زندگینامه دکترحشمت(پزشک نهضت جنگل)
دکترابراهیم حشمت درنهضت جنگل
آیا دکترحشمت«خائن» بود؟ چرا تسلیم شد؟
چه کسان دیگری ازیاران میرزاکوچک خان تسلیم شدند؟
اعضای شورای انقلاب جنگل:علاوه برمیرزا
۱-میرصالح مظفرزاده،۲-کامران آقایف،۳-حسن آلیانی،۴-گاوک آلمانی،۵-شاپور
اسامی شخصیتها وعلمایی که با نهضت جنگل همکاری داشتند:
نشسته ازراست:حاج ابوالحسن حاج علیشاهی،کاظم خان مژدهی،سیدجلال تولمی
صف ایستاده ازراست:خالوقربان هرسینی،حاج علی خان طاهری،حجت الاسلام رفیع،حسام الاسلام دانش،حاج شیخ حسین لاکانی،محسن صدر،حاجی بحرالعلوم،حاج شیخ حسنی،حاجی میرزاابوالحسن شریعتمدار،میرزاکوچک خان،میرزااحمدخان آذری،حاجی میرزااحمد،دکترابوالحسن خان فربد،حسن آلیانی،مجدالسلطنه محمودی،سیدآقایی عطار/قسمتی ازعکس حذف شده
ابراهیم حشمت (متولد۱۲۶۴، طالقان) ،فرزنددکتر میرزا عباسقلی.
حشمتالاطباء ،رشته طب را در مدرسه دارالفنون گذراند،
وقتی در سال ۱۲۸۹ شاهسونها در اردبیل علیه دولت مشروطه طغیان کردند «دکترحشمت» به عنوان پزشک ارتش برای سرکوبی طغیان شاهسونها به منطقه اعزام شد،درهمین مأموریت بودکه با میرزاکوچک خان آشناشد در جریان نهضت جنگل ،امورنهضت رادرشرق گیلان(لاهیجان)به عهده گرفت،البته قبلاً درآن منطقه فعالیتهای مبارزاتی داشته.
تسلیم شدن حاج احمدکسمایی:
حاج احمدتحت تأثیر حاج بحرالعلوم رفیع گیلانی (ازحامیان وثوق الدوله)قرارگرفت،برادرش که مناصبی داشت رابه نزدنخست وزیرمی فرستد واعلام میکند باهمه نیروهای تحت امرش وخانواده اش آماده تسلیمیم.
وقتی میرزا این خیانت رادید،دستورترک فومنات رابه نیروهایش داد،راهی پادگان لاهیجان شدند که به فرماندهی دکترحشمت اداره می شد.
پادگان نظامی نهضت جنگل-لاهیجان
درحالی که نیروهای دولتی اززمین وهوادرتعقیب جنگلی هابودند وجنگلی ها هم بارسیدن (ازبیراهه ها)به لاهیجان ریسیدهبودند که نفس راحتی بکشند،خبرناراحت کننده به میرزارسید!
خبراین بود که دکترحشمت هم اعلام خستگی کرده،گفته که تاکی بایددرجنگلهاآواره شویم! واعلام آمادگی برای تسلیم شدن به دولتیان کرده بود.
شیخ عبدالسلام عرب
وتأسفباراین بودکه با کلیه قشون(۲۷۰نفر)دربینشان،شیخ عبدالسلام عرب هم بود!
پادگان مرکزی نهضت جنگل-گوراب زرمیخ
توضیح نگارنده-پیراسته فر:فخرایی می نویسد:وقتی میرزاکوچک، خبرتسلیم شدن دکترحشمت راشنید«آیه« استرجاع» رابرزبان جاری کرد(إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعونَ )واما علت نگرانی میرزا ازسرنوشت نافرجامش بود
،چون اوفرماندهان وسران نهضتش رابخوبی می شناخت،می دانست که انصراف دکترحشمت ،نه بخاطر خباثت وخیانت است،وهمینطورهم شد،چراکه دکترحشمت هیچگونه همگاری درافشای اسرارنهضت بروزنداد واورا باسیلی وشکنجه خواستند،اعتراف بگیرند که موفق نشدند
ووقتی وثوق الدوله این خبرراشنید دستورحکم اعدامش راصادرکرد.
دکترحشمت به رهبرنهضت(میرزاکوچک خان)خیانت نکرد،بادشمن همنوانشد،قط میخواست ازمبارزات کناره گیری کند وبه کاروشغلش(طبابت) بپردازد.
واما «حاج احمدکسمایی »جاه طلب بود،تسلیم شدنش بخاطر مقام وموقعیت بود،به میرزامعترض بود که چرامرکزفرماندهی کل نهضت رادرگوراب زرمیخ متمرکزکرده اید وچراکسمانباشد!وچراغیرکسمایی هارا درامورات کسماگمارده اید!؟
خائن دیگربه دشمن پناهنده شد
خالوقربان،باهمراه«حاج محمدجغفرکنگاوری»،مستقیماً به نزدسردارسپه رفت وسلاح خودراتحویل وزیرجنگ داد واماسردارسپه، بجای خلع سلاح به اویک درجه ترفیع داد-نمک گیرش کرد-وبهمراهی همین خائن (بانیروهاییش)به رشت آمدند ونیروهای جنگلی راتارومارکردند.
البته یکی دیگرازفرماندهان جنگل(سیدجلال چمنی)هم به دشمن پناهنده شد،دلیل جدایی این فرمانده،پول کلانی ازمیرزامیخواست که جواب منفی بود.
این اوضاع کاررابر«میرزا» ویاران وفادارش سخت کرد،حتی آذوقه نداشتند«سدجوع »کنند.
دکترحشمت حتی درپای دار-اعدام-حاضرنشدبه میرزاکوچک کوچکترین بی احترامی کندویابه جنگلی ها توهینی بکند(اعلام برائت نکرد).
دکتر حشمت در همکاری با اهداف نهضت جنگل، به تاسیس مدارس و احداث راه های روستایی می پرداخت، همه جا با کوچک خان همکاری داشته و در پیکارهای دیلمان، جواهردشت، جواهرده، کاکوو گاوبن شرکت داشت.
زینب کربلای جنگل(ایراهیم میرفخرایی)قبرپائین پای میرزا-موزائیک کرم رنگی که دیده می شود.روایتگرنهضت میرزاکوچک.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:باتوجه به اینکه مرحوم «میرفخرایی»مؤلف کتاب «سردارجنگل»ازهمرزمان ومعتمدمیرزاکوچک بوده وماجرای مبارزات میرزارا روایت کرده،مسئولین امرهیچ اقدامی برای «قبر»ش نکرده اند،حداقل ۲سانتی سنگ قبرش رابالابیاورند(مثل همان۲شهیدکنارقبرمیرزا).اگرمیرفخرایی نبود«میرزا»راگروه های چپ ونامسلمانان دُزدیده بودند!(بخودشان منتسب می کردند)
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به کنگره بزرگداشت میرزاکوچک خان جنگلی در سال ۱۳۹۱ ، منشأ حرکت میرزا کوچک خان را یک منشأ صددرصد دینی و اعتقادی دانستند و تاکید کردند:
میرزاکوچک، یک واحد مینیاتوری از نظام اسلامی را در همان محدوده خاص خود - گیلان - ایجاد کرد.
آرامگاه میرزاکوچک-سلیمانداراب-رشت-فلکه انتظام(رازی)بطرف آسایشگاه معلولین.
همسنگر-نویسنده نهضت میرزاکوچک(ابراهیم فخرایی)که درفاصله کمترازیکمتری"سمت چپ" قبرمیرزاکوچک درسلیماندارب مدفون است.
تاریخ نویس قهرمان جنگل
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:درکتاب«سردارجنگل»ابراهیم فخرایی می نویسد:سرمیرزارا«کاس آقاخیاط»ازقبرستان حسن آبادتهران،بعدازبیست سال آورد ودرسلیمانداراب به بدنش متصل کرد(دفن کرد)ودراینجا هم بعداز اعدام دکترحشمت،جنازه را همین« مشهدی کاس آقاخیاط» تحویل گرفت وبردبرای تدفین-چله خانه.البته میرزابعدازقتل توسط یک تالشی -درخانقاه تالش مدفون شد که سرش راازتنش جداکردندبرای گرفتن جائزه«سر»را به نزدرضاشاه بردند
سر بریده «میرزا کوچک خان»
در۱۱ آذر ۱۳۰۰ در حالی که میرزا کوچک خان، بسیاری از یاران جنگلی خود را در مسیر از دست داده بود، در کوههای تالش گرفتار سرمازدگی شد و به دست یکی از عوامل سالار شجاع کشته و سرش بریده شد.
خالو قربان که روزگاری خود از همرزمان میرزا بود، سر بریده میرزا را برای رضاخان سردار سپه به تهران برد.
با خروج قوای روسیه و انگلیس از گیلان و پیوستن وابسته نظامی شوروی به قوای دولتی ایران و حرکت آن برای سرکوب دولت انقلابی و تسلیم خالو قربان به این قوا، میرزا بار دیگر تنها باقی ماند. روسها نیز براساس توافق با دولت ایران از کمک نظامی به جنگلیها خودداری کردند.
نبرد قوای دولتی با نیروهای اندک جنگل شدت یافت و سرانجام در ۱۲ آبان ۱۳۰۰ رشت به تصرف قوای دولتی درآمد اما میرزا به همراه یاران خود به جنگل پناه برد و مقاومت خود را ادامه داد.
شهادت میرزاکوچک خان
قوای دولت همه جا در کمین میرزا بود و راهها را زیر نظر داشت و از آنجا که مذاکرات صلح با جنگلیها به نتیجه نرسید نیروهای دولتی به تعقیب جنگلیها پرداختند. برخی از نیروها متفرق، تسلیم و تعدادی نیز کشته شدند و میرزا به همراه یار وفادار خود «گائوک» که توسط گروههای سرباز تحت تعقیب بودند به هنگام فرار گرفتار برف و طوفان و سرمای سخت شده و در گردنه «گیلوان»خلخال از پای درآمدند.
روستای «گیلوان» از توابع بخش شاهرود «شهرستان خلخال» در ۶۵ کیلومتری جنوب شرقی خلخال و ۴۵ کیلومتری رشت قرار دارد
«سربریده» رهبرنهضت جنگل
فردی به نام «کَرَم» که از خلخال عازم گیلان بود «میرزاکوچک» و همراهش را در آخرین لحظات زندگی در بین تودههای «برف» پیدا کرد و کرم که میرزا را شناخته بود با سرعت به «خانقاه» نزدیکترین دهکده رفت و با کمک مردم اجساد بیجان «میرزاکوچک» و« گائوک»(فردریش گائوک)اسم دیگرش«هوشنگ» را به دهکده حمل کردند.
«سالار شجاع» برادر «امیر مقتدر تالش» با اطلاع از وضعیت میرزا به همراه چند نفر از سواران مسلح به خانقاه رفت و در برابر دیدگان اشکآلود روستائیان به «رضا اسکستانی» یکی ازنیروهایش دستور داد تا «سر میرزا» را از «بدن »نیمه جان(علائم حیاتی داشت)جدا کند،جسد بدون سر در گورستان دهکده خانقاه به خاک سپرد.
«رضا اسکستانی» کسی که سر میرزا را پس از بریدن به خان تالش تحویل داد
سر سردار جنگل توسط «سالارشجاع » برای خوش خدمتی وگرفتن هدایا،سر سردار جنگل به رشت منتقل می کند.
«سر میرزا کوچک خان» را در کنار سربازخانه(ژاندارمری) به مدت چند روز به معرض تماشای اهالی قرار دادند.
و «خالو قربان»نیزهوس گرفتن مژدگانی می کند، «سربریده میرزاکوچک» را به رضاخان(سردار سپه) هدیه داد.
«رضاخان» دستور داد تا «سربریده »میرزا در گورستان حسنآباد دفن شود و پس از مدتی «کاسآقا حسام »(کاس آقاخیاط) دوست صمیمی و یار قدیمی میرزا مخفیانه سر میرزا را از گورکن گرفته و به رشت آورد و در محله سلیمانداراب رشت دفن کرد.
سربریده میرزابعداز۲۰سال به بدنش ملحق شد
«سر بریده » میرزا کوچک خان جنگلی را مدت ها در کنار سربازخانه به نمایش گذاشتند. سپس خالو قربان سر بریده را به رسم هدیه به تهران نزد رضا خان برد.
به دستور سردار سپه، سر میرزا را در قبرستان چهار راه «حسن آباد» تهران که اکنون محل آتش نشانی است دفن کردند.
یکی از دوستان میرزا مخفیانه(مشت کاس آقا) سر میرزا را از گورکن گرفته و به رشت آورد
و در سلیمان داراب رشت به خاک سپرد. پس از شهریور ۱۳۲۰ آزایخواهان گیلان محرمانه جسد(تن) میرزا را از خانقاه(تالش) به رشت آورده در کنار«سر بریده »میرزا مدفون می کنند.
یونس معروف به میرزا کوچک فرزند میرزا بزرگ در سال ۱۲۵۷ ه.ش. در شهر رشت محله استادسرا در خانوادهای متوسط چشم به جهان گشود. وی سنین اوّل عمر را در مدرسه حاجی حسن واقع در صالح آباد شهر رشت و مدرسه جامع به آموختن صرف و نحو و تحصیلات دینی گذرانید. چندی هم در مدرسه محمودیهٔ تهران به همین منظور اقامت گزید. با این سطح تعلیم میتوانست یک امام جماعت یا یک مجتهد از کار درآید، امّا حوادث و انقلابات کشور مسیر افکارش را تغییر داد و او را به راهی دیگر کشاند.
میرزا دارای دو خواهر و دو برادر، یکی بزرگتر از خود بنام محمّدعلی و دیگری کوچکتر بنام رحیم، بود، که هر دو نفر بعد از میرزا وفات یافتهاند. بنا به روایات او مردی خوش هیکل، قوی بنیه، زاغ چشم و دارای سیمائی متبسم و بازوانی ورزیده بود. طرفداران او میگویند از نظر اجتماعی مردی با ادب، متواضع، خوش برخورد، مومن به اصول اخلاقی، آدمی صریح اللهجه و طرفدار عدل و آزادی، حامی مظلومان و اهل ورزش بود و از مصرف مشروبات الکلی و دخانیات خودداری میکرد. میرزا در سنین آخر عمرش همسری برگزید.
یاران میرزاکوچک خان درکنارفرمانده جهانگیر سرتیب پورکه بعداً شهرداررشت شد،ازیاران میرزاکوچک بود
جهانگیر(متولد۶آذر۱۲۸۲)،فرزند عزیزا... خان ، مشهور به آقاخان ، که در قشون قزاق ایران سرتیپ دوم و آجودان سلطنتی بود و از نوادگان« امیر هدایت خان»حاکم گیلان « اترخان رشتی»که درسال۱۱۶۴درگیلان حکمرانی داشت وهمان سال هم بقتل رسید«جهانگیر»چون درکودکی پدرش فوت کرد،جهانگیربه «سرتیب پور»(فرزندسرتیب)شناخته می شد.
«جهانگیر سرتیپ پور»نویسند وهنرمند،شاعرونمایشنامه نویس بود، در۱۷سالگی به همراه مرحوم آقا شیخ رضا مقدادی ( خیاط ) به نهضت جنگل پیوست واما این زمان مصادف شدباتهاجم قزاقها،در تاریخ شنبه ۹ مرداد ۱۲۹۹ طرفداران شوروی با رهبری و حمایت فرمانده قوای مسلح شوروی و مدیر بخش سیاسی و امنیت نظامی آن در رشت بر ضد میرزا کودتا کردند. خیلی ازطرفداران میرزا دستگیر و بازداشت شدند،ازجمله«جهانگیر سرتیپ پور»وحکم اعدامشان صادرشد وامابادخالت آزادیخواهان(مشروطه خواهان رشت)مجبوربه آزادیش شدند.
«جهانگیر سرتیپ پور»در سال ۱۳۴۲ به نمایندگی مردم رشت در مجلس شورای ملی(دورههای ۲۱ و ۲۲) برگزیده شد.
از جمله اقدامات سرتیپ پور در این دوران نمایندگی وشهرداری ،تلاش و پیگیری وی برای تأسیس دانشگاه گیلان است، دانشکده کشاورزی،راه اندازی پروژه- راه رشت ـ فومن،میانه، احداث فرودگاه رشت، تأسیس بانک خون برای بیمارستان پورسینا، توسعه کتابخانه ملی رشت، تأسیس زایشگاه رشت،خرید زمین ناصریه ی رشت برای تأسیس بیمارستان(پورسینا)ازجمله ازاقدامات سرتیب پور(سال۱۳۰۸)می باشد.
«جهانگیر سرتیپ پور»هفتم آذرماه ۱۳۷۱ درسن ۸۹سالگی در تهران درگذشت و در سلیمانداراب درجوارفرمانده اش(میرزاکوچک)به خاک سپرده شد.
قبر «جهانگیر سرتیپ پور»در۱۰قدمی میرزاکوچک واقع است-جهت خلاف قبرابراهیم فخرایی.
نقش میرزاکوچک خان در انقلاب مشروطه
میرزا در واقعه مشروطیت به انقلابیون پیوست و در فتح قزوین شرکت نمود. او رهبر جنبش جنگل بود که بتاریخ ۱۲۹۳ه.ش. شروع به مبارزه مسلحانه بر ضد ارتش خارجی داخل خاک ایران و بریگاد قزاق، که زیر دست افسران روسیتعلیم و تربیت شده بودند، زد. تعداد زیادی از انقلابیون جنگل هم در درگیریهای مسلحانه با لشکران انگلیس، روسیه و ارتش سلطنتی قاجار کشته شدند.
جنگلیها هدف خود را "اخراج نیروهای بیگانه، رفع بی عدالتی، مبارزه با خودکامگی و استبداد و برقراری دولتی مردمی" اعلام میکردند. در همین راستا در روز یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۲۹۹ قوای جنگل با انتشار بیانیهای تشکیل کمیته انقلاب سرخ ایران و الغاء اصول سلطنت و تأسیس حکومت جمهوری شوروی سوسیالیستی ایران را اعلام نمودند و یکروز بعد کمیته انقلاب هیئت دولت جمهوری را معرفی کرده، که میرزا عنوان سرکمیسر و کمیسر جنگ را داشت.
