پیراسته فر

خبری تحلیلی

پیراسته فر

خبری تحلیلی

سرنوشت(تیمسارمدنی)اولین وزیردفاع

سرنوشت اولین وزیردفاع جمهوری اسلامی/چرا شیخ علی تهرانی ازاهوازفرارکرد

​دومین فرمانده نیروی دریایی«دریادار محمود علوی» از تیر۱۳۵۸ تا ۱۳۵۹که اعدام شد

سومین فرمانده « دریادارمحمدحسین طباطبایی» یک مدت کوتاهی -چندماهی مدیریت داشت درسال ۱۳۵۹چندماه.

چهارمین فرمانده «ناخدا یکم بهرام افضلی»بودکه از خرداد ۱۳۵۹ تا اردیبهشت ۱۳۶۲ (بازداشت).بعدازمحاکمه اعدام شد.

اولین وزیردفاع(همزمان)فرمانده نیروی دریایی(۲ما)+اولین استاندارخوزستان(۱۰ماه)+ناکام انتخابات ریاست جمهوری+نماینده مجلس شدازکرمان وامااعتبارنامه اش ردشد.فرارکرد،رفت آمریکا،تشکیلات «نقاب»راه انداختندبرای سرنگونی حکومت اسلامی ایران!..مرگ ۲۳ بهمن ۱۳۸۴

سرنوشت اولین وزیردفاع جمهوری اسلامی/چرا شیخ علی تهرانی ازاهوازفرارکرد

«تیمساراحمد مدنی » از ۲۷ بهمن ۱۳۵۷ تاپایان فروردین ۱۳۵۸وزیردفاع نظام جمهوری اسلامی بود وباحفظ سمت(فرمانده نیروی دریایی)هم بود،بعدازاستعفا ازفرماندهی،شداستاندارخوزستان تا اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری.( ۵ بهمن ۱۳۵۸ ).اینجاموفق نشد...نماینده مجلس شد ولی اعتبارنامه اش ردشد..فرارکردرفت آمریکا درآنجاباضدانقلابیون تشکیلاتی راه انداخت برای سرنگونی انقلاب....

دریادارمدنی:۲هفته بعدازتشکیل دولت موقت( انتخاب مهندس بازرگارن به نخست وزیری۱۴ بهمن ۱۳۵۷) آقای مهندس بازرگان به من گفتندشما باید وزارت دفاع ملی را بپذیرید.».

گفتم، آقا، نیروی دریایی از هم پاشیده کشتی‌رانی آریا از هم پاشیده . گفت، «به‌هرحال آقا گفتند که تمام ارتش باید دست مدنی باشد.»..گفتیم چشم، چشم. گفت، «حُکمت هم داده شده حالا من می‌خواستم، این هم حُکمت.» پیشاپیش حکم داده بودند. حکم هم نوشته بود، «جناب آقای سرلشکر فلان، «من خط زدم ناخدا دو بازنشسته کردم. توی چیز هم همین کار را کردم. بازرگان گفت، «خوب، ناخدا دو بازنشسته که نمی‌تواند وزیر دفاع ملی باشد؟».. هرج‌ومرج‌طلب یا به هر چیز معتقد آمدند خودشان را لابه‌لای ارتش جا دادند همه‌جا هستند و ما اگر بخواهیم ارتش را سازمان بدهیم و دوباره زنده‌اش کنیم به‌عنوان یک ارتش ملی انقلابی نه به‌عنوان ارتش شاهنشاهی، به‌عنوان ارتش ملی انقلابی،

بدون این‌که عنوان کنم به کسی چرا این‌کار را می‌کنم خدمت نظام وظیفه را کردم یک سال، از زنان هم بالکل حذف کردم عطف بماسبقش هم کردم، این باعث رنجش« تیمسار قرنی»(رئیس ستاد کل ارتش ) از من رنجید.
تیمسارقرنی گفت، «به من اطلاع نداده بودی.» چون به او اطلاع نداده بودم، حق هم داشت.
اولین وزیردفاع می گوید: شروع کردم ارتش ملی انقلابی درست کنم و سازمان بدهم و همزمان پیشنهاد وزارت انتظامات را دادم، یک وزارت دفاع ملی یک وزارت انتظامات، وزارت انتظامات عبارت بشود از شهربانی، ژاندارمری، پاسداران، امنیت ملی، این‌ها را بیاورم زیر لوای یک نظمی، و کمیته‌ها را پیشنهاد دادم در شهربانی ژاندارمری ادغام بشوند که زود بیاییم به نظم که مسئولیت مشخص باشد. خوب، این برنامه‌ها را خیلی تلاش کردم در یک نزدیک به یک ماه و نیم بیشتر که« وزیر دفاع ملی بودم »دیدم حقیقتش یک جاهایش دیگر نمی‌توانم تا دیدم نمی‌توانم «استعفا کردم» و یکی دیگر خسته هم شده بود.

تیمسارمدنی می گوید: «روی‌هم‌رفته کمتر از دو ماه، وزیر دفاع بودم»

استعفایم را دادم به مهندس بازرگان ،وی گفت، «مرا تنها می‌گذاری؟ گفتم، والله من آنچه از من ساخته بود کردم حالا هم سازمان گرفته رفتم تمام استان‌ها نظامیان را معرفی کردم، فرماندهان را راه نمی‌دادند فرمانده جدید گذاشتم معرفی کردم با کمک تیمسار قرنی در همین احوال هم «تیمسار قرنی استعفا کرد»ومن «تیمسارناصر فرید» را به‌عنوان رئیس ستاد کل معرفی کردم و موقعی رفتم معرفیش کردم به کادر مرکزی ستاد در همان اتاقی من معرفی کردم که تقریباً ده سال قبلش محکوم شده بودم و محاکمه شده بودم درست همان اتاق،

جالب است. چند نفر از این آدم‌هایی که وابسته به چیز بودند گفتند که، «ما خبر نداشتیم که شما ایشان را به‌عنوان رئیس ستاد کل معرفی کردید.» گفتم، احتیاجی نبود شما بدانید، هیچ احتیاجی نبود، کسان دیگر هم احتیاج نبود «من به‌عنوان وزیر دفاع ملی تشخیص می‌دهم چه کسی باید رئیس ستادکل باشد» تشخیص دادم انتخاب کردم و به آقای نخست‌وزیر هم معرفی کردم، هیچ احتیاجی نبود شما بدانید. آن روز یک خرده هم این جوری با آن‌ها به حساب. بعد هم که دیدم چیز نیست استعفا کردم گفتم دیگر من آنچه از من ساخته بود انجام دادم دیگر، می‌خواهم فقط به نیروی دریایی و کشتی‌رانی آریا بپردازم این دوتا را خوب چیزم. آن دفاع ملی را هم تا آن‌جایی که توانستم سازمان دادم. اول ناراضی بود، گفت،‌«خوب، پس یک کسی را پیدا کن.» گفتم، کسی که، من که نباید بروم وزیر دفاع ملی بعدی را پیدا کنم شما خودتان یکی را. گفت، خوب، گفتم «تیمسار محمدتقی ریاحی» مرد شریفی است، تقی ریاحی گفتم تیمسار ریاحی ،رئیس ستاد محمد مصدق بود، به تیمسار ریاحی هم گفتیم آقا، بفرمایید این وزارت دفاع ملی، ما دیگر. و بعد رفتم فردایش، البته در خلال این احوال من مرتب با آقای مهندس بازرگان می‌گفتم آقا، خوزستان دارد از دست می‌رود خوزستان تمام این عوامل بیگانه دارند تلاش می‌کنند چرا استاندار برایش نمی‌گذارید؟ من آن‌جا یک پایگاه چیز که داریم اطلاعات درمی‌آورم دارد از دست می‌رود.

نخست وزیرگفت:استاندارخوزستان بشو
من استعفا کردم بعد که استعفا کردم روز بعدش یا دو روز بعدش به نظرم یک روز بعدش آقای مهندس بازرگان به من تلفن کرد گفت که «آقای حاج سید جوادی به شما تلفن نکردند؟» گفتم نه. گفت، «خوزستان استاندار ندارد.» گفتم، چشم، حالا من یکی از دوستانم را یا چند نفر معرفی می‌کنم. قبلاً هم خدمتتان عرض کردم که استاندار ندارد. چشم، من چند نفر از دوستان را معرفی می‌کنم هر کدام دل‌تان خواست انتخاب بفرمایید. بعد آقای حاج سیدجوادی به من تلفن کرد وزیر کشور، گفت، «آقای مهندس بازرگان به شما تلفن کردند؟» گفتم بله و این گفت‌وگوی‌مان بود در مورد خوزستان. گفت، «بله، ولی منظورشان خودتانید.» گفتم آقای حاج سیدجوادی، چه‌قدر می‌خواهید مرا بار کنید؟ چهارتا شغل خطرناک پرمسئولیت را من گفت «به‌هرحال دیگر.» دوباره آقای مهندس بازرگان تلفن کرد و گفت، «بله.» گفتم آخر من… گفت، «آقا، باید قبول کنید.» در همین موقع نیمه‌شب از قم هم یکی آمده نماینده آقا که باید چیز کنید وظیفه‌تان را قبول کنید، آن موسوی جزایری نماینده‌اش در خوزستان.
خبرنگار:«موسوی جزایری؟»
مدنی:بله نماینده‌اش در خوزستان، امام جمعه‌اش در خوزستان، آمد خانه و گفت که «آقا گفتند باید قبول کنید.» گفتم اشکال ندارد من از قبول مسئولیت واهمه‌ای ندارم می‌پذیرم حرفی نیست با آن‌که خیلی سنگین است و تا حالا خیلی خسته شدم می‌پذیرم. رفتم خوزستان درحالی‌که آن دو تا مسئولیت دریایی و چیز هم کماکان بود،
من ده روز قبل از انتخابات استعفا کردم.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:گزیده ای ازمصاحبه مطول دریادارمدنی درخارج ازکشوراست.

فرماندهان سپاه ازتیمسارمدنی می گویند

این گفتگو(واگویی خاطرات جنگ) در پاییز۱۳۸۳ و با حضور «سردار درودیان» سردبیر وقت فصلنامه تخصصی جنگ ایران و عراق انجام شده است، زمانی که «امیر علی شمخانی» وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح بود.

این ۲ هم اکنون نیز از مقامات عالیرتبه نظام جمهوری اسلامی هستند؛ سردار رشید جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و دریابان شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی است

شمخانی: او(تیمسارمدنی) خیال می‌کرد این هیئت در دفاع از یک متجاوز، پشتوانه‌ای اجتماعی دارد، حال آنکه این بحث داخلی و محدود بود. به نظرم، این هم دو تا وجهه داشت که یک وجهه‌اش حق و وجههِ دیگرش باطل بود. حقش کجا بود؟ ظلمی که مدنی به آنها می‌کرد. مدنی تحریک می‌کرد و آدم می‌کشت تا قهرمان شود، اما آنها به حساب نظام می‌گذاشتند و برای طرف مقابل سربازگیری می‌کرد. اما از یک طرف ناحق بود و سیاست ما این بود که آنها را از یکدیگر تفکیک کنیم، یعنی همزمان هم بگوییم خواست نظام این نیست که مدنی می‌کند و هم بگوییم شعار شما غلط است و ما با این شعار برخورد می‌کنیم. در حقیقت، این کاری بود که در نهایت، موفق شدیم آن را انجام بدهیم،

سرداردرودیان: شما چطور این موضوع را می‌فهمیدید و مدیریت می‌کردید؟ خود این نکته‌ای است.

شمخانی: من با مدنی ارتباط نزدیک داشتم.

درودیان: چگونه؟

*چرا شیخ علی تهرانی شبانه از اهواز فرارکرد؟

شمخانی: در جلسه شورای تأمین من با او ارتباط داشتم. افرادی را دستگیری می‌کرد و به حاکم شرع اعلام می‌کرد آنها را اعدام کن. برای نمونه، یک بار که خلخالی پیشش آمد، به او گفت این ۷ نفر را اعدام کن. بعد خلخالی رفت و شیخ علی تهرانی حاکم شرع خوزستان شد.

بعد از انفجاری که در خرمشهر پیش آمد، یک بّنا را با پسرش و ۵ نفر دیگر گرفتند. مدنی گفت اینها را اعدام کن، اما شیخ‌ علی تهرانی ساعت یک بامداد با خودرو از اهواز خارج شد و به من زنگ زد و گفت: شمخانی! من رفتم، من لااله را بلدم، ولی الا الله را بلد نیستم.

