این دیداربی ارتباط با حملات موشکی ایران به پایگاه های تروریستی اقلیم کردستان عراق نیست.
خانم«جنین هنیس پلاسخارت»(نماینده دبیرکل سازمان ملل در عراق) با «عبداللطیف رشید»(رئیس جمهور عراق) دیدارکرد./۳ آذر ۱۴۰۱
دو طرف در این دیدار درباره اوضاع کلی عراق رایزنی کردند.
در این دیدار بر حمایت از دولت در اجرای برنامه هایش و پاسخ به آرمان های ملت عراق و بهبود اوضاع معیشتی و خدماتی آنها تاکید شد.
«عبداللطیف رشید» ضمن بررسی نقش هیئت سازمان ملل، بر اهمیت همکاری و هماهنگی با مقامات عراق در حل بسیاری از مسائل به خصوص «مساله آوارگان» از طریق تامین همه نیازهای ضروری آنها برای بهبود اوضاع معیشتی سخت آنها و تلاش برای بازگشت امن آنها به منازل و شهرهای خود و بستن پرونده آوارگان در کشور تاکید کرد.
«رشید» و «پلاسخارت» بر اهمیت تحکیم امنیت و ثبات و تضمین سلامت شهروندان، «تقویت ارتباط و گفتگو با کشورهای همجوار» در بررسی پرونده ها براساس منافع مشترک و احترام متقابل و حاکمیت به گونه ای که از «امنیت و ثبات منطقه» حمایت و همکاری در بخش های دارای اهمیت مشترک تقویت شود هم تاکید کردند.
منبع گزارش فوق راازخبرگزاری مهر(به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری عراق)اخذکردم.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: این دیداربی ارتباط با «حملات موشکی ایران به پایگاه های تروریستی اقلیم کردستان عراق نباشد،چون این خانم درموردمسائل مهم درخواست دریداربامقات عراق رادارد.
به گزارش شبکه تلویزیونی "رووداو" در اقلیم کردستان عراق، فرماندار منطقه "کویسنجق" از حمله موشکی به دفتر "حزب دموکرات کردستان ایران" در این منطقه در شمال اربیل در صبح روز دوشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۱(۱۴ نوامبر۲۰۲۲) خبر داده است.
منابع کرد همچنین گزارش دادهاند که مقر "حزب کومله کردستان ایران" و "کوملە زحمتکشان کردستان" در منطقه "زرگویز" استان سلیمانیه نیز هدف حمله سه پهپاد قرار گرفتهاند.
حمله موشکی ایران به مراکز تروریست های مستقر در اقلیم کردستان ۳۰ آبان ۱۴۰۱
خبرگزاری فارس( ۲ آذر ۱۴۰۱)نوشت: ۳۰ آبانماه بود که روابط عمومی نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیهای از آغاز حملات جدید موشکی و پهپادی قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) برای انهدام مقرها و مراکز باقیمانده گروهکهای تروریستی تجزیهطلب ضدایرانی مستقر در شمال اقلیم عراق خبر داد و اعلام کرد در این عملیات که در مناطقی در عمق کردستان عراق انجام گرفت، مواضع تروریستها منهدم و ضربات و خسارتهای سنگینی بر آنها وارد شد.
یک هفته قبل (۲۳ آبانماه) نیز روابط عمومی کل سپاه پاسداران با صدور اطلاعیهای از عملیات موشکی و پهپادی نیروی زمینی سپاه علیه مقرها و مراکز تروریستهای تجزیهطلب ضدایرانی در اقلیم شمال عراق خبر داد و اعلام کرد: «خلع سلاح و برچیدن بساط تروریستها از تعطیلی مقرها تا اقدام اطمینانبخش مقامات اقلیم نسبت به دورسازی تروریستهای مزدور و جنایتکار از منطقه خواسته مشروع، قانونی و قطعی نیروهای مسلح و ملت ایران بوده است.»
این چندمین مرحله از حملات علیه مواضع گروهکهای تروریستی در شمال عراق بود و روابط عمومی نیروی زمینی سپاه اوایل مهرماه در اطلاعیهای آغاز عملیات یگانهای قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) این نیرو برای انهدام مواضع گروهکهای تروریستی و ضد ایرانی وابسته به استکبار جهانی در اقلیم شمال عراق را اعلام کرد و ششم مهرماه، قرارگاه حمزه سیدالشهدای نیروی زمینی سپاه با صدور اطلاعیهای اعلام کرد با موشکهای نقطهزن و پهپادهای انهدامی، چندین مقر تروریستهای تجزیهطلب را در اقلیم شمال عراق هدف قرار داده است.
نامه ایران به سازمان ملل:چاره ای جز حمله به مقرمتجاوزان تروریست نداشتیم
تسنیم(۰۳ آذر ۱۴۰۱)نوشت: نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران نزد سازمان ملل متحد در نیویورک : پس از رایزنیهای متعدد جمهوری اسلامی ایران با مقامات دولت عراق و اقلیم شمال این کشور، برای ایران گزینهای جز استفاده از حق ذاتی در جهت دفاع از خود در چارچوب حقوق بینالملل باهدف حفاظت از امنیت ملی خود باقی نمانده و بر این اساس، اخیرا عملیاتهایی را علیه گروهکهای تروریستی مستقر در منطقه اقلیم شمال عراق انجام داده است.
نمایندگی دائم ایران نزد سازمان ملل متحد با ارسال نامهای، مواضع جمهوری اسلامی ایران در مورد انجام عملیات نظامی علیه مقرهای تروریستها در شمال عراق را برای اعضای شورای امنیت این سازمان تشریح کرد.
نمایندگی ایران در این موضعگیری تصریح کرد: برای سالها جمهوری اسلامی ایران هدف حملات گروهکهای تروریستی که در منطقه اقلیم کردستان عراق پایگاه دارند، بوده است. این گروهکها اخیرا فعالیتهای خود را تشدید کرده و از طرق غیرقانونی اقدام به انتقال مقادیر زیادی سلاح به داخل خاک ایران برای مسلح کردن گروهکهای وابسته به خود که قصد عملیات تروریستی دارند، کردهاند که در نتیجه ما شاهد افزایش تلفات انسانی، وحشیگری و تخریب اموال عمومی و خصوصی هستیم.
«امیرسعید ایروانی»نماینده دائم ایران در سازمان ملل اضافه کرد: جمهوری اسلامی ایران ضمن تاکید بر مسوولیت دولت عراق برای کنترل موثر برکل سرزمین ومرزهای شناخته شده بینالمللی این کشور، مدارک غیرقابل انکار و اطلاعات معتبری را به مقامات دولت عراق و منطقه اقلیم کردستان عراق در مورد گروهکهای تروریستی و جدایی طلب که از خاک عراق برای برنامه ریزی، حمایت، سازماندهی و اجرای اقدامات براندازانه و تروریستی علیه ایران سوءاستفاده می کنند، ارائه داده است.
نمایندگی ایران خاطر نشان کرد: در جریان چندین دور مذاکره و رایزنی دوجانبه با مقامات دولت عراق و منطقه اقلیم کردستان عراق ازجمله دیدار اخیر مشاور امنیت ملی عراق از تهران در تاریخ 3 آبان 1401، ایران درخواست کرد افرادی که جنایات تروریستی مرتکب شده، مسترد گردیده و در دادگاههای ایران محاکمه شوند. همچنین مقرهای این گروهکهای تروریستی و اردوگاههای آموزشی آنها بسته شده و عناصر آنها خلع سلاح شوند.
نمایندگی ایران در سازمان ملل تصریح کرد: ایران همچنین بر ضرورت حضور نیروهای نظامی عراق در مرزهای بینالمللی دو کشور تاکید کرد.هیات عراقی با این درخواستها موافقت کرد و متعهد به تدوین یک چارچوب زمانی برای تکمیل خلع سلاح این گروهکهای تروریستی شد.
نمایندگی جمهوری اسلامی ایران افزود: متاسفانه تا امروز هیچ اقدام موثری برای اجرای این توافق انجام نشده و براین اساس ایران موکدا خواستار اجرای توافق فوق الذکر است.
نمایندگی ایران در سازمان ملل اضافه کرد: در این شرایط، ایران گزینهای جز استفاده از حق ذاتی برای دفاع از خود در چارچوب حقوق بینالملل به منظور حفاظت از امنیت ملی و دفاع از مردم خود نداشته و اخیرا عملیات نظامی و ضروری را علیه گروهکهای تروریستی مستقر در منطقه اقلیم کردستان عراق انجام داد که با دقت برنامه ریزی و دقیقا محلهای تروریستها را هدف قرار داد.
«امیر سعید ایروانی»(سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران نزد سازمان ملل متحد) در نیویورک تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران قویا متعهد به حل این مساله با دولت عراق از طریق مکانیزم دوجانبه بعنوان بخشی از جنگ جاری علیه تروریسم است. وزرای امور خارجه دو کشور جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عراق در مذاکرات خود بر احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی عراق و همچنین بر ضرورت مقابله با تروریسم براساس مقررات بینالمللی و اهمیت همکاری دوجانبه در مقابله با چالشهای ناشی از فعالیتهای تروریستی تاکید کردهاند.
نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران احترام کامل برای امنیت و ثبات عراق قائل است و یکبار دیگر بر تعهد خود به تمامیت ارضی، اتحاد و حاکمیت جمهوری عراق تاکید میکند./پایان گزارش تسنیم.
ترکیه همه منطقه کردستان عراق راموشکباران می کند:«حزب کارگران کردستان» درعراق
نماینده عراق در سازمان ملل گفت: حملات موشکی(ترکیه) که اربیل را هدف قرار داد خسارتهای بزرگی داشت.
«محمد حسین بحرالعلوم» نماینده عراق در سازمان ملل گفت:. نیروهای عراقیحمله گستردهای را برای تعقیب نیروهای مخالف خودرا آغاز کردند.
در این عکس (۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۲) گروهی از مبارزان کرد مسلح حزب کارگران کردستان (PKK) وارد شمال عراق در منطقه هرور، شمال شرقی دهوک، شمال غربی بغداد، عراق می شوند.
رهبر حزب کارگران کردستان (پکک) عبدالله اوجالان است.
حمله ترکیه به عراق: ۴نفر کشته شدند۲۷ خرداد ۱۴۰۱
حمله پهپادی ترکیه در اقلیم کردستان عراق در استان سلیمانیه
فارس بنقل از شفق نیوز، این حمله صبح امروز(جمعه ۲۷ خرداد ۱۴۰۱) روی داد و چهار نفر از اعضای گروهک پ.ک.ک که سوار بر خودرو بودند کشته شدند و جسد آنها به بیمارستان منتقل شد. یک نفر نیز بر اثر انفجار خودرو زخمی شده است.
ترکیه: ۶ نفرراکشتیم
از سوی دیگر وزارت دفاع ترکیه نیز امروز اعلام کرد ارتش این کشور شش نفر از اعضای گروهک پ.ک.ک را در شمال عراق در قالب عملیات «پنجه قف» از پا در آوردهاند. در بیانیه این وزارتخانه همچنین آمده است که عملیات علیه پ.ک.ک در عراق با قدرت و اراده بالا ادامه مییابد.
ترکیه در ۱۸ آوریل (۲۹ فروردین) عملیات جدیدی تحت عنوان «پنجه قفل» به بهانه پاکسازی عناصر پ.ک.ک از شمال عراق به راه انداخت، عملیاتی که دولت عراق آن را غیرقانونی و تجاوز به خاک خود میداند، هرچند این اعتراض و اعتراضات پیشین در خصوص مداخلات نظامی ترکیه همواره با با بی اعتنایی ترکیه مواجه شده است.
دیداررئیس جمهورسابق عراق باخانم جنین هنیس پلاسخارت ۱۸ مهر ۱۴۰۱
دیداربرهم صالح رئیس جمهور عراق و «جنین هنیس پلاسخارت» فرستاده سازمان ملل به عراق
«آنتونیو گوترش» دبیر کل سازمان ملل
دیدار سفیرعراق با خانم پلاسخرت ۲۱ خرداد ۱۳۹۷
سفیر محمد حسین بحرالعلوم، نماینده دائم این کشور با خانم ژانین(هنیس) پلاسخرت، نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد در عراق که از اواسط ماه دسامبر وظایف خود را به عنوان رئیس هیئت یونامی در بغداد آغاز می کند، دیدار کرد. در عراق، برای او در دستیابی به اهداف ماموریتی که به نفع عراق به او سپرده شده است، آرزوی موفقیت می کنم.
«محمد حسین بحرالعلوم» و«خانم ژانین(هنیس) پلاسخرت» در مورد اولویت هایی که باید در دوره آتی که دوره بهبود، بازسازی و ثبات در عراق تلقی می شود، تمرکز کرد و بر اهمیت تقویت نقش زنان و جوانان که بزرگترین گروه به شمار می آیند تاکید کردند. جامعه عراق و اساس ساختن جامعه ای باثبات و مولد.
دیدار رئیس کنفرانس های بین المللی عراق با خانم پلاسخرت ۰۳ تیر ۱۴۰۰
دکتر «عباس کاظم عبید» رئیس اداره سازمان ها و کنفرانس های بین المللی با خانم خانم ژانین(هنیس) پلاسخرت معاون نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد در امور سیاسی در مأموریت یونامی در عراق دیدار کرد.
نماینده دبیرکل سازمان ملل در عراق روز (یکشنبه، ۲۳ شهریور ۱۳۹۹) با« آیت الله سید علی سیستانی» دیدار کرد.
نماینده دبیرکل سازمان ملل در عراق پیش این در بحبوبه اعتراضات اجتماعی اکتبر ۲۰۱۹ تا فوریه ۲۰۲۰(مهر ۱۳۹۸تا بهمن ۱۳۹۸)در یازدهم نوامبر۲۰۱۹ (آبان ۱۳۹۸) با آیت الله سیستانی دیدار و پیرامون اوضاع عراق با او بحث و گفت وگو کرد.
جنین هنیس پلاسخارت»کیست؟
««جنین هنیس پلاسخارت»، وزیر دفاع اسبق هلند بود اواسط آذرماه ۱۳۹۸ به جای «یان کوبیچ اهل اسلاوکی» منصوب و بعنوان هفتمین رئیس یونامی مشغول به کار شد./۲۶ فروردین ۱۳۹۸
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:مجلس زنانه،زنانه خواهدماند،حتی اگروزیردفاع کشورباشید!
