پیراسته فر

خبری تحلیلی

پیراسته فر

خبری تحلیلی

چگونه ضربت خوردن(امام علی)سرنوشت ابن ملجم

دعای ابن ملجم  (شب قدر)مستجاب شد

«عبدالرحمن ابن ملجم مرادی» ازاصحاب ومریدان امام علی بود،او در رأس هیأت یمنی که به کوفه آمده بودند به دیدار امام علی رفتند و در ثنای آن حضرت و وصف دانش، تقوا و حکمت ایشان اشعار هیجان انگیزحماسی خواند،به تعبیری میتوان گفت(آمران وعاملان قتل۳  ازکسانی بودند که  شاخص بودند در زهد ومجاهدت)خودشان را «اهل بصیرت» می دانستند ودیگران را گمراه،آنها درمقدس ترین مکان(کعبه)جلسه برگزارکردند،محصول جلسه این شد که ۳ نفرعامل اختلاف درجامعه اسلامی هستند وهرسه نفربایدازسرراه برداشته شوند وبرای هرچه بیشتر ثواب اقدامشان«شب قدر»راانتخاب کردند برای ترور......

ابن ملجم...و کان یُسَارِعُ فی حوائج أمیر المؤمنین و خدمته.

ازارادت تاقتل ....«ابن ملجم مرادی» از بزرگان «یمن» بود که با امام علی بیعت کرد«مُریدامام بود».

۳ نفری که مأمورترور۳ شخصیت جهان اسلام بودند
۱-«ابن ملجم»مأمورکشتن حضرت علی(کوفه) شد.
۲-«بَرَک بن عبیدالله»مأمورقتل معاویه(شام) شد.
۳-«عمرو بن بکر »مأمور ترور عمروعاص(مصر)شد.
این ترورهابایدهمزمان(هنگام اذان صبح)۱۹رمضان سال چهلم هجری انجام می شد.
«بَرَک بن عبیدالله» در شام توانست شمشیری بر ران «معاویه »فرود آورد و او را مجروح کند ولی عمرو بن بکر در مصر موفق به ترور عمروعاص نشد؛ زیرا عمرو به جهت درد شکم، در آن صبحدم به نماز حاضر نشد و به جای خود خارجة بن حذافه رئیس داروغه را برای اقامه نماز فرستاد که وی با شمشیر عمرو بن بکر از پا درآمد

آن‌ها سه نفر را عامل اوضاع موجود می‌دانستند: امام علی ، معاویه و عمروعاص. 

قرار هر سه نفر خوارج این بود که این سه چهره را در سحر نوزدهم ماه رمضان و در موقع نماز صبح از پا درآوردند.

«ابن ملجم»یکی از بزرگان و چهره‌های شناخته‌شده یمن بود؛ مردی که به شاعری و سخنوری مشهور بود و قصیده‌ای طولانی در وصف حضرت امیرالمؤمنین امام علی (ع) سرود. «عبدالرحمن ابن ملجم مرادی» وقتی در رأس هیأت یمنی در کوفه به خدمت امام علی علیه السلام رسید و در ثنای آن حضرت و وصف دانش، تقوا و حکمت ایشان شعر می‌سرود.

«ابن ملجم»به فضل امام علی اقرار کرده و سه بار با آن حضرت بیعت کرد، فکرش را هم نمی‌کرد که زمانی از دین خارج شود و روزی نه در مقابل، بلکه ناجوانمردانه و از پشت سر بر روی مولای متقیان و امیر مؤمنان شمشیر زهرآلودی بکشد و از پشت، در حال سجده نماز صبح، در سحر نوزدهم ماه مبارک رمضان بر فرق مبارک ایشان ضربه‌ای بزند؛ ضربه‌ای با شمشیری زهرآلود که آن را با هزار درهم خریده بود و هزار درهم برای زهرآلود کردنش پرداخته بود. ضربه‌ای با شمشیری زهرآلود که به تصریح خودش، به شهادت حاضران و به گواه تاریخ که اگر بر بدن هزاران نفر از مردم عالم زده می‌شد، همه را از پا درمی‌آورد.

رجبی دوانی

«دکتر محمدحسین رجبی دوانی»: زمانی که ابن ملجم در شب نوزدهم ماه رمضان، فرق مبارک حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را با شمشیر زهرآلود شکافت، او را به خدمت امام آوردند و آن حضرت به او فرمودند که من همه آن خوبی‌ها را به تو می‌کردم با وجودی آنکه خبر داشتم تو در آینده قاتل من خواهی بود. اما آن خوبی‌ها در حق تو برای این بود که از خدای متعال در اتمام حجت با تو کمک بگیرم.

 چرا پایتخت حکومت اسلام  ازمدینه به کوفه منتقل شد؟

آقای دوانی می گوید:درست است که مدینه در زمان نبی مکرم اسلام مرکز حکومت اسلامی بوده و هر سه خلیفه در همین شهر به خلافت رسیدند، اما بعد از قتل عثمان هم حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در مدینه به خلافت رسیدند. پس از مدتی فتنه و دسیسه پیمان‌شکنان اتفاق افتاد و امام علی علیه السلام برای مقابله با آن‌ها از مدینه خارج شده و به سمت بصره رفتند. البته ایشان توطئه گران را سرکوب کردند اما پس از آن به مدینه برنگشتند، بلکه به سمت کوفه رفتند و این شهر را مرکز خلافت خود قرار دادند.

