آیت الله خامنه ای:امام جماعت قبل ازاذان درمسجدحضورداشته باشد.
رهبرانقلاب:امام جماعت درتوجیه تأخیرش-می گوید گرفتار شدم؛ سرم شلوغ بود. یا مى رود نماز، ولى دیر مى رود؛ مردم در صف جماعت منتظر نشسته اند؛ حالا آقا بعد از مدتى دوان دوان مى آید؛«من بااین روش موافق نیستم»
امام جماعت مسجد(منتظرمردم باشد)نه اینکه نمازگزاران منتظرپیشنمازباشند.
«امام جماعت مسجد»مردم را منتظرنگه ندارد«تأخیرنداشته باشد»
رهبرانقلاب:«من با روحانیونى که در یک اداره اى مشغول کار مى شوند، در حالى که پیشنماز فلان مسجد هم هستند، مخالفم!»،چون یک روز در هفته، دو روز در هفته، سه روز در هفته براى اقامه ى نماز جماعت به مسجد نمى روند.
امام جماعت تأخیرنداشته باشد
آیت الله سیدعلی خامنه ای:می گوید گرفتار شدم؛ سرم شلوغ بود. یا مى رود نماز، ولى دیر مى رود؛ مردم در صف جماعت منتظر نشسته اند؛ حالا آقا بعد از مدتى دوان دوان مى آید؛ من با این روش موافق نیستم.
«پیشنماز مسجد، باید مسجد را خانه ى خود، جایگاه خود و اداره ى خود بداند»، وقتى وارد مسجد شد، «کالسّمک فی الماء» باید باشد؛ احساس کند که اینجا جاى اوست و عجله اى براى بیرون رفتن از مسجد نداشته باشد.
«من چون مدتها پیشنماز بوده ام و پیشنمازى کرده ام، مىدانم که "پیشنمازى"چقدر کار خوب و مؤثر و پُرفعالیت و پُرتلاشى است».
.«پیشنماز مسجد، باید مسجد را خانه ى خود، جایگاه خود و اداره ى خود بداند»
«غالباً کسانى که پیشنمازى نکرده اند، نمىدانند پیشنمازى یعنى چه؟»
«بعضی ها امام جماعت هستند واما درک این مهم راندارند!»
«بعضیها هم که در مسجد نمازى خواندند و فورى بیرون دویدند و دنبال کار دیگرى رفتند، آنها هم طعم پیشنمازى را نمى فهمند»
بیانات رهبرمعظم انقلاب-چهارشنبه، ۲۳ دی ۱۳۸۳ دیدار با روحانیون
آیت الله خامنه ای:«امام جماعت» قبل ازمردم درمسجدحاضرباشد.
«پیشنمازى، یعنى آدم مسجد را واقعاً محل کار خودش بداند.»
قبل از وقت، حتّى قبل از دیگران، به آنجا برود؛ اوضاع مسجد را ببیند؛ اگر اشکالاتى در وضع ظاهرى مسجد هست، برطرف کند.سجاده اش را پهن نماید؛
(امام جماعت)منتظر مردم بماند که بیایند؛ با یک یکِ افرادى که مى آیند(تا آنجایى که مىتواند) تماس بگیرد؛ به آنها محبت بکند؛از آنها احوالپرسى نماید؛ اگر مشکلى دارند، در آن حدى که برایش میسور است، برطرف کند.
امام جماعت پادویی (دلالی)نکند
البته-نه اینکه پادوى کارهاى خدماتى مردم بشود در بعضى از مساجد، چنین چیزهایى وجود دارد که قطعاً غلط است .
در آنجا(مسجد)بنشیند، مردم به او مراجعه بکنند، درددل بکنند، خودش را بر مردم عرضه کند، در معرض مراجعات مردم قرار بدهد؛ نماز را که تمام کرد، براى مردم مسئله و تفسیرى بگوید، حرفى بزند و بلند شود، بیرون برود؛ یعنى اینطور، ساعتى از وقت خودش را در اینجا صرف بکند.
به نظر من، اینطور پیشنمازى، یک فرد خیلى مفید و مؤثر و بابرکت و جلب کننده ى عواطف است.
در سایه ى چنین پیشنمازى اى است که وقتى او به آن کسانى که با مسجدش سروکار و رفت و آمد دارند.حتّى کسانى که وقت هم نمىکنند به مسجد بروند، اما دورادور مىدانند و از دیگران شنیده اند که این آقا، چه آقاى خوبى است، اشاره کند که فلان کار باید انجام بگیرد، نه بودجه مىخواهد، نه قدرت قانونى مىخواهد و نه بخشنامه لازم دارد؛ آن کار طبق نظر و گفته ى او انجام خواهد گرفت.
