زمین لرزه ۷.۸ ریشتری بامداد دوشنبه(۱۷ بهمن ۱۴۰۱) در ترکیه وسوریه، ساختمانهای زیادی را ویران کرد.جمع زیادی راکشت وکثیری رامجروح وآواره کرد.
این زمینلرزه ساعت چهار و ۱۷ دقیقه بامداد به وقت محلی در عمق ۱۰ کیلومتری زمین رخ داده است.
کشته شدگان درزلزله ترکیه از ۴۰ هزارنفرفراتررفت
در منطقه « زلزله ترکیهپازارجیک»(کوهرامانماراش) به وقوع پیوست. این زمین لرزه در ۱۰ استان ترکیه. هاتای، غازیانتپ، عثمانیه، مالاتیا، آدیامان، شانلی اورفا، آدانا، دیاربکر و کیلیس احساس شد
وضعیت یکی از بزرگراههای ترکیه در پی وقوع زلزله
پس از زلزله ای که ترکیه را لرزاند، ترک هایی در بزرگراه آنتاکیا دمیرکوپرو با اثر زلزله ایجاد شد، در حالی که گودال های غول پیکر با پهپاد از هوا مشاهده می شدند. آخرین وضعیت جاده کسانی را که آن را دیدند شوکه کرد.
پس از زمین لرزه هایی که در مرکز بالایی ناحیه پازارجیک قهرمانماراش رخ داد، بزرگراه آنتاکیا دمیرکوپرو خسارات زیادی به بار آورد.
مسیر برگشت ریحانلی-دمیرکوپرو برای حمل و نقل بسته است. در حالی که جاده به شدت آسیب دیده بود، میزان خسارت از هوا مشاهده شد.
باندفرودگاه هاتای تخریب شد
زلزله ترکیه
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:یکی ازرسانه های ترکیه نوشت:شهروندی که برای آوردن مواد کمکی به هاتای آمده بود از منظره ای که دیدند شوکه شد. باتوهان یلدیریم که برای دیدن جاده و فیلمبرداری از آن پایین رفته بود، گفت: «ما برای کمک به اینجا آمدیم. ما به کیریخان می رویم، این مکان را در شبکه های اجتماعی دیدیم، حالا که با آن برخورد کردیم به آن نگاه کردیم. واقعا بد بود.» از عبارات استفاده کرد
رانش جاده های مناطق زلزله زده ترکیه
گسل زلزله ترکیه
وضعیت بزرگراه های ترکیه در زلزله،«قهرمانماراش»، «هاتای»، «غازیانتپ»، «مالاتیا»، «آدیامان»
مناطق زلزله زده ترکیه -سوریه
زلزله «استان هاتای» ترکیه
«مناطق زلزله زده»(ترکیه)نقشه
نقشه مناطق زلزله زده (ترکیه)نقشه
«باند فرودگاه هاتای» ترک خورد
باندفرودگاه هاتای(ترکیه)
مشاهده شد که باند فرودگاه هاتای نیز از عرض شکافته و آسفالت آن برداشته شد. باند فرودگاه غیرقابل استفاده شده است.
زلزله ترکیه
پس از زلزله ۷.۷ باند فرودگاه هاتای غیرقابل استفاده شد. مشاهده شد که جاده هاتای ریحانلی از وسط به دو قسمت تقسیم شد.
بزرگراه قهرمانماراش، هاتای، غازیانتپ، مالاتیا، آدییامان است…
رانش حاده های ترکیه
تخریب ومسدودشدن بزرگ راه
بزرگراه جایگزین
زمین لرزه ای به بزرگی 7.7 ریشتر در منطقه پازارجیک کوهرامانماراش به وقوع پیوست. این زمین لرزه در 10 استان از جمله هاتای، غازیانتپ، عثمانیه، مالاتیا، آدیامان، شانلی اورفا، آدانا، دیاربکر و کیلیس احساس شد. بعد از زلزله اطلاعاتی از تعداد کشته ها و مجروحان به دست آمد.
اورهان تاتار، مدیر کاهش خطر زلزله آفاد در مورد تلفات جانی و تعداد مجروحان بیانیه ای ارائه کرد. آفاد اعلام کرد که پس از زلزله 7.7 ریشتری، زلزله 7.6 ریشتری دیگری نیز در این منطقه رخ داده است.
۴ مدیرکل آموزش وپرورش آذربایجان غربی (ابراهیم محمدی،مهین منافی،جواد جنگی،علی مطهری)درطول یک سال!...
رئیس اداره آموزش و پرورش (منطقه انزل) شهرقوشچی استان «آذربایجان غربی» بخشنامه کرد:همه معلمان باید بیایندبرای راهپیمایی ۲۲بهمن،چون آمدنشان رصدمی شود وحضوردرراهپیمایی یکی ازشاخص های رتبه بندی معلمان است/«رضاپاک طینت»در ۲۴ اسفند ۱۴۰۰«رئیس اداره آموزش وپرورش انزل» شده بود
«یک انقلابی» که کارش «بدترازضدانقلاب» است.انقلاب به ۴۴ سالگی رسیدواما عمر رئیس آموزش پرورش انزل به یک سال نکشید(۱۱ ماه)
الف نوشت:در روزهای اخیر نامهای از سوی یکی از ادارات مناطق آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی منتشر شد که بر «الزام حضور فرهنگیان در راهپیمایی ۲۲بهمن و احتساب امتیاز آن در رتبهبندی و ارزشیابی فرهنگیان» تاکید داشت.
این موضوع(بخشنامه حضوراجباری معلمان درراهپیمایی ۲۲بهمن) با انتقادات و واکنشهای بسیاری در فضای مجازی روبه رو شد.
عزل رئیس ۲ آتشه انقلابی بخش انزل قوشچی
مدیرکل آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی(ابراهیم محمدی) با صدور اطلاعیهای از «برکناری رئیس آموزش و پرورش انزل» (رضاپاک طینت)خبر داد.
رضا پاک طینت«رئیس آموزش وپرورش انزل»(شهرقوشچی)استان آذربایجان غربی -درحال سخنرانی/اردیبهشت ۱۴۰۱
در اطلاعیه اداره کل آموزش وپرورش آذربایجان غربی آمده است: ضمن گرامیداشت سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، به اطلاع می رساند نقش ممتاز، تاریخی و بیبدیل معلمان در تمامی عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و دینی مخصوصاً در شکلگیری، پیروزی و مسیر چهل و چهار ساله انقلاب اسلامی بر کسی پوشیده نیست.
تقدیم هزاران دانش آموز و فرهنگی شهید، حضور فعال و خودجوش فرهنگیان و دانشآموزان در دوران هشت سال دفاع مقدس، حضور پرشور و مستمر در راهپیماییها، دلدادگی این قشر در راهپیمایی عظیم اربعین حسینی(ع)، مراسمات اعتکاف دانش آموزی و فرهنگی، همگی گوشهای و گواه این ادعا بر پیشتازی مجموعه آموزش و پرورش در صیانت و انتقال ارزشهای دینی و انقلابی است.
معلمان ایران اسلامی با سابقه درخشان و تاریخی خود در پاسداری از باورها و ارزشهای دینی و انقلابی، همچنان در خط مقدم این انقلاب شکوهمند بوده و هستند؛ آنچه که امروز در این مسیر یادگرفتهایم از همت و اراده معلمان بوده و بار دیگر شاهد حماسه آفرینی فرهنگیان و دانشآموزان در چهل و چهارمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران خواهیم بود.
اداره کل آموزش وپرورش آذربایجان غربی نوشت: فلذا این حماسه آفرینی(۲۲بهمن) نیاز به ارزشیابی و ملاک برای رتبه بندی نبوده و نگارش چنین بخشنامه و درخواستی سطحی(ملاک ارزشیابی معلمانی،شرکت درراهپیمایی)، ناشی از عدم شناخت درست مسأله، عدم رعایت قوانین اداری در این زمینه و خدشهدار کردن ارزشها و مبانی انقلاب و« بیاحترامی به شأن معلمان منطقه انزل است»
اداره کل آموزش وپرورش آذربایجان غربی درپایان نوشت:ضمناً به اطلاع فرهنگیان منطقه انزل میرساند « رئیس اداره انزل عزل وجایگزین وی به زودی معرفی خواهد شد.»
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: «رضاپاک طینت» در ۲۴ اسفند ۱۴۰۰ به ریاست اداره آموزش و پرورش منطقه« انزل» شهرستان ارومیه منصوب شد.
تودیع-معارفه(علی آقابابا-رضا پاک طینت)«رئیس آموزش وپرورش انزل»۲۴ اسفند ۱۴۰۰
باحضورامام جمعه وبخشدار
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آموزش و پرورش استان، آئین تکریم و معارفه ی سرپرست اداره آموزش و پرورش منطقه انزل شهرستان ارومیه با حضور معاون آموزش ابتدایی اداره کل آموزش و پرورش استان و مسئولان منطقه انزل در سالن جلسات آموزشگاه امام خمینی«قوشچی» برگزار شد.۲۴ اسفند ۱۴۰۰
رئیس آموزش وپرورش« انزل قوشچی»عزل شد۲۱ بهمن ۱۴۰۰
در این آئین از زحمات و تلاشهای «علی آقابابا» رئیس اداره آموزش و پرورش منطقه انزل قدردانی و با حکم مدیر کل آموزش و پرورش استان، «رضا پاک طینت» به عنوان سرپرست اداره آموزش و پرورش این منطقه معرفی شد.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:درطول یک سال ۴ مدیرکل آموزش وپرورش
چندی پیش مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجانغربی به اتهام مالی از کار برکنار شده بود.
تسنیم(۲۴ آبان ۱۳۹۹)چند روز پیش نیز این خبر در فضای مجازی پیچید که مدیرکل آموزش و پرورش، به دستور وزیر بر سر کار برگشته و مقرر شده که به کار خود ادامه دهد و حتی از زبان «ابراهیم محمدی» آمده بود که کسی نمیتواند وی را از مسندش جا به جا کند.
تودیع-معارفه(مدیرکل آموزش وپرورش آذربایجان غربی)«ابراهیم محمدی»برکنارشد و« مهین منافی»مدیرکل شد.
از زحمات« ابراهیم محمدی» تقدیر و »مهین منافی» به عنوان مدیرکل آموزش و پرورش معرفی شد/ ۲۳ مهر ۱۳۹۹
۴ماه بعد
۴ ماه بعد«خانم منافی» رفت «آقای جنگی» آمد: ۰۷ اسفند ۱۴۰۰
۱۰ ماه بعد:«جوادجنگی »برکنارو «علی مطهری» مدیر کل آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی شد۲۴ آذر ۱۴۰۱
طی مراسمی« علی مطهری» به عنوان مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی معارفه شد.
پس از کش و قوسهای فراوان، بالاخره نوبت به تغییر مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجانغربی رسید.
تسنیم (۱۳ بهمن ۱۴۰۰)روز گذشته و با حضور معاون وزیر آموزش و پرورش، جواد جنگی به عنوان مدیرکل جدید آموزش و پرورش آذربایجانغربی منصوب و از زحمات مهین منافی مدیرکل سابق این اداره کل تقدیر شد.
آنچه در این خصوص مهم بود، پایان چند ماه کشمکش و کش و قوس در خصوص تعیین مدیرکل آموزش و پرورش استان بود که بالاخره فرو نشست و انتصاب مدیرکل جدید به مفهوم پایان تمام حاشیههای اطراف این مجموعه است.
منافی که از مدیران منتسب به دولت دوازدهم بود، در ماههای اخیر و پس از اتمام زمان فعالیت دولت متبوع خود، به شکایت از همکاران و خبرنگاران روی آورده بود و پروندههای متعددی در این خصوص تشکیل داده بود.
حال با روی کار آمدن مدیرکل جدید و بلافاصله پس از پایان مراسم معارفه، اینگونه بیان شد که جنگی از تمام شکایات آموزش و پرورش علیه خبرنگاران صرفنظر کرده و هیچ شکایتی از رسانهها نخواهد داشت چراکه معتقد به همکاری رسانهای و همسو کردن رسانهها به منظور حل مشکلات پیش روی آموزش و پرورش و معلمان است.
رئیس : ۱۲ بهمن ۱۴۰۰
خبرگزاری صداوسیما(۱۲ بهمن ۱۴۰۰ )نوشت:در مراسمی از زحمات «مهین منافی» تقدیر و «جواد جنگی» به سرپرستی اداره کل آموزش و پرورش این استان معرفی شد
به گزارش ایسنانوشت: امروز ۲۴ آذر ۱۴۰۱ طی مراسمی از زحمات «جواد جنگی» مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی تقدیر
«علی مطهری» به عنوان مدیرکل آموزش و پرورش استان معارفه شد.
۲ زن باسرو روی برهنه که برای «تست حساسیت مسلمانان»به مسجدالنبی آمده بودند.
بنظرمی رسد،برخلاف آنچه که مقامات عربستانی گفتند،این ۲ زن از حُرمت وحریم مسجدالنبی بی اطلاع نبودند،بلکه آمده بودندبرای «تست»حساسیت مسلمانان،واما برخوردمأموران عربستان،بسیارمناسب وقابل تحسین است،برخوردمؤدبانه ودرعین حال مقتدرانه وسرانجام موفق شدکه آنهاراملزم به انداختن پوششی بربدن کند وبه خارج ازصحن هدایت کند وحادثه بدون جنجال فیصله پیداکرد که اگربرخوردپلیس مدینه خشونت آمیزبود،جنجال رسانه ای بر بپامی شدکه جمع کردنش کار«حضرت فیل»بود!
زنان بی حجاب درمسجدالنبی
ورود ۲ زن غیرمسلمان(بابدن برهنه)به صحن مسجد النبی
خبرگزاری مسجدالنبی در بیانیه ای توییتر زد: آنچه در روز سه شنبه ۷ فوریه ۲۰۲۳ (۱۷ رجب ۱۴۴۴) ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ در شبکه های اجتماعی دست به دست شد، مبنی بر «ورود دو زن غیرمسلمان»(بی حجاب) به این کشور است. «صحن های مسجد النبی با لباسی که مناسب حریم آن مکان نیست»معلوم شد که «ورودشان اشتباهی بود»ه و طبق آنچه در ادامه آمده است، از حریم و حرمت مسجد النبی مطلع شدند. ، و با پیام مسجد النبی آشنا شدند.
۲ غیرمسلمان(بی حجاب)به صحنهای مسجد النبی
ورودزنان بی حجاب به مسجد النبی مطلع .
آن دو زن درک خود را از دستورات کارگران ابراز کرده و از برخورد خوبی که با آنها داشتند تشکر و قدردانی کردند.
آژانس مسجد النبی تاکید کرد که به دنبال تقویت روشها و رویههای آموزشی و راهنمایی است که حریم و قداست مکان را تأیید میکند تا از تکرار آن در آینده جلوگیری شود.
همچنین با مشارکت مقامات فعال در مسجد النبی، تمایل خود را برای در نظر گرفتن حریم خصوصی مسجد رسول خدا - صلی الله علیه و آله - و به کارگیری همه ظرفیت ها برای آسایش و اطمینان تأیید می کند. به گفته منابع آگاه آنجا، بازدیدکنندگان و نمازگزاران.
نکته قابل توجه اینکه فیلمی در سطح وسیعی منتشر شده که نشان می دهد دو زن که در داخل صحن مسجدالنبی به اشتباه شلوار پوشیده اند و یک سرباز در کنار آنها مشغول صحبت با آنهاست.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:بنظرمی رسد،برخلاف آنچه که مقامات عربستانی گفتند،این 2 زن از حرمت وحریم مسجدالنبی بی اطلاع نبودند،بلکه آمده بودندبرای «تست»حساسیت مسلمانان،واما برخوردمأموران عربستان،بسیارمناسب وقابل تحسین است،برخوردمؤدبانه ودرعین حال مقتدرانه ،چندین شرطه درآن صحنه حضورداشتند ودرفاصله چندمتری هم نمازجماعت ظهردرحال برگزاری بود)فقط یک شرطه با زنان صحبت کرد وموفق شدکه آنهاراملزم به انداختن پوششی بربدن کند وحادثه بدون جنجال فیصله پیداکرد که اگربرخوردپلیس مدینه خشونت آمیزبود،جنجالی بپامی شدکه جمع کردنش کار«حضرت فیل»بود!
«آن زنان بی حجاب» خیال کردندکه اینجا(عربستان)،تهرانه که بیایند هنجارشکنی بکنند،ماجراجویی کنندوبعدهم بمباران رسانه ای کنند وهشتک بزنند،فراخوان بدهند،بیانیه تولیت حرم هم جالب بود(این زنان از قداست مسجدالنبی مطلع نبودند./پایان توضیح مدیریت سایت.//پایان توضیح مدیریت سایت./
گزارش رسانه های عربستانی:فعالان ویدئویی را در شبکه های اجتماعی پخش کردند که همه را شوکه کرد و در آن حضور دو دختر بدون روپوش و سرپوش در داخل مسجد النبی را مستند کرد.
بر اساس این ویدیو که توسط «سکوی تدول من» رصد شده است، این دو دختر با لباس «غیررسمی» بلوز کوتاه و شلوار جین تنگ ظاهر شده و قصد ورود به حرم نبوی را داشتند.
این فیلم نشان می داد که یکی از ماموران پلیس حرم به دلیل ظاهر نامناسب از ورود آنها به حرم امتناع و قبل از ورود آنها را مجبور به پوشیدن عبای و پوشش سر آنها کرده و با آنها درگیر شد.
بر اساس این ویدئو، نمازگزاران حاضر در صحن مسجد النبی از دیدن این صحنه که کاملاً مغایر با قداست و معنویت آن مکان است، شوکه شدند.
