پیراسته فر

خبری تحلیلی

پیراسته فر

خبری تحلیلی

زندگینامه خواجه نصیرطوسی"وزیرهلاکوخان"رصدخانه مراغه

​این مطالب راخواهیدخواند: ماجرای «تبعید»خواجه نصیرطوسی به قلعه الموت، اعتدالین(بهاری و پاییزی )چیست؟

آیاواقعیت دارد«سال بهره برداری رصدخانه با فوت خواجه نصیرمصادف بود؟»

امام خمینی:کارهایی که «خواجه» برای مذهب کرد وی را «خواجه نصیرالدین طوسی حکیم» کرد.

«آیت الله خواجه نصیر»ذوالفنون بودعلاوه براینکه  یک مهندس ومنجم بود،(دروس سطوح بالای حوزوی راگذرانده بود)

یکی ازفضانوردان روسی،قسمتی از«کُره ماه» رابنام»خواجه نصیرطوسی»نامگذاری کرده است.

نابغه ایران، در سال ۶۳۳شمسی از سوی هلاکو خان مأمور شد تا «رصدخانه مراغه »را تأسیس کند،که ساختش۱۳ سال بطول انجامید.« رصدخانه» بر روی تپه  ۱۱۰ متری  بناشده است.

«پروفسورخواجه نصیرطوسی» در سال ۶۷۲قمری با جمعی از شاگردانش «بغداد »رفت تا بقایای کتاب‌های تاراج رفته را جمع آوری کند و به مراغه بیاورد، اماتقدیرچنین بودکه  ۱۸ ذیحجه ۶۷۲(۴ تیر ۶۵۳) در کاظمین جان به جان آفرین تسلیم کند «قبر»ش، درقسمت زنانه حرم امامین جوادین(زیرپا) مدفون است.

 «دکتر عبدالسلام‌ »فیزیکدان پاکستانی می گوید: «رصدخانه‌ مراغه‌ با ۲۰منجم‌ از سراسر دنیای‌ اسلام‌ تحت‌ سرپرستی‌ دانشمند بزرگ‌ خواجه‌نصیرالدین‌ طوسی‌ ساخته شده» و  «نخستین‌ رصدخانه‌ جهان»‌  است ،حتی رصدخانه‌  های «استانبول‌، چین‌ و  هند» در قرن‌ دوازدهم‌ نیز همه‌ از جلوه‌های‌ رصدخانه‌ مراغه‌ است‌.

تا آنجا که مهندس رصدخانه«غیاث الدین جمشید کاشانی» که «رصدخانه سمرقند» را در زمان «الغ بیگ» از روی «رصدخانه مراغه» می ساخت، ازبعضی ازقسمتهاسردرنیاورد ومی گفت: در این بنا بخشهایی وجود دارد،معلوم نیست برای چه کاری ساخته شده!.

کشفیات ونوآوری‌«خواجه نصیرالدین طوسی»‌ درحوزه علوم نجوم « ستاره‌شناسی»‌ جهان رامتحیرومتحول کرد.

 «محمدبن‌حسن جهرودی طوسی» مشهور به «خواجه نصیرالدین طوسی» در تاریخ ۱۵ جمادی‌الاول سال ۵۹۸ (۲ اسفند ۵۷۹) در «طوس» خراسان متولد شد

«خواجه»اصالتاً‌ از جهرود(چاه‌ رود) قم‌ بوده‌ اما‌ نیاکانش‌ به‌ «طوس»‌ مهاجرت کرده‌ بودند وآنجااقامت گزیدند خواجه محمد‌ هم‌ آنجا متولدشد وبه این دلیل به «طوسی» مشهور شد.

‌پدرِ خواجه‌ «محمدبن‌ حسن» خود از فقیهان‌ فرقه‌ امامیه‌ و از محدثان‌ معروف‌ طوس‌ بود که اولین معلم پسرش بودوبعدازآن بودکه‌ «محمد»‌دروس منطق‌ و مبانی‌ علوم‌ عقلی را پیش‌ خال‌ خویش«بابا افضل ایوبی کاشانی»‌ آموخت وبعدازآن، جزء سوم‌ از کتاب‌ الغنیه‌ ابی‌المکارم‌ بن‌ زهره‌ الحلبی‌ را پیش‌ «معین‌الدین‌ سالم‌ بن‌ بدران‌ المازنی‌ المصری»‌ فراگرفت و در سال‌ ۶۱۹ هجری‌ از او اجازه‌ اجتهاد گرفت.

«حمله مغولان »

 دوران جوانی «خواجه نصیر» مصادف بودبا «حمله قوم مغول به ایران»،اوائل تولدخواجه بودکه ،«علاالدین تکش خوارزمشاه» فوت کرده بود و فرزندش «علاالدین محمد» جانشینش شده بود. در دوران سلطنت همین شاه بود که حمله هولناک قوم مغول، ایران را به ویرانه‌ای تبدیل کرد.

« اسماعیلیان» از سال ۴۸۳ قمری(۴۶۸شمسی) با تسخیر قلعه الموت (واقع در استان قزوین کنونی) تا سال ۶۵۴ ق(۶۳۴شمسی) حکومت می‌کردند،مرکز فرماندهی اسماعیلیان در کوهستان الموت بود،جنگهای آنها با خلفای عباسی و قبایل مغول بود.

 « خواجه نصیر »در «نیشابور»مشغول به  تحصیل بودکه سرزمین خراسان مورد هجوم مغول‌ها قرار گرفت.

 مغول‌ها مرتکب قتل وغارت وحشتناک شدند.ومردم برای رهایی ازاین وحشی هابه کوه وصحراپناه بردند ازجمله از امن ترین اماکن، «قلعه الموت» بود،که چون دژی مستحکم بود.

خواجه نصیرهم بدنبال مأمنی بود. در این هنگام، «علاالدین محمد» پادشاه اسماعیلیه و«ناصرالدین عبدالرحیم بن ابی منصور»، معروف به «محتشم قهستان »که دارای حشم وقشون بودند، دردر «قلاع اسماعیلیه» خراسان حکمروایی می کردند و توجه زیادی به فرهیختگان و علما داشت، از خواجه نصیر که نام و آوازه‌اش را شنیده بود دعوت کرد تا به آنجا برود.

درهمین روزگار نوابغ و بزرگان علم و حکمت و تاریخ و نقاشی و شعر ایران چون مولوی بلخی، سعدی، خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی، خواجه حافظ شیرازی و.. نیزپا به عرصه هستی نهادند.

«خواجه نصیر»درزمان «مغولان»

خواجه نصیرالدین طوسی در ایام حمله مغولان به ایران تازه کسب علم و دانش در نیشابور را آغاز کرده بود. در آن زمان «ناصرالدین مُحتشم قهستان‌» ناصرالدین عبدالرحیم‌بن‌ابی منصور اسماعیلی، خواجه را به قهستان دعوت کرد و خواجه نیز به آنجا نقل مکان می‌کند.