سیره امام علی(ع) در برخورد با غارتگران

دکتررجبی:در آن زمان جنگ‌آوران و مردان مبارز زیادی در« کوفه »زندگی می‌کردند و شاید بتوان آن شهر را شهری نظامی(شهرسرداران) دانست. البته شرایط ویژه دیگری هم بر کوفه حاکم بود که منجر به این تصمیم امام علی علیه السلام شد.

چه شد که «یمنی‌ها»با امام علی علیه السلام بیعت کردند؟ حضور ابن ملجم مرادی؟

یکی از رویدادهای مهم در ابتدای خلافت امام علی علیه السلام، همین ماجرای بیعت یمنی‌ها با آن حضرت بود که ابن ملجم در رأس آن گروه به خدمت امام رسید و با ایشان بیعت کرد. زمانی که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به خلافت رسیده و مرکز حکومت را به کوفه منتقل کردند، مردم گروه گروه برای بیعت با ایشان می‌آمدند. از مردم کوفه گرفته که در زمان حضور امام در مدینه امکان بیعت حضوری نداشتند تا مردم یمن. در آن دوران چندین قبیله یمنی در کوفه زندگی می‌کردند و وقتی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به این شهر آمدند، آن‌ها برای بیعت به حضور امام آمدند.

ابن ملجم مرادی یکی از چهره‌های شناخته شده و مؤثر در آن زمان بود که در میان قبیله‌های یمنی زندگی می‌کرد. او به عنوان یکی از بزرگان یمنی‌ها بود که با امام علی علیه السلام بیعت کرد. البته او در زمان بیعت با امام، اظهار علاقه و ارادت به ایشان می‌کرد.

چراابن ملجم ۳بار باامام بیعت کرد / چرام امام گفت:  من زندگی او را(ابن ملجم) می‌خواهم اما او اراده کشتن من را دارد؟

 زمانی که یمنی‌ها برای بیعت با حضرت امیرالمؤمنین(ع) به خدمت ایشان رفتند، هر کسی یک بار با آن حضرت بیعت می‌کرد. اما وقتی نوبت به ابن ملجم رسید، آن حضرت سه بار از ابن ملجم بیعت گرفتند.

به این معنا که یک بار ابن ملجم با آن حضرت بیعت کرد، وقتی داشت از آن حضرت دور می‌شد امام علی علیه السلام به او فرمودند « بیا ، بار دیگر بیعت کن» دوباره ابن ملجم با امام بیعت کرد و باز هم امام برای بار سوم از او بیعت گرفتند.

«ابن ملجم » از این نوع رفتار حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام تعجب کرد و پرسید که چرا از دیگران یک بار و از من سه بار بیعت گرفتید؟

امام در جواب او شعری خواندند با این مضمون که «من زندگی او را می‌خواهم اما او اراده کشتن من را دارد. عذر پذیرش خود را نسبت به دوست مرادی خود بیاور. ای ابن ملجم برو که به خداوند سوگند گمان ندارم به آنچه گفتی وفا کنی.» درواقع امام با این جمله به او این پیام را رساندند که بر بیعت خود استوار باقی نخواهد ماند و بیعت شکنی خواهد کرد.( أرید حیاته ویرید قتلی)

نمک نشناسی ابن ملجم

ماجرای دیگری هم در تاریخ ثبت شده با این مضمون که ابن ملجم از امام علی علیه السلام، اسبی خواست و امام از او سؤال کردند که آیا تو ابن ملجم مرادی هستی؟ او جواب مثبت داد. امام به یکی از یاران خود دستور دادند که یک اسب سرخ رنگ به ابن ملجم بدهد. او هم اسب را گرفت، بر روی آن سوار شد و وقتی می‌خواست از امام دور شود، امام یک بار دیگر همان شعر را تکرار کردند و فرمودند: «من زندگی او را می‌خواهم اما او قصد کشتن من را دارد.»محل ضربت خوردن حضرت علی (ع)

زمانی هم که ابن ملجم در شب نوزدهم ماه رمضان، فرق مبارک آن حضرت را شمشیر زهرآلود شکافت، او را به خدمت امام علی علیه السلام آوردند و آن حضرت به او فرمودند که من همه آن خوبی‌ها را به تو می‌کردم با وجودی آنکه خبر داشتم تو در آینده قاتل من خواهی بود. اما آن خوبی‌ها در حق تو برای این بود که از خدای متعال در اتمام حجت با تو کمک بگیرم.

ریشه(نطفه) خوراج

ریشه‌های انگیزه ابن ملجم در کشتن امام علی علیه السلام به دوران  «جنگ نهروان» برمی‌گردد.

در جنگ «نهروان» خوارج شکست سختی از سپاه امام خوردند، همه خوارج در این جنگ کشته شدند ،جز ۹ نفر از آن‌ها.

این ۹ نفر به مرور یاران و هم‌فکرانی برای خود جمع کردند. مرکز تجمعشان هم در مکه و در اطراف کعبه بود.

به این صورت که دور خانه کعبه جمع می‌شدند و درباره کشته‌شده‌های نهروان حرف می‌زدند و از رویکرد حقیر و جاهلانه خودشان، از این بحث می‌کردند که اسلام دچار انحطاط شده و باید آن را نجات داد!

بعد از مدتی، خوارج به این نتیجه رسیدند که گله و اظهار ناراحتی از شرایط موجود ثمره‌ای ندارد و باید عملی انجام دهند. به این صورت تصمیم گرفتند که عاملان اصلی این قضیه را از بین بردارند.