***
پس از آن که شبکه های اجتماعی در عربستان با انتشار ویدئویی مبنی بر ورود دو زن غیرمسلمان به صحن های مسجد النبی با لباس های نامناسب هجوم آوردند، اداره کل امور مساجد النبی (ص) بیانیه مطبوعاتی توضیحی منتشر کرد. حادثه.
و این خبرگزاری اعلام کرد که این اشاره به آنچه در شبکه های اجتماعی منتشر شده بود، مبنی بر ورود دو زن غیرمسلمان با لباس هایی که مناسب حریم آن مکان نیست، به داخل صحن مسجد النبی بوده است. که ورودشان به اشتباه بوده و بر اساس سیره حریم و حرمت مسجد النبی درک شده و با پیام مسجد النبی آشنا شده اند. آنها درک درستی از دستورالعمل های کارگران نشان دادند و از رفتار خوبی که داشتند تشکر و قدردانی کردند.
آژانس ریاست عمومی در امور مسجد النبی به دنبال ارتقای روشها و روشهای آموزشی و ارشادی است که بر حریم و قداست مکان تأکید دارد تا از تکرار آن در آینده جلوگیری شود.
همچنین با مشارکت مقامات فعال در مسجد الحرام، تمایل خود را برای در نظر گرفتن حریم خصوصی مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله و استفاده از همه ظرفیت ها برای آسایش تأیید می کند. و اطمینان خاطر بازدیدکنندگان و نمازگزاران.
ماحرا ی شعر«آمدم ای شاه پناهم بده» اززبان خواننده( کریمخانی)+وشاعر(حسان)+بیوگرافی «حسین صحبدل».
استاد«محمدعلی کریمخانی» متولد۱۳۲۹ قزوین ، روزی بزرگترین آرزویش، این بود نوایش مثل اذان مرحوم «موذنزاده» ماندگار شود و اکنون با عنایت امام رضا علیه السلام با خلق آمدم ای شاه پناه بده به آرزویش رسیده است.
از کودکی به خواندن علاقه داشتید و مداحی هم می کردید؟
محمد علی کریمخانی: درست است .از کودکی(حدود ۵-۶سالگی) قرآن می خواندم و مداحی کردم. در واقع، معلم قرآن دبستانم، مشوّق اصلیم برای خواندن بود. در هر هیئت و محفلی هم که میخواندم، همه تشویقم کرده و میگفتند: «صدای این جوان خوب است!» چند سال بعد، به تهران مهاجرت کردیم و من، به خواندن مدح و کرامت ائمه اطهار(علیهم السّلام) اهتمام بیشتری پیدا کردم. تا این که به آرزوی همیشگیام رسیدم.
فکر می کردید روزی مدحی بخوانید که اینقدر معروف و ماندگار شود؟
۱۴-۱۵ساله بودم که برای اولین بار به حرم امام رضا(علیه السّلام) مشرّف شدم. آنجا، به حضرت گفتم: «میشه عنایتی کنی تا مدحی بخوانم… یا اذانی بگَم در حرمت… که موندگار بشه؟!» که بعد از گذشت این همه سال، آنها محقّق شد و خدا، دعایم را مستجاب کرد.
بعد از منتشر شدن این قطعه، وقتی در حرم امام رضا، مشغول خواندن بودم و هزاران نفر میشنیدند، آنجا بود که فهمیدم خدا مرا به به آرزویم رسانده . همان جا گفتم: «یا امام رضا… ممنونم!»
خاطره ای هم از خواندن این قطعه در میان دارید؟
راستش را بخواهید! وقتی که در مراسمی این قطعه را میخوانم و چهرهی مردم را میبینیم که حالشان خوب شده و از شنیدن این مدح، احساس رضایت میکنند، همه و همهاش در اثر نمکی است که حضرت رضا بر این کار ریخته! مثلاً من عروسی میروم… داماد میگوید: «آمدهام ای شاه» را بخوان! میگویم: «اینجا مجلس عروسی است، مردم با شنیدن این قطعه، ممکن است گریه کنند!» میگوید: «دوست دارم در عروسی ام مدح امام رضا خوانده شود. گریه برای امام رضا، بهترین ثمره زندگیام است… شروع زندگیام با گریه بر امام رضاست… خنده ی با گناه بهتر است یا گریه ی بر امام رضا(علیه السّلام)!»
می گویندکه باخواندن این قطعه حنجره تان آسیب دید؟
کریمخانی:حنجرهام نه تنها آسیب ندیده، بلکه میتوانم تا سه گام بالاتر را بخوانم. بدون آنکه برای حنجره و صدایم مشکلی ایجاد شود. بعضی وقتها برای خودم هم قابل هضم نیست که چطور حنجره ام میتواند تا این مقدار بالاتر را یاری کند و مشکلی برایش پیش نیاید و این، فقط و فقط لطف خدا و امام هشتم است! بگذارید یکچیز را همینجا بگویم: باعث افتخار من است که نامم، در کنار نام امام رضا علیه السلام آورده میشود؛ چه از این بالاتر! شما وقتی کالایی را به بازار عرضه میکنید، باید نشان دهید که چند مرده حلاجید! اگر نتوانید کار خوبی به بازار ارائه دهید، ستاره شدنتان چه اهمیتی دارد، من شوق شهرت ندارم! من را با کسی میشناسند که زمین و زمان به آن احتیاج دارند؛ «آقا علی بن موسی الرضا(علیهالسّلام)»
آلبوم عاشورایی «ساقی سرمت »شما هم به موفقیت خوبی رسید؟
محرم۱۳۹۱ پس از چندسال کار کردن، «آلبوم عاشورایی ساقی سرمت»، منتشر شد که آهنگسازی آن نیز با «آریا عظیمینژاد» بوده است. همیشه و از ابتدا این روال من بوده که در کارهایم، همه اصول و قوانین لازم را رعایت کنم. این اِلِمانها، همگی بر میگردند به موسیقی اصیل ایرانی.
من تمامی قطعات این آلبوم را با در نظر گرفتن موسیقی اصیل ایران خواندهام، چرا که بر این باورم موسیقی اصیل ایرانی از تعزیه به ما رسیده است و در سنت ما ریشه دارد. موسیقی، وقتی ریشهدار و با اصالت باشد به طور حتم برای مردم هم دلنشین خواهد بود، زیرا این نوع موسیقی، جدا از این که بسیار سنگین است، عامهپسند بوده و مورد استقبال مردم قرار میگیرد. من، تکتک این قطعات را در دستگاهها و گوشههای مختلف ایرانی اجرا کردهام تا حرفی برای گفتن داشته باشند. شاید مثلا فکر کنید که همه در دستگاه همایون یا مثلا چهارگاه اجرا شدهاند، ولی اینطور نیست و به نوعی من این دستگاهها را با هم ترکیب کردهام و گاهی چیزهایی را نیز افزودهام. اینکه این آلبوم با تمامی قطعاتش متعلق به حضرت امام حسین(علیهالسّلام) است، دلیلی برای موفقیت آن است. همهی ما وسیله هستیم، دقیقاً مثل دکترها که وسیله هستند تا مریض بهبود یابد، اما در واقع شفادهنده، خداوند است
در واقع، این عنایت ائمه و اهلبیت است که موجب میشود کاری مثل «ساقی سرمست» به موفقیتی اینچنینی نائل می آید. سروصدایی که یک باره آغاز میشود، به بنبست میخورد و کار را یک بار مصرف میکند.
مهم است که مردم به تدریج متوجه مفهوم کار شوند. مهم است که هر چقدر شما به آهنگ گوش دهید، تمایل بیشتری برای شنیدنش داشته باشید. کار حماسی است و همین آهنگ و شعرهای حماسی فرد را به سوی خود میکشاند. شما به آهنگ «مگر ای کربلا خاک بهشتی» گوش کنید. این ترانه انسان را به سوی خود میکشاند و میبرد.
راز ماندگاری کارهای شما چیست؟
کریمخانی:هر کاری که از عمق دل باشد و شما شیفته آن باشید، موفق خواهید شد. وقتی این قطعات را میخواندم، حس میکردم نزد امام حسین علیه السلام و امام رضا میخوانم بنابراین تلاش میکردم کارم، کم و کسری نداشته باشد. هر چه در وجودم بود، مصرف میکردم. میگویند از تو حرکت از خدا برکت؛ اگر حرکت کنی و به سمت و سوی امام حسین علیه السلام بروی، اگر نیمنگاهی هم به کارت شود، آن کار ماندگار میشود. یقین دارم «ساقی سرمست» از این درجه بالاتر هم میرود و حتی جوانان خارج از کشور را نیز شیفته خود کرده و میکند. هرکسی، قطعات منتشر شده من را گوش میکند، از این لحن و صدا متعجب میشود.
در حالی که بارها و بارها گفته ام: این قدرتِ خواندن را خودشان محبت میکنند وگرنه دست من و ما نیست! اما هنوز هم خواهش میکنم از مسؤلان تا برای آلبومی که من و «آریا عظیمی نژاد»، برای جمع آوری آن، سه سال زحمت کشیدیم، تلاش کنند « آلبوم را معرفی کنند. این آلبوم و قطعات آن،هنوز آنطور که باید و شاید، برای مردم معرفی نشده! خواهش میکنم تا برای کاری که وقت گذاشته شده، ارزش قائل شوند. این کار یک اثر فاخر آیینی است و باید حق آن ادا شود. نه بخاطر این که من خواننده آن هستم، به این خاطر که این آلبوم، مخصوص حضرت سیدالشهداء علیه السلام است و نباید از کنار آن راحت عبور کرد.
سبک خاصی هم در اجرای کارهایتان دارید؟
کریمخانی:من، نه مداح هستم و نه خواننده! باید بگویم: این را هم من اختراع نکردم،من خودم را به کسی دیگر میسپارم. میخوانم، اما تکیهام جای دیگر است. اگر انسان خودپسند و از خودراضی نباشد همه چیزش درست میشود. اگر بخواهی بگویی من در این مجلس قیامت میکنم، هیچ کاری انجام نمیشود و فقط شرمندگی باقی میماند. من میگویم یا امام حسین علیه السلام! خودت میدانی که من چیزی نیستم، دست من را بگیر. البته ادعا نمیکنم… امام حسین علیه السلام را شناختهام! شاید اصلاً لیاقت خواندن هم نداشته باشم، اما هر موقع خواندهام، فقط برای خودشان بوده است. این کار را نکردم که فلان وزیر یا نماینده مجلس یا شخصیت بازاری که در مراسم است، لذت ببرد. اگر به من بگویند: این، یک تار موی امام حسین (علیهالسّلام) است، زندگیت را رها کن، قطعا آن مو را میگذارم میان کفنم هم میگویم: این مرا بس است. زندگی چه ارزشی دارد. کسی نمیتواند در خلقت با امام حسین علیه السلام برابری کند. وقتی ما کسی را ارباب قرار دادیم، باید ببینیم ارباب چکار کرده، ما همان کار را بکنیم.
یعنی از مرگ نمیترسید؟
کریمخانی:اصلاً از مرگ، هراسی ندارم! شاید برایتان جالب باشد که این روزها، وقتی که بیماری بیشتر به من فشار میآورد، روی تخت مینشینم و خواب به چشمم نمیآید. خودم را میان قبر و چشمانتظار سیدالشهداء و امام رضا(علیهمالسّلام) حس میکنم. واقعاً این دنیا چه چیزی دارد که ما باید به آن دلخوش کنیم؟! این همه دویدن و حرصزدن برای مال دنیا، چه فایدهای دارد؟! بهقدر وسع باید کوشید و بهقدر گذران زندگی باید تلاش کرد! اما بیشتر از آن، به چه دردی میخورد؟! من، فقط چشمانتظار دیدار حضرت اباعبدالله و امام رضا(علیهمالسّلام)، هنگام مرگم هستم.
خیلیها دوست دارند در جوار امام رضا علیه السلام دفن شوند شما همچنین آرزویی دارید؟
کریمخانی:حالا که سالها کوشیدهام و خدا، چنین لطفی به من کرده است، تنها آرزویم در این شبها و روزها، به دست آوردن سلامتی است! آرزوی دیگرم، خاک شدن در حرم امام رضاست! بارها به دوستانم در مجموعه ی آستان قدس گفتهام اگر میشوند کاری کنند، اما هنوز هیچ خبری نشده که بتوانم صاحب قبری در حرم امام هشتم شوم. دوست داشتم خادم هم شوم که فعلاً با این وضعیت جسمانی، اصلاً بعید میدانم اگر هم جور بشود، بتوانم از عهده آن بر بیایم!
محمدعلی کریمخانی در سال ۱۳۲۹ در استان قزوین متولد شد. وی از کودکی به مداحی و مؤذنی علاقهمند بود و در ایام محرم و ماه مبارک رمضان به تمرین مناجاتخوانی و مداحی میپرداخت.
محمدعلی اولین مداحی خود را در سن ۱۶ سالگی در حرم امام رضا(ع) تجربه کرد و پس از آن زیر نظر مرحوم حسین صبحدل این راه را در رادیو به صورت حرفهای طی کرد. وی در سال ۱۳۸۳ به واسطه محمد اصفهانی با آریا عظیمینژاد آهنگساز جوان کشورمان آشنا شد که حاصل این آشنایی چندین اثر در پاسداشت مقام امام علیبن موسیالرضا(ع) و حضرت اباعبدالله(ع) است. کریمخانی از این همکاری به نیکویی یاد میکند و میگوید همچنان علاقه دارد چند قطعه دیگر با عظیمینژاد کار کند.
روابط عمومی جشنواره امام رضا(ع) با این استاد نغمههای آیینی و صاحب نوای مشهور «آمدم ای شاه پناهم بده» گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانیم.
*استاد !شنیدهایم کمی کسالت داشتید...
کریمخانی: الحمدلله بهترم، به هر حال پیری است و گاهی کسالت سراغ آدم میآید و مجبورم قرص قلب بخورم. همیشه از ائمه میخواهم عنایت کنند و دردهایم را دوا کنند، البته کارهای خدا حکمت دارد. گاهی از خودم میپرسم چرا «احمد عزیزی» که اینهمه شعر برای ائمه دارد شش ـ هفت سال است روی تخت بیمارستان افتاده؟ اگر آدم بدی است که نمیتواند اینهمه شعر مذهبی گفته باشد، اگر هم آدم خوبی است چرا باید مستحق این باشد؟ کار خداست، لابد حکمت دارد.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: «احمد عزیزی»متولد۴ دی ماه ۱۳۳۷ در سرپل ذهاب در ۱۶ اسفند ۱۳۹۵،درگذشت.
این «شاعر آئینی» از پانزدهم اسفندماه ۱۳۸۶ بعلت کاهش سطح هوشیاری ناشی از تشنج، بیماری قلبی و کلیوی در بخش آی سی یو بیمارستان امام رضا کرمانشاه بستری بود.
رهبر معظم انقلاب در ۲۸ مهر ۱۳۹۰ طی سفر به کرمانشاه از احمد عزیزی در بیمارستان عیادت کردند.
* پارسال در اختتامیه جشنواره امام رضا(ع) که خیلی با نشاط اجرا کردید...
کریمخانی: بله واقعا هیچ سالی مثل پارسال حس و حال نداشتم. به جمعیت نگاه میکردم و میدیدم اکثرا دارند گریه میکنند. البته این یک حس دوطرفه است، یعنی مستمع، خواننده را سر ذوق میآورد. شنونده باید اهل دل و اهل معرفت باشد، مثلا شب نوزدهم ماه رمضان امسال در مراسمی بودم، مخاطبان توجه زیادی نداشتند، ذوق من هم گرفته شد، پرده صدا را پایین آوردم و برای خودم زمزمه کردم.
* به نظرتان شعر چقدر در ایجاد شور و سرذوق آوردن خواننده نقش دارد؟
کریمخانی: شعر خیلی در من اثرگذار است، شعر که خوب باشد با اینکه در این سن حافظهام یاری نمیکند اما باز سعی میکنم آن را حفظ کنم اما خیلی وقتها شعر نیست و به قول معروف «معر» است! شعر که خوب باشد، سر ذوق میآیم، با شنونده پاسکاری میکنم و بخشی از شعر را میخوانم و بخشی را از مردم جواب میگیرم. شعر که خوب باشد، مردم را خسته نمیکند. آقای انسانی یک بار در هیئتش گفت سخنران باید حرف تازه بزند، چیزی که مردم بدانند گفتنش فایده ندارد. باید متناسب با مجلس باشد، مثلا در میلاد امام حسین(ع) روضه قتلگاه میخوانند که اشتباه است.
* الان که دستگاههای صوتی پیشرفت کردهاند، بسیاری با صداهای معمولی و حتی ضعیفتر از آن خواننده میشوند...
کریمخانی:برای داشتن صدای خوب دستگاه فایده ندارد، باید زحمت کشید. باید تمرین کرد. البته که دستگاه هم خیلی مهم است، اما منظورم در دستکاری صدای خواننده نیست. اتفاقا صدابردار نباید موقع خواندن صدا را بالا و پایین کند، من اگر همان ابتدای خواندنم صدابردار این کار را بکند کل تمرکز و شوقم گرفته میشود. این هنر خود خواننده است که فاصله دهانش را با میکروفون تنظیم کند.
مرحوم« صبحدل» به من میگفت وقتی میخواهی اوج بگیری باید سی ـ چهل سانتیمتر از میکروفون فاصله بگیری تا صدایت جیغ نشود. خب ما خودمان اینها را میدانیم، دیگر نیازی نیست صدا را کم کنند.
* از توصیههای مرحوم استاد صبحدل گفتید، چیز دیگری هم به یاد دارید؟
کریمخانی:خدا رحمتش کند(حسین صبحدل)را، خیلی چیزها به من یاد داد. به یادم هست «صبحدل »مرا از خواندن اشعار و نوحههای عربی نهی میکرد، میگفت باید سوادش را داشته باشی، بدون مطالعه نخوان، باید ۲۰ سال دوره ببینی تا بتوانی صحیح بخوانی.
