پیراسته فر

خبری تحلیلی

پیراسته فر

خبری تحلیلی

ماجرای"اسارت صدام "رهبر انقلاب گفتند؟عملیات فتح المبین

سرنوشت صدام حسین را باعکسهای دیدنی درادامه.

ماجرای   اسارت صدام حسین  که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند، چه بود؟

وجنوداًلم تروها

عملیات فتح المبین در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز دوشنبه دوم فروردین‌ ۱۳۶۱ آغازشد
تلفات دشمن: ۲۵ هزار کشته و ۱۷ هزار اسیر

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جَاءَتْکُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا وَجُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا ۚ وَکَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرًا ‎٩ احزاب

«جُنودالهی» نیروهای دشمن راغافلگیرکرد،جاده خاکی،باتلاقی شدبرای تانکهای عراقی وتسلیم نظامیان عراقی!.

«عراقی‌ها» از سمت شوش با تعدادی تانک و نفربر به سمت «رقابیه» در حال حرکت بودند تا بتوانند یک راه ارتباطی بین نیروها و عقبه‌شان در« فکّه» باز کنند.امابارش ناگهانی باران(جنودخدا)  و آبی که از «نهر لخضیر» به سوی دشت سرریز می‌شد، باعث شد یک باتلاق بزرگ درست شود و تانک‌هایی که در مسیر بودند در باتلاق گیر کنند.

آن قدر تعداد تانک‌ها زیاد بود که دشت از دور، سیاه دیده می‌شد.

«نظامیان عراقی‌ها»وقتی نیروهای ایرانی را مشاهده کردند روی تانک‌ها رفتند و دستشان را بالا گرفتند و در یک چشم برهم زدن، بیابان پر از اسرای عراقی شد.

ماجرای احتمال اسارت صدام در فتح‌المبین که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند، چه بود؟

دشمن برنامه‌ریزی کرده بود که روز ششم منطقه را کاملاً تخلیه کند.

فرماندهان ایرانی هم خبر نداشتند که روز پنجم عملیات، «صدام حسین »در منطقه عملیاتی حضور داشته و این حسرت در دل « سردارمرتضی قربانی»(فرمانده لشکر ۲۵ کربلا که متشکل ازنیروهای گیلان ومازندران بودند) مانده بود که دشمن شماره یک ایران را کت‌بسته تحویل دهد.

 حضرت آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای رهبر انقلاب، روز گذشته (سه‌شنبه ۲۳ فروردین ماه) در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام اشاره‌ای به عملیات فتح‌المبین داشتند. ایشان در این باره فرمودند: صدام هنگام آغاز جنگ نزدیک ایلام یک مصاحبه کرد و بعد گفت مصاحبه بعدی را در تهران انجام می‌دهم، اما دیدید به چه سرنوشتی دچار شد در جنگ و بعد از جنگ.

ایشان افزودند: در فتح‌المبین صدام شانس آوردنزدیک بود توسط بچه‌های سپاه دستگیر شوداگر نیم ساعت زودتر رسیده بودند، دستگیر می‌شد ولی شانس آورد و در رفت.

حسرتی که به دل سردار ایرانی در عملیات فتح‌المبین ماند

اما اصل ماجرا در عملیات فتح‌المبین چه بود؟

«سردارمرتضی قربانی» درمصاحبه با«امیر رزاق‌زاده» از راویان دفاع مقدس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس بیان می‌کند: در مرحله دوم این عملیات، «یک امداد الهی منجر شد که عملیات به سوی موفقیت بیش‌تر پیش رود»

راوی می گوید:ماجرا این بود که عراقی‌ها از سمت«شوش» با تعدادی تانک و نفربر به سمت «رقابیه» در حال حرکت بودند تا بتوانند یک راه ارتباطی بین نیروها و عقبه‌شان در فکه باز کنند.

در این هنگام« بارش باران» شروع شد و آبی که از «نهر لخضیر» به سوی دشت سرریز می‌شد(باهم ملحق شدند)که باعث شد یک «باتلاق بزرگ» درست شود و «تانک‌هایی که در مسیر بودند در باتلاق زمینگیرشدند»

«رزاق‌زاده»گفت:اینجا آن قدر تعداد تانک‌ها زیاد بود که دشت از دور، سیاه دیده می‌شد.