خوراح ۳ نفرراعامل اختلاف درجامعه مسلمین می دانستند

دکتر محمدحسین رجبی دوانی :آن‌ها سه نفر را عامل اوضاع موجود می‌دانستند: «معاویه ، عمروعاص و علی » درواقع آن‌ها به قدری حقیر بوده و قدرت تشخیص پستی داشتند که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را با معاویه و عمروعاص لعنه‌الله علیهما هم‌تراز تصور می‌کردند.

به این ترتیب ۳ نفر از میان خوارج داوطلب شدند تا این ۳ شخص«معاویه ، عمروعاص و علی » را که در عالم اسلام دارای قدرت و نفوذی بودند، از سر راه بردارند. امام علی علیه السلام در آن زمان خلیفه بودند و در کوفه حضور داشتند. معاویه لعنه‌الله علیه هم حاکم سیاس و شوم در شام بود که عامل دودستگی‌های زیادی در جهان اسلام شد. عمروعاص هم در حقیقت معاون و کمک‌کننده به اقدامات معاویه بود.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:۳ نفری که مأمورترور۳ شخصیت جهان اسلام بودند

«ابن ملجم»مأمورکشتن حضرت علی(کوفه) شد.

«بَرَک بن عبیدالله»مأمورقتل معاویه(شام) شد.
«عمرو بن بکر »مأمور ترور عمروعاص(مصر)شد.

این ترورهابایدهمزمان(هنگام اذان صبح)۱۹رمضان سال چهلم هجری انجام می شد.
«بَرَک بن عبیدالله» در شام توانست شمشیری بر ران «معاویه »فرود آورد و او را مجروح کند ولی عمرو بن بکر در مصر موفق به ترور عمروعاص نشد؛ زیرا عمرو به جهت درد شکم، در آن صبحدم به نماز حاضر نشد و به جای خود خارجة بن حذافه رئیس داروغه را برای اقامه نماز فرستاد که وی با شمشیر عمرو بن بکر از پا درآمد./پایان توضیح.

آقای رجبی دوانی درادامه می گوید:قرار هر سه نفر خوارج این بود که این سه چهره را در سحر نوزدهم ماه رمضان و در موقع نماز صبح از پا درآوردند.

«جنایتی »قُربه الی الله

خوارج از منظر گمراه خود خیال می‌کردند که کار ارزشمندی برای اسلام انجام می‌دهند. شاید به همین دلیل زمان مبارکی را برای اقدام خود انتخاب کردند.

«ابن ملجم »آمرقتل بودیاعامل قتل امام علی؟

بله. ابن ملجم برای قتل امام علی علیه السلام داوطلب شد و تصمیم جدی برای این کار داشت. به همین علت بود که بعد از تصمیمی که در مکه گرفتند، به کوفه رفت و مدتی به صورت مخفیانه به فراهم کردن اقدامات شهادت امام علی علیه السلام مشغول بود.

او در آن زمان، شمشیر تیز و برنده‌ای را به مبلغ هزار درهم خرید و هزار درهم هم برای زهرآلود کردن آن پرداخت، تا با خیال جاهلانه خودش بتواند امام علی علیه السلام را به یک ضربه از پای درآورد. شاید دو هزار درهم به نظر مبلغ ناچیزی باشد؛ اما اگر بدانیم دو هزار درهمی که آن زمان ابن ملجم برای شهادت امام علی علیه السلام پرداخت، به پول امروز ما میلیاردها تومان می‌ارزد، به گوشه‌ای از ناجوانمردی، کینه و حقارت فکری و فرهنگی ابن ملجم پی می‌بریم.

نقش قتام، شبیب و وردان در قتل امام

زمانی که ابن ملجم به کوفه رفت، در بین یکی از قبیله‌های مهم یمنی به نام کنده ساکن شد. رئیس این قبیله شخصی به نام «اشعث بن قیس» بود که یکی از دشمنان و مخالفان مهم و سرسخت امام علی علیه السلام محسوب می‌شد. ابن ملجم یک روز در حیاط مسجدی زنی را به نام «قتام» دید که پدر و برادرش در جنگ نهروان توسط لشکر امام علی علیه السلام به قتل رسیده بودند و قصد داشت از آن حضرت انتقام بگیرد.

«اشعث» عاشق «قتام »شده بود، از او درخواست ازدواج کرد و «قتام » هم «مهریه» خود را سه هزار درهم،  غلام، کنیز و «قتل امام علی » قرار داد.

توضیح مدیرسایت-پیراسته فر:ظاهراً یک اشتباه لقظی اتفاق افتاده(ابن ملج عاشق قتام شده بود،نه اشعث)

«ابن ملجم »در ابتدا نمی‌خواست هدف شوم خود را اعلام کند و در ظاهر کشتن امام را قبول نکرد.

اما وقتی «قتام » اعلام کرد که کشتن امام علی علیه السلام مهریه‌ای است که از آن نمی‌گذرد و گفت که اگر به من نرسی و کشته شوی، در آخرت از خداوند پاداش می‌گیری،

«ابن ملجم » متوجه شد که «قتام » هم رویکرد «خوارج« را دارد و به او خبر داد که اصلاً برای انجام همین کار، یعنی قتل امام علی علیه السلام به کوفه آمده است.