درودیان: نیمه شب؟!

شمخانی: بله، به دلیل اینکه او فرد دینداری بود از اهواز خارج شد و حاضر نشد این کار را بکند. ما می‌دانستیم که مدنی دنبال این بود که بگوید من اینها را گرفتم و سرکوب کردم. در واقع، تمام این وقایع را خودش ایجاد می‌کرد تا قهرمان ملی بشود.

درودیان: آقای رشید! این گونه که آقای شمخانی توضیح می‌دهند، مسئله جنگ و مناقشه امنیت در خوزستان نیز سیاسی بود، یعنی تمامی تفسیرها، سیاسی است. چه مدنی هدف داشته باشد، چه ایشان از کار مدنی این را درک بکند، یعنی وقتی مسئله ما در خوزستان، به عنوان پیشانی جنگی‌مان در برابر عراق سیاسی است، از این منظر هم توانایی بازدارندگی را نداشتیم.

شمخانی: تازه برای اینکه ما رشد نکنیم، کمیته‌ای به نام کمیته استحفاظی تشکیل داد. ما کمیته پرستو بودیم و او کمیته استحفاظی را درست کرد و آن را به یک استوار ارتشی سپرد که با ما اصلاً، هماهنگ نبود.

رشید: احتمالاً، همین گردان تکاور نیروی دریایی ارتش بود که از خرمشهر و آبادان آن را به اهواز آورده بود.

شمخانی: بله، اما کمیته‌ای به نام کمیته استحفاظی درست کرد تا نقش ما را در استان کم و آنها را عمده کند، اما موفق نشد.

* تکاورها از طرف مدنی به عشایر برنج و روغن می دادند

رشید: من ۳ ماه پیش، همین فرمانده گردان تکاور به نام صمدی را که در خرمشهر جنگیده بود و در بازار بزاز است، پیدا کردم و به او گفتم: وقتی جنگ شد، شما کجا بودی؟ گفت: در اهواز بودم. گفتم: چرا در اهواز بودی؟ گفت: مدنی ما را احضار کرد، گردان ما در اهواز بود،۳ گروهان داشتیم و یک گروهان ارکان. به هر حال، وقتی من به اهواز می‌آمدم، حول و حوش استانداری همین تفنگداران تکاور نیرو دریایی را می‌دیدیم. آقای شمخانی! این نیروها می‌آمدند و به نام مدنی روغن و شکر و برنج به عشایر می‌دادند، در غرب کرخه، یعنی در چنانه، عین‌خوش و دشت‌ عباس این کارها را می‌کرد که بعد معلوم شد برای انتخابات است و در فکر انتخابات آینده است. من تعجب می‌کردم، نیروی تکاور برای چه برنج و روغن به عشایری دهد؟

شمخانی: او می‌خواست از استان به یک ناجی ملی تبدیل بشود. این هم از تفکر نظامی‌اش ناشی می‌شد، خیال می‌کرد که ایران به این ناجی نیازمند است.

درودیان: یعنی یک رضاخان جدید.

شمخانی: بله، اما نمی‌دانست خورشید امام خمینی آن‌قدر قوی است که این به اصطلاح، لامپهای 60 وات هیچ تأثیری در جااندازی یک چهره و شخصیت جدید ندارند، همان‌طور که رای هم نیاورد.

* مدنی از تهران حمایت می شد

دشمنان از آزمودن قدرت ارتش و سپاه پرهیز کنند

غلامعلی رشید: تیمسارمدنی در نیمه سال ۱۳۵۸ به ملاقات امام رفت، بعد تیتر بعضی از روزنامه‌ها نوشتند، «مدنی: امام به من گفته تو دست راست من هستی». معلوم نبود امام چه گفته بودند و چه برداشت شده بود!

شمخانی: خب، در تهران از او حمایت می‌کردند.

درودیان: در تهران، هم شما مدنی را تخریب کردید.

شمخانی: بله دیگر، ما به تهران می‌آمدیم و...

درودیان: مدنی در تهران نماد امنیت بود.

رشید: در قم، بیشتر مغازه‌ها عکسش را داشتند.

شمخانی: همین‌طور بود، یعنی این موضوع داشت جا می‌افتاد. بعد ما آمدیم و گفتیم بحث امنیت در خوزستان اصلاً، آن بحثی نیست که او می‌گوید. وی ناامنی ایجاد می‌کند تا قهرمان امنیت بشود و بالاخره، توانستیم موفق بشویم. ما جمعیتی را از اهواز خدمت امام آوردیم و همه چیز را توضیح دادیم.

رشید: تقریباً، ۲۰ روز پیش از انتخابات اولین دوره ریاست‌جمهوری، کیانی از حرفهای خود مدنی اطلاعیه‌ای را آماده کرد، کیانی گفت: در یک جمع محدود و خصوصی بودیم که من هم در آن جمع بودم. مدنی حرفهایی زد که من یقین کردم علیه امام و اسلام است. او گفته بود: :اگر من رئیس‌جمهور بشوم، این کارها را می‌کنم. هفت، هشت نفر از این دانشجویان را جلوی سر در دانشگاه اعدام می‌کنم و می‌گویم خفه شوید. بروید و به درستان برسید.

درودیان: این از امنیت دانشگاه!

رشید: همچنین گفته بود «به امام هم می‌گویم برو، در قم بنشین و به کارهای حوزهِ علمیهِ قم رسیدگی کن»، یعنی در حد یک واتیکان. خلاصه، ما اینها را تایپ کردیم و کیانی نزدیک ۲۰هزار نسخه را به قم برد و بین مردم و علما پخش کرد، آل اسحاق هم که پدرزنش بود، خیلی به آقای کیانی کمک کرد.

مدنی از لفظ «برادر» بدش می‌آمد

شمخانی: مدنی از لفظ برادر بسیار بدش می‌آمد، خب، این لفظ اول انقلاب رایج بود. من هم هر موقع نامه‌ای می‌نوشتم، او را مدنی خطاب می‌کردم. در ضمن، او از اینکه ما را تحصیل کرده خطاب بکنند، بسیار متنفر بود. برای نمونه، من می‌نوشتم مهندس علی شمخانی و امضا می‌کردم و او نامه را پاره می‌کرد، یعنی هر نامه‌ای که بود، پاره می‌کرد و می‌گفت: باز هم نوشت! باز هم نوشت مهندس! او مسئول دفتری به نام شیثیان داشت که رفیق ما بود و اطلاعات و تحرکات مدنی را به ما گزارش می‌داد و می‌گفت که فرضاً، این نامه‌ات را پاره کرد، این کار را انجام داد و این تلفن را زد. در واقع، ما از کارهای او آگاه بودیم، یعنی می‌دانستیم که در حال چه کاری است. به هر حال، این طوری بود.

بازخوانی خاطرات جنگ توسط ۲ فرمانده موثر سالهای دفاع مقدس یعنی سردار سرلشکر غلامعلی رشید و امیر دریابان علی شمخانی که اولی در سالهای دفاع مقدس از فرماندهان اصلی سپاه و فرمانده قرارگاه فتح و دومی فرمانده سپاه خوزستان در سالهای ابتدای جنگ بود.

این ۲ هم اکنون نیز از مقامات عالیرتبه نظام جمهوری اسلامی هستند؛ سردار رشید جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و دریابان شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی است.

این گفتگو در پاییز ۱۳۸۳ و با حضور سردار درودیان سردبیر وقت فصلنامه تخصصی جنگ ایران و عراق انجام شده است، یعنی زمانی که امیر شمخانی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح بود.

بازخوانی:مهر۱۳۹۴خبرگزاری فارس

اولین حضور شیخ علی تهرانی در یک مراسم عمومی

شیخ علی تهرانی در سال ۱۳۷۴ به ایران بازگشت۱۳۵۹۴

شیخ علی تهرانی، از روحانیون جنجالی صدر انقلاب در اولین حضور علنی در یک مراسم عمومی در آئین تشییع و تدفین برادر محمد ملکی (اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از انقلاب) شرکت کرد.
شیخ علی تهرانی(علی مرادخانی ارنگه­) متولد ۱۳۰۵ شمسی است؛ او که شوهر خواهر رهبرانقلاب است؛ نمایندهٔ مردم استان خراسان در مجلس خبرگان قانون اساسی بود. او از مبارزان انقلابی بود که چندی پس از انقلاب از مخالفان نظام و حزب جمهوری اسلامی شد.
اولین فردی که نسبت به تبار افغانی جلال الدین فارسی(نامزد حزب جمهوری در انتخابات ریاست جمهوری) افشاگری کرد و باعث کنار رفتن جلال الدین فارسی از رقابت ها شد، شیخ علی تهرانی بود.
شیخ علی تهرانی در سال ۱۳۶۳ از ایران گریخت و در زمان جنگ به عراق پناهنده شد و از تلویزیون عراق به تبلیغ ضد نظام جمهوری اسلامی پرداخت.او در سال ۱۳۷۴ به ایران بازگشت./مهر۱۳۹۴پارسینه.

نخستین وزیردفاع جمهوری اسلامی

دریادار احمد مدنی (تولدمرداد ۱۳۰۸مرگ۲۳ بهمن ۱۳۸۴)، سیاست‌مدار ایرانی است. او در بهمن سال ۱۳۵۸ در نخستین انتخابات ریاست جمهوری ایران، حائز رتبه دوم شد. وی در سال ۱۳۵۹ به آمریکا مهاجرت کرد و تا زمان مرگ در آنجا زیست.

تیمسارسیداحمدمدنی"وزیردفاع" استاندارخوزستان

«سیداحمد مدنی» در مرداد ماه ۱۳۰۸ در شهر کرمان به دنیا آمد.

دوره ابتدائی و متوسطه را در شهر کرمان طی کرد و سپس برای ادامه تحصیل به تهران رفت و در دانشکده حقوق نام نویسی کرد. سال بعد جزو داوطلبان اعزامی دانشجویان نیروی دریایی برای ادامه تحصیلات به انگلستان رفت. در سال ۱۳۳۱ به درجه ناوبان دومی و در آبان ماه ۱۳۴۸ به درجه دریاداری رسید.

مدنی بیشتر دوران خدمت خود را در بندر عباس و جزایر خلیج فارس گذراند. در سال ۱۳۵۱ به علت فعالیت‌های سیاسی توسط حکومت پهلوی از کار برکنار شد و از آن تاریخ تا انقلاب بهمن ۱۳۵۷ به تدریس در علوم سیاسی و اقتصاد در دانشکده‌های مختلف در ایران پرداخت و در همین دوران رسالات و کتب خود را در رشته‌های علوم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فنی به نگارش در آورد که از آنها می‌توان به " ارمغان شوم"، " بد اموزی‌های استعمار"، "محاکمه خلیج فارس نویسان"، جغرافیای اقتصادی جهان"، "آفتاب غروب ناپذیر"، "اقتصاد خاور میانه"، "جامعه‌شناسی اقتصادی"، "مدیریت صنعتی"، "اقتصاد ایران"، "اقتصاد توسعه"، "اقتصاد اجتماعی و برنامه ریزی اقتصادی "، اشاره نمود.

مدنی پس از انقلاب تا خروج از کشور

وی پس از پیروزی انقلاب در کابینه مهندس بازرگان به سمت وزیر دفاع و فرماندهی نیروی دریایی انتخاب شد اما پس از حدود دو ماه از وزارت دفاع کناره گرفت.

دریادار دکتر مدنی پس از انقلاب، در سمت وزیر دفاع کابینه، تلاش بسیار برای سر و سامان دادن به نیروهای مسلح کشور کرده بود. این کوشش در وضعیتی صورت گرفت که خیلی ها و هرکدام به دلیلی مایل به احیای ارتش وطن نبودند. وی در این کار موفق شد و توانست تا حدود زیادی ارتش مضمحل شده محمدرضا پهلوی را با توجه به شرایط روز بازسازی کند . پس از کناره گیری از وزارت دفاع بنا به خواست مهندس بازرگان، وی مدتی عهده دار استانداری خوزستان شد.