دراین وضعیت که عراقی هادرمخمصه سختی گیرکرده بودند،وقتی نیروهای ایرانی را دیدند روی تانک‌ها رفتند و دستشان را بالا گرفتند و در یک چشم برهم زدن، بیابان پر از اسرای عراقی شد.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: آب باران وآب رودخانه باهم تلاقی پیداکردند(جنودخدابودند).

وَ فَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیُوناً فَالْتَقَی الْماءُ قَالَ مَاءُ السَّمَاءِوَ مَاءُ الْأَرْضِ(آیه۱۲ قمر)
و زمین را شکافتیم و چشمه‌هاى زیادى بیرون فرستادیم و این دو آب براى هدفى که مقدّر شده بود درآمیختند [و دریاى وحشتناکى تشکیل شد
علی بن ابراهیم قمی(تفسیرقمی)نوشت: و فَجَّرْنَا الأَرْضَ عُیُونًا فَالتَقَی المَاء، منظور آب آسمان(باران) و آب زمین می‌باشد-باهم ملحق شدند/تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۳۴۲ بحارالأنوار، ج۱۱، ص۳۱۴/ القمی، ج۲، ص۳۴۱/ نورالثقلین/ البرهان.

راوی دفاع مقدس درادامه گفت: دشمن برنامه‌ریزی کرده بود که روز ششم منطقه را کاملاً تخلیه کند. فرماندهان ایرانی هم خبر نداشتند که در «روز پنجم علملیات فتح المبین، صدام حسین در منطقه عملیاتی حضور داشت» و این حسرت در دل «مرتضی قربانی»(فرمانده لشکر ۲۵ کربلا) مانده بود.

او(مرتضی قربانی)گفت: اگر روز پنجم ما زودتر به آنجایی که ماموریت داشتیم، می‌رفتیم، می‌توانستیم حتی صدام حسین را اسیر کنیم.

در همین زمینه «وفیق السامرائی» مسؤول استخبارات ارتش عراق در خاطراتش مطرح کرده بود که صدام به آن‌ها گفته بود اگر اسیر شوم، خودکشی می‌کنم و شما هم خودتان را بکشید. در نهایت در عملیات فتح‌المبین ۲ هزار و ۴۰۰ کیلومتر مربع از اراضی کشورمان آزاد شد.

چرا صدام حسین اسیر نشد؟

از سویی دیگر ژنرال«خالد حسین نقیب» افسر سابق ستاد وزارت دفاع عراق هم این چنین روایت می‌کند:

ژنرال«هشام صباح فخری» فرمانده سپاه چهارم عراق در گرماگرم عملیات فتح‌المبین و پیش‌روی نیروهای ایرانی، به صدام اطمینان داده بود که نیروهای ما در حال مبارزه هستند و خطری آن‌ها را تهدید نمی‌کند.

«صدام حسین» هم این حرف‌ها را هنگام بازدید از جاده عمومی فکه و در حال قدم‌زدن شنیده و با خیال راحت مشغول بازدید از نیروهایش بود.

در همان لحظه، یک گردان توپخانه که داشت از همان‌موضع عقب‌نشینی می‌کرد، با صدام روبرو می‌شود. وقتی صدام علت عقب‌نشینی را از فرمانده آن گردان پرسید؟

«فرمانده سپاه چهارم عراق»گفت: قرباننیروهای ایرانی با موضع شما چند کیلومتر بیشتر فاصله ندارند. توصیه می‌کنم شما هم عقب‌نشینی کنید، در غیر این صورت به اسارت درخواهید آمد!.

به این ترتیب این افسر«سرهنگ هشام صباح فخری» بود که صدام را از خطر اسارت به دست ایرانی‌ها نجات داد.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:خبرگزاری فارس(۲۸ فروردین ۱۴۰۱ )جزئیات بیشتری ازاین ماجرانوشت:

صدام :در صورتی‌‎که اسیر شدیم، من و خودتان را بکشید

«ژنرال حسین کامل مجید»، وزیر صنعت و صنایع نظامی سابق رژیم بعث و داماد معدوم صدام، پس از فرار به اردن در زمستان سال ۱۳۷۴، در مصاحبه‌ای مفصل با نشریه «السفیر» چاپ بیروت، اذعان کرده است: در عملیات شوش - دزفول (فتح مبین)، هنگامی‌که نیروهای ایران در منطقه سپاه چهارم عراق پیشروی کردند، واحدهای پشتیبانی این سپاه رزمی نیز از بین رفت و چیزی نمانده بود که صدام و همراهان او، که من هم جزء آن‌ها بودم، به اسارت نیروهای ایرانی درآیند. در آن لحظات، رنگ از چهره صدام پریده و بسیار نگران بود. صدام به ما نگاه کرد و گفت: از شما می‌خواهم در صورتی‌‎که اسیر شدیم، من و خودتان را بکشید. (بابایی و بهزاد، ۱۳۹۶: ۳۴۶ و ۳۴۷)

