پیراسته فر

خبری تحلیلی

پیراسته فر

خبری تحلیلی

ماجرای تحصن علمادردانشگاه تهران۸بهمن ۱۳۵۷

امام خمینی چرابه فرانسه رفته بود؟

تحصن علما دراعتراض به بستن فرودگاه های ایران به جهت ممانعت ازبازگشت امام خمینی ازپاریس به ایران یکشنبه  ۸ بهمن ۱۳۵۷(۲۸ صفر ۱۳۹۹)28 ژانویه 1979

۱۴سال ۳ماه دوری ازوطن+(۲ماه زندان و ۸ماه حصر)قبل ازتبعید.
یازده ماه ترکیه+۱۳سال عراق+۴ماه فرانسه
 ۱۳آبان۱۳۴۳ تیعیدامام خمینی  به ترکیه
۱۲مهر۱۳۵۷ اخراج ازعراق(نجف)که امام خمینی قصدعزیمت به کویت راداشته که بعدازچندروز به سوریه برود برای اقامت اماکویت اجازه ورودبه خاکش رانداد،بناچارامام چندساعت بعدازمرز کویت به عراق(بصره)برگشت وروزبعد۱۳مهر۵۷ازطریق فرودگاه بغدادبه «فرانسه»منتقل شد.
۱۴مهر۱۳۵۷وارد«پاریس»شد،۲روزدرمحله کشان(اپارتمان غضنفرپور)اقامت داشت و۲روزبعد(۱۶مهر)به حومه پاریس(نوفل لوشاتو)منتقل شد.

ماجرای تحصن دردانشگاه تهران

حضرت امام خمینی که در«نوفل لوشاتو»اقامت داشت،چهارم بهمن ۵۷ خبر بازگشت امام خمینی به کشور قوت گرفت. دولت بختیار، برای جلوگیری از ورود امام، به تمام شرکت‏های هواپیمایی بین‌المللی اعلام کرد که به تهران پرواز نکنند.

نحصن علما درمسجددانشگاه تهران

فرارشاه  ۲۶ دی ۱۳۵۷

شاپوربختیار بعنوان نماینده حاکمیت رژیم پهلوی تا۲۲ بهمن ۱۳۵۷ حکومت داشت(بعدازفرارشاه در  ۲۶ دی ۱۳۵۷)یعنی ۱۰ روز بعدازورودامام خمینی به ایران هم رژیم شاه درقدرت بود.(دهه فجر)

به مناسبت بسته بودن فرودگاه‏ها، سفر امام به تهران، دو روز به تعویق افتاد.

 امام خمینی  اعلام کرد درششم بهمن به کشوربرمی گردد،اما به دستور بختیار، تعداد زیادی تانک و زره‏پوش در فرودگاه مهرآباد تهران مستقر شدند تا از ورود امام خمینی به میهن اسلامی جلوگیری نمایند.
اما عکس ‏العمل مردم در برابر این عمل بختیار به حدی شدید بود که دستور بختیار در ظرف چند روز لغو شد.

آغازتحصن دردانشگاه دراعتراض به بستن فرودگاه های ایران یکشنبه ، ۰۸ بهمن ۱۳۵۷
در همین راستا و در اعتراض به جلوگیری دولت بختیار از ورود امام خمینی  به کشور، حدود چهل نفر از روحانیون مبارز و انقلابی، در مسجد دانشگاه تهران تحصن کردند و شرط پایان این تحصن را بازگشت حضرت امام خمینی عنوان نمودند.
حضرات آیات سیدمحمد حسینی بهشتی، مرتضی مطهری ، دکترمحمدمفتح، عطاءالله اشرفی اصفهانی، سیدمحمود طالقانی، محمدجواد باهنر، سیدعلی خامنه ‏ای، اکبر هاشمی رفسنجانی، محمد امامی کاشانی، محمد یزدی، علی مشکینی، محمد صدوقی،محمدمحمدی گیلانی،محمد موحدی (فاضل لنکرانی)،محمدرضا توسلی محلاتی،صادق خلخالی،صادق احسانبخش و... از جمله متحصنین بودند.
این تحصن مورد حمایت و استقبال شدید مردم و مراجع تقلید واقع شد و در نهایت شرایطی را به وجود آورد که بالاخره دولت بختیار را مجبور ساخت به بستن فرودگاه‏ها پایان بخشد و اجباراً قدمی دیگر به عقب رود.

علمای حاضردراین عکس:

۲. علی مشکینی، ۳. مرتضی مطهری، ۵.  صادق خلخالی ، ۶.  محمد مفتح، ۷. محمدرضا توسلی محلاتی، ۸. محمد محمدی گیلانی ، ۹. محمد موحدی (فاضل لنکرانی)، ۱۰. محمد دانش زاده قمی(محمدمؤمن)، ۱۱. احمد جنتی.
علمای حاضردراین عکس:


۱. سید علی حسینی خامنه ای(بلندگودردست)، ۲. عبدالرحیم ربانی شیرازی، ۳. احمد جنتی ، ۴. سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی

8 بهمن؛ تحصن روحانیون در دانشگاه تهران

ماجرای تحصن روحانیون در مسجد دانشگاه تهران در بهمن‌ ۵۷

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:خبرگزاری فارس اینگونه نوشت:یکی از مهم‌ترین تحصن‌ها در سال ۵۷ و زمان ورود حضرت امام به ایران در مسجد دانشگاه تهران با حضور روحانیون شکل گرفت؛ اقدامی که مورد حمایت و استقبال مردم و مراجع تقلید واقع شد و دولت بختیار را مجبور به عقب‌نشینی کرد.

بازخوانی| ماجرای تحصن روحانیون در مسجد دانشگاه تهران در بهمن‌ماه ۵۷

در دوران مبارزات مردم کشورمان علیه رژیم شاهنشاهی، مساجد از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بودند. انقلابیون و معترضان به حکومت پهلوی بسیاری از برنامه‌های خود را در مساجد برگزار می‌کردند از همین رو مساجد کشور شاهد بخش مهمی از تاریخ انقلاب بوده‌اند.

«مسجد دانشگاه تهران» هم به دلیل موقعیتی که دانشگاه در شهر داشت از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود و این مسجد از مساجدی بود که نقش مهمی در شکل گیری پیروزی انقلاب داشت.

یکی از مهم ترین تحصن ها در سال ۵۷ و در زمان ورود امام به ایران در مسجد دانشگاه تهران شکل گرفت که  در ادامه به بازخوانی اتفاقات آن روزها پرداختیم.

 جلوگیری از پرواز هواپیماها به کشور

چهارم بهمن ۵۷ خبر بازگشت امام خمینی  به کشور قوت گرفت. دولت بختیار، برای جلوگیری از ورود امام، به تمام شرکت‏های هواپیمایی بین‌المللی اعلام کرد که به تهران پرواز نکنند.

تصویر خروج هواپیمای مسافری از باند در فرودگاه مهرآباد

علاوه بر این به دستور بختیار، تعداد زیادی تانک و زره‏پوش در «فرودگاه مهرآباد تهران» مستقر شدند تا از ورود امام به میهن اسلامی جلوگیری کنند. همچنین اعلام شد که تمام فرودگاه‏های کشور برای سه روز بسته است و در نتیجه، نزدیکان امام اعلام کردند، به مناسبت بسته بودن فرودگاه‏ها، سفر امام به تهران، دو روز به تعویق افتاد.

براساس اسناد و روایات، اعضاء و دست‌اندرکاران کمیته استقبال سخت مشغول تدارکات و اتخاذ تمهیدات لازم بودند که در دوم بهمن ۱۳۵۷ از دفتر امام در پاریس خبر رسید که ایشان در ۵ بهمن به ایران مراجعت خواهد کرد. این تصمیم، بسیاری از طرح‌های دولت بختیار و به خصوص آمریکا که با اعزام ژنرال هایزر در صدد اخلال در روند انقلاب و حتی کودتا بود، را ‌نقش بر آب کرد.

این اتفاق موجب شد تا بختیار اعلام کند دولتش نمی‌تواند امنیت لازم را برای حضور امام در ایران فراهم کند. او دستور داد از روز چهار بهمن، فرودگاه های کشور را ببندند تا مانع مراجعت امام به ایران شوند. از این رو به ناچار بازگشت امام به تأخیر افتاد.

آغاز تحصن روحانیون در مسجد دانشگاه تهران

روحانیون مبارز نیز که طی چند روز در صدد چاره‌جویی بر آمده بودند به پیشنهاد یکی از روحانیون در اعتراض به اقدام دولت بختیار، تصمیم به تحصن در مسجد دانشگاه تهران گرفتند. تحصن از صبح روز هشتم بهمن و با حضور اولیه چهل تن از علمای مبارز تهران آغاز شد و به سرعت از همان ساعات اولیه دامنه آن با حضور سایر علما و رجال مبارز گسترش یافت، علمای شهرستانی در این تحصن نقشی گسترده داشتند.

نکته مهم این است انتخاب مسجد دانشگاه به عنوان مکان تحصن، گزینش بسیار دقیق و هوشمندانه ای بود که به فشرده شدن صفوف مردم به ویژه دو گروه روحانی و دانشگاهی و سرانجام تسلیم رژیم در مقابل خواست مردم کمک شایانی نمود. بیان دقیق تر این تحصن که در بخش رخدادهای سیاسی و فرهنگی سایت این مسجد آمده به این شرح می باشد: در تاریخ ۸ بهمن ماه ۱۳۵۷ چهل تن از روحانیون تهران و شهرستان ها برای اعتراض به عمل دولت در جهت ممانعت از بازگشت امام خمینی(ره) به ایران، در محل مسجد دانشگاه تهران متحصن شدند.

 ۲۰ تن از روحانیون از جامعه روحانیت مبارز و ۲۰ تن دیگر از روحانیون شهرستان ها بودند. روحانیون متحصن اعلام کردند که تا مراجعت حضرت امام خمینی (ره) به ایران، به تحصن خود ادامه خواهند داد.

در روز ۱۰ بهمن ۱۳۵۷ تحصن روحانیون در مسجد دانشگاه ابعاد وسیع تری پیدا کرد و با پیوستن عده بیشتری به این تحصن، بیش از ۲۰۰۰ نفر در مسجد دانشگاه تهران گرد آمدند.

اعضای هیأت دبیران موقت سازمان ملی دانشگاهیان ایران در بیانیه ای پشتیبانی کامل خود را از خواست های روحانیون متحصن در مسجد دانشگاه تهران اعلام نموده و اظهار داشتند: " تحصن روحانیت مبارز در مسجد دانشگاه تهران در حقیقت نشانه بارزی است از پیوند روحانیت و دانشگاهیان برای مبارزه با ظلم و خود کامگی و جهاد در راه عدل و آزادی. "

تحصن علما در مسجد دانشگاه تهران مورد حمایت و استقبال شدید مردم و مراجع تقلید واقع شد و در نهایت شرایطی را به وجود آورد که بالاخره دولت بختیار را مجبور کرد به بستن فرودگاه‏‌ها پایان بخشد و اجباراً قدمی دیگر به عقب رود.

 مسجد دانشگاه تهران ۲۲ مهر ۱۳۴۵ افتتاح شد و از آن زمان تاکنون به دلیل بصیرت دانشجویان در محیط دانشجویی و در جریانات قبل از انقلاب و مبارزات دانشجویان در زمره دانشگاه های فعال قرار گرفت و گروه‌های سیاسی مختلفی در طول دهه های گذشته در این مسجد فعالیت داشته‌اند. در واقع یکی از کانون های تحولات انقلاب از این مسجد بوده است.

 تعلق خاطر رهبری به مسجد دانشگاه تهران

جایگاه این تحصن به قدری با اهمیت بود که مقام معظم رهبری در دیداری که سال های گذشته با اعضای هیئت علمی و استادان دانشگاه تهران داشتند به اهمیت این مسجد و تحصن سال ۱۳۵۷ اشاره کردند و فرمودند: " دست‌اندرکاران استقبال امام، وقتی از به تاخیر افتادن حضور امام خمینی در میهن مطلع شدند، محل تحصن را دانشگاه تهران اعلام کردند که این انتخاب تصادفی نبود بلکه نشان‌دهنده ارتباط روحی و معنوی دانشجویان و علما با دانشگاه تهران بود".

توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:امام خمینی چرابه فرانسه رفته بود؟

۱۴سال ۳ماه دوری ازوطن 

استقبال ازامام خمینی(باگذاشتن سرویس ایاب وذهاب)توسط شیخ نصرالله/خان نُص(شهرحیدریه)

یازده ماه ترکیه+۱۳سال عراق+۴ماه فرانسه

آغازتبعیدامام خمینی: ۱۳آبان۱۳۴۳ ترکیه(شهربورسا)..پایان تبعید: ۱۱ بهمن  ۱۳۵۷(خداحافظی بااهالی نوفل لوشاتو)

هنگامیکه دولت عراق به امام خمینی گفت:ادامه حضورشما مشروط به عدام فعالیت های سیاسی است،

امام گزینه دوم(خروج ازعراق)رابرگزید.

وضوی امام خمینی در بیابان‌های بصره

ایشان قصدداشت ازطریق کویت(بعدازچندروراقامت) به سوریه برود(مقدمات اقامت درسوریه فراهم شده بود)واماکویت اجازه ورودبه خاکش رانداد، 

امام خمینی وهمراهان که تامرزکویت رفته بودندبناچار چندساعت بعدبه عراق(بصره)برگشت وروزبعد۱۳مهر۵۷ازطریق فرودگاه بغدادبه «فرانسه»منتقل شد.

۱۴مهر۱۳۵۷وارد«پاریس»شد.

ترک نوفل لوشاتو ۱۱بهمن ۱۳۵۷

 

خداحافظی امام خمینی با مردم فرانسه/ استقرار ارتش اطراف فرودگاه

 با قطعی شدن خبرهای مبنی به عزم امام خمینی برای بازگشت به کشور پنج شنبه، ۱۲ بهمن ۱۳۵۷(٣ ربیع الاول ١٣٩٩)١فوریه ١٩۷٩ ، موجی از شادی در سراسر ایران به راه افتاد.

مردم روزیازدهم بهمن  ۱۳۵۷ مردم هیجان‌زده و بسیار خوشحال بودند و هر چه به ساعات پایانی روز نزدیک می‌شدند، این هیجان افزایش می‌یافت.

ردیف نشسته در کنار امام،«حجت الاسلام سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور» و«حجت الاسلام هادی غفاری».

ایستاده از چپ:«حجت الاسلام سیدمحمد خاتمی»(رئیس جمهور)،«محمد کیارشی»، «سیدصادق طباطبایی» و«اسماعیل فردوسی پور».

امام خمینی دریازدهم بهمن  ۱۳۵۷ در نامه ای که در اعلامیه خود منتشر کردند از دولت و ملت فرانسه تشکر کردند و میهمان‌نوازی آنها را به فال نیک گرفتند. ایشان همان روز در محله نوفل لوشاتو حاضر شده با ساکنان آن دیدار و گفتگو و این دیدار خداحافظی بود.

از سویی دیگر با این که دولت شاپور بختیار نخست‌وزیر شاه مجبور به پذیرش ورود امام خمینی به وطن شده بود، اما عقب‌نشینی خود را با رژه نظامیان در سطح شهر جبران کرده است.

تصاویر کم‌تر دیده شده از اقامت امام‌خمینی(ره) در «نوفل لوشاتو»

نظامیان و ارتشی‌ها با ادوات و تجهیزات نظامی روز یازدهم بهمن به خیابان‌های تهران آمدند و برای مردم قدرت‌نمایی کردند. از طرفی نیز تمام تهران و شهرهای دیگر شاهد درگیری نظامیان با مردم و کشتار انقلابیون است.

کارکنان اعتصابی و به انقلاب اسلامی پیوسته بودند، در رادیو  و تلویزیون ملی ایران در تدارک پخش مراسم ورود رهبر انقلاب اسلامی بودند؛ اما پخش مراسم در نخستین دقایق آن قطع شد. هواداران سلطنت با قدرت نظامیان حاضر در تلویزیون، از پخش مستقیم مراسم جلوگیری کردند. 

محل ستقرار امام خمینی در پاریس یک منزل کوچک و کاملا ساده بود و ایشان بدون تشریفات خاصی از آنجا نهضت را رهبری می‌کردند. این سادگی آنچنان بود که حیرت خبرنگاران خارجی را نیز به همراه داشت. به طوری که: «گاهی مصاحبه‌گران می‌گفتند اینگونه ندیده‌اند در اتاقی ۲ در ۳ و بدون تشریفات و برو و بیا و بدون میز و صندلی، یک روحانی سخن می‌گوید و به دنبال آن ایرانی به حرکت در می‌آید.»

هدیه دختران نوفل‌لوشاتو به امام خمینی / روایت مهماندار هواپیمای ایرفرانس از آرامش امام

حجت‌الاسلام سید احمد خمینی محل استقرار امام در دهکده نوفل‌لوشاتو را اینگونه توصیف می‌کند: «منزل ما سه اتاق دارد: یکی برای آقا و یک اتاق 1و نیم در 1و نیم برای من که درش توی اتاق آقا باز می‌شود و اگر احتیاجی شود، [چون] درها صدادار [است] من (برای رعایت حال آقا) از پنجره به حیاط می‌روم.... در اتاق دیگر 10 نفر می‌خوابند که در اتاق آقا توی آن اتاق باز می‌شود. یعنی من اگر بخواهم بیرون بروم باید از اتاقم بروم توی اتاق آقا و از آنجا باید بروم توی اتاق 10 نفری...»

«حجت‌الاسلام حسن روحانی» نیز ضمن نقل خاطره‌ای از توجه امام خمینی به رعایت حال ساکنین منطقه، درباره محل استقرار ایشان در دهکده‌ای در ۴۰ کیلومتری پاریس می‌گوید: «روز یکشنبه (۱۶ مهر۱۳۵۷)مصادف با(۶ ذیقعده ۱۳۹۸) با یکی از دوستان عازم پاریس شدیم.

از لندن با قطار به بندر دوور (Dover) رفتیم و از آن جا با کشتی به بندر کاله (Calais) فرانسه و از آن جا با قطار عازم پاریس شدیم. در پاریس هم با مترو به «محله کشان» رفتیم.

تقریبا حدود ساعت پنج بعدازظهر بود که به آن جا رسیدیم. می‌دانستیم امام منزل«احمد غضنفرپور» است.

«آپارتمان آقای غضنفرپور طبقه چهارم یک ساختمان در محله کشان بود» به محل آپارتمان رفتیم. تعدادی از دانشجویان هم برای دیدن امام آمده بودند. به ما گفتند: امام ساعتی پیش از این محل به محل جدیدی به نام نوفل‌لوشاتو که بیرون پاریس است رفته‌اند. گفتند: به دلیل تردد زیاد افراد برای دیدن امام که تقریبا در این چند روز مسیر راه پله‌ها تا طبقه چهارم و حتی در کوچه برای زیارت امام صف بسته بودند همسایه‌ها مستأصل شده بودند و ظاهرا یکی از آنها به پلیس شکایت کرده بود. گفتند: چون امام احساس کرده بود که همسایگان در زحمت هستند، فرموده بودند: باید از این محل برویم. لذا به چهل کیلومتری پاریس در محلی به نام نوفل لوشاتو و به ساختمانی که متعلق به یکی از ایرانی‌ها بود، رفته بودند.»

تصاویر کم‌تر دیده شده از امام‌خمینی(ره) در «نوفل لوشاتو»

روحانی ادامه می‌دهد: «در نوفل لوشاتو، امام در خانه‌ای که متعلق به یک ایرانی به نام آقای عسگری بود مستقر شده بودند. خانه آقای عسگری در واقع، فضایی شبیه باغ داشت که در وسط آن ساختمان کوچکی قرار داشت.

این ساختمان زیرزمینی داشت که یک طبقه ساختمان روی آن ساخته شده بود که با چند پله به آن دسترسی بود. بنای مزبور سه باب اتاق داشت که یکی از آن‌ها محل رفت و آمد مراجعین بود و دیگری برای فعالت دفتر اختصاص داشت و اتاق سوم نیز برای استراحت امام در نظر گرفته شده بود.»

بازگشت به وطن بعدازچهاده سال وسه ماه دوری ازوطن

ورودامام خمینی به ایران.

استقبال میلیونی ازامام خمینی

اعضای شورای انقلاب+عکس

اعضای شورای انقلاب 

اسامی «شورای انقلاب» وسرنوشت اعضا رابررسی خواهیم کرد.+عکس.

به سرنوشت عبرت آموز «۲نخست وزیر» کشوراسلامی ایران(بازرگان ومیرحسین موسوی) +آخرین نخست وزیرشاهمی پردازیم..اینکه امام خمینی چندسال درخارج ازکشوربوده ودرکدام کشورهااقامت داشت ویم مرورکوتاهی هم خواهیم داشت از ورود امام تارحلت واقامتگهای معمارانقلاب وصحنه هایی از راهپیمایی مردم انقلاب درحمایت ازنخست وزیر(مهندس بازرگان)+ماجرای استعفای مهندس بازرگان ومیرحسین موسوی وسرنوشت پاک اولی وشوم دومی.

اعضای شورای انقلابی:طالقانی، مطهری، هاشمی‌ رفسنجانی، بهشتی، مهدوی‌ کنی، موسوی‌ اردبیلی، باهنر،مهندس بازرگان، یزدی، صدر حاج‌سیدجوادی، کتیرایی، تیمسار قرنی ،عزت‌الله سحابی و عباس شیبانی

به ترتیب ازراست:سیداحمدخمینی،آیت الله خامنه ای،شهیدبهشتی،محمدجوادباهنر

تاریخ تشکیل شورای انقلاب در تقویم‌های رسمی جمهوری اسلامی ۲۲دی‌ماه ذکر شده است اما در خاطرات اعضای برجسته این شورا بیان شده اواخر آبان  ۱۳۵۷درفکر تشکیل چنین شورایی بودند.

شورای انقلاب

 «مهندس مهدی بازرگان» درباره ترکیب شورای انقلاب در خاطرات خود می‌گوید: ترکیب شورای انقلاب چهار بار عوض شد ولی همیشه اکثریت آن را معممین تشکیل می‌دادند.

ترکیب اولیه که با پیشنهاد نخست‌وزیر و تصویب وزرای دولت موقت‌ صورت گرفت:

بترتیب ازراست:آیت الله مرتضی مطهری،هاشمی رفسنجانی،؟،آیت الله سیدعلی خامنه ای،حجت الاسلام محمدجوادباهنر.

آیت الله سیدمحمودطالقانی، آیت الله مرتضی مطهری،آیت الله اکبرهاشمی‌ رفسنجانی، آیت الله سیدمحمدحسین بهشتی، آیت الله محمدرضامهدوی‌ کنی، آیت الله سیدعبدالکریم موسوی‌ اردبیلی، حجت الاسلام محمدجوادباهنر،دکترابراهیم  یزدی، احمدصدر حاج‌سیدجوادی، مصطفی کتیرایی، تیمسارمحمدولی  قرنی و من(مهندس مهدی بازرگان)، به انضمام آقایان: عزت‌الله سحابی و دکترعباس شیبانی( بلافاصله بعد از خروج از زندان به فرانسه رفته بودند).