شیطنت ۴خانم وزیر
خنده های خودمانی-زنانه-وزیردفاع نروژ و واکنش زنانه ۳خانم وزیرجنگ دیگرکشورها.۷ اسفند ۱۳۹۲
از چپ به راست وزرای دفاع هلند(جنین هنیس پلاشارت)، آلمان، نروژ و ایتالیا در نشست وزرای دفاع ناتو
ازآنجاییکه خوراک مجالس زنانه دست انداختن وبه سُخره گرفتن یک نفر ویا«ادای یکنفررادرآوردن» نفربایدباشد،احتمالاً این زنان هم شلیک های خنده شان بسوی یکی بایدباشد!(خنده مشترک نشان ازهمین خصلت زنانه است)
از راست به چپ:روبرتا پینوتی، وزیر دفاع ایتالیا، اورزولا فن در لاین، وزر دفاع آلمان، جنین هنیس پلاشارت، وزیر دفاع هلند و میمی کودهلی، وزیر دفاع آلبانی
مرحوم کافی شراب فروشی راخرید
زندگیتامه حجت الاسلام احمدکافی«بانی مهدیه»
ماجرای «کاباره» رفتن مرحوم کافی(کاباره عظیمه کرج)...درادامه.
مرحوم کافی:یک روز از خانه بیرون آمدم دیدم تعدادی جوان جلوی آن دکان نزدیک مهدیه بود،ایستادهاند. صاحب آن عرقفروشی یک پیرمرد ارمنی به اسمش «آرشاک» بود. یک بچه مذهبی را فرستادم گفتم: برو ببین اینها چه کار میکنند. آمد گفت: این آقا میفرستد دنبال جوانان مردم؛ وقتی میآیند به آنان آب جو میدهد. یک ساندویچ هم همینطوری(اشانتیون)به آنها تعارف میکند. کباب برایشان درست میکند. میخواهد اینها را مبتلا به شرابخوری کند تا بعد بتواند از آنان کار بکشد.
ماجرای خرید یک باب مغازه «مشروب فروشی» توسط حجت الاسلام کافی:
شیخ احمد کافی (نفر دوم از سمت راست) - حاج محمد کافی، پدر شیخ (نفر اول از سمت چپ)
«طیبه کافی» خواهر کوچکتر شیخ احمد کافی ،ماجرارااینگونه روایت می کند:
برادرم تعریف می کرد:یک روز از خانه بیرون آمدم دیدم تعدادی جوان جلوی آن دکان نزدیک مهدیه بود،ایستادهاند. صاحب آن عرقفروشی یک پیرمرد ارمنی به اسمش «آرشاک» بود. یک بچه مذهبی را فرستادم گفتم: برو ببین اینها چه کار میکنند. آمد گفت: این آقا میفرستد دنبال جوانان مردم؛ وقتی میآیند به آنان آب جو میدهد. یک ساندویچ هم همینطوری به آنها تعارف میکند. کباب برایشان درست میکند. میخواهد اینها را مبتلا به شرابخوری کند تا بعد بتواند از آنان کار بکشد.
همسرشهید«محمدرحیم ضیغمی» بنقل ازبرادرمرحومش نقل می کند:یک روز آن پیرمرد ارمنی«آرشاک» را خواستم. آمد خانه ما.
۳پیشنهادمرحوم کافی به صاحب مشروب فروشی
برادرم برایم تعریف میکرد: به«آرشاک» گفتم مرا میشناسی؟
گفت: بله حاج آقا؛ شما ۳، ۴ سال اینجا تشریف دارید.
گفتم:من ۳پیشنهاد برایت دارم؛
۱-ده هزار تومان از پول آخوندیام را که از کسی هم نمیگیرم، قربه الیالله به تو میدهم. در عوض، تغییر شغل بده. یعنی خودت باش. دکانت هم باشد فقط شغلت را عوض کن.
۲- دکانت را به من بفروش.
۳- درصورت عدم توافق، ناچاریم «در»دُکانت را ببندیم.
صاحب میخانه باتغییر گفت: تغییر شغل که نمیدهم. دکان را هم نمیفروشم. -وباتکبروتمسخر گفت-حالا چطور میخواهی ببندی!؟
حاجیه خانم «طیبه ضیافتی کافی»می گوید،برادرم گفت بهش گفتم:تو با کسیداری حرف میزنی که یخُرده قانون هم سرش می شود.
«آرشاک»گفت: چطور!؟
گفتم: چند سال است که قانونی تصویب شده که پیالهفروشی ممنوع است؛ یعنی بطری بفروشی مشکلی ندارد ولی اگر مشروب در پیاله بریزی و بفروشی ممنوع است.
مرحوم برادرم گفت بهش گفتم: من آخوندی هستم که در کارهای دینی عجیبم. به قیافهام نگاه نکن که شُل و وِل هستم. در کارهای نهی ازمنکر قُرص هستم.
در ادامه برادرم با افسوس گفت: مرد ارمنی یک کلمه گفت که مرا آتش زد. گفت: من ۲۸سال در این محله هستم. مسلمانان به من نان میدهند.
حاجیه خانم کافی بنقل ازبرادر(مرحوم کافی )می گوید:صاحب مغازه مشروب فروشی نگفت از من عرق میخرند بلکه گفت مسلمانان نانم میدهند!.
مرحوم کافی گفت: از نظر دین ما خرید و فروش و خوردن عرق و درست کردن آن حرام است. کار در کارخانه عرقفروشی و جنس فروختن به آن همه حرام است.»
(نفروسط)مرحوم کافی سرانجام، مغازه مشروب فروشی را بملغ۵۰هزار تومان از مرد ارمنی خرید .
وبعد آن مغازه را تبدیل به کتابفروشی کرد و در قفسههای آن مغازه به جای شیشههای عرق و شراب کتابهای دینی چید.
ماجرای کافی «کاباره» عظیمیه کرج
مرحوم کافی-دریکی ازسخنرانیهایش- می گوید:پارسال خدا یک توفیق به من داد. من خیلی شرمنده خدا هستم، خیلی زیاد. من یک وقتی فکرش را کردم، دیدم خدا بیش از سهم من،بمن نعمت وتوفیق داده. اینقدر سهم ما نمیشد.
من پارسال ۱۰ روز در کرج منبر میرفتم.
یک روز در کرج میرفتیم جلوی یک جایی، دیدیم خیلی مردم میروند آنجا. گفتیم اینجا کجاست؟ گفتند حاج آقا اینجا «کاباره »است.
من هم یک جوری هستم در برنامه تبلیغیام که اینقدر یاس و ناامیدی در قاموس لغتم نیست. من گفتم صاحب کاباره کیست؟
گفتند یک جوانی است، سی چهل سالش هم بیشتر نیست.
۷۰۰۰ متر زمین بود، یک استخر بزرگ داشت، قایق توی آن میگذاشتند و زنها، پسرها، دخترها، مردها همه مختلط بودند. غوغایی و یک رسوایی عجیبی بود. عرق، شراب، ویسکی، کنیاک و اینها میخوردند.
گفتم: میشود ما این صاحبش را ببینیم؟
گفتند: نه حاج آقا، یک طوری هست.
من هم سرم درد میکند برای این کارها. هر چه فکر کردم که چطور با این صاحب کاباره تماس بگیریم، دیدم یک بچه هیئتی را سراغش بفرستیم با این رفیق نیست.
«یکی از این داشهای کرج را من دیدم» گفت: حاج آقا سلام علیکم، امری داشتید؟
گفتم: شما با این صاحب کاباره رفیق هستی؟
گفت: آره.باهاش رفیقم
گفتم: ما یک کار داشتیم، فقط میخواهم این (صاحب کاباره) را دو ساعت به من برسانی.
قرارمان فردا درخانه همین«داش»کرج شد.
سرقرارآمدیم -صاحب کاباره هم آمد- نشستیم. یک خرده انداختم در وادی شوخی و تفریح و دو تا قصه و یک خرده حالش آوردم تا یک ُانسی با من پیدا بکند.
بعد گفتم فلانی روزی چقدر اینجا (کاباره) درآمد داری؟ گفت: خدا میرساند،روزی هفت هشت (هزار) تومان در میآید
گفتم: کاباره و عرق و شراب، خدا میرساند؟!
گفتم: هفت هشت هزار تومان فروشه؟ گفت: نه؛ روزی هفت هشت هزار تومان درآمد هست. گفتم: هفت هشت هزار تومان چیزی نیست، هفت هشت میلیارد تومان در روز برای تو چیزی نیست.
گفت: چطور؟
گفتم: با این چوبی که خدا بناست در قیامت به تو بزند این پولها چیزی نیست.
گفت: چه چوبی؟
گفتم: آقای عزیز، قرآن میگوید حرامه، امام میگوید حرامه، دین میگوید حرامه، اطباء دنیا دارند داد میزنند میگویند استعمال مشروبات الکلی، خونریزی مغز میآورد، دیوانگی درست میکند، زخم معده درست میکند. تو چرا همچین کردی؟
کافی درادامه می گوید:به جان شما مردم، هر چه از قرآن و روایات و نصایح بلد بودم گفتم، دو سه ساعت راجع به شراب و عرق به این (صاحب کاباره) گفتیم، دیدیم نه آقا، این «گوشت ناپزه» به این زودیها پخته نمیشود. حوصله میخواهد.
کافی می گوید:به صاحب این مجلس امام صادق علیه السلام قسم، از این توسلات، من چیزها گرفتهام. یکی این است. تا خسته شدم، دیدم هر کاری کردم در این صاحب کاباره اثری نکرد. یک دفعه همینطور که با این حرف میزدم، زبانم با او (صاحب کاباره) حرف میزد این دلم را فرستادم درب خانه خدا.
گفتم خدایا! میدانم میخواهی به من بفهمانی، بگویی حاج کافی حرفهایت را بزن، ببین اگر من اثر در آن نگذارم هیچ عرضهای نداری...
مرحوم کافی می گوید:گفتم خدایا! اثری بگذار این صاحب کاباره منقلب بشود.
به حقّ حق قسم، تا این توجه قلبی را به ذات مقدس حق پیدا کردم التماسش (التماس خدا) کردم کمکم کن، دو کلمه به صاحب کاباره گفتم، یک دفعه دیدم مثل بمب منفجر شد، این سرش را دارد به دیوار میزند، داد میزند.
گفتم: آقاجلال!چی شده؟
گفت: حاج آقا چکار بکنم؟
گفتم داداش، درب کاباره را ببند.
گفت: یک گرفتاری دارم، هفتاد هزار تومان قرض (بدهی) دارم، دست یکی از رباخورهای کرج هست.
گفتم: تو که گفتی روزی هفت هشت هزار تومان درآمد داریم.
گفت: تا یک چیزی جمع میشود -همه را-سر میز قمار مینشینم و میبازم. همیشه بدهکارم.
گفتم: حالا میگویی چکار کنیم؟
گفت: اگر شما میتوانی هفتاد هزار تومان یک جایی برای من قرض بکن، مجانی نمیخواهم، خانه هم دارم رهن میدهم.
گفتم: دو ساله من هفتاد هزار تومان پول قرض میکنم به تو میدهم.
گفت چهار ساله باشد.
قبول کردم، گفتیم بسمالله.
کافی می گوید:به امام حسین علیه السلام قسم، یک ریالش را جایی سراغ نداشتم(برنامه ریزی نکرده بودم) اما با خودم گفتم خدایا !ما روی میخ تو میپریم تا روی عرش. یقین دارم اگر برای تو (خدا) هست درست میکنی. اگر هم که توی بازی هستم بگذار در تهیه پول بمانم. این دیگر مربوط به نیت است ...
برای اینکه این (صاحب کاباره) سرد نشود شب در شهر کرج یک منبری داشتم این را با خودم برداشتم بردم آنجا.
مشکل«مالی»رادرمنبرمطرح کردم وکمک خواستم.
رفتیم آنجا و بالای منبر مطرح کردم و یک خرده تشویقش کردم که باز، صبح پشیمان نشود. به مردم گفتم که قرار شده این (صاحب کاباره) همچین جوانمردی بکند و کاباره را ببندد و ما هم قرار هست یک خدمت مختصری به او بکنیم.
پول در«منبر»جورشد
وقتی از بالای منبر آمدیم پایین، یک بنده خدایی مال کرج هست شهرسازی داره آنجا، ما را کشید کنار، گفت حاج آقا نمیخواهد تهران از کسی پول قرض کنی من یک چک مینویسم هفتاد هزار تومان به تو میدهم.
اگر کسی برای خدا قدم بردارد خدا به حال خود نمیگذاردش.
گفتم: جلال جان! (صاحب کاباره) کی درب کاباره را میبندی؟ گفت هروقت پول جورشد.
گفتم: اگر همین الان چکش را به تو بدهم؟ گفت: همین الان میرم میبندم.
سه چهار تا ماشین سواری برداشتیم رفتیم درب کاباره. رفتیم آنجا، ده پانزده تا شاگرد داشت. یک وقت اینها با تعجب دیدند که حاج کافی آمده کاباره!.
جلال جلو. وماپشت سرش ..جلال یک وقت جلوی شاگردهایش داد زد. جگرم را حال آورد.
جلال گفت: به فرمان ولی عصر(عج)، کاباره تعطیل است.
شاگردها(کارکنان کاباره)خیال کردن که جلال زیادمشروب خورده «مست کرده »دارد یک چیزی همینطوری میگوید.
یک دفعه اینها دیدن که آقا جلال، واقعاً آقا جلال شده،تعطیلی کاباره اعلام شد.
جمعه ناهارتهیه کن برای ۴،پنج هزار نفر،من برات مشتری میارم.
من گفتم که جلال جان، چهار پنج هزار نفر ناهار تهیه ببین برای روز جمعه. من در مهدیه اعلام میکنم و همه رفیقها با ماشین میآییم همینجا-درباغ، داخل صف میایستیم هر نفر(پرس) ده تومان به تو میدهیم ناهار میخوریم که خیال نکنی چهار تا عرقخور که رفت مذهبیها مُردهاند.
فقط انسان خوب درست نکنید، این خوب را هم نگه بدارید. فقط توبهکن درست نکنید این توبهکن را جمع و جورش بکنید.
یک ناهاری درست کرد و از مهدیه رفقا را برداشتیم رفتیم. در باغ ۷۰۰۰ متری که بلندگو میگذاشتند و جمعهها بزن بکوب و رقص بود، ما هم همان بلندگوها را گذاشتیم و اول اذان ظهر اذان گفتیم و یک نماز جماعت سه چهار هزار نفری خواندیم بعد هم ناهار را، خود من هم ده تومان دادم که کسی توقع نکند. همه ناهارها را خوردند، با میل هم پولهایشان را دادند.
همان استخر«لُختی های مختلط »راکردیم استخرشنای بچه مذهبی های مهدیه.
