاغذی نبود) بند اول ترجیع بند توحیدی خودم را سرودم و نوشتم. چهار بند دیگرش را هم وقتی از زندان بیرون آمدم سرودم.
شما تا انتها مستقل بودید؟ یا در این میان عضو گروه های انقلابی اصلی هم بودید؟
نه. همنشینی داشتیم با مجاهدین، موتلفه، فداییان و سایر گروه ها. ولی عضو هیچ کدام نبودم.
رفقایی که شکنجه های ساواک شاه برتنشان بوده بترتیب ازراست:محمدعلی رجایی(رئیس جمهور)،عزت شاهی(عزت الله مطهری)،محمدکچویی(رئیس زندان اوین)،محمدحسین زاده(همکارکچویی).عزت شاهی:من از هفت سالی که بازداشت بودم تنها دو بار ملاقات داشتم...
منوچهر(هوشنگ ازغدی)
تقریبا همه شکنجه گران معروف مرا بازجویی وشکنجه کرده بودند( رسولی، تهرانی، آرش، منوچهری، محمدی، کمالی و...)
عکس یادگاری شکنجه گران درزمان مسئولیت(ازراست:بهمن نادری(تهرانی)،شهاب(مدیرکل اداره)،مصطفی هیراد(مصطفوی)،رضاعطارپور(دکترحسین زاده)
تحصن وتظاهرات ساواکی هابرای دریافت حقوق های معوقه
فرج اله سیفی کمانگر«کمالی» راتامدتی پیدانکرده بودند واو تصور کرد که پرونده اش گم شده ، در زمان دولت موقت بسیاری از ساواکی ها تجمع کرده و خواستار دریافت حقوق عقب مانده اشان شدند و دولت پرداخت حقوق رامنوط به اخذنامه از دادستانی مبنی برعدم تحت تعقیب کرده بودو کمالی نیز آمده بود که حقوق خود را دریافت کند برای گرفتن نامه به زندان اوین می رودکه شهید کچویی( رئیس زندان اوین بود) وی را در محوطه می بیند و بازداشت می شود.
من ازشکنجه گرانم شکایت نکردم،بلکه کمکشان هم کردم
عزت شاهی:مهربانیم با آنها موجب تعجب آنهاشده بود وجوابم این بود« ما برای خدا مبارزه کردیم و شکنجه شدیم اگر قرار باشد که ما نیز همانند شما رفتار کنیم که دیگر بین ما و شما فرقی وجود ندارد.»
دادگاه تهرانی وآرش
زندان ساسی(عزتشاهی):آن زمان تهرانی و آرش در زندان قصر بودند من مرتب به آنها سر می زدم. آرش و تهرانی روزها با هم بودند اما شب ها آنها را جدا می کردیم تا همدیگر را خفه نکنند زیرا احتمال این کار بسیار زیاد بود. با خانواده خود تلفنی صحبت می کردند.
اولین دادگاهی که جنبه علنی داشت دادگاه این دو بود در جلسه دادگاه بچه های منافقین(ی که دززندان بودند وشکنجه شده بودند) به این دو تف می انداختند و فحش می دادند و درگزارش هاغلومی کردندوامامن در جلسات بعد به خاطر اینکه این دو مورد توهین قرار نگیرند به عنوان (مسئول زندان قصر) پشت ماشین را به در زندان قصر می چسباندیم و این دو را سوار می کردیم و به مسجد زندان قصر می بردیم تا مبادا مورد توهین قرار بگیرند. دادگاه که تمام می شد ابتدا این دو را خارج می کردیم و وقتی به بند انتقال داده می شدند ما اجازه خروج به بقیه را می دادیم.
در آن زمان در دادگاه،آرش و تهرانی از این رفتار برادرانه تشکر کردند و گفتند :«عزت شاهی را شش ماه به تخت می بستیم اما کلمه ای حرف نزد و در حال حاضر این رفتار خوب را با ما دارد ما از وی می خواهیم که ما را حلال کند.»
من حتی زمانی که کمالی بازداشت شد به او گفتم: من را می شناسی؟
کمالی منکر شد و من گفتم:من از تو شکایت نکردم می خواهم ببینم کاری از دست من بر می آیدبرایت انجام دهم؟.
من می دانستم که کمالی به شدت سیگاری است و به خاطر اعصابش قرص می خورد. بعد پول به بچه ها دادم تا برایش سیگار بخرند و ترتیب ملاقات با خانواده اش را دادم. هفته بعد که دوباره رفتم کمالی گفت: «عزت دستم به دامنت.»
گفتم :حالا من را می شناسی اما دامن من کوتاه است و من نمی توانم در مورد پرونده ات کاری بکنم. روز دادگاه گفت: این عزت شاهی کجاست که بیاد به داد من برسد؟!.
آیت الله محمد محمدی گیلانی که قاضی بود گفته بود: این عزت شاهی کجاست که واقعیت ها را بگوید و آبروی تو برود!.
ادامه مصاحبه بشارتی:در مورد شکنجههایم همینقدر بگویم که خود ساواک گفته است بیشتر از همه بشارتی را شکنجه کرده ایم. یک روز در زندان اوین بودیم که منوچهری سربازجو به اتاق ما آمد. من اول از همه ایستاده بودم. کشیده محکمی به گوشم زد و گفت که تو تا دنیا هست در زندان خواهی بود. چون حرف هایت را به ما نگفتی. بعد هم گفت که تو را بیشتر از همه شکنجه کردیم. شاهد این ماجرا هم دکتر سیدکاظم اکرمی بود.
بازداشت مجتبی طالقانی
بشارتی دردفاع ازدستوربازداشت فرزندآیت الله طالقانی:آن موقع بهترین کار ممکن را من انجام دادم. به هر حال مجتبی طالقانی دست به اقداماتی زده بود که نباید او را رها می کردیم. بعد از تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین ، این ها هر کسی را که از این تغییر ایدئولوژی تبعیت نمی کرد از بین می بردند.
از جمله کسانی که حاضر به تغییر ایدئولوژی نشد، شریف واقفی بود که توسط مجتبی طالقانی آتش زده و کشته شد. من از این موضوع مطلع بودم. بنابراین من به عنوان مسئول اطلاعات و تحقیقات به آقای محمد غرضی به عنوان مسئول عملیات دستور دادم و ایشان رادستگیر کردند. بعد از دستگیری ایشان در کشور بلوایی به پا شد. آن موقع تازه چند ماه از انقلاب گذشته بود. آقای غرضی را تیمساری از دژبان دستگیر کرد و زندان برد. بعد هم هر کسی را که بگویید ما را محکوم کرد. از جمله شورای انقلاب علیه این کار ما موضع گرفت.
بشارتی:اولین بازجویی های بعد از انقلاب را من انجام دادم. یک روز در دفتر نشسته بودم دکتر تهرانی را آوردند. سربازجوی خشنی که در اسرائیل دوره دیده بود. من به سمتش رفتم و آرام به زیر چانه اش زدم و گفتم آقای تهرانی مرا می شناسی؟. تو بیشتر از هزار شلاق به من زده ای ولی من شما را می بخشم.
۵ تا از ناخن هایم را کشیدند و چون پانسمان نکرده بودند عفونت وارد خونم شد. ضربان قلب من به ۲۰۰ رسیده بود و هرچه می گفتم مرا به دکتر ببرند موثر نبود. در نهایت یک نفر را با لباس دکتری جلوی سلول آوردند. او هم بدون اینکه وارد سلول شود گوشی را روی قلبم گذاشت و گفت تو که حالت خوب است و رفت. موقع رفتن به او گفتم لااقل گوشی را در گوشت می گذاشتی که ظاهر ماجرا حفظ شود. این هم وضع معالجه بیماران در زندان بود و این قصه سر دراز دارد. با این حال همه این ها زیر دست ما آمدند و بازجویی شدند.
بعدازپیروزی انقلاب
من در مجلس اول «نماینده »جهرم شدم
سالیان دراز ساواک به دنبال ما بود اما نتوانست ما را شناسایی و دستگیر کند. فردای ۲۲ بهمن هم در دفتر امام در خیابان ایران بودیم. اولین بازجویی ها را من انجام دادم.
یادتان هست از چه کسانی بازجویی کردید؟
افراد زیادی بودند. از جمله تیمسار کیخاه که از تیمسارهای ساواک بود. محمودی و فرحبخش که از خلبان های ویژه نیروهوایی ارتش بودند و یا دکتر حقدان که استاندار دوران حکومت نظامی اصفهان بود. افتخاری و مومنی که از سرنگهبانان اوین بودند. خلاصه تقریبا بازجوی همه افرادی که در زندان اوین بودند، من بودم. /۲۳ بهمن ۱۳۹۴خبرآنلاین
آیت الله سیدمحمودطالقانی درایام بازداشت مجتبی طالقانی
آیت الله طالقانی رودسر(چالکرود)-فرزندان همراه(مهدی وحسین)سفراعتراضی به دستگیری مجتبی
سایت آفتاب(شهریور ۱۳۹۸) اینگونه می نویسد:
روایت مهدی طالقانی
علیمحمدبشارتی-نفراول سمت چپ-منزل حاج احمدآقاخمینی
مهدی طالقانی (فرزندآیتالله طالقانی) هم درباره چگونگی دستگیری مجتبی می گوید
طاهره ومهدی طالقانی
«این دستگیری به تحریک علیمحمد بشارتی صورت گرفت»
روایت عزتشاهی ازماجرای بازداشت مجتبی طالقانی
عزت مطهری ( عزت شاهی ) روایت خود از دستگیری مجتبی طالقانی را اینگونه بیان میکند: «کمیتهای فرعی اوایل انقلاب شکل گرفت که از افراد این کمیته آقای غرضی و صباغیان بودند. اعضای این کمیته پسر ایشان (طالقانی) را گرفتند. البته دادستانی و کمیته انقلاب نقشی نداشت بلکه غرضی او را دستگیر کرد. دلیل دستگیری هم برای ما معلوم نیست. بعد از دستگیری مجتبی طالقانی، آیتالله طالقانی ناراحت شدند و به شمال رفتند.
مجاهدین خلق از این موقعیت سوءاستفاده و شروع به تبلیغ کردند که آقای طالقانی از تهران قهر کرده است. بعضی از شهرها و تهران هم التهاب پیدا کرد؛ چراکه گفتند آیتالله طالقانی به نشانه اعتراض تهران را ترک کرده است».
باغ آیت ایت الله اشراقی-آیت الله طالقانی درکناراحمدعلی بابایی(روحانی محقق)
روایت هاشمیرفسنجانی
خروج غیرمنتظره آیتالله طالقانی از تهران و اعتراض قهرگونه وی به این حادثه و رفتن به نقطه نامعلومی که جز افراد خاص، کسی به ایشان دسترسی نداشته باشد، بهانهای در دست گروههای سیاسی مخالف، بهویژه منافقین و چپگراها داد که با برگزاری راهپیمایی و گردهماییهای متعدد بر شدت برخورد با نیروهای انقلابی و ایجاد تنش و التهاب در جامعه بیفزایند. امام بلافاصله دستور بررسی مسئله را دادند و حاج احمدآقا برای دلجویی از آقای طالقانی از قم عازم تهران شد.
محسن رفیقدوست می گوید: بعد از پرسوجو معلوم شد که آقای طالقانی در باغ کسی به نام احمدعلی بابایی در شمال ایران، ظاهرا نزدیک تنکابن رفته بود».
محمد غرضی میگوید : اولاً مجتبی طالقانی به دلیل دستداشتن در قتل مجید شریفواقفی دستگیر شد و ثانیا آیتالله طالقانی نه از سر اعتراض که بعد از دستگیری فرزندش میخواست برای مدتی از دسترس خارج باشد و به همین دلیل به باغی در کرج رفت. غرضی از اساس انکار میکند که طالقانی به شمال رفته بود و این در حالی است که عموم شخصیتهای سیاسی میگویند او بعد از دستگیری فرزندش به شمال رفت.