صدام حسین:اگر ایرانی‌ها مرا پیدا کنند، می‌دانید چه می‌شود!؟

سرلشکر ستاد، «عَبِد حمید محمود الخطاب» رئیس دفتر ریاست ‎جمهوری عراق و از همراهان دائمی صدام در طول دوران جنگ با ایران گفته است: آقای رئیس‌جمهور(صدام) مضطرب از عدنان خیرالله پرسید: عدنان، بگو چه باید بکنیم؟

»عدنان خیرالله» جواب داد: سرورم! جای دیگری برای فرار و پنهان ‎شدن پیدا می‌کنم.

دوباره آقای رئیس‌جمهور پرسید: سلاح و مهماتی هم به‎ همراه دارید؟

من(عدنان خیرالله) جواب دادم: فقط یک قبضه تفنگ ‌داریم.

رئیس جمهور(صدام حسین) با خشم و غضب گفت:« اگر ایرانی‌ها مرا پیدا کنند، می‌دانید چه می‌شود؟!»

صدام حسین:«لعنت بر آن‌ها! ما را در ورطه جنگ گرفتار کردند»

«ژنرال عدنان خیرالله» ادامه داد:افراد همراه، همگی سعی می‌کردند آقای رئیس‌جمهور را آرام کنند. او در حالی‌‌ که به تانک‌های ما که در آتش می‌سوخت، نگاه می‌کرد، دائم زیر لب می‌گفت: «لعنت بر آن‌ها»! ما را در ورطه جنگ گرفتار کردند.

«رئیس دفتر ریاست ‎جمهوری عراق» گفت:«صدام حسین» اسم کسی را نمی‌آورد؛ فقط بر لعنت‌کردن اکتفا می‌کرد؛ اما من می‌دانستم که منظورصدام حسین از«آنها» آمریکا و رهبران عربستان و کویت هستند.

رئیس جمهورعراق راباآمبولانس فراری دادیم

«ژنرال عدنان خیرالله» درپایان گفت:آن روز، برای چند ساعتی ما در محاصره بودیم؛ اما ناگهان یک دستگاه خودرو را که حامل افراد مجروح بود، پیدا کردیم. افراد زخمی را بیرون کشیده، خودمان سوار شدیم. رئیس‌جمهور وقتی سر جایش نشست، گفت: "زخمی‌ها مداوا خواهند شد؛ اما اگر ما اسیر ایرانی‌ها بشویم، چه باید بکنیم؟ (بابایی و بهزاد، ۱۳۹۶: ۳۴۷ و ۳۴۸)/پایان گزارش فارس.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:سرنوشت این چندژنرال عراقی:
 «ژنرال حسین کامل مجید» و برادرش(صدام کامل) در۴ اسفند ۱۳۷۴ در بغداد به ضرب گلوله کشته شدند.
«ژنرال عراقی عدنان خیرالله» (پسر عموی صدام) از سال ۱۹٧۹ و تا سال ۱۹٨٨ به عنوان وزیر دفاع عراق انتخاب شد، وی در سال ۱۹٨٨ با انهدام هواپیمای هلیکوپتری خود در هوا کشته شد، قتل مرموزش نامکشوف ماند.
«ژنرال وفیق السامرائی» در دوره جنگ ایران و عراق مسئول میز ایران در استخبارات نظامی (حفاظت اطلاعات) عراق بود. او که در سال ۱۹۹۴ و پس ازگریختن ازعراق به معارض نظام صدام (اپوزیسیون)تبدیل شدوهم اکنون درلندن زندگی می کند./.