بعد هم به جلال گفته بودم که دویست سیصد تا لنگ تهیه کند.همه هفته جمعهها یک مشت اراذل و اوباش در این استخرها میرفتند این هفته بچه مذهبیها میخواهند شنا کنند جگرهایشان حال بیاد. شنا کردند و دو نفر از وعاظ تهران هم دعوت کرده بودم منبر رفتند.
«حاج محمد علامه مداح »هم گفتیم آمد یک قصیدهای خواند و غوغایی شد. عُلما خبردار شدند یک مشت آمدند، منبریها آمدند ...
صاحب کاباره هوای حج(مکه)کرد
«آقاجلال» ماه رمضان امسال(سال بعد) آمد خانه ما. گفت حاج آقا، گفتم بله، گفت من امسال کارهایم را کردهام میخواهم بروم مکه...»/تیر ۱۳۹۷ ایسنا.بااندکی اصلاحات.
خیابان ولیعصر (عج) بالاتر از خیابان مولوی، سالیان سال است محل ندبههای منتظران ظهور امام زمان (عج) در مهدیه تهران شده است که در سال ۱۳۴۷ به همت مرحوم کافی و علاقهمندان حضرت ولیعصر (عج) ملکی ابتدا به مساحت ۱۰۰۰ متر مربع برای آن خریداری شد و شهید محراب آیتالله مدنی نیز کلنگ آن را بر زمین زد.
مهدیه تهران در ابتدای امر به صورت سقف سولهای بنا شد و به مکانی برای برگزاری و مراسم قرائت دعای ندبه، دعای کمیل، عزاداری ماه محرم و ... تبدیل شد و این برنامه تا زمان حیات مرحوم کافی ادامه داشت.
حسن کافی(برادرمرحوم کافی)، مدیرعامل مهدیه تهران
کافی ۱۰ سال فعالیت داشت و این همه تاثیرگذاری داشته است.
مرحوم کافی اولین فردی بود که در سخنرانیاش قبل از انقلاب اسلامی، امام خمینی را با لقب« امام »مورد خطاب قرار داد. او در یکی از سخنرانیهایش در مهدیه تهران اینگونه فریاد زد: «حضرت امام خمینی در کنار قبر جدت، از حضرت بخواه که مولای ما کی میآید» بعد از این سخنرانی، مرحوم کافی بازداشت شد. در زمان تشییع جنازه ایشان نیز شعارهای مرگ بر شاه سر داده شد و عدهای به شهادت رسیدند.
بعد از رحلت کافی، مهدیه تهران چندماهی تعطیل شد.
و امادر بهمن ۱۳۵۷ مجدداً بازگشای شد.
در روزهای انقلاب سخنرانیهای مهدیه با حضور شخصیتهای سیاسی برگزار شد. در سال ۱۳۵۸گروههایی در مهدیه حاضر شدند و ادعای شراکت داشتند که حسن کافی در رمضان آن سال، خدمت امام خمینی میرسد و از ایشان درخواست میکند تا فردی را به عنوان نماینده خود برای مهدیه منصوب کنند. امام آیتالله محمد یزدی را برای این امر منصوب میکنند که این انتصاب منجر به خروج گروههای مختلف از مهدیه و مجدداً اجرای برنامههای این مکان طبق روال گذشته میشود./۱۶ شهریور ۱۳۹۸تسنیم.
رحلت سربازامام زمان(عج)درروزتولدامام زمان
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:مرحوم حجت الاسلام احمد کافی چند ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، پس از توقف در شیروان و اقامه نماز صبح جمعه ١٥ شعبان ١٣٩٨ (۳۰ تیرماه ۱۳۵۷) برابر با نیمه شعبان ۱۳۹۸ق، در ۳۰ کیلومتری مشهد در تصادف رانندگی کشته شد که برخی آن را مشکوک دانستهاند. جنازه وی به صحن حرم امام رضا(ع) آورده شده و پس از آنکه سید عبدالله شیرازی بر آن نماز گزارد، به تهران منتقل شد و پس از مراسم در مهدیه تهران مجددا جنازه به مشهد انتقال یافت و در خواجه ربیع دفن شد.
همسرشهید«محمدرحیم ضیغمی»می گوید:شیخ احمد وصیت کردهبود: اگر وسط هفته از دنیا رفتم، برای تدفینم تا روز جمعه صبر کنید تا مردم در مهدیه کنار پیکرم «دعای ندبه» بخوانند. بعد، در همان مهدیه دفنم کنید.
حاجیه خانم «طیبه ضیافتی کافی»می گوید:این موضوع را به ماموران امنیتی رژیم گفتیم. قبول کردند پیکر شیخ احمد را به تهران بفرستند. دو برادرم و همسرم هم همراه پیکر به تهران آمدند. این اتفاق ۳ بار تکرار شد اما آخرش هم اجازه ندادند پیکر را به مهدیه ببرند. میترسیدند مردم تجمع کنند و علیه حکومت تظاهرات شود. پیکر را به مشهد برگرداندند. در صحن حرم امام رضا (ع) اجازه دفن ندادند. میخواستند پیکر را با خودشان ببرند اما با التماسهای خانواده، منصرف شدند.
محل دفن«خواجه ربیع » هم پیشنهاد ساواک بود.
خواهرکوچک مرحوم کافی می گوید:از همان فرودگاه ساعت ۳ نیمهشب پیکر را به خواجه ربیع بردند و درحالیکه فقط به پدر و مادرم و حاج عمویم اجازه حضور دادند، پیکر را دفن کردند.
درِ مقبره را هم قفل کردند و کلیدش را با خودشان بردند!
حتی چند مأمور دائماً دم در خانهمان بودند و اجازه نمیدادند صدایمان دربیاید. اجازه برگزاری مراسم سوم و هفتم هم به ما داده نشد.
مقبره شیخ احمد تا ۷ ماه بعد یعنی تا پیروزی انقلاب در تصرف ماموران رژیم پهلوی بود و بعد از آن بود که توانستیم سر مزار برادرم برویم.
حاجیه خانم طیبه کافی می گوید:آقا مرتضی که در مبارزات انقلاب،ازروحانیون فعال بود و در دوران دفاع مقدس هم در سنندج فعالیت میکرد، سال ۱۳۷۱ وقتی در راه مشهد بود، در یک تصادف مشکوک از دنیا رفت. بعدها معلوم شد کومولهها عامل شهادت او بودند. شیخ احمد وقتی شهید شد، ۴۲سال داشت. آقا مرتضی هم موقع شهادت، ۴۱ ساله بود./پایان.
مصاحبه با فرزندمرحوم کافی:حجتالاسلام محسن کافی
اوائل در منزل استجاری که در تهران داشتند دعای ندبه و منبر وعظی دایر می کنند و با استقبال زیاد مردم روبرو می شود و کم کم جمعیت زیاد، موجب اذیت همسایگان می شوند.
لذا به فکر ایجاد پایگاهی برای این کار میافتند منزلی در تهران تهیه کرده بودند و برای حل مشکل تصمیم به فروش منزل می گیرند تا زمین مهدیه را خریداری کنند ، بازاریان تهران که متوجه مسئله می شوند مانع می شوند و با کمک ایشان زمین مهدیه خریداری میشود و کم کم توسعه یافت و در سال ۱۳۵۷ مساحت مهدیه به ۵۰۰۰ متر مربع رسید.
* مرحوم کافی در عرصه تبلیغ چگونه حضور داشت؟
محسن کافی:ایشان یک مبلغ کم نظیر بود، به لحاظ عشقی که به منبر و تبلیغ داشتند به یک منبر و دو منبر و.. اکتفا نمی کردند و تا آنجا که وقت اجازه می داد منبر می رفت، در ماه رمضان گاهی شش منبر داشتند و درباره کثرت منبر ایشان و هنر ایشان در منبر مطالب زیادی نقل شده است که مجال سخن نیست و همه این امور از برکات و عنایات است که اهل بیت(ع) در حق ایشان است .
* ماجرای عنایت امیر المومنین به مرحوم کافی چه بود ؟
محسن کافی:ماجراهای زیادی از ایشان نقل شده است در پنج سالی که در نجف بودند رسم بود، طلبه ها پنجشنبه ها پیاده به کربلا مشرف می شدند و گروهی از این طلاب به سرپرستی آیت الله مدنی راهی کربلای معلی می شدند و ایشان از مرحوم کافی می خواستند در بین راه زمزمه ای داشته باشند؛ مشهور است در اواخری که ایشان در نجف بودند نذر داشتند چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله بروند و توسلاتی به ساحت قدس امام زمان علیه السلام داشتند یکی از دوستان ایشان هم که این سیره را داشت می گوید: در چهارشنبه چهلم مرحوم کافی با حالت خاصی از مسجد بیرون می آید و از او سوال کردم : آیا حاجتی گرفتی ؟!
ایشان در جواب فرمودند : وقتی آمدی ایران می فهمی ! ایران که آمدم دیدم این آقای کافی آن کافی سابق نیست ! البته ایشان برای کسی نقل نکرده است که خدمت حضرت رسیده ام؛ اما بزرگان حدس زده اند که حضرت عنایتی به ایشان داشته اند.
* از کثرت منبر مرحوم کافی خاطره و مطلبی بیان کنید ؟
محسن کافی: ایشان(پدر) واقعا کثیر المنبر بودند و دراین مسیر خستگی ناپذیر بودند.
حجت الاسلام محسن کافی گفت:دو سال پیش «آیت الله ناصری اصفهانی»(حاج شیخ محمد باقر ناصری ،متوفی۴ شهریور ۱۴۰۱ ) خاطره ای برای من نقل کردند و گفتند که در نجف با مرحوم کافی دوست بودم و دیرتر از ایشان به ایران برگشتم وقتی برگشتم دیدم آقای کافی در اوج شهرت و منبر است و زمانی که وارد اصفهان شدم، آقای کافی هم در اصفهان بودند ، مردم دولت آباد به من گفتند؛ شما از دوستی خودتان استفاده کنید و از ایشان درخواست کنید منبری هم در این دیار داشته باشند ، من به اصفهان رفتم و از ایشان دعوت کردم و ایشان به من گفتند : آخرین منبر من ساعت دو و نیم شب تمام می شود تا دولت آباد چقدر راه است؟ گفتم : حدود چهل دقیقه .گفتند : من ساعت سه و نیم نیمه شب می آیم و منبر می روم ! آیت الله ناصری می فرمود : من با تعجب و بهت زده گفتم کسی آن موقع شب نمی آید و بالاخره بنا شد ایشان ساعت موعود به دولت آباد تشریف بیاورند و منبر بروند ، من شب جمعه دلشوره داشتم که نکند کسی نیاید و آبرو ریزی شود ساعت 11 شب به مسجد جامع رفتم و دیدم مسجد و خیابان جلوی مسجد جامع پر است و در نهایت مرحوم کافی ساعت سه و نیم منبر رفت و تا اذان صبح ادامه دادند و سه شب این منبر برگزار شد و بعد منبر از سه ربعی، استراحت می کردند و بعد می رفتند و خوابهای ایشان بیش از دو الی سه ربع نبود ؛کافی تب و عشق منبر داشت گویا می دانست فرصت او کوتاه است و وظیفه اش هم منبر است.
حجتالاسلام محسن کافی:من حدود ۱۵ ساله بودم که ایشان(پدر) از دنیا رفتند ؛ کثرت کار ایشان در خارج خانه دلیلی بود که کمتر پدر را ببینیم ، هفت الی هشت ماه سال در سفرهای خارج تهران بودند، لذا کمتر دیده می شدند و تهران که بودند ایشان را کم می دیدم ، خانه ایشان را می توان به یک زائر سرا تشبیه کرد ؛ هر که به تهران می آمد درب منزل کافی به روی او باز بود به یاد دارم ؛ خدمتکارانی در منزل بودند که همواره در حال خدمت به میهمانان بودند .
وصیت نامه مرحوم کافی؟
حجتالاسلام محسن کافی:متاسفانه از ایشان(پدر) وصیت مکتوبی نمانده است ، وصی ایشان شهید آیت الله مدنی تبریزی بودند قبل از انقلاب پدر منزلی در تهران برای ایشان اجاره کردند و مرحوم مدنی می فرمودند : مرحوم کافی دو سه ماه قبل از فوتشان وصیت نامه را از من می گیرد تا تغییراتی در آن اعمال کنند و پس بدهند و دیگر فرصتی نشد که برگرداند اما وصیت شفاهی داشتند که روی منبر گفته اند : که اگر من وسط هفته مردم جنازه مرا تا جمعه نگه دارید و کنار جنازه من دعای ندبه خوانده شود و شهادت ایشان هم روز جمعه و نیمه شعبان بود ، متاسفانه نگذاشتند به وصیت عمل شود و زمزمه انقلاب هم بود و ساواک می ترسید که؛ تشییع جنازه کافی انقلاب را در تهران به سرانجام برساند و این اتفاق در تهران نیفتاد اما در مشهد این اتفاف افتاد، در شهری که هنوز شعار مرگ بر شاه شروع نشده بود این شعار شروع شد و ساواک جنازه را از مردم گرفت و سرانجام ساواک مخفیانه ایشان را در خواجه ربیع دفن کرد؛ ساواک لقب شیخ آشوبگر را به ایشان داده بود .
مهدیه رشت-بنیانگذارش مرحوم کافی بود.
در شهر«رشت» مهدیه بزرگی است که از باقیات صالحات ایشان(پدرم) است و جمعیت زیادی هم می آید؛ مردم برای دعای ندبه نذر می کنند. سال ۱۳۸۶ به مناسبتی در رشت بودم ،مسئولین مهدیه رشت لیستی بمن نشان دادند،دیدم ، تاسال۱۳۹۰ نوبت گرفته اند .
درآن مهدیه(رشت)، فقط نوار مرحوم کافی می گذارند و یک سخنران هم قبل از آن سخنرانی میکند، عمده اثرایشان نوارهای ایشان است که هنوز دست به دست می گردد ، بعضی از بزرگان می فرمودند : ما نوار مرحوم کافی را می گذاریم و با خانواده گوش می کنیم و سخنان ایشان برای ما در حکم درس اخلاق است.
