منظوراز حسنات: یکى از مصادیقش ، نمازهاى روزانه است.
امیدبخش ترین آیه قرآن کدام است؟.. زُلَفاً مِّنَ الَّیْلِ کدام نماز است؟
نمازپاک کننده گناه/ان الحسنات یذهبن السیئات
نماز چگونه گناهانرا پاک ومحو میکند؟
وَ أَقِمِ الصلَوةَ طرَفىِ النهَارِ وَ زُلَفاً مِّنَ الَّیْلِ إِنَّ الحْسنَاتِ یُذْهِبنَ السیِّئَاتِ ذَلِک ذِکْرَى لِلذَّکِرِینَ(۱۱۴هود)
اشاره به سه نماز صبح و مغرب و عشا شده و از نماز ظهر و عصر سخن به میان نیامده است."نماز" و -صبر.۱۱۴ - نماز را در دو طرف روز و اوائل شب برپا دار، چرا که حسنات ، سیئات (و آثار آنها را) بر طرف مى سازند، این تذکرى است براى آنها که اهل تذکرند.
۱۱۵ هود- و شکیبائى کن که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهد کرد.
در این آیات ، انگشت روى دو دستور از مهمترین دستورات اسلامى که در واقع روح ایمان و پایه اسلام است گذارده شده:
نخست فرمان به اقامه نماز داده مى گوید: نماز را در دو طرف روز، و در اوائل شب بر پا دار (و اقم الصلوة طرفى النهار و زلفا من اللیل ).
ظاهر تعبیر طرفى النهار (دو طرف روز) این است که نماز صبح و مغرب را بیان مى کند، که در دو طرف روز قرار گرفته و -زلف - که جمع"زلفه " به معنى نزدیکى است به قسمتهاى آغاز شب که نزدیک به روز است گفته مى شود بنا بر این منطبق بر نماز عشا مى گردد.
همین تفسیر در روایات ائمه اهلبیت (علیهمالسلام ) نیز وارد شده که آیه فوق اشاره به سه نماز (صبح و مغرب و عشا) است .
در اینجا این سؤ ال پیش مى آید که چرا از نمازهاى پنجگانه تنها در اینجاصبح است؟
پیچیده بودن پاسخ این سؤ ال سبب شده است که بعضى از مفسران -طرفى النهار- را آنچنان وسیع بگیرند که هم نماز صبح و هم ظهر و عصر و هم مغرب را شامل شود و با تعبیر به «زُلَفاً مِّنَ الَّیْل » که اشاره به نماز عشا است همه نمازهاى پنجگانه را در بر مى گیرد.
ولى انصاف این است که -طرفى النهار-تاب چنین تفسیرى را ندارد مخصوصا با توجه به اینکه مسلمانان صدر اول مقید بودند که نماز ظهر را در اول وقت و نماز عصر را حدود نیمه وقت (میان ظهر و غروب آفتاب ) انجام دهند.
تنها چیزى که مى توان اینجا گفت این است که در آیات قرآن گاهى هر پنج نماز ذکر شده مانند اقم الصلوة لدلوک الشمس الى غسق اللیل و قرآن الفجر (اسراء - ۷۸) و گاهى سه نماز مانند آیه مورد بحث و گاهى تنها یک نماز ذکر شده است ، مانند حافظوا على الصلوات و الصلوة الوسطى و قوموا لله قانتین (بقره - ۲۳۸).
بنابراین لزومى ندارد که در هر مورد هر پنج نماز با یکدیگر ذکر شود بخصوص اینکه گاهى مناسبات ایجاب مى کند که تنها روى نماز ظهر (صلوة وسطى ) به خاطر اهمیتش تکیه شود، و گاهى روى نماز صبح و مغرب و عشا که گاهى بخاطر خستگى و یا خواب ممکن است در معرض فراموشى قرار گیرد.
سپس براى اهمیت نماز روزانه خصوصا و همه عبادات و طاعات و حسنات عموما چنین مى گوید: حسنات ، سیئات را از میان مى برند- ان الحسنات یذهبن السیئات.
و این تذکر و یادآورى است براى آنها که توجه دارند (ذلک ذکرى للذاکرین ).
آیه فوق همانند قسمتى دیگر از آیات قرآن تاثیر اعمال نیک را در از میان بردن آثار سوء اعمال بد بیان مى کند، در سوره نساء آیه 31 مى خوانیم ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم: اگر از گناهان بزرگ دورى کنید گناهان کوچک شما را مى پوشانیم .
و در آیه (۷ عنکبوت ) مى خوانیم و الذین آمنوا و عملوا الصالحات لنکفرن عنهم سیئاتهم : کسانى که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دارند گناهان آنانرا مى پوشانیم.
و به این ترتیب اثر خنثى کننده گناه را در طاعات و اعمال نیک تثبیت مى کند.
از نظر روانى نیز شک نیست که هر گناه و عمل زشتى ، یک نوع تاریکى در روح و روان انسان ایجاد مى کند که اگر ادامه یابد اثرات آنها متراکم شده ، به صورت وحشتناکى انسان را مسخ مى کند.
ولى کار نیک که از انگیزه الهى سر چشمه گرفته به روح آدمى لطافتى مى بخشد که آثار گناه را مى تواند از آن بشوید و آن تیرگیها را به روشنائى مبدل سازد.
اما از آنجا که جمله فوق (إِنَّ الحْسنَاتِ یُذْهِبنَ السیِّئَاتِ) بلا فاصله بعد از دستور نماز ذکر شده یکى از مصداقهاى روشن آن ، نمازهاى روزانه است و اگر مى بینیم در روایات تنها تفسیر به نمازهاى روزانه شده دلیل بر انحصار نیست ، بلکه همانگونه که بارها گفته ایم بیان یک مصداق روشن قطعى است .
اهمیت فوق العاده نماز
در روایات متعددى که ذیل آیات فوق از پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) نقل شده تعبیراتى دیده مى شود که از اهمیت فوق العاده نماز در مکتب اسلام پرده بر مى دارد.
ابو عثمان مى گوید: من با سلمان فارسى زیر درختى نشسته بودم ، او شاخه خشکى را گرفت و تکان داد تا تمام برگهایش فرو رفت ، سپس رو به من کرد و گفت سئوال نکردى چرا این کار را کردم.
گفتم : بگو ببینم منظورت چه بود؟
گفت : این همان کارى بود که پیامبر (ص) انجام داد هنگامى که خدمتش زیر درختى نشسته بودم ، سپس پیامبر این سؤ ال را از من کرد و گفت سلمان نمى پرسى چرا چنین کردم ؟
من عرض کردم بفرمائید چرا؟
فرمود: إِنَّ الْمُسْلِمَ إِذَا تَوَضَّأَ فَأَحْسَنَ الْوُضُوءَ، ثُمَّ صَلَّى الصَّلَوَاتِ الْخَمْسَ، تَحَاتَّتْ خَطَایَاهُ کَمَا یَتَحَاتُّ هَذَا الْوَرَقُ ثُمَّ قَرَء هَذِهِ الْآیَةَ وَأَقِمِ الصَّلاةَ ...: هنگامى که مسلمان وضو بگیرد و خوب وضو بگیرد، سپس نمازهاى پنجگانه را بجا آورد، گناهان او فرو مى ریزد، همانگونه که برگهاى این شاخه فرو ریخت ، سپس همین آیه (اقم الصلوة ...) را تلاوت فرمود.
در حدیث دیگرى از یکى از یاران پیامبر (ص) بنام«أَبُو أُمَامَة البَاهِلی» مى خوانیم که مى گوید: روزى در مسجد خدمت پیامبر (ص) نشسته بودیم که مردى آمد و عرض کرد یا رسول الله من گناهى کرده ام که حد بر آن لازم مى شود، آن حد را بر من اجرا فرما.
فرمود: آیا نماز با ما خواندى ؟
عرض کرد آرى ، اى رسولخدا.
فرمود: خداوند گناه تو - یا حد تو - را بخشید.
و نیز از على (ع) نقل شده که مى فرماید: با رسول خدا در مسجد در انتظار نماز بودیم که مردى برخاست و عرض کرد: اى رسول خدا من گناهى کرده ام پیامبر (ص) روى از او برگرداند، هنگامى که نماز تمام شد همان مرد برخاست و سخن اول را تکرار کرد، پیامبر (ص) فرمود: آیا با ما این نماز را انجام ندادى ؟ و براى آن بخوبى وضو نگرفتى ؟ عرض کرد: آرى ، فرمود این کفاره گناه تو است!.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:خداوندچگونه گناهان رامی بخشد؟
وَالَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِى کَانُوا یَعْمَلُونَ.(آیه ۷ سوره عنکبوت)
و کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند، قطعاً «گناهانشان را مى پوشانیم» و بهتر از آنچه عمل مى کرده اند پاداششان مى دهیم.(اشاره به بخشش گناهان است).
نمازهاى پنجگانه براى امت من همچون یک نهر آب جارى است که بر در خانه یکى از شما باشد، آیا گمان مى کنید اگر کثافتى در تن او باشد و سپس پنج بار در روز در آن نهر غسل کند آیا چیزى از آن بر جسد او خواهد ماند (مسلماًنمی ماند ) بخدا سوگند نمازهاى پنجگانه براى امت من ،همچنین است .
به هر حال جاى تردید نیست که هر گاه نماز با شرائطش انجام شود، انسانرا در عالمى از معنویت و روحانیت فرو مى برد که پیوندهاى ایمانى او را با خدا چنان محکم مى سازد که آلودگیها و آثار گناه را از دل و جان او شستشو مى دهد.
نماز انسانرا در برابر گناه بیمه مى کند، و نیز نماز زنگار گناه را از آئینه دل مى زداید.
نماز جوانه هاى ملکات عالى انسانى را در اعماق جان بشر مى رویاند، نماز اراده را قوى و قلب را پاک و روح را تطهیر مى کند، و به این ترتیب نماز در صورتى که بصورت جسم بیروح نباشد مکتب عالى تربیت است .
امید بخشترین آیه قرآن
در تفسیر آیه مورد بحث حدیث جالبى از على (ع) به این مضمون نقل شده است که روزى رو به سوى مردم کرد و فرمود: به نظر شما «امید بخش ترین آیه قرآن کدام آیه است؟»
بعضى گفتند: آیه: إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِکَ لِمَن یَشَاءُ (خداوند هرگز شرک را نمى بخشد و پائین تر از آن را براى هر کس که بخواهد مى بخشد)۴۸نساء
امام فرمود: اینها هم خوب است ، ولى آنچه من میخواهم نیست.
بعضى گفتند آیه وَمَن یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَّحِیمًا (هر کس عمل زشتى انجام دهد یا بر خویشتن ستم کند و سپس از خدا آمرزش بخواهد خدا را غفور و رحیم خواهد یافت )١١٠نساء
امام فرمود :خوبست ولى آنچه را مى خواهم نیست.
حضرت علی علیه السلام فرمود: این هم خوبست اما آنچه مى خواهم نیست !
وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ
بعضى دیگر گفتند آیه: وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ (پرهیزکاران کسانى هستند که هنگامى که کار زشتى انجام مى دهند یا به خود ستم مى کنند به یاد خدا مى افتند، از گناهان خویش آمرزش مى طلبند و چه کسى است جز خدا که گناهان را بیامرزد)١٣٥آل عمران.
باز امام فرمود خوبست ولى آنچه مى خواهم نیست .