غرضی درباره علت، نحوه و پیامدهای دستگیری فرزند آیتالله طالقانی به «شرق» چنین میگوید: «مجتبی طالقانی در قتل ۱۷ نفر از مبارزانی که علیه نظام پهلوی فعالیت میکردند، دست داشت. او کسی است که باعث شهادت این تعداد از فرزندان این آب و خاک شد؛ با چنین وصفی پس از انقلاب عدهای او را به سپاه آوردند و من هم گفتم که نگهداری شود. مجتبی طالقانی که برخی از دستگیری او ناراحتاند، فردی است که عامل دست نقی شهرام بود و نامه کمونیستشدن خودش و شهرام را نزد آقای طالقانی برد. پس از آنکه او دستگیر شد، برادرانش به سپاه آمدند و پرسیدند که مجتبی اینجاست؟ گفتم بله؛ اما سالم است و هیچ مشکلی برایش به وجود نیامده است. بعدازآن پیش آقای طالقانی رفتیم و تا صبح بحث و جدل داشتیم.
آقای طالقانی به دادستان وقت زنگ زد که من را دستگیر کند. دادستان هم من را به زندان انداخت.
بترتیب ازراست:آیت الله شهاب الدین اشراقی(دامادامام خمینی)،آیت الله احمدجنتی(رئیس شورای نگهبان)،آیت الله محمودمحمدعراقی(رئیس سازمان تبلیغات)
آقایان عراقی و جنتی صبحهنگام به خدمت امام در قم رفتند و ماجرا را برای ایشان توضیح دادند. امام گفت که غرضی کیست؟ و عراقی و جنتی پاسخ دادند که حیدری خودمان است. امام گفتند که غرضی به زندان افتاده است؟ گفتند بله. امام هم بهسرعت به آقای اشراقی دستور داد که همین الان برو و غرضی را آزاد کن و من اینگونه آزاد شدم.
پس از آزادی به خدمت حضرت امام رفتم
امام گفتند که برو بهشتی را پیدا کن و بگو که برود و طالقانی را بیاورد. من، شهید بهشتی و آقای اشراقی پیگیر برگشت آقای طالقانی شدیم تا آنکه او خدمت حضرت امام در قم رفت».
طالقانی به کرج رفت؛ نه شمال
غرضی درباره محلی که آیتالله طالقانی پس از دستگیری پسرش اقامت کرد، میگوید: «آقای طالقانی به باغ یکی از آشنایانش در کرج رفت. اینکه سالها خانواده او میگویند که به شمال رفته بود و رسانهها هم همین را منعکس کردند، صحیح نیست و به کرج رفته بود. آقای طالقانی بهنوعی درباره دستگیری فرزندش واکنش نشان داد؛
اما این واکنش از جنس اعتراض نبود؛ بلکه میخواست تا مدتی در دسترس نباشد؛ بههرحال مجتبی طالقانی دم سفارت فلسطین و به دلیل مشارکت در قتل شریف واقفی دستگیر شد و من فقط او را نگه داشتم. بعد از آنکه او دستگیر شد،
به آقای طالقانی گفتم که فرزند شما در یک قتل مشارکت داشته است او در پاسخ به من گفت که مجتبی ۲۰ روز بود که در خانه من اقامت داشت و داشت بهتدریج از کمونیسم و کمونیستها جدا میشد. گفتم واقعا او در این مدت در خانه شما بوده است؟ گفت: بله. واقعا برایم عجیب بود که چطور یک شخصیت برجسته انقلاب در خانه خود یک فراری را پناه داده بود؛ حتی اگر آن فراری فرزندش بوده باشد».
مسئولیت گرفتن تأیید از آیتالله طالقانی
غرضی درباره نوع فعالیت مجتبی طالقانی با بخش انشعابیافته سازمان مجاهدین چنین گفت: «مجید شریفواقفی و افراد دیگری که به دست مجتبی طالقانی و تقی شهرام به شهادت رسیدند، افرادی بودند که نمیگذاشتند روش و تفکر شهرام حاکم شود؛ زیرا برایشان اسلام از اهمیت بالایی برخوردار بود. من هم توسط تقی شهرام و وحید افراخته به اعدام محکوم شده بودم و همین موضوع باعث شده بود که فراری باشم و در خانه تیمی خودمان زندگی میکردم.
فرزند آقای طالقانی در مقطع تغییر ایدئولوژیک سازمان مجاهدین ابزار دست« تقی شهرام» شد تا برود و کاری کند که آقای طالقانی این تغییر ایدئولوژیک را بهعنوان یک حق شناسایی کند که در نهایت هم این اتفاق نیفتاد. به جز این در مجموعه سازمان مجاهدین مجتبی طالقانی هیچ تأثیری نداشت؛ زیرا نه انسان توانمندی بود و نه اهل مبارزه بود و فقط با تشویق تقی شهرام اسمش بر سر زبانها افتاد»./گزارش پایان آفتاب نیوز.
پاسخ« ابوالحسن طالقانی» به اظهارات غرضی وبشارتی :
ماجرای دستگیری اینجانب و برادرم مجتبی را با اینکه بارها از ابتدای انقلاب تاکنون در جراید و رادیو و تلویزیون بیان شده بازهم برای تنویر افکار عمومی بازگویی مینمایم. در فروردین ماه سال ۱۳۵۳ درست نزدیک به دو ماه از پیروزی انقلاب میگذشت و هنوز نظام جمهوری اسلامی کاملاً مستقر نشده بود. دفتر نمایندگی فلسطین در تهران افتتاح شد.
مرحوم آیتا... طالقانی به همین مناسبت پیام تبریکی را آماده و اینجانب و برادرم مجتبی و همسرش را که به زبان عربی آشنایی داشتند تکلیف نمود که پیام مزبور را به آن دفتر ببرید. لازم به ذکر است که مجتبی طالقانی از سال ۱۳۵۳ پس از تحت تعقیب بودن از سوی ساواک به خارج از کشور گریخته و بعد از پیروزی انقلاب به کشور بازگشته. نامبرده در خارج از کشور جزو هواداران مجاهدین و پس از انشعاب آن سازمان به گروه چپ پیوسته بود. در هنگام حرکت به سوی دفتر فلسطین در یکی از خیابانهای فرعی دکتر شریعتی اتومبیلی که سرنشینان آن همگی مسلح بودند راه را بر ما بست و بدون هیچگونه مجوزی و ارائه کارتی ما را به سوی کمیتهای واقع در خیابان پاسداران هدایت کرد.
اتومبیل مزبور که ربایندگان آن دو نفر از هواداران مجاهدین به نامهای اصغر صباغیان و علیرضا آلادپوش بودند و ما را به کمیتهای که مدیریت آن زمان با محسن رفیقدوست بود بردند. با توجه به حرکتهای ضد انقلاب در آن مقطع و بیاطلاعی خانواده از بازگشت ما موضوع ابعاد وسیعی پیدا کرد به طوری که با هلیکوپتر در جادهها در پی ربودهشدگان بودند و در رادیو و تلویزیون با اعلام شماره خودرو از مردم برای این آدمربایی کمک میخواستند. لکن تمام تلاشها بینتیجه ماند. برادر کوچکترم محمدرضا طالقانی با تلاشهای فراوان محل مورد نظر که ما را به آنجا برده بودند پیدا کرده و اتومبیل اینجانب را که در پارکینگ محل مزبور بود مشاهده مینماید.
وی متوجه میشود که مسئولیت آن محل با شخصی به نام محمد غرضی است. نامبرده یعنی محمد غرضی توسط محمدرضا طالقانی فرزند کوچک آیتا... طالقانی به نزد آیتا... طالقانی برده میشود و پس از پرسشهای گوناگون توسط محمدرضا طالقانی و اطرافیان آیتا... طالقانی و حرکات ضد و نقیض غرضی، آیتا... طالقانی و فرزندان و دفتر وی بقیه ماجرا را پیگیری و اقرار غرضی به اینکه فرزندان آیتا... طالقانی در کجا زندانی هستند آیتا... طالقانی به علت خودسریها و بیقانونیها و با هشدار به اینکه تا موضوع به طور کامل روشن نشود شهر را ترک مینماید. بعد از مراجعت آیتا... طالقانی از شهر مسئولین کشور آیتا... خمینی، دولت موقت، شورای انقلاب، دادستان، ریاست کمیتهها (آیتا... مهدوی کنی) همگی این بیقانونی و خودسری و آدمربایی را محکوم مینمایند. سپس آیتا... طالقانی به اتفاق مرحوم سیداحمد خمینی به قم مراجعت و راه حل مشکلات کشور را در وجود نظام شورایی میبیند و سخنرانی مبسوطی را در مدرسه فیضیه مینماید. اما دوستان آقای غرضی از جمله آقای بشارتی جهرمی وزیر کشور دولت سازندگی به دفتر امام میروند تا توضیحاتی به ایشان ارائه دهند در آنجا به شورای انقلاب هدایت میشوند و درباره ایشان از مرکز اسناد استعلام میشوند و...
و اما آیا آقای غرضی که« هفده قتل» را به فرزند آیتا... طالقانی نسبت دادهاند میتواند اسامی هفده نفر مقتولین را به زبان بیاورد و در دادگاه اسناد و مدارکی ارائه کند؟
برای روشن شدن حقایق بیشتر خوانندگان عزیز را به کتابی که به همت موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی که نام سازمان مجاهدین خلق از پیدایی تا فرجام انتشار یافته دعوت مینمایم. تا چنانچه ابهامات رفع و حقایق به طور کامل بر همگان از جمله سخنران آشکار شود شاید به خود آید که گناه و جرم ترور شخصیت افراد بسیار فراتر از ترور فیزیکی آنان مجازات دارد! والعاقبه المتقین.
لازم به توضیح است آقای غرضی همانطور که تأکید کردم اولین بار نیست که این اظهارات سخیف و دروغی بزرگ را به فرزند مرحوم آیتا... طالقانی نسبت میدهند بلکه ایشان در سال ۱۳۸۶ در مصاحبه با ایسنا یکبار دیگر بر اظهارات سخیف خود پافشاری نمودهاند اما تناقضگویی این فرد تا آنجا که ایشان در اول مهرماه ۱۳۸۶ در مصاحبه با روزنامة اعتماد ملی وقتی خبرنگار از ایشان ماجرای بازداشت فرزندان آیتا... طالقانی را میپرسد ایشان خود را مبرا از ماجرا میداند.
همچنین در مصاحبه مذکور در روزنامة قانون در ۱۸ تیر ۱۳۹۲ وقتی خبرنگار از ایشان در مورد وابستگی به کدام دسته و گروه را میکند، ایشان از پاسخ به این سؤال طفره میرود و پاسخی نمیدهد.
ضمناً محافظان ایشان (آیتا... طالقانی)، در آن زمان عبارت بودند از مرحوم محمد ترکان و جواد بافتی و ... اشارهای که آقای غرضی در مورد محافظان ایشان کرده است کذب محض است./۲۳ تیر ۱۳۹۲تابناک.
توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:آیت الله طالقانی درایام بازداشت مجتبی- خروج ازتهران- هم قم رفت وهم کرج وهم طالقان وهم شمال(رودسر)
آیت الله طالقانی در باغ مرحوم آیت الله شهاب الدین اشراقی در قم
آیت الله طالقانی در باغ مرحوم آیت الله شهاب الدین اشراقی در قم. مرحوم حجت الاسلام سید احمد خمینی در کنار ایشان است
آیت الله طالقانی در باغ مرحوم آیت الله شهاب الدین اشراقی در قم
آیت الله طالقانی درباغ مرحوم آیت الله شهاب الدین اشراقی درقم. مرحوم حجت الاسلام سید احمد خمینی درکنار ایشان است.
***
« سپاه »چگونه تشکیل شد؟
علی دانش منفرد:قرار شد بنده، حاج محسن رفیقدوست، حاج جواد رفیقدوست، مهندس غرضی و آقای صباغیان برویم و این نهاد و نیروی انقلابی را تشکیل بدهیم. هنوز اسم مشخصی هم برای آن انتخاب نکرده بودیم. آمدیم در خیابان پاسداران فعلی و سلطنتآباد آن زمان، در مرکز شنود ساواک سابق در خیابان نگارستان هشتم که در اختیارمان گذاشته شده بود، مستقر شدیم. بتدریج نیروهای انقلابی شناخته شدهای که در اطراف ما بودند، آمدند و به ما پیوستند.