* از «تصادف مشکوک» والد گرامی بگویید ؟
«حجت الاسلام محسن کافی»:زمینه مسافرت ایشان به مشهد، فرمان امام بود امام اطلاعیه دادند : به عنوان اعتراض به رژیم کسی جشن نیمه شعبان نگیرد قاعدتا مهمترین جشن هم در مهدیه تهران برگزار می شد و مرحوم کافی در مصاحبه ای رسما اعلام کردند : امسال جشن نداریم؛ ساواک فشار زیادی آورد تا این جشن برگزار شود و با مخالفت ایشان که مواجه می شود اعلام می کنند پس نباید در تهران باشی و اعلام هم کنی کجا می روید ؟! ایشان مشهد را به عنوان مقصد خود معرفی کردند و راهی مشهد شدند ؛ دو سه ماهی بود که راننده جدیدی برای حاج آقا آمده بود و راننده سابق ایشان بخاطر مشکلاتی که داشتند در خدمت حاج آقا نبودند و بعدها معلوم شد که راننده جدید در صانحه تصادف بی تقصیر نبوده است و به نوعی عامل ساواک بوده است، نحوه تصادف به گونه ای بود که راننده اصلا صدمه ندیده بود افرادی که در ماشین بودند شنیدند که مرحوم والد خطاب به راننده می گویند : جعفر چرا چنین می کنی ! بعدها هم در اعترافات ساواک آمد که تصادف مرحوم کافی ساختگی و بدستور شاه بوده است ، اما خصوصیات حادثه اصلا معلوم نیست چون بعد از صانحه تصادف دیگران را به بیمارستان معمولی شهر بردند، اما حاج آقا را به بیمارستان ارتش می برند و از همان لحظه اول هم اعلام کردند که حاج آقا کشته شده و احتمالا در بیمارستان ارتش ایشان را از بین برده باشند./شیعه نیوز۰۵ شهریور ۱۳۹۱بنقل ازسایت حوزه.
توضیح نگارنده-پیراسته فر:زندگینامه حجت الاسلام شیح احمدکافی خراسانی
حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ احمد ضیافتی کافی (مشهوربه کافی) جمعه ، ۰۱ خرداد ۱۳۱۵برابر با جمعه اول ربیعالاول در مشهد مقدس دیده به جهان گشود.
در برخی اسناد،مرحوم کافی با نام «کافی خراسانی» و »کافی تهرانی» نیز از وی یاد شده است .
(سمت راست)پدرش «حاج میرزامحمد کافی» از جمله تربیت یافتگان مکتب حسینی و مادرش خانم زهرا غفورپور بود . پدربزرگش حضرت آیه الله میرزااحمد کافی امامی ، از علمای معروف یزد بود که به قصد زیارت به مشهد مقدس عزیمت و در آنجا سکنی گزیده بود .
«احمد» که فرزند دوم خانواده بود ، دوران کودکی را در دامان پر مهر پدر و مادر خود گذراند و در شش سالگی وارد دبستان ایمانی مشهد - به مدیریت حجه الاسلام حاج سید حسن مؤمن زاده – شد و به فراگیری دروس متداول مشغول شد . پس از آن همزمان با تحصیل دروس جدید در نزد نیای خود آیه الله حاج میرزااحمد کافی به فراگیری علوم اسلامی پرداخت . بخشی از مقدمات را نزد وی فراگرفت و در ۱۳۲۷(۱۳۶۷قمری) وارد مدرسه علمیه نواب مشهد شد
کافی در دوران کودکی با جمع کردن اعضای خانواده برای آنها به اصطلاح منبر رفته و سخنرانی می کرد ؛ ولی در دوران نوجوانی با ذوق و اشتیاق زائدالوصفی در مجالس هفتگی پدربزرگ خویش که محفل انس و دیدار برخی از علمای مشهد بود به منبر می رفت و مورد تحسین و تشوق آنان قرار می گرفت .
شیخ احمد از پانزده سالگی در حرم مطهر رضوی حضور می یافت و با صدای گرم و دلنشین خود برای زائران دعای کمیل را زمزمه و مرثیه سرایی می کرد . شیخ احمد در سال ۱۳۳۳ به همراه آیه الله حاج میرزااحمد کافی عازم نجف اشرف گردید ، در مدرسه آیه الله سید محمدکاظم یزدی معروف به مدرسه سید به تحصیل پرداخت و طی پنج سال اقامت در نجف اشرف از محضر عالمان وارسته و پرهیزکاری چون آیات عظام سید ابوالقاسم خویی ، سید محسن حکیم ، سید محمود شاهرودی ، حسین راستی کاشانی و شهید سید اسدالله مدنی بهره مند گردید . بین برخی از طلاب و فضلای نجف مرسوم بود که روزهای پنجشنبه از مسیر نخلستان فاصله نجف تا کربلا را با پای پیاده طی کرده تا شب جمعه در کنار مرقد حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام حضور داشته ونوحه خوان مجلس بود.
شیخ احمد با برخی از اساتید خود رابطه ای نزدیک و تنگاتنگ داشت . از جمله این اساتید ، عارف وارسته شهید آیه الله سید اسدالله مدنی بود که این دوستی و ارادت تا سالها بعد همچنان ادامه داشت . وی بنا به پیشنهاد ایشان در صحن مطهر حضرت امام حسین علیه السلام به قرائت دعای کمیل و دعای ندبه می پرداخت.
مرحوم کافی درکنارآیت الله سیداسدالله مدنی
در سال ۱۳۳۸ به توصیه شهید آیه الله سید اسدالله مدنی جهت وعظ و تبلیغ ، نجف اشرف را ترک نمود و عازم مشهد گردید ، در همین دوران بود که با صبیه ارشد آیه الله سید حسین موسوی خراسانی ( شاهرودی ) – خانم طاهره موسوی خراسانی – ازدواج نمود . وی پس از ازدواج جهت ادامه تحصیل راهی شهر مقدس قم شده ، حجه الاسلام کافی در پاسخ به سؤال مندرج در فرم بیوگرافی ساواک در سال ۱۳۴۲ ، میزان تحصیلات خود را خارج فقه و اصول عنوان نموده است . از این زمان به بعد است که به صورت جدی تر ، قدم در عرصه تبلیغ نهاد و به طور تخصصی این رشته را انتخاب و به موعظه و ارشاد پرداخت اندک اندک آوازه منبرهای او از قم و مشهد فراتر رفت و در اقصی نقاط کشور طنین انداز شد . مردم شهرهای مختلف وی را دعوت و این امر گاهی موجب رقابت بین آنان می گردید . اخلاص و ارادت وی به حضرت بقیه الله الاعظم و ارائه سبکی نوین و منحصر در امر ارشاد ، تبلیغ و تبیین معارف اسلامی وی را محبوب بسیاری نمود . وی پس از مسافرتهای متعدد و اقامتهای کوتاه مدت در تهران ، نهایتاً با اصرار برخی از دوستانش در اواخر ۱۳۴۲ به تهران عزیمت نمود و در خانه ای استیجاری در محله قنات آباد تهران سکنی گزید و پس از مدتی به منطقه امیریه نقل مکان نمود که تا هنگام رحلت در آنجا ساکن بود.
اولین بازداشت کافی
حجه الاسلام کافی به پیروی از نهضت حضرت امام خمینی در جریان مخالفت معظم له با لایحة انجمن های ایالتی و ولایتی ، فعالیتهای سیاسی خود را علیه رژیم ستمشاهی پهلوی از طریق سخنرانی آغاز کرد . نخستین گزارش مکتوب سازمان اطلاعات و امنیت درباره ایشان که در مورخه ۱۴ اسفند ۱۳۴۱(۹ شوال ۱۳۸۲)ثبت گردیده ، مربوط به سخنرانی وی در منزل آیت الله سیدحسین قمی است :
چند روز پس از این سخنرانی ، همزمان با حمله ددمنشانه رژیم شاه به مدرسه فیضیه قم در دوم فروردین ۱۳۴۲ که مصادف با ۲۵ شوال ۱۳۸۲سالروز شهادت حضرت امام صادق (ع) - بود ، وی مجدداً در منزل آیه الله قمی به منبر رفت و این بار پیکان تیز حملات خود را متوجه شخص شاه نمود . در بخشی از سخنانش ابراز داشت :
« تو چرا یعنی ای پادشاه اختیار خودت را به دست اجنبی داده ای یعنی به دست آمریکائیها » .
به دنبال این اظهارات اعضای کمیسیون امنیت استان متشکل از استاندار ، فرماندهی ارتش دوم ، فرماندهی لشکر ۱۲ خراسان ، رئیس ساواک خراسان و رئیس شهربانیهای خراسان در همان روز تشکیل جلسه دادند :
مقررشد دو نفر از وعاظ به نامهای «شیخ غلامرضا واعظ طبسی» و کافی در روز جاری سخنان مضره در منزل« آیت الله سیدحسین قمی» ایراد نموده بودند به وسیله شهربانی دستگیر و به ساواک خراسان جهت تعقیب قانونی تحویل شوند.
که حجه الاسلام کافی پس از این سخنرانی (اطلاع از قصد دستگیری) مدتی را به صورت مخفیانه زندگی می کرده است .
*حضورفعال در واقعه پانزده خرداد
در پی واقعه پانزده خرداد و دستگیری و بازداشت حضرت امام خمینی ، حضرت آیت الله سیدهادی میلانی و برخی از علمای سایر شهرستانها در اعتراض به این امر به تهران مهاجرت کرده و پی گیر ماجرا بودند . از جمله افرادی که در این اعتراض حضوری فعال داشت مرحوم کافی است . ساواک در گزارشی چنین می نویسد :
« ساعت ۱۹:۳۰ روز پنجشنبه ۲۰ تیر ۱۳۴۲ در حدود پانصد نفر از طبقات مختلف مرکب از علماء ، وعاظ ... در محل اقامتگاه آیه الله میلانی در واقع در خیابان پهلوی ( امیریه ، منیریه ، کوچه حکمی منزل پورقدیری ) حضور داشتند .
به همراه جمعی از منبریهای خراسان اعلامیه ای را در حمایت از قیام امام خمینی منتشر نمودند .
* اعزام به خدمت سربازی به بهانه سخنرانی درگوهرشاد
سخنان تند و انتقادی حجه الاسلام کافی در مسجد گوهرشاد مشهد در مورخه دوشنبه ، ۲۵ آذر ۱۳۴۲ که ضمن آن به وارد کردن مشروبات الکلی از خارج و دایر کردن مراکز علنی فساد و فحشا در یکی از شهرها اعتراض و در پایان نیز آیه الله میلانی را دعا و دشمنان ایشان را نفرین نموده بود ، باعث خشم عوامل رژیم گشت .
(سمت چپ)سیدعبدالکریم هاشمی نژاد درکنارآیت الله خامنه ای
این بار عوامل ساواک تحت عنوان مشمول بودن ، تصمیم به اعزام وی و برخی دیگر از فضلای مشهد نظیرشهید «حجت الاسلام سیدعبدالکریم هاشمی نژاد» به خدمت سربازی گرفتند . ولی وی از طریق یکی از آشنایان مکاتبه ای که با آیت الله زاده میلانی داشت ، مورد شناسائی قرار گرفت :
« نامبرده فوق که چندی پیش برای اعزام به سربازی احضار گردیده بود به شاهرود متواری و از آنجا نامه ای به شرح پیوست برای آقای سید محمدعلی میلانی فرستاده ... »
* زندانی شدن مرحوم کافی بخاطرتجلیل از امام خمینی
عشق و ارادت مرحوم کافی به حضرت امام خمینی امری بارز و آشکار بود . وی در برخی از سخنرانیهای خود به صراحت از امام خمینی نام برده و برای سلامتی ایشان دعا کرد :
« در ساعت ۰۲:۰۰ بعد از نیمه شب جمعه ، ۱۸ بهمن ۱۳۴۲ کافی واعظ در مسجد قندی واقع در خانی آباد به منبر رفته و از آقای خمینی تجلیل نموده است . »
یک روز پس از ایراد اظهارت وی توسط ساواک دستگیر و روانه زندان قزل قلعه شد . در آنجا مورد بازجویی قرار گرفت و در پاسخ به این سؤال بازجو که : منظور شما از کسانی که گرفتار شده اند و برای آنها دعا کرده اید ، چه کسانی می باشند ؟ با صراحت و شجاعت اعلام می کرد :
مروارید(نفروسط)
« حضرت آیه الله العظمی خمینی و آیت الله حاج میرزا حسنعلی مروارید وحجت الاسلام شیخ جعفر شجونی و افرادی دیگری که اطلاع ندارم . »
این بار ، مدت بازداشت او هشت روز به طول انجامید و ساواک پس از این مدت ، وی را با اخذ تعهد آزاد نمود.
حجت الاسلام شیخ جعفر شجونی درکنارشهیدرجایی
* دستگیری و بازداشت مجدد مرحوم گافی، بخاطرتشبیه شاه به فرعون
تشبیه شاه به فرعون ، معرفی امام خمینی به عنوان نائب امام زمان (عج) و طلب دعا برای سلامتی و خلاصی ایشان از دست عوامل رژیم ، انتقاد شدید از رژیم به سبب زندانی کردن روحانیون ، اظهار خشنودی از ترور حسنعلی منصور و تعبیر به حکومت ظالم و ستمگر درباره رژیم پهلوی از جمله مطالبی بود که مرحوم کافی در سخنرانی خود در مسجد حضرتی تهران در مورخ جمعه ، ۰۲ بهمن ۱۳۴۳ ایراد نمود . بلافاصله پس از این سخنرانی ، وی دستگیر و روانه زندان قزل قلعه گردید . قرار بازداشت موقت مورخه یکشنبه ، ۰۴ بهمن ۱۳۴۳(۲۱ رمضان ۱۳۸۴) ایشان ، به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی مملکت توسط رئیس شعبه هفت بازپرسی دادستانی ارتش سرهنگ ستاد بهزادی صادر و وی به آن اعتراض نمود . این قرار شش روز بعد توسط دادگاه عادی شماره سه اداره دادرسی ارتش مورد تأیید واقع گردید . دادگاه عادی شماره دو دادرسی ارتش در حالی که بیش از چهار ماه از بازداشت+۲ماه وی سپری شده بود ، ایشان را به دو ماه حبس تأدیبی با احتساب مدت بازداشت قبلی محکوم نمود . وی در برخی از سخنرانیهای خود به این امر اشاره دارد :
« یک روز که از منبر پایین آمدن به من گفتند که سوار ماشین جیپ شوم و مرا به زندان بردند . این ماشین سواری ۶ ماه طول کشید برای اینکه ما نتوانیم حرفهایمان را بزنیم »
*برملاکردن اعدام آیه الله سعیدی
*افشاکننده اعدام آیت الله سعیدی
«آیت الله سیدمحمدرضا سعیدی»یکی از نامدارترین شاگردان امام خمینی بود که به جهت مبارزات سیاسی اش پیوسته تحت نظر ساواک بود . او در این مسیر بارها از جانب ساواک دستگیر و ممنوع المنبر شد . وی ورود سرمایه گذاران آمریکایی به ایران را از کاپیتولاسیون و قرارداد استعماری تنباکو خائنانه تر می دانست و با سخنان تند ، نامه ها و بیانیه های افشاگرانه ، رژیم پهلوی را سخت به وحشت انداخت . لذا ساواک در شامگاه چهارشنبه ، ۲۰ خرداد ۱۳۴۹ وی را در سلولش در زندان قزل قلعه به شهادت رساند . حجه الاسلام کافی در این ماجرا از پا ننشسته و خبر شهادت وی را در تهران منتشر نمود :
« نامبرده بالا [ شیخ احمد کافی ] در ساعت ۲۴:۰۰ روز پنجشنبه ، ۲۱ خرداد ۱۳۴۹ در یک ملاقات خصوصی در مدرسه برهان شهر ری اظهار داشت سعیدی امام جماعت مسجد غیاثی را کشتند و به منزلش رفته اند شناسنامه وی را گرفتند و جنازه را در قم به خاک سپردند . »
و پس از این اقدام بلافاصله با هواپیما عازم مشهد شد و ضمن اقامت در منزل پدر همسرش – آیه الله شاهرودی – خبر شهادت آیه الله سعیدی را به کلیه کسانی که به دیدارش آمدند ، اعلام نمود . پس از آن به همراه حضرت آیه الله خامنه ای و آیه الله عباس واعظ طبسی و برخی آقایان دیگر در درس آیات عظام میلانی و میرزا جواد آقا طهرانی حاضر شده
حکیم جفریس(جایگزین نانسی پلوسی)رئیس کنگره آمریکا می شود.