حرکت میرزابه«صومعه سرا»دراعتراض به روسها
امّا هنوز دولت تازه انقلابی سامان نگرفته بود که با حمایت بلشویکهای روس اغتشاش انقلابیهای سرخ طرفدار شوروی آغاز گردید که نهایت جمعه ۱۸ تیر ۱۲۹۹ میرزا به عنوان اعتراض از رشت به صومعه سرا (پایگاه نظامی جنگلی هادرگوراب زرمیخ ومرکزدرمانی آنها درکسما بود)رفت و قبل از حرکت دو نفر نماینده با نامه مفصلی برای لنین به مسکو فرستاد که در آن ذکر شده بود: «در موقع، خود به نمایندگان روسیه اظهار کردم که ملّت ایران حاضر نیست پروگرام بلشویکها را قبول کند».
«کودتا»علیه میرزاکوچک خان
در تاریخ شنبه ۹ مرداد ۱۲۹۹ طرفداران شوروی با رهبری و حمایت فرمانده قوای مسلح شوروی و مدیر بخش سیاسی و امنیت نظامی آن در رشت بر ضد میرزا کودتا کردند. خیلی ازطرفداران میرزا دستگیر و بازداشت شدند. دولت جدیدی اعلام وجودکردندکه احسان الله خان -سسرکمیسر و سید جعفر جوادزادهکمیسر خارجه و سید جعفر پیشهوری «کمیسر» داخله شد.
اختلافات، بگیر و ببندها بالا گرفت و قوای جنگل تضعیف گردید. بفرمان احمدشاه قاجار قوای دولتی بریگاد قزاق به سرکردگی سردار سپه برای سرکوبی قوای سرخ وارد رشت گردید که چندین برخورد جنگی بین دو قوای بوجود آمد که گاه نیروهای دولتی پیشروی و گاه عقب نشینی میکردند. در نهایت با مذاکرات پشت پرده قوای سرخ خاک رشت و بندر انزلی را ترک نمودند.
قزاقها که بسرکردگی سردارسپه سعی به مذاکره با میرزا، قانع نمودن او که به مرکز بیاید و نیایت استقلال طلبان خود را از مرکز شروع نماید. بنا به دلایل عدیدی مذاکرات به شکست انجامید. یکی از این دلایل این بود که تعدادی از جنگلیها بمانند دکتر حشمت وبعضی از یارانش قبلاً فریب وعده های سردارسپه را خورده .تسلیم شده بودند که به هیچیک ازوعده های داده شده نرسیدند،بلکه به دار آویخته شدند.
در نهایت قوای قزاق از فرصت استفاده و طی شبیخونهای فراوانی، نیروهای جنگل را وادار به عقب نشینی نمودند و بقیه یاران میرزا عده ای کشته شدند ،عده ای متواری ،بقیه نیز تسلیم شدند.
اسامی-6نفرایستاده(ازسمت راست -کربلایی حسن2-سیف الله زاده3-سعدلله درویش4-اسماعیل جنگلی5"خواهرزاده میرزا"-میرصالح مظفرزاده6-محرم بابایف
ردیف وسط-"نشسته ها"ازسمت راست:نفراول گائوک"هوشنگ"-نفردوم؟-نفرسوم میرزاکوچک-
دونفرلم داده سمت راستی(خالومراد بزرگ)سمت چپ آقای خالوقنبر می باشد
میرزا باتفاق تنها یار وفادارش، گائوک آلمانی معروف به هوشنگ، جهت رفتن به نزد عظمت خانم فولادلو، که همیشه از میرزا حمایت میکرد، به طرف کوههای خلخال حرکت کردند ولی گرفتار برف وبوران و طوفان شدند و سرانجام در ۱۱ آذر ۱۳۰۰، هنگامی که میرزا کوچک یاروفادارش"هوشنگ "را به کول گرفته بود، سرمای سخت توان ادامه مسبرازآنهاگرفت وجان به جان آفرین تسلیم کردند.
کرم نام کرد (مکری) که از خلخال عازم گیلان بود این دو نفر را در میان برفها دید و شناخت. خیلی تلاش کرد، با دادن ماساژ و خوراندن سنجدی که همراه داشت، نجاتشان دهد ولی موفق نشد بسرعت خودرابه خانقاه رساندکه ازمدم محل که از مریدان میرزابودندکمک بخواهد،اهالی شتابان به محل رسیدند بدنشان یخ زده بود،تنهاکاری که توانستندانجام بدهند تن یخ زده هردو را به روستا"خانقاه" بیاورند.
سر میرزا کوچک راازسرجداکردند
خبر فوت میرزا درروستاپیچیدو محمدخان سالارشجاع برادر امیر مقتدر طالش که از بدخواهان میرزا بود مطلع شد، با عدّهای تفگچی به خانقاه رفت و روستاییان که درتداراک تدفین بودندمانع از دفن اجساد شد. سپس بمنظور انتقامجوئی و کینه دیرینه که با جنگلیها داشت دستور داد یکی ازتفنگداران همراه خود(رضا اسکستانی)دستورداد سر میرزا را از بدنش جدا کند،و سر را نزد برادرش امیر مقتدر در ماسال فرستادو امیرمقتدر نیزبادادن مژدگانی به آورنده ،دستورداد"سر"را به رشت ببرند و تسلیم فرماندهان نظامی کنند.
پول میرزا-سرمیرزا
در جیبهای میرزا فقط یک سکه نقره یک ریالی یافتند و بعد سر این فرمانده رامدتها (در مجاورت سربازخانه رشت"شالکو" - انبار نفت نوبل-)ژاندارمری سابق در معرض تماشا ی مردم قرار داده. سپس "خالو قربان "که خودش از یاران سابق میرزا بود و بواسطه همکاری باقوای دولتی وارائه اسرارجنگلیان ، درجه سرهنگی گرفته بود، سر میرزا را به تهران و تسلیم سردارسپه نمود.
سر میرزا به دستور سردارسپه در گورستان حسن آباد"تهران" دفن کردند . بعد یکی از یاران قدیمی میرزا بنام کاس آقا حسام-سر میرزا را محرمانه از گورکن تحویل و به رشت برده و در محلّی موسوم به سلیمان داراب بخاک سپرد.
بیست(سال سرمیرزابدون جسد"تن"درسلیمانداراب دفن بود
مسجدسلیماندارب(رشت)-آرامگاه میرزاکوچک
پس از استعفای رضاشاه(در روز ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ رضاشاه کمتر از یک ماه پس از اشغال ایران توسط قوای روس و انگلیس، از پادشاهی ایران استعفا داد و سلطنت را به پسرش محمدرضا واگذار کرد) آزادیخواهان گیلان جسد بدون سر میرزا را از خانقاه طالش به رشت حمل کردند. در جوار سر دفن کردند
گزارش روزنامه اطلاعات بعداز ۱۲سال از قتل وقاتلمیرزاکوچک خان
مردی که سر میرزا کوچکخان را بریده بود، دستگیر شد
مردی که ۱۲سال سال پیش سر میرزا کوچکخان را بریده و به تهران آورده بود دیروز از طرف ژاندارمری مرکز دستگیر شد.
خبرنگار ما "روزنامه اطلاعات"۲ اردیبهشت ۱۳۴۲برای گفتوگو با این مرد به ناحیه یک ژاندارمری رفت و در اطاق آقای سرهنگ منوچهر اسعدی معاون ناحیه یک با این شخص صحبت کرد.
ابتدا خبرنگار ما از آقای سرهنگ اسعدی معاون ناحیه علت دستگیری این مرد را پرسید. معاون ناحیه یک گفت: چند روز پیش ناشناسی تلفنی به تیمسار خسروانی فرمانده ناحیه یک اطلاع داد آقای علیاصغر رضایی در خانهاش تریاک نگهداری میکند(بجرم نگهداری 5کیلوتریاک بازداشت شد)
علیاصغر رضایی ۸۵ سال دارد، او مردی است "بظاهر"مودب و فهمیده و خیلی خوب صحبت میکند.
خبرنگار ما از پیرمرد پرسید که آیا کسی در خانه او زندگی میکند؟ پیرمرد جواب داد سالها است که خودم تنها زندگی میکنم و اگر مایل باشید حاضرم علت تنهایی خودم را برایتان شرح بدهم.
علیاصغر وقتی خبرنگار ما را برای شنیدن ماجرای زندگیاش آماده دید شروع به صحبت کرد و گفت: ۶۵ سال پیش در آن هنگام که دولت وقت یک افسر اطریشی برای تشکیل صنف توپخانه در ارتش ایران از فرنگ استخدام کرده بود من وارد ارتش شدم و به عنوان وکیل توپخانه مشغول به کار شدم. مدتها در توپخانه مرکز کار میکردم، توپهای ما آن وقت توپ ورشویی انگلیسی بود و جز در ماه رمضان موقع افطار و سحر به صدا در نمیآمد.
ولی در زمان محمدعلی شاه یک بار ما دست به کار شدیم و به فرمان او مجلس را به توپ بستیم و از آن وقت مجاهدین مخالف ما توپچیها شدند ولی در هر حال از ما میترسیدند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:درکتاب«سردارجنگل»ابراهیم فخرایی می نویسد:سرمیرزارا«کاس آقاخیاط»ازخانقاه-حسن آبادتهران،بعدازبیست آورد ودرسلیمانداراب به بدنش متصل کرد(دفن کرد)
سر میرزا کوچکخان را آوردم
از این ماجرا چند سال گذشت که یک روز خبر آوردند اسمعیل آقاسمیتقو و میرزا کوچکخان جنگلی یاغی شدهاند. دولت ما را مامور سرکوبی میرزا کوچکخان کرد، ما توپها را با قاطر به گیلان بردیم، نمیدانید چه مرارتهایی کشیدیم تا توپها را روی کوهها نصب کردیم و مراکز هواداران میرزا کوچکخان را گلولهباران کردیم ولی چون میرزا کوچکخان همهاش در حال جنگ و گریز بود توپخانه ما کاری از پیش نبرد.
به ناچار با تفنگ به جنگ او رفتیم و در فومنات او را محاصره کردیم و پس از آتش زدن جنگل او را دستگیر کردیم و کشتیم ولی کسی باور نمیکرد که ما بتوانیم میرزا کوچکخان را بکشیم.
در نتیجه من شبانه سر میرزا کوچکخان را از تنش جدا کردم و آن را به ترک اسبم بستم، ابتدا به رشت رفتم و سر میرزا کوچکخان را به معرض نمایش گذاشتم و سپس آن را به تهران آوردم. میرزا کوچکخان ریشی بلند و سری طاس و مویی بور داشت.
مرخصی"جائزه"خوشگذرانی بخاطرسرمیرزاکوچک
علیاصغر گفت: پس از این پیروزی درخشان به من مرخصی دادند. آن روزها تهرانیها برای خوشگذرانی به باغهای شهریار میرفتند من نیز برای استفاده از ایام مرخصی به شهریار رفتم. در آنجا دختر کشاورزی به نام زهرا را دیدم و دیوانهوار عاشق او شدم و با هزار زحمت توانستم موافقت بستگان او را جلب کنم و با او ازدواج کنم. در مراسم عروسی ما افراد فوج بهادر، بچههای دباغخانه و سرهنگ محمدخان و حسن آقا سرتیپ شرکت داشتند. از عروسی ما چند ماه گذشت و قرار بود مرا فرمانده توپخانه بکنند که ناگهان زنم فوت کرد. پس از مرگ زنم دنیا بر من تیره شد، از ارتش استعفا کردم و از آن تاریخ تاکنون در همین خانه که روزگاری زنم در آن سکونت داشت یکه و تنها زندگی میکنم.خبرنگار ما مینویسد: علیاصغر رضایی امروز به اتهام نگهداری تریاک به دادسرا اعزام شد
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:میرزا کوچک خان«شاه»بود،اگرباانگلیس همکاری می کرد.
دولت انگلیس قبل ازرضاخان بدنبال میرزاکوچک خان جنگلی بودند تا وی را به حکومت برسانند واما میرزا این پیشنهادرا نپذیرفت.
آیت الله محمدتقی بهجت(همشهری میرزا) می گوید: برای امام خمینی تعریف کردم که ازیک شخصی که درآن جلسه بود درجلسه ای که سفیرانگلیس نزدمیرزاکوچک خان بوده ومی خواسته میرزا باآنهاهمکاری کندتااورابه حکومت برسانند.
میرزا درجواب می گوید:حکومتی که شالوده اش راشمابریزید،پایدارنمی ماند.
آقای بهجت می گویدوقتی این مطلب راامام خمینی شنید،خیلی خوشش آمد.
سفیرانگلیس می گوید:ماطمع ارضی درکشورشمانداریم،ولی طمع به منافع داریم ، و می گویداگرتو قبول نکنی یک رذلی را "رضاخان"برشمامسلط می کنیم
وبااین وجود،سفیر ناامیدنمی شود،به میرزا دوهفته فرصت می دهد که فکرهایتان رابکنید وخبرم کنید
ومی گوید که من دراین مدت درکرمانشاه،،بصره وهندوستان"کلکته" هستم،اگرجواب مثبت بدهیدماکاررابدست شمامی هیم
«آیت الله بهجت فومنی» می گوید:بعداز اینکه میرزا دست رد به سینه سفیرانگلیس زده،آنهارضاخان راپیدامی کنند.
خودرضاخان ازانتظارات دولت انگلیس وتعهداتش، تعرف می کند:یک روزی درجلسه ای که درمنزل تیمورتاش باحضور مسئولین کشوربرگزارشده بود که آیت الله مدرس نیزشرکت داشته ،رضاخان به مدرس می گوید:
من پس ازانجام اقداماتی ،به انگلیسی ها قول داده ام واگربه تعهداتم عمل نکنم مرااعدام می کنند .
منبع: کتاب «زمزم عرفان»یادنامه آیت الله بهجت صص۳۷۷
میرزاکوچک خان سرش ۲۰سال جداازپیکرش بود.
امام خمینی درسن ۱۵سالی مایل بودکه یایددرنهضت جنگل ،کمک میرزاباشد به گیلان آمده بود وبامیرزاهم دیداری داشته بود
روح الله متولد۱۲۸۱ ازنوجوانی مبارز مسلح بود
امام خمینی به «میرزاکوچک» علاقمندبود وبااوملاقات هم داشته است.
امام خمینی در سالهای نوجوانی تحولات مربوط به نهضت جنگل را با دقت دنبال و حتی اقدام به سرودن شعر در وصف میرزا کوچکخان میکرده است.
شعرامام خمینی دروصف میرزاکوچک خان
نقل است روزی برادرش مرتضی قصیدهای در لابهلای دفتری که مادرشان مخارج خانه را در آن مینوشت پیدا میکند و متوجه میشود که متعلق به روحالله است.
از«روح الله»(امام خمینی)او سؤال میکند که این شعر در وصف چه کسی است؟
روحالله پاسخ میدهد: «برای میرزا کوچکخان که چندی پیش مهمان ما بود.»
آیت الله سید مرتضی پسندیده(برادرش) با تعجب میپرسد: «خود میرزا»!؟
جواب امام خمینی: برای میرزا
روحالله پاسخ مثبت میدهد. در این هنگام دایهٔ روحالله،« ننه خاور»، دخالت میکند و اینگونه توضیح میدهد: «یک ماه پیش دیدم روحالله خیلی سرحال است. گفتم از وقتی که مادرتان به رحمت خدا رفته شما غمگین هستید. چطور امروز اینقدر سرحال هستید؟ برایم خواب شب گذشتهاش را تعریف کرد: «شب بود، اما خورشید همچنان در آسمان بود. این خانه نیز جنگل بود. جنگلیها با اسب به این خانه آمدند و میرزا نیز در میان آنها بود. برایش چای آوردم، لبخندی زد. سپس بیآنکه چیزی بگوید خداحافظی کرد و رفت.»
تمایل امام خمینی به پیوستن نهضت جنگل
نشانههای دیگری وجود دارد که نشان میدهد خمینی در نوجوانی علاقه و اعتقاد زیادی به رهبر نهضت جنگل داشتهاست. او همواره برای سلامتی آنها دعا میکرد وامام خمینی یک بار به برادرش(مرتضی) پیشنهاد پیوستن به آنها(جنگلی ها) را داد.
سفرامام خمینی به گیلان برای دیدارمیرزاکوچک
می گویندکه روحالله در آن سنین یک بار در فرصتی که پیش میآید به جنگل-گیلان- سفر میکند و پایگاه میرزا را از نزدیک میبیند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:این مطالب بنقل ازکتاب «خمینی روح الله: زندگینامه امام خمینی بر اساس اسناد و خاطرات» مؤلف:سیدعلی قادری می باشد، بااندکی اصلاحات ویرایشی ،انتخاب تیترهم ازاینجانب است.
ناشراین کتاب موسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی است،سال نشر : ۱۳۸۷-چاپ پنجم
دکتر سید علی قادری معاون پژوهشی اسبق موسسه تنظیم و نشر آثار امام که دارای آثارارزشمنددیگری درموردابعادمختلف امام خمینی به رشته تألیف درآورده است
قادری ازدوران کودکیش بامؤسسه نشر آثار امام خاطره ای نقل می کند که مکبرمسجدجامع امامزاده قاسم بود که یک جمعه ای امام خمینی بهمراه آیتالله سید هاشم رسولی محلاتی آمدند ونمازآن روزبه امامت امام برگزارشد(امام راتب رسولی محلاتی بوده)وی از مصاحبت وتفقدامام هم اشاراتی دارند.
خبرگزاری آنا (۱۳ بهمن ۱۳۹۳)درمقدمه یک گزارشی اینچنین می نویسد:
دکتر سید علی قادری، استاد دانشگاه، پژوهشگر تاریخ و و محقق آثار و افکار امام خمینی نویسنده کتاب «خمینی روحالله: زندگینامه امام خمینی براساس اسناد و خاطرات و خیال- سه جلد» در جمع اساتید دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان به تبیین شخصیت و سیره امام راحل پرداخت.