* الان که دیگر برای خواندن اشعار عربی مشکلی ندارید؟
کریمخانی: من از نوجوانی زیر نظر استادم تعزیه میخواندم و دو ۳ قصیده عربی هم حفظ بودم، اما نمیدانم اعراب کلمات را درست ادا میکردم یا نه. بعدها برای اینکه بهترین و صحیحترین ادای کلمات را داشته باشم از علما و اساتید کمک میگرفتم.
مثلا اخیراً شبکه اول سیما از من خواسته است «حُبّ الحسین » را بخوانم. این شعر عربی را روی کاغذ نوشتهام و اِعراب کلمات را با دکتر« اسماعیل آذر» چک کردم تا مطمئن باشم درست میخوانم و به زودی آن را در «آواز افشاری» اجرا میکنم. همینجا بگویم برنامه مشاعره را نگاه میکنم و وقتی این برنامه شروع میشود همه اعضای خانوادهام پای تلویزیون میآیند.
* غیر از «حب الحسین» دیگر چه کار جدیدی دارید؟
کریمخانی: جشنواره امام رضا(ع) از من دعوت کرده است صلوات خاصه امام رضا(ع) را در مراسم اختتامیه بخوانم و اکنون در حال کار کردن روی آن هستم. من برای خواندن صلوات خاصه سبک خاص خودم را دارم و قصد دارم آن را در دستگاه سهگاه بخوانم، ضمن اینکه روی هر کلمه باید آهنگ مخصوصی را ادا کرد. البته سالهای قبل هم در جشنواره امام رضا(ع) خواندهام اما امسال برای اولین بار است که میخواهم صلوات خاصه را اجرا کنم.
* موقع خواندن چه عادتها-سبک- یا تکنیکهایی دارید؟
کریمخانی: من برای خواندن باید زمان کافی داشته باشم، چون صدای من طوری هست که یک ربع طول میکشد تا گرم شود و فضا را گرم کند. گاهی حتی قبل از ضبط میروم در اتاق و دو سه دقیقه ممتد داد میزنم تا صدایم باز شود و هنگام خواندن نگیرد.
من از شما یک سؤال میکنم، آیا میتوان در پنج دقیقه شاهنامه را تعریف کرد و زیبایی و عظمت آن را هم نشان داد؟ خواندن هم به همین صورت است، باید کمی زمان داشت. البته نه اینکه بگویم زیاد بخوانم و مردم خسته شوند، نه منظور این نیست. یک نکته هم بگویم،
هر وقت خواستم برای آقا علیبن موسی الرضا(ع) بخوانم، خود ایشان عنایت کردهاند و حتی قبل از گرمکردن صدا توانستهام با حنجره باز و با پرده بالا بخوانم.
به نظرم هیچ سالی مانند پارسال حس و حال نداشتم و دیدم اکثر حاضران در سالن هم گریه میکنند، شاید شعر هم خیلی تأثیر داشت، آنجا شعر «من دست خالی آمدم، دست من و دامان تو» را میخواندم و از مردم جواب میگرفتم.
* سبک یا صدای چه کسی را میپسندید؟
کریمخانی:خیلیها هستند، چه ایرانی، چه آذری و چه عرب. در آذریها صدای« سلیم موذنزاده اردبیلی» حرف ندارد، واقعا نقص ندارد. «سلیم» با آن صدا اگر سمت موسیقی میرفت، دنیا را تسخیر میکرد!/منبع:تسنیم۱۲ مرداد ۱۳۹۳بنقل ازفارس.
رمز ماندگاری قطعهای از بهشت
قطعه شعر «آمدم ای شاه پناهم بده» سالهاست که میان مردم منتشر و ماندگار شده است، ماجرا چه بود که این قطعه شعر را در خطاب به امام رضا علیه السلام خواندید؟
کریمخانی:این شعر را سالها قبل بهشوق امام رضا علیه السلام خواندم. البته ماجرایی دارد که منجر به آشنایی من با «آریا عظیمینژاد »شد. ماجرا از این قرار بود که من آشنایی قدیمی با محمد اصفهانی داشتم و مدتها با یکدیگر رفتوآمد خانوادگی داشتهایم. شاید حدود سی سال باشد که با ایشان آشنا هستم.
یعنی با «محمد اصفهانی» رابطه استاد و شاگردی دارید؟
کریمخانی:خیر، این طور نیست. من کمتر از این هستم که خودم را استاد ایشان بدانم. محمد اصفهانی خودش استاد است و نمیتوانم بگویم که ایشان شاگرد من بوده است. ما با یکدیگر مدتی کارهای صداسازی انجام میدادیم.
کریمخانی:یک بار یکی از اقوام و آشنایان آریا عظیمینژاد فوت کرده بود و محمد اصفهانی از من خواست تا در مجلس فوت آن مرحوم حاضر شوم و مدح و مرثیه بخوانم، من هم قبول کردم. در همان مجلس بود که با آقای عظیمینژاد آشنا شدم. آن زمان گویا مؤسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی از ایشان برای انجام برنامه و کاری دعوت کرده بود و او هم خواسته بود تا من هم در آن برنامه حاضر شوم و با آنها همکاری کنم. این دعوت را بهشوق امام رضا علیه السلام قبول کردم.
یک بار به دفتر عظیمینژاد رفتم. خواندن این قطعه شعر «آمدم ای شاه پناهم بده» را شروع کردم. حدود ساعت هشت بود و من تا ساعت ۱۲ شب همین طور پیوسته میخواندم و تمرین میکردم تا ببینیم کدام قطعه درست و مناسب تهیه میشود. در نهایت توسلی به امام رضا علیه السلام کردیم تا این که همین قطعهای که میشنوید و مشهور شده، تهیه شد.
خودتان باور میکردید این قطعه تا این اندازه تأثیرگذار و ماندگار شود؟
کریمخانی:خودمان هم باورمان نمیشد، هرچه بود، عنایت امام رضا علیه السلام بود.
شعر را از کجا آماده کرده بودید؟
کریمخانی:شعر مربوط به مرحوم استاد حبیبالله چایچیان است. این شعر را من انتخاب کرده بودم و به دفتر برده بودم تا برای امام بخوانیم. البته این نکته را در نظر داشته باشید که اگر قرار باشد برای این خاندان مطهر و اهلبیت علیهم السلام کاری انجام بدهید، باید خود آن بزرگان عنایت کنند. این درست است که ما شعر و دستگاه آواز را انتخاب کردیم و تلاش کردیم تا کار مناسب و درخوری تهیه شود اما من هیچگاه نمیتوانستم به اراده و تصمیم خودم بگویم این شعر را میخواهم بخوانم و یا حتماً این نوع سبک اجرا کنم.
ما همین شعر را در دستگاههای مختلف خواندیم و کار مناسبی از کار درنیامد. در دستگاه شور هم خواندم ولی باز هم نشد، تا اینکه در نهایت بهسراغ دشتی رفتیم. انتخاب دست خود امام رضا علیه السلام بود. این غلط است که من ادعا کنم که این کار را انجام دادهام. اگر خود امام رضا علیه السلام عنایتی نداشته باشند، من که سهل است، بزرگتر از من هم نخواهند توانست کاری انجام دهند و خدمتی به این آستان کنند. تعیین برنامه و تصمیمگیری باید با خود اهلبیت علیهم السلام باشد. چون قرار است برای خود ایشان کاری انجام بدهی، خودشان باید اجازه بدهند و فرصتی برای خدمت تو فراهم کنند.
مدتهاست که این قطعه شعر از رسانهها منتشر میشود اما هر بار برای مخاطب تازگی دارد، شما بهعنوان خواننده این قطعه دلیل این موضوع را چه میدانید؟
کریمخانی:دلیلش این است که ما برای تهیه این کار به امام رضا علیه السلام توسل کردیم و کار را به صاحبش سپردیم. شاید حدود چهار ساعت زمان برد تا این قطعه که شامل سه بیت است، آماده شود. البته من حدود پنج یا شش بیت را خواندم ولی همین سه بیت انتخاب و ماندگار شد. مدام میخواندیم ولی کار درستی تهیه نمیشد و خودمان را راضی نمیکرد. انگار در پی گمشدهای بودیم، تا اینکه عظیمینژاد بلند شد تا چای بیاورد. من که دلگیر شده بودم از اینکه تلاشم به نتیجه نمیرسید، گفتم "برویم شاید لیاقت این کار را نداریم". دلم گرفته بود و از اعماق قلبم آهی کشیدم، چون دلم خیلی سوخته بود از اینکه لیاقت کار برای امام رضا علیه السلام را نداشتهام.
ناگهان حسی به من دست داد که نمیتوانم آن لحظه را توصیف کنم، حسی غریب بود که متوجه شدم شاید اگر بار دیگر تلاش کنیم، تلاش ما به نتیجه برسد. عظیمینژاد را صدا زدم، شروع کردیم. اگر بهخاطر داشته باشید من ابتدای شعر گفتم «آمدهام» و بار دیگر برگشتهام و شعر را تکرار کردهام که: «آمدم ای شاه...» عظیمینژاد دلش نمیآمد همان «آمدهام» از ابتدای شعر را حذف کند، معتقد بود هرچند با شعر هماهنگ و جور نیست ولی تأثیری دارد که نباید نادیده گرفته شود. حسوحالی در همان خواندن آن لحظات بود که شعر را اثرگذار کرد.
شما سالها بود که به مدیحهسرایی اهلبیت علیهم السلام مشغول بودید؛ اما وقتی آن قطعه را در سال ۱۳۸۶ خواندید، گویی جهشی در کار و برنامههایتان ایجاد شد، درست است؟
کریمخانی:بله. خداوند تأکید کرده که اگر بخواهد کسی را بالا ببرد و همه دنیا مخالف باشند، او بهاراده الهی رشد میکند و بالعکس، اگر خدا بخواهد کسی در قعر فرو برود و همه دنیا بخواهد او را بالا ببرد، باز هم اراده خدا فوق ارادههاست. من ادعایی برای هیچیک از کارها ندارم و فقط میگویم اراده خدا این طور مقدر شده بود و امام رضا علیه السلام عنایت کردند.
ائمه اطهار علیهم السلام بزرگانی هستند که آبروی نوکر و مداح خود را حفظ میکنند. فقط باید بدانیم که هرچه داریم، از دارایی و آبرو و اعتبار همه از عنایت الهی است. سه بیت از خواندن من در این شعر را قبول کردند اگر همه عرض ارادت را قبول کنند چه خواهد شد. مداح در خواندن باید اخلاص داشته باشد، فقط برای آن بزرگان بخواند و عرض ادب کند و نتیجه را به خودشان بسپارد.
گویا شما اهل زنجان هستید ولی با زبان آذری هم آشنا هستید، زبان آذری حسوحال خوبی برای مداحی دارد، چطور با این زبان آشنا شدید؟
کریمخانی:همسرم آذریزبان است و من از طریق ایشان با این زبان اثرگذار آشنا شدم. مداحی با زبان آذری سوزی دارد که اگر شما همان شعر را به فارسی ترجمه کنید، سوزش را از دست میدهد و نمیتواند به آن اندازه تأثیرگذار باشد، حتی اگر مخاطب متوجه ادبیات مداحی آذری هم نشود باز هم سوز آن را درک میکند، چون خود آهنگ سوزناک است. سوز مداحی مثل روح است، روحی که کسی نمیتواند آن را درست تشخیص بدهد، ببیند یا بیان کند ولی وجود دارد و حس میشود.
البته شعر مداحی هم باید سوز داشته باشد. هر قدر شعر شاعری پرمعنا و پرمحتوا باشد، اگر از سوز خالی باشد نمیتواند آن طور که باید اثرگذار شود. سوز را باید از امام حسین علیه السلام خواست. نمکی که امام حسین علیه السلام به شعر و مداحی میدهد، آن را ماندگار میکند. اینها رمزهای مداحی هستند، رمزهایی که شاید مداحان قدیم بارها گفتهاند اما اگر جوانترها به آن توجه کنند، میتوانند مانند پیرغلامان اهلبیت علیهم السلام در این درگاه پربرکت خدمت کنند.
شعر خوب تا چهاندازه در مداحی اثرگذار است؟
کریمخانی:شعر خوب مایه و اساس مداحی است، شعری که پرمحتوا، پرسوز و بامعنا باشد، البته مداح هم باید آن را درست و با اخلاص ادا کند. شعر باید مطلبی باشد که مخاطب را به خودش جذب کند. شعر خوب با گذشت زمان از بین نمیرود، بلکه حتی بهمرور زمان و با گذشت سالها و قرنها جان میگیرد و هر بار تازه میشود. «شعرهای محتشم» را ببینید: "باز این چه شورش است که در خلق عالم است"، هر بار این شعر را میخوانیم انگار بار اولی است که میخوانیم و میشنویم، بس که پرمحتوا و پرسوز است.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«محتشم کاشانی» کیست؟
«محتشم کاشانی»نام کاملش «کمالالدین علی محتشم کاشانی» (۹۰۵- ۹۹۶ ه.ق) شاعر عهد صفوی بود، بیشتر اشعارش با مضمون رنج و درد امامان شیعه سروده است. دیوان اشعار محتشم کاشانی شامل غزلیات، قصاید، قطعه، رباعیات، مثنویات و ترکیببندهای اوست. مطلب حاضر مجموعهای از بهترین اشعار محتشم کاشانی است که با ترکیببند «باز این چه شورش است که در خلق عالم است»،وی قسمت عمده عمرش را در کاشان گذراند و آرامگاهش در کاشان است.
باز این چه شورش است که در خلق عالم است/باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین/بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
این صبح تیره باز دمید از کجا کزو/کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب/کاشوب در تمامی ذرات عالم است
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست/این رستخیز عام که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جای ملال نیست/سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند/گویا عزای اشرف اولاد آدم است
خورشید آسمان و زمین نور مشرقین/پرورده کنار رسول خدا حسین
ادامه مصاحبه کریمخانی:شعر باید پرمفهوم و سنگین باشد تا وقتی مداح آن را میخواند، توجه مخاطب را جلب کند و به این مطلب بیاموزد و درکش را بالا ببرد. اگر شعر کممایه و سبک باشد، سوز مداح را هم تحت تأثیر خودش قرار میدهد. دقت داشته باشید که اهلبیت علیهم السلام شخصیتهایی نیستند که بتوانیم هر شعری در وصف و مدح ایشان بسراییم و یا با هر لحنی و بیانی برای آنها مدیحهسرایی کرده و شعر بخوانیم، باید صاحب مجلس را بشناسیم و ادب را در محضر ایشان رعایت کنیم، کار باید در شأن امام معصوم باشد. اگر خدمتی میخواهی برای ائمه اطهار علیهم السلام انجام بدهی، تلاش کن تا خدمت تو در حد منزلت ایشان باشد، در خدمتگزاری کمکاری نکن.
این طور است که هر کسی در هر شغل و موقعیت و جایگاهی ارزش و قرب پیدا میکند. اگر خبرنگار هستی و برای آنها قلم میزنی، در شأن آنها بنویس. اگر شاعر هستی، منزلت ارباب خود را بشناس. اگر مداحی میکنی، اخلاص داشته باش. خلاصه ادب و اخلاص رمز ماندگاری خدمت در این آستان است. همین اخلاص انسان را بزرگ میکند. خدای متعال برای ائمه اطهار علیهم السلام ارزش و شأن والایی قائل است. هنوز بعد از ۱۴ قرن صدای سوز گریه برای امام رضا علیه السلام بلند است، چرا؟ چون بنده مخلص و امام بحق بود؛ اما حالا مأمون و قاتل آن حضرت کجاست؟ مگر جز لعن و نفرین چیزی نثار او میشود؟ اینها را خدا به بندهاش میدهد و اگر ما در مقام بندگی، مخلص باشیم میتوانیم مورد عنایت خدا قرار بگیریم./تسنیم۰۷ آبان ۱۳۹۸
آمده ام آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجأ در ماندگان
دور مران از در و راهم بده
ای گل بی خار گلستان عشق
قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
اِذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حریمت به مثل کهرباست
شوق وسبک خیزی کاهم بده
تاکه ز عشق تو گدازم چو شمع
گرمی جان سوز به آهم بده
لشگرشیطان به کمین من است
بی کسم ای شاه پناهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من
با نظری یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند
نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطا بخش همه عالمی
جمله ی حاجات مرا هم بده
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:استادصبحدل کیست؟
«حسین صبحدل» مؤذن و استاد پیشکسوت قرآن کریم ،متولد ۱۳۱۰ میدان محمدیه تهران ،وفات۱۳آبان۱۳۸۸
وی از همان دوران کودکی به فعالیت در هیأتهای مذهبی به ویژه اذان گفتن در مساجد علاقه بسیاری داشت تا اینکه یکی از زیباترین اذانهای این استاد فقید که در حسینیه ارشاد اجرا شد، با وجود اینکه از رادیو و تلویزیون دوران طاغوت پخش نمیشد، در بین جوانان رواج یافت؛ به طوری که این اذان به عنوان اذان محافل انقلابی در بین مردم مطرح و پخش شد.
«حسین صبحدل» در دوران خفقان شاهنشاهی، حسینیه ارشاد را به پایگاهی برای ارائه نخستین تجربههای هنر دینی در دوره جدید تبدیل کرد. سرود ماندگار «خمینی ای امام» یادگار یکی از تلاشهای او در آن سالهای سخت و پراضطراب است.
صبحدل (نفروسط ردیف اول) سال ۱۳۵۸ مسئول اعزام قاریان به حج تمتع شد. در آن سال اساتیدی همچون مرحوم اربابی و عباس سلیمی، محسن موسویبلده و سیدمحسن خدامحسینی به سرزمین وحی اعزام شدند. به گفته «سید محسن موسیبلده» استاد پیشکسوت قرآن کریم، جرقه اعزام قاریان به حج توسط استاد صبحدل زده شد.