احمدجلالی،میرحسین موسوی،حبیب الله پیمان

مهندس بازرگان درباره تغییردوم می گوید:بعد از تعیین دولت موقت و خارج‌ شدن وزرا از شورای انقلاب به‌ جای ما، آقایان دکترسیدابوالحسن بنی‌صدر،دکترصادق  قطب‌زاده، مهندس میرحسین موسوی، حبیب الله پیمان و دکتراحمدجلالی را وارد کردند؛ بدون آن که به ‌جای شهید مطهری و مرحوم طالقانی شخص جدیدی جانشین شود.

تغییر سوم بعد از استعفای دولت موقت و واردکردن آقایان کتیرایی، معین‌فر، رضا صدر و من(مهدی بازرگان) به دستور امام صورت گرفت و در عوض آقایان پیمان، مهندس موسوی و جلالی خارج شدند.

بترتیب ازراست:هاشمی رفسنجانی،دکترابراهیم یزدی،؟،دکتریدالله سحابی،....(ازسمت چپ):مطهری،مهدوی کنی،قطب زاده.

«آیت الله سیدمحمد حسینی بهشتی متولد۱۳۰۷»می گوید: اول امام به یک گروه پنج‌نفری از روحانیت مسئولیت دادند که برای شناسایی افراد لازم برای اداره آینده مملکت، تلاش کنند.

این عده عبارت بودند از: آیت‌الله مطهری، هاشمی‌ رفسنجانی، موسوی‌اردبیلی، باهنر و خود بنده(بهشتی)، بعد با آقای مهدوی‌ کنی صحبت کردیم و به امام اطلاع دادیم و ایشان افزوده شدند.

بدین ترتیب هسته «شورای انقلاب» یک گروه ۶نفری شد.

بعدها از روحانیون «آیت‌الله خامنه‌ای »نیز اضافه شدند. جلسات شورای انقلاب گاهی در مدرسه علوی، گاهی در مدرسه رفاه و گاه در منازل اشخاص تشکیل می‌شد.

بعد از تکمیل اعضای شورای انقلاب، چند وظیفه مهم و اساسی در برابر شورا قرار داشت: اول، تدوین و تصویب اساسنامه شورا بود. در اولین جلسات، اساسنامه شورای انقلاب تنظیم و تصویب گردید و به تأیید امام خمینی نیز رسید. این اساسنامه وظایف و طرز کار شورا و روابط آن را با رهبری تعیین می‌کرد. به موجب این اساسنامه، شورای انقلاب در حکم «قوه مقننه» یا مجلس شورای موقت بود و بر کار قوه مجریه، دولت موقت، نظارت می‌کرد./پایان اظهارات آیت الله بهشتی.

آقای بهشتی ریاست دیوان عالی کشور را نیز بر عهده داشت و رئیس حزب جمهوری اسلامی بود که در حادثه هفتم تیر سال ۱۳۶۰ همراه با ۷۲ نفر دیگر به شهادت رسید. 

«هاشمی»  از ۱۳۶۸ ریاست مجلس شورای اسلامی را بر عهده داشت و  هشت سال رئیس‌جمهور،همچنین  رئیس مجلس خبرگان بود ودر دوران جنگ جانشین فرماندهی کل قوا بودو تا هنگام فوتش(۱۹دی ۱۳۹۵) رئیس مجمع تشخیص مصلحت بود.

آیت الله طالقانی رئیس شورای انقلاب

آیت الله سید محمود طالقانی، فرزندآیت الله ابوالحسن طالقانی (متولداسفند ۱۲۸۹)

«سیدمحمودطالقانی »در ۱۳۴۲ خورشیدی به زندان رفت که پس از پنج سال زندان، عفو و آزاد شد اما بار دیگر در دوم آذر ۱۳۵۴ خورشیدی توسط دادستان ارتش دستگیر

آخرین ملاقات آیت‌الله طالقانی با سفیر شوروی بود / لحظات آخر زندگی آیت‌الله طالقانی چطور گذشت؟

وبه ۱۰ سال زندان محکوم زندانی شد،در در آبان ماه ۱۳۵۷آزادشد(۸سال درتبعیدوزندان بسربرده است.)

وی اولین «رییس شورای انقلاب»واولین امام جمعه وعضومجلس خبرگان بوده است.

بترتیب ازراست:؟،بنی صدر،هاشمی رفسنجانی،آیت الله بهشتی،آیت الله طالقانی.

آیت الله طالقانی  در۱۹ شهریور ۱۳۹۷درگذشت

کابینه۴۵روزه آیت الله مهدوی کنی

شهریور1360/ دیدار کابینه آیت الله مهدوی کنی با امام خمینی. در تصویر دکتر منافی، اصغری، غفوری فرد، سید مرتضی نبوی، نژاد حسینیان، سلامتی، معادیخواه دیده می‌شوند.

آیت الله محمدرضا مهدوی کنی(نخست وزیر ۴۵ روزه بعدازشهادت رجایی وباهنر-قبل ازریاست جمهوری آیت الله خامنه ای)با اعضای کابینه اش درکنارامام خمینی.

اولین رئیس کمیته انقلاب اسلامی بود، در دولت شهید رجایی وزیر کشور بود و بعد از شهادت رجایی و باهنر(تاانتخابات ریاست جمهوری وانتخاب آیت الله خامنه ای۱۰مهر۱۳۶۰)نخست وزیربوده(کارهای ریاست جمهوری راهم عهده داربود)

آخرین مسئولیت آیت‌الله مهدوی‌کنی ،ریاست مجلس خبرگان بود،که در ۲۹ مهر ۱۳۹۳درگذشت.

شهریور 1358/قم/ آیت الله مهدوی کنی و روسای کمیته های تهران در دیدار با امام خمینی. در تصویر شهید محلاتی و امامی کاشانی نیز دیده می‌شود.

شهریور ۱۳۵۸(قم) آیت‌الله مهدوی کنی و رؤسای کمیته‌های تهران در دیدار با امام خمینی. شهیدفضل الله محلاتی و آیت‌الله امامی کاشانی نیز دیده می‌شوند.

بترتیب ازراست:میرحسین موسوی(نخست وزیر)،آیت الله سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی(رئیس قوه قضائیه)،آیت الله ری شهری(رئیس دادگاه های انقلاب)،امام خمینی،دکترعلی اکبرولایتی(وزیرخارجه)،آیت الله سیدعلی خامنه ای(رئیس جمهور) وهاشمی رفسنجانی(رئیس قوه مقننه)

«آیت‌الله موسوی اردبیلی» نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی ودراصلاح قانون اساسی حضور داشت، چندین سال دادستان کل کشور و رئیس دیوان عالی کشور بود.

آیت‌الله موسوی اردبیلی که امام‌جمعه موقت تهران نیز بود در  صبح ۰۳ آذر ۱۳۹۵ در سن ۹۱ سالگی درگذشت.

شهیدان رجایی و باهنر، فرزندان امام

«حجت الاسلام محمدجوادباهنر» عضو مجلس خبرگان قانون اساسی و نماینده مردم در مجلس اول بود. شهید باهنر که سابقه وزارت آموزش‌وپرورش را داشت، نخست‌وزیر دولت شهید رجایی بود که در انفجار دفتر نخست‌وزیر در ۸ شهریور ۶۰ به شهادت رسید.

«دکترابراهیم یزدی»درکابینه مهندس بازرگان، معاون نخست‌وزیری دولت موقت، وزیر امور خارجه دولت موقت، نماینده امام و سرپرستی کیهان، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی دوره اول و دبیر کل نهضت آزادی بعد از فوت مرحوم مهندس بازرگان را بر عهده داشت ودرنوفل لوشاتو مشاوررسانه ای امام خمینی بودوی در پنجم شهریور ماه سال ۹۶ در ۸۶سالگی درگذشت.

از راست: بترتیب از راست:امیرحسین  پولادی،هاشم صباغیان،دکترسید محمد مهدی جعفری،دکتریدالله سحابی، مهندس مهدی بازرگان، مجمد بسته نگار ،احمد صدر حاج سید جوادی.

«دکتر احمدصدر حاج سیدجوادی» از اعضای برجسته و عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران، وزیر کشور و وزیر دادگستریدولت موقت مهندس بازرگان ، پس از سقوط دولت موقت نماینده مردم قزوین در مجلس شورای اسلامی دوره اول شد،در یازدهم فروردین سال ۹۲ در تهران درگذشت.

«مصطفی کتیرایی»از اعضای برجسته انجمن مهندسان ایران، نماینده ویژه امام در هیات بررسی مشکلات و مسائل نفت در سال ۵۷ و وزیر مسکن و شهرسازی دولت موقت بود. کتیرایی در ۱۴ بهمن سال ۹۴ درگذشت.

«سرلشکر قرنی» اولین رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی بود .

«سرلشکر محمدولی قرنی»در روز ۲۳ بهمن ۵۷ یعنی یک روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی،درآن وضعیت آشفتگی وپاشیدگی ارتش شاهنشاهی، با حکم امام خمینی، اولین رئیس ستاد مشترک ارتش ملی اسلامی شد. 

سرلشکرقرنی درکنارداریوش فروهر

سوابق مبارزاتی ضدشاهی سرلشکرقرنی:وی مغز متفکر کودتا ، فرمانده وقت ستاد اطلاعات ارتش معروف به «رکن ۲»که نقشه سرگونی دولت منوچهر اقبال راطراحی کرده بود که دکتر علی امینی به نخست‌وزیری ایران بنشانداما در پی کشف کودتا علیه حکومت شاه درتیر ۱۳۳۷ دستگیر و پس از سه سال زندان از ارتش اخراج شده بود.

واماسپهبدقرنی تنها ۴۳ روز توانست دوام بیاورد،سازوکارهای این مردانقلابی با عملکردهای وزیردفاع(دکترابراهیم یزدی) ونخست وزیری همخوانی نداشت که در نهایت با شدت یافتن اختلافات رئیس ستادارتش با دولت موقت،مجبور به استعفا شد.

اولین رئیس ستادارتش نظام جمهوری اسلامی عنوان «اولین شهیدترور»را هم متعلق به خودش کرد، در سوم اردیبهشت سال ۱۳۵۸ توسط گروه فرقان به شهادت رسید.

مهندس مهدی بازرگان/نخست وزیرایران

بازرگان، بازرگان، حکومتت مبارک

متن حکم نخست وزیری بازرگان

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای مهندس مهدی بازرگان
بنا به پیشنهاد شورای انقلاب، بر حسب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده است و به موجب اعتمادی که به ایمان راسخ شما به مکتب مقدس اسلام و اطلاعی که از سوابقتان در مبارزات اسلامی و ملی دارم، جنابعالی را بدون در نظر گرفتن روابط و حزبی بستگی به گروهی خاص، مامور تشکیل دولت موقت می نمایم تا ترتیب اداره امور مملکت و خصوصا انجام رفراندوم و رجوع به آرای عمومی ملت درباره تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی و تشکیل مجلس موسسان از منتخبین مردم جهت تصویب قانون اساسی نظام جدید و انتخاب مجلس نمایندگان ملت بر طبق قانون اساسی جدید را بدهید.

مقتضی است که اعضای دولت موقت را هر چه زودتر با توجه به شرایطی که مشخص نموده ام تعیین و معرفی نمائید. کارمندان دولت و ارتش و افراد ملت با دولت موقت شما همکاری کامل نموده و رعایت انضباط را برای وصول به اهداف مقدس انقلاب و سامان یافتن امور کشور خواهند نمود. موفقیت شما و دولت موقت را در این مرحله حساس تاریخی از خداوند متعال مسئلت می نمایم./

روح الله الموسوی الخمینی‏‏‎ ۶ربیع الثانی ١٣٩٩(یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۵۷)

شامگاه ۱۴ بهمن،جلسه مهمی با حضور اعضای شورای انقلاب اسلامی در اقامتگاه امام در مدرسه علوی شماره ۲ در خیابان عین الدوله ایران برگزار شد و تا ساعت ١١ شب ادامه داشت. در این جلسه مهندس بازرگان به عنوان نخست وزیر تعیین شد و حکم وی که تاریخ یکشنبه، ۱۵ بهمن ۱۳۵۷صادر شد.

 روز دوشنبه، ۱۶ بهمن ۱۳۵۷ مراسمی در آمفی تئاتر مدرسه علوی برگزار شد و حکم نخست وزیری به او اعطا شد. این مراسم ساعت ۳۰ : ۱۷ بعد از ظهر با حضور جمع زیادی از خبرنگاران داخلی و خارجی با سخنان امام آغاز شد.

در روز پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ مردم در سراسر کشور در حمایت از مهندس بازرگان به خیابان‌ها ریختند. روزنامه اطلاعات در گزارشی در این باره نوشته است:

امروز میلیون‌ها نفر در سراسر کشو با راهپیمایی‌های گسترده و اجتماع، به دولت بازرگان، منتخب امام خمینی، رأی موافق دادند.

شعارهای حمایت از نخست‌وزیری آقای بازرگان : درود بر خمینی، ناجی خلق ایران/درود بر بازرگان مجری حفظ قرآن؛ نخست‌وزیر ایران، منتخب امام است/ بر او ز جانب ما، از جان و دل سلام است/بازرگان، بازرگان، حکومتت مبارک.

مهندس بازرگان، نخست‌وزیر ایران/ بازرگان، بازرگان، مجری حکم قرآن/فرموده خمینی، برای ما چوجان است، نخست‌وزیر محبوب، مهدی بازرگان است/نخست‌وزیر محبوب، منتخب امام است.

کاظم سامی (وزیر بهداری و بهزیستی)، داریوش فروهر( وزیر کارو امور اجتماعی)، ابراهیم یزدی(معاون نخست وزیر در امور انقلاب)، یدالله سحابی(وزیر مشاور در طرح های انقلاب)، علی اردلان(وزیر دارایی و امور اقتصادی)، اسدالله مبشری(وزیر دادگستری)، عباس تاج(وزیر نیرو)، علی محمد ایزدی(وزیر کشاورزی)، رضا صدر(وزیر بازرگانی)، حسن نزیه(رئیس شرکت نفت)، علی شریعتمداری(وزیر علوم و فرهنگ وهنر)، غلامحسن شکوهی (وزیر آموزش وپرورش)، ناصر میناچی(وزیر اطلاع رسانی و تبلیغات)، دریادار احمدمدنی(وزیر دفاع ملی)، حسن اسلامی(وزیر پست و تلگراف و تلفن)، سپهبد نوروزی (سرپرست شهربانی).

۹ ماه نخست وزیری

مهندس مهدی بازرگان در روزدوشنبه، ۱۴ آبان ۱۳۵۸(یک روزبعدازتسخیرلانه جاسوسی توسط دانشجویان خط امام)برای سومین بود که استعفای خودراتقدیم امام کرد، ۲۷۵ روزبه عنوان نخست‌وزیری دولت موقت عهده دار امورحکومت انفلابی بود،آخرین جلسه هیئت دولتش در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ بود.

مهندس بازرگان فکرمی کرداگرمعالجات خودرادرخارج ازکشورانجام دهد،شفامی یابد،لذااواخردیماه ۱۳۷۳برای ادامه درمان(بیماری قلب) عازم سوییس شد وامانه اینکه شفایی نیافت،بلکه حتی نتوانست خودرابه بیمارستان برساند،در فرودگاه زوریخ وضعیت مزاجی‌اش رو به وخامت گذاشت.که تاقبل ازرسیدن به بیمارستان درروزجمعه، ۳۰ دی ۱۳۷۳در سن ۸۷ سالگی درگذشت.

مهدی بازرگان در ۳۰ دی ۱۳۷۳در سن ۸۷ سالگی درگذشت و  پیکر او به تهران منتقل کردند و بعدازتشییع  باشکوه از مقابل حسینیه ارشاد در قم دفن شد. بنا به وصیت بازرگان، پیکرش در مقبره بیات در نزدیکی آرامگاه حضرت فاطمه معصومه (س) و در کنار والدین به خاک سپرده شد.

مهندس میرحسین موسوی(متولد۱۳۲۰)

«موسوی»در کابینه‌ رجایی،مهدوی کنی  به عنوان وزیر امور خارجه دولت بود.

بعدازشهادت رئیس جمور(رجایی)،باانتخاب آیت الله خامنه ای درمهر۱۳۶۰ موسوی به عنوان وزیر امور خارجه معرفی شدو ولایتی بعنوان نخست وزیرمعرفی شد وامامجلس به ولایتی رأی نداد وبناچارموسوی معرفی شد ودردوره دوم ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای قصدحذفش راداشت که امام خمینی بعلت وضعیت جنگی  وهماهنگی ایشان باجبهه ،مصربودکه حتماً بایدموسوی نخست وزیرباشد وحتی وساطت بزرگان رانپذیرفت واینبار «میرحسین»بررئیس جمهور«تحمیل» شد.

امام خمینی،سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی(رئیس قوه قضائیه)،آیت الله سیدعلی خامنه ای(رئیس جمهور)،میرحسین موسوی(نخست وزیر)

کابینه آیت الله خامنه ای/میرحسین موسوی موسوی،ارچپ نفرسوم.

«میرحسین موسوی» از آن زمان تا سال ۱۳۶۸ برای ۸ سال، نخست‌وزیر ایران بود.

روز سه شنبه، ۱۵ شهریور ۱۳۶۷ در شرایطی که ایران به تازگی قطعنامه آتش‌بس یا به تعبیر امام خمینی جام زهر را پذیرفته بود، روزنامه جمهوری اسلامی که در اختیار مسیح مهاجری قرار داشت، در حالی منتشر شد که خبر استعفای میرحسین موسوی از نخست وزیری را به عنوان تیتر یک انتخاب کرده بود، استعفایی که بدون هماهنگی رئیس جمهور و رهبر کبیر انقلاب اسلامی نگاشته شده بود.

موسوی همزمان با نگارش نسخه مطبوعاتی استعفایش،‌ در۱۴ شهریور ۱۳۶۷ نسخه دوم استعفایش را با دستخط خویش در سربرگ نخست‌وزیری خطاب به رئیس‌جمهور منتخب مردم با تعابیری تند و موهن نگاشت. وی در نامه خویش که خطاب به «مقام محترم ریاست جمهوری» بدون ذکر نام ایشان و بدون سلام و احترامات معمول آغاز شده است، به بیان نکاتی در توضیح علت استعفای خویش می‌پردازد که در نسخه ارسال شده به مطبوعات موجود نبوده است. وی علت بیان این موارد را اینگونه توضیح داده است: اشاه وارمی گذریم...جواد لاریجانی، قائم‌مقام وزیر خارجه دولتش از برخی روابط بین‌الملل(مذاکرات ژنو) را بی اطلاع من انجام می دهد..گروه های خودسر درکارم دخالت می کنند...ایجادشوراهای مختلف را موجب کاهش ومحدودیت دولتش دانسته ...درپایان می نویسد:«این استعفا به دلیل ناتوانی اینجانب برای کار با این شرایط است و درست برای همین ناتوانی است که اینجانب تکلیف را از خود ساقط می‌بینم.»

جوابیه امام خمینی به استغفای میرحسین موسوی(نخست وزیر):

جناب آقای موسوی نخست‌وزیر محترم
نامه استعفای شما باعث تعجب شد.
حق این بود که اگر تصمیم بدین کار داشتید، لااقل من و یا مسئولین رده بالای نظام را در جریان می‌گذاشتید. در زمانی که مردم حزب‌الله برای یاری اسلام، فرزندان خود را به قربانگاه می‌برند چه وقت گله و استعفا است. شما در سنگر نخست‌وزیری در چارچوب اسلام و قانون اساسی به خدمت خود ادامه دهید، در صورتی که نسبت به بعضی از وزرا به توافق نمی‌رسید چون گذشته عمل شود. این حق قانونی مجلس است که به هر وزیری که مایل بود، رأی دهد. تعزیرات از این پس در اختیار مجمع تشخیص مصلحت است که اگر صلاح بداند به هر میزان که مایل باشد، در اختیار دولت قرار خواهد داد.
همه باید به خدا پناه ببریم و در مواقع عصبانیت دست به کارهایی نزنیم که دشمنان اسلام از آن سوء استفاده کنند. مردم ما از این گونه مسائل در طول انقلاب زیاد دیده‌اند. این حرکات هیچ تأثیری در خطوط اصیل و اساسی انقلاب اسلامی ایران نخواهد داشت. از آنجا که من به شما علاقه‌مندم، ان‌شاءالله عندالملاقات مسائلی است که گوشزد می‌نمایم./روح‌الله الموسوی الخمینی/ ۱۵ شهریور ۱۳۶۷

واما سال۱۳۸۸ به فعالیت های سیاسی برگشت

درانتخابات ۱۳۸۸ میرحسین درکنار همسرش(زهرارهنورد)

ومناظره تلویزیونی پرماجرا(میرحسین موسوی-سمت راست واحمدی نژاد-چپ)

میرحسین موسوی(نخست وزیر)و حجت الاسلام مهدی کروبی(رئیس مجلس)۲فتنه گر۸۸ درایام حصر

در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری(۲۲ خرداد ۱۳۸۸) از مجموع ۳۹۱۶۵۱۹۱ رای ماخوذه

۱-محمود احمدی نژاد با ۲۴۵۲۷۵۱۶ معادل ۶۲ و ۶۳ صدم درصد اکثریت مطلق آرا را کسب کرد و به عنوان رییس جمهور منتخب برگزیده شد.

۲- میرحسین موسوی خامنه با ۱۳۲۱۶۴۱۱ رای معادل ۳۳و۷۵ صدم ارا ماخوذه.

۳-محسن رضایی با ۶۷۸۲۴۰ رای معادل یک و ۷۳ صدم درصد

۴- حجت الاسلام مهدی کروبی با ۳۳۳۶۳۵ رای معادل ۸۵ صدم درصد آرا 

آقای میرحسین موسوی باتوجه به اختلاف آرای ۱۱میلیون و۳۰۰هزاری بافردمنتخب(احمدی نژاد) همچنان مصربود که درانتخابات تخلف وتقلب شده وتظاهرات خیابانی راه انداخت،آشوبهای خیابانی شکل گرفت وهیچ وساطتی رانپذیرفت ومی گفت یامن رئیس جمهورم ویاباطل شود.. و «فتنه»شکل گرفت،وبرای مهارفتنه گران،لاجرم به «حصر»متوسل شدندوازاز اوایل اسفند ۱۳۸۹ایشان با رفیقش کروبی درحصرند.

«دکتریدالله سحابی»از پایه‌گذاران نهضت آزادی ایران، وزیر مشاور در دولت موقت و از دوستان نزدیک مرحوم مهندس بازرگان، نماینده دوره اول مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و رئیس سنی مجلس دوره اول بود. سحابی در ۲۳ فروردین سال ۸۱ درگذشت.

