نتایج آرای همه پرسی:دونتسک ۹۹ درصد، لوهانسک ۹۸درصد، ژاپوریژیا ۹۳ درصد ،خرسون ۸۷ درصد به «الحاق» آری گفتند.
الحاق ۴منطقه اوکراین( دونتسک، لوهانسک، زاپوریژیا و خرسون) به روسیه
«ولادیمیر پوتین » سند الحاق چهار منطقه اوکراین به روسیه را امضا کرد.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: پوتین در مراسم اعلام رسمی الحاق چهار منطقه اوکراین گفت :«دونتسک، لوهانسک، خرسون و ژاپروژیا سرنوشت مشترکی با روسیه دارند و بخشی از خاک روسیه هستند»
رئیس جمهوری روسیه درادامه گفت: مردم این مناطق انتخاب خود را کردهاند تا بخشی از روسیه باشند.
پوتین تاکید کرد: روسیه برای حفاظت از سرزمین خود از هر وسیلهای که در اختیار دارد استفاده میکند.
رئیس جمهوری روسیه از «کییف» خواست تا فورا درگیریها را متوقف کند و به مذاکرات بازگردد.
پوتین در بخش دیگری از صحبتهای خود با حمله به کشورهای غربی اظهار داشت که آنها میخواهند روسیه برده آنها باشد و میخواهند همه کشورها حاکمیت خود را به نفع آمریکا تسلیم کنند. او همچنین با اشاره به گسترش ناتو به شرق گفت: «وعده وعدم گسترش ناتو به شرق یک فریب کثیف بود»
رئیس جمهوری روسیه گفت: این غرب بود که به وعدههای خود عمل نکرد. روسیه تمدنی بزرگ است که یک هزار سال دوام آورده است اما امروز شاهد روسهراسی غرب هستیم که چیزی جز نژادپرستی نیست.
پوتین در ادامه با اشاره به حوادث جنگ جهانی دوم و حملات اتمی آمریکا به هیروشیما و ناکازاکی، ایالات متحده را متهم کرد که ژاپن، کره جنوبی و حتی آلمان را همچنان در اشغال خود نگاه داشته است.
«آمریکا و انگلیس اتحادیه اروپا را مجبور کردهاند که از روسیه گاز نخرند»
رئیس جمهوری روسیه با انتقاد از آمریکا و بریتانیا این دو کشور را مسئول بحران انرژی در اروپا دانست و اضافه کرد که واشنگتن و لندن اتحادیه اروپا را مجبور کردهاند که از روسیه گاز نخرند. ولادیمیر پوتین درباره این رفتار رهبران اروپایی گفت: «چیزی جز خیانت به مردم کشورهایشان نیست.»
از زمان آغاز جنگ در اوکراین، بحران انرژی در جهان به شدت بالا گرفته است. روسیه و همپیمانان اوکراین متقابلا یکدیگر را به استفاده از حربه انرژی برای تضعیف طرف مقابل متهم میکنند.
ولادیمیر پوتین در ادامه نطق تند و آتشین خود مدعی شد که آمریکا به اروپا فشار میآورد که از روسیه گاز وارد نکنند تا بتواند خود به کشورهای این قاره گاز صادر کند.
او همچنین «انفجار خط لوله نورد استریم» که روز ۲۷ سپتامبر رخ داد را هم ناشی از خرابکاری غرب دانست و افزود:
«آنگلوساکسونها فقط به تحریمها راضی نمیشوند. آنها با ترتیب دادن افنجار در خطوط لوله گاز در دریای بالتیک به سمت انجام اقدامات تروریستی حرکت میکنند.»
رئیس جمهوری روسیه همچنین در ادامه انتقادهای خود از کشورهای غربی، آنها را پیگیری استانداردهای دوگانه متهم کرد و مدعی شد که این کشورها میخواهند روسیه را غارت کنند و در عین حال روسیه را احمق در نظر گرفتهاند. این کشورها میخواهند روسیه را غارت کنند و در عین حال روسیه را احمق در نظر گرفتهاند.
همه پرسی الحاق مناطق چهارگانه اوکراین به روسیه
نتایج انتخابات الحاق مناطق چهارگانه اوکراین به روسیه
رئیس انتخابات( همه پرسی ) خرسون(اوکراین)
سران ۴ جمهوریهای: لوهانسک، دونتسک، خرسون و زاپوریژیا
در این مراسم(علاوه بر سران ۴ منطقه جداشده اوکراین)نمایندگان ادیان و مذاهب گوناگون فدراسیون روسیه، «رمضان قدیروف»( رئیس جمهوری چچن) حضور داشتند.
«ولادیمیرپوتین»(رئیس جمهورروسیه) درحضورسران جمهوری (دونتسک، لوهانسک، زاپوریژیا و خرسون) در کاخ کرملین رسما سند پیوستن این مناطق به روسیه را امضا کردند.
یورونیوزنوشت:این مراسم در نهایت با پخش سرود ملی روسیه به پایان رسید. چهار مقام منصوب شده در جمهوریهای خودخوانده اوکراینی در لحظه پخش سرود روسیه در کنار ولادمیر پوتین ایستادند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: «ولادیمیر پوتین»رئیس جمهور روسیه(۳روزقبل ازحمله به اوکراین) در ۲۱ فوریه ۲۰۲۲( ۰۲ اسفند ۱۴۰۰) فرمان هایی مبنی بر به رسمیت شناختن حاکمیت جمهوری های خلق دونتسک و لوهانسک امضا کرد و روابط دیپلماتیک با آنها برقرار شد.
«سوریه» ۳ ماه پیش «استقلال دونباس» رابه رسمیت شناخته بود.
«رئیس جمهوری خلق لوهانسک» از تصمیم سوریه برای به رسمیت شناختن جمهوریهای لوهانسک و دونتسک استقبال کرد.۹ تیر ۱۴۰۱
« لئونید پاسچنیک»(رئیس جمهوری خلق لوهانسک) با استقبال از این اقدام گفت که تصمیم سوریه برای به رسمیت شناختن جمهوریهای لوهانسک و دونتسک به توسعه متقابل بازارها و تسریع ایجاد روابط در بسیاری از زمینهها کمک خواهد کرد.
پیش از این وزارت خارجه سوریه اعلام کرد دمشق تصمیم گرفته استقلال جمهوریهای دونتسک و لوهانسک را به رسمیت بشناسد.
وی در تلگرام نوشت: قصد سوریه برای به رسمیت شناختن حاکمیت و استقلال جمهوریهای مردمی لوهانسک و دونتسک، البته با خوشحالی خاصی مورد استقبال ساکنان منطقه لوهانسک قرار گرفت. به رسمیت شناختن استقلال ما توسط یک کشور دیگر، افقهای جدیدی را برای همکاری در سطح جهانی جدید میگشاید و به توسعه متقابل بازارهای فروش جدید کمک می کند.
وی گفت، مردم سوریه بیش از هر مردم دیگری معنای زندگی در کنار شبه نظامیان و افراط گرایان را میدانند.
پاسچنیک همچنین از سوریه بابت این اقدام تشکر کرد و نوشت: از طرف مردم جمهوری خلق لوهانسک، میخواهم صمیمانه از سوریه به ریاست بشار اسد، رهبر آن برای این ژست سیاسی شجاعانه و مسئولانه تشکر میکنم.
واکنش های بین المللی به الحاق مناطق جدیداوکراین به روسیه
«ولودیمیر زلنسکی»(رئیس جمهوری اوکراین) پس از سخنرانی ولادمیر پوتین در کانال تلگرامی خود تاکید کرد که کشورش به تلاشها برای بازپسگیری همه مناطقی که تحت اشغال روسیه قرار گرفتهاند ادامه میدهد. آقای زلنسکی همچنین تاکید کرد: اوکراین کنترل اوضاع را در دست دارد و از تلاشهای لازم برای بازپس گیری خاک اوکراین دست نمیکشد.
«زلنسکی» همچنین اضافه کرد که در مورد طرحهای آزادسازی مناطق تحت اشغال روسیه با فرماندهان کل ارتش اوکراین گفتگو کرده است وبه تامین تسلیحات و مهمات بیشتر برای سربازان خود ادامه میدهد.
ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین پس از سخنرانی ولادمیر پوتین در کانال تلگرامی خود تاکید کرد که کشورش به تلاشها برای بازپسگیری همه مناطقی که تحت اشغال روسیه قرار گرفتهاند ادامه میدهد. آقای زلنسکی همچنین تاکید کرد که اوکراین کنترل اوضاع را در دست دارد و از تلاشهای لازم برای بازپس گیری خاک اوکراین دست نمیکشد.
او همچنین اضافه کرد که در مورد طرحهای آزادسازی مناطق تحت اشغال روسیه با فرماندهان کل ارتش اوکراین گفتگو کرده است. رئیس جمهوری اوکراین همچنین تاکید کرد که این کشور به تامین تسلیحات و مهمات بیشتر برای سربازان خود ادامه میدهد.
واکنش اروپا به الحاق ۴ منطقه اوکراین به فدراسیون روسیه
«امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه «الحاق غیرقانونی» ۴ منطقه اوکراین به فدراسیون روسیه را «بهشدت محکوم» کرد و آنرا مصداق بارز نقض حقوق بینالملل و حاکمیت سرزمینی اوکراین ارزیابی کرد. آقای ماکرون بر حمایت از کییف در رابر تجاوز نظامی روسیه تا احقاق کامل حاکمیت تاکید کرد.
«روبرتا متسولا» رئیس پارلمان اروپا یکی از نخستین مقامهای اروپایی بود که به تصمیم روسیه برای الحاق چهار منطقه اوکراین به این کشور واکنش نشان داد و تاکید کرد که اتحادیه اروپا هرگز این الحاق غیرقانونی را به رسمیت نمیشناسد.
خانم متسولا در حساب توییتری خود با اشاره به سخنرانی پوتین تاکید کرد که اتحادیه اروپا «همهپرسی ساختگی» روسیه و الحاق غیرقانونی را به رسمیت نمیشناسد. او همچنین در پایان اضافه کرد که اروپا در کنار اوکراین میایستد.
همچنین اورزولا فن در لاین، رئیس کمیسیون اروپا نیز در صفحه توییتری خود به اقدام روسیه واکنش نشان داد و تاکید کرد که الحاق غیرقانونی مناطق اشغالی اوکراین توسط روسیه چیزی را تغییر نخواهد داد.
خانم فندر لاین همچنین در ادامه نوشت: «تمامی سرزمینهایی که بهطور غیرقانونی توسط مهاجمان روسی اشغال شدهاند، سرزمین اوکراین هستند و همیشه بخشی از این کشور مستقل خواهند بود».
خانم فن در لاین همچنین بیانیهای که توسط رهبران ۲۷ کشور اروپایی در محکوم کردن اقدام روسیه منتشر شده را به اشتراک گذاشت.
رهبران اتحادیه اروپا در واکنش به این اقدام روسیه روز جمعه متعهد شدند که «هرگز» الحاق غیرقانونی چهار منطقه دیگر در اوکراین توسط روسیه را به رسمیت نخواهند شناخت و کرملین را متهم کردند که امنیت جهانی را به خطر انداخته است.
این ۲۷ رهبر در بیانیه خود در این رابطه اعلام کردند: «ما قاطعانه الحاق غیرقانونی مناطق دونتسک، لوهانسک، زاپوریژیا و خرسون اوکراین توسط روسیه را رد و صریحا آن را محکوم می کنیم.»
همزمان کمیسیون اتحادیه اروپا از ۲۷ کشور عضو خواست تا با تجدید نظر در سیاستهای رواید، صدور ویزا برای شهروندان روسیه را تا حد ممکن کاهش دهند.
« الحاق »لوهانسک، دونتسک، لوهانسک،ژاپوریژیا و خرسون به روسیه رامحکوم کردند.
«مخالفان الحاق»لوهانسک، دونتسک، لوهانسک،ژاپوریژیا و خرسون به روسیه
واکنش گروه ۷ و ناتو
وزرای خارجه کشورهای گروه ۷ با تاکید بر اینکه هیچگاه الحاق بخشی از سرزمین اوکراین به روسیه را نمیپذیرند، وضع دورتازهای از تحریمها علیه مسکو را وعده دادند.اعضای این ۷ کشور صنعتی با محکوم کردن تجاوز نظامی روسیه به خاک اوکراین و ادامه نقض حاکمیت کییف از سوی مسکو بر تمامیت ارضی و استقلال اوکراین تاکید کردند. آلمان، فرانسه، ایتالیا، ژاپن، کانادا بههمراه بریتانیا و ایالاتمتحده اعضای گروه ۷ را تشکیل میدهند.
دبیرکل ناتو هم الحاق ۴ منطقه شرق اوکراین به روسیه را «غیرقانونی» دانست و آن را موجب تنشزایی بیشتر ارزیابی کرد. ینس استولتنبرگ با اشاره به اینکه اگر پوتین پیروز شود آن را باید یک نشانه خطرناک دانست گفت: «روسیه باید متوجه شود که در صورت استفاده ازسلاح هستهایُ اقدامش بدون عواقب نخواهد بود.»
مسکو هفته گذشته «همهپرسی» الحاق چهار منطقه اوکراین را که توسط ارتش روسیه اشغال شدهاند، برگزار کرد. این همهپرسی نه از سوی کییف و نه از طرف کشورهای جهان به رسمیت شناخته نشده است و رهبران دنیا پوتین را تهدید کردهاند که با این اقدام زمینه برای تشدید تنشها را فراهم میسازد.
پس از امضای فرمان الحاق این چهار منطقه به روسیه، مراسم جشن بزرگ خیابانی در برابر کاخ کرمیلین در حال برگزاری است. با این حال کرملین میگوید ولادیمیر پوتین برنامهای برای بازدید سریع از مناطق الحاق شده ندارد ولی این سفر در زمان خود انجام خواهد شد.
انفجار در هنگام برگزاری کنکور در «دشت برچی » کابل(افغانستان)۳۵ نفرکشته شدند و ۴۰نفرمجروح.
انفجار حوالی ساعت ۰۷:۳۰ دقیقه صبح جمعه (۸ مهر ۱۴۰۱،) هنگامی رخ داده است که دانش آموزان درحال امتحان آزمایشی کنکور در این مرکز آموزشی بودند.
طبق اعلام سخنگوی پلیس، عامل انتحاری بمب همراه خود را در میان دانشآموزان این مرکز آموزشی منفجر کرده است.
منابع خبری افغانستان اعلام کردند که انفجار انتحاری در یک مرکز آموزشی در غرب کابل ده ها کشته و زخمی برجای گذاشته است.
به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، رسانههای افغانستان از وقوع انفجار در یک مرکز آموزشی در «دشت برچی »کابل خبر دادند.
انفجار حوالی ساعت ۰۷:۳۰ دقیقهی صبح هنگامی رخ داده است که امتحان آزمایشی کنکور در این مرکز آموزشی در جریان بوده است.
نوع انفجار هنوز مشخص نشده، اما شاهدان عینی گفتهاند که حملهی انتحاری صورت گرفته است.
فارس نوشت:منابع میگویند که مهاجمان انتحاری در ابتدا محافظ این مرکز آموزشی را هدف قرار داده و سپس وارد این مرکز آموزشی شدند.
خالد زدران، سخنگوی پلیس کابل در این باره گفت: بر اساس آمار اولیه دستکم 19 نفر در حملهی امروز در مرکز آموزشی "کاج" جان باختهاند و بیستوهفت تن دیگر زخمی شدند.
زدران افزود: دانشآموزان برای دوره آموزشی کنکور به این مرکز آمده بودند که انفجار رخ داده است.
از طرف دیگر مختار مدبر رئیس موسسه آموزشگاه کاج درباره جزئیات این حادثه گفته است: مهاجم انتحاری پس از کشتن محافظان، خودش را در میان دانشآموزان این مرکز آموزشی منفجر کرده است.
وی افزود: مهاجمان انتحاری نخست محافظان دروازه ورودی آموزشگاه را به گلوله بسته و و دو تن از کارکنان این مرکز در داخل ساختمان را نیز زخمی کردهاند.
مختار اظهار داشت: «مهاجم انتحاری در یکی از صنفهایی که امتحان آزمایشی کنکور جریان داشت، جلیقه انتحاری خود را منفجر کردند که در نتیجه دهها دانشآموز زخمی و شهید شدند. بیشتر زخمیها دختران هستند.»
این نخستین باری نیست که مراکز آموزشی در غرب کابل هدف حملات انفجاری و انتحاری قرار میگیرد. پیش از این مراکز آموزشی موعود (کاج امروز)، کوثر دانش، ممتاز، مکتب سیدالشهدا و مکتب عبدالرحیم شهید هدف قرار گرفته بودند که در نتیجه دهها دانشآموز کشته و زخمی شدند.
مردم مصدومین این حادثه را بعضاً با «کراچی»تاقبل ازرسیدن آمبولانس- به بیمارستان انتقال میدهند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«دشت برچی» منطقهای عمدتا شیعهنشین و محل سکونت جامعه اقلیت «هزاره »در «کابُل»(پایتخت افغانستان) است.
این چندمین حمله انتحاری درمساجدومراکزآموزش درطول امسال دراین منطقه است.
«علامه حسن حسن زاده آملی»متولد سال۱۳۰۷ (روستای ایرا)آمل.. متوفی ۳ مهر ۱۴۰۰ درسن ۹۳ سالگی،مدفون درزادگاهش(ایرا)
درادامه آشناخواهیدشدبا علمایی که دارای حکمت وکرامات بودند،ازباطن افرادمطلع بودند:سیدمهدی قاضی...نیزآیت الله محمدحسین غروی،..علامه شعرانی...
نگاهی کوتاه به زندگی تحصیلی علامه حسن زاده آملی
حضرت آیت الله علامه «حسن بن عبدالله طبری آملی» مشهور به «حسن زاده آملی» در اواخر سال۱۳۰۷ شمسی در «ایرا» از توابع (لاریجان) آمل متولدشد.
ایشان برای فراگیری علوم وادبیات به مکتبخانه رفت. پس از آن تحصیلات خود را تا کلاس ششم ابتدایی ادامه داد. سپس تحصیلات کتب ابتدایی حوزه از نصاب الصبیان،جامع المقدمات، شرح الفیه، سیوطی،حاشیه ملا عبدالله بر تهذیب منطق،شرح جامی بر کافیه نحو، شمسیه درمنطق، شرح نظام در صدف، مطول،بیان، بدیع، معالم در اصول، تبصره درفقه، مغنی اللبیب در نحو، شرایع محقق در فقه و چندین کتب شرح لمعه در فقه و قوانین در اصول تا مبحث عام و خاص را در آمل فرا گرفت .
انگیزه های ادامه تحصیل
جانم به لب رسید،تا«جام» به لب رسید:علامه حسن زاده آملی
«علامه حسن زاده آملی»در ابتدا پس ازچند ماه که از مدرسه ابتدایی درآمده بود با بارقه ای الهی در مسیر انبیا وسفرای الهی و طریق ارباب علم ومعرفت قرار گرفت.