پس از شکست کامل نا آرام کنندگان خوزستان، در ۱۷ خرداد ۱۳۵۸ به خواست دریادار دکتر احمد مدنی کرمانی استاندار وقت خورستان، همه شوراها و کمیته ها و کانونها در این استان منحل و حفظ نظم صرفا به پلیس و ژاندارمری سپرده شد. در ناآرامی های آن سال خوزستان که چند هفته پس از پیروزی انقلاب آغاز شده بود و از آن بوی ضد میهنی به مشام می رسید ۲۳ تن کشته، شماری مجروح و ۱۲۰ نفر هم دستگیر شده بودند و

نخستین انتخابات ریاست جمهوری ایران

مدنی در نخستین انتخابات ریاست جمهوری، در بهمن ماه سال ۱۳۵۸، نامزد شد و حائز رتبه دوم آرا شد. وی در این انتخابات پس از بنی صدر و قبل از دیگرانی مانند حسن حبیبی، صادق طباطبایی، داریوش فروهر، صادق قطب‌زاده، کاظم سامی، محمد مکری، حسن غفوری‌فرد و حسن آیت قرار گرفت. وی در استانهای کرمان، کردستان، سیستان و بلوچستان، هرمزگان و زنجان حائز رتبهٔ اول شده بود.

نماینده مجلسی که به مجلس نرفت!

«تیمسارمدنی» در انتخابات دوره اول مجلس شورای اسلامی، از «حوزه انتخابیه کرمان» انتخاب شد اما «اعتبار نامه» وی به تصویب نرسید.

در پی اخطار کتبی رئیس مجلس شورای اسلامی به احمد مدنی به منظور حضور در مجلس و دفاع از اعتبار نامه خود وی طی نامه ای از شرکت در صحن علنی مجلس انصراف خود را اعلام کرد .در این نامه آمده است : «من از همان روزهای نخست پی بردم که جای من در این مجلس نیست» و از این روی در جلساتش شرکت نجستم و دیگر هم شرکت نخواهم کرد .

علت فراراز کشور

وی با توجه به اطلاعاتی که از اسناد مکشوفه در سفارت آمریکا در تهران بدست آمد، از سوی دانشجویان خط امام به جاسوسی و ارتباط با آمریکا متهم شد، لذا در اواسط سال ۱۳۵۹ برای همیشه از کشور خارج شد و به آمریکا مهاجرت کرد. وی سالها دبیر کلی جبهه ملی ایران در خارج از کشور را بر عهده داشت.

روزنامه اطلاعات ، ۱۹ تیر ۱۳۵۹ ، صفحه ۲ ، «احمد مدنی» دومین وزیر دفاع دولت موقت، استاندار خوزستان و فرمانده نیروی دریایی بعد از انقلاب کسی بود که پس از عدم موفقیت در اولین انتخابات ریاست جمهوری و افشای روابطش با جاسوسان آمریکایی، به خارج کشور گریخت و همکاری خود با شاپور بختیار و شبکه افسران سلطنت طلب«نقاب» را علنی ساخت.

اطلاعات نوشت:مسئله وابستگی های مدنی به عمال رژیم سابق از همان زمان که وی وزارت دفاع دولت موقت انقلاب را برعهده داشته بر سر زبانها افتاده بود و از سوی پاره ای از سازمانها و گروه ها اسنادی در این رابطه انتشار یافته بود ، بعد از انتصاب مدنی به استانداری خوزستان فعل و انفعالاتی در این منطقه از کشور صورت گرفت ، از یک سو مدنی تلاش می کرد با نمایش سرکوب بمب گذاران در تاسیسات نفتی خود را مردی قاطع و برقرار کننده امنیت معرفی نماید و زمینه ریاست جمهوری خود را فراهم کند در همان حال نیز که این نمایش روی صحنه بود بسیاری از ساواکیها و عناصر وابسته به رژیم سابق به گرد مدنی حلقه زده و پست های حساس استانداری را اشغال کرده بودند . در آن دوره کتابی در کشور منتشر شد که مدنی در آن به تمجید از رضا شاه پرداخته بود ، مدنی در صدد تکذیب محتوای این کتاب بر آمد ولی ممکن نشد.

همزمان با استانداری خوزستان مدنی فرماندهی نیروی دریایی را نیز بر عهده داشت ، وی با سوء استفاده از این سمت و با مانورهای پشت سر هم تلاش داشت تا خود را به عنوان تنها فرد شایسته برای سمت ریاست جمهوری در سطح جامعه معرفی کند ولی با انتشار اخباری مبنی بر ارتباط او با بختیار و آن هم بعد از تسخیر لانه جاسوسی عرصه را بر مدنی تنگ کرد . اسناد فراوانی از لانه جاسوسی درباره مدنی کشف شده بود که دیگر مجالی برای انکار باقی نمی گذاشت . در آن زمان نواری منتشر شد که پیش از سقوط رژیم پهلوی از مکالمات مدنی ضبط شده بود .

«مدنی» در این نوار امام خمینی را به عنوان فردی معرفی کرده بود که بیخودی در سیاست دخالت می کند و از این که امام بختیار را نخست وزیر قانونی نمی داند اظهار گلایه کرده بود. بر اساس گزارشات ساواک مدنی جلسات متعددی در منزل مسکونی خود با شرکت دکتر علی امینی و شاپور بختیار داشته و اعضای کابینه ازهاری و بختیار پیوسته با او در تماس بوده اند.

نگارنده-پیراسته فر:من متوجه نشدم که چراروزنامه اطلاعات«تیمسارمدنی»رادومین وزیردفاع نامیده است!

مرگ تیمسارمدنی

در روز ۲۳ بهمن ۱۳۸۴ شمسی دکتر احمد مدنی پس از یک بیماری نسبتاً طولانی در اثر ابتلا به سرطان، در ایالت کلرادو در آمریکا درگذشت.

***

نخستین انتخابات ریاست جمهوری ایران

نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری در پنجم بهمن ۱۳۵۸ خورشیدی برگزار شد و پس از پایان رای‌گیری شمارش آرا چند روز به طول انجامید تا اینکه در نهایت در ۹ بهمن ستاد انتخابات کشور اعلام کرد که ۶۷.۴ درصد واجدین شرایط شرکت کردند و در مجموع ۱۴ میلیون و ۱۵۲ هزار و ۸۸۷ رای از مردم اخذ شد که نامزدها به ترتیب زیر انتخاب شدند.

۱- ابوالحسن بنی صدر، ۱۰ میلیون و ۷۰۹ هزار و ۳۳۰ رأی

۲- سید احمد مدنی، ۲میلیون و ۲۲۴هزار و ۵۵۴ رأی

۳- حسن ابراهیم حبیبی، ۶۷۴ هزار و ۸۵۹ رأی

۴- داریوش فروهر،۱۳۳ هزار و ۴۷۸ رأی

۵- صادق طباطبایی، ۱۱۴ هزار و ۷۷۶ رأی

۶- کاظم سامی، ۸۹ هزار و ۲۷۰ رأی

۷- صادق قطب زاده، ۴۸ هزار و ۵۴۷ رأی

۸- محمد مکری، ۲هزار و ۱۱۰ رأی

۹- آرای باطله مأخوذه، ۱۴۹ هزار و ۶۹۸ رأی
*ریاست جمهوری بنی‌صدر تنها ۱۷ ماه به طول انجامید

فراراولین رئیس جمهورایران از کشور

بنی صدربعلت تعلقات به جبهه نفاق،با رهبرمنافقین(مسعودرجوی)با خلبان مخصوص شاه(سرهنگ بهزادمعزی)به فرانسه پناهده شد.

نامه تیمسارمدنی به امام خمینی/بعدازفرارازکشور

سه ماه پس از خروج از ایران مدنی در تاریخ ۱۹ آذر ۱۳۵۹ نامه سرگشاده‌ای به آیت الله خمینی نوشت که بخش‌های کوچکی از آن نامه در اینجا ذکر می‌شود:

اولین دولت جمهوری اسلامی«کابینه بازرگان»

عباس امیرانتظام (سرپرست تشکیلات نخست وزیری و سخنگوی دولت)، سرلشگرمحمدولی قرنی (رئیس ستاد ارتش)، صادق قطب زاده (رئیس رادیو و تلویزیون)، کریم سنجابی(وزیر خارجه)، احمد صدر حاج سید جوادی(وزیر کشور)، مصطفی کتیرائی (وزیر مسکن و شهرسازی)، یوسف طاهری قزوینی(وزیر راه وترابری)، علی اکبر معین فر(وزیر مشاور و رئیس سازمان برنامه و بودجه)،

کاظم سامی (وزیر بهداری و بهزیستی)، داریوش فروهر( وزیر کارو امور اجتماعی)، ابراهیم یزدی(معاون نخست وزیر در امور انقلاب)، یدالله سحابی(وزیر مشاور در طرح های انقلاب)، علی اردلان(وزیر دارایی و امور اقتصادی)، اسدالله مبشری(وزیر دادگستری)، عباس تاج(وزیر نیرو)، علی محمد ایزدی(وزیر کشاورزی)، سیدرضا صدر(وزیر بازرگانی)، حسن نزیه(رئیس شرکت نفت)، علی شریعتمداری(وزیر علوم و فرهنگ وهنر)، غلامحسن شکوهی (وزیر آموزش وپرورش)، ناصر میناچی(وزیر اطلاع رسانی و تبلیغات)، دریادار احمدمدنی(وزیر دفاع ملی)، حسن اسلامی(وزیر پست و تلگراف و تلفن)، سپهبد محمدعلی نوروزی (سرپرست شهربانی).

اولین وزیردفاع نظام جمهوری اسلامی-تیمسارمدنی
احمد مدنی متولد مرداد ۱۳۰۸ پس از پیروزی انقلاب اسلامی فرمانده نیروی دریایی و اولین وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران در دولت مهدی بازرگان شد.

وی پس از پیروزی انقلاب در کابینه مهندس بازرگان به سمت وزیر دفاع و فرماندهی نیروی دریایی انتخاب شد اما پس از حدود دو ماه از وزارت دفاع کناره گرفت. پس از آن بنا به خواست مهندس بازرگان، وی مدتی عهده دار استانداری خوزستان شد.

او در بهمن سال ۱۳۵۸ در نخستین انتخابات ریاست جمهوری ایران شرکت کرد و حائز رتبه دوم شد. مدنی در انتخابات مجلس اول نیز از حوزه کرمان به نمایندگی مجلس انتخاب شد اما اعتبارنامه او در مجلس تصویب نشد.

وی از سوی دانشجویان خط امام به جاسوسی و ارتباط با آمریکا متهم شد، لذا در اواسط سال ۱۳۵۹ برای همیشه از کشور خارج شد و به آمریکا مهاجرت کرد.

احمد مدنی در بهمن ۱۳۸۴ پس از یک بیماری نسبتاً طولانی در اثر ابتلا به سرطان، در ایالت کلرادو در آمریکا درگذشت.

دومین وزیردفاع تیمسارریاحی:۹ماه وزیردفاع یود
«تیمسار سرتیپ محمدتقی ریاحی» متولد سال ۱۲۸۹ در ۱۱فروردین ۱۳۵۸ و همزمان با رفراندم جمهوری اسلامی در دولت موقت انقلاب به نخست وزیری مهندس مهدی بازرگان، بعنوان دومین وزیر دفاع ملی جمهوری اسلامی ایران منصوب شد، اما سرانجام و پس از شش ماه ( ۲۸ شهریور ۱۳۵۸)از این منصب استعفا داد و به فرانسه(شهر نیس در جنوب فرانسه) مهاجرت کرد و تا پایان عمر(مرداد۱۳۶۷) در این کشور ماند.مُرد.

سومین وزیردفاع کابینه بازرگان:مصطفی چمران

«دکترمصطفی چمران» در تاریخ ۷ مهر ۱۳۵۸ به عنوان وزیر دفاع ملی، منصوب شد.

مهدی بازرگان به مدت ۹ ماه (۲۷۵ روز) از بهمن ۱۳۵۷ تا آبان ۱۳۵۸ سمت نخست وزیری دولت موقت را بر عهده داشت تا اینکه پس از« اشغال سفارت آمریکا» توسط دانشجویان در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ هیات دولت به ریاست مهندس بازرگان تشکیل جلسه داد وبرای بار سوم استعفا داد؛ استعفایی که بسیاری آن را نارضایتی دولت موقت از اشغال سفارت آمریکا می‌دانستند اما خود بازرگان در کتاب «انقلاب ایران در دو حرکت» گفته که استعفایش به دلیل حمله به سفارت نبوده و سه ماه قبل از استعفای نهایی، سران کشور از این تصمیم آگاه بوده‌اند.

بازرگان بعد از استعفا از نخست وزیری در دوره اول مجلس شورای اسلامی به نمایندگی مردم تهران انتخاب شد.