«یونس» معروف «میرزا کوچک» در سال ۱۲۹۸ ه.ق (۱۲۵۹شمسی) ۱۸۸۰ میلادی، در شهر رشت متولد شد
وی از سنین نوجوانی وارد حوزه علمیه رشت شد روحانی(طلبه) بود
وی درحدودسال۱۳۲۳قمری(۱۲۸۳شمسی)برای ادامه تحصیل به حوزه های علمیه(صالیحه) قزوین و (محمودیه)تهران رفت این روحانی مجاهد در ماجرای فتح تهران در انقلاب مشروطه (۱۳۲۶ ق )شرکت داشت
وی بعدازسلطه دولتیان به درخواست روسیه متجاوز تبعدبود که درسال۱۲۹۳شمسی به رشت برگشت وباکمک یاران مبارزش قیامی را علیه متجاوزان سروسامان داد(نهضت جنگل)که بمدت ۷سال باظالمان ومتجاوزگران جنگید
سرانجام اورادرمناطق کوهستانی غافلگیرکردند،همچون مولای ورهبرش امام حسین علیه السلام "سر"ش رابریدند(که رضاخان برای ان جائزه گذاشته بود)به تهران بردند،که بعداز۲۰سال سربه بدنش (سلیمانداراب رشت)ملحق شد
غرض ازذکراین ماجرا-این بود که مسائلی که دکترقادری بیان کرده باواقعیت مطابقت دارد،باتوجه یه روحیه ظلم ستیزی وسرشوری که امام داشته ،متجاوزگران روس وانکلیسی درایران چپاول می کردندواینکه میرزاکوچک ملبس به لباس روحانیت بوده و...
لازم به ذکراست که علاوه براینکه امام پدرشهید"مصطفی"است،درعین حال "فرزندشهید" هم هست،پدرش مبارزبودکه بدست خان های وابسته به دولت مرکزی کشته شد.
یعنی درهنگام قیام میرزاکوچک-امام خمینی"روح الله"حدود۱۵ساله بود(وسطهای قیام درنظرگرفته شده)میرزاکوچک۴۰ساله بود/پایان توضیحات مدیرسایت
ماجرای آخرین دیدار میرزا کوچک با همسرش
جریان آخرین دیدار میرزا و همسرش را ابراهیم فخرایى در کتاب سردار جنگل، از قول یکى از نزدیکان میرزا که در خانه میرزا حضور داشت این طور روایت می کند:
قبرمؤلف کتاب سردارجنگل(ابراهیم فخرایی)درکنارقبرمیرزاکوچک
یک نفر سلام مارا به آقای استاندار وحجت الاسلام مرتضوی(امام جماعت مسجدمیرزاکوچک )برساند وبگوید:
ابراهیم فخرایی حُکم «حضرت زینب رابرای میرزاکوچک» داشته،یعنی اگرقلم توانای این نویسنده مبارز نبود،حالا معلوم نبود که بدخواهان،چه نسبت های ناروایی به میرزامی دادند وهجمه تبلیغاتی شان مبارزات7ساله میرزارابربادمی داد.
ازدست اندرکاران ستادبزرگداشت میرزا،میخواهیم دستی برسنگ قبراین یارویاورمیرزابکشند،حتی اگرسنگ بنایی هم درست نمی کنند،حداقل قبرش را چندسانتی «مرتفع»کنند تا لگدنخورد. (تاامروز-۲۷ آذر ۱۳۹۷- که این قبربه همین صورت است)
اوضاع مان از همه جهات مغشوش و نا معلوم است. خطر از همه سو احاطه مان نموده و در معرض طوفان حوادث قرار گرفته ایم. جریانات آینده بقدر کفایت مبهم و تاریک به نظر می رسد و امکان این هست که باز تاریک تر شود و تو گناهی نداری جز اینکه همسر من هستی و سزاوار نیست بی سرپرست و بلاتکلیف بمانی و زندگی ات سیاه و تباه شود یا خدای نکرده در معرض خطر قرار بگیرد. در حقیقت حیف است که هنوز از گلستان زندگی گلی نچیده دچار خزان حوادث شوی و از طراوت و جوانی ات بی بهره بمانی در حالی که (طلاق) حلال همه ی این مشکلات است و تو بعد از طلاق به حکم شرع و عرف مجاز خواهی بود شالوده نوینی را برای زندگی آینده ات بریزی.
میرزاکوچک درمیان فرماندهان لشکرس
ارچپ:کربلایی احمد(کبریت خان)،محمدحسن پاپروسی،سیدحبیب الله مدنی،سیدعبدالکریم بوکانی،مشهدعلی شاه چمثقالی،حاج احمدکسمایی،خسروخان،میرزاکوچک،قنبرخان کرد،دکترحشمت طالقانی،سیدآقایی عطار،؟ ، اسماعیلی جنگلی و حسن دیوان رضایی.
ارچپ:،سیدعبدالکریم بوکانی،مشهدعلی شاه چمثقالی،حاج احمدکسمایی،خسروخان،میرزاکوچک،قنبرخان کرد،دکترحشمت طالقانی،سیدآقایی عطار،؟ و اسماعیلی جنگلی.
همسرش گفت من این پیشنهاد را نمی پذیرم. زیرا مایل نیستم به پیمان شکنی و بی وفائی متهم شوم، قبول این تکلیف در حقیقت به معنی تن در دادن به ملامت ها و سرزنش های مردم است. من اگر این پیشنهاد را بپذیرم مردم به من چه خواهند گفت. آیا نمی گویند هنگام خوشی و اقبال روزگار، با شوهرش انباز بود اما زمان بروز مصیبت ناسازگار گشته است؟
نه نه – تسلیم به چنین امری به من گوارا نیست. من زن بی حقوقی نیستم و تو را هنوز روی پله شهرت و افتخار می بینم. درست است که بین زنان، افراد هوس باز و پیمان شکن نیز یافت می شوند لیکن اکثریت با افراد باگذشت و با حقیقت و با شخصیت است که لوح ضمیرشان از وسوسه های شیطانی پاک و منزه است من که به مراتب از فرزانگی ات آگاهم از آنچه بر من گذشته است تاسفی ندارم و به آنچه به من وارد خواهد شد نیز راضی هستم زیرا به خدای عادل رئوف توکل دارم و همه پستی ها و بلندی ها و تحولات را از سرچشمه مشیت او می نگرم.من با زندگی ساده و شرافتمند توام با فقر و قناعت خو گرفته ام و چون آمیخته به ریا و تصنع نیست، آن را محبوب و لذت بخش می شمارم و معتقد هستم که بهترین لذات جهان هستی، راحتی روح و آسایش وجدان است.
تو اگر زنده بمانی خدای بزرگ را سپاسگزار خواهم بود از اینکه به کالبدم روح تازه دمیده است و اگر از پای در آئی که طلاق خدایی خود به خود جاری شده است- با این همه محال است به پیوند دیگری در آیم و شخص دیگری را به همسری برگزینم و مطمئن خواهی بود که عهد خود را تا لب گور ادامه خواهم داد { این را گفت و های های گریست و اشک از دیدگانش جاری شد }.
میرزا از این حالت همسرش، سخت منقلب و متاثر گردید و از او پوزش طلبید و شخصیت و نجابتش را ستود و گفت: درس ادب و انسانیت را باید از طبقه شما آموخت زیرا روح و قلبتان از درک حقایق زندگی سرشار است. من زنی به نجابت و سلامت نفس و قدرت فهم و درایت تو کمتر دیده ام با اینکه دهقان زاده ای بیش نیستی معهذا می بینم که در خلال گفته هایت حقایق غیرقابل انکاری نهفته است.
از اینکه وضع مادی ام اجازه نداد که یک زندگی آسوده ای مطابق شانت فراهم کنم شرمنده ام و از اینکه در شدائد روزگار و دشواری های وارده بر من همچون کوه ثابت و پایدار مانده و با این همه، ذره ای از غم خواری و مهر و محبتت نکاست از تو سپاسگذارم . معنی همسر و شریک همین است نه آنچه به دروغ بعضی ها ادعا می کنند، چه بسا زنان محیلی که به غلط و از روی خودستائی متظاهر به صفاتی می شوند که از آنها به کلی عاری اند و چه بسا زنان پارسائی که با داشتن همه ی سجایای اخلاقی ادعائی ندارند و لب از لب نمی گشایند. من تو را به نام یک زن شرافتمند و انسانی که در درجه کمال است می ستایم و از داشتن چون تو همسری که حقایق زندگی را با همان مقدار شعور دهقانی اش درک می کند به خود می بالم. شاید این هم جزء مشیت الهی باشد که امید و آرزوهای چندین ساله ام زیر تلی از حوادث و آلام زندگی مدفون شوند ولی این آخرین کلام را باید بدانی که چون همسرت دزد نبود لاجرم از مال دنیا نیز چیزی نیاندوخت خیلی چیزها درحقم گفته اند اما تو که از همسرت حتی برای روزگار نامعلوم و ابهام آمیز آینده ات کوچکترین ذخیره ای دراختیار نداری بهتر از هرکس دیگر می توانی درباره ام قضاوت کنی من از تو راضی ام که هیچگاه من را مورد مواخذه و سرزنش درباره آن چه نداشته ام قرار نداده ای و از خدای بزرگ خواهانم که از این بزرگواری و کف نفس که مظهر تقوی و فضیلت است از تو راضی باشد.
تنها چیزی که از دارائی دنیا در اختیار دارم یک ساعت طلا است که یادگار هدیه انور پاشا است من اینک آن را به تو می بخشم که هر وقت زنگش به صدا در آمد به خاطرات گذشته رجوع کنی
آیامیرزافرزند داشت؟
غلامرضا فروتن از شاگردان و نزدیکان ابراهیم فخرایی(مؤلف کتاب میرزاکوچک خان) از فردی سخن می گوید که در سال های بعد از انقلاب اسلامی (بهمن 57) در جلسات خانه فخرایی حضور یافته و خود را «فرزند میرزا کوچک خان» معرفی کرده است. در ابتدای امر نگاه ها به سمت او منفی بود، چرا که برخی این موضوع را مطرح کردند که اگر نسبتی بوده چرا این رابطه الان مطرح شده است. اما کم کم مشخص شد که او صادق و صاحب اطلاع است و به دلایلی منزوی شده است. گمان ها بر این بود که شاید او بخواهد از این نسبت استفاده ای سیاسی کند، اما عملا چنین اتفاقی نیافتاد. او وکیل با سابقه ای بود که در تهران به کار وکالت می پرداخت و از این نظر شناخته شده بود. غلامرضا فروتن می گوید: بعد از مطرح شدن نام لشگر آرا و عنوان کردن این موضوع در خانه ابراهیم فخرایی، من با او دوست شدم و مدام به دفتر وکالت و خانه اش رفت و آمد می کردم. می خواستم بدانم این موضوع تا چه اندازه صحت دارد. آقای فخرایی می گفتند اگر ایشان اسنادی دارند، شما از ایشان بگیرید. نگاه فخرایی به ایشان مثبت بود و می گفتند چهره، چشم، قد و هیکل او هم به میرزا شبیه است. من در خانه اش با مرد مومن و نمازخوانی روبرو شدم. در آنجا عکسی از میرزا کوچک را بر دیوار زده بود. دو فرزندش در فرانسه درس می خواندند و خودش هم تحصیلکرده حقوق بود. مرد محترمی بود و حساب شده حرف می زد. نام او چنانکه خودش عنوان می کرد «کوچک» و شهرتی که بعدها برایش انتخاب شد«لشگرآرا» بود.
واما پریرخ جنگلی ( فرزند میرزا شعبانعلی جنگلی متولد 1312): پس از شهادت میرزا، افرادی بودند که خود را پسر میرزا معرفی می کردند اما افرادی از خاندان میرزا با ارائه مدارک پزشکی ثابت کردند که میرزا در جریان مجروح شدن از ناحیه پا، امکان فرزنددار شدن را برای همیشه از دست داده بود.
پریرخ از بازماندگان خاندان سردار جنگل است که سال(آذرماه1394)بمناسبت94 پاسداشت سالروز شهادت میرزا کوچک خان به رشت سفر کرده و در آرامگاه او واقع در سلیمانداراب حاضر شد،این مطلب راگفت
پریرخ می گوید: پدرم از اعضای نوجوان نهضت جنگل بود ، سر بریده میرزا پس از 20 سال به پدرم تحویل دادند
وی ادامه می دهد: میرزا شعبانعلی سر بریده میرزا را که تحویل گرفت، در پی بدن میرزا کوچک خان به ماسوله رفت که توسط نامزد میرزا در اطراف ماسوله به امانت، به خاک سپرده شده بود.
پدر، با اجازه نامزد میرزا پیکر کوچک جنگلی را نیز دریافت می کند و سر و پیکر میرزا را به سلیمانداراب رشت منتقل کرده و در آرامگاه خانوادگی به خاک می سپرد.
پریرخ بنفل از پدر می گوید: پس از شهادت میرزا، یاران او از بیم ظلم دشمن پنهان بودند و پدر به همراه برخی اعضا در بام خانه ها آواره بود و از فرط گرسنگی از سیر و پیازی که در آن زمان بر بام ها نگهداری می شد، تغذیه می کردند./مصاحبه باایرنا
آرامگاه میرزاکوچک خان+مزار۳۱شهید +۲شهید
سلیمانداراب رشت-آرامگاه میرزاکوچک
مسجدچله خانه-رشت
قبردکترحشمت-چله خانه رشت
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:قبر دکترحشمت،اول اینگونه بود یعنی درمحوطه مسجد«چله خانه» واما با بازسازی جدید،بنای یادبودگذاشته اند ونمایی ازقبر -درکنارشهرداری منطقه.
پل« آیویی» شهرهیروشیما قبل ازبمباران،عکس
بمباران ژاپن با فرمان«هری ترومن»(رئیس جمهور امریکا)انجام گرفت.
خلبان:دود برآمده از انفجار فقط بالا میآمد. مثل جهنم سیاه بود و نور و رنگ هم داشت، درونش سفید بود و خاکستری و بالایش شبیه درخت کریسمس بود،در یک هزارم ثانیه، شهر هیروشیما دیگر وجود نداشت.
۷۸ سال پیش، در ۶ و ۹ آگوست ۱۹۴۵ آمریکا شهرهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن رابا بمب هسته ای به طور کامل ویران کردوتعدادقربانیان این فاجعه مرگبار به مرور بیشترشد وبه بیش از ۴۵۰ هزار نفر رسید حتی بازماندگان وفرزندان مصدومین آن حادثه وحشتناک همچنان از بیماری تشعشع آن بمب بعداز ۷۸ سال رنج می برند.
خاطرات خلبانی که در هیروشیما بمب اتم ریخت
«سرهنگ پل تیبت» که بهترین خلبان نیروی هوایی آمریکا در جنگ جهانی دوم خوانده معروف است، به خاطر هدایت بمبافکن و بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی در کارنامه سیاه خوددارد.
«پل وارفیلد تیبت»(سرهنگ پل تیبتز جونیور) متولد سال ۱۹۱۵ در شهر کوئینسی در ایالت ایلینوی در ۱ نوامبر ۲۰۰۷ دراوهایو درگذشت.
«سرهنگ پل تیبت» درباره چگونگی انفجار این بمب میگوید: دود برآمده از انفجار فقط بالا میآمد. مثل جهنم سیاه بود و نور و رنگ هم داشت، درونش سفید بود و خاکستری و بالایش شبیه درخت کریسمس بود. همچنین این خلبان در پاسخ به این سوال که میدانستید آن پایین چه اتفاقی داشت میافتاد؟ گفت: دوزخ! فکر میکنم یک مورخ بهترین جمله را در این راستا گفته بود: «در یک هزارم ثانیه، شهر هیروشیما دیگر وجود نداشت.»
این خلبان که درزمان بمباران ۳۰ ساله بوده گفت:طبق دستور رئیس جمهور ایالات متحده سریعترین و کم هزینه ترین راه (از نظر تلفات جانی) برای متوقف کردن جنگ است،من آن دستورات را با حمایت وفادار مردان« گروه بمب مرکب ۵۰۹» و ارتش ایالات متحده در کل اجرا کردم.
این خلبان جنایتکارگفت:«کار ما خدمت بود، وظیفه قسم خورده ما با خدا و کشورم بود»
«بمباران ژاپن» بافرمان «هری ترومن»(رئیس جمهور امریکا)بود.
«هری ترومن» (۸ مه ۱۸۸۴ -۲۶ دسامبر ۱۹۷۲) پس از مرگ «فرانکلین روزولت» در ۱۲ آوریل ۱۹۴۵
سی و سومین رئیس آمریکا شد.
تولدومرگ :پل تیبتز جونیور (۱۹۱۵ - ۲۰۰۷)۶۲ سال بعدازبمباران زنده بود.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:سرهنگ پل تیبتس(خلبان بمب افکن B-29 Enola Gay )بمب اتمی را در هیروشیما انداخت، روز پنجشنبه درگذشت. او ۹۲ ساله بود و شش دهه پس از جنگ اصرار داشت که از انجام مأموریت پشیمان نیست و شب ها راحت می خوابد.
البته او از انواع مشکلات سلامتی رنج می برد و دو ماه بود که رو به زوال بود.
خلبان(سرهنگ پل تیبتس) در خانه اش در کلمبوس(اوهایو) درگذشت۱ نوامبر ۲۰۰۷
جری نیوهاوس، دوست قدیمی این جنایتکار گفت که تیبتز درخواست تشییع جنازه و سنگ قبر نکرده بود، زیرا می ترسید که محل اعتراض مخالفان او را فراهم کند.
اثرات مخرب تشعشعات رادیواکتیو این بمبها به لحظه انفجار محدود نشد و تا سالهای بعد دهها هزار کشته و مجروح دیگر بر جای گذاشت.
درباره آثار مخرب بعد از جنگ بمباران اتمی در هیروشیما و ناکازاکی کافی است اشارهای کرد به اولین کودک تحت تأثیر تشعشعات بمب اتمی به نام «ساداکو» که با بیماری سرطان خون از مادر متولد شد و سالهای بعد نیز کودکان ناقصالعضو یا مبتلا به سرطان خون بیشتری از مادران آسیب دیده از «بمباران اتمی در هیروشیما و ناکازاکی» متولد شدند و پس از مدت کوتاهی درگذشتند.
بمب اتمی برزمین اصابت نمی کند
«هیروهیتو»(۲۹ آوریل ۱۹۰۱ - ۷ ژانویه ۱۹۸۹) صد و بیست و چهارمین امپراتور ژاپن بود که از سال ۱۹۲۶ تا زمان مرگش در سال ۱۹۸۹ سلطنت کرد. بیش از ۶۲ سال سلطنت او طولانی ترین دوره سلطنت است. امپراتور تاریخی ژاپن و یکی از طولانی ترین پادشاهان جهان.
کشورژاپن
هرچقدرارتفاع بمب(چتر) بیشترباشد، خسارت بیشتر.بمب«پسر کوچک» در بالای یک بیمارستان در حدود ۳۰۰ متری از «پل آیویی»(Aioi) نقطه هدف منفجر شد. قدرت این انفجار برابر ۱۶ هزار تن از مواد منفجره متعارف بود.