در این باره می گوید: یک بنده خدایی بود که خدارحمتش کند قرائت قرآنش خوب بودو یک روز در صحرا زمین شخم می زد.
آن زمان هنوز آگاهی نداشتم ودر قرآن می دیدم که نوشته «ولم یکن له کفوا احد» در حالی که ما در نمازمی خواندیم «ولم یکله کفوا احد» به این آقای کشاورز گفتم قرآن دارد«ولم یکن» چرا در نماز می خوانیم«ولم یکل» ؟
ایشان گفتند: حروف «یرملون »است.
گفتم: «یرملون» یعنی چه؟
پس قدری از آن فن صحبت کرد وگفت الان که وقتش است چرا شمامعطلید؟ برو دنبال تحصیل علوم ومعارف! آن وقت به نجف اشاره کرد.
حرف او(کشاورز یرملونی) بر دلم نشست و همین وضعیت مرا دگرگون کرد.
نصف شب برخاستم و وضو گرفتم، همه اهل خانه در خواب بودند. نخواستم اظهار کنم که آنها بدانند.
در خانه ما یک «دیوان حافظ »بود. گفتم: آقای حافظ! من که نمی دانم آنهایی که با کتاب تو فال می گیرند چه می کنند و چه می گویند-من-یک فاتحه برای شما می خوانم شماهم بگویید من چه کنم دنبال درس بروم یا نه؟
علامه حسن زاده آملی نوشت: فاتحه را خواندم و دیوان راباز کردم. همه اشعارش را که نمی فهمیدم چون خردسال بودم و قوه تحصیلاتم تا ششم ابتدایی بود، «غزلی» بود که کلمه« مدرسه» داشت و «همین کلمه مدرسه در من خیلی اثر گذاشت» و بی تاب شدم که آن شب را به روزبیاورم و صبح بروم سراغ مدرسه.
استاد(علامه حسن زاده املی) مقدمات علوم حوزوی رادر مسجد جامع آمل آموخت وتحصیل معارف را در حالی آغاز کردکه مردم از یادشان رفته بود مبدا ومعادی در پیش دارند و بدون استثناءمساجد شهر آمل را انبار پنبه و غلات و ... کرده بودند.در آن زمان بزرگانی چون« آیت الله میرزا ابوالقاسم فرسیو» آیت الله غروی ، آقا شیخ احمد اعتمادی، شیخ ابوالقاسم رجایی لیتکوهی، شیخ عزیزالله طبرسی و مرحوم عبدالله اشراقی در تعلیم و تربیت و شکوفایی اندیشه های ایشان نقش مهمی را ایفانمودند . خط را نیز نزد مرحوم طبرسی - استاد ادبیات - آموخت. آن زمان با تحریض و تشویق اساتید،شاگردان با وضو و طهارت بودند و براثر تاثیرات معنوی و رفتارهای پسندیده معلمان، دانش آموزان به تهذیب و تزکیه نفس توجه داشتند.علامه می فرماید:" در همان اوایل جوانی نماز شب من ترک نمی شد.اساتید به ما مرتب تاکید می کردند:شما باید در رفتار و کردارتان مواظب باشید و مراعات بکنید! اساتید ماخیلی مواظب اخلاقمان بودند.خودشان هم مردان وارسته ای بودند."
در اواخر آموزش دروس مقدماتی حوزوی ، استاد به دستور آیت الله غروی ملبس به لباس مقدس روحانیت گردید. پس از خوشه چینی از محضر فرزانگان آمل، در سن ۲۲سالگی و در شهریور ۱۳۲۹ وطن مالوف را به قصد زیمت به تهران واستفاضه از محضر اندیشمندان این بلد ترک نمود و در تهران ازچشمه جوشان حکمت و اندیشه این بزرگان، آیات عظام «میرزا ابوالحسن شعرانی»، استاد حاج میرزا مهدی الهی قمشه ای، حاج شیخ محمد تقی آملی،میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی، شیخ محمد حسین فاضل تونی ، آقا میرزااحمد آشتیانی و سید احمد لواسانی سیراب گردید.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:معرفی « میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی» .. .«میرزا احمد آشتیانى»...«حاج شیخ محمدتقی آملی»..
«سید ابوالحسن رفیعی قزوینی» (متولد۱۲۷۱، قزوین ) فرزند سید ابراهیم ،ذریه سید میرزا محمد زمان طالقانی قزوینی( مجتهد و فیلسوف)
بود و در قزوین خارج فقه و فلسفه تدریس میکرد. تخصص وی فلسفه صدرایی بود.متوفی ۲۴دی ماه ۱۳۵۳تهران،مدفون درحرم حضرت معصومه(قم).
«میرزا احمد آشتیانى»(متولد۱۲۶۱شمسی ،فرزند میرزا حسن مجتهد آشتیانی،فقیه سرشناس روزگار ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه قاجار )، فقیه، فیلسوف و از مشاهیر برجسته محسوب میشد،جامعترین استاد در علوم عقلی و نقلی بود و در فنون ریاضی متبحّر و در طبّ قدیم یگانه استاد عصر خویش به شمار میرفت.
«آیت الله میرزا احمد آشتیانى»در ۱۳۰۰ شمسی،عازم نجف شد از محضر استادانی چون علامۀ نائینی و آقاضیاء عراقی بهره بردو خود نیز مجلس درس فلسفه دایر ساخت ،پس از اقامت ده ساله ،در سال۱۳۱۰شمسی به ایران برگشت و بقیۀ عمر را در تهران به تدریس فقه و اصول و علوم عقلی، تألیف کتاب و ارشاد مردم گذراند. وی هنگام وفات متصدی مدرسۀ علمیۀ مروی(بزرگترین حوزۀ علمیۀ تهران) بود.
«حاج میرزا احمد آشتیانی»متوفی: سوم تیر ۱۳۵۴ ،مدفون درحضرت عبدالعظیم حسنى ،شهرری.
«حاج شیخ محمدتقی آملی» (متولد۱۰مرداد۱۲۶۶ تهران) مشهور به علامه شیخ محمد تقی آملی مجتهد و فقیه شیعه ایرانی معاصر بود،وی فرزند ملا محمد آملی از حکما و فیلسوفان و مشروطه خواهان عهد خود و مادرش دختر ملا محمد سیبویه هزار جریبی مازندرانی است. متوفی:۲۷ آذر ۱۳۵۰ مدفون درحرم امام رضا.مشهد.
توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:«آیت الله غروی»کیست؟ ،«آیت الله کمپانی» کیست؟
«آیتالله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی»،معروف به کمپانی فرزند شیخ محمدحسن(معینالتجار) ، متولد ۲ محرم ۱۲۹۶ (۰۶ دی ۱۲۵۷) کاظمین می باشد. وی اصالتاًاز«نخجوان»آذربایجان می باشد،محمدحسین، حکیم وشاعربودکه بعلت تنوع دراشعار(غزل، قصیده، مرثیه و ارجوزه-رجز)به وی لقب«کمپانی»داده اند.
وفاتش ذیحجه ۱۳۶۱(۲۳ آذر ۱۳۲۱) بر اثر سکته قلبی در ۶۵ سالگی درگذشت،فرزندامام خمینی«سیدمصطفی خمینی» بعداز ۳۶ سال ازفوت«کُمپانی» درکنارقبرآن مرحوم آرام گرفت(نجف حرم علی ابن ابیطالب)کنار مقبره علامه حلی.
«آقا سیدمهدی قاضی طباطبایی»کیست؟
علامه«سید مهدی قاضی طباطبایی»، فرزندِآیةالله سیدعلی قاضی طباطبایی(استادعلامه طباطبایی وآیت الله بهجت) است.متوفی صفر۱۴۰۱
آیةالله جوادی آملی: سیدنا الاستاد علامه طباطبایی نقل می کرد:در تبریز کسی بود که با همین علوم عدد می توانست شخصی را که مورد حاجت آدم است، نه تنها او را بشناسد، بلکه بداند خانه اش کجاست، شماره تلفن منزلش را می توانست استخراج کند... مرحوم «آقا سید مهدی قاضی»، از اهل علم حروف بود و من می دانستم که مطّلع است. می فرمود: بارها پدرم می گفت: راه بهتری هم داریم. و این تذکر نه برای آن بود که علم مذکور بی معنا است. ( اسوه عارفان، ص ۴۰)
آیةالله حسن زاده آملی: «چندین نفر را که در اوفاق و اعداد خبره بوده اند، دیده ام و از آنها استفاده کرده ام؛ اما هیچ یک در این علوم، به قدرت و قوّت و استیلای مرحوم آقای سید مهدی قاضی نبودند. در این رشته ها کارکرده و خیلی قوی و عجیب بود.»(کیهان فرهنگی،مصاحبه با علامه حسن حسن زاده آملی، مرداد۱۳۶۳)....«علوم غریبه را نزد اساتیدم آموخته ام و تنی چند را در این علوم بر این کمترین، حقّ تعلیم و تدریس است و لکن هیچ یک را در این رشته ها عدیل آن جناب نیافته ام و به حق مجتهد مستنبط در این علوم بوده است.»(گنج نهان، ص ۱۵)
علامه شعرانی کیست؟
«میرزاابوالحسن شعرانی» معروف به علامه شعرانی (۱۳۲۰-۱۳۹۳ ق)فرزندشیخ محمد تهرانی، از شخصیت های برجسته و فلاسفه شیعه در قرن چهاردهم هجری قمری بود،وی نزد علمایی همچون پدرش، آیت الله میرزا مهدی آشتیانی، آیت الله شیخ عبدالکریم حائری، سید ابوتراب خوانساری، حبیب الله ذوالفنون و دیگران کسب علم کرد. او در علوم فقه و اصول و تفسیر و حدیث و فلسفه و ریاضی و عرفان و کلام مهارت داشته و به چندین زبان غیر از فارسی و عربی آشنا بود. علامه تحصیلات خود را در تهران، قم و سپس در نجف اشرف گذرانده و بعد از تکمیل آن به تهران بازگشت و به تبلیغ و تدریس و تحقیق و ادامه سیر و سلوک خود پرداخت
وفات علامه شعرانی هفتم شوال ۱۳۹۳ودرحرم حضرت عبدالعظیم حسنی(شهرری)، روبروی باغ طوطی مدفون است./پایان توضیحات مدیریت سایت.
علامه حسن زاده آملی پس از حدود چهارده سال اقامت در تهران و بهره مندی از محضر این کوکب های منیر به سال ۱۳۴۲ هجری شمسی تهران را ترک نمود و به شهرمقدس قم روانه شد تا در جوار بارگاه حضرت فاطمه معصومه «علیها السلام » به خوشه چینی از خرمن معرفت نامداران حوزه این شهر بپردازد.
«علامه سید محمد حسین طباطبایی» و برادر ایشان «سید محمدحسن طباطبایی»معروف به( آیت الله الهی)، همچنین «آقا سیدمهدی قاضی طباطبایی» در این بهشت کویر و مکتب اهل بیت «علیهم السلام »جرعه هایی از حکمت ناب را به کام استاد سرازیر نمودند.
روان استاد از اوان جوانی باحکمت و عرفان آشنایی یافت و ازچشمه "یؤتی الحکمة من یشاء" کامرواو سیراب گردید; آفتاب حکمت برذهنش تابیدن گرفت و از آموختن وتفکر و تعمق در شاخه های دیگرعلمی آنی نیاسود و به تفحص در آثاردانشمندان در رشته های گوناگون علمی پرداخت.
قدرت کم نظیر استاد در مباحثه ومناظره و تسلط عالی بر آثار فلسفی وعرفانی و احاطه بر اندیشه های سلف به همراه فروتنی و مهربانی، جلسه درسش را در حوزه علمیه قم پرهیجان و پر ازدحام نمود و از سال 1342ه.ش که به قم عزیمت کرد تا کنون به درس و بحث و تحقیق و پژوهش اشتغال دارد و صدها شاگرد ازمحضرش کسب فیض نموده اند که برخی از آنان خود هم اکنون از اساتیدحوزه و یا نامداران عرصه اندیشه اسلامی هستند.
اقتدای علامه حسنزاده و آیتالله جوادی آملی به رهبر انقلاب در نماز.
حضرت آیت الله حسن زاده آملی از تبار حکمایی است که در حد بسیاروسیع و عمیق و به صورت صاحب نظری ژرف اندیش در فنون مختلف مهارت دارد و در دانش های گوناگون غور کرده و تدریس و تحقیق داشته است. ابعاد گوناگون اندیشه های علمی ایشان شخصیت هایی چون خواجه نصیر طوسی و شیخ بهایی و ابو نصرفارابی را برای انسان تداعی می کند.
از راست: عبدالله جوادی آملی. جلال الدین غروی. جونی برهانی. حسن حسنزاده آملی/سال ۱۳۲۷
ایشان فقیهی مسلم، فیلسوفی صاحب نظر، عارفی متشرع و حکیمی ریاضیدان و ادیبی تواناست. از جمله خصوصیاتشان آن است که جامع حکمت نظری و عملی بوده و در عمل و سیر و سلوک ترجمان عرفان نظری می باشد. ادب زاید الوصف و ساده زیستی این فرزانه اندیشمند که حاکی از رفعت مقام و علو روح ایشان است،توجه هر انسان شیفته فضیلت را به سوی خود جلب می کند. نگریستن به سیمای نورانی اش انسان را به یاد خدامی اندازد و سیره صالحش تشنگان حکمت را از کرامت و معنویت سیراب می کند. در گفتار نیز غالباسکوت را برگزیده و کم گوی وگزیده گوی می باشد و این خود تجلی خردمندی ایشان است. یکی ازجنبه های مهارت استاد تسلط برادبیات فارسی به عنوان صاحب نظری مسلم است . ایشان نزدیک به چهل سال قبل نه تنها به تصحیح و توضیح کلیله و دمنه اقدام نمود بلکه دو باب آن را که تا آن زمان به زبان فارسی ترجمه نشده بود، با ذوقی شگرف وقلمی شیوا و توانا به همان سیاق متن اصلی و حفظ امانت با توضیحات وپانوشت های عمیق و دقیق به فارسی برگرداند. از نوع نگارش و شیوه های ایشان در تدوین و تالیف آثار استنباطمی گردد که بر متون ادبی اعم از منثورو منظوم در قلمرو فارسی احاطه کامل و نیز با مشاهیر آشنایی کامل دارند.
در خصوص علوم ریاضی نیزاستاد حسن زاده تحقیقات عمیق و آثارنفیسی دارد. همچنین معظم له به دلیل تسلط بر زبان فرانسه در تحقیقات وپژوهش های خویش منابع غربی رامورد مطالعه و بررسی قرار داده است.
مهم تر از همه، انس بسیار زیاد ایشان باقرآن و فرهنگ اهل بیت «علیهم السلام »می باشد که از دوران کودکی با این اقیانوس بیکران معنویت ارتباط داشته و خو گرفته است. در واقع قرآن سرچشمه مهم پژوهش های علمی این عالم وارسته می باشد.
«علامه حسن زاده آملی»در تهران کل تفسیر مجمع البیان رادر محضر علامه شعرانی از نظرگذرانید و از حوزه پر فیض علامه طباطبایی معارفی را در خصوص تفسیر قرآن کسب کرد. از کارهای تفسیری ایشان که بطور مستقل انجام داده، تصحیح شرح خلاصه المنهج مرحوم «ملا فتح الله کاشانی» می باشد که به زیور طبع آراسته شده است.
یکی از تلاش های محققانه ایشان شناسایی اسناد و مدارک نهج البلاغه است.
این پژوهش از آن جهت صورت گرفت که استاد در کتاب «تاریخ تمدن اسلام» نوشته «جرجی زیدان» خوانده بود که وی مدعی بوده خطبه های نهج البلاغه ازامیرالمؤمنین(ع ) نیست و اینها را«سید رضی» خودش انشا کرده و به ایشان نسبت داده است!
این سخنِ سخیف جرجی زیدان موجب آن گردید که ایشان ماخذ خطبه های نهج البلاغه را که قبل از سید رضی تالیف شده یافته و استخراج نماید که از جوامع روایی گوناگون تاکنون بیش از دو سوم مدارک نهج البلاغه را جمع آوری نموده است.
کار ارزشمند دیگراستاد در خصوص نهج البلاغه آن است که این کتاب شریف را از اول تا آخر ازروی نسخه هایی که در اختیار داشته در مقایسه با نسخه ای که به یک واسطه از خط سید رضی نوشته شده،تصحیح نموده است.
«علامه حسن زاده آملی» تالیفات بسیاری دارد و دراین باره می فرماید: برای اینکه نفس رامشغول باید داشت که حکمافرموده اند نفس را مشغول بدار وگرنه او تو را مشغول می کند، حواشی وتعلیقاتی بر کتب درسی از معقول ومنقول و رسائل و جزوات درموضوعات و فنون گوناگون نوشته ام:
۱- شرح نهج البلاغه به نام تکملة منهاج البراعه به عربی در پنج جلد
۲- رساله ای در ولایت و امامت
۳- رساله ای در رؤیت و عدم آن برمشرب حکمت و کلام
۴- رساله ای در لقاءالله بر منهل عرفان
۵- رساله فصل الخطاب فی عدم تحریف کتاب رب الارباب
۶- رساله ای در صبح و شفق وتحقیق در صبح صادق و کاذب و بیان دسته ای از آیات و روایات در این موضوع
۷- تصحیح و اعراب اصول کافی ثقة الاسلام کلینی
۸- رساله اضبط المقال فی ضبط اسماء الرجال در ضبط اسم راویان احادیث
۹- تصحیح خلاصه منهج الصادقین در تفسیر قرآن
۱۰- تصحیح خزائن مرحوم نراقی با مقدمه و حواشی و تعلیقات استاد به عربی و فارسی
۱۱- تصحیح کلیله و دمنه فارسی
۱۲- انسان کامل ازدیدگاه نهج البلاغه
۱۳- تصحیح نصاب الصبیان بامقدمه و تحشیه آن
۱۴- کتاب معرفة الوقت و القبله به عربی
۱۵- شرح زیج بهادری به فارسی
۱۶- تعلیقات بر اسفارصدرالمتالهین
۱۷- تعلیقات بر شرح خواجه طوسی بر حکمت اشارات ابن سینا
۱۸- تعلیقات بر دوره منطق منظومه متاله سبزواری
۱۹- دروس معرفت نفس درسه جلد
۲۰- هزار و یک نکته
۲۱- الهی نامه
۲۲- هزار و یک کلمه
۲۳- دروس اتحاد عاقل به معقول
۲۴- نهج الولایة
۲۵- وحدت از دیدگاه عارف وحکیم
۲۶- قرآن و عرفان و برهان از هم جدایی ندارند
۲۷- تعلیقات بر هشت باب معانی شرح مطول تفتازانی
۲۸- شرح فصوص فارابی (یک دوره کامل آن به فارسی )
۲۹- رساله ای در تجرد نفس ناطقه
۳۰- رساله ای در توقیفیت اسماء
۳۱- رساله ای در رد جبر و تفویض و اثبات امر بین الامرین بر مبنای حکمت متعالیه
۳۲- رساله ای در مراتب و درجات قرآن مجید
۳۳- دیوان اشعار که ابتدای آن مزین به تقریظ استاد حکیم میرزامهدی الهی قمشه ای به خط خود آن جناب است.
