پیراسته فر

خبری تحلیلی

پیراسته فر

خبری تحلیلی

خاطرات خالدابوبکر(سفربه عراق)۲ سال بعدازسقوط صدام

دیدار ۵ روزه سفیردبیر کل اتحادیه عرب به عراق

مرجع شیعیان ایرانی- عراقی:«کاری کنیدکه عراق دردامن ایران نیفتد»

«ماجرای فریادزدن دبیرکل اتحادیه عرب برسررئیس جمهورعراق»

قسمت دوم از «کتاب عمرو موسی»(دبیر کل سابق اتحادیه عرب) که تحت عنوان (سالهای اتحادیه عرب) منتشر شده توسط «دارالشروق» در قاهره ذکر شده است، ویرایش شده است. و توسط روزنامه نگار خالد ابوبکر مستند شده است.

جزئیات و اسرار اولین سفر موسی به عراق پس از حمله آمریکا که در اکتبر ۲۰۰۵( آبان ۱۳۸۴)
تمهید مقدمات سفردبیرکل به عراق، با سفر یک(مأمورامنیتی درنقش)خبرنگار
«خالد ابوبکر»(خبرنگار) گفت. پس از اینکه دبیرکل اتحادیه عرب تصمیم بر این شد که به عراق سفر کند، تصمیم گرفت من را به این کشور عربی بفرستد.

بر اساس اینکه در راس هیئتی متشکل از ۱۱ نفر از جمله «طلعت حامد»( مشاور دبیرکل) و «محسن حمید»(رئیس هیئت اتحادیه عرب در لندن)، این دیدار پنج روز به طول انجامید.

مأموریت این هیئت تنظیم دستور کار دیدار آقای عمرو موسی، مصاحبه های ایشان با طیف های مختلف عراقی و گوش دادن به نقطه نظرات بازیگران مختلف سیاسی در خصوص آمادگی برای یک تبعه عراقی بود. کنفرانس زیر چتر اتحادیه عرب تا عراقی ها بتوانند گفت و گو، گفتگو و تلاش کنند تا فرمولی برای تضمین وحدت و امنیت عراق و دستیابی به یک روند سیاسی گسترده برای ایجاد نهادهای دولتی و پایان دادن به حضور خارجی پیدا کنند.

تحالف الصدر والعامری: إقصاء

من و اعضای هیئت با همه شخصیت ها، نیروهای سیاسی و مراجع مذهبی مانند مقتدی صدر، رهبر جریان صدر و سایر نیروهای شیعه دیدار کردیم.

دبیرکل مایل بود که همه نیروهای عراقی در کنفرانس آشتی شرکت کنند، از این رو لازم بود با نمایندگان مقاومت عراق، که بیانگر دیدگاه اعراب سنی است، دیدار کند. از این رو با شیخ حارث الداری، دبیرکل مجمع علمای مسلمان اهل سنت به توافق رسیدیم که در مقر خود در مسجد «ام القری» با وی دیدار کنیم.

خالد ابوبکر: قرار شد من با هیأت اتحادیه عرب به این مسجد بروم و با انجمن علمای مسلمان ملاقات کنیم و پس از آن با او از مسجد از طریق یک گذرگاه مخفی در آن به مکان مجاور بروم. دیدار با رهبران مقاومت و ترغیب آنها برای حضور در کنفرانس از طریق نمایندگان خود و این قبلاً اتفاق افتاده است. اما در راه ملاقات با شیخ حارث الداری، هیئت مورد حمله نیروهای ناشناس قرار گرفت که منجر به کشته شدن سه محافظ عراقی همراه هیئت شد.