ازچپ:عزت الله سحابی،دکتریدالله سحابی،مهندس مهدی بازرگان

«عزت الله سحابی» ریاست سازمان برنامه و بودجه، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی دوره اول و مدیرمسئولی ماهنامه ایران فردا را در کارنامه خود داشت. سحابی در دهم خرداد ۱۳۹۰ در تهران درگذشت.

دکترعباس شیبانی(متولد۱۳۱۰)

پزشکی شش ساله را ۱۷ سال خواندم و سال ۱۳۴۸ فارغ التحصیل شدم . ما وسطهای درسمان، همواره به زندان می رفتیم ۱۳۵۰ فارغ ‌التحصیل شدم.

وزیرکشاورزی:ازآبان ۱۳۵۸ – تا شهریور۱۳۵۹(۱۰ماه)

نماینده مجلس شورای اسلامی:ازشهریور ۱۳۶۰تاخرداد ۱۳۷۹(ازدوره اول تاپایان دوره پنجم)۱۹سال

ریاست دانشگاه تهران: ازخرداد سال ۱۳۶۱ تا  آبان ۱۳۶۲(۱۷ماه)

نماینده مجلس خبرگان:مرداد ۱۳۵۸ تا  آبان ۱۳۵۸(۳ماه)

نماینده شورای شهرتهران :از اردیبهشت ۱۳۸۲ –  مرداد ۱۳۹۶(۱۴سال)سه دوره

 سال ۱۳۳۲ وارد دانشکده پزشکی دانشگاه تهران شدم، البته چون به تناوب به دلیل فعالیت سیاسی به زندان می‌افتادم، سال ۱۳۵۰ فارغ ‌التحصیل شدم، سال ۱۳۵۰ فارغ التحصیل شدم.

شیبانی در سالهای ۱۳۲۹ و ۱۳۳۰ همزمان با حرکت ملی شدن صنعت نفت، فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد و در سال ۱۳۳۵ به دلیل حمایت از دولت مصر، دستگیرشد،  در سال ۱۳۳۶ به همراه سران نهضت مقاومت در مشهد به ۱۰۰ روز زندان محکوم شد. پس از آزادی در سال ۱۳۳۹ به دنبال فعالیت مجدد جبهه ملی، مجددا دستگیر و ۴ ماه زندانی کشید.

وی به دلیل مخالفت با رفراندوم ۶ ماده ای شاه، مجددا در سال ۱۳۴۰ دستگیر و ۶ سال به زندان رفت.

شما از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۵که بیست سال می شود، سیزده سالش را در زندان بودید؟

بله، سیزده سالش را در زندان بودم .

یعنی فقط ۷ سال آزاد بودید؟

نه بار مرا دستگیر کردند که شش سالش به عنوان عضو نهضت آزادی به همراه مهندس بازرگان و دکتر سحابی محکوم شدیم و زندان های دیگری هم بود که آخرینش هم به این دلیل بود که محمد مفیدی - برادر خانم من - یک ژنرال را کشت و به همین علت مرا به سه سال زندان محکوم کردند و پنج سال در زندان نگه داشتند .

شیبانی در سال ۱۳۴۷ پس از آزادی از زندان، به گذراندن پایان نامه دکترا و فارغ التحصیلی از دانشگاه پس از ۱۷ سال مشغول شد ولی مجددا در جریان شهادت آیت الله سعیدی به ۶ ماه حبس و پس از آن در سال ۱۳۵۱ به دنبال دستگیری یکی از بستگانش به جرم همکاری با وی، به ۳ سال زندان محکوم شد ولی ۵ سال در زندان ماند.

ازدواج دوران زندان

 ازدواج عباس شیبانی در پشت میله‌های زندان رژیم پهلوی صورت گرفته است(سال۱۳۴۸)

تنهافرزنددکترشیبانی(آزاده شیبانی):پدرم به همراه دایی بنده، زندانی سیاسی بودند، زمانی که بانویی انقلابی برای پیگیری اهداف انقلاب به دیدن دایی بنده می‌آمدند؛ پدرم در جریان قرار گرفت و این خانم را از طریق دایی من خواستگاری کرد؛ در حقیقت خواستگاری پدر من در پشت میله‌های زندان انجام شد و پدر معتقد بود که اگر با زنی ازدواج کند که شرایط فعلی را درک کند و بپذیرد، می‌تواند او را به کمال آرامش و آسایش برساند، خطبه عقد پدر و مادرم را نیز آیت‌الله طالقانی خواندند.

(همسر)انسیه مفیدی همسر (۷۰ سالگی) درگذشت- ۲۹ خرداد ۱۳۸۷

بترتیب ازراست:دکترمهدی چمران،دکترعباس شیبانی،تندیس شیبانی،حجت‌الاسلام  سیدمهدی طباطبایی(متوفی۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۷)،دکترمحمدباقرقالیباف.

خانم دخترشیبانی می گوید:جلسات شورای انقلاب در منزل ما برگزار می‌شد و اینجا قدمگاه شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید مطهری و سایر اعضای این شورا بود، در این خانه بزرگان زیادی رفت و آمد می‌کردند و انقلاب اسلامی را هدایت و رهبری می‌کردند، در واقع اینجا «خانه انقلاب» بود.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:آقای دکترشیبانی یکی ازمردان مبارز وانقلابی است که سالهادرزندان بوده وبعداز آزادی اززندان هم دنبال رهبرومولایش (حضرت امام خمینی)بوده،به ملاقات امام می رود ودرهمانجاآقای هاشمی ازوی دعوت می کندبرای شرکت درشورای انقلاب وازمعتمدین انقلاب می شود وخدمات مؤثری هم برای نظام جمهوری اسلامی انجام داده است وبزرگمردی است که درعین دارابودن(امکانات مالی)،ساده زیست بوده بطوری که درطول ۵دوره نماینده مجلس شورای اسلامی ازناهارمجلس استفاده نکرده.. واما اینکه عده ای احساساتی بشوند ..بنویسند« مردی در سن ۸۶ سالگی که نه تلفن همراه دارد ، نه ماشین ، نه خانه ، نه حساب بانکی(داخل وخارج) و حتی تا امروز مشرف به خانه خدا و کربلا و نجف نشده است»..این چه افتخاری است!نرفتن به سفرحج واجب! وبه زیارت کربلا نرفتن چه افتخاری است(درحالیکه برای درمان همسر تاانگلیس رفته ) واینکه مقامت درمقابل تکنولوژی چه امتیازی که به آن بایدافتخارکرد ویا اینکه نداشتن  حساب بنکی یعنی چه!درحالیکه که کارمنداست!وماخوشحال شدیم که درطی۲دوره کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری موفق نشدبیش از۷۰۰هزاررأی بیاورد وگرنه بااین مقاومتی که درمقابل تکنولوژی دارد(نه موبایل داردونه ایمیل ونه ازاینترنت سردرمیاورد ونه ازفوتبال خوشش می آید) رتبه جهانیمان ازافغانستان پایین تربود.

البته این ازافتخارات وصفا وصمیمیت وپاکدستی وارزشهای آقای دکترشیبانی چیزی کم نمی شود وخواستیم که آقایان ازجاده  اعتدال به خاکی نزنند،جهت اطلاع این مردان عزیز«احساساتی»عرض کنم :خداونددرچندین جاازخلیل الرحمن(حضرت ابراهیم)به نیکی یادکرده،خدماتش را یادآورشده است وی راالگو«اسوه»معرفی می کند،درعین حال می فرمایداز«الا..»

«سیدابوالحسن بنی صدر»فرزندآیت الله بنی صدرهمدانی، در سال ۱۳۵۸ وزارت در اقتصاد و امور خارجه را تجربه کرده بود، در بهمن ۱۳۵۸  به عنوان اولین رئیس‌جمهور ایران انتخاب شد.بعلت زدوبندبا رهبرمنافقین خط خودراازنیروهای خط امام جداکرد وادامه همکاری با منافقین موجب شد که ۲۰خرداد ۱۳۶۰  از فرماندهی کل قوا عزل شود.

در ۲۶ خرداد مجلس شورای اسلامی دو فوریت طرح عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر را تصویب کرد و منافقین نیز در ۲۷ خرداد اعلام کردند که مسئولیت حفاظت از جان رئیس جمهور را برعهده دارند و در ۲۸ خرداد نیز رسماً اعلام جنگ مسلحانه علیه جمهوری اسلامی کردند. در نهایت در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ بنی‌صدر از ریاست جمهوری ایران خلع شد.

توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر درموردسرنوشت بنی صدر:درشامگاه ۶ مرداد ۱۳۶۰ ساعت ۳۵ : ۱۹ بنی‌صدر و رجوی در حالی که لباس پرواز بر تن داشتند، وارد رمپ (محوطه بارگیری و سوار کردن مسافر در فرودگاه) پرواز می‌شوند. در همان حال از پست فرماندهی اعلام می‌کنند که پرواز یک ساعت جلو افتاده است و به جای ساعت ۳۰ : ۱۰ شب، یک ساعت زودتر انجام خواهدشد. سوژه‌ها همراه محافظان خود، در محوطه اتاقک سوختگیری پنهان شدند. وقتی سایر خدمه از قبیل کروچیف (مهندس پرواز) و بوم اپراتور (مسئول سوختگیری)، برای بازدید قبل از پرواز سعی کردند محوطه را چک کنند، با در بسته مواجه شدند. سرهنگ معزی(خلبان مخصوص شاه) وچندهمدست این نقشه  مسئول مربوطه راتهدیدمی کند وارد اتاقک می کنند ودست وپای اورامی بندند وهواپیمای شروع به پروازمی کند وبه این ترتیب، بنی صدر، همراه با رجوی از ایران گریخت و به فرانسه رفت وپناهندگی گرفت.

تصاویر/ فرار محمدرضاشاه از ایران

«سرهنگ معزی» خلبان قهرمانی که خائن بود!
سرهنگ بهزاد معزی خلبان مخصوص شاه بود که در بیشتر پروازها و مسافرت‌های شاه مخلوع ، خلبان هواپیمای اختصاصی وی بوده است

«معزی» خلبان همان هواپیمایی بود که در روز ۲۶ دی ۱۳۵۷ شاه از ایران فرار کرد.
 

ولی در۲ اسفند ۱۳۵۷ باژست عشق به وطن ( تظاهر به جانبداری از انقلاب اسلامی) هواپیما را به ایران بازگرداند ومورداستقبال وتشویق مسئولین قرارگرفت،حتی برایش محافظ گذاشتند،ازترس ترور سلطنت طلبها،حتی چندین خلبان وافسران ضدانقلاب را به ایران بازگرداند وبرایشان امان نامه گرفت!.

۲سال و۵ماه بعد۲تاجنایتکارراباهمان هواپیمای شاه فراری داد.

گزارش معزی درباره عملیات فراری دادن بنی صدر

سرهنگ معزی می گوید: صبح روز سه شنبه ۶ مرداد ۱۳۶۰ یک نقشه پرواز آموزشی سوخت‌گیری شبانه را طراحی کردم و ۴ تن دیگر از خدمه هواپیما را نیز در جریان گذاشتم. عصر روز موعود مطابق معمول به پایگاه هوایی رفتیم تا خود را برای یک پرواز عادی آماده کنیم. مخازن سوخت را پر و همه چیز را مرتب کردیم. ساعت ۲۰:۳۰ دقیقه بامداد موفق شدیم بنی‌صدر را به طور پنهانی وارد هواپیما کرده و آنجا پنهان کنیم و سرانجام ساعت ۲۲:۳۰ از باند فرودگاه برخاستیم و نخستین مرحله ماموریت خود را‌‌ همانطور که طرح‌ریزی کرده بودیم با موفقیت به انجام رساندیم. معزی گفت:

با پرواز در ارتفاع کم موفق شدیم از حریم ایران بگذریم بدون آنکه هواپیما به وسیله رادار‌ها ردیابی شود. بعد از گذشتن از فراز ترکیه، شرق مدیترانه، قبرس و بالاخره یونان پرواز کردیم و در یونان رادارهای این کشور برای نخستین بار هواپیما را مشاهده کردند.

سرهنگ بهزاد معزی بعدازفروددرپاریس می گوید: قبل از اینکه در فرانسه برسیم با رادیو به مقام‌های فرانسوی اطلاع داده بودم که حامل رئیس جمهور ایران هستم که خواستار پناهندگی سیاسی است.

صادق قطب‌زاده که بود و چرا دستگیر شد؟

قطب زاده ازمسافران «پروازانقلاب»بود-هنگام مراجعت ازنوفل لوشاتو

«صادق قطب زاده» از همراهان امام در پاریس بود که با پرواز انقلاب به ایران بازگشت. قطب‌زاده مدتی وزیر امور خارجه دولت شورای انقلاب و اولین رئیس سازمان صداوسیما بعد از انقلاب بود. او همچنین از نامزدان ریاست‌جمهوری در انتخابات اولین دوره ریاست‌جمهوری بود

قطب زاده درکنار متهمان دیگرکودتا-دادگاه انقلاب-به قضاوت آیت الله ری شهری

در تاریخ ۱۷ فروردین ۱۳۶۱، این بار به اتهام طرح کودتا و تلاش برای قتل بازداشت شد. وی متهم شد که با ریختن مواد منفجره در چاهی در نزدیکی منزل امام قصد داشته وی را ترور کند. او در یک گفتگوی تلویزیونی شرکت کرد ازدست داشتن آیت الله شریعتمداری دراین کودتاگفت!. ..در۲۴ شهریور ۱۳۶۱اعدام شد.

میرحسین موسوی و‌حبیب‌الله پیمان

«پیمان»از سیاسیون و مبارزان قبل از انقلاب، دبیرکل جنبش مسلمانان مبارز بود که مدتی نشریه امت را منتشر کرد.

سمت چپ-«دکتراحمدجلالی»سفیر فعلی ایران در یونسکو و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی است. جلالی یک بار دیگر نیز از سال‌ ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۷ سفیر ایران در یونسکو بوده و در این مدت پنج اثر تاریخی به ثبت رسانده است. او در اوایل انقلاب مدیر طرح و برنامه صداوسیما بوده و از برنامه‌های مطرح اوایل انقلاب، برنامه قرآن در صحنه با مرحوم آیت‌الله طالقانی بود که با مجریگری دکتر جلالی اجرا می‌شد و مخاطبان زیادی داشت.

قُم- بیت امام خمینی:دکتریدالله سحابی،دکترعلی اکبرمعین،حاج احمدآقاخمینی،،رسول صدرعاملی وشهیدمهدی عراقی.

«دکترعلی اکبرمعین فر»رئیس سازمان برنامه و بودجه در دولت وقت، اولین وزیر نفت در دولت موقت، نماینده مردم تهران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی و از اعضای بلندپایه انجمن اسلامی مهندسان به پایه‌گذاری مرحوم مهدی بازرگان بود. او در ۱۲ دی ماه ۱۳۹۶ درگذشت.

«رضاصدر»وزیر بازرگانی دولت موقت و دولت شورای انقلاب، از اعضای برجسته نهضت آزادی ایران که از لحاظ فقهی نیز مجتهد است. او اکنون در آمریکا زندگی می‌کند.

دکتر حسن حبیبی

«حسن حبیبی»وزیر علوم دولت شورای انقلاب، وزیر دادگستری دولت اول مهندس موسوی، از طراحان قانون اساسی دولت موقت، معاون اول دولت‌های مرحوم هاشمی‌رفسنجانی و دولت اول خاتمی بود. حبیبی در ۱۲ بهمن سال ۹۱ درگذشت.

«سرتیپ علی اصغرمسعودی»افسری رژیم شاه بوده که در دادگاهی در سال ۴۲ به‌عنوان وکیل مدافع از امام خمینی دفاع می‌کند که به همین دلیل ار ارتش اخراج می‌شود.

سایت جماران که ازیاران اولیه امام خمینی بودند درباره شکل گیری «شورای انقلاب اسلامی» اینگونه می نویسد:

امام خمینی:به موجب حق شرعی و بر اساس رأی اعتماد اکثریت قاطع مردم ایران که نسبت به اینجانب ابراز شده است، در جهت تحقق اهداف اسلامی ملت، شورایی به نام «شورای انقلاب اسلامی» مرکب از افراد با صلاحیت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق موقتاً تعیین شده و شروع به کار خواهند کرد. اعضای این شورا در اولین فرصت مناسب معرفی خواهند شد. این شورا موظف به انجام امور معین و مشخصی شده است؛ از آن جمله مأموریت دارد تا شرایط تأسیس دولت انتقالی را مورد بررسی و مطالعه قرار داده و مقدمات اولیه آن را فراهم سازد. دولت موقت در اولین فرصت که مناسب و صلاح دانسته شود به ملت معرفی و شروع به کار خواهد نمود.

روز ۲۲ دی ۱۳۵۷، شورای انقلاب به فرمان امام خمینی به طور علنی تشکیل شد.

امام خمینی چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی فرمان تشکیل شورای انقلاب را صادر کردند. مدتی بعد ایشان در نامه ای به شهید بهشتی می نویسند:

پس از اهدای سلام و تحیت، وقت دارد سپری می شود و من خوف آن دارم که با عدم معرفی اشخاص، مفسده پیش آید. بنا بود به مجرد آمدن ایشان ( مطهری) با اشخاص مورد نظر یکی یکی و جمعی ملاقات کنید و نتیجه را فوراً به این جانب اعلام کنید. و نیز مرقومی که معرف باشد با خط و امضای عدد معلوم بفرستید. من در انتظار هستم و باید عجله شود، و نیز استفسار از بعضی آنها برای مسافرت به خارج. در هر صورت همه موضوعات که به شما و ایشان تذکر داده شد، لازم است با عجله انجام گیرد و اگر اشخاص دیگری نیز پیدا شد ملحق شود. والسلام./(صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۳۰۷)

همه مردان بازرگان در دولت موقت

نگرانیهای موجود در لحن امام خمینی در این نامه به خوبی گویای اهمیت بسیار بالای شورای انقلاب در نزد ایشان است.

امام خمینی  سرانجام طی اطلاعیه ای، اعضای شورای انقلاب اسلامی را تعیین و وظایف آن را برای مردم تشریح نمودند. امام خمینی در ۲۲ دی ماه ۱۳۵۷ پیامی بدین شرح صادر کرد: «به موجب حق شرعی و بر اساس رأی اعتماد اکثریت قاطع مردم ایران که نسبت به اینجانب ابراز شده است، در جهت تحقق اهداف اسلامی ملت، شورایی به نام «شورای انقلاب اسلامی» مرکب از افراد با صلاحیت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق موقتاً تعیین شده و شروع به کار خواهند کرد. اعضای این شورا در اولین فرصت مناسب معرفی خواهند شد. این شورا موظف به انجام امور معین و مشخصی شده است؛ از آن جمله مأموریت دارد تا شرایط تأسیس دولت انتقالی را مورد بررسی و مطالعه قرار داده و مقدمات اولیه آن را فراهم سازد. دولت موقت در اولین فرصت که مناسب و صلاح دانسته شود به ملت معرفی و شروع به کار خواهد نمود.»/(صحیفه امام؛ ج ۵، ص ۴۲۶)

به رغم پیوستن دیرهنگام تشکل نهضت آزادی به جریان انقلاب، و به رغم اختلافات تاکتیکی و اندیشه ای جریان ملی ـ مذهبی با امام خمینی ، او به آنان فرصت حضور در سطوح بالا را اعطا نمود. چنانکه در جریانات مربوط به شورای انقلاب چه در امر تصمیمات ابتدایی و چه بعد از آن، ملی مذهبی ها و در راس آنان بازرگان حضور داشتند.

بدین ترتیب مهندس بازرگان نیز به پاریس رفت و در طی همین سفر رهبری امام خمینی  را رسماً پذیرفت. امام خمینی  در ۱۸ دی ۱۳۵۷ پاسخ به نماینده رئیس جمهور فرانسه که حامل پیامی از جانب کارتر برای امام بودند، اظهار داشتند: «تأکید می کنم که اگر بخواهید آرامش در ایران حاصل شود راهی جز این نیست که نظام شاهنشاهی - که قانونی نیست - کنار برود، و ملت را به حال خود باقی بگذارند، تا من یک شورای انقلاب تأسیس کنم از اشخاص پاکدامن، برای نقل قدرت؛ تا امکانات مناسب جهت حکومت مبعوث ملت انجام گیرد.»/(صحیفه امام؛ ج ۵، ص ۳۷۷)

 در نهایت موجودیت شورای انقلاب به عنوان اولین و بنیادی ترین ارکان قدرت سیاسی و عالیترین نهاد تصمیم گیری در کشور بعد از امام خمینی ، در تاریخ۲۲ دی ماه ۱۳۵۷ و به فاصله یک ماه مانده به پیروزی انقلاب اسلامی با پیام امام رسما اعلام شد: «سلام و تحیت بر ملت قهرمان و شریف ایران! سلام بر شهدای راه حق!

اکنون که روز پیروزی ملت شجاع نزدیک می شود، اکنون که خون های پاک عزیزان بیگناهی که برای دفاع از حق و حقیقت به دست جلادان خون  آشام شاه بر زمین ریخته شده است بارور می گردد، لازم می دانم مراتب ذیل را به اطلاع ملت ایران و مردم جهان برسانم:

۱- به موجب حق شرعی و بر اساس رأی اعتماد اکثریت قاطع مردم ایران که نسبت به این جانب ابراز شده است، در جهت تحقق اهداف اسلامی ملت، شورایی به نام «شورای انقلاب اسلامی» مرکب از افراد با صلاحیت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق موقتاً تعیین شده و شروع به کار خواهند کرد. اعضای این شورا در اولین فرصت مناسب معرفی خواهند شد. این شورا موظف به انجام امور معین و مشخصی شده است؛ از آن جمله مأموریت دارد تا شرایط تأسیس دولت انتقالی را مورد بررسی و مطالعه قرار داده و مقدمات اولیه آن را فراهم سازد. دولت موقت در اولین فرصت که مناسب و صلاح دانسته شود به ملت معرفی و شروع به کار خواهد نمود.» (صحیفه امام؛ ج ۵، ص ۴۲۶)

صدور این پیام، جمعه، ۲۲ دی ۱۳۵۷ را به نقطه عطفی از برای نهضت اسلامی تبدیل نمود. تا پیش از آن تاریخ نیروهای انقلاب نمی دانستند انتقال قدرت چگونه صورت می گیرد. همچنین بعضی فرصت طلبان تصور می کردند از حیث تشکیل حکومت و سازماندهی و اداره امور نارساییهایی وجود دارد و درصدد بر آمده بودند که طرح و نقشه ارائه نموده و خود عهده دار این مرحله باشند. حتی دسته هایی تنها به همین منظور اعلام موجودیت نمودند. این نخستین بار بود که رسماً از سوی رهبر کبیر انقلاب، تشکیلات و برنامه های آینده حکومت اسلامی اعلام می شد. اعلام رسمی موجودیت شورای انقلاب از سوی امام خمینی (س)، رژیم و رسانه های جمعی را به تکاپو انداخت تا از هویت اعضای آن اطلاع پیدا کنند. ولی پنهانکاری درست اعضای شورای انقلاب باعث شد تا نه عوامل رژیم موفق به شناسایی آنان شوند و نه رسانه های جمعی اطلاعی از آن به دست بیاورند.