۳۴- تعلیقات و حواشی بر دوره اصول اقلیدس و شرح صدور آن به تحریر خواجه نصیر طوسی
۳۵- تعلیقات و حواشی براکرمانا لاؤوس به تحریر خواجه طوسی. (این کتاب در مثلثات کروی وبخصوص در شکل قطاع کری شکل مانالاوس بحث کرده است.)
۳۶- تعلیقات بر اکرثاوذوسیوس
۳۷- تعلیقات بر مساکن
۳۸- رساله ای در مثل کلی و مسائل متعدد هندسی و نجومی که در اقبال وادبار معدل النهار و منطقه البروج دربیان بعضی از آیات قرآنی بحث کرده ام.
۳۹- رساله ای در علم اوفاق
۴۰- رساله ای در ظل (تانژانت)
۴۱- رساله ای در تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم
۴۲- رساله ای در سیر و سلوک
۴۳- رساله ای در تکسیر دایره وبیان نسبت محیط به قطر دایره یعنی بحث از پی( )
۴۴- رساله ای در تحصیل بعد بین المرکزین که شرح مقاله ای از مجسطی بطلمیوس است.
۴۵- رساله ای در مثل افلاطونی وعالم مثال و مثل معلقه
۴۶- وجیزه ای در تجدد امثال عارف و حرکت جوهری حکیم
۴۷- تعلیقات بر آغاز تا انجام تحفة الاجلة فی معرفة القبله مرحوم سردار کابلی
۴۸- رساله ای در تضاد
۴۹- رساله ای در علم
۵۰- رساله ای در جعل
۵۱- تعلیقات بر شرح قیصری برفصوص محی الدین عربی
۵۲- تعلیقات بر قبله ملا مظفر
۵۳- ماخذ و مصادر نهج البلاغه واستدراکات بر آن
۵۴- تعلیقات بر شرح علامه حلی بر تجرید خواجه طوسی
۵۵- رساله مفاتیح المخازن
۵۶- رساله انه الحق
۵۷- نهج الولایه
۵۸- سی فصل در معرفت وقت وقبله
۵۹- شرح باب توحید حدیقه سنایی غزنوی
۶۰- نامه ها بر نامه ها
منبع:کیهان فرهنگی
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:زندگینامه «علامه حسن حسن زاده آملی» اززبان خودش
در پایان سال ۱۳۰۷ هجری شمسی در خانه ایمان و تقوی از پدری الهی، بزرگوار و اهل یقین و مادری جدّاً با ایمان، پاک و راستگو متولّد شده ام...
سپس در دامن او(مادر) که دامن ولایت و درایت و طهارت بود پرورش یافتم و از پستان او که پستان معرفت و اخلاص و صداقت بود شیر نوشیدم و همانا یقین دارم هر برکتی که از پروردگارم – سبحانه- به من افاضه شده است، از اینجا ناشی شده که خدای تعالی مرا در چنان دامن عفیفی پرورش داده و از چنان پستان شریفی روزی ام فرمود.
... در حالی که شش ساله بودم به مکتب خانه خدمت یک معلّم روحانی شرفیاب شدم و پیش او خواندن و نوشتن یاد گرفتم و تعدادی از جزوات متداول در مکتبخانه های آن زمان را خواندم تا این که در خردسالی تمام قرآن را به خوبی فرا گرفتم.
پس از آن وارد دوره ابتدایی مدارس جدید شدم. بیش از دو سال از ورودم به مدرسه نگذشته بود که مادرم (علیها الرضوان) در سنّ جوانی، مخاطب به خطاب «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربّک راضیه مرضیه» گشته، وفات نمود...
.و در سنّ چهارده سالگی به فضل پروردگارم بارقه مشرقیه الهیه و شهاب قبسی به من رسید که به اقتضای عین ثابته ام مطلوب من بود...
...پس، سرّ من به آنچه که زبان وحی به آن ناطق است مترنّم شد که «انّی انست ناراً لعلّی اتیکم منها بقبس أو أجد علی النّار هدی» و این بارقه همانند نوری در پیش رویم شتافته، مرا در کسب معارف الهی راهنمایی کرده و کرّهً بعد کرّهً به تخلّق به اخلاق ربوبی ترغیب و مرّهً بعد مرّهً به تأدّب به آداب انسانی تحریص می کرد و برهه بعد برهه مرا به فرار و انزجار از مردم آن زمان و آیین های تباه و پستشان تحریص می نمود.
و قد اضرمت نار الصّبابه فی الصّبی هدایا الجنون قوی و صبّتی
و به تحقیق، آتش عشق در کودکی، ارمغان های دیوانگی را در میان قومم شعله ور نمود.
فقد قادنی لطف الاله الی الحمی علی صغری حمداً له من عطیّه
پس همانا لطف خدا مرا در کودکی ام به قرقگاه، راهبری کرد- سپاس بر عطایایش.
و قد نوّر الروح أنین لیالیاً و قد طهّر السّرّ دموعُ کریمتی
به درستی که ناله شبهایم، روحم را منوّر و اشک های چشمانم، باطنم را مطهر نموده است.
ورود به حوزه علمیه
باری، آن بارقه مرا از تاریکی به روشنی در آورد به این جهت که محبت تحصیل معارف قرآنی را در قلبم برافروخت. پس، از پدرم رضوان الله تعالی علیه برای ورود به مدرسه دینیّه (حوزه علمیه) اجازه خواستم و او بی درنگ همراه با شعفی شدید و گریه ای بلند که از سر شوق و خوشحالی و سرور بود اجازه داد.
پس از برهه ای شروع کرد به نصیحت کردن و پند دادنم در مورد کاری که در پیش گرفته ام و مرا به صبر و استقامت و اتکال بر خدای متعال و کوشش در تحصیل کمال وصیت نمود.
تفأل به دیوان حافظ
چون شب روی آورد هنگام سحر برخاستم به گونه ای که احدی از افراد خانه متوجه حال من نبود. دیوان خواجه حافظ شیرازی را برداشته از باطن خویش ندایش کردم و گفتم تفأل به دیوان تو در اصقاع مشتهر شده، به اسماع رسیده است و من قرائت فاتحه به روح تو نثار می کنم به این امید که حُسن خاتمه کارم را به من بنمایانی. پس از قرائت فاتحه دیوان را گشودم، غزلی به این مطلع آمد:
کنون که در کف گل، جام باده ی صافست/به صد هزار زبان بلبلش در اوصافست
بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گیر چه وقت مدرسه و بحث کشف کشافست
به دُرد صاف تو را حکم نیست، دم در کش که هر چه ساقی ما ریخت عین الطافست
ببر زخلق و زعنقا قیاس کار بگیر که صِیت گوشه نشینان زقاف تا قافست
این ابیات بر شوق وافرم افزود و مرا به شتاب در طلب مراد تهییج نمود.
«آیت الله ابوالقاسم فرسیو»کیست؟
علامه حسن زاده آملی درادامه نوشتند:آن بارقه ار دوحه شجره طیبه و نفَسِ نفسی زکیه و اشاره عالمی ربانی دارای محاسنی فراوان تابیدن گرفت و او میرزا ابوالقاسم مشهوربه«فرسیو »،پسر «مُلا باشی ابراهیم» (رحمه الله علیهما) بود که اعلم و اتقی و ازکای علمای شهرمان آمل و حقّاً از اعلام علمای دین و از افاخم مجتهدین بوده است.
او(آیت الله فرسیو) اساتید تهران و عالمان اصفهان روزگار خویش را ادراک نموده، سپس به حوزه نجف کوچ کرده از مشایخ و اعلام آن حوزه؛ سید ابوالحسن اصفهانی، آخوند خراسانی، میرزا حسین نائینی و غیرهم حظّی وافر بلکه أوفر برده بود.
خلاصه، فضایل آن روحانی بطل و محاسنش در علم و عمل و سیره اش در تقوی و کمالش در حسن خطّ و آنچه از سختی های روزگار و دهر خیانتکار از سوی طاغوت پهلوی خیانتکار بر او گذشت، بسیار گسترده است.
علامه حسن زاده آملی:من پیش او شاگردی نکردم چون ایشان در ابتدای اشتغالم به دروس روحانی به جوار رحمت الهی پیوست ولی در ایماض آن بارقه، او را بر من حقی عظیم است.
شهرمان آمل در آن وقت حافل عده ای از علماء بود که نمونه های فضل و تقوی بودند همانگونه که از دیرباز جایگاه علم بود و بر این مطلب تاریخ و آملی های مذکور در کتب تراجم و نیز مصنفات علمی و مدرسه ها و مکتب های دینی شان گواهی می دهند.
نخستین اساتید علامه حسن زاده آملی
و این حُججِ باهره جهت جلوگیری از اندراس اعلام هدایت در لُجَجِ غامره در تأدیب و تعلیم ما کوششی تامّ نمودند. شایسته است به ذکر نامهای نامی شان تبرّک بجویم؛ آیات و حجج: محمد غروی، عزیزالله طبرسی، ابوالقاسم رجایی، حاج شیخ احمد اعتمادی و عبدالله اشراقی رضی الله تعالی عنهم و رضوا عنّا.
اوّلین کتاب هایی که به ما تعلیم دادند اینهایند:
۱- رساله منظومی در لغت به نام «نصاب الصبیان» تصنیف ابو نصر فراهی ۲- رساله امثله از کتاب «جامع المقدمات» در طیّ چند هفته نصاب را یاد گرفتیم و کاملاً حفظ کردیم و درس جامع المقدمات هم به «عوامل ملا محسن» رسیدیم.
در حالی تحصیلات کتب ابتدائیه را که در میان طلّاب علوم دینیّه معمول و متداول است از نصاب الصبیان و رساله عملیه فارسی آیه الله سید ابوالحسن اصفهانی (چون ایشان مرجع علی الاطلاق در آن زمان بودند) و کلیات سعدی، گلستان سعدی و جامع المقدمات و شرح الفیه سیوطی و حاشیه ملا عبدالله بر تهذیب منطق و شرح جامی بر کافیه نحو و شمسیه در منطق و شرح نظام در صرف، مطوّل در معانی و بیان و بدیع و معالم در اصول، تبصره در فقه و قوانین در اصول تا مبحث عام و خاص را در آمل که همواره از قدیم الدهر واجد رجال علم بوده،
از محضر مبارک روحانیین آن شهر آیات عظام و حجج اسلام: محمد آقا غروی و آقا عزیزالله طبرسی و آقا شیخ احمد اعتمادی و آقا عبدالله اشراقی و آقا ابوالقاسم رجائی و غیرهم که همگی از این نشأه رخت بربسته اند و به ریاض قدس در جوار رحمت ربّ العالمین آرمیده اند، فرا گرفتند و نیز از حضرت آیه الله عزیزالله طبرسی تعلیم خط می گرفتند تا اینکه خود حضرتش در آمل چند کتاب مقدماتی را تدریس می کردند.
درس «کانَ»وفات پدر
روزی که درس در مورد «کانَ» از حروف مشبهه بالافعال و الغاء آن از عمل و شاهد بر الغاء، قول شاعر «کان ثدیاه حُقّان» بود، مُخبر مرگ به مدرسه آمد و خبر وفات پدرم آورد رحمه الله علیه.
پس از آن خاله ام رحمه الله علیها سرپرستی مرا به عهده گرفت و نسبت به من از والدینم نیکوکارتر و مهربان تر بود.
اول شهریور ماه ۱۳۲۹مهاجرت به تهران
پس از گذشت شش سال از اشتغالم به تحصیل در شهر آمل در روز چهارشنبه اوّل شهریور ماه ۱۳۲۹ هجری شمسی مطابق با نهم ذی القعده الحرام ۱۳۶۹ از هجرت نبوی(علی مهاجرها آلاف التحیه و الصلاه و السلام) به تهرا ن مهاجرت کردم.
پس از سختی های زیاد پروردگارم مرا در «مدرسه حاج ابوالفتح» (علیه الرحمه) واقع در آخر خیابان ریِ تهران مأوی داد...
...به اسم فتح تفأل به خیر زدم. گویا به اسم آرزوی فتوحات ربّ فاتحم (عزّ اسمه) داشتم./پایان
علامه حسن زاده چند سال به مدرسه مروی رفتندوازمحضرعلامه حاج میرزا ابوالحسن شعرانی طهرانی و آیه الله حاج شیخ محمد تقی آملی بهرمندشدند.
علامه حسنزاده آملی ببر مزار استاد خود( علامه شعرانی)حرم حضرت عبدالعظیم(شهرری)
علامه حسن زاده آملی:به دلم گذشت به کسی مراجعه کنم که به علماء بینا و داناست. به محضر آیت الله حاج شیخ محمد تقی آملی که از بزرگان علماء در تهران بود مشرّف شده، جریان شرکتم در بعضی از محافل درسی و ناخشنودیم را از درس های رایج معمولی برایش حکایت کردم...
ایشان مرا به طور جدی به ادراک محضر علامه ذوفنون «آیت الله حاج میرزا ابوالحسن شعرانی» و «حکیم میرزا مهدی الهی قمشه ای» تشویق کرد.
در اثنای تتلمذمان پیش استاد الهی، خداوند سبحان به فضل و کرمش دری دیگر از رحمتش به روی ما گشود و شرکت در محضر معلّم العصر، فخر العلم، مفخر الاسلام، آیت الله العلیم العلام، العلامه ذی الفنون الاستاذ الاعظم حاج میرزا ابوالحسن شعرانی (افاض الله علینا من برکات انفاسه القدسیه النفسیه) را آسان و ممکن ساخت که به مدت ۱۳ سال در محضر او(علامه شعرانی) شاگردی نمودم
این قهرمان علمی(علامه شعرانی) در گردآوری علوم منحصر بفرد بود. احدی از علمای معاصرمان را ندیدیم که در جمع علوم و احاطه بر آنها همتای او باشد.
استخراج تقویم
خداوند سبحانه ما را به اخذ و تعلّم کتاب «زیج بهادری» از محضر استاد در طیّ چهار سال موفق نمود در حالی که بر همه مسایل آن از بدو تا ختم برهان اقامه می کردیم.
«علامه حسن حسن زاده آملی» درادامه نوشت:من به غوص در مسایل آن تا آنجا متبحّر شدم که بر استخراج آن متمهّر گشتم و آن را به طور کامل شرح کردم که هنوز چاپ نشده است. از این زیج نُه سال استخراج تقویم کردم که چاپ و منتشر شد.
بعد از تسلّط بر زیج بهادری دستور دادند به تعلّم کتاب کبیر مجسطی بطلیموس قلوذی به تحریر خواجه طوسی.
این مجسطی دستوری بزرگ در علم هیئت و شریف ترین مصنّف در این علم است و نیز مقصد اسنی و مطالب اعلی و نهایه النهایات در درس هیئت استدلالی می باشد.
آیه الله حاج میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی
در آن سنوات استاد «آیت الله حاج میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی» (قدس سره) از قزوین به تهران تشریف فرما شدند و اقامت فرمودند که به هدایت جناب استاد شعرانی به حضور شریفش تشرّف یافتند و چند سالی (5 سال) در محضر مبارکش نیز به تحصیل علوم عقلی و نقلی و عرفانی از اسفار صدر اعظم فلاسفه و شرح علامه محمد بن حمزه مشهور به ابن فناری بر مصباح الانس صدر الدین قونوی و خارج فقه (طهارت و صلوه و اجاره از روی متن عروه الوثقی فقیه آقا سید محمد کاظم یزدی) و خارج اصول (از متن کفایه الاصول آخوند خراسانی) مشتغل بودند و به «فاضل آملی» از زبان مبارک ایشان وصف می شدند.
محضرالهی قمشه ای
تمام حکمت منظومه متأله سبزواری و مبحث نفس اسفار و حدود نصف شرح خواجه بر اشارات شیخ رئیس را تلمذ نمودند. و نیز در مجلس تفسیر قرآن آن جناب خوشه چین بودند که همه درسها بیش از ده سال در بیت شریف حکیم متأله الهی قمشه ای (رضوان الله تعالی علیه) بعد از نماز مغرب و عشاء برگزار می شد.
و نیز مدتی مدید در تهران در درس خارج فروع فقهیه و اصول علامه جناب «آیه الله آشیخ محمد تقی آملی» شرکت فرمودند.
و همچنین از اعاظمی که در تهران به ادراک محضرشان بهره مند بودند، جناب حکیم الهی و عارف صمدانی استاد« محمد حسین فاضل تونی» (رحمه الله تعالی علیه) است که قسمتی از طبیعیات شفا و شرح علامه قیصری بر فصوص شیخ اکبر محی الدین عربی را نزد ایشان تلمذ نمودند.
محضرحاج میرزا احمد آشتیانی
و قسمتی از طبیعیات شفا را در محضر مبارک جناب آیه الله حاج میرزا احمد آشتیانی (قدس سره) خوانده اند. و یکی از آن بزرگواران شیخ جلیل مفضال و خدوم علم و کمال و بارع در علوم عقلیه و نقلیه حاج شیخ علی محمد جولستانی (رحمه الله تعالی علیه) بود که در فراگیری لئالی منتظمه در منطق تصنیف متأله سبزواری پیش ایشان شاگردی نمودند.
تدریس همراه تحصیل
در مدت اقامت حضرتش در تهران در طی سیزده سال یا بیشتر همراه با اشتغال به تحصیل علوم از آن محاضر عالیه طبق روش معهود و سیره جاریه بین علمای روحانی به تعلیم و تدریس در مدارس (حوزه علمیه) روحانی نیز اشتغال داشتند و کتابهای ذیل را تدریس فرمودند:معالم الاصول، مطوّل تفتازانی, « حضرت مولی شش دوره به تدریس مطوّل توفیق داشت » و معانی مطوّل از اول تا آخر و قسمت زیادی از بیان بدیع آنرا تحشیه فرمودند که بسیار گرانقدر و شریف است.
کتاب «کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد» در علم کلام که اینک با تصحیح و تعلیقات حضرتش به طبع رسید.
کتابهای قوانین در اصول،شرح محقق طوسی بر اشارات شیخ رئیس در حکمت مشائیّه، شرح لمعه در فقه، ارث جواهر در فقه، لئالی.