سفر هیئت اتحادیه عرب برای طرف هایی که خواهان نقش قوی اتحادیه عرب در بحران عراق نیستند، بسیار آشکار بود. در جریان سفر این هیئت به عراق، لیث کوبا، سخنگوی نخست وزیر عراق، اظهاراتی را بیان کرد که در آن از برگزاری کنفرانس ملی عراق برای آشتی زیر چتر اتحادیه کشورهای عربی امتناع ورزید و تاکید کرد که کشورش نیازی به یک کنفرانس ندارد. کنفرانس آشتی ملی، بلکه نیازمند نهادهای مذهبی برای گسترش فرهنگی بود که هدر دادن خون و اموال مردم عراق را ممنوع می کند، وضعیت پس از آن اظهارات برای من عجیب به نظر می رسید، به ویژه اینکه زیباری وزیر امور خارجه عراق در جلسات وزیران عرب حضور داشت. کمیته ای که در آن با سفر به عراق موافقت شد و جای تعجب است که پس از آن سخنگوی دولت عراق چنین اظهاراتی را بیان کند، پس از آن اظهارات برای من روشن شد که ممکن است طرف های عراق این کلمه را دوست نداشته باشند. "اصلاح".

موضع زیباری، وزیر امور خارجه عراق که پس از سخنان سخنگوی شورای وزیران، ضمن استقبال از سفر من به عراق، سخنانی قابل توجه بود و ما در حمایت از عراق نمی خواهیم سفر عمرو موسی را پیش داوری کنیم. و ما امیدواریم که ارتباط عراق و اتحادیه عرب ادامه یابد و دفتری برای مشورت در بغداد ایجاد کند.

این دیدار بر اساس تصمیم کمیته وزیران عرب برای عراق به ریاست الجزایر و با رای اتفاق آرا اعضای مختلف آن صورت گرفت و دبیرکل به طور رسمی و فوری از این وظیفه استقبال کرد. واقعیت انجام شده و وضعیت خطرناک عراق همان چیزی است که ایالات متحده را مجبور به پذیرش نقش اتحادیه کشورهای عربی در عراق در آن دوره بسیار حساس و خونین کرد.

ممکن است قبلاً هر نقش عربی یا حتی سایر کشورهای همسایه را رد کرده باشد، اما در این بین سیاست خود را اصلاح کرده و از ابتکار عربی استقبال کرده است، و احزاب اصلی عراق نیز همین کار را کردند. برخی دیگر درباره این واقعیت صحبت کردند که اتحادیه عرب با تأخیر در صحنه عراق حضور پیدا کرد.

من(خالد ابوبکر) به آنها پاسخ می‌دهم که شرایط عراق در آن زمان دیگر اجازه نمی‌دهد اعراب خارج از دایره عمل و نفوذ باقی بمانند، در غیر این صورت یک کشور عربی برای همیشه از بین می‌رود و مأموریت من به بغداد فقط یک سفر نیست. هدف آن سوق دادن عراق و عراقی ها به سمت مسیر درست است که همان مسیر آشتی ملی است، اصطلاحی که برخی فرقه های عراقی به آن اعتراض داشتند. ..

می‌گفتم شاید نصیحت را بپذیریم. زیرا نقش اعراب تا حدودی به تأخیر افتاده بود، اما کدام بهتر است، به تأخیر و غیبت ادامه دهیم یا پیشروی کنیم و ابتکار عمل را به دست بگیریم و فرصت را جبران کنیم؟ عراق پس آیا ما باید آن را رد کنیم فقط به این دلیل که آمریکا آن را تأیید یا استقبال می کند! چرا این موقعیت را به عنوان یک اضافه مثبت در نظر نمی گیریم؟

این گونه انتقادها و تلاش های دیگر برای ایجاد تردید در سفر من به عراق مانع از اجرای یک تصمیم راهبردی برای رفتن مستقیم به عرصه عراق نشد. تصمیم گرفتم با وجود تمام خطرات و هشدارها به آن مأموریت ادامه دهم، به ویژه پس از نتیجه گیری هیئت دانشگاهی که از بغداد بازگشته بود و نتیجه آن این است که استقبال همه طرف های اصلی از سفر دبیرکل واضح است.

او مرا تشویق کرد و از من برای پایبندی به اجرای ماموریتم در عراق، مجوزی که کمیته عرب عراق به من اعطا کرده بود، حمایت کرد و برای این کار، دبیرکل به نمایندگی از همه کشورها و ملت های اتحادیه عرب صحبت می کند. .

هواپیمای من(خالد ابوبکر) و هیئت همراه در صبح روز جمعه۲۰ اکتبر ۲۰۰۵ مطابق با ۱۷ رمضان ۱۴۲۶ وارد بغداد شد و من دقیقاً آنچه را که به اجزای عراقی ارائه خواهم کرد، از جمله ابتکار اعراب برای حل بحران عراق و با توجه به آن ابتکار، من حقایق زیر را برای همه توضیح دادم:

* ابتکار عربی با هدف برگزاری کنفرانسی برای گفتگو و اجماع ملی عراق زیر چتر اتحادیه کشورهای عربی با هدف توقف خونریزی، از بین بردن اختلافات، درگیری ها و تفرقه ها، دادن امتیازات متقابل به نفع کشور و دستیابی به آن برگزار می شود. مشارکت همه جانبه در روند سیاسی برای بازسازی نهادهای دولتی بر اساس آشتی ملی و حفظ وحدت عراق، حفظ استقلال خود و دستیابی به اجماع لازم برای ساختن عراق جدید بر اساس آنچه که عراقی ها با اراده آزاد خود می پذیرند.

* و اینکه این ابتکار بیان اراده مشترک اعراب برای تبلور یک موقعیت مؤثر عربی برای کمک به همه عراقی ها از هر طبقه و بدون تبعیض یا تعصب نسبت به هر یک از طرفین به قیمت از دست دادن طرف دیگر است.

* این ابتکار از آنجا ناشی می شود که عراق یک کشور محوری در ساختار عربی و ستون ثبات در منطقه است و جامعه عراق با همه فرقه ها و اجزای آن بخشی از جهان عرب است که از نظر فرهنگی، قومی و نژادی است. از نظر مذهبی متنوع است و این تنوع منشأ قوت و ثروت فرهنگی آن است.

* خواستار توقف همه خصومت ها، از یک تاریخ مشخص، برای ایجاد فضای مناسب برای تضمین موفقیت جلسه مقدماتی و همچنین موفقیت کنفرانس و تلاش برای بازگرداندن امنیت و ثبات در عراق.

خالد ابوبکر: در اولین روز حضورم در عراق با تعدادی از مقامات عراقی به بررسی اوضاع سیاسی و آمادگی برای برگزاری کنفرانس ملی با حضور احزاب عراقی(«هوشیار زیباری»، وزیر امور خارجه و «حاجیم الحسنی»، رئیس مجلس)زیر چتر اتحادیه پرداختم.

(المدى) تنشر حلقات من کتاب  سنوات الجامعة العربیة  لعمرو موسى (2): السیستانی: یا أخی عمرو موسى سأقول لک شیئا تذکره.. لا تلقوا بالعراق فی أحضان إیران

پس از این دیدار، «ابراهیم جعفری»(رهبرحزب الدعوه) بر آمادگی عراق برای همکاری با اتحادیه عرب در هر چیزی که مربوط به ملت است، تاکید کرد و حاجیم الحسنی نیز حمایت خود را از برگزاری کنفرانس آشتی زیر چتر اتحادیه در آبان ماه همان سال اعلام کرد. .

تنازل المالکی وتشکیل الحکومة الجدیدة وابرز احداث العراق السیاسیة خلال 2014

من همچنین در کنفرانس مطبوعاتی با «ابراهیم الجعفری»(نخست وزیرعراق) گفتم که اتحادیه دستور کار خاصی را به عراق تحمیل نخواهد کرد و این موضوع به عراق و مردم آن مربوط می شود. به شرح زیر است:

* بعثی ها و تروریست ها را از هرگونه گفتگوی ملی عراق حذف کنید. (البته او را تروریست نمی نامند و در مورد بعثی ها برخورد با آنها را در چارچوب قانون اساسی می بیند که همه آنها را از چهارچوب مشارکت در اقدامات سیاسی خارج نکرد، بلکه متهمان را مستثنی کرد. اقدامات علیه مردم عراق در دوران حکومت بعث و همچنین نمادهای این رژیم قبلی).

* کشورهای عربی همسایه عراق، مرزهای خود را کنترل می کنند و از نفوذ تروریست ها به عراق جلوگیری می کنند (و این قبلاً محقق شده بود).

* کشورهای عربی به جای تحریک قتل و تروریسم در عراق، پرچم های خود را برای کمک به آرامش عراقی ها هدایت می کنند.

رهبر ائتلاف شیعی«عبدالعزیز حکیم» از کشورهای عربی خواست تمام اقدامات «ابو مصعب الزرقاوی » رهبر گروه "القاعده جهاد در بین النهرین"(شاخه القاعده در عراق) را به صراحت محکوم کنند.

درخواست مقتدی صدر

زمانی که من از خانه عبدالعزیز حکیم خارج می شدم، روزنامه نگاری از من پرسید:« مقتدی صدر از شما خواست تا صریحاً جنایات اشغالگری،و اقدامات ابومصعب الزرقاوی و جنایات تروریستی علیه با وی محکوم کنید».

منبع عراقی؛ توافق الصدر و احزاب شیعه/ رؤسای سه‌گانه عراق کنار گذاشته می‌شوند

درخواست دیگرمقتدی صدر: محکومیت اقدامات صدام حسین رئیس جمهور سابق و درخواست اعدام یا محاکمه عادلانه در دستان شریف عراقی قبل از هرگونه میانجیگری سیاسی در عراق شد. ..

التحالف الوطنی العراقی بإحدى اجتماعاته التی رأسها الجعفری نهایة عام 2014

پاسخ شما چیست؟

گفتم(خالد ابوبکر): اکنون در عراق هستم و درهای همه رهبران سیاسی به گرمی به روی من باز شده است و هیچ کس قبل از دیدار با من چیزی را شرط نکرده است. بنابراین من مقتدی صدر را زیارت نمی کنم مگر اینکه او مرا به این امر دعوت کند،

 اما او مرا دعوت نکرده و من هم به دیدارش نخواهم رفت. اما موضوع خالی از سؤالات دردناک نبود، خبرنگاری از من پرسید که آیا با گروه های مسلح گفت وگو می کنم یا نه؟!

فوراً گفتم: تا زمانی که این گروه ها را ملاقات نکنم اطلاعی از محل نگهداری آنها ندارم! از او پرسیدم که آیا دفتر مرکزی و شماره تلفن آنها را می‌دانی تا بتوانیم جلسه را تسهیل کنیم و همه خندیدند. به استثنای تعدادی از دیدارهای خارجی که با رهبران بزرگ سیاسی و مذهبی داشتم، بیشتر دیدارهای من با نیروهای مختلف عراقی در داخل مقر امنی که برای من در قلب بغداد تدارک دیده شده بود انجام می شد. چند کیلومتر خارج از منطقه سبز در منطقه Jadiriya.

خالد ابوبکر: در محاصره تدابیر شدید امنیتی، ایست های بازرسی متعدد، و محافظت ده ها نیروی ارتش، پلیس، امنیتی و اطلاعاتی (به ویژه نیروهای پیشمرگه کرد) قرار داشت. خانه ای بزرگ و وسیع حاوی حدود هشت اتاق و در میان قرار داشت.

اسامه النجیفی

أسامة عبد العزیز النجیفی

النجیفی یلتقی  موسى فی مجلس النواب العراقی  (رویترز)

دیدار عمروموسی (دبیرکل اتحادیه عربی)بااسامه النجیفی(رئیس پارلمان عراق)،استاندارنینوادرزمان حمله داعش

«۵ کاخ ​​دیگر متعلق به صدام حسین»

خالد ابوبکر: من متوجه شدم که این مقر همان خانه ای است که به «منشی صدام حسین»(سپهبد عبد حمود) اختصاص داده شده است.

در این مکان با بیش از ۴۰ هیئت از شخصیت های بانفوذ عراقی، شیوخ قبایل، سران طوایف و هیئت هایی از جبهه ترکمن ها و آشوری ها آشنا شدم که در تالارهای وسیع خانه تنگ شده بودند.

نوبت به بازدید از مقر انجمن علمای مسلمان (سنی) در «مسجد ام القری» واقع در منطقه« الغزالیه »در قلب منطقه سرخ (خطرناک ترین، جنگی و ویرانگرترین منطقه) رسید و همان منطقه ای است که پیشتازان هیئت دانشگاه به رهبری سفیر« احمد بن حلی» برای تدارک دیدار من به آنجا رفتند.

کشته شدن ۳مأمورنظامی عراقی برای تأمین امنیت!

و نتیجه آن کشته شدن سه نگهبان عراقی بود در یک پیام هشداردهنده صریح به من که به آنجا نروم. عراق، اما اینجا من در عراق هستم.

*

همه اعضای هیئت همراه پس از تقسیم شدن به گروه‌های کوچک، سوار خودروهای زرهی شدند و کاروان با حدود 20 خودروی زرهی که توسط چهار هلیکوپتر در آسمان پوشیده شده بود و توسط صدها خودرو محاصره شده بود، از مقابل اقامتگاه در منطقه جادریه حرکت کردند. ارتش و پلیس حامل سربازان و افسران در حالت آماده باش کامل دست خود را بر روی ماشه سلاح خود قرار دادند تا هر لحظه تیراندازی کنند و با هر موقعیت اضطراری بلافاصله مقابله کنند.

برخی از خودروهای گارد عبارت "۱۰۰ متر دورتر از ستون ... نیرو مجاز به تیراندازی است" و روی برخی دیگر توپ ها در حالت آماده باش قرار داشتند. وضعیت آماده باش در خیابان هایی که از آن عبور کردیم هم بود که مملو از سربازان و افسرانی بود که در حالت آماده باش و هدف قرار گرفتند که برخی از حالت ایستاده و برخی دیگر از حالت دویدن یا زانو زدن و بسیاری صحنه های دیگر. که باعث شد احساس کنیم در میان یک جنگ شدید هستیم!

تقریباً 25 کیلومتر طی بیش از بیست دقیقه با زانو، رفت و برگشت، از ام القری تا الجدیریه، گویی یک ابدیت از کنار نگهبانان گذشت و این بزرگترین و خطرناک ترین چالش در آن هیجان انگیز بود. سفر.

العراق.. هل یضطر الإطار التنسیقی للتخلی عن نوری المالکی؟ | سکای نیوز عربیة

در مقر انجمن علمای مسلمان در مسجد ام القری، در دیداری صمیمی و صریح با مسئولان انجمن به ریاست شیخ حارث الداری ملاقات کردم.

در جریان آن از من استقبال کردند و «عربیت و ناسیونالیسم» مرا ستودند، اما از شهادت ۱۲۰ استاد دانشگاه، ربوده شدن ۱۳۵ پزشک در مدت شش ماه و کشتن ۱۱۲ استاد دانشگاه با خونسردی به دست من شکایت کردند. نیروهای اشغالگر

گفتند: همه این جنایات علیه شخص ناشناس ثبت شده است. زیرا آنچه شورای حکومتی انتقالی امضا کرد مستلزم آن است که نیروهای اشغالگر پاسخگو نباشند. آنها تاکید کردند که عراق غارت شده و راه حل در خروج نیروهای اشغالگر نهفته است و خواستار تعیین جدول زمانی برای عقب نشینی و آماده سازی آن با خروج نیروها از شهرها شدند.

آنها خاطرنشان کردند که این عقب نشینی کلیدی است که تمام گام های عملی با آن آغاز می شود و شش خواسته را شناسایی کردند که در صورت تحقق، می توانند مشکل عراق را حل کنند که مهمترین آنها تعیین جدول زمانی تضمین شده بین المللی برای عقب نشینی است. نیروهای اشغالگر و مقاومت عراق را حق مشروع دانسته و تایید می کند که تروریسم جنایتی غیرقابل قبول در همه اشکال آن است و بازگشت ارتش عراق به آنچه که بود، نمایندگی از همه اقشار جامعه بدون تسلیم شدن به دستورات خاص. .

آنها لیستی از آن خواسته هایی را که همراه با خواسته های طرف های دیگر که ممکن است متفاوت و متضاد باشد به من تحویل دادند تا آنها را با صاحبانشان آشتی دهم، به این امید که آنها را در یک میز گفت و گو با هدف جمع آوری کنم. رسیدن به آشتی یا آشتی ملی.

صبح روز بعد (شنبه ۳۳ مهر ۱۳۸۴) نوبت به زیارت مرجع عالیقدر شیعیان عراق حضرت آیت الله العظمی علی سیستانی در نجف رسید که بیش از ۵۰ دقیقه از بغداد حدود ۱۶۰ کیلومتر فاصله دارد.

در هر هلیکوپتر دو تک تیرانداز یکی در سمت راست و دیگری در سمت چپ نشسته بودند و در تمام طول پرواز به عقب و جلو می ماندند و سلاح های خود را از پنجره هواپیما به سمت راست و چپ و پایین نشانه می رفتند و آماده شلیک بودند. هر کسی که ممکن است در میان درختان و مزرعه هایی که از آنها می گذریم پنهان شده باشد یا در یکی از خانه های قدیمی که از کنار ما می گذریم پنهان شده باشد.

این دو هواپیما زمانی که در ارتفاعات پایین پرواز می کردند، برای محافظت از یکدیگر، ترکیبات توافق شده ای را بین خود تشکیل می دادند، یک بار هواپیما با ظاهر مزارع یا خانه های کم ارتفاع به پایین فرود آمد تا اینکه تقریباً با زمین تماس پیدا کرد و دیگری از ارتفاع بالا رفت. و اغلب ما تند کج می شدیم دلها را با خود می برد تا اینکه در مقابلم چهره هایی را دیدم که از وحشتی که به آنها رسیده بود زرد شدند.

پس از اینکه وزارت دفاع عراق امنیت این پرواز را برای ما تامین کرد، در یکی از پایگاه های نظامی در نجف فرود آمدیم و این پایگاه اولین پایگاه نظامی عراق در این شهر بود. به خانه سیستانی رفتم و او بسیار متواضع بود و با او روی زمین نشستم. سیستانی در گفت و گو با من، بر وحدت عراق و تمامیت ارضی آن و پایان دادن به اشغال خارجی از طریق مسالمت آمیز تاکید کرد و انتخابات آتی را ضروری توصیف کرد و باید عدالت برای همه مردم عراق برقرار شود.

آیت الله سیستانی:«عراق را در آغوش ایران نیندازید»

قبل از پایان جلسه، سیستانی از من خواست که دقایقی را برای یک جلسه جداگانه با او بمانم و وقتی همه رفتند، سیستانی گفت: ای آقای دبیر کل، برادر عزیزم عمرو موسی، من. چیزی برای یادآوری به شما خواهد گفت: «عراق را در آغوش ایران نیندازید»

به او گفتم: من اینجا هستم تا هویت عربی عراق را تأیید کنم، موضوعی که برای هویت عراق و امنیت عراق مهم است. علی با تکرار همین جمله پاسخ داد: برادرم عراق را به آغوش ایران نینداز.

در همان زمان بن حلی با پسرش «محمد سیستانی» در اتاق دیگری نشسته بود و برای ارتباط و وسایل آن به توافق رسیدند و اما من با حمایت سیستانی با آن عبارت قوی برگشتم که «نکنید. عراق را به آغوش ایران بیاندازید.»

پس از پایان مذاکراتم با سیستانی، به بغداد برگشتم و از آنجا به شهر اربیل رفتم و در آنجا با رئیس جمهور مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان و رئیس حزب دمکرات کردستان دیدار کردم.

و من با عدنان المفتی، رئیس پارلمان کردستان که در جلسه ای که پارلمان کردستان برای خوشامدگویی به من و هیئت اتحادیه عرب اختصاص داده بود، به زبان عربی و کردی سخنرانی کرد که در آن سخنرانی کرد:

عمرو موسی با همه در عراق گفت و گو کرده است و اکنون با ما است تا همین پیام را بدهد که اتحادیه عرب به مسئله عراق و گفت و گوی ملی عراق علاقه دارد. اتحادیه مخالف تجربه دموکراتیک نیست. که این تفاهم برای مدت طولانی حاکم بود، اشتباه بود و مسلم است که دانشگاه در عرصه عراق مقبولیت دارد.

پس از آن مفتی از من برای ایراد سخنرانی از سکوی پارلمان کردستان دعوت کرد که در آن من گفتم: من به نمایندگی از کل جهان عرب در ماموریت هستم و نشستن من در سکوی پارلمان کردستان در این لحظه نشان دهنده است. یک لحظه تاریخی تعیین کننده مانند عراق که در حال حاضر یک لحظه تاریخی تعیین کننده را پشت سر می گذارد.عراق در همه مقوله هایش بخش مهمی از جهان عرب را نشان می دهد و هنوز در معرض تهدید است، که این امر مستلزم افزایش حرکتی است که من انجام می دهم.

اتحادیه عرب به خوبی می داند که دورانی به پایان رسیده و دوران جدیدی وجود دارد که عراق در حال حاضر برای آن آماده می شود، اما به نظر می رسد که عراق باید از موانع متعددی عبور کند که اولین آن آشتی با خود است. گفت و گو کنیم تا مسائل بر اساس یک اجماع و رضایت جامع ملی بنا شود.

عراق آزاد و مستقل نشان دهنده یک نقطه کیفی برای توسعه سیاسی در منطقه است و کردستان عراق بخش مهمی نه تنها برای عراق، بلکه برای کل جهان عرب و خاورمیانه است. چقدر خوشحال شدم از شنیدن صلح ملی عراق و صلح کردستان که برای این شکل جدید برای عراق جدید مهم است. در اینجا سالن با تشویق شدید تمام ۱۱۱ نماینده پارلمان طنین انداز شد.رئیس پارلمان کردستان پس از سخنرانی من گفت: ما در تلاش شما برای ساختن عراق با شما هستیم.طرف کردی به روند دموکراتیک در عراق علاقه مند است. با این حال، وی بر لزوم حضور در این کنفرانس از همه نیروهایی که به عراق دموکراتیک و همزیستی بین همه اجزای آن معتقدند، تاکید کرد، اما در مورد تروریست ها باید خارج از گفتگو باشند.

قبل از اینکه اربیل را به مقصد سلیمانیه ترک کنم، از ارگ اربیل دیدن کردم و همچنین از موزه فرش دستباف این شهر دیدن کردم، سفر من به عراق در اکتبر ۲۰۰۵ یکی از مهم ترین و پیچیده ترین مأموریت ها بود، اما یکی از کارهایی بود که انجام دادم. لذت بخش ترین مسئولیت ها، بحث ها و گفتگوهایی که در زندگی ام داشتم و می توانم بگویم که به آن دست یافت، هدف آن برگزاری کنفرانس توافق ملی عراق در کمتر از یک ماه پس از پایان سفرم در قاهره است.

«ماجرای فریادزدن دبیرکل اتحادیه عرب برسررئیس جمهورعراق»

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:توضیحات خالد ابوبکر(ویراستار کتاب عمروموسی)از«ماجرای دیدار دبیرکل اتحادیه عرب با صدام »

وفاة الجزائری أحمد بن حلی نائب الأمین العام للجامعة العربیة

شهادت احمد بن حلی(تأییدسخنان عمروموسی)

(المدى) تنشر حلقات من کتاب  سنوات الجامعة العربیة  لـ عمرو موسى (الأخیرة): کوالیس انعقاد المؤتمر التحضیری لمؤتمر الوفاق الوطنی العراقی بالقاهرة

من آنچه را که در مصاحبه با صدام اتفاق افتاد از طریق «احمد بن حلی»(معاون الجزایری دبیرکل اتحادیه کشورهای عربی) ادامه می‌دهم که پس از آن که وی نسخه‌ای از صورتجلسه مصاحبه را به وی داد (منتشر شده در) در شهادتی ضبط شده با صدای خود به ویراستار این کتاب، خالد ابوبکر، گفت. تمام آن در کتاب) کلمه به کلمه زیر:

«این نسخه ای از صورتجلسه مصاحبه دبیرکل، آقای عمرو موسی، با رئیس جمهور صدام حسین است که به خط من نوشته شده است و امیدوارم بتوانید به راحتی آن را بخوانید. اما توجه شما را جلب می کنم که در نوشتن صورتجلسات همه جزئیات را ذکر نمی کنیم و به صورت تحت اللفظی می نویسیم. اجازه دهید برخی از این جزئیات را به شما بگویم که در صورتجلسه نخواهید یافت:

زمانی که ما وارد جلسه با رئیس جمهور صدام شدیم، عمرو موسی با شروع نکردن مسائل بحث برانگیز شروع به صاف کردن فضا کرد. صدام در هیلمن و شکوه زندگی می کرد و با نوعی عظمت صحبت می کرد. در ابتدای جلسه احساس کردم که او عمرو موسی را از نزدیک نمی شناسد، ممکن است در زمانی که وزیر امور خارجه (مصر) بود یکی دو بار با او ملاقات کرده باشد، اما او را به خوبی نمی شناسد.

پس از ارائه کلیات، وارد موضوع مهمی شدیم که عبارت است از متقاعد کردن رئیس جمهور صدام برای پاسخ به تصمیم اجلاس سران کشورهای عربی در مورد برخورد عراق با ناظران و بازرسان بین المللی (در مورد سلاح های کشتار جمعی) و عراق نسبت به این تصمیم محفوظ بود. .

عمرو موسی همچنین خواستار آن بود که عراق بدون ایجاد مشکل با سازمان ملل، حداکثر همکاری را انجام دهد. از دست دادن فرصت تلاش های آمریکا برای ضربه زدن به او. دبیرکل از صدام می خواست برای جلوگیری از حمله نظامی عراق که به نظر او قریب الوقوع بود، تصمیماتی اتخاذ کند و می خواست رئیس جمهور صدام را متقاعد کند که عراق واقعاً در آستانه حمله ای است که تمام عراق را ویران می کند. این یک پیام قوی است که عمرو موسی شروع به توضیح کرد.

پرزیدنت صدام با گفتن این جمله که ما ثابت قدم هستیم، وحشت آنچه را که عراق در معرض آن قرار گرفته بود، کاهش داد و هر اتفاقی بیفتد، عراق نخواهد مرد.

وقتی موسی این سخنان را شنید، احساس کردم صبرش از بین رفته است و دیدم که با عصبانیت شدید به لهجه مصری خود به صدام پاسخ می دهد: گوش کن آقای رئیس جمهور، بمان... نظریه پردازی نه به نفع عراق است و نه رک و پوست کنده به شما سود می رساند من می گویم عراق در معرض ضربه شدید آمریکا، اولین قدرت بزرگ جهان است... آیا می دانید کشور شما در معرض این خطر قریب الوقوع است؟

آیا از مسئولیت خود برای در امان نگه داشتن عراق از این بلاها آگاه هستید؟

عمرو موسی این را با لحنی گفت که صدای گریه در چهره صدام حسین بود.

صدام سعی کرد حرفش را قطع کند و گفت: دکتر عمرو!

موسی با عصبانیت او را شگفت زده کرد: من دکتر نیستم، آقای رئیس جمهور به شما می گویم: عراق در خطر است، به اقداماتی که از شما می خواهیم برای بازگرداندن ارتباط عراق با سازمان ملل و برادرانش در اتحادیه عرب پاسخ دهید.

من احساس کردم که صدام رئیس جمهور در کما است. او موقعیت خطرناک را با سخنان عمرو موسی کشف کرد که به صراحت به او گفت: جهان تغییر کرده است و نه اروپایی ها و نه روس ها به تو کمک نمی کنند و سرنوشت مردم عراق در دست توست.

صدام واقعاً به پیشنهاد عمرو موسی گوش داد و وقتی صحبت به تکنسین ها برای بازرسی سلاح رسید، عمرو موسی به من گفت و سفیر حسین حسونه و سفیر هشام بدر با ما بودند.

صدام شروع به فهمیدن کرد. وی در پایان خطاب به عمرو موسی گفت: من به شما اجازه می دهم که از طرف عراق صحبت کنید و نزد دبیرکل سازمان ملل بروید و به او بگویید که با او همکاری می کنیم.

احساس می کردم که رئیس جمهور عراق عمرو موسی را کشف کرده است. چون با او به زبانی که صدام به آن عادت نداشت صحبت کرد، زبانی که در آن صراحت و بار مسئولیت بود و در پایان به او گفت: من نماینده شما هستم که از طرف عراق صحبت کنم و به او گفت. : با آمریکا و کوفی عنان تماس بگیرید. در واقع عمرو موسی تماس های خود را برقرار کرد، اما متأسفانه به نظر می رسید که تصمیم جنگ گرفته شده است.
شاید این دیدار تاریخی موسی و صدام، اگر قبل از این تاریخ بود - با کمال صداقت به شما می گویم - عراق را از این فاجعه و این جنگ علیه آن از دست آمریکا در امان می داشتیم.