با توجه به اینکه دولت موقت اداره امور را برعهده داشت، این نهاد از نظر سازمانی زیر نظر معاون نخست وزیر در امور انقلاب (دکتر یزدی) قرار داشت. دکتر یزدی به دلیل مشغله زیاد خیلی فرصت نداشت در جلسات مستمر ما شرکت کند، لذا ارتباط ارگانیک منظمی بین ما و دولت موقت وجود نداشت و ما مسائل و مشکلاتمان را بیشتر با امام و شورای انقلاب در میان میگذاشتیم و حل میکردیم. به هر حال ما کارمان را شروع کردیم و شورای فرماندهی سپاه پاسداران را شکل دادیم. شورای فرماندهی مرکب از اینجانب (دانش منفرد)، محسن رفیقدوست، حاج جواد رفیقدوست، مهندس غرضی و آقای صباغیان بود. این جمع بنده را به عنوان فرمانده انتخاب کردند. حاج محسن رفیقدوست مسئول تدارکات، مهندس غرضی مسئول عملیات و آقای صباغیان کمک کار ایشان و حاج جواد رفیقدوست هم روی مصادره املاک و زمینهای کشاورزی کار میکرد. از همان ابتدا تحرکاتی از سوی ضد انقلاب در مناطق مختلفی مثل گنبد، کردستان و خوزستان (خلق عرب) در حال شکلگیری بود. ما هم نه نیروی آماده و آموزش دیدهای داشتیم و نه امکاناتی که با این موجها مقابله کند. لذا از نیروهای نظامی و افرادی که از نیروی هوایی بودند و تا حدودی شناخته شده بودند، برای آموزش نفراتمان استفاده کردیم. سرانجام توانستیم جمعی از نیروهای ایثارگر و مسلح را به گنبد و مراکز حساس بفرستیم. در تهران هم مجبور بودیم از مراکز حساس نگهداری کنیم چون مسئولیت آنها با ما بود.
کم کم افراد دیگری هم به جمع ما پیوستند، افرادی همچون آقای ناصر آلادپوش، دکتر افروز و... که این امر رفته رفته موجب تقویت بنیه ما شد. بعد از مدتی طبق نظر شورای انقلاب و دولت موقت، مقرر شد که تمامی نیروهای انقلابی و مسلح در یک سپاه ادغام شده و یکی شوند. ما با افراد اصلی آنها که عبارت بودند از؛ آقایان محمد منتظری، عباس دوزدوزانی، مرتضی الویری و عباس آقازمانی (ابوشریف) نشستیم و صحبت کردیم. آنها هم پذیرفتند که با تشکیلات ما که مورد تأیید امام و شورای انقلاب بود ادغام شده و با هم همکاری کنیم. بعد از مدتی در دوشنبه، ۱۰ اردیبهشت ۱۳۵۸(٣جمادی الثانیه ١٣٩٩) سپاه از زیر نظر دولت موقت بیرون آمد و زیر نظر شورای انقلاب ادامه فعالیت داد. جمع جدید، آقای جواد منصوری را به عنوان فرمانده سپاه معرفی کرد. در این فاصله هنگ نوجوانان ارتش در اختیار ما قرار گرفت و با نام «پادگان امام حسین» به آموزش و تربیت نیرو پرداختیم. همچنین نشستهایی را در برای تدوین اساسنامه، انتخاب اسم تشکیلاتمان و وضع مقرراتی که لازم بود و... برگزار کردیم. در این ایام از شهید کلاهدوز خیلی بهرهمند شدیم. در مراحل بعدی سپاه به عنوان یک نهاد انقلابی به تصویب مجلس رسید و به فعالیتهای خود توسعه داد.
سئوال: آیا با امام خمینی در ارتباط مستقیم بودید؟
دانش منفرد:خیر. ما هیچ ارتباطی با امام نداشتیم و رابط ما با امام، اعضای شورای انقلاب بودند./منبع:۸ اردیبهشت ۱۳۹۵مشرق بنقل ازروزنامه ایران
سایت مشرق(۲ اردیبهشت ۱۳۹۵) بنقل ازکتاب خاطرات محسن رفیقدوست «برای تاریخ میگویم» نوشته سعید علامیان اینگونه روایت کرده است:
فکر ایجاد نیرویی غیر از ارتش برای دفاع از انقلاب، اولین بار از سوی «شهید محمد منتظری» مطرح شد. ده روز به آمدن حضرت امام به ایران مانده بود. در مدرسه رفاه نشسته بودیم. محمد به من گفت: «این ارتش که سرانش فرار کردهاند، به درد نمیخورد. نیرویی میخواهد که از آن حفاظت کند. من میخواهم رفقا را جمع کنم و گارد انقلاب درست بکنم». شبها در خانه آقای [حسین] اخوان در خیابان ایران همه را جمع میکرد و درباره تشکیل گارد انقلاب صحبت میکرد.
ازچپ:مطهری،بازرگان،صباغیان،یزدی،هاشمی رفسنجانی
با توجه به اینکه حضرت امام قبل از آمدن به ایران بر حفظ ارتش تأکید داشتند، استدلال شهید منتظری برای تشکیل سپاه چه بود؟
اولاً هنوز انقلاب پیروز نشده و ارتش در طرف مقابل بود از طرف دیگر، محمد میگفت ارتش به درد دفاع از مرز میخورد و نمیشود انتظار حفاظت از انقلاب را از آن داشت؛ چون انقلاب مقوله سرزمین نیست. این صحبتها ادامه داشت تا اینکه امام آمدند و انقلاب پیروز شد. همانطور که گفتم، اداره مدرسه علوی دست من بود در همان مدرسه، مسئولیتهایی مثل صدور احکام برای تصرف املاک طاغوتیها و زندان را به عهده داشتم و خیلی کار میکردم. آن روزها دیگر فرصت رفتن به جلسات محمد منتظری را نداشتم، اما ایشان این جلسات را ادامه میداد».
شما چطور به بنیانگذاران سپاه پیوستید؟اوایل اسفند - احتمالاً ۹ اسفند - آیتالله بهشتی، آیتالله مطهری، مقام معظم رهبری، آقای موسوی اردبیلی و آقای هاشمی رفسنجانی خدمت امام رسیده و در حال خارج شدن از مدرسه علوی بودند. مرحوم بهشتی جلوی پلههای مدرسه علوی مرا صدا کرد و گفت: «حاج محسن، حضرت امام الان حکم تشکیل سپاه پاسداران را زیر نظر دولت موقت به آقای لاهوتی دادند، بهتر است شما هم در این سپاه باشی».
آن موقع مصادف با تشکیل حزب جمهوری اسلامی بود. من میخواستم در حزب فعالیت کنم، اما نظر آقای بهشتی این بود که به جمع آقایانی که آقای لاهوتی در پادگان عباسآباد جمع کرده بود، بپیوندم. بلافاصله به محل جلسه در پادگان عباسآباد رفتم. وارد اتاق شدم. دیدم عدهای از آقایان از جمله دانش منفرد آشتیانی، غلامعلی افروز، ابراهیم سنجقی، علیمحمد بشارتی، مرتضی الویری و چند نفر دیگر حضور دارند.
دکترابراهیم یزدی و هاشم صباغیان
آقای تهرانچی و آقای هاشم صباغیان هم از طرف دولت موقت آمده بودند. بعضی از افراد حاضر را نمیشناختم، ولی همه مرا میشناختند(بعلت رانندگی بلیزرامام خمینی درروزورودبه ایران۱۲ بهمن ۱۳۵۷) چون آدم مشهوری بودم. گفتم: «سلام علیکم. من از طرف شورای انقلاب آمدهام».
بعد پرسیدم: «سپاه قرار است اینجا تشکیل بشود؟»
گفتند: «بله»
کاغذی برداشتم و روی آن نوشتم: «بسماللهالرحمنالرحیم - سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل شد،اسامی:
۱. محسن رفیقدوست.
....
بقیه هم اسمهایشان را نوشتند و سپاه پاسداران تشکیل شد. هفت نفر به عنوان شورای فرماندهی انتخاب شدند. آقای دانش آشتیانی شد فرمانده سپاه، آقای غلامعلی افروز مسئول امور پرسنلی، آقای محمدعلی بشارتی مسئول اطلاعات، آقای الویری مسئول روابط عمومی و من هم مسئول تدارکات. اولین مأموریت را هم به من دادند که برو جا پیدا کن.
دیدارفرماندهان اولیه سپاه باامام خمینی
رفیقدوست درادامه می نویسد:چون در حکم حضرت امام تأکید شده بود که ما زیرنظر دولت موقت هستیم، لذا به عنوان مسئول تدارکات باید به سراغ دولتیها میرفتم.
ابتدا به سراغ آقای ابراهیم یزدی - که آن روزها معاون نخستوزیر در امور انقلاب بود - رفتم.
به او (یدکتریزدی)گفتم: «حالا که سپاه زیرنظر دولت موقت تشکیل شده، ساختمان اداره مرکزی ساواک را به ما بدهید،که ساختمان اداره چهارم ساواک را به ما دادند.
ساواک از این ساختمان چندان استفاده نکرده بود و قرار بود مرکز شنود تهران را در آنجا راه بیندازند. سرخطهای تلفنهای توی زیرزمین این ساختمان آمده بود. ساختمان را گرفتیم، کارگر آوردیم و تمیز کردیم. اتاقهای فرماندهی، پرسنلی، اطلاعات و هماهنگی استانها را معین کردیم. در ورودی یک سوئیت نگهبانی بود که دو اتاق داشت. آنجا هم شد تدارکات.
وزیرسپاه می نویسد:برای تدارکات هیچ چیز نداشتیم به اداره مرکزی ساواک رفتم. آقای شادنوش(نماینده دکتریزدی) در انبار را باز کرد و مقداری کاغذ سفید و خودکار و قلم و وسایل نوشتافزار برداشتیم.
حدود ۲۵ خودروی ساواک، پژو، ولو و غیره، پشتسر هم پارک شده بود. «قفلساز »بردم و درهایشان را باز کردیم؛ با یکسره کردن سوئیچ، آنها را روشن کردیم و به سپاه بردیم. آقای مهندس [سیدمحمد] غرضی هم آمد و شد مسئول عملیات.
علاوه بر او، آقای محمدرضا طالقانی، پسر آیتالله طالقانی، اصغر صباغیان، ناصر آلادپوش و عبدالله محمودزاده به جمع ما ملحق شدند.
از آنجا که طرف حساب ما در دولت، آقای دکتر یزدی بود، آبمان توی یک جوی نمیرفت و معمولاً با هم دعوایمان میشد.
من و خانم [مرضیه حدیدچی] دباغ و مهندس غرضی یک روز به قم نزد حضرت امام رفتیم. آنجا من مطرح کردم که ما با دولت موقت معاملهمان نمیشود.
باید کار ما زیر نظر شورای انقلاب باشد. امام گفتند: «بله، درست است. امر سپاه با شورای انقلاب باشد».
آنجا من (محسن رفیقدوست)مطرح کردم که ما با دولت موقت معاملهمان نمیشود. باید کار ما زیر نظر «شورای انقلاب» باشد. امام گفتند: «بله، درست است. امر سپاه با شورای انقلاب باشد».
گفتم: آقا! مرقوم میفرمایید؟(بنویسید)
امام پاسخ دادند:«نه» ولی درادامه فرمودند« بروید از طرف من بگویید»(مکتوب نکردند)
تقویم را باز کردم و نوشتم «حضرت امام فرمودند امر سپاه با شورای انقلاب باشد». با شورای انقلاب جلسه تشکیل دادیم.
آقای هاشمی رفسنجانی از طرف شورای انقلاب مأمور شد که نظارت برکارما داشته باشد.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«شورای انقلاب» چه کسانی بودند؟
طالقانی، مطهری، هاشمی رفسنجانی، بهشتی، مهدوی کنی، موسوی اردبیلی، باهنر،مهندس بازرگان، یزدی، صدر حاجسیدجوادی، کتیرایی، تیمسار قرنی ،عزتالله سحابی و عباس شیبانی
مرتضی مطهری،یدالله سحابی،هاشمی رفسنجانی،مهندس مهدی بازرگان،هاشم صباغیان،ابوالحسن بنی صدر
تاریخ تشکیل شورای انقلاب در تقویمهای رسمی ۲۲دیماه ذکر شده است اما در خاطرات اعضای برجسته این شورا آمده است که از اواخر آبان ۱۳۵۷موضوع تشکیل «شورای انقلاب»مطرح بوده است.
«مهندس مهدی بازرگان »میگوید: ترکیب شورای انقلاب چهار بار عوض شد ولی همیشه اکثریت آن را معممین تشکیل میدادند.