وسعت انفجار بمب هیروشیما چقدر بود؟
بیش از ۹۰ درصد ساختمانهای هیروشیما نابود یا غیرقابل بازسازی شدند. پرتوهای گرمایی شدید ناشی از توده آتشین تا دو مایلی(۳ کیلومترو۲۰۰ متر) نقطه انفجار کشیده شد. تقریبا همه افرادی که در ۲ کیلومتری نقطه انفجار بودند هلاک شدند. فقط تعداد کمی از ساختمانهای بتونی و سنگی سرپا باقی ماندند.
دمای این انفجار در ارتفاعات این انفجار به ۳۶۰۰ درجه فارنهایت رسید. در روی زمین، خطوط راه آهن آتش گرفتند. بطریهای شیشهای ذوب شدند و سفالهای سقف به نقطه جوش رسیدند.
۲۶ کیلومتری محل انفجار، پنجرهها شکستند. پس از انفجار اولیه فشار هوا در کانون این انفجار به سرعت سقوط کرد که باعث شکلگیری باد معکوس قوی شد.
حدود نیم ساعت پس از این انفجار باران رادیواکتیو سیاه شروع به بارش کرد. بازماندگان تشنه از این باران آلوده نوشیدند.
ساختمانی که دربمباران هیروشیماسالم ماند!
آتشسوزیها تا سه روز پس از انفجار ادامه داشت. یکی از معدود ساختمانهایی که در نزدیکی کانون انفجار باقی مانده بود ساختمان بانک ژاپن بود که در ۱۲۰۰ فوتی(۳۶۶ متری) نقطه انفجار قرار داشت. این ساختمان چند روز پس انفجار بازگشایی شد.
تشعشعات بمب در هیروشیما
تشعشعات منتشره در لحظه انفجار بمب، «تشعشعات ابتدایی» نامیده میشود و مقداری که پس از انفجار در سطح زمین باقی میماند به عنوان «تشعشعات رسوبی» شناخته میشود.
با این که تشعشعات ابتدایی در هیروشیما شدید بود اما تشعشعات رسوبی به سرعت از بین رفتند و یک هفته پس از انفجار دانشمندان اعلام کردند مقدار باقی مانده یک میلیونیوم سطح اصلی بود.
البته امروزه هیچ تشعشع رسوبی ناشی از اصابت بمب در هیروشیما وجود ندارد.
آغازوپایان جنگ جهانی دوم
حمله آلمان نازی به لهستان در ۱۹۳۹ میلادی را می توان نقطه آغاز این جنگ دانست؛ جنگی شش ساله که تا اوت ۱۹۴۵ ادامه یافت.
کشورهای بلوک «متحدین»( آلمان، ایتالیا و ژاپن).
کشورهای بلوک «متفقین» (انگلیس، فرانسه، آمریکا و شوروی) بودند.
آیا جنایات (بمباران)اسرائیل درغزه قابل مقایسه با جنایات آمریکا درهیروشیما وناکازاکی است؟
۷۸ سال پیش، در ۶ و ۹ آگوست ۱۹۴۵ آمریکا شهرهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن رابا بمب هسته ای به طور کامل ویران کردوتعدادقربانیان این فاجعه مرگبار به مرور بیشترشد وبه بیش از ۴۵۰ هزار نفر رسید حتی بازماندگان وفرزندان مصدومین آن حادثه وحشتناک همچنان از بیماری تشعشع آن بمبها بعداز ۷۸ سال رنج می برند.
بمبهای استفاده شده علیه غزه ۳ برابر قدرت انفجاری بمبهای اتمی آمریکا در هیروشیما
امیرعبداللهیان: حجم بمبهای استفاده شده علیه غزه ۳ برابر قدرت انفجاری بمبهای اتمی آمریکا در هیروشیما بوده است
وزیرامورخارجه ایران گفت: گفته می شود حجم بمب ها و مواد منفجره استفاده شده علیه غزه در این چهل روز بیش از سه برابر قدرت انفجاری بمب های اتمی آمریکا در هیروشیما بوده است.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:اززمان حمله اسرائیل به غزه بعضی ازمقامات سیاسی ومذهبی مطالبی درتریبونها اعلام می کنندکه جای تأمل دارد.
ائمه جمعه هم درتریبونها حرفهایی مثل وزیرامورخارجه (امیرعبداللهیان)می زنند،ازجمله امام جمعه شهررشت درخطبه نمازجمعه گفت:میزان بمبهای ریخته شده درغزه ۲ برابربمب های ریخته شده درهیروشیماوناکازاکی است.
بنظرمی رسد که آقایان ازمیزان تخریبی بمب اتمی اطلاعات کافی رانداشته باشند که بررسی خواهیم داشت درمورد این ادعا.
مقایسه جنایتهای اسرائیل درغزه -آمریکا درژاپن
آیا بمبارانهای غزه قابل مقایسه با بمبهای ویرانگر درهیروشیماوناکازاکی است؟
بر خلاف «بمب اتمی» معمولی که بخش بزرگی از نیروی ویرانگر خود را از «شکافت هستهی اورانیوم»(nuclear fission)یا «پلوتونیوم» به دست میآورد، «بمب هیدروژنی» از طریق «ادغام هستههای عنصر هیدروژن» انجام میدهد.
این همان پروسهای است که در خورشید هم اتفاق میافتد و در جریان آن مقدار غولآسایی انرژی آزاد میشود.
برای این «همجوشی هستهای»(Nuclear fusion) مقدار بسیار زیادی حرارت و فشار لازم است و برای تامین این میزان بسیار زیاد فشار و حرارت به یک انفجار هستهای نیاز است.
به همین دلیل بمب هیدروژنی بمبی است که دو مرحله انفجار دارد و در جریان آن نخست از انفجار هستهای به عنوان نوعی "چاشنی انفجاری" برای «همجوشی هستهای» استفاده میشود و سپس بر اثر حرارت ناشی از این انفجار، هستههای ایزوتوپ هیدروژن، یعنی دوتریوم و تریتیوم چنان متراکم میشوند که در هم ذوب میشوند.
بمب هیدروژنی انفجار اتمیای به مراتب قویتر از بمب اتمی یک مرحلهای ایجاد میکند چرا که پروسه ادغام هستهای، انرژی به مراتب بیشتری از پروسه تجزیه هستهای آزاد میکند. بنابراین در شرایط ساخت مشابه و با مواد اولیهای کاملا یکسان، بمب هیدروژنی بسیار قویتر و مخربتر از بمب اتمی است.
ساخت بمبی که بر اساس ادغام هستهای کار کند بسیار سختتر از بمبی است که ماده انفجاریاش را از تجزیه هستهای به دست میآورد.
بنابراین کشورهایی که در سالهای اخیر به قدرتهای اتمی پیوستهاند بر اساس نظریات کارشناسان و به احتمال بسیار بالا هنوز نتوانستهاند به تکنولوژی ساخت بمب هیدروژنی دست پیدا کنند و تنها هند و هم کره شمالی به این تکنولوژی دست یافته اند.
اولین بمب هیدروژنی واقعی در اول نوامبر ۱۹۵۲ توسط آمریکا در اقیانوس آرام آزمایش شد.
یک سال بعد اتحاد جماهیر شوری سابق نیز این بمب را آزمایش کرد.
این سلاحها اما ازنوع اولیه و ابتدایی بوده و برای بهکارگیری در عملیات نظامی مناسب نبودند. بمبهای هیدروژنی قابل استفاده در عملیات نظامی بعدها توسط هردو کشور آمریکا و شوروی آزمایش شد. اما تا کنون این بمبها در هیچ جنگی به کار گرفته نشده است.
اولین بمب اتمی به کار گرفتهشده در جنگ در جریان جنگ جهانی دوم از سوی آمریکا علیه ژاپن به کار گرفته شد.
۶ اوت ۱۹۴۵ شهر هیروشیما و ۹ اوت شهر ناکازاکی در ژاپن هدف حمله اتمی آمریکا قرار گرفتند.
این بمبها با مواد رادیواکتیو پلوتونیوم و اورانیوم تولید شده بودند.
بمب افکن آمریکایی بی-۲۹ بمب اتمی معروف به پسر کوچک را در ۶ اوت ۱۹۴۵(۱۵مرداد۱۳۲۴) در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم به روی شهرهیروشیما انداخت
بمب افکن آمریکایی B-۲۹ بمب اتمی معروف به پسر کوچک (little Boy) را در ۶ اوت ۱۹۴۵(۱۵مرداد۱۳۲۴) در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم به روی شهر هیروشیما انداخت،بمب بزرگ مردچاق بمب اتمی دیگری در ۹ اوت۱۹۴۵(۱۸مرداد۱۳۲۴) بر روی شهر ناکازاکی انداخته شد.
آمریکا در ۹ اوت ۱۹۴۵(۱۸مرداد۱۳۲۴) بمب اتمی را بر روی ناکازاکی ژاپن پرتاب کرد که منجربه کشته شدن ۷۰ هزار نفر شد.آمریکا اولین بمب اتمی جهان را در ۶ اوت ۱۹۴۵(۱۵ مرداد ۱۳۲۴) بر روی هیروشیما پرتاب کرد که این شهر را ویران کرد و ۱۴۰ هزار نفر را کشت.
حمله دوم سه روز بعد(۱۸مرداد۱۳۲۴) به ناکازاکی ۷۰ هزار نفر دیگر را کشت.
بمباران ژاپن با فرمان«هری ترومن»(رئیس جمهور امریکا)انجام گرفت.
خلبان:دود برآمده از انفجار فقط بالا میآمد. مثل جهنم سیاه بود و نور و رنگ هم داشت، درونش سفید بود و خاکستری و بالایش شبیه درخت کریسمس بود،در یک هزارم ثانیه، شهر هیروشیما دیگر وجود نداشت.
خاطرات خلبانی که در هیروشیما بمب اتم ریخت
پل« آیویی» شهرهیروشیما قبل ازبمباران،عکس
بمباران ژاپن با فرمان«هری ترومن»(رئیس جمهور امریکا)انجام گرفت.
خلبان:دود برآمده از انفجار فقط بالا میآمد. مثل جهنم سیاه بود و نور و رنگ هم داشت، درونش سفید بود و خاکستری و بالایش شبیه درخت کریسمس بود،در یک هزارم ثانیه، شهر هیروشیما دیگر وجود نداشت.
۷۸ سال پیش، در ۶ و ۹ آگوست ۱۹۴۵ آمریکا شهرهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن رابا بمب هسته ای به طور کامل ویران کردوتعدادقربانیان این فاجعه مرگبار به مرور بیشترشد وبه بیش از ۴۵۰ هزار نفر رسید حتی بازماندگان وفرزندان مصدومین آن حادثه وحشتناک همچنان از بیماری تشعشع آن بمب بعداز ۷۸ سال رنج می برند.
خاطرات خلبانی که در هیروشیما بمب اتم ریخت
«سرهنگ پل تیبت» که بهترین خلبان نیروی هوایی آمریکا در جنگ جهانی دوم خوانده معروف است، به خاطر هدایت بمبافکن و بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی در کارنامه سیاه خوددارد.
«پل وارفیلد تیبت»(سرهنگ پل تیبتز جونیور) متولد سال ۱۹۱۵ در شهر کوئینسی در ایالت ایلینوی در ۱ نوامبر ۲۰۰۷ دراوهایو درگذشت.
«سرهنگ پل تیبت» درباره چگونگی انفجار این بمب میگوید: دود برآمده از انفجار فقط بالا میآمد. مثل جهنم سیاه بود و نور و رنگ هم داشت، درونش سفید بود و خاکستری و بالایش شبیه درخت کریسمس بود. همچنین این خلبان در پاسخ به این سوال که میدانستید آن پایین چه اتفاقی داشت میافتاد؟ گفت: دوزخ! فکر میکنم یک مورخ بهترین جمله را در این راستا گفته بود: «در یک هزارم ثانیه، شهر هیروشیما دیگر وجود نداشت.»
این خلبان که درزمان بمباران ۳۰ ساله بوده گفت:طبق دستور رئیس جمهور ایالات متحده سریعترین و کم هزینه ترین راه (از نظر تلفات جانی) برای متوقف کردن جنگ است،من آن دستورات را با حمایت وفادار مردان« گروه بمب مرکب ۵۰۹» و ارتش ایالات متحده در کل اجرا کردم.
این خلبان جنایتکارگفت:«کار ما خدمت بود، وظیفه قسم خورده ما با خدا و کشورم بود»
«بمباران ژاپن» بافرمان «هری ترومن»(رئیس جمهور امریکا)بود.
«هری ترومن» (۸ مه ۱۸۸۴ -۲۶ دسامبر ۱۹۷۲) پس از مرگ «فرانکلین روزولت» در ۱۲ آوریل ۱۹۴۵
سی و سومین رئیس آمریکا شد.
تولدومرگ :پل تیبتز جونیور (۱۹۱۵ - ۲۰۰۷)۶۲ سال بعدازبمباران زنده بود
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:سرهنگ پل تیبتس(خلبان بمب افکن B-29 Enola Gay )بمب اتمی را در هیروشیما انداخت، روز پنجشنبه درگذشت. او ۹۲ ساله بود و شش دهه پس از جنگ اصرار داشت که از انجام مأموریت پشیمان نیست و شب ها راحت می خوابد.
البته او از انواع مشکلات سلامتی رنج می برد و دو ماه بود که رو به زوال بود.
خلبان(سرهنگ پل تیبتس) در خانه اش در کلمبوس(اوهایو) درگذشت۱ نوامبر ۲۰۰۷
جری نیوهاوس، دوست قدیمی این جنایتکار گفت که تیبتز درخواست تشییع جنازه و سنگ قبر نکرده بود، زیرا می ترسید که محل اعتراض مخالفان او را فراهم کند.
اثرات مخرب تشعشعات رادیواکتیو این بمبها به لحظه انفجار محدود نشد و تا سالهای بعد دهها هزار کشته و مجروح دیگر بر جای گذاشت.
درباره آثار مخرب بعد از جنگ بمباران اتمی در هیروشیما و ناکازاکی کافی است اشارهای کرد به اولین کودک تحت تأثیر تشعشعات بمب اتمی به نام «ساداکو» که با بیماری سرطان خون از مادر متولد شد و سالهای بعد نیز کودکان ناقصالعضو یا مبتلا به سرطان خون بیشتری از مادران آسیب دیده از «بمباران اتمی در هیروشیما و ناکازاکی» متولد شدند و پس از مدت کوتاهی درگذشتند.
بمب اتمی برزمین اصابت نمی کند
بمب "پسر کوچک" یک بمب اورانیومی بود که با حدود ۵۰ کیلوگرم مواد «شکافتپذیر» انباشته شده بود. همان گونه که معلوم شد، کمتر از یک کیلوگرم از این مواد در واقع در معرض شکافت قرار گرفت. این بمب هرگز با زمین برخورد نکرد و در ارتفاع ۶۰۰ متری بالای این شهر منفجر شد.
سه روز بعد، یک هواپیمای «B ۲۹» دیگر آمریکا یک بمب هستهای دیگر به نام «مرد چاق» (Fat Man) را این بار بر شهر ناکازاکی فرو ریخت و ۶۰ هزار نفر را به قتل رساند. در اثر این دو انفجار هستهای، «هیروهیتو»(امپراطور ژاپن) تسلیم بدون قید و شرط کشورش را در جنگ دوم جهانی اعلام کرد و به این ترتیب، این جنگ خانمانسوز به پایان رسید.
«هیروهیتو»(۲۹ آوریل ۱۹۰۱ - ۷ ژانویه ۱۹۸۹) صد و بیست و چهارمین امپراتور ژاپن بود که از سال ۱۹۲۶ تا زمان مرگش در سال ۱۹۸۹ سلطنت کرد. بیش از ۶۲ سال سلطنت او طولانی ترین دوره سلطنت است. امپراتور تاریخی ژاپن و یکی از طولانی ترین پادشاهان جهان.
هرچقدرارتفاع بمب(چتر) بیشترباشد، خسارت بیشتر.
بمب«پسر کوچک» در بالای یک بیمارستان در حدود ۳۰۰ متری از «پل آیویی»(Aioi) نقطه هدف منفجر شد. قدرت این انفجار برابر ۱۶ هزار تن از مواد منفجره متعارف بود.
وسعت انفجار بمب هیروشیما چقدر بود؟
بیش از ۹۰ درصد ساختمانهای هیروشیما نابود یا غیرقابل بازسازی شدند. پرتوهای گرمایی شدید ناشی از توده آتشین تا دو مایلی(۳ کیلومترو۲۰۰ متر) نقطه انفجار کشیده شد. تقریبا همه افرادی که در ۲ کیلومتری نقطه انفجار بودند هلاک شدند. فقط تعداد کمی از ساختمانهای بتونی و سنگی سرپا باقی ماندند.
دمای این انفجار در ارتفاعات این انفجار به ۳۶۰۰ درجه فارنهایت رسید. در روی زمین، خطوط راه آهن آتش گرفتند. بطریهای شیشهای ذوب شدند و سفالهای سقف به نقطه جوش رسیدند.
۲۶ کیلومتری محل انفجار، پنجرهها شکستند. پس از انفجار اولیه فشار هوا در کانون این انفجار به سرعت سقوط کرد که باعث شکلگیری باد معکوس قوی شد.
حدود نیم ساعت پس از این انفجار باران رادیواکتیو سیاه شروع به بارش کرد. بازماندگان تشنه از این باران آلوده نوشیدند.
ساختمانی که دربمباران هیروشیماسالم ماند!
آتشسوزیها تا سه روز پس از انفجار ادامه داشت. یکی از معدود ساختمانهایی که در نزدیکی کانون انفجار باقی مانده بود ساختمان بانک ژاپن بود که در ۱۲۰۰ فوتی(۳۶۶ متری) نقطه انفجار قرار داشت. این ساختمان چند روز پس انفجار بازگشایی شد.
تشعشعات بمب در هیروشیما
تشعشعات منتشره در لحظه انفجار بمب، «تشعشعات ابتدایی» نامیده میشود و مقداری که پس از انفجار در سطح زمین باقی میماند به عنوان «تشعشعات رسوبی» شناخته میشود.
با این که تشعشعات ابتدایی در هیروشیما شدید بود اما تشعشعات رسوبی به سرعت از بین رفتند و یک هفته پس از انفجار دانشمندان اعلام کردند مقدار باقی مانده یک میلیونیوم سطح اصلی بود.