بدیهی است که مسئولیتهای شورای انقلاب، عمده ترین مسئولیتهای رهبری انقلاب در داخل کشور محسوب می شد. شورا در آغاز، هفته ای یک بار و سپس دو بار، به طور مخفی در منازل افراد تشکیل جلسه می داد. تصمیمات اتخاذ شده در این جلسات بلافاصله با امام در میان گذاشته می شد و پس از کسب تکلیف، به مرحله ی اجرا در می آمد. از اقدامات مهم شورای انقلاب، مذاکره با مقامات نظامی نیروهای مسلح، دیدارهای دیپلماتیک، ترتیب دادن مسافرت بختیار به پاریس برای ملاقات با امام، مأموریت راه اندازی نفت و انتخاب رئیس دولت موقت بود.

آن روزها گرایش به شورا شدید بود. رهبران و مبارزان با توجه به تصوری که از استبداد و حکومت فردی داشتند، مایل به تکرار آن تجربه ها نبودند. به همین دلیل به طور طبیعی باید شورای انقلاب تشکیل می شد. از این رو شورای انقلاب به عنوان طبیعی ترین شکل مدیریت در بدو انقلاب به طور خود جوش مطرح و پذیرفته شد و همه ی تصمیم ها از آن جا هدایت می شد و برای بعضی کارها کمیته هایی فعالیت داشت که مهمترین آن ها، کمیته سوخت و کمیته اعتصابات بود.

رئیس شورای انقلاب « آیت الله مرتضی مطهری»...«آیت الله طالقانی»

ریاست این شورا در ابتدا برعهده آیت الله مرتضی مطهری بود اما با شهادت وی ریاست شورای انقلاب به آیت الله طالقانی منتقل شد. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، شورای انقلاب مهندس مهدی بازرگان را به عنوان نخست وزیر دولت موقت پیشنهاد و امام خمینی نیز وی را به عنوان رئیس دولت موقت انقلاب منصوب کرد. پس از پیروزی انقلاب و تشکیل دولت موقت، دکتر حسن حبیبی، دکتر عباس شیبانی، ابوالحسن بنی صدر، صادق قطب زاده، مهندس میرحسین موسوی، احمد جلالی و دکتر حبیب الله پیمان نیز به جمع اعضای شورای انقلاب اضافه شدند.

وظائف واهداف «شورای انقلاب»

تشکیل این شورا اولین اقدام عملی در «جهت اداره ی کشور» به شمار می رود. چنان که در همان زمان پیش از پیروزی انقلاب بسیاری از مشکلات مردم را حل نمود.

به علاوه زمینه انتقال حکومت از سلطنت به جمهوری اسلامی را فراهم نمود. سه هدف ساماندهی انقلاب، وارد آوردن آخرین ضربات به پیکر نیمه جان رژیم سفاک پهلوی و کمک به اداره کشور پس از پیروزی را می توان از اصلی ترین و کلی ترین اهداف تأسیس شورای انقلاب دانست.

در حالی که شاه(محمدرضاپهلوی) آخرین تلاشها را برای استمرار رژیم سلطنت انجام می داد و قدرتهای حاکم بر منطقه هم کوشش داشتند راه حل مناسبی که با منافعشان تطبیق داشته باشد بیابند همه نیروهای مخالف انقلاب به تشکیل حکومت بختیار رضایت دادند و به توافق رسیدند. به خصوص آمریکا مستقیما مسئولیت نگهداری بختیار را بر عهده گرفته و تمام کوشش های باطن و ظاهر را به کار می گرفت تا به نحوی شعله های انقلاب ولو به صورت موقت خاموش سازند.

در این میان رهبری انقلاب به موقع ضربات مهلکی را بر رژیم در حال احتضار وارد می ساخت که تشکیل شورای انقلاب یکی از همین تصمیمات کوبنده بود. به هر حال شورای انقلاب به عنوان اولین نهاد انقلابی در ایران توانست کارویژه های خود را به شکل مطلوبی انجام دهد و حتی پس از انقلاب هم نقش مهمی را در عرصه ی سیاسی کشور ایفا نماید.

اقدامات «شورای انقلاب»بعدازپیروزی انقلاب

از جمله اقدامات شورای انقلاب، می توان به تصویب اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ملی شدن بانک ها، سامان بخشیدن به دادگاه های انقلاب، برگزاری همه پرسی در رابطه با نظام جمهوری اسلامی، بررسی پیش نویس قانون اساسی، تصویب آیین نامه های مجلس خبرگان و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی و ... اشاره کرد.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:حجت الاسلام محمدجواد باهنر درمصاحبه ای می گوید:

حضرت امام نیز پس از پذیرش استعفای دولت موقت، در نامه ای به شورای انقلاب مسوؤلیت اجرایی اداره کشور، تکمیل انتقال قدرت و تأسیس نهادهای سیاسی جدید را به عهده شورای انقلاب واگذار می کند.
امام خمینی:شورای انقلاب را مأمور نمودم برای رسیدگی و اداره امور کشور در حال انتقال و نیز شورا، مأموریت در اجرای امور زیر را بدون مجال دارد:
۱- تهیه مقدمات قانون همه پرسی قانون اساسی

۲- تهیه مقدمات انتخابات مجلس شورای ملی

۳-تهیه مقدمات تعیین رییس جمهور
لازم به ذکر است که با اتکا به خداوند متعال و اعتماد به قدرت عظیم الشأن باید امور محوله را خصوصاً آن چه مربوط است به پاکسازی دستگاه های اداری و رفاه حال طبقات مستضعف بی خانمان، بطور انقلابی و قاطع عمل نمایند.

کابینه مهندس بازرگان:ایستاده از راست:محمود احمدزاده‌هروی (وزیر صنایع)، عباس تاج (وزیر نیرو)، اسدالله مبشری (وزیر دادگستری)، محمدحسین اسلامی (وزیر پست و تلگراف)، ناصرمیناچی (وزیر ارشاد)، ابراهیم یزدی (وزیر امورخارجه)، یدالله سحابی (وزیر طرحها و برنامه‌های انقلاب)، علی شریعتمداری (وزیر علوم)،عباس امیرانتظام (معاون نخست وزیر و سخن گو)، احمد صدر حاج‌سیدجوادی (وزیر سابق کشور)، مهندس مهدی بازرگان (نخست وزیر)، داریوش فروهر (وزیر کار)، غلامحسین شکوهی (وزیر آموزش و پرورش)، محمدیوسف طاهری‌قزوینی (وزیر راه)، علی اردلان (وزیر دارائی)، هاشم صباغیان (وزیر کشور)، حسین بنی‌اسدی (وزیر مشاور در امور اجرایی)، تیمسار سرتیپ محمدتقی ریاحی (وزیر جنگ)

نشسته از راست: ابراهیم حکیمی (دفتر نخست وزیری)، علی‌محمد ایزدی (وزیر کشاورزی)، غلامرضارستگارپور (رئیس دفتر)، علی اکبرمعین‌فر (وزیر نفت)، مصطفی کتیرایی (وزیر مسکن)، کاظم سامی (وزیر بهداری)/پایان توضیحات.

اولین روحانیونی که وزیرشدند(اولین وزیران بعدازسقوط دولت بازرگان)

متعاقب این بیانیه(شورای انقلاب) اعلام شد که شورا ترکیب تازه ای خواهد داشت و با ادغام دولت در شورا اعضای جدید شورا انتخاب شدند و در اداره مملکت، اینگونه بین اعضای شورا تقسیم کار شد:

۱-آیت الله سیدعلی خامنه ای ـ وزیردفاع و پاسداران.

۲-آیت الله سیدمحمدحسینی بهشتی ـرئیس(وزیر) جهاد سازندگی.

۳-آیت الله اکبرهاشمی رفسنجانی - وزیر کشور.

۴-آیت الله محمدرضامهدوی کنی ـ رئیس کمیته انقلاب +وزیر دادگستری.

۵-حجت الاسلام علی قدوسی ـرئیس  دادگاه انقلاب.

۶-حجت الاسلام محمدجواد باهنر ـوزیر آموزش و پرورش.

۷-ابوالحسن بنی صدر ـ وزیرامور خارجه.

۸-علی اکبرمعین فر ـ وزیرنفت.

۹-حسن حبیبی ـوزیر آموزش عالی.

۱۰-عزت الله سحابی ـ رئیس برنامه و بودجه.

۱۱-ناصرمیناچی ـ وزیرارشاد ملی(وزارت فرهنگ و هنرسابق).

این افراد فعالیتهای خود را آغاز کرده و در مدت کوتاهی نسبتا موفق شدند بر خلأ سیاسی موجود فایق آیند. همه پرسی قانون اساسی در ۱۲ آذر ۱۳۵۸ و متعاقب آن انتخابات ریاست جمهوری در بهمن ۱۳۵۸ برگزار شد و مجلس شورای اسلامی در ۷ خرداد ۱۳۵۹ افتتاح گردید.

با شروع کار مجلس و شورای نگهبان و دیگر نهادها، مسئولیت و ضرورت وجودی شورای انقلاب به پایان رسید./پایان گزارش سایت جماران،بااندکی ویرایش.

همه تبعیدها-اخراج- امام خمینی

۱۴سال ۳ماه دوری ازوطن/۲+ماه زندان۸ماه حصر

یازده ماه ترکیه+۱۳سال عراق+۴ماه فرانسه

اولین چیزی که امام در ترکیه تهیه کردند چه بود؟

 ۱۳آبان۱۳۴۳–تیعیدامام خمینی  به ترکیه

Image result for ‫امام خمینی درشهربورسای ترکیه‬‎

مساحت شهر بورسا(ترکیه)  ۲۲۵٫۹۳۵ هکتار است. بورسا در شبه جزیره آناتولی در شمال غربی و جنوب شرقی دریای مرمره واقع شده است.  جمعیت شهر بورسا ۲٫۸۴۲٫۰۰۰ نفر است، به همین دلیل از آن به عنوان چهارمین استان پر جمعیت ترکیه یاد می‌شود.

شهر«بورسا»در۳۲۵کیلومتری آنکارا-پایتخت-قراردارد.

۱۳مهر۱۳۴۴تبعیدازترکیه به عراق(نجف)

۱۳سال اقامت درنجف

۱۲مهر۱۳۵۷تبعید-اخراج-ازنجف به کویت

کویت اجازه حضوربه خاکش رانداد،بناچارامام چندساعت بعدبه عراق(بصره)برگشت وروزبعد۱۳مهر۵۷ازطریق فرودگاه بغدادبه «فرانسه»منتقل شد.

۱۴مهر۱۳۵۷وارد«پاریس»شد.

۲روزبعد(۱۶مهر)به حومه پاریس(نوفل لوشاتو)منتقل شد.

مدت اقامت در«فرانسه» :  ۴ماه (۱۱۸روز)

مدت اقامت دردهکده«نوفل لوشاتو» : ( ۱۱۶ روز )

نوفل لوشاتو و کانون خبری

دهکده «نوفل لوشاتو»که در ۳۵ کیلومتری جنوب غربی شهر پاریس قرار دارد

چه کسانی در پرواز انقلاب همراه امام خمینی بودند؟ (+ جدول)

۱۲بهمن۱۳۵۷واردکشورایران شد.

۱۰روز(دهه فجر)هنوزتفاله های شاه (بختیار)حکومت متزلزلی داشتند.

بیست ودو۲۲بهمن حکومت شاه به زانودرآمد وحکومت بدست عاشقان خمینی درآمد.پیروزی انقلاب

«دیو»چه بیرون رود،«فرشته» درآید

ازجمله ازسخنان بختیار:من مرغ طوفانم،نیندیشم ز طوفان /موجم، نه آن موجی که از دریا گریزد..امام میخواهدتشریف بیاوردحرفی ندارم واما یک مملکت یک دولت،یک مملکت، دو دولت نمی‏تواند داشته باشد.

امام خمینی، در جواب بختیار که گفته بود یک مملکت، دو دولت نمی‏تواند داشته باشد، اظهار داشتند این حرف صحیح است؛ یک مملکت دو دولت نمی‏تواند داشته باشد «لکن دولت غیرقانونی باید برود. تو غیرقانونی هستی»

بختیار آمادۀ خروج از کشور به منظور مذاکره با رهبر انقلاب می‌شود. در این میان از همکاری کامل بازرگان برخوردار می‌شود که در مرامنامۀ حزبشان، نهضت آزادی، وفاداری به قانون اساسی مشروطه مورد تأکید و به همین دلیل نهضت آزادی مورد تأیید مصدق در تبعید قرار گرفته بود.

شامگاه ۷ بهمن ۱۳۵۷ ساعت ۱۰:۲۰ شب برنامه عادی رادیو و تلویزیون قطع شد و این متن قرائت شد: «آقای نخست‌وزیر بیانیه زیر را که متن آن مورد قبول حضرت آیت‌الله‌العظمی امام خمینی در پاریس نیز واقع شده است، صادر کردند. من به‌عنوان یک ایرانی وطن‌دوست که خود را جزو کوچکی از این نهضت و قیام عظیم ملی و اسلامی می‌دانم و اعتقاد صادقانه دارم که رهبری و زعامت حضرت آیت‌الله‌العظمی امام خمینی و رأی ایشان می‌تواند راهگشای مشکلات امروزی ما و ضامن شأن و امنیت کشور گردد، تصمیم گرفتم که ظرف ۴۸ ساعت آینده شخصاً به پاریس مسافرت کرده و به زیارت معظم‌له نایل آیم و با گزارشی از اوضاع خاص کشور و اقدامات خود ضمن درک فیض در‌باره آیندۀ کشور کسب نظر نمایم».

واما امام خمینی گفته بودند:«درصورتی بحضور می پذیرم که ازنخست وزیری استعفادهد»..که نداد وملاقاتی هم صورت نگرفت.

بختیار»فقط  ۳۷ روزنخست وزیربود(از تاریخ ۱۷ دی تا ۲۲ بهمن)

بختیارطی مصاحبه‌ای مطبوعاتی در ۱۴ بهمن‌ماه ۱۳۵۷(دوروزازورودامام به ایران گذشته بود) : «اگر او می‌خواهد در قم دولتی ایجاد کند، اجازه خواهم داد. دیدنی خواهد بود. ما هم واتیکان کوچکی خواهیم داشت. اما جدی من حاضر نیستم بگذارم او دولتی واقعی تشکیل دهد... و او این را می‌داند».

مرغ طوفان(شاپور بختیار)بعدازظهر روز ٢٢ بهمن ۱۳۵۷نخست وزیری را ترک کرد،۱۲ روز بعد از طریق مرزهای غربی-مخفیانه- خاک ایران را ترک کرد.

بختیار در تابستان سال ۱۳۵۹ در خانه خود در حومه پاریس مورد حمله مهاجمین قرار می گیرد ولی محافظانش اورانجات دادند.

سوء قصد دوم(۱۵ مردا۱۳۷۰) شاپور بختیار بهمراه منشی اش کشته شدندجان خود را از دست می دهد.

مهاجمین سه نفر  بودند که با استفاده از چاقوی آشپزخانه منزل بختیار، گلوی وی را بریدند.

امام خمینی شب ۱۲بهمن۱۳۵۷واردمدرسه رفاه شد،روزبعد۱۳بهمن الی۷اسفند۱۳۵۷در مدرسه علوی اقامت داشتندو۳روزمنزل دخترشان(زهرا مصطفوی)همسردکترمحمودبروجردی-اقامت داشتند

ودر۱۰ اسفند ۱۳۵۷ به  شهر قم عزیمت نمود(به اعتباراینکه مسؤلین کارهایشان را می کنند،حتی ازگرفتن پستهای اجرایی روحانیون را منع کرد)  دوم بهمن ۱۳۵۸، به علت بیمارى قلبى به بیمارستان قلب تهران منتقل شدندکه بنابر صلاحدید مسؤولین و پزشکان معالج، جهت ادامه درمان و نیاز به مراقبت دائمی، همچنین به دلیل نبود امکانات پزشکی کافی در قم، از بازگشت به شهر قم منصرف شدند. لذا ۴ماه در محله دربند تهران، سپس از۲۸اردیبهشت ۱۳۵۹تا آخر عمر عزیزشان( ۱۳ خرداد ۱۳۶۸) در منطقه جماران تهران ساکن بودند.

خلاصه اقامتگاههای امام خمینی(ازورودبه مهین تارحلت)۱۰سال و۴ماه زندگی

۱۲ساعت (یک شب)در"مدرسه رفاه"+

۲۴روزمدرسه علوی+

۳روزمنزل دخترش"زهرامصطفوی-دکتربروجردی"

+۱۱ماه(هشت روزکمتر)درشهرقم"+

۹سال۴ماه۱۲روز اقامت مجدددرتهران  یعنی(۴ماه"۵روزکمتر")در"دربند"+۹سال ۱۷روز-جماران

دوازدهم۱۲بهمن۱۳۵۷ ورودبه میهن -ازدهم اسفندعزیمت به قم تادوم بهمن 

ازدوم بهمن‌ماه سال ۵۸ به محله "دربند"تهران رفتند(۴ماه"۵روزکمتر")

ازشب بیست و هشتم اردیبهشت۱۳۵۹به جماران رفت

البته ازاین مدت حضوردرتهران حدود۲ماه دربیمارستان بوده

دکترمعالج امام می گوید:

بعد از۲۸روزاقامت درتهران- حضرت امام به قم رفتند. اما به علت ناراحتی قلبی به پیشنهاد بنده به تهران منتقل شدند. ایشان حدود ۴۸ روز در بیمارستان شهیدرجائی فعلی بودند. بعداً به منزلشان در خیابان دربند، که موقتی بود، منتقل شدند

امام خمینی ازروزسوم خرداد۱۳۶۸تا۱۳خرداد۱۳۶۸دربیمارستان قلب بستری بود۱۰روز

۱۶:۰۱ با آمادگی کامل تیم پزشکی با الکتروشوک‏های مکرر، گذاشتن لوله داخل مجرای تنفس و متصل کردن به دستگاه تنفس مصنوعی موقتاً‏ ضربان قلب و تنفس ولو مصنوعی شروع به کار کرد.

۲۲:۲۲ با وجودی که پیس میکر کار می‏کند و الکتریسیته تحریکی به عضله قلب وارد می‏کند، ولی عضله قلب قادر به عکس العمل و منقبض شدن نیست.

بزرگترین تشییع جنازه تاریخ به روایت کتاب گینس

ساعت۲۲:۲۳ شنبه ۱۳خرداد۱۳۶۸(٢٨ شوال ١۴٠٩)روح خدا به خدا پیوست.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:امام خمینی  فقط یک شب در مدرسه رفاه خوابیدند و بعد به مدرسه علوی رفتند.

شهید حاج مهدی عراقی در آیینه تصاویر

«شهید حاج مهدی عراقی» در کنار« ابوالفضل توکلی بینا» در «نوفل لوشاتو»

این راآقای  ابولفضل توکلی بینا از مؤسسین هیات‏‌های مؤتلفه‏ اسلامی  گفته است.۱۳۹۳/۱۱/۲۷افکارنیوز

ابوالفضل بیناتوکلی که ازدوستان شهیدمهدی عراقی بوده وباهم به نوفل لوشاتو رفته بودند.


شهیدعراقی محافظ امام درنوفل لوشاتو-همین سفررا با«توکلی بینا»رفته بودند.

البته رفتنشان هم جالبه! آقای توکلی بینا دریک مصاحبه ای می گوید:زنگ زدم به مهدی عراقی گفتم :می گویندآدمهای منحرفی امام رادوره کرده اند،برویم ببینیم چه خبره!
خاطرات همراه امام از نوفل لوشاتو: ابراهیم یزدی مشاور امام نبود

مثلاًاعضای اولیه‌ی شورای انقلاب را این‌گونه گفته اند:

آیت‌الله مرتضی مطهری، آیت‌الله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی، آیت‌الله موسوی اردبیلی، دکتر محمدجواد باهنر، آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی، آیت‌الله محمدرضا مهدوی کنی، آیت‌الله سید علی حسینی خامنه‌ای، آیت‌الله سید محمود طالقانی، مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی، مهندس مصطفی کتیرایی، مهندس عزت‌الله سحابی، احمد صدر، حاج سیدجوادی، سرتیپ مسعودی و سرلشکر قرنی. 

علت اختلاف‌نظرها درباره‌ی اعضای شورای انقلاب به خاطر پنهان‌کاری شورا بود که غیر از حضرت امام و اعضای شورا هیچ‌کس از هویت آن مطلع نبود. جلسات این شورا با احتیاط کامل برگزار می‌شد،حتی عضویت آقای مطهری ،بعدازشهادتش معلوم شد، تا این که حضرت امام در اعلامیه‌ای در ۲۲ دی ۱۳۵۷ ضمن اعلام موجودیت و وظایف شورا،کم کم اعضایش-تقریباً-معلوم شد.

کابینه شهیدرجایی 

۱۹شهریور ۱۳۵۸؛ شهید رجایی لیست وزرارابه مجلس معرفی کردوهمه رأی اعتمادگرفتند:

دکترحسن عارفی(وزارت فرهنگ و آموزش عالی)، عباس دوزدوزانی(وزارت ارشاد ملی)،دکتر هادی منافی( وزارت بهداری)،محمد قندی( وزارت پست و تلگراف و تلفن)، جواد فکوری(وزارت دفاع ملی)، موسی کلانتری(وزارت راه و ترابری)، محمد سلامتی( وزارت کشاورزی)، آیت الله محمدرضا مهدوی کنی( وزرات کشور)، حسن عباسپور( وزارت نیرو)،  بهزاد نبوی( وزارت مشاور در امور اجرایی) ، محمد احمدی‌زاده هروی(وزارت مشاور و سرپرست شرکت ملی فولاد ایران)، محمدرضا نعمت‌زاده( وزارت صنایع)،‌  محمد شهاب گنابادی(وزارت مسکن و شهرسازی) ،دکتر محمدعلی فیاض‌بخش(وزارت بهزیستی ).

۳مهر ۱۳۵۸، موسی خیر( وزیر مشاور و رییس سازمان برنامه و بودجه) ،محمدجواد تندگویان(وزرای نفت )اضافه شدند.

در۱۵آبان ۱۳۹۵ ، ابراهیم احدی(وزارت دادگستری )، محمد میرمحمد صادقی(وزارت کار و امور اجتماعی )،محمدجواد باهنر( وزارت آموزش و پرورش).