بیانات آیت الله خامنه ای،یکشنبه، ۸ مهر ۱۳۶۹ در دیدار با اعضاى شوراى مرکزى نمایندگان ولى فقیه در دانشگاههاى کشور و مسئولان دفاتر نمایندگى.
توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:فقط گزینش تیترهاازاینجانب است که باتوجه به متن بیانات انتخاب شده است.
*این روایت در پیام رهبرمعظم انقلاب- اجلاس نماز(۲۲ مهر ۱۳۸۹)اینچنین آمده است :
مساجد در سراسر زمین، هر کدام شعبهای از مسجدالحرام هستند و نسبت امام جماعت با مسجد همان نسبت حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسماعیل(ع) است با مسجدالحرام.
چنانچه خدای متعال فرمود: أَن طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ (١٢٥بقره) یعنی این محور هدایت و ارشاد مردم است و مقام آنان خدمتگذاری به مردم است که باید در خدمت رکوعکنندگان و سجودکنندگان باشند.
از سوی دیگر نیز روایتی زیبا داریم که «المؤمن فی المسجد کالسمک فی الماء» یعنی مومن در مسجد مثل ماهی در آب است. بنابراین همانطور که زندگی، آرامش و رشد ماهی در آب است، حضور مؤمن نیز در مسجد این اثرات را درپی دارد.پایان پیام رهبرانقلاب.
*واما«اصل حدیث منتسب به رسول الله(ص) را درمورد«مؤمن درمسجدمثل ماهی درآب است» رامی آورم.
رسول الله(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرمایند: هفت گروه هستند که در روز قیامت در زیر سایه عرش الهی قرار می گیرند و از گرمای طاقت فرسای آن روز در امان می مانند.
حدیث« «المؤمن فی المسجد کالسمک فی الماء» »منبع ومأخذش کجاست؟ روایت ازکیست؟
یکی از گروه های هفتگانه که درقیامت درزیرسایه عرش الهی هستند:مردی که قلبش وابسته به مسجد است وقتی که از مسجد خارج می شود، انتظار می کشد که وقت نماز فرا برسد و به مسجد برگردد(المومن فی المسجد کالسمک فی الماء و المنافق فی المسجد کالطیر فی القفس)
مومن در مسجد مانند ماهی در آب باید احساس آرامش کند. اما انسان منافق در مسجد مانند پرنده ای است که در قفس است سعی می کند از قفس آزاد شود.
یعنی آرامش ندارد. پس مومن در مسجد آرامش پیدا می کند و دوست دارد که در مسجد باشد و منافق اگر هم به مقتضای زمان به مسجد می آید هر چه زودتر می خواهد از مسجد خارج شود و مسجد برای او مانند زندان است./وسائل الشیعه(حرعاملی) ص ۳۸۶ دربعضی نقل ها(آیت الله صدیقی امام جمعه تهران) این حدیث راصفحه ۱۹۸وسائل الشیعه دانسته اند.
۶گروه دیگر عبارتند از:۱-حاکم و پیشوای عادل، ۲-جوانی در عبادت خدابوده،۳-دو نفری که دوستی ودشنمیشان بخاطرخدابوده، ۴-فردی که صدقه پنهانی می دهد،۵-شخصی که درعبادت خلوت، اشکش جاری شود ،۶-مردی که زمینه فحشابرایش مهیااست وامابخاطرترس ازخدا،صحنه راترک می کند.
حدیث مذکور (المؤمن فی المسجد کالسمک فی الماء)را :صفی الرحمن المبارکفوری(تولد۱۳۵۳ -وفات۱۹۳۵هجری) ج۷ص۵۸ کتاب «تحفه الحوذی»آورده است«کفوزی» بیشتراستنادش "ترمزی»است.
مدیریت سایت-پیراسته فر:قابل توجه آقایان پیشنماز که مردم باید برای آمدنشان چشم براه باشند!
*درهمین رشت -دریکی ازمساجد۲قلو(درقلب شهر)که صبح ها توفیق حضوربود،امام جماعت مکررتأخیرتا۲۵دقیقه داشته درحالیکه فضیلت نمازصبح تا۲۱دقیقه است.تذکرات هم بی فائده بود، واجازه برپایی جماعت به کسی دیگرهم داده نمیشد!تنهاگزینه برای این بی نظمی« ترک این مسجد»بود! که اتفاق افتاد.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:رهبر معظم انقلاب در۱۱ بهمن ۱۳۶۳ در گفتگو با شبکه ۲ تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی روایت جذابی از تجربه نخستین بار که به امام جماعت مسجد انتخاب شدند ارائه میکنند که بسیار خواندنی است.
آیت الله سیدعلی خامنه ای:من قبل ازمسجدکرامت، در یک مسجد دیگرى به نام «مسجدامام حسن»(ع) نماز مىخواندم و »امام جماعت مسجدى بودم به نام مسجد امام حسن مجتبى»(ع) که در نزدیک منزلمان بود
خبرنگار: جناب آقاى خامنهاى! شما در طول مبارزات خودتان قطعاً خاطرات بسیارى را دارید، از آن روزهایى که در مشهد تشریف داشتید در «مسجدکرامت» بودید، مسجد کرامت خود نقطهاى براى حرکت بود در مشهد و همچنین در طول تاریخ مبارزات و تظاهرات مردمى و همچنین در روز ۲۲ بهمن. اولین سؤال و مطلبى که مىخواستم خدمتتان بگویم این است که اگر از آن روزها، روزهاى پر التهاب مشهد و یا تظاهرات خاطرهاى به نظرتان مىرسد بفرمایید.
خیلى سؤال دشوارى است، براى من و این بدان علت است که من از سال ۱۳۴۳ رفتم مشهد، یعنى از قم برگشتم مشهد و در مشهد سکونت اختیار کردم تا سال ۱۳۵۷ که از مشهد خارج شدم. غیر از مدتهایى که حالا در بازداشت و یا تبعید و اینها مثلاً بودم، بقیه اوقات را در مشهد گذراندم و تمام این دوران لبالب از خاطرههاى دوران انقلاب است براى من، یعنى شاید کمتر زمانى از آن مدت ۱۳، ۱۴ ساله اقامت من در مشهد را مىشود در ذهنم جستجو کنم و پیدا کنم که در او یک نشانى و ردپایى از مسائل انقلاب نباشد.
آیت الله خامنه ای:اشاره کردید به «مسجد کرامت» بد نیست که حالا از این قسمت بگویم.
آیت الله سیدعلی خامنه ای در سال ۱۳۵۳ «امام جماعت مسجدکرامت مشهد»بودند.
من قبلاً در یک مسجد دیگرى به نام مسجد ـ امام حسن(ع) نماز مىخواندم و امام جماعت مسجدى بودم به نام «مسجد امام حسن مجتبى»(مشهد) که در نزدیک منزلمان بود و در یک خیابان نسبتاً خلوتى، خیلى هم دور افتاده نبود، اما خیلى هم محل رفت و آمد جمعیت نبود، آنجا نماز را شروع کردم و مسجدى که براى اول بار من را دعوت کردند براى امام جماعت، همین مسجد شد، به این شکل بود که یک اتاقکى بود از این اتاقى که الان شما توش نشستید کوچکتر و مستمعینش هم دو صف ۵، ۶ نفره، دو سه صف ۵، ۶ نفره از پیرمردها و آدمهاى متوسط آن حول و حوش مسجد بودند، یک باربر بود به نام «ملا» که نمىدانم حالا زنده است یا فوت شده. بله یک ملا بود، یک قهوهچى بود آن نزدیک، یک شاگرد مکانیک بود، غالباً هم در سنین مسن یا متوسط، یک حاجى خیرى بود که مسجد را او ساخته بود، همسایه مسجد بود، یک عدهاى بودند در حدود مثلاً شاید ۲۰ نفر ۱۸ نفر، بعد من که رفتم آنجا به مردم شب اول که نماز خواندیم پا شدم، دو سه شب که گذشته بود پا شدم رو کردم به مردم گفتم که با این چند شبى که ما با هم دور هم جمع شدیم یک حقى شما بر گردن من پیدا کردید یک حقى من بر گردن شما پیدا کردم.
حق شما بر گردن من این است که من یک قدرى برایتان حرف بزنم و یک حدیثى چیزى برایتان بخوانم که شما گوش کنید. حق من هم بر گردن شما این است که شما آن حرفهاى من را گوش کنید و یاد بگیرید من حق خودم را عمل مىکنم شماها هم حاضرید حق خودتان را ادا کنید؟ خیلى خوششان آمد و گفتند آره.
«در طول مدت خیلى کمى این مسجد کوچولو پُر شد به طورى که جا کم شد» و همان حاجى همسایه مسجد همت کرد و از عقب مسجد یک مقدار را اضافه کرد و مسجد شد بزرگتر و در مدت شاید دو سه ماه آوازه این مسجد در مشهد به خصوص در میان جوانها پیچید. به طورى که وقتى مسجد کرامت که مزینترین و بهترین و بزرگترین مسجد محله در مشهد محسوب مىشد ساخته شد و آراسته شد و کامل شد، بانى آن مسجد و کسبه دور و بر آن مسجد فکر کردند که مناسب هست که بیایند و بنده را که توى این مسجد پیش نماز بودم ببرند آنجا و در این صورت آن مسجد اجتماعى خواهد شد، همینجور هم شد، من را بردند آن مسجد و اجتماع خیلى زیادى شد که حالا شما مثل اینکه آنجا بودید و دیدید اجتماعات آن مسجد را و مبدأ واقعاً یک حرکت فکرى در بین قشرهاى متوسط شد.
قبل از او با دانشجوها و اینها ما ارتباطات زیادى داشتیم، من کلاس داشتم کلاسهاى متعددى داشتم براى جوانها و دانشجوها و طلبهها و اینها لکن قشرهاى متوسط شهر و مردم کوچه و بازار که از مسائل انقلاب به خصوص مسائل بنیانى انقلاب چندان اطلاعى نداشتند و از سال ۴۲ که مسائل همهگیر بود چند سالى گذشته بود و مسائل فراموش شده بود، از مسجد کرامت مجدداً این فضاى انقلاب را حس کردند و یک تحولى در مشهد به وجود آوردند و البته مسجد کرامت خاطرات زیادى دارد،
از جمله آن خاطرات هم یکى این است که به من اطلاع دادند که از ساواک اعلام کردند که من دیگر حق ندارم بروم، بعد از مدتى که در آن مسجد (چند ماهى هم بیشتر نشد ) آن مسجد ما بهطور مرتب مىرفتیم، البته بعد از آن من در طول سالیان دراز ارتباط داشتم با آن مسجد لکن رفت و آمد مرتب من که ظهر بروم، نماز شب بروم، هم ظهر صحبت مىکردم، هم شب صحبت مىکردم خیلى پر کار آنجا کار مىکردیم و شاید در هفته ۶ شب در آن مسجد صحبت مىکردم و ۷ روز یعنى ۷ روز صحبت مىکردم و ۶ شب، اینجورى بود، روز و شب در آن مسجد صحبت بودم بعد مردم هم زیاد مىآمدند.
بههرحال ساواک تعطیل کرد و برگشتیم ما به مسجد امام حسن (ع) منتها دیگر مسجد امام حسن(ع) این دفعه گنجایش آن جماعتى که با من بودند را نداشت، لذا بود که اهل محل و همان حاجى سابق الذکر که خدا انشاءاللَّه حفظش کند خیرش بدهد مرد خیر و خوبى بود، او همت کرد و یک مسجدى بزرگتر از مسجد کرامت در همان محله مسجد امام حسن(ع) بوجود آورد که الان آن مسجد هست مسجد نسبتاً بزرگ خوبى است./پایان.
خاطره رهبرانقلاب درزمانی که امام جماعت مسجدبود(قبل ازانقلاب)
چگونه یک پیشماز می تواند مردم را جذب مسجدکند؟ نحوه برخوردباجوانها با لباس غیرمتعارف.
آیت الله سیدعلی خامنه ای: بنده خودم سالها پیشنمازی کرده ام؛ می دانم انسان چگونه باید با مردم رفتار کند.
پیشنماز مسجدی بودم،«وقتی نماز تمام می شد، برمی گشتم رو به مردم می نشستم» تسبیحات حضرت زهرا را هم که می گفتم، افراد می آمدند و می دیدند راه باز است. جوان می آمد، «مزلف»(زلف دار) می آمد، بازاری می آمد، ریش دار می آمد، بی ریش می آمد.
جوانهای بیتل درصف نماز
آن زمان، «پوشیدن پوستین های وارونه در میان "جوانهای بیتل" مُد شده بود.»
یک روز رفتم نماز، دیدم یکی از همین جوانهای «آلامد»(مدروز) که «موهایش را روغن زده، آمده و صف اول کنار متدینین و بازاری های خوب و افراد محاسن سفید نشسته.»
احساس کردم این "جوان" با من حرفی دارد. نشستم و به او «پاسخ نگاه دادم» یعنی اجازه دادم بیاید حرفش را بزند. جلو آمد و گفت:« آقا! من صف اول بنشینم، اشکال دارد؟»
گفتم نه، چه اشکالی دارد؟ شما هم مثل بقیه.
گفت: این آقایان می گویند اشکال دارد.
گفتم: «این آقایان بیخود می گویند!.»
این جوان، دیگر از این مسجد پا نمی کشد. این جوان، دیگر از این پیشنماز دل نمی کند. همین طور هم بود؛ از ما دل نمی کندند.
۹۰ درصد نمازگزاران مسجد جوانهابودند
«بنده وقتی مسجد می رفتم، در میان صد نفر، اقلا نود نفرش جوانها بودند.»
«بنده هیچ چیز خاصی نداشتم؛ نه یک مایه ی آن چنانی معنوی، نه یک مایه ی دنیوی؛ اما با مردم بودم.»
عامل موفقیت امام جماعت مسجد
رهبرانقلاب:«اگر می خواهید اثر بگذارید راهش این است که دلها را به هم نزدیک کنید»؛ درون را پاک کنید؛ عمل را خالص کنید؛ برای خدا کار کنید؛ آن وقت خدای متعال برکت خواهد داد.(کارها رونق می گیرد).
آیت الله خامنه ای:به عنوان یک آخوند،امام جماعت مسجد(پیشنماز)، «دست ما گشاده نیست؛ اما ابرویمان که می تواند گشاده باشد.»
بیانات آیت الله خامنه ای در دیدار مسؤولان عقیدتی، سیاسی نیروی انتظامی ۲۳ دی ۱۳۸۳
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:دراین خاطره ،ویرایش اندکی انجام گرفته است و انتخاب تیتر.
مسجدبرمحورامام جماعت است
آیت الله خامنه ای:محور مسجد امام جماعت است، مسجد بر محور امام جماعت [است]. خب اگر این شد، احساس مسئولیّت انسان سنگین خواهد شد.
یکی از کارهای اساسی عبارت است از امامت مسجد؛ [این] یک کار مهم است؛ بهعنوان یک کار حاشیهای نباید به آن نگاه کرد.
کم گذاشتن در حقّ مسجد
«اینکه ما به کارهای روزانهمان، به مشاغل گوناگونمان برسیم، بعد سر ظهر یا مغرب با عجلهی تمام در ترافیک و مانند اینها خودمان را برسانیم ،نیمساعت هم از وقت دیر شده باشد، برویم آنجا بِایستیم به نماز، این کم گذاشتن در حقّ مسجد است.»(امام جماعت)
این را(امام جماعت)باید یک شغل مهم و اساسی بهحساب آورد. عرض نمیکنیم که وقتی امام جماعت شدیم، از همهی کارهای دیگر دست برداریم؛ نه، میتواند انسان بهقدر ظرفیّت خود به کارهای دیگر علمی یا غیرعلمی بپردازد لکن «حقّ مسجد باید ادا بشود.»
«امام جماعت قبل ازاذان درمسجدحضورداشته باشد»
«امام جماعت ،از قبل از وقت شروع نماز برود مسجد» با طمأنینه، با سکون نفْس آمادهی نماز بشود، نماز را با کیفیّت خوب بخواند. بعد اگر برنامهی حرفزدنی دارد، برگردد طرف مردم و با مردم حرف بزند، برای مردم تبیین بکند؛ برنامههای گوناگونی که در مساجد بحمدالله شماها دارید.
زمان ما، آن زمانی که بنده مثلاً در مشهد امامت جماعت میکردم و مسجد میرفتم، خیلی کارها معمول نبود، بلد نبودند یا بلد نبودیم این کارها را. هر کاری میکردیم، نو بهحساب میآمد. امروز بحمدالله این کارها رایج است.
اینکه بین دو نماز یا بعد از نماز، امام جماعت بِایستد یا برود روی منبر با مردم حرف بزند یا اینکه مثلاً فرض کنید تختهسیاه در مسجد ببرند، حدیث بنویسند، برای مردم تبیین بکنند، یا بنشینند با جوانهای مسجد حلقهی معرفتی تشکیل بدهند، تبیین کنند، سؤالاتشان را بشنوند، این کارها حالا آنطور که انسان احساس میکند از گزارشها و از حرفها رایج است، آن زمان رایج نبود.
آن زمان(قبل ازانقلاب) ائمّهی جماعت عمدتاً به این اکتفا میکردند که بروند نماز را بخوانند و از مسجد بیرون بیایند. حالا یکی دو مسئلهی شرعی هم جواب بدهند، و سؤالی بشود یا نشود؛ بیش از این نبود، [امّا] امروز بحمدالله این چیزها رایج است. و باید روزبهروز این را کیفیّت داد.
بیانات آیت الله خامنه ای در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران ۳۱ مرداد ۱۳۹۵