البته امروزه هیچ تشعشع رسوبی ناشی از اصابت بمب در هیروشیما وجود ندارد.
آغازوپایان جنگ جهانی دوم
حمله آلمان نازی به لهستان در ۱۹۳۹ میلادی را می توان نقطه آغاز این جنگ دانست؛ جنگی شش ساله که تا اوت ۱۹۴۵ ادامه یافت.
کشورهای بلوک «متحدین»( آلمان، ایتالیا و ژاپن).
کشورهای بلوک «متفقین» (انگلیس، فرانسه، آمریکا و شوروی) بودند.
لازم به ذکراست که تعدادقربانیان این فاجعه مرگبار به مرور بیشترشد وبه بیش از ۴۵۰ هزار نفر رسید حتی بازماندگان وفرزندان مصدومین آن حادثه وحشتناک همچنان از بیماری تشعشع آن بمبها بعداز ۷۸ سال رنج می برند.
۷۸ سال پیش، در ۶ و ۹ آگوست ۱۹۴۵ آمریکا شهرهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن را با پرتاب یک بمب هسته ای بر روی هر شهر به طور کامل ویران کرد.
درزمان حادثه ،حدود ۳۵۰ هزار غیرنظامی و کادر نظامی در زمان بمباران در هیروشیما زندگی میکردند. در یک آن هزاران نفر کشته شدند، تا دسامبر ۱۹۴۵(دی۱۳۲۴) حدود ۱۴۰هزار نفر در هیروشیما در نتیجه تشعشعات شدید و دیگر عواقب فوری این انفجار مانند آتشسوزی جان باختند.
«روبرت اوپنهایمر» دانشمند آلمانیتبار آمریکایی به عنوان «پدر بمب اتمی »شناخته میشود.
انفجار بمب اتمی انرژی فوقالعاده زیادی را در قالب حرارت، فشار و اشعه آزاد میکند. در مدت زمان کوتاهی پس از انفجار صدها هزار نفر میتوانند جانشان را از دست بدهند و تمام منطقه اطراف محل انفجار به صحرایی خشک بدل شود. تشعشعات رادیواکتیو همچنین باعث بروز بیماریهای فراوانی در درازمدت میشوند.
یک مرحله قویتر از بمب هیدروژنی اما «بمب نوترونی» است که با برداشته شدن محفظه اورانیومی بمب هیدروژنی باعث آزاد شدن نوترونها میشود. این نوترونها میتوانند در مسافتهای طولانی حرکت کنند و به درون ساختارهای محافظتشده نیز راه یابند.
اساس کارکرد این بمب بر فشار و موج حرارتی استوار است که انرژی بسیار زیادی را در قالب تشعشعات نوترونی منتقل میکند.
این بمب بر اساس میزان فشردگی آن میتواند از یک دقیقه تا یک هفته انسانها را به کام مرگ بکشاند. این در حالی است که آسیبی به ساختمانها و اشیا وارد نمیشود. یک روز پس از انفجار این بمب منطقه محل انفجار میتواند بدون خطر مورد استفاده قرار گیرد.
پدرِ«بمب نوترونی»آقای «ساموئل کوهن» آمریکایی است که در سال ۱۹۵۸ ساخت آن را اعلام کرد.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منبع اخذشده دویچه وله،شهریور ۱۳۹۶می باشد+اصلاحات+افزودن تصاویر.
«ساموئل کوهن»پدرِبمب نوترون
«ساموئل کوهن»(Samuel Cohen) متولدمتولد۲۵ ژانویه ۱۹۲۱، بروکلین، نیویورک، به کالج در دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس رفت،
مخترع بمب نوترونی، دسامبر ۲۰۱۰ (آذر ۱۳۸۹ ) در ۸۹ سالگی مُرد.
پدربمب اتم«روبرت اوپنهایمر»کیست؟
جولیوس رابرت اوپنهایمر(Julius Robert Oppenheimer)،متولد ۲۲ آوریل ۱۹۰۴ در شهر نیویورک،
او در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی مدرسه فیزیک نظری را تأسیس کرد که به یک مدرسه آموزشی مهم برای بسیاری از فیزیکدانان برتر کشوربود. در طول دهه ۱۹۳۰، مطالعه ساختار اتمی و ذرات با مکانیک کوانتومی اخیراً کشف شده، موردمطالعه قرارداد ، در سال ۱۹۴۱ به عضویت آکادمی ملی علوم انتخاب شد.
«رابرت اوپنهایمر »به معلمش(پاتریک بلکت) که ۳سال ازاوبزرگتربود،حسادت می کرد
در پاییز ۱۹۲۵، قصدداشت اورابایک«سیب سمی»آغشته به سیانورکه روی میزش گذاشت بود بکشدکه معلمش مشکوک شدورازسیاهش کشف شد وکارش تااخراج ازدانشگاه کشیده شدواما بخیرگذشت.
تیم «اوپنهایمر» مجبور شدند ۲ نوع بمب جداگانه تولید کند، یکی که از اورانیوم به عنوان سوخت هسته ای و دیگری از پلوتونیوم استفاده می کرد. در سال ۱۹۴۵، سوخت هسته ای (مواد قابل شکافت) کافی برای آزمایش یک بمب و ساخت یک بمب از هر دو نوع بمب آماده بود. بمب اورانیومی «پسر کوچک»(Little Boy) و بمب ساخته شده از پلوتونیوم «مرد چاق»(Fat Man) نام داشت.که برسرمردم ژاپن ریخته شد.
وی به ریاست مشاوران امنیت امریکا(بعدازجنگ جهانی)رسید.
«روبرت اوپنهایمر» در سال ۱۹۶۶ از موسسه مطالعات پیشرفته بازنشسته شد و در ۱۹ فوریه ۱۹۶۷(۳۰ بهمن ۱۳۴۵)در۶۳سالگی بر اثر سرطان درگذشت.
عنی سازی "اورانیوم"چگونه هست؟
سنگ معدن اورانیوم موجود در طبیعت از دو ایزوتوپ 235U به مقدار ۰.۷ درصد و 238U به مقدار ۳.۹۹ درصد تشکیل شده است. سنگ معدن را ابتدا در اسید حل کرده و بعد از تخلیص فلز ، اورانیوم را بصورت ترکیب با اتم فلوئور (9F ) و بصورت مولکول اورانیوم هگزا فلوراید تبدیل میکنند که به حالت گازی است. سرعت متوسط مولکولهای گازی با جرم مولکولی گاز نسبت عکس دارد.
غنی سازی بادستگاه سانتریقیوژ
سانتریفیوژ دستگاهی است که برای جدا سازی مواد از یکدیگر بر اساس وزن آنها استفاده میشود. این دستگاه مواد را با سرعت زیاد حول یک محور به گردش در میآورد و مواد متناسب با وزنی که دارند از محور فاصله میگیرند. در واقع در این روش برای جدا سازی مواد از یکدیگر از شتاب ناشی از نیروی گریز از مرکز استفاده میگردد، کاربرد عمومی این دستگاه برای جداسازی مایع از مایع و یا مایع از جامد است. سانتریفیوژهایی که برای غنی سازی اورانیوم استفاده میشود حالت خاصی دارند که برای گاز تهیه شدهاند که به آنها Hyper-Centrifuge گفته میشود. پیش از آنکه دانشمندان از این روش برای غنی سازی اورانیوم استفاده کنند از تکنولوژی خاصی بنام «Gaseous Diffusion »به معنی پخش و توزیع گازی استفاده میکردند.
غنی سازی بادیفوزیون گازی(Gaseous Diffusion)
گراهان در سال 1864 پدیدهای را کشف کرد که در آن سرعت متوسط مولکولهای گاز با معکوس جرم مولکولی گاز متناسب بود. از این پدیده که به نام دیفوزیون گازی مشهور است برای غنی سازی اورانیوم استفاده میکنند. در عمل اورانیوم هگزا فلوراید طبیعی گازی شکل را از ستونهایی که جدار آنها از اجسام متخلخل (خلل و فرج دار) درست شده است عبور میدهند. سوراخهای موجود در جسم متخلخل باید قدری بیشتر از شعاع اتمی یعنی در حدود ۲.۵ آنگسترم (۷-۲۵x۱۰ سانتیمتر) باشد.
ضریب جداسازی متناسب با اختلاف جرم مولکولها است. روش غنی سازی اورانیوم تقریبا مطابق همین اصولی است که در اینجا گفته شد. با وجود این میتوان به خوبی حدس زد که پرخرج ترین مرحله تهیه سوخت اتمی همین مرحله غنی سازی ایزوتوپها است، زیرا از هر هزاران کیلو سنگ معدن اورانیوم ۱۴۰ کیلوگرم اورانیوم طبیعی بدست میآید که فقط یک کیلوگرم 235U خالص در آن وجود دارد. Gaseous Diffusion از جمله تکنولوژیهایی بود که ایالات متحده طی جنگ جهانی دوم در پروژهای بنام منهتن (Manhattan) برای ساخت بمب هستهای ، با کمک انگلیس و کانادا به آن دست پیدا کرد.
در این روش با تکرار استفاده از این صفحات فیلتر مانند ، بصورت آبشاری (Cascade) ، میزان 235U را به مقدار دلخواه بالا میبردند. این روش اولین راهکارهای صنعتی برای غنی سازی اورانیوم بود که کابرد عملی پیدا کرد. نمونهای از سانتریفیوژهای گازی آبشاری که برای غنی سازی اورانیوم از آنها استفاده میشود.
Hyper-Centrifuge اما در روش استفاده از سانتریفیوژ برای غنی سازی اورانیوم ، تعداد بسیار زیادی از این دستگاهها بصورت سری و موازی بکار میبرند تا با کمک آن بتوانند غلظت 235U را افزایش دهند.
گاز هگزافلوراید اورانیوم (UF6) در داخل سیلندرهای سانتریفیوژ تزریق میشود و با سرعت زیاد به گردش در آورده میگردد. گردش سریع سیلندر ، نیروی گریز از مرکز بسیار قوی تولید میکند و طی آن مولکولهای سنگینتر (آنهایی که شامل ایزوتوپ 238U هستند) از مرکز محور گردش دورتر میگردند و برعکس آنها که مولکولهای سبکتری دارند (حاوی ایزوتوپ 235U ) بیشتر حول محور سانتریفیوژ قرار میگیرند.
در این هنگام با استفاده از روشهای خاص گازی که حول محور جمع شده است جمع آوری شده به مرحله دیگر یعنی دستگاه سانتریفیوژ بعدی هدایت میگردد. میزان گاز هگزافلوراید اورانیوم شامل 235U که در این روش از یک واحد جداسازی بدست میآید به مراتب بیشتر از مقداری است که در روش قبلی (Gaseous Diffusion) بدست میآید، به همین علت است که امروزه در بیشتر نقاط جهان برای غنی سازی اورانیوم از این روش استفاده میکنند.
بزرگترین دستگاههای آبشاری سانتریفیوژ در کشورهایی مانند فرانسه ، آلمان ، انگلستان و چین در حال غنی سازی اورانیوم هستد. این کشورها علاوه بر مصرف داخلی به صادرات اورانیوم غنی شده نیز میپردازند. کشور ژاپن هم دارای دستگاههای بزرگ سانتریفیوژ است، اما تنها برای مصرف داخلی اورانیوم غنی شده تولید میکند.
غنی سازی اورانیوم ازطریق میدان مغناطیسی
یکی از روشهای غنی سازی اورانیوم استفاده از میدان مغناطیسی بسیار قوی میباشد. در این روش ابتدا اورانیوم هگزا فلوئورید را حرارت میدهند تا تبخیر شود. از طریق تبخیر ، اتمهای اورانیوم و فلوئورید از هم تفکیک میشوند. در این حالت ، اتمهای اورانیوم را به میدان مغناطیسی بسیار قوی هدایت میکنند. میدان مغناطیسی بر هستههای باردار اورانیم نیرو وارد میکند « نیروی لورنتس » و اتمهای اورانیوم را از مسیر مستقیم خود منحرف میکند. اما هستههای سنگین اورانیم (238U ) نسبت به هستههای سبکتر (235U ) انحراف کمتری دارند و درنتیجه از این طریق میتوان 235U را از اورانیوم طبیعی تفکیک کرد.
کاربردهای اورانیوم غنی شده
۱-شرایطی ایجاد کرده اند که نسبت 235U به 238U را به ۵ درصد میرساند. برای این کار و تخلیص کامل اورانیوم از سانتریفوژهای بسیار قوی استفاده میکنند.
۲-برای ساختن نیروگاه اتمی ، اورانیوم طبیعی و یا اورانیوم غنی شده بین ۱ تا ۵ درصد کافی است.
۳-برای تهیه بمب اتمی حداقل ۵ تا ۶ کیلوگرم 235U صد درصد خالص نیاز است. در صنایع نظامی از این روش استفاده نمیشود و بمبهای اتمی را از 239Pu که سنتز و تخلیص شیمیایی آن بسیار سادهتر است تهیه میکنند.
نحوه تولیدسوخت پلوتونیوم رادیواکتیو
این عنصر ناپایدار را در نیروگاههای بسیار قوی میسازند که تعداد نوترونهای موجود در آنها از صدها هزار میلیارد نوترون در ثانیه در سانتیمتر مربع تجاوز میکند. عملا کلیه بمبهای اتمی موجود در زراد خانههای جهان از این عنصر درست میشود. روش ساخت این عنصر در داخل نیروگاههای هستهای به این صورت که ایزوتوپهای 238Uشکست پذیر نیستند، ولی جاذب نوترون کم انرژی هستند. تعدادی از نوترونهای حاصل از شکست 235U را جذب میکنند و تبدیل به 239U میشوند. این ایزوتوپ از اورانیوم بسیار ناپایدار است و در کمتر از ده ساعت تمام اتمهای بوجود آمده تخریب میشوند.
در درون هسته پایدار 239U یکی از نوترونها خود به خود به پروتون و یک الکترون تبدیل میشود. بنابراین تعداد پروتونها یکی اضافه شده و عنصر جدید را که ۹۳ پروتون داردنپتونیوم مینامند که این عنصر نیز ناپایدار است و یکی از «نوترونهای» آن خود به خود به پروتون تبدیل شده و در نتیجه به تعداد پروتونها یکی اضافه شده و عنصر جدید«پلوتونیم» را که ۹۴ «پروتون» دارد ایجاد میکنند. این کار حدودا در مدت یک هفته صورت میگیرد. /منبع:مجله رشد۴آذر۱۳۹۲
فرآیند غنی سازی اورانیوم
روش سانتریفوژ در مقیاس صنعتی ابتدا در هلند دردهه ۶۰ میلادی مورد استفاده قرار گرفت، برای این منظور توسعه مواد با استقامت و خواص ویژه و ساخت یاطاقان های پیشرفته برای سانتریفوژهای با سرعت دورانی زیاد لازم می بود
به طور حتم افراد علاقه مند ی که اخبار و مسائل علمی را پیگیری می کنند بارها واژه «غنی سازی اورانیوم» (uranium enrichment) را شنیده اند ولی هنوز درک ملموسی از این پروسه نداشته به طوری که مایلند به دانسته های خود بیافزایند. باید بگوییم که واقعاً یکی از تکنولوژیهای پیچیده در صنعت عظیم هسته ای فرایند غنی سازی اورانیوم می باشد.
در جهان فعلی کشورهای انگشت شماری هستند که صاحب این تکنولوژی بوده و خدمات به کشورهایی که عضو باشگاهای هسته ای دنیا می باشند ارائه می دهند. غنی سازی درواقع افزایش درصد ایزوتوپ اورانیوم ۲۳۵ (U ۲۳۵) از ۷/۰ درصد به حدود ۴ الی ۵ درصد در مخلوط طبیعی اورانیوم است.
تاریخچه غنی سازی اورانیوم
تاریخ غنی سازی اورانیوم از جنگ جهانی دوم آغاز می شود، به عنوان مثال غنی سازی به وسیله سانتریفوژ حدوداً ۴۰ سال پیش توسط فردی آلمانی به نام زیپه(ZIPPE) طراحی شد. البته از فرایندهای دیگری مانند الکترومغناطیسی، پخش گازی، شیمیایی و فتوشیمیایی هم برای غنی سازی استفاده شد و بعضی از این روشها خیلی سریع توسعه پیدا کردند. حال باید دید چرا بحث غنی سازی اورانیوم در صنعت هسته ای مطرح شده و اکنون به عنوان یکی از تکنولوژیهای اساسی و موردنیاز در صنعت هسته ای جهان مطرح است. در پاسخ این سؤال باید گفت که شرکتهای تولید کننده انرژی برق برای تهیه سوخت راکتورهای نیروگاههای هسته ای بخصوص راکتورهای آب سبک PWR و BWR نیاز به اورانیوم غنی شده دارند زیرا در محفظه راکتور این نیروگاه ها احتمال شکافت اتم اورانیوم ۲۳۵ به وسیله نوترونهای حرارتی بسیار زیادتر از احتمال ایزوتوپ اورانیوم ۲۳۸ می باشد، بنابراین اگر مقدار اورانیوم ۲۳۵به مقدار طبیعی آن یعنی ۷۵/۰ درصد باشد نمی تواند واکنش خودنگهدار زنجیره ای به وجود آورد پس باید با غنی سازی اورانیوم به عنوان سوخت نیروگاههای هسته ای درصد مقدار ایزوتوپ اورانیوم ۲۳۵ را به حدود ۴ الی ۵ درصد برسانیم تا احتمال شکافت به وسیله نوترون را افزایش داده و در نتیجه مقدار انرژی که از هرشکافت آزاد می شود را به وسیله خنک کننده که در این راکتورها آب معمولی( آبی که ئیدروژن آن دارای ایزوتوپ H ۱است) می باشد برداشت کنیم.حال با توضیحات فوق پروسه غنی سازی به صورت مختصر شرح داده می شود. دو روش سانتریفوژ و پخش گازی پایه صنعتی غنی سازی در کل جهان می باشند که البته با توجه به گسترش موضوع سعی شده که در این مقاله در مورد روش سانتریفوژ صحبت شود.
روش سانتریفوژ در مقیاس صنعتی ابتدا در هلند دردهه ۶۰ میلادی مورد استفاده قرار گرفت، برای این منظور توسعه مواد با استقامت و خواص ویژه و ساخت یاطاقان های پیشرفته برای سانتریفوژهای با سرعت دورانی زیاد لازم می بود. در آلمان وانگلستان نیز این روش توسعه یافت و در سال ،۱۹۷۰ سه کشور آلمان، هلند و انگلستان شرکت URENCO را برای توسعه این فرآیند و عرضه سرویس غنی سازی به بازار بین المللی تشکیل دادند. این فرآیند در دهه ۸۰ در کشورهای آمریکا، فرانسه، ژاپن، استرالیا و چند کشور دیگر نیز به کار گرفته شده است.