نقش«وردان بن مجالب»و«شبیب بن بجره»درقتل امام

در این ماجرا یکی از اقوام قتام به نام «وردان بن مجالب» هم عقیده خوارج را داشت با ابن ملجم همراه شد. سپس «شبیب بن بجره» یکی دیگر از خوارجی که در کوفه زندگی می‌کرد با این‌ها هم‌دست شد و هر سه ( ابن ملجم، شبیب بن بجره و وردان بن مجالب )آماده قتل حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام شدند.

علت همراهی آن ۲نفرباابن ملجم

«ابن ملجم » احتمال می‌داد که موفق به این کار نشود. به همین دلیل با شبیب و وردان همدست شد تا اگر یک نفر نتوانست و موفق به این کار نشد، نفر بعدی آن را انجام دهد.

در ابتدای امر قرار آن‌ها این بود که «شبیب» ضربه را بزند، اگر او موفق نشد «ابن ملجم » اقدام کند و اگر او هم نتوانست یا شرایط مهیا نبود، «وردان»ضربه کاری را بزند.

چرا«شبیب» نتوانست و «ابن ملجم» اقدام کرد؟

شبیب، وردان و ابن ملجم در سحر نوزدهم ماه رمضان در مسجد کوفه منتظر امام علی علیه السلام بودند. طبق نقل معتبری، زمانی که آن حضرت در رکعت اول از سجده اول برخاسته بودند و می‌خواستند به سجده دوم بروند، اول «شبیب» لعنه‌الله بلند شد تا با شمشیرش بر فرق آن حضرت ضربه بزند. اما «شمشیر او به سقف مسجد گیر کرد» در این موقع، ابن ملجم لعنه‌الله علیه فوراً بلند شد و در حالی که امام در سجده دوم از رکعت اول نماز بودند، بر فرق مبارک ایشان ضربه‌ای زد که آن امام بزرگوار را بر روی زمین انداخت./۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰تسنیم.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:آقای رجبی دوانی علت ناکامی شبیب راگفته اند: «شمشیر او به سقف مسجد گیر کرد»..بنای مسجدکوفه مهندسی بوده،بعیداست مسجدمحقری باسقف کوتاه که شمیر به سقف تماسی داشته باشد،اگرماطول شمشیررا۲متربدانیم وقد«شبیب بن بجره» راهم ۲متربدانیم،سقف مسجدکه کمتراز۴مترنبوده است،البته میشوداین راطوری دیگرتوچیه کرد وآن اینکه گفته شود،شمشیربه دیواره محراب خورده باشد.

«شبیب بن بجره»بعدازترور،موفق به فرار شدو به خانه‌اش رفت. در خانه، پسرعمویش او را دید که دستپاچه شده و مشغول جمع کردن وسایل است. در عین حال شبیب، حمایلی بر سینه‌اش بسته بود که نشان از مأموریت مسلحانه بود 

.

پسرعموکه ماجرای ضربت خوردن امام علی را شنیده بود، از شبیب پرسید: نکند کارتوبوده باشد؟ گفت جواب مثبت داداما پسرعمویش که ازشیعیان امام علی بود درفرصت مناسب اورابه درک واصل کرد.

واما«وردان» موفق شد فرار کند

واما :استاددوانی می گویند:عقایدخوارج همین بود(کج فهمی وبدفهمی)اینکه امام  علی رادرکنارآن۲خبیث(معاویه و عمروعاص) ،عامل فتنه درجامعه مسلمین می دانستندوقتلشان رااجرجزیل می دانستندکه خواستندبرای رسیدن به اجروثواب بیشتردرپُرفضیلت ترین  ایام(شب قدر)به این مهم دست یابند،حتی جلسات طراحی قتل ،درمقدس ترین مکان(کنارکعبه)بوده... واما درفرازی از این مصاحبه می گویند:چون عاشق زن زیباروی(قتام)شده بود وآن خانم ،شرط ازدواجش را«قتل امام علی»قرارداده بود،ابن ملجم برای دستیابی به قتام دست به این جنایت زد!
این ۲نظریه باهم همخوانی ندارند،بلکه بنوعی «پارادوکس»هستند.
خیلی ممنون میشوم که استاددوانی به این ابهام ما پاسخ بدهد.

یکی دیگر از مسایلی که می‌تواند در این واقعه بسیار عبرت آموز باشد، محل و نقطه انحراف کسی است که در وصف او گفته اوبودند: «و کان یسارع فی حوائج أمیر المؤمنین (علیه السلام) و خدمته،» یعنی او در کارهای حضرت از دیگران سبقت می‌گرفت و به ایشان خدمت می‌کرد.

«آیت الله بهجت» در ذیل این واقعه فرمودند: «همیشه از خدا بخواهیم که عاقبت ما را ختم به خیر کند.»

آیت الله بهجت: یک کسی(ابن ملجم) یک عمری پروانۀ امامش می‌شود آخر سر امامش را می‌کُشد، این است که ابن ملجم مثل پروانه بود برای امیرالمؤمنین،

«آیت الله بهجت»درادامه می گویند:به راستی این کدام عیب پنهان است که یک روزی بروزمی کند، این کدام ضعف ایمان است که یک روزی خودش را نشان می‌دهد، این کدام گناه استغفار نشده است که یک روزی پدر صاحب بچه را در می‌آورد، این کدام خوبی غرور یافته است؟

ابن ملجم «خانه زاد»علی بود!

رسول جعفریان؛ از شاگردی آیت الله مصباح تا استادی تاریخ/در مقابل تقدیس کنندگان

حجت الاسلام رسول جعفریان می نویسد:کسی انتظار نداشت ابن ملجم شمشیر بکشد و به فرق امیرالمؤمنین(ع) ضربه بزند. کسی ابن ملجم را مراقبت نمی‌کرد چون او از دیگران به علی(ع) نزدیک‌تر بود و خانه‌زاد علی(ع) است!