در۲۳اسفند۱۳۹۵«حسین نمازی» ( وزارت‌خانه‌های اموراقتصادی و دارایی)و « حسین کاظم‌پوراردبیلی» (وزلرت بازرگانی ). 

در۱۴ تیر ۱۳۶۰ «میرحسین موسوی»  برای وزارت امور خارجه معرفی شد.

یکی ازاعضای شورای انقلاب «آیت الله علی قدوسی»بود.

«حجت‌الاسلام محمدحسین قدوسی»:دفتر کار پدرم در طبقه دوم ساختمان دادستانی قرار داشت و طبقه زیرین اتاق ایشان،  کتابخانه‌ای با سقف کاذب بود. کارمندی به نام فخار که مسئول دبیرخانه دادستانی کل انقلاب و از نفوذی‌های سازمان منافقین بود، بمبی را در سقف کتابخانه، واقع در زیر اتاق پدرم کار گذاشت و ۱۵دقیقه قبل از انفجار، محل را ترک کرد.

در ساعت هشت‌و‌چهل‌ دقیقه صبح روز‌ ۱۴شهریور۱۳۶۰،  بمب منفجر شد،ساختمان فروریخت،موج انفجار، پدرم را از طبقه دوم به حیاط پشت دادستانی پرتاب کرد. ایشان دچار ضربه‌ مغزی هم شد وسرانجام قدوسی شهیدشد.

شهیدقدوسی در منزل پدرخانم(علامه طباطبایی)

به سه هواپیمای مسافربری ایرانی(دریک روز) تیراندازی شد

ادعای رائفی پور در خصوص تیراندازی به هواپیماهای ایرانی :«ماهان»، «کیش ایر» و« وارش» ....سخنگوی سازمان هواپیمایی کشور:تکذیب می کنم.

رائفی‌پور: امروز به سه هواپیمای مسافربری ایرانی شلیک شد
«علی‌اکبر رائفی پور» در برنامه‌ی تلویزیونی ثریا ادعا کرد و گفت: امروز(یکشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۱) به سه هواپیمای مسافربری ایرانی شلیک صورت گرفته ولی الحمدلله منجر به مشکل خاصی نشده است.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:مجری برنامه ازایشان می پرسد:مستنداست این خبر؟

تحلیگرجنجالی حوادث اجتماعی( رائقی پور )خیلی محکم وقاطع جواب می دهد:بله.

وبعد توضیح می دهد:در کشورهندبه هواپیمای ماهان و...

ایشان انگیزه این مسائل را اینگونه گفت:«نقشه دشمن برای اغتشاشات پس از فوت مهسا امینی»... دشمن به دنبال ایجاد یک اتفاق بزرگ است تا دوباره مردم را کف خیابان بیاورد.

ادعای علی اکبر رائفی پور(تحلیلگر مسائل سیاسی )در برنامه ثریا شبکه یک تلویزیون (شامگاه ساعت ۲۳ یکشنبه(۱۷ مهر ۱۴۰۱)

ماجرای تهدید هواپیمای ایرانی به بمب گذاری در آسمان هند چه بود؟
پرواز شماره ۸۱ ماهان که تهران را به مقصد گوانگژو ترک کرده بود.

​ادعای رائقی پوردرحالی است که هیچکدام تیراندازی راتاییدنکردند


خبرگزاری مهرنوشت:تهدیدبوده واما تیراندازی نه.

رسانه‌های هند اعلام کردند ساعاتی پیش یک هواپیمای ایرانی وارد آسمان این کشور شده و با ارسال پیام «تهدید به بمب‌گذاری»، خواستار فرود اضطراری در فرودگاه دهلی نو شده است.

                                                   نقش یکی از کشور‌های منطقه در ماجرای هواپیمای ماهان

به گزارش خبرگزاری مهر، رسانه‌های هندی از جمله «ان‌دی‌تی‌وی و ای‌ان‌آی‌نیوز» به نقل از مقامات هواپیمایی این کشور اعلام کردند ساعاتی پیش یک هواپیمای خطوط هواپیمایی ماهان ایران وارد آسمان این کشور شد و به علت «تهدید به بمب‌گذاری» خواستار فرود اضطراری در فرودگاه دهلی نو شده است.

بنا بر گزارش این رسانه‌ها، پلیس دهلی ساعت ۹:۲۰ امروز (به وقت محلی) پیامی مبنی بر «تهدید به بمب‌گذاری» از هواپیمای ماهان ایران دریافت کرده و خلبان این هواپیما خواستار فرود اضطراری در فرودگاه دهلی نو شدند، اما مقامات هواپیمایی هند به علت «مشکلات فنی» از فرود این هواپیما در فرودگاه دهلی نو جلوگیری کردند.

به نوشته «ان‌دی‌تی‌وی» آن‌گونه که وب‌سایت ردیابی پروازها «flightradar24» نشان می‌دهد این هواپیما از تهران حرکت کرده و مقصد آن شهر «گوانگ‌ژو» چین است.

منابع آگاه درباره جزئیات این حادثه به «ای‌ان‌آی‌نیوز» گفته‌اند مقامات کنترل ترافیک هوایی هند پس از دریافت اطلاعات، هواپیمای ایرانی را به فرود در فرودگاه «جیپور» هدایت کردند، اما خلبانان این هواپیما از تغییر مسیر به سمت این فرودگاه خودداری کردند. سپس جنگنده‌های نیروی هوایی هند برای اسکورت و رهگیری این هواپیما، به پرواز درآمدند.

آن‌گونه که این رسانه‌ها نوشته‌اند ماهیت تهدید به بمب‌گذاری در هواپیمای ایرانی هنوز نامشخص است و هواپیما پس از اینکه موفق نشده در فرودگاه‌های دهلی نو و جیپور هند فرود بیاید، آسمان هند را ترک کرده و هم‌اکنون در حال حرکت به سمت چین است.

به نوشته ای‌ان‌آی‌نیوز، داده‌های وب‌سایت «فلایت‌رادار ۲۴» نشان می‌دهد این هواپیما قبل از اینکه با اسکورت جنگنده‌های نیروی هوایی هند، آسمان این کشور را ترک کند به مدت کوتاهی ارتفاع پروازش در آسمان دهلی‌نو و جیپور پایین آمده بود.

ادعای رائقی پورراتکذیب می کنیم

اعزام تیم بررسی سانحه به محل سقوط هواپیمای فوق سبک

«میر اکبر رضوی»( سخنگوی سازمان هواپیمایی کشور) در گفت و گو با همشهری آنلاین در خصوص گفت و گوی زنده تلویزیونی اکبر رائفی پور در برنامه ثریا با اظهار بی اطلاعی درباره تیراندازی به ۳ هواپیمای ایرانی، ادعای رائفی پور در خصوص تیراندازی به هواپیماهای ایرانی از جمله هواپیمایی کیش ایر و وارش را رد کرد.

سازمان هواپیمایی کشوری

اظهار کرد: تنها مرجع پاسخگویی در خصوص این خبر سازمان هواپیمایی کشوری است. لذا درخواست من از رسانه ها و خبرگزاری ها این است که به جز سازمان هواپیمایی کشور به منابع دیگری در این خصوص استناد نشود.

وی تصریح کرد:  این خبر از سوی ریاست سازمان هواپیمایی کشور هم تکذیب شده است.

رضوی در ادامه گفت: این موضوع حتما بررسی می شود که اصل و پایه و منبع این خبر چه بوده است؟

وی در خصوص ماجرای بمب گذاری هواپیمایی ماهان در هند که رائفی پور هم شب گذشته در صحبت های شب گذشته خود به آن اشاره کرد نیز گفت: این خبر در زمان انتشار از سوی سازمان هواپیمایی کشور تکذیب شد و اطلاع رسانی های لازم در این زمینه صورت گرفت.

رئیس سازمان هواپیمایی کشوری:تکذیب می کنم

بازدید رئیس سازمان هواپیمایی از شرکت شهر فرودگاهی امام خمینی

«محمد محمدی‌بخش»(رئیس سازمان هواپیمایی کشوری) نیز با تکذیب ادعای مطرح شده در خصوص تیراندازی به هواپیمای مسافری گفت: گزارش تأیید شده‌ای در این باره نداریم.

وی در خصوص هواپیمای ماهان نیز اظهار کرد: در این خصوص مداخلات غیرقانونی صورت گرفت در حالی که بمب‌گذاری واقعیت نداشت.

زندگینامه شهیدمهدی عراقی ۱۳ سال زندان وتبعید

امام خمینی : من ایشان(مهدی عراقی) را حدود ۲۰ سال است که می‌شناسم، مهدی عراقی یک نفر نبود، او به تنهایی ۲۰ نفر بود،

ساعت هفت صبح روز چهارم شهریور ۱۳۵۸ همراه با پسرش حسام و حسین مهدیان به سمت موسسه کیهان در حرکت بود که توسط سه موتورسوار به نام علی اسدی، رضا یوسفی و محمد موسوی(گروه فرقان)ترورشدند،حاج مهدی و پسر ۱۹ ساله‌اش حسام به شهادت رسیدند،حسین مهدیان و محافظش مجروح شدند واما سالم ماندند.

«محمد مهدی ابراهیم عراقی» معروف به «شهیدمهدی عراقی»

مهدی عراقی کیست؟ماجرای«صلوات‌های بودارشهید مهدی عراقی»

یادکردی از شهید حاج مهدی عراقی/شهیدی که خطر نهضت آزادی را گوشزد کرده بود

«مهدی عراقی »درکنارفرزندش(حسام عراقی)

فرزند شهید عراقی(امیر) گفت: تنها جایی که امام در مراسم تشییع شرکت کردند، مراسم تشییع حاج مهدی عراقی بود و ما خبر نداشتیم که قرار است امام خمینی در مراسم تشییع پدرم شرکت کنند.

«حاج مهدی عراقی» از جمله مبارزین انقلاب اسلامی بود که مسیر مبارزات خود را با پیوستن به جمعیت فدائیان اسلام و همراهی با شهید نواب صفوی آغاز کرد. وی همچنین از بنیانگذاران جمعیت موتلفه اسلامی بود که توانست برای اجرای اهداف مسلحانه این تشکیلات شاخه نظامی موتلفه اسلامی را تشکیل داده و با همراهی برخی چهره های مبارز انقلابی از جمله شهید محمدبخارایی و شهید سید مهدی اندرزگو اقداماتی را علیه رژیم پهلوی به اجرا گذاشتند.

تصاویر؛ مقتول در پیکان آبی | ضربه سختی که مهدی از اعدام سید مجتبی خورد | نفوذ در مجلس و خارج کردن اسناد | روایت شاهد ماجرا از واقعه تلخ

شهید حاج مهدی عراقی(نفرسوم ایستاده سمت راست) در کنار شهیدان سید عبدالحسین و سید محمد واحدی و سایر اعضای جمعیت فدائیان اسلام.

شهید عراقی قبل از پیروزی انقلاب و در زمان تبعید امام خمینی در پاریس همراه امام بود و مسئولیت امور اجرایی محل استقرار ایشان را برعهده داشت.

مسئولیت های شهیدمهدی عراقی(بعدازپیروزی انقلاب):۳ حکم مسئولیت

وی پس از پیروزی انقلاب به ایران بازگشت و تا قبل از شهادت ۳ حکم مسئولیت از امام خمینی دریافت کرد

۱-مسئولیت در زندان قصر.

۲-مسئولیت بنیاد مستضعفین .

۳-مسئولیت  درروزنامه کیهان .

شهید حاج مهدی عراقی در آیینه تصاویر

 شهید حاج مهدی عراقی در کنار آیت الله محمدرضا ناصری (امام جمعه فقید یزد) در دهکده نوفل لوشاتو ۱۳۵۷

یادکردی از شهید حاج مهدی عراقی/شهیدی که خطر نهضت آزادی را گوشزد کرده بود

وی در چهارم شهریور سال ۱۳۵۸ در حالی که با فرزند کوچکش «حسام» همراه بود در خودرو شخصی اش توسط عوامل گروهک فرقان ترور شد و به شهادت رسید.

در ایام سی و هفتمین سالگرد شهادت ایشان به سراغ «حاج امیر عراقی» فرزند ارشد شهید عراقی رفتیم تا برایمان از پدر و برادر بگوید.

مشروح این گفتگو در ادامه تقدیم می شود:

شهید عراقی قبل از انقلاب چه شغلی داشتند و از چه زمان وارد جریان فدائیان اسلام شدند؟ چگونه رابطه سید مهدی عراقی با شهید نواب صفوی شکل گرفت؟

امام در تشییع شهید عراقی شرکت کرد/ماجرای صلوات‌های بودار حاج مهدی

امیرعراقی:شغل اصلی حاج آقا، زندانی بود. اگر بخواهیم میانگینی از دوران زندگی شهید عراقی بگیریم، باید بگوییم بیشترین دوران عمر خود را در زندان سپری کرد.

شغل پدری وی آجرپزی بود. پدرم متولد ۱۳۰۹ بود و به گفته خودش از سال ۱۳۲۴ وارد تشکیل فدائیان اسلام شد و با عنوان شورای مرکزی فدائیان اسلام کارهای مبارزاتی خود را آغاز کرد. این فعالیت تا زمان شهادت شهید نواب ادامه داشت. خانواده شان، خانواده مذهبی بودند، خود حاج آقا هم شخصیت معتقد و مذهبی داشتند. همین عاملی بود که با تشکیلات مبارزاتی شهید نواب مرتبط شود.

شهید حاج مهدی عراقی در آیینه تصاویر

اگر حاج آقا دست دو نفر را در دوران حیاتش بوسیده بود، اولی امام و دومی «شهید نواب صفوی» بود. بعد از شهادت نواب فعالیتهای مبارزاتی حاج آقا تا حدودی کم شد تا اینکه در سال ۱۳۳۴ ازدواج کرده و تشکیل خانواده داد.

پس فعالیتهای مبارزاتی وی سابقه طولانی داشته است؟

امیرعراقی:بله، در کتاب پیشکسوت که به شخصیت شهید عراقی پرداخته است، مطالعه کردم که اسنادی که ساواک از حاج آقا در مسیر مبارزه کشف و ضبط کرده بود، به سالهای ۱۳۳۰ و قبل از آن برمی گردد.

وقتی آیت‌الله کاشانی مصدق را از وقوع کودتای آمریکایی آگاه کرد + متن نامه

یعنی حاج آقا در زمان نهضت ملی شدن صنعت نفت هم همراه آیت الله کاشانی فعالیتی ضد رژیم پهلوی انجام دادند.

شهید حاج مهدی عراقی در آیینه تصاویر

شهید حاج مهدی عراقی در کنارهمسر و فرزندش شهید حسام عراقی، پس از آزادی از زندان

آشنایی شهید مهدی عراقی با امام خمینی از چه زمانی بود؟

امیرعراقی:از سال ۱۳۴۰ و تقریباً همزمان با فوت آیت الله بروجردی، حاج آقا با امام آشنا و وارد فاز مبارزاتی جدید با رهبری امام خمینی شد.

اولین باری که شهیدمهدی عراقی به زندان رفتند، به خاطر ترور حسنعلی منصور بود. نقش شهید عراقی در این عملیات چه بود؟

تصاویر؛ مقتول در پیکان آبی | ضربه سختی که مهدی از اعدام سید مجتبی خورد | نفوذ در مجلس و خارج کردن اسناد | روایت شاهد ماجرا از واقعه تلخ

دادگاه شهدای موتلفه - مهدی نشسته از راست نفر اول ردیف دوم

امیرعراقی:حاج آقا در سال ۱۳۴۱ به جمعیت موتلفه اسلامی پیوستند. جمعیت موتلفه اسلامی بعد از تبعید امام بنا به پیشنهاد حاج آقا و شهید صادق امانی، شاخه نظامی موتلفه تشکیل می شود.

با توجه به تجربه ای که حاج آقا از فضای مبارزاتی داشتند، گرداننده اصلی تشکیلات موتلفه اسلامی پدرم بود.

فرودگاه مهرآباد

مهدی عراقی درکنارحاج احمدآقا وامام خمینی وآیت الله سیدمرتضی پسندیده/شهیدبهشتی(سمت چپ وخلخالی(بالاسرسیداحمدخمینی)دیده میشوند.

امیرعراقی:در شاخه نظامی تصمیم می گیرند که ترور حسنعلی منصور نخست وزیر وقت را در دستور کار قرار دهند. طوری برنامه ریزی کرده بودند که اگر کسی دستگیر شد، دامنه دستگیری ها توسعه پیدا نکند. اما به هر حال از طریق خانواده ها و کار اطلاعاتی از سوی ساواک تعدادی بعد از این ترور دستگیر شدند. تا قبل از دستگیری حاج مهدی، دستگیری ها ادامه داشت و به ۱۰-۱۲ نفری رسیده بود اما بعد از دستگیری شهید عراقی، دستگیری ها توسط ساواک تعطیل شد. یعنی نتوانستند تحت فشار پدر را مجبور به معرفی سایر اعضای مرتبط کنند.

شهید حاج مهدی عراقی در آیینه تصاویر

بترتیب ازچپ به راست:شهید حاج مهدی عراقی در کنار رسول صدرعاملی ،مرحوم حاج سید احمد خمینی،علی‌اکبر معین فر و دکتر یدالله سحابی   در منزل امام خمینی در قم۱۳۵۸

حکم شهید عراقی بعد از دستگیری چه بود؟

امیرعراقی:اول حکم اعدام برای ۶ نفر بریدند. آقایان بخارایی، نیک نژاد، صفار هرندی، صادق امانی، هاشم امانی و مهدی عراقی، اما با فشار روحانیت و مردم، مهدی عراقی و هاشم امانی تخفیف گرفتند اما ۴ نفر دیگر اعدام شدند.

تخفیف گرفتن مجازات این دو نفر(مهدی عراقی و هاشم امانی) دلیل خاصی داشت؟

امیرعراقی: نه. به خاطر فشار مردم بود و دلیلی برای انتخاب شخص وجود نداشت. مادرم تعریف می کنند که وقتی حکم اولیه را اعلام کردند، به پیشنهاد یکی از دوستان پیش پسر آقای «نخودکی»(عارف) رفت تا درباره حکمی که برای پدرم صادر کرده اند با او صحبت کند. اما پسر مرحوم نخودکی به مادرم گفته بود خیالت راحت باشد حاج آقا را اعدام نمی کنند. اصلاً بهتر است که همانجا در زندان بماند چون خطر بیرون آمدن برای او بیشتر است.

شهید حاج مهدی عراقی در آیینه تصاویر

راهپیمایی کارکنان مؤسسه کیهان به مناسبت ترور شهید حاج مهدی عراقی و حسین مهدیان

چه سالی شهید عراقی تبعید شدند؟

مرگ حسنعلی منصور پایانی بر سیاست‌های آمریکایی

حسنعلی منصور(کلاه دردست)

امیرعراقی:حاج آقا بعد از تخفیفی که در محاکمه ترور حسنعلی منصور گرفتند، تا سال ۱۳۴۸ در زندان بوده و بعد از آن به خاطر فعالیت مبارزاتی که در زندان هم انجام می دادند، به برازجان تبعید شدند و حدود ۱۰ ماه در تبعید به سر بردند. ما یک سفر به برازجان رفتیم اما گرمای زیاد هوای طاقت فرسا بود. تعدادی از دوستان پدرم هم همراه ما بودند،

 بعد از آن سفر یکی از دوستان پدرم که با مرحوم فلسفی ارتباط خوبی داشت، به دیدار وی رفت و از او خواست تا با استفاده از نفوذ خود، برای پدرم تخفیف بگیرد تا از گرمای برازجان نجاتش دهد. با میانجی گری مرحوم فلسفی، پدرم از برازجان برگشتند.

شهید حاج مهدی عراقی در آیینه تصاویر

1358، قم. شهید حاج مهدی عراقی در کنار امام خمینی در سخنرانی در قبرستان بقیع قم

در دوران تبعید و گذراندن محکومیت در زندان، مسئولیت خانواده بر عهده چه کسی بود؟ چگونه امورات زندگی را می گذراندید؟

امیرعراقی:مادرم برای ما هم پدری کرد و هم مادری. من ۹ ساله بودم، برادرم نادر ۷ سال داشت و حسام ۵ ساله بود.

یکی از متفاوت ترین اظهاراتی که درباره مرحوم طیب مطرح شده، از سوی شهید عراقی است که خیلی مطالب دقیق و ریزبینانه ای است. آیا بین آنها ارتباطاتی وجود داشت؟

امیرعراقی:نه. امام می فرمود« طِیِب، طَیِب شد و رفت» در تظاهرات ۱۵ خرداد فکر می کردند ممکن است برخی عوامل توطئه ۲۸ مرداد اجازه تظاهرات ندهند. بزرگترین دسته ای که آن زمان سر زبان ها بود، متعلق به مرحوم طیب بود. حاج آقا با برادر مرحوم طیب که در صنف فخاران (آجرپزان) بود، رفاقت داشت و به واسطه او با طیب ملاقات کرد.

حاج مهدی عراقی در خاطرات خود می گوید« پیش طیب رفتم تا کمی قلقلکش بدهم. کمی از جاده خاکی به آسفالت کشاندمش چون اینها رگه هایی از لوطی گری داشتند

حاج آقا(مهدی عراقی) در یکی از سخنرانی هایش طیب را به «حر» تشبیه کردند. به هر حال طیب در مقابل چیزهایی که از وی خواستند ایستادگی کرد.

«مهدی عراقی» برای اینکه تظاهرات ۱۵ خرداد را مدیریت کند، تمام جوانب را در نظر گرفت. این گونه اقدامات از جمله دیدار با طیب از اقدامات شخصی بود که حاج آقا انجام دادند و ارتباطی به برنامه های تشکیلاتی یا دستوری نداشت.

شهید حاج مهدی عراقی در آیینه تصاویر

«شهید حاج مهدی عراقی» در کنار «امام خمینی» و«آیت الله سیدمرتضی پسندیده» در آغازین لحظات ورود به تهران«فرودگاه مهرآباد تهران»پنجشنبه ، ۱۲ بهمن ۱۳۵۷

آغاز مبارزات شهید عراقی از کجا و کدام محله بود؟

مسجد سید عزیزالله.jpg

حاج آقا(مهدی عراقی) اهل پاچنار بود و شروع مبارزاتش از «مسجد حاج عزیزالله» بازار بود که به دانشگاه کشیده شد. سخنرانی سردر دانشگاه در روز ۱۵ خرداد هم از سوی حاج آقا انجام شد.

حاج مهدی عراقی(نفر اول، راست) در تبعید برازجان

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:گزارش ساواک درباره شهیدمهدی عراقی(محمدمهدی ابراهیم عراقی)،حبیب الله عسگراولادی،آیت الله انواری وکیوان مهشید

تاریخ سند: ۹ اردیبهشت ۱۳۴۹

درباره : ۱ـ محمد باقر محی الدین انواری ۲ـ حبیب اله عسگراولادی ۳ـ محمد مهدی ابراهیم عراقی ۴ـ کیوان مهشید.