البته باید یادآوری کرد که استفاده از سانتریفوژ برای جداسازی مواد با جرم های ویژه مختلف از صد سال پیش شروع شده است ولی در آن زمان بحث غنی سازی اصلاً مطرح نبود، به طوری که از سال ۱۹۱۹ میلادی این روش برای جداسازی ایزوتوپ گازها مورد استفاده قرار گرفت؛ تا اینکه در جنگ جهانی دوم از دستگاه سانتریفوژ برای غنی سازی اورانیوم استفاده به عمل آمد.
«غنی سازی اورانیوم» یکی از مراحل ۱۵ گانه چرخه سوخت هسته ای می باشد.
یعنی قبل از آنکه اورانیوم به مرحله غنی سازی که جزو پنجمین مرحله از چرخه سوخت هسته ای است بخواهد برسد باید مراحلی طی شود تاگاز مورد نظر به عنوان خوراک وارد سیستم سانتریفوژ شود که جهت روشن شدن موضوع چهار مرحله قبلی و فرآیندهای انجام شده شرح داده می شود.
اولین مرحله از چهار مرحله قبل از غنی سازی «اکتشاف معادن اورانیوم» می باشد.
اورانیوم در طبیعت به صورت ترکیباتی که تعداد آنها به ۱۰۰ می رسد و از ملکولهای ساده تا کمپکس تشکیل شده است وجود دارد.
« اورانیوم» همیشه در ترکیب با اکسیژن در طبیعت یافت می شود.
بزرگترین ذخایر رگه ای اورانیوم در کانادا و استرالیا وجود دارد،
البته کشورهای بسیاری مانند: آمریکا، آفریقای جنوبی، مراکش و من جمله ایران دارای معادن اورانیوم می باشند که ازمعادن بالفعل اورانیوم ایران «ساغند» یزد می باشد. پس از اکتشاف و استخراج کانی های اورانیوم کانه آرایی و تغلیظ برای تهیه کنسانتره(پرعیار شدن) ۸ U ۳ O (کیک زرد)(دارای ۸۰ تادرصد U3O8) در چند مرحله انجام می شود، کیک زرد به دست آمده شامل بیش از ۷۰ درصد اورانیوم می باشد.روی این کیک زرد کنترل کیفیت اندازه ذرات کنسانتره و سیالیت آن انجام می شود. سپس جهت تولید پودر UO2 ازکیک زرد (U3O8) عملیات انحلال، استخراج، رسوب گیری UC و احیاء انجام می شود و برای تبدیل UO2 به UF6 (نمک سبز) با اسید فلورئید ریک (HF) آن را ترکیب می کنند تا UF4 به دست آید. سپس UF4 را با گاز فلوئور فلوریناسیون می کنند تا UF6 به دست آید. UF6 به دست آمده در دمای پایین گازی شکل است که خوراک دستگاه سانتریفوژ گازی است تا بدین وسیله گاز UF6 غنی شود.
در سال ۱۹۳۰ سانتریفوژ با جریان همسو(Concurrent)که در آن ماده تغذیه از درون لوله ای که در مرکز درپوش بالایی سانتریفوژ قرار دارد، وارد می شد. مولکولهای سبک بیشتر به اطراف محور مرکزی ومولکولهای سنگین بیشتر به طرف دیواره سوق پیدا کرده و به وسیله مجراهایی از سانتریفوژ خارج می شوند. در جنگ جهانی دوم از این سانتریفوژ برای غنی سازی اورانیوم استفاده به عمل آمد ولی بازده کم آن موجب کنار گذاشتن این روش شد. سانتریفوژ با جریانهای همسو دو نقص بزرگ داشت: یکی اینکه فشار در نزدیک محور مرکزی پایین بود و خارج کردن مولکولهای سبک تر (U ۲۳۵) با اشکال مواجه می شد و دیگر اینکه بازده جداسازی این سانتریفوژ بسیار کم بود. این مشکلات موجب شد که سانتریفوژ با جریانات مخالف توسعه یابد. در این سانتریفوژ ماده تغذیه که همان UF6 می باشد از وسط محور چرخشی وارد شده و با حرکت در طول محور و جداره در دو جهت مختلف موجب ایجاد اختلاف غلظت ایزوتوپی در طول محور می شود. در نتیجه می توان ایزوتوپ های سبک (اورانیوم ۲۳۵) و سنگین (اورانیوم ۲۳۸) را در دو انتهای محور و در نزدیک جداره سانتریفوژ برداشت کرد. چون فشار در کنار جداره زیاد است بنابراین برداشت ایزوتوپ سبک تر (اورانیوم ۲۳۵) مشکلی ایجاد نمی کند. با این نوع سانتریفوژ بازده جداسازی افزایش پیدا کرده و با ارتفاع سانتریفوژ متناسب است. این سانتریفوژ هنوز اهمیت خود را حفظ کرده و با به کار گرفتن مواد با استقامت و خواص بهتر افزایش بازده و رقابت اقتصادی آن در سطح وسیع ممکن شده است. چونکه تفاوت جرمی اورانیوم ۲۳۵ (U ۲۳۵) اورانیوم ۲۳۸ (U ۲۳۸) فقط سه نوترون می باشد و باتوجه به اینکه وزن یک نوترون از مرتبه ۲۴- ۱۰ گرم بوده متوجه می شویم که تفاوت جرمی اورانیوم ۲۳۵ و اورانیوم ۲۳۸ بسیار جزئی است، به طوری که یک دستگاه سانتریفوژ به هیچ عنوان قادر نیست تا ۴ الی ۵ درصد غنی سازی انجام دهد، پس باید فرآیند غنی سازی در مراحل زیادی به صورت پشت سر هم که آبشار (casade)نامیده می شود انجام پذیرد تا بتوان به غنای ۴الی ۵درصد رسید.
به عنوان مثال اگر دستگاه سانتریفوژ جریان مخالفی داشته باشیم که در هر ثانیه ۱۰۰۰ دور بتواند بزند باید در حدود شاید ۶۰۰۰۰ (شصت هزار) دستگاه پشت سر هم که آبشار نامیده می شود کنار هم قرار داد تا بتوان ۴ الی ۵ درصد اورانیوم گازی شکل UF6 را غنی کرد. راه اندازی یک سایت صنعتی غنی سازی اورانیوم به ده ها مگاوات نیروی برق نیاز دارد. تصور کنید که اگر استوانه چرخنده هر دستگاه سانتریفوژ بخواهد ۱۰۰۰ دور در ثانیه بزند چه مقدار باید برق مصرف کند و همچنین خلاء داخل آن باید بسیار مقدار بالایی داشته باشد تا تحقق چنین شرایطی فراهم شود با در نظر گرفتن این شرایط تصور کنید به عنوان مثال ۶۰هزار دستگاه سانتریفوژ را در کنار هم قرار دادن جهت جداسازی ایزوتوپی اورانیوم چه تکنولوژی بالایی را طلب می کند.
اگر کشوری توانست اورانیوم را تا ۵ درصد غنی کند (که مورد استفاده در راکتور نیروگاههای هسته ای است ) می تواند اورانیوم با غنای بالاتر مثلاً بالاتر از ۷۰ درصد (که مورد استفاده در تسلیحات هسته ای است) تولید کند؟
جواب: مثال این قضیه مانند بحث خودرو است. اگر کشوری بخواهد خودرویی با سرعت ۳۰۰ کیلومتر در ساعت تولید کند، برای این کار، نسبت به خودرویی که با سرعت معمولی حرکت می کند، طراحی جدیدی نیاز دارد.
یعنی «نحوه اتصال سانتریفوژها» تغییر می کند و بسته به نوع و درصد غنی سازی شرایط کار تغییر می کند. در مورد ایران به فرض بپذیریم که ایران توانسته ماشین بسازد اما اگر بخواهد ماشین با مشخصات جدیدی بسازد نیاز به تکنولوژی متفاوتی نسبت به قبل دارد.
در مورد «غنی سازی ۵ درصد» و بالای آن هم به همین صورت است و ما به یک دانش فنی اضافه نیاز داریم.
یعنی چیز جدیدی ساخته نمی شود، ولی باید به آن موارد قبلی، بخش های جدید خاصی اضافه شود.
باید این نکته یادآوری شود که غنی سازی با درصد بالا یک غنی سازی ۳ تا ۵ درصدی یا بخشی از آن نیست بلکه بحث دیگری است و باید از صفر آغاز کرد چرا که طراحی و اتصال قطعات آن فرق دارد.
شاید مثال تولید خودرو تراکتور بهتر باشد. الان داریم خودرو تولید می کنیم و آن موقع می خواهیم تراکتور بسازیم هرچند تولید این دو شباهت های زیادی با هم دارد ولی در هر حال تراکتور با خودرو دو نوع متفاوت اند. شاید افرادی فکر می کنند که همه کشورهای دارای نیروگاه هسته ای خودشان تولیدکننده سوخت هسته ای می باشند در حالی که اصلاً این طور نیست و داشتن نیروگاه هسته ای با داشتن تکنولوژی غنی سازی دو مقوله جدا از هم می باشند زیرا با داشتن نیروگاه هسته ای می توان سوخت را از کشورهای تولید کننده دریافت کرد و درواقع غنی سازی یک اهرم چانه زنی است البته ازنظر اقتصادی هم می تواند دارای صرفه باشد.//منبع:باشگاه اندیشه۴آذر۱۳۹۲
اورانیوم چیست؟
«اورانیوم»ماده خام اصلی مورد نیاز برای تولید انرژی در برنامه های صلح آمیز یا نظامی هسته ای است، از طریق استخراج از معادن زیرزمینی یا سر باز به دست می آید. اگر چه این عنصر به طور طبیعی در سرتاسر جهان یافت می شود اما تنها حجم کوچکی از آن به صورت متراکم در معادن موجود است.
هنگامی که هسته اتم اورانیوم در یک واکنش زنجیره ای شکافته شود مقداری انرژی آزاد خواهد شد.
برای «شکافت هسته اتم اورانیوم»، یک نوترون به هسته آن شلیک می شود و در نتیجه این فرایند، اتم مذکور به دو اتم کوچکتر تجزیه شده و تعدادی نوترون جدید نیز آزاد می شود که هرکدام به نوبه خود می توانند هسته های جدیدی را در یک فرایند زنجیره ای تجزیه کنند.
مجموع جرم اتمهای کوچکتری که از تجزیه اتم اورانیوم به دست می آید از کل جرم اولیه این اتم کمتر است و این بدان معناست که مقداری از جرم اولیه که ظاهرا ناپدید شده در واقع به انرژی تبدیل شده است، و این انرژی با استفاده از رابطه E=MC۲ یعنی رابطه جرم و انرژی که آلبرت اینشتین نخستین بار آنرا کشف کرد قابل محاسبه است.
اورانیوم به صورت سه ایزوتوپ مختلف در طبیعت یافت می شود. دو گونه اصلی آن اورانیوم U۲۳۵ و U۲۳۸ است که هر دو دارای تعداد پروتون یکسانی بوده و تنها تفاوتشان در سه نوترون اضافه ای است که در هسته U۲۳۸ وجود دارد. اعداد ۲۳۵ و ۲۳۸ بیانگر مجموع تعداد پروتونها و نوترونها در هسته هر کدام از این دو ایزوتوپ است.
برای به دست آوردن بالاترین بازدهی در فرایند زنجیره ای شکافت هسته باید از اورانیوم ۲۳۵ استفاده کرد که هسته آن به سادگی شکافته می شود. هنگامی که این نوع اورانیوم به اتمهای کوچکتر تجزیه می شود علاوه بر آزاد شدن مقداری انرژی حرارتی دو یا سه نوترون جدید نیز رها می شود که در صورت برخورد با اتمهای جدید اورانیوم بازهم انرژی حرارتی بیشتر و نوترونهای جدید آزاد می شود.
اما به دلیل "نیمه عمر" کوتاه اورانیوم ۲۳۵ و فروپاشی سریع آن، این ایزوتوپ در طبیعت بسیار نادر است بطوری که از هر ۱۰۰۰ اتم اورانیوم موجود در طبیعت تنها هفت اتم از نوع U۲۳۵ بوده و مابقی از نوع سنگینتر U۲۳۸ است.
بمب پلوتونیومی
استفاده از پلوتونیوم به جای اورانیوم در ساخت بمب اتمی مزایای بسیاری دارد. تنها چهار کیلوگرم پلوتونیوم برای ساخت بمب اتمی با قدرت انفجار ۲۰ کیلو تن کافی است. در عین حال با تاسیسات بازفرآوری نسبتا کوچکی می توان چیزی حدود ۱۲ کیلوگرم پلوتونیوم در سال تولید کرد.
کلاهک هسته ای شامل گوی پلوتونیومی است که اطراف آن را پوسته ای موسوم به منعکس کننده نوترونی فرا گرفته است. این پوسته که معمولا از ترکیب بریلیوم و پلونیوم ساخته می شود، نوترونهای آزادی را که از فرایند شکافت هسته ای به بیرون می گریزند، به داخل این فرایند بازمی تاباند.
استفاده از منعکس کننده نوترونی عملا جرم بحرانی را کاهش می دهد و باعث میشود که برای ایجاد واکنش زنجیره ای مداوم به پلوتونیوم کمتری نیاز باشد.
برای کشور یا گروه تروریستی که بخواهد بمب اتمی بسازد، تولید پلوتونیوم با کمک رآکتورهای هسته ای غیرنظامی از تهیه اورانیوم غنی شده آسانتر خواهد بود. کارشناسان معتقدند که دانش و فناوری لازم برای طراحی و ساخت یک بمب پلوتونیومی ابتدایی، از دانش و فنآوری که حمله کنندگان با گاز اعصاب به شبکه متروی توکیو در سال ۱۹۹۵ در اختیار داشتند پیشرفته تر نیست.
چنین بمب پلوتونیومی می تواند با قدرتی معادل ۱۰۰ تن تی ان تی منفجر شود، یعنی ۲۰ مرتبه قویتر از قدرتمندترین بمبگذاری تروریستی که تاکنون در جهان رخ داده است.
بمب اورانیومی
هدف طراحان بمبهای اتمی ایجاد یک جرم فوق بحرانی ( از اورانیوم یا پلوتونیوم) است که بتواند طی یک واکنش زنجیره ای مداوم و کنترل نشده، مقادیر متنابهی انرژی حرارتی آزاد کند.
یکی از ساده ترین شیوه های ساخت بمب اتمی استفاده از طرحی موسوم به «تفنگی» است که در آن گلوله کوچکی از اورانیوم که از جرم بحرانی کمتر بوده به سمت جرم بزرگتری از اورانیوم شلیک می شود به گونه ای که در اثر برخورد این دو قطعه، جرم کلی فوق بحرانی شده و باعث آغاز واکنش زنجیره ای و انفجار هسته ای می شود.
کل این فرایند در کسر کوچکی از ثانیه رخ می دهد.
جهت تولید سوخت مورد نیاز بمب اتمی، «هگزا فلوئورید» اورانیوم غنی شده را ابتدا به اکسید اورانیوم و سپس به شمش فلزی اورانیوم تبدیل می کنند. انجام این کار از طریق فرایندهای شیمیایی و مهندسی نسبتا ساده ای امکان پذیر است.
قدرت انفجار یک بمب اتمی معمولی حداکثر ۵۰ کیلو تن است، اما با کمک روش خاصی که متکی بر مهار خصوصیات جوش یا گداز هسته ای است می توان قدرت بمب را افزایش داد.
در فرایند گداز هسته ای، هسته های ایزوتوپهای هیدروژن به یکدیگر جوش خورده و هسته اتم هلیوم را ایجاد می کنند. این فرایند هنگامی رخ می دهد که هسته های اتمهای هیدروژن در معرض گرما و فشار شدید قرار بگیرند. انفجار بمب اتمی گرما و فشار شدید مورد نیاز برای آغاز این فرایند را فراهم می کند.
طی فرایند گداز هسته ای نوترونهای بیشتری رها می شوند که با تغذیه واکنش زنجیره ای، انفجار شدیدتری را به دنبال می آورند. اینگونه بمبهای اتمی تقویت شده به بمبهای هیدروژنی یا بمبهای اتمی حرارتی موسومند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منبع این فرازازمقاله : سایت BBC است ودرمنابع مأخوذه اندکی ویرایش انجام گرفته است
به گزارش ایندیپندنت؛ خبرگزاری رسمی کره شمالی روز گذشته اعلام کرد این کشور موفق به انجام ششمین آزمایش هستهای خود شده که از آزمایشهای پیشین بسیار قدرتمندتر است. این اقدام «پیونگیانگ» خیلی زود با محکومیتهای بینالمللی مواجه شد.
این خبرگزاری در توضیح آزمایش هستهای جدید این کشور اعلام کرد پیونگیانگ موفق به آزمایش یک بمب هیدروژنی پیشرفته شده که گامی بزرگ در تحقق اهداف بلند مدت آن محسوب میشود. یکی از اهداف مهم پیونگیانگ، توسعه موشک هستهای قدرتمندی است که بتواند به قلب آمریکا نیز برسند.
با توجه به زلزلهای که موسسه تحقیقاتی زمینشناسی آمریکا قدرت آن را ۶.۳ دهم ریشتر در مقیاس امواج درونی زمین ارزیابی کرد، کارشناسان این حوزه معتقدند زلزله بوجود آمده به اندازه کافی قدرتمند بود تا گفته شود کره شمالی به فناوری ساخت بمب هیدروژنی دست یافته و یا به آن بسیار نزدیک شده است.
مقامات آگاه در ژاپن و کره جنوبی اعلام کردند قدرت انفجار جدیدترین آزمایش کره شمالی ۱۰ برابر قویتر از پنجمین آزمایش هستهای این کشور بود که یک سال پیش انجام شد. تمام شش آزمایش هستهای کره شمالی در پایگاه آزمایش هستهای زیرزمینی این کشور انجام شدند.
بمب هیدروژنی یک اصطلاح رایج برای بمبهای دو مرحلهای ترمو هستهای است. منظور از «ترمو هستهای»(Thermo core)، وابستگی انفجار به درجه حرارت هسته اتم است. در این حالت، ابتدا یک انفجار اتمی اولیه روی میدهد تا درجه حرارت هسته اتم به اندازه کافی بالا رود، سپس در مرحله دوم یک انفجار بسیار قویتر با قدرت تخریب بالا اتفاق خواهد افتاد.