این چهار کتاب اخیر در علم منطق است:منتظمه،جوهر نضید، حاشیه ملاعبدالله،وشرح شمسیه،
این پنج کتاب در ریاضیات: هیئت و حساب و هندسه است و همچنین موفق به یادگیری زبان فرانسه گردیدند.:
هیئت فارسی در قوشچی،شرح چغمینی،تشریح الافلاک شیخ بهایی،اصول اقلیدس و زیج بهادری.
بهره جستن ازعلمای فاضل دیگر
از جمله کسانی که خداوند سبحان در تهران... از سفره های علمی آنها روزی ام داد، عارف بالله و حکیم متأله جامع و ادیب متضلّع بارع مولایم علامه شیخ محمد حسین فاضل تونی، شیخ جلیل مفضال و خدوم علم و کمال و بارع در علوم عقلیه و نقلیّه حاج شیخ علی محمد جولستانی، حاج میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی، حاج میرزا احمد آشتیانی و حاج شیخ محمد تقی آملی (رفع الله درجاتهم) بودند.
خدای دانا را گواه می گیرم بر این که این بزرگان برای خدا علم آموختند و برای خدا عمل کردند و برای خدا تعلیم دادند علیهم صلوات الله و سلامه.
از جمله کسانی که خداوند سبحان در تهران... از سفره های علمی آنها روزی ام داد، عارف بالله و حکیم متأله جامع و ادیب متضلّع بارع مولایم علامه شیخ محمد حسین فاضل تونی، شیخ جلیل مفضال و خدوم علم و کمال و بارع در علوم عقلیه و نقلیّه حاج شیخ علی محمد جولستانی، حاج میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی، حاج میرزا احمد آشتیانی و حاج شیخ محمد تقی آملی (رفع الله درجاتهم) بودند.
خدای دانا را گواه می گیرم بر این که این بزرگان برای خدا علم آموختند و برای خدا عمل کردند و برای خدا تعلیم دادند علیهم صلوات الله و سلامه.
مهاجرت به قم
علامه حسن حسن زاده آملی درادامه نوشت:سپس خداوند سبحان به قضاء محتوم و قدر مبرمش مهاجرت از دارالعلم تهران را به شهر مقدس قم در روز دوشنبه ۲۲ مهر ماه سال ۱۳۴۲ هجری شمسی مطابق با ۲۵ جمادی الاولی سال۱۳۸۳هجری قمری برای ما مقدر فرمود.
به محض ورود به قم محضر مبارک راقی به قله های معارف قرآنی و سامی به اسنمه سرشت های انسانی و نائل به ذروه علیای اجتهاد در علوم عقلی و نقلی، عَلَمِ علم و عمل، طود تحقیق و تفکیر، فخر اسلام، صاحب تفسیر قویم عظیم المیزان، عارف مکاشف ربانی، فقیه صمدانی، عالم به ریاضیات عالی «حساب و هندسه»، استاد اکبر، معلم اخلاق، مکمّل نفوس شیقه به کمال، آیت الله العظمی سیّد محمّد حسین طباطبایی (قدس الله نفسه القدسیه) را ادراک نمودم...
...خداوند منّان از فضل جسیم خود ما را به استفاده از محضر قدسی او به مدّت هفده سال تأیید فرمود.
محضرعلامه طباطبایی وبرادرش
از جمله کسانی که در عتبه علیای او اعتکاف داشتم- عتبه ای که در آن، جان من از نسیم روح زندگی برخوردار بود و نفسی را که در زمره اموات شمرده می شد احیاء کرد و او را از ظلمات به نور درآورد- زبده علمای عامل و عمده عرفای شامخ، عروج کرده به مطالع یقین، حکیم متفقه، فقیه متأله، استاد علامه مکاشف و بحر معارف، مولایم حاج سیّد محمد حسن الهی طباطبایی تبریزی – برادر علامه استاد حاج سید محمد حسین طباطبایی تبریزی- بود.
این دو برادر (رضوان الله تعالی علیهما) در اکتساب جمیع فنون علمی و آداب سلوک عرفانی قرآنی یار و همسفر یکدیگر بودند و حقّ این دو بزرگ بر من عظیم است. (جزاهم الله خیر جزاء المحسنین)
محضر آیت الله قاضی
حضرت آقا به مدت چهار سال یا بیشتر جهت تعلم علوم ارثماطیقی در محضر گرانقدر عالم وفیّ زکیّ تقیّ، صاحب خط ممتاز، دوحه شجره قرآن و عرفان و برهان، فرزند صاحب کمالات و خوارق عادات، عالم کامل، مکمّل مکاشف، حضرت آیه الله العظمی حاج سید علی قاضی تبریزی مصداق « اَلوَلَدُ سِرُّ اَبیه» اعنی الحجه سید مهدی قاضی مشرف بوده اند. به فرمایش حضرت آقا: «ایشان در تعلیم من بذل جهد فرمود و او را بر من حقی است عظیم.»
به خداوند سوگند قلم و زبان به ادای شکر محشار نیکی هایی که این مشایخ عظام در حقّ ما نموده اند وافی نیست؛ اگر چه عله العلل و مفیض علی الاطلاق، الله ربّ العالمین است.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر،اندکی دراین مصاحبه ویرایش انجام داده ام(انتخاب تیتر+تصاویر)
مصاحبه با«سعیده حسن زاده»
«سعیده حسن زاده آملی»دختر آیت الله حسن زاده آملی، از زندگی شخصی و دغدغه های امروز استاد برایمان می گوید
نشریه پنجره:خانم حسن زاده! گویا شما دروس حوزوی را در محضر پدر تلمذ کرده اید. موافقید گفت و گو را با همین موضوع آغاز کنیم؟
بله، من از دوران راهنمایی در محضر پدر تحصیل حوزوی را آغاز کردم و به علت علاقه شدیدم به دروس الهیات و عرفان، تعدادی از کتابهای استاد را به صورت خاص در محضر ایشان درس گرفتم؛ کتابهایی مانند« معرفت نفس»،«الهی نامه» و «دفتر دل». به لطف خدا و با راهنماییهای حضرت علامه هم اکنون در حال نوشتن رساله دکتری خود در موضوع عرفان اسلامی هستم.
نشریه پنجره:حضرت استاد به همه فرزندان خود تدریس می کردند یا شما استثنا بودید؟سوال دیگر این که روش ایشان در آموزش های خانوادگی چه بود؟
سعیده حسن زاده آملی:ایشان(پدر) برای تمام فرزندانشان از سوم راهنمایی تدریس جامع المقدمات را آغاز کردند. بعد از آن هم به تدریس ادبیات فارسی می پرداختند، تاکید ویژه ای داشتند که تحصیل ادبیات فارسی برای طلبه دینی ضروری است، به همین دلیل کتاب های کهن فارسی مانند کلیله و دمنه، بوستان و گلستان سعدی، بخشی از مثنوی معنوی و دیوان حافظ را به طور ویژه به فرزندان خود می آموختند و بعد سراغ دروس تکمیلی در سطح بالاتر می رفتند. نکته ای که در این میان حائز اهمیت است، تاکید پدر بر علایق فرزندان بود. ایشان از همه ما می پرسیدند که دوست داری در کنار دروس حوزوی، چه کتابی را بخوانی و در این زمینه بسیار راهنمای ما بودند. مثلا یکی از برادرانم به ادبیات فارسی علاقمند بود و پدر بسیار به او کمک کرد، بحمدالله ایشان علاوه بر تحصیل علوم حوزوی در سطوح بالاتر و ملبس شدن به لباس روحانیت، در زمینه هنر و ادبیات نیز صاحب نظر بوده و هم اکنون سردبیر چند مجله تخصصی است. یکی دیگر از برادرانم در حوزه علم اعداد از خود علاقه نشان داد و با آموزش علامه توانست در این زمینه تبحر خاصی پیدا کند. دو برادر دیگرم نیز استعداد هنری در عرصه خوشنویسی و خطاطی داشتند که پدر فوت و فن های خوشنویسی را به آنها آموخت و حالا هر کدامشان استاد خط هستند. من و خواهرم نیز به اندازه ظرفمان از برکت های وجودی پدر بهره بردیم. به این موارد اشاره کردم برای آن که بگویم ایشان همیشه علایق فرزندان خود را در نظر می گرفتند و سعی می کردند با آموزش و پرورش، استعدادها را در آن زمینه باور سازند.
*یعنی هیچ اجباری در تربیت علمی و دینی فرزندان به خرج نمی دانند؟
«دخترِعلامه حسن زاده آملی»:به هیچ وجه اهل اجبار نبودند؛ نه در تحصیل علوم و نه حتی در مسائل سلوکی؛ فقط از ما می خواستند که واجبات را ترک نکنیم، تنها براین مسئله تاکید شدید داشتند. خانواده پدری علامه نیز تقریبا همین وضع را داشت. پدربزرگ ما روحانی نبود، ولی حضرت علامه بارها فرموده اند که پدرشان انسانی الهی و فردی بسیار مذهبی بود و به هیچ وجه فرزندانشان را مجبور به انجام کاری نمی کرد که برایشان مشکل باشد و در تعلیم و تربیت فرزندانشان بسیار کوشا بود و همین احساس مسئولیت و ظرافت ایشان باعث شد که پدر از پنج سالگی به مکتب بروند و قرآن و احکام بیاموزند. ایشان از همان کودکی عطشی وصف ناپذیر نسبت به فراگیری علوم دینی داشتند. حالا بر بسیاری از رشته ها تسلط دارند و به همین دلیل لقب «ذوالفنون» گرفته اند.
نشریه پنجره:اتفاقا سوال بعدی من در همین خصوص بود، حضرت استاد(پدر) بین علوم مختلف تاکید ویژه ای بر یک رشته خاص دارند یا نه؟
فرزندان آیت الله میرزاهاشم آملی درکنارپدر(دکترمحمدباقرلاریجانی وآیت الله صادق لاریجانی)
«دخترِعلامه حسن زاده آملی»:حتما می دانید که پدر در چندین رشته دانشگاهی و حوزوی مجتهد هستند، از ادبیات، عرفان و فلسفه گرفته تا نجوم و ریاضیات و طب. برخلاف تصور برخی، من هرگز ندیدم که ایشان یکی از علوم را بر دیگری ترجیح دهند. معتقدند که همه علوم برای ارتقای نفس ناطقه انسانی و تکامل نفوس بشری به کار می آیند به شرط ان که صحیح استفاده بشوند و مکمل باشند. با این حال، باید بگویم که پدر تاکید فراوانی بر یادگیری زبان های خارجی دارند و می فرمایند برای دستیابی به نظرات و عقاید دیگران، و نقد و بررسی آنها و جواب گویی به شبهاتی که از سوی آن ها مطرح می شود باید به زبان های خارجی تسلط داشت. به هر حال برای نقد آرای دیگران،نخست باید منابعشان را مطالعه کرد و بعد به مباحثه به عالمانشان پرداخت، اگر به زبان آنها مسلط نباشیم این هدف محقق نخواهد شد.
علامه جسن زاده آملی بازبان فرانسوی آشنایی داشت.
استاد پس از ان که به زبان عربی مسلط شدند به یادگیری زبان فرانسه پرداختند. امروز کتابهای بسیاری از فیلسوفان غربی به زبان فرانسه در کتابخانه پدر موجود است که همه انها را مطالعه کرده اند و اشراف کامل بر عقاید این افراد دارند. بارها به ما فرموده اند که من مسلمان تقلیدی نیستم، بیشتر مکاتب مادی و غربی را بررسی کرده ام و فهمیده ام که انها ردبرابر سوالات فیزیک و متافیزیک به طور جامع پاسخی ندارند، از همین طریق به پوشالی بودن آنها پی بردم. بعد از آن هم به سراغ ادیان مختلف رفتم و پس از تحقیقات کامل، فهمیدم که هیچ کدامشان کلام و حرفی را به اتقات قرآن و کلام ائمه اطهار ندارند، لذا دین اسلام را پذیرفتم و بحمدالله شیعه دوازده امامی هستم.
نشریه پنجره:خانم حسن زاده!می خواهیم بدانیم این روزها(بهمن ۱۳۸۹) استاد مشغول چه کارهایی هستند و اصلی ترین دغدغه شان چیست؟
«همسرِدکترمحمدباقرلاریجانی»گفت:این روزها، حضرت علامه مانند گذشته با کتابهایشان زندگی می کنند و مشغول تنظیم آثار و نکمیل آثار ناتمام گذشته هستند،گرچه بسیار کندتر از گذشته فعالیت می کنند. حتما می دانید که ایشان حدود۱۸۰عنوان تالیفی دارند که تاکنون۹۰مورد ا نها به چاپ رسیده است. دغدغه فعلی ایشان چیزی نیست جز تکمیل و نشر همین آثار ناتمام.از این گذشته، ایشان به موضوع سلامت جسم و تندرستی بدن اهمیت بسیاری می دهند. زمانی که در قم زندگی می کردیم، هر روز صبح، قبل از تشریف فرمایی به مدرسه معصومیه و تدریس، در حیاط منزل قدم می زدند. الان نیز در دو وقت صبح و عصذ، پیاده روی می کنند؛ بخش ثابت برنامه روزانه ایشان، قرائت قرآن است.
نشریه پنجره:شما سال ها در محضراین عالم بزرگ زندگی کردید،کمی از خاطرات تلخ و شیرین این سال ها برایمان بگویید.
«دخترِعلامه حسن زاده آملی»:یکی از خاطرات تلخ من از زمان کودکی،مربوط به روزهایی می شود که ایشان برای تبلیغ از خانواده دور می شدند، ماه های محرم و صفر و رمضان برای ما، مدام با جدایی از پدر همراه بود. وابستگی ما به استاد بسیار زیاد است و واقعا نمی توانیم دوری ایشان را تحمل کنیم.
اما آخرین خاطره تلخ زندگی ما، مربوط به روزهایی می شود که مادرم از دنیا رفت، این داغ بزرگ ضربه سنگینی به خانواده به خصوص پدر بزرگوارم وارد کرد. ایشان مدتی را در غم مادرم به سوگ نشستند.
سعیده حسن زاده گفت: بارها پس از وفات مادرم فرمودند:« تاکنون فکر می کردم دست من بوده که این آثار را به رشته تحریر می آورده، ولی حالا فهمیده ام که همدلی مادرتان بوده که باعث شده من این آثار را بنویسم، او برای من محیطی آرام فراهم آورد که توانستم « زکات العلم نشره» را محقق سازم» پس از وفات مادرم با توجه به کهولت سن استاد، امکان تنها زندگی کردن برایشان فراهم نبود. شاید برایتان جالب باشد بدانید، تهیه ما یحتاج روزانه منزل از قبیل نان و لبنیات و... بعهده حضرت علامه بود و اجازه نمی دادند زحمت این کار بر دوش فرد دیگری بیفتد. پس از رحلت مادرم، ایشان به هیچ وجه راضی نشدند که شخص دیگری بخواهد کاهای منزل را انجام دهد. به هر حال با اصرار های ما پذیرفتند به تهران بیایند و ما خدار ا شاکریم که می توانیم اینجا خدمتگذار ایشان باشیم. البته ناگفته نماند که استاد هر ماه چند روز به قم تشریف برده و عمده کارهایی که انجام می دهند، تشرّف به حرم مطهر حضرت معصومه(سلام الله علیها) و همچنین سر زدن به کتاب فروشی های خاصی است که در قم می شناسند تا برخی آثار مورد نظرشان را خریداری نمایند. علاقه ایشان به خرید کتاب بسیار محسوس است، آنقدر که هر سال در نمایشگاه بین المللی کتاب حاضر می شوند و آثار مورد نیازشان را تهیه می کنند.
شیرین ترین خاطره ای که از پدر دارم نیز مربوط به روزهایی می شود که در حضور ایشان درس می خواندم و یاد می گرفتم، به ویژه در حوزه عرفان نظری.
نشریه پنجره: نگاهی به دیدگاه های عرفانی حضرت علامه، داشته باشیم که متاسفانه عرفان در دنیای امروز مثل کالایی شده که بیشترین تقلبی اش یافت می شود، اصلی ترین ویژگی عرفان مورد تایید استاد چیست؟
«سعیده حسن زاده آملی»:در دنیای امروز، بسیاری از مکاتب عرفانی کاذب، سعی در ترویج افکار غیر معتبر خود دارند، از عرفان های یهودی و سرخپوستی گرفته تا عرفان هندی و مکاتب کاذب دیگر. هر کدام هم روشی را برای ترویج جهان بینی خود دارند؛ یکی روزه سکوت برگزار می مند و دیگری کلاس های مراقبه و قس علی هذا.
غالبا در این کلاس ها فردی به نام «مرشد» وجود دارد که با رفتارهای خارق العاده سعی می کند خود را ثابت کند و محبوبیتش را افزایش دهد. درسی که در حوزه عرفان از پدر آموختم، چارغ راهی شد تا راه درست را در این میانه تشخیص دهم.. علامه به ما آموخت که نفس ناطقه انسانی، دارای خاصیتی بسیار بالا و پر رازش است، اگر نفس را از کثرات دنیوی و قیل و قال ها نجات دهیم و به وحدت برسانیم، طوری که تجمّع حاصل کند، به کمالات ویژه نایل می شویم و برخی از امور ماورایی را درک می کنیم. علامه بارها در حوزه عرفان فرموده اند که این مراتب باید پایدار و الهی باشد نه شیطانی. اگر در مسیر رضای پروردگار حرکت کنیم به آن سعادت عرفانی دست خواهیم یافت؛ در غیر این صورت بسیاری از مرتاضان هندی هم بر اثر ریاضت های طولانی و اسیر کردن نفس، می توانند قدرت های چشمگیر به دست آورند.
دخترِعلامه حسن زاده آملی گفت: گاهی که به پدر خبر می دهند که فلان مرتاض، چهل روز خود را از درختی سر و ته آویزان کرده و قوت شبانه روزش یک دانه خرماست! استاد هم با صراحت، مهر بطلان بر عمل این افراد می زنند، چرا که با اسلام مخالفتی روشن دارد.
نشریه پنجره:حضرت استاد، چه ویژگی هایی را برای شناخت عرفان مورد تایید دین اسلام معرفی کرده اند؟
«دخترِعلامه حسن زاده آملی»:علامه بارها فرموده اند که خط کش درستی و نادرستی اعمال انسان ها، قرآن وسیره اهل بیت است؛ هر رفتاری که ذره ای از این خط کش فاصله داشته باشد، قال قبول نیست. ایشان، هم در کتاب های عرفنیشان و هم در تذکره های شفاهی شان، براین نکته تاکید بسیار دارند که معیار، قرآن و اهل بیت است و هر چه خارج از این معیار باشد مردود شمرده می شود./منبع: هفته نامه خبری تحلیلی پنجره شماره۸۳/اسفند ۱۳۸۹
پیام رهبر انقلاب اسلامی بمناسب رحلت علامه حسن زاده آملی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با تأسف خبر درگذشت عالم ربّانی و سالک توحیدی، آیةالله آقای حسنزادهی آملی رحمةاللهعلیه را دریافت کردم.