«حسین صبحدل» را «بلال »عصر ما مینامند.حدادعادل+صبحدل
«شهیدمرتضی مطهری» می گفت: «وقتی جنازهی مرا از زمین برمیدارید اذان صبحدل را پخش کنید»
رهبرانقلاب در دیداری با اصحاب رادیو به صبحدل اشاره میکنند و میگویند «اذان باید گلدستهای باشد، مثل اذان شما...»
***
شاعر-حبیبالله چایچیان(حسان)
ماجرای سرودن شعر ای شاه پناهم بده از زبان حسان
جناب حسان! از شما شنیدم که شعر معروفی که با صدای استاد کریمخانی، خوانده شد و معروفتر شد:
«آمدم ای شاه پناهم بده/ خط امانی ز گناهم بده»
خاطره شیرین سرودن این شعرچیست؟
اشعاری که در طول زندگی گفتهام بیشتر تحت تاثیر پدر و مادری علاقمند به چهارده معصوم (ع) هستم و خوشبختانه ملاقات با علامه ی کم نظیر، صاحب کتاب «الغدیر»(علامه امینی) بودم. حالا به این خاطرهای که گفتید بپردازم:
حسان:مادرم در آخرین لحظاتی که خدمت شان رسیدم،، همیشه آن حال و هوای ارادت به چهارده معصوم را داشت و در همان حال که سکته کرده بود، دکتر را خبر کردیم. دکتر مشغول گرفتن نوار شد و وقتی خواست برود متاسفانه مادرم سکته دیگری کرد. من به دکتر آن را اعلام کردم. دکتر خطاب به من گفت: «فردی که این گونه سکته کند کمتر زنده خواهد ماند!» .
به هر حال دکتر راهی شد و من خدمت مادر برگشتم و به ایشان عرض کردم، شما آرزویتان چیست؟.
ایشان(مادر) گفت آرزوی من این است که یک بار دیگر حضرت رضا (ع) را زیارت کنم.
حسان می گوید:و این نکته را هم بگویم که راه رفتن ایشان(مادر) خیلی سخت بود و حال خوبی نداشت و من دو بازوی مادر را میگرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند. با هواپیما به سمت مشهد رفتیم.
حبیبالله چایچیان:نمیدانم در ایام تولد حضرت رضا (ع) بود یا شهادت، حرم خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم هم یقینا مشکل و حتی برای مادرم غیرممکن بود.
گفتم مادرجان! از همین جا سلام بدهی زیارت است.
مادرم گفت: «ما قدیمیها تا ضریح را نبوسیم، به دلمان نمیچسبد».
گفتم: دل چسبیاش به این است که حضرت جواب بدهد.
حسان می گوید:هرچه کردم دیدم مادر قبول نمیکند.
حبیبالله چایچیان:خلاصه بازوی مادر را گرفته بودم و همین طور به سمت ضریح حرکت میکردیم؛ در همین حال دیدم که حال شعر برایم فراهم شد، من تمام توجهام را به شعر و الهامی که عنایت شده بود دادم،
دیدم زبان حال مادرم است نه زبان حال من! و شعر تا «تخلص» رسید.
وقتی شعر به «تخلص» رسید دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمیتواست برود. خودش را به ضریح رسانده بود و داشت ضریح را میبوسید و من هم ضریح را بوسیدم.
و این شعر در حقیقت زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است.
یکی از خادمین اهل بیت (ع) که آذریزبان هست این شعر را خوب و عالی خوانده است، هم صدا جالب است...
* زبان حال یک شیعه و دوستدار امام رضا(ع)
_ هم شعر جالب است...
_ شعر جالب است به جهت این که زبان حال یک شیعه و دوستدار امام رضا (ع) است؛
شعر کامل به شرح زیر است:
آمدم ای شاه پناهم بده / خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجأ درماندگان / دور مران از در و راهم بده
ای گل بیخار گلستان عشق / قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم / اذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حریمت مَثل کهرباست / شوق و سبک خیزی کاهم بده
تا که ز عشق تو گدازم چو شمع / گرمی جانسوز به آهم بده
لشکر شیطان به کمین منند / بیکسم ای شاه پناهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من / با نظری یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند / نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطابخش همه عالمی / جمله حاجات مرا هم بده
آن چه صلاح است برای «حسان» / از تو اگر هم که نخواهم بده.
کریمخانی درفراق حسان
مشهورترین شعر حبیبالله چایچیان
یکی از مشهورترین اشعار حسان که در شب عاشورا ورد زبان هیأتیهاست، همان است که سالیان سال عزاداران حسینی با این شعر برای حضرت اشک ریختهاند:
مراسم تجلیل از حبیب الله چایچیان در سال ۹۲
امشب شهادتنامه، عُشّاق، امضا میشود
فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا میشود
امشب کنار یکدگر، بنشسته آل مصطفی
فردا پریشان جمعشان، چون قلب زهرا میشود
امشب بود بر پا اگر، این خیمه خون خدا
فردا به دست دشمنان، بر کنده از جا میشود
امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی
فردا صدای الامان، زین دشت بر پا میشود
امشب کنار مادرش، لب تشنه اصغر خفته است
فردا خدایا بسترش، آغوش صحرا میشود
امشب که جمع کودکان، در خواب ناز آسودهاند
فردا به زیر خارها، گمگشته پیدا میشود
امشب رقیه حلقه زرین اگر دارد به گوش
فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا میشود
امشب به خیل تشنگان، عباس باشد پاسبان
فردا کنار علقمه، بی دست، سقا میشود
امشب که قاسم زینت گلزار آل مصطفی است
فردا ز مرکب سرنگون، این سرو رعنا میشود
امشب بود جای علی، آغوش گرم مادرش
فردا چو گلها پیکرش، پا مال اعدا میشود
امشب گرفته در میان، اصحاب، ثار الله را
فردا عزیز فاطمه، بی یار و تنها میشود
امشب به دست شاه دین، باشد سلیمانی نگین
فردا به دست ساربان، این حلقه یغما میشود
امشب سر ِ«سِرّ خدا»، بر دامن «زینب» بود
فردا «انیس خولی» و «دیر نصاری» میشود
ترسم زمین و آسمان، زیر و زبر گردد حسان
فردا اسارت نامه «زینب» چو اجرا میشود
«حبیبالله چایچیان» متخلص به «حسان» روز ۹ آذر ۱۳۹۶(١١ ربیع الاول ١٤٣٩) در سن۹۴ سالگی درگذشت.
نظریه های شنبه ویکشنبه درساواک چیست؟
سازمان اطلاعات و امنیت کشور(ساواک) در اسفند ۱۳۳۵ با تصویب مجلس شورای ملی بهعنوان یکی از زیرمجموعههای نخستوزیری، توسط «سپهبد تیمور بختیار» تأسیس شد(اولین رئیس ساواک ایران)
«سرلشکر حسن پاکروان »دومین رئیس ساواک (طی سالهای ۱۳۴۰ ـ ۱۳۴۳)بود.
سومین رئیس ساواک «ارتشبد نعمتالله نصیری» بود. ( سال ۱۳۴۳ تا سال ۱۳۵۷)
«سپهبد ناصر مقدم» آخرین رئیس ساواک بود.
ساختار تشکیلاتی ساواک
نمودار تشکیلاتی و سازمانی ساواک از سه قسمت عمده تشکیل شده بود:
۱-حوزه ریاست ساواک
۲=ادارات کل ساواک
۳-ساواکهای استانها و شهرستانها.
حوزه ریاست ساواک بر اساس اسناد و مدارک موجود، حوزه ریاست ساواک در ۱۳۵۲. از بخشهای هشتگانه زیر تشکیل میشد:
۱ـ دفتر ریاست ساواک
۲ـ دفتر قائممقام ساواک
۳ـ صندوق ویژه
۴ـ مشاوران رئیس ساواک
۵ـ کنترل
۶ـ بازرسی کل
۷ـ دبیرخانه شورای امنیت ملی
۸ـ پیمانها.
«حسین فردوست» ارتشبد نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی، از سال ۱۳۳۸ که دفتر ویژه اطلاعات، در کنارِ دستِ دفتر شاه در دربار شاهنشاهی، تأسیس شد، تا پایان، در ریاست آن سازمان رابرعهده داشت
در خاطرات خود با تغییراتی چند دربارة چارت مدیریتی و اجرایی حوزه ریاست ساواک درباره هر یک از دوایر و حیطه فعالیت و عمل آن نیز توضیحاتی داده است. برای حوزه ریاست ساواک هم سازمانی متمرکز با ترکیب رئیس ساواک، قائممقام ساواک، رئیس سازمان اطلاعات خارجی، مدیرکل، معاون مدیرکل، رئیس اداره، رئیس بخش، رئیس دایره و رئیس شعبه نام میبرد.به گفته فردوست دادسرای اداری ساواک هم تحت نظارت حوزه ریاست ساواک فعالیت میکرد که مجموع (دادگاه بدوی و تجدیدنظر) آن شامل ۱۲ کارمند میشد. بخشی هم تحت عنوان حسابداری وجود داشت که عمده وظایف آن کنترل و نظارت عالیه به حسابهای مالی اداره کل ششم ساواک بود. بخش بودجه سرّی ساواک میتوانست دربارة موارد مصرف و هزینه کردن آن تصمیم بگیرد. در حوزة ریاست ساواک بخش مهمی عهدهدار امور موتوری و بهداری بود.منوچهر هاشمی در کتاب «داوری» علاوه بر موارد ذکر شده «ستاد ساواکهای استانها و شهرستانها» نیز به حوزه ریاست ساواک میافزاید.
ادارات کل ساواک
ساواک در آغاز دارای هشت اداره کل بود. به تدریج بر تعداد ادارات کل تا ده اداره افزایش یافت. بر اساس آخرین تقسیمبندی صورت گرفته ده اداره کل ساواک عبارت بود از:۱ـ ادارة کل یکم: امور اداری۲ـ اداره کل دوم: جمعآوری اطلاعات خارجی۳ـ اداره کل سوم: امنیت داخلی۴ـ اداره کل چهارم: حفاظت۵ـ اداره کل پنجم: فنی۶ـ اداره کل ششم: امور مالی۷ـ اداره کل هفتم: بررسی اطلاعات خارجی۸ـ اداره کل هشتم: ضدجاسوسی۹ـ اداره کل نهم: حقوق۱۰ـ اداره کل دهم: آموزش
اداره کل یکم (امور اداری)وظایف اداره کل یکم ساواک که اساساً عهدهدار امور اداری و کارگزینی بود، هشت مورد زیر را دربر میگرفت:۱ـ اجرای امور اداری رئیس و قائممقام ساواک۲ـ بررسی سازمان و وظایف ساواک با نظر متخصصین و مسئولین مربوطه و نگاهداری آنها.۳ـ تهیه نشریات و فرمهای اداری و کنترل در رعایت اجرای آنها.۴ـ امور تشریفات و تبلیغات.۵ـ امور توزیع مکاتبات صادره و وارده.۶ـ امور پرسنلی.۷ـ امور مخابرات.۸ـ پشتیبانی نیروهای هیئت رئیسه از نظر اداری و مالی.نمودار سازمانی اداره کل یکم (امور اداری) هم شامل دفتر، کمیته استخدام، بخش مستقل سازمان و شش اداره اجرایی دیگر میشد. نمودار سازمانی اداره یکم ساواک به صورت زیر رسم شده بود:
«تیمسارحسین فروست» اداره کارگزینی، ادارة مخابرات و ادارة تشریفات را از مهمترین بخشهای ادارة کل یکم میداند.
اداره کل دوم (جمعآوری اطلاعات خارجی)وظایف اداره کل دوم ساواک در سه مورد مشخص زیر متمرکز شده بود:۱ـ کسب و جمعآوری اخبار خارجی لازم برای حفظ امنیت کشور از طریق عملیات پنهانی.۲ـ اجرای وظیفه از طریق عملیات مستقیم (برون مرزی) و غیرمستقیم (نمایندگیها و مأمورین) در کشور هدف، تحقیق از مسافرین قانونی و معاودین.۳ـ تهیه و تأمین اخبار و مدارک آشکار بر حسب درخواست ادارات ذینفع.عمدة وظیفه اداره کل دوم ساواک کسب اطلاعات خارجی بود. این اداره از طریق پایگاههای برونمرزی در کشورهای هدف شبکههای پنهانی ایجاد میکرد و از طریق این شبکهها اخبار و اطلاعات موردنیاز را جمعآوری و به مرکز انتقال میداد. جمعآوری اطلاعات خارجی از کشورهای هدف از طریق دیگری نیز صورت میگرفت و آن حضور افراد اطلاعاتی و ادارة دوم در پوششهای سیاسی دیپلماتیک در نمایندگیهای سیاسی، سفارتخانهها و کنسولگریهای ایران در کشورهای خارجی بود.
اداره دوم ساواک پس از کسب اطلاعات خارجی، آن را به اداره کل هفتم ساواک ارسال میکرد که عمده وظیفه آن بررسی و تحلیل اطلاعات خارجی بود.
بین اداره کل دوم و اداره کل هفتم نیز ارتباط تنگاتنگی وجود داشت.
«اداره کل دوم و هفتم ساواک» به دلیل ارتباط نزدیکی که داشتند عمدتاً تحت ریاست یک نفر اداره میشد و از ترکیب این دو اداره «سازمان اطلاعات خارجی ساواک» شکل میگرفت. تا هنگامی که فردوست قائممقام ساواک بود، ریاست آن برعهده سرلشکر علی معتضد قرار داشت. فردوست معتقد است که طراحی سازمان اطلاعات خارجی ساواک از ابتکارات سیا و امریکا بود که نمیخواست سازمان مستقلی برای امور اطلاعات خارجی ایران تأسیس کند و معتقد بود کشور نیاز چندانی به داشتن دستگاه عریض و طویل مستقلی برای این منظور ندارد. به همین دلیل آن را در دل سازمان کل ساواک که اساساً وظیفه امنیت داخلی برای آن قایل بودند، قرار دادند.با این حال ادارههای کل دوم و هفتم مستقلاً هم مدیرانی داشتند.
مدیر کل اداره دوم تا سال ۱۳۴۶ «سرلشکر منصور قدر» بود. پس از او سرتیپ فرازیان مدیرکل اداره دوم شد. در مدیریت، هدایت و سازماندهی اداره کل دوم، مأموران موساد نقش اساسی داشتند و در همان حال بیشترین بهره این عملیات مشترک اطلاعاتی هم نصیب آنان میشد.عمده فعالیت اداره کل دوم ساواک در کشورهای همسایه و خاورمیانه متمرکز بود؛ منطقهای حساس که صهیونیستها هم بیشترین اختلافات را با همسایگان و سایر کشورهای عربی داشتند.
مهمترین بخش ساواک:اداره کل سوم
«اداره کل سوم ساواک» (امنیت داخلی)معروفترین اداره کل ساواک، ادارة کل سوم بود.
تمام اشتهار ساواک ریشه در حیطه فعالیت و عمل این اداره کل دارد. اصولاً هم در آغاز امر امریکا و سیا عمده سرمایهگذاری اطلاعاتی، فنی، تجهیزاتی و عملیاتی ساواک را برای تقویت هر چه بیشتر اداره کل سوم متمرکز کردند. هدف نهایی آنها از تشکیل ساواک هم پدید آوردن سازمانی بود که بتواند امنیت دلخواهشان را در درون مرزهای جغرافیایی و سیاسی ایران ایجاد کند.
اساسیترین وظایف ساواک را نیز همین اداره کل سوم انجام میداد.
شاید بشود گفت «ساواک یعنی ادارةکل سوم ».
این امر به معنی نادیده گرفتن حیطه عمل و وظایف ساواک در سایر امور اطلاعاتی ـ امنیتی و ضدجاسوسی در داخل و خارج از کشور نیست بلکه مقصود نشان دادن اهمیت و جایگاه ویژه و بلامنازع اداره کل سوم در مجموعه سازمان ساواک است که تمام فعالیتهای دیگر آن را تحتالشعاع قرار داده بود.نمودار سازمانی اداره کل سوم (امنیت داخلی) شامل دفتر اداره کل، بخش مستقل بازجویی، کمیته مشترک ضدخرابکاری و هفت ادارة مجزای دیگر میشد.
حیطه وظایف و حوزه فعالیت بخشهای مختلف اداره کل سوم ساواک طبق آخرین نمودار تشکیلاتی در سال ۱۳۵۲. به شرح زیر تعیین شده بود.
دفتر اداره کل سوم ساواک
دفتر اداره کل سوم از دو بخش (۱ و ۲) تشکیل شده بود که وظایف ذیل را به عهده داشت.۱ـ انجام امور پرسنلی ـ مالی و کارپردازی اداره کل و نگهداری سوابق مربوطه.۲ـ تهیه لیست نگهبانی و آمادگی اداره کل و نظارت در اجرای مقررات مربوطه.۳ـ نظارت در اجرای مقررات حفاظتی و حضور و غیاب پرسنل اداره کل.۴ـ توزیع مراسلات اداره کل.۵ـ تقسیم کار و نظارت در اجرای وظایف نظافتکاران و رانندگان سرویس عمومی اداره کل.
بخش مستقل بازجوئی این بخش وظایف ذیل را به عهده داشت که عبارتند از:۱ـ مشاور اداره کل در امور قضایی.۲ـ همکاری با بخشهای اداره کل در تشکیل پروندههای قضایی.۳ـ اجرای بازجوئیها و اقدامات قضایی که مدیرکل لازم بداند.۴ـ شرکت در کمیسیونها بر حسب دستور مدیرکل.