انفجار در مرحله نخست بر پایه همجوشی هستهای استوار است و اتمها شکافته میشوند. مرحله دوم بر سوخت هستهای استوار است و انفجاری را تولید میکند که با هیچکدام از بمبهای اتمی رایج قابل مقایسه نیست.
پس از آغاز همجوشی هستهای، نوترونهایی با سرعت بالا تولید شده که قادر هستند بار دیگر موجب تجزیه هسته اورانیوم داخل بمب شوند. همین موضوع قدرت انفجار را ۲ تا ۳ برابر افزایش میدهد.
در« بمبهای اتمی »عادی، فقط شکافت هستهای اتفاق میافتد، هسته اتم تجزیه میشود، پولوتنیوم و یا اورانیوم در واکنشهای زنجیرهای به اتمهای کوچکتر تقسیم میشوند و حجم زیادی انرژی را آزاد میکنند. بمبهایی که آمریکا در جریان جنگ جهانی دوم بر سر مردم هیروشیما و ناکازاکی فرو ریخت، اتمی بودند.
ساعاتی پیش از انجام آخرین آزمایش موشکی کره شمالی، رسانه دولتی این کشور تصویری از «کیم جونگ اون»، رهبر کره شمالی، را منتشر کرد که در حال بررسی یک دستگاه با شکل بادام زمینی بود. سپس اعلام شد این دستگاه یک بمب هیدروژنی جدید بوده که میتواند درون کلاهک موشکهای بالستیک بارگذاری شود. شکل این بمب با آنچه که تصویرش را در ماه مارس گذشته منتشر کرده و شبیه به توپ بود کاملا تفاوت دارد. کارشناسان معتقدند شکل خاص بمب نمایش داده شده اخیر، حاکی از یک سلاح هستهای دو مرحلهای است.
برای نخستین بار کره شمالی به طور خاص از امکان حمله با پالسهای الکترومغناطیسی نیز سخن گفت. چنین حملهای میتواند به جای شلیک موشک دور برد به قلب شهرهای آمریکا، یک انفجار قوی در جو ایجاد کند.
انجمن کنترل تسلیحاتی، تعداد کلاهکهای هستهای آمریکا را ۶۸۰۰ و روسیه را ۷۰۰۰ مورد اعلام کرده است. انگلیس حدود ۱۲۰ کلاهک هستهای در اختیار دارد که ۴۰ مورد از آنها به دریا منتقل شده و در زیردریاییهای هستهای این کشور مستقر هستند. فرانسه حدود ۳۰۰ و چین ۲۷۰ کلاهک هستهای در اختیار دارد.
این انجمن تعداد کلاهکهای هستهای هند و پاکستان را حدود ۱۲۰ و رژیم صهیونیستی را ۸۰ مورد اعلام کرده است./باشگاه خبرنگاران۱۳ شهریور ۱۳۹۶
***
بمب هیدروژنی نوعی بمب هستهای است که به آن بمب گرماهسته ای هم گفته می شود.
زرادخانه تسلیحاتی کره شمالی، امروز(۱۳ شهریور ۱۳۹۶) به بمب هیدروژنی مجهز شد، بمبی به مراتب مرگبارتر از بمب های اتمی پیشین.
در این بمب در مرحله اول، شکافت هسته صورت می گیرد و در مرجله دوم حرارت و فشار آن، به همجوشی هسته ای منجر می شود. به همین انرژی بسیار بیشتری از بمبهای هستهای تکمرحلهای آزاد میکند؛ این همجوشی با استفاده از هیدروژن انجام میشود و به همین دلیل نامش را بمب هیدروژنی گذاشته اند.
در واقع در این نوع بمب، ترکیبی از شکاف هستهای و همجوشی هستهای به کار رفته است که همین امر، قدرت تخریبی آن را به مراتب افزایش می دهد.
دارندگان بمب هیدروژنی
اولین بمب هیدروژنی دنیا آمریکا ساخته و در سال ۱۹۵۲ میلادی در اقیانوسیه آزمایش شد.
یک سال بعد از این اتفاق شوروی آزمایشی مشابه را در سیبری انجام داد.
در سال ۱۹۵۷ میلادی، بریتانیا به این گروه پیوست و یکی از بمب های هیدروژنی خود را روی جزیره مالدن در قلب اقیانوسیه انداخت.
چین نیز نخستین بمب هیدروژنی اش را در سال ۱۹۶۷ میلادی منفجر کرد و فرانسه نیز اواخر همین سال آزمایشی مشابه را در جنوب اقیانوسیه انجام داد.
در سال ۱۹۹۸ میلادی، هند مجموعه ای از آزمایشات هسته ای خود را انجام داد که طبق اعلام نظر کارشناسان یکی از آنها از نوع هیدروژنی بوده است، البته به زعم بسیاری، آن بمب چندان قوی نبود.
و اینک کره شمالی، آزمایش موفقیت آمیز این بمب را پشت سرگذاشته است. قدرت انفجار بمب هیدروژنی جدید کره شمالی از دهها کیلو تُن تا صدها کیلو تُن قابل تنظیم است.
این بمب چند منظوره بوده و قدرت تخریبی بسیار بیشتر از دیگر انواع بمبها دارد.
«بمب هیدروژنی کره شمالی» از قابلیت انفجار در ارتفاع بالا با خاصیت ایجاد پالسهای الکترومغناطیسی برخوردار بوده و بسته به نوع هدف، قدرت تخریب آن را میتوان تغییر داد.
بزرگ ترین تاریخ
بزرگترین بمب هیدروژنیای که تاکنون برای آزمایش منفجر شده، معادل ۵۰ مگاتن تیانتی قدرت انفجاری داشتهاست. نام این بمب«تزار» بود که اتحاد جماهیر شوروی آن را در سال ۱۹۶۱ آزمایش کرد. این قدرت انفجاری ۲۵۰۰ برابر قدرت انفجاری بمب هیروشیماست.
بمب های نمکی
نوع دیگری از بمبها که در دست تحقیق هستند Salted Bomb یا بمبهای نمکی نام دارند. هدف اصلی از ساخت این نوع بمبها انتشار امواج رادیواکتیو به طریقی است که ناحیه ای گسترده غیرقابل سکونت شود.
با توجه به اینکه ازدیاد نمک در یک ناحیه مسکونی میتواند منجر به خالی شدن آن منطقه از سکنه شود، از اینرو نام این بمب نیز با توجه به قابلیتی که دارد، بمب نمکی گذاشته شده است. بر اساس اطلاعات ارائه شده هنوز نمونهای از این بمب خطرناک ساخته و مورد آزمایش قرار نگرفته است.
منابع:عصرایران بنقل ازویکی پدیا- کتاب انرژی اتمی، نوشته اریک اوبلاکر، ترجمه بهروز بیضایی
***
تلویزیون کره شمالی، امروز با قطع برنامههای عادیاش اعلام کرد که کره شمالی، یک بمب اتمی با قدرت ۱۰۰ کیلو تن آزمایش کرده است؛ هر کیلو تن معادل ۱۰۰۰ تن و صد کیلو تن، معادل صدهزار تن تی ان تی است. بمبهای اتم معمولاً قدرتی کیلوتنی دارند و وسعت تخریبشان محدود است.
در مقابل «بمب هیدروژنی» که برای فعال شدنشان، یک بمب اتمی منفجر میشود و به نوعی در نقش چاشنی بمب هیدروژنی عمل میکند، قدرتی معادل مگاتن دارند. هر مگاتن تی ان تی معادل یک میلیون تن تی ان تی است. فناوری بمبهای اتمی بر اساس شکافت اتمهای اورانیوم یا پلوتنیوم است، ولی در بمبهای هیدروژنی بر اساس این شکافت اورانیوم با پلوتنیوم، حرارتی معادل چندین میلیون درجه سلسیوس ایجاد میشود تا اتمهای هیدروژن فعال شود و با تغییر به هلیوم، انرژی بسیار بالایی آزاد کنند.
با توجه به قدرت تخریب بمبهای هیدروژنی و وسعت قارچ اتمی این بمبها و همچنین با توجه به قدرت اعلام شده درباره بمب کره شمالی ـ که به گفته دولت کشور، معادل ۱۰۰ کیلو تن بوده ـ گویا کره شمالی توانسته است یک بمب اتمی آزمایش کند که به واسطه ابعاد کوچکش، قابلیت استفاده به عنوان کلاهک اتمی و شلیک به اهداف خارجی است.
البته این بمب نیز از قدرت تخریب بسیار بالایی برخوردار است. کافی است در نظر داشته باشید بمب اتمی «پسر کوچک / Little Boy» که در جریان جنگ جهانی دوم توسط آمریکا روی هیروشیما پرتاب شد، فقط ۱۵ کیلو تن قدرت داشت و بمب اتمی «مرد چاق / Fat Man» که سه روز بعد از بمب اول هیروشیما را با خاک یکسان کرد، فقط ۲۱ کیلو تن (یک پنجم بمب اتمیِ آزمایش شده توسط کره شمالی) قدرت داشته است.
در پرونده ویدیویی که در ادامه میبینید، با تفاوتهای بمبهای اتمی (شکافتی) و هیدروژنی (گداختی) آشنا میشوید و تصاویری دلهره آور از مجموعه آزمایشهای کشورهای غربی در مسابقه تسلیحاتی دوران جنگ سرد و آزمایش بزرگترین بمب اتم و جزئیات دیگری از این سلاح وحشتناک را میبینید./تابناک
***
بمب هیدروژنی یا گرماهستهای
بمب هیدروژنی یا گرماهستهای نوعی بمب هستهای است که انرژی آن ابتدا از طریق فرایند شکافت هستهای تامین میشود و گرما و فشار حاصله از این انفجار باعث شروع فرایند همجوشی هستهای استفاده میشود. به همین دلیل بمبهای گرماهستهای انرژی بسیار بیشتری از بمبهای هستهای تکمرحلهای (بمب اتم) آزاد میکنند. این بمبها از آن رو به «بمب هیدروژنی» معروف شدهاند که فرایند همجوشی هستهای با استفاده از هیدروژن انجام میشود.
بمب هیدروژنی چیست؟
نخستین آزمایش این نوع بمب در سال ۱۹۵۲ توسط آمریکا انجام شد. یک سال بعد شوروی نیز این بمب را ساخت و در سالهای بعد بریتانیا، فرانسه ، چین و کره ی شمالی نیز به تولید و آزمایش آن اقدام کردند. امروزه تقریبا تمام بمبهای هستهای این پنج کشور که در حالت عملیاتی و فعال قرار دارد از این نوع است.
در این نوع بمب، با ایجاد یک انفجار اورانیومی یا پلوتونیومی، دمایی معادل چندین میلیون درجه سلیسیوس ایجاد میشود.ایزوتوپهای هیدروژنی که در بمب بکار رفتهاند، تحت این شرایط با یکدیگر جوش میخورند و به هلیم تبدیل میشوند و در این همجوشی، انرژی بسیار زیادی را آزاد میسازند. بنابراین در این نوع بمب، ترکیبی از شکاف هستهای و همجوشی هستهای بکار رفتهاست. بمب اتمی نسبتاً کوچکی که شهر ژاپنی هیروشیما را نابود کرد، قدرت انفجاری معادل ۲۰۰۰۰ تن، ترینیتروتولوئن (تیانتی)، که یک ماده انفجاری عادی امروزی است، داشت.
در مقابل، بزرگترین بمب هیدروژنیای که تاکنون برای آزمایش، منفجر شده، معادل ۵۰ مگاتن تیانتی قدرت انفجاری داشتهاست. نام این بمب بمب تزار بود که اتحاد جماهیر شوروی آن را در سال ۱۹۶۱ آزمایش کرد. این قدرت انفجاری ۲۵۰۰ برابر قدرت انفجاری بمب هیروشیماست.
اساس کار بمب های هیدروژنی بر ترکیب دو یا چند اتم با یکدیگر در فرایندی موسوم به همجوشی هسته ای قرار دارد. همجوشی همان فرایندی است که انرژی ستارگان، همچون خورشید، را تامین می کند و آنها را اینچنین گرم و درخشان می کند. بنابراین می توانید قدرت بمب های همجوشی را حدس بزنید.
در تصویر زیر دو نوع بمب هیدروژنی را مشاهده می کنید که در هر دو آنها شکل خاصی از هیدروژن سنگین یا دوتریوم ماده اصلی مورد نیاز در این سلاح است. این ماده تعداد اتم های بیشتری را برای شکست فراهم می آورد که در نتیجه باعث آزاد شدن انرژی بیشتری در یک لحظه می شود.
اما برای آغاز روند همجوشی، نیاز به انرژی بسیار زیادی است که به همین دلیل هم این بمب ها اول باید منفجر شوند. بنابراین بمب های هیدروژنی در اصل از دو بمب ساخته شده اند: یک بمب شکافتی و یک بمب همجوشی.
یک بمب شکافتی در داخل یک بمب هیدروژنی مقادیر زیادی از تشعشعات اشعه ایکس را آزاد می کند که بر روی بمب همجوشی تمرکز داده شده است. این اتفاق دقیقا پیش از آنکه لرزش انفجار بتواند بمب هیدروژنی را متلاشی کند رخ می دهد.
این انفجار اشعه ایکس، سپس بمب همجوشی را فعال می کند که انفجار آن آنقدر قدرتمند است که می تواند چندین اتم را با هم ترکیب کند و مقداری از ماده را به انرژی خالص تبدیل کند و انفجاری را ناشی شود که از هر بمب اتمی قدرتمندتر است./اقتصادنیوز
آمارکشته شدگان در نوارغزه(فلسطین)درچهلمین روز جنگ
اسرائیل روز پنجشنبه ۱۶ نوامبر ۲۰۲۳(۲۵ آبان ۱۴۰۲) شهر «حی الصبره» در مرکز نوار غزه را هدف حمله قرار داد که در نتیجه آن ۵۰ فلسطینی شهید و دهها نفر زخمی شدند.
وزارت بهداشت غزه نیز اعلام کرد که از آغاز جنگ علیه غزه تا امروز پنجشنبه (۲۵ آبان ۱۴۰۲) ۱۱۳۲۰ نفر از جمله ۴۶۵۰ کودک، ۳۱۴۵ زن و ۶۸۵ فرد سالخورده به شهادت رسیدهاند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:اسرائیل همچون شیطان بزرگ(آمریکا)بمب اتم دارد که یکی ازوزرای کابینه نتانیاهو به آن اعتراف کرده واما هنوز ازاین بمب درنوارغزه استفاده نکرده است،که معمولاً جنایتکاران درلحضات آخروقتی شکست خودرا مسجل می بییندبه بمبهای اتمی متوسیل می شوند
وزیری که بمب هستهای علیه غزه راافشاکرده بود «آمیچای الیاهو»(وزیر میراث اسرائیل)از جلسات کابینه نتانیاهو تعلیق شد.
کابینه نتانیاهو وزیر این کابینه را که رسماً از دراختیار داشتن بمب هستهای توسط اسرائیل پرده برداشته وخواهان بهکارگیری آن علیه غزه شده بود، تنبیه کرد.
افشاگربمب هسته ای اسرائیل موردغضب نتانیاهوقرارگرفت
دولت اسرائیل اعلام کرد، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل،«آمیچای الیاهو»(وزیر میراث کابینه نتانیاهو) را از جلسات دولت تعلیق کرده است.
دفتر نخستوزیری اسرائیل در واکنش به افشاگریهای «امیخای الیاهو»(وزیر کابینه نتانیاهو )که از «امکان استفاده از گزینه هستهای توسط اسرائیل علیه نوار غزه سخن گفته بود، تا اطلاع ثانوی از حضور در جلسات کابینه منع کرد»
«امیخای الیاهو» که یکی از وزرای ائتلاف راستگرای افراطی اسرائیل محسوب میشود در مصاحبه با رادیو عبریزبان "کول براما" اعلام کرده بود که از نوع واکنش اسرائیل به عملیات شنبه ۷ اکتبر ۲۰۲۳(۱۵ مهر ۱۴۰۲) حماس راضی نیست.
«امیخای الیاهو» در پاسخ به سؤال مجری که از وی پرسیده بود که آیا میتوان از یک بمب هستهای برای از بین بردن نوار غزه و کشتار همه استفاده کرد، گفته بود: این یکی از گزینههای ما محسوب میشود.
«یوآو گالانت»(وزیر دفاع اسرائیل) نیز به نوبه خود در یک پست وبلاگی در پلتفرم ایکس گفت: من اظهارات بی اساس و غیرمسئولانه وزیر آمیچای الیاهو را محکوم می کنم و خوب است که این افراد مسئول امنیت اسرائیل نیستند.
رهبر حزب مخالف کارگر اسرائیل به رادیو ارتش اسرائیل گفت: "اینها افرادی هستند که از واقعیت جدا شده اند. این یک بیانیه مضحک و خطرناک است. باید از سیستم سیاسی حذف شود. این یک خطر برای کشور است. اسرائیل."
در مورد وزیر امنیت ملی اسرائیل، «ایتامار بن گویر»، رهبر حزب راست افراطی "قدرت یهود" که الیاهو به آن تعلق دارد، وی در بیانیه ای گفت: "من با وزیر آمیچای الیاهو صحبت کردم، او به من توضیح داد که سخنان او به این صورت بوده است. یک استعاره، بدون اینکه بن گویر آن را محکوم کند.
وی افزود: برای همه ما روشن است که سازمان حماس باید نابود و محو شود و هر چه در توان داریم برای بازگرداندن افراد ربوده شده به میهن خود انجام خواهیم داد.
سران رژیم اسرائیل
حدود یک ماه است که ارتش اسرائیل به «جنگ ویرانگر» علیه غزه ادامه میدهد که در آن ۹۵۰۰فلسطینی از جمله ۳۹۰۰ کودک و ۲۵۰۹ زن کشته و بیش از ۲۴۰۰۰ فلسطینی زخمی شدند. به گفته منابع رسمی فلسطینی، کرانه باختری رود اردن.
به گفته منابع رسمی اسرائیل، در حالی که حماس در«طوفان الاقصی» بیش از ۱۵۳۸ اسرائیلی را کشت و ۵۴۳۱ نفر را زخمی کرد، دست کم ۲۴۲ اسرائیلی را نیز به اسارت گرفت تا آنها را با بیش از ۶۰۰۰ اسیر فلسطینی از جمله کودکان و زنان در زندان های اسرائیل مبادله کند.