رییس دولت موقت در دی ماه ۱۳۷۳ ضمن سفر درمانی خود در ژنو درگذشت و بعد از انتقال پیکر او به تهران و تشییع از مقابل حسینیه ارشاد، در قم دفن شد.

(بخشی از کتاب منتشر نشده‌ی "چادر وحدت" نوشته‌ی حمید داودآبادی)

آغاز و انجام حزب توده:

حزب توده که کاملا بنیان گذاشته حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی بود، از اولین روزهای تاسیس، بنا را بر نفوذ در نیروهای نظامی و فعالیت های جاسوس برای شوروی گذاشت. در طی بیش از نیم قرن فعالیت های این حزب وابسته به بیگانه، از زمان حکومت پهلوی تا آخرین روزهای حیات در دهه‌ی60، "سازمان افسران حزب توده" جایگاه ویژه‌ای داشته که از طریق آن، به اطلاعات مورد نیاز شوروی دست پیدا می‌کردند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز این حزب به فعالیت های جاسوسی برای بیگانگان روی‌آورد و در طی هشت سال دفاع مقدس که ملت ایران زیر موشک باران و بمباران وحشیانه‌ی صدام با حمایت قدرت های استکباری بود، این حزب سری‌ترین اطلاعات را از عوامل نفوذی خود کسب کرده، به شوروی می‌داد که آنها نیز مستقیم به عراق می‌دادند. چرا که برترین کمک شوروی به حزب بعث عراق در 8 سال جنگ - گذشته از موشک های زمین به زمین اسکاد، هواپیماهای جنگی میگ، توپولُف و سوخو - اطلاعاتی بود که توسط حزب توده از وضعیت نظامی نیروهای ایرانی و احیانا آمادگی آنان برای عملیات و آزادسازی خاک ایران، کسب می‌کرد.

بدون شک خاطره‌ی لو رفتن عملیات والفجر مقدماتی در زمستان ۱۳۶۱ در فکه و شهادت تعداد زیادی از دلاورمردان ارتشی، بسیجی، سپاهی و جهادگر، از خاطر محو نخواهد شد. عملیاتی که ارتش عراق با بهره‌گیری از اطلاعات اهدایی حزب توده، قادر به مقابله با آن شد.

از مهرماه تا بهمن ۱۳۶۱، اولین مرحله‌ی برخورد عملیاتی با حزب توده، از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آغاز گردید. پس از این موج (که به ضربه‌ی اول مشهور شد) دومین عملیات گسترده در ۰۷ اردیبهشت ۱۳۶۲ انجام گرفت و بسیاری از فعالان حزب توده را به دام انداخت (ضربه‌ی دوم). حزب در این فاصله، همچنان زیر نظر بود و فعالیت‌هایش رصد می‌شد.

در واقع فعالیت‌های حزب توده از زمان کشف اسناد سازمان مخفی حزب در خانه‌ی محمدمهدی پرتوی معروف به خسرو (رییس سازمان مخفی حزب) در سال ۱۳۵۸ زیر نظر بود.

در این ضربات، بسیاری از رهبران این حزب و تعدادی از نظامیان (از افسران ارتش، شهربانی و ژاندارمری) به اتهام عضویت در شبکه‌ی مخفی افسران وابسته به حزب توده، دستگیر و محاکمه شدند.

چند تن از سران حزب از جمله: "نورالدین کیانوری" ( رئیس حزب)، "محمدعلی عمویی" (عضو ارشد سازمان نظامی حزب)، "محمود اعتمادزاده" معروف به "به‌آذین" (از روشنفکران عضو حزب)، "محمدمهدی پرتوی" معروف به خسرو (مسئول سازمان مخفی حزب - نوید) و "احسان طبری" (نظریه‌پرداز ارشد و ایدئولوگ حزب) در اردیبهشت 1362 در تلویزیون ظاهر شده و به خطاهای خویش اعتراف کردند.

سران حزب حتی در دادگاه علیه یکدیگر دست به افشاگری می‌زدند و همدیگر را وادار به اعتراف می‌کردند. ناخدا افضلی در پی افشاگری‌های مهدی پرتوی در دادگاه، ناچار مجبور به اعتراف شد.

امیرافضلی درکناررئیس جمهور(بنی صدر)

ناخدا "بهرام افضلی" (فرمانده وقت نیروی دریایی ارتش)، دارای درجه‌ی دکترا در مهندسی الکتروتکنیک از ایتالیا بود. وی دهه‌ی 60 میلادی از طرف نیروی دریایی برای تحصیل به ایتالیا فرستاده شد که در آن‌جا با حزب کمونیست ایتالیا آشنا گردید.

افضلی قرارهایی را اجرا و برخی جلسات تشکیلاتی را درمنزل خود و یکی از افراد تشکیلات مخفی همراه مسئولان تشکیلاتی خود برگزار کرده بود. همچنین اطلاعات بسیاری را درباره‌ی مسایل مختلف سیاسی محرمانه و سری، از طریق تماس با مقامات به‌دست می‌آورد و این اطلاعات را در اختیار جاسوسان شوروی مستقر در ایران، قرار می‌داد.

یازده(۱۱)فرماندهی که اعدام شدند

ناخدا افضلی در دادگاه (نفر اول از چپ) به همراه پرتوی (نفر سوم)

سرانجام در ۶ اسفند ۱۳۶۲، ناخدا "بهرام افضلی" فرمانده وقت نیروی دریایی ارتش، سرهنگ "بیژن کبیری" فرمانده نیروهای هوابرد،

سرهنگ "هوشنگ عطاریان" مشاور وزیر دفاع، سرهنگ "حسن آذرفر" استاد دانشکده‌ی افسری و معاون پرسنلی نیروی زمینی، "شاهرخ

جهانگیری" عضو مشاور کمیته‌ی مرکزی حزب و از مسئولان سازمان اطلاعاتی نوید، "ابوالفضل بهرامی‌نژاد"، "محمد بهرامی‌نژاد"، "فرزاد

جهاد"، "رضا خاضعی" و "خسرو لطفی" از کادرهای ورزیده و باسابقه‌ی حزب توده، به‌جرم طراحی کودتا و جاسوسی برای دشمن (اتحاد

جماهیر شوروی که اطلاعات جمع آوری شده توسط عوامل نفوذی حزب توده را به عراق منتقل می‌کرد و باعث لو رفتن برخی عملیات جنگ نیز

شده بود) اعدام شدند

فرماندهانی که اعدام شدند

برچسب ناگفته های

تیمسارسعیدسعیدمهدیون درسال ۱۳۵۱جانشین فرمانده پایگاه چهارم شکاری
۱۳۵۲درسال ۱۳۵۲فرمانده پایگاه چهارم شکاری بود
۱۳۵۴درسال۱۳۵۴ با درجه سرلشکری گرفت و فرمانده پایگاه نهم شکاری شد
درسال ۱۳۵۵ فرمانده پدافند هوایی شد


از ۲۳ تا ۲۴ بهمن ۱۳۵۷ فرماندهی ارتش ایران را برعهده داشت.

البته روایت استه که «سپهبد سعید مهدیون» درجمهوری اسلامی ،فقط یک شبانه روز فرمانده نیروی هوایی بود. سپس برکنار و بانشستگی اش صادر شد.

فرماندهی کل کودتا«نوژه»با« ژنرال سعید مهدیون» بود،در ۲۸ تیر ۱۳۵۹اعدام شد.

رهبری قسمت نیروی هوایی این کودتا بر عهده «ژنرال احمد محققی» (فرمانده ژاندارمری )بود.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:فرماندهی که درکودتابود واعدام شد«آیت محققی باشد،نه احمدعلی.

«سپهبد احمدعلی محققی »آخرین فرمانده ژاندارمری کل کشور در دوره پهلوی بود و با پیروزی انقلاب، از سوی مهدی بازرگان به عنوان سرپرست ژاندارمری کل کشور منصوب شد.
محققی فعالیت های نظامی خود را در نیروی زمینی ارتش آغاز کرد. او در زمان ریاست تیمسار عباس قره باغی بر ژاندارمری جانشینی وی بود. پس از انتصاب قره باغی به مقام عباس قره باغی در کابینه ارتشبد غلامرضا ازهاری به پیشنهاد قره باغی، محققی فرمانده ژاندارمری کل کشور شد. او بعد از انقلاب برای مدتی کوتاهی(کمترازیک هفته) مسوولیت ژاندارمری را در دولت موقت مهدی بازرگان بر عهده داشت.
او در مقام ریاست ژاندارمری کل کشور از شرکت کنندگان در جلسه امرا در روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و امضاء کنندگان اعلامیه بی طرفی ارتش بود.
تیسمار محققی بعد از کناره گیری از ریاست ژاندارمری به آمریکا رفته و در سال ۱۳۸۴ به ایران بر می گردد. او در اردیبهشت ۱۳۸۸ فوت کرد.
«سرهنگ خلبان آیت محققی»

تیمسار آیت محققی، فرمانده سابق پایگاه یکم شکاری مهرآباد در رژیم شاه بود که فرماندهی عملیات هوایی کودتا را برعهده داشت. محققی یکی از ارکان اصلی سازمان نجات قیام ایران بزرگ (نقاب) بود. این سازمان، فعال‌ترین گروه در کودتای ۱۸ تیر نوژه بود که تیمسار محققی در راس فرماندهی شاخه عمل قرار گرفت. چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۵۹ اعدام شد.

اعدام شدگان کودتای نوژه

سپهبد خلبان سیدسجاد مهدیون، سرتیپ خلبان آیت محققی، سرهنگ خلبان داریوش جلالی، سروان خلبان فرخزاد جهانگیری، سروان خلبان محمد ملک، سروان خلبان علی‌اصغر سلیمانی، سروان خلبان کریم افروز، سروان خلبان امیدعلی بویری، سروان خلبان ناصر زندی، ستوان یکم خلبان مهدی عظیمی فرد، سروان خلبان محمد بهروزفر، ستوان یکم خلبان نجات یحیی، سروان فنی هوایی بیژن ایران‌نژاد، سروان فنی هوایی هرمز زمانپور، ستوان یکم فنی هوایی ایوب حبیبی، سرهمافر سوم یوسف پوررضایی، سرهمافر جعفر مظاهری کاشانی، استوار یکم فنی پرویز بینایی، ستوان دوم فنی سیدجلال عسگری، ستوان دوم فنی هوایی ناصر رکنی، ستوان دوم فنی هوایی جعفر راستگو، سرگرد هوایی سیاوش بیاتی.