ترکیب اول که با پیشنهاد نخستوزیر و تصویب وزرای دولت موقت صورت گرفت، عبارت بود از آقایان:
طالقانی، مطهری، هاشمی رفسنجانی، بهشتی، مهدوی کنی، موسوی اردبیلی، باهنر، یزدی، صدر حاجسیدجوادی، کتیرایی، تیمسار قرنی و من، به انضمام آقایان: عزتالله سحابی و عباس شیبانی که بلافاصله بعد از خروج از زندان به فرانسه رفته بودند.
بعد از تعیین دولت موقت و خارج شدن وزرا از شورای انقلاب به جای ما، آقایان بنیصدر، قطبزاده، مهندس موسوی، پیمان و جلالی را وارد کردند؛ بدون آن که بهجای شهید مطهری و مرحوم طالقانی شخص جدیدی جانشین شود. تغییر سوم بعد از استعفای دولت موقت و واردکردن آقایان کتیرایی، معینفر، رضا صدر و من به دستور امام صورت گرفت و در عوض آقایان پیمان، مهندس موسوی و جلالی خارج شدند.
«آیت الله بهشتی » می گوید: اول امام به یک گروه پنجنفری از روحانیت مسئولیت دادند که برای شناسایی افراد لازم برای اداره آینده مملکت، تلاش کنند.
این عده عبارت بودند از: آیتالله مطهری، هاشمی رفسنجانی، موسویاردبیلی، باهنر و خود بنده(بهشتی)، بعد با آقای مهدوی کنی صحبت کردیم و به امام اطلاع دادیم و ایشان افزوده شدند.
بدین ترتیب هسته شورای انقلاب یک گروه ۶نفری شد.
بعدها از روحانیون آیتالله خامنهای نیز اضافه شدند. جلسات شورای انقلاب گاهی در مدرسه علوی، گاهی در مدرسه رفاه و گاه در منازل اشخاص تشکیل میشد.
«هاشمی رفسنجانی» می گوید: آقای مطهری در مراجعت از سفر پاریس دستور رهبر عظیم الشأن را مبنی بر تشکیل شورای انقلاب آوردند. حضرت امام آقایان شهید مطهری، شهید بهشتی و موسوی اردبیلی و شهید باهنر و اینجانب را به عنوان هسته اولیه شورای انقلاب تعیین و اجازه داده بودند که افراد دیگر با اتفاق نظر این ۵ نفر اضافه شوند و درجلسات ابتدایی تصمیم براین شد که حتی الامکان ترکیب شورا از اعضای روحانی وغیر روحانی به نسبت مساوی و نزدیک به هم باشد... پیش از پیروزی انقلاب آقایان سیدمحمود طالقانی ، سیدعلی خامنه ای، مهدوی کنی، احمد صدر،حاج سیدجوادی، مهندس بازرگان، دکتر یدالله سحابی، مهندس مصطفی کتیرایی، سرلشکر ولی الله قرنی، سرتیپ علی اصغر مسعودی به اتفاق آرا به عضویت انتخاب شدند.
تغییرات بعدازتشکیل دولت بازرگان
پس از پیروزی انقلاب و تشکیل دولت موقت، آقایان بازرگان و سحابی و کتیرایی و حاج سیدجوادی و قرنی به دولت و ارتش منتقل شدند و به جای آنها آقایان دکتر حسن حبیبی، مهندس عزت الله سحابی، دکتر عباس شیبانی، ابوالحسن بنی صدر ، صادق قطب زاده انتخاب گردیدند.
و در مرحله بعد پس از شهادت استاد مطهری آقایان مهندس میرحسین موسوی، احمدجلالی و دکتر حبیب الله پیمان انتخاب شدند و آقای مسعودی به کار اجرایی رفت...
پس از تسخیر لانه جاسوسی(۱۳ آبان سال ۱۳۵۸) و با استعفای دولت موقت اعضای شورای انقلاب دارای ترکیب دیگری شد.
این شورا به فعالیت های انقلابی خود تا پنج شنبه، ۲۶ تیر ۱۳۵۹(٤ رمضان ١٤٠٠) ادامه داد.
تا اینکه دکتر حسن حبیبی سخنگوی شورای انقلاب در آخرین مصاحبه خود گفت:
« امروز با رسمیت یافتن مجلس شورای اسلامی و کامل شدن اعضای شورای نگهبان قانون اساسی ، کار شورای انقلاب که تاکنون وظیفه قانونگذاری را بر عهده داشت نیز به پایان رسید.
فارس*ماجرای بازداشت مجتبی طالقانی، غائله ضد انقلاب و نقش غرضی با توجه به بازداشت دو تن از برادرانتان و تلاش ضد انقلاب برای انتقام گرفتن از آیتالله طالقانی، توضیح دهید
وحیده دختر دوم آیتالله طالقانی
وحیده طالقانی:برادرم از مبارزانی بود که با محمد منتظری همکاری میکرد، البته برادرم تمایلات مذهبی نداشت اما واقعاًمبارزه کرده و خیلی هم کمک کردند. آنها با شهید منتظری از کشور خارج میشوند و مبارازت خود در لبنان را شروع میکنند؛ البته در مبارزات بد رفتاری و تلفات همیشه وجود دارد، لذا برادرم بعد از انقلاب فکر کرد چون انقلاب شده است، میتواند به ایران بازگردد، او(مجتبی) همسری عراقی لبنانی داشت و خودش عربی بلد بود،
آقا نامهای به مجتبی برادرم داد که به دست سفیرِ یاسر عرفات در سفارت فلسطین برساند و حتی آقا گفت همسرت را هم با خود ببر.
اما آنجا کسی آنها را شناسایی میکند و وقتی به طرف منزل میآمدند، جلوی ماشین آنها را میگیرند و چشمشان را میبندند و به جای نامعلومی میبرند تا اینکه در سه راه ضرابخانه پیدا میشوند.
آمریکاییها آنجا برای خود زندان و تشکیلات داشتند و آذوقه چندین ساله آنها آنجا بود و فکر میکردند سالها میمانند.
اما آقا ناراحت بود و مدام قدم میزدومی گفت« اینها، بچهها را به ازای ساواکیها، گروگان گرفتهاند »
چراکه ساواک فوراً برچیده نشد و عوامل شاه حضور داشتند، لذا اینها را گروگان گرفتند تا زندانی آنها را آزاد کنند.
وحیده خانم درادامه می گوید: همه به جنب و جوش افتادند که آنها را پیدا کنند .
یکی از برادرانم ماشینی را پیدا کرده بود که آنها را آنجا برده بود،
وقتی خبر آوردند دیدیم که آقای محمدغرضی آمد و از آقا عذرخواهی کرد.برای اینکه میگفتند آقای غرضی مسئول این کار بوده است(دستوربازداشت مجتبی راداه)،
من به آقای غرضی گفتم: شما فکر نکردید اگر در این التهابات و بحرانها اتفاقاتی برای آقا بیفتد چطور جواب میدهید؟
او(غرضی) هم از شرمندگی شروع به نماز خواندن کردن تا آقا(پدر) آمد.
در فاصله بازداشت شدن مجتبی، آقا از شهر بیرون رفت و سپس خبر آوردند که تهران شلوغ شده و از این مسئله بهرهبرداری میکند،
سپس امام، سید احمدآقا را فرستاد یا اینکه تلفنی با آقا صحبت کرد که برگردید.
*آیتالله طالقانی از حضرت امام آرامش میگرفت
بنابراین وقتی آقا دید، آنها مشغول بهرهبرداری از این اتفاق هستند، برگشت و خدمت امام رفت،
آقا هم در جمع خبرنگاران درباره این اتفاقات گفته بود، خبری نیست، من هر وقت افسرده و آزرده میشوم دلم میگیرد، نزد امام میآیم و از او الهام و آرامش میگیرم و باز میگردم. همانجا،
امام به آقا گفته بود آنقدر از اینها طرفداری نکنید، آنها درستبشو نیستند
از راست به چپ: مادرِهمسر آیتالله طالقانی، وحیده، بتولخانم، آیتالله طالقانی، مجتبی و مهدی طالقانی
اعظم اعلایی طالقانی
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: همسران وفرزندان آیت الله طالقانی
آیت الله طالقانی دارای ۲همسر و۱۰ فرزندهستند.
فرزندان همسر اول «بتول خانم» : مهدی،مریم، وحیده، حسین و مجتبی ومهدی است که این خانم سال ۱۳۸۶فوت کردند.
فرزندان همسردوم«توران خانم »: اعظم، ابوالحسن، طیبه وطاهره(۲قلو) ومحمدرضا است که این خانم دراوائل انقلاب درگذشتند.
خاطره۲زنه بودن آیت الله طالقانی
چه طور شد که آقای طالقانی همسر دوم اختیار کردند؟
آیت الله طالقانی درجواب اعتراض به«۲زنه» خانم حجتی:شما این دو تا را بردار برو یک زن حسابی برای من بگیر.!
مهدی طالقانی: احمد جلالی نقل می کند و البته من از آقای حجتی هم پرسیدم. آقای جلالی می گفت با آقای طالقانی به خانه آقای حجتی کرمانی رفتیم ناهار آنجا مهمان بودیم. آقای حجتی کرمانی همسرش را به اسم پسرش صدا می کرد مثلا می گفت مادر علی، همسر آقای حجتی می خواسته به بهانه چایی آوردن وارد اتاق شود اما آقای حجتی مانع می شد. اصرار می کند، آقا می گوید «آقای حجتی اجازه بده» همسر آقای حجتی بالاخره می آید داخل اتاق و می گوید «آقای طالقانی ما شما را دوست داریم شما با رژیم شاه مبارزه کردید اما کار شما یک اشکال دارد؟» آقا می گوید «اشکال کار من چیست؟» همسر آقای حجتی می گوید «داستان اینکه شما دو همسر اختیار کردید چیست؟» آقا می گوید «عیبی ندارد شما این دو تا را بردار برو یک زن حسابی برای من بگیر».(خنده).
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منبع این گزارش ،خبرآنلاین است با اصلاحات واضافات.
ترورفرمانده توسط خودی ها(کردستان عراق)اختلافات ...
«حوکرعبدالله رسول» معروف به «حوکر(هاوکار)جاف» رئیس سازمان اطلاعات و مبارزه با تروریسم اتحادیه میهنی کردستان در نینوا بود.
«افسرارشد» ضد تروریسم«اقلیم کردستان عراق» ترورشد.(۱۵ مهر ۱۴۰۱)
به دنبال وقوع انفجار مرگبار روز جمعه در اربیل «امید خوشناو» استاندار اربیل، به بخش فارسی صدای آمریکا گفت که تحقیقات اولیه نشان داده است این اقدام «تروریستی و برنامهریزی شده بود.»
خودروی بمبگذاری شدهای در انفجار مرگبار اربیل (۱۵ مهر ۱۴۰۱)
شورای امنیت اقلیم کردستان روز جمعه در بیانیهای اعلام کرد یکی از افسران نیروی ضد تروریسم این اقلیم در یک «اقدام تروریستی» کشته شده است. طبق بیانیه شورای امنیت اقلیم کردستان، دو بمب به خودروی این افسر نیروی ضد تروریسم متصل شده بود.
حوکر(هاوکار)عبدالله معروف به حوکر(هاوکار)جاف.
بنا بر گزارشها هاوکار جاف، از افسران بلندپایه ضد تروریسم اقلیم کردستان عراق، ظهر جمعه در انفجار خودرویش در اربیل کشته شد.
چهار تن از جمله، همسر، خواهر، و دو دختر او نیز در این انفجار مجروح شدند.
«امید خوشناو» استاندار اربیل، به سوران خاطری، خبرنگار بخش فارسی صدای آمریکا در اربیل، گفت که نیروهای امنیتی عصر جمعه دو فرد متهم به دست داشتن در این اقدام «تروریستی و برنامهریزی شده» را دستگیر کردهاند.
نیروی ضدتروریسم اقلیم کردستان وابسته به شورای امنیت این اقلیم خودمختار و از دو بخش تشکیل شده است.
بخشی از آن موسوم به «سیتیجی»(CTG) وابسته به حزب اتحادیه میهنی کردستان است. بخش دیگر آن «سیتیدی» وابسته به حزب دموکرات کردستان عراق است.
«هاوکار جاف» از افسران «سیتیجی» بود. به گفته شورای امنیت اقلیم او به دلیل تنشهای اخیر در این سازمان، محل کار خود را به اربیل منتقل کرده بود.