این افشاگری که بهمعنای اعلام رسمی در اختیار داشتن بمب هستهای توسط اسرائیل و احتمال بهکارگیری آن در صورت ناکام ماندن تلاشهای صورتگرفته علیه مقاومت غزه است. دفتر نخستوزیری اسرائیل را به تکاپو انداخت و تلاش کرد تادعا کند که این گفتهها بهدور از واقعیت بوده است.
جمهوری دموکراتیک خلق کره که با نام کره شمالی از آن یاد میشود کشوری در قاره آسیا است که جزو آخرین بازماندگان حکومتهای کمونیستی به حساب میآید.
این کشور از شمال با چین، از شمال شرق با روسیه و از جنوب با کره جنوبی همسایه است.
در قرون پانزدهم و شانزدهم کره از نظر علمی و فرهنگی پیشرفت زیادی داشت. در سال 1592 ژاپن به کره لشکرکشی کرد ولی حکومت با کمک چینیها حمله آن را دفع کرد. در اوایل قرن هفدهم کره تابع دولت چین شد.
پس از پیروزی ژاپنیها در نخستین جنگ با چین در قرن نوزدهم و در جنگ با روسیه در اوایل قرن بیستم، کره به کلی تحت استیلای ژاپن قرار گرفت.
امپراتور کره خواست با اعزام هیئتی به لاهه، مملکت خود را از زیر نفوذ کشور ژاپن بیرون بیاورد. ولی با کشف این موضوع مجبور به استعفا شد.
در سال۱۹۱۰ کره رسما به امپراتوری ژاپن ملحق شد. در زمان دومین جنگ چین و ژاپن و جنگ جهانی دوم، پایههای نفوذ ژاپن در کره سست شد و نیروهای استقلال طلب کرهای در سال ۱۹۴۲ به ژاپن اعلام جنگ دادند.
در فوریه و ژانویه سال ۱۹۴۵ کره به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شد. قسمت شمالی در تصرف روسها و قسمت جنوبی در اشغال امریکاییها بود. مدار ۳۸ نیز به عنوان مرز دو کره تعیین شد.
در سال ۱۹۴۸ تقسیم کره به دو کشور صورت رسمی یافت و دو حکومت کره شمالی و کره جنوبی بر قرار شد. در سال ۱۹۵۰ کره شمالی به کره جنوبی حمله کرد و به این ترتیب جنگ دو کره که آمریکا نیز به طرفداری از کره جنوبی در آن حضور داشت آغاز شد.
در سال ۱۹۵۳ آتشبس اعلام شد اما در طی این جنگ خسارات زیادی به هر دو کشور وارد شد.
پس از پایان جنگ، دولت کره شمالی با استفاده از منابع سرشار از این سرزمین دست به اجرای برنامههای وسیعی برای صنعتیسازی و ترمیم کشور زد. با کمک چینیها و روسها خطوط آهن و کارخانهها از نو ساخته شدند.
سیاست در کره شمالی
رئیس حکومت در این کشور رهبر است که از سال ۱۹۹۴ تاکنون کیم جونگ ایل، این سمت را به عهده داشته است. در سال ۲۰۰۳ اختیارات دیگری هم به او افزوده شد که به این ترتیب رهبر این کشور بالاترین مقام اجرایی نیز هست.
قوه مقننه از یک مجلس قانونگذاری به نام مجلس عالی خلق با ۶۸۷ کرسی تشکیل شده است که نمایندگان آن برای دورهای پنج ساله با رای مردم انتخاب میشوند.
اقتصاد در کره شمالی
تولید ناخالص داخلی در این کشور ۴۰ میلیارد دلاراست. ۲۰ میلیون نفر نیروی کار این کشور را تشکیل میدهند.
آمارهای اقتصادی در مورد این کشور چندان دقیق نیست. تخمین زده میشود ۳۷ درصد از نیروی کار آن در بخش کشاورزی و بقیه در بخشهای صنعت و خدمات مشغول به کار باشند.
محصولات صادراتی این کشور شامل مواد معدنی، محصولات ترکیبی فلزی، کالاهای تولیدی که شامل تسلیحات نظامی نیز میشود، منسوجات، محصولات کشاورزی و ماهیگیری است.
محصولات وارداتی این کشور شامل مواد نفتی، زغال کک، ماشینآلات و تجهیزات، منسوجات و حبوبات است.
مردم کره شمالی
جمعیت کره شمالی ۲۵ میلیون نفر نفر یا میانگین سنی ۳۳ سال است. امید به زندگی برای زنان در بدو تولد ۷۵ و برای مردان۶۹ سال است.
مردم این کشور به طور سنتی پیرو بودا هستند. زبان رسمی در این کشور کرهای است.
ارتباطات در کره شمالی
مطبوعات و رادیو و تلویزیون در این کشور تحت نظارت کامل دولت اداره میشوند.
کره شمالی در یک نگاه
مساحت۱۲۰،۵۴۰ کیلومتر مربع
جمعیت۲۵ میلیون نفر
پایتختپیونگ یانگ
واحد پولون
دامنه اینترنتیkp.
پیش شماره850+
جمهوری دموکراتیک خلق کره، معروف به کره شمالی، کشوری است در بخش شمالی شبهجزیره کره در شرق آسیا. پایتخت آن پیونگیانگ است.
کیم جونگ ایل، رهبر کره شمالی در سن ۶۹ سالگی(۲۶ آذر ۱۳۹۰)۱۷دسامبر۲۰۱۱ در اثر حمله ای قلبی چسم از جهان فروبست و سکان هدایت کشوری را به سومین پسر ش، کیم جونگ اون(متولدژانویه۱۹۸۳)۲۸ساله سپرده شد.
سفرآیت الله خامنه ای(درکسوت ریاست جمهوری)به چین وکره در ۲۵اردیبهشت سال ۱۳۶۸بود.
«کیم ایل سونگ»(پدربزرگ رهبرکره شمالی در۸ ژوئیهٔ ۱۹۹۴(۱۷ تیر ۱۳۷۳) درسن ۸۲ سالگی درگذشت.
درچهلمین روز طوفان الاقصی
«تفتیش بیمارستان الشفاء» غزه توسط نظامیان اسرائیل
ورود نظامیان ارتش اسرائیل به بیمارستان الشفاء غزه ، جایی که هزاران مجروح و بیمار و آواره در بدترین شرایط در سایه نبود آب و دارو و غذا و سوخت بهسر میبرند.
ارتش اسرائیل صبح امروز چهارشنبه۱۵ نوامبر ۲۰۲۳(۲۴ آبان ۱۴۰۲) از تداوم عملیات خود در مجتمع پزشکی الشفاء غزه خبر داده و از آوارگان فلسطینی خواست تا این بیمارستان را ترک کنند.
طبق گزارش پایگاه اینترنتی شبکه «الجزیره»، ارتش اسرائیل مدعی شد: نیروهای ما همچنان به عملیات متمرکز خود در داخل بیمارستان الشفاء در غزه ادامه میدهند. فعالیت ما در محدودهای مشخص انجام میشود که درباره آن اطلاعات داریم.
ارتش اشغالگران در ادامه اذعان کرد: از حضور گروگانها در بیمارستان الشفاء اطلاعی در دست نیست اما عملیات ادامه دارد؛ در این عملیات هیچ تلفاتی نداشتیم.
یکی از منابع پزشکی مجتمع پزشکی الشفاء، امروز در گفتوگو با الجزیره اظهار کرد: اشغالگران از آوارگان خواستهاند که بیمارستان را ترک کنند.
نوزادان دربیمارستان الشفاء غزه
نوارغزه
بیمارستان الشفاء
نوارغزه
تانکهای ارتش اسرائیل دربیمارستان الشفاء
ورودارتش اسرائیل به بیمارستان الشفاء
نوارغزه
این منبع از درون بیمارستان محاصرهشده گزارش داد: ارتش رژیم صهیونیستی به ساختمان پزشکان داخلی و بیماریهای کلیوی در مجتمع پزشکی الشفاء یورش برد.
نوارغزه
نوار غزه
بیمارستان الشفاء
نواره غزه
(بیمارستان الشفاء)غزه-فلسطین
(بیمارستان الشفاء)غزه-فلسطین
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:
«دکترمحمد زقوت» (مدیر بیمارستانهای غزه) گفت تانکهای اسرائیلی وارد محوطه پزشکی شدهاند و سربازان وارد ساختمانهایی از جمله بخشهای اورژانس و جراحی شدهاند که بخشهای مراقبتهای ویژه را در خود جای دادهاند.
«مدیر بیمارستانهای غزه»(دکترمحمدزقوت)به آسوشیتدپرس(AP) گفت: «نیروهای اشغالگر به ساختمان ها یورش بردند. او گفت که بیماران، از جمله کودکان، وحشت زده هستند.
«مدیر بیمارستانهای غزه»به آسوشیتدپرس(AP) گفت: «نیروهای اشغالگر به ساختمان ها یورش بردند. او گفت که بیماران، از جمله کودکان، وحشت زده هستند.
(بیمارستان الشفاء)غزه-فلسطین
نوارغزه
آنها فریاد می زنند. این یک وضعیت بسیار وحشتناک است... ما نمی توانیم برای بیماران کاری جز دعا انجام دهیم.»
(بیمارستان الشفاء)غزه-فلسطین
ارتش اسرائیل گفت که در حال انجام "عملیات دقیق و هدفمندی علیه حماس در منطقه مشخصی در بیمارستان شفا" است. این سازمان گفت که به "مقامات مربوطه در غزه" هشدار داده است که تمام فعالیت های نظامی در داخل بیمارستان باید متوقف شود.
دومین حمله ارتش اسرائیل به بیمارستان الشفاء
حمله دوم اسرائیل به بیمارستان الشفاء در غزه/دوشنبه ، ۲۲ آبان ۱۴۰۲(۱۳ نوامبر ۲۰۲۳)
بیمارستانهای غزه:بیمارستان المعمدانی،بیمارستان الشفاء ،بیمارستان اندونزی،بیمارستان الدورا،بیمارستان النصر،بیمارستان الکرامه، العوده، بیمارستان اردن
نوارغزه:فلسطین(بیمارستان الشفاء)شهر غزه
اسرائیل-فلسطین(نقشه)
تفتیش(بیمارستان الشفاء)غزه-فلسطین توسط نظامیان اسرائیل
تفتیش(بیمارستان الشفاء)غزه-فلسطین توسط نظامیان اسرائیل
دفتر رسانهای دولت در غزه هم امروز تصریح کرد: حمله اشغالگران به مجتمع الشفاء جنایت جنگی است؛ در جریان محاصره این بیمارستان، اشغالگران ۵ ساختمان را بمباران کردند و همه مردم را به گلوله بستند.
در چهلمین روز طوفان الاقصی. ارتش اشغالگر به بیمارستان الشفا یورش برد و آن را به یک پادگان نظامی تبدیل کرد.
بیمارستان الشفا پس از یورش نیروهای اشغالگر به آن
خانم دکتر«مای الکیله»(می الکیلة) «وزیر بهداشت فلسطین» هشدار داد که نیروهای اشغالگر اسرائیل در داخل مجتمع پزشکی الشفا در غزه کشتار خواهند کرد و این در حالی است که این بیمارستان پس از حمله ارتش اشغالگر به آن در سپیده دم در معرض تیراندازی و بمباران قرار گرفته است. در روز چهارشنبه
یکی از پزشکان بیمارستان الشفاء در نوار غزه روز چهارشنبه به رویترز گفت که تیراندازی در بیمارستان کارگران را مجبور کرد که برای ایمنی خود از پنجره ها دور شوند پس از حمله اسرائیل به مجتمع.
سربازان اسرائیل در داخل بیمارستان «الشفاء»غزه درحال تفتیش..آمده اندتا نیروهای حماس راپیداکنند و اسرائیل(طوفان الاقصی)را..که چیزی پیدانکردند.
اسرائیل مدعی بود که درزیرزمین بیمارستان مقرحماس است.
دفتر رسانهای حکومتی در غزه با تاکید بر اینکه یورش نظامی به مراکز درمانی، جنایت اخلاقی و جنایت علیه بشریت است، اعلام کرد: جنگ بیمارستانها توسط صهیونیستها و قتلعام در مجتمعهای پزشکی نوار غزه، تاکنون ۷۰۰ شهید و صدها زخمی برجای گذاشته است.
«عزت الرشق»، عضو دفتر سیاسی جنبش حماس روز گذشته تصریح کرد که در نتیجه محاصره رژیم صهیونیستی، ۱۷۹ نفر از شهدای بیمارستان الشفاء غزه در یک گور جمعی در صحن این بیمارستان دفن شدند.
وی با بیان اینکه رژیم صهیونیستی اجازه نمیدهد ۲۰۰ خانواده حاضر در بیمارستان الشفا، خارج شوند و به منازل خود بازگردند، تأکید کرده بود: این اقدام لکه ننگه بر پیشانی همه کسانی است که برای توقف کشتار قرن در نوار غزه، دست به هیچ اقدامی نمیزنند.
بیمارستان شفای غزه
نوارغزه کجاست؟
درزیرزمین بیمارستان نیروهای حماس وجودنداشتند
CNN: هیچ تونلی زیر بیمارستان الشفاء وجود ندارد
هیچ مدرکی دال بر کشف شبکه تونلی حماس در زیر بیمارستان الشفاء و صحت ادعای ارتش اسرائیل وجود ندارد.
شبکه آمریکایی CNN، امروز پنجشنبه ۱۶ نوامبر ۲۰۲۳(۲۵ آبان ۱۴۰۲) با اشاره به تفتیش نظامیان اسرائیلی به بیمارستان «الشفاء» در غزه، اعلام کرد: هیچ مدرکی دال بر کشف شبکه تونلی حماس در زیر این بیمارستان وجود ندارد.
این شبکه آمریکایی گزارش داد: «مطمئناً هیچ نشانهای وجود ندارد که نیروهای اسرائیلی یک تونل چند سطحی با اتاقهای زیرزمینی را کشف کرده باشند. چیزی که در نقشههای ارائه شده توسط سخنگوی ارتش در کنفرانس مطبوعاتی تقریباً سه هفته پیش خود آن را نشان داد»(تکذیب می شود).
«شی جین پینگ» آخرین بار شش سال پیش به آمریکا سفر کرده بود
رئیسجمهور چین،برای شرکت در اجلاس سران (G20)به سانفرانسیسکو آمده بود.
سفررئیس جمهورچین به آمریکا
مراسم استقبال ویژه از رئیسجمهور چین در آمریکا
با برافراشته شدن پرچمهای آمریکا و چین، مردم شاهد عبور کاروان پرزیدنت جو بایدن در سانفرانسیسکو در ۱۴ نوامبر ۲۰۲۳(۲۴ آبان ۱۴۰۲)
جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده و شی جین پینگ، رئیسجمهور چین، هنگام ملاقات در حاشیه اجلاس سران گروه ۲۰(G20)
در «نوسا دعا »(Nusa Dua) در جزیره تفریحی بالی( Bali) اندونزی در۱۴ نوامبر ۲۰۲۳(۲۴ آبان ۱۴۰۲)با یکدیگر دست میدهند.
رئیس جمهور چین شی جین پینگ وارد«سانفرانسیسکو» در «ایالت کالیفرنیا» شد.
«جو بایدن» رئیس جمهور ایالات متحده با« شی جین پینگ» رئیس جمهور چین در حاشیه اجلاس سران گروه 20 در بالی، اندونزی،۱۴ نوامبر ۲۰۲۳(۲۴ آبان ۱۴۰۲)ملاقات کرد.
جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده با شی جین پینگ رئیس جمهور چین در حاشیه اجلاس سران (G20) در بالی، اندونزی،۱۴ نوامبر ۲۰۲۳ملاقات کرد.
جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده با «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین در حاشیه اجلاس سران گروه 20 در بالی، اندونزی(۲۴ آبان ۱۴۰۲)ملاقات کرد.
سانفرانسیسکو در۱۴ نوامبر ۲۰۲۳، یک روز قبل از دیدار مورد انتظارش با همتای آمریکایی جو بایدن.
«شی جین پینگ» آخرین بار شش سال پیش به ایالات متحده سفر کرد و قرار است در اولین دیدار حضوری خود در یک سال گذشته با بایدن گفتگوهای طولانی مدت داشته باشد. روسای جمهور دو کشور در حاشیه نشست همکاری اقتصادی آسیا و اقیانوسیه (APEC) در حالی که هر دو کشور به دنبال تثبیت روابط هستند، دیدار می کنند.
«شی جین پینگ»(رئیسجمهور چین) برای دیدار با مقامات آمریکایی از جمله «جانت یلن»(وزیر خزانهداری آمریکا) و «نیکلاس برنز» (سفیر آمریکا در چین)، از هواپیمای خود به نام« ایر چاینا» فرود آمد.
جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا روز سهشنبه در یک گردهمایی مالی در سانفرانسیسکو در آستانه دیداری که بین او و همتای چینیاش شی جینپینگ در شهر آمریکا برگزار شد، گفت: چین «مشکلات واقعی» دارد.
رئیس جمهورچین در آمریکا /رئیس جمهور چین شی جین پینگ هنگام ورود به فرودگاه بین المللی سانفرانسیسکو برای شرکت در نشست APEC (همکاری اقتصادی آسیا و اقیانوسیه) در سانفرانسیسکو، کالیفرنیا، ایالات متحده
آرزوی آمریکا:عادی سازی روابط باپین
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: بایدن پیش از عزیمت به سانفرانسیسکو گفت که هدف از دیدار با شی این است که "به روند عادی مکاتبات بازگردیم، بتوانیم تلفن را برداریم و در زمان بحران دیگری با یکدیگر صحبت کنیم، و بتوانیم با یکدیگر صحبت کنیم." مطمئن باشید که نظامیان ما هنوز با یکدیگر در تماس هستند."
مقامات آمریکایی می گویند که با انتظارات واقع بینانه وارد این نشست می شوند. آنها امیدوارند به جای دستیابی به موفقیتهای بزرگ، تنشها را مدیریت کنند، رقابت آمریکا و چین را کنترل کنند و خطوط ارتباطی را حفظ کنند تا ارتباطات نادرست به درگیری منحرف نشود.
بایدن گفت: "ما در تلاش برای جدا شدن از چین نیستیم. اما آنچه می خواهیم انجام دهیم، تغییر روابط به سمت بهتر شدن است."