انتخابات میاندورهای آمریکا ۸ نوامبر ۲۰۲۲
دموکراتها درسنا / جمهوریخواهان در کنگره
نتایج انتخابات (سنا+کنگره)آمریکا
«دموکراتها اکثریت سنا را همچنان دردست دارند» .
مجلس نمایندگان(کنگره) را به جمهوریخواهان تصاحب کردند.
در انتخابات میاندورهای روز سه شنبه ۸ نوامبر (۱۷ آبان)، پیشبینی میشود که جمهوریخواهان دوباره مجلس نمایندگان را به دست آورند، در حالی که سنا هنوز بین دو حزب درگیر است. بر اساس میانگین نظرسنجیهای محاسبهشده توسط سیاست روشن واقعی، دموکراتها کنترل اتاق پایین کنگره را از دست میدهند، حتی اگر در تمام ۳۴ رقابتهای پرتابکننده پیروز شوند. تنها ۱۷۴ کرسی به عنوان پیروزی مطمئن یا احتمالی دموکرات ها پیش بینی شده بود که برای رسیدن به اکثریت، ۲۱۸ مجلس نمایندگان بسیار اندک است.
رئیس کنگره آمریکا:حکیم جفریز
اعلام خبر کنارهگیری قطعی پلوسی از سمت رهبری دموکراتها، راه را برای «حکیم جفریز» نماینده دموکرات نیویورک، هموار میکند تا رهبری این حزب را در مجلس بر عهده بگیرد.
واین یعنی ۲ سال پیش روی ریاست جمهوری جوبایدن ، دولتش راباچالش هایی مواجه خواهدکرد.اما معتقد بودند که سنا همچنان در اختیار دموکراتها خواهد ماند. چرا که حتی تساوی در تصاحب کرسیهای سنا نیز به نفع دموکراتها است و در صورت تساوی ۵۰-۵۰ حرف آخر را «کامالا هریس» معاون ریاست جمهوری میزند.
خروجی انتخابات میان دورهای کنگره چه بود؟در مجلس نمایندگان(کنگره)، کسب ۲۱۸ کرسی نیاز است تا آن حزب بتواند اکثریت را از آن خود کند.
و جمهوری خواهان با به دست آوردن ۸ کرسی به حزب مسلط تبدیل شدند. در حالی که دموکراتها که پیشتر حزب مسلط بودند ۹ کرسی خود را از دست دادند و در جایگاه اقلیت قرار گرفتند.
بنابراین معادلات در مجلس نمایندگان کاملاً به هم خورده و «نانسی پلوسی» بعد از دو دهه از رهبری دموکراتها کنارهگیری میکند. پلوسی ۸۲ ساله روز پنجشنبه ۱۷ نوامبر (۲۵ آبانماه) در صحن مجلس نمایندگان آمریکا گفت بهرغم کنارهگیری از ریاست مجلس و رهبری دموکراتها، همچنان عضو کنگره باقی خواهند ماند و به مسئولیتهای خود در دورهای را که به تازگی برای آن انتخاب شده است، ادامه میدهد.
لازم به ذکر است که پلوسی در سال ۱۹۸۷ به عضویت کنگره آمریکا انتخاب شد. در سال ۲۰۰۳، زمانی که او به رهبری اقلیت مجلس نمایندگان رسید، نخستین زنی بود که رهبری یکی از دو حزب اصلی آمریکا را در کنگره بر عهده گرفت. در سال ۲۰۰۷ هم وقتی که پلوسی به ریاست مجلس نمایندگان منصوب شد، از او بهعنوان نخستین زن در تاریخ آمریکا یاد شد که به این مقام عالی رسیده است.
رئیس کنگره آمریکا:حکیم جفریز
اعلام خبر کنارهگیری قطعی پلوسی از سمت رهبری دموکراتها، راه را برای «حکیم جفریز» نماینده دموکرات نیویورک، هموار میکند تا رهبری این حزب را در مجلس بر عهده بگیرد.
«کوین مک کارتی» رهبر اقلیت فعلی مجلس نمایندگان از حزب جمهوریخواه، به عنوان یکی از جانشینان احتمالی پلوسی در مقام ریاست مجلس نمایندگان آمریکا، مطرح است.
از سمت چپ، رهبر اقلیت مجلس نمایندگان، کوین مک کارتی از کالیفرنیا، رهبر اقلیت سنا میچ مک کانل از کی، و نانسی پلوسی، رئیس مجلس از کالیفرنیا،
از نگاه ناظران، نتیجه این انتخابات در دو مجلس سنا و نمایندگان از سردرگمی بین مردم آمریکا نشان داشت و در نهایت هیچکدام از دو جناح سیاسی اصلی نتوانستند به طور کامل اختیار کنگره را در دست بگیرند. بنابراین این دور از انتخابات اگر چه «نه» به ترامپ بود ولی آن را به هیچ روی نمیتوان رأی آری به دموکراتها نیز تلقی کرد. این موضوع را از دهها نظرسنجی که نشان میدهد بایدن یکی از نامحبوبترین رؤسای جمهور آمریکا در دهههای گذشته بوده قابل استنباط است.
بر اساس مجموع نظرسنجیهایی که تا روز جمعه ۱۸ نوامبر (۲۷ آبان) انجام گرفته است، ۴۲ درصد از آمریکاییها از عملکرد بایدن به عنوان رئیس جمهوری آمریکا رضایت دارند، در حالی که ۵۳.۲ درصد از عملکرد او ناراضی هستند. این در حالی است که هفته گذشته، ۴۱.۲ درصد او را تأیید و ۵۳.۵ درصد رد میکردند. یک ماه پیش، بایدن دارای رتبه محبوبیت ۴۲.۸ درصدی و رتبه عدم تأیید ۵۳.۲ درصدی داشت.
چالشهای پیش روی دموکرات در ۲ سال آینده
جمهوری خواهان به محض کسب اکثریت مجلس نمایندگان از تحقیق در مورد خانواده بایدن خبر دادند. تنها یک روز بعد پیروزی، نمایندگان ارشد جمهوریخواه اعلام کردند که تحقیقات درباره خانواده جو بایدن رئیس جمهور این کشور اولویت برنامههای آنها خواهد بود.
این نمایندگان جمهوریخواه میگویند که بر تحقیقات درباره فعالیتهای تجاری «هانتر بایدن» پسر جو بایدن متمرکز خواهند شد.
«هانترِ بایدن» ۵۲ ساله تحت تحقیقات پلیس فدرال ایالات متحده قرار دارد اما تا کنون هیچ اتهامی متوجه وی نشده است.
هانتر بایدن، درکنار با پدرش(معاون رئیس جمهور جو بایدن) و رئیس جمهور باراک اوباما.
کارشناسان بر این باورند که این اکثریت جمهوریخواه در مجلس نمایندگان، موانع بزرگی را جلوی رئیسجمهور خواهد گذاشت؛ موانعی که از کمک به کووید گرفته تا لایحه زیرساختهای دو حزبی و اولویتهای دیرینه دموکراتها در مورد تغییرات اقلیمی و مراقبتهای بهداشتی را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
«تیموتی نفتالی» استاد دانشگاه نیویورک گفت: ریاست جمهوری بایدن از اوایل ژانویه سال ۲۰۲۳ به بعد مورد حمله جدی قرار خواهد گرفت. در چنین محیطی، دستیابی به هرگونه مصالحه حتی در مورد سادهترین و غیرحزبیترین مسائل برای هر دولتی بسیار سخت خواهد بود.
یکی از مشاوران بایدن گفت: فکر نمیکنم دستورکار دولت بایدن تغییر کند اما سوال اینجاست که از این به بعد چگونه باید به دنبال اجرای آن دستورکار باشیم؟!
در سال ۲۰۲۳ برنامههای گسترده بایدن برای بازسازی شبکه سلامت اجتماعی و اقتصادی کشور احتمالاً ناتمام میماند. در مورد مجموعهای از مسائل مهمی که بایدن قول داده است به آنها رسیدگی کند، از جمله سقط جنین و اسلحه، مشاوران او قبلاً اذعان کردهاند که قدرت کمی برای ایجاد پیشرفت قابل توجه خواهند داشت.
در کنار همه این مسائل، موضوع مهم دیگری که به زودی در سرفصلها قرار میگیرد، گمانهزنی درباره آینده سیاسی خود بایدن است. در آستانه ۸۰ سالگی، بایدن در حال حاضر مسنترین فردی است که ریاست جمهوری آمریکا را بر عهده داشته و برخی از دموکراتها آشکارا بر این باورند که زمان آن فرا رسیده که قدرت را به نسل جوانتر واگذار کنند اما کاخ سفید به تازگی از اعلام آمادگی بایدن برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ خبر داده است.
«نانسی پلوسی» بعد از دو دهه «از رهبری دموکراتها کنارهگیری میکند»
«جوبایدن» در حالی خود را برای انتخابات آتی آماده میکند که معادلات در مجلس نمایندگان کاملاً به هم خورده و«نانسی پلوسی» بعد از دو دهه از رهبری دموکراتها کنارهگیری میکند اگرچه در مجلس خواهد ماند.
«ترامپ»نامزدی خودرابرای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ اعلام کرد
در طرف مقابل نیز «دونالد ترامپ» چند روز پیش رسماً نامزدی خود را در رقابتهای انتخاباتی ۲۰۲۴ اعلام کرد. بایدن ۷۹ ساله، پلوسی ۸۲ ساله و ترامپ ۷۶ ساله جنگ قدرت را بین سیاستمداران پیر آمریکا به تصویر میکشد؛ کشوری که مردم آن دهه ۵۰ را بهترین سن برای سیاستمداری و اداره کشور میدانند.
از طرفی ورود ترامپ زیادهخواه و ستیزه جو به رقابتهای انتخاباتی، زنگ خطر را برای دموکراتها و حتی جمهوری خواهان به صدا در آورده است.
«ترامپ» به «ران دیسانتیس» رای داد
از نکات قابل توجه در این انتخابات این بود که «دونالد ترامپ» رئیسجمهور سابق آمریکا روز سهشنبه در انتخابات ایالت فلوریدا به «ران دیسانتیس» رای داد. دیسانتیس یکی از اصلیترین رقبای دونالد ترامپ در رقابتهای درونحزبی برای انتخاب نامزد حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ خواهد بود.
«دونالدترامپ »هنگام ترک محل رایدهی در «پامبیچ»(فلوریدا )در پاسخ به این سئوال که «آیا به دیسانتیس رای داده اید»
ترامپ: «بله»
«دونالدترامپ »از همان روز نخست اعلام نامزدی در جریان سخنرانی خود، با انتقاد شدید از دموکراتها و نیروهای رادیکال چپ، آنها را به تضعیف موقعیت ایالات متحده در خارج، نابودی آن در داخل و کشاندن آن به جنگهای هستهای متهم کرد. اگرچه ناکارامدی دموکراتها بر کسی پوشیده نیست اما ترامپ نیز در دوره چهار ساله زمامداری خود، این کشور را در جهان بر لبه پرتگاه کشاند و به انزوایی خودساخته فرود برد. از دوقطبی سازی گرفته تا ادعای تقلب انتخاباتی و تسخیر کنگره تنها چند مورد از کارنامه او در عرصه داخلی است.
بنابراین همان گونه که هیچکدام از دو طیف دموکرات و جمهوری خواه از مقبولیت کافی بین شهروندان این کشور برخوردار نیستند و برنده اصلی انتخابات میان دورهای کنگره نشدند، انتظار میرود که انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ نیز درفضایی پرتنش برگزار شود و انتخابی بین بد و بدتر باشد.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:گاردین(۱۱نوامبر۲۰۲۲)نوشت: هر حزب(دموکراتها -جمهوریخواهان) برای کسب اکثریت مجلس نمایندگان به ۲۱۸ کرسی نیاز دارد.
بدین ترتیب، جمهوریخواهان به ۷ کرسی و دموکراتها به ۱۹ کرسی دیگر نیاز دارند. تاکنون تکلیف ۴۱۰ کرسی از ۴۳۵ کرسی مشخص شده است.
در «مجلس سنا» جمهوریخواهان ۴۹ کرسی و دموکراتها هم ۴۹ کرسی کسب کردهاند و تکلیف ۲ کرسی باقیمانده مشخص نشده است.
گرچه جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان تا این لحظه پیشتاز هستند، اما جو بایدن، رئیسجمهوری دموکرات آمریکا اعلام کرده که هنوز از پیروزی حزب دموکرات در مجلس نمایندگان ناامید نیست.
جمهوری خواهان از قبل اعلام کردهاند که اگر کنترل مجلس نمایندگان را به دست بگیرند، تحقیقاتی درباره عملکرد جو بایدن و دولتش آغاز خواهند کرد. همچنین بایدن برای تصویب طرحهای خود به حمایت مجلس نیاز دارد و اگر مجلس نمایندگان در کنترل جمهوریخواهان قرار گیرد، برنامههای بایدن - از جمله کمکهای گزاف مالی و نظامی به اوکراین - با مشکل مواجه خواهند شد.