در این هنگام مردم از هر طرف به سوى امام متوجه شدند و همهمه کردند.
امام فرمود: چه خبر است اى مسلمانان!؟.
عرض کردند: به خدا سوگند ما آیه دیگرى در این زمینه سراغ نداریم .
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: از حبیب خودم رسول خدا شنیدم که فرمود: امید بخش ترین آیه قرآن این آیه است :«وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّیْلِ ۚ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ ۚ ذَٰلِکَ ذِکْرَىٰ لِلذَّاکِرِینَ»١١٤سوره هود
تفسیرنمونه(آیت الله مکارم شیرازی وجمعی دیگر) می نویسد: البته همانگونه که در ذیل آیه ۴۸ سوره نساء گفتیم در حدیث دیگرى آمده است که امید بخشترین آیه قرآن :
إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِکَ لِمَن یَشَاءُ مى باشد.
اما با توجه به اینکه هر یک از این آیات به زاویه اى از این بحث نظر دارد و یک بعد از ابعاد آنرا بیان مى کند، تضادى با هم ندارد:
در واقع آیه مورد بحث از کسانى سخن مى گوید که نمازهاى خود را به خوبى انجام مى دهند، نمازى با روح و با حضور قلب که آثار گناهان دیگر را از دل و جانشان مى شوید.
اما آیه دیگر از کسانى سخن مى گوید که داراى چنین نمازى نیستند و تنها از در توبه وارد مى شوند پس این آیه براى این گروه و آن آیه براى آن گروه امید بخش ترین آیه است .
چه امیدى از این بیشتر که انسان بداند هر گاه پاى او بلغزد و یا هوى و هوس بر او چیره شود (بدون اینکه اصرار بر گناه داشته باشد پایش به گناه کشیده شود) هنگامى که وقت نماز فرا رسید، وضو گرفت و در پیشگاه معبود به راز و نیاز برخاست احساس شرمسارى که از لوازم توجه به خدا است نسبت به اعمال گذشته به او دست داد گناه او بخشوده مى شود و ظلمت و تاریکیش از قلب او بر مى خیزد.
به دنبال برنامه انسانساز نماز و بیان تاثیرى که حسنات در زدودن سیئات دارد در آیه بعد فرمان به -صبر- مى دهد، و مى گوید: شکیبا باش که خدا اجر نیکوکاران را ضایع نمى کند (و اصبر فان الله لا یضیع اجر المحسنین ).
گرچه بعضى از مفسران خواسته اند معنى صبر را در اینجا محدود به مورد نماز و یا اذیت و آزارهاى دشمنان در برابر پیامبر (ص) کنند.
ولى روشن است که هیچگونه دلیلى بر محدود ساختن معنى صبر، در آیه مورد بحث نداریم بلکه یک مفهوم کلى و جامع را در بر دارد که هر گونه شکیبائى را در برابر مشکلات ، مخالفتها، آزارها، هیجانها، طغیانها و مصائب گوناگون را شامل مى شود و ایستادگى در برابر تمام این حوادث در مفهوم جامع صبر مندرج است.
«صبر»درقران چیست؟
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: در کافى از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: هر وقت امرى و پیشامدى على (ع) را به وحشت مى انداخت، برمی خاست، و به نماز مى ایستاد، و این آیه رامی خواند «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة» از صبر و نماز کمک بگیرید.
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ. یعنی: اى کسانى که ایمان آورده اید، «از صبر و نماز کمک بگیرید»(درمشکلات) که خداوند با صابران است.(آیه ۱۵۳ بقره)
و یا در آیه ۴۵ بقره می فرماید: وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ. یعنی از صبر و نماز کمک بجوئید و آن بسى سنگین است مگر براى خشوع پیشگان.
و نیز درکافی از آن جناب روایت کرده که امام صادق(ع) فرمود: «صبر همان روزه است»، و فرمود: هر وقت حادثهاى براى کسى پیش آمد، روزه بگیرد، تا خدا آن را بر طرف سازد، چون خداى تعالى فرموده: (وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ)، که منظور از آن روزه است.
امام صادق(ع) : «صبر همان روزه است»
تفسیرنمونه درادامه نوشت:«صبر» یک اصل کلى و اساس اسلامى است که در موردى از قرآن با نماز همراه ذکر شده است شاید به این دلیل که نماز در انسان -حرکت -مى آفریند و دستور صبر، مقاومت ایجاب مى کند، و این دو یعنى "حرکت " و -مقاومت - هنگامى که دست به دست هم دهند عامل اصلى هر گونه پیروزى خواهند شد.
اصولا هیچگونه نیکى بدون ایستادگى و صبر ممکن نیست ، چون بپایان رساندن کارهاى نیک حتما استقامت لازم دارد، و به همین جهت در آیه فوق به دنبال امر به صبر مى فرماید خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمى کند، یعنى نیکوکارى بدون صبر و ایستادگى میسر نیست ./منبع:تفسیرنمونه جلد۹
نویسندگان تفسیرنمونه
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:تفسیرنمونه به ابتکارآیت الله ناصرمکارم شیرازی بوده است واما ۱۰ نویسنده،آیت الله مکارم رایاری کرده اند:حجج اسلام :محسن قرائتی،محمد محمدی اشتهاردی،محمدرضا آشتیانی،اسدالله ایمانی،عبدالرسول حسنی،سید،حسن شجاعی،سید نورالله طباطبائی ،محمدجعفر امامی،محمود عبداللهی وداود الهامی .
«آیت الله محمد محمدی اشتهاردی» متوفی ۲۸ آذر ۱۳۸۵ سن ۶۲ سالگی
المیزان جلد۱۱ درموردآیه۱۱۴هوداینگونه می نویسد:
دو طرف نهار به معنى «صبح و عصر» است ، و کلمه «زُلَف» جمع «زلفى» و بطورى که مى گویند از نظر معنا و ساختمان لفظى شبیه است به«قرب » که جمع «قربى» است ، و این وصفى است که به جاى موصوف خود - نظیر ساعات و امثال آن - نشسته و تقدیرش این است : و ساعاتى از شب که نزدیک به روز باشد.
یعنى نماز را در «صبح و عصر» و در ساعاتى از شب که نزدیکتر به روز باشد برپادار(اقامه کن)، و این ساعات با نماز «صبح و عصر »که در یک طرف روز قرار دارد و نماز مغرب و عشاء که وقتشان ساعتهاى اول شب است تطبیق مى کند، همچنانکه بعضى از مفسرین نیز گفته اند. و یا تنها با نماز صبح و مغرب که هر یک در یک طرف روز قرار دارند و نماز عشاء که وقتش اوایل شب است منطبق مى شود چنانکه دیگران گفته اند و بعضى دیگر حرفهاى دیگرى زده اند.
جمله «إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ » امر «أَقِمِ الصلَوة» را تعلیل نموده ، بیان مى کند که نمازها «حسناتى» است که در دلهاى مؤ منین وارد شده و« آثار معصیت و تیرگیهایى که دلهایشان از ناحیه سیئات کسب کرده از بین مى برد».
علامه طباطبایی درادامه می نویسد:راجع به «حبط» در جلد دوم این کتاب(المیزان) ایراد نمودیم .
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:علامه طباطبایی درجلدسیزدهم تفسیر المیزان، واژه حبط را «عمل بی أجر» معنا کرده اند و در جلددوم به معنای «باطل شدن عمل و از تأثیر افتادن آن» دانسته اند.
وَ اصبرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ۱۱۵ سوره هود
صاحب المیزان درباره آیه ۱۱۵ سوره هود می نویسد::پس از امر به نماز، رسول خدا (ص) را به «صبر»دستور مى دهد ، و در موارد دیگرى مانند: أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ (١٥٣بقره) میان «صبر و نماز» جمع کرده . و سرّ(راز) آن این است که هر کدام از این ۲، در باب خودش مهم ترین ارکان هستند.
علامه طباطبایی :آرى ، در میان عبادات ، «نماز» مهمترین عبادت و در اخلاقیات «صبر» مهمترین خُلق است و
همچنانکه درباره نماز فرموده: «وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ»(٤٥عنکبوت) و درباره صبر فرموده : إِنَّ ذَٰلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُور (٤٣شوری).
و اجتماع این ۲(نماز+صبر)، مهمترین وسیله اى است که با آن مى توان بر مصائب و ناملایمات فایق آمد.
چون «صبر»، نفس را از قلق و اضطراب و فرارى شدن نگه مى دارد، و «نماز» نفس را به سوى پروردگار توجّه مى دهد و در نتیجه ناملایمات را از یاد آدمى مى برد،
علامه طباطبایی می نویسد:بیان مفصل این معنا را در جلد اول این کتاب در تفسیر آیه ۴۵ سوره بقره گذراندیم(تفسیرکردیم) .
و از اینکه «بطور مطلق امر به صبر کرده» به دست مى آید که منظور از آن ، «اعم از صبر بر عبادت و یا صبر بر معصیت و یا صبر در مصیبت است» ، بلکه همه آنها را شامل مى شود و بنابراین ، امر مزبور، «امر به صبر است» در امتثال تمامى اوامر و نواهى که قبلا در سوره آمده ، از قبیل: «فاستقم»، «و لا تطغوا»، «و لا ترکنوا» و«اقم الصلوة »(فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا ۚ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ١١٢هود...فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا ۚ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ١١۳هود)
مؤلف المیزان نوشت:و لیکن از اینکه «صیغه امر »را مفرد آورده و تنها به رسول خدا (ص) متوجّه کرده به دست مى آید که مقصود از آن «صبر»، صبر مخصوصى است که مختص به آن حضرت است ، و گرنه مى فرمود: و اصبروا- مخصوصا با اینکه سیاق امرها و نهى هاى گذشته همه سیاق جمع بود، و این مطلب گفتار آن کسانى را که مى گویند منظور از صبر، صبر رسول خدا (ص) در برابر آزار مشرکین و ظلم ستمگرانشان است تایید مى کند.
و اما اینکه چراخداوند،« امر به نماز» را مفرد آورده مگر نماز هم اختصاص به آن جناب(پیامبر) دارد؟»
علامه محمدحسین طباطبایی :جوابش این است که نماز مخصوص به آن جناب نیست ، ولى مقصود از اقامه در اینجا چیزیست که آن روز مخصوص به آن جناب بوده ، و آن عبارت است از «اقامه نماز به جماعت »که آن روز باید آن حضرت این کار را مى کرد - دقت فرمایید(امامت جماعت راعهده دارمی شد)
منظورازطلوع فجر؟
«أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُودًا »
نماز را وقت زوال آفتاب تا اول تاریکی شب به پا دار (یعنی نماز ظهرین را از اول ظهر و نماز عشائین را از بدو تاریکی شب به پا دار) و نماز صبح را نیز به جای آر که آن نماز به حقیقت مشهود (نظر فرشتگان شب و فرشتگان روز) است.
«أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ »، « إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُودًا »: (نماز را هنگام زوال آفتاب تا اول تاریکی شب بپادار و نمازصبح را نیز بخوان که نماز صبح مشهود ملائکه شب و روز است )، (دلوک ) یعنی زوال و (دلوک شمس )هنگام اول ظهر و زوال آفتاب است (غسق اللیل ) یعنی هنگام پدید آمدن تاریکی شب که مطابق روایت به نیمه شب اطلاق می شود، بنابراین آیه شریفه از اول ظهر تا نصفه شب را شامل می گردد و نمازهای واجب این دوره زمانی شامل نماز ظهر، عصر، مغرب و عشاء است و با کلمه (قرآن الفجر) که ناظر به نماز صبح است ، نمازهای پنج گانه واجب کامل می شود. (قرآن الفجر) یعنی قرآنی که هنگام صبح خوانده شود که دلالت بر نماز صبح می نماید و آنگاه می فرماید نماز صبح مشهود است که مطابق روایات عامه و خاصه یعنی ، نماز صبح را هم ملائکه شب (هنگام مراجعت )و هم ملائکه صبح (در موقع آمدن ) می بینند و پس این آیه ناظر به مشخص کردن حدود اوقات شرعی نمازهای یومیه می باشد./المیزان
طرَفىِ النهَارِ"کدام نماز"ذَٰلِکَ ذِکْرَىٰ لِلذَّاکِرِین
سونامی سیاسی درژاپن/تکنیک «پوکا یوکه»ناکارآمدشد!/«پوکا یوک»(poka-yoke ) مکانیزمی است که برای پیشگیری از فساد.
۴وزیر کابینه(فومیو کیشیدا) بعلت فساداستعفادادند... یاسوتوشی نیشیمورا(وزیر اقتصاد)، ایچیرو میاشیتا(وزیر کشاورزی)،جونجی سوزوکی(وزیرکشور) و(دبیر ارشد کابینه)هیروکازو ماتسونو
چهار وزیر کابینه از جناح آبه از چپ عبارتند از: هیروکازو ماتسونو، دبیر ارشد کابینه. یاسوتوشی نیشیمورا، وزیر اقتصاد؛ ایچیرو میاشیتا، وزیر کشاورزی؛ و جونجی سوزوکی، وزیر امور داخلی.
نخست وزیر ژاپن، دولت خود را اصلاح می کند زیرا یک رسوایی بزرگ فساد در حزب حاکم، چندین وزیر از جمله متحد نزدیک و سخنگوی دولت هیروکازو ماتسونو را مجبور به استعفا کرد.
«هیروکازو ماتسونو»(دبیر ارشد کابینه ژاپن) روز پنجشنبه ۱۴ دسامبر ۲۰۲۳(۲۳ آذر ۱۴۰۲) پس از ورود به دفتر نخست وزیر در توکیو، در بحبوحه رسوایی فسادی که او و سایر قانونگذاران حاکم LDP در آن شرکت داشتند، توسط خبرنگاران محاصره شد.
نخست وزیر ژاپن«فومیو کیشیدا»(وسط) یک کنفرانس خبری در دفتر نخست وزیری در توکیو
به گزارش فیگارو، ماتسونو که عنوان رسمی او دبیر کل کابینه است، روز پنجشنبه پس از استعفای وزیر اقتصاد و صنعت یاسوتوشی نیشیمورا، استعفای خود را اعلام کرد.
رسانههای ژاپنی گفتند جونجی سوزوکی، وزیر امور داخلی و ایچیرو میاشیتا، وزیر کشاورزی نیز از سمت خود کنارهگیری میکنند و پنج معاون وزیر نیز کنارهگیری خواهند کرد. وزرا همگی از جناح موسوم به آبه هستند که به نام نخست وزیر سابق شینزو آبه نامگذاری شده است و بزرگترین و قدرتمندترین جناح در حزب حاکم لیبرال دموکرات (LDP) است.
(ازسمت چپ،ازبالا): هیروکازو ماتسونو، یاسوتوشی نیشیمورا، جونجی سوزوکی، کویچی هاگیودا و ایچیرو میاشیتا.
«کن سایتو»(وزیر سابق دادگستری به عنوان وزیر اقتصاد انتخاب شد).
«تتسوشی ساکاموتو»(وزیر سابق احیای منطقه به عنوان وزیر مزرعه معرفی شد)
سه وزیر ژاپنی به دلیل رسوایی رشوه استعفا کردند
گفته می شود :«تاکاکی ماتسوموتو» پس از از دست دادن نقش در آخرین تغییر کابینه، به عنوان وزیر امور داخلی بازگردانده شد.
تضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:تکنیک «پوکا یوکه ژاپن»همچون «گنبدآهنین اسرائیل» ازکارافتاد!
«پوکا یوکه»(poka-yoke ) مکانیزمی است که برای پیشگیری از خطای انسانی.
۴ وزیر ژاپن روز پنجشنبه(۲۳ آذر ۱۴۰۲) در حالی استعفای خود را ارائه کردند که نخست وزیر (فومیو کیشیدا) از رسوایی بزرگ فساد در حزب حاکم دستخوش تغییر شده است.
وزیرانی که استعفا داده اند:۴ نفر
۱-«هیروکازو ماتسونو»(دبیر ارشد کابینه)
۲-«یاسوتوشی نیشیمورا»(وزیر اقتصادژاپن)
۳- «جونجی سوزوکی»(وزیرکشورژاپن)
۴- «ایچیرو میاشیتا»(وزیر کشاورزی ژاپن)
رسانههای ژاپنی نوشتند» جونجی سوزوکی(وزیر کشورژاپن) و ایچیرو میاشیتا، وزیر کشاورزی نیز از سمت خود کنارهگیری میکنند و پنج معاون وزیر نیز کنارهگیری خواهند کرد. وزرا همگی از جناح موسوم به آبه هستند که به نام نخست وزیر سابق شینزو آبه نامگذاری شده است و بزرگترین و قدرتمندترین جناح در حزب حاکم لیبرال دموکرات (LDP) است.
بحران کابینه پس از ادعای رشوه ۵۰۰ میلیون ین (۳.۵ میلیون دلار) در حزب لیبرال دموکرات که از جناحها از درآمدهای جمع آوری کمکهای مالی که از حسابهای حزبی گم شده است، آغاز کردهاند، که برای دههها تقریباً بدون وقفه بر ژاپن حکومت میکند.
رشوهها به اعضای حزب داده میشود که از سهمیه فروش بلیت خود درمناسبتهای حزبی جمعآوری کمک مالی حزبی فراتر رفتهاند.
یک مقام ارشد قانونگذاری پارلمان ژاپن گفت:، "اگر از فروش [بلیت] اطمینان دارید، اگر بیش از آنچه که موظف هستید بفروشید، همه اینها به درآمد شما تبدیل می شود، بنابراین این کار آسان و عالی است."
«یاسوتوشی نیشیمورا»(وزیر اقتصاد، تجارت و صنعت ژاپن) روز چهارشنبه در جلسه رای گیری درباره طرح عدم اعتماد به کابینه نخست وزیر فومیو کیشیدا در پارلمان .
هیروکازو ماتسونو، دبیر ارشد کابینه، تایید کرد که از سمت خود کناره گیری می کند و یاسوتوشی نیشیمورا، وزیر اقتصاد و صنعت، جونجی سوزوکی وزیر امور داخلی و ایچیرو میاشیتا وزیر کشاورزی نیز استعفای خود را ارائه کرده اند.
ماتسونو در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: «با توجه به اتهامات مختلف در مورد بودجه های سیاسی که اعتماد عمومی به سیاست را متزلزل کرده است، و اتهامات مختلف در مورد بودجه سیاسی خودم، استعفای خود را ارائه کرده ام.
ماتسونو در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: «با توجه به اتهامات مختلف در مورد بودجههای سیاسی که اعتماد عمومی به سیاست را متزلزل کرده است، و اتهامات مختلف در مورد بودجه سیاسی خودم، استعفای خود را ارائه کردهام».
یوشیماسا هایاشی که تا سپتامبر وزیر امور خارجه بود، جایگزین وی می شود.
خبرگزاری ها گزارش دادند که دادستانهای ژاپنی تحقیقات جنایی را در مورد این جناح به اتهام دریافت حدود ۵۰۰ میلیون ین (۳.۵ میلیون دلار) از درآمدهای جمع آوری کمکهای مالی که از حسابهای حزبی گم شده است، آغاز کردهاند.
کیشیدا اواخر روز چهارشنبه اعلام کرد که دولت خود را در حالی که برای کنترل پیامدهای رسوایی در حزبی که ژاپن را تقریباً بدون وقفه از پایان جنگ جهانی دوم هدایت میکند، اصلاح خواهد کرد. او گفت که متأسف است که این رسوایی بی اعتمادی سیاسی را عمیقتر کرده است و اصرار دارد که اقدامات فوری برای مقابله با آن انجام خواهد داد.
بر اساس نظرسنجی اخیر شبکه ملی ان اچ کی ژاپن، کیشیدا از زمان انتشار اخبار جدیدترین رسوایی چند هفته پیش، شاهد کاهش حمایت عمومی به حدود ۲۳ درصد بوده که کمترین میزان از زمان روی کار آمدن او در اکتبر ۲۰۲۱ است. حمایت از LDP نیز کاهش یافته است.
نخستوزیر، که قبلاً دو بار کابینه خود را تغییر داده است، نیازی به برگزاری انتخابات تا اکتبر ۲۰۲۵ ندارد. گروههای اپوزیسیون به رهبری حزب دموکراتیک قانون اساسی ژاپن روز چهارشنبه یک طرح عدم اعتماد ناموفق را علیه کیشیدا رهبری کردند.
طبق گزارش رسانهها، ماتسونو، سخنگوی دولت در طول پنج سال گذشته بیش از ۱۰ میلیون ین (۷۰۶۰۰ دلار) را از پولی که از رویدادهای جمعآوری کمکهای گروهی جمعآوری کرده بود به یک صندوق ذخیره منتقل کرده است، در حالی که بنا به گزارش رسانهها، نیشیمورا ۱ میلیون ین (۷۰۰۰ دلار) را نگه داشته است.
«هیرویوکی میازاوا»(معاون وزیر دفاع) روز چهارشنبه گفت که (جناح آبه) به او گفته است که «اشکال ندارد» اولین رشوههای خود را در سالهای ۲۰۲۰-۲۰۲۲ در صندوقها وارد کند و فرض او بر این بود که این یک رویه است که سالها ادامه داشته و قانونی است.
میازاوا(معاون وزیردفاع) همچنین گفت که در حالی که به او دستور داده شده که سکوت کند، احساس میکند که مجبور است صحبت کند. مبلغی که او پذیرفت تنها ۱.۴ میلیون ین (۹۸۰۰ دلار) گزارش شده است.
جمعآوری درآمد حاصل از رویدادهای حزبی و پرداخت رشوه به قانونگذاران، در صورتی که طبق قانون بودجه سیاسی بهطور مناسب ثبت شود، در ژاپن غیرقانونی نیست. گزارش نکردن چنین پرداختهایی با جریمهای تا پنج سال زندان همراه است، اما پیگرد قانونی دشوار است، زیرا اثبات گزارش نکردن نقل و انتقال، به دستورالعمل خاصی نیاز دارد.
«هیروکازو ماتسونو»(دبیر ارشد کابینه ژاپن)پس از استعفای وزیر اقتصاد و صنعت یاسوتوشی نیشیمورا، استعفای خود را اعلام کرد./۱۴ دسامبر ۲۰۲۳(۲۳ آذر ۱۴۰۲)
رسانههای ژاپنی نوشتند» جونجی سوزوکی(وزیر کشورژاپن) و ایچیرو میاشیتا، وزیر کشاورزی نیز از سمت خود کنارهگیری میکنند و پنج معاون وزیر نیز کنارهگیری خواهند کرد. وزرا همگی از جناح موسوم به آبه هستند که به نام نخست وزیر سابق شینزو آبه نامگذاری شده است و بزرگترین و قدرتمندترین جناح در حزب حاکم لیبرال دموکرات (LDP) است.