این روحانی دانشمند و ذوفنون از جملهی چهرههای نادر و فاخری بود که نمونههای معدودی از آنان در هر دوره، چشم و دل آشنایان را مینوازد و توأماً دانش و معرفت و عقل و دل آنان را بهرهمند میسازد.
نوشتهها و منشأت این بزرگوار منبع پر فیضی برای دوستداران معارف و لطائف بوده و خواهد بود انشاءالله. اینجانب به همهی دوستان و شاگردان و ارادتمندان ایشان بویژه به مردم مؤمن و انقلابی آمل و جوانان مشتاقی که مجذوب مواضع انقلابی و خلقیات والای انسانی آن مرحوم بودند تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت و علو درجات ایشان را از خداوند متعال مسألت مینمایم./سیّدعلی خامنهای۴ مهر ۱۴۰۰
ماجرای نوشتن۲۰۰تزدکتری توسط علامه حسن زاده آملی
حضرت علامه حسن زاده آملی در مطلق علوم مجتهد هستند.ایشان به زبان فرانسه بسیار مسلط هستند و از طب و پزشکی و تشریح بسیار ماهر و از جمله علومی که سال ها تدریس کرده اند علوم هندسه و ریاضیات و هیئت می باشد.و تالیفات بسیاری در این علوم نوشته اند که بعضی از آن ها به طبع رسیده است و بعضی هنوز چاپ نشده است.(از جمله چهل جلد کتاب ریاضی عالیه که هنوز چاپ نشده است).بعضی از کتاب های ریاضی عبارتند از:
رساله در ظل (تانزانت)،رساله ای در تکسیر دایره و بیان نسبت محیط به قطر دایره (یعنی بحث از پی)،تعلیقات و حواشی بر دوره اصول اقلیدس و شرح صدور آن به تحریر خواجه طوسی، رساله ای در میل کلی از امهات مسائل هیوی و مسائل متعدد هندسی و نجومی. شرح اکر مانالاووس در مثلثات کروی و تصحیح آن، رساله قطب نما و قبله نما، دروس هیئت و رشته های ریاضی_دو جلد)، دروس معرفة الوقت و القبله، تکسیر دائره ، رساله فی تعیین البعد بین المرکزین ، رساله فارسی حول فنون ریاضی،تصحیح و تعلیق اکر ثاوذوسیوس ،تصحیح مساکن ثاوذوسیوس ،تصحیح کتاب «الکره المتحرکه لاوطولوقوس» ،تحیح مجسطی بطلیموس.
وچندین رساله دیگر در فنون ریاضی و هندسه، محاسبه «جیب سینوس» یک درجه با اعشار بالا، ده رساله فارسی(بخش ریاضیات)و کتاب هزار و یک نکته در شماره های124،131،134،142،145،146،159،161،215،222، 226،133،241،255،291، 3،14،46،48،106،108،و..........استاد مباحث مفصلی در باره علوم ریاضی وجود دارد .
ایشان به علوم ریاضیات ،هیات ،نجوم ،فلکیات ،محاسبات ،تعیین قطب نما ،قبله نما،هندسه و مثلثات و تعیین قبله و اوقات شرعی و تعیین زمانهای کسوف و خسوف و....مسلط هستند ودر کنار ریاضیات قدیم به ریاضیات جدید مانند مباحث ریاضی جدید ، حساب دیفرانسیل و انتگرال و یا مباحثی همچون تئوری اعداد و یا ترکیبیات نیز وارد هستند .
حضرت علامه حسن زاده آملی در نزد استاد گرانقدر خود یعنی مرحوم علامه ابوالحسن شعرانی (قدس الله سره) در ریاضیات کتاب های تحریر اقلیدس یا همان اصول اقلیدس تالیف خواجه نصیر طوسی،ربع مجیب،زیج بهادری و مجسطی، و اکرمانالائوس (ریاضیدان یونانی در مباحث شکل کرات) و اکرثاوذوسیوس (ریاضیدان یونانی،هندسه سطح کره در سه مقاله و پنجاه و نه شکل که در مثلثان و کروی است) این دو کتاب از اکر متوسطات است. و همچنین اسطرلاب را آموخته اند که ریاضیات در آن کاربرد بسیاری دارد.
پایان نامه نویسی برای دانشجویان دکتری/۲۰۰ تزدکتری
علامه حسن زاده آملی میفرمودند:در حجره نشسته بودیم و سرگرم نوشتن جزوه ای بودیم، که آقایی وارد شد و چون دید که حسابی دور و برمان شلوغ است، پرسید: چه میکنید؟
گفتم:مدتی است بعضی از آقایان می آیند و میخواهند که برایشان مطالبی را بنویسم.
نگاهی به جزوه ها کرد و گفت: میدانید اینها را برای چه می خواهند و چه می کنند؟ «دکتری»
گفتم: خیر، گفت: اینها به اصطلاح«تز دانشگاه» است، می برند و به استادشان نشان می دهند، که مدرک آنها برای سمت «دکتری» است!.
من از همه جا بی خبر، شاید بیش از دویست جزوه از این دست نوشته بودم.
گفتم: آقا! خدا عمرت بدهد که آگاهمان کردی، تا دیگر بیشتر از آنچه نوشته ایم ننویسیم.
منبع:کتاب جمع پراکنده
خاطره دوم:اشکال هندسی
بنده(علامه حسن زاده) حدود سى سال پیش صحبتى با بک ریاضیدان داشتم تا این که کلام کشید به این شکل هندسى (قطاع ) من از او، به خاطر غرض الهى که در نظر داشتم ، سوال کردم : عزیز من ! از این شکل چند حکم هندسى مى توان استفاده کرد؟
گفت : شاید هفت تا ده تا حکم .
گفتم : مثلا بیست تا چطور.
گفت : شاید ممکن است .
گفتم : دویست تا چطور؟
به من نگاه مى کرد که آیا دویست حکم هندسى مى توان از آن استنباط کرد و توقف کرد.
گفتم : دو هزار چطور؟ همین طور به من نگاه مى کرد. گفتم : دویست هزار تا چطور؟
خیال مى کرد که من سر مطایبه و شوخى دارم و به مجاز حرف مى زنم . بعد به او گفتم : آقا این خواجه نصیرالدین طوسى کتابى دارد به نام «کشف القناع عن اسرار شکل القطاع» و جناب خواجه از این یک شکل ، چهار صد و نود و هفت هزار و ششصد و شصت و چهار حکم هندسى استنباط کرده ، یعنى قریب نیم میلیون . بعد به او گفتم : این «خواجه نصیر طوسى» که راجع به یک شکل هندسى ، یک کتاب نوشته و قریب پانصد هزار حکم از آن استنباط کرده ، شما آن کتاب و خود خواجه را مى شناسى ؟
گفت : نخیر.
بعد راجع به شخصیت خواجه مقدارى صحبت کردیم و به او گفتم : این خواجه وقتى که در بغداد حالش دگرگون شد و دید دارد از این نشاه به جوار الهى ارتحال مى کند، وصیت کرد: مرا از کنار امام هفتم ، باب الحوائج الى الله ، از این معقل و پناهگاه بیرون نبرید و در عتبه به خاک بسپارید و روى قبرم در پیشگاه امام هفتم ؛ مثلا نوشته نشود آیت الله و علامه این امام است ، حجه الله ، قرآن ناطق و امام ملک و ملکوت است ؛ روى قبر من بنویسید: وَکَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَیْهِ بِالْوَصِیدِ (آیه ۱۸سوره کهف)
منبع:سیره امامان در آثار علامه حسن زاده آملی.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:برای آشنایی با کرامات علما به این لینک مراجعه کنید:
درعملیات بیتالمقدس ۱۹ هزار نفرازنظامیان عراقی اسیرشدندو ۱۶ هزار نفرکشته شدند.
آزادی خرمشهر بعد از ۱۹ ماه اشغال عراق
چهارم آبان ۱۳۵۹، خرمشهربه اشغال نیروهای عراقی درآمد...بعد از ۱۹ ماه آزادشد.
فرماندهان جنگ درعملیات بیت القدس(فتح خرمشهر)
آغاز عملیات «الی بیت المقدس» درآخرین دقایق شامگاه جمعه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱(۶ رجب ۱۴۰۲) بود که در ۳ خرداد ۱۳۶۱ باموفقیت(فتح خرمشهر)به پایان رسید.
ساعت ۲:۳۰ دقیقه بامداد ۱۱ اردیبهشت ۱۳۶۱ نخستین درگیری عملیات بیتالمقدس، میان رزمندگان ایرانی و متجاوزان عراقی در محور تیپ ۲۵ کربلا به فرماندهی مرتضی قربانی روی داد که در ذیل قرارگاه نصر به فرماندهی شهید حسن باقری بود.
فرماندهان ارشدجنگ
هم چنین، شکستن خطوط اولیه دشمن و عبور از رودخانه و گرفتن سرپل در غرب کارون تا جاده آسفالته اهواز - خرمشهر به عنوان اهداف مرحله اول و ادامه پیشروی به سمت مرز و تامین خرمشهر به عنوان اهداف مرحله دوم تعیین شدند.
محورهای عملیاتی :
۱- محور شمالی؛ قرارگاه قدس (با عبور از رودخانه کرخه).
۲- محور میانی؛ قرارگاه فتح (با عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سمت جاده اهواز - خرمشهر).
۳- محور جنوبی؛ قرارگاه نصر (با عبور از کارون و پیشروی به سمت خرمشهر).
ازراست:شهید حسین خرازی، رحیم صفوی، شهید احمد کاظمی، محسن رضایی
از راست ردیف ایستاده: شهید سیفالله حیدرپور، ناشناس، ناشناس، احمدغلامپور (فرمانده قرارگاه کربلا)، غلامعلی رشید، ناشناس، شهید علی هاشمی، حسن دانایی و امین شریعتی/ ردیف نشسته: شهید مهدی زینالدین، شهید حسین خرازی و کوسهچی.
از راست: عزیز جعفری (مسؤول طرح و عملیات قرارگاه خاتم سپاه)، مرتضی قربانی (فرمانده لشکر ۵ نصر)، شهید مهدی باکری (فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا)، شهید محمدابراهیم همت (فرمانده سپاه ۱۱ قدر و فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله)
یکی ازعملیات های غرورآفرین جنگ «عملیات بیت المقدس» بود.
در نخستین لحظات روز ۱۳۶۱/۲/۱۰، نیروهای اسلام حملهای که انتظار آن میرفت از سه محور به شرح زیر بر علیه سپاه سوم انجام دادند:
الف: نیروهای اسلام با تلاش اصلی از منطقه طاهری، با عبور از رود کارون، نیروهای تأخیری را پشت سر گذاشته و توانستند به جاده اهواز - خرمشهر برسند.
ب: حمله با تلاش پشتیبانی فرعی به جبهه «لشکر ۵ مکانیزه» در منطقه اهواز که نیروهای اسلام توانستند مواضع جلویی این منطقه را منهدم کنند، ولی به دلیل مقاومت شدید نتوانستند به عمق مواضع رخنه کنند.
ج: حمله با تلاش فرعی به جبهه «لشکر ۶ زرهی» در منطقه هویزه، که نیروهای اسلام در این منطقه نیز نتوانستند به عمق مواضع رخنه کنند و فقط توانستند نیروهای خط مقدم را عقب برانند.
آزادی خرمشهر بعد از ۱۹ ماه اشعال عراق
چهارم آبانماه ۱۳۵۹، خرمشهر اشغال شد و بعد از ۱۹ ماه، توانستیم آن را از عراق پس بگیریم.
برای این کار برنامهریزیهای زیادی انجام شد اما مهمترین اتفاق را باید در اتحاد بین ارتش و سپاه دانست. «فتح خرمشهر زمانی انجام شد که ما با هم یکی شدیم و همه خواستمان پیروزی و برگرداندن دوباره این شهر به وطن بود.» این صحبتهای محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه در زمان جنگ بود.
محسن رضایی:وقتی صحبت از آزادسازی خرمشهر میشود انگار به یک نقطه اتحادی میرسیم که برای همه مسلم شده بود که باید با هم یکی شوند. در کتاب اطلس جنگ ایران و عراق به وحدت شکلگرفته بین ارتش و سپاه اشاره شده و آمده است: «همکاری بیسابقه ارتش و سپاه یکی از رمزهای موفقیت پیروزی در فتح خرمشهر بود، در پی حذف بنیصدر، مقدمات همکاری جدی نیروهای ارتش و سپاه فراهم شد و عملیات ثامنالائمه، در نتیجه این همکاری و با تلاش شهیدان کلاهدوز و نامجو طراحی شد و پس از تصویب توسط شورایعالی دفاع، به اجرا درآمد. در پی نتایج بهدستآمده از این عملیات، همکاری این دو سازمان (ارتش و سپاه) بههمراه ترکیب جدیدی از تلفیق و اتخاذ استراتژی عملیاتی و تاکتیکهای رزمی نوین آغاز شد. همکاریهای متقابل سپاه و ارتش، در جوی سرشار از تفاهم، به رفع بسیاری از توهمات و تبلیغات سوء گذشته انجامید و پیروزی را برای ملت به ارمغان آورد.» یا در کتاب «در مسیر پیروزی» که با روایت سردار مرتضی قربانی به چاپ رسیده است، به این نکته اشاره شده. سردار قربانی درمورد این اتحاد میگوید: «حضرت امام دست برادر سردار محسن رضایی و برادر تیمسار صیاد شیرازی را گذاشتند در دست هم، چون شیاطین میخواستند بین سپاه و ارتش تفرقه بیندازند. امام بدون صحبت و با لبخند و تبسم، این معنا را القا کردند که نگذارید بین شما اختلاف بیندازند.»
طراحی عملیات با همکاری چندجانبه
ایسنانوشت:محسن رضایی که در آن زمان فرماندهی سپاه را برعهده داشت، درمورد این وحدت در خاطرات شفاهیاش میگوید: «در عملیات فتحالمبین و بیتالمقدس وحدت ارتش و سپاه در اوج خود بود. بعدا اختلافات کمی پیدا شد ولی اوج وحدت ما در همین عملیات بیتالمقدس بود که آزادسازی خرمشهر را به ارمغان آورد. این اتحاد در همهچیز نمایان بود و یکی از مهمترین طراحیای بود که با همکاری ارتش ترتیب دادیم و باید بگویم این عملیات یا آزادسازی خرمشهر درحقیقت از دو تدبیر برخوردار بود، اول اینکه، زمین منطقه وسیع بود و ما نیروی کافی نداشتیم، سعی کردیم از نقاطی وارد شویم که حداقل نیرو را برای عملیات نیاز داشته باشد. تدبیر دوم این بود، از جایی به دشمن حمله کنیم که از قبل فکرش را نکرده باشد.»
فتح خرمشهر از نگاه عراقیها
پیروزی ما در فتح خرمشهر، برای همه در آن زمان یک نکته اساسی داشت و آن اینکه چطور به این پیروزی رسیدیم. عراقیها بسیار درمورد این موضوع صحبت کردهاند.
غافلگیر شدن عراقیها
یکی از فرماندهان عراقی که در آن زمان در خرمشهر حضور داشت و باید به دستور صدام این شهر را برای عراق حفظ میکرد، درمورد این موضوع در کتاب خاطراتش به اسم «جنگی که تمامی نداشت» مینویسد: «صدام از ما خواسته بود به هیچوجه این شهر را از دست ندهیم، بارها تهدید شدیم و درنهایت نتوانستیم آن را حفظ کنیم. ایرانیها بسیار هوشمندانه عمل کردند و با یک عملیات پیچیده توانستند ما را غافلگیر کنند، این غافلگیری آنقدر برای ما زیاد بود، که حتی نتوانستیم مقاومتی داشته باشیم.»
فرمانده عراقی:مافکرمیکردیم ایران ازسمت شهرخرمشهرحمله می کند،اماانهاازرودخانه آمدند.
سرهنگ «ستاد فکری حسین» هم از فرماندهان عراقی است و در چند بخش، پیروزی ایران در فتح خرمشهر را بررسی کرده و میگوید: چند مساله درمورد خرمشهر و آزادسازی آن وجود دارد، اولین نکته اینکه در عملیات پیشروی بهسوی خرمشهر از عنصر غافلگیری به شکل مناسب استفاده شد. فرماندهی ما تصور میکرد که نیروهای اسلامی از سمت شهر پیشروی (حمله) خواهند کرد؛ اما نیروهای ایران پس از آنکه اقدام به کاهش سطح آب کردند، از طریق «منطقه طاهری» پیشروی و به این ترتیب، ما را غافلگیر کردند.
فرمانده عراقی گفت:این عملیات درحالی انجام شد که نیروهای ما از آن اطلاعی نداشتند. ایرانیها، در استتار منطقه عبور موفق بودند؛ همچنین آنها در عملیات احداث پلها، مخفیانه و در سطحی وسیع موفق بودند.
وی گفت: عملیات عبور دقیق و خارج از برد توپخانهها و خمپارهها انجام گرفت. این واقعیت نشان میدهد که نیروها با انضباط و مطیع فرماندههای خود بودهاند. نیروهای ایرانی پس از عبور بهخاطر برخورداری از روحیه بالا، موفق شدند لایه دفاعی خط اول را پشتسر بگذارند و جاده خرمشهر ـ اهواز را تصرف کنند. این فرمانده عراقی در ادامه صحبتهایش به موضوع داشتن تسلط و تمرکز نیروهای ایرانی اشاره میکند و میگوید: «نیروهای ایرانی هنگام پیشروی همه توان خود را متمرکز بر یک محور نکردند، بلکه در یک زمان از محورهای مختلفی استفاده کردند. آنها با رخنه در شمال خرمشهر در وضعیت بسیار مناسبی قرار گرفتند و موفق شدند آن رخنه را توسعه بدهند و بهسوی مرکز شهر پیشروی کنند. نیروهای ما پس از آنکه از مرکز شهر بیرون رانده شدند، در خارج از شهر موضع گرفتند. این شرایط موجب شد، نیروهای ما بدون غذا، مهمات و سوخت بمانند. ازاینرو، در وضعیت مصیبتباری قرار گرفتند. البته این شرایط در پی عقبنشینی نیروهای ما از مواضع اصلی پیش آمد. نیروهای ایرانی هم از این موقعیت به نفع خود استفاده کردند و نیروهای عراقی را در محاصره کامل خود درآوردند، به نحوی که دیگر هیچ راهی برای آنها نمانده بود؛ یا باید تسلیم میشدند یا مرگی سخت در انتظار آنها بود.»
صیادشیرازی
قرارگاه مرکزی کربلا که در عملیات فتحالمبین پیروزمندانه ظاهر شده بود، بهسرعت مرکزیتش را برای عملیات بیتالمقدس در ۴۰ کیلومتری اهواز مستقر کرد؛ فرماندهی این قرارگاه مرکزی برعهده محسن رضایی و صیادشیرازی بود که نقش اساسی در هماهنگی و طرحریزی عملیات آزادسازی خرمشهر برعهده داشتند. درایت شهید صیادشیرازی در فرماندهی نیروهای ارتش باعث شد با یک عملیات هوشمندانه این پیروزی رقم بخورد.