به روایتی در بحارجلد۴۲،صفحه ۲۶۱  آمده است: وقتی امیرالمؤمنین(ع) خلیفه شدند، از مردم یمن بیعت گرفتند و به والی یمن فرمودند ده نفر از بهترین مؤمنین یمن را برای من بفرست. مردم یمن، ابتدا صد نفر از بهترین‌های خود را انتخاب کردند و آن صد نفر از بین خودشان هفتاد نفر انتخاب کردند و آنها سی نفر و آنها نیز از بین خودشان ده نفر را انتخاب کردند. وقتی این ده نفر به محضر امیرالمؤمنین(ع) آمدند یک نفر را به عنوان نماینده جلو فرستادند و او آن‌چنان زیبا در مدح و منقبت امیرالمؤمنین(ع) سخن گفت که واقعاً تحسین برانگیز بود. امیرالمؤمنین(ع) از او پرسید: اسم تو چیست؟ او گفت: من ابن ملجم مرادی هستم! امیرالمؤمنین(ع) دست روی دست زد و فرمود: «انا لله و انا الیه راجعون» و ناراحت شد و فرمود: تو قاتل من خواهی بود./پایان اظهارات شهیدمطهری. 

سرنوشت ابن ملجم مرادی

ابن ملجم که درهمان صبحگاه دستگیرشده بود،درحبس بود،بعداز شهادت حضرت علی(۲۱رمضان) امام حسن(ع)، ابن ملجم را آوردندبرای محاکمه، او از امام درخواست کرد تا او را رها کند تا به جبران آن، معاویه را نیز به قتل برساند، اما امام نپذیرفت ،شمشیر را بعنوان قصاص برفرقش واردکرد،تنها یک ضربه به او زدند و همان یک ضربه او را هلاک کرد.

در برخی از منابع شیعه چنین نقل شده است: «امام حسن علیه السلام  نشست و دستور داد ابن ملجم را بیاورند، پس او را آوردند. امام به او فرمود: اى دشمن خدا! امیرمؤمنان را کشتى و تباهى را در دین بزرگ کردى؟ پس دستور داد گردنش را زدند. ام‌هَیثَم دختر أسوَد نَخَعى خواست که جسدش را به وی دهند، و کار سوزاندنش را به او واگذارند، جنازه را تحویل او دادند و ام‌هیثم جسدش را به وسیله آتش سوزاند»

شیخ مفید(ارشاد)می نویسد:امام علی(ع) فرمود: «اگر زنده ماندم نظر خود را درباره وى(ابن ‌ملجم) اجرا خواهم کرد و اگر از دنیا رفتم با او مانند قاتل پیامبران رفتار کنید، ابتدا او را بکشید و سپس در آتش بیندازیدش تا بسوزد»

ونوشته اند:ابن ملجم به امام حسن علیه السلام  گفت: آیا مایلی یک کار براى تو انجام دهم که به خدا سوگند من هرچه با خدا عهد کردم، انجام می‌دهم. من در مکه سوگند یاد کردم که على و معاویه را بکشم یا این‌که در راه این قصد، جان خود را فدا کنم. اگر می‌خواهی مرا آزاد کن که با خدا عهد می‌کنم در هر صورت؛ او را بکشم و یا نکشم اما زنده بمانم، مجدد نزد تو بر گردم و دست به دست تو بگذارم تا مرا بکشی. امام حسن علیه السلام  فرمود: «رهایت نمی‌کنم مگر آن‌که آتش دوزخ را به چشم خود ببینى. پس ابن ملجم را کشت. مردم هم او را در بوریا پیچیده در آتش انداختند و سوزاندند»(شب قدر)

«دعای ابن ملجم(شب قدر)مستجاب شد!»

استادشهیدمرتضی مطهری(سیری درسیره ائمه اطهار) می نویسد: یک بار که علی با ابن ملجم صحبت کردند،او با علی با خشونت برخوردکرد و گفت:«علی! من آن شمشیر را که خریدم با خدای خودم پیمان بستم که با این شمشیر بدترین خلق خدا کشته شود و همیشه از خدا خواسته‌ام و دعاکرده که خدا با این شمشیر بدترین خلق خودش را بکشد.»

«ابن ملجم باشمشیرخودش کشته شد»

درمنابع دیگرآمده که ابن ملجم گفتند:به خدا سوگند من این شمشیرم را هزار دینار خریدم و هزار دینار هم داده ام تا آن را مسموم کرده اند، اگر این ضربه ام را به تمامی کوفیان می زدم هیچ یک از آنها جان سالم به در نمی بردند

«ابن ملجم» باشمشیرخودش کشته شد

امام علی به ابن ملجم  گفتند:«اتفاقاً این دعای تو اجابت خواهد شد، چون خودت را با همین شمشیر خواهند کشت»

توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:آشنایی بامسحدکوفه 

امام علی(ع) در فراق چه یارانی گریستند؟

«مسجدکوفه»از نخستین بنای شهر کوفه درهنگام شکل گیری شهرکوفه می باشد، زیرا هنگامی که «سعد بن ابی وقاص» این منطقه را برای استقرار دائم سپاهیان مسلمان در نظر گرفت، نخستین اقدام بنای مسجدی برای عبادت مردم بود.