بخشی ازاعترافات «سرهنگ خلبان آیت محققی »در دادگاه انقلاب است. در جلسه اول دادگاه از پاسخ به شیوه کنترل مردم پس از بمباران بیت امام طفره می‌رود. اما در جلسه دوم می‌گوید بر اساس هماهنگی که پیش از کودتا با آیت‌الله شریعتمداری و روحانیان دیگر مانند سید حسن قمی، روحانی و سیدرضا زنجانی انجام شد، قرار بود شریعتمداری پس از کودتا از تلویزیون با مردم صحبت کند و ضمن تایید کودتا مردم را به آرامش دعوت کند. اولین سوال درباره جلسه‌ای است که او در منزل ناصر رکنی با تیمسار مهدیون و قربان سیاسی مسوول شاخه سیاسی کودتا داشته است.
ملاقات در منزل رکنی چقدر طول کشید؟
فکر می‌کنم حدود یک ساعت. حداکثر یک ساعت.
در یک ساعت چیزهای زیادی می‌شود گفت؟
حداکثر یک ساعت بود. یعنی قرار بود ۴۵ دقیقه بیشتر نشود، منتها چون آقای یک مقدار دیر آمد. آن آقای سیاسی، اسمش را بلد نیستم (قربان سیاسی مسوول شاخه سیاسی کودتا) و یکی – دو باری هم آن خانم مسن آمد و چای آورد، مجبور شدند صحبت‌هایشان را قطع کنند.
توضیح دهید.
صحبت درباره این بود که در مسایل اقتصادی، چه کسی کمک می‌کند. چه طوری به گروه‌های سیاسی کمک می‌شود...
درباره گروه‌های سیاسی چه؟
آقا! مطلبی هست که اینجا نمی‌توانم عرض کنم و قبلا خدمتتان عرض کرده‌ام.
درباره خود گروه‌های سیاسی چه گفته شد؟
درباره گروه‌های سیاسی در بخش‌های مختلف، قبلا مطلبی خدمت خودتان عرض کردم که به هیچ وجه اینجا نمی‌توانم بیان کنم. جلو ملت را چگونه می‌شود گرفت که به خیابان‌ها نیایند، از چه طریقی؟ واقعا بگویند، به حرفی که می‌گویند؛ عمل کنند. یکی‌اش عضو عمومی بود که عضو عمومی شامل همه می‌شود و در رادیو و تلویزیون اعلام شود.
دیگر چی؟
یکی دیگر این بود که افراد ناراضی برگردند سر کا‌رهایشان. مسلما می‌دانید مهم‌ترین نارضایتی‌ها، بی‌کاری است.
یعنی افرادی که این رژیم به دلیل وابستگی‌ها و اتهام‌ها، از رژیم سابق بیرون‌شان کرده، برگردند سرکارشان؟
تقریبا چنین چیزی. کسانی که بی‌کار شده‌اند و بازنشسته‌ها برگردند سرکارشان.
می‌توانید درست مشخص کنید قرار بود چه جاهایی بمباران شود؟
عرض کردم به حضورتان! اول منزل امام بود. بعد ۲ تا باند فرودگاه مهرآباد بود، یکی هم جاهایی که ما به آن قطع خط‌های مواصلاتی می‌گوییم. یعنی مثلا وقتی ۳۰ تانک از قزوین به سمت تهران حرکت می‌کنند، نقطه‌ای از جاده قطع شود که این تانک‌ها نتوانند راه را پیدا کنند.
دیگر چی؟
دیگر سوپرسونیک بود شما فرمودید بمباران.
نخست‌وزیری در طرح بمباران نبود؟
این طور نبود که نخست‌وزیری بمباران شود. آقای بنی‌صدر را زنده می‌خواستند.
برای چه؟
نمی‌دانم آقا! قرار بود گروهی بروند و آقای بنی‌صدر را بگیرند. نمی‌دانم چه کسانی و چه طوری؟ ولی قرار بود وقتی از روی شهر هم سوپرسونیک رد می‌شویم، احیانا وقتی آقای بنی‌صدر بیاید بیرون ببیند چه خبر است‌‌ همان موقع که آمد بیرون، گرفته شود.
پس قرار نبود او کشته شود؟
نمی‌دانم آقا! مثل اینکه قرار بود محاکمه شود.
این طوری که می‌فرمایید منزل امام قرار بوده که بمباران شود. ولی بمباران نخست‌وزیری در برنامه نبوده؟
نخست‌وزیری و این‌ها را قرار بود که پس (PASS) بیاییم و رد شویم. همین طور عبور کنیم. توی این عبور‌ها بالاخره می‌آمدند بیرون و ممکن بود آن‌ها را بگیرند یا ممکن بود آقای بنی‌صدر بیرون آمده باشد.
جلسه دوم محاکمه
در ادامه مطلبی که از آقای محققی سوال شد، به نظر می‌رسد مساله‌ای را باید روشن کند. او اظهار کرده در منزل آقا رکنی مساله‌ای مطرح شد که نمی‌خواهد بیان کند، آن مساله چیست؟ از او می‌خواهیم بیشتر درباره آن مساله برای ما توضیح دهد.
آیا با افراد عمامه به سر و روحانی هماهنگی صورت گرفته بود یا نه؟ آیا آن‌ها هم دخالتی داشته‌اند؟
آقا! به عرض‌تان برسانم مدت‌ها بود از این آقا می‌پرسیدم، یعنی از این آقای توی‌‌ همان جلسه.
کدام آقا؟
از این آقای سیاسی، آقای قربان نام. مدت‌ها بود که از این آقای می‌پرسیدم هی توی آن جلسه که شما می‌گفتید کسی نمی‌میرد، کسی بیرون نمی‌آید، کسی کشته نمی‌شود. من از کجا بدانم کسی بیرون نمی‌آید؟ آمدیم و مردم ریختند بیرون و ۱۰ هزار نفر، شد ۲۰ هزار نفر، شد ۳۰ هزار نفر، آن وقت چه می‌شود؟
شما که آدم ندارید جلو این‌ها را بگیرید. اگر از من هم بخواهید، به این‌ها تیراندازی نخواهم کرد. این آقا به ما گفتند: وقتی امام دیگر وجود نداشته باشد، یکی جای امام می‌نشیند از رادیو و تلویزیون صحبت می‌کند و فتوا می‌دهد مطالبی که امام تا امروز گفته، غلط است. ما – من و مهدیون – خواستیم بیشتر توضیح دهد. گفت: از آقایون روحانیون، ۴ نفر هستند که بلافاصله از رادیو و تلویزیون برای ملت صحبت خواهند کرد.
۴ نفر یا ۵ نفر؟ یکی دیگر از آقایون گفته ۵ نفر.
من آقا! ۴ نفر شنیدم. گفتند این ۴ نفر هستند که بلافاصله وقتی رادیو و تلویزیون گرفته شد، برای ملت صحبت می‌کنند و فتوا می‌دهند مطالبی که اماl گفته، واقعیت ندارد و ملت را می‌نشانند سر جای خودشان. آن وقت من خیالم راحت شد که این‌ها هر چه می‌گویند درست است و واقعا کسی کشته نخواهد شد، من فهمیدم اینکه می‌گویند ۱۰ میلیون کشته می‌شوند، ۱۰ نفر هم کشته نمی‌شوند.
یعنی تا قبل از آن احتمال می‌دادید کشتار زیاد شود؟
تا قبل از آن می‌ترسیدم و می‌گفتم اگر این طور باشد، شما چه کار می‌کنید؟ ملت بیاید، چه کار می‌کنید؟ آن‌ها دایم می‌گفتند: ملت نمی‌آیند توی خیابان، گفتم: چه طور خیالم راحت شود؟ گفت: بعد از این ۴ نفر هم، افرادی توی خط ایستاده‌اند. آخوند‌ها، توی خط ایستاده‌اند.
توی خط ایستاده‌اند، برای چه؟
برای اینکه از رادیو و تلویزیون صحبت کنند.
نام آن ۴ نفر را بگویید.
نام آن ۴ نفر را آیت الله شریعتمداری، آیت الله (ر)، آیت الله (ق) و آیت الله (ز) است.
همان آقای (ر) که قم هستند؟
نمی‌دانم آقا! من فقط اسمش را می‌دانم و حتی شنیده‌ام که آقای شریعتمداری را می‌خواستند بدزدند و بیاورند در تهران و در خانه امنی مخفی کنند، طوری که روزی که این عملیات آغاز می‌شود، بلافاصله آقای شریعتمداری از رادیو صحبت کند.
بعضی از آقایان دیگر می‌گویند منزلی هم برای آقای شریعتمداری در نظر گرفته شده بود. شما اطلاعی از این جریان ندارید؟
من شنیدم برای آقای شریعتمداری ۲ باغ اجاره کرده بودند.
در کجای تهران؟ نمی‌دانید؟
نمی‌دانم، آقا! قبلا می‌دانستم ولی حالا یادم نمی‌آید. نمی‌خواهم که دروغ بگویم. فکر می‌کنم نزدیک هتل شرایتون و دیگری هم در کرج بوده.
در این باره از پسر آقای شریعتمداری، خبر دارید؟
پسر آقای شریعتمداری را نه دیده‌ام و نه می‌شناسم و نه حتی عکس‌شان را دیده‌ام. ولی‌‌ همان شب، وقتی ما (مهدیون و من) کمی کنجکاوی بیشتر نشان دادیم که چه طور آقای شریعتمداری می‌آید؟ شنیده‌ایم که آقای شریعتمداری تحت‌الحفظ است و شاید زندانی است، آزاد نیست. قربان سیاسی گفت: ایشان را به وسیله پسرش می‌دزدیم و حتی اگر شده یک آقای شریعتمداری درست می‌کنیم و می‌گذاریم جایش. آقا را با خودمان می‌آوریم.
اطلاعی ندارید پسر آقای شریعتمداری در این جریان بود یا نه؟ با شما همکاری می‌کرد؟
عرض کردم پسر آقای شریعتمداری را ندیده‌ام... نمی‌دانم آقا، که حمل بر مثبت کنم یا حمل بر منفی. ولی احتمالا از آقای شریعتمداری هم در جریان بوده یا نه، نمی‌دانم.
اگر یادتان باشد قبلا به من گفتید صحبت این بود که آقایانی که نام بردید، در جریان امر گذاشته شده‌اند و هماهنگی‌های لازم با آن‌ها انجام شده است.
بله.
در این باره توضیح دهید.
باز از آن آقا – قربان سیاسی – پرسیدیم که اگر آقا نیاید یا آقای (ق) نیاید، یا این آقایان بگویند نه، آن وقت چه می‌شود؟ گفتند: نه، ما قرار داریم. البته این‌ها را که عرض کردم حضورتان، تمام مطالب، سخنان نقل قول شده از آن آقای به نام مستعار «قربان» است وگرنه خودم از جای دیگر یا مستقیما نشنیدم.

شاهزاده (عبدالله بن فیصل آل سعود)بازداشت شد

درادامه خانم «سلما الشهاب» دانشجوی ۳۴ ساله سعودی ،ساکن انگلیس و آقای«سعد المدی»۷۲ ساله عربستانی ،ساکن فلوریدا(آمریکا) و خانم  دکتر«نورا القحطانی»(فعال عربستانی) که بخاطرتوئیترهایشان بازداشت شده اندراخواهیددید. که بخاطرتوئیترهایشان بازداشت شده اندراخواهیددید.

«شاهزاده عبدالله بن فیصل آل سعود» دانشجوی کارشناسی ارشد(دانشگاه نورث ایسترن) بوستون آمریکا زندانی شد.

«بن‌سلمان» پسرعموی خودش زندانی کرد!

خبرگزاری آسوشیتدپرس آمریکا جزئیاتی اختصاصی از «دستگیری و محاکمه» شاهزاده عبدالله بن فیصل آل سعود پس از بازگشت از آمریکا توسط رژیم «بن سلمان» منتشر کرد.

این خبرگزاری نوشت: شاهزاده عبدالله متعلق به یکی از شاخه‌های خاندان سلطنتی است که بیشترین هدف بازداشت‌ها در داخل عربستان سعودی است، زیرااین خانواده منتقد یا رقیب بن سلمان هستند.

آسوشیتدپرس نوشت: یک فعال عربستانی از صدور حکم ۳۰ سال حبس برای پسر عموی محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی خبر داد.

«ترکی شلهوب» فعال مشهور عربستانی در توئیتی نوشت: مقامات سعودی شاهزاده عبدالله بن فیصل آل سعود را بازداشت کرده و این شاهزاده سعودی که ۳۱ سال دارد را به ۳۰ سال زندان محکوم کرده اند. 

فعال سعودی در ادامه خطاب به بن سلمان تاکید کرد که تو چه کسی هستی که حتی به پسرعموهایت هم رحم نمی‌کنی!

Slide 01

آسوشیتدپرس درباره عبد الله بن فیصل نوشته است که وی دانشجوی دانشگاه نورث ایسترن در آمریکا است و از ورود به سیاست اجتناب می کرده است.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: «شاهزاده عبدالله بن فیصل آل سعود» کیست؟اتهامش چیست؟

عربستان سعودی: شاهزاده عبدالله بن فیصل آل سعود به دلیل تماس تلفنی به ۳۰ سال زندان محکوم شد.

به گفته مقامات سعودی، تماس های وی توسط مقامات عربستان شنودمی شد و شاهزاده عبدالله در سفر بازگشت به عربستان سعودی به دلیل این تماس ها به زندان افتاد و حکم اولیه ۲۰ ساله این شاهزاده در اوت گذشته(مرداد ۱۴۰۱) به ۳۰ سال افزایش یافت.

پرونده شاهزاده عبدالله که به تفصیل در اسناد دادگاه عربستان به دست آسوشیتدپرس رسیده است، نشان می‌دهد که قبلاً گزارش نشده است، اما منزوی نیست، همانطور که طی پنج سال گذشته، نظارت و ارعاب و تعقیب سعودی‌ها در خاک آمریکا توسط سعودی‌ها انجام شده است. تشدید شده اند، با تشدید حکومت پادشاهی تحت حاکمیت بالفعل خود، ولیعهد محمد بن سلمان، سرکوب می شود.

عربستان سعودی: «شاهزاده عبدالله بن فیصل آل سعود» به دلیل تماس تلفنی به ۳۰ سال زندان محکوم شد 
«شاهزاده عبدالله بن فیصل آل سعود» از صحبت در مورد سیاست عربستان پرهیز کرد و روی تحصیل، برنامه های شغلی و عشقش به فوتبال تمرکز کرد.