اداره یکم ساواک(عملیات و بررسی)این اداره وظایف تجسس، کشف، مراقبت و تعقیب فعالیتهای براندازی را برعهده داشت که از شش بخش ذیل تشکیل میشد:
بخش ۱ (احزاب و گروههای کمونیست)
این بخش از دو دایره عملیات و یک دایره بررسی تشکیل شده که دایره اول عملیات مربوط به تهران و دایره دوم عملیات مربوط به شهرستانها میباشد و دایره بررسی امور مربوط به بخش را بررسی میکند.
بخش ۲ (احزاب و گروههای افراطی سیاسی و براندازی)
این بخش نیز مانند بخش نخست از دو دایره عملیات و یک دایره بررسی تشکیل شده است. دایره اول عملیات در ارتباط با احزاب و گروههای افراطی سیاسی و دایره دوم عملیات در ارتباط با گروههای برانداز فعال بوده و دایره بررسی نیز امور مربوط به بخش را مورد بررسی قرار میدهد.
بخش ۳ (اعراب، بلوچ و هدفهای جدید)
این بخش از سه دایره عملیات و یک دایره بررسی تشکیل شده که دایرة اول عملیات در ارتباط با اعراب، و دایره دوم عملیات در ارتباط با بلوچ و دایره سوم نیز در ارتباط با فعالیتهای براندازی مشکوک فعالیت مینماید و دایره بررسی نیز امور مربوط به بخشی را مورد بررسی قرار میدهد.
بخش ۴ (اکراد)
این بخش از یک دایره اقدام، یک دایره عملیات و یک دایره بررسی تشکیل شده است. دایره اقدام وظایف اخذ و اعاده پروندههای اقدامی از اداره بایگانی و اقدام روی نامههای بخش، طبق خواستههای مسئولین مربوط را به عهده دارد. دایره عملیات وظیفه هدفهای اطلاعاتی و عملیاتی اکراد را به انجام رسانیده و دایره بررسی نیز امور مربوط به هدفهای بخش را مورد بررسی قرار میدهد.
بخش ۵ (تحقیقات و تبلیغات ضد مارکسیسم و تبادل اطلاعات)
این بخش از سه دایره بررسی تشکیل شده که دایره اول بررسی نشریات و کتب کمونیستی، دایره دوم، بررسی تبلیغات ضداخلالگری و تهیه گزارشات و همکاری با مبادی و دایرة آخر، بررسی و انجام تبادل اطلاعات با سرویسهای همکار را به عهده دارد.
بخش ۶ (اقدام)
این بخش از دو دایره تشکیل شده که وظایف دریافت پرونده، بررسی، استعلام از بخشهای ذینفع و پاسخ به مبادی مربوطه را به عهده دارد.
اداره دوم ساواک(عملیات و بررسی)
این اداره علاوه بر وظیفه تجسس، کشف، مراقبت و تعقیب فعالیتهای براندازی، وظیفه کسب خبر از فعالیتهای سیاسی طبقه آموزشدهنده و آموزش گیرنده و کارمندان وزارتخانههای علوم و آموزش و پرورش را نیز به عهده دارد و از چهار بخش ذیل تشکیل شده است:
بخش ۱ (آموزش عالی و دانشگاه تهران)
این بخش از سه دایره «عملیات و بررسی» تشکیل شده است که عبارتند از دایرة اول (وزارت علوم و آموزش عالی، واحدهای تابعه دانشگاه تهران و مجامع دانشجویی)، دایره دوم (دانشکده علوم تجربی دانشگاه تهران و دیگر مؤسسات وابسته که کار آنها به علوم تجربی ارتباط دارد) و دایره سوم (دانشکدههای نظری و مؤسسات تابعه که کار آنها با علوم نظری ارتباط دارد) که در ارتباط با هدفهای اطلاعاتی و عملیاتی و بررسی هدفهای مذبور فعال میباشند.
بخش ۲ (مراکز آموزشی مرکز به غیر از دانشگاه تهران)
این بخش نیز مانند بخش نخست از سه دایره «عملیات و بررسی» تشکیل شده است که عبارتند از دایره اول (دانشگاهها و دانشکدهها)، دایره دوم (کانونهای آموزش عالی) و دایره سوم (کانونهای وابسته به وزارتخانهها و سازمانها) که در ارتباط با هدفهای اطلاعاتی و عملیاتی و بررسی هدفهای معین شده فعالیت مینمایند.
بخش ۳ (مراکز عالی آموزش شهرستانها)
این بخش از چهار دایره «عملیات و بررسی»، تشکیل شده که عبارتند از دایرة اول (مناطق شمال و شرق)، دایره دوم (مناطق شمال غرب)، دایره سوم (مناطق غرب) و دایره چهارم (مناطق جنوب و مرکز) که در ارتباط با هدفهای اطلاعاتی و عملیاتی و بررسی هدفهای مربوطه فعالیت مینمایند.
بخش ۴ (وزارت آموزش و پرورش)
این بخش از سه دایره «عملیات و بررسی» تشیکل شده که عبارتند از دایره اول (هنرجویان، اداری و آموزش محصلین و سایر آموزشهای مربوط به وزارت آموزش و پرورش)، دایره دوم (آموزش دورة متوسطه، کادر اداری آموزش و محصلین وزارت آموزش و پرورش) و دایره سوم (کادر آموزش ابتدایی، کارمندان اداری وزارت آموزش و پرورش) که در ارتباط با هدفهای اطلاعاتی و عملیاتی و بررسی هدفهای مشخص شده فعالیت داشته است.
اداره سوم ساواک(عملیات و بررسی)
اداره سوم علاوه بر وظیفه تجسس، کشف و مراقبت فعالیتهای براندازی، وظیفه کسب خبر از ایرانیان خارج از کشور به منظور پی بردن به فعالیتهای مشکوک در زمینههای مساعد فعالیتهای براندازی و کسب اطلاع در خصوص رفتار متقابل آنها با سازمانهای خارجی دایر شده در کشورهای خارجی را نیز دارد.این اداره از چهار بخش ذیل تشکیل شده است:
بخش ۱ (آلمان فدرال و کشورهای شرق اروپا)این بخش از یک دایره عملیات و یک دایرة بررسی تشکیل شده است.وظایف این اداره عبارتند از:۱ـ کسب خبر از طبقات مختلف و گروههای اجتماعی به منظور پی بردن به فعالیتهای مشکوک در زمینههای مساعد فعالیتهای براندازی و کسب اطلاع در خصوص رفتار متقابل افراد و سازمانهای اجتماعی و کسب خبر در امور مطبوعاتی و تبلیغاتی و همکاری با سازمانهای مسئول در جهت مشی تبلیغات.۲ـ بررسی و انعکاس موارد اطلاعاتی به مبادی ذینفع طبق روشهای مصوبه.۳ـ ارسال اخبار و اطلاعات مربوط به هدفهای اطلاعاتی اداره یکم (عملیات و بررسی) به آن اداره و ارسال اخبار و اطلاعات مورد لزوم به سازمانهای ذینفع طبق روشهای مصوبه.اداره چهارم دارای هفت بخش میباشد:
بخش ۱ (حزب رستاخیز و انجمنهای ملی)
این بخش از سه دایره «عملیات و بررسی» تشکیل شده که دایره اول حزب رستاخیز مرکزی، دایره دوم حزب رستاخیز شهرستانها و دایره سوم انجمنهای منتخب ملی و مجلسین را تحت پوشش داشته و فعالیتهای اطلاعاتی، عملیاتی و بررسی را در حیطه کاری خود انجام میدهند.
بخش ۲ (وزارتخانهها و سازمانهای دولتی و حساس ملی)
این بخش دارای سه دایره میباشد؛ دو دایره اول، دایره عملیات و بررسی میباشد. دایره اول سازمانهایی را که جنبه سیاسی و اجتماعی دارند و دایره دوم سازمانهایی که جنبة اقتصادی دارند تحت پوشش داشته و فعالیتهای اطلاعاتی، عملیاتی و بررسی را در حیطه کاری خود انجام میدهند. دایره آخر دایرة مأموران به سازمانها میباشد.
بخش ۳ (امور کارگری و اصناف)
این بخش از چهار دایرة «عملیات و بررسی» تشکیل شده است. دایرة اول کارگران مرکز، دایرة دوم کارگران شهرستانها، دایره سوم وزارت کار و امور اجتماعی، امور کارگری وزارت بهداری و بهزیستی و بانکها و دایره چهارم اصناف و کارفرمایان را تحت پوشش دارد.
بخش ۴ (روحانیون، جوامع و اقلیتهای مذهبی)
این بخش دارای سه دایره «عملیات و بررسی» میباشد. دایرة اول اوقاف و مجامع اسلامی، دایرة دوم فرق و اقلیتهای مذهبی و دایره سوم مؤسسات اجتماعی را تحت پوشش دارد.
بخش ۵ (امور کشاورزی، دامپروری و عشایری)
این بخش دو دایره «عملیات و بررسی» دارد. دایره اول کشاورزی و دامپروری و دایره دوم امور عشایری را تحت پوشش دارد.
بخش ۶ (مطبوعات و تبلیغات)
این بخش نیز مانند بخش پنج از دو دایره «عملیات و بررسی» تشکیل شده است. دایرة اول وزارت اطلاعات و جهانگردی، خبرنگاران جراید و کتب، دایره دوم وزارت فرهنگ و هنر رادیو و تلویزیون و کانونهای تبلیغاتی را تحت پوشش دارد.
بخش ۷ (نارضایتیهای عمومی و مسائل اجتماعی و اقتصادی)
این بخش نیز از دو دایرة «بررسی» تشکیل شده است. دایرة اول در ارتباط با امور اقتصادی، دایرة دوم در ارتباط با امور اجتماعی فعالیت مینمایند. با جمعآوری و پرورش اخبار واسطه و استفاده از نتایج بررسی و ارسال گزارشات به مراجع ذینفع وظایف خود را انجام میدهند.
اداره پنجم ساواک (پشتیبانی عملیاتی)
اداره پنجم وظایف پشتیبانی عملیاتی و اطلاعاتی و هدایت و هماهنگی اداری و آموزشی اداره کل در تخصصهای مربوط و طبق درخواست را و بازرسی و ارزیابی واحدهای امنیت داخلی ستاد و صحنه (سازمانها و نمایندگیها) طبق اوامر را به عهده دارد و دارای پنج بخش میباشد:
بخش ۱ (دکترین و آموزش)
این بخش از دو دایره تشکیل شده است. دایرة اول دکترین میباشد که وظایف ذیل را به عهده دارد:۱ـ مطالعه مداوم در بهبود روشهای اداری و عملیاتی اداره کل، امنیت داخلی سازمانها و نمایندگیها و پیشنهاد راهحلهای مناسب به منظور تعقیب هدف فوق.۲ـ ارزیابی کار هر سازمان اعم از ستاد یا صحنه و کارمندان آن به منظور تجسم و پیشنهاد مناسبترین سازمان و تخصص به آن طبق رویه.۳ـ مطالعه در بکار گرفتن پیشرفتهترین روش تکنیک متداول به منظور حصول مطلوبترین بهره کار در سایه صرف کمترین پرسنل و امکانات.۴ـ انجام موارد ارجاعی طبق رویه و نظر مدیرکل.دایره دوم، آموزش میباشد که وظایف ذیل را برعهده دارد:۱ـ آموزش کارمندان در زمینههای تکنیکی و نظری دربارة مسائل ضروری از جمله اطلاعاتی و عملیاتی حفاظتی و تحقیقی با همکاری پرسنل واجد شرائط اداره کل مربوط.۲ـ همکاری با اداره کل آموزش در اجرای امر تعلیم و تعلم کارمندان و انجام برنامههای آموزشی اداره کل مزبور از جمله تصحیح کتب و همچنین همکاری با بخش بازرسی در قالب وظایف مدونه.۳ـ انجام موارد ارجاعی طبق رویه و نظر مدیرکل.
بخش ۲ (سانسور)
این بخش وظیفه همکاری با سازمانهای اطلاعات و امنیت در امر سانسور و همچنین نظارت ستادی در اداره منابع و انجام کنترل مکاتبات و انجام امور ترجمه را به عهده داشت و از سه دایره تشکیل میشد. دایرة اول عملیات، دایره دوم بررسی و دایره سوم ترجمه میباشد.
بخش ۳ (پشتیبانی فنی)
این بخش از یک دایرة «عملیات و بررسی» و یک دایرة فنی تشکیل شده است. دایره اول وظیفه اطلاعاتی ـ عملیاتی و بررسی در قبال امور تعقیب و مراقبت را برعهده داشته و دایره دوم پشتیبانی فنی بخشهای عملیاتی در محدوده وظایف بخشی و تکثیر اسناد را به عهده دارد.علاوه بر این، بخش ۳ با ادارات کل پنجم و ششم در زمینه وسائل فنی و پشتیبانی همکاری مینماید.
بخش ۴ (بازرسی)
این بخش وظایف ذیل را به عهده دارد:۱ـ انجام بازرسیهای لازم به منظور پی بردن به حسن انجام کار و حجم آن.۲ـ تهیه گزارش بازرسی و چک لیستهای مربوطه.۳ـ تشریک مساعی با بخش ۱ (دکترین و آموزش) به منظور مطالعه و پیشنهاد روشهای تازه و رفع مشکلات گردش امور.۴ـ ابلاغ نتایج بازرسی به مبادی مربوطه.
بخش ۵ (پشتیبانی و آمادگی)
این اداره وظایف ذیل را به عهده دارد:۱ـ تشکیل و نگهداری پروندههای انفرادی و موضوعی لازم.۲ـ تنظیم ـ نگهداری ـ تشکیل و تصفیه فیش.۳ـ بازرسی اوراق پرونده و توجه به دستورات ذیل نامهها.۴ـ انجام خواستهای پروندهای بخشهای ذینفع ادارة کل.۵ـ بررسی فرمهای استعلام صلاحیت و تطبیق آنها با پروندههای موجود و ارسال آن به مراجع ذینفع.۶ـ تصفیه پرونده طبق روش مصوبه.
اداره ششم ساواک (بایگانی)ساواکاین اداره از چهار بخش تشکیل شده است:
بخش ۱ (فیش و تشکیل پرونده)
این بخش وظیفه تنظیم، نگهداری، تکمیل و تصویب فیش، مراجعه به فیش به منظور پیدا کردن پرونده مربوطه، تشکیل پروندههای انفرادی و موضوعی لازم را به عهده دارد و از دو دایره تشکیل شده است. دایره اول مربوط به فیش و دایره دوم مربوط به تشکیل پرونده میباشد.
بخش ۲ (بایگانی)
این بخش وظیفه نگاهداری پروندههای انفرادی و موضوعی، بازرسی اوراق پرونده با توجه به دستورات ذیل نامهها، انجام خواستههای پروندهای بخشهای ذینفع اداره کل و عکسبرداری از اسناد به صورت میکروفیلم را به عهده دارد و از سه دایره تشکیل شده است. دایرة اول مربوط به پروندههای انفرادی، دایره دوم مربوط به پروندههای موضوعی و دایره سوم مربوط به میکروفلیم میباشد.
بخش ۳ (بررسی و تطبیق مشخصات)
این بخش وظیفه دریافت و بررسی فرمهای استعلام صلاحیت، بررسی فرمهای استعلامی و تطبیق آنها با پروندههای موجود، استفاده از نتایج بررسی و ارسال گزارشات به مراجع ذینفع، ارسال فرمهای استعلامی که با پروندههای موجود مطابقت دارد به بخشهای ذینفع اداره کل.
بخش ۴ (تصفیه پرونده)
این بخش وظیفه تصفیه پروندههای جاری طبق روش مصوبه، اقدام در انتقال پروندههای جاری به راکد طبق روش مصوبه، نظارت در نحوه نگاهداری پروندههای راکد و ابطال پروندههای راکد زائد طبق روش مصوبه.
اداره هفتم ساواک (عملیات و بررسی)این اداره وظیفه تجسس، کشف، مراقبت و تعقیب فعالیتهای براندازی، کسب خبر از بین کادر شاغل و بازنشسته نیروهای انتظامی و افراد اخراجی و مستعفی ساواک و انجام امور مربوط به اسلحه و مهمات ارجاعی به امنیت داخلی را به عهده دارد و از چهار بخش تشکیل شده است:
بخش ۱ (نیروی زمینی شاهنشاهی و سپاهیان انقلاب)
این بخش از دو دایره «عملیات و بررسی» تشکیل شده است. دایرة اول اجرای امور مربوط به وظایف بخش در مورد افسران، درجهداران و سربازان (کادر وظیفه) نیروی زمینی شاهنشاهی و سپاهیان انقلاب و بررسی هدفهای دایره را به عهده دارد. دایره دوم اجرای امور مربوط به افسران و درجهداران بازنشسته، مستعفی، اخراجی و فراری را به عهده دارد.
بخش ۲ (نیروی هوائی و دریائی و اهداف وابسته)
این بخش از دو دایره «عملیات و بررسی» تشکیل شده است. دایرة اول مربوط به نیروی هوائی و دریایی و دایره دوم مربوط به سازمان هواپیمایی کشوری، هواپیمایی ملی ایران، سازمان هواشناسی و ایرتاکسی میباشد.
بخش ۳ (شهربانی و ژاندارمری و اسلحه قاچاق)
این بخش از سه دایره «عملیات و بررسی» تشکیل شده است. دایره اول مربوط به ژاندارمری، دایره دوم مربوط به شهربانی و دایره سوم مربوط به اسلحه قاچاق میباشد.