عملیات فتح‌المبین با رمز «یا زهرا (س)» در منطقه جبهه جنوبی، شوش و دزفول از روز دوم تا دهم فروردین‌ماه سال ۱۳۶۱ با هدف آزادسازی منطقه غرب دزفول و جاده دزفول – دهلران و تأمین اندیمشک، شوش، دزفول و جاده اندیمشک – اهواز آغاز شد. این عملیات گسترده با فرماندهی مشترک سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی صورت گرفت. در عملیات فتح‌المبین ۱۲۴ گردان پیاده و ۹ گردان زرهی نیروهای خودی در برابر ۹۲ گردان پیاده، ۳۹ گردان زرهی، ۲۹ گردان مکانیزه، ۳ گردان کماندو، ۳ گردان گارد و ۱۲ گردان توپخانه دشمن حضور داشتند.

نتیجه این عملیات آزادسازی ۲۴۰۰ کیلومترمربع از سرزمین‌های اشغالی شامل ده‌ها بخش و روستای منطقه و چند جاده و تنگه مهم، خارج شدن دزفول و شوش و اندیمشک و پایگاه هوایی دزفول از دید و تیر مؤثر دشمن بود. در عملیات فتح‌المبین تلفات دشمن شامل ۲۵ هزار کشته و ۱۷ هزار اسیر بود. همچنین رزمندگان اسلام موفق به انهدام ۱۸ هواپیمای جنگنده، ۳۶۱ تانک و نفربر، ۳۰۰ خودرو، ۵۰ توپ و ۳۰ دستگاه مهندسی دشمن شدند و بیش از ۳۲۰ تانک و نفربر، ۵۰۰ خودرو، ۱۶۵ توپ و ۵۰ دستگاه مهندسی و مقادیر زیادی سلاح و تجهیزات انفرادی دشمن را به غنیمت گرفتند.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«صدام حسین» نزدیک بود به وسیله‌ بچه‌های سپاه دستگیر بشود

رهبر معظم انقلاب: سپاه نیم ساعت زودتر می‌رسید، صدام را دستگیر می‌کرد + فیلم

رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر روز سه‌شنبه(۲۳ فروردین ۱۴۰۱) در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام با تبیین ابعاد مختلف شعار سال تأکید کردند: منظومه قدرت جمهوری اسلامی و دستاوردهای گوناگون آن در بخش‌های مختلف، ایران را به الگویی جذاب برای ملت‌ها تبدیل کرده‌ است و ناامید کردن مردم و القای حسّ بن‌بست، جفا به مردم و انقلاب است.

ایشان در بخش دیگری از سخنان خود به ماجرای احتمال دستگیری صدام توسط سپاه پاسداران اشاره کردند و افزودند: آن اوایل انقلاب، صدّام‌‌حسین وقتی که حمله کرد به ایران، یک مصاحبه‌ای کرد در نزدیک مرزهای ما، طرف نزدیک ایلام و آنجا یک مصاحبه‌ای کرد، گفت مصاحبه‌ بعدی هفته‌ آینده در تهران! این جوری گفت. وعده داد به خودش و به مستمعینش که هفته‌ بعد بیایند تهران، تهران را فتح کنند و مصاحبه‌ بعدی را بکنند. دیدید به چه سرنوشتی دچار شد در جنگ و در بعد از جنگ. در جنگ در یکی از عملیّات‌ها وضع صدّام‌حسین به جایی رسید که نزدیک بود به وسیله‌ بچّه‌های سپاه دستگیر بشود؛ یعنی در فتح‌المبین واقعاً اگر چنانچه بچّه‌ها نیم ساعت زودتر میرسیدند، صدّام را دستگیر می‌کردند؛ در رفت، شانس آورد. 

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:عملیات فتح المبین در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز دوشنبه دوم فروردین‌ ۱۳۶۱ فرمان صادر شد.

منطقه عمومی فتح‌المبین در غرب رودخانه کرخه واقع شده است و از شمال به ارتفاعات صعب العبور تی‌شکن، دالپری، چاه نفت و تپه سپتون؛ و از جنوب به ارتفاعات میشداغ، تپه‌های رملی و چزابه (شیب)؛ و شرق به مرز بین‌المللی (در شمال و جنوب فکه) منتهی می‌شود.