متن سند:از : ۳۱۶ محترما معروض میدارد.
شهربانی کل کشور اعلام نموده که خانواده نامبردگان بالا ضمن تسلیم شرحی مبنی بر اینکه بعلت بعد مسافت قادر بملاقات با زندانیان خود نمیباشند تقاضا نموده اند که یادشدگان را از دژبرازجان به ندامتگاه مرکز منتقل نمایند و اداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی نیز در اینمورد نظریه ساواک را استعلام نموده است.
خلاصه سوابق : ۱ـ «محمد باقر محی الدین انواری»: یاد شده از جمله متهمین شرکت در توطئه قتل مرحوم منصور نخست وزیر فقید بوده و به ۱۵ سال حبس محکوم گردیده که بعلت اخلال نظم و عدم رعایت مقررات داخلی زندان در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۴۸ بزندان برازجان منتقل گردیده است.
۲ـ «حبیب اله عسگراولادی»: نامبرده یکی از گردانندگان هیئت های مؤتلفه اسلامی و از جمله متهمین بشرکت در توطئه «قتل مرحوم منصور نخست وزیر فقید» بوده و بحبس دائم با کار محکوم شده که بعلت اخلال نظم و عدم تمکین از مقررات داخلی زندان در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۴۸ بزندان برازجان منتقل گردیده است .
۳ـ «محمد مهدی ابراهیم عراقی»: مشارالیه یکی از شرکت کنندگان در جریان حوادث ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و از جمله متهمین شرکت در توطئه قتل مرحوم منصور نخست وزیر فقید بوده که باعدام محکوم لکن بفرمان مطاع شاهانه مشمول یک درجه عفو قرار گرفته و محکومیت وی بحبس دائم با کار تبدیل شده است نامبرده بعلت اخلال نظم و عدم تمکین از مقررات داخلی زندان در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۴۸ بزندان برازجان منتقل گردیده است.
۴ـ «کیوان مهشید»: نامبرده از جمله متهمین حزب ملل اسلامی بوده که به ده سال زندان مجرد محکوم گردیده است.
نظریه: با عرض مراتب فوق و با توجه به طولانی بودن مدت محکومیت نامبردگان و بعد مسافت در صورت تصویب با تقاضای خانواده یادشدگان مبنی بر انتقال مشارالیهم به ندامتگاه مرکز موافقت شود.
اقدام کننده ـ مجتبوی رئیس بخش ۳۱۶ ـ ازغندی رئیس اداره یکم عملیات و بررسی ـ جوان پی نوشت برابر نظریه اقدام شود در پرونده محمد مهدی ابراهیم عراقی بایگانی شود ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۹ رونوشت برابر اصل است اصل در ۱۳۳۸۴ میباشد./پایان.

ادامه مصاحبه خبرگزاری مهربا فرزندشهیدمهدی عراقی(امیرعراقی):

بعد از اینکه از زندان آزاد شدند چگونه با امام ارتباط گرفته و مبارزات خود را ادامه دادند؟

امیرعراقی:پدرم در سال ۱۳۵۶ از زندان آزاد شد. حدود ۱۰ روز از استقرار امام در نوفل لوشاتو می گذشت که پدرم هم به پیشنهاد برخی بزرگان از جمله شهید بهشتی برای انجام امور تدارکاتی اقامت امام عازم نوفل لوشاتو شد.

شهید حاج مهدی عراقی در آیینه تصاویر

«شهید حاج مهدی عراقی» در کنار« ابوالفضل توکلی بینا» در «نوفل لوشاتو»۱۳۵۷

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: رفتن به نوفل لوشاتو،پیشنهادآقای ابوالفضل بینای توکلی بود.

آقای توکلی شما از چه زمانی به نوفل لوشاتو رفتید و به امام پیوستید؟

ابوالفضل توکلی بینا:چهار روز بعد از آنکه امام به فرانسه رسیده بود، به شهید عراقی زنگ زدم و گفتم مهدی من ذهنم خیلی درگیر شده است، هرچه ضدانقلاب است به پاریس می‌روند/۲۲ بهمن ۱۳۹۴مصاحبه باتسنیم.

ادامه مصاحبه امیرعراقی: من آن زمان در آمریکا مشغول تحصیل بودم. پدرم با من تماس گرفت و گفت من برای انجام تدارکات استقرار امام عازم نوفل لوشاتو هستم، تو هم بیا آنجا، من هم به همراه تعدادی از دوستانم در آمریکا عازم فرانسه شدیم.

شهید حاج مهدی عراقی در آیینه تصاویر

شهید حاج مهدی عراقی (نفر دوم از راست) در دادگاه اعضای جمعیت مؤتلفه اسلامی/سال۱۳۴۳

مسئولیت شهید عراقی در نوفل لوشاتو چه بود؟

تقریباً اداره تمام امور در آنجا به عهده حاج آقا بود. کار اجرایی و تدارکات به دست بچه های آمریکائی بود و بچه هایی که در اروپا کارهای مبارزاتی را دنبال می کردند، مسئولیت تکثیر نوار و تهیه اعلامیه از سخنرانی های امام را بر عهده داشتند.

هنوز پلیس فرانسه در محدوده محل اقامت امام مستقر نشده بود و کار حفاظت هم به عهده خود همراهان امام بود. تدارکات و تهیه غذا و کنترل رفت و آمدها و ملاقات ها همه به عهده حاج آقا بود. خاطرم هست در یک ماهی که آنجا بودم هر روز برای وعده نهار یک دیگ بزرگ تخم مرغ درست می کردیم و با نان باگت بین همه تقسیم می کردیم. جالب این بود که فرانسوی ها فکر می کردند تخم مرغ غذای مقدسی است که ما هر روز نهار می خوریم.

تقریباً تا سه ماه اول استقرار امام در نوفل لوشاتو کار حفاظت و مراقبت از اطراف محوطه خانه امام از سوی حاج آقا انجام می شد.

یکی از جمله های تاریخی شهید عراقی در واکنش به بختیار بود که گفته بود ترور یک نخست وزیر برای ما کاری ندارد. منظور شهید عراقی از این حرف چه بود؟

حاج آقا در نوفل لوشاتو با روزنامه اطلاعات یک مصاحبه ای انجام داد و گفت ما تا حالا ۴ نخست وزیر را ترور کرده ایم که خیلی بزرگتر از بختیار بودند. کار سختی نیست بختیار را هم ترور کنیم. این سخنان را در واکنش به این سخنان بختیار در روزهای نزدیک به پیروزی انقلاب مطرح کردند.

وقتی شهید عراقی به همراه امام به ایران برگشتند، آیا مسئولیت خاصی یا حکمی از سوی امام گرفتند؟

کار تدارکات و اداره مدرسه علوی به شهید عراقی سپرده شد. من آن زمان ایران نبودم ولی از برخی چهره ها مثل آقای محسن رضایی شنیدم که می گفتند آن زمان مهدی عراقی امور را اداره می کردند و می گفتند که مثلاً پشت بام ها را بگردید یا مراقبت راهروها باشید.

شهید حاج مهدی عراقی در آیینه تصاویر

یکشنبه، ۴ شهریور ۱۳۵۸(٣ شوال ١٣٩٩) پیکر شهید حاج مهدی عراقی لحظاتی پس از ترور

پس ارترور

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: شرح ماجرا اززبان«محمد» پاسدار محافظ حسین مهدیان: ساعت هفت صبح روز چهارم شهریور ۱۳۵۸ همراه با پسرش حسام و حسین مهدیان سوار بر «پیکان آبی رنگ»مهدی عراقی به سمت موسسه کیهان در حرکت بود که توسط سه موتورسوار (علی اسدی، رضا یوسفی و محمد متحدی) از اعضای گروهک تروریستی فرقان مورد هدف قرار گرفت. حسین مهدیان و محافظش مجروح و حاج مهدی و پسر ۱۹ ساله‌اش حسام به فاصله کوتاهی از یکدیگر به شهادت رسیدند.

شهید حاج مهدی عراقی در آیینه تصاویر

حسین مهدیان، شاهد ماجرا بعدها در تعریف این واقعه تلخ گفت: «صبح‌ها و عصرها با هم می‌رفتیم و می‌آمدیم و از بس کار زیاد بود، از این فرصت رفت و آمدها استفاده و مشکلات‌مان را در همین فرصت کوتاه مطرح می‌کردیم. ساعت ۷:۱۰ صبح ایشان به منزل ما می‌آمدند.

حسین مهدیان: روز یکشنبه چهارم شهریور هم آمدند. چند تا تلفن زدند و آمدیم بیرون. ایشان نشستند پشت فرمان و من نشستم بغل دست ایشان. ماشین شهید، پیکان بود.

تصاویر؛ مقتول در پیکان آبی | ضربه سختی که مهدی از اعدام سید مجتبی خورد | نفوذ در مجلس و خارج کردن اسناد | روایت شاهد ماجرا از واقعه تلخ

تشیع جنازه شهیدمهدی عراقی وحسام/ ۴ شهریور ۱۳۵۸

حسین مهدیان

حسین مهدیان: حسام پشت سر من بود و محافظ، پشت سر ایشان نشسته بود. منزل ما سه تا چهار خانه مانده به ته یک کوچه بن‌بست است. وقتی رسیدیم سر کوچه که وارد خیابان اصلی بشویم شخصی در کنار ما ظاهر شد و اتومبیل ما را به رگبار بست. از همان گروهی که شهید مطهری، شهید مفتح و شهید قرنی را زدند یعنی گروه فرقان.

در پیاده‌رو کمین کرده بودند و یوزی‌های اسرائیلی دستشان بود و از سمت من به ماشین رگبار بستند؛ طوری که در آهنی منزل روبرو سوراخ سوراخ شد. همین که رگبار مسلسل شلیک شد، من در یک لحظه دیدم که شهید عراقی از جایش بلند شد و ایستاد و دیگر هیچ چیز متوجه نشدم. سه گلوله به من اصابت کرد. دو تا به کتف و یکی به دستم خورد. آنچه آخرین لحظه شهادت ایشان در ذهنم هست، قامت ایستاده ایشان بود. یعنی در لحظه شهادت هم در مقابل دشمن سر خم نکرد و ایستاده شهید شد.»

محمد(پاسدار محافظ حسین مهدیان) که در لحظه وقوع سوءقصد در داخل اتومبیل بود و به طور معجزه‌آسایی جان سالم به در برد نیز در تشریح این لحظات تلخ گفت: «حاج مهدی عراقی هر روز صبح با اتومبیل پیکان آبی رنگ خود به منزل حاج حسین مهدیان می‌آمد و ساعت ۷ حاج حسین مهدیان و مرا سوار اتومبیل خود می‌کرد و به روزنامه کیهان در مرکز شهر می‌برد.

صبح روزحادثه نیز حاج مهدی عراقی و فرزند جوانش «حسام» عراقی به منزل حاج مهدیان آمدند تا به اتفاق هم به روزنامه کیهان برویم. وقتی به اتفاق حاج مهدیان از منزل بیرون آمدیم، حاج مهدی عراقی در پشت فرمان اتومبیل قرار گرفت. حاج مهدیان در صندلی جلو، کنار حاج مهدی عراقی نشست.

محافظ حسین مهدیان: من نیز در صندلی عقب و حسام فرزند آقای عراقی نیز در کنار من نشست. هنوز چند قدمی از منزل دور نشده بودیم که در نبش کوچه رامین و زمرد موتورسیکلت‌سواری که دو نفر ترک موتورسیکلت او نشسته بودند به سوی اتومبیل ما آمد. سمت راست ما قرار گرفت ناگهان دو نفری که بر ترک موتورسیکلت نشسته بودند، مسلسل‌های یوزی خود را به سوی ما گرفتند و اتومبیل را به رگبار بستند. اولین گلوله به حسام عراقی اصابت کرد و پیکر او روی زمین افتاد. گلوله‌های بعدی نیز به آقای مهدیان و حاج مهدی عراقی اصابت کرد. من که شوکه شده بودم نتوانستم از اسلحه خود استفاده کنم و سوءقصدکنان با استفاده از فرصت گریختند.»

سرکرده فرقانیان پنج روز پیش از اعدام چه گفت؟ / موضوع ایدئولوژی خاص هیچ‌وقت مبنای این نبوده که ما کسی را بکشیم!

مصاحبه صبح آزادگان  با اکبر گودرزی، سرکرده گروه فرقان -روز شنبه ۲۹ اردیشهت ۱۳۵۹.

«اکبر گودرزی»رییس گروهک تروریستی فرقان پس از دستگیری در مجموعه اعترافاتش در دادگاه به تشریح انگیزه ترور حاج مهدی عراقی پرداخت و گفت: «در رابطه با مهدی عراقی هم مسئله ریاست زندان قصر و بر طبق اطلاعات ما شکنجه افرادی بی‌گناه یا لااقل کسانی که هنوز گناه آن‌ها ثابت نشده است و همکاری با رژیم فعلی و ارتباط با سرمایه‌داری بزرگ و ... از انگیزه‌های ما بود.»

امام خمینی درتشیع جنازه شهیدمهدی عراقی حضورداشتند در فقدان حاج مهدی اشک ریختند و بعد از آن که تا پاسی از شب بر سر مزار او در حرم حضرت معصومه دعا کردند، در جمع خانواده او حضور یافتند و به آنان سر سلامتی دادند.

امام خمینی در سخنان کوتاهی گفتند: «من ایشان را حدود ۲۰ سال است که می‌شناسم. مهدی عراقی یک نفر نبود، او به تنهایی ۲۰ نفر بود. حاج مهدی عراقی برای من، برادر و فرزند خوب و عزیز من بود. شهادت ایشان برای من بسیار سنگین بود، اما آنچه مطلب را آسان می کند، آن است که در راه خدا بود. شهادت او بر همه مسلمین مبارک باشد. او می بایست شهید می‌شد، برای او مردن در رختخواب، کوچک بود.»

ادامه مصاحبه امیرعراقی(فرزندشهیدمهدی عراقی) با خبرگزاری مهر:داشتن روحیه مبارزاتی در شهید عراقی ریشه در چه چیزی داشت؟ شاید چنین روحیه ای متعلق به کسانی باشد که کارهای نظامی انجام می دهند.


«کاروان حسینیه ی ارشاد» در منی(ایام حج)فروردین ۱۳۴۵(ذیحجه ۱۳۸۵) نشسته از راست: عبدالله الخنیزی(از سعودی)،سید هادی خسروشاهی، ابراهیم جوب(از سنگال)، استاد شهید مرتضی مطهری، دکتر علی شریعتی/ایستاده از راست: حسین باقرزاده، ناشناس.

ایام حج:«دکترعلی شریعتی »درکنار«آیت الله مرتضی مطهری»/فروردین ۱۳۴۵

امیرعراقی: حاج آقا بعد از آزاد شدن از زندان ملاقاتی با دکتر شریعتی انجام می دهد. در آن دیدار، درباره فضای جامعه تحلیلی مطرح می کنند. آقای شریعتی بعد از اظهارات شهید عراقی می گوید هر آنچه که من از دانشگاه سوربن یاد گرفتم، حاج مهدی در زندان یاد گرفته است.

شهید عراقی در نوفل لوشاتو با روزنامه اطلاعات یک مصاحبه ای انجام داد و گفت ما تا حالا ۴ نخست وزیر را ترور کرده ایم که خیلی بزرگتر از بختیار بودند. کار سختی نیست بختیار را هم ترور کنیم.

امیرعراقی:یکی دیگر هم معدن ذغال سنگی در زیاران، نرسیده به قزوین بود که پشت کوه جای مناسبی برای تیر اندازی بود و وقتی مبارزان انقلابی آنجا تمرین نظامی می کردند، سروصدایی تولید نمی شد.

شهید عراقی با دکتر شریعتی چقدر ارتباط داشتند؟

امیرعراقی:ارتباط چندانی نداشتند. فقط بعد از آزادی شهید عراقی از زندان، یک یا دو بار با دکتر شریعتی ملاقات کردند.

ارتباط شهید عراقی با روحانیت چگونه بود؟

امیرعراقی:با امام و نواب که به عنوان رهبری یک حرکت انقلابی ارتباط خوبی داشت اما بجز آنها با روحانیون دیگر نیز ارتباط خوبی داشت.

اولین مسئولیت شهید عراقی بعد از پیروزی انقلاب

امیرعراقی: حکم اولی که برای شهید عراقی صادر شد، «مسئولیت زندان قصر »بود. هر جا که دردسر بود، حاج آقا آنجا حاضر می شد ولی در زندان قصر بیشتر از دو یا سه ماه نماند و با حکم امام، به عنوان «عضو شورای مرکزی بنیاد مستضعفان» منصوب شد.

در همان دوران، در روزنامه کیهان سروصدا زیاد شد و چپی ها در آنجا شلوغ کردند که با حکم امام، حاج آقا به روزنامه رفتند و با حکم امام در روزنامه کیهان مسئولیت گرفتند.

تصاویر؛ مقتول در پیکان آبی | ضربه سختی که مهدی از اعدام سید مجتبی خورد | نفوذ در مجلس و خارج کردن اسناد | روایت شاهد ماجرا از واقعه تلخ

خصومت گروهک فرقان با شهید عراقی چه بود؟

امیرعراقی:گروهک فرقان بیشتر کار تفسیر قرآن و کارهایی از این قبیل انجام می دادند. ذهنیت آنها زر و زور و تزویر دکتر شریعتی بود. بر این اساس وارد مبارزات مسلحانه شدند. اولین ترور آنها شهید مطهری بود که با شعار تزویر او را به شهادت رساندند. دومی شهید قرنی بود که با شعار زور به شهادت رساندند و سومی هم شهید لاجوردی بود که با شعار زر به شهادت رساندند.

تنها کسی را که هیچ توجیهی برای شهادت او نداشتند، شهید عراقی بود. تنها دلیلشان برای ترور شهید عراقی وابستگی به امام و نزدیکی به راه مبارزاتی او بود.

تعدادی از کسانی که در گروهک فرقان فعالیت داشتند حتی از معلمان مدرسه من و برادرم حسام بودند و آنها را می شناختیم.

به آشنایی با معلمان مدرسه خود و برادرتان اشاره کردید و اینکه آنها عضو گروهک فرقان بودند، آیا از طریق شما شناسایی پدرتان صورت گرفته بود؟

امیرعراقی:شاید شناسایی از طریق ما صورت گرفت، چون لیستی را برای ترور شخصیت های مختلف مبارز تهیه کرده بودند که در آن لیست اسم پدرم هم بود. اسم حسام در آن لیست نبود اما قسمت بود که او هم همراه پدرم شهید شود.

«حسین مهدیان» مسئول وقت روزنامه کیهان هم نامش در لیست ترور فرقان بود. حاج آقا هر روز صبح از در منزل راه می افتاد و به دنبال آقای مهدیان می رفت تا از آنجا با هم به دفتر روزنامه بروند. اینگونه نبود که قصد ترور مهدیان را داشتند و به اشتباه حاج آقا را ترور کردند بلکه اسم هر دوی آنها در لیست ترور فرقان بود.

تصاویر؛ مقتول در پیکان آبی | ضربه سختی که مهدی از اعدام سید مجتبی خورد | نفوذ در مجلس و خارج کردن اسناد | روایت شاهد ماجرا از واقعه تلخ

پنجشنبه ، ۱۲ بهمن ۱۳۵۷مهدی عراقی درکنار-سمت چپ- امام خمینی-فرودگاه مهرآباد(ورودامام خمینی به وطن بعداز ۱۴ سال و۳ ماه تبعید)۳ ربیع‌الاول ۱۳۹۹

ضارب شناسایی شد؟

امیرعراقی:بله فردی به نام «یوسفی» عامل ترور بود که دستگیر شد. پسر ۲۲ یا ۲۳ ساله ای بود که ضارب حاج مهدی عراقی بود که دستگیر شد. روز اجرای حکم اعدام وقتی به زندان رفته بودیم، همه کسانی که در جریان ترورهای انقلابی دستگیر شده بودند، خوشحال بودند اما تنها کسی که احساس ندامت داشت، همین یوسفی بود که پدرم را ترور کرد.

در زمان اجرای حکم اعدام، شما بودید؟

امیرعراقی:بله، روزی که قرار بود حکم اعدام اجرا شود به ما گفتند می توانید در جریان اجرای حکم باشید. این امکان را داده بودند که هر کس از خانواده های شهدا می خواهد، می توانست تیر خلاص به ضارب بزند اما ما این را نخواستیم با این حال در روز اجرای حکم، حاضر شدیم.

خانواده شهید مفتح و خانواده شهید مطهری هم در آن روز بودند. مادرم تا دم در زندان همراه ما بود امام داخل نیامد. من، برادرم نادر و عمویم داخل شدیم.

داخل که رفتیم، دیدیم همه کسانی که قرار بود اعدام شوند داخل اتاق نشسته و منتظر اجرای حکم هستند. به ما گفتند یوسفی، ضارب پدرم می خواهد ما را ببیند.

ما را به یک اتاقی بردند و یوسفی را هم آوردند آنجا. به ما گفت ما در تحلیلهایمان نسبت به ترور هیچ کس شک و شبهه نداشتیم و نداریم اما تنها کسی که بعد از ترور او به شبهه افتادیم، مهدی عراقی بود. به خاطر همین می خواهم از شما حلالیت بطلبم.

واکنش شما به ضارب چه بود؟

امیرعراقی:هر کدام از ما سه نفر واکنش متفاوتی از خود نشان دادیم. من وقتی دیدم فرقی به حال او نمی کند، چه ببخشیم و چه نبخشیم، اعدامش می کنند، گفتم من می بخشم، برادرم نادر سکوت کرد و جوابی نداد و عمویم گفت من نمی بخشم. باید به درک بروی.

چرا شهید عراقی را در شهر قم به خاک سپردند؟ آیا وصیت کرده بود؟

امیرعراقی:نه، وصیت نبود، ما تصور می کردیم جنازه را به بهشت زهرا می برند و با خانواده راهی آنجا شدیم، اما در بهشت زهرا مرحوم انواری را دیدم. سوال کردم جنازه ها را هنوز نیاورده اند؟ گفت به قم منتقل کردند. من ناراحت شدم و گفتم چرا قم؟ پاسخ داد امام دستور دادند. ما هم راهی قم شدیم.

امام خمینی در مراسم تشییع شهید مهدی عراقی حضور داشتند؟ 

امیرعراقی:بله، تنها جایی که امام خمینی در مراسم تشییع شرکت کردند، مراسم تشییع حاج مهدی عراقی بود. ما خبر نداشتیم که قرار است امام خمینی در مراسم تشییع پدرم شرکت کنند، آن زمان امام در قم تشریف داشتند. وقتی جمعیت در حال حرکت به سمت صحن بود، خبر دادند که امام هم در راه است.

به نظرم عشق عجیبی بین امام و حاج مهدی عراقی بود. حاج مهدی عاشقانه امام را دوست داشت و این ماجرا نشان می دهد که این علاقه دوسویه بوده است.