نیروی ضد تروریسم اتحادیه میهنی هم در بیانیهای از نیروهای امنیتی اقلیم خواست که تحقیقات خود را درباره این رویداد آغاز و نتیجه آن را به اطلاع مردم برسانند./پایان گزارش رادیوفردا(آمریکا)
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:این انفجار توسط دو بمب دست ساز انجام شده است.
یکی از شاهدان گفت:ماشین منفجر شد و بمب گذاشته بودند. وقتی بیرون آمدیم صدای بلندی آمد و دیدیم که زن و بچه را بیرون کشیده ایم و مرد مرده است
بعد از ظهر امروز بر اثر انفجار بمب در محله سربستی اربیل یک نفر کشته و دو نفر زخمی شدند. والی گفت که هویت فرد کشته شده «حوکر عبدالله» از افسران آژانس مبارزه با تروریسم اتحادیه ملی کردستان (KNU) است. این خودرو حامل پنج نفر بود که انفجار رخ داد. در این حادثه دو زن و دو کودک نیز مجروح شدند.
شاهد دیگری گفت: "زن و بچه ها را از ماشین بیرون کشیدیم. یک زن مجروح شد و زن و دو کودک دیگر را به خانه دیگری بردیم تا وضعیت به حالت عادی برگردد."
این افسر مبارزه با تروریسم نزدیک به ۱۰ سال است که در محله «سربست» زندگی می کند، متاهل و پدر دو فرزند است. حوکر عبدالله، معروف به حوکر جاف، رئیس سازمان اطلاعات و مبارزه با تروریسم اتحادیه میهنی کردستان در نینوا بود.
یکی از پسر عموی فرمانده مقتول گفت: «هاوکار »سرهنگ واحد ضد تروریسم اتحادیه میهنی بود. ما نمی دانیم این حادثه چگونه رخ داده است. نیروهای امنیتی در محل هستند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:ازشواهدومدارک برمی آیدکه این عملیات تروریستی از نیروهای خودی اقلیم بوده است.
رسانه آمریکایی(رادیوفرداد نوشت: به گفته شورای امنیت اقلیم «سرهنگ هاوکار جاف» به دلیل تنشهای اخیر در این سازمان، محل کار خود را به اربیل منتقل کرده بود.
این بیانیه هم خبرازاختلافات دروتی می دهد: مقتول(هاوکار جاف) مسئولیتی در سازمان مبارزه با تروریسم نداشته!
رسانه اقلیم نوشت:هم بیانیه های شورای امنیت اقلیم کردستان و هم آژانس دفاعی و اطلاع رسانی اتحادیه میهنی کردستان نشان می دهد که «حوکر عبدالله» پیش از این از افسران آژانس دفاعی و اطلاع رسانی اتحادیه میهنی کردستان بوده و هیچ ارتباطی با سازمان مبارزه با تروریسم این اتحادیه ندارد.
شورای امنیت اقلیم کردستان گفت که حوکر عبدالله به وظایف خود در اربیل ادامه می دهد.
«لاهور شیخ جنگی»( رئیس مشترک اتحادیه ملی کردستان عراق ) نیز پنج ساعت پس از این حادثه با نخست وزیر تماس گرفت و خواستار افشای عاملان آن شد.
رسانه دیگراقلیم اینگونه نوشت:
نیروهای امنیتی اربیل دو شهروند را به اتهام ترور حوکر جاف، افسر شورای امنیت دستگیر کردند.
به گفته نیروهای امنیتی، دو شهروند در اربیل به ظن قتل حوکر عبدالله رسول، افسر شورای امنیت اقلیم کردستان (KRG) دستگیر شدند.
حوکر عبدالله رسول، افسر شورای امنیت اقلیم کردستان بر اثر انفجار بمب در خودروی وی امروز در اربیل کشته و چهار تن دیگر زخمی شدند.
شورای امنیت اقلیم کردستان این اقدام تروریستی بزدلانه را به شدت محکوم کرده و تحقیق در مورد این حادثه را آغاز کرده و گفته است که عاملان این اقدام تروریستی مجازات خواهند شد.در این بیانیه آمده است که «حوکر عبدالله رسول» به تازگی وظیفه خود را به دلیل درگیری در سازمان اطلاعات به اربیل منتقل کرده است.
«حوکر عبدالله رسول» در این انفجار کشته و چهار تن دیگر از جمله همسر، دو فرزند و یک خواهرش زخمی شدند.
تعیین قلمرو،تشخیص فرزندان-مادران ،جذب جنس مخالف،تعیین مسیرراه ها وانتقال هرگونه پیام به همنوعان، ازوظابف فرومون ها هستند.
نقش فرومون ها درتمایلات جنسی
«فرومون»(Pheromone) ها و «هورمون»(hormone) هاانتقال دهنده های شیمیایی، بین دو جاندار هستند.
«هورمون»(hormone)تاثیر خود را در درون بدن اعمال می کنند(درون ریزهستند)
«فرومون»تاثیر خود را در بیرون از بدن اعمال می کنند و عموماً در جذب دو جنس مخالف نقش دارند که منجر تولید مثل می شوند.
«سیگنال دهی شیمیایی»(پیام رسانی) در طیف وسیعی از مقیاس های فضایی رخ می دهد
(پاراکرین) سلول ها با سلول های همسایه در یک بافت از طریق مولکول هایی به نام پاراکرین ارتباط برقرار می کنند.
(نورون) نورون ها دارای فرآیندهای طولانی (آکسون) هستند که در انتهای آن مولکول هایی به نام انتقال دهنده های عصبی را آزاد می کنند تا در سیناپس ها با سلول های هدف ارتباط برقرار کنند.
(هورمون) سلول های غدد درون ریز مولکول هایی به نام هورمون ترشح می کنند که می توانند با گردش در خون مسافت های طولانی را طی کنند.
(هورمون) حیوانات مولکولهایی به نام هورمون تولید میکنند که میتوانند اطلاعات خاصی (مانند جنسیتشان) را در فواصل بسیار طولانی به دیگر اعضای گونهشان منتقل کنند.
«فرمون ها ،سیگنال های شیمیایی هستند برای ارتباط بین اعضای یک گونه ازجانداران»
یک سیگنال فرمون واکنش خاصی را در گیرنده ایجاد می کند، به عنوان مثال، یک رفتار کلیشه ای (اثر آزاد کننده) یا یک فرآیند رشدی (اثر پرایمر).پستانداران از جمله انسان ها نیز« ابری» از مولکول ها را منتشر می کنند که نمایانگر «بو» یا مشخصات شیمیایی منحصر به فرد ما است.
این تفاوت ها بین افراد این امکان را برای جاندار فراهم می کند که افراد را از طریق بو تشخیص دهند. مردم نیز در این کار کاملاً خوب عمل می کنند.
«یک مادر ، کودک خود رابا بوییدن ازدیگرفرزندان تشخیص دهد»
مورچه ها نیز می توانند بین اعضای کلنی خود و لانه های دیگر را«بوییدن» تمایز قائل شوند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:برنامه مستند اجتماع عظیم پرندگان(مرغان دریایی)جوجه ها ووالدینشان رانشان می دادکه والدین آنها وقتی برای جوجه هایشان غذامی آوردند،درمیان هزاران مرغ دریایی همشکل، هروالد-جوجه- براحتی همدیگررا پیدامی کردند ویاگله های بزرگ ازحیوانات وحشی با«بو»(فرومون)فرزندان -مادران-خودراتشخیص می داند،بطورکلی هرحیوانی با همین ماده اصلی(فرومون)میتوانند-فرزندان-مادران-خودراتشخیص دهند./پایان توضیح.
یونانیان باستان می دانستند که ترشحات سگ ماده در گرما برای سگ های نر جذاب است.
«چارلز باتلر »در کتاب «راهنمای زنبورداران»(سلطنت زنانه) که در سال ۱۶۲۳میلادی منتشر شد، هشدار داد که «بوی درجه یک» زنبور زخمی، زنبورهای عصبانی دیگر را برای نیش زدن جذب میکند.
در اواخر قرن نوزدهم«جوزف لینتنر»اولین حشره شناس ایالتی نیویورک، به جمعیتی که در پیاده رو بیرون بودند،به منظره ۵۰ «پروانه ابریشم وحشی-نر»توجه داد که در پنجره دفتر کارش «جذب یک پروانه ماده » شده بودند.
«فرومون ها نمونه های از تکامل سیگنال هاهستند» در برخی از ارگانیسمهای مانند پروانهها، مگس سرکه میتوان یک سیستم سیگنالینگ کامل را از نظر ژنتیکی از آنزیمهای تولیدکننده فرومون، درک توسط گیرندههای شیمیایی حسی تا مدارهای عصبی که سیگنالها را پردازش میکنند ارائه می کنند.
«فرومون»(Pheromone) ها انتقال دهنده های شیمیایی بین دو جاندار هستند.
و بر عکس هورمون(hormone)ها که تاثیر خود را در درون بدن اعمال می کنند،فرومون ها تاثیر خود را در بیرون از بدن اعمال می نمایند و عموما در تولید مثل نیز نقش دارند و منجر به جذب دو جنس مخالف به سوی هم می شوند.
«فرومون» در حشرات کاربرد های فراوان برای تولید مثل و علامت دادن و .. دارند.در نوعی از مارها نیز دیده شده است که جنس نر از فاصله چند کیلومتری با ارسال فرمون ها یا علائم شیمیایی اقدام می تواند جنس ماده را بدون تماس مستقیم باردار می کند.
نقش فرومون ها درتمایلات جنسی درانسان
در انسان ها نیز فرمون ها تاثیرات مختلفی دارد و از جمله در جذب دو جنس مخالف به سوی هم نقش دارد،و عمدتا از طریق عرق دفع شده از سوی جنس نر و یا به صورت های دیگر از سوی جنس ماده تاثیر خود را اعمال می نمیاد.
در یک آزمایش ابتدا زنانی را وارد اتاقی با تعدادی صندلی کردند،و زنان را بروی صندلی ها نشاندند،و تعداد دیگری صندلی خالی ماند بعد از دقایقی زنان را از اتاق بیرون کردند و به همان تعداد مرد وارد اتاق کردند و از مردان خواستند به طور تصادفی بروی تعدادی صندلی بشینند،نتیجه آزمایش بسیار جالب بود؛مردان دقیقا بروی صندلی هایی نشسته بودند که زنان نیز بروی آنها نشسته بودند و هیچ مردی بروی صندلی خالی ننشست،در یک آزمایش دیگر در اتاق انظار دندان پزشکی تعدادی صندلی را با فرمون مردانه اسپری کردند،نتیجه این بود که زنان دقیقا بروی صندلی هایی که با فرمون مردانه اسپری شده بود نشسته بودند.
نکته قابل ذکر درباره این آزمایش این بود که برای تداوم آزمایش به فاصله زمانی صندلی ها با فرمون زنانه یا مردانه اسپری می شد،زیرا بعد از مدتی فرمون ها اثر خودش را از دست می داد و فرمون مردانه از فاصله چند متری تاثیر خود را بروی زنان اعمال می کند و منجر به جذب شدن آنها به سوی صندلی می شد که مردان بروی آن نشسته بودند و یا اسپری فرمون مردانه بروی آن پاشیده شده بود.
تصویر زیر: گروهی از حشرات است که در معرض فرمون جنس مخالف قرار گرفته اند و در یک نقطه جذب شده اند.
در حدیث آمده است:زنی که درجایی نشسته برخیزد،مردآنجا ننشینند،مگر زمانی که آن نقطه سرد شود(مدت زمانی از آن بگذرد) این حدیث اشاره داردبه اجتناب از تحریکات یک مرد نسبت به فرمون های زن و جذب شدن آنها به سوی هم است،/وسائل الشیعه ج۱۴ص۱۸۵ و شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۶۷
پیام رسانی وخبردهی مورچگان به دیگرمورچه ها
مورچه ها برای برقراری ارتباط با یکدیگر از «فرومون» استفاده میکنند. این «سیگنالهای شیمیایی در مورچه ها» نسبت به سایر نازک بالان تکامل یافته تر است.
همانند سایر حشرات« مورچه ها برای تشخیص بوی فرومون، از شاخکهای بلند و نازکِ متحرک خود استفاده میکنند».