آنان ابتدا نقشه مفصل و جامعی برای بنای «مسجد» کشیدند و بر آن اساس مسجد را، که محور و مرکز اصلی شهر بود، ساختند. محدوده مسجد را با تیراندازی یک تیرانداز تعیین کردند که در چهار سمت تیر انداخت. دلیل این کار آن بود که می خواستند مساحت بسیار زیادی را به مسجد اختصاص دهند به گونه ای که همه جنگجویان و ساکنان این منطقه، که به چهل هزار نفر می رسیدند ، برای ادای نماز در آن جا حضور یابند.

این مسجد به صورت مربع با دیوارهای کوتاه ساخته شد که بخش عمده ای از آن سقف نداشت. از ابتدای بنا تا سال۴۱ هجری، که زیاد بن ابیه حاکم عراق به توسعه و تجدید بنای آن پرداخت ، تغییری در مسجد ایجاد نشد. در این دوران، دیوارهای مسجد مستحکم تر و مرتفع تر شد و مقداری هم بر وسعت آن افزودند، مقصوره و محرابی برای آن ساختند و کف آن را با ریگ پوشاندند.

مساحت مسجد کوفه

مسجد کوفه ۱۱۰ متر طول، ۱۰۱ متر عرض و ۱۱۱۶۲ متر مربع مساحت دارد و با دیوارهایی به ارتفاع ۱۰ متر محافظت می‌شود. مساحت فضای باز مسجد ۵۶۴۲ متر مربع و مساحت شبستا‌ن ‌های مسجد ۵۵۲۰ متر مربع است. تعداد ستون‌های مسجد ۱۸۷ عدد و تعداد مناره‌های آن ۴ عدد با ارتفاع ۳۰ متر و تعداد در‌های مسجد ۵ باب است؛ درهای این مسجد اسامی خاص خود را دارند که به نام های بابُ الحُجّه ، بابُ الثُعبان، باب الرحمه، باب مسلم بن عقیل   و باب هانی بن عروه   هستند.

از هنگام بنای مسجد، درب های متعددی برای آن ساخته اند:

۱- باب السدّه. امام علی(علیه السلام) از آن درب وارد مسجد می شدند.

۲- باب کِنْده. در سمت غرب.

۳- باب الانماط. به محاذات باب الفیل.

۴- باب الفیل یا باب الثعبان. در سمت شمال، که امروزه تنها دربی است که از آن دوران مانده است. در کنار باب الفیل مناره مسجد قرار دارد.

۵- باب الرحمه

محراب مسجد کوفه 

«این محراب»محلی است که آن عابدجاهل  بر فرق مبارک امام علی (ع) چنان ضربه ای زده شد که منجر به شهادت آنحضرت شد .

محراب فوق موقعیتی خاص در داخل مسجد دارد. کسانی که وارد این مسجد می شوند قبل از هرچیز، به جستجوی مکان عبادت و شهادت امام علی علیه السلام برمی آیند. این محراب در کنار شش محراب دیگر در داخل مسجد مورد توجه زائران است. محراب امیر المؤمنین، که آن را اخیراً بازسازی کرده اند، در دیواره جنوبی شبستان قرار دارد . امروزه محفظه آن با دربی که بر روی آن نصب است و عنوان «هذا محراب امیرالمؤمنین» بر بالای آن به چشم می خورد ، مسدود می باشد .

این محراب سمت دیوار قبله قرار دارد.

خانه علی در نزدیکی  این مسجد  قرار داشت.

در کنار مسجد کوفه، خانه امیرالمومنین (ع)، دارالعماره کوفه و مرقد افرادی چون «میثم تمار» مسلم بن عقیل ، «هانی بن عروه» و مختار ثقفی قرار دارد. این مسجد دارای مقامات متعدد بوده و زائران در مسجد کوفه در مقابل این آن ها به نماز می ایستند.

مزارمختار بن ابی عبیده ثقفی

مسجد کوفه + تصاویر

در سمت قبله، متصل به مسجد، بقعه و «مزار مختار بن ابی عبیده ثقفی» است که موفق شد انتقام خون شهیدان کربلا را از سپاه عبیدالله بن زیاد بگیرد و کوفه را برای مدتی تحت تصرف خود در آورد.