بخش ۴ (گارد شاهنشاهی، وزارت جنگ و دیگر اهداف نظامی)
این بخش از سه دایره «عملیات و بررسی» تشکیل شده است. دایره اول مربوط به ستاد بزرگ ارتشتاران و وزارت جنگ، دایره دوم مربوط به سازمان صنایع نظامی و دایره سوم مربوط به گارد شاهنشاهی، سازمان دفاع غیرنظامی، کارمندان اخراجی و مستعفی ساواک، شورای امنیت ملی، شورای آمادگی ملی و مستشاران خارجی میباشد.
کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک
علت اصلی به وجود آمدن کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک ـ شهربانی اقدامات مسلحانه گروههای مخالف بود. پس از وقایع سال ۱۳۴۹، ساواک، کمیته ویژهای از نیروهای امنیت داخلی برای پیگیری مسئله ایجاد کرد.
در بهمن ۱۳۵۰ شاه فرمان تأسیس کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک و شهربانی را صادر کرد.
با تأسیس این کمیته به ریاست رئیس شهربانی، کمیتههای ساواک به همراه نیروهای مربوطه در کمیته مشترک ادغام شدند و تمامی سرنخهای اطلاعاتی در اختیار کمیته مشترک ضدخرابکاری قرار گرفت.در سال ۱۳۵۲، شاه پیشنهاد سازمان جدید کمیته مشترک ضدخرابکاری را تأیید کرد:
الف: کمیته مشترک ضدخرابکاری شامل سه واحد (هر واحد در حد یک اداره ساواک) اطلاعاتی، اجرائی و پشتیبانی گردید.
ب: رئیس کمیته میبایست از بین امرای ساواک انتخاب شود.پ: بولتنهای ویژه کمیته مشترک از طریق ساواک به شرف عرض ملوکانه برسد.
ت: محل استقرار کمیته در شهربانی بوده و اعتبارات مالی کمیته از بودجه نخستوزیری تأمین و کلیه عملیات نیز مشترکاً انجام میگیرد.
عملاً با تأیید شاه، کمیته مشترک ضدخرابکاری در ردیف یکی از ادارات اداره کل سوم (امنیت داخلی) درآمد.«کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک» دارای ۳ واحد بود که واحد اول ـ اطلاعاتی ـ سه دایره داشت: دایره اول بازجویی، دایره دوم بهرهبرداری و دایره سوم بررسی و هماهنگی اطلاعاتی.
واحد دوم ـ اجرائی «کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک» پنج دایره داشت:
دایره اول اسلحه و مهمات؛ دایره دوم موتور پول؛ دایره سوم تجسس، شناسایی، دستگیری و بازرسی؛ دایرة چهارم فنی، تعقیب و مراقبت و دایره پنجم مخابرات.ـ واحد سوم ـ پشتیبانی ـ 3 دایره داشت: دایره اول زندان؛ دایره دوم تدارکات و دایره سوم دفتر و انتظامات.اداره کل سوم ساواک نیروهای پیدا و پنهان بسیاری در سراسر کشور و در بسیاری از کشورهای جهان داشت. نمایندگیهای متعدد ساواک در سراسر اروپا، امریکا، خاورمیانه، آسیا و آفریقا تحت کنترل و مدیریت اداره کل سوم ساواک بود. حیطه فعالیت اداره کل سوم بهویژه از اوایل دهة ۱۳۵۰ و از آغاز ریاست «پرویز ثابتی» گسترش یافت.
نیروهای اداره کل سوم ساواک در اروپا و امریکابرخی دیگر از مهمترین اعضای اداره کل سوم در داخل کشور عبارت بودند از:
احسانالله شهبازی، رضا عطارپور (دکتر حسینیزاده)، فرجادی، خانم ابراهیمی (ازغندی)، مرشدزاده، بصیری، سروان بازنشسته محجوبی (برادر هنرمند محجوبی)، ویجویه، رفیعزاده، مرتضی اکبر، ناظمان، ولیان، پرویز صادقی، آزموده، یاوری، یدالله غرائی (قهرمان شطرنج)، حسینی، ابراهیمی، مبینی، نظیفکار، شهاب فردوس، میرهادی، دکتر آریایی، سرهنگ سجدهای، سرهنگ سلطانی، خانم کیقبادی، سرهنگ معماری، مهندس امیدی، مقتدرنژاد، بهرام بیگی، باقیزاده، رنجبران، سرهنگ آگهدل، مجیدی.ناظمان (کارمند سابق اداره کل سوم در تهران)، دکتر شفیعیها و سرهنگ آیرملو (هر دو به ایران مراجعت کردهاند).
شروان آریانا، ولیان، پرویز صادقی (دو نفر اخیر سابقاً در تهران و در ادارة کل سوم به مزدوری مشغول بودند). طوفانی (مأمور سابق ساواک در اتریش و اکنون ساواک در آلمان)، خلخالی، عطاران، اسماعیل سیگاری، منشیزاده، علی دری، (شش نفر اخیر همواره در مونیخ برای سازمان امنیت به جاسوسی و خبرچینی اشتغال داشتهاند). وهابزاده، اخوان، شاپوریان، جوان، پارساکیا.
در میان همکاران و اعضای اداره کل سوم ساواک در اتریش، افراد زیر شناسایی شدهاند:
بوشهریپور (وزیرمختار سابق ایران در اتریش)، فرخ امیرپرویز (کارمند سفارت)، ایرج شهیدی و شاپور زندنیا (وصف این دو نفر به تفصیل در کتاب حاضر آمده است)، ابراهیم راضی، مهدی تکه، فیروز حجازی (عضو سابق اتحادیه وین)، کشاورز (سرپرست سابق دانشجویان در وین)، اتابکی (سفیر اسبق شاهنشاه آریامهر که به وحشیگری و بیچاک دهنی مشهور بود و خود را مرتب و در همه جا نوکر اعلیحضرت مینامید)، سامی سیاوش (مسئول امور دانشجوئی در اتریش)، پرویز کیائی (مهندس کشاورزی و از همکاران سابق (و یا فعلی؟) دانشگاه آریامهر)، ناصر کرمی ملایری (سارق مواد منفجره از معادن تریی ملکام واقع در شمال اتریش و یکی از همکاران (و یا قربانیان؟) ایرج شهیدی، وی اینک مدتهاست که در ایران امرار معاش (؟) میکند)، هوشنگ سمیعی (سرپرست سابق ساواک و یکی از جانشینان کشاورز، وی مدتیست که به ایران مراجعه کرده و مصدر مشاغل مهمی که مطابقت با خدمات خائنانهاش دارند، میباشد)، صالحی و ملائکه (دو نفر اخیر رابط وزارت امور خارجه و ساواک اتریش میباشند)، خانلری (مأمور سیا و ساواک).
«هارولد ایرنبرگر»(HaroldAbrahams) افراد زیر را به عنوان مهمترین عوامل و اعضای اداره کل سوم در انگلستان معرفی کرده است:نبوی (سرپرست سابق دانشجویان شرکت نفت)، سعید دستغیب (مزدوری که بعدها به کالیفرنیا رفت)، اویسی (پسر ارتشبد اویسی فرماندار نظامی تهران در حال حاضر، وی یکی از چاقوکشان بنام درباری و فرزند خلف پدرش میباشد). درودیان و زنش (خانم درودیان سابقاً از منشیهای نصیری بوده است)، فرخ خدابندهلو (نامبرده سردبیر مجله دانشجویی(؟) «پژوهش» بود که توسط سازمان دانشجویی پرویز خوانساری منتشر میشد)،پرویز خوانساری (مأمور سابق اداره کل سوم در تهران که به علت «جاننثاری»ها و خدمات بسیار رذیلانهاش مراتب ترقی را به سرعت طی کرده و به سمت سفیر مخصوص شاهنشاه به خارج فرستاده شد. در این سمت بود که ریاست مرکز اروپایی ساواک نیز به عهده او گذارده شد. در توطئهچینی و رذالت وی حتی در دستگاهی چون ساواک بینظیر است. پسر وی به پاس خدمات پدرش به خاندان منفور پهلوی و بدون داشتن کوچکترین شایستگی به ریاست بیمارستان فرح دیبا منصوب شده است که مدرنترین و مجهزترین بیمارستان کشور بوده و در نوع خود کمنظیر است. این امر سبب شده که بسیاری از پزشکان نامدار و چیرهدست که با مقداری امیدهای واهی در آنجا کار میکردند نومیدانه این محل و برخی از آنها کشور را ترک کرده و به خارج رفتهاند). یدالله خدیوی (از مأموران سابق ساواک که اینک در ایران است)، میرهادی، امامی، فضلالله نیکآئین، حسن کینوش (کارمند سفارت که با همکاری «روشن» (ابراهیم نبوی که نامی در بالا آورده شد) مأمور عضوگیری برای ساواک میباشد.). معینزاده.
مأموران اداره کل سوم ساواک در ایتالیا نیز به شرح زیر بود:
یاوری (مسئول ساواک در ایتالیا که در ظاهر عهدهدار امور دانشجویی میباشد. چنین به نظر میآید که وی تحت نام «سیار» به رتق و فتق امور جاسوسی ساواک مشغول است)، حسین صادق (کارمند اداره تغذیه سازمان ملل متحد که هنگام فرار شاه به رم پول و ماشین در اختیار شاه شاهان گذاشت. وی مدتی نیز سمت سرپرستی امور دانشجویان را در رم به عهده داشت). جبل عاملی (برادراین حضرت نیز از خادمین دستگاه بوده و استاد ضداطلاعات ساواک در تهران میباشد)، (با زرگانی که بیش از 35 سال است که در رم اقامت دارد)، داریوش فرهنگ درهشوری و خسرو فانیان (این دو نفر در فلورانس مقیم میباشند) صادقی (مسئول سابق امور دانشجویان)، رضا اویسی، فریور، مهماندوست، نادختری اشرف پهلوی (وی احتمالاً دختر قوام بوده و مبالغ هنگفتی از سفارت دریافت میدارد).
در سوئیس هم که مرکز عمده ساواک در اروپا بود.
شاخصترین اعضای اداره کل سوم ساواک درسوئیس :
سرهنگ حقیقی (رئیس ساواک که مدتی است دارفانیاش را ترک کرده، وی در زمان حیاتش مسئول پرداخت پول برای انجام انواع و اقسام عملیات جاسوسی نیز بود). آزموده (پسر سپهبد آزموده که قبلاً با سرگرد آریانا در فرانسه همکاری میکرد و پس از فوت سرهنگ حقیقی بجای او به سمت ریاست ساواک سوئیس برگزیده شد). مهنا (کارمند سفارت در ژنو که سرایدار «ویلای گل سرخ» زاهدی نیز میباشد)، فیروز فولادی (چهره شناخته که همواره با سران ساواک در تماس بوده و مدتی نیز در لوزان به سر میبرد)، خدوی (ساکن زوریخ و رابط ساواک با افراد مختلف)، سرهنگ احمد مالک مهدوی صاحب نام مستعار مهدوی (ویژگیها و اهمیت ... که این مزدور در ساواک سوئیس بازی میکرده زمانی به وضوح تمام روشن شد که اسناد و مدارک زیادی از ساواک به دست کنفدراسیون افتاد. اکثر مکاتبات مرکز اروپایی ساواک در ژنو با سایر نمایندگیها توسط وی انجام میشدهاند. رجوع شود به «پارهای از اسناد ساواک» از انتشارات کنفدراسیون جهانی (۱۹۷۶)، حسن افتخاری، مرتاضی، پرویز خوانساری (رجوع شود به بخش مربوط به انگلستان)، صادق عظیمی (سفیر شاهنشاه در دفتر اروپایی سازمان ملل متحد، حداقل از پادوهای ساواک).
کارکنان اداره کل سوم ساواک در فرانسه نیز به شرح زیر بود:
«سرلشکر پاکروان»(وی دومین رئیس ساواک و جاشنین جلاد بختیار بود. بعداً به عنوان سفیر ایران به فرانسه رفته و اینک از اوائل ماه اکتبر ۱۹۷۸(نیمه اول مهر ۱۳۵۷) طبق خبر رادیو ایران مجدداً به ایران بازگشته و عهدهدار امور مالی وزارت دربار شده است)، سرگرد آریانا (رئیس اسبق ساواک در فرانسه و همکار پسر سپهبد آزموده که بعداً رهسپار ترکیه شد)، پوررستگار (یکی دیگر از مزدوران ساواک که گویا فعلاً در ایران مشغول انجام وظیفه است)، سرهنگ هوشمند (رئیس سابق ساواک همدان و از خویشاوندان« سرلشکرحسین فردوست» قائممقام ساواک ایران و رئیس دفتر ویژه)، سرتیپ قانع (یکی از رؤسای اسبق ساواک فرانسه)، همایون کیکاوسی (جریان تیر خوردن مرموزانه وی در دو سال پیش سبب هیاهو و جنجال فراوان گشت)، روحانی (وی از مأمورین دفتر ویژه بوده و چند سالی است که تحت عناوین «مذهبی» در اروپا فعالیت میکند)، جهانگیر تفضلی (از مهرههای بنام و کارکشته رژیم، وی در مقام وزارت اطلاعات موجبات تعطیل صدها روزنامه و مجله و نشریات دیگر را فراهم آورده و اختناق وحشتناک عقیده و جراید را دوچندان نمود.
بعدها سفارت ایران در الجزایر به عهده او گذاشته شد)، احسان نراقی (این شخص مرموز و حیلهگر از مأمورین «سیا»(CIA) و مصدر انواع و اقسام مشاغل بوده است. حیطه فعالیتهای وی اکنون ایران میباشد)، استوانی (سرپرست سابق دانشجویان ایرانی در فرانسه)، پرویز عدل (وابسته مطبوعاتی ایران در فرانسه و کارمند اسبق سازمان ملل متحد)، آشتیانی (از کارمندان سابق سفارت ایران در فرانسه)، فرجادی، هدایتی.کارکنان اداره کل سوم ساواک در آمریکا
شناختهشدهترین مأموران اداره کل سوم ساواک در نمایندگی آن سازمان در امریکا نیز عبارت بودند از:
سرهنگ فریوری، سرهنگ دانا (وابسته نظامی) خسرو افشار بگلو (عضو انجمن ایران و امریکا)، پورزند (مخبر کیهان که در کالیفرنیا به کار مشغول است)، فریدون شمس (عضو سابق سازمان دانشجویی)، دکتر معبری (دبیر سابق سفارت)، مهندس آذرپور (مسئول امور دانشجویان)، اویسی (کارمند سفارت)، پوران پورزینال، محمد آشتیانی، جواد خاکباز، اسکندر امانالهی بهاروند، محمد قراگزلو، قهاری، شفیق عزاز، فلاهاله سبحانی، موهبالله سبحانی، داریوش برومند (رهبر بهائیان)، سدهی، دکتر پرویز خطیب دماوندی، پریوش سطوتی، گچ بزانی، سبقتی، منصور اسکندری، سرهنگ مصور رحمانی، دکتر سیاحتگر، علی زارع، رضا تقوی، هاشم امینی دریانی، خانم بدری مستوفیالممالکی، هوشنگ ثابتی، کامران امجدی، نعمانی، سیمون غنیزاده، مجید کمال، دکتر هوشنگ مقتدر، کامران مشایخی، گلهداری، ایرج مستوری، حسین ساسان، یدالله مترجمی، میراحمدی، شهیراصفهانی، یحیی دوستدار، خسرو خرمشاهی، بیات، هژیری، بهرام قریب، عباس هدایت وزیری، سیف غفاری، منوچهر شفا، سیروس مسعودی، پازارگاد، ایرج مرعشی، محمد حاج غفوری، دکتر جلیل محمودی، منوچهر مشعوف، دکتر خسرو مستوفی، منصور رفیعزاده، ناصر قوش بیگی، دکتر کردنیزاده، محمود حشمتی، مرتضی علیاکبر، مهندس اکبر نورمنش، هوشنگ محمدی، دکتر مقبل، حسین صاحب، محمدرضا حقپرست، علیرضا گودرزی، محمد مروارید، فرهاد نعمانی، هوشنگ پاکسرشت، مهندس حسین آیتی، پرویز الیسون، گودرز شهدائی، علی پارسا، متقی، حسن محمدی نجفآبادی، فرهاد عظیما، دکتر محمد زرنگار، مهین حسیبی، احمد جباری، هوشنگ صدیقزاده.
کارکنان اداره کل سوم ساواک در ترکیه
مأموران شناخته شده اداره کل سوم ساواک در ترکیه عبارت بودند از:
«منوچهر پاکروان»(برادر سرلشکر پاکروان و کارمند ضداخلالگری سنتو)، پریچهر جاویدان (زن منوچهر پاکروان و کارمند سفارت در آنکارا)، سرلشکر صالح (مسئول ساواک)، سرتیپ سبحانی (رئیس سابق ساواک ترکیه)، وثوقی (مأمور مخابرات دفتر ضداخلالگری سنتو)، دکتر شیلاتی (افسر سابق توپخانه و سفیر اسبق ایران در ترکیه)، فرامرز عظیمی (او نیز کارمند دفتر ضداخلالگری سنتو بوده است)، کاظم زادگان (از کارمندان سفارت)، رشیدی، علی یاشار، قمامی، حمیاری.