«مورچه بوسیله دو «شاخک» خود اطلاعاتِ لازم درمورد جهت و شدت بو را استخراج میکند.
از آنجایی که اغلب مورچه ها در روی سطح زمین زندگی میکنند، آنها از سطح خاک برای بر جا گذاشتن رد فرومون استفاده میکنند تا دیگر مورچه ها نیز بتوانند آنرا دنبال کنند.در گونه هایی که بصورت گروهی کاوش میکنند مورچه ای که غذا پیدا میکند یک رَد فرومون در مسیر بازگشت به لانه برجای میگذارد و این مسیر بوسیله دیگر مورچه ها دنبال میشود، پس از بازگشتِ مورچه های دیگر با غذا، این مسیر تقویت میشود. هنگامی که منبع غذا تمام میشود، دیگر رَد جدیدی توسط مورچه ها، در مسیر بازگشت گذاشته نمیشود و بوی فرومون به آرامی محو میشود. این عمل باعث میشود که مورچه ها با تغییرات محیط خود را هماهنگ کنند.
«مورچه ها» هنگامی که یک مسیر مشخص شده به سمت منبع غذایی توسط یک مانع سد میشود مسیر را رها میکنند تا مسیر جدیدی پیدا کنند.
اگر مورچه ای موفق شود، «رَد» جدیدی بر جای می گذارد که شامل مسیر کوتاه تری به لانه میباشد.
مسیر های موفق به سمت منبع غذا بوسیله سایر مورچه ها دنبال میشوند و مسیر های بهتر تقویت میشوند تا در نهایت بهترین مسیر پیدا شود.
واقعیت سیگنالهای شیمیایی نامرئی
«چارلز داروین »می گوید: بوی جنسی کروکودیلهای نر، بزها و سایر حیوانات در فصل تولید مثل نیز میتواند با انتخاب جنسی بدبوترین نرها از طریق انتخاب ماده شکل بگیرد.
حیواناتی که زندگی اجتماعی ندارند ،مقادیر بسیار کوچکی از فرومونهای میکرو یا پیکو گرم آزاد میکنند. اولین شناسایی یک فرمون که در سال ۱۹۵۹ منتشر شد« آدولف بوتناندت» و تیمش حاصل ۲۰ سال تحقیق وپژوهش ،روی نیم میلیون پروانه ابریشم ماده انجام گرفت.
امروزه، ترشح یک پروانه ماده ممکن است کافی باشد، که توسط کروماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی (GC-MS) همراه با ضبط های الکتروفیزیولوژیکی از آنتن پروانه نر برای تشخیص اجزای فعال ترکیب فرمون مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. بسیاری از فرومونها، شاید بیشتر، از ترکیب خاصی از مولکولها تشکیل شدهاند، نه یک مولکول واحد.
« آدولف بوتناندت» از پاسخ بال زدن پروانه ابریشم نر به عنوان سنجش زیستی برای ردیابی فعالیت فرمون جنسی ماده در تقسیمات پروژه خود استفاده کرد و بعداً تأیید کرد که مولکول سنتز شده، «بمبیکول» همان فرومون است.
***
فرمان مغز برای عاشق و معشوق
وقتی به تفاوت رفتاری مردها و زنها در دوستیهایشان توجه میکنیم خواهناخواه به این فکر میافتیم که آیا دوستیهای مردانه بهتر از دوستیهای زنانه است و کدامیک درست رفتار میکنند؟ آیا زنها بیش از حد درباره عواطفشان صحبت میکنند یا مردها به اندازه کافی عاطفی نیستند؟
نمیتوان گفت روش یکی به دیگری برتری دارد. چه کسی میتواند چنین حکمی صادر کند؟ این موضوع کاملا به نظر افراد بستگی دارد. با این حال میتوان گفت، وجود چنین تفاوتهایی تا اندازهای برخاسته از تفاوتهای بیولوژیک و اجتماعی است.
از نظر ساختار مغز، در زنها پلی از «الیاف عصبی» بسیار ضخیم وجود دارد که دو طرف مغز را به هم متصل میکند و بنا به گفته برخی محققان، این پل کمک میکند اطلاعات دو نیمکره مغز زنها براحتی جابهجا شود و این پل با برقراری ارتباط قوی «بین دو نیمکره چپ و راست» مغز زنها باعث میشود، آنها احساسات خود را بهتر درک کنند، ولی پل ارتباطی دو نیمکره چپ و راست مغز مردها بسیار باریک است.
تفاوت در ترشح مواد شیمیایی
مغز زنان از نظر ترشح مواد شیمیایی اندکی با مردها تفاوت دارد و آن هم به دلیل ترشح هورمونهای متفاوت در دورههای زندگی زنان است.
مثلا زنان پس از زایمان از نظر احساسی گاهی رفتارهای متفاوتی از خود نشان میدهند و بعضی مواقع این هورمونها باعث میشوند یک زن احساس کند ارتباط با دوستانش مهمترین مساله در زندگی است. در ضمن، مواد شیمیایی موجود در مغز در واکنش به چرخههای هورمونی ماهانه زنان دچار نوسان میشوند.
علاوهبر تفاوت مواد شیمیایی مغز زنان و مردان، اجتماع نیز از مردها و زنها توقع دارد رفتاری متفاوت داشته باشند. اگرچه زنان مدام گله میکنند که مردها در روابطشان عاطفی نیستند، اما وقتی ببینند آنها با دوستان درباره چیزی غیر از ورزش، ابزار کار یا بازیهای ویدئویی صحبت میکنند، نگران میشوند.
جامعه، از مردها انتظاردارد که احساساتی نباشند و اگر غیر از این رفتار کنند، به او اتهام میزنند که رفتارشان مردانه نیست. عکس آن هم صادق است. اگر زنان بنشینند و مدام از ورزش یا ابزارهای صنعتی صحبت کنند، اجتماع چندان نمیپسندد.
البته تشخیص این که چقدر از تفاوتهای رفتاری به دلیل تفاوتهای مواد شیمیایی در مغز و چقدر به دلیل اجبار اجتماع است، سخت است. آیا مردها میتوانستند بیش از زنها با دوستان خود روابطی صمیمی ایجاد کنند و آیا زنها میتوانستند خیلی احساساتی نباشند؟ شاید مردها و زنها واقعا میتوانستند از یکدیگر بیاموزند و در روابط، رفتاری متعادل از خود نشان میدادند. چه مرد باشید، چه زن، هنوز میتوانید از بودن کنار دوستان صمیمی لذت ببرید و این دوستان، داشتههای با ارزش زندگیتان خواهند بود..
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منبع مأخوزه:روزنامه جام جم(شهریور ۱۳۹۴)بااندکی ویرایش.
***
هورمون چیست؟
هورمون مادهای است شیمیایی که در غدد درونریز ساختهمیشود و درون جریان خون ترشح و به اعضا یا بافتهای دیگر بدن منتقل میشود. وظیفه هومونها اصلاح ساختار یا عملکرد عضو یا بافتی از بدن است. شایعترین آنها غده تیروئید، غده لوزوالمعده که انسولین از طریق آن ترشح میشود، غده هیپوفیز که در مغز باعث ترشح هورمونهایی میشود که عمدتا کار تحریککنندگی یا جلوگیری از فعالیت غدد دیگر را انجام میدهند هستند.
آیا ساختار و عملکرد هورمونها با هم متفاوت است؟
دکتر خلیل صداقت پیشه: ترشحات غدد بر اساس ساختار و عملکرد آنها در داخل دستگاه گوارش یا مجاری دیگر صورت میگیرد. هر کدام از آنها ویژگی و ساختار خاصی دارند که به طور مشخصی در یک بافت فعالیت خود را انجام میدهند اما امکان دارد به طور غیر مستقیم در اکثر ارگانهای بدن دخیل باشند. برای مثال زمانی که تیروکسین توسط غده تیروئید ترشح میشود، متابولیزم بدن هدایت میشود اما زمانی که تیروئید دچار مشکل میشود مغز، قلب و همچنین فعالیت سایر ارگانهای دستگاه گوارش تحت تاثیر قرار میگیرد. انسولین نیز به طور مشخص روی قندها اثر میگذارد اما زمانی که قند خون بالا میرود، رسوب چربی در دیوارههای عروق تشکیل و فرد دچار نابینایی و تیره شدن انتهای انگشت دست و پا میشود.
هورمونها به چند دسته تقسیمبندی میشوند؟
هورمونها انواع زیادی دارند، ولی معروف ترین آنها «غده تیروکسین» است که از تیروئید ترشح میشود.
انسولین نیز از لوزوالمعده ترشح میشود.
هورمون کورتیزول هم از غده فوق کلیه ترشح میشود.
«هورمونهای جنسی تستسترون از بیضهها ترشح میشود»
هورمون«استروژن» و «پروژسترون» از تخمدان ترشح می شود.
و همچنین هورمون «پرولاکتین» از هیپوفیز ترشح میشود.
در خانمها« بعد از زایمان میزان ترشح پرولاکتین بالا میرود»
و غددی که به طور معمول در سینه هر خانمی وجود دارد تا قبل از زایمان فعالیتی ندارند اما بعد از زایمان شروع به ترشح شیر میکنند.(هورمون پرولاکتین موجب ترشح شیردرپستان می شود)
چه هورمونیهایی که روی پوست تاثیر دارند؟
هورمون« استروژن» بیشترین اثر مثبت را روی پوست افراد دارد. علت اینکه پوست خانمها ظاهری بهتر و لطیفتر دارد، داشتن استروژن بیشتر است. به همین دلیل در بعضی از افراد که استروژن مصرف میکنند یک سری خصوصیات زنانه دیده میشود.
برخلاف استروژن، تستسترون پوست را ضخیمتر و غدد چربی آن را حجیمتر میکند. منافذ پوست را افزایش میدهد و همچنین باعث افزایش موهای زائد در خانمها میشود. گیرندههای تستسترون روی سر و بدن اثر متفاوت دارند.
«تستسترون» باعث رویش موهای زائد و ضخیم میشود و در مقابل موی سر را از حالت ضخیم و بلند تبدیل به موهای کرکی میکند. که به این حالت «ترمینال» گفته میشود.
ترکیبات تستسترون و بیشتر از آن «دهیدروتستسترون» تحت تاثیر آنزیمی به نام «۵-آلفا ردوکتاز آنزیمی» تبدیل به «دهیدروتستسترون» میشود.
«دهیدروتستسترون»(DHT ) نیز باعث ریزش مو در سر میشود. دهیدروتستسترون در بدن نیز روی فولیکولهای مو اثر میگذارد و باعث میشود که موهای کرکی تبدیل به موهای ترمینال شوند.
اکثر هورمونها روی پوست اثر میگذارند اما اثر این دو هورمون نسبت به هورمونهای دیگر بیشتر است. پرکاری تیروئید نیز باعث میشود که سطح پوست همیشه مرطوب باشد، هچنین میزان تعریق به دلیل اینکه متابولیزم و سوختوساز بدن بالا میرود بیشتر میشود. در مقابل افرادی که به کمکاری تیروئید دچار هستند دارای پوستی سرد هستند که رطوبت کافی ندارد و موهایی با حالت شکننده، بسیار نازک و چند شاخه دارند.
همچنین «کورتیزول» از «غده فوق کلیه» ترشح میشود و موهای زائد را در افراد بیشتر میکند، علاوه بر این حالت تجمع چربی در زیر پوست را افزایش میدهد.
چطور بفهمیم مشکل هورمونی داریم؟
اختلال های هورمونی یک سری تغییرات در بدن ایجاد می کند که این علائم عبارتند از: چاقی مفرط، افزایش موهای زائد، ریزش موی سر، قاعدگیهای نامنظم در خانمها، احساس گرسنگی مداوم، افزایش میزان ادرار، افزایش تجمع چربی در زیر پوست، تپش قلب بالا، تعریق زیاد و کاهش وزن ناگهانی. افراد باید توجه داشته باشند که برای درمان هر کدام از این علائم به پزشک متخصص مراجعه کنند. برای مثال برای درمان ریزش مو و موهای زائد خود به پزشک متخصص پوست و مو مراجعه کنند یا برای درمان تعریق زیاد، تپش قلب یا لرزش دست باید به متخصص غدد یا به متخصص داخلی مراجعه کنند تا با آزمایش های هورمونی که توسط پزشک تعیین میشود این مشکلات درمان شوند.