منطقه مزبور ‌٢٥٠٠ کیلومتر مربع وسعت دارد، از لحاظ جغرافیایی ناهموار است و علاوه بر ارتفاعات یادشده، دارای تپه های ماهور بسیار و بعضاً غیر قابل عبور است. این بلندی‌ها به دلیل پستی زمین در شرق کرخه، روی شهرهای شوش، هفت تپه و جاده اهواز – اندیمشک کاملا مشرف هستند. ارتفاعات ابوصلیبی خات با ‌٢٠٢ و ‌١٨٩ متر، کوه‌های برغازه، رقابیه تی‌شکن، کمر سرخ، تنگه ابوغریب و رقابیه، مراکز رادار، سایت ‌٤ و ‌٥، پادگان عین‌خوش و نقاط حساسی همچون دوسلک و سه راهی قهوه‌خانه از عوارض مهم منطقه عملیاتی فتح‌المبین بودند.

جاده‌های آسفالته دزفول به دهلران، عین خوش به چم سری، جاده تنگه ابوغریب، جاده امامزاده عباس به چاه نفت و پل‌های ساخته شده روی رودخانه‌های «چیخواب» و «دویرج» نیز از مهمترین راه های مواصلاتی منطقه محسوب می‌شدند.

استعداد دشمن

مسئولیت پدافند از منطقه غرب دزفول به عهده دو لشکر ‌١٠ زرهی و ‌١ مکانیزه ارتش عراق بود و به تناسب میزان هوشیاری دشمن و آگاهی از عملیات نیروهای ایران، بر استعداد آن‌ها افزوده می‌شد. در مجموع، تمامی یگان‌هایی که قبل از شروع عملیات، در منطقه مستقر بودند و نیز تمام یگان‌هایی که حین عملیات وارد منطقه شدند، عبارت بودند از:

- لشکر ‌١٠ زرهی؛ شامل: تیپ‌های ‌١٧، ‌٤٢، ‌٥١ و ‌٦٠ زرهی، تیپ ‌٢٤ مکانیزه، تیپ‌های ‌٥٥، ‌٩٩، ‌٤٢٣ و ‌٥٠٥ پیاده.

- لشکر ‌١ مکانیزه؛ شامل: تیپ‌های ‌٣٤ و ‌٥١ زرهی، تیپ های ‌١ و ‌٢٧ مکانیزه، تیپ‌های ‌٩٣، ‌٩٦، ‌١٠٩ و ‌٤٢٦ پیاده.

- لشکر ‌٣ زرهی؛ شامل: تیپ‌های ‌٦ و ‌١٢ زرهی، تیپ ‌٨ مکانیزه.

- لشکر ‌٦ زرهی؛ شامل: تیپ ‌٢٥ مکانیزه.

- لشکر ‌٩ زرهی؛ شامل: تیپ ‌١٤ مکانیزه و تیپ های ‌٣٥ و ‌٤٣ زرهی.

- لشکر ‌٧ پیاده: شامل: تیپ‌های ‌١٩ و ‌٣٨ پیاده.

- یگان‌هایی با ماموریت‌های ویژه: تیپ‌های ‌١٠، ‌١١، ‌١٢، ‌١٣، ‌١٤، ‌١٥، ‌١٩، ‌٦٠٣، ‌٦٠٤، ‌٦٠٥.

- تیپ های مستقل: تیپ مکانیزه گارد ریاست جمهوری، تیپ ‌١٠ زرهی، تیپ های ‌٩١ و ‌٩٢ پیاده و تیپ ‌٥ گارد مرزی

کماندو: ‌٩ گروهان

- توپخانه: ‌٤ گردان از لشکر ‌١٠، ‌٤ گردان از لشکر ‌١، ‌٣ گردان از لشکر ‌٣، گردان ‌٢١٧

فرماندهان قبل از عملیات فتح المبین..زین الدین ،حسن باقری،احمد کاظمی،مصطفی ردانی پور،محمود شهبازی،مرتضی قربانی،رحیم صفوی،رشید.محسن رضایی..

قوای خودی

قرارگاه مرکزی کربلا با فرماندهی مشترک نیروی زمینی ارتش و سپاه پاسداران، هدایت کلی عملیات را بر عهده داشت که چهار قرارگاه فرعی زیر تحت امر آن بود:

الف – قرارگاه قدس هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

ارتش: تیپ ‌٨٤ پیاده خرم‌آباد با ‌٣ گردان، تیپ ‌٢ زرهی لشکر ‌٩٢ زرهی اهواز با ‌٣ گردان

سپاه: تیپ ‌٤١ ثارالله (ع) با ‌٦ گردان، تیپ ‌١٤ امام حسین (ع) با ‌٩ گردان، عناصری از سپاه ایلام