«شیزوآبه» دردیداربا رهبرانقلاب اسلامی ایران/۲۳ خرداد ۱۳۹۸
«شینزو آبه» از ۵ مهر ۱۳۹۱ تا ۲۶ شهریور ۱۳۹۹ نخست وزیرژاپن بود.
نخست وزیران ژاپن
«یوشیهیده سوگا» بعد از ظهر چهارشنبه ۱۶ سپتامبر۲۰۲۰(۲۶ شهریور ۱۳۹۹) رسماً ۹۹ مین نخست وزیر ژاپن(جانشین شینزو آبه) شد که در ۸ رئیس کابینه ژاپن بود در ۱۲ مهر ۱۴۰۰ استعفاداد.
«فومیو کیشیدا» وزیر خارجه پیشین ژاپن روزیکشنبه(۱۲ مهر ۱۴۰۰) رسماً به عنوان نخستوزیر جدید ژاپن منصوب شد.
وزیرخارجه ایران با نخست وزیر ژاپن(فومیو کیشیدا) دیدار کرد
ژاپن کجاست؟
مساحت کشور ژاپن ۳۷۷،۸۷۳ کیلومتر مربع(یک چهارم ایران) دارای جمعیتی حدود ۱۳۰ میلیون نفر است که دهمین کشور پرجمعیت جهان است«توکیو »پایتخت ژاپن با بالغ بر ۱۳ میلیون نفر جمعیت از بزرگترین و گرانترین پایتختهای جهان است.
شهرهای مهم ژاپن
شهر هیروشیما ، ناگاساکی ،اوساکا ،ناگویا ، اوکایاما ، نیگاتا ، نارا ، فوکواکا ، ساپورو ..
پاپ:بگذارید همه(اسیران) که چند روز پیش به آتشبس امید داشتند، فورا آزاد شوند تا این رنج بزرگ برای اسرائیلیها و فلسطینیها پایان یابد.
رهبر کاتولیکهای جهان در پایان گفت: «Please “no to weapons, yes to peace»
پاپ:من درخواست خود را برای آتش بس فوری بشردوستانه تجدید می کنم.
«واتیکان نیوز»(۲۲ آذر ۱۴۰۲)نوشت: «پاپ فرانسیس» درخواست خود را برای آتش بس «فوری» در غزه بازگرداند و از هر دو طرف خواست به همه رنج ها پایان دهند.
رهبر کلیسای کاتولیک در پایان جلسه عمومی هفتگی خود درروزچهارشنبه ۱۳ دسامبر ۲۰۲۳(۲۲ آذر ۱۴۰۲) گفت: "من درخواست خود را برای آتش بس فوری بشردوستانه تجدید می کنم."
پاپ گفت: فلسطینی ها در غزه «در آخرین پاهای خود»(on their last legs)ایستاده اند و به شدت به آتش بس نیاز دارند.
وی گفت: «من همچنان با نگرانی و درد فراوان درگیری در اسرائیل و فلسطین را پیگیرهستم.»
«رهبر کاتولیکهای جهان»گفت: «من درخواست خود را برای آتش بس فوری بشردوستانه تجدید می کنم: رنج بسیار زیادی در آنجا وجود دارد»
پاپ افزود: من همه طرفهای درگیر را تشویق میکنم تا مذاکرات را از سر بگیرند و از همه میخواهم که تعهد فوری برای دریافت کمکهای بشردوستانه به مردم غزه داشته باشند.
تبادل اسیران(فلسطینی-اسرائیلی)مثل آتش بس ۷ روزه ادامه داشته باشد
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:پاپ همچنین درخواست خود را برای آزادی فوری همه اسیران ۲ طرف تجدید کرد و گفت: بگذارید همه گروگانهایی(اسیران) که چند روز پیش به آتشبس امید داشتند، فورا آزاد شوند تا این رنج بزرگ برای اسرائیلیها و فلسطینیها پایان یابد.
رهبر کاتولیکهای جهان در پایان گفت: «لطفاً، نه به سلاح، بله به صلح»(“Please “no to weapons, yes to peace”).
تولد:۹۵۳ قمری(اسفند ۹۲۵شمسی دربعلبک لبنان)/وفات: ۱۰۳۰قمری(سال۱۰۰۰ شمسی دراصفهان)
«مدفون درمشهد»داخل حرم امام رضا(بعد از رواق امام خمینی).
زندگینامه شیخ بهایی +کارهای محیرالفول وکارهای مهندسی شیخ بهایی.
۲۱ آبان سال ۹۷۷ ه.ش شاه عباس پس از پیروزی بر ازبکان پایتخت کشور را از قزوین به اصفهان منتقل کرد.
درهمین سالهابودکه «شیخ بهایی» وارددربا شاه عباس شد ومنصب« شیخالاسلامی »پایتخت صفوی را در دربار مقتدرترین شاه صفوی، عباس اول برعهده گرفت.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منصب شیخ الاسلامی ،بالاترین درجه ای بودکه به علمامی دادند،اگرمعادل امروزی را درنظربگیرم،مثل حاکم شرع(قاضی القضات) وشایدبشود گفت«ولی فقیه زمان».
شیخ بهایی مردی بود که از تظاهر و فخر فروشی نفرت داشت و این خود انگیزه ای برای شهرت اخلاص شیخ بود. شیخ بهایی شاگردانی تربیت کرد که به نوبه خود از بزرگترین مفاخر علم و ادب ایران بودند. همچون فیلسوف و حکیم الهی ملاصدرای شیرازی و ملاحسن حنیفی کاشانی، که در فلسفه و حکمت الهی، فقه و اصول، ریاضی و نجوم سرآمد بودند.
حضرت امام خمینى : «یک طایفه از علما، اینها گذشت کردهاند از یک مقاماتى و متصل شدهاند به یک سلاطینى.
با اینکه مىدیدند که مردم مخالفند لکن براى ترویج دیانت و ترویج تشیع اسلامى و ترویج مذهب حق اینها متصل شدهاند به یک سلاطینى، و این سلاطین را وادار کردهاند- خواهى نخواهى- براى ترویج مذهب، مذهب دیانت، مذهب تشیع. اینها آخوند دربارى نبودند. این اشتباهى است که بعض نویسندگان ما مىکنند. سلاطینْ اطرافیانِ آقایان بودند. الآن هم حجره شاه سلطان حسین در چهارباغ اصفهان، در مدرسه چهارباغ اصفهان، الآن هم حجرهاش هست.
اینها او را کشاندنش تو [ى] حجره نه اینکه او اینها را کشیده است دنبال خودش. اینها اغراض سیاسى داشتند، اغراض دینى داشتند.
نباید یک کسى تا به گوشش خورد که مثلًا مجلسى،محقق ثانى،شیخ بهائى-، با اینها روابط داشتند و مىرفتند سراغ اینها همراهى شان مىکردند، خیال کنند که اینها مانده بودند براى جاه و- عرض مىکنم- عزت، و احتیاج داشتند به اینکه شاه سلطان حسین و شاه عباس به آنها عنایتى بکنند! این حرفها نبوده در کار. آنها گذشت کردند؛ یک گذشت، یک مجاهده نفسانى کردهاند براى اینکه این مذهب را به وسیله آنها، به دست آنها [ترویج کنند].»/پایان سخن امام خمیتی
شیخ بهایى با اینکه در دربار بود، زاهدانه مىزیست. خانهاش پناهگاه فقیران و نیازمندان بود. او از قدرتى که در دربار داشت براى گشایش کار مردم استفاده مىکرد. سیاست او هدایت کارگزاران حکومت صفوى بود و در این راه تا اندازهاى موفق شد.
شیخ بهایی وپیرمردمردپینه دوز
شیخ بهایى روزى از بازار اصفهان می گذشت، در یک گوشه دور افتاده بازار توى یک مغازه کوچک و رنگ و روز رفته که نور باریکى از سقف آن به داخل دکان مىتابید و در و دیوارش را روشن مىساخت، ناگهان چشمش به پیرمردى افتاد که بیش از ۹۰ سال از عمرش مىگذشت و در آن حال مشته سنگینى به دست داشت و مشغول کوبیدن به تخت گیوه بود.
پیرمردپینه دوزبیسوادی که ازاولیاءالله بود/عالم ترازشیخ بهایی
شیخ بهایى با دیدن پیرمرد دلش به حال او سوخت و به داخل مغازه رفت و از پیرمرد پرسید:
تو چرا در جوانى اندوخته و پس اندازى براى خود گرد نیاوردى تا در این سن پیرى مجبور به کار کردن نباشى؟
پیرمرد سرش را از روى گیوه برداشت و نگاه نافذش را بر روى شیخ بهایى انداخت ولى چیزى نگفت. شیخ دست پیش برد و مشته را از دست پیرمرد گرفت و با علمى که داشت آن را تبدیل به طلا کرد و بعد زیر نورى که از سقف به روى پیشخوان مىتابید جلو پینه دوز گذاشت. مشته فولادى سنگین وزن که در آن لحظه تبدیل به طلا شده بود در زیر نور خورشید تلولوخاصى پیدا کرد و ناگهان دکان پینه دور زا به رنگ طلایى در آورد شیخ بهایى بعد از این کار به سرعت عازم خروج از مغازه شد و در همان حال خطاب به پیرمرد گفت:
پینه دوز، من مشته تو را تبدیل به طلا کردم آن را بازار طلافروشها ببر و بفروش و بقیه عمر را به راحتى بسر ببر.
شیخ بهایى هنوز قدم از دکان بیرون نگذارده بود که ناگهان صدایى او را برجاى نگاه داشت. این صداى پیرمرد بود که مىگفت:
اى شیخ بهایى اگر تو مشته مرا با گرفتن در دست تبدیل به طلا کردى من آن را با نظر به صورت اولش در آوردم!
شیخ بهایى به سرعت برگشت و به مشته نگریست و دید مشته دوباره تبدیل به فولاد شده است دانست که آن پیرمرد به ظاهر تنگدست و بى سواد از اولیالله و مردان خدا بوده و علم و دانشش به مراتب از او بیشتر است و نیازى به مال دنیا ندارد. روى این اصل با خجالت و شرمندگى پیش رفت و دست پینه دوز را بوسید و عذر بسیار خواست و بدون درنگ از مغازه خارج شد.
از آن به بعد هر گاه از جلو دکان پیرمرد رد مىشد، سرى به علامت احترام خم کرده و با شرمندگى می گذشت!
شاه نعمت الله ولى چه خوب گفته است:
ما خاک راه را به نظر کیمیا کنیم/صد درد دل به گوشه چشمى دوا کنیم است:
آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند/آیا بود که گوشه چشمى به ما کنند
از طلا گشتن پشیمان گشته ایم/مرحمت فرموده ما را مس کنید /شاید اشاره به داستان بالا داشته باشد.