مزار مختار در حرم مسلم بن عقیل واقع شده و هر دو بنای مشترکی دارند. ضریحی از چوب روی قبر مختار نصب شده و پنجره‌ای در زاویه شرقی به دیوار مسجد کوفه (سمت جنوب) باز می‌شود. قطعه سنگی از قرن دوم هجری به خط کوفی دارد که روی آن نوشته اند: «هذا قبر مختار بن ابی عبیده الثقفی الآخذ بثارات الحسین»
«مختار بن ابی عبیدة بن مسعود بن عمرو بن عمیر بن عوف بن قسی بن هنبة بن بکر بن هوازن» از قبیله ثقیف؛ کـه قبیله مشهـور و گسترده‌ای از هـوازن، از اعراب منطقه طائف اسـت، می‌باشد کنیه‌اش ابواسحاق؛‌ و لقـبش «کـیـسـان» بود که «فـرقـه کـیـسـانیه »منسوب به او است. «کیسان» به معنای زیرک و تیزهوش است.
پـدرِ مـخـتـار (ابـوعـبـیـده ثـقـفـی) است که در اوایـل خـلافـت عـمـر از طـائف بـه مـدیـنـه آمـد و در آنجـا سـاکن شد. وی یکی از سـرداران بـزرگ جـنـگ بـا ارتـش ‍ کـسـری(ایـران) در زمـان عمر بود. ماجرای رشـادت این دلیرمرد در واقعه «یوم الجسر» در جنگ با ارتش ایران در منطقه بصره معروف است.
مـادرِ مـخـتـار (دومـه )است که از زنـان بـا شخصیت بـود و او را صـاحـب عقل و رای و بلاغت و فصاحت دانسته‌اند.
وی ادب و فضائل اخلاقی را از مکتب اهل بیت پیامبر آموخت، و در آغاز جوانی، هـمراه با پدر و عموی خود برای شرکت در جنگ با لشکر فُرس به عراق آمد و خاندان او همانند بسیاری از مسلمانان صدر اسلام، در عراق و کوفه ماندند. مختار در کنار امیرالمؤمنین(ع) بود و پـس از شهادت آن حضـرت، بـرایمدتی کوتاه به بصره آمد و در آنجـا سـاکـن شد.
علامه مجلسی دربحارمی نویسد : «مـختار»، فضایل اهل بیت پیامبر اکرم را بیان می‌کرد و حتی مناقب امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) را برای مردم منتشر می‌ساخت و معتقد بود که خاندان پیامبر از هر کس برای امامت و حکومت پس از پیـامبـر سـزاوارتـرند و از مصـایـبی کـه بـر خـانـدان پیامبر وارد شده، ناخشنود بود.
خاندان مختـار از شیعیان مخلص و علاقه‌منـدان بـه اهل بیت رسالت(علیهم السلام) بودند.
شـیـخ مـفـیـد و طـبـری می نویسند: پـس از آن کـه «مـسـلم بـن عـقیل »وارد کوفه شد، مستقیما به خانه مختار وارد شد، مختار او را گرامی داشت و رسما از او اعلام حمایت و پشتیبانی کرد.
ابن زیاد پس از مسلط شدن بر اوضاع و شهادت« مسلم و هانی» به شدت در جست و جوی مختار بـود و برای دستگیری او جایزه‌ای معیّن کرد.

پنج سال پس از واقعه کربلا (محرم۶۱ )در ۱۴ربیع‌الثانی۶۶ هجری قیام مختار آغاز شد. مختار بنا داشت قیام خود را در نیمه ربیع‌الثانی سال ۶۶ هجری آغاز کند،‌ اما ابراهیم شب قبل آن با «ایاس‌ بن مضارب» رئیس پلیس شهر کوفه درگیر شد ( اعلام حکومت نظامی) و او را کشت. همین امر سبب شد قیام یک روز جلوتر بیفتدومختار توانست انتقام شهدای کربلا را بگیرد.

مرقد المختار

«مختار ثقفی» پس از جنگ های سختی کوفه را تحت کنترل خود در آورد و عاملین واقعه کربلا را مجازات کرد. سپس لشگری به سوی عبید الله بن زیاد فرستاد که پس از شکست او، سر از بدنش جدا کردند

.المختار الثقفی - ویکی شیعة

شهادت مختار: ۱۴رمضان۶۷(قیام مختار۱۸ماه بطول انجامید)

مختار سر عبیدالله بن زیاد را نزد امام سجاد (ع) در مدینه فرستاد، حضرت خوشحال شد و فرمود: خدا جزای خیر به مختار دهد که خونخواهی ما نمود. مصعب بن زبیر در سال ۶۷ هجری با غلبه بر کوفه سر از بدن مختار جدا کرد.

نحوه شهادت مختار ثقفی

سال ۶۱ هجری عبیدالله بن زیاد پس از شهادت امام حسین(ع) در کربلا دستور داد اهل بیت آن حضرت را به کوفه و قصر دارالاماره بیاورند و در آن جلسه سر بریده امام حسین (ع) را نزد خود قرار داد و با چوب دستی به سر مطهر حضرت جسارت کرد.

سال ۶۶هجری مختار ثقفی قیام کرد، عبیدالله بن زیاد را به هلاکت رساند بر تخت دارالاماره نشست و سر بریده ابن زیاد را بر او وارد کردند.

سال ۶۷ هجری مصعب بن زبیر بر مختار پیروز شد و در حالی که مصعب بر تخت کیه زده بود، سر مختار را برای او آوردند.

سال ۷۲ هجری عبدالملک بن مروان به عراق حمله کرد و پس از پیروزی، در قصر دارالاماره بر تخت نشست و سر بریده مصعب را برای او آوردند. شخصی در حضور او گفت: ای امیر! من سرگذشت عجیبی از این قصر به خاطر دارم و وقایع آن را تعریف کرد.
عبدالملک با شنیدن این قضیه بر خود لرزید و دستور داد قصر دارالاماره را خراب کنند.
«قصر دارالاماره» در ذیحجه سال ۶۰ هجری، شهادت دو فرستاده امام حسین« مسلم و هانی» را نیز شاهد بوده است.

ماجرای کشف مزار مختار ثقفی

نحوه پیدا شدن مقبره مختار
پس از شهادت مختار توسط مصعب بن زبیر , «جنازه مختار» در دیوار قصر الاماره نزدیک مسجد مدفون شد , این قبر مخفی ماند تا اینکه «آیت الله العظمی سید مهدی بحر العلوم »در زمان خود به جستجو و آشنایی با آثار و محراب های مسجد پرداخت .