محسن رضایی
سپاه برای عملیات بیتالمقدس با توجه به موانع و دژهای احداثشده از جانب ارتش بعثی در حدفاصل اهواز تا خرمشهر بهوسعت ۸۰۰ کیلومتر، که طبعا انجام عملیات را با اتفاقات غیرقابلپیشبینی همراه میکرد، یک تیم طراحی عملیات تشکیل داده بود که اعضای آن عبارت بودند از محسن رضایی، حسن باقری، رحیم صفوی و غلامعلی رشید.
مهدی زینالدین
شهید زینالدین مسئول اطلاعات قرارگاه نصر با شناساییهایش به این نتیجه رسید که درصورت احداث خاکریز توسط عراق در شرق کارون، عملیات بیتالمقدس با مانع جدی مواجه میشود، لذا انجام عملیات جلو افتاد.
غلامعلی رشید، مجید بقایی و مرتضی صفاری
ایستاده:سیدرحیم صفوی واحمدکاظمی.
نشسته:ازچپ:؟،حسن باقری،محسن رضایی
سه قرارگاه فعال در زمان عملیات فتح المبین یعنی «قرارگاه قدس» از منطقه جنوب اهواز، «قرارگاه نصر» از خرمشهر تا شلمچه به فرماندهی شهید حسن باقری و «قرارگاه فتح» به فرماندهی غلامعلی رشید از جنوب حسینیه چمران تا ایستگاه ۷ ماموریت پیدا کردند در قالب عملیات بیتالمقدس، ارتش متجاوز و بعثی عراق را از خرمشهر بیرون برانند. البته در مرحله آخر عملیات، «قرارگاه فجر» نیز که تحت فرماندهی شهید بقایی و مرتضی صفاری بود بهسبب کمبود نیرو به سه قرارگاه قبلی پیوست.(نابغه جنگ)
شهید حسن باقری(نابغه جنگ)برادرِرئیس ستادارتش(سرلشکرمحمدباقری)
دیدار جمعی از فرماندهان سپاه با آیتالله بهاءالدینی:حسن باقری(نفراول سمت راست)،رحیم صفوی(نفرسوم) . شهیدان خرازی، مجید بقایی، و غلامعلی رشید در تصویر حضور دارند.
ساعت ۲:۳۰ دقیقه بامداد ۱۱ اردیبهشت ۱۳۶۱ نخستین درگیری عملیات بیتالمقدس، میان رزمندگان ایرانی و متجاوزان عراقی در محور تیپ ۲۵ کربلا به فرماندهی مرتضی قربانی روی داد که در ذیل قرارگاه نصر به فرماندهی شهید حسن باقری بود. این درگیری با پیروزی و پیشروی رزمندگان ایرانی همراه شد و بهموجب آن خاکریز سهمتری شرق جاده اهواز- خرمشهر که توسط بعثیهای متجاوز احداث شده بود به تصرف رزمندگان اسلام درآمد و به جانپناه مطلوبی برای دفع پاتکهای ارتش بعث عراق تبدیل شد.
حسین قجهای
«شهیدحسین قجهای» در زرینشهر در خانوادهای کشاورز متولد شد. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به کردستان رفت تا با ضدانقلاب به مبارزه بپردازد. او در سرکوب گروههای آشوبگر کردستان در سال ۵۷ نقش موثری داشت. قجهای در ۲۴سالگی در روز ۱۵ اردیبهشت ۱۳۶۱ بههمراه گردان سلمان که از اولین روز عملیات بیتالمقدس وظیفه پدافند را در منتهیالیه سمت چپ مواضع تیپ ۲۷ محمد رسولالله(ص) در حاشیه جاده اهواز خرمشهر برعهده گرفته بود، در محاصره گازانبری دو تیپ زرهی عراق که مجهز به تانکهای تی ۷۲ لیزری بودند، قرار گرفتند و با مقاومت چندروزه، مانع پیشروی نیروهای بعثی شدند تا اینگونه نیروهای ایرانی توانستند در سوم خرداد سال ۱۳۶۱ خرمشهر را فتح کنند. ایستگاه گرمدشت جاده اهواز - خرمشهر، جایگاه عروج این سردار عاشورایی و افتخارآفرین ایران بزرگ است.
حسین شوریده
«شهید حسین شوریده» ازفاتحان لانه جاسوسی آمریکابود.
«حسین شوریده» پس از پیروزی انقلاب وارد جهاد سازندگی شد. او شب و روز خود را وقف خدمت به محرومان و مستضعفان کرده بود. علاوهبر این در انجام فعالیتهای فرهنگی نیز پیشقدم بود، حضورش در جبهه همزمان با عملیات بیتالمقدس شد، نهم اردیبهشت سال ۱۳۶۱ به جبهه رفت و یک ماه بعد در ۱۴خرداد درحالیکه فرماندهی گردان مهندسی رزمی جهاد سازندگی را بر عهده داشت در عملیات بیتالمقدس در شلمچه بهشهادت رسید(۱۴ خرداد ۱۳۶۱)
یکی ازفاتحان لانه جاسوسی:شهیدروزفتح خرمشهر
«ناصر فولادی» در اشغال لانه جاسوسی جزء دانشجویان پیرو خط امام بود و نقشی فعال را در انقلاب ایفا کرد. بعد از تحویل گروگانها و بسته شدن دانشگاهها درجریان انقلاب فرهنگی، به سپاه پاسداران «منطقه ۶» کرمان ملحق و پس از گذراندن دوره تعلیمات نظامی، جهت کمکرسانی به مردم فقیر مهاباد و کامیاران به آنجا اعزام شد. پس از آغاز جنگ تحمیلی، ناصر به سومار اعزام شد و مسئولیت انتقال شهدا و مجروحان به کرمان را بر عهده گرفت.
فاتح سفارت آمریکا،بخشدارجیرفت بود
پس از آن هفتماه بخشدار جبالبارز در شهرستان جیرفت شد، اما بعد از مدتی استعفا داد و به سپاه رفت، مدتی مسئول تربیت بدنی سپاه منطقه ۶ شد و در عملیات بیتالمقدس شرکت کرد، درحالیکه مسئول تبلیغات لشکر ۴۱ ثارالله(کرمان) شده بود، سرانجام در این عملیات به شهادت رسید.
فرماندهان جنگ درعملیات بیت القدس:آزادی خرمشهر
(فرمانده)تیپ ۳۵ امام سجاد: نبی رودکی
(فرمانده)تیپ ۴۳ بیت المقدس: حسین کلاه کج
(فرمانده)تیپ ۸ نجف اشرف: شهید احمد کاظمی
(فرمانده)تیپ ۱۴ امام حسین: شهید حسین خرازی
(فرمانده)تیپ ۲۱ امام رضا: شهید ولی الله چراغچی
(فرمانده)تیپ ۱۷ قم: شهید حسین درویش
(فرمانده)تیپ ۲۷ محمد رسول الله: شهید احمد متوسلیان
(فرمانده)تیپ ۳۰ زرهی : فتح الله جعفری
(فرمانده)تیپ ۳۷ نور: شهید علی هاشمی
(فرمانده)تیپ ۴۱ ثارالله : قاسم سلیمانی
(فرمانده)تیپ ۲۲ بدر : شهید سیدعبدالرضا موسوی
(فرمانده)تیپ ۲۵ کربلا : مرتضی قربانی
(فرمانده)تیپ ۴۶ فرج: اسحاق عساکره
(فرمانده)تیپ ۳۳ المهدی : علی فضلی.
نکته:استعداد هر یگان سپاه بالغ بر ۷ تا ۱۰ گردان نیرو بود.
فرماندهان ارتش درعملیات بیت المقدس:
(فرمانده)لشکر ۱۶زرهی: سرهنگ سیروس لطفی
(فرمانده)لشکر ۲۱ پیاده: سرهنگ حسین حسنی سعدی
لشکر ۹۲ زرهی: شهید سرهنگ مسعود منفردنیاکی وشهید مسعود منفردنیاکی و شهیدعلی صیاد شیرازی
(فرمانده)تیپ ۲۳ نوهد : سرهنگ محمد محمدی
(فرمانده)تیپ ۳۷ زرهی : سرهنگ مجید صارمی
(فرمانده)تیپ ۵۵ هوابرد، فرمانده: سرهنگ کریم عبادت
(فرمانده)تیپ ۵۸ ذوالفقار، فرمانده: سرهنگ یعقوب علی یاری
(فرمانده)تیپ ۳ پیاده از لشکر ۷۷، فرمانده: سرهنگ اسلوبی.
منطقه عمومی عملیات بیت المقدس در میان چهار مانع طبیعی محصور است، که از شمال به رودخانه کرخه کور، از جنوب به رودخانه اروند، از شرق به رودخانه کارون و از غرب به هور الهویزه منتهی می شود.
منطقه مزبور به جز جاده نسبتا مرتفع اهواز – خرمشهر، فاقد هر گونه عارضه مهم برای پدافند است. همین امر موجب شد تا زمین منطقه، به دلیل مسطح بودن برای مانور زرهی مناسب، و برای حرکت نیروهای پیاده به دلیل در دید و تیر قرار داشتن نامناسب باشد. نقاط حساس و استراتژیک منطقه شامل بندر و شهر خرمشهر، پادگان حمید، جفیر، جاده آسفالت اهواز – خرمشهر، شهر هویزه و رودخانه های کارون، کرخه کور و اروند بود.
استعداد دشمن
تا قبل از آغاز عملیات بیت المقدس، استعداد نیروهای دشمن به ترتیب زیر بود: لشکر 6 زرهی؛ از جنوب رودخانه کرخه تا هویزه، لشکر 5 مکانیزه؛ از غرب اهواز تا روستای سید عبود، لشکر 11 پیاده از سید عبود تا خرمشهر – تیپ های 22، 48، 44 مامور حفاظت از خرمشهر بودند، لشکر 3 زرهی در شمال خرمشهر.
با شروع عملیات نیز یگان های دیگری از ارتش عراق به منطقه اعزام شدند که در مجموع تمامی یگان هایی که در منطقه درگیری حضور یافتند، عبارت بودند از: لشکر 5 مکانیزه؛ شامل: تیپ های 26 و 55 زرهی و تیپ های 15 و 20 مکانیزه، لشکر 6 زرهی؛ شامل: تیپ های 16 و 30 زرهی و تیپ 25 مکانیزه، لشکر 3 زرهی؛ شامل: تیپ های 6،12 و 53 زرهی و تیپ 8 مکانیزه، لشکر 9 زرهی؛ شامل: تیپ های 35 و 43 زرهی و تیپ 14 مکانیزه، لشکر 10 زرهی؛ شامل: تیپ های 17 زرهی و 24 مکانیزه، لشکر 11 پیاده؛ شامل: سه تیپ سازمان 44، 48 و 49 پیاده و سه تیپ تحت امر 45 ، 113 و 22 پیاده، لشکر 12 زرهی؛ شامل: تیپ های 46 مکانیزه و 37 زرهی، لشکر 7 پیاده؛ شامل: تیپ های 19 و 39 پیاده، تیپ مستقل 10 زرهی، تیپ های مستقل 109، 419، 416، 90، 417، 601، 602، 605، 606، 409، 238 و 501 پیاده، تیپ های 31، 32 و 33 نیروی مخصوص، تیپ های 9، 10 و 20 گارد مرزی، تعداد 30 گروهان کماندو، تعداد 10 قاطع جیش الشعبی (هر قاطع 450 نفر)، گردان تانک مستقل سیف سعد، گردان های شناسایی حطین، صلاح الدین، حنین، توپخانه دشمن نیز از 530 قبضه توپ در انواع مختلف تشکیل شده بود که به طور تقریبی عبارت بود از ۳۰ گردان.
طرح عملیات
در طراحی عملیات، تهاجم از طریق عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سوی مرز بین المللی و سپس آزادسازی شهر خرمشهر مد نظر قرار گرفته و چنین استدلال می شود که حمله به جناح دشمن، که عمدتا به سمت شمال آرایش گرفته بود، عامل موفقیت عملیات است. هم چنین، شکستن خطوط اولیه دشمن و عبور از رودخانه و گرفتن سرپل در غرب کارون تا جاده آسفالته اهواز – خرمشهر به عنوان اهداف مرحله اول و ادامه پیشروی به سمت مرز و تامین خرمشهر به عنوان اهداف مرحله دوم تعیین شدند.
بر همین اساس، محورهای عملیاتی هر یک از قرارگاه ها به ترتیب زیر مقرر گردید:
۱- محور شمالی؛ قرارگاه قدس (با عبور از رودخانه کرخه).
۲- محور میانی؛ قرارگاه فتح (با عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سمت جاده اهواز – خرمشهر).
۳- محور جنوبی؛ قرارگاه نصر (با عبور از کارون و پیشروی به سمت خرمشهر).
شرح عملیات
سرانجام عملیات بیت المقدس در ۳۰ دقیقه بامداد روز ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ با قرائت رمز عملیات بسم الله الرحمن الرحیم . بسم الله القاسم الجبارین، یا علی ابن ابی طالب از سوی فرماندهی آغاز شد.
شهید آیت الله صدوقی و آیت الله مشکینی نیز که در کنار فرماندهان سپاه و ارتش در قرارگاه کربلا حضور داشتند، هر یک به طور جداگانه، پیام هایی را به وسیله بی سیم خطاب به رزمندگان اسلام قرائت کردند.
عملیات بیت المقدس را به چهار دوره زمانی به شرح زیر می توان تقسیم کرد:
مرحله اول : در محور قرارگاه قدس (شمال کرخه کور) به دلیل هوشیاری دشمن و وجود استحکامات متعدد، پیشروی نیروها به سختی امکان پذیر بود و در این میان تنها تیپ های 43 بیت المقدس و 41 ثارالله موفق شدند از مواضع دشمن عبور کرده و منطقه ای در جنوب رودخانه کرخه کور را به عنوان سرپل تصرف کنند. عدم پوشش جناحین این یگان ها باعث شده بود که فشار شدید دشمن برآن ها وارد شود.
در محور قرارگاه فتح، یگان های خودی ضمن عبور از رودخانه به سرعت خود را به جاده اهواز – خرمشهر رسانده و به ایجاد استحکامات و جلوگیری از نقل و انتقالات و تحرکات دشمن در جاده مذکور پرداختند.
در محور قرارگاه نصر، به دلیل تاخیر در حرکت و وجود با تلاق در کنار جاده اهواز – خرمشهر و هم چنین تمرکز دشمن در شمال خرمشهر، نیروهای این قرارگاه نتوانستند به اهداف مورد نظر دست یافته و با قرارگاه فتح الحاق کنند.
الحاق کامل قرارگاه نصر با قرارگاه فتح و هم چنین تصرف اهداف مرحله اول قرارگاه قدس در دستور کار عملیات شب دوم قرار گرفت که با انجام آن تا حدودی اهداف مورد نظر محقق شد، لیکن برخی رخنه ها همچنان باقی بود تا این که سرانجام پس از 5 روز، جاده اهواز – خرمشهر از کیلومتر ۶۸ تا کیلومتر ۱۰۳ تثبیت و کلیه رخنه ها ترمیم شد.
مرحله دوم: در این مرحله آزاد سازی خرمشهر از دستور کار عملیات خارج و تصمیم گرفته شد که قرارگاه های فتح و نصر از جاده اهواز – خرمشهر به سمت مرز پیشروی کنند و قرارگاه قدس نیز ماموریت یافت تا به صورت محدود برای تصرف سرپل در جنوب کرخه کور اقدام نماید و سپس آن را گسترش دهد.
عملیات در این مرحله در ساعت ۲۲:۳۰ روز ۱۶ اردیبهشت ۱۳۶۱ آغاز شد. نیروهای قرارگاه فتح در همان ساعات اولیه به جاده مرزی رسیدند. یگان های قرارگاه نصر نیز با اندکی تاخیر و تحمل فشارهای دشمن، به مرز رسیده و با قرارگاه فتح الحاق کردند.
اسیران عراقی در عملیات بیت المقدس(آزادی خرمشهر)
دشمن با مشاهده جهت پیشروی نیروهای ایران به طرف مرز، لشکر های 5 و 6 خود را به عقب کشاند. به نظر می رسید این عقب نشینی با دو هدف انجام شده باشد: یکی جلوگیری از محاصره و انهدام این لشکرها، و دیگری تقویت هر چه بیشتر خطوط پدافندی بصره و خرمشهر.
در پی این عقب نشینی که از ساعات اولیه روز ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۱ آغاز شده بود، نیروهای قرارگاه قدس ضمن تعقیب نیروهای دشمن، تعدادی از آن ها را که از قافله عقب مانده بودند، به اسارت خود درآوردند و در نتیجه جاده اهواز – خرمشهر (تا انتهای جنوب منطقه ای که توسط قرارگاه نصر به عنوان سرپل تصرف شده بود) و نیز مناطقی همچون جفیر، پادگان حمید و هویزه آزاد شدند.
مرحله سوم: در این مرحله، قرارگاه نصر ماموریت یافت تا حرکت خود را به سمت خرمشهر آغاز نماید. نیروهای عمل کننده که متشکل از چهار تیپ مستقل سپاه پاسداران و دو تیپ ارتش بودند، در آخرین ساعات روز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۶۱ عملیات خود را آغاز کردند؛ اما به دلیل هوشیاری دشمن و تمرکز نیرو در خطوط پدافندی اش، نیروهای خودی در انجام ماموریت خود توفیق نیافتند. تکرار این عملیات در روز بعد نیز به شکست انجامید. به همین خاطر تصمیم گرفته شد تا برای انجام عملیات نهایی فرصت بیشتری به یگان ها داده شود. هم چنین مقرر شد دو تیپ المهدی (عج) و امام سجاد (ع) از قرارگاه فجر نیز در حرکت بعدی استفاده شود.
مرحله چهارم عملیات از ۱ تا ۴خرداد ۱۳۶۱:
سرانجام در ساعت 22:30 اول خرداد ۱۳۶۱ تلاش برای آزادی سازی خرمشهر با رمز «بسم الله القاسم الجبارین یا محمد بن عبدالله (ع)» آغاز شد در برابر تک سریع و غافلگیرانه، نیروهای عراقی دچار وحشت وسرگردانی شدید شدند و نتوانستند واکنش مهمی از خود نشان دهند و ارتباط یگان های دشمن با یکدیگر قطع شد. فرار افسران و درجه داران و سربازان عراقی از منطقه خرمشهر گویای از هم پاشیدگی سازمان یگان های دشمن بود.