اداره کل چهارم ساواک(حفاظت)
اداره کل چهارم ساواک عهدهدار حفاظت و حراست از تمام دوایر، وزارتخانهها و مؤسسات دولتی و نیز ادارات و تشکیلات ریز و درشت ساواک بود. به طور کلی دو وظیفه عمده زیر برای اداره کل چهارم در نظر گرفته شده بود:1ـ نظارت بر تهیه و اجرای طرحهای حفاظتی وزارتخانهها و ادارات و مؤسسات دولتی و حکومتی، شامل طرحهای حفاظتی اماکن، اسناد، پرسنل و کنترل اجرای مواد آییننامه مقررات حفاظت وزارتخانهها، مؤسسات دولتی و حکومتی.توضیح ـ درجه حساسیت ادارات و مؤسسات دولتی و حکومتی بنا به پیشنهاد ساواک و تصویب هیئت دولت تعیین میشد.۲ـ تهیه و اجرای طرحهای کلی حفاظتی ادارات تابعه سازمان اطلاعات و امنیت کشور شامل طرحهای حفاظتی اماکن، اسناد، پرسنل و نظارت بر تهیه و اجرای طرحهای حفاظتی ادارات و کنترل اجرای مواد آئیننامه ۱۰۶ ـ ۱۰ مقررات حفاظت داخلی ساواک.فردوست تعداد نیروهای حفاظتی (پاسداران) اداره کل چهارم ساواک را حدود ۸۰۰ نفر آورده است. این نیروها علاوه بر وظایف ذکر شده، حفاظت از ساواکهای استانها و شهرستانها، زندانها و بازداشتگاههای ساواک و نیز پایگاههای اطلاعاتی امریکا در نقاط مختلف کشور را نیز برعهده داشتهاند. در تمام دوایر، سازمانها، وزارتخانهها و مؤسسات بزرگ دولتی، واحدی تحت عنوان سازمان حفاظت تشکیل شده بود که افراد آن عمدتاً از سوی اداره کل چهارم ساواک تعیین میشد و مدیریت و نظارت بر فعالیت آنها نیز برعهده ساواک و اداره کل چهارم آن بود.
اداره کل پنجم ساواک (فنی)
وظایف ادارة کل پنجم ساواک به شرح زیر بود:۱ـ پشتیبانی فنی و عملیاتی سازمانهای تابعه ساواک.۲ـ آماده نگهداشتن و بکار انداختن وسائل فنی.۳ـ بکار بردن فنون زیر در عملیات ضداطلاعات.انواع مراقبتهای سمعی، سویابی، سانسور، عکاسی، فیلمبرداری، امور چاپ و هنری، گراورسازی و کلیشهسازی، تهیه اسناد و پوشش مأمورین کسب اطلاع، تشخیص اصالت اسناد، رفع احتیاجات مکانیکی، الکتریکی و شیمیایی.۴ـ تعمیر وسائل فنی معمول در ساواک (وسائل الکترونیک، مکانیک، مخابراتی و عکاسی).۵ـ تهیه برنامه آموزشی فنی و عملیاتی برای دادن تعلیمات لازم به کارمندان خود اداره کل و به کلیه عناصری که برای کارهای فنی و عملیاتی از سازمانهای دیگر ساواک مأمور میشوند.۶ـ نصب و برقراری دستگاههای فنی و وسائل مخابراتی مربوط به ساواک در داخل و خارج کشور.۷ـ تعقیب و مراقبت و دستبرد بنا به درخواست سازمانهای تابعه ساواک.۸ـ تهیه طرحهای فنی و عملیاتی لازم.۹ـ پیشبینی و برآورد هزینه طرحهای مصوبه و راهنمائی به اداره کل ششم در تأمین احتیاجات فنی ساواک.۱۰ـ نظارت فنی در خرید وسائل فنی.۱۱ـ پیشبینی عملیات فنی ساواک برای سالهای آتی.۱۲ـ تدوین دستورات فنی برای ساواک.۱۳ـ نظارت در حسن اجرای عملیات فنی.۱۴ـ بررسی و پژوهش دائم در تحولات و تکامل وسائل فنی و عملیاتی.۱۵ـ بازرسی و کنترل پرسنل و وسائل فنی.
«تیمسارحسین فردوست» مدعی است که در تجهیز و کارآمدی هر چه بیشتر اداره کل پنجم ساواک که وظیفه مهمی در پشتیبانی فنی ـ تکنیکی مأموران ساواک ایفا میکرد، نقش مهمی داشت. او میگوید که در دوران قائممقامیاش در ساواک، این اداره کل پیشرفتهترین وسائل اطلاعاتی و شنود را در اختیار گرفت. نیروهای اداره پنجم عمدتاً از سوی کارشناسان امریکایی و سیا آموزش میدیدند و تلاش میشد تیمهای عملیاتی ـ فنی این اداره کل، علاوه بر آموزش کافی، از تجهیزات فنی روزآمد نیز بهره گیرند.
اداره کل ششم ساواک (امور مالی)ساواکاداره کل ششم عهدهدار انجام وظایف مالی و حسابداری و بودجه علنی و غیرسری ساواک بود.
مجموع وظایفی که برعهده اداره کل هفتم ساواک نهاده شده بود، به شرح زیر است:
۱ـ تعیین هدفهای اطلاعاتی و تهیه طرحها و نیازمندیهای اطلاعاتی بر مبنای سیاست عالیه کشور.۲ـ دریافت هرگونه اخبار خارجی لازم مفید برای حظافت امنیت کشور از کلیه منافع و عوامل آشکار.۳ـ پرورش اخبار خارجی دریافتی از کلیه منابع.۴ـ بررسی اطلاعات حاصله تهیه گزارش اطلاعاتی.۵ـ استفاده از گزارشات اطلاعاتی و ارسال آنها به مقامات و مراجع ذینفع.
«اداره کل هفتم ساواک» از قسمتهای زیر تشکیل شده است:۱ـ دفتر۲ـ بخش مستقل ارتباطات خارجی۳ـ بخش مستقل پیمان سنتو۴ـ ادارة بایگانی۵ـ بخش فیش۶ـ بخش بایگانی اداره بهرهبرداری از منابع آشکاربخش ۱: شنودبخش ۲: انتخاب و ترجمهدایره تهیه بولتن روزانهادارة یکم اخبار جاریهبخش ۱: خاورمیانهبخش ۲: خلیج [فارس]بخش ۳: اکراد(کُردها)اداره دوم اخبار جاریهبخش ۱: آسیای مرکزیبخش ۲: افریقابخش ۳: اروپا و امریکااداره بررسی موضوعات۱ـ بخش نظامی۲ـ بخش اقتصادی۳ـ بخش سیاسی و حقوقی۴ـ بخش کمونیزم.
اداره کل هشتم ساواک (ضدجاسوسی)ساواکاداره کل هشتم ساواک از دوایر مهم این سازمان محسوب میشد و عمده وظایف آن شامل «عملیات ضدجاسوسی و مقابله با اقدامات عوامل خارجی در مرکز یا مناطق دیگر ایران که هدف برخی از کشورها بود» میشد. وظایف اداره کل هشتم به شرح زیر تعیین شده بود:۱ـ شناسائی بیگانگان و کنترل فعالیتهای آنها.۲ـ شناسائی مؤسسات و سازمانهای قانونی و غیرقانونی بیگانه و کنترل فعالیت آنها.۳ـ تعیین و تشخیص هدفها و نقشههای بیگانگان در ایران و روش کار آنها به منظور رسیدن به این هدفها.۴ـ کشف شبکههای جاسوسی و اقدامات تدافعی و تهاجمی به منظور خنثی کردن فعالیتهای مزبور.۵ـ کشف فعالیتهای مضره و غیرقانونی بیگانگان مقیم ایران و خنثی نمودن آنها.۶ـ دستگیری و بازجوئی به منظور تشکیل پرونده مقدماتی جاسوسان و عمال و ایادی بیگانگان و ارسال آن به مقامات قضائی مسئول.
سازمان اداری و ترکیب دوایر مختلف «اداره کل هشتم ساواک »شامل بخشهای زیر میشد:
۱ـ دفتر۲ـ شعبه مستقل قضائی۳ـ بخش مستقل مترجمین۴ـ بخش مستقل فیش و بایگانیاداره یکم (کنترل بیگانگان)بخش ۱: امور معاودین، مهاجرین، پناهندگان، متجاوزین، ایرانیانبخش ۲: امور بیگانگان مقیم ایرانبخش ۳: کنترل فرودگاهها و مرزهاشعبه کنترل مؤسسات بیگانهشعبه کارت تردد.اداره دوم (عملیات و بررسی شوروی و اقمار)ـ بخش ۱: عملیات کشورهای شورویـ بخش ۲: عملیات کشورهای شورویـ بخش ۳: بررسیاداره سوم (عملیات و بررسی کشورهای عربی و همجوار)بخش ۱: عملیات کشورهای عربیبخش ۲: عملیات کشورهای همجوار آسیاییبخش ۳: سایر کشورهای جهانبخش تحقیق.در آغاز تشکیل ساواک، اداره کل هشتم ساواک هنوز وجود خارجی نداشت و امور ضدجاسوسی برعهده اداره دوم از زیرمجموعههای اداره کل سوم قرار داشت. اما چند سال بعد و در سال 1338، ضرورت ایجاد اداره کل مستقلی برای انجام امور ضدجاسوسی موجبات تشکیل اداره کل هشتم را فراهم آورد و به تدریج حیطه فعالیت آن در سراسر کشور (بهویژه در مناطق حساس سیاسی و استراتژیک) و نیز برخی نمایندگیهای ساواک درخارج از کشور گسترش یافت.
مهمترین ساواکهای استانها و شهرستانها که اداره کل هشتم ساواک در آنها بخش ویژهای به خود اختصاص داده بود عبارت بودند از:
خراسان (برای روسها و افغانها)، گرگان و گنبد (برای روسها و ترکمنها)، انزلی و بوشهر (برای روسها)، جلفا (برای روسها)، رضائیه (برای آسوریها)، آبادان و اهواز و خرمشهر (برای حاکم نشینهای خلیج و عراق و کنسولگریهای کشورهای مختلف)، بوشهر و بندرعباس (برای حاکمنشینهای خلیج)، سیستان و بلوچستان (برای مراقبت روی بلوچها و افغان)، اصفهان (برای ارامنه، پس از احداث ذوبآهن فوقالعاده تقویت شد)حسین فردوست اداره کل هشتم ساواک را مورد توجه سیا و MI6 میداند و معتقد است این دو سرویس، برای تقویت هرچه بیشتر این اداره کل از هیچ تلاشی فروگذار نکردند و رابطه بسیار نزدیک و مستقیمی میان نمایندگان سیا و MI6 در تهران با اداره کل هشتم برقرار بود.
اداره کل نهم ساواک (تحقیق)ساواکاداره کل نهم (تحقیق) طی سالهای بعد توسط حسین فردوست تأسیس شد تا امور مربوط به تحقیق را انجام دهد. اسرائیل و مسئول اداره کل تحقیق موساد در روند تشکیل و چگونگی فعالیت اداره کل نهم ساواک نقش داشتند.
به دنبال آموزشهای آنان بود که «حسین فردوست» با یاری برخی نیروهای ساواک، اداره کل نهم را پایهگذاری کرد و به تدریج حیطه فعالیت آن در تهران و سایر ساواکهای کشور گسترش یافت.
وظایف اداره کل نهم (تحقیق) در موارد زیر تعیین شده بود:۱ـ اجرای هرگونه تحقیق ـ بررسی سوابق و یا کسب اطلاعات لازم دربارة موارد زیر:الف) تحقیق صلاحیت استخدام در ساواک و تحقیق صلاحیت استخدام و یا ادامه خدمت در سازمانهای حساس دولتی و ملی.ب) تحقیق دربارة اشخاص مظنون.ج) کسب اطلاعات متفرقه.۲ـ اجرای تحقیقات و بررسیها دربارة افراد ـ پرسنل سازمانها و کسب اطلاعات متفرقه لازم صرفاً بنا به درخواست مقامات مسئول در حدود خواسته شده انجام میشود.توضیح: این اداره مسئولیت بررسی موضوعات را نداشت.
اداره کل دهم ساواک
در برخی منابع از ادارة کل دهمی هم برای ساواک نام برده شده است، اما حیطه وظایف متناقضی برای آن ذکر شده است.
در خاطرات تیمسار«حسین فردوست» اشارهای به اداره کل دهم نشده است.
در بولتنها و اسناد برجای مانده از ساواک هم اشارة آشکاری به این اداره کل وجود ندارد. اما در خاطرات دو تن از مدیران ارشد ساواک مطالب کوتاه و در عین حال متناقضی به چشم میخورد.
«منوچهر هاشمی»(مدیرکل ادارة هشتم ساواک) در این باره چنین نوشته است:اداره کل دهم: وظیفه آموزش پرسنل ساواک بر حسب نیازهای هر واحد، از زبان خارجی تا دورههای فنی، مثل آموزش خطشناسی، آموزش بازجوئی، آموزش بررسی اطلاعات و تهیه گزارش، مخابرات، حفاظت و غیره در این اداره کل متمرکز بود.
عیسی پژمان، برخلاف هاشمی، وظیفه این اداره کل را انجام امور بهداری و پزشکی ثبت کرده است:ادارة کل دهم ـ همان ادارة سابق بهداری، در ضمن ادارة کل یکم بود که به لطف ارتشبد نصیری به خاطر سرتیپ دکتر لطیفی به اداره کل بهداری تبدیل و سرتیپ دکتر لطیفی عنوان مدیرکلی پیدا کرد. اداره بهداری از ابتدای تشکیل ساواک از عدهای از پزشکان نظامی و غیرنظامی مجرب و کاردان و علاقمند به کار و حرفه خود سازمان یافت. درجهداران پزشکیار نیز از میان بهترین معین پزشکان ارتش انتخاب شدند. به علت شرکت نویسنده در عملیات شمال عراق در جنگ کردها با ارتش عراق از عدهای از پزشکان و معینپزشکان اداره بهداری برای معالجه و مداوای بیماران و زخمیها و غیره در بیمارستانهای صحرائی که در عقب جبهه و در نقاط مختلف مستقر بود استفاده شد.
ساواک تهران
تا مدتها پس از تشکیل ساواک، ساواک تهران نُه ساواک دیگر را تحت مدیریت داشت که عبارت بودند از ساواکهای ورامین، شهر ری، شمیران، دماوند، کرج، بلوار، امیریه، امجدیه و بازار. چهار ساواک اخیر که در مناطق مختلف شهر تهران فعالیت میکردند، تحت عنوان ساواک شمال غرب، ساواک شمال شرق هم معروف بودند. پس از مدتی ساواکهای دماوند و ورامین از حوزه استحفاظی ساواک تهران خارج شده و تحت مدیریت ساواک سمنان قرار گرفتند؛ ساواکهای چهارگانه سطح شهر تهران هم منحل شده و در ساواک مرکزی تهران، دفاتری برای کنترل این مناطق تشکیل شد و گزارشات آن مستقیماً در اختیار رئیس کل ساواک قرار میگرفت.
ساواک استانها و شهرستانها
ساواک استانها شامل مقامات و بخشهای زیر میشد:۱ـ رئیس۲ـ معاون۳ـ دفتر۴ـ شعبه امنیتبخش فعالیتهای پنهانی و موزهبخش کشف و گزارش نارضایتیها۵ـ شعبه حفاظت۶ـ شعبه فنی۷ـ شعبه تحقیق۸ـ شعبه برونمرزی۹ـ شعبه ضدجاسوسی
«ساواک استانها»ا شمایی کوچک از نمودار سازمانی تشکیلات کل ساواک بود.
علاوه بر ریاست و معاون ساواک در استانها که نماینده تامالاختیار رئیس کل ساواک محسوب میشدند، دفتر ساواک استانها علاوه بر امور دفتری وظایف اداره کل یکم و اداره کل ششم را انجام میدادند.
«شعبه امنیت ساواک استانها»
«شعبه امنیت ساواک استانها» در حکم اداره کل سوم ساواک عمل میکرد؛ فعالیت شعبه حفاظت هم مشابهت تامی با وظایف اداره کل چهارم ساواک داشت.
وظایف شعبه فنی در راستای وظایف اداره کل پنجم بود، وظایف شعبه تحقیق ساواک استانها، مشابه وظایف و فعالیت اداره کل نهم بود، شعبه برونمرزی که عمدتاً در استانهای مرزی کشور فعال بود، متناظر با اداره کل دوم ساواک عمل میکرد و فعالیت شعبه ضدجاسوسی هم «متناظر ادارة کل هشتم» ساواک بود.
ساواک شهرستانها بسیار محدود بود و عمدتاً شامل یک رئیس، دو یا سه رهبر عملیات و چند نگهبان میشد. ضمن اینکه برحسب ضرورت ساواک در برخی از شهرهای کشور دوایر یا شعباتی ویژه دایر میکرد.«اولین مرکز استانی ساواک در خراسان و فارس تشکیل شد»
«استان خراسان» به دلیل همجواری با اتحاد جماهیر شوروی.
«استان فارس» به دلیل اشراف به مرزهای جنوبی کشور، در اولویت تأسیس مرکز استانی ساواک قرار گرفتند.
با این حال مسائل داخلی استانها به تدریج در کانون توجهات ساواکهای استانها قرار گرفت و مسائل ضدجاسوسی و خارجی در اولویت دوم قرار گرفت. ایجاد امنیت داخلی و جلوگیری از گسترش مخالفتهای سیاسی و نیز نظارت بر امور حکومتی در استانها و نظایر آن، بیشترین دغدغه خاطر ساواک استانها را تشکیل میداد.
نیروهای ساواک(کارکنان ساواک)
نحوه گزینش درساواک(انتخاب کارکنان ساواک)
ساواک بر اساس شغل رسمی که به کارکنان و پرسنل واگذار میکرد چهار نوع آزمایش حفاظتی ـ گزینشی را دربارة آنان اعمال میکرد که عبارت بود از
: ۱ـ بررسی سوابق شخصی متقاضی
۲ـ بررسی سوابق شخصی بستگان و معاشران نزدیک
۳ـ آزمایش محدود.
۴ـ آزمایش کامل.
نظام اداری حاکم بر ساواک همچنین کارمندان و کارکنان آن را ملزم میکرد شئون اداری ویژه سازمان را مراعات کنند.کارمندان و کارکنان ساواک به دو دسته رسمی و غیررسمی تقسیم میشدند که مقررات اداری ویژه ساواک برای به کارگیری و استخدام هر یک از آنان شرایط خاصی داشت.