حتی در برخی خاطرات شنیده و خوانده ام که در بعضی موارد حتی حاج احمد آقا اگر از گفتن چیزی به امام خجالت می کشید یا ابا داشت، موضوع را با حاج مهدی مطرح می کرد تا او به امام بگوید. به نظر یک رابطه مراد و مریدی بین امام و حاج مهدی وجود داشت.

ارتباط شهید عراقی با گروهک های سیاسی آن زمان که مقابل انقلاب حرکت می کردند چه بود؟

امیرعراقی:حاج آقا در زندان با این گروه آشنا شده بود. حاج مهدی جمع اضداد بود، هم عاطفی بود و هم فردی قاطع. بیشتر عملگرا بود، سعی می کرد مسائل را رفاقتی حل کند. حتی گفته می شود در سال ۵۴ و در جریان موضوعاتی که بین منافقین و روحانیت به وجود آمد، حاج مهدی برخورد تندی با منافقین نکرد و معتقد بود اینها فرزندان خودمان هستند و باید با آنها مدارا کنیم، آنها را با صحبت و روی خوش به راه راست برگرداند. برخورد خشن ممکن است آنها را طرد کند.

عشق به امام از سوی حاج مهدی به گونه ای بود که وقتی به نوفل لوشاتو رسید، بعد از آن نمی دانم بین امام و شهید عراقی چه اتفاقی افتاد که دیگر روی خوش به منافقین نشان نداد.

حاج آقا با همه گروه ها در ارتباط بود و به قولی پدر زندانیان بود چون با همه آنها در زندان آشنا شده بود.

مسیری که حاج آقا برای زندگی خود انتخاب کرده بود، چه تاثیری بر زندگی شما و خانواده تان داشت؟

امیرعراقی:حاج آقا(پدر) وقتی شهید شد ۴۸ سال داشت اما وقتی تصاویرش را نگاه می کنید به نظر مردی ۶۰ ساله می رسد. این اثر زندگی سخت و مبارزاتی و زندان های پی در پی بود.

حسام وقتی شهید شد ۱۸ سال داشت. من همیشه گفته ام راهی را که حاج آقا ۳۰ ساله یا ۴۰ ساله طی کرد، حسام ۲۰ ساله طی کرد و ۲۰ سال از حاج آقا جلوتر بود.

شهید حسام به لحاظ روحی چقدر به پدرتان نزدیک بود؟

امیرعراقی:خیلی زیاد. از لحاظ روحی و اعتقادی بیشتر از ما به پدرم نزدیکتر بود با وجود اینکه از ما کوچکتر بود. وقتی حاج آقا دستگیر شد، حسام ۶ سال بیشتر نداشت. در این سن برای اولین بار پدرم را پشت میله های زندان دید. ما چون کمی بزرگتر بودیم، تحمل این صحنه برایمان راحت تر بود اما ملاقات اولیه حسام با پدرم پشت میله های زندان تاثیر زیادی روی او گذاشت.

اولین باری که به ملاقات پدرم رفتیم، حسام با زبان بچگی پرسید «بابا چیکار کردی آوردنت اینجا؟» حاج آقا گفت «باباجان! صلوات فرستادم، منو آوردن اینجا»

یک پاسبانی بین میله های محل ملاقات می ایستاد که مکالمات را شنود کند. وقتی پدرم پاسخ حسام را اینگونه داد، گفت حاج آقا چرا ذهن بچه را خراب می کنی؟ «بگو صلوات بودار فرستادم» من را آوردند اینجا.(زندان)

این ملاقات و این گفتگوی کوتاه بین پدرم و حسام تاثیر خودش را گذاشت. حسام با اینکه از ما کوچکتر بود، بیشتر رعایت آداب اسلامی را می کرد.

وقتی حاج آقا(مهدی عراقی) از زندان آزاد شد، من حضور نداشتم و برادرم سرباز بود، اما حسام کنار پدرم بود و باعث شد ارتباط نزدیکتری با هم داشته باشند.

تصاویر؛ مقتول در پیکان آبی | ضربه سختی که مهدی از اعدام سید مجتبی خورد | نفوذ در مجلس و خارج کردن اسناد | روایت شاهد ماجرا از واقعه تلخ

تشییع جنازه مهدی عراق وحسام

چرا روز حادثه برادرتان همراه شهید عراقی بود که منجر به شهادت او در جریان ترور شد؟

امیرعراقی:حسام کنکور داده بود ولی دانشگاه ها هنوز باز نشده بود. چون کاری نداشت، هر روز صبح با پدرم به دفتر روزنامه می رفت.

شهادت حاج آقا و برادرم حسام در زندگی ما بی تاثیر نبود اما نباید فراموش کرد که ما همیشه پدرم را با فاصله داشتیم. هیچ وقت کنار خودمان نداشتیم. زمانی حاج آقا کنار ما بود که ما کوچک بودیم و وجود او را نمی فهمیدیم. وقتی فهمیدیم، حاج آقا کنار ما نبود و بیشتر مدت را در زندان طی کرد. اما گفتار، رفتار و کردار حاج آقا نه به دلیل آنکه می فهمیدیم، بلکه به دلیل آنکه دوستش داشتیم، روی ما تاثیرگذار بود.

شاید یک جوان زمان شاهی معیارهای خاص خودش را داشته باشد یا متناسب با آن جامعه خیلی کارها را انجام دهد، اما آنقدر که ما تحت تاثیر حاج آقا بودیم، تحت تاثیر جو جامعه نبودیم. اگر می خواستیم آنگونه باشیم، یک چیزی همیشه مانع ما می شد و آن حاج مهدی بود. شاید دلمان می خواست خیلی کارها را آن زمان انجام دهیم اما همیشه حیا و شرم اینکه پدرم برای چه چیزی مبارزه می کند یا در زندان است، اجازه انجام هر کاری را به ما نمی داد.

گاهی اوقات فکر می کنم که شاید اگر حاج مهدی زنده بودند ، امروز برخی اتفاقات در جامعه ما نمی افتاد و به تناسب حال و روز خودشان می توانستند تاثیرگذار باشند اما شاید خدا ایشان را خیلی دوست داشت چون سرنوشتی برایشان رقم خورد که نباشند و خیلی چیزها را نبینند./۶ شهریور ۱۳۹۵مهر.پایان.

امام خمینی بعدازظهر روز یکشنبه، ۴ شهریور ۱۳۵۸(روزشهادت) در جمع خانواده شهید مهدی عراقی :

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

من ایشان را حدود بیست سال است که مى ‏شناسم. مهدى عراقى یک نفر نبود، او به تنهایى ۲۰ نفر بود، حاج مهدى عراقى براى من برادر و فرزند خوب و عزیز من بود، شهادت ایشان براى من بسیار سنگین بود اما آنچه مطلب را آسان مى ‏کند آن است که در راه خدا بود. شهادت او بر همه مسلمین مبارک باشد. او مى ‏بایست شهید مى ‏شد؛ براى او مردن در رختخواب کوچک بود. (صحیفه، جلد ۹، ص ۳۵۰)

مصاحبه با همرزم شهیدمهدی عراقی(باهم ترورشدن)ایشان زنده ماند،مهدی وپسرش(حسام)شهیدشدند

«حاج حسین مهدیان» از مبارزان پرسابقه نهضت اسلامی ویاران دیرین شهید حاج مهدی عراقی به شمار می‌رود. او با رهبران انقلاب ارتباط و مراوده‌ای طولانی داشته است. آنچه پیش‌روی دارید، بمناسبت  سالروز ترور/روزنامه جوان ۰۲ شهریور ۱۳۹۵

جنابعالی از چه مقطعی و چگونه با شهید حاج مهدی عراقی آشنا شدید؟ ایشان درآن دوره، چه فعالیت‌هایی انجام داد؟

حسین مهدیان: بسم‌ الله الرحمن الرحیم. در واقعه لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و اعتراض حضرت امام به آن و عقب‌نشینی دولت علم و در مجموع آغاز نهضت اسلامی، اولین گروهی که به یاری امام شتافت، گروه شهید حاج صادق امانی بود. بنده از سال 1340، 1341 با شهید حاج صادق امانی و شهید حاج صادق اسلامی آشنایی داشتم و گروه حاج صادق امانی با شهید حاج مهدی عراقی مرتبط بودند. حاج صادق، کوهی از وقار و طمأنینه بود و در آن ایام در روزهای چهارشنبه، در مسجد جامع درس اخلاق می‌داد.

روزنامه جوان:به وقار و طمأنینه «شهید حاج صادق امانی» اشاره کردید. فردی با چنین روحیه‌ای، چگونه در قضیه اعدام انقلابی منصور نقش داشت؟

حسنعلی منصور(سمت چپ) درکنارشاه

حسین مهدیان:نکته مهم همین است که ایشان که از چنین روح مطمئن و آرامی برخوردار بود، در شاخه نظامی هیئت مؤتلفه برای سرنگونی شاه و از بین بردن یکی از عوامل امریکا، یعنی حسنعلی منصور، در کنار شهید عراقی فعالیت می‌کرد. او در حالی که به ما درس آرامش، وقار و اخلاق می‌داد، با شهید عراقی و چند تن دیگر نقشه اعدام انقلابی منصور(نخست وزیر) را طراحی می‌کرد. واقعاً این امر، تسلط بر نفس و اراده‌ای بسیار قوی می‌خواهد.

روزنامه جوان:شرایطی هم که این عملیات(ترورحسنعلی منصور) در آن صورت گرفت دشوار بود. اینطور نیست؟

همین‌طور است. با توصیف من و دیگران نمی‌توان آن شرایط و جو سنگین را بیان کرد. ما یک چیزی می‌گوییم و شما یک چیزی می‌شنوید! رژیم شاه با حمایت همه جانبه امریکا بر تمام ارکان کشور مسلط شده بود. حسنعلی منصور هم مهره مستقیم امریکا بود. مردم به‌شدت ترسیده بودند و امکان هیچ‌گونه مبارزه سیاسی وجود نداشت. جو کاملاً سنگین و امنیتی بود. در چنین فضایی زدن مهره امریکا جرئت، جسارت و توکل زیادی می‌خواست که این برادران از آن برخوردار بودند.

روزنامه جوان:به مسجد جامع و جلسات درس شهید «حاج صادق امانی» درآن اشاره کردید. به طور کل نقش این مسجد در تربیت افراد مبارز چه بود؟

حسین مهدیان: در ماه رمضان در مسجد جامع، سخنوران مبارزی چون شهید باهنر برای سخنرانی می‌آمدند و از آنجا که درباره حضرت امام و آرمان‌ها و اهداف ایشان صحبت می‌کردند، امکان اینکه کسی به صورت دائمی در آنجا سخنرانی کند وجود نداشت، چون هر روز یک نفر منبر می‌رفت و او را دستگیر می‌کردند! و فردای آن فرد دیگری که ایثارگر، ازجان گذشته و بی‌اعتنا به دنیا بود، منبر می‌رفت و سخنرانی می‌کرد. خلاصه ماه رمضان به این شکل می‌گذشت.

«سرهنگ سگی»کیست؟

حسین مهدیان:یادم است سرهنگ عصبانی و خشنی به اسم «سرهنگ طاهری» - که همه به کنایه به او «سرهنگ سگی» می‌گفتند- میآمد و به سخنرانی‌ها گوش می‌داد و سپس دستور دستگیری سخنران را می‌داد! خودشان هم در مانده بودند که چطور وقتی کسی را دستگیر میکنند، بلافاصله فرد دیگری جای او را پر می‌کند؟!.

منزل پدری ما هم در همان منطقه بود و من هم همراه با عده‌ای از جوانان شجاع و مبارز، در این جلسات شرکت می‌کردم. بنده در آنجا بود که با شهید حاج مهدی عراقی آشنا شدم.

روزنامه جوان:پس از ترور حسنعلی منصور، ایشان(مهدی عراقی) به مدت ۱۳ سال در زندان بود. در این فاصله ارتباط شما با شهید عراقی چگونه بود؟

حسین مهدیان:طبیعتاً ارتباطم با ایشان قطع شد، ولی با خانواده‌شان ارتباط داشتم.

یک بار پس از فرار سه چهار نفر از زندانی‌ها از زندان اوین و بعد هم حاضر نشدن شهید عراقی، مرحوم عسگراولادی و مرحوم آیت‌الله انواری در جشن تولد شاه، این افراد را به زندان برازجان که در منطقه بد آب و هوایی بود تبعید کردند تا آزارشان بدهند. به همراه خانواده در ایام عید، برای دیدار با آنها به برازجان رفتیم. دوستان در حیاط زندان فرش انداخته بودند و برای سال تحویل قیمه‌پلو درست کرده بودند. درآن دیدار بسیار خوش گذشت.

غیر از شما، دیگر چه کسانی برای ملاقات آنان آمده بودند؟

حسین مهدیان:آقای هاشمی رفسنجانی همراه با بچه‌هایشان که آن موقع خیلی کوچک بودند، آقای مروارید و آقای توکلی‌بینا همراه خانواده‌هایشان، خانواده شهید عراقی و آقای نیری. از روزهای فراموش نشدنی زندگی‌ام بود. فصل بهار و هوا ملایم بود، اما می‌گفتند: تابستان‌های آنجا طاقت‌فرساست و زندانی‌ها را به آنجا تبعید می‌کردند تا مقاومتشان بشکند و آنها را وادار به تسلیم کنند. ما چهار پنج روزی در برازجان بودیم و بعد هم سری به بوشهر زدیم.

از راست: حجت‌الإسلام مهدی غفاری(داماد آیت‌الله مروارید)، آیت‌الله سیدمحمود هاشمی شاهرودی، آیت‌الله مروارید، حجت‌الإسلام  علی مروارید(فرزند آیت‌الله مروارید)،آیت الله سیدعلی خامنه ای(رهبرانقلاب)، حجت‌الإسلام علی‌اکبر الهی خراسانی(داماد آیت‌الله مروارید)منزل آیت الله سیدجوادخامنه ای(پدررهبرانقلاب اسلامی)مشهد.

زندگینامه آیت‌الله سیدجواد خامنه‌ای به روایت فرزندش +سند

آیت الله سیدعلی خامنه ای درکنارپدر(آیت الله سیدجوادخامنه ای)

اشاره کردید به شما و دیگرانی که برای ملاقات زندانی ها آمده بودند و گفتید که خیلی خوش گذشت. مگر مأموران ساواک مراقب نبودند؟

حسین مهدیان:دست‌کم به شکل علنی خیر و ما خیلی راحت با هم صحبت می‌کردیم. خیلی تلاش کرده بودیم یک روز تمام را از صبح تا غروب در محیط زندان با آن بزرگواران که روحیه بسیار قوی داشتند بگذرانیم. روحیه بسیار شاد و قوی شهید عراقی و دیگران، آن روز را برای ما تبدیل به یکی از شیرین‌ترین روزهای زندگی‌مان کرد.

آیا توانستید پیامی هم رد و بدل کنید؟

مُفَصَّل! مطالب زیادی را با شهید عراقی رد و بدل کردیم. حسام(پسرمهدی عراقی) آن روز خیلی کوچک، ولی بسیار کنجکاو بود.

چه شد خانواده‌هایتان را هم به منطقه بد آب و هوای برازجان، آن هم زندان بردید؟

خانواده‌های ما به‌قدری به هم علاقه‌مند بودند که ترجیح می‌دادند به‌جای رفتن به شمال یا جاهای خوش آب و هوا در ایام عید، همراه ما بیایند و اتفاقاً برای آنها هم چند روز فراموش نشدنی بود.

هنگامی که شهید عراقی از زندان آزاد شد، رابطه شما چگونه ادامه یافت؟

حسین مهدیان:در ۱۳ سالی که ایشان در زندان بود که عملاً نمی‌شد کاری کرد و ارتباط ما قطع بود. وقتی هم که آزاد شد، هنوز خفقان رژیم شاه وجود داشت و باز هم کار چندانی نمی‌شد انجام داد. این وضعیت ادامه داشت تا زمانی که امام از نجف به پاریس رفتند و شرایط تغییر کرد و ما هم این توفیق را پیدا کردیم که به نوفل‌لوشاتو برویم و مدتی در خدمت امام باشیم.

از آن روزها و شخصیت‌هایی که در اطراف امام بودند برایمان بگویید. شهید عراقی در آن روزها چه نقشی داشت؟

حسین مهدیان:حضرت امام اعتماد و علاقه زیادی به شهید عراقی داشتند، لذا وقتی ایشان به پاریس رفت، حفاظت از امام را به عهده گرفت. محل اقامت امام با محل نماز و سخنرانی ایشان کمی فاصله داشت و حفاظت و حراست از ایشان، به عهده شهید عراقی بود.

و اما در مورد شخصیت‌هایی که اطراف امام بودند و تقریباً حضور دائمی داشتند، یکی ابوالحسن بنی‌صدر بود که شب‌ها پس از نماز، سخنان حضرت امام را برای خبرگزاری‌های خارجی ترجمه می‌کرد. دیگری قطب‌زاده بود که در واقع به کسانی که قرار بود با امام مصاحبه کنند، وقت می‌داد و این مصاحبه‌ها را تنظیم می‌کرد. یکی دکتر یزدی بود که نقش مترجم صحبت‌های امام را به عهده داشت و آخری مرحوم صادق طباطبایی بود که بعدها در دولت موقت هم حضور داشت و در جریان اختلاف شهید آیت‌الله صدوقی و مرحوم بازرگان، نقش میانجی را ایفا کرد.

حضرتعالی در آن روزهای حساس اوج‌گیری انقلاب، در پاریس و در خدمت حضرت امام بودید. درآن روزها، ملاقات‌های بسیار مهمی صورت گرفتند. از آن دیدارها برایمان بگویید.

«دکترکریم سنجابی»(کلاهی)،دکترابراهیم یزدی ،حاج سید احمدآقا خمینی و آیت الله سید مرتضی پسندیده در بیت امام خمینی/اسفند۱۳۵۷

حسین مهدیان:یادم است شهید بهشتی و مهندس بازرگان به نوفل‌لوشاتو آمدند. همین‌طور دکتر سنجابی که بنده در جلسه ملاقات ایشان با امام، حضور داشتم. یادم است وقتی امام با قاطعیت تمام فرمودند:‌«جمهوری اسلامی، نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر» دکتر سنجابی با حیرت گفت:‌«مگر میشود!؟» بعد کمی با هم صحبت کردند و دکتر سنجابی استدلال امام را قبول کرد و سپس خبر این ملاقات توسط خبرگزاری‌ها منتشر شد. 

یک روز در حیاط بودم که مرحوم آقای اشراقی داماد امام به من گفت:« امام با شما کار دارند.» خدمت امام رفتم و ایشان فرمودند:‌«به دکتر سنجابی بگویید از نوشته‌ای که به او دادم، استفاده تبلیغاتی نکند!» می‌خواهم بگویم امام تا این حد دقیق بودند که حتی در آن شرایط دشوار و پرمشغله، از چنین جزئیات ظریفی هم غفلت نمی‌کردند.

دکتر سیدصادق طباطبایی درآیینه تصاویر(2)

دکترسیدصادق طباطبایی درکنارمهندس مهدی بازرگان

به میانجیگری  دکتر سیدصادق طباطبایی بین شهید آیت‌الله صدوقی و مرحوم بازرگان اشاره کردید. موضوع از چه قرار بود؟

حسین مهدیان:شهید صدوقی به عملکرد دولت موقت انتقادات جدی داشتند، در نتیجه بین ایشان و مهندس بازرگان دلگیری پیش آمده بود که ادامه‌اش ابداً به مصلحت نبود. برای رفع این کدورت جلسه‌ای در منزل ما تشکیل شد و شهید صدوقی و پسرشان تشریف آوردند. مرحوم بازرگان هم آمد و پشت سر شهید صدوقی اقتدا کردیم و نماز خواندیم. بعد هم صحبت‌هایی شد و الحمدلله تا حدی کدورت‌ها برطرف شدند. فردای آن روز کیهان خبر این جلسه را با عکس زد. موقعی که فرقان مرا ترور کرد، یکی از مستنداتشان در دفاع به اصطلاح خودشان برای دفاع از «آخوندیسم» همین عکس بود.

به حضور شهید عراقی در پاریس برگردیم و به نقشی که ایفا میکرد و رابطه ایشان با امام؟

حسین مهدیان:همانطور که عرض کردم امام فوق‌العاده به شهید عراقی اعتماد و علاقه داشتند. یادم است شهید عراقی پس از نماز مغرب و عشای امام به پاریس و خدمت ایشان رسید. او درجوانی بسیار قوی بود و هیکل ورزشکاری داشت، ولی ۱۳ سال زندان خیلی به او صدمه زده بود. امام همین که او را دیدند، فرمودند:«تو همان عراقی هستی؟» معلوم بود شهید عراقی کاملاً یاد امام مانده بود.

شهید عراقی در زندان هم مسئولیت نظارت بر تهیه غذا را به عهده داشت و خیلی خوب از پس این کار بر می‌آمد. بماند که اساساً آدم اجرایی، کاربلد و بسیار مسلطی بود. به همین دلیل غیر از حراست و حفاظت از امام، مسئولیت پشتیبانی و تهیه غذا در نوفل‌لوشاتو را هم به عهده گرفت. آن روزها مردم به‌خصوص دانشجویان، از سراسر اروپا و امریکا به نوفل‌لوشاتو می‌آمدند و طبیعتاً باید به آنها غذا داده می‌شد. شهید عراقی اغلب آبگوشت یا سیب‌زمینی و تخم‌مرغ پخته تهیه و با همین غذاهای ساده، از آنها پذیرایی می‌کرد. غذا هم برای همه یکسان بود، لذا هر کسی که می‌آمد و آن وضعیت ساده را می‌دید، تحت تأثیر قرار می‌گرفت. بعد هم که با خود حضرت امام ملاقات می‌کردند و وضعیت ساده اقامتگاهشان را می‌دیدند، در وجودشان تحول ایجاد می‌شد و اغلبشان موقع برگشتن گریه می‌کردند!

رابطه شهید عراقی با اعضای جبهه ملی و نهضت آزادی که در نوفل‌لوشاتو حضور فعال داشتند چگونه بود؟

حسین مهدیان:شهید عراقی در هر امری، کاملاً از امام اطاعت میکرد و لذا تا وقتی ایشان با کسی مخالفتی نمیکردند، عراقی هم بر همان مبنا با آنها ارتباط و تعامل داشت.

ماجرای مدیریت کیهان توسط جنابعالی و شهید حاج مهدی عراقی پس از پیروزی انقلاب چه بود؟

روزنامه کیهان بستر تبلیغاتی مهمی برای نظام بود و لذا باید به دست فرد مطمئنی سپرده می‌شد. از سوی دیگر به دلیل اعتصابات سال 1357، بدهی‌های زیادی پیدا کرده بود. ما تک‌تک طلبکارها را صدا زدیم و به آنها سفته دادیم تا به‌تدریج بدهی‌ها را بپردازیم. بعد هم نویسندگان متعهد و متخصص را به کیهان آوردیم. شهید عراقی کاملاً به نقش مهم این روزنامه در جامعه واقف بود. به همین دلیل مناصب مهم‌تر را نپذیرفت و مسئولیت سر و سامان دادن به کیهان را به عهده گرفت و از عناصر متخصص و متعهد یاری خواست.