ب – قرارگاه نصر هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

ارتش : تیپ‌های ‌١، ‌٢ و ‌٣ از لشکر ‌٢١ پیاده حمزه با ‌١٠ گردان، تیپ ‌٥٨ ذوالفقار با ‌٤ گردان

سپاه: تیپ ‌٢٧ محمد رسول الله (ص) با ‌٩ گردان، تیپ ‌٧ ولیعصر (عج) با ‌٩ گردان

ج – قرارگاه فجر هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

ارتش: لشکر ‌٧٧ پیاده خراسان با ‌٣ تیپ

سپاه: تیپ ‌٣٣ المهدی (عج) با ‌٦ گردان، تیپ ‌٤٦ فجر با ‌٥ گردان، تیپ ‌١٧ علی ابن ابی‌طالب (ع) با ‌٦ گردان امام سجاد (ع) با ‌١١ گردان

د– قرارگاه فتح هدایت نیروهای زیر را به عهده‌ داشت:

ارتش: تیپ ‌١ لشکر ‌٩٢ زرهی، تیپ ‌٥٥ هوابرد، تیپ ‌٣٧ زرهی شیراز

سپاه: تیپ ‌٢٥ کربلا، تیپ ‌٨ نجف با ‌٨ گردان

در مجموع حدود ‌١٠٠ گردان از سپاه و ‌٣٥ گردان از ارتش در عملیات شرکت کردند.

همچنین واحدهایی از توپخانه، هوانیروز و نیروی هوایی ارتش، مهندسی جهاد سازندگی و مهندسی سپاه و ارتش، پشتیبانی عملیات را بر عهده داشتند.

طرح مانور درعملیات فتح المبین

منطقه مورد نظر برای عملیات به چهار محور زیر تقسیم شده که در هر یک از آن‌ها می‌بایست یک قرارگاه عملیاتی وارد عمل شود:

١-«محور تی‌شکن» و «چاه نفت» 

قرارگاه قدس در این محور ماموریت داشت تا از جناح لشکر ‌١٠ عراق وارد عمل شده و «ارتفاعات کمرسرخ» و «‌٢٠٢»، امام زاده عباس، شهر و پادگان و ارتفاعات عین‌خوش و در نهایت منطقه ابوغریب را به تصرف خود درآورد. این قرارگاه در صورت موفقیت می‌توانست عقبه لشکر ‌١٠ را ببندد و به همین دلیل نتیجه عملیات آن، بسیار اساسی و سرنوشت ساز بود.

٢- «محور غرب پل نادری»

در این محور قرارگاه نصر مؤظف بود اهدافی همچون شاویه، بلتا، جوفینه، علی گره زد، تپه چشمه، شهداء و کوت کاپون را تصرف و تامین کند که به دلیل نوع درگیری این قرارگاه (تک جبهه‌ای)، پیش بینی نتایج عملیات در این محور سخت و دشوار بود.

٣-«محور غرب شوش»

دشمن در منطقه غرب شوش، به دلیل وجود اهداف مهمی همچون سایت ‌٤ و ‌٥ رادار از مستحکم ترین مواضع و خطوط دفاعی برخوردار بود. قرارگاه فجر ماموریت داشت ضمن تصرف اهداف فوق‌الذکر، روی ارتفاعات ابوصلیبی خات مستقر شود.

۴- « محور رقابیه»

تصرف تنگه رقابیه و منطقه دوسلک، وظیفه قرارگاه فتح بود که در نتیجه آن، عقبه لشکر ‌١ عراق بسته می‌شد. در صورت موفقیت نیروهای این قرارگاه و الحاق آن‌ها با نیروهای قرارگاه قدس، خط نهایی عملیات تامین می‌شد.

شرح عملیات

در ساعت ‌۳۰ دقیقه بامداد ‌۱۳۶۱/۱/۲، عملیات فتح‌المبین با رمز مبارک یازهرا (س) آغاز شد. حوادث و رویدادهای عملیات در محور و مراحل مختلف آن به شرح ذیل است:

مرحله اول عملیات فتح المبین  (۲ فروردین‌ ۱۳۶۱)

در این مرحله در محور قرارگاه قدس، تیپ ‌١٤ امام حسین (ع) در جناح راست موفق شد با حرکت احاطه‌ای از شمال غربی و غرب رودخانه چیخواب ضمن تصرف منطقه عین خوش، عقبه دشمن در این محور را مسدود کند. تیپ ‌٤١ ثارالله و تیپ ‌٨٤ خرم آباد نیز در جناح چپ این قرارگاه از شمال دشت عباس طرف امام زاده عباس و تپه ‌٢٠٢ پیشروی کرده و مواضع دشمن را به تصرف خود درآورد، لیکن این مواضع در جریان پاتک‌های شدید دشمن مجددا به اشغال نیروهای عراقی درآمد.