در روز دوم خرداد نتیجه پیکار بسیار درخشان بود و قرارگاه کربلا به هدف خود که احاطه کامل خرمشهر بود، رسید. تعداد اسرای عراقی در این روز از ۲۸۳۰ نفر تجاوز کرد و یگان هایی از دشمن که در منطقه بین نهر عرایض و شلمچه مستقر بودند، به میزان زیاد منهدم شدند.
با وجود حضور گسترده هواپیماهای عراقی در آسمان منطقه، عقابان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش در پشتیبانی از یکان های رزمنده، در صحنه عملیات بیت المقدس حضوری فعال داشتند و با بمباران پل شناور عراقی ها بر روی شط العرب و مناطق تجمع آنان در آن سوی رودخانه، نقش ارزنده ای در آزاد سازی خرمشهر ایفا کردند.
در اواخر روز دوم خرداد، قرارگاه کربلا پس از بررسی آخرین وضعیت، تصمیم گرفت تا نیروها با ورود به شهر، آنرا از لوث وجود نیروهای عراقی پاک گردانند. و در سه بامداد روز سوم خرداد واحدهایی از رزمندگان ایران به آن سوی رودخانه وارد شدند.
از طرف دیگر جمعی از نیروهای عراقی با استفاده از تاریکی شب و قایق اقدام به فرار کردند که تعدادی از این قایق ها توسط تکاوران نیروی دریایی هدف قرار گرفت و سرنشینان آن ها غرق شدند.
نیروهای عراقی از ساعت سه و پنجاه دقیقه بامداد تا نیم بعد ازظهر روز سوم خرداد از سمت شلمچه 3 بار اقدام به پاتک کردند و تلاش نمودند تا از طریق جاده شلمچه – خرمشهر حلقه محاصره خرمشهر را بشکنند، اما هر بار با پایداری و مقاومت دلاورانه رزمندگان ایرانی مواجه شدند و با دادن خساراتی عقب نشینی کردند.
در ساعت ۱۱ صبح روز سوم خرداد در حالی که درگیری شدیدی بین قوای ایرانی و نیروهای عراقی در شمال نهر خین جریان داشت و دشمن در فکر شکستن حلقه محاصره خرمشهر بود، رزمندگان ایرانی از جناح غرب و خیابان کشتارگاه وارد شهر شدند. ناحیه گمرک خرمشهر در کنار اروند اندکی مقاومت کرد که آن هم به سرعت در هم شکسته شد.
در ساعت ۱۲ قوای ایران از سمت شمال و شرق وارد شهر شدند و نیروهای متجاوز بعثی که ۲۴ ساعت در محاصره کامل قرار داشتند، راهی جز اسارت یا فرار و یا کشته شدن نداشتند. بدین جهت واحدهای عراقی گروه گروه به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند.
در ساعت ۲ بعد از ظهر، خرمشهر به طور کامل آزاد شد و پرچم پر افتخار جمهوری اسلامی ایران برفراز «مسجد جامع» و پل تخریب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد.
بدین ترتیب خرمشهر مقاوم که پس از ۳۵ روز پایداری و مقاومت در ۰۴ آبان ۱۳۵۹ به اشغال دشمن درآمده بود، پس از ۵۷۸ روز (۱۹ ماه) اسارت، بار دیگر به آغوش گرم میهن اسلامی بازگشت و پیکره پاک آن از لوث وجود متجاوزان تطهیر گردید.
رزمندگان اسلام در اولین اقدام خود پس از آزاد سازی شهر، نماز شکر را در مسجد جامع خرمشهر اقامه کردند. خبر آزاد سازی خرمشهر به سرعت در همه جا طنین افکند و ملت ایران اسلامی را که مدت ها در آرزوی شنیدن چنین خبر مسرت بخشی بودند، غرق در شادی و سرور کرد. مردم به خیابان ها ریختند و با پخش شیرینی به جشن و شادی پرداختند. در پایان آن روز امت شهید پرور ایران با حضور در مساجد، نماز شکر به جای آورده و با فرا رسیدن شب به یمن پیروزی حق بر باطل بر پشت بام ها ندای الله اکبر سردادند.
نتایج عملیات بیت المقدس
طی عملیات بیت المقدس ۵۰۳۸ کیلومتر مربع از اراضی اشغال شده از جمله شهرهای خرمشهر و هویزه و نیز پادگان حمید و جاده اهواز – خرمشهر آزاد شدند.
علاوه بر این شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از تیررس توپخانه دشمن خارج گردیدند. هم چنین ۱۸۰ کیلومتر از خط مرزی تامین شد، با فتح خرمشهر، برتری نظامی ایران بر عراق مورد تایید کارشناسان و تحلیل گران نظامی قرار گرفت، فتح خرمشهر موجب انفعال ارتش عراق شد؛ به گونه ای که نظامیان عراقی تا مدت زیادی نتوانستند از لاک دفاعی خارج شوند، عملیات بیت المقدس موجب شد تا کشورهای عرب منطقه به تقویت مالی و نظامی عراق مبادرت ورزند، طی این عملیات حدود نوزده هزار تن از نیروهای دشمن به اسارت درآمده و بالغ بر شانزده هزار تن کشته و زخمی شدند.
اسیران عراقی در عملیات بیت المقدس(آزادی خرمشهر)
میزان انهدام یگان های دشمن
لشگر 3 زرهی و لشگرهای 11 و 15 پیاده: 80 درصد، لشگرهای 9 و 10 زرهی: 50 درصد، لشگر 7 پیاده: 40 درصد، لشگر 5 مکانیزه و لشگرهای 6 و 12 زرهی: 20 درصد، تیپ های 9، 10 و 20 گارد مرزی: 100 درصد، تیپ 109 پیاده: 60 درصد، تیپ های 601، 602، 416، 419 پیاده: 50 درصد، تیپ های 31، 32 و 33 نیروهای مخصوص به میزان زیاد، نگاهی به اخبار و گزارش های منعکس شده از خبرگزاری ها، شبکه های مختلف تلویزیونی مطبوعات معتبر جهان درباره عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر نشان می دهد با وجود نگاه جانبدارانه و جهت دار در ارسال اخبار و اطلاعات یومیه در این باره جملگی این رسانه ها زبان اعتراف گشوده و با بهت و حیرت به شکست نیروهای عراقی در این عملیات اذعان کرده اند مطلب ذیل که با تلاش روابط عمومی سازمان حفظ نشر آثار و ارزش های دفاع مقدس سپاه پاسداران تهیه شده نگاهی دارد به اخبار و مواضع رسانه های جهان پس از آزادسازی خرمشهر.
عملیات پیروز بیت المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر پس از ۵۷۵ روزگردید، ضربه اساسی و تعیین کننده ای بر پیکر دشمن وارد ساخت و تمامی معادلات، و ذهنیت هایی را که درمورد توانایی و قابلیت های نظامی ایران وجود داشت، تغییر داد. بسیاری از کارشناسان نظامی تحلیل گران رسانه های خارجی، در برابر سرعت عمل و ویژگی های عملیاتی نیروهای ایرانی به هنگام فتح خرمشهر، غافلگیر، مبهوت و شگفت زده شدند.
رادیو دولتی انگلیس که در شامگاه نهم اردیبهشت ۱۳۶۱ اعلام می کرد: «چنانچه ایرانیان درصدد بازپس گرفتن خرمشهر برآیند، سخت ترین» گردو «را برای شکستن برگزیده اند.» سرانجام ناچار شد سکوت خود را بکشند و طی گفتاری در روز پنجم خرداد ماه سال ۶۱ یعنی دو روز پس از آزادسازی خرمشهر توسط رزمندگان اسلام حیرت زده اعلام کند: «از زمانی که خبرنگاران غربی از نیروهای عراقی در خرمشهر دیدن کرده و از روحیه خوب آنها گزارش داده اند، بیش از سه یا چهار روز نمی گذرد که ناگهان همه شهر از دست عراقی ها بیرون کشیده شد.»
در ساعت ۱۰:۵۵ دقیقه بامداد چهارشنبه، چهارم خرداد ۶۱ خبرگزاری های بین المللی، در گزارش هایی که با عنوان «بسیار مهم» از بغداد به سراسر جهان مخابره کرد برای نخستین بار ضمن استناد به بیانیه نظامی بغداد اعلام داشتند که عراق «تلویحا به شکست خود اعتراف کرده است. به نوشته وزیر خارجه وقت جمهوری اسلامی ایران، خبرگزاری رسمی عراق _ آی.ان. ۱ _ طی یک اطلاعیه کوتاه ضمن آن که از خرمشهر با عنوان» بندر خرمشهر «نام برد، اعلام کرد: سخنگوی ارتش عراق اعلام کرده است بندر خرمشهر را ترک کرده و تا مرزهای بین المللی عقب نشینی کرده اند. این خبرگزاری افزود که عقب نشینی نیروهای عراقی، از روز یکشنبه اول خرداد ۱۳۶۱ آغاز شده است.»
همین اطلاعیه تلکس بین المللی خبرگزاری عراق، عصر روز چهارم خرداد ۱۳۶۱ به صورت دیگری از سوی رادیو صوت الجماهیر بغداد به اطلاع افکار عمومی عراق رسانده شد: «یک سخنگوی ارتش عراق اعلام کرده است که نیروهای پیروزمند قادسیه صدام پس از آن که تمامی حمله های قوای دشمن منحوس و نژادپرست فارس را در مناطق الخفاجیه (سوسنگرد) و الاهواز (اهواز) با اقتدار کامل دفع کردند... صبح روز ۲۴/۵/۱۹۸۲ (۳ خرداد ۱۳۶۱) در یک جابه جایی تحسین برانگیز، عقب نشینی تاکتیکی(!) خود را از جبهه معمره (خرمشهر) با موفقیت کامل انجام داده اند.
اسیران عراقی در عملیات بیت المقدس(آزادی خرمشهر)
این دعاوی درست در شرایطی از رادیوی دولتی بغداد پخش می شد که خبرگزاری آمریکایی» یونایتدپرس «در ساعت بیست وچهار و بیست ودو دقیقه همان روز، در گزارش ارسالی خود از بیروت، سربازان عراقی را در حال فرار توصیف کرده و نوشت:« ... سربازان در حال فرار عراق، سرگرم گریختن از خرمشهر و مناطق اشغالی هستند ». پس از پخش گزارش های مستند و خبری و تصاویر تهیه شده از جبهه خرمشهر توسط رسانه های ایران و خارجی که در آنها شکست نیروهای عراقی در قالب صفوف هزاران نفره اسرا و انبوه ادوات و تجهیزات منهدم شده یا به غنیمت درآمده دشمن، به گویاترین وجهی به نمایش درآمد، دیگر حتی کشورهای جنوب خلیج فارس نیز که همواره از صدام حمایت می کردند، اکنون به واهی بودن دعاوی حکام بغداد اذعان داشتند. از طرف دیگر رژیم عراق برای فریب افکار عمومی و سرپوش گذاشتن بر شکست های بیت المقدس، اقدام به اعطای» مدال شجاعت «،» نشان لیاقت «و نشان» رافدین «به تعدادی از فرماندهان خود کرد. رادیو دولتی صدای امریکا پس از پنج شبانه روز سکوت و امتناع از انعکاس خبر فتح خرمشهر توسط نیروهای ایران، سرانجام در» گزارش ویژه «هشتم خرداد ماه سال ۱۳۶۱ خود می گوید:» با وجود مشکلات تدارکاتی، ناآرامی های ناشی از انقلاب و کاهش تدریجی قدرت عملیات نیروهای هوایی ایران، ماشین نظامی ایران به گونه ای اعجاب آور عمل کرد.
«روزنامه گاردین» چاپ انگلستان درباره فتح خرمشهر می نویسد: «سقوط خرمشهر یعنی سقوط آخرین و مهم ترین افتخار جنگی عراق که ایرانی ها با بازپس گرفتن آن، این برگ برنده را که به وسیله آن عراق می کوشید ایران را به پای میز مذاکره بکشاند، از دست بغداد ربودند.»
همچنین وزیر امور خارجه آمریکا «الکساندر هیگ» رسما در شورای امور خاورمیانه وزارت خارجه می گوید: «پیروزی های اخیر ایران در جنگ با عراق برای آمریکا نگران کننده است و منافع غرب خصوصا آمریکا را در منطقه به خطر انداخته است.»
سپاس بی حد بر خداوند قادر که کشور اسلامی و رزمندگان متعهد و فداکار آن را مورد عنایت و حمایت خویش قرار داد و نصر بزرگ خود را نصیب ما فرمود
تشکر میکنم. و آنان فوق تشکر امثال من هستند.
آنان(رزمندگان) به یقین مورد تقدیر ناجی بشریت و برپاکنندهی عدل الهی در سراسر گیتی _ روحی لتراب مقدمه الفداء _ میباشند. آنان به آرم «وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللّهَ رَمی» مفتخرند.
«پیام امام خمینی بمناسبت آزادی خرمشهر» سوم خرداد ۱۳۶۱ مصادف با ٣٠ رجب ١٤٠٢ .
متن این پیام به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
با تشکر از تلگرافاتی که در فتح خرمشهر به اینجانب شده است، سپاس بی حد بر خداوند قادر که کشور اسلامی و رزمندگان متعهد و فداکار آن را مورد عنایت و حمایت خویش قرار داد و نصر بزرگ خود را نصیب ما فرمود. اینجانب با یقین به آنکه ما «النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» از فرزندان اسلام و قوای سلحشور مسلح، که دست قدرت حق از آستین آنان بیرون آمد و کشور بقیهالله الاعظم _ ارواحنا لمقدمه الفداء - را از چنگ گرگان آدمخوار که آلتهایی در دست ابرقدرتان خصوصا آمریکای جهانخوارند بیرون آورد و ندای «الله اکبر» را در خرمشهر عزیز طنینانداز کرد و پرچم پرافتخار «لا اله الا الله» را بر فراز آن شهر خرم - که با دست پلید خیانتکاران قرن به خون کشیده شده و «خونین شهر» نام گرفت _ [بیافراشت] تشکر میکنم. و آنان فوق تشکر امثال من هستند. آنان به یقین مورد تقدیر ناجی بشریت و برپاکنندهی عدل الهی در سراسر گیتی _ روحی لتراب مقدمه الفداء _ میباشند. آنان به آرم «وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللّهَ رَمی» مفتخرند.
مبارک باد و هزاران بار مبارک باد بر شما عزیزان و نور چشمان اسلام این فتح و نصر عظیم که با توفیق الهی و ضایعات کم و غنایم بیپایان و هزاران اسیر گمراه و مقتولین و آسیبدیدگان بدبخت که با فریب و فشار صدام تکریتی، این ابرجنایتکار دهر، به تباهی کشیده شدهاند، سرافرازانه برای اسلام و میهن عزیز افتخار ابدی به هدیه آورد.
و مبارک باد بر فرماندهان قدرتمند که فرماندهان چنین فداکارانی هستند که ستارهی درخشندهی پیروزیهای آنان بر تارک تاریخ تا نفخ صور نورافشانی خواهد کرد.
و مبارک باد بر ملت عظیمالشأن ایران اینچنین فرزندان سلحشور و جان برکفی که نام آنان و کشورشان را جاویدان کردند.
و مبارک باد بر اسلام بزرگ این متابعانی که در دو جبههی جنگ با دشمن باطنی و دشمنان ظاهری پیروزمندانه و سرافراز امتحان خویش را دادند و برای اسلام سرافرازی آفریدند.
ادامه پیام امام خمینی:و هان ای فرزندان قرآن کریم و نیروهای ارتش و سپاهی و بسیج و ژاندارمری و شهربانی و کمیتهها و عشایر و نیروهای مردمی داوطلب و ملت عزیز، هوشیار باشید که پیروزیها هرچند عظیم و حیرتانگیز است شما را از یاد خداوند که نصر و فتح در دست اوست غافل نکند و غرور و فتح شما را به خود جلب نکند؛ که این آفتی بزرگ و دامی خطرناک است که با وسوسهی شیطان به سراغ آدم میآید و برای اولاد آدم تباهی میآورد. و من با آنکه به همهی شما اطمینان تعهد به اسلام دارم، لکن از تذکر، که برای مومنان نفع دارد، باید غفلت نکنم؛ چنانچه از نصیحت به حکومتهای همجوار و منطقه دریغ ندارم.
ادامه پیام امام خمینی:و آنان میدانند امروز با فتح خرمشهر مظلوم، دولت و ملت پیروزمند ما از موضع قدرت سخن میگوید. و من به پیروی از آنان به شما اطمینان میدهم که اگر از اطاعت بی چون و چرای آمریکا و بستگان آن دست بردارید و با ما به حکم اسلام و قرآن کریم رفتار کنید، از ما جز خیر و پشتیبانی نخواهید دید. و شما بدانید آنقدر که ابرقدرتها از صدام، این نوکر چشم و گوش بسته، پشتیبانی کردند از شماها که قدرتهای کوچک و حکومتهای ضعیف هستید پشتیبانی نمیکنند. و شما عاقبت این جنایتکار و همقطار جنایتکارش شاه مخلوع را به عیان دیدهاید. قدرتهای بزرگ بیش از آنچه از شما استفاده نمایند از شما طرفداری نمیکنند. و شماها را برای منافع خویش به هلاکت میکشند. و من نصیحت برادرانه به شما میکنم که کاری نکنید که قرآن کریم برای برخورد با شما تکلیف نماید و ما به حکم خدا با شما رفتار کنیم. و یقین بدانید که امثال حسنی مبارک مصری و حسین اردنی و دیگر هم جنایتکاران آنان برای شما نفعی ندارند و دین و دنیای شما را تباه میکنند. و اگر با نشستهای خود بخواهید طرح کمپ دیوید یا فهد را که مردهاند، زنده کنید؛ که ما خطر بزرگ برای کشورهای اسلامی خصوصا حرمین شریفین میدانیم، اسلام به ما اجازهی سکوت نمیدهد و اینجانب در پیشگاه مقدس خداوند تکلیف الهی خود را ادا نمودم. اکنون دست تضرع و دعا به سوی خالق یکتا بلند کرده و به قوای مسلح اسلام و فداکاران قرآن کریم و میهن عزیز ایران دعا میکنم، و سلامت و سعادت و پیروزی آنان را خواستار هستم.
سلام و درود بیپایان بر فرماندهان متعهد قوای مسلح و بر رزمندگان فداکار و بر ملت دلیر ایران عزیز و سرشار از شادیها. والسلام علی عبادالله الصالحین.
روحالله الموسوی الخمینی
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منابع مأخوذه،مختلف است،که یکی ازآنهاازسایت جماران می باشد.
ماجرای«پاسداربازی درآوردن شهیدحسن درویش»که محسن رضایی تذکرداد و امام خمینی گفتند:بگذاریددربیاورد!
عملیات رمضان در ۲۲ تیر ۱۳۶۱، با فاصله کوتاهی از عملیات الی بیتالمقدس انجام شد و در پنج مرحله تا تاریخ پنجم مرداد ادامه پیدا کرد واما اهداف مدنظر نرسید.