شما هنگام شهادت مهدی عراقی و پسرش(حسام) در ماشین حضور داشتید. شنیدن ماجرای آن روز در این بخش از گفت و گو، برای ما مغتنم است.

حسین مهدیان:بله، آن روز صبح ایشان طبق معمول دنبالم آمد. پشت فرمان بود و من کنارش نشسته بودم. شهید حسام پشت سر من بود و محافظ شهید عراقی پشت سر ایشان نشسته بود. سر کوچه که می‌‌خواستیم وارد خیابان اصلی شویم، کسی کنار ماشین ظاهر شد و آن را به رگبار بست. شهید عراقی هرطور که بود از ماشین بیرون آمد و لحظاتی ایستاد و سپس به شهادت رسید! من بارها این اصطلاح را به کار برده‌ام که عراقی ایستاده شهید شد!

ضارب رادیدید؟

حسین مهدیان:بله، به نیابت از شهید عراقی به حج رفتم و موقعی که برگشتم، گفتند ضارب دستگیر شده است. به زندان اوین رفتم و او را دیدم و از او پرسیدم:‌«علت ترور ما چه بود؟» اسمی از دکتر شریعتی آورد. گفتم:‌«می‌دانی در آن شرایط سخت خفقان همین دکتر شریعتی که تو ادعای مرید بودنش را می‌کنی و به نامش آدم‌ها را می‌کشی، روزهای آخر عمرش در خانه من بود و وصیتنامه تاریخی را در خانه من به دکتر حکیمی داد؟»

درکل و به نظر من نباید از خاطر برد که شریعتی درباره طبقه محروم زیاد گفت و نوشت. در مصر وقتی اهرام را دید، نامه‎ای برای برده‎‎ها نوشت که واقعاً زیباست. شریعتی به‎عنوان کسی‎که حامی مستضعفان و دشمن مستکبران بود، بالاخره در جامعه طرفدار پیدا می‌‎کرد. اما گروه فرقان روی بعضی از نظریه‎‎های او تکیه کردند. به قدری برداشت آنها از شریعتی کودکانه بود که قوی‎ترین بازوی شریعتی را قطع کردند. استاد مطهری باعث شد شریعتی معروف شود. مطهری، شریعتی را به حسینیه ارشاد آورد و برایش جلسه گذاشت، اما همیشه می‌‎گفت:«شریعتی باید کنترل شود، باید مواظب سخنرانی‎هایش باشیم.» از این اختلاف‎ها، گروه فرقان سوءاستفاده کرد. آنچه مسلم است اینکه پشت‎پرده گروه فرقان، اکبر گودرزی و پس از آن طبق اسناد لانه جاسوسی، امریکا بود. گروه فرقان، آلت دست امریکایی‎‎ها شد. ریشه گروه فرقان از امریکا آب می‌‎خورد. چون امریکا هیچ‎وقت بیکار نمی‌‎نشیند. الان هم شبانه‎روز با کانال‎‎های تصویری و رادیویی علیه جمهوری اسلامی ایران تبلیغ می‌‎کند.

از دیگر ترورهای گروه فرقان چه خاطراتی دارید؟ ظاهراً این موارد به شما بی ارتباط هم نبوده است؟

 

حسین مهدیان:حاج طرخانی(حاجی ترخانی)، یک بازاری سر‌شناس، متدین و انقلابی بود. هر کسی از روحانیان که تحت تعقیب رژیم شاه قرار می‎گرفت، فراری می‌‎داد و می‎برد شمال و تا مدتی که آب‎‎ها از آسیاب بیفتد از او پذیرایی می‎کرد.

«اکبرگودرزی» دردوران طلبگی میرفت خانه حاج طرخانی-که خانه اش درهمین خیابان مسجدقبابود-پول می گرفت.اینهاشتشوی مغزی شده بودند.خصومت وترورهایشان بی ربط بود وادله ای نداشتند،دفاعیات آنهادرفیلم دادرسیشان هست.

حسین مهدیان:من چنددقیقه قبل ازاینکه آقای هاشمی را ترور کنند، من پیش او بودم. از اتاقش که بیرون آمدم، اینها وارد شدند و می‌‎خواستند او را ترور کنند که به کمک همسرش این اتفاق نیفتاد. وقتی آقای هاشمی را به بیمارستان شهدا بردند، به عیادتش رفتم.

حسین مهدیان: «امام خمینی درهیچ تشییع جنازه ای شرکت نکردند،جزتشییع جنازه شهیدمهدی عراقی »که این حضورنهایت علاقه امام را به شهیدمهدی عراقی رامی رساند.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:درمنابع مأخوذه ویرایش انجام گرفته است + افزودن تصاویر

برای اطلاع ازماجرای ترورحسنعلی منصور(چه کسانی نقش داشتند)به این لینک مراجعه کنید:

بنیانگذاران"هیئت مؤتلفه" اعضای حزب موتلفه اسلامی+عکس

نحوه پیداکردن" رمزوای فای"گوشی

​نحوه اسکن کردن گوشی رادرادامه ببینید.

به تنظیمات گوشی‌تان و سپس شبکه و اینترنت بروید«گزینه Wi-Fi»اندروید ۱۰ و ۱۱/«گزینه اینترنت»اندروید ۱۲/«گزینه Nearby »اندروید ۱۲

گزینه «Share»...... اسکن کردن«کد QR»برای گوشی‌های اندرویدی و آیفون

نحوه پیداکردن« رمزوای فای» درگوشی

چگونه رمز وای فای را با گوشی پیدا کنیم؟

دیجیاتو نوشت: در این مطلب نحوه پیدا کردن رمز وای فای با گوشی و پسورد وای فای ذخیره شده در گوشی‌تان آموزش می‌دهیم.

همیشه برای اینکه بخواهیم «پسورد شبکه وای‌فای» خود را پیدا کنیم، به سیستم دسترسی نداریم، اما در عوض همیشه گوشی همراه‌مان است. بنابراین در این مطلب می‌خواهیم نحوه پیدا کردن رمز وای فای با گوشی اندروید مانند شیائومی و سامسونگ و همچنین آیفون را به شما آموزش دهیم.

شما می‌توانید هم رمز وای فای شبکه‌های ذخیره شده در گوشی‌های هوشمندتان را ببینید و هم می‌توانید با استفاده از موبایل‌تان، وارد «پنل مودم »شوید و «پسورد روتر» را مشاهده کنید.

«نحوه پیدا کردن رمز وای فای با گوشی»

تا پایان همراه ما باشید تا نحوه دستیابی به رمز وای فای با گوشی هوشمندتان را به شما آموزش دهیم.

مشاهده «رمز وای فای» ذخیره شده در «گوشی اندرویدی»۱۰

شما می‌توانید پسورد وای فای شبکه‌ای که گوشی اندرویدی‌تان به آن متصل است را ببینید، البته روش آن با توجه به سیستم عامل موبایل‌تان متفاوت است. در حقیقت در نسخه‌های جدید اندروید بدون روت کردن دستگاه می‌توانید به این پسورد دست یابید و در نسخه‌های قدیمی، گوشی‌تان باید روت شده باشد.

دیدن پسورد وای فای در گوشی اندرویدی بدون روت

در گوشی‌های مجهز به« اندروید ۱۰ »و نسخه‌های جدیدترین سیستم عامل موبایل گوگل، نیازی به روت کردن گوشی‌تان ندارید. در این مطلب نحوه مشاهده پسورد در گوشی پیکسل با سیستم عامل خام اندروید ۱۲ را به شما آموزش می‌دهیم و اگرچه در پوسته‌های مختلف روش آن می‌تواند متفاوت باشد، اما شباهت زیادی به یکدیگر دارند. اما نحوه پیدا کردن رمز وای فای با گوشی های مجهز به این سیستم عامل‌ها چگونه است؟

«گزینه Wi-Fi»اندروید ۱۰ و ۱۱

به تنظیمات گوشی‌تان و سپس شبکه و اینترنت بروید. در اندروید ۱۰ و ۱۱ روی «گزینه Wi-Fi»

«گزینه اینترنت»اندروید ۱۲

و در اندروید ۱۲ روی «گزینه اینترنت »ضربه بزنید.

حالا لیستی پیش روی‌تان قرار می‌گیرد که بالاترین گزینه، شبکه‌ای است که هم اکنون از آن استفاده می‌کنید. اگر پسورد این شبکه را نمی‌خواهید، یکی دیگر از گزینه‌های موجود در لیست را انتخاب کنید.

«گزینه Share»

در صفحه شبکه وای فای انتخابی،گزینه «Share» را لمس کنید.

حالا باید با استفاده از «سنسور» اثر انگشت یا چهره، هویت خود را تایید کنید.

البته امکان وارد کردن پسورد هم وجود دارد.

«کد QR»

حالا صفحه‌ای پیش روی‌تان قرار می‌گیرد که شامل یک «کد QR» می‌شود و زیر آن پسورد شبکه وای فای به نمایش گذاشته شده است.

چگونه رمز وای فای را با گوشی پیدا کنیم؟

این پسورد را می‌توانید با دیگران به اشتراک بگذارید،

اسکن کردن«کد QR»برای گوشی‌های اندرویدی و آیفون

می‌توانید کار ساده‌تری انجام دهید که آن، اسکن کردن «کد QR» است.

دستگاه دوم می‌تواند بدون وارد کردن پسورد و تنها با اسکن کد QR، به شبکه متصل شود.

این موضوع برای گوشی‌های اندرویدی و آیفون که می‌خواهند به شبکه متصل شوند، صادق است.

«گزینه Nearby »اندروید ۱۲

در اندروید ۱۲ شما برای اشتراک‌گذاری پسورد وای فای می‌توانید از «گزینه Nearby » استفاده کنید؛ گزینه‌ای که مبتی بر قابلیت Nearby Share اندروید است و بدون نیاز به اسکن کد QR، رمز را در اختیار کاربران مدنظرتان قرار می‌دهد.

مشاهده رمز وای فای در نسخه‌های قدیمی اندروید

اگر گوشی‌تان از سیستم عامل «اندروید ۹» یا نسخه‌های قدیمی‌تر استفاده می‌کند، از قابلیت‌های بخش قبلی محروم شده‌اید و «برای دیدن پسورد وای فای، باید گوشی‌تان روت شده باشد»

علت این موضوع، قرارگیری رمز پسورد در این نسخه‌های اندرویدی در بخش محافظت شده درون حافظه داخلی گوشی‌تان است و نمی‌توانید بدون روت کردن، به آن دسترسی پیدا کنید.

اگر گوشی‌تان روت شده است، برای مشاهده رمز وای فای با استفاده از یک «اپ فایل اکسپلورر» که از روت پشتیبانی می‌کند. به مسیر /data/misc/wifi بروید. حالا wpa_supplicant.conf را باز کنید تا نام شبکه (ssid) و پسورد آن (psk) را ببینید.

اگر روش بالا برای‌تان کاربردی نداشت، می‌توانید از اپ‌های مشاهده پسورد وای فای مانند« WiFI Password Viewer» استفاده کنید. این اپ‌ها در صورتی که گوشی‌تان روت شده باشد، کارایی دارند و البته در برخی مواقع شاید استفاده از آن‌ها نتیجه مدنظرتان را نداشته باشد و نتوانند پسورد را به درستی نشان دهند.

چگونه رمز وای فای را با گوشی پیدا کنیم؟

با وجود تمام بررسی‌های مثبت و منفی که درباره این اپ‌ها وجود دارند، برای مشاهده پسورد وای فای باید آن‌ها را دانلود کرده و عملکردشان را امتحان کنید.

نحوه پیدا کردن رمز وای فای با گوشی آیفون

اپل در جدیدترین نسخه سیستم عامل iOS یعنی« iOS 16» مشاهده رمز وای فای شبکه‌های ذخیره شده را بسیار راحت کرده.

در این نسخه از« iOS» تنها کافیست به تنظیمات بروید و گزینه وای فای را انتخاب کنید. حالا شبکه مدنظرتان را پیدا کرده و روی گزینه i کنار آن ضربه بزنید.

چگونه رمز وای فای را با گوشی پیدا کنیم؟

در ادامه «گزینه Password »را انتخاب کنید.

برای دستیابی به پسورد، باید هویت خود را با استفاده از تاچ آیدی، فیس آیدی یا پسورد تایید کنید. پس از این کار، رمز وای فای در اختیارتان قرار می‌گیرد و می‌توانید آن را با دیگران به اشتراک بگذارید.

اما اگر از «سیستم عامل iOS 15» و نسخه‌های قدیمی‌تر iOS استفاده می‌کنید، از قابلیت قبلی محروم هستید اما می‌توانید پسورد را با دوستان‌تان به اشتراک بگذارید. این ویژگی برای iOS 11 تا iOS 15 در دسترس است؛ یعنی تقریبا برای تمام کاربران آیفون ها کارایی دارد.

برای اشتراک‌گذاری پسورد وای فای، باید هردو آیفون سیستم عامل iOS 11 یا نسخه‌های جدید را اجرا کنند. اپل آیدی فرد مدنظرتان باید در اپ مخاطبین وجود داشته باشد و بلوتوث هردو دستگاه هم روشن باشد. در ادامه و رعایت نکات گفته شده، دو گوشی آیفون را نزدیک یکدیگر قرار دهید.

حالا باید دوست‌تان به شبکه مدنظرتان وصل شود و شما باید در پنجره Share Your Wi-Fi، گزینه Share Password را بزنید. حالا پسورد وای فای به آیفون دوست‌تان منتقل می‌شود و به شبکه وای فای متصل خواهد شد. در پایان روی آیفون خودتان گزینه Done را بزنید.

نحوه پیدا کردن «رمز وای فای روتر» با گوشی اندروید و آیفون

علاوه بر مشاهده رمز وای فای ذخیره شده درون گوشی‌تان، با استفاده از آن می‌توانید به پسورد روتر هم دسترسی پیدا کنید و حتی آن را تغییر دهید. برای این کار مراحل زیر را دنبال کنید:

با مرورگر گوشی هوشمندتان (در اکثر مواقع کروم در اندروید و سافاری در آیفون)، به آدرس روتر خود بروید. آدرس پیش فرض روترها معمولا 192.168.1.1 است که باید آن را در نوار آدرس مرورگر وارد کرده و واردش شوید. البته اگر این آدرس روتر شما نبود، می‌توانید در اینترنت به دنبال آن بگردید یا اینکه برچسب زیر یا کنار مودم خود را ببینید که اغلب حاوی این آدرس است. علاوه بر این، در بخش اطلاعات مربوط به وای فای آیفون و گوشی های اندرویدی هم این آدرس در بخش «Router» به چشم می‌خورد.

چگونه رمز وای فای را با گوشی پیدا کنیم؟

با وارد کردن آدرس در نوار مرورگر و ورد به آن، با یک کادر یا پنجره پاپ آپ روبه‌رو می‌شوید که از شما نام کاربری (Username) و رمز عبور (Password) می‌خواهد.

در اکثر مواقع برای هردوی آن‌ها باید کلمه« admin »را تایپ کنید.

اما برای اطمینان بیشتر باز هم می‌توانید برچسب زیر مودم را ببینید.

اگر نام کاربری وپسوردرافراموش کرده اید

اگر نام کاربری و پسورد دیگری را برای مودم‌تان انتخاب کرده‌اید اما آن‌ها را به یاد نمی‌آورید، دکمه« Reset »روی روتر را برای چندین ثانیه (حداکثر ۳۰ ثانیه) نگه دارید تا همه چیز ریست شود و به factory«تنظیمات کارخانه»(فکتوری) بازگردد.

صفحه تنظیمات مودم

حالا وارد صفحه تنظیمات مودم می‌شوید. باید در این بخش به قسمت« Wifi» یا «Wireless» یا «WLAN »بروید که نام آن با توجه به سازنده مودم‌تان، می‌تواند متفاوت باشد اما یکی از این موارد خواهد بود.

البته این احتمال هم وجود دارد که تنظیمات وایرلس در بخش «Advanced Settings» قرار داشته باشد.

چگونه رمز وای فای را با گوشی پیدا کنیم؟

در این بخش(Advanced Settings) باید رمز عبور وای فای را می‌بینید. پسورد وای فای مقابل عبارت « Password» یا « Passphrase» نوشته شده. در اینجا حتی می‌توانید رمز وای فای خود را هم تغییر دهید.

« تغییر رمز وای فای روتر»

می‌توانید به راحتی پسورد وای فای ذخیره شده در گوشی‌تان را ببینید و البته با استفاده از موبایل به سراغ رمز وای فای روتر خود هم بروید. حتی امکان « تغییر رمز وای فای روتر» به وسیله گوشی اندروید و آیفون هم وجود دارد.

​توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منبع اخذشده:خبرآنلاین بااندکی اصلاحات.

نحوه اسکن کد‌های QR در گوشی‌های آیفون

برای اسکن QR با گوشی، کافی‌ است نرم‌افزار دوربین گوشی خود را باز کنید، و برای چند ثانیه آن را در مقابل QR کد مورد نظر بگیرید.

ازنظر تئوریک QR کدها روش‌های ساده‌ای برای ارسال و دریافت اطلاعات محسوب می‌شوند. اسکن کد QR با گوشی می‌تواند کاربر را به صفحه‌ای از یک وب‌سایت، یک برنامه، اطلاعات تماس، اطلاعات درج شده بر روی بلیط‌ و یا هر نوع اطلاعاتی که کدهای QR برای نمایان کردن آن ایجاد شده اند، متصل کند.

اسکن QR Code اندروید: کاربرهای اندروید به راحتی می‌توانند اسکن QR را با گوشی‌ خود  انجام دهند و به اطلاعات نهفته‌ آن دست یابند.

نحوه‌ی اسکن کردن کدهای QR در انواع گوشی‌های اندرویدی متفاوت است، با این حال فرقی ندارد گوشی شما از کدام برند و مدل باشد، اسکن کدهای دوبعدیِ پاسخ سریع (Quick Response Code) به سرعت و راحتی امکان پذیر است.

کد‌های پاسخ سریع (کد‌های QR) سالهاست که وجود داشته اند، در واقع از سال ۱۹۹۴ و چندین سال است که آن ها نسبتاً رایج شده اند. به نظر می‌رسد بارکد‌های مربعی شکل کوچک و پیکسلی در همه چیز از تبلیغات گرفته تا منو‌ها وجود دارند. البته به همان اندازه که کد‌های QR رایج هستند، ممکن است هنوز مجبور به استفاده از کد‌های QR نباشید.

به گزارش slashgear، کد‌های QR معمولاً در بیشتر موارد به‌عنوان نوعی کوتاه‌نویسی آدرس وب مورد استفاده قرار می‌گیرند، تا جایی که ممکن است در نهایت در موقعیتی قرار بگیرید که تنها راه برای مشاهده اطلاعات خاصی که به دنبال آن هستید استفاده از آن باشد و به همین دلیل است که ما قصد داریم در اینجا روند فعال کردن این قابلیت را بررسی کنیم. با این حال نگران نباشید، اسکن یک کد QR با آیفون شما بسیار آسان است. در اینجا نحوه اسکن یک کد QR و کار‌هایی که پس از اسکن کردن آن باید انجام دهید را توضیح خواهیم داد.

چگونه کد QR را اسکن کنیم؟

ابتدا، احتمالاً می‌خواهید قفل گوشی خود را باز کنید. از نظر فنی می‌توانید یک کد QR را اسکن کنید در حالی که آیفون شما هنوز قفل است، اما بدون وارد کردن رمز عبور یا استفاده از Touch ID یا Face ID نمی‌توانید پیوند را دنبال کنید. اکنون باید برنامه دوربین را باز کنید. پس از آن، فقط دوربین عقب را به سمت کد QR بگیرید.  اگر دوربین بتواند آن را به وضوح ببیند، چهار خط زرد کوچک در اطراف چهار گوشه کد QR به همراه یک برچسب زرد رنگ درست زیر کد ظاهر می‌شود که بخشی از آدرس وب را که کد به آن متصل است نشان می‌دهد.

اسکن کد‌های QR

برای باز کردن سریع «سافاری» و باز کردن وب سایت پیوست شده، روی برچسب زرد ضربه بزنید.

یا می‌توانید روی نماد دایره‌ای QR در گوشه سمت راست پایین صفحه نمایش دوربین ضربه بزنید تا منوی ظاهر شود که نسخه کامل‌تری از آدرس وب را نمایش می‌دهد و همچنین به شما امکان می‌دهد پیوند را به اشتراک بگذارید، کپی کنید یا به آن اضافه کنید.

وقتی یک کد QR را اسکن می‌کنید چه اتفاقی می‌افتد؟

قبل از اینکه به این موضوع بپردازیم که هنگام اسکن یک کد QR چه اتفاقی می‌افتد، به این هشدار مختصر توجه کنید: کد‌های QR را می‌توان به دلایلی مثل مزاحمت هک و موادی مانند این نیز استفاده کرد. این موارد از نظر عملکردی دقیقاً مانند یک آدرس وب یا پیوند تعبیه شده در یک صفحه وب هستند بنابراین قبل از اسکن و دنبال کردن آن‌ها باید مراقب باشید که این کد‌ها را کجا پیدا می‌کنید. این دقیقاً همان قوانینی است که روی پیوندی در یک ایمیل ناآشنا یا پیام مشکوک کلیک کنید.

کد‌ QR در آیفون

هنگامی که کد را اسکن کردید، از شما خواسته می‌شود روی یک پیوند در تلفن خود کلیک کنید. با این کار وب سایتی باز می‌شود که کد به آن پیوند داده شده است. از اینجا، می‌توانید کاربرد مورد نظر کد را دنبال کنید، چه برای مرور منوی رستوران، خرید بلیت کنسرت، یا یافتن اطلاعات در مورد هر چیزی که سازنده کد سعی دارد به شما منتقل کند.

برای اسکن QR با گوشی، کافی‌ است نرم‌افزار دوربین گوشی خود را باز کنید، و برای چند ثانیه آن را در مقابل QR کد مورد نظر بگیرید.

قرار نیست شما از کد عکس بگیرد، صرف نگه‌داشتن دوربین مقابل آن کافی‌ست. در صورتی که گوشی شما از قابلیت اسکن QR کد توسط اپلیکیشن دوربین پشیبانی کند، پس از چند لحظه به صورت خودکار پیوندی (Link)  روی صفحه‌ی نمایش شما ظاهر خواهد شد. حالا تنها کافی‌ست که بر روی این لینک ضربه بزنید تا به اطلاعات QR Code دسترسی پیدا کنید. این اطلاعات غالبا به صورت لینکی که شما را به وب‌سایتی متصل می‌کند، نمایش داده می‌شود./منبع:باشگاه خبرنگاران جوان و...