در این انتخابات تمامی ۴۳۵ کرسی مجلس نمایندگان و ۳۵ کرسی از ۱۰۰ کرسی مجلس سنای آمریکا به رای گذاشته شده است.
در انتخابات کنگره آمریکا، اکثر کرسیها در اختیار حزبی که آنها را از قبل در اختیار داشته، باقی میماند و رقابت اصلی در واقع بر سر چند کرسی حساس است.
گرچه جمهوریخواهان اکنون پیشتاز هستند، اما عملکرد آنها از آنچه فکر میکردند، ضعیفتر بوده است. تا قبل از انتخابات، پیشبینی میشد که حزب جمهوریخواه با اکثریت نسبتا قاطعی کنترل مجلس نمایندگان را به دست بگیرد، اما خروجی صندوقها حکایت از چنین قطعیتی ندارد.
برخی از برجستهترین نامزدهای مورد حمایت دونالد ترامپ، رئیسجمهوری سابق آمریکا از حزب جمهوریخواه در رقابتهای کلیدی این انتخابات شکست خوردند و موقعیت ترامپ را بهعنوان یک «شاهساز» جمهوریخواه، مخدوش کردند.
بسیاری ترامپ را مسئول عملکرد نسبتا ضعیف جمهوریخواهان در این انتخابات میدانند. با این حال، ترامپ اعلام کرده که در صورت پیروزی حزب جمهوریخواه، باید از او تقدیر شود اما در صورت شکست این حزب، هیچ تقصیری متوجه او نیست!
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:انتخابات میاندورهای آمریکا(سنا-کنگره)۸ نوامبر ۲۰۲۲
در انتخابات میاندورهای امروز، پیشبینی میشود که جمهوریخواهان دوباره مجلس نمایندگان را به دست آورند، در حالی که سنا هنوز بین دو حزب درگیر است. بر اساس میانگین نظرسنجیهای محاسبهشده توسط Real Clear Politics، دموکراتها کنترل اتاق پایین کنگره را از دست میدهند، حتی اگر در تمام 34 رقابتهای پرتابکننده پیروز شوند. تنها 174 کرسی به عنوان پیروزی مطمئن یا احتمالی دموکرات ها پیش بینی شده بود که برای رسیدن به اکثریت 218 مجلس نمایندگان بسیار اندک است.
با اعمال رویکردی متفاوت، سایت نظرسنجی Five Thirty Eight فرض میکند که از 100 سناریوی مختلف برای رای مجلس نمایندگان، جمهوریخواهان در 84 سناریو پیروز خواهند شد. برای سنا، مدل وبسایت به حزب جمهوریخواه شانس 59 از 100 را میدهد.
با توجه به Real Clear Politics، انتظار میرود که تنها یک ناحیه جمهوریخواه مجلس نمایندگان به دموکرات تبدیل شود:
ناحیه 25 کالیفرنیا، جایی که پیشبینی میشود رائول رویز – رئیس دموکرات از ناحیه 36 کالیفرنیا – پیروز شود. مایک گارسیا، رئیس جمهوریخواه منطقه، پس از تقسیم مجدد سرشماری 2020، به منطقه دیگری میرود.
در حالی که انتظار می رود CA36 در شکل جدید خود دموکرات باقی بماند، چندین ناحیه دموکراتیک دیگر اینگونه نیستند. از جمله تام اوهالران از ناحیه 2 آریزونا .
و همچنین «تام مالینوفسکی» از ناحیه هفتم نیوجرسی و «سوزان وایلد» از پنسیلوانیا، از جمله مقامات فعلی دموکرات که به دلیل تقسیم مجدد با رای دهندگان جمهوری خواه روبرو هستند، هستند. دو نماینده اخیر کنگره قبلاً در سال 2020 با اختلاف اندکی بر مخالفان خود پیروز شدند که هر دو دوباره آنها را به چالش می کشند.
در ناحیه 5 تنسی، جیم کوپر، نماینده بلندمدت دموکرات کنگره، پس از انتشار نقشه منطقه جدید که بیشتر جمهوری خواهان را منحرف می کند، بازنشستگی خود را اعلام کرد. منطقه 13 فلوریدا، ناحیه چارلی کریست، نماینده سابق مجلس نمایندگان، که امسال ران دیسانتیس فرماندار فلوریدا را به چالش می کشد، به همین سرنوشت دچار شد. انتظار نمی رود که هیچ یک از نامزدهای دموکرات برای جانشینی کوپر و کریست پیروز شوند.
در سنا، دو کرسی که در اختیار جمهوریخواهان است، در مقایسه با شش کرسی که در اختیار دموکراتها است، بهعنوان جابهجایی توسط Real Clear Politics ذکر شده است. رقابت های مورد بحث شامل رقابت بسیار تبلیغاتی سناتور رافائل وارناک با هرشل واکر جمهوری خواه مورد تایید ترامپ و پیشنهادهای انتخاب مجدد سناتورهای دموکرات مارک کلی از آریزونا، مگی حسن از نیوهمپشایر و کاترین کورتز ماستو از نوادا است.
۱۲ شهریور ۱۴۰۱«کمررستم شکسته شد» با بازداشت مشاورارشدش(قاسم مکارم شیرازی).
«شهریار افندیزاده»سرپرست وزارت راه و شهرسازی شد۱ آذر ۱۴۰۱
استعفای قاسمی از وزارت راه و شهرسازی
رستم قاسمی استعفاداد،رئیس جمهورپذیرفت،«شهریار افندیزاده»سرپرست وزارت راه و شهرسازی شد۱ آذر ۱۴۰۱
رئیسی، ضمن تقدیر از تلاشهای آقای قاسمی در دوران مسئولیت خود در وزارت راه و شهرسازی و آرزوی سلامتی برای ایشان، با استعفای آقای رستم قاسمی در پی تشدید بیماری، موافقت کرد و ابراز امیدواری نمود که بتوان از توانمندیهای ایشان پس از بهبودی کامل استفاده شود.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:علت استعفای آقای رستم قاسمی،دردناکتر ازبیماری وزیر، عکسهای ۲۰۱۱ برجهای دوقلوی پتروناس کوالالامپور(مالزی)بودکه ازانتشارش معذوریم.
۱۲ شهریور ۱۴۰۱«کمررستم شکسته شد» با بازداشت مشاورارشدش(مکارم)
«قاسم مکارم شیرازی» سر قرار، دریافت رشوه، دستگیر شد.
وزیر مسکن وشهرسازی(رستم قاسمی) از زمان بازداشت مشاور و بازرس ویژهاش،حالش بدشدودربیمارستان بستری شد.
«اردشیر مطهری» نماینده مردم گرمسار : وزیر راه و شهرسازی- در پی بروز این اتفاق -تحت عمل جراحی «دیسک کمر» قرار گرفته است.
نماینده مجلس نوشت: رستم قاسمی باید پاسخ گوی سوالات و ابهامات مردم و نمایندگان باشد.
تسنیم نوشت: وزیر راه و شهرسازی- در پی بروز حادثه -تحت عمل جراحی «دیسک کمر» قرار گرفته است.
سرداررستم قاسمی دربیماستان-سخنگوی دولت(علی بهادریجهرمی) به عیادتش آمده ۰۷ شهریور ۱۴۰۱
مطهری در توئیتی در این باره نوشت: رستم قاسمی از زمان بازداشت مشاور و بازرس ویژه اش، به جای اینکه پاسخگوی ابهامات باشد روی تخت افتاده است. این درست نیست.
وی افزود: باید بلند شود و پاسخ گوی سوالات و ابهامات مردم و نمایندگان باشد.
مطهری در توئیت دیگری نوشت: شنیدید میگن مشاور عالی و بازرس ویژه رستم قاسمی بازداشت شد؟! .
ماموران وزارت اطلاعات، قاسم مکارم شیرازی را دقیقا سر قراری که برای دریافت رشوه به صورت یورو ترتیب داده بود، دستگیر کرده اند.
از آن روزحادثه « رستم قاسمی» کمردرد گرفته، بستری شده است.
«قاسم مکارم شیرازی»( بازرس ویژه وزارت مسکن وشهرسازی) به اتهام دریافت رشوه بازداشت شده است. اما این فرد کیست و چگونه به وزارتخانه راه یافته است؟ در این گزارش به همین موضوع پرداخته شده است.
وزارت راه و شهرسازی این روزها یکی از پرخبرترین وزارتخانههاست؛ اما نه به خاطر اخبار مربوط به ساخت مسکن و کنترل قیمتهای مسکن یا حمل و نقل بلکه به خاطر حاشیههایی که در این وزاتخانه میگذرد. آخرین حاشیه هم مربوط به بازداشت یک مدیر ارشد در آنجا بود که نخستین بار خبرش توسط اردشیر مطهرینژاد نماینده گرمسار منتشر شد که اتفاقا مدتی پیش حکم حبس تعلیقی خودش نیز صادر شده بود!
مطهری نژاد در توییتی سراسر کنایی نوشت: «می گویند دیگر!، ما که نمیگوییم. رستم خان، شفافسازی کن لطفا! از آقازاده چه خبر؟ از جعفری و درویشزاده چه خبر؟ از تربتی و یوسف پورآذری درخصوص زمینهای پردیس بومهن چه خبر؟»
او در توییتی دیگر نوشت: «رستم قاسمی از زمان بازداشت مشاور و بازرس ویژهاش، به جای اینکه پاسخگوی ابهامات باشد روی تخت افتاده است. این درست نیست. باید بلند شود و پاسخگوی سوالات و ابهامات مردم و نمایندگان باشد.»
«قاسم مکارم شیرازی» کیست؟
تا پیش از بازداشت قاسم مکارم شیرازی، هیچ اطلاعاتی درباره او وجود نداشت و کسی نمیدانست حتی سوابق مدیریتی او چه بوده که با سمت بازرس و مشاور ویژه وزارت راه و شهرسازی منصوب شده است. برخی رسانهها با توجه به نام خانوادگی او، گفتهاند که این فرد نوه آیت الله ناصر مکارم شیرازی است، با این حال هیچ تایید رسمی برای این موضوع به دست نیامده است.
در تعهدنامه پاکدستی که خود مکارم منتشر کرده، نامش «محمد قاسم» و فرزند «اکبر» است. در بیوگرافیهایی که تا کنون از آیت الله ناصر مکارم شیرازی منتشر شده، نامی از فرزندی به نام «اکبر» دیده نمیشود بنابراین به نظر میرسد او نوه آیت الله مکارم نباشد و اگر نسبتی باشد، نسبتی دیگر است که اطلاعی از آن در دست نیست. البته برخی گفتهاند او پسر برادر آیت الله مکارم شیرازی است.
اطلاعات دیگری که از قاسم مکارم شیرازی وجود دارد، مربوط به همان ایام انتخابات است؛ یکبار نام او در انتخابات شورای شهر و مجلس یازدهم دیده شد که اعلام کرده بود کل هزینه ستاد انتخاباتیاش مبلغ ۵۸ میلیون تومان است. البته او در نهایت به هیچکدام از مجالس هم راه نیافت.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:قاسم مکارم شیرازی با استقرار رستم قاسمی به وزارت راه و شهرسازی پیوست.
«رستم قاسمی» اهل روستای مُهر از توابع شهرستان لامرد در استان فارس است و جالب آنکه برخی از چهرههایی که با او به وزارتخانه وارد شدند، اهل استان فارس هستند؛ مثلا خود قاسم مکارم شیرازی در انتخابات مجلس از شهرستان شیراز و زرقان کاندیدا شده بود.
«حسین رئیسی» معاون توسعه مدیریت و منابع شرکت فرودگاهها و ناوبری هوایی ایران.(نماینده میناب دردوره دهم بود).
«حسین مذنب »مدیرکل بازرسی وزارتخانه و ایمان اسلامیان معاون منابع انسانی از دیگر شیرازیهایی هستند که با رستم قاسمی به وزارتخانه رفتهاند اما ظاهرا در این میان مکارم شیرازی به راه دیگری رفته است.
از اتهامات دقیق مکارم شیرازی هم اطلاعی در دست نیست. البته بازداشت او تایید شده است؛ چنانچه سیدمحمد حسینی معاون پارلمانی رئیس جمهور در توضیح آن به خبرگزاری ایسنا چنین گفته است: «افراد دیگری هم بودهاند که وقتی تخلف آنها برای دولت مشخص شده، برکنار شدهاند و دستگیری این فرد ربطی به اینکه رستم قاسمی در محل کار حاضر نشده، ندارد و او همانطور که گفتم به علت مشکل جسمی به طور موقت در دفتر حاضر نشده، اگر چه در همین حال هم کارها را پیگیری کرده است و برخی نمایندگان هم به دیدار وی رفتهاند و ایشان به کار خود ادامه خواهند داد.»
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«سرهنگ اردشیر مطهری»کیست؟
«اردشیر مطهری» سرهنگ بازنشسته فراجا و نماینده مجلس شورای اسلامی دوره یازدهم از حوزه انتخابی گرمسار، آرادان و ایوانکی بوده و در انتخابات ریاست جمهوری اخیر، رییس ستاد انتخاباتی سید ابراهیم رئیسی در گرمسار بوده است.
«سرهنگ اردشیرمطهری» کارشناسی علوم اجتماعی مردمشناسی، کارشناسی ارشد جامعهشناسی گرایش آسیبشناسی اجتماعی را داشته و دانشجوی دکتری خصوصی حقوق است.
مسئولیت های «سرهنگ اردشیرمطهری»:
۱- « فرمانده و جانشین نیروی انتظامی منطقه گرمسار».
۲- «فرمانده قرارگاه ستاد فرماندهی انتظامی تهران بزرگ».
۳- « فرمانده قرارگاه ستاد کل نیروهای مسلح».
۴- « فرمانده گشتهای انتظامی تهران بزرگ».
۵- «رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ».
۶- «فرمانده یگان امداد (ویژه) تهران بزرگ».
و
نماینده مردم گرمسار(دوره یازدهم)از گرمسار
«سرهنگ اردشیرمطهری»در سال ۱۳۹۳ با درجه سرهنگ تمامی از ناجا بازنشسته شده است.
«رستم قاسمی» در خصوص بازداشت بازرس وزارت راه وشهرسازی اطلاعیهای را صادر کرد./۱۳ شهریور ۱۴۰۱
وزیرراه وشهرسازی(رستم قاسمی):هنوز جرم مدیر این وزارتخانه اثبات نشده است(پرونده درمراحل ابتدایی است).