در محور قرارگاه نصر؛ یگان‌های عمل کننده در ساعت ‌٠١:۳۰ بامداد با دشمن درگیر شدند. در حالی که واحدهای ارتش عراق در این محور به شدت مقاومت می‌کردند، یک گردان از تیپ ‌٢٧ محمد رسول الله (ص) که ماموریت تصرف «علی گره زد» و خاموش کردن آتش توپخانه مستقر در آن را بر عهده داشت، تا اعماق خطوط دشمن نفوذ کرده و قرارگاه توپخانه دشمن را به تصرف درآورد. در نتیجه، یگان‌های دیگر این قرارگاه موفق شدند مواضع اصلی پدافندی دشمن در شمال محور پل نادری، سرخه فلیه، سرخه صالح و تپه چشمه، کوت کاپون، سه راهی قهوه خانه و تپه شاوریه را به تصرف در آورند.

در محور قرارگاه فجر، به دلیل مستحکم بودن خطوط پدافندی، حجم انبوه آتش و هوشیاری دشمن نسبت به جهت تک و نیز انسداد اکثر راهکارهای پیش بینی شده خودی، نیروهای این قرارگاه با روشن شدن هوا به موقعیت اولیه خود بازگشتند. در محور قرارگاه فتح، ماموریت این قرارگاه در آغاز عملیات، تنها اعزام گروه های «آرپی جی زن» برای شکار این تانک‌ها محدود شد. بر همین اساس گروه‌های مورد نظر اعزام شدند، لیکن تنها موفق گردیدند حدود ‌٢٠ تانک و نفربر دشمن را منهدم کنند.

مرحله دوم عملیات فتح المبین ۴ فروردین ۱۳۶۱

ساعت یک بامداد چهار شنبه چهارم فروردین، مرحله دوم عملیات فتح با کلمه رمز یازهرا(س) آغاز شد و نیروهای ایرانی در اولین ساعات شروع عملیات، تلفات سنگینی بر دشمن وارد آوردند و به مواضع آن در جبهه‌های غرب شوش و دزفول دست یافتند. در این مرحله از عملیات تنگه رقابیه و ارتفاعات میشداغ پاکسازی شد.

در این مرحله، ماموریت اصلی به عهده قرارگاه فتح بود تا با تصرف تنگه رقابیه و ضمن تهدید عقبه نیروهای عراقی، در منطقه قرارگاه فجر، موجب کاهش فشار دشمن به قرارگاه قدس شود. قرارگاه های نصر و قدس نیز در این مرحله ماموریت داشتند تا با ترسیم خطوط پدافندی خود، در مقابل پاتک های دشمن مقاومت کنند.

همچنین، قرارگاه فجر همچون مرحله اول ماموریت داشت تا به منظور جلب توجه دشمن به انجام عملیات ایذایی بپردازد و ذهن فرماندهان عراقی را از محور اصلی عملیات منحرف کند.

قرارگاه فتح از دو محور عملیات خود را آغاز کرد. یک تیپ پیاده به همراه یک گردان زرهی با هدف تصرف ارتفاعات «رقابیه» از حاشیه«تنگه رقابیه» و آب گرفتگی وارد عمل شدند و دو تیپ نیز محور اصلی حرکت خود را تنگه دلیجان – به منظور دور زدن دشمن – قرار دادند و در نتیجه موفق شدند تنگه رقابیه، ارتفاعات رقابیه و میشداغ به همراه تعداد زیادی تجهیزات سنگین دشمن را به تصرف درآورند. به دنبال آن، نیروهای عراقی از فشار خود در محور عین خوش کاسته و پاتک های سنگین را متوجه منطقه رقابیه کردند و به رغم این که خطوط پدافندی نیروهای خودی در داخل تنگه تا آستانه سقوط پیش رفت، لیکن مقاومت نیروهای خودی به حفظ و تامین اهداف این مرحله منجر شد.