کارهای عجیب وغریب شیخ بهایی/زنده کردن طیورمرده
روزى شیخ بهایى به طور ناشناس از بازار اصفهان مىگذشت در بین راه به دکان بریانى"کبابی" که تعدادى مرغ سرخ کرده با قلاب به در و دیوار دکان خود آویخته بود رسید شیخ نگاهى به مرغها انداخت و سپس به استاد بریانى"کبابی" فرمود:
یکى از این مرغها را نیاز این درویش کن!یکی ازاین مرغهای سرغ شده رابمن بده
استاد بریانى گفت:پول دارى بدهم؟
شیخ گفت:پولى در کار نیست. یول ندارم
استاد بریانى گفت:پس برو گمشو تو را با مرغ چه کار! آدمى که پول ندارد مرغ پخته مىخواهد چه کار؟
شیخ فرمود:اگر به امتناع خود باقى بمانى. تمام این مرغهاى کشته و بریان شده را به "گفتن"کیشى( زنده کرده و پرواز مىدهم)
بریانى فروش از شنیدن این حرف که نشانه دیوانگى گوینده آن بود، متعجبانه نگاهى به سر و روى شیخ کرده و گفت:
برو بابا پى کارت و گرنه تو را با چوب خواهم راند!
شیخ که البته مقصودش امتحان بریانى و دادن یک درس اخلاقى به او بودگفت:
من درویش ناتوان و گرسنه ام و مدتى است که غذایى به دهانم نرسیده و بیا و مردانگى کن و امروز ما را با یکى ازاین مرغهاى چاق و چله مهمان بفرما.
بریانى با عصبانیت روى به شاگردش کرد و گفت:استغفرالله. ببین امروز گرفتار عجب ابلیسى شدیم ها؟!و بعد به جانب شیخ بهایى برگشته و برفریاد گفت:دبرو مرد حسابى!
شیخ حالا که اینطور شد، پس تماشا کن.کیش!ناگهان مرغهاى بریان و پخته زنده گشته و پرواز کرده و از آنجا قرار نمودند.
بریان فروش اصفهانى و شاگردش و نیز مشترىها و مردم بسیارى که در مقابل دکان ایستاده و ناظر جریان بودند از دیدن آن منظره حیرت انگیز به شگفتى فرو رفته و به خیال اینکه شیخ مرد مستجاب الدعوه و صاحب کرامات است به او نزدیک شده و عموماً روى خاک افتادند و در برابر شیخ سجده نمودند.
شیخ از ملاحظه گمراهى مردم به فکر چاره افتاد و بلافاصله شلوار خود را بالا کشید و ردودروى مردم بناى ادرار کردن را گذاشت!
مردم از این رفتار زشت شیخ سر از سجده برداشته و هر یک به طرفى گریختند در این موقع شیخ به یکى از آنها گفت:
عجب مریدانى هستند به کیشى آمدند و به فیشى رفتند!
از همان روز جمله به کیشى آمدند و با فیشى رفتند در اصفهان ضرب المثل شد و سپس به سایر نقاط ایران سرایت کرد.
توضیح:اگرشیخ بهایی چنین نمیکردعده ای اورا پیامبر یا اما میدانستند! به مطلب زیر توجه کنید:
خداوند رحمت کند آیت الله کشمیری را،ایشان یکی از بزرگواران و یکی از اوتاد بودند که افسوس ما او را نشناختیم و ادراک نکردیم،چه اینکه الان هم او را ادراک نمی کنیم.
شوق دیدن از امام زمان" جعلی "
یکی از شاگردان آیت الله سید عبدالکریم کشمیری نقل می کند:
روزی استاد بعد از نماز صبح به حرم امیرالمومنین علیه السلام مشرف شدند و دیدند کسی استخاره می گیرد و عده ای از مردم هم دورش جمع هستند. فرمودند: کنجکاو شدم و جلو رفتم، دیدم شخصی استخاره می گیرد اما قسمتی از دعای استخاره را جا می اندازد. به او گفتم این قسمت دعا را هم باید بخوانید که نخوانده اید!
بعدا شخصی گفت: فلان شخص در حرم استخاره می گرفت، امام زمان آمد و دعای استخاره را فرمود و رفت! من به گوینده گفتم: امام زمانش من بودم! من به او گفتم.
،در فیلمی که از ایشان دارم ،لبخند ملیحی می زنند و می فرمایند،در صحن امیر الومنین علیه السلام دیدم که کسی نشسته و آقا امام زمان را صدا می زند و حاجتی دارد،من هم رفتم و زیر گوشش گفتم«با امام زمان چه کار داری؟حاجتت این است و اینطور برآورده می شود»آن شخص که مرا ندیده بود بعد از شنیدن این صدا،داد و بیداد کرد و معرکه گرفت،همه مردم را جمع کرد و گفت:امام زمان علیه السلام آمده و من آقا را دیدم.
آیت الله کشمیری،بعد از بیان این مطلب لبخند ملیحی زد و فرمود:«آقا!امام زمانش من بودم»
مقام معظم رهبری درباره آیت الله کشمیری
سیدعلی اکبرصداقت(شاگروفادار آیت الله کشمیری)نقل می کند:وقتی عارف بالله آبت الله کشمیری درسال 1378 سکته مغزی کردند ، دکترها گفتند :متاسفانه از نظر پزشکی ایشان فوت کرده اند و فقط از نظر ظاهری نفس میکشند. مرحوم شیخ هادی مروی میگوید : خدمت مقام معظم رهبری وضعیت ایشان را عرض کردند: ایشان خیلی ناراحت شدند ، چون خودشان مترصد بودند ،که آیت الله کشمیری را ببینند ، ولی واقع نشده بود. ایشان فرمودند : ما دعا می کنیم ، شما هم دعا کنید . آقای کشمیری حیف است از دستمان برود . اگر ایشان فوت کردند ، من میگویم بالا سر حضرت معصومه قبری آماده کنند.
حضور و مراقبت اثر حضرت استاد صمدی آملی
پیشنهاد شاه برای قاضی القضاتی/تدبیرشیخ برای اثبات جهالت مردم
روزى شاه عباس به شیخ بهایى گفت:دلم مىخواهد ترا قاضى القضات کشور نمایم تا همانطور که معارف را منظم کردى دادگسترى را هم سر و صورتى بدهم بلکه احقاق حق مردم بشود.
شیخ بهایى گفت:قربان من یک هفته مهلت مىخواهم تا پس از گذشت آن و اتفاقاتى که پیش آمد خواهد کرد چنانچه بار هم اراده ملوکانه بر این نظر باقى باشد دست به کار شوم و الا به همان کار فرهنگ بپردازم.
شاه عباس قبول کرد و فردا شیخ سوار بر الاغش شده و به محل مصلاى خارج از شهر رفت و افسار الاغش را به تنه درختى بست و وضو ساخت و عصاى خود را کنارى گذاشت و براى نماز ایستاد، در این حال رهگذرى که از آنجا مىگذشت، شیخ را شناخت، پیش آمد سلامى کرد شیخ قبل از عقد نماز جواب سلام را داد و گفت:
اى بنده خدا من مىدانم که ساعت مرگ من فرار رسیده و در حال نماز زمین مرا بلع مىکند تو اینجا بنشین و پس از مرگ من الاغ و عصاى مرا بردار و برو به شهر به منزل من خبر بده و بگو شیخ به زمین فرو رفت. لیکن چون قدرت و جرات دیدن عزرائیل را ندارى چشمانت را بر هم بگذار و پس از خواندن هفتاد مرتبه قل هو الله احد مجددا چشم هایت را باز کن و آن وقت الاغ و عصاى مرا بردار و برو.
مردک با شنیدن این حرف از شیخ بهایى با ترس و لرز به روى زمین نشست و چشمان خود را بر هم نهاد و شیخ هم عمامه خود را در محل نماز به جاى گذاشته، فوراً به پشت دیوارى رفت و از آنجا به کوچهاى گریخت و مخفیانه خود را به خانه خویش رسانیده و به افراد خانواده خود گفت:
امروز هر کس سراغ مرا گرفت بگوئید به مصلا رفته و برنگشته فردا صبح زود هم من مخفیانه مىروم پیش شاه و قصدى دارم که بعداً معلوم مىشود.
شیخ بهایى فردا صبح قبل از طلوع آفتاب به دربار رفت و چون از مقربین بود هنگام بیدار شدن شاه اجازه تشرف حضور خواست و چون شرفیابى حاصل کرد عرض کرد:
قبله گاه ها مىخواهم کوتاهى عقل بعضى از مردم و شهادت آنها را به راى العین از مد نظر شاهانه بگذرانم و ببینید مردم چگونه عقل خود را از دست مىدهند و مطلب را به خودشان اشتباه مىنمایند.
شاه عباس با تعجب پرسید:ماجرا چیست ؟
شیخ بهایى گفت:من دیروز به رهگذرى گفتم که چشمت را هم بگذار که زمین مرا خواهد بلعید و چون چشم بر هم نهاد من خود رامخفى ساخته و به خانه رفتم و از آن ساعت تا به حال غیر از محارم خودم کسى مرا ندیده و فقط عمامه خود را با عصا و الاغ در محل مصلى گذاشتم ولى از دیروز بعدازظهر تا به حال در شهر شایع شده که من به زمین فرو رفتم و این قدر این حرف به تواتر رسیده که همه کس مىگوید من خودم دیدم که شیخ بهایى به زمین فرو رفت. حالا اجازه فرمایید شهور حاضر شوند!
به دستور شاه مردم در میدان شاه و مسجد شاه و عمارتهاى عالى قاپو و طالار طویله و عمارت مطبخ و عمارت گنبد و غیر اجتماع نمودند، جمعیت به قدرى بود که راه عبور بر هر کس بسته شد، لذا از طرف رئیس تشریفات امر شد که از هر محلى یک نفر شخص متدین و صحیح العمل و فاضل و مسن و عادل براى شهادت تعیین کننده تا به نمایندگى مردم آن محل به حضور شاه بیاید و درباره فقدان شیخ بهایى شهادت بدهند.
بدین ترتیب 17 نفر شخص معتمد واجد شرایط از 17 محله آن زمان اصفهان تعیین شدند و چون به حضور رسیدند، هر کدام به ترتیب گفتند: به چشم خود دیدم که چگونه زمین شیخ را بلعید!
دیگرى گفت:خیلى وحشتناک بود ناگهان زمین دهان باز کرد و شیخ را مثل یک لقمه غذا در خود فرو برد.
سومى گفت:به تاج شاه قسم که دیدم چگونه شیخ التماس مىکرد و به درگاه خدا تضرع مىنمود.
چهار مىگفت:خدا را شاهد مىگیرم که دیدم شیخ تا کمر در خاک فرو رفته بود و چشمانش از شدت فشارى که بر سینهاش وارد مىآمد از کاسه سر بیرون زده بود!
به همین ترتیب هر یک از آن هفده نفر شهادت دادند. شاه با حیرت و تعجب به سخنان آنها گوش مىکرد. عاقبت شاه آنها را مرخص کرد و خطاب به آنها گفت:
بروید و اصولاً مجلس عزا و ترجیم هم لازم نیست زیرا معلوم مىشود شیخ بهایى گناهکار بوده است!
وقتى مردم و شاهدان عینى رفتند، شیخ مجدداً به حضور شاه رسید و گفت:قبله عالم. عقل و شعور مردم را دیدید؟
شاه گفت:آرى، ولى مقصودت از این بازى چه بود؟
شیخ عرض کرد:قربان به من فرمودید، قاضى القضات شوم.
شاه گفت:بله ولى چطور؟
شیخ گفت:من چگونه مىتوانم قاضى القضات شوم با علم به اینکه مردم هر شهادتى بدهند معلوم نیست که درست باشد، آن وقت مظلمه گناهکاران یا بى گناهان را به گردن بگیرم. اما اگر امر مىفرمایید ناگریز به اطاعتم و آنگاه موضوع المامور و المعذور به میان مىآید و بر من حرفى نیست!
شاه عباس گفت:چون مقام علمى تو را به دیده احترام نگاه کرده و مىکنم لازم نیست به قضاوت بپردازى، همان بهتر که به کار فرهنگ مشغول باشى.
از آن پس شیخ بهایى براى ترویج علوم و معارف زحمت بسیار کشید و مقام شامخ علما را به حدى به درجه تعالى رسانید که همه کس آنان را مورد تکریم و تعظیم قرار مىداد.
***
تیزهوشی ۲عالم /میرداماد وشیخ بهایی
میرداماد سوار بر اسب در جاده جلو می رفت . شاه عباس و همراهانش کمی جلوتر بودند . شیخ بهائی سوار بر اسب چابکی جلوتر از همه پیش می رفت.اسب شیخ جست و خیز می کرد و سوارش محکم به زین چسبیده بود تا زمین نخورد. میر داماد سرعت اسبش را زیادتر کرد اما اسب نمی توانست اندام سنگین او را جلو ببرد.
شاه عباس می دانست میان دانشمندان هم مثل سیاستمداران ، حسادت وجود دارد.
شاه به میرداماد نزدیک شد و با لبخند به شیخ اشاره کرد و گفت:"جناب میر، می بینید که این شیخ پایبند ادب نیست و بی توجه به حضور اینهمه آدم های بزرگوار از جمله جنابعالی جلوتر از همه می رود." میرداماد مقصود موذیانه شاه را فهمید و پاسخ داد:"اینطور نیست، شیخ انسان دانشمند و بزرگی است و اسب او از اینکه چنین شخصی بر پشتش سوار شده از خوشحالی جست و خیز می کند و شیخ را جلوتر از همه می برد."
شاه اسبش را تاخت و به شیخ بهائی رسید . شیخ گفت : ” این اسب خیلی سرکش است و تا به مقصد برسیم مرا بیچاره می کند."
شاه موذیانه گفت:" علتش این است که شما لاغر هستید و به اندازه کافی بر پشت اسب فشار نمی آید، درست بر عکس میرداماد که با جثه سنگینش، اسب را خسته می کند. شاه ادامه داد:"تا جائی که من دیده ام، متفکران در غذا خوردن قناعت می کنند و به همین علت لاغر هستند ، مثل جنابعالی ، ولی میرداماد ، آن قدر در خوردن حریص است که چنین جثه ای دارد."
شیخ بهایی گفت:"این طور نیست، میر فقط در اندوختن دانش حرص می زند و بزرگی جثه او مادرزادی است و ربطی به پرخوری ندارد . و اسب او به علت حمل وجودی گرانقدر که کوهها هم تحمل سنگینی دانش او را ندارند خسته شده است."
شاه عباس که متوجه اعتماد متقابل دو دانشمند شد به فکر فرو رفت .
زندگینامه شیخ بهایی
شیخ بهاء الدین ، محمدبن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی دانشمند بنام دوره صفویه است.
در سال ۹۵۳ ه.ق ۱۵۴۶ میلادی در بعلبک متولد شد. او در جبل عامل در ناحیه شام و سوریه در روستایی به نام "جبع" یا "جباع" می زیسته.
بهاءالدین در کودکی به همراه پدرش به ایران آمد و پس از اتمام تحصیلات، شیخ الاسلام اصفهان شد. چون در سال ۹۹۱ هجری قمری به قصد حج راه افتاد، به بسیاری از سرزمینهای اسلامی از جمله عراق، شام و مصر رفت و پس از ۴ سال در حالی که حالت درویشی یافته بود، به ایران بازگشت.
وی در علوم فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت، مجموعه تألیفاتی که از او بر جای مانده در حدود ۸۸ کتاب و رساله است. وی در سال ۱۰۳۱ ه.ق در اصفهان درگذشت و بنابر وصیت خودش جنازه او را به مشهد بردند و در جوار مرقد مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام جنب موزه آستان قدس دفن کردند.
اصل وی از جبل عامل شام بود. بهاء الدین محمد ده ساله بود که پدرش عزالدین حسین عاملی از بزرگان علمای شام بسوی ایران رهسپار گردید و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان شیعه یافتند، در آن سکنی گزیدند و بهاءالدین به شاگردی پدر و دیگر دانشمندان آن عصر مشغول گردید.
مرگ این عارف بزرگ و دانشمند را به سال ۱۰۳۰ و یا ۱۰۳۱ هجری در پایان هشتاد و هفتمین سال حیاتش ذکر کرده اند.وی در شهر اصفهان روی در نقاب خاک کشید و مریدان پیکر او را با شکوهی که شایسته شان او بود ، به مشهد بردند و در جوار حرم هشتمین امام شیعیان به خاک سپردند.
شیخ بهایی مردی بود که از تظاهر و فخر فروشی نفرت داشت و این خود انگیزه ای برای اشتهار خالص شیخ بود.شیخ بهایی به تایید و تصدیق اکثر محققین و مستشرقین ، نادر روزگار و یکی از مردان یگانه دانش و ادب ایران بود که پرورش یافته فرهنگ آن عصر این مرز و بوم و از بهترین نمایندگان معارف ایران در قرن دهم و یازدهم هجری قمری بوده است.
شیخ بهایی شاگردانی تربیت نموده که به نوبه خود از بزرگترین مفاخر علم و ادب ایران بوده اند، مانند فیلسوف و حکیم الهی ملاصدرای شیرازی و ملاحسن حنیفی کاشانی وعده یی دیگر که در فلسفه و حکمت الهی و فقه و اصول و ریاضی و نجوم سرآمد بوده و ستارگان درخشانی در آسمان علم و ادب ایران گردیدند که نه تنها ایران ،بلکه عالم اسلام به وجود آنان افتخار می کند. از کتب و آثار بزرگ علمی و ادبی شیخ بهایی علاوه بر غزلیات و رباعیات دارای دو مثنوی بوده که یکی به نام مثنوی "نان و حلوا" و دیگری "شیر و شکر" می باشد و آثار علمی او عبارتند از "جامع عباسی، کشکول، بحرالحساب و مفتاح الفلاح والاربعین و شرع القلاف، اسرارالبلاغه والوجیزه". سایر تالیفات شیخ بهایی که بالغ بر هشتاد و هشت کتاب و رساله می شود همواره کتب مورد نیاز طالبان علم و ادب بوده است.
شخصیت ادبی شیخ بهایی
ـ بهائی آثار برجسته ای به نثر و نظم پدید آورده است. وی با زبان ترکی نیز آشنایی داشته است. عرفات العاشقین (تألیف ۱۰۲۲ـ ۱۰۲۴)، اولین تذکره ای است که در زمان حیات بهائی از او نام برده است.
بهترین منبع برای گردآوری اشعار بهائی، کشکول است تا جائی که به عقیده برخی محققان، انتساب اشعاری که در کشکول نیامده است به بهائی ثابت نیست. از اشعار و آثار فارسی بهائی دو تألیف معروف تدوین شده است؛ یکی به کوشش سعید نفیسی با مقدّمه ای ممتّع در شرح احوال بهائی، دیگری توسط غلامحسین جواهری وجدی که مثنوی منحول « رموز اسم اعظم » (ص ۹۴ ـ ۹۹) را هم نقل کرده است. با این همه هر دو تألیف حاوی تمام اشعار و آثار فارسی شیخ نیست.
اشعار فارسی بهائی عمدتاً شامل مثنویات، غزلیات و رباعیات است. وی در غزل به شیوه فخرالدین عراقی و حافظ، در رباعی با نظر به ابو سعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری و در مثنوی به شیوه مولوی شعر سروده است. ویژگی مشترک اشعار بهائی میل شدید به زهد و تصوّف و عرفان است. ازمثنوّیات معروف شیخ می توان از اینها نام برد: «نان و حلوا یا سوانح سفر الحجاز»، این مثنوی ملمّع چنانکه از نام آن پیداست در سفر حج و بر وزن مثنوی مولوی سروده شده است و بهائی در آن ابیاتی از مثنوی را نیز تضمین کرده است. او این مثنوی را به طور پراکنده در کشکول نقل کرده و گردآورندگان دیوان فارسی وی ظاهراً به علت عدم مراجعه دقیق به کشکول متن ناقصی از این مثنوی را ارائه کرده اند.
«نان و پنیر»، این اثر نیز بر وزن و سبک مثنوی مولوی است؛ «طوطی نامه» نفیسی این مثنوی را که از نظر محتوا و زبان نزدیکترین مثنوی بهائی به مثنوی مولوی است، بهترین اثر ادبی شیخ دانسته و با آنکه آن را در اختیار داشته جز اندکی در دیوان بهائی نیاورده و نام آن را نیز خود براساس محتوایش انتخاب کرده است.
«شیر و شکر»، اولین منظومة فارسی در بحر خَبَب یا مُتدارک است. در زبان عربی این بحر شعری پیش از بهائی نیز مورد استفاده بوده است. « شیر و شکر » سراسر جذبه و اشتیاق است و علی رغم اختصار آن (۱۶۱ بیت در کلیات، چاپ نفیسی، ص ۱۷۹ ـ ۱۸۸؛ ۱۴۱ بیت در کشکول، ج ۱، ص ۲۴۷ ـ ۲۵۴) مشحون از معارف و مواعظ حکمی است، لحن حماسی دارد و منظومه ای بدین سبک و سیاق در ادب فارسی سروده نشده است؛ مثنویهایی مانند «نان و خرما»، «شیخ ابوالپشم» و «رموز اسم اعظم» را نیز منسوب بدو دانسته اند که مثنوی اخیر به گزارش میر جهانی طباطبائی (ص ۱۰۰) از آنِ سید محمود دهدار است. شیوه مثنوی سرایی بهائی مورد استقبال دیگر شعرا، که بیشتر از عالمان امامیه اند واقع شده است. تنها نثر فارسی بهائی که در دیوان های چاپی آمده است، « رساله پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش » است.
بهائی در عربی نیز شاعری چیره دست و زبان دانی صاحب نظر است و آثار نحوی و بدیع او در ادبیات عرب جایگاه ویژه ای دارد. مهمترین و دقیقترین اثر او در نحو، « الفوائد الصمدیه » معروف به صمدیه است که به نام برادرش عبدالصمد نگاشته است و جزو کتب درسی در مرحله متوسط علم نحو در حوزه های علمیه است. اشعار عربی بهائی نیز شایان توجه بسیار است. معروفترین و مهمترین قصیده او موسوم به « وسیله الفوزوالامان فی مدح صاحب الزّمان علیه السلام » در ۶۳ بیت است که هر گونه شبهه ای را در اثناعشری بودن وی مردود می سازد. بهائی در ارجوزه سرایی نیز مهارت داشت و دو ارجوزه شیوا یکی در وصف شهر هرات به نام « هراتیه یا الزّهره » (کشکول، ج۱،ص ۱۸۹ ـ ۱۹۴) و دیگر ارجوزه ای عرفانی موسوم به « ریاض الارواح » (کشکول، ج۱، ص۲۲۵ ـ ۲۲۷) از وی باقی مانده است.
دوبیتیهای عربی شیخ نیز از شهرت و لطافت بسیاری برخوردار بوده که بیشتر آنها در اظهار شوق نسبت به زیارت روضة مقدّسه معصومین علیه السلام است.
شیخ محمدرضا فرزند شیخ حرّعاملی (متوفی ۱۱۱۰) مجموعه لطیفی از اشعار عربی و فارسی شیخ بهائی را در دیوانی فراهم آورده است. اشعار عربی وی اخیراً با تدوین دیگری نیز به چاپ رسیده است. بخش مهمی از اشعار عربی بهائی، لُغَز و معمّاست.
از بررسی شیوه نگارش بهائی در اکثر آثارش، این نکته هویداست که وی مهارت فراوانی در ایجاز و بیان معمّا آمیز مطالب داشته است. وی حتی در آثار فقهی اش این هنر را به کار برده که نمونه بارز آن «رسائل پنجگانه الاثناعشرّیه »، است. این سبک نویسندگی در « خلاصه الحساب، فوائد الصمّدیه، تهذیب البیان و الوجیزه فی الدرایه » آشکاراتر است. بهائی تبحّر بسیاری در صنعت لغز و تعمیه داشته و رسائل کوتاه و لغزهای متعدّد و معروفی به عربی از وی بر جا مانده است. مانند:
« لغزالزبده » ( لغزی است که کلمه زبده از آن به دست می آید )، « لغزالنحو »، « لغزالکشّاف » ، « لغزالصمدیه »، « لغزالکافیه » و « فائده ». نامدارترین اثر بهائی الکشکول، معروف به « کشکول شیخ بهائی» است که مجموعه گرانسنگی از علوم و معارف مختلف و آینه معلومات و مشرب بهائی محسوب می شود.
بهائی در شمار مؤلفان پر اثر در علوم مختلف است و آثار او که تماماً موجز و بدون حشو و زواید است، مورد توجه دانشمندان پس از او قرار گرفته و بر شماری از آنها شروح و حواشی متعدّدی نگاشته شده است. خود بهائی نیز بر بعضی تصانیف خود حاشیه ای مفصّل تر از اصل نوشته است.
از برجسته ترین آثار چاپ شده بهائی می توان از اینها نام برد: « مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین» ( تألیف ۱۰۱۵)، که ارائه فقه استدلالی شیعه بر مبنای قرآن (آیات الاحکام) و حدیث است. این اثر دارای مقدمه بسیار مهمی در تقسیم احادیث و معانی برخی اصطلاحات حدیثی نزد قدما و توجیه تعلیل این تقسیم بندی است. از اثر مذکور تنها باب طهارت نگاشته شده و بهائی در آن از حدود چهارصد حدیث صحیح و حسن بهره برده است؛ «جامع عباسی»، از نخستین و معروفترین رساله های علمیه به زبان فارسی؛ « حبل المتین فی اِحکام احکام الدّین » (تألیف ۱۰۰۷)، در فقه که تا پایان صلوه نوشته است و در آن به شرح و تفسیر بیش از یکهزار حدیث فقهی پرداخته شده است؛ « الاثنا عشریه » در پنج باب طهارت، صلات، زکات، خمس، صوم و حج است. بهائی دراین اثر بدیع، مسائل فقهی هر باب را به قسمی ابتکاری بر عدد دوازده تطبیق کرده است، خود وی نیز بر آن شرح نگاشته است.
« زبده الاصول » این کتاب تا مدتها کتاب درسی حوزه های علمی شیعه بود و دارای بیش از چهل شرح و حاشیه و نظم است. « الاربعون حدیثاً » (تألیف ۹۹۵) معروف به اربعین بهائی ؛ « مفتاح الفلاح » (تألیف ۱۰۱۵) در اعمال و اذکار شبانه روز به همراه تفسیر سورة حمد. این اثر کم نظیر که گفته می شود مورد توجه و تأیید امامان معصوم علیه السّلام قرار گرفته است.
« حدائق الصالحین » (ناتمام)، شرحی است بر صحیفة سجادیه که هر یک از ادعیة آن با نام مناسبی شرح شده است. از این اثر تنها الحدیقه الهلالیه در شرح دعای رؤیت هلال (دعای چهل و سوم صحیفة سجادیه) در دست است.
« حدیقة هلالیه » شامل تحقیقات و فوائد نجومی ارزنده است که سایر شارحان صحیفه از جمله سید علیخان مدنی در شرح خود موسوم ریاض السالکین از آن بسیار استفاده کرده اند. همچنین فوائد و نکات ادبی، عرفانی، فقهی و حدیثی بسیار در این اثر موجز به چشم می خورد.
خدمات شیخ بهائی
در عرف مردم ایران، شیخ بهائی به مهارت در ریاضی و معماری و مهندسی معروف بوده و هنوز هم به همین صفت معروف است، چنانکه معماری مسجد امام اصفهان و مهندسی حصار نجف را به او نسبت می دهند. و نیز شاخصی برای تعیین اوقات شبانه روز از روی سایه آفتاب یا به اصطلاح فنی، ساعت آفتاب یا صفحه آفتابی و یا ساعت ظلی در مغرب مسجد امام (مسجد شاه سابق) در اصفهان هست که می گویند وی ساخته است.در احاطه وی در مهندسی مساحی تردید نیست و بهترین نمونه که هنوز در میان است، نخست تقسیم آب زاینده رود به محلات اصفهان و قرای مجاور رودخانه است که معروف است هیئتی در آن زمان از جانب شاه عباس به ریاست شیخ بهائی مأمور شده و ترتیب بسیار دقیق و درستی با منتهای عدالت و دقت علمی در باب حق آب هر ده و آبادی و محله و بردن آب و ساختن مادیها داده اند که هنوز به همان ترتیب معمول است و اصل طومار آن در اصفهان هست.
دیگر از کارهای علمی که به بهائی نسبت می دهند طرح ریزی کاریز نجف آباد اصفهان است که به نام قنات زرین کمر، یکی از بزرگترین کاریزهای ایران است و از مظهر قنات تا انتهای آبخور آن ۹ فرسنگ است و به ۱۱ جوی بسیار بزرگ تقسیم می شود و طرح ریزی این کاریز را نیز از مرحوم بهائی می دانند.
دیگر از کارهای شیخ بهائی، تعیین سمت قبله مسجد امام به مقیاس چهل درجه انحراف غربی از نقطه جنوب و خاتمه دادن به یک سلسله اختلاف نظر بود که مفتیان ابتدای عهد صفوی راجع به تشخیص قبله عراقین در مدت یک قرن و نیم اختلاف داشته اند.
یکی دیگر از کارهای شگفت که به بهائی نسبت می دهند، ساختمان گلخن گرمابه ای که هنوز در اصفهان مانده و به حمام شیخ بهائی یا حمام شیخ معروف است و آن حمام در میان مسجد جامع و هارونیه در بازار کهنه نزدیک بقعه معروف به درب امام واقع است و مردم اصفهان از دیر باز همواره عقیده داشته اند که گلخن آن گرمابه را بهائی چنان ساخته که با شمعی گرم می شد و در زیر پاتیل گلخن فضای تهی تعبیه کرده و شمعی افروخته در میان آن گذاشته و آن فضا را بسته بود و شمع تا مدتهای مدیدهمچنان می سوخت و آب حمام بدان وسیله گرم می شد و خود گفته بود که اگر روزی آن فضا را بشکافند، شمع خاموش خواهد شد و گلخن از کار می افتد و چون پس از مدتی به تعمیر گرمابه پرداختند و آن محوطه را شکافتند، فوراً شمع خاموش شد و دیگر از آن پس نتوانستند بسازند. همچنین طراحی منارجنبان اصفهان که هم اکنون نیز پا برجاست به او نسبت داده می شود.
استادان شیخ بهائی
آن طور که مؤلف عالم آرا آورده است، استادان او بجز پدرش از این قرار بوده اند: "تفسیر و حدیث و عربیت و امثال آن را از پدر و حکمت و کلام و بعضی علوم منقول را از مولانا عبدالله مدرس یزدی مؤلف مشهور حاشیه بر تهذیب منطق معروف به حاشیه ملا عبدالله آموخت. ریاضی را از ملا علی مذهب ملا افضل قاضی مدرس سرکار فیض کاشانی فرا گرفت و طب را از حکیم عماد الدین محمود آموخت و در اندک زمانی در منقول و معقول پیش رفت و به تصنیف کتاب پرداخت."
"مؤلف روضات الجنات استادان او را پدرش و محمد بن محمد بن محمد ابی الطیف مقدسی می شمارد و گوید که صحیح بخاری را نزد او خوانده است."
علاوه بر استادان فوق در ریاضی؛ "بهائی نزد ملا محمد باقر بن زین العابدین یزدی مؤلف کتاب مطالع الانوار در هیئت و عیون الحساب که از ریاضی دانان عصر خود بوده نیز درس خوانده است.
***
شیخ بهائی چگونه به علم اسطرلاب خود رسید؟
لذا اسماء حضرات معصومین(ع) خودش علم است. مطلبی بیان کنم که بسیار نو و بکر است. آن مرد الهی، حضرت شیخ بهاء، شیخ العجائب، علم اسطرلابش را از باب تلفیق حروف اسماء حضرات معصومین (ع) به دست آورد.
وقتی این اسماء (از خاتم انبیاء، محمّد مصطفی(ص)، تا وجود مقدّس آقاجانمان، حضرت حجتبنالحسنالمهدی-عج) را کنار هم بگذارید، بعضی از این حروف، حروف مشترکه است. لذا ایشان، این اسماء را کنار هم قرار داده و با مطالبی که به ایشان مرحمت شده، رمزی را به دست آورده و به برخی علوم دست پیدا کردند. لذا معلوم میشود اینها علم هستند./آیت الله قرهی۲۶ آبان ۱۳۹۴خبرگزاری فارس
ماجرای شاه نعمت الله ولی وحافظ
حکایتی از شاه نعمت الله ولی، عارف و شاعر قرن هشتم هجری:
گویند روزی شاه نعمت الله ولی، سنگ پاره ای از زمین برداشته و به درویشی داد
گفت: این سنگ را نزد جواهری(طلافروشی) برده و بپرس که قیمت این سنگ چنداست؟
چون قیمت معلوم کنی از جواهری گرفته آن را باز آور.
و چون درویش آن سنگ را به نظر جواهری بُرد،
جواهری پارهای لعل دید که در عمرِ خود مثل آن لعل ندیده بود.
قیمت آن لعل را هزار درم گفت.
درویش سنگ را باز گرفته به خدمت شاه نعمت الله باز آورد.
آن حضرت فرمود تا آن سنگِ لعل شده را صلایه(پودر،ساییدن) نمود شربت"دواودارو" ساخت
و هر درویشی را قطره یی چشانید و اینگونه سرود:
ما خاک را به نظر کیمیا کنیم/صد درد را به گوشهٔ چشمی دوا کنیم
درحبسِ صورتیم و چنین شاد و خرّمیم/بنگر که در سراچهٔ معنی چهها کنیم
رندانِ لاابالی و مستانِ سرخوشیم/هشیار را به مجلسِ خود کی رها کنیم
موجِ محیط و گوهرِ دریای عزتیم/ما میل دل به آب و گِل، آخر چرا کنیم
در دیده رویِ ساقی و در دست جامِ می/باری بگو که گوش به عاقل چرا کنیم
ما را نَفَس چو از دمِ عشق است/لاجرم بیگانه را به یک نفسی آشنا کنیم
از خود برآ و در صفِ اصحابِ ما خرام/تا سیدانه روی دلت با خدا کنیم
و حافظ این ماجرا راشنید،این غزل را ساخت :
آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند /آیا بود که گوشهٔ چشمی به ما کنند؟
دردم نهفته به، ز طبیبانِ مدّعی /باشد که از خزانهٔ غیبش دوا کنند.
وسرانجام
«شیخ بهایی »ازمرگ خودباخبربود
شیخ بهایى به همراه گروهى از شاگردانش براى خواندن فاتحه به قبرستان رفت.
بر سر قبرها مىنشست و فاتحهاى نثار گذشتگان مىکرد تا اینکه به قبر «بابارکنالدین» رسید. آوایى شنید که سخت او را تکان داد. از شاگردان پرسید: شنیدید چه گفت: گفتند: نه!
شیخ بهایى پس از آن، حال دیگرى داشت و همواره در حال دعا و گریه و زارى بود. مدتى بعد، شاگردانش از او پرسیدند آن روز چه شنیدى؟ گفت: به من گفتند آماده مرگ باشم.
شش ماه گذشت و دوازدهم شوال 1030 قمری (یا 1031 ق) فرا رسید و روح ملکوتی آن عارف و عالم بزرگ به سوى معبود پر کشید.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: «بابارکن الدین» کیست؟
«بابا رکن الدین مسعود بن عبدالله بیضاوی» معروف به« بابارکن الدین شیرازی» عالم معروف و عارف بزرگ قرن هشتم هجری قمری است که اصلش از بیضای فارس بود. این عالم بزرگ در عرفان نظری از شیخ کمال الدین عبدالرزاق کاشانی، شیخ داوود قیصری و نعمان خوارزمی بهره گرفت و با سلسله سهروردیه پیوند یافت.
وفات: بابارکن الدین درسال ۷۷۰هجری قمری بوده است.
آیا دفترآیت الله مظاهری اظهاراتش راتکذیب کرد؟یا راضی به انتشاراین خبرنبوده؟
در۴۰سال و بلکه ۱۰۰ سال اخیر اقتصاد کشور به اندازه دولت کنونی ضعیف نبوده است؛ بر حل معضلات اقتصادی که در نتیجه آن مشکلات اجتماعی و فرهنگی نیز پدید آمده است.
مردم با تنگناهای شدید مواجهاند و جامعهای که با مشکل معیشت روبرو است، از دین و اخلاق هم فاصله می گیرد. اینکه مردم به اوضاع کنونی انتقاد دارندحق آنهاست.
انتقادشدید آیت الله مظاهری ازرئیس جمهور
انتقادات صریح مرجع تقلید شیعیان از عملکرد اقتصادی دولت رئیسی
مرجع تقلید در دیدار با ابراهیم رئیسی گفت: مردم با تنگناهای شدید مواجهاند و جامعهای که با مشکل معیشت روبرو است، از دین و اخلاق هم فاصله میگیرد.
ایرنا(۷ مهر ۱۴۰۲،)نوشت:آیت الله سید ابراهیم رییسی در جریان سفر یکروزه خود به اصفهان عصر امروز(جمعه) با حضور در منزل آیت الله حسین مظاهری از مراجع تقلید دیدار و گفتوگو کرد.
ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم با با «آیت الله حسین مظاهری»، مرجع تقلید و رئیس حوزه علمیه اصفهان دیدار کرد. در این دیدار رئیس دولت سیزدهم گزارشی از اوضاع اقتصادی کشور ارایه کرد و عملکرد دولت را برشمرد.
«آیت الله حسین مظاهری»(رئیس حوزه علمیه اصفهان) در سخنان خود با اشاره به مشکلات اقتصادی کشور گفت: مردم با تنگناهای شدید مواجهاند و جامعهای که با مشکل معیشت روبرو است، از دین و اخلاق هم فاصله می گیرد. اینکه مردم به اوضاع کنونی انتقاد دارندحق آنهاست.
وی همچنین مسأله زاینده رود را بااهمیت خواند و خواستار جدیت دولت در این ارتباط شد.
این مرجع تقلید همچنین با بیان اینکه در۴۰سال و بلکه ۱۰۰ سال اخیر اقتصاد کشور به اندازه دولت کنونی ضعیف نبوده است؛ بر حل معضلات اقتصادی که در نتیجه آن مشکلات اجتماعی و فرهنگی نیز پدید آمده است، تاکید کرد./خبرآنلاین ۱۹ آذر ۱۴۰۲
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«دردیداررئیس جمهور با آیت الله رئیسی چه گذشت؟»
آیت الله سید ابراهیم رئیسی به منظور بازدید و افتتاح چندین پروژه و همچنین حضور در آیین افتتاحیه پنجمین دوره جایزه بینالمللی مصطفی(ص) به اصفهان سفر کرده است.
بازدید از «خط انتقال آب دریای عمان به استان اصفهان» و آغاز عملیات اجرایی فاز دوم این طرح، نخستین برنامه دکتر رئیسی در استان اصفهان است.
تاکنون ۲۰۰ کیلومتر از مسیر این پروژه لولهگذاری شده است، در مبدأ و مقصد مخازن بزرگ در حال احداث است
.
عباس علی آبادی با بیان اینکه ۳۰۰ کیلومتر از لوله گذاری فاز اول خط انتقال آب دریای عمان به استان اصفهان باقیمانده است، اضافه کرد: شرکتهای سرمایهگذار در این پروژه از جمله فولاد مبارکه و ذوب آهن و سایر سهامداران همکاری خوبی را داشتند و من نیز قول میدهم با همه توان پیگیری این پروژه را تا زمان بهره برداری کامل انجام دهم.
پروژه انتقال و آبرسانی از خلیج فارس و دریای عمان به اصفهان یکی از پروژهها برای تامین آب استان با هدف جلوگیری از گسترش فرونشست از طریق قطع نیاز صنایع استان به آب رودخانه زایندهرود و آبهای زیرزمینی است که عملیات اجرای آن از شهریور سال گذشته آغاز شده است.
مسیرانتقال آب دریای عمان به اصفهان
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:یزدی ها که صدای آب دریای عمان رادرکرمان شنیدندگفتند:چرای کرمان آب داشته باشد،یزد بی آب باشد!اصفهانی هاکه صدای آب دریای عمان رادریزد را شنیدندگفتند:چطورکرمان ویزد میتواندآبدارباشد ،زاینده رود بی آب باشد!؟.
«ارتفاع اصفهان از سطح دریا ۱۵۰۰ متر است» در این شرایط باید ۱۵۰۰ متر آب را از خلیج فارس به سمت اصفهان پمپ کنیم که این مصرف انرژی بالایی را ایجاد می کند و به تبع هزینه این انتقال با توجه به مصرف انرژی و طول مسیر انتقال بسیار گران خواهد بود.
نخستین پروژه انتقال آب خلیج فارس به عنوان طولانی ترین خط انتقال آب در کشور در سال۱۳۹۹ به طول حدود ۸۰۰ کیلومتر از غرب بندرعباس افتتاح شد که از سه استان هرمزگان، کرمان و یزد میگذرد.
رئیس جمهور در سفر یک روزه خود به اصفهان، فاز اول نیروگاه فولاد مبارکه به ظرفیت ۳۰۷ مگاوات را افتتاح می کند.
امروزجمعه ۰۷ مهر ۱۴۰۲ با حضور آیت الله رئیسی، پروژه «تصفیه گازوییل (DHT) پالایشگاه اصفهان» به بهرهبرداری رسمی می رسد.
تولید روزانه ۱۶ میلیون لیتر گازوئیل و سوخت پاک مطابق با استاندارد یورو ۵، جلوگیری از انتشار ۳۰۰ تن گوگرد در روز در هوای کلانشهرهای کشور و کاهش گوگرد گازوئیل تولیدی پالایشگاه به کمتر از ۱۰ppm
افتتاح واحد تصفیه گازوئیل (DHT) در پالایشگاه اصفهان در۰۷ مهر ۱۴۰۲
توضیح دفتر آیت الله العظمی حسین مظاهری،به اخبار منتشر شده درخصوص محتوای دیدار ایشان با رییس جمهور
آیا دفترآیت الله مظاهری این اظهارات راتکذیب کرد؟
ایرنا(دوشنبه۲۰ آذر ۱۴۰۲)نوشت:در اطلاعیه دفتر این مرجع عظام تقلید آمده است: «شب گذشته برخی از خبرگزاریها، خبری در خصوص دیدار ریاست محترم جمهور با حضرت آیتالله العظمی مظاهری«مدّظلّه» منتشر نمودند. در این خصوص تذکر دو نکته برای تنویر افکار عمومی و اصحاب رسانه را لازم میداند:
اولاً: چنانکه پیش از این نیز مکرّراً اعلام شده است کلیۀ اخبار مربوط به آیتالله العظمی مظاهری صرفاً از طریق پایگاه اطلاعرسانی دفتر معظّمله، منعکس و منتشر میشود و هر خبر دیگری به غیر از این طریق، به هیچ عنوان مورد تأیید نیست.
ثانیاً: اقدام خودسرانۀ خبرگزاریهای مزبور در تنظیم و نشر خبر دیداری خصوصی که بیش از ۷۰ روز پیش انجام شده، آنهم به شکل نادرست، علاوه بر اینکه خلاف اصول اخلاق حرفهای و مغایر با رعایت تقوای در گفتار است، حاکی از دامن زدن به تنازعها و اختلافات بیحاصل سیاسی است، که هیچ ربطی به نهاد مرجعیّت ندارد و مناسب است رسانههای خبری و کنشگران سیاسی، به این نکتۀ مهم، توجه و التزام داشته باشند.»
درپایان این اطلاعیه نوشته شده: بدیهی است حق پیگیری قانونی در این زمینه برای این پایگاه اطلاعرسانی محفوظ است.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:همانطورکه دراطلاعیه دفتراین مرجع تقلیدمشاهده میشود،اظهارات ایشان درملاقات بارئیس جمهور تکذیب نشده است.
فقط درفرازی ازاین اطلاعیه آمده که درتنظیم خبر بصورت نادرست منتشرشده(احتمالاً جابجایی باشد) واعتراض دیگر دفتررئیس حوزه علمیه اصفهان بخاطراین است که این ملاقات خصوصی بوده ،نباید افشامی شده.(وگرنه اصل موضوع نفی نشده است).
بایدگفت:اولاً موضوع موردنظر(مباحث مطروحه)مربوط به کشور ووضعیت معیشت مردم بوده،گپ وگفت مسائل خصوصی و شخصی وخانوادگی بین ۲ آیت الله که نبوده ،دوماً همه جا حرف از«شفاف سازی»(شفافیت)است وانتشار این گزارش از طرف هرخبرگزاری(احتمالاًخبرآنلاین) هم درهمین راستابوده، مسائل محرمانه ای را منتشرنکرده است که ربطی به مردم نداشته باشد.
آیت الله مظاهری هم حقیقتی را بیان کرده واین صراحت گویی بزرگان حوزه موجب میشود که دولت تکانی بخورد وبخودبیاید تاامربرآنهامشتبه نشود که کابینه سیزدهم بهترین دولت درطول انقلاب بوده است که متأسفانه همین مسائل را درهرافتتاحی ویا کسب هرتوفیقاتی مطرح می کنند.