اخیراً خبر منتشره پیرامون یکی از مشاوران اینجانب و تحقیق درباره اتهامات فرد مزبور بوسیله دستگاه نظارتی درون دولت موجب سوءاستفاده دشمنان نظام و تخریب کارکنان خدوم وزارت راه و شهرسازی خصوصاً جوانان انقلابی و پر کار وزارتخانه شده است که در این زمینه خاطرنشان میشود این پرونده در مراحل ابتدایی بوده و تا نهایی نشدن تحقیقات توسط نهادهای نظارتی و قوه قضائیه به جهت حفظ حریم خصوصی افراد هیچ گونه اطلاعاتی از پرونده منتشر نشده و کلیه مطالب ذکر شده صرفاً گمانهزنی است که صحت و سقم آن مشخص و مورد تأیید نیست.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: من نمیدانم قاسم مکارم چرابازداشت شده وجرمش چیه؟
«رستم قاسمی» (وزیر راه و شهرسازی) درموردبازداشت مشاورش دربرنامه صف اول(شبکه خبر) ساعت ۲۳ شامگاه سه شنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۱ گفت:من بعنوان وزیراطلاع ندارم این دوست وبرادرم چرابازداشت شده واصلاًجُرمش چیه،حداقل دستگاه امنیتی می دانندولی من نمیدانم برای چی بازداشت شده.
رستم قاسمی گفت:من سالیان سال دراین کشورمسئولیتهای بزرگی داشتم،۷ سال جانشین اقتصادی فرماندهی نیروی قدس سپاه بودم،صدهزارمیلیاردتومان پروژه دراختیارمن بود...من درمسائل اقتصادی باکسی تعارف ندارم،چشم من هم باشدبایداین چشم راخارج کرد.
لازم به ذکراست که معاون بازداشتی وزیر،ازمنسوبین آیت الله ناصرمکارم شیرازی نیست،ازبستگان برادرش است.
«هوشیاری پنهان»(Hidden Consciousness) چیست؟تفاوت با کما؟
زندگی نباتی چیست؟...«سندروم قفل شده» چیست؟...«فعالیتهای الکتریکی مغز»
وقتی «مغز هوشیار» است اما قادر به حرکت دادن اندام ها نیست!
اسکن مغز برخی از بیماران حکایت از آن دارد که برخی افرادی که حتی قادر به صحبت یا حرکت نیستند، متوجه آنچه در دنیای اطرافشان میگذرد، میشوند.
بیمار: ماریای ۳۰ ساله در یک روز گرم تابستانی، در «بیمارستان نیویورک پرسبیتریان» در «دانشگاه کلمبیا» پذیرش شده بود.
بیماری خانم ماریا چه بود؟
چند روز قبل از آن، او در خانه ناگهان بیهوش شده بود. مشکل، «پارگی در رگ خونی مغز»بیمار بود و ناحیه درگیر خونریزی ، فشار زیادی برروی بخشی از مناطق حیاتی مغز وارد میکرد.
آیاماریا(بیمار) صدارامی شنود؟درکُما
تیم پرستاران و پزشکان در بخش مراقبتهای ویژه اعصاب بیمارستان، به دنبال هر نشانهای بودند که نشان دهد که «ماریا» صدای آنها را میشنود. او برای تنفس از دستگاه تنفسمصنوعی استفاده میکرد و علائم حیاتیاش ثابت بود ولی هیچ نشانهای از هوشیاری در او دیده نمیشد.
والدین بیمار (ماریا) از پزشکان می پرسیدند:«آیا میتوانیم با دخترمان صحبت کنیم؟ آیا او صدای ما را میشنود؟
ولی به نظر میرسید ماریا متوجه چیزی نیست. یکی از اعضای تیم پزشکی وقتی از ماریا خواست تا چشمانش را باز کند، دو انگشتش را بالا نگه دارد یا انگشت شصت پایش را حرکت دهد، ماریا همچنان بیحرکت بود. چشمانش در مقابل نشانههای بصری واکنشی نشان نمیدادند ولی عزیزان او باز هم فکر میکردند که ماریا آگاه و آنجاست.
بله؛ ماریا آنجا بود. اعضای تیم پزشکی از او نوار مغز گرفته و با متد EEG، «حسگرهایی را روی سرش قرار دادند تا فعالیت الکتریکی مغزش را مانیتور کنند.»
رصد واکنش «بیماردرکُما» با مانیتورینگ
در همان هنگام از ماریا خواستند تا دست راستش را باز و بسته کند و سپس خواستند تا باز و بسته کرن دست راستش را متوقف کند. گرچه دستان ماریا حرکت نمیکردند ولی الگوهای فعالیت مغز او در هنگام دو فرمان، متفاوت بودند. این واکنشهای مغزی، به وضوح نشان داد که او از درخواستها آگاه است و متوجه متفاوت بودن درخواستها میشود.
بعد از حدود یک هفته، بدن او شروع به تبعیت از مغزش کرد و تدریجا با پاسخهای جزئی، آرام آرام بیدار شد. در طول یک سال، او بدون هیچگونه محدودیتی جدی در تواناییهای فیزیکی یا شناختیاش بهبود یافت و حالا به عنوان داروساز مشغول به کار است.
«هوشیاری پنهان» چیست؟
بیمارخانم«ماریا» در آن دوران، "هوشیاری پنهان" داشت.. حالتی که در آن مغز با مقداری درک، نسبت به اتفاقات دنیای بیرون واکنش نشان میدهد ولی بدن واکنشی ندارد.
با متدهای پیشرفته تصویربرداری مغزی و نظارت پیچیده بر فعالیت فیزیکی مغزی، مشخص شده که بین ۱۵ تا ۲۰% از بیمارانی که در کما یا «حالتهای بیواکنش» هستند، این نشانههای هوشیاری درونی را از خود نشان میدهند.
بسیاری از این تکنیکها، به تازگی اصلاح شدهاند.
این متدها، درک ما از کما و دیگر اختلالات آگاهی و هوشیاری را تغییر میدهند. به علاوه، افرادی که هوشیاری پنهانشان زودتر تشخیص داده شود، شانس بیشتری برای بازیابی هوشیاری کامل و بهبود عملکردی دارند. این اکتشاف که چند دهه پیش، بسیاری از عصبشناسان را حیرتزده میکرد، اهمیت شناخت هوشیاری پنهان و ایجاد راههایی برای ارتباط با افرادی که در این حالت هستند را نشان میدهد.
«ماریا مازورکوویچ» به نظر میرسید هوشیاری ندارد اما تستهای مغزی چیز دیگری نشان میداد.
بیماردرحالت«کما»
تعریف استاندارد یک بیمار در کما، فردی است که بیهوش است و قادر به بیدار شدن نیست و هیچ نشانهای از هوشیاری یا توان تعامل با محیط اطراف را ندارد. بیمارانی که به دلیل آسیب شدید مغزی در کما هستند، ممکن است با افرادی که در خواب عمیق هستند غیرقابل تشخیص باشند. به جز اینکه بیشتر بیمارانی که در کما هستند، نمیتوانند به تنهایی نفس بکشند و باید از دستگاه تنفس مصنوعی کمک بگیرند و لولهای در مسیر هوایی تنفسیشان کار گذاشته میشود.
برخی افراد فکر میکنند که بهبود از کما بسیار راحت است و یا اینکه فرد سریعا میمیرد که هر دو مورد اشتباه است. تجسم رایجی که در فیلمها میبینیم، احتمالا نقش پررنگی دراین دیدگاه ما دارد. اوما تورمن در نقش عروس در فیلم "بیل را بکش"، ناگهان از یک کمای طولانی بیدار میشود و با وجودی که لوله تغذیهای به او متصل نیست، اما خیلی خوب و سرحال است و بعد از چند ساعت هم قدرت جسمانیاش را کاملا باز مییابد. اما واقعیت خیلی چالش برانگیزتر از این است و با عوارض مکرر پزشکی، وخامتهای جسمانی و مسیری طولانی از گامهای کوچک رو به جلو و چندین گام رو به عقب همراه است. بیمارانی که عموما در پی آسیبهای شدید مغزی به کما رفته و از آن جان سالم به در بردهاند، برای تغذیه به لولههای تغذیهای نیازمندند و با «تراکئوستومی» که در واقع قراردادن لولهای در گردن برای تنفس است، نفس میکشند و چند هفته تا چند ماه زمان نیاز است تا بهبود بیابند. روند توانبخشی نیز متغیر و غیرقابل پیشبینی است؛ حتی درمورد افرادی مثل ماریا که در نهایت به زندگی مستقلش بازگشت.
«تراکئوستومی»(Tracheostomy)چیست؟
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«تراکئوستومی» یک عمل جراحی برای برش دهانه نای (لوله تنفسی) است تا بتوان لوله ای را برای کمک به تنفس درون آن قرار داد.
ادامه گزارش مجله علمی ساینتیفیک امریکن: از آن سو، دیدگاههای بیش از حد بدبینانه در مورد بیمارانی که در کما هستند نیز اشتباه است. چرا که افراد ممکن است فکر کنند که این بیماران در نهایت و بدون آنکه از کما بیدار شوند، خواهند مرد و یا با ناتوانیهای شدیدی به زندگی ادامه خواهند داد. بازیابی هوشیاری، ارتباطات و استقلال عملکردی با گذشت زمان در برخی از بیمارانی که در کما هستند، کاملا امکانپذیر است.
دیدگاهها در مورد «کُما » و هوشیاری با گذر زمان در حرفه پزشکی تغییر کرده است. در دهه ۱۹۶۰، متخصصان و جراحان مغز و اعصاب، متوجه شدند که برخی از بیمارانی که در کما هستند چشمانشان را باز میکنند ولی هیچ تعاملی با محیط نشان نمیدهند. بسیاری از این افراد تا زمان مرگشان در همین حالت ماندند و برخی پزشکان به این باور رسیدند که هوشیاری وقتی بدین ترتیب از دست برود، غیرقابل بازیابی خواهد بود.
توضیج مدیریت سایت-پیراسته فر:تفاوت مرگ مغزی باکما
بیماردر حالت کما:بیمار قادر به پاسخگویی به محرکهای خارجی نیست، اما مراکز حیاتی که در عمیقترین قسمت مغز قرار دارند،وجود دارد، بیمار زنده است.
درحالیکه در بیمار مرگ مغزی تخریب غیرقابلبرگشت تمام قسمتهای مغز وجود دارد، اعم از قسمت قشر مغز که در آن هوشیاری بیمار قرار دارد و هم توانایی تعامل با دنیای خارج، اما مهمتر از همه عمیقترین قسمتی که مراکز حیاتی در آن قرار دارند، بهویژه مرکز فعالیت تنفسی و ضربان قلب، اگر این قسمت از مغز غیرفعال شوند، بیمار مرده است(قادر به نفس کشیدن نیست)/پایان توضیح.
«زندگی نباتی» چیست؟
ادامه گزارش مجله علمی ساینتیفیک امریکن:در دهه ۱۹۹۰، گزارشهایی در مورد بیمارانی که در حالت زندگی نباتی دائمی بوند و هوشیاریشان را بازیافتند، وارد ادبیات پزشکی شد. در حالت «زندگی نباتی»، برخلاف «کُما» چشمهای بیمار ممکن است باز و بسته شود ولی آنها بهصورت ارادی هیچ واکنشی نشان نمیدهند.
گزارشها درباره بهبودی افراد از این وضعیت، باعث شد تا در زمینههایی از جمله مراقبت عصبی و پزشکی توانبخشی، طبقهبندی دقیقتری از جمله حالت حداقل هوشیاری ایجاد شود. این حالت با پاسخهای غیرکلامی مشخص میشود؛ مانند زمانی که بیمار اشیا را با چشمانش دنبال کرده یا بهطور متناوب دستورات را دنبال میکند. به عنوان مثال، بیماری که از «حالت زندگی نباتی»، وارد فاز «حالت حداقل هوشیاری» میشود، شانس بیشتری برای بهبود یافتن در آینده خواهد داشت.
تشخیص هوشیاری پنهان در بیمار
تشخیص دادن و پیشبینی بازیابی هوشیاری زودهنگام، در بخش مراقبتهای ویژه، در اغلب مواقع بحث مرگ و زندگی است. معمولا این خانواده ها هستند که در مورد ادامه یا توقف درمان برای حفظ زندگی بیمار در طی ۱۰ تا ۱۴ روز بعد از آسیب، تصمیمگیری میکنند. زمانی که اقدامات جراحی برای حمایت از تنفس و تغذیه طولانیمدت بیمار ضروری خواهد بود. تشخیص هوشیاری پنهان در بیمار، میتواند بر تصمیمات بالینی در مورد اهداف مراقبت، مدیریت درد، رفتارهای بالینی پزشکان و اعضای خانواده و مدیریت افسردگی و اضطراب تاثیرگذار باشد.
«سندروم قفل شده»(locked-in syndrome) چیست؟
اما هوشیاری پنهان، برای پزشکان و اعضای خانواده بیمار چگونه است؟ میتوان از طریق سندروم «قفل شده»، یک ایده کلی به دست آورد که افراد ممکن است شناختی طبیعی یا نزدیک به طبیعی داشته باشند ولی قادر به کنترل بیشتر حرکات نیستند.
بیماران «قفل شده» محدودیتهای آگاهی قضاوت، تواناییهای فکر کردن و احساسات را صرفا برپایه عملکرد حرکتی نشان میدهند. اصطلاح « قفل شده» در سال ۱۹۶۶ توسط « پلام و جروم پوسنر» دو عصبشناس در مقالهای تحتعنوان " تشخیص بیحالی و کما" مطرح شد.
آنها با اشاره به کتاب« کنتمونت کریستو» اثر «الکساندر دوما»، به "جسدی با چشمان باز و زنده" اشاره میکنند. در موارد بالینی بیماران قفل شده، اندامهای خود را حرکت نمیدهند ولی بسیاری از آنها میتوانند در واکنش به دستورات کلامی، چشمانشان را به بالا و پایین حرکت دهند. برخی از آنها حتی میتوانند پلک بزنند یا دیگر حرکات ظریفی را با صورتشان انجام دهند.
«ژان دومینیک بابی» سردبیر مجله Elle زندگی در حالت قفل شده را تجربه کرد. او در سال ۱۹۹۵ دچار سکته مغزی شد و در پی آن سینگالهایی که از قشر حرکتی مغز به نخاع و اندامهایش میرسید، مسدود شد.
«زندگی در حالت قفل شده»:واکنش با اشارات چشمان واندامهای حرکتی
او بدون آنکه بتواند حرف بزند یا اندامهایش را حرکت دهد، با بهرهگیری از حرکات چشمانش، شروع به ارتباط گرفتن با گفتاردرمانگر خود کرد و در سال ۱۹۹۷، خاطراتش را تحت عنوان "زنگ غواصی و پروانه" نوشت. این کتاب ترس، ناامیدی و امیدی که بیماران سندروم "قفل شده" ممکن است تجربه کنند را به تصویر کشیده است.