تاثیر هورمون استروژن (زنان) در بدن خانمها چگونه است؟
«استروژن» هورمون جنسی زنانه است که از تخمک آزاد میشود. در هر سیکل ماهانه از روزی که قاعدگی ماه قبل تمام شد، ترشح استروژن و پروژسترون شروع میشود. سطح ترشح استروژن و پروژسترون به تدریج بالا میرود و به اینترتیب دیواره رحم ضخیمتر و پرخونتر میشود تا برای قرار گرفتن جنین آماده شود. اگر تخمکی که در تخمدان به وجود آمده در این زمان با اسپرم برخوردی داشته باشد، لقاح صورت می گیرد و به نطفه تبدیل میشود. تخم بارور به تدریج از درون تخمدان به لولهها وارد شده و در نتیجه وارد رحم میشود. در این فاصله دیواره رحم پرخون میشود و بافت نرم و مغذی در آن تشکیل میشود تا جنین آنجا مستقر شود. اما اگر این اتفاقات صورت نگیرد تخمک به تدریج از بین میرود و ترشح پروژسترون ادامه پیدا نمیکند. به محض اینکه ترشح پروژسترون تمام شد، قاعدگی صورت میگیرد. دیواره رحمی که پر خون شده بود به علت قطع پروژسترون ریزش پیدا میکند و دیواره به حالت قبل از زمان تخمکگذاری بر میگردد و کاملا طبیعی میشود. در اینجا لازم است به این موضوع اشاره کنم که بعضی از افراد به اشتباه وقتی دارویی برایشان تجویز میشود تصور میکنند اگر این داروها را مصرف کنند بدنشان به دارو عادت میکند. برای مثال خانمی که دچار اختلال در قاعدگی میشود و تخمکگذاری اش دچار مشکل میشود باید به خوردن داروها ادامه دهند و گرنه این پروسه معیوب ادامه می یابد و بیمار دچار مشکلات بیشتری میشود.
لازم به ذکر است اگر موها در قسمتهای صورت و روی سینه رشد کنند این علائم نشان میدهد اشکالی در ترشح هورمون تستسترون توسط تخمدان و تا حدی هم توسط غده فوق کلیه ایجاد شده است. مقدار کمی هورمون تستسترون در خانمها وجود دارد اما در مردان میزان تستسترون ۲۰ برابر خانمها است. اگر میزان ترشح هورمون تستسترون در بدن خانمی به حدی برسد که علائم گفته شده دیده شوند، لازم است که او طبق نظر پزشک دارو مصرف کند. از طرف دیگر بعضی از افراد تمایل به مصرف دارو ندارند و متاسفانه آنقدر دیر برای درمان اقدام میکنند که تعداد موهای زائد آنها بیشتر میشود و با گذشت زمان درمان آنها خیلی سختتر میشود. در مراحل خیلی پیشرفته در خانمها میزان هورمونهای آندروژن آنقدر بالا میرود که باعث نازایی میشود و تخمکگذاری آنها دیگر طبیعی انجام نمیشود.
تاثیر هورمون آندروژن (مردانه) چگونه است؟
به مجموعه هورمونهای مردانه «آندروژن »گفته میشود. که شامل تستسترون، دهیدروتستسترون و آندرستندیون است.
البته تعداد هورمونهای تستسترون بیشتر است. هورمون دهیدروتستسترون نیز از تبدیل تستسترون به وجود میآید که مقدار آن کم است اما اثرگذاری بالایی دارد. ترشح ابتدایی تستسترون از دو ماهگی در دوران جنینی شروع میشود و ترشح آن تا زمان بلوغ به همان میزان اولیه باقی میماند. در زمان بلوغ ترشح این هورمون افزایش پیدا میکند و تغییرات مردانهای مانند: رویش موی صورت، کمتر شدن موی سر، تغییر صدا و عضلانی شدن بدن صورت میگیرد. در این حالت مخاط حنجره ضخیمتر میشود، غدد چربی پوست برجسته و تولید چربی افزایش می یابد.
مهمترین منابع غذایی حاوی استروژن کدام هستند؟
استروژن در رژیمهای غذایی کم چرب، میوه، سبزیجات وجود دارد. همچنین مصرف بعضی از مواد غذایی مانند: گوشت، تخم مرغ و لبنیات باعث افزایش میزان استروژن میشود. میوههایی مانند: توت فرنگی و سیب هم برای افزایش میزان استروژن مفید هستند. غذاهای پرچرب میزان تستسترون خون را بالا می برد و باعث ایجاد جوش و ریزش مو میشود. در اینجا باید به این نکته اشاره کنم حتی افرادی که رژیم غذایی دارند و هفتهای یک بار گوشت مصرف میکنند و میوه و سبزیجات جزو برنامه غذایی آنها است، میزان نیازهای غذایی بدن آنها برای تغذیه موها تامین میشود و به بدنشان میرسد. بنابراین تعداد افرادی که به علت کمبود ویتامین دچار ریزش مو میشوند کم است. دیده میشود که خیلی از افراد به محض اینکه چند تار مو روی لباس خود میبینند شروع به خوردن ویتامینها و روی و آهن میکنند. نیاز بدن برای رشد مو به این مواد آنقدر بالا نیست که لازم باشد فرد دارو مصرف کند و مقدار مورد نیاز معمولا از طریق تغذیه تامین میشود. اما در خانمها وجود آهن برای رشد مو ضروری است و بیشتر ریزش موهای آنها ناشی از فقر آهن است که معمولا با خوردن گوشت، سبزیجات، تخم مرغ و جگر تامین میشود. مصرف آهن و ویتامینها باید با تجویز پزشک متخصص صورت گیرد.توجه داشته باشید با توجه به اینکه ویتامینC جذب آهن را در رودهها افزایش میدهد برای افرادی که دچار کم خونی هستند و مشکل ریزش مو دارند بیشتر تجویز میشود. ترکیبات ویتامین B نیز برای رشد مو لازم است. در اکثر میوههایی که مصرف میکنیم این ترکیبات وجود دارد. همچنین ویتامین B در حبوبات، مغزها و مخمرها نیز وجود دارند. لبنیات کم چرب و ماهی نیز برای رشد مو خیلی مفید هستند. همچنین در گردو و بادام روی وجود دارد و میتوان مصرف اینها را جایگزین مصرف قرصها کرد.
تزریق تستسترون در باشگاههای بدنسازی چه اثراتی روی بدن میگذارد؟
یک سری ترکیبات شیمیایی درست شده است که شبیه تستسترون است. در واقع نحوه کارکردن آنها مانند تستسترون است و به شکل آمپول در باشگاهها برای پرورش اندام تزریق میشود. این تزریق باعث میشود که بدن افراد عضلانیتر شود اما منجر به ریزش موی سر و رویش موی بیشتری در صورت و بدن میشود. هر قسمتی از بدن باید تغییراتی در حد تعادل و طبیعی داشته باشد و اضافه کردن بیجای حجم اعضای بدن باعث وارد شدن صدمه به آن میشود. پس بهتر است افراد با ورزش کردن بدن خود را عضلانی کنند نه با استفاده از تزریق آمپول.
چگونگی عملکرد هورمونانسولین و تاثیر آن به چه صورت است؟
همانطور که گفتیم هورمونها در بافت هدف خود وارد میشوند مثلا زمانی که انسولین از لوزالمعده ترشح می شود باید میزان قندخون را کاهش دهد. زمانی که غذا خورده میشود از طریق جدارههای روده جذب و وارد خون میشود. زمانی که قند داخل خون میشود به شکل قندهای پیچیده است و باید حتما شکسته شوند و به صورت قند ساده یا همان گلوکز در اختیار سلول قرار گیرند. حالا اگر انسولین وجود داشته باشد این تغییرات را ایجاد میکند در نتیجه سلولها به راحتی میتوانند از قندها استفاده کنند. قندهای اضافی هم به کمک انسولین هم وارد سلولهای کبد میشوند و آنها را تبدیل به گلایکوژن میکنند. گلایکوژن در سلولهای کبد برای مواقعی که فرد دچار کمبود قند خون میشود دوباره تبدیل به گلوکز میشود سپس گلوکز وارد جریان خون میشود و قند خون بالا میرود. در مورد بعضی بیماریها مانند: بیماری قند و بیماریهای دیگر، ممکن است لازم باشد فرد برای همیشه از دارو استفاده کند. در بدن افرادی که سلولهای جزایر لانگرهانس لوزوالمعده آنها دچار مشکل شده است انسولین ترشح نمیشود و فرد دچار دیابت میشود. این نوع دیابت را دیابت نوع یک می نامند. در این افراد انسولین ترشح نمیشود و در تعریف دیگری به آنها دیابتیهای وابسته به انسولین گفته میشود. این افراد فقط باید تزریق انسولین داشته باشند و نمیتوانند از انسولینها خوراکی استفاده کنند. اما تعدادی از افراد هستند که مبتلا به دیابت هستند اما بدن آنها فاقد انسولین نیست بلکه میزان تولید انسولین آنها به اندازه کافی نیست. این افراد معمولا آدمهای چاقی هستند که به این بیماری در سنین بالاتر مبتلا شدهاند. در بدن بعضی از افراد گیرندهها نسبت به انسولین مقاوم و در واقع دچار دیابت نوع دوم یا دیابت غیر وابسته به انسولین هستند.
هورمون انسولین چگونه پوست را بیمار میکند؟
در رابطه با تغییرات هورمونها و پوست، نقش هورمون انسولین اهمیت بسیاری دارد. اختلال در ترشح این هورمون به بیماری دیابت منجر میشود. این بیماری بیشتر ارگانهای بدن از جمله پوست و مو را درگیر می کند. تغییراتی که دیابت در پوست ایجاد میکند به صورت قرمزی صورت و افزایش رنگدانه پوست نمایان میشود به طوری که چهره فرد برنزه میشود. افزایش رنگدانه پوست بیشتر در نواحی چینها مانند: چین گردن، زیربغل ها و کشاله ران رخ میده.. هنگامی که در بدن انسولین وجود نداشته باشد و قندها در اختیار پوست قرار نگیرند، همه سلولهای بدن تحت تاثیر قرار می گیرد و دچار مشکل میشوند.
زخمهای دیابتی چگونه ایجاد میشوند؟ و عوارض دیگر دیابت چیست؟
فردی که میزان قند خونش بالاست نسبت به دیگر افراد خیلی مستعد دریافت ویروس و عفونت است. یکی از قسمتهایی که مسئول دفاع از بدن است پوست است چراکه اگر میکروب بخواهد چربیهای زیر پوست یا رگهای خونی را مبتلا کند زمان میبرد اما اولین جایی که تحت تاثیر میکروب قرار میگیرد پوست افرد است. بنابراین افرادی که میزان قند خونشان بالاست خیلی زود دچار عفونت میشوند. در این افراد بهبودی زخمها با تاخیر صورت میگیرد. زخمهایی که در ساق پا، نوک انگشتان و پاشنه پا ایجاد میشود که اصطلاحا به آن زخمهای دیابتی گفته میشود و زخمهای کهنه و مزمنی هستند که به علت نبود انسولین و بیماری قند خون ایجاد میشوند. علاوه بر این به دلیل نبود انسولین کافی در فرد مبتلا به دیابت، تجمع چربی در جدارههای عروق افزایش پیدا میکند. این تجمع چربی باعث میشود که رگهای خونی بسته شوند. در قسمتهایی از بدن مانند نوک انگشتهای پا و دست، رگهای نازکی وجود دارند که خیلی زودتر بسته میشوند. یکی دیگر از عوارض دیابت، کوری چشم است. رگهای ریز و باریکی در داخل چشم وجود دارند که به علت نبود انسولین بسته میشوند. بنابراین خونرسانی به آن نواحی مختل شده و متاسفانه فرد دچار کوری میشود. نکته دیگر این است که حس درد در فردی که به دیابت مبتلا است در قسمتهای انتهایی مخصوصا انگشتهای دست و پا خیلی کاهش پیدا میکند. برای مثال افرادی که مبتلا به دیابت از نوع پیشرفته هستند حسی به سوختگی و درد ندارند به طوری که در بعضی موارد دیده شده است که فرد از بوی سوختگی از خواب بیدار شده و دیده نوک انگشتانش در کنار بخاری سوخته است اما خود او متوجه این سوختگی نشده است. این نیز از عوارض دیابت و کمبود انسولین است.