«سیدبحرالعلوم» متوفی:رجب سال ۱۲۱۲(دی۱۱۷۶)،در آن زمان ترجیح داد مسجد کوفه با خاک پاک مدفون شود چون زمین مسجد پائین تر از دیگر سرزمین های منطقه بود و در نتیجه آب های سطحی در آن جریان پیدا می کرد. پیرو دستور آیت الله بحر العلوم زمین مسجد کوفه که عمق آن مساوی مقام پیامبر وخانه حضرت نوح بود با خاک پاک پرشد تا از آلودگی ها در امان نگه داشته شود در جای همان محراب ها بر روی خاک محراب های جدید ساخته شد همانگونه که اکنون هم نمایان است.

قبر مختار کجاست؟ | رازهای اماکن ناشناخته عراق

در زمان بررسی ها و جستجوی آثار مسجد که از طرف سید و جمعی از علما صورت گرفت, سید قبر شریف پنهان شده ای را پیدا کرد و «جایگاه قبرمختار» انتهای راه رو در زیر زمین و به طرف خارج مسجد به سمت قصر الأماره بود و بر آن قبر سنگی یافتند که بر آن اسم و لقب مختار نوشته شده بود .

پس از یافتن قبر, (محسن الحاج عبود شلاش ) ساختن حرم جدید وبزرگی برای مختار را بر عهده گرفت وآن را به رواق حرم حضرت مسلم از سمت جنوب ملحق کرد , و برای قبر پنجره ای آهنین قرار داد ودرب راه رو که در حجره ای در کنج مسجد کوفه قرار داشت را مسدود کرد .

مسجد کوفه + تصاویر

در بیرون از محوطه مسجد کوفه مزار « خدیجه دختر امام علی» و خواهر حضرت عباس (ع) واقع می‌باشد.

چراامام علی رادرکوفه دفن نکردند؟

چراتشیع جنازه شبانه شد ومحرمانه؟

شهیدمطهری :شب بیست و یکم مردم هنوز نمی‌دانند که بر علی چه دارد می‌گذرد. علی بعد از نیمه شب از دنیا رفته است تا علی از دینا می‌رود فورا همان شبانه فرزندان علی (امام حسن،‌حسین، محمدبن حنیفه، ابوالفضل االعباس) و عده‌ای از شیعیان خاص که شاید از ۶، هفت نفر تجاوز نمی‌کردند، محرمانه علی را غسل دادند و کفن کردند و در نقطه‌ای که ظاهرا خود علی قبلا معین فرموده بود که همین مدفن شریف(نجف) آن حضرت است در همان تاریکی شب دفن کردند و احدی نفهمید. بعد محل قبر را هم مخفی کردند و به کسی نگفتند فردا مردم فهمیدند که دیشب علی دفن شده محل دفن علی کجاست؟.

برای رهایی ازتعرض خوارج به مدفن امام علی.

استادمطهری می نویسد:امام حسن (ع) صورت جنازه‌ای را تشکیل دادند و به مدینه فرستادند. که مردم خیال کنند که علی را بردند مدینه دفن کنند. چرا؟ به خاطر همین خوارج برای اینکه اگر اینها می‌دانستند علی (ع) را کجا دفن کرده‌اند. به مدفن علی(ع) جسارت کردند.می‌رفتند نبش قبر می‌کردند و جنازه علی را از قبرش بیرون می‌کشیدند تا خوارج در دنیا بودند و حکومت می‌کردند.

علی ۱۰۰سال مفقودالاثربود

بالصور.. أجواء مرقد الامام علی (ع) قُبیل زیارة الأربعین

غیر از فرزندان علی  کسی نمی‌دانست علی کجا دفن شده است تا اینکه آنها بعد از حدود صد سال منقرض شدند بنی امنیه هم رفتند دوره بنی‌عباس رسید دیگر مزاحم این جریان نمی‌شدند.

امام صادق‌(ع) برای اولین بار محل قبر علی (ع) را آشکار فرمود. همین صفوان معروفی که شما در زیارت عاشورا دعایی می‌خوانید که در سند آن نام او آمده است می‌گوید من خدمت امام صادق در کوفه بودم ایشان ما را آورد سر قبر علی‌(ع) و فرمود قبر علی(ع) اینجاست و دستور داد ظاهرا برای اولین بار سایبانی برای قبر علی تهیه کنیم و از آن وقت قبر علی (ع) آشکار شد.

النجف الاشرف

پس این مشکل بزرگ برای علی (ع) منحصر به زمان حیاتش نبود تا صد سال بعد از وفات علی هم قبر علی از ترس اینها مخفی بود.

السلام علیک یا ابالحسن، السلام علیک یا امیرالمومنین. تو و اولاد تو چقدر مظلوم بودید. من نمی‌دانم آقاامیرالمومنین مظلومتر است یا فرزند بزرگوارش اباعبدالله الحسین؟ همانطوری که پیکر علی از شر دشمن راحتی ندارد بدن فرزند عزیزش حسین هم از شر دشمن آسایش ندارد و شاید به همین جهت است که فرمودند : لا یوم کیومک یا اباعبدالله هیچ روزی مانند روز فرزند من حسین نیست. امام حسین بدن علی (ع) را مخفی کرد چرا؟ برای اینکه به بدن علی جسارت نشود اما وضع کربلا طور دیگری بود. امام زین‌العابدین (ع) قدرت پیدا نکرد که بدن حسین را بعد از شهادت فورا مخفی کند نتیجه‌اش همان شد که نمی‌خواهیم نام ببریم./پایان اظهارات شهیدمطهری.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.