اما به گفته مقامات سعودی که تماسهای اوراشنودمی کردند، به دوستان همدانشگاهیش گفته بودکه پسرعمویش حاکم عربستان است این موضوع را در تماس‌های تلفنی از ایالات متحده  با دوستانش خود در میان می گذاشت.

شاهزاده عبدالله در سفر برگشت به عربستان سعودی به خاطر آن تماس ها زندانی شد.

پرونده شاهزاده عبدالله که جزئیات آن در اسناد دادگاه عربستان به دست آسوشیتدپرس رسیده است، 

به گفته اف‌بی‌آی، گروه‌های حقوق بشری و مصاحبه‌های دو ساله با عربستان، در پنج سال گذشته، نظارت، ارعاب و آزار سعودی‌ها در خاک آمریکا به دلیل تشدید سرکوب‌ها در زمان حاکم واقعی خود، ولیعهد محمد بن سلمان، تشدید شده است. . سعودی های مقیم خارج از کشور

برخی از این سعودی‌ها گفتند که مأموران اف‌بی‌آی به آنها توصیه کرده‌اند که به کشورشان نروند.

سفارت عربستان در واشنگتن در پاسخ به پرسش آسوشیتدپرس گفت: این تصور که دولت عربستان - یا هر یک از نهادهای آن - شهروندان خود را در خارج از کشور مورد آزار و اذیت قرار می دهد، غیرمنطقی است.

اما در همان ماهی که حکم شاهزاده عبدالله تمدید شد، «سعد المدی» ۷۲ ساله سعودی- آمریکایی به خاطر توییت هایی که از خانه اش در فلوریدا منتشر کرد به حبس ابد محکوم شد.

«سعد المدی» به طور غیرمنتظره ای هنگام بازگشت به کشور در خانه اش توسط مأموران اطلاعاتی عربستان دستگیرو زندانی شد.

در قضاوت در مورد گذشته، پادشاهی از رویه دیرینه عربستان در امان گذاشتن شهروندان ایالات متحده، حامی نظامی دیرینه آن، و بدترین تحریم ها جدا شده است.

تم التقاط صورة للناشطة السعودیة لجین الهذلول وهی فی طریقها إلى محکمة أمن الدولة فی العاصمة السعودیة الریاض فی 10 مارس / آذار 2021.

همچنین در ماه اوت، «سلما الشهاب» دانشجوی ۳۴ ساله سعودی در بریتانیا، زمانی که او نیز پس از توئیت‌هایی درباره‌اش، دربازگشت به عربستان، به ۳۴ سال زندان محکوم شد.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:توییترخانم سلماالشهاب:«آزادی برای زندانیان عقیدتی و برای همه مظلومان جهان».

جالب اینکه حکم اولیه خانم «سلماالشهاب» ۶ سال زندان بود که با اعتراض به حکمش،شد ۳۴ سال!.

«سلما الشهاب»دانشجوی دکتری در «دانشگاه لیدز»لندن و مادر دو فرزنداست.

آسوشیتدپرس درادامه نوشت: هر سه حکم، چند هفته پس از آن صادر شد که جو بایدن، رئیس جمهور جو بایدن، محکومیت قبلی خود در مورد سابقه حقوق بشر عربستان سعودی در سفر به پادشاهی را به رغم انتقاد قانونگذاران، گروه های حقوق بشر و تبعیدیان سعودی کنار گذاشت.

این لحظه ای بود که ایالات متحده به شدت به این پادشاهی(عربستان) برای ادامه تولید نفت نیاز داشت.

اما بایدن در نهایت نفت بیشتری نداشت - عربستان سعودی و اوپک تولید خود را کاهش دادند - یا هیچ بهبودی در حقوق بشر نداشت.

مدافعان حقوق بشر سعودی می گویند که زندان هشدارهای قبل از پرواز آنها را تأیید می کند: تلاش های بایدن برای آرام کردن ولیعهد فقط او را جسور کرد.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:سفر ۲ روزه بایدن به عربستان

Image: President Joe Biden meets with Saudi Crown Prince Mohammed bin Salman at Al-Salam Palace in the Red Sea port of Jeddah on July 15, 2022.
دیدار«جوبایدن»(رئیس جمهورآمریکا)با«محمدبن سلمان» ۲۴ تیر ۱۴۰۱عربستان
پرزیدنت بایدن روز جمعه(۱۵ جولای ۲۰۲۲)  درباره اینکه آیا روابط  او با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، به حاکم ریاض برای ترور مخالفان بیشتری مانند جمال خاشقجی چراغ سبز نشان می دهد یا خیر، رد کرد.

 قبل از اینکه قیمت های بی سابقه بنزین در سال جاری باعث شد رئیس جمهور برای جبران کسری سوخت  ودیدار  با این حاکم ۳۶ ساله، یک توقف دو روزه در   عربستان سعودی  داشته باشد. 

منتقدان سفربایدن گفتند:چگونه می توانید مطمئن باشید که یک حادثه دیگر - قتل دیگری مانند جمال خاشقجی دوباره تکرار نخواهد شد؟

امیلی گودین از دیلی میل از بایدن در پی دیدار پشت درهای بسته او با شاهزاده در شهر جده عربستان پرسید.

بایدن در پاسخ به سوالی که در اوایل حضور شتابزده رئیس جمهور برنامه ریزی شده بود، گفت که قتل خاشقجی را در آغاز دیدارش با ام بی اس مطرح کرده است./پایان توضیح مدیریت سایت.

Saudi Arabia’s King Salman bin Abdulaziz Al Saud meets with US President Joe Biden at the Al Salam Royal Palace on July 15, 2022. (Twitter)

آسوشیتدپرس درادامه نوشت:بسیاری از دولت های اقتدارگرا به طور غیرقانونی شهروندان خود را در ایالات متحده تحت نظارت و ضرب و شتم قرار می دهند که اغلب با نقض حاکمیت ایالات متحده، به اصطلاح سرکوب فراملی است.

Then-US vice president Joe Biden, left, offers his condolences to Saudi Interior Minister Prince Nayef bin Abdul-Aziz Al Saud, upon the death of  Saudi Crown Prince Sultan bin Abdul-Aziz Al Saud, in Riyadh, Saudi Arabia, October 27, 2011. (AP Photo/Hassan Ammar)

دیدارملک سلمان باجوبایدن(معاون اوباما)۲۰۱۱

.

بسیاری از پرونده هایی که ایالات متحده تحت پیگرد قرار می دهد شامل رقبای خود، به ویژه چین است.

اما اقدامات عربستان سعودی در زمان شاهزاده محمد بن سلمان در شدت، هماهنگی و غالباً خشونت و به دلیل اینکه از یک شریک استراتژیک ناشی می شود، برجسته است.

Freedom House، یک گروه تحقیقاتی و حمایتی، می گوید که عربستان سعودی منتقدان ۱۴ کشور را هدف قرار داده است، از جمله هدف قرار دادن هماهنگ و مدیریت شده از سوی ایالات متحده.

این گروه می گوید هدف جاسوسی و ارعاب سعودی ها یا وادار کردن آنها به بازگشت به پادشاهی است.

نیت شنکان از خانه آزادی درباره زندان‌های اخیر سعودی‌های مقیم غرب گفت: «این نگران‌کننده و هولناک است و نقض گسترده آزادی بیان است.

سفارت عربستان سعودی در بیانیه خود با رد ادعاها مبنی بر اینکه منتقدان خارج از کشور را هدف قرار می دهد، گفت: «برعکس، نمایندگی های دیپلماتیک ما در خارج از کشور طیف وسیعی از خدمات از جمله کمک های پزشکی و حقوقی را به هر شهروندی که هنگام سفر به خارج از کشور درخواست کمک کند، ارائه می دهد. پادشاهی."

در این بیانیه به زندان شاهزاده که مقر آن در بوستون است اشاره ای نشده است. وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که در حال بررسی پرونده شاهزاده عبدالله است. او در یک ایمیل، سرکوب فرامرزی را به طور کلی «مسئله ای از اهمیت زیادی برای حقوق بشر و امنیت ملی» خواند و گفت که به پیگیری پاسخگویی ادامه خواهد داد.

او مستقیماً به هیچ سؤالی در مورد اقدامات عربستان سعودی پاسخ نداد.

FBI از اظهار نظر خودداری کرد. شاهزاده عبدالله، ۳۱ ساله، متعلق به یکی از شاخه های خانواده سلطنتی است که از زمانی که شاهزاده محمد قدرت خود را در زمان پدرش، ملک سلمان، تثبیت کرد، به عنوان منتقد یا رقیب بیشترین هدف را برای دستگیری ها قرار داده است.

دوستان می گویند مقامات سعودی شاهزاده عبدالله را پس از بازگشت در سال ۲۰۲۰ با بلیط ارائه شده توسط دولت برای تحصیل از راه دور در طول همه گیری همه گیر بازداشت کردند.

دادگاه های عربستان سعودی او را به ۲۰ سال زندان و پس از آن ۲۰ سال ممنوعیت سفر محکوم کردند.

یک دادگاه سعودی در ماه اوت این مدت را ۱۰ سال تمدید کرد. عربستان سعودی مانند سایرین که زندانی کرده است، از جمله نویسندگان، روزنامه نگاران و واعظان، شاهزاده عبدالله را به تلاش برای بی ثبات کردن پادشاهی، برهم زدن وحدت اجتماعی و حمایت از مخالفان پادشاهی متهم کرده است.

این پادشاهی از قوانین تروریسم و ​​جرایم سایبری - قابل اعمال در پرونده های مربوط به ارتباطات تلفنی یا رایانه ای - برای صدور احکام شدید غیرمعمول استفاده می کند.

اتهام اول:معرفی خودکه پسرعموی پادشاه عربستان هستم

اسناد دادگاه عربستان سعودی مدعی است که شاهزاده عبدالله از سیگنال در تلفن همراه خود در بوستون برای صحبت با مادر و سایر بستگانش در مورد پسر عمویش که شاهزاده ام.

اتهام دیگرشاهزاده عبدالله

آنها می گویند شاهزاده عبدالله به ارسال حدود ۹۰۰۰ یورو  برای پرداخت قبوض آپارتمان پسر عمویش در پاریس اعتراف کرده است.

معلوم نیست عربستان سعودی چگونه مکالمات تلفنی خصوصی را که از ایالات متحده سرچشمه می گرفت، رصد می کرد، اما در سال های اخیر، تاکتیک های جاسوسی قدیمی و جدید را تقویت کرده است.

گروه های حقوقی بر این باورند که ممکن است یک برنامه جاسوسی شهروندی که توسط دولت عربستان ساخته شده و هنوز در Google Play موجود است، برای گزارش توییت ها و شهاب های گذشته استفاده شده باشد.

تحقیقات گروه تحقیقاتی Citizen Lab، سازمان‌های رسانه‌ای و عفو بین‌الملل ادعا می‌کند که عربستان سعودی از نرم‌افزارهای جاسوسی درجه نظامی اسرائیل استفاده می‌کند.

جمال خاشقچی وبن سلمان

عفو بین‌الملل اعلام کرد که این نرم‌افزار جاسوسی قبل از قتل جمال خاشقجی روزنامه‌نگار در سال ۲۰۱۸، روی تلفن نامزد «جمال خاشقجی» نصب شده بود.

خاشقجی‌گیت| فیلم ترکیه از لحظه خروج قاتل سعودی از کنسولگری با لباس خاشقجی

سفارت عربستان درترکیه

۱۵ مأمورامنیتی عربستان، در تاریخ چهارشنبه سوم اکتبر۲۰۱۸(۱۱ مهر ۱۳۹۷) با دو هواپیمای جت خصوصی وارد استانبول شده و بعد از کشتن واره کردن جنازه خاشقچی، به عربستان برگشتند.

اسناد و روایت‌های سعودی از سعودی‌های در تبعید سال‌های کارمندان دولت سعودی و دانش‌آموزان خبرچین را به تصویر می‌کشد که خرابکاری‌های درک شده توسط دانشجویان در ایالات متحده را دنبال می‌کردند.

خالد الجابری که خانواده اش زمانی مورد هدف ولیعهد قرار گرفته بود، به مهاجران سعودی گفت: «این یک ماشین ظلم است.