مرحله سوم عملیات فتح المبین ۷ فروردین ۱۳۶۱

در سومین مرحله عملیات، مهمترین مواضع حیاتی دشمن در غرب شوش و دزفول فتح شد. این مرحله از عملیات مقارن ساعت ‌٢٢ و ‌٣٠ دقیقه شب شنبه ‌هفتم فروردین با نام فتح‌المبین و با کلمه رمز «یازهرا (س)» در شمال غربی شوش آغاز شد.

فرماندهان سپاه و ارتش پس از کسب نتایج موفقیت آمیز در مرحله دوم عملیات، به این نتیجه رسیدند که نیروهای دشمن به دلیل از هم پاشیدگی سازمان و گسستگی در سیستم فرماندهی خود، احتمالا از منطقه عملیاتی فرار خواهند کرد. لذا تصمیم گرفته شد هر چه سریعتر با انجام عملیات دیگری، قوای دشمن منهدم و خطوط پدافندی قوای خودی تصحیح و تقویت شود. بر همین اساس، پس از طراحی مانور این مرحله از عملیات، نیروهای خودی در بامداد روز هفتم حمله خود را آغاز کردند و همان گونه که پیش‌بینی می‌شد، دشمن برای مصون ماندن از انهدام و اسارت نیروهایش، بسیاری از مواضع خود را به ناچار ترک کرده و به منتهی الیه خطوط پدافندی خود در منطقه، (چنانه، دوسلک و غرب ارتفاعات تینه) عقب‌نشینی کرد.

مرحله چهارم عملیات فتح المبین ۸ فروردین ۱۳۶۱

در چهارمین مرحله عملیات که سحرگاه روز یکشنبه هشتم فروردین با نام فتح و کلمه رمز یازهرا (س) آغاز شد.

قرارگاه نصر به پاکسازی منطقه متصرفه در شرق ارتفاعات تینه پرداخته و پس از آن به کمک قرارگاه قدس شتافت. قرارگاه قدس که در روز گذشته ارتفاعات ‌٢٠٢ تنگه ابوغریب را به تصرف درآورده بود، می‌کوشید از فرار نیروهای در حال عقب نشینی عراق جلوگیری کند. قرارگاه فجر نیز مسئولیت پاکسازی منطقه متصرفه خود را بر عهده داشت.

همچنین نیروهای قرارگاه فتح ضمن عبوراز تنگه دلیجان به سمت برغازه و دوسلک موفق شدند این دو منطقه را به تصرف در آورده و با نیروهای قرارگاه نصر الحاق کنند و سپس به سمت مرزهای بین المللی پیشروی کنند.

در مجموعه، طی این مرحله از عملیات، ارتفاعات تینه، دوسلک و برغازه به تصرف کامل درآمدند و دشمن به غرب رودخانه دویرج و تپه ‌١٨٢ عقب رانده شد.

لازم به ذکر است که نیروهای خودی در تلاش اصلی خود در این مرحله که دستیابی به عقبه‌های دشمن و ممانعت از فرار نیروهای آنان بود موفق نبودند و دشمن توانست بسیاری از نیروها و تجهیزات خود را از منطقه عملیات خارج کند.

نتایج عملیات فتح المبین

- آزادسازی ‌٢٥٠٠ کیلومتر مربع از خاک جمهوری اسلامی؛ شامل ده‌ها بخش و روستا، سایت ‌٤ و ‌٥ رادار، جاده مهم دزفول – دهلران و ...

- نزدیک شدن نیروهای خودی به مرز در منطقه غرب شوش و دزفول.

- خارج شدن شهرهای دزفول، اندیمشک و شوش و مراکز مهمی همچون پایگاه هوایی دزفول از تیررس توپخانه دشمن و دستیابی به چاه‌های نفت ابوغریب در ارتفاعات تینه.

- انهدام بیش از ‌٤ لشکر، ‌٣٦١ دستگاه تانک و نفربر، ‌١٨ فروند هواپیما، ‌٣٠٠ دستگاه خودرو، ‌٥٠ توپ و ‌٣٠ دستگاه مهندسی ارتش عراق.

- به غنیمت گرفته شدن ‌٣٢٠ دستگاه تانک و نفربر، ‌٥٠٠ دستگاه خودرو، ‌١٦٥ توپ، ‌٥٠ دستگاه مهندسی و مقادیر زیادی سلاح و