ماده ۳۳: مقامات سازمان اطلاعات و امنیت کشور به ده مقام زیر تقسیم میشود:الف ـ مقام ۱۰ مدیران کلب ـ مقام ۹ معاونین ادارات کلپ ـ مقام ۸ رؤسای اداراتت ـ مقام ۷ رؤسای بخشث ـ مقام ۶ رؤسای دوائرج ـ مقام ۵ رؤسای شعبچ ـ مقام ۴ کارمندان درجه ۱ح ـ مقام ۳ کارمندان درجه ۲خ ـ مقام ۲ کارمندان درجه ۳د ـ مقام ۱ کارمندان درجه ۴
ساواک برای چگونگی برخورد با تخلفات اداری کارکنانش هم مقررات ویژهای را وضع کرده بود.ساواک برای نظارت بر حسن انجام امور محوله از سوی کارکنان و پرسنل مربوطه، به فواصل مختلف به بازرسی از محل کار و مأموریت نیروهایش میپرداخت و برای این بازرسیها اهداف، شرایط و ویژگیهایی قایل شده بود.از آنجایی که در بسیاری از مناطق و شهرها کارمندان ساواک در خانهها و منازل سازمانی ساواک مسکن میگزیدند، تشکیلات اداری ـ حفاظتی ساواک درباره ویژگیهای این منازل و چگونگی سکونت در آنها، شرایط و مقررات خاصی از نظر حفاظتی ـ امنیتی قائل شده بود.
نهایتاً اینکه ساواک برای چگونگی بهرهگیری کارمندان و پرسنل آن سازمان از تعطیلات رسمی کشور، استفاده از نشانهای خارجی و لباسهای تشریفاتی، ساعات حضور در محلهای خدمت و غیره نیز دستورالعملهای ویژهای تعیین و کارکنانش را به مراعات آن ملزم میساخت.آنچه آمد از مهمترین مقررات و آئیننامههای ویژه امنیتی ـ حفاظتی تشکیلات اداری ساواک بود که کارکنان و نیروهای این سازمان در سطوح مختلف را به رعایت آن ملزم میساخت.
اسناد و مکاتبات
اسناد و نامههای متبادله میان دوایر و بخشهای مختلف ساواک با یکدیگر و نیز نامهنگاریها و مراسلات ساواک با خارج از ساواک، براساس ضوابط ویژهای صورت میگرفت. علاوه بر اینکه تشکیلات اداری ساواک مقررات و آئیننامههای خاصی برای چگونگی تدوین و نگارش نامه و سایر مکاتبات اداری و غیره تعیین کرده بود، نگهداری اسناد محرمانه، سری و طبقهبندی اسناد و بهرهگیری از اسامی و کلمات مستعار و اعداد رمز نیز از نظم و قاعدهای خاص پیروی میکرد.
در مکاتبات و نامهنگاریهای محرمانه ساواک از اسامی مستعار و رمز بهره برده میشد. مکاتبات حساس که از نقاط مختلف کشور و نیز خارج از کشور صورت میگرفت، بیش از هر مورد دیگری از اسامی، اعلام و اعداد رمز استفاده میشد. بخش رمز و کشف رمز از مهمترین دوایر ساواک محسوب میشد. علاوه بر اینکه بسیاری از مدیران و اعضای ارشد ساواک در مکاتبات معمولی از اسامی و اعداد رمز استفاده میکردند، در موارد بسیاری مکاتبات و مراسلات ساواک با بخشهای مختلف آن در داخل و خارج از کشور، به طور کلی به وسیله حروف رمز صورت میگرفت.
بسیاری از دوایر، نمایندگیها، مأموران و پایگاههای ساواک در داخل و خارج از کشور، با اسامی و اعداد رمزی که هر از چندگاه تغییر میکرد قابل شناسایی بود.
اسم(مستعار) رمزشاه درساواک
تیمسارنصیری دستبوس شاه
برخی از مهمترین رجال کشور نیز که در رأس همه آنها شخص شاه قرار داشت، در مکاتبات ساواک با اسامی و اعداد رمز ذکر شدهاند.دربارة طبقهبندی شکل و محتوای اسناد و مدارک ساواک تاکنون مطالعه و بررسی قابل توجهی صورت نگرفته است. مهمترین و مستندترین پژوهش مقاله کوتاهی است که توسط آقای کریمی تحت عنوان «اسناد ساواک و نقش آنها در روشن ساختن زوایای تاریک تاریخ» در مجموعه مقالات همایش اسناد و تاریخ معاصر به چاپ رسیده است. وی اسناد ساواک را بر اساس محتوا و شکل به سه دوره کلی (دوره ریاست تیمور بختیار، دوران بازسازی ساواک توسط فردوست و دوره سیطره نصیری بر ساواک) تقسیم میکند و معتقد است که اسناد دوره اول ساواک شباهت تامی به گزارشات و اسناد شهربانی دارد. اما دورههای بعد، تغییراتی در شکل و محتوای گزارشات پدید آمده است. وی در این باره چنین توضیح داده است:
از سمت راست:«ارتشبد نعمت الله نصیری»(رئیس ساواک)، «حسین معتمدی منوچهری تنکابنی» (بهرام آریانا)فرمانده لشگر گارد شاهنشاهی،ژنرال آجودان شاه، فرح پهلوی،محمدرضا شاه و (نخست وزیر)«حسنعلی منصور»
با نگاهی گذرا به اسناد و بقایای کار ساواک، از لحاظ اداری آن را به سه دوره یعنی: دوره اول: تشکیل ساواک و ریاست تیمور بختیار، دورة دوم: بازسازی به کمک فردوست و دوره سوم: دوره حاکمیت نصیری بر ساواک تقسیم کرد که شاخصه دوره اول شباهت تهیه و تنظیم گزارشها ـ از لحاظ شکل و محتوا ـ به شهربانی است و شاخصه دوره سوم تغییرات شکلی و محتوایی در کسب خبر و ارزیابی آن است.
در دوره اول ریاست بختیار بر ساواک، شباهت کار با شهربانی به این دلیل بود که هم، بعضی از کارمندان اداره دوم شهربانی به ساواک منتقل شده بودند و هم منابع انسانی شهربانی به ساواک وصل شده بودند، و غالب گزارشها از سوی مأمورین تنظیم میشد و فرم مورد استفاده نیز در مقایسه با دورن سوم بسیار ساده و ابتدایی بود. اما بعد از بازسازی ساواک که توسط ارتشبد فردوست و با کمک گرفتن از عناصر اطلاعاتی اسرائیل در قبال واگذاری پایگاهی در غرب ایران به آنان، صورت گرفت، شاهد تحولاتی در فرم و کیفیت گزارشها هستیم. همچنین از منابع دیگر کسب خبر از قبیل استراق سمع، تعقیب و مراقبت، سانسور پستی و ... نیز در مواقع خاص استفاده میشد.اسناد موجود در ساواک به طور کلی به دو دسته تقسیم میشد: ۱ـ سوابق انفرادی ۲ـ سوابق موضوعی:
سوابق انفرادی خود به انواع: پروندههای پرسنلی ساواک، پروندههای حفاظتی ساواک، پروندههای تعیین صلاحیت، پروندههای منابع، پروندههای سوژههای ساواک و از این قبیل تقسیم میشود.سوابق موضوعی که شامل: پرونده موضوعی گروههای مختلف، پروندههای موضوعی ـ اداری ساواک، پروندههای بررسیهای خارجی و از این قبیل میگردد.منابع کسب خبر و گزارش ساواک، شامل عوامل انسانی و نیز وسایل فنی و یا ترکیبی از مشارکت عوامل و نیروی انسانی با وسایل و تجهیزات فنی بود.ساواک برای ارزیابی و سنجش درجه اعتبار اخبار و گزارشاتی که از منابع مختلف کسب میکرد، از حروف و اعداد رمزی استفاده میکرد. هر یک از حروف و اعداد بیانگر درجه اعتبار خبر و منبع ارائه کننده آن بود.کدهای(حروف)درساواک(صحت وسُقم )کزارش ها
حروف مربوط به ارزیابی منبع و اعداد مربوط به ارزیابی خود خبر بود. این حروف و اعداد به شرح زیر تبیین میشود:الف: کاملاً مورد اعتماد.ب: معمولاً قابل اعتماد.ج: تقریباً قابل اعتماد.ه : قابل اعتماد نیست.و: غیرقابل قضاوت است.
همانگونه که مشاهده مینمایید این موارد کاملاً مربوط به فرد خبردهنده و ارزیابی اوست. و اما اعداد:۱ـ از منابع دیگر تأیید شده است.۲ـ به احتمال قوی صحت دارد.۳ـ ممکن است صحیح باشد.۴ـ مشکوک است.۵ـ غیرقابل قضاوت است.
کدهای ترکیبی(عدد-حروف)ساواک
حال برای اینکه بهتر متوجه ارزیابی خبر و منبع شوید مثال ترکیبی را بیان مینمایم. مثلاً اگر تقویم منبعی «ب ـ ۳» باشد معنی و مفهوم این ارزیابی آن است که منبع موردنظر معمولاً قابل اعتماد بوده و فردی است که غالباً اخبار را صحیح شنیده و منتقل مینماید ولی خبر کسب شده ۵۰% احتمال صحت دارد و لذا تحقیق بیشتری را در این زمینه میطلبد؛ هم از ناحیه هدایت مجدد منبع مذکور نسبت به تکمیل مطالب اظهار شده و هم از ناحیه عوامل دیگر.ساواک برای طبقهبندی نامهها، مکاتبات، سوابق و اسناد، مقررات و آئیننامههای امنیتی ـ حفاظتی ویژهای تدوین کرده بود.برای انهدام اسناد و مدارکی که دیگر حفظ و بایگانی آن به مصلحت تشخیص داده نمیشد، دستورالعمل حفاظتی ـ امنیتی خاصی تدوین شده بود و مسئولان امر صرفاً با رعایت موازین اعلام شده میتوانستند به نابودی و انهدام اسناد اطلاعاتی ـ امنیتی و غیره اقدام کنند.
نشریات اطلاعاتی ساواک ـ بولتن هاآموزش و مهارتهای فنی ـ اطلاعاتی ساواک
مقوله آموزش و مهارتهای فنی ـ اطلاعاتی از مهمترین پیششرطهای کار اطلاعاتی ـ امنیتی است. برای ساواک به عنوان سازمان اطلاعاتی ـ امنیتی بهرهگیری از آموزشهای فنی و اطلاعاتی جایگاه مهمی داشت و چنانکه در مباحث پیشین هم گفته شد، ساواک تحت هدایت و مدیریت سیا و امریکا تشکیل شد و به تبع آن بخش اعظمی از آموزش آن نیز بر عهدة این سازمان قرار گرفت.آموزشهایی که از سوی سیا و موساد به نیروهای ساواک داده میشد دائماً در حال گسترش بود. این دو سرویس هر آنچه ضروری میدانستند، به ساواک همپیمان خود آموزش داده و مهارتهای لازم را در اختیار آن قرار میدادند.از جمله آموزشهایی که سیا و موساد به ساواکیها دادند چگونگی شکنجه مخالفان و زندانیان سیاسی و غیره بود. سازمانهای حقوق بشر و عفو بینالمللی بارها فاش ساختند که سیا در آموزش ساواک برای شکنجه زندانیان و مخالفان سیاسی مستقیماً دست دارد.بهمن نادریپور معروف به «تهرانی»
از دیگر آموزشهای نیروهای ساواک، روشهای اصولی و علمی جاسوسی بود. این آموزشها در حیطه مسئولیت اداره کل سوم ساواک قرار داشت و مأموران آن اداره کل بیشترین بهره را از آموزشهای جاسوسی میبردند. بخش دیگری از آموزش برای بررسی اطلاعات به دست آمده از منابع مختلف بود که در حیطه وظیفه و عمل اداره کل هفتم قرار داشت.از آموزشهای مهم دیگری که به اعضای اطلاعاتی ـ عملیاتی ساواک داده میشد، جستجوی صحیح و منطقی سوژههای مختلف انسانی و اشیاء بود. جستجو، تعقیب و مراقبت از مهمترین عرصههای فعالیت و عمل ساواک، بهویژه در داخل کشور، بود.
از دیگر آموزشهای ساواک موضوع مشاهده و توصیف اشخاص و سوژههای مختلف بود. در این مرحله نیروها با روشهایی که در روند مشاهده و توصیف دقیق و کارآمد سوژههای مختلف آنان را یاری میداد آشنا میشدند.از دیگر آموزشها چگونگی شناسایی و برخورد حساب شده با پدیده جدید مخالفان سیاسی مسلح (مبارزان چریکی) بود. علاوه بر آموزشهای فنی ـ نظامی، الکترونیکی و بهرهگیری کارآمدتر از اسلحه در مواجهه با گروههای چریکی، شناسایی علمی و منطقی گروههای چریکی و مسلح هم اهمیت قابل توجهی داشت.
آموزشهای فنی کارکنان ساواک
از دیگر آموزشهای فنی ساواک آشنا ساختن نیروها با نوشتههای مختلف برای شناسایی نویسندگان و منشأ این نوشتهها بود تا در امور مختلف اطلاعاتی، کسب خبر و غیره از آن بهره گرفته شود.مهمتر از همه اینها آموزش خطشناسی بود که از سوی مسئولان ساواک بسیار جدی گرفته شد و با بهرهگیری از استادان خطشناس موساد گامهای مهمی در این راه برداشته شد.یکی ازمهمترین اقدامات ساواک برای مراقبت از مخالفان، سانسور مکاتبات و گشودن مراسلات و نامههای آنان بود، آموزش «روشهای گشودن پاکات» در میان آموزههای ساواک به نیروها جایگاه مهمی داشت.از دیگر آموزشهای فنی ساواک شیوههای کارآمد سانسور مکاتبات، نشریات و نظایر آن بود. در جزوات آموزشی ساواک در تعریف سانسور آمده بود که: «سانسور از نظر کلی یعنی گشودن پاکات و کنترل نامهها و نشریات» سانسور مکاتبات، نشریات و نامههای مردم در داخل و خارج کشور از جمله مهمترین اعمال و فعالیت ساواک در تمام دوران حضور خود در عرصه کشور بود و بهرهگیری از روشهای کارآمدتر سانسور، از دل مشغولیهای همیشگی مسئولان آن بود.
فراگیری علمی ـ فنی کاربرد «تلههای شیمیایی» و«تله های فیزیکی» در امور سانسور مکاتبات و غیره از دیگر آموزشهایی بود که به نیروهای ساواک داده میشد.انگشتنگاری از دیگر دانشهای فنی بود که در کلاسهای سری ساواک آموزش داده میشد.(متهمان)آموزش بازجویی(متهمان) درساواک
بازجویی از متهمان و مخالفان سیاسی و غیره از اقشار مختلف از مهمترین حیطههای وظایف و عمل ساواک در تمام دوران فعالیت آن محسوب میشد و آشنایی با شیوههای جدید و کارآمدتر بازجویی (حداقل در بخشی از دوران فعالیت ساواک) مورد توجه رهبران و رؤسای ساواک قرار گرفت. در اوایل تأسیس ساواک از بازجویی به روش علمی خبری نبود و شکنجه و آزارهای جسمی و روحی شدید مخالفان و متهمان از اصلیترین روش اقرارگیری و به تبع آن پروندهسازیهای عمدتاً ناروا بود. بعدها و به ابتکار شخص فردوست بود که سازمان موساد بهترین بازجویان خود را همراه با کتاب و جزوه آموزشی و علمی لازم به ایران اعزام کرد تا بازجویان و پرسنل ساواک را با روشهای علمی بازجویی آشنا سازند و توسط متخصصین اسرائیلی شماری از نیروهای ساواک با روشهای علمیتر بازجویی آشنایی یافتند و روش اعترافگیری و بازجویی علمی و منطقیتر هم تا مدتها در ساواک باب شد. اما این مهم حداقل از اواخر دهة 1340 به بعد که ساواک آشکارا به سوی روشهای خشن روی آورد به دست فراموشی سپرده شد و شکنجههای مرگبار جانشین شیوههای منطقی و مسالمتآمیزتر پیشین شد.در کتاب «ساواک» در فصل سوم با عنوان سازماندهی ، تشکیلات و مهارتهای اطلاعاتی - پرسنلی ساواک .
خاطرات منوچهر هاشمی آخرین مدیرکل اداره کل هشتم ساواک .در خاطرات حسین فردوست هم نکاتی درباره تشکیلات و حیطه وظایف هر یک از دوایر ساواک. دانشجویان ایرانی عضو کنفدراسیون نیز در کتابی دربارة ساختار درونی و تشکیلات ساواک مطالبی آوردهاند.تحقیقات و پژوهشهایی از جمله: ساواک و نقش آن در تحولات داخلی رژیم پهلوی ، شاهنشاهی پهلوی در ایران ، دربارة ساواک و غیره نیز مطالبی درباره تشکیلات ساواک آوردهاند. مهمتر از تمام اینها بولتنی است که پس از انقلاب اسلامی توسط وزارت اطلاعات بر اساس مدارک و اسناد مستند، شمایی دقیقتر از نمودار تشکیلاتی و سازمانی ساواک تهیه کرده است. در این جزوه که بر اساس سازماندهی تشکیلاتی ساواک در سال ۱۳۵۲ تنظیم شده، جزئیات بیشتری به دست میآید و تکمیل کننده اطلاعاتی است که منابع دیگر در این باره ارائه میدهند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:درمنبع اخذشده ویرایش انجام داده ام ومواردضروری حذف شده ویا توضیحاتی افروده شده است،ازمنابع دیگری هم استفاده کرده ام.
در کتاب «ساواک» در فصل سوم با عنوان سازماندهی ، تشکیلات و مهارتهای اطلاعاتی - پرسنلی ساواک خود نوشت :