پشت پرده عملیات های نا موفق و موفق جنگ(ایران-عراق)
عملیات فتحالمبین فروردین سال ۱۳۶۱ در خوزستان اجرا شد و ماجرایش این است:
«۳۵ گردان ارتش به فرماندهی شهید علی صیاد شیرازی »
و
«۱۰۰ گردان سپاه به فرماندهی سردار محسن رضایی»
در عملیات فتحالمبین عراقیها هم با ۷ تیپ زرهی و ۲۰ تیپ پیاده و ۱۰ گردان توپخانه به مصاف نیروهای ایران آمدند...
خواندنیهای تاریخ(پشت پرده عملیات فتحالمبین)
فارس (۷ مهر ۱۴۰۱)نوشت:بسیاری بر این باورند که این عملیات نقطهعطف جنگ ایران و عراق است که در نهایت منجر به بیرونراندن نیروهای عراقی از بخش بزرگی از خاک خوزستان شد... این عملیات به آزادسازی ۲۴۰۰ کیلومتر مربع از سرزمینهای اشغالی، شامل دهها بخش و روستا و نیز چندین جاده ارتباطی مهم منجر شد»؛ رمز عملیات «یا زهرا (س)» بود.
ماجرای عملیات فتحالمبین در دفاع مقدس فقط همین نبود؛ دشواریهای فراوان داشت و یک ماجرای مهم در پشت پرده داشت که بهروایت شهید صیاد شیرازی چنین است:
«با تلاش حدودا سه ماهه، برنامه این نبرد را طرحریزی کرده و نیروهایمان را از ابعاد مختلف مجهز و آنها را در چهار محور عینخوش، پل نادری دزفول، شوش و رقابیه متمرکز کرده بودیم... گرم این محاسبات بودیم که دشمن پیشدستی کرد و قبل از اینکه ما به او حمله کنیم زودتر به ما حمله کرد... [بهدلیل پیشروی دشمن] فشار آنقدر زیاد شد که در قرارگاه عملیاتی کربلا برادران ارتش و سپاه به این نتیجه رسیدند که ما در این شرایط سخت، در این تنگنایی که واقعا نمیدانیم چه باید بکنیم، برویم از فرمانده معظم خودمان کسب تکلیف کنیم که چهکار باید کرد؟...
[پس از سفر دوساعته محسن رضایی به تهران برای کسب تکلیف از امام خمینی] محسن رضایی گفت: امام (ره) خیلی با آرامش، تشریح وضعیت سخت ما را گوش نمودند و تبسمی کردند و بعد از تبسم یک اطمینان قلبی دادند و فرمودند: هیچ نگران نباشید و همچنان هم باید مصمم باشید که عملیاتتان را انجام بدهید. درخواست کردم استخاره بکنند. گفتند: «استخاره لازم نیست ولی اگر مایلید که از قرآن هم قوت قلب بگیرید به نیت طلب خیر، قرآن را باز کنید و خداوند قلبتان را قوی بکند و حتما موفقید انشاءاللّه...
[پس از استخاره از قرآن کریم و آمدن سوره فتح و گرفتن قوت قلب] بلافاصله، همان شب اول عملیات، رزمندگان ما موفق شدند از ارتفاعات شاوریه به ستون بیایند و جاده پل نادری به طرف دهلران را قطع کنند و تپههای علیگرهزد را بگیرند. از آن طرف هم در فاصله حدود شصت کیلومتری، در محور دیگر رزمندگان آمده و از ارتفاعات عبور کردند و هر چند در طرفین آنها دشمن حضور داشت، توانستند پادگان و تنگه عینخوش را بگیرند و در آنجا مستقر شوند و مراحل بعدی عملیات هم بسیار شکوهمند برگزار شد... در آن عملیات حدود شانزده هزار نفر اسیر از دشمن گرفتیم. [بیش از] دو هزار کیلومتر مربع از زمینهای میهن اسلامی آزاد شد و مقادیر بسیار زیادی غنایم به دست ما افتاد.
دشمن منهزم از محور چنانه به تنگه بلغازه و سپس به طرف فکه رفت و ما در ارتفاعات تینه مستقر شدیم و تنگه رقابیه، تنگه عینخوش، پادگان عینخوش، همه اینها به دست ما افتاد».
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:چرابعدازعلملیات ناموفق رمضان فرمانده سپاه وفرمانده ارتش به خدمت امام خمینی رفتند؟
عملیات رمضان در ۲۲ تیر ۱۳۶۱، با فاصله کوتاهی از عملیات الی بیتالمقدس انجام شد و در پنج مرحله تا تاریخ پنجم مرداد ادامه پیدا کرد واما اهداف مدنظر نرسید.
فرمانده سپاه پاسداران کل:بعد از عملیات رمضان، من و برادرم صیاد شیرازی خدمت امام رسیدیم.
پس از اینکه گزارشهایمان را ارائه کردیم، ایشان(امام خمینی) دستهای ما را گرفتند و در بین دستهای خود قراردادند. برای لحظهای احساس کردیم دستهایمان با دستهای امام یکی شده است، طوری که تا روزها و هفتهها گرمی دستهای امام را حس میکردیم.
در این جلسه امام فرمودند: «توکلتان به خدا باشد، از شکست نترسید، از چیزی نترسید و شما پیروز خواهید بود» این جملات امام خمینی روح تازهای به ما بخشید و درعملیاتهای بعد به حول وقوه الهی، پیشرفت های قابل توجهی درصحنه نبرد حاصل شد.
محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام به مناسبت سالروز شهادت شهید صیاد شیرازی در اینستاگرام به نقل خاطره ای ازجنگ پرداخت:
اینستاگرام محسن رضایی.
روزنامه جوان:اگر پس از پایان عملیات الی بیتالمقدس با همان قوا خیلی سریع وارد عملیات رمضان میشدیم میتوانستیم دشمن را غافلگیر کنیم و موفق شویم؟
«یدالله ایزدی»(پژوهشگر-راوی-جنگ):انجام این عملیات با نفراتمان در آن بازه زمانی سازگار نبود. عراق در جریان عملیات الی بیتالمقدس مقاومت بسیار سرسختانهای کرد و ما تلفات بسیار زیادی دادیم. آنقدر توانمان محدود شد که برای انجام مرحله سوم عملیات یگانها توان نداشتند. به یگانها تا ۱۰ روز فرصت بازسازی داده شد. عملیات الی بیتالمقدس ۱۲ اردیبهشت شروع شد و ما مرحله اول را یکروزه انجام دادیم. فاصله کوتاهی افتاد و مرحله دوم را انجام دادیم، اما بین هشت تا ۱۰ روز بین مرحله سوم و چهارم فاصله است. دلیل عمدهاش بازسازی توان یگانهاست. فرماندهان گردانهای زیادی به شهادت رسیدند؛ بنابراین دیگر توان عبور از مرز نبود و فقط رفتن به سمت خرمشهر مطرح بود. در طرح اگر به سمت نشوه میرفتیم خرمشهر خود به خود آزاد و شرق بصره هم تأمین میشد. مرحله سوم عملیات شامل عبور از مرز میشد که همین طرح عملیات رمضان بود. وقتی خرمشهر آزاد شد بخشی از شلمچه در اختیار دشمن ماند و ما دیگر توان نداشتیم همان یک تکه را آزاد کنیم. توان ما در پایان عملیات الی بیتالمقدس اجازه اینکه بلافاصله عملیات رمضان را انجام دهیم، نمیداد. پس از آزادی خرمشهر انجام عملیات رمضان بیش از ۴۰ روز زمان برد. در این مدت ما هنوز در حال و هوای چهار عملیات موفق قبلی بودیم و فکر نمیکردیم به این در بسته محکم بخوریم. تصورمان این بود عملیات رمضان گام پنجم این دور موفق است. به یکباره به موانعی برخوردیم که تا به حال با آن مواجه نشده بودیم. ما پنج مرحله عملیات رمضان را انجام دادیم. در مرحله اول موفق نشدیم زمین را فتح کنیم، یک سرپل کوچک آن طرف مرز گرفتیم. چهار مرحله بعدی عملیات رمضان بیشتر بر انهدام ارتش عراق متمرکز شد که تعدادی زیادی از امکانات زرهی دشمن را نابود کردیم، ولی نتوانستیم زمینی را تصرف کنیم. تیپ ۱۴ امام حسین (ع) در عملیات رمضان تا ۲۵ کیلومتری خطوط دشمن پیشروی کرد و تا نهر کتیبان رفت. به خاطر اینکه چپ و راستش تأمین نشده بود مجبور شد عقبنشینی کند. ما مشکلات امکانات زرهی هم داشتیم. اگر ما یک یا دو تیپ زرهی و مکانیزه داشتیم که میتوانستند نیروهای ما را به عمق منطقه نفوذ بدهند امکان موفقیتمان بالا میرفت.
مصاحبه « یدالله ایزدی» از نویسندگان و پژوهشگران دفاع مقدس با روزنامه«جوان» ۲۱ تیر ۱۳۹۹
بشارتی که امام قبل از عملیات فتحالمبین داد/ پاسداربازی درنیاور!
عملیات فتح المبین با رمز «یا زهرا (س)» در منطقه جبهه جنوبی، شوش و دزفول از دوم تا دهم فروردین ماه سال ۱۳۶۱ با هدف آزادسازی منطقه غرب دزفول و جاده دزفول ـ دهلران و تأمین اندیمشک، شوش، دزفول و جاده اندیمشک ـ اهواز به صورت گسترده با فرماندهی مشترک سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی انجام شد. در این عملیات ۱۲۴ گردان پیاده، ۹ گردان زرهی از نیروهای خودی و ۹۲ گردان پیاده، ۳۹ گردان زرهی، ۲۹ گردان مکانیزه، ۳ گردان کماندو، ۳ گردان گارد و ۱۲ گردان توپخانه از نیروهای دشمن حضور داشتند.
آزادسازی ۲ هزار و ۴۰۰ کیلومترمربع از سرزمینهای اشغالی شامل دهها بخش و روستای منطقه و چند جاده و تنگه مهم، خارج شدن دزفول و شوش و اندیمشک و پایگاه هوایی دزفول از دید و تیر مؤثر دشمن از جمله نتایج عملیات فتحالمبین بود. ۲۵ هزار کشته و ۱۷ هزار اسیر آماری از تلفات دشمن در این عملیات است. همچنین انهدام ۱۸ هواپیمای جنگنده، ۳۶۱ تانک و نفربر، ۳۰۰ خودرو، ۵۰ توپ و ۳۰ دستگاه مهندسی از خسارتهایی بود که به دشمن وارد شد.
فارس(۲ فروردین ۱۴۰۱) نوشت:به مناسبت سالروز آغاز «عملیات فتح المبین» به بخشی از «تاریخ شفاهی مرتضی قربانی» از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در هشت سال دفاع مقدس که در کتاب «در مسیر پیروزی» به ثبت رسیده است، میپردازیم که به ماجرای تردید میان فرماندهان و رزمندگان اسلام قبل از آغاز عملیات فتحالمبین اشاره دارد:
تردیدی که پیش از عملیات فتحالمبین ایجاد شد
ایستاده از راست : ناشناخته - کاشانی - جعفری - قربانی - شهید نورعلی شوشتری/نشسته از راست: شهیدان مهدی باکری ، محمد ابراهیم همت ، مهدی زین الدین
سردارمرتضی قربانی:ما در عملیات طریقالقدس الحمدلله خوب جنگیدیم و عملیاتمان موفقیتآمیز بود. در این عملیات، نیروهای دشمن را عقب زدیم و عده زیادی هم اسیر گرفتیم، اما چون تعدادی از یگانهایمان در محور جنوب کرخه زیر آتش دشمن قرار گرفتند، مسائلی مطرح شد. بیشتر بحثها درباره جناح چپ منطقه نبرد بود که تیپ عاشورا و تیپ یک لشکر ۱۶ در آنجا مستقر بودند و عملیات و اقداماتشان موفقیتآمیز نبود. در آنجا عده زیادی از نیروهای خودی شهید یا مجروح شده بودند. البته تلفات سنگینی هم به عراقیها وارد شده و عده زیادی از آنها کشته شده بودند.
همان زمان، سؤالاتی ذهن بعضی از دوستان را مشغول کرد؛ از جمله اینکه در این جنگ - جنگی که ما در آن حقیم و آنها باطلاند - یک عده مسلمان دارند با هم میجنگند و از هر دو طرف هم کشته میشوند. عدهای از برادرها که این سؤال برایشان پیش آمده بود، توی جلسات خودمان آن را مطرح میکردند و جوابهایی هم به آنها داده میشد، ولی قانع نمیشدند. در واقع افرادی که مخالف خط امام و جهاد بودند، شک و تردید در رزمندگان و فرماندهان ایجاد میکردند و دلایل شرعی هم میآوردند. بهترین تصمیم را محسن رضایی گرفت و قرار شد که خدمت حضرت امام برویم.
سردارمرتضی قربانی:وقتی که میخواستیم به تهران برویم، خیلی به ما سفارش میکردند که دستهجمعی و با لباس فرم سپاه نرویم، چون منافقین فعال بودند. ما مسلح به ژ ۳ و کلاشینکف و نارنجک بودیم و الحمدلله ترسی از منافقین نداشتیم، ولی به هر حال بر مسائل حفاظتی و امنیتی تأکید میشد. من و زینالدین و احمدپور با یک ماشین تویوتا از دزفول راه افتادیم. رانند همان هم زینالدین بود که با سرعت رانندگی میکرد و خیابانهای تهران را میشناخت. سر ساعت ۹ صبح خدمت حضرت امام رسیدیم.
سردار مرتضی قربانی و امیر شهید علی صیاد شیرازی
سردارمرتضی قربانی:در ابتدای جلسه، صیاد شیرازی و محسن رضایی گزارشی از عملیات طریقالقدس و فتح بستان که سپاه و ارتش انجام داده بودند، ارائه کردند. آقا محسن نقشهای پهن کرد و گزارش کاملی از عملیات طریقالقدس تقدیم امام کرد و بعد گفت: إنشاءالله میخواهیم عملیات فتحالمبین را هم با هشت تیپ از سپاه و چهار تیپ از ارتش به سرعت شروع کنیم. بعد از آن هم درباره عملیات بیتالمقدس توضیحاتی داد و گفت: میخواهیم بعد از عملیات فتحالمبین، برای آزادسازی خرمشهر این عملیات را انجام بدهیم.
از راست : صالحی - ناشناخته - محمد علی (عزیز) جعفری - مرتضی قربانی - شهید مهدی باکری - شهید حاج محمدابراهیم همت
بیشتر فرماندهان که میخواستند جواب سؤالشان را از حضرت امام بگیرند، به آقا محسن گفته بودند از امام سؤال کند که با توجه به کشته شدن نیروهای دشمن و شهادت نیروهای خودمان که همه مسلمان هستند، تکلیف ما چیست؟
جمعی از فرماندهان سپاه :ردیف اول از راست: شهید حسن باقری - شهید ولی الله چراغچی - رحیم صفوی - ناشناس - صادق محصولی.
ردیف دوم از راست: غلامعلی رشید - مرتضی قربانی و شهید علی هاشمی.
اسم تکتک این شهدا در دفتر امام حسین (ع) ثبت شده است
سردارمرتضی قربانی:حضرت امام خمینی فرمودند:« ای کاش من هم یک پاسدار بودم»
امام خمینی درادامه گفتند:شما(رزمندگان جنگ) با تدبیر، تفکر و تعقل کارها را انجام بدهید. چه کشته شوید و چه بکشید، پیروزید و «اسم تکتک این شهدا و رزمندگان در طومار زرین امام حسین (ع) ثبت و ضبط شده است».
امام خمینی گفتند:پس به جبهه بروید و مقابل دشمن محکم بایستید.
سردارمرتضی قربانی گفت:به گمانم ایشان حدود ۲۰ دقیقه صحبت کردند. بعد از جلسه، بچهها دور امام جمع شدند و سر و صورت ایشان را غرق بوسه کردند. آنجا به برادران ارتش و سپاه واقعاً روحانیت خاصی دست داد. همگی یکی یکی دست امام را بوسیدیم و الحمدلله بشاش و سرحال و با روحیه خوب از اتاق امام بیرون آمدیم.
«پاسداربازی درنیاور»امام خمینی:«بگذارید پاسداربازی دربیاورد»
سردارمرتضی قربانی:«حسن درویش» از عشایر شوش دانیال بود که با محبت زیاد گردن امام را بوسید. آقا محسن دست او را کنار زد و گفت: پاسداربازی درنیاور.
امام خمینی فرمودند بگذارید پاسداربازی دربیاورد. بیشتر فرماندهانی که آن روز خدمت امام رسیدند، شهید شدند./پایان اظهارات مرتضی قربانی.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«حسن درویش»کیست؟
پاسدار«حسن درویش»(درویشی) متولد سال ۱۳۴۱ «روستای جعفرآباد» شهرستان شوش با شروع جنگ تحمیلی در جاده شوش از کنار رودخانه کرخه تا شرق دجله سدی مقابل مزدوران بعثی ایجاد کرد.
حسن درویش، ظرف مدت ۲۰ روز تیپ ۱۷ قم را تشکیل داد و این تیپ یکی از بهترین یگانهای عمل کننده در عملیات رمضان تبدیل شد.
تشکیل تیپ ۱۵ امام حسن (ع) از دیگر ماموریت های محول شده به شهید حسن درویش در سالهای آغازین دوران دفاع مقدس بود که این یگان نیز با تلاش شبانهروزی تشکیل و سازماندهی شد و بعدها به نام تیپ مستقل ۱۵ تکاور دریایی معروف شد که نقش مهمی در عملیاتهای بزرگ و خطوط پدافندی داشت.
تیپ ۱۷ قم به لشکر ۱۷ قم ارتقایافت.
سرلشکر درویش مدتی بعد به لبنان اعزام شد و پس از بازگشت در لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) مشغول به خدمت شد و در ادامه به تیپ امام حسن (ع) بازگشت و در عملیاتهای مختلف شرکت کرد.
«شهادت سردارحسن درویش»
فرماندهان جنگ
از راست: عزیز جعفری (مسؤول طرح و عملیات قرارگاه خاتم سپاه)، مرتضی قربانی (فرمانده لشکر ۵ نصر)، شهید مهدی باکری (فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا)، شهید محمدابراهیم همت (فرمانده سپاه ۱۱ قدر و فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله)
ازراست:شهید حسین خرازی، رحیم صفوی، شهید احمد کاظمی، محسن رضایی
از راست ردیف ایستاده: شهید سیفالله حیدرپور، ناشناس، ناشناس، احمدغلامپور (فرمانده قرارگاه کربلا)، غلامعلی رشید، ناشناس، شهید علی هاشمی، حسن دانایی و امین شریعتی/ ردیف نشسته: شهید مهدی زینالدین، شهید حسین خرازی و کوسهچی.