کاهش و افزایش هورمون کورتیزول چه تاثیری روی بدن دارد؟
«هورمون کورتیزول» اثر ضد التهابی دارد. زمانی که میزان این هورمون کاهش پیدا میکند، فرد به درد مفاصل و استخوان دچار میشود. استروئیدها یا کورتونها روی سیستم دفاعی بدن تاثیر دارند. زمانی که میزان استروئیدها زیاد میشود سیستم دفاعی بدن ضعیف میشود. به همین دلیل افرادی که قرصهای کورتون مصرف میکنند به شدت سیستم دفاعی بدنشان ضعیف میشود. توصیه ما به بیماران این است که به هیچ عنوان بدون نظارت پزشک از ترکیبات استروئیدی مصرف نکنند.
تاثیر هورمونهای بارداری روی پوست چگونه است؟
در دوران بارداری میزان ترشح استروژن و پروژسترون بالا میرود. در این دوران جوش صورت خانمها خوب میشود و حتی در ماههای آخر، پوست حالتی کاملا لطیف و صاف پیدا میکند. ریزش موی آنها نیز متوقف و موهایشان ضخیمتر میشود. این تغییرات به دلیل تاثیرات استروژن و پروژسترون است. اما زمانی که میزان این هورمونها در خون بالا میرود، پوست نسبت به تیره شدن در مقابل آفتاب حساستر میشود. یعنی بدن زودتر نسبت به آفتاب واکنش نشان میدهد و تیره میشود. در واقع لک حاملگی هم ناشی از همین موضوع است که میزان استروژن و پروژسترون خون بالا میرود. این اتفاق در افرادی که برای جلوگیری از بارداری از قرصهای ضد بارداری استفاده میکنند دیده میشود. وقتی خانمی قرص ضدبارداری مصرف میکند باید از آفتاب دوری کند و مرتب از کرم ضد آفتاب استفاده کند. به دلیل اینکه پوست این افراد مستعد تیره شدن و ایجاد لک است. البته استفاده از ضد آفتاب را به همه افراد توصیه میکنیم. اما کسانی که پوستشان روشنتر است باید خیلی بیشتر مراقبت پوست خود باشند.
آیا هورمونها عامل ظاهر شدن کک و مک هستند؟
عامل اصلی ظاهر شدن کک و مک، نور آفتاب است. معمولا افرادی دچار کک و مک میشوند که پوست سفید، زمینه ژنتیکی و استعداد بیشتری نسبت به ایجاد کک و مک دارند. در معرض آفتاب قرار گرفتن این افراد باعث میشود ککو مکها زودتر ظاهر شوند. این افراد باید کمتر در معرض آفتاب قرار بگیرند. بعضی از این افراد برای درمان کک و مک از لیزر استفاده میکنند اما باید به این نکته توجه کنند که برای از بین رفتن دائم کک و مکها و جلوگیری از برگشت مجدد آنها فرد باید به طور مرتب از کرم ضد آفتاب، عینک آفتابی و کلاههای لبهدار استفاده کند./دکتر «خلیل صداقت پیشه» متخصص پوست، مو و زیبایی/منبع : سلامت آنلاین.
«هورمون تستوسترون»(مردانه)
«تستوسترون» یک یک هورمون مردانه است،که موجب تمایلات جنسی می شود وامااین هورمون بمقدارکمتری درزنان نیز ترشح می شود،به همین علت به عنوان هورمون جنسی مردانه شناخته می شود.
«هورمون استروژن»(زنانه)
«استروژن» هورمون جنسی زنانه است ،درمردان هم ترشح می شودکه درمقایسه بازنان ترشحش کمتراست،بخاطرهمین ، به عنوان هورمون جنسی زنانه شناخته می شود.
علاوه بر این دو هورمون، هورمونهای متعدد دیگری نیز ترشح می شوند که نقش جنسیتی دارند، مثل «آندروژن» که در هر دو جنس ترشح می شود. در مردان، بیشتر آندروژن شرط اساسی فیزیولوژیک برای بسط و نگهداری سطح مطلوب تحریک جنسی به شمار می رود.
در زنان نیز آندروژن مترشحه از غدد فوق کلیوی به طور مثبت در تحریک جنسی اثر می گذارد.
هور مون های جنسی زنانه و مردانه، باعث به وجود آمدن آثار جسمی و روانی متفاوت می شوند:
۱- آثار روانی: تولید هورمون جنسی زنانه (استروژن) موجب کمتر شدن خشونت ، کاهش پرخاشگری، ابراز وجود، رقابت و ... در زنان می شود. افزون بر آن، تولید هورمون زنانه، پیوند جویی را در زنان تقویت می کند.
تولید هورمون جنسی مردانه (تستوسترون) میل جنسی،پرخاشگری، تهاجم، رقابت، اتکاء به نفس، حرکت های تند و ... را در مردان سبب می شود؛ تولید بیشتر این هورمون، مردان را به سوی خشونت، تجاوز و بدرفتاری جنسی، حس رقابت، اتکاء به نفس، رسیدن به هدف و ...سوق می دهد.
علت کاهش تمایلات جنسی درزنان
«یائسگی» در زنان موجب کاهش هورمون زنانه و به هم خوردن تعادل هورمون های جنسی می شود؛ به همین دلیل و دلائل دیگر است که زنان در پیری، کمی خشن تر عمل می کنند.
در مردان نیز در سنین بالا کاهش ترشح هورمون جنسی اتفاق می افتد، که این باعث می شود که مردان در سنین بالاتر، بر خلافِ دوره جوانی، آرام تر و مهربان تر عمل کنند؛ و کم و بیش دست از خشونت و پرخاشگری بردارند.
البته هورمونهای جنسی، رفتارهای دیگر را نیز کنترل می کنند.
۲- آثار جسمانی: هورمونهای جنسی مردان و زنان، آثار جسمی متفاوتی نیز دارند؛ برای مثال مردان درشت اندام تر، بلند قد تر، خشن تر و دارای صدای زمخت تر و حجیم تر هستند؛ هم چنین رشد عضلانی مرد و نیروی بدنی او از زن بیشتر است. در مقابل، زنها کوچک اندام تر، قد کوتاه تر، لطیف تر و دارای صدای نازک تر هستند، و زور بازوی کمتری هم دارند.
با بروز «یائسگی در زنان» که به علت کاهش تولید استروژن است- زنان قدرت باروری خود را از دست می دهند، اما مردان حتی در سنین بالاتر از ۸۰ سالگی، با وجود کاهش تولید هورمون مردانه، قدرت باروری خود را حفظ کرده و می توانند بچه دار شوند.
تفاوت هورمونهای زنانه ومردانه
۱- تفاوت های اساسی تعیین کننده جنسیت
۲- تفاوت های ثانوی در اندام
مردان معمولاً درشت اندام تر، بلند قدتر، خشن تر و دارای صدای متفاوت با زنان می باشند.
« رشد عضلانی مرد و نیروی بدنی او از زن بیشتر است، در صورتی که زن دارای بافت چربی بیشتر وبافت عضلانی کمتر است.»
این قوی تر بودن مرد از لحاظ جسمانی، متناسب با نوع کارها و فعالیت هایی است که در خانواده و اجتماع به عهده اوست.
معمولا انجام کارهای سنگین، که نیازمند قدرت جسمانی زیاد است، به عهده مردان است، اما برعکس، کارهای ظریف و لطیف، مثل مادری(نوازشهای کودکانه)، که احتیاج به حوصله و انرژی عاطفی زیاد دارد، به عهده زنان می باشد.
هم چنین برای اینکه زنان از نظر جنسی، مطلوب باشند و بتوانند توجه همسران خود را از نظر جنسی جلب کنند، نیازمند بدنی ظریف و جذاب هستند، که این مهم با بدنی عضلانی و زمُخت میسر نیست. در صورتی که زنان از نظر روانی و جنسی، مردانی را می پسندند که دارای زور بازوی بیشتر و بدنی عضلانی تر باشند./کارشناس پاسخگو.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:درمنابع مأخوذه اصلاحات واضافاتی انجام گرفته است.
از ۳۸ نفری که کشته شدند ۲۲ نفرکودک هستند.
حادثه در شهر «اوتای ساوان»(استان نونگ بوآ لامفو) در ۵۰۰ کیلومتری شمال شرق بانکوک.
تیراندازی در یک مهدکودک درتایلند.
مهاجم« پانیا خمراپ»افسراخراجی پلیس است، روز پنجشنبه ۶ اکتبر۲۰۲۲(۱۴ مهر ۱۴۰۱) در تیراندازی در یک مهدکودک در شرق تایلند ۳۸ نفر از جمله ۲۳ کودک را کشت و بعدازاین جنایت به منزلش رفت همسر و فرزندش را در خانه اش به ضرب گلوله کشت وآنگاه خودکشی کرد.
مهدکودک
مهاجم را یکی از اعضای سابق این نیرو معرفی کرد که سال گذشته به اتهام مواد مخدر از کار برکنار شد. پلیس گفت که او به اتهام مواد مخدر با محاکمه روبرو بود و ساعاتی قبل از وقوع تیراندازی در دادگاه حضور داشت.
مهدکودک
مهدکودک شهر اوتای ساوان (استان نونگ بوآ لامفو) تایلند-یکی ازمادران داغدار
مهدکودک
یکی از مقامات پلیس چاکرافات ویچیتوایدیا به نقل از شاهدان گفت که فرد مسلح(ضارب) در جریان حمله در شهر «اوتای ساوان» در ۵۰۰ کیلومتری شمال شرق بانکوک در استان «نونگ بوآ لامفو» در حالی که چاقویی در دست داشت دیده شد.
جیداپا بونسوم، یکی از مقامات منطقه که در آن زمان در یک دفتر مجاور کار می کرد، گفت که حدود ۳۰ کودک در مرکز حضور داشتند، کمتر از حد معمول، زیرا باران شدید بسیاری از مردم را دور نگه داشت. به رویترز گفت.(بقیه کشته شدگان معلمین وعابرین هستند)
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: «ضارب کمی بعداز ناهار آمد و ابتدا به چهار یا پنج مسئول در مرکز مراقبت از کودکان تیراندازی کرد که در میان آنها معلمی بود که هشت ماهه باردار بود.
او گفت که در ابتدا مردم فکر می کردند این صحنه ها آتش بازی است.
یکی ازشاهدان حادثه گفت:در ابتدا مردم فکر می کردند این صحنه ها آتش بازی است واماحقیقت داشت! این واقعا تکان دهنده بود. وقتی شنیدیم تیراندازی می شود خیلی ترسیدیم و فرار کردیم. بچه های زیادی کشته شدند، من هرگز چنین چیزی ندیده بودم.»
این مقام محلی(جیداپا بونسوم) گفت: مرد مسلح به اجبار وارد یک اتاق دربسته شد که کودکان در آن خوابیده بودند. او گفت که بچه ها را در آنجا با چاقو کشته است.
سخنگوی پلیس (پایسان لوسومبون) گفت که مرد مسلح در دادگاه در ارتباط با یک پرونده مواد مخدر اوایل روز پنجشنبه حضور داشت و برای یافتن فرزندش به مهدکودک رفته بود، اما کودک آنجا نبود.
«پایسان لوسومبون» گفت: «او بسیار استرس داشت و وقتی نتوانست فرزندش را پیدا کند، بیشتر استرس گرفت و شروع به تیراندازی کرد. آنجا قبل از خودکشی
قوانین اسلحه در تایلند سخت است، جایی که حمل غیرقانونی اسلحه تا ۱۰ سال حبس دارد، اما نرخ مالکیت آن در مقایسه با برخی کشورهای دیگر منطقه بالاست.
سلاح های غیرقانونی که بسیاری از آنها از کشورهای همسایه در جنگ آورده شده اند، رایج هستند.
با این حال، تیراندازی دسته جمعی نادر است. در سال ۲۰۲۰ یک سرباز خشمگین از یک معامله ملکی بیسود، در حملهای که در چهار سایت انجام شد، ۳۰ نفر را کشت و ۵۷ نفر را زخمی کرد.
پلیس تایلند گفت:مهاجم« پانیا خمراپ» پس از ورود به ساختمان مهد کودک، به کودکان و بزرگسالان تیراندازی کرده و پس از آن دست به خودکشی زده است.ولی هنوز انگیزه اصلی او از اقدام به این جنایت مشخص نیست.