این شامل خواهر و برادرهایی می شود که توسط شاهزاده محمد زندانی شده اند، و آنچه خانواده متهم به فرستادن ناموفق از سوی یک جوخه ترور سعودی برای کشتن پدرش در کانادا در سال 2018 هستند.

دانا المیوف، خالق یک کانال یوتیوب که از مقامات سعودی انتقاد می کند، گفت: «و این کاری است که من انجام می دهم. حداقل از سال 2017، اف‌بی‌آی در بولتن امسال، با حمایت دولت عربستان سعودی، گفت که «عوامل سعودی و اتباع سعودی مقیم ایالات متحده، منتقدان رژیم سعودی در ایالات متحده را تحت نظر، آزار و اذیت و تهدید کرده‌اند. ابزارهای دیجیتال و شخصی."

"مقامات فدرال به رهبری بایدن اقداماتی را در رابطه با سرکوب فرامرزی انجام داده اند. این شامل نظارت گسترده و هشدار به سفارت ها در واشنگتن است."

دادستان های فدرال اخیراً دو مورد از اولین پرونده های مربوط به جاسوسی عربستان سعودی و آزار و اذیت اتباع این کشور در ایالات متحده را مطرح کردند.

یک هیئت منصفه فدرال در سانفرانسیسکو در ماه اوت، یک کارمند سابق توییتر را محکوم کرد که به گفته دادستان ها به داده های خصوصی کاربران توییتر، از جمله منتقدان دولت عربستان سعودی، دسترسی داشت.

یک دادگاه فدرال در نیویورک پرونده یک شهروند سعودی را که توسط دولت سعودی پرداخت می شود و در می سی سی پی زندگی می کند، بسته است.

به گفته مقامات فدرال، «ابراهیم الحسین» از طریق رسانه های اجتماعی برای مخالفان سعودی در ایالات متحده پیام هایی از جمله "محمد بن سلمان شما را از روی زمین محو خواهد کرد" و "آیا فکر می کنید در امان هستید" ارسال کرد.

وکلای الحسین هفته گذشته به دادگاه گفتند که او قصد دارد به دلیل دروغگویی به ماموران FBI اعتراف کند. در اقدامی غیرمعمول، وکلا از مقامات خواستند از تحقیقات بیشتر چشم پوشی کنند.

چندین سعودی در ایالات متحده در مصاحبه‌های خود با ماموران FBI به دلیل ترس یا سوء ظن در مورد تعقیب شدن ملاقات کردند.

چهار سعودی گفتند که FBI به طور غیر رسمی به آنها توصیه کرده است که به عربستان سعودی نروند یا وارد سفارت عربستان سعودی نشوند.

دو نفر گفتند که ماموران اف بی آی به آنها توصیه کرده اند که برای انتقام در لیست عربستان هستند. آنها به شرط ناشناس ماندن از ترس تلافی صحبت کردند.

مخالفان و مدافعان سعودی می گویند که ایالات متحده به اندازه کافی برای اطمینان دادن به تبعیدیان یا شاهزاده محمد انجام نمی دهد که وقتی عربستان سعودی منتقدان خود را در ایالات متحده هدف قرار دهد، واشنگتن اقدام خواهد کرد.

آنها زندگی در ایالات متحده را توصیف می کنند که با تعاملات مشکوک با مقامات سعودی، غریبه ها و آشنایان، سوء استفاده آنلاین و ترس از صحبت کردن در برنامه های رمزگذاری نشده مشخص شده است.

Jamal Khashoggi, a Saudi national and US resident, went missing after entering the consulate to obtain documents for his upcoming marriage.

قتل خاشقجی در کنسولگری عربستان در استانبول، قوانین اساسی را که از دیرباز بین حاکمان سعودی و حاکمان سعودی درک شده بود، از بین برد.

بتانی الحیدری، محقق ابتکار آزادی برای زندانیان سیاسی خاورمیانه مستقر در واشنگتن، گفت: "این افراد بیشتری را هدف قرار می دهد، بله، هیچ اتفاقی نیفتاده است." "میدونی، اگه بتونی با کشته شدن فرار کنی، پس دیگه چی؟" حیدری پرسید.

U.S. President Barack Obama welcomes Saudi Crown Prince Mohammed bin Nayef (C) and Deputy Crown Prince Mohammed bin Sultan (R) to the White House in Washington, DC, on May 13, 2015.

باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا از «محمد بن نایف» ولیعهد سعودی و محمد بن سلطان معاون ولیعهد عربستان در 13 می 2015 در کاخ سفیدپذیرایی کرد .

ملک سلمان والجبیر

این نشست امنیتی دوجانبه شامل اطمینان بخشی از کارتر و رهبران ارشد نظامی آمریکا بود.

The bi-lateral security meeting included reassurances from Carter and top American military leaders.

اش کارتر، وزیر دفاع پرزیدنت اوباما، دیداری دوجانبه با همتای خود، محمد بن سلمان، معاون ولیعهد و هیئتی از رهبران نظامی ایالات متحده و عربستان سعودی داشت. کارتر توسط SPA در حال خوش آمدگویی به سربازان سعودی در کنار جانشین ولیعهد عکس گرفت.

Secretary of Defense Ash Carter meets with Deputy Crown Prince and Minister of Defense Mohammed bin Salman.

«اشتون بالدوین کارتر» وزیر دفاع آمریکا با محمد بن سلمان معاون ولیعهد و وزیر دفاع دیدار کرد.

شاهزاده عبدالله بن فیصل کیست؟«اشتون بالدوین کارتر»

شاهزاده عبدالله بن فیصل آل سعود، دانشجوی فارغ التحصیل دانشگاه نورث ایسترن در بوستون،است او یکی از اعضای خانواده سلطنتی سعودی است.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:افشای زندانی شدن شاهزاده عبدالله بن فیصل آل سعود در دوم نوامبربوده است(رسانه ای شد).

تغــــول .. السعودیة تقضی بسجن الناشطة نورة القحطانی 45 عاماً، بعد الحکم بسجن سلمى الشهاب 34 عاماً !!!

فعال اجتماعی دیگری که اخیراً بازداشت شده نورا القحطانی»

دکتر«نورا بنت سعید القحطانی»(فعال عربستانی) به ۴۵ سال زندان محکوم شد.
اتهام:تلاش برای بی ثبات کردن بافت اجتماعی و انسجام ملی کشورسعودی و برهم زدن انسجام  جامعه  ... از طریق اینترنت.

آتش‌سوزی در کلوپ شبانه(کوسترومای)روسیه ۱۵ کشته شدند

مردم هول کرده بودند و یکدیگر را هُل می دادند

شلیک اسلحه«مُنورانداز» در داخل کلوپ شبانه، سقف آتش گرفت.

آتش‌سوزی کلوپ شبانه در شهر کوستروما(روسیه)۱۵ کشته شدند

در ساعات اولیه بامداد شنبه ۵ اکتبر(۱۴ آبان ۱۴۰۱) در کلوپ شبانه«پالیگان»(Poligon)امدادگران ۲۵۰ نفر رااز ساختمان بیرون کشیدند.

آتش‌‌سوزی در یک کلوپ شبانه در شهر کوسترومای، روسیه - ۵ نوامبر ۲۰۲۲ (۱۴ آبان ۱۴۰۱)

آتش سوزی شبانه در این باشگاه و رستوران شعله ور شد و به وسعت 3500 متر مربع گسترش یافت.

مقامات شهر کوسترومای روسیه روز شنبه اعلام کردند که در پی آتش‌سوزی در کلوپ شبانه «پولیگون»در این شهر دست‌کم ۱۵ نفر جان خود را از دست دادند.

Firefighters battle a fire at the Poligon cafe.

شهر«کوستروما» با ۲۷۰ هزار نفر جمعیت در ۳۰۰ کیلومتری شمال شرقی مسکو در کرانه رودخانه «ولگا» است.

به گزارش رویترز، آتش‌سوزی در ساعات اولیه بامداد شنبه در «پالیگان»، یک مکان تفریحی که از آن به عنوان کافه، بار، و کلوپ رقص استفاده می‌شود، رخ داد. امدادگران گفتند که ۲۵۰ نفر از ساختمان تخلیه شدند.

رسانه‌های دولتی به نقل از بازرسانی که در حال بررسی علت این آتش‌سوزی هستند، گزارش داده‌اند که آتش پس از آن آغاز شد که مردی با شلیک یک تفنگ «مُنورانداز» در داخل ساختمان، سقف را شعله‌ور کرد. وزارت کشور گفت که پلیس در حال حاضر یک مرد را در ارتباط با این حادثه بازداشت کرده است.

آتش‌سوزی کلوپ شبانه در شهر کوستروما، روسیه - ۵ نوامبر ۲۰۲۲

آتش‌سوزی کلوپ شبانه«پولیگون» در شهر کوستروما، روسیه - ۵ نوامبر ۲۰۲۲

خبرگزاری تاس به نقل از یک منبع گفت: «پس از شلیک منورانداز، اشیای تزئینی روی سقف آتش گرفت و [شعله‌های آتش] به سرعت گسترش یافت. سالن خیلی سریع از دود غلیظ پر شد، طوری که درهای خروجی به سختی دیده می‌شدند. مردم هول کرده بودند و یکدیگر را هُل می دادند

طی آتش‌سوزی در یک کلوپ شبانه در روسیه 13 نفر جان باختند

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:مقامات شهرگفتند ۱۵ نفر بر اثر این آتش‌سوزی جان باختند ولی تعداد مجروحان و کشته‌شدگان هنوز در دست بررسی است.

وفاداری زنبورها به ملکه(دستان زنبوردار)نقش فورمون

زنبورهاچگونه متوجه شدندکه «ملکه» در»مُشت» زنبورداراست؟

زنبورهاازطریق«هورمون»با«ملکه» درارتباط هستند.

وفاداری زنبورها به ملکه

واکنش باورنکردنی زنبورها به حمل ملکه زنبور عسل در مشت مرد
یک زنبوردار در حال انتقال یک کلنی با حمل ملکه در مشت خود (زنبورها دراطراف ملکه).

او را در حال قدم زدن در خیابان است در حالی که هزاران زنبور در بازوی او تجمع کرده اند.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: این صحنه درکشور جمهوری دومینیکن گرفته شده است.

مصاحبه با زنبوردار

سئوال:چرا زنبورها شما را نیش نمی زنند؟

زنبوردار: آنها صاحب خود را می شناسند.

سئوال:آیا زنبورها روی بازویت عسل تولید می کنند؟

queen bee among other bees in beehive

زنبوردار: نه، الان آنها را در یک جعبه(کندو) می‌گذارم.

Man transports bee colony by holding the queen in his fist and letting the  insects swarm his arm | Daily Mail Online

زنبورها وقتی ملکه جدیدی پیدا می‌شود و تکه‌ای از کلنی قبلی برای شروع کندوی جدید جدا می‌شوند، «ازدحام می‌کنند».

 در این مرحله، ازدحام زنبورها کاملاً ترسناک به نظر می رسد، اما مطیع ترین موجود در تاریخ است، زیرا تنها در حالی که از ملکه محافظت می کند به دنبال خانه ای جدید است. از آنجایی که ملکه، در این مورد، احساس خطر نمی کند و آسیبی نمی بیند، بقیه ازدحام فقط دنبال می شوند.

چگونه این همه زنبورها متوجه می شوند ،ملکه داخل مشت است ؟

پاسخ:از طریق فورمون

"چرا آنها این مرد را نیش نمی زنند زیرا من مطمئن هستم که آنها متوجه می شوند که ملکه را در دست گرفته و او را به جایی می برد." یا اینکه مشت او را به عنوان خانه ملکه می بینند و اتفاقاً خانه سیار است؟ همچنین، من فکر می‌کردم بیشتر به جای اینکه روی بازویش بنشینم، بیشتر دور او پرواز می‌کنند.

ترشح فرمون.

«زنبورها» می توانند «بوی ملکه» را از طریق« گیرنده های حسی » روی مشت زنبوردار حس کنند.(فورمون)

اگر ملکه در معرض خطر بود، عطری از خود پخش می کرد که فریاد می زد "HELP AM THREATEN"(هشدار) اما او اینطور نیست.

Queen Bee Produces Own Sperm, So There's No Need for 'King Bee'

تحقیقات در مورد رفتار زنبورهای عسل نشان داده است که «فرمون»(Pheromone)ها یکی از پیشرفته ترین راه های ارتباطی بین حشرات اجتماعی هستند.

Honey bees kill a bald-faced hornet. Photo by Rusty Burlew

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:زنبورهاازطریق «فرمون»باملکه درارتباط هستند.

برچسب پیراسته فر - پیراسته فر

کشور«جمهوری دومینیکن» در بخش شرقی جزیره هیسپانیولا در «دریای کارائیب»، پایتخت آن «سانتو دومینگو» است.

پیراسته فر

«جمهوری دومینیکن» با حدود ۱۱ میلیون نفر جمعیت و ۴۸٬۴۴۵ کیلومتر مربع مساحت، پس از کوبا، دومین کشور بزرگ حوزه کارائیب از نظر جمعیت و مساحت به‌شمار می‌آید. یک میلیون نفر از جمعیت جمهوری دومینیکن در پایتخت کشور زندگی می‌کنند.

وفاداری عجیب زنبورها به ملکه 
 ایندیپندنت نوشت: پس از آن‌که ملکه یک کندوی زنبور عسل در صندوق عقب اتومبیلی گیر افتاد،‌ ۲۰۰۰۰ زنبور آن کندو ۲ روز به تعقیب اتومبیل پرداختند.
اعضای نگران کندوی زنبورهای عسل به منظور نجات دادن ملکه‌شان، از شهر «هاورفورد وست» در غرب ناحیه ولز انگلیس با چسبیدن به بدنه وسیله نقلیه سفر ۲ روزه خود را آغاز کردند.

خانم «کارول هوارث» صاحب ۶۵ ساله اتومبیل در مصاحبه با نشریات محلی گفت: « من هرگز در طول عمر خود ندیده‌ام که هزاران زنبور عسل برای مدت ۲ روز به بدنه یک اتومبیل چسبیده و با آن به سفر بپردازند».
در بین راه ۵ نفر از زنبورداران و رهگذرها با انداختن ملکه زنبورها در داخل یک جعبه مقوایی، ساعت ها تلاش کردند تا سرانجام موفق شدند جهت حمل ایمن زنبورها آنها را مجبور سازند که به داخل آن کارتن بروند.
اما با غفلت راننده اتومبیل، وزش باد شدید دوباره در کارتن را باز کرد و زنبورهای آزاد شده و کار تعقیب اتومبیل از سوی کندوی زنبورها ادامه یافت.

خانم «کارول هوارث» بدون این‌که متوجه ماجرا شود به رانندگی خود ادامه داد و عملیات تعقیب و گریز توسط زنبورها‌ی کندو هم ادامه یافت تا این که پس از گذشت ۲ روز به مقصد رسیدند.
یکی از زنبورداران شهر مقصد آنها، «پم بروک شایر »گفت: « احتمالا ملکه زنبورها باید به سمت یک خورکی شیرین در صندوق عقب اتومبیل جذب شده و در آنجا گیر افتاده باشد».

 او اضافه کرد: « من در طول ۳۰ سال که به کار زنبورداری اشتغال دارم هرگز به چنین موردی برنخورده‌ام که زنبورهای عسل یک کندو چنین رفتاری را از خود نشان دهند و برای من باعث تعجب است که چگونه زنبورها ۲ روز به تعقیب اتومبیل ادامه داده‌اند» جام‌جم۵خرداد۱۳۹۵

 
مدیریت وبلاگ-پیراسته فر:زنبورها ازطریق(فورمون)متوجه حضور ملکه درماشین خانم هوارث شده بودند وبرای حفاظت ملکه به ماشین چسبیده بودند.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:برای اطلاع ازنقش فورمون هادرارتباط(شناسایی) موجودات به این لینک مراجعه کنید:

نقش"فرومون"تفاوت باهورمون

عمران خان(نخست وزیرسابق پاکستان)ترورشد

ترورعمران خان + فیصل جاوید(رهبر حزب تحریک انصاف پاکستان)

عمران خان، نخست وزیر سابق پاکستان روز پنجشنبه(۱۲ آبان ۱۴۰۱) در حاشیه یک گردهم‌آیی سیاسی هدف سوءقصد مسلحانه قرار گرفت.

عمران خان که در میان جمعیت حاضر در یک گرد‌هم‌آیی سیاسی در «گوجرانواله»، یکی از شهرهای استان پنجاب واقع در شرق پاکستان هدف این حمله مسلحانه قرار گرفته است.

گوجرانواله، شرق پاکستان

Supporters of Pakistan's former prime minister Imran Khan take part of an anti-government march towards capital Islamabad, demanding early elections, in Gujranwala on November 1. File Pic/ PTI

کارزارانتخاباتی عمران خان

Rauf  Hassan is the  next SAPM on Information and Broadcasting: Sources

«رئوف حسن» از مشاوران نزدیک عمران خان با تاکید مجدد بر پایدار بودن وضعیت سلامتی نخست وزیر پاکستان اعلام کرد که یک نفر از مهاجمانِ این سوءقصد کشته شده و دومین نفر نیز توسط پلیس دستگیر شده است.

عمران خان که ماه آوریل گذشته در پی رای عدم اعتماد پارلمان پاکستان از قدرت برکنار شد از روز جمعه گذشته بار دیگر دست به بسیج حامیان خود زد و دومین راهپیمایی بزرگ مخالفان را به سوی اسلام‌آباد به راه انداخت.

عمران خان، نخست‌وزیر سابق پاکستان طی حمله مسلحانه زخمی شد

این راهپمایی بزرگ که از شهر لاهور مرکز ایال‌ت پنجاب استارت خورد با هدف اعمال فشار برای برپایی انتخابات زودهنگام پارلمانی و فراهم شدن زمینه بازگشت عمران خان به قدرت سازماندهی شده است.

Supporters of cricketer-turned-politician Imran Khan march toward Islamabad from Gujranwala, Pakistan on Friday. Dozens of members of Pakistan’s ruling party threw stones and shoes at a truck carrying Khan, but he wan't injured.

نخست وزیر پیشین و ۷۰ ساله پاکستان از آغاز این راهپیمایی هر روز بر روی کانتینری که بر روی یک کامیون قرار دارد می‌ایستد و برای هزاران هوادار خود در شهرهای عبوری سخنرانی می‌کند.

ترور نافرجام عمران خان نخست وزیر سابق پاکستان/مهاجم: می خواستم او را بکشم چون مردم را گمراه می کند!

در یک ویدیو خان پس از ترور نافرجامش ظاهر می شود و به هواداران خود دست تکان می دهد و پس از آن برای درمان به بیمارستان منتقل می شود.

رسانه های پاکستانی اعلام کردند که عامل ترور عمران خان اعتراف کرده است که می خواسته خان را بکشد زیرا او«مردم را گمراه می کند».

Prime Minister Imran Khan meets President Dr Arif Alvi. — APP/File

عارف علوی، رئیس جمهوری پاکستان با انتشار توییتی ضمن محکوم کردن این حمله آنرا تلاشی شرم‌آور و بزدلانه برای ترور خوانده و نسبت به بهبود وضعیت جسمانی عمران خان ابراز امیدوای کرده است.

Pakistani Prime Minister Shahbaz Sharif

«شهباز شریف» نخست وزیر کنونی پاکستان نیز که به چین سفر کرده در پیامی به این سوء قصد مسلحانه واکنش شان داد و آنرا به شدت محکوم کرد.

پاکستان از دهه‌ها پیش دستخوش خشونت‌هایی است که عمدتا از جانب جنبش‌های افراطی اسلام گرا برای به چالش کشیدن نفوذ قدرت مرکزی اعمال می‌شود.

«بی نظیر بوتو» نخست وزیر اسبق پاکستان، به عنوان نخستین زن عصر مدرن که هدایت یک کشور اسلامی را در دست گرفته بود سال ۲۰۰۷ میلادی ترور شد و آمران قتل وی نیز هرگز شناسایی نشدند.

imran khan 1992 2

قهرمان سابق کریکت پاکستان

«عمران خان»( قهرمان سابق کریکت پاکستان) که از محبوبیت بالایی در کشورش برخوردار است سال ۲۰۱۸ به عنوان نخست وزیر این کشور برگزیده شد.

Imran Khan address the Parliament. — File/Radio Pakistan

وی ماه آوریل در پی رای عدم اعتماد از سوی پارلمان استیضاح شد و قدرت پس از وی به دست یک دولت ائتلافی به ریاست شهباز شریف افتاد..

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:کودتاعلیه عمران خان:(۱۴ فروردین ۱۴۰۱) 

وقتی «رئیس جمهورپاکستان» متوجه شد«نمایندگان مجلس» درصددساقط کردن نخست وزیرهستند،دقایقی قبل از«تشکیل جلسه رأی اعتماد» پارلمان رامنحل کرد!،عمران خان بهمراه کابینه اش ساقط شد

عمران خان که به رغم برکناری همچنان از حمایت گسترده مردمی برخوردار است در ماه‌های اخیر بارها اعلام کرده بود که آماده جان باختن برای کشورش است؛ اطرافیانش وی بارها از تهدیدهایی علیه او خبر داده بودند.

کمیسیون انتخابات پاکستان پیش‌تر عمران خان، نخست‌وزیر پیشین این کشور را به فروش هدایای رسمی دریافت شده در دوران نخست وزیری متهم و صلاحیت وی برای تصدی پست‌های دولتی را رد کرد.

ترور عمران خان
من و دانکن شارپ فیلمبردارم داخل کانتینری نشسته بودیم که عمران خان بالای آن بود که ناگهان صدای جیغ شنیدیم.

غوغای زیادی برپا شد و برخی از اعضای تیم ارشد خان با عجله از یک پله مارپیچ باریک پایین آمدند و بهت زده بودند. خیلی نامشخص بود که چه اتفاقی افتاده است، اما وحشت محض در چشمان مردم موج می زد.

Aftermath of 'attempted assassination' of Imran Khan

سپس مردی قد بلند، که روی ظرف دیده بودم، با پایی بسیار خون آلود پایین آمد.

صدای موسیقی که از بلندگوها بلند شده بود ساکت شد. صدای فریاد زنی را از طبقه بالا می شنیدیم. سپس ناگهان، تعداد بیشتری از تیم ارشد خان ظاهر شدند.

به ما می گفتند فوراً از کانتینر پیاده شوید. این نگرانی وجود داشت که تیرانداز هنوز در هواپیما باشد. اما در آن مرحله، بسیار نامشخص بود که آیا تهدیدهایی در خارج وجود دارد یا خیر. صدای تیراندازی نشنیدیم.

Pakistan's former prime minister Imran Khan speaks while taking part in an anti-government march

در آن مرحله معلوم نشد که افراد مورد ضربات چاقو یا تیراندازی قرار گرفته اند.

Footage from the scene also appears to show the gunman shooting towards Khan's convoy. A second man (right) is seen trying to wrestle the gun from the shooter, but he manages to escape

مهاجم

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:عمران خان بهمراه «فیصل جاوید»رهبر حزب تحریک انصاف پاکستان)درمنطقه»گوجرانواله»( شرق پاکستان)ترورشد.

در باز شد و با جمعیتی وحشت زده روبرو شدیم.

برخی فریاد می زدند: «عمران خان مرده است».

برخی دیگر می‌پرسیدند: «آیا او مرده است؟»

پلیس مسلح شروع به دویدن به سمت ما کردند. آمبولانس ها در حال هجوم به منطقه بودند. من یک مرد خون آلود را دیدم که وارد آمبولانس شد و بعد دیگری را. صدای تیراندازی نشنیدم، اما موسیقی آنقدر بلند بود که شاید شنیدن آن برایم سخت باشد.

حامیان عمران خان

Supporters of Imran Khan join a protest march towards Islamabad

همانطور که راه می رفتیم تا خودمان را پناه ببریم، دکتری را دیدم. او به من گفت که دو نفر از مجروحان را مداوا کرده است.

Imran Khan

یکی گفت که از ناحیه لگن زخمی شده است، اما هر دو در وضعیت پایدار هستند.

Former Pakistan Prime Minister Imran Khan during the rally on Thursday

وقتی از بیمارستان بیرون آمدم، یکی از تیم ارشد خان سعی کرد ما را سوار ماشین کند.

فیصل جاوید

او گفت که عمران خان به بیمارستان منتقل شده و از ناحیه پای چپ مورد اصابت گلوله قرار گرفته است. ما می دانیم که او در لاهور تحت درمان است.

فیصل جاوید و عمران خان

«فیصل جاوید»(رهبر حزب تحریک انصاف) پاکستان (PTI) نیز در میان مجروحان بود. ما چهره خون آلود او را در ویدئو دیدیم - ویدئویی که توسط PTI با ما به اشتراک گذاشته شد.