«اخلاق ناصری»چیست؟

به دستور همین «ناصرالدین محتشم قهستان» بود که خواجه نصیرالدین طوسی کتاب« الطهاره ابن مسکویه رازی» را از عربی به فارسی برگرداند و آن را به نام ناصرالدین اسماعیلی، «اخلاق ناصری» نامید. این کتاب رایج‌ترین کتاب اخلاقی بین مسلمانان هند و ایران بوده است.

ماجرای «تبعید»خواجه نصیر

اما روزگار خوش دیری نپایید و بعد از آنکه خواجه نصیرالدین قصیده‌ای در «مدح مستعصم» آخرین خلیفه عباسی سرود و با نامه به بغداد فرستاد، «مُحتشم» به وی بدگمان شد و او را به «قلعه الموت» قزوین نزد «علاءالدین محمدبن‌حسن» (۶۵۳-۶۱۸) فرستاد و این دانشمند بزرگ در «قلاع اسماعیلیان» همچون یک زندانی سیاسی روزگار می‌گذراند.

«ابو احمد عبد الله مستعصم »متوفی ۶۴۰ق(۶۲۱شمسی)که۱۶ سال دربغداد(بعنوان خلیفه اسلام) سلطنت کرد، درسال ۶۵۶ هجری قمری باهجوم مغولان سلطنتش (حاکمیت خلفای عباسی) برچیده شد.

مأموریت  هلاکوخان به خواجه نصیر

خواجه نصیرالدین طوسی در سال ۶۵۷ هجری قمری از سوی هلاکو خان مأمور شد تا رصدخانه مراغه را تأسیس کند و در این راه تمام اوقاف ممالک ایلخانی را تحت اختیار او قرار داد. گروهی از دانشمندان و منجمان از جمله رکن‌الدین استرآبادی، محی‌الدین مغربی، قطب‌الدین شیرازی، شمس‌الدین شیروانی، کمال‌الدین ایجی، نجم‌الدین اسطرلابی در این کار با خواجه مشارکت داشتند.

علاوه براین،مهندسان و معماران زیادی از کشورهای مختلف از جمله مراکش و دمشق وچین،در ساخت رصدخانه مراغه همکاری کرده اند،بنیانگذاراین مرکزپژوهشی، از اساتید چینی برای ساخت ابزار نجومی کمک گرفته بود.

«رصدخانه مراغه» تنها بررسی ستارگان نبود، بلکه یک سازمان علمی عظیمی بود که بیشتر شاخه‌های دانش در آنجا درس داده می‌شد. این رصدخانه در شهر مراغه بر روی تپه ی ۱۱۰ متری صدر داغی مراغه واقع شده است. قرار گیری این رصدخانه در ارتفاعات باعث شده تا از بیشتر مناطق شهر قابل دیدن باشد و چشم انداز زیبایی به دریاچه ارومیه داشته باشد.

این رصدخانه که در« آذربایجان شرقی» قرار دارد، روی تپه‌ ای در غرب «شهرستان مراغه» در حوالی ۲ روستا («طالب‌ خان» و «حاجی‌ کرد»)  در ارتفاع ۱۶۲۰ متری از سطح دریا ساخته شده است.

«شکل القطاع مثلثات»

خواجه در کتاب«شکل القطاع مثلثات» را برای اولین بار به عنوان دانشی مستقل معرفی کرد و به طور کلی یکی از گسترش دهندگان علم مثلثات به شمار می‌آید و کتاب‌های مثلثات او در سده ۱۶ میلادی به زبان فرانسه ترجمه شد. او در ریاضیات همچنین تحریرهایی بر آثار آوتولوکوس، آرستاخوس، اقلیدس، آپولونیوس، ارشمیدس، هوپسیکلس، تئودوسیوس منلائوس و بطلمیوس نوشت.

نامگذاری«خواجه نصیرالدین طوسی»درکُره ماه

یک دهانه آتشفشانی ۶۰ کیلومتری در «نیم‌کره جنوبی ماه »به نام «خواجه نصیرالدین طوسی» نام‌گذاری شده‌است.

یک «خُرده سیاره »که توسط ستاره‌شناس روسی« نیکلای استفانویچ چرنیخ »در ۱۹۷۹ کشف شد نیز به نام ایشان نامیده شده‌است.

 

اختراعات خواجه نصیر

دستاوردهای دیگر پروفسورخواجه نصیر

وی علاوه بر ساخت رصدخانه مراغه برای دستگاه‌های مورد نیاز رصد ستارگان اقدام کرد و از این رو این رصدخانه با چنان دستگاه‌های پیشرفته و دقیقی تجهیز شد که تا ۳۰۰ سال بعد در غرب مورد استفاده قرار می‌گرفت.

«ساعت آفتابی»

خواجه نصیر روش‌های استفاده از «ساعت آفتابی» را نیز برای رصد  کشف کرد.

«ذات الحق»

«ذات الحق بزرگ»یکی از مهمترین وسایل نجومی قدیمی است که علاوه بر رصد ستارگان و تعیین مختصات آنها، بسیاری از مسائل نجوم از جمله تبدیل مختصات افقی و استوایی و دایرة‌البروجی به یکدیگر را حل می‌کردند. از جمله مهمترین حلقه‌های این وسیله می‌توان به حلقه دایرة‌البروج، حلقه نصف‌النهار، عرض کوچک، عرض بزرگ و حلقه استوا ١٦ اشاره کرد. 

با چرخاندن و تغییر موضع این حلقه‌ها نسبت به یکدیگر می‌توان مواضع ستارگان را در سیستم‌های مختلف سماوی تعیین کرد.

«ذات الجیب»

«ذات الجیب»ین ابزار در حین رصد ارتفاع ستاره، سینوس (اصطلاح عربی: جیب) ستاره را نیز ارائه می‌داد.

«ذات السمت»

«ذات السمت»این دستگاه نیز محصول طراحی‌های وی و شامل دو ربع دایره است که حول یک محور عمودی می‌چرخید و با استفاده از آن می‌توان سمت و ارتفاع دو جسم را در آن واحد تعیین کرد. به عبارت دیگر ابزاری برای تعیین سمت اجرام.

«ربع جداری»

«ربع جداری»:بزرگ‌ترین ابزار نجومی ایران قدیم «ربع جداری» است که به بزرگی یک ساختمان است. یک‌چهارم دایره کامل را به دقت و بر اساس محاسبات با سنگ و آجر می‌ساختند؛ آن را درجه‌بندی کرده و زاویه شعاع آفتاب را بر آن درجه‌بندی می‌خواندند؛ ابزاری شبیه به اسطرلاب.

جفت طوسی

محاسبات دقیقی برای« اعتدالین سالانه» انجام داده و آلات نجومی خلاقانه‌ای را ابداع کرده است که از این جمله می‌توان به اسطرلاب اشاره کرد.

«اعتدالین» چیست؟

در هر سال ۲ اعتدال (بهاری و پاییزی) رُخ می دهد ،در زمان اعتدال پاییزی در نیمکره شمالی، ساکنان نیمکره جنوبی زمین در آستانه فصل بهار قرار می‌گیرند.

فرارسیدن لحظه اعتدال بهاری و سال نو

دو اعتدال(بهاری و پاییزی) که محل تلاقی دو مدار گردش خورشید به دور زمین و دایره استوای سماوی است و دو انقلاب تابستانی و انقلاب زمستانی که به نظر می رسد خورشید در بیشترین ارتفاع نسبت به استوای سماوی قرار گرفته است

دایره (آبی )استوای سماوی و دایره (زرد) مسیر حرکت خورشید(دائرةالبروج) ،نقطه تلاقی این ۲دائره، اعتدال بهاری یا اعتدال پائیزی راشکل می دهند.

«اعتدالین»به لحظه‌ای گفته می‌شود که خورشید از دید ناظر زمینی از صفحه استوای سماوی می‌گذرد که این پدیده در هر سال شمسی دوبار رخ می دهد یکی آغاز فروردین «اعتدال بهاری شمالی»  و دیگری «اعتدال پاییزی جنوبی» تقریباً اول مهر ماه رخ می دهد.

خواجه در کتاب «التذکره فی الهیئه» یا «تذکره خواجه نصیر»، به ارائه توصیفی پیرامون راه شیری می‌پردازد و چنین می‌نویسد: «راه شیری از تعداد زیادی ستاره کوچک و به شدت خوشه‌بندی شده تشکیل شده است و به دلیل این تراکم و کوچکی آن‌ها، به نظر می‌آید که تکه‌هایی ابر هستند. به همین دلیل است که رنگ آن شبیه به شیر است».

«زیخ ایلخانی»

خواجه نصیر کتاب «زیخ ایلخانی» را هم در این زمان تالیف کرد و تا پایان عمر خواجه یعنی ۱۵ سال اطلاعات در مورد ستارگان را در زیج نوشت.

زیج ایلخانی ثمره‌ مطالعاتی‌ است‌ که‌ درباره‌ رصدخانه‌ مراغه‌ به زبان فارسی صورت‌ گرفت. زیج به معنی تعیین موقعیت و چگونگی حرکات ستارگان است.

توضیح نگارنده-پیراسته فر:«هلاکو» هم بودجه کافی دراختیاراین وزیردانشمندش قرارداده بود وهم اختیارات کامل به ایشان داده بود،باتوجه به اینکه نوشته اند«خواجه»دراستخدام-چیدمان-دانشمندان(کارکنان رصدخانه نقش داشته)بکارگیری نیروها درچه حوزه هایی باشد واینکه بعدازآماده شدن،این مرکزتحقیقاتی(رصدخانه)به بغدادمی رودکه-کم وکسریها- کتابهای موردنیازاین پژوهشگاه رابه مراغه بیاورد،میتوان گفت که این مرکزپژوهشی در اواخرعمرخواجه نصیر آماده بهره برداری شد(بنای رصدخانه ،حدود۱۳سال بطول انجامید).وفات خواجه نصیر در۱۸ ذیحجه ۶۷۲قمری(۴ تیر ۶۵۳) در بغداد اتفاق افتاد،یعنی این نابغه قرن،حدود ۲سال این مرکزپژوهشی رامدیریت کرد،همه تجهیزات ورتق وفتق امور (اعم ازجانمایی،سازه ها وچیدمان  وبکارگیری نیروها)بانگاه تیزبین این «اعجوبه قرن» انجام گرفته است.

اینکه بعضی هانوشته اند« اتمام رصدخانه مصادف بوده بافوت خواجه نصیر»سخن نادرست است.

در نزدیکی رصد خانه، کتابخانه بزرگی ساخته شده بود که حدود ۴۰۰ هزار جلد کتاب با ارزش به منظور استفاده دانشمندان و محققان در آن قرار داشت. علاوه بر این، در کنار رصد خانه، یک سرای عالی برای خواجه و منجمین و یک مدرسه علمیه برای استفاده طلاب دانشجو ساخته شد.

«خواجه نصیرالدین»هر یک از دانشمندان رابدون توجه به ملیت و مذهب به عنوان مسئول بخشی از رصدخانه که در آن تخصص داشتند، بکارگُمارد.

بنیاد بین‌المللی‌ ستاره‌شناسی یا دانشگاه‌ مراغه‌، نامی‌ است‌ که از سوی محققان این حوزه به «رصدخانه مراغه» ساخت دانشمند ایرانی خواجه نصیرالدین طوسی‌ داده شده است‌ و در اهمیت این رصدخانه همین‌ بس‌ که‌ دانشمندان‌ اسلامی و غربی‌ معتقدند نوزایشی‌ که‌ در امر ستاره‌شناسی‌ در دنیای‌ اسلام‌ با ساخت‌ رصدخانه‌ مراغه‌ بوجود آمد، مدیون‌ این‌ نابغه‌ ایرانی است‌ که‌ جامعیت‌ او مورد تحسین‌ همگان‌ است‌.

 «دکتر عبدالسلام‌ »فیزیکدان پاکستانی(متولد ۹ بهمن ۱۳۰۴–متوفی ۱ آذر ۱۳۷۵)می گوید: «رصدخانه‌ مراغه‌ با بیست‌ منجم‌ از سراسر دنیای‌ اسلام‌ تحت‌ سرپرستی‌ دانشمند بزرگ‌ خواجه‌نصیرالدین‌ طوسی‌ ساخته شده» و  «نخستین‌ رصدخانه‌ جهان»‌ به معنی‌ واقعی‌ کلمه‌ بوده‌ است.

«دکترمحمد عبدالسلام‌ » برنده‌ جایزه‌ نوبل‌ فیزیک‌ سال‌ ۱۹۷۹می‌گوید: رصدخانه‌  های «استانبول‌، چین‌ و  هند» در قرن‌ دوازدهم‌ نیز همه‌ از جلوه‌های‌ رصدخانه‌ مراغه‌ است‌.

توضیح پژوهشگر-پیراسته فر:رصدخانه تقی الدین(استانبول) در۹۸۵قمری(۹۵۶شمسی).

  «رصدخانه جی سینگ» در شهرجیپور-هند در  ۱۱۲۱شمسی ساخته شد.

ازرصدخانه»تقی الدین راصد»چیزی باقی نمانده واما مسئولین ترکیه،رصدخانه »آناتولی شرقی»راساخته اند.

درترکیه:درزمان حکومت  سلطان مراد سوم(سلطان عثمانی)، تقی الدین منجم(متوفی۹۶۳شمسی)  با توصیه خواجه سعدالدین و محمدپاشا (صدراعظم )، مأموریت یافت «رصدخانه ای» بسازد. این رصدخانه که ساخت آن۲سال طول کشید ، در تپه های مشرف به استانبول ( ارتفاعات توپخانه) بنا گردید.

درهند:رصدخانه جانتار مانتار«رصدخانه جانتر مانتر»، مجموعه‌ای تاریخی در جیپور است که متشکل از نوزده ابزار معماری نجومی ، در سال ۱۱۲۱ شمسی، توسط پادشاه «مهاراجه جی سینگ دوم »ساخته شد.

نامگذاری«رصدخانه مراغه» توسط یونسکو

یونسکو سال ۲۰۰۹ را سال «رصدخانه مراغه» نامگذاری کرد. این بنا در سال ۱۳۶۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید و در سال‌های اخیر نیز احیای این بنای تاریخی به منظور ثبت در میراث جهانی مورد توجه قرار گرفته است.

«آیت الله خواجه نصیر»ذوالفنون بود

خواجه نصیرالدین طوسی در بیشتر دانش‌های متداول روزگار خویش به ویژه فقه، حکمت، کلام، منطق، ریاضیات، فلک و نجوم و اخلاق، تألیفات و رساله‌هایی از خود به یادگار گذاشته که بیشتر عربی هستند. از مهمترین آثار خواجه نصیرالدین می‌توان به تجریدالاعتقاد (در علم کلام‌)، شرح اشارات ابوعلی‌سینا (در فلسفه)، التذکرة فی علم الهیاة، اساس الاقتباس (در علم منطق)، جواهرالفرایض (اصول علم فرایض و مواریث)، اخلاق ناصری، اوصاف الاشراف، زیج ایلخانی، شکل القطاع اشاره کرد.

سبک زندگی امام خمینی(ره)

امام خمینی درباره خواجه نصیرالدین طوسی می نویسد: و امّا قضیه خواجه نصیرالدین طوسی حکیم و امثال خواجه نصیرالدین طوسی حکیم شما می دانید این را که خواجه نصیرالدین طوسی حکیم که در این دستگاه وارد می شد، نمی رفت وزارت بکند، می رفت آن ها را آدم بکند، نمی رفت برای این که در تحت نفوذ آن ها باشد می خواست آن ها را مهار کند تا آن اندازه ای که بتواند کارهایی که خواجه نصیرالدین طوسی حکیم برای مذهب کرد آن کارهاست که خواجه نصیر را خواجه نصیرالدین طوسی حکیم کرد.

«امام خمینی» در کتاب سر الصلوة، در بحث «علم الاهی» که بحثی فلسفی-عرفانی- کلامی است، از خواجه با  عناوین و القاب نیکی«شیخ جلیل اشراقی و فیلسوف عظیم الشأن طوسى- قدس سره» یادمی کند و نظر ایشان را «قول اقوی»می داند

در کتاب چهل حدیث می نویسد: «محقق مدقق طوسی و حکیم عظیم قدوسى، عطّر اللّه مرقده» ... «محقق طایفه حقه و مدقق فرقه محقّه، کامل در علم و عمل، نصیر الدین طوسى، قدّس اللّه نفسه القدوسى»... «و جناب افضل المتأخرین و اکمل المتقدمین، خواجه نصیرطوسى، قدّس اللّه سرّه القدّوسى»

«امام خمینی »نظر خواجه در برابر قول بوعلی و سایر فلاسفه ترجیح داده است،در بحث اقسام امکان، امام مؤید قول خواجه است در عدم وجود هرگونه رتبه‌ای بین چیزی که علت ناقصه آن موجود است و چیزی علت ناقصه آن معدوم می‌باشد.

معمارانقلاب اسلامی« امکان استقبالی» را مانند خواجه نفی می‌کندو در بحث علم خدا به مخلوقات، نظر خواجه نصیررا می پسندد و رد شُبهات می نویسد:برهان خواجه ،متین‌تر از برهان شیخ اشراق است.

«استاد مرتضی مطهری» درباره روش فلسفی کلام شیعه می نویسد:، تمام آثار کلامی بعد از« خواجه نصیر»، از کتاب تجرید الاعتقاد تأثیر پذیرفته‌اند.

  «روز مهندس» کی؟

با توجه به دستاوردهای تاریخی خواجه نصیرالدین طوسی در تقویم ایران روز ۵ اسفند(سالروزتولداین مهندس کبیر)به نام «روز مهندس» نامگذاری شده است.

وفات خواجه نصیرطوسی

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«خواجه نصیرالدین طوسی» در سال ۶۷۲ هجری قمری با جمعی از شاگردانش.(علامه حلی، قطب‌الدین شیرازی، کمال‌الدین، سیدرکن‌الدین، کمال‌الدین بغدادی و عمادالدین) به بغداد رفت تا بقایای کتاب‌های تاراج رفته را جمع آوری کند و به رصدخانه بازگرداند، درهمانجا  ۱۸ ذیحجه ۶۷۲(۴ تیر ۶۵۳) در کاظمین درگذشت «قبر»نابغه قرن، درقسمت زنانه حرم امامین  جوادین(زیرپا) مدفون است./کاظمین درفاصله ۸کیلومتری بغدادقرارداد(کاظمین،جزءشهربغدادمحسوب می شود)

این محب اهل البیت، وصیت کرده بود که  درحرم کاظمین دفن شود وروی قبرش بجای استفاده ازالقاب وعناوین  علمی،فقط این آیه: «کَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَیْهِ بِالْوَصِیدِ»﴿١٨کهف) بنویسند.

 تألیفات خواجه نصیرالدین طوسی :

تحریراقلیدس/الرسالة الشافیة عن الشک فی الخطوط المتوازیة/تحریر مجسطی/کشف القناع عن اسرار شکل القطاع/تحریر کتاب مانالاوس فی الاشکال الکرویة/تحریراکثرثاوذوسیوس/تحریر کتاب مأخوذات ارشمیدس/تحریرکتاب المناظراقلیدس/تحریر کتاب المساکن ثاوذوسیوس/تحریر کتاب الکرة المترکة اطولوقس/تحریر کتاب فی الایام و اللیالی ثاوذوسیوس/تحریر کتاب ظاهرات الفلک اقلیدس/تحریر کتاب فی الطلوع و الغروب اطولوقس/تحریر کتاب ابسقلاوس فی المطالع/تحریر کتاب المفروضات ارشمیدس/کتاب ارسطرخس فی/جرمی النیرین و بعدیهما/تحریر کتاب معرفة مساحة الاشکال السیطة و الکرویة/تحریر کره و اسطوانه ارشمیدس/تحریر کتاب امعطیات/ترجمه ثمرة الفلک/کتاب انعکاسات الشعاعات/تذکره نصیریه در هیأت/ترجمه صور الکواکب/رساله در شعاع/رساله معینیه در هیأت وذیل آن/زیج ایلخانی/بیست باب درمعرفت اسطر لاب/زبدة الهیئة در هیأت و استکشاف احوال افلاک و اجرام/سی فصل در هیأت و معرفت تقویم/رساله در حساب و جبر و مقابله/زبدة الادراک فی هیأت الافلاک/مدخل فی علم النجوم/کتاب صد باب در معرفت اسطرلاب/استخراج قبلة تبریز/اخلاق ناصری/اوصاف الاشراف/تنسوق نامه ایلخانی در معدن شناسی/جواهرالفرائض در فقه/آداب المتعلمین درتربیت/معیار الاشعار در عروض/اساس الاقتباس/تجرید المنطق/تعدیل المعیار فی نقد تنزیل الافکار/رساله معقولات یا قاطیغوریاس/حل مشکلات اشارات، در فلسفه/رساله اثبات جوهر مفارق یا رساله نفس الامر یا اثبات العقل/رسالة فی العلم و العالم و المعلوم/رساله بقاء النفس بعد فناء الجسد/رساله در کیفیت صدور موجودات/رساله در نفی و اثبات/رساله العلل و المعلولات/تجرید العقاید در کلام/فصول نصیریه/تلخیص المحصل/مصارع المصارع/رساله در جبر و اختیار/رساله اثبات واجب/رساله در امامت

«رصدخانه مراغه» چگونه پایه گذاری شد؟

این رصدخانه که در« آذربایجان شرقی» قرار دارد، روی تپه‌ ای در غرب «شهرستان مراغه» در حوالی ۲ روستا («طالب‌ خان» و «حاجی‌ کرد»)  در ارتفاع ۱۶۲۰ متری از سطح «دریاچه ارومیه»که مشرف به دریاچه  است،ساخته شده است.

معمار اصلی این رصدخانه، «فخرالدین احمد بن عثمان مراغی» بود اما مسئولیت احداث واحد‌های علمی و ستاره‌ شناسی و ساخت ابزارآلات نجومی در این ساختمان را «موید الدین عروضی» بر عهده داشت. همچنین «قطب الدین شیرازی» و «نجم الدین دبیران قزوینی» در طرح ریزی این بنا مشارکت داشتند.

طبق اسناد به جا مانده مهندسان و معماران زیادی از کشورهای مختلف از جمله مراکش و سوریه در ساخت رصدخانه مراغه همکاری کرده بودند. همچنین خواجه نصیرالدین طوسی از اساتید چینی برای ساخت ابزار نجومی کمک گرفته بود.

با فروپاشی «حکومت ایلخانیان» رصدخانه مراغه نیز که در اوج قدرت هلاکوخان بنا شده بود رو به ویرانی رفت.

«رصدخانه سمرقند» کپی «رصدخانه مراغه»

تا آنجا که مهندس رصدخانه«غیاث الدین جمشید کاشانی» که «رصدخانه سمرقند» را در زمان «الغ بیگ» از روی «رصدخانه مراغه» می ساخت، ازبعضی ازقسمتهاسردرنیاورد ومی گفت: در این بنا بخشهایی وجود دارد ، نمی دانم برای چه کاری ساخته شده بودند!.

معماری رصدخانه در سمرقند یادمانی از الغ بیگ تیموری در سال ۱۴۲۰ میلادی (۷۹۸شمسی) است. ساختمان رصدخانه سمرقند دایره ای با قطر ۴۶ متر و ارتفاع ۳۰ متر، دو طبقه آجری با نقش های هندسی از آجر و کاشی های لعاب دار معرق تزیین شده است. در تالار اصلی ابزار عظیمی برای رصد ماه، هورشید و سایر ستارگان از گنبد اصلی فراهم می شد. پلان اصلی رصدخانه دایره عظیمی است با شعاع ۴۰۲۱۲ متر و طول قوس ۶۳ متری است.

مجددا پس از چند صد سال و در زمان شاه عباس صفوی،« شیخ بهایی» و «ملا جلال منجم» برای ترسیم پلان ها و طرح ها به رصد خانه مراغه رفتندوامابامرگ شاه عباس ،اقدامات متوقف شد.

در زمان ناصرالدین شاه نیز «علی محمد اصفهانی» بهمراهی«اعتضاد السلطنه» وزیر علوم وقت، طرحی را از تپه هایی که رصدخانه بر روی آن بنا شده، تهیه کردند. این طرح قدیمی ترین نقشه موجود از رصدخانه مراغه است.

بیست سال بعد «هوتوم شیندلر» آلمانی و در دوره معاصر «علی اکبر سرفراز» و «پرویز ورجاوند» کاوش های گسترده و ارزشمندی را در این رصدخانه انجام دادند.

«قُطر بیرونی برج مرکزی» رصدخانه مراغه ۲۳/۶ متر و «قُطر داخلی» آن ۲۲ متر است.

این بنا از ۶ واحد مدور متحد المرکز تشکیل شده است. علاوه بر آن، برج دارای «تیغه بندی عمود بر هم» و «دهلیز» است که به واسطه این تقسیم بندی، فضاهای ۱۲ گانه ای در دو طرف آن با عمق های متفاوت ایجاد شده است.

طبق دست نوشته های به جا مانده، این واحد «نورگیر»ی  داشته که نور آفتاب از آنجا بر روی دیوار می تابیده و حرکت روزانه خورشید، اندازه گیری زوایای آفتاب ودیگرموارد به واسطه آن ممکن می شده است.

همچنین ۵ واحد دایره ای شکل و واحدهای چهارگوش دیگری در اطراف برج اصلی بنا شده بودند. واحدهای بیرونی محل نصب دستگاه های رصد یا خود وسیله ای برای رصد بوده اند. در بخش داخلی مصالح قلوه سنگ های رودخانه ای بوده اند.

دیگر رصدخانه فعال  ایران 

رصدخانه نیمروز در سیستان و بلوچستان

رصدخانه شهرگور در فیروز آباد فارس.

رصدخانه خواجه نصیرالدین طوسی (دانشگاه تبریز).

رصدخانه ابوریحان بیرونی (دانشگاه شیراز).

رصدخانه زعفرانیه تهران (کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان).

رصدخانه کاسین خرم آباد (شرکت رصدخانه کاسین).

رصدخانه مهر بوشهر ( آموزش و پرورش).

رصدخانه آلاشت مازندران (متعلق به شرکت اخترنمای شیراز و صنایع اپتیک اصفهان).

و رصدخانه های  دانشگاه های تهران،فردوسی مشهد، زنجان و کاشان.

آیت الله سید جواد علوی بروجردی(نوه دختری آیت الله العظمی بروجردی) می گوید: «خواجه نصیرالدین طوسی  علامه بزرگ روزگار خودش بوده است. او گذشته از مهارت در علوم اسلامی، در علم ریاضی و برخی علوم دیگر نیز تبحر داشته است. این عالم بزرگوار به قصد نشر معارف دینی، خود را به دربار «هلاکوخان مغول» نزدیک کرده و به اندک زمانی در درباره این پادشاه نفوذ زیادی می کند. با تلاش او و دیگر مبلغان شیعی، با وجود تلاش زیاد مخالفان، افکار شیعه مذهبان رواج بسیار می یابد. او مقیم بغداد در مرکز حکومت می شود و با تمام وجود از دین و آیین اسلام دفاع می کند و پس از عمری خدمت و مجاهدت در راه خدا در واپسین لحظه های عمر خویش، به شاگردانش سفارش می کند که او را در کاظمین و در جوار مرقد مطهر امام کاظم(ع) و حضرت جواد(ع) دفن کنند و سفارش می کند جمله ای که مبنی بر بزرگ داشتن او باشد بر سنگ قبر نوشته نشود.»

آیت الله علوی بروجردی در گفت و گو با جماران: عده ای در حوزه می خواهند همه مثل خودشان فکر کنند/ پرخاشگری ما به جامعه منتقل شده است

«آیت الله علوی بروجردی» می افزاید: «شاگردان او اصرار می کنند تا آیه یا حداقل بیتی از اشعارشان را روی سنگ قبر بنویسند تا آیندگان صاحب قبر را بشناسند. اما خواجه نصیر می فرماید: «تنها اسم مرا روی سنگ قبر بنویسد زیرا وقتی قبر من در جوار این دو امام است شایسته نیست جمله ای مبنی بر بزرگداشت من روی قبر نوشته شود. اگر هم خواستید چیزی بنویسید، این آیه از قرآن کریم باشد: «و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید، سوره کهف، آیه 17؛ مربوط به حکایت اصحاب کهف و سگ آنها است که در دم غار نشسته است». با آن همه عظمت و آن همه خدمات علمی و فرهنگی به عالم تشیع می گوید: «من همچون سگ اصحاب کهف در آستانه مزار ائمه در شهر کاظمین زانو زده ام».

هنگام وفات خواجه نصیر، به او گفتند: اجازه بده جنازه تو را به نجف اشرف ببریم و آنجا دفن کنیم، در پاسخ گفت: من از امام موسی کاظم(ع) خجالت می کشم که وصیت کنم جنازه ام را از کاظمین بیرون برند. 

«خواجه نصیرالدین طوسی»از یک شکل ، چهار صد و نود و هفت هزار و ششصد و شصت و چهار حکم هندسى استنباط کرده

بنده(علامه حسن زاده) چنددهه پیش صحبتى با بک ریاضیدان داشتم تا این که کلام کشید به این شکل هندسى (قطاع ) من از او، بهخاطر غرض الهى که در نظر داشتم ، سوال کردم : عزیز من ! از این شکل چند حکم هندسى مى توان استفاده کرد؟

گفت : شاید هفت تا ده تا حکم .
گفتم : مثلا بیست تا چطور.
گفت : شاید ممکن است .
گفتم : دویست تا چطور؟
به من نگاه مى کرد که آیا دویست حکم هندسى مى توان از آن استنباط کرد و توقف کرد.
گفتم : دو هزار چطور؟ همین طور به من نگاه مى کرد. گفتم : دویست هزار تا چطور؟
خیال مى کرد که من سر مطایبه و شوخى دارم و به مجاز حرف مى زنم . بعد به او گفتم : آقا این خواجه نصیرالدین طوسى کتابى دارد به نامکشف القناع عن اسرار شکل القطاع  و جناب خواجه از این یک شکل ، چهار صد و نود و هفت هزار و ششصد و شصت و چهار حکم هندسى استنباط کرده ، یعنى قریب نیم میلیون . بعد به او گفتم : این خواجه نصیر طوسى کتابى دارد به نام«کشف القناع عن اسرار شکل القطاع » و«جناب خواجه» از این یک شکل ، چهار صد و نود و هفت هزار و ششصد و شصت و چهار حکم هندسى استنباط کرده  ، یعنى قریب نیم میلیون . بعد به او گفتم : این «خواجه نصیر طوسى »که راجع به یک شکل هندسى ، یک کتاب نوشته و قریب پانصد هزار حکم از آن استنباط کرده ، شما آن کتاب و خود خواجه را مى شناسى ؟

گفت : نخیر.

بعد راجع به شخصیت «خواجه نصیرالدین طوسی»مقدارى صحبت کردیم و به او گفتم : این «خواجه» وقتى که در بغداد حالش دگرگون شد و دید دارد از این نشاه به جوار الهى ارتحال مى کند، وصیت کرد: مرا از کنار امام هفتم ، باب الحوائج الى الله ، از این معقل و پناهگاه بیرون نبرید و در عتبه به خاک بسپارید و روى قبرم در پیشگاه امام هفتم ؛ مثلا نوشته نشود آیت الله و علامه این امام است ، حجه الله ، قرآن ناطق و امام ملک و ملکوت است ؛ روى قبر من بنویسید:و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید/آیه۱۸کهف/منبع: سیره امامان در آثار علامه حسن زاده آملی

گوشه ای از زندگینامه امام موسی کاظم (ع)+سخنان برگزیده آن حضرت

هنگامی که خواستند زمین را بکنند برای دفن خواجه ناگهان سردابی دیده می شود که از بهترین کاشی ها پوشانده شده و قبر آماده است. تحقیق می کنند می بینند که آنجا را خلیفه ناصر برای خودش ساخته بوده است. در آن سردابه قطعه سنگی بود که بر روی آن تاریخ احداث بنا نوشته شده بود و تاریخ احداث بنا مطابق سال تولد خواجه بود (11 جمادی الاولی 597 هـ ق)

فاصله کاظمین تا نجف ۱۶۵ کیلومتر/فاصله کاظمین تا کربلا ۱۰۰ کیلومتر/فاصله کاظمین تا سامرا ۱۱۰ کیلومتر

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:

سه قبرستان بزرگ جهان اسلام(بقیع،حضرت ابوطالب ،وادی السلام)هستند وبزرگترین قبرستان شیعیان جهان قبرستان وادی السلام"قبرستان وادی السلام قبرستان وادی السلام در قسمت شمالی حرم  حضرت علی(ع) در شهر نجف واقع است. این قبرستان از جنوب به حرم حضرت امیرالمؤمنین و خیابان اصلی نجف - کوفه (شارع علی بن ابیطالب) از شرق به جاده نجف - کربلا، از شمال به منطقه حی المهندسین و غرب به دریای سابق نجف محدود می‌گردد، در راوایات بنقل ازمعصومین علهم السلام آمده است که ارواح مومنین در این قبرستان گرد هم می‌آیند و هر مومنی که از دنیا برود ملکی روحش را به اینجا می‌آورد و هر کس که در این قبرستان دفن شود عذاب قبر از او برداشته می‌شود. محل دفن حدودشش میلیون نفر از ساکنین نجف وشیعیان شهرهای دیگرعراق وتعدادی ازمؤمنین ایرانی است(اعم ازفوتی های درخاک عراق ویا اینکه براساس وصیت به نجف انتقال یافتند)  وحتی شیعیان پاکستان وافغانستان دراین قبرستان مدفون هستند مساحت این قبرستان 14855 هکتار می باشد،اگرچه بعلت عدم مدیریت درست،وحفرقبورنامرتب کوچک وبزرگ ،چاله وارتفاع بعضی ازقبور نشان از غیرمهندسی فضای  گسترده این محیط می باشددرسال203(1382شمسی)زمان حضورامریکاییان درعراق این مکان یکی ازپناهگاه های سربازان عراقی بوده،نگارنده که دریکی ازمآموریتهابه سامرا(خرداد1393)بعلت حمله داعش راه ارتباطی باسامرابسته شده بود،درروزهای آماده باش،تحقیقاتی دراین مکان داشتم(می خواستم بدانم که قبور،کشته شدگان سربازان عراقی درطول8سال جنگ باایران چگونه است،آیااسم "شهید"ویاسربازدرسنگ قبرحک شده ویا قبورشان باهم مجتمع اند؟

وقتی رفتم ازهرکسی ازکسبه مجاورین قبرستان سوال می کردم، قبل ازاینکه جوابم رابدهندمراازفتن به داخل منع می کردند،(یعنی یم توصیه بود،نه تحکم واجبار)می گفتندداخلش خطرناکه،حتی تعدااندکی ازخانواده های عزاداری که درطول چندروزرفتم آنجا،دیدم آنهاهم حرف کسبه راتکرارمی کردند،ولی من بی توجه به این نصایح رفتم تو،تا200متری که داخل رفتم حفره هایی وفاصله های نامنظم وبعضاً خرابیهرا که دیدم یک وحشتی دردلم ایجادشد،چون درداخل فضای به این بزرگی یک خیابان  ،بلکه هیچ راه آسفالته درست وحسابی ندارد،بناچارازادامه مسیرمنصرف شدم

واما روی سنگ قبرهیچ سربازی اسم شهید ویا اینکه این مرددرکجاکشته شده وجودنداشته وقبورهم پراکنده بوده ،یعنی مثل همه اموات دیگر،فقط برای کشته شدگان سربازان عراقی درسیطره ها(ایست وبازرسی)وحملات انتحاری  کلمه"شهید"حک شده بود،بندرت-

قبرستان وادی السلام در قسمت شمالی حرم علی بن ابی‌طالب در شهر نجف واقع است و بزرگترین قبرستان خاورمیانه محسوب می‌باشد. این قبرستان از جنوب به حرم حضرت علی بن ابی‌طالب و خیابان اصلی نجف - کوفه (شارع علی بن ابیطالب) از شرق به جاده نجف - کربلا، از شمال به منطقه حی المهندسین و غرب به دریای سابق نجف محدود می‌گردد، در راوایات است که ارواح مومنین در این قبرستان گرد هم می‌آیند و هر مومنی که از دنیا برود ملکی روحش را به اینجا می‌آورد و هر کس که در این قبرستان دفن شود عذاب قبر از او برداشته می‌شود.فاصله پایتخت عراق(بغداد) باکاظمین حدود۸کیلومتراست،شیعیان که فوت می کنند می برند به همین قبرستان،تنهاقبرستان شعیان عراق است

درچنین وضعیتی خواجه نصیر ازانتقال قبرش ازجوارامامین کاظمین(پدروفرزندامام رضا علیه السلام)مخالف میکرده،گفته که من خجالت میکشم ،مدتهادرجواراین ۲بزرگوارزندگی کردم وبه توفیقاتی رسیدم حالا مراببرید در"وادی السلام"جوارامیرالمؤمنین علیه السلام،اگرچه افتخاری است درجواراول مظلوم عالم آرام گرفتن،اماوی در حرم کاظمین و پایین پای دو امام ،مدفون شد.(که حالا قسمت زنانه است) بنا به وصیتش بر روی سنگ مزارش (به تأسی ازسگ اصحاب کهف)نوشتند. "و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید" و سگشان (به حالت نگهبانی) دو دست خویش بر درگاه (غار) گشاده بود*

شاه عباس(متولد۹۷۸ - متوفی ۱۰۳۸ ه‍.ق)هم خودش را کلب آستان علی ابی ابیطالبمعرفی می کرد

در وقف نامه بزرگ شاه عباس اول مندرج در کتاب قصص الخاقانی آمده: « تمامی و جملگی کاروان سرای واقع در صدر میدان نقش جهان دارالسلطنه اصفهان مع قیصریه متصل بدان و کل بازار دور میدان مذکور وغیره که جمیع آن ها احداث کرده کلب آستان علی ابی ابیطالب (ع) و در بین صیغه وقف شرط نمودند که نصف حاصل اجاره موقوفات مذکوره در وجه وظیفه-معاش سادات عالی درجات بنی حسین(ع) به شرط آن که شیعه امامی اثناعشری باشند.»در این وقف نامه شاه خود را کلب آستان علی (سگ درگاه حضرت علی) معرفی کرده است.

***

زندگینامه: خواجه نصیرالدین طوسی

محمد بن حسن جهرودی طوسی مشهور به خواجه نصیرالدین طوسی در تاریخ ۱۵ جمادی الاول (۲ اسفند ۵۷۹)در خراسان به دنیا آمد

«خواجه»اصالتاً‌ از جهرود(چاه‌ رود) قم‌ بوده‌ اما‌ نیاکانش‌ به‌ طوس‌ مهاجرت کرده‌ بودند وآنجااقامت گزیدند خواجه محمد‌ هم‌ آنجا متولدشد وبه این دلیل به «طوسی» مشهور گشت.

یکی ازنامهای معروفش «ابو جعفر نصیر الدین محمد بن محمد طوسی»بوده است

‌پدرِ خواجه‌ «محمدبن‌ حسن» خود از فقیهان‌ فرقه‌ امامیه‌ و از محدثان‌ معروف‌ طوس‌ بود که اولین معلم پسرش بودوبعدازآن بودکه‌ «محمد»‌دروس منطق‌ و مبانی‌ علوم‌ عقلی را پیش‌ خال‌ خویش‌ آموخت وبعدازآن، جزء سوم‌ از کتاب‌ الغنیه‌ ابی‌المکارم‌ بن‌ زهره‌ الحلبی‌ را پیش‌ «معین‌الدین‌ سالم‌ بن‌ بدران‌ المازنی‌ المصری»‌ فراگرفت و در سال‌ ۶۱۹ هجری‌ از او اجازه‌ اجتهاد گرفت.

خواجه نصیرالدین طوسی مدتی در دستگاه اسماعیلیه در دژ الموت بود و هنگام حمله هلاکوخان مغول به ایران برای نجات مسلمانان از خونریزی‌های این حاکم بی‌رحم به خدمت او درآمد و با تدابیر خاصی از خرابی‌های شهرها و کشتار‌ دسته جمعی مردم به دست هلاکوخان جلوگیری کرد.

 هولاکو بنیانگذار سلسله« ایلخانیان» در ایران است که یک قرن حکومت کردند ،وی «نوه چنگیزخان مغول» بود،دین وی را«بودایی»نوشته اند که در«خوی »بتخانه ساخته بوداما «مادرو همسرِهلاکو» مسیحی بودند،خواجه نصیرطوسی ،هلاکو را درسال ۵۰۸ به یورش به بغداد و سرنگونی عباسیان ترغیب نمودند،هلاکوتوانست خلفای عیاش عباسی حاکم بربغداد رابقتل برساند

هلاکو در ربیع الاول سال ۶۶۳ قمری(۶۴۳شمسی) در کنار رود جغتو در آذربایجان در گذشت و در جزیرهٌ شاهی واقع در دریاچه ارومیه دفن شد. 

وقتی که هولاکو  در سال ۶۳۴ به فرمانروایی رسید خواجه  را به درباربرد وی نیزازاین فرصت استفاده کرد وبه تألیف کتب وتأسیس مراکزعلمی پرداخت، رصدخانه بزرگ مراغه  ازجمله ازاین اقدامات در سال 638 بود.

سلطنت هلاکو:متولد۵۹۶ شمسی، ازسال ۶۳۴تا ۱۹ بهمن ۶۴۳ بمدت ۱۰سال حکومت کرد

معروفترین آثار نجومی وی زیج ایلخانی است که در سال ۶۳۱شمسی نوشته شده و همچنین تذکره فی علم الهیئه. در نجوم تذکره فی علم الهیه وی کاملترین نقد بر نجوم بطلمیوسی در قرون وسطی و معرف تنها الگوی ریاضی جدید حرکات سیارات است که در نجوم قرون وسطی نوشته شده است.

خواجه نصیر سه پسر داشت،فرزندبزرگش« صدرالدّین علی» که پای چای پدرگذاشت همگام با او  در فلسفه، نجوم و ریاضی تبحر داشت. دومین فرزندش «اصیل الدین حسن»دومین فرزندش اگرچه از علم بی بهره نبود امابیشتر  به امور سیاسی مشغول بود.«محمد»فرزند کوچکش  ریاست امور اوقاف در کشورهای اسلامی را به عهده داشت.

 نصیرالدین طوسی در سال(۶۵۳شمسی)با فرزندهلاکو«آقاباخان»وجمعی از شاگردان خود به بغداد رفت به سروسامان دادن موقوفات  وبه تربیت علمای مستعدبرای گماردن درامورحکومتی شیعیان پرداخت،وی همچنین بقایای کتاب‌های تاراج رفته را جمع‌آوری و به مراغه بازگرداند اما اجل مهلتش نداد و بعدازچندماه مجاهدت ،در تاریخ ۱۸ ذیحجه ۶۷۲(۴ تیر ۶۵۳) در کاظمین دار فانی را وداع گفت.

خواجه نصیرالدین طوسی بیش از یکصد و کتاب و رساله‌ی علمی در موضوعات متفاوت به رشتة تحریر درآورده است. وی یکی فضلای  علم مثلثات است. وکتابهایش در قرن ۱۶ میلادی دردانشگاهای اروپاتدریس می شد

شاگردانش که خوداساتیدمتبحری بودند:

 علامه حلی، قطب الدین شیرازی، کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی، کمال الدین عبدالرزاق شیبانی بغدادی، سید رکن الدین استرآبادی، ابراهیم حموی جوینی، اثیر الدین اومانی، مجدالدین طوسی، مجد الدین مراغی

علامه حلّی  درباره استادش می‌گوید: خواجه نصیرالدین طوسی افضل عصر ما بود و از علوم عقلیه و نقلیه مصنفات بسیار داشت. او اشرف کسانی است که ما آنها را درک کرده‌ایم.

خدمات سیاسی مؤثرخواجه طوسی دردرباروارادت هلاکو به وی باعث شد که فرزندان هلاکو که وارث حکومت شدند ،مسلمان شوند،«اباقاخان» و پس از وی فرزند دیگرش «تکودار» بر تخت پادشاهی نشستند. تکودار مسلمان شدن خود را اعلام کرده، نام خود را به «احمد تکودار» تغییر داد. با اسلام آوردن پادشاه، حکومت نیز تبدیل به حکومتی اسلامی شد

***

سعایت وحسادت یکی ازدرباریان ،تیزهوشی خواجه نصیر اورابه سزای اعمالش نشاند

یکی از علمای اهل سنت که با شیخ بسیار دشمنی داشت به هلاکوخان گفتند:

روزی که مادرهلاکو فوت کرد،یکی ازدرباریان«سُنی مذهب» حسود،نقشه ای برای مرگ خواجه کشید ،به هلاکو گفت:

چون شب اول قبل« نکیر و منکر »از اعتقادات مرده سئوال می کنندکه که  مادر شما فوت کرده ،بهتراست، خواجه نصیرالدین طوسی را همراه مادرتان دفن کنید که در جواب ها به  مادرتان کمک کنند.

هلاکوخان این موضوع را با شیخ در میان گذاشت. ایشان گفتند بله حرف آن عالم درست است ،سئوال نکیر و منکر  حق است و من حرفی ندارم ولی چون شما هم خواهی مرد، من را برای خودت نگه دار و آن عالم سنی  را با مادرتان در قبر بگذارید. هلاکوخان قبول کرد و همین کار را انجام داد،وآن مردحسودبقتل رسیدتا کمک حال مادرش باشد!

نکته:خواجه نصیرطوسی با «شیخ طوسی»متفاوت است.:یکی خواجه طوسی است ودیگری «شیخ طوسی»
محمد بن حسن بن علی طوسی،معروف به « شیخ طوسی» وشیخ الطائف 
شیخ طوسی، ‌در رمضان ۳۸۵ (مهر۳۷۴)در طوس به دنیا آمد.
 در ۲۲ محرّم ۴۶۰ (۱۱ آذر ۴۴۶ )درگذشت،قبرش درنجف است،روبروی حرم امیرالمؤمنین(ع)