لازم به ذکر است که بعضی افراد در گزارشهایی که از زندگی در حالت قفل شده ارائه کردهاند، از کیفیت زندگی معناداری خبر دادهاند.
تفاوت «هوشیاری پنهان»با «سندروم قفل شده»
در «هوشیاری پنهان»، برخی محدودیتهای حرکتی وجود دارد که این حتی بیشتر از بیمارانی است که دچار «سندروم قفل شده» هستند؛ ولی به معنی نبود زندگی درونی در این بیماران نیست.
در سال ۲۰۰۶«آدریان ام.اوون» عصبشناس دانشگاه وسترن اونتاریو و همکارانش، زن جوانی را معاینه کردند که دچار آسیب شدید مغزی شده بود و به نظر میرسید که در شرایط زندگی نباتی است.
آنها روی مغز او نوعی اسکن تصویربرداری به نام MRI عملکردی انجام دادند که جریان خون را در مغز ردیابی میکند تا نواحی فعال را نشان دهد.
در جریان انجام این اسکن، پزشکان از بیمار خواستند تا خود را در حال انجام بازی تنیس و راه رفتن در اتاقهای منزلش تصور کند.
در کمال تعجب، اوون و همکارانش شاهد آن بودند که مغز این بیمار در حین تصور این صحنهها فعالیتی مشابه با مغز افراد سالم نشان داد. در عین حال فعالیت مغز او در حین تصور تنیس بازی کردن، متفاوت با الگوهایی بود که خودش را در حال راه رفتن در منزلش تصور میکرد. این بدان معناست که بیمار عمدا توانسته بود تا فعالیت مغزش را تغییر دهد.
«هوشیاری پنهان » در چه بیمارانی مشاهده میشود؟
هوشیاری پنهان، در بیمارانی در سراسر جهان که دچار آسیبهای مختلف مغزی شده بودند، شناسایی و مشاهده شد. در سال ۲۰۱۷، در بیماران ناهوشیاری که با آسیبهای شدید مغزی در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان ماساچوست پذیرش شده بودند، این موضوع رویت شد و حکایت از آن داشت که این پدیده پنهان ممکن است در افرادی که اخیرا دچار آسیب شدهاند مشاهده شود و نه در افرادی که چند هفتهای هست که دچار این مشکل شدهاند. برای تشخیص هوشیاری پنهان، پزشکان از وظایف رفتاری متعددی از جمله درخواست از بیمار برای باز و بسته کردن دستانش و یا تصور خود در حال شنا کردن استفاده کردند. در همان حال نیز واکنشهای مغز آنها را با بهرهگیری از EEG یا ام.آر.آی عملکردی ثبت میکردند.
این پاسخها به رغم تفاوت در روششناسی، توسط چندین گروه تحقیقاتی در سراسر دنیا بازتولید شد. وقتی از بیمارانی با هوشیاری پنهان، خواسته شد تا بخشهایی از بدنشان را حرکت دهند یا فعالیتی را تصور کنند، آنها توانستند بهطور عمدی، الگوهای مغز خود را تغییر دهند. ولی از نظر ظاهری و از نظر حرکات بدن، هیچ نشانهای از پیروی از دستور در آنها دیده نمیشود.
شیوههای شناسایی «هوشیاری پنهان » و معایب این روشها
این حالت که در آن عملکرد شناختی از بیانهای حرکتی فراتر میرود، هنوز به طور کامل درک نشده و روشهای بررسی از جمله ام.آر.آی(MRI) عملکردی یا نوار مغز (EEG) ، در این زمینه دچار محدودیتهایی هستند. این شیوهها ممکن است فعالیتهای عمدی مغز را در برخی از بیماران که بعدها هوشیاریشان را به دست میآورند تشخیص ندهند و ممکن است با داروهای آرامبخشی که برای ایمنی یا راحتی برخی از بیماران بدحال مورد استفاده قرار میگیرد، مخدوش شوند. به علاوه ام.آر.آی عملکردی به اتاق مجهز تصویربرداری نیاز دارد و انتقال بیماران ناپایدار و بدحال از اتاق مراقبتهای ویژه به اتاق ام.آر.آی ممکن است سلامت آنها را به خطر بیندازد.
تفاوت (MRI) با (EEG)
ام.آر.آی(MRI) تنها تصویری از سطح هوشیاری بیمار درطول یک بازه کوتاه زمانی را ارائه میدهد و به راحتی قابل تکرار نیست.
اما روش نوار مغز (EEG) را میتوان بهطور مکرر در کنار تخت بیمار انجام داد و در زمانهای مختلف تصاویر متعددی را ثبت کرد.
البته روش(EEG) نیز کاستیهای خودش را دارد و خوانشهای آن ممکن است در اثر نویزهای الکتریکی ایجاد شده توسط دیگر دستگاههای اتاق مراقبتهای ویژه تغییر کرده و در نتیجه نتیجه آزمایش، نکاتی غیرواقعی را به نمایش بگذارد.
هردوی این روشها(MRI)و(EEG) به پیشرفت نیاز دارند ولی شواهد برای مفید بودن آنها به حدی قوی است که همچنان برای تشخیص هوشیاری پنهان در دستورالعملهای بالینی در آمریکا و اروپا مورد استفاده قرار گیرد.
فوائدتشخیص زودهنگام هوشیاری پنهان
تشخیص زودهنگام هوشیاری پنهان، بلافاصله بعد از آسییب وارده به بیمار، بهبود هوشیاری رفتاری بیمار، بهبود عملکردی طولانی مدت او و سرعت بهبودش را پیشبینی میکند. محققان برپایه این مطالعات در سال ۲۰۱۹ در کمپین درمان کما، گرد هم آمدند و به دنبال تراپیهای جدیدی که به بهبود هوشیاری کمک میکند، با هم گفتگو کردند.
متخصصان مغز و اعصاب در تلاشند تا آزمایشی را توسعه دهند که بتواند تشخیص دهد که کدام بیماران احتمالا در حالت هوشیاری پنهان هستند و باید تستهای EEG و ام.آر.آی کاربردی روی آنها انجام شود. آزمایشگاههایی در سراسر دنیا در حال کار کردن برروی توسعه این روشهای مشاهداتی هستند ولی روند پیشروی آنها کند است؛ چرا که مکانیزمهای ساختاری و کاربردی که هوشیاری پنهان را تشخیص میدهد، هنوز نامشخص هستند. در نتیجه پزشکان دقیقا نمیدانند که باید به دنبال چه چیزی باشند.
قطع ارتباط «تالاموس» با«کورتکس»مغز
مطالعات اخیر حاکی از آن است که آسیبهای مغزی، ارتباط «تالاموس» (بخشی از مغز که سینگالهای حرکتی و اطلاعات حسی را بین بدن و مغز تبادل میکند) را از «قشر مغز» ( که مسئول عملکرد شناختی سطح بالاتری است) قطع میکند و احتمالا مشکل همینجاست.
هنوز این احتمال وجود دارد که نه یک ضایعه مغزی، بلکه ترکیبی از چند آسییب در بخشهای مختلف مغز، ممکن است این اختلال عملکرد حرکتی را ایجاد کرده و باعث ایجاد هوشیاری پنهان شود. تلاشهای بالینی بیشتر برای تشخیص هوشیاری پنهان حاکی از آن است که در بیمارانی که دچار آسیبهای شدید مغزی هستند، سطح هوشیاری بالا و پائین میشود. این نوسانات بدان معناست که یک ارزیابی واحد ممکن است باعث از دست رفتن نشانههای مهمی شود و شاید بیماران باید چندین بار مورد آزمایش قرار بگیرند.
ارتباط با بیماران با هوشیاری پنهان:باایماواشاره
بر پایه اکتشافات اخیر درباره وجود هوشیاری پنهان، محققان در تلاشند تا با بهرهگیری از رابطهای مغز و کامپیوتر، با این بیماران ارتباط بگیرند. این دستگاهها معمولا «فعالیتهای الکتریکی مغز» را در حین اینکه از بیمار خواسته میشود تا نشانگر «ماوس روی صفحه کامپیوتر» را حرکت دهد، ضبط میکنند. کامپیوتر یاد میگیرد که سیگنالهای فیزیولوژیکی که مرتبط با تلاشهای بیمار برای به حرکت درآوردن نشانگر ماوس به سمت چپ و راست و بالا و پائین است را شناسایی کند. وقتی آموزش تکمیل شد، الگوهای مغز به بیمار اجازه میدهند تا کنترل نشانگر ماوس را در اختیار بگیرد. بیماران میتوانند از این روش برای انتخاب حروف و املای کلمات استفاده کنند.
رابطهای مغز و کامپیوتر، گزینههای ایدهآلی در راستای ایجاد یک کانال ارتباطی میان بیمارانی با هوشیاری پنهان و دنیای بیرون هستد. اما در این مسیر باید بر چالشهای بزرگی غلبه کرد؛ بهویژه برای بیمارانی با آسیبهای حاد مغزی. ظرفیت توجه پایدار در این بیماران ممکن است به خطر بیفتد و آموزشهای طولانیمدت نیز معمولا امکان پذیر نیست. به علاوه محیط پر سر و صدای بخش مراقبتهای ویژه ، برای این اهداف، محیط ایدهآلی نیست؛ مثلا گرچه خانم«ماریا» هوشیاری پنهانی داشت که با بهبود خوبی همراه بود، اما او قادر به فعال کردن رابط مغز و کامپیوتر برای برقراری ارتباط با تیم مراقبتهای پزشکی یا خانوادهاش نبود.
البته ارتباط ممکن است از طریق بهرهگیری از ام.آر.آی کاربردی نیز ممکن باشد.
الگوهای فعالسازی (MRI)
چند سال پیش، «مارتین مونتی»(روانشناس شناختی در دانشگاه کالیفرنیا) با بهرهگیری از این روش، به تحقیق درباره هوشیاری پنهان در گروهی از بیمارانی که از نظر رفتاری واکنشی نداشتند پرداخت.
دکتر«مارتین مونتی»قصد داشت تا ببیند که آیا میتواند به آنها آموزش دهد تا با استفاده از الگوهای فعالسازی مختلف ام.آر.آی کاربردی، به سوالات متعددی پاسخ صحیح "بله" و "خیر" بدهند؟
این کار مستلزم هماهنگی بزرگی از نظر تکنولوژی بود؛ چرا که دادههای تصویربرداری میبایست در زمان واقعی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگرفتند.
شباهت کار۲ عصب شناس
دقیقا مثل همان کاری که «آدریان ام.اوون» در سال ۲۰۰۶ انجام داد، «مارتین مونتی» نیز از بیمارانش خواست تا خودشان را درحال بازی تنیس یا راه رفتن در داخل آپارتمانشان تصور کنند.
اما تفاوت آزمایش او با اوون در این بود که او تنها بهدنبال فعالیت مغز بیماران نبود و میخواست ببیند که آیا آنها تا این حد متوجه سوالات میشوند که به آنها پاسخ بدهند؟
مونتی از بیماران خواست تا اگر پاسخشان به سوالی مثبت است، درمورد تنیس فکر کنند و اگر پاسخشان به سوال منفی است، به پیادهروی در داخل منزلشان بیندیشند.
دکتر«مارتین مونتی» متوجه شد که یک بیمار در گروه بیماران که با بهرهگیری از این استراژی با او ارتباط برقرار کرده بود، یک الگوی فعالیت مغزی برای پاسخهای مثبت و یک الگوی دیگر برای پاسخهای منفی ایجاد کرده است. اگرچه سوالات درباره اینکه آیا این رویکرد میتواند برای استفاده گستردهتر افزایش یابد یا خیر بود، اما مطالعه او نشان داد که ارتباط با بیماران در شرایط هوشیاری پنهان، امکانپذیر و شدنی است.
برای بهبود بیشتر ارتباطات، ابزار قابل اعتماد برای تشخیص بیماران با هوشیاری پنهان باید در کنار تخت آنها تعبیه شود. تعدادی از اعضای این گروه در حال بررسی تکنولوژی پیشرفته EEG هستند؛ چون این تکنولوژی راحتتر میتواند در شرایط بالینی در بخش مراقبتهای ویژه مورد استفاده قرار گیرد و با بهرهگیری از رابطهای مغز و کامپیوتر، دقت الگوریتمی که تلاشهای بیمار برای کنترل کامپیوتر را رمزگشایی میکند، احتمالا با بهرهگیری از «سیگنالهای بیولوژیک اضافه»، مانند ضربان قلب و البته فعالیت مغز افزایش پیدا خواهد کرد.
فراتر از موضوع فوری مراقبت از بیماران بدحال، تشخیص و کاوش در مشکل هوشیاری پنهان، این قابلیت را دارد که به ما نکات مهمی را درمورد ذهن انسان بیاموزد.
در «هوشیاری پنهان» اساس تجربه ما بهعنوان انسان و هوشیاریمان، از رفتارهای ما جداست. تشخیص هوشیاری پنهان، برروی مفهومسازی ما برروی شخصیت و استقلال فرد تاثیر میگذارد.
رابطهای مغز و کامپیوتر هنوز اجازه مکالمات عمیق را ندادهاند و تا امروز بیمارانی با سابقه ابتلا به هوشیاری پنهان که توانایی برقراری ارتباط را بازیافتهاند و بعد با آنها گفتگو شده، چیزی از دورانی که در هوشیاری پنهان بودند، به یاد نمیآورند.
خاطران«رودیدادهای زمان کما»
مثلا «ماریا» هیچ چیزی از زمان حضورش در بخش مراقبتهای ویژه را به یاد ندارد؛ در آن روزهایی که به نظر میرسید که در کما است. پس این تجربه هنوز تا حد زیادی مثل یک رمز و راز است.
حالا پزشکان باید با استفاده از تمام فناوریها و منابع موجود، در جستجوی هوشیاری در بیمارانی که به نظر میرسد واکنشی نشان نمیدهند باشند. افزایش دسترسی به این تکنولوژیها و منابع، یک چالش و هدف اساسی برای جامعه پزشکان است و با این ابزارها، میتوانیم امیدوار باشیم که در آینده، بیمارانی با هوشیاری پنهان، راهی برای صحبت کردن بیابند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:این گزارش علمی از سایت خبرآنلاین که منبع اصلی تحقیق: «ساینتیفیکآمریکن»(Scientific American)است اخذشده واما بااندکی ویرایش وافزودن تصاویر.