پیراسته فر

خبری تحلیلی

پیراسته فر

خبری تحلیلی

سفر رئیس جمهورسوریه به روسیه(بعدازحمله به حلب) ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴

رئیس جمهور سوریه پس از حمله ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴ به «حلب» و «حومه ادلب» همزمان با آغاز جنگ در جبهه غربی سوریه، برای دیدار با همتای روسی خود، ولادیمیر پوتین، وارد مسکو، پایتخت روسیه شد.

دیدار بشار اسد با ولادیمیر پوتین در مسکو، ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴
سفر غافلگیرانه اسد به مسکو.. چه رابطه ای بین "بازدارندگی از تجاوز" و هشدارهای نتانیاهو وجود دارد؟

بر اساس آنچه رسانه های روسی فاش کردند، بشار اسد رئیس جمهور سوریه صبح چهارشنبه ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴(۷ آذر ۱۴۰۳) در یک سفر غیرمنتظره و غیرمنتظره وارد مسکو شد و قرار است در آنجا با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه دیدار کند.

Suriye Devlet Başkanı Beşar Esad (solda) ve Rusya Devlet Başkanı Vladimir Putin, Moskova'da bir araya geldi -24 Temmuz 2024

ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه و بشار اسد رئیس جمهور سوریه در مسکو دیدار کردند.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:در بیانیه کرملین که روز پنجشنبه منتشر شد، گزارش شده است که پوتین و اسد عصر چهارشنبه ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴(۷ آذر ۱۴۰۳) در کاخ ریاست جمهوری کرملین با یکدیگر دیدار کردند.

نقشه کشور(سوریه)نقشه

در بخشی از این دیدار که برای مطبوعات باز بود، پوتین به اسد گفت که نگران افزایش تنش در خاورمیانه است و خاطرنشان کرد که تنش در منطقه خاورمیانه، از جمله سوریه، در حال افزایش است.

13 سوالی که باید در مورد درگیری در ادلب سوریه بدانید!

اسد گفت: با توجه به اتفاقاتی که امروز پنجشنبه ۲۸ نوامبر ۲۰۲۴(۸ آذر ۱۴۰۳) در جهان و منطقه اوراسیا رخ می دهد، نشست امروز ما بسیار مهم به نظر می رسد.
احتمالاً یکی از دستورات دیدار پوتین و اسد، احیای روابط دیپلماتیک بین سوریه و ترکیه باشد.

زیارة مفاجئة للأسد إلى موسکو.. ما علاقة

این امر با توجه به تحولات میدانی نظامی در شمال سوریه، جایی که گروه‌های مخالف سوری دیروز چهارشنبه عملیات نظامی گسترده‌ای را آغاز کردند و طی آن کنترل روستاها و شهرک‌ها را به دست گرفتند و به حومه شهر غربی حلب رسیدند، رخ داد. در حالی که در حومه شرقی ادلب نیز پیشروی می کنند.

در حالی که آتش بس در لبنان برقرارشده است، گروه تروریستی «هیئت تحریر الشام»(HTS) در سوریه بسیج شد و پس از مدت ها ۱۰ نقطه تحت کنترل رژیم اسد را تصرف کرد. گفته می شود که نقاط تصرف شده مناطق شیعه نشین است که حزب الله لبنان در آن حضور پررنگی دارد و خاطرنشان می شود که HTS در ۵ کیلومتری حلپ قرار دارد.

در این راستا مشخص می‌شود که عملیات محاصره نیروهای  ایرانی و تضعیف نیروهایی که محور مقاومت نامیده می‌شود، ادامه دارد.

این شهر در چند کیلومتری شهرهای شیعه نشین نبل والزهرا قرار داشت. تروریستها همچنین به «فرودگاه النیرب» در شرق حلب که مواضع شبه نظامیان طرفدار ایران در آن مستقر هستند، حمله کردند.

«هیئت تحریر الشام »که در فهرست "سازمان های تروریستی" آمریکا قرار دارد، هدف نیروهای دولتی سوریه و روسیه است.

HTS در رقابت با جهادی های تحت حمایت ترکیه، مناطق وسیعی از قلمرو شمال غربی سوریه را در امتداد مرز ترکیه کنترل می کند و از ترکیه حمایت می کند.

گزارش شده است که با تشدید درگیری ها با ارتش سوریه، ترکیه نیروهای نظامی خود را در منطقه تقویت کرده و نیروهای جدیدی به این منطقه اعزام کرده است.

به گفته دیده‌بان حقوق بشر سوریه (SOHR)، دست‌کم ۵۷ نفر از جمله ۳۱ سرباز سوری و ۲۷ تروریستهای متعلق به HTS و گروه‌های حامی آن در این درگیری‌ها کشته شدند.

دستور کار سفر اسد به مسکو

سفر اسد به مسکو در زمان بسیار مهمی انجام می شود، زیرا همزمان با عملیات «تجاوز بازدارنده» در شمال سوریه بود، زیرا تحولات نشان می دهد که ترتیبات جدیدی با تفاهمات روسیه و ترکیه وجود دارد.

الرئیس الروسی ونظیره السوری فی موسکو - رویترز

هیئت تحریر الشام (جبهه النصره سابق) و گروه‌های مخالف وفادار به ترکیه حمله به اماکن دولتی در حلب و حومه ادلب را آغاز کردند و کنترل خود را بر "امکان‌های حیاتی" اعلام کردند و ده‌ها عضو را کشته و اسیر کردند.

«عمر رحمون»سخنگوی «آشتی سوریه» ورود بشار اسد، رئیس جمهور این کشور به مسکو را تایید کرد.

این مقام رسمی جزئیات این دیدار را که به دنبال تلاش ترکیه برای عادی سازی روابط با دولت سوریه با میانجیگری روسیه صورت گرفت، فاش نکرد.

حمله به حلب، سوریه، ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴


حمله روسیه به حلب: ۱۲ غیرنظامی جان خود را از دست دادند
در حملات جنگنده‌های روسیه به مناطق درت عزه و عطارب در استان حلب در شمال سوریه، ۱۲ غیرنظامی جان خود را از دست دادند و حداقل ۳۰ غیرنظامی زخمی شدند.
حداقل ۳۰ غیرنظامی از جمله ۷ کودک زخمی شدند
بر اساس اطلاعات دریافتی از منابع دفاع مدنی (کلاه سفیدها) در نتیجه این حملات ۴ غیرنظامی در درت عزه و ۸ غیرنظامی در عطریب جان باختند.

از سوی دیگر، درگیری‌ها بین رژیم بشار اسد و گروه‌های مسلح مخالف رژیم حیات تحریر شام (HTS) در استان‌های حلب و ادلب به مدت ۲ روز ادامه دارد.

گروه های ضد رژیم در جریان این درگیری ها در مجموع ۳۹ روستای تحت کنترل رژیم اسد را تصرف کردند.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:سفر بشاراسد به روسیه:۴ ماه پیش

Suriye Devlet Başkanı Beşar Esad (solda) ve Rusya Devlet Başkanı Vladimir Putin, Moskova'da bir araya geldi -24 Temmuz 2024

دیدار با بشار اسد رئیس جمهور سوریه با رئیس جمهور روسیه

ولادیمیر پوتین شامگاه ۲۴ جولای ۲۰۲۴(۰۳ مرداد ۱۴۰۳) با بشار اسد رئیس جمهوری سوریه دیدار کرد.

Moskova’daki Putin-Esad Görüşmesi
رئیس جمهور روسیه ولادیمیر پوتین: آقای رئیس جمهور، من از دیدن شما بسیار خوشحالم. ما فرصتی داریم تا در مورد کل روابط خود بحث کنیم. از آخرین باری که همدیگر را دیدیم مدت زیادی می گذرد. البته مایلم نظر شما را هم در مورد وضعیت کل منطقه بدانم. متأسفانه می بینیم که روند رو به زوال است. این به طور مستقیم به سوریه مربوط می شود.

در مورد روابط تجاری و اقتصادی ما نیز سوالات زیادی وجود دارد. حوزه‌های امیدوارکننده‌ای وجود دارد، و امیدوارم بتوانم این موضوع را با شما نیز در میان بگذارم.

یک بار دیگر از دیدن شما خوشحالم. خوش آمدید.

رئیس جمهور جمهوری عربی سوریه بشار اسد: آقای رئیس جمهور، خوشحالم که دوباره شما را می بینم.

سفر من همزمان با سالگرد روابط دیپلماتیک بین کشورهایمان بود. در دهه‌های گذشته، کشورهای ما آزمایش‌های سختی را پشت سر گذاشته‌اند. این دهه ها همچنین شاهد فرآیندهای دگرگونی پیچیده در کشورهای ما بودیم. با این حال، در تمام این سال‌ها، روابط بین ملت‌های ما مبتنی بر اعتماد بوده است که نشان از بلوغ ملت‌های ما دارد.

جانشین(محمودعباس) رئیس جمهورفلسطین(روحی فتوح)انتخاب شد

«روحی فتوح»پس از درگذشت یاسر عرفات(رئیس جمهور پیشین)  به مدت ۶۰ روز( تا انتخاب محمود عباس)، رئیس جمهور فعلی، «رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین»شده بود.

«روحی فتوح»(معاون محمودعباس) و«رئیس جمهورآینده فلسطین» شد
«رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین»(محمودعباس) روز چهارشنبه ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴(۷ آذر ۱۴۰۳) تصمیم گرفت «در صورت خالی شدن جایگاه و عدم تشکیل شورای قانونگذاری»، وظایف و اختیارات رئیس تشکیلات خودگردان را به «رئیس شورای ملی فلسطین» واگذار کند.

به گزارش خبرگزاری فلسطینی «وفا»، این تصمیم که شامل «اعلامیه قانون اساسی» بود، محافل فلسطینی را شگفت زده کرد و آن ها دلیل آن را «تمایل به حفظ ثبات در این دوره که ملت با چالش های فراوانی مواجه است» دانستند.

در این تصمیم آمده است: «در صورت خالی ماندن سمت ریاست مرجعیت ملی در غیاب شورای قانونگذاری، رئیس شورای ملی فلسطین به‌مدت یک سال به‌طور موقت وظایف ریاست مرجعیت ملی را بر عهده می‌گیرد».

دوره ای که بیش از ۹۰ روز نباشد. که طی آن انتخابات آزاد و مستقیم برای انتخاب رئیس جمهور جدید بر اساس قانون انتخابات فلسطین برگزار می شود و در صورتی که در آن مدت به دلیل «فورس ماژور» امکان پذیر نباشد با تصمیم «شورای مرکزی فلسطین »تمدید خواهد شد. برای یک بار دیگر و فقط یک بار.»


«روحی فتوح» کیست؟

ad5cb314-097e-4764-9f63-11d9d735d8bd
 «ابووسام»(روحی فتوح) رهبر کهنه کار فلسطینی فتح است که در ۲۳ اوت ۱۹۴۹ در روستای برقع که در سال ۱۹۴۸ توسط اسرائیل اشغال شده بود به دنیا آمد و پس از آن به همراه خانواده خود به شهر رفح در جنوب نوار غزه نقل مکان کرد. .

روحی فتوح تحصیلات ابتدایی خود را (ابتدایی و مقدماتی) در مدارس UNRWA در رفح گذراند و دو سال دبستان را در شهر العریش مصر گذراند، در حالی که تحصیلات متوسطه را در مدرسه متوسطه پسرانه بئرشبه گذراند.

با شروع جنگ ۱۹۶۷، فتوح به همراه خانواده به اردن نقل مکان کرد و تحصیلات خود را در آنجا به پایان رساند و دیپلم دبیرستان را در شهر زرقا اخذ کرد و پس از آن تصمیم گرفت در رشته ادبیات انگلیسی تحصیل کند.

8f1fefe3-2f88-4539-b694-b3d416422fae

روحی فتوح درکنار یحیی سنوار

فتوح در سال ۱۹۷۹ از دانشگاه دمشق در سوریه در رشته انگلیسی فارغ التحصیل شد و سپس در سال ۲۰۰۲ مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم سیاسی گرفت.
اقدام انقلابی
روحی فتح در اوایل سال ۱۹۶۸ به صفوف جنبش فتح پیوست، زمانی که به نیروهای طوفان فتح در اردن پیوست تا کار خود را در صفوف جنبش آغاز کند. او آموزش نظامی خود را در دانشکده نظامی در عراق گذراند و پس از آن به پایگاه های این جنبش پیوست انقلاب در اردن، لبنان و سوریه.

او فعالیت سیاسی خود را در جنبش فتح (منطقه سوریه) آغاز کرد و در آنجا «دبیر سازمان و دفتر جنبش دانشجویی و رئیس هیئت اداری در شاخه اتحادیه عمومی دانشجویان فلسطین در سوریه» بود و به عضویت هیئت اجرایی اتحادیه دانشجویان فلسطین در پایان دهه هفتاد.

او در اواسط دهه هشتاد از اعضای اصلی دفتر بسیج و تشکیلات جنبش فتح بود و در پنجمین همایش عمومی جنبش فتح در سال ۱۳۶۸ به عضویت شورای انقلاب انتخاب شد.

اسماعیل هنیه وروحی فتوح

فتوح متعاقباً سمت‌های متعددی را بر عهده گرفت و پس از بازگشت به فلسطین یکی از ناظران سازمان فتح در فلسطین بود و در سال ۲۰۰۵ سمت «کمیسر کل دفتر تشکل‌های مردمی فلسطین» را بر عهده گرفت.

روحی فتوح درپارلمان فلسطین
«روحی فتوح» فعالیت پارلمانی خود را در سال ۱۹۸۳ با عضویت در شورای ملی فلسطین و سپس عضویت در شورای مرکزی فلسطین آغاز کرد.

نماینده جنبش فتح درپارلمان فلسطین

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«روحی فتوح»پس از درگذشت یاسر عرفات(رئیس جمهور پیشین)  به مدت ۶۰ روز( تا انتخاب محمود عباس)، رئیس جمهور فعلی، «رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین»شده بود.

«روحی فتوح» پس از انتخابات سراسری فلسطین در سال ۱۹۹۶ به عضویت شورای قانونگذاری فلسطین انتخاب شد و در آن ۱۱۵۲۴ رای در حوزه انتخابیه «استان رفح» به عنوان «نماینده جنبش فتح» به دست آورد.

روحی فتوح(وزیر کشاورزی را در دولت احمد قرعی)

«روحی فتوح» در سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۲ شمسی از ابتدای آغاز به کار مجلس قانونگذاری طی ۸ جلسه به عنوان دبیر شورای قانونگذاری و رئیس جناح فتح مجلس انتخاب شد. وی در سال ۲۰۰۳ سمت وزیر کشاورزی را در دولت احمد قرعی به عهده گرفت.

«روحی فتوح» در مارس ۲۰۰۴ به عنوان رئیس شورای قانونگذاری فلسطین انتخاب شد و از سوی جنبش فتح برای ریاست این شورا نامزد شد و با ۵۱ رای موافق و ۱۰ رای مخالف موفق شد.

در ۱۱ نوامبر ۲۰۰۴، پس از مرگ یاسر عرفات(رئیس جمهور پیشین) روحی فتوح به مدت ۶۰ روز تا انتخاب محمود عباس، رئیس جمهور فعلی، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین شد.

شادی مردم لبنان(آتش بس)شکست اسرائیل درناکامی اهدافش

نتانیاهو گفته بود:حزب الله را بزودی نابودخواهم کرد واما بعداز ۱۳ ماه خونریزی وبمباران ،مردم با پرچم حزب الله به منازلشان برگشتند«مقاومت زنده است»

تردد از ساعت ۱۵ عصر تا صبح ساعت ۷ صبح حرکت به سمت جنوب رودخانه لیتانی ممنوع است(آتش بس ۲ ماهه)

شادی مردم لبنان از اجرای آتش بس(اسرائیل-لبنان) در ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴(۷ آذر ۱۴۰۳)

هزاران آواره در لبنان پس از آتش بس میان اسرائیل و حزب الله به مناطق خود بازگشتند.

People sit in traffic as they return to their villages after a ceasefire between Israel and Hezbollah went into effect in Ghazieh, Lebanon, Wednesday, Nov. 27, 2024. (AP Photo/Mohammed Zaatari)
هزاران لبنانی روز چهارشنبه(۷ آذر ۱۴۰۳) پس از اجرایی شدن توافق آتش بس میان اسرائیل و حزب الله و بیش از یک سال پس از درگیری دو ماهه به مناطق و شهرهای خود در مناطق مختلف این کشور بازگشتند. پیش از این وارد جنگی آشکار شد که منجر به کشته شدن صدها هزار نفر شد و باعث ویرانی گسترده شد.

رودخانه لیتانی کجاست؟


با آتش بس میان دو طرف، ارتش رژیم صهیونیستی بعدازظهر چهارشنبه اعلام کرد که محدودیت هایی را برای تردد ساکنان جنوب لبنان در طول شب اعمال می کند.

A man celebrates carrying a picture of slain Hezbollah leader Hassan Nasrallah in Dahiyeh, Beirut, Lebanon, following a ceasefire between Israel and Hezbollah that went into effect on Nov. 27, 2024.

وی در بیانیه ای فوری خطاب به ساکنان جنوب لبنان گفت: "شما از حرکت به سمت جنوب به سمت روستاهایی که ارتش اسرائیل خواستار تخلیه آنها شده است یا به سمت نیروهای خود در منطقه منع شده اید... هرگونه حرکت به سمت این مناطق شما را افشا می کند. به خطر."

این بیانیه می افزاید: «از ساعت پنج عصر به وقت محلی (۱۵ به وقت گرینویچ) تا صبح فردا در ساعت هفت صبح (۰۵:۰۰ GMT) حرکت به سمت جنوب رودخانه لیتانی مطلقاً ممنوع است. "

در همین راستا، دو عکاس خبری روز چهارشنبه در جنوب لبنان در حالی که در حال فیلمبرداری در روستایی در نزدیکی مرز اسرائیل و لبنان بودند که شاهد نبرد بین نیروهای اسرائیلی و نیروهای اسرائیلی بود، مورد اصابت گلوله سربازان اسرائیلی مجروح شدند. حزب الله.

آتش بس اعلام شده توسط جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، سه شنبه شب از ساعت چهار بامداد (۰۲:۰۰ به وقت گرینویچ) اجرایی شد و قرار است به درگیری پایان دهد که در ۸ اکتبر ۲۰۲۳(۱۶ مهر ۱۴۰۲) یک روز پس ازطوفان الاقصی آغاز شد. جنگ در نوار غزه بین دولت عبری و جنبش فلسطینی حماس پس از آن که حزب الله آنچه را که «جبهه حمایتی» برای غزه نامید، باز کرد.

بر اساس مفاد این توافق، ارتش لبنان تقویت حضور خود در جنوب این کشور را آغاز کرد، جایی که پایگاه سنتی حزب‌الله محسوب می‌شود.

خبرنگاران خبرگزاری فرانسه صبح صبح کاروانی از یک تیپ ارتش را با خودروهای زرهی، افسران و کامیون ها در حال عبور از پل روی رودخانه لیتانی در جنوب لبنان مشاهده کردند.

نیروی موقت سازمان ملل در جنوب لبنان (یونیفیل) از آتش بس میان حزب الله و اسرائیل استقبال کرد و خاطرنشان کرد که شروع به "تعدیل" عملیات خود با توجه به "وضعیت جدید" در منطقه کرده است.

لبنان بین فرحة الاحتفال وحذر العودة.. وقف إطلاق النار یدخل حیّز التنفیذ

این رویارویی از اواسط سپتامبر تشدید شد و دولت عبری عملیات خود را علیه حزب‌الله و حملات هوایی خشونت‌آمیز آن تشدید کرد که چندین منطقه لبنانی را که پایگاه‌های این حزب در جنوب، شرق و حومه جنوبی بیروت به شمار می‌رفت هدف گرفت. عملیات زمینی نیز از 9 شهریور در مناطق مرزی آغاز شد.

اسرائیل تعداد زیادی از رهبران حزب‌الله را از رده‌های اول و دوم به رهبری حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله کشت و تأیید کرد که بسیاری از زیرساخت‌های نظامی، مراکز فرماندهی و بخش بزرگی از زرادخانه موشکی حزب‌الله را نابود کرده است. . از سوی دیگر، حزب همچنان به پرتاب موشک و هواپیماهای بدون سرنشین به سمت دولت عبری و درگیری میدانی با نیروهای خود ادامه داد.

جنگ باعث شد حدود ۹۰ هزار نفر در لبنان و ده ها هزار نفر در اسرائیل خانه های خود را ترک کنند.

حسن فضل الله، نماینده حزب الله، که به بلوک حزب الله تعلق دارد، تأیید کرد که «همکاری کامل» با دولت لبنان برای تقویت استقرار ارتش در جنوب این کشور وجود دارد و افزود که «هیچ سلاح قابل مشاهده» یا «پایگاه» برای ارتش لبنان وجود ندارد. مهمانی آنجا

از پایان جنگ ژوئیه ۲۰۰۶، هیچ حضور نظامی حزب‌الله در منطقه دیده نشده است، اما گزارش‌ها حاکی از آن است که جنگجویان این حزب در روستاها و شهرک‌ها پراکنده شده‌اند و تونل‌ها و مراکز مخفی ساخته‌اند که در آن سلاح‌های خود را پنهان می‌کنند.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:جنگ ژوئیه ۲۰۰۶ چیست؟

جنگ تموز (۳۳ روزه) بین ارتش اسرائیل و حزب‌الله لبنان[ از چهارشنبه۱۲ ژوئیه ۲۰۰۶ (۲۱تیر ۱۳۸۵) الی(سه شنبه۱۵اگوست۲۰۰۶(۲۴ مرداد ۱۳۸۵)] که به جنگ دوم لبنان یا جنگ ژوئیه نیزمعروف است.

فضل الله در پاسخ به سوال خبرگزاری فرانسه درباره عقب نشینی رزمندگان حزب الله به شمال لیتانی گفت که این موضوع «به اقدامات دولت لبنان و تقویت استقرار ارتش مربوط می شود».

در ساعات اولیه صبح روز چهارشنبه ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴(۷ آذر ۱۴۰۳)خبرنگاران خبرگزاری فرانسه ستون هایی از ماشین ها و اتوبوس ها را دیدند که افراد آواره را به جنوب، بقاع (شرق) و حومه جنوبی بیروت منتقل می کردند.

مشاهد متنوعة من الدمار الذی خلفه العدوان الإسرائیلی على الضاحیة الجنوبیة لبیروت بعد دخول اتفاق وقف النار حیز التنفیذ الیوم.

در حومه شهر، مردان جوان موتورسیکلت در محله هایی که انبوه آوار از ساختمان های ویران شده پخش شده بود، با حمل پرچم های زرد حزب الله و سردادن شعارهایی در حمایت از آن و حسن نصرالله که در حمله هوایی در ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴ ترور شد، بازدید کردند.


توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:ارتش اشغالگر رژیم صهیونیستی روز جمعه ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴(۶ مهر ۱۴۰۳) با بمباران ساختمان های مسکونی در حومه جنوبی شهر هارت حریک(حارة حریق) عملیات تروریستی انجام داد،این عملیات تروریستی«سید حسن نصرالله»(دبیرکل حزب الله لبنان)به شهادت رسید.

خط ساحلی بین بیروت و جنوب نیز شاهد ازدحام ترافیک، خودروها و مینی‌بوس‌های مملو از تشک خواب، کیف، چمدان و مردمی بود که به سمت جنوب حرکت می‌کردند.

نشانه های شادی در چهره بازگشتگان نمایان بود، برخی از آنها علامت پیروزی یا مشت های خود را به نشانه شادی بالا می بردند و برخی دیگر بوق ماشین می زدند.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:تردد از ساعت ۱۵ عصر تا صبح ساعت ۷ صبح حرکت به سمت جنوب رودخانه لیتانی ممنوع است(آتش بس ۲ ماهه)

İsrail ile Lübnan arasındaki ateşkesin yürürlüğe girmesiyle Beyrut'tun Dahiye bölgesinde kutlama yapıldı.

راننده خودرویی با پرچم لبنان که به همراه همسر و اعضای خانواده خود در جاده ای که شهرهای جنوبی صیدا و صور را به هم وصل می کرد، گفت: "احساس ما غیرقابل توصیف است. لبنان پیروز شد، دولت پیروز شد. مردم پیروز شدند. برد."

Ateşkes başladı: Lübnan'dan ilk görüntüler geldi... İsrail ise son ana kadar saldırdı! İsrail Lübnan ateşkes

"خاطرات ما رفته اند"
با این حال، برخی دیگر احساس شوک کردند که در مورد علی مزرعانی که به شهر نبطیه در جنوب لبنان بازگشت، صدق کرد.

او گفت: "ما از ویرانی عظیم تعجب کردیم... آیا این نبطیه است و افزود: "همه خاطرات ما از نبطیه ناپدید شده است. آنها برای ما غریبه شده اند."

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:این«آتش بس» براساس «قطعنامه ۱۷۰۱» شورای امنیت سازمان ملل متحد، روز دوشنبه ۱۴ اکتبر ۲۰۲۴(۲۳ مهر۱۴۰۳)صادرشده بود اجراشد.

برای اطلاعات بیشتربه این لینک مراجعه کنید:

شورای امنیت سازمان ملل خواستار(اجرای قطعنامه ۱۷۰۱) در لبنان شد

سگ هار ۲۲ نفر را در(اردبیل) راهی بیمارستان کرد

این سگ هار «بنیامین نتانیاهو»نبود!

سگ هار ۲۲ نفر را در محله های مختلف شهر اردبیل مصدوم و راهی مراکز درمانی کرد.

«بیماری هاری» نوعی بیماری ویروسی است که از بزاق حیوان هار و محل گازگرفتگی وارد بدن می‌شود،زخم حیوان‌گزیدگی  نباید«پانسمان» و یا «بخیه» شود.

«رئیس گروه مبارزه با بیماری‌های واگیر دانشگاه علوم پزشکی اردبیل»(دکترابیش وند) گفت: یک قلاده سگ هار ۲۲ نفر را در محله های مختلف شهر اردبیل مصدوم و راهی مراکز درمانی کرد.
جواد ابیش وند  درشامگاه سه شنبه(۶ آذر ۱۴۰۳) در مصاحبه با ایرناگفت: ۷ نفر از این افراد که آسیب جدی دیده بودند بستری شده و تحت عمل جراحی در بیمارستان ها قرار گرفتند،بقیه  به صورت سرپایی درمان شده‌اند

دانشگاه علوم پزشکی اردبیل از برکات انقلاب اسلامی است

دکترابیش وند با اشاره به اینکه سالانه بیش از هفت هزار حیوان‌گزیدگی در استان اردبیل ثبت می‌شود و این استان رتبه اول کشوری در این زمینه را دارد، افزود: ۵۰ درصد از حیوان‌گزیدگی‌ها در رده سنی زیر ۱۵ سال و دانش‌آموزی است.

«دکترابیش وند» گفت: بیشتر حیوان گزیدگی‌ها با حمله ناگهانی و بیش از ۷۰ درصد حیوان گزیدگی‌ها توسط سگ‌های ولگرد انجام می‌شود.
«رئیس گروه مبارزه با بیماری‌های واگیر دانشگاه علوم پزشکی اردبیل» افزود: ۱۷ مرکز شبانه‌روزی و مرکز مراقبت نسبت به این موضوع در سطح استان فعال بوده و خدمات رایگان به مردم ارائه می‌دهند.
ابیش‌وند با بیان‌ اینکه بیماری هاری نوعی بیماری ویروسی است که از بزاق حیوان هار و محل گازگرفتگی وارد بدن می‌شود و ابتلای به این بیماری موجب مرگ حتمی می‌شود، گفت: شستشوی محل هر زخم به مدت ۲۰ دقیقه با آب و صابون در اولین فرصت مهم‌ترین رکن در پیشگیری از ابتلای به بیماری هاری است.

وی اظهار داشت: در مرحله دوم ، انجام واکسیناسیون و «تزریق ایمونوگلوبولین ضد هاری» علیه این بیماری ضروری است.
رئیس گروه مبارزه با بیماری‌های واگیر دانشگاه علوم پزشکی اردبیل گفت: زخم حیوان‌گزیدگی به هیچ عنوان نباید پانسمان و یا بخیه شود و عدم رعایت این دستورالعمل متاسفانه منجر به فوت می‌شود، از اینرو هرگونه حیوان گزیدگی از سوی پستانداران باید بیان شود تا روند درمان به درستی انجام شود.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:سگ هاری که به مردم اردبیل(ایران) حمله کرده بود«بنیامین نتانیاهو»نبود! بلکه یک سگ دیگربود.

سرنوشت محل فساد(شهرنو)جمشیدآباد تهران

ماجرای حضور «شیخ حسین انصاریان» در خانه‌های فساد «شهرنو»(محله جمشید) نکاتی خواندنی دارد که در کتاب «خاطرات آیت الله شیخ حسین انصاریان».

سرنوشت شهرنو(جمشیدآباد)محله روسپی ها
در ناحیه جنوب شهر تهران(بوستان رازی-خیابان جمشید)«شهر نو»بودکه دو طرف خیابان پر بود از مکان هایی که دختران و زنان در آن جا «خدمات جنسی»(روسپی ها) به مردان انجام می دادند. کارت سلامت داشتند وتوسط پزشکان چکاپ هم می شدند و. اما باپیروزی انقلاب اسلامی این مرکرفسادبرچیده شد.
پری بلنده،اشرف چهار چشم،شهلا ،مهین و پری سیاه.

«سکینه قاسمی»(پری بلنده)از ثروتمندترین خانم‌رئیس‌های شهرنو، صدها دختر جویای کار را به لطایف‌الحیل به محله "جمشید" در تهران کشانده بود.

کتاب «صبح روز نهم» سرگذشت‌نامه مستند سردار شهید علیرضا نوری است.

«شهید علیرضا نوری»(فرمانده ارشد سپاه منطقه ۱۰ تهران) از مدیران رده‌بالای راهن‌آهن دولتی بود. در برهه‌ای هم مسئولیت اعزام نیروهای تهران به جبهه را به عهده داشت. او متولد سال ۳۱ بود و سال ۶۵ به شهادت رسید.
کمیته‌ای که «علیرضا نوری» مسئولش بود زیر نظر کمیته انقلاب اسلامی غرب تهران فعالیت می‌کرد. بیشتر مأموریت‌هایی هم که به آنها واگذار می‌شد، برای پیگیری گزارشهایی بود که از طریق مردم به آنها می‌رسید.

از جمله اقدامات کمیته جنوب غرب تهران در مرداد ۱۳۵۸ پاکسازی «محله جمشید» در مجاورت میدان راه آهن بود. این محله از پیش از انقلاب به مرکز فساد و فحشا معروف بود.

«محله جمشید»با نام‌های شهرنوه «قلعه شهرنو» «قلعه زاهدی»، «قلعه»، «قلعه خاموشان»، «محله قجرها» و «گمرگ» هم شناخته می‌شد. زنان آنجا را «ساکنان محله غم» می‌نامیدند.

فرهنگسرای رازی واقع در بوستان رازی

خیابان‌های مهم آن عبارت بودند از «خیابان حاج عبدالمحمود» خیابان قوام دفتر مرادی امروزی، خیابان راه پیما شهید اسکندری امروزی«بوستان رازی»(خیابان جمشید)فعلی این محله ۱۳۵ هزار متر مربع مساحت داشت و به قسمت اصلی و فرعی تقسیم می‌شد. قسمت اصلی شامل خیابانهای کمیل استخر قنات و قوام بود که دارای ۲۶ کوچه و در هر کوچه ۳۰ الی ۵۰ خانه وجود داشت.

در هر خانه چندین خانواده توأمان زندگی می‌کردند و گاهی در یک اتاق چند مرد و زن می‌زیستند.

«محله جمشید» از نگاهی دیگر به دو بخش قلعه و نجیب خانه تقسیم می‌شد که در واقع «قلعه» محل کار و نجیب خانه محل زندگی عادی «روسپی‌ها» بود.

ده‌ها تئاتر، تماشاخانه و کافه در خیابان جمشید و داخل «شهرنو» و خیابانهای ۳۰ متری احداث شده بود. گردانندگان اصلی این محله با مقامات دربار شاهنشاهی در ارتباط بوده و در رویدادهای سیاسی پهلوی دوم از جمله «کودتای ۲۸ مرداد» و حمله به منزل دکتر محمد مصدق نقش داشتند.

به «دلال‌ها و سردمداران شهر نو» اصطلاح «خانم رئیس» گفته می‌شد.

برخی از معروف‌ترین آنها این افراد بودند: «ملکه اعتضادی»، «پری آژدان‌قزی»، «سیمین ب.ام.و»، «پری بلنده»، «پری سیاه»، «مژگان سوخته»، «شیرین سلطانی»، «منیژه کچل» و...

«شهناز و مهناز»(شهرنو)

آتش زدن شهرنو

گویا وقتی آنجا را پاکسازی می‌کردند. دو خواهر جوان یکی هفده ساله (شهناز) و دیگری پانزده ساله (مهناز) که به اجبار پدر و مادرشان در آن محله خودفروشی می‌کردند از فرصت استفاده کرده خودشان را از آن منجلاب نجات می‌دهند.

خواستگاری بچه‌های کمیته از «شهناز» و «مهناز»!

چند روز بعد از این ماجرا، دیدم علی‌رضا به منزل آمد. برخلاف همیشه این بار با دسته کلید خودش در را باز نکرد. زنگ خانه را زد و من به جلوی در رفتم. تا من را دید گفت: «منیژه خانم مهمان داریم». من هم طبق عادت گفتم: «خوش آمدند قدمشان به روی چشم.» دیدم همراهش دو دختر جوان بدون حجاب و با آرایش بسیار غلیظ هستند. (آن موقع هنوز حجاب اجباری نشده بود و بعضی از خانمها مثل زمان شاه تردد می‌کردند.) بدون آن که سؤالی از علی‌رضا بکنم، به آن دو دختر تعارف زدم برای آمدن به داخل منزل.

آتش زدن شهرنو

نمی‌خواستم با سؤالاتم آنها را ناراحت کنم. چون می‌دانستم حتماً دلیلی داشته که علی‌رضا این دو دختر را به خانه آورده. بعد از آن که دخترها را داخل یکی از اتاقها جای دادم علیرضا خودش ماجرا را برای من تعریف کرد و گفت: «این دو دختر خانم از دست پدر و مادرشان که در محله فساد بودند فرار کرده‌اند. چون آنها را مجبور به خود فروشی می‌کردند. بعد از فرار از آن محله به صورت قاچاقی و بدون بلیط سوار قطار تهران - مشهد می‌شوند که مأموران کمیته داخل قطار آنها را شناسایی و به تهران برمی‌گردانند و تحویل قسمت ما می‌دهند. ما هم به هر کجا مراجعه کردیم این دو دختر را تحویل نگرفته‌اند؛ به همین دلیل مجبور شدم آنها را به خانه خودمان بیاورم.»

شهرنو

خواستگاری بچه‌های کمیته از «شهناز» و «مهناز»!

گفتم: «خیلی کار خوبی کردی.» برایشان لباس مناسب تهیه کردم و فرستادم‌شان حمام تا از آن وضعیت در بیایند. شام مناسب به آنها دادم و گفتم: «حالا بروید استراحت کنید.»

آن دو دختر از من تشکر کردند. ولی متعجب بودند. وهاج و واج به من نگاه می‌کردند. فکر نمی‌کردند این قدر برخورد خوبی داشته باشم. خلاصه شام را خوردیم و آنها در همان اتاق و ما هم در اتاق دیگر خوابیدیم. صبح علی‌رضا به من گفت: «اینها سیگاری هستند. اگر سیگار خواستند و یا چیزی احتیاج داشتند برایشان بخر.» برای این کار مقداری هم پول به من داد.

آتش زدن شهرنو

علی‌رضا که رفت. من هم مشغول کارهای خانه شدم و صبحانه درست کردم. دخترها وقتی بیدار شدند با هم صبحانه خوردیم. بعد از صبحانه گفتند: «ما سیگار می‌خواهیم.» وحید را بغل کردم و از خانه خارج شدم. از بقالی سرکوچه یک بسته سیگار خریدم و برای مصرف دخترها به خانه آوردم. آنها سریع سیگار را روشن کردند و کام گرفتند.

کم کم که با من آخت شدند. پرسیدند: «چرا دیشب با شوهرت که ما را به خانه آورده بود، دعوا نکردی؟ یعنی اصلا به او شک نکردی؟» گفتم: چرا باید دعوا می‌کردم. مگر نشنیدید؟ او گفت هر کجا شما را برده کسی قبولتان نکرده بود. خدا را خوش نمی‌آمد در خیابان رهایتان می‌کرد. شما به آنها پناه آوردید، دستگیر که نشده بودید. در ضمن شوهر من اگر مطمئن نبود که شما دو نفر دختران خوبی هستید، هرگز شما را به خانه نمی‌آورد! من هم اطمینان دارم که او همه جوانب را سنجیده و بعداً شما را به خانه آورده است. در ضمن من به شوهرم هیچ شکی ندارم. شما که دو دختر خوب هستید؛ شوهر من اگر صبح تا شب و شب تا صبح در خانه‌ای که در آن صد خانم بدکاره باشند تنها باشد، باز هم به او هیچ شکی ندارم.»

گفتند: «خوش به حال تو و خوش به حال شوهرت. چطور اینقدر به او مطمئنی؟!» گفتم: «یکی از مزایای همسر مؤمن همین اعتماد داشتن به او است. اینها به انسان اطمینان خاطر می‌دهد که همسرش حتی فکر خیانت به او را هم نمی‌کند. وقتی همسر انسان به وظایف دینی‌اش کامل عمل می‌کند، حلال و حرام، محرم و نامحرم سرش می‌شود. خود انسان هم اهل نماز روزه باشد و فکر خیانت به همسرش را نکند خدا هم کاری می‌کند که هرگز همسر چنین زنی به او خیانت نکند.»

اشک در چشمان آن دو دختر جمع شده بود. آنقدر مردهای بوالهوس و فاسد دیده بودند که چنین تعبیراتی برای آنان حکم کیمیا را داشت و منتهای آرزوهایشان داشتن چنین همسری بود. گفتند: «ما خیلی بدبختیم ما نمی‌خواهیم و نمی‌خواستیم به همسر آینده‌مان خیانت کنیم. مجبور بودیم و زندگی‌مان را پدر و مادرمان تباه کردند.»

گفتم: «همین که نمی‌خواستید و مجبور بودید، مهم و خوب است. همین را که نمی‌خواستید و نمی‌خواهید را خدا می‌بیند. مطمئن باشید آینده خوب و عاقبت به خیری در انتظارتان است به شرط آن که شما هم تغییر کنید و از آن فضاهایی که بودید فاصله بگیرید. من حاضرم همه جوره به شما کمک کنم.»

گفتند: «ما از خدایمان است که تغییر کنیم و خانمی مثل شما بشویم.» روز بعد رفتم مغازه سر خیابان و برای آن دو دختر نازنین دو تا روسری خریدم. گفتم: «اگر می‌خواهید از دست شیطان رها شوید و به سمت خدا بروید، ابتدا باید حجاب داشته باشید. وقتی با حجاب باشید نه خودتان گناه می‌کنید و نه باعث گناه دیگران می‌شوید.» آنها هم با شور و شوق فراوان روسری‌ها را سرشان کردند.

این بچه‌ها تشنه معرفت بودند با دین و خدا عناد نداشتند اما به انجام کارهای زشت مجبور شده بودند. نه اینکه با میل و رغبت خود و از سر هوس این کارها را کرده باشند. کم کم آنها را با احکام اسلام از قبیل طهارت، نجاست و... آشنا کردم و چیزهایی را که بلد بودم به آنها هم یاد دادم. دخترها هم گوش می‌دادند و هم عمل می‌کردند. خودشان گفتند: «اگر می‌شود برایمان چادر بخ!» رفتم و پارچه چادری برای آنها خریدم. در خانه خودم برایشان قد زدم، بریدم و دوختم. خیلی خوشحال شدند از اینکه چادر دارند.

آنها به من مامان منیژه می‌گفتند. دوستان و اطرافیان ما را از نگهداری این دو دختر منع می‌کردند اما ما می‌گفتیم؛ اینها فرزندان ما هستند و پدر و مادرشان را در تصادف از دست داده‌اند. با این توضیح ما دیگر کسی حرفی نمی‌زد. به آن دو خواهر هم گفتیم از زندگی گذشته خودشان چیزی به دیگران نگویند.

در همین مدت علی‌رضا هم که کم و بیش به خانه می‌آمد و می‌رفت تغییرات را در اخلاق رفتار و گفتار این دو دختر مشاهده می‌کرد. این دو خواهر، کم‌کم سیگار کشیدن را ترک کردند. نماز خواندن را یاد گرفته و می‌خواندند. دیگر آرایش نمی‌کردند. علی‌رضا که می‌آمد، چادر سر می‌کردند. یک روز علی‌رضا به خانه آمد و مرا کناری کشید و گفت: «دو نفر از همکاران او در کمیته تقاضا کرده‌اند با این دو دختر ازدواج کنند. نظر تو چیست؟» واقعاً خوشحال شدم و گفتم: «چی از این بهتر؟ این دو دختر بیچاره لیاقت همسر و زندگی خوب را دارند. اینها ذاتاً و فطرتاً دخترهای خوبی هستند. مدتی به اجبار پدر و مادرشان راه را گم کرده بودند. اکنون مزه زندگی سالم را چشیده‌اند و مطمئنم تا آخر عمرشان پاک و سالم زندگی می‌کنند.»

دخترها را صدا کردم و گفتم: « مژده بدهید که یک خبر خوب می‌خواهم به شما بدهم.» گفتند: «اذیت نکن بگو چه خبر شده؟!» گفتم: «دو نفر از همکارهای علی‌رضا از شما خواستگاری کرده اند و تقاضا دارند با آنها ازدواج کنید.» دخترها با هم فریاد کشیدند: «تو را به خدا؟! چقدر خوب. خدایا شکرت. بالاخره خدا جواب ما را هم داد.» بعد از من پرسیدند: «شما چه گفتی؟» گفتم: «من جواب دادم اول از همه دخترها باید دامادها را ببینند و بپسندند.».

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منبع مأخوذه : ۶ آذر ۱۴۰۳ سایت مشرق است با اصلاحات واضافات.

سرنوشت محل فساد(شهرنو)تهران ۱۱۲۰ خانه فساد در شهرنو(قلعه)

ماجرای حضور «آیت الله انصاریان» در شهر نو

مصاحبه یکی از اعضای کمیته انقلاب اسلامی که فرماندهی تخریب(شهرنو) رابرعهده داشتند باخبرگزاری  ایلنا(۱۵ اسفند ۱۳۹۵).

در ناحیه جنوب شهر تهران(دروازه قزوین فعلی)«شهر نو»بودکه دو طرف خیابان پر بود از مکان هایی که دختران و زنان در آن جا خدمات جنسی به مردان انجام می دادند. کارت سلامت داشتند وتوسط پزشکان چکاپ هم می شدند و. اما باپیروزی انقلاب اسلامی این مرکرفسادبرچیده شد.

پری بلنده،اشرف چهار چشم،شهلا ،مهین و پری سیاه

ماجرای حضور «شیخ حسین انصاریان» در خانه‌های فساد «شهرنو»(محله جمشید) نکاتی خواندنی دارد که در کتاب «خاطرات آیت الله شیخ حسین انصاریان».ماجرای حضور شیخ حسین انصاریان در خانه‌های فساد شهر نو

خبرگزاری فارس(۲۸ فروردین ۱۴۰۲)نوشت: قبل از انقلاب روحانی جوانی خبر از خانه‌های فساد در شهرنو به‌ گوشش می‌رسد که: «در‌ آنجا دخترانی وجود دارند که مثلا از دوست‌پسرشان فریب خورده‌اند، یا از خانه فراری بوده و به تور آدم پستی افتاده و بدین مرکز فروخته شده‌اند و اکنون روی برگشتن به خانه خود را ندارند. رؤسای آنان به هیچ‌وجه دست‌بردار نیستند و برای محکم‌کاری از زنان بیچاره سفته گرفته‌اند».

حجت الاسلام و المسلمین حسین انصاریان استاد اخلاق

روحانی تعدادی از سفته‌ها را می‌خرد و دختران را آزاد و راضی‌شان می‌کند به خانه‌‌هایشان بازگردند: «آنها را همراهی کرده، به آغوش خانواده‌شان می‌سپردیم و می‌گفتیم که مثلاً‌ دختر شما گم شده بوده و اکنون به ما پناه آورده و از اصل ماجرا هیچ حرفی نمی‌زدیم. بعضی از زنان جوان ازدواج کردند و زندگی پاک و سالمی را تشکیل دادند.»

پس از انقلاب اما مردم به شهرنو حمله کردند و به آتش کشیدند، اما دامن‌گیر همه خانه‌ها نشد: 

«شهیدعلی قدوسی( دادستان انقلاب) به من گفت: برای براندازی(برچیدن شهرنو) آنجا چه کار می‌توانی انجام بدهی؟

شیخ حسین انصاریان: گفتم: فقط پول و جا و مکان مناسب می‌خواهد.

نفردوم-سمت چپ:شهید آیت‌الله علی قدوسی در کنار پدر همسرش علامه سید محمدحسین طباطبایی در یک محفل خانوادگی

او(آیت الله علی قدوسی) چکی به مبلغ ۳۰۰ هزار تومان برایم نوشت.

آیت الله علی قدوسی درکنار آیت الله سیدعلی خامنه ای

آیت الله ربانی املشی درکنارآیت الله بهشتی وآیت الله موسوی اردبیلی(آیت الله مؤمن وشهیدقدوسی وآیت الله فاضل لنکرانی.

«آیت‌الله محمدی گیلانی»(رئیس قوه قضا) نیز ۳ میلیون تومان در اختیار ما گذاشت.

طلبه جوان (شیخ حسین انصاریان)کُل ۱۱۲۰ خانه فساد در شهرنو را می‌خرد و مرکز بزرگی را هم در شمیران برای اسکان زنان در اختیار می‌گیرد:

آیت الله شیخ حسین انصاریان درکتاب خاطراتش نوشت:«کل اسناد در محضری به ما واگذار شد و صاحبان خانه‌ها پول خود را نقد دریافت کردند. با رضایت و درحالی‌که از خطای گذشته خود اشک می‌ریختند. زنان، میانسال‌ها و بعضی از جوانان را با آماده‌سازی و توبه‌دادن، به خانواده‌هایشان تحویل دادیم. شماری از زنان جوان را نیز شوهر دادیم. چند نفر نیز به عقد کارمندان دایره منکرات درآمده و زندگی سالمی را تشکیل دادند و اکنون صاحب فرزندانی هستند که گاهی هم پای منبر من می‌آیند.

کاهش سن «نزدیک‌بینی» در کشور/ خدمات پرتقاضای خارجی‌ها در قطب چشم‌ پزشکی ایران

منطقه«شهرنو» را با خاک یکسان کردیم؛ بخشی به «بیمارستان فارابی» واگذارشد و بخش دیگرنیز تبدیل به پارک(بوستان رازی) شد.

انصاریان: کسی مثل امام(ره) آمریکا را به جهان معرفی نکرد

«آیت الله حسین انصاریان»درخاطراتش نوشت:  بعد طی نامه‌ای به امام نوشتم ما اکنون باید مخارج ۴ هزار زن را بپردازیم و تقاضای کمک مالی کردم.

امام خمینی گفت: اگر از کمک‌های مردمی تأمین نشدید، از سهم ما استفاده کنید.

استاد حوزه، مفسر و مترجم قرآن(شیخ حسین انصاریان)نوشت: گاهی رسانه‌‌ها با زنانی که از آن مراکز فساد(شهرنو) رهایی یافته و دنبال زندگی سالمی رفته بودند، مصاحبه می‌کردند.

روزی یکی از مصاحبه‌ها از رادیو پخش شد، خبرنگار از دختر جوانی(ازساکنان شهرنو) سوال کرد که شما قبلاً کجا بودید و چه می‌کردید؟

آن دختر جواب داد: من اصلاً به قبل و بعد کاری ندارم و هیچ حرفی برای گفتن ندارم. فقط این را بگویم:« یک نفر آمد و مرا نجات داد که او هم پدر من است و هم عمویم، هم برادر و دایی و مادرم، او همه کاره من است. او شیخ حسین انصاریان است»/پایان گزارش فارس.بااندکی اصلاحات.

توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:چگونگی تخریب شهرنو(قلعه)به روایت یکی ازمسئولین کمیته انقلاب اسلامی

حُکم تخریب از کجا شروع شد و شما برای اجرای آن چه کردید؟

مصاحبه یکی از اعضای کمیته انقلاب اسلامی که فرماندهی تخریب(شهرنو) رابرعهده داشتند باخبرگزاری  ایلنا(۱۵ اسفند ۱۳۹۵)نوشت:

حکم تخریب از کجا شروع شد و شما برای اجرای آن چه کردید؟

«سردارعلی قلی فودازی»گفت: حکم تخریب شهر‌نو توسط ستاد امر‌به‌معروف‌و‌نهی‌از‌منکر صادر شد. ما به مسائل قضایی مساله کار نداشتیم وقتی به ما ابلاغ شد ما مامور به اجرا بودیم. مخالفت هایی در رده‌های بالا بود.

از راست: سید عبدالمجید ایروانی، محمدرضا مهدوی کنی(رئیس کمیته های انقلاب اسلامی)، سید علی حسینی خامنه ای، محمدباقر محی الدین انواری، احمدجنتی، محسن مجتهد شبستری و محمدآقا امامی (امامی کاشانی)

در آن زمان مسئولین جمهوری‌اسلامی تصمیم گرفتند که «شهر نو» باید تخریب شود و به دلیل اینکه در حوزه استحفاظی ما بود این ماموریت به «آیت الله سیدعبدالمجید ایروانی» که رییس کمیته آن منطقه بود سپرده شد.


البته پیش از این تصمیم،«آیت الله سیدعبدالمجید ایروانی» از ما خواسته بود که در قلعه (شهرنو) یک کمیته تاسیس کرده و برای شناسایی عوامل داخل آن اقدام کنیم. طبق آمار حاصله حدود ۲ هزار و ۴۰۰ خانم در آنجا مشغول کار بودند. از این تعداد ۱۲۰۰نفر کارت تردد به قلعه را داشتند و مابقی آنها کارت نداشتند.

برای ما سوال بود که چگونه در حالی که جلوی درب قلعه پلیس وجود داشت و از تردد افراد متفرقه جلوگیری می‌شد، این افراد فاقد کارت تردد می‌کردند. در آن زمان کلانتری ۱۵ به دلیل وجود قلعه در آن منطقه به عنوان کلانتری ویژه عمل می‌کرد.

یکی از وظایف این کلانتری تحقیقات راجع به زنانی بود که از طریق مراجع قانونی بنیاد‌ فرح آنها را به کلانتری معرفی می‌کرد؛ زنانی که قصد داشتند در آنجا فعالیت کنند. در آنجا خانم و آقا حضور داشتند که با این افراد معرفی شده صحبت و مشاوره می‌دادند و در نهایت این دو نفر تایید می‌کردند که آیا این خانم می‌تواند در اینجا فعالیت کند یا خیر که به رییس کلانتری وقت معرفی می‌شدند تا اقدامات بعدی بعمل آید.

این روال قانونی کار بود، اما ما در بررسی‌های خود متوجه شدیم که اشخاصی که بدون کارت وارد می شدند از طریق کانال هایی بود که زیر خانه‌های خیابان جمشید و قلعه ساخته شده بود و این معابر توسط زنانی که به نوعی ریاست محل را بر عهده داشتند، مدیریت می‌شد.

ما تابع فرمانده خود آیت الله ایروانی بودیم. قبل از تخریب، چند جلسه با ساکنان انجا داشتیم و در کمیته شهر‌نو چند بار با مسئولان آنجا صحبت کردیم و به انها خبر دادیم که قصد تخریب داریم.

از آن زمان ۳۷ سال می‌گذرد و پارک و فرهنگسرای رازی جایگزین محله شهرنو شده است. روایت‌های رسمی و غیر رسمی از نحوه تخریب این محل منتشر شده اما نقاط پرابهامی در این رویداد وجود دارد.

9626+621

«سردار علیقلی فودازی» که درمصاحبه با خبرگزاری ایلنا به بیان خاطره خود از اولین درگیری مسلحانه نیروهای کمیته انقلاب اسلامی با نیروهای مجاهدین خلق پرداخته بود، در بخش دوم این گفت‌وگو به دلیل عضویت در شورای کمیته انقلاب اسلامی جنوب غرب تهران و فرماندهی تخریب شهرنو، به تشریح جزئیات این حادثه پرداخته است.

قبل از تخریب، چند جلسه با ساکنان انجا داشتیم و در کمیته شهر‌نو چند بار با مسئولان آنجا صحبت کردیم و به انها خبر دادیم که قصد تخریب داریم.

انها از ما سوال می‌کردند: آیا جایی برای ما در نظر گرفته شده است که ما انجا کاسبی کنیم؟

اتحاد لات‌ها و بدکاره‌ها در آشوب 70 سال پیش تهران

سردارفودازی: گفتیم که خیر برای این کار محلی در نظر گرفته نشده است. البته آنها مخالفت‌هایی هم می‌کردند تا اینکه به دستور مقام قضایی شش نفر از سردسته های انجا از جمله مهین و پری بلنده،اشرف چهار چشم،شهلا و پری سیاه را دستگیر و تحویل زندان اوین دادیم که به اتهام مفسد فی الارض اعدام شدند.

در قلعه حدود ۹ هزار مرد حضور داشتند که به امور این زنان رسیدگی می‌کردند. هر زنی ۲تا۶نفر از این خدمه مرد را در‌ اختیار داشت که او را حمایت می‌کردند و محال ممکن بود که کسی در داخل قلعه جرات کند دعوا راه بیاندازد. ما زمانی که برای شناسایی مغازه‌ها رفته بودیم شاهد بودیم که حتی آرایشگر زنان این منطقه نیز مرد بودند.

در قلعه یک پاسگاه کلانتری وجود داشت و در کنار آن کافه شکوفه نو وجود داشت. شکوفه نو متعلق به برادر شاه بود و گوگوش و قربانی شوهر گوگوش درآنجا سهام دار بودند. از داخل شکوفه نو یک تونل به سمت پاسگاه وجود داشت که افرادی را که در آنجا مشکل ایجاد می کردند از این طریق منتقل می شدند به پاسگاه.زنانی که در قلعه درگیر می شدند اکثرا جریان رسیدگی به نفع آنها بود و حاکم می شدند. وضعیت خاصی در قلعه حاکم بود و با این که می دانستند ما کمیته چی هستیم، گاهی قصد داشتند که به سمت ما حمله کنند.

نشریات آن زمان را که مطالعه می‌کنیم درباره کشف برخی اسکلت‌ها هنگام تخریب شهر نو گزارش داده‌اند. آیا واقعا چنین چیزی صحت داشت؟

دفاع جالب سردار فودازی از متهمان پرونده کهریزک

«سردار علیقلی فودازی»: بله، ‌درست است. جنایات بسیاری در آن جا رخ می‌داد. بطور مثال مردی که همسر فراری‌اش را در آنجا پیدا می‌کرد وقتی داد بیداد می‌کرد، مردانی که در آنجا فعالیت می‌کردند این مرد را می‌گرفتند و تهدید می‌کردند که یا نادیده بگیر، یا این که کشته می شوی. برخی‌ها را که پافشاری می‌کردند .

و یا مسئله دیگری بین آنها به وجود می‌امد را به قتل می رساندند و در همان جا خاک می کردند و یا جسد را در دیوار می گذاشتند و یک تیغه کنار تخت آن زن می‌کشیدند تا او نیز حساب کار دستش بیاید. ما زمان تخریب تعداد زیادی بقایای انسان پیدا کردیم که اول برای ما مجهول بود اما بعدها با اعترافات و نقل قول های برخی از زنان مشخص شد که این بقایای اجساد افرادی است که به قتل رسیده و در آنجا دفن شده‌اند.

زمانی که اقدام به تخریب شهر نو کردید، مخالفتی با کار شما نشد؟ گفته می‌شود آیت‌الله طالقانی از مخالفان این کار بودند.

سردار علیقلی فودازی»:محلی‌های جنوب تهران مخالف حضور این مکان و افراد در آنجا بودند. تعدادی از آقایان مانند آیت ایروانی نیز مخالف آن بودند اما تعدادی از روحانیون برجسته نیز معتقد بودند که وجود این مکان نیاز است و برخی مخالفت‌ها نیز انجام دادند.

البته باید توجه داشت که شهرنو نه فقط در تهران بلکه در چند شهر دیگر نیز وجود داشت. بنیان گذار شهر نو اردشیر زاهدی بود که به همین دلیل آنجا به قلعه زاهدی معروف بود.

Life Goes On Persia: Shahreh No - شهرنو

وضعیت زنانی که در قلعه فعالیت می کردند چگونه بود؟ سرنوشت آنها بعد تخریب چه شد؟

علیقلی فودازی:وضعیت بهداشتی زنانی که در آنجا بودند مناسب نبود. اینها یک مرکز درمانی در روبروی شکوفه نو در خیابان کارگر و یکی هم نزدیک کاخ مرمر داشتند وقتی کارت بهداشت آنها را بررسی می کردیم متوجه می شدیم که اینها مبتلا به بیماری های مقاربتی مختلفی بودند و این باعث گسترش بیماری های مختلف در جامعه می شد. الان بعد از ۳۸ سال می گویم که اقدام ما درست بود،

 

اما متاسفانه نتوانستیم زن هایی که در آنجا حضور داشتند را ساماندهی کنیم و به جامعه برگردانیم. ما آنها را به بهزیستی تحویل دادیم و آنها به علت کمبود امکانات مجبور شدند زنان و بچه های آنان را رها کنند. ما در این بین، افراد تحصیل‌کرده و دانشجو هم داشتیم و اینطور نبود که همه افراد حاضر در قلعه از افراد بی سواد باشند.آتش زدن شهرنو

حکم تخریب از کجا شروع شد و شما برای اجرای آن چه کردید؟

حکم تخریب شهر‌نو توسط ستاد امر‌به‌معروف‌و‌نهی‌از‌منکر صادر شد. ما به مسائل قضایی مساله کار نداشتیم وقتی به ما ابلاغ شد ما مامور به اجرا بودیم. مخالفت هایی در رده‌های بالا بود. ما تابع فرمانده خود آیت الله ایروانی بودیم. قبل از تخریب، چند جلسه با ساکنان انجا داشتیم و در کمیته شهر‌نو چند بار با مسئولان آنجا صحبت کردیم و به انها خبر دادیم که قصد تخریب داریم.

 

انها از ما سوال می‌کردند که آیا جایی برای ما در نظر گرفته شده است که ما انجا کاسبی کنیم و ما به انها می گفتیم که خیر برای این کار محلی در نظر گرفته نشده است. البته آنها مخالفت‌هایی هم می‌کردند تا اینکه به دستور مقام قضایی شش نفر از سردسته های انجا از جمله مهین و پری بلنده،اشرف چهار چشم،شهلا و پری سیاه را دستگیر و تحویل زندان اوین دادیم که به اتهام مفسد فی الارض اعدام شدند.

افراد حاضر در آنجا بیشتر مستاجر بودند و مالکین خارج از آنجا بودند. روزی که قرار بود تخریب آغاز شود،‌ لودر و ادوات مورد نیاز را اجاره کردم و به سمت محل رفتم. افرادی که در آنجا بودند وقتی متوجه شدند که واقعا قصد تخریب داریم همکاری کردند.

سه روز بعد از تخریب ،«سیدابوالحسن بنی صدر»(رییس جمهور) اشخاصی را به کمیته منطقه ۱۲ فرستاد که این جریان را بررسی کند. یکی از این اشخاص که از دوستان بود به ما گفت حقیقتا ما آمدیم شما را ببریم. موضوع را به «آیت الله سیدعبدالمجید ایروانی»(رئیس ستادامربه معروف) انتقال دادیم و ایشان گفتند بروید. بعد چند روز مشکل توسط ایت الله ایروانی حل شد ما برگشتیم.

بعد از تخریب «با فروش آهن ضایعات حاصله هزینه لودر و ادوات که برای تخریب اجاره کرده بودم را دادم» زیرا برای این موضوع بودجه‌ای در نظر گرفته نشده بود و فقط دستور تخریب صادر شده بود.

خبرنگارایلنا:در روایتی که از این حادثه وجود دارد، گفته شده که ماموران خانه‌های این محل را آتش زدند و برخی از حاضران در این خانه‌ها نیز زیر آوار ماندند و حتی آتش‌نشانی در بیانیه‌ای اعلام کرده بود که چون این آتش از سوی نیروهای انقلابی ها بوده و آنها نمی‌خواهند که این آتش‌سوزی‌ها خاموش شود، اقدامی در جهت اطفای آتش نخواهند کرد. این مسئله چقدر صحت دارد؟

علیقلی فودازی:اصلا چنین مباحثی وجود نداشت. آنجا منطقه کنترل شده بود و افراد عادی نمی‌توانستند حضور پیدا کنند که بخواهند آتش‌سوزی به راه بیاندازند. ما هر خانه‌ای را که می‌خواستیم تخریب کنیم تیم مخصوصی وارد آن خانه می شد و بررسی می‌کردند که آن محل کلا تخلیه شده باشد. خود ساکنان همکاری کردند و همه وسائل را خارج کردند و هیچ درگیری هم نشد.

اصلا در آن سه شب تخریب؛ آتش سوزی اتفاق نیفتاد. شب اول که تخریب شروع شد، بعد از ساعتی بارندگی آغاز شد و گرد وخاک‌های ناشی از تخریب و آوار برداری را خواباند. در جریان تخریب مردم عادی حضور نداشتند فقط مامورین تخریب و ساکنان محل حضور داشتند. در آن موقع مردم جمع نمی شدند که ببینند چه اتفاقی می افتد.اصلا کسی کشته نشد که بخواهند جسد او را آتش بزنند. ما دیوار ابتدا و انتهای خیابان راخراب نکردیم و اصلا امکان ورود به آن محل وجود نداشت.

دریاچه مصنوعی واقع در بوستان رازی

زمین‌های ۶۰۰خانه ای که در آن دو خیابان(شهرنووجود داشت را تخریب کرده بودیم که اکنون به «پارک رازی» مشهور است.

آتش زدن شهرنو

در آن زمان خانه‌های خیابان استخر تخریب نشد اما چه شد که چند سال بعد آن خانه ها نیز توسط ماموران کمیته تخریب شد.

خانه‌های خیابان استخر در سال ۶۷ تخریب شد. در این خیابان خانه‌هایی از همان سال ۵۸ وجود داشت که محل زندگی افراد قلعه بود و‌بعد از تخریب آنجا این خانه ها محل فعالیت های آنان شد.

عکس نوشت/فرماندهان کمیته های انقلاب اسلامی در کنار حاج احمد آقا

گزارشاتی به رده‌های بالا می‌رسید که بعد از‌چند سال از تخریب قلعه هنوز فعالیت های آنها در خیابان‌های اطراف ادامه دارد.

پیشگامانی که در گام دوم انقلاب هم پیشتاز شدند/ حاج احمدآقا و نوستالژی روزهای میدان‌داری با استاد

یکروز به همراه «حجت الاسلام احمد سالک» که فرماندهی کمیته انقلاب را برعهده داشتند به کمیته میدان حر آمده و به خیابان جمشید رفتیم و آنجا گشت زدیم. در آنجا حدود ۳۰۰خانه وجود داشت. موقع گشت زنی چهار خانم چادری کنار خیابان ایستاده بودند. یکی از آقایان گفت فکر کنم این‌ها اشتباه آمده‌اند. من گفتم خیر اینها هم جز دار‌و‌دسته این جریان فاسد هستند. گفتم اینها هم خود فروشی می کنند هم نفر می‌آورند و هم در کار فروش مواد‌مخدر‌هستند. فردی که در خودرو حضور داشت اصرار داشت که این قضاوت نادرستی است.

برای اثبات این موضوع دستور دادم ماشین مقابل پای آنها بیاستد و آن خانم ها را صدا زدم گفتم چه چیزی دارید؟ او هم جواب داد خانم، مواد و هرچیزی که احتیاج داشته باشید را دارم. در آن لحظه آن فرد ناراحت شد و به آنها چیزی گفت. من به ایشان گفتم همه این خانه ها به همین شکل است.چند سال بعد و در زمانی که آقای میرفندرسکی مسئول دفتر حقوقی و بازرسی کمیته انقلاب اسلامی بود، ایشان میرفندرسکی هر روز بچه‌های ما را احضار می کرد زیرا موقع گشت زدن پلاک ما را به بازرسی اعلام و شکایت می‌کردند.


بنده به آقای «میر فندرسکی» گفتم هر روز بچه‌های ما را احضار نکنید آنها مشغول عملیات هستند.

ایشان گفتند نخیر اینها مزاحمت ایجاد می کنند. بنده به ایشان گفتم یک روز شما بیایید به محل سر‌بزنید تا ببینیم همکاران ما انجام وظیفه می‌کنند یا ایجاد مزاحمت. قرار شد یک روزی ایشان بی خبر در محل حاضر شود و از هرجا که می‌خواهد سرکشی کند.محل کمیته ما میدان حر بود. یک روز ایشان بی خبر به محل آمدند و برای گشت زنی رفتیم. با ایشان وارد یکی از خانه‌ها شدیم و ایشان دیدند که افراد حاضر در خانه یا مشغول استعمال مواد مخدر هستند یا در طبقه بالای آنجا اعمال منافی عفت انجام می‌دهند.

درباره سیدعلی اکبر محتشمی پور

آقای «میرفندرسکی» بعد از مشاهده اوضاع، ناراحت شد و به «حجت السلام محتشمی‌پور »وزیر کشور وقت گزارش نوشت که تمام منطقه آلوده است و اگر جمع نشود این فساد به همه جا پخش می شود. بعد از گزارش ایشان، «وزارت کشور دستور تخریب خیابان جمشید را در سال ۶۷ دادند». البته تمام خانه‌ها و مغازه‌هایی که تخریب شد از مالکین خریداری و برخلاف سال ۵۸ به آن ها پول پرداخت شد.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«شهر نو»(قلعه)محله بدنام پایتخت بود که با وجود به آتش کشیده شدن توسط عده‌ای از انقلابیون در آستانه انقلاب ۵۷، همچنان پس از پیروزی انقلاب پابرجا ماند تا سرانجام در دوم مرداد ۱۳۵۹(۱۱ رمضان ۱۴۰۰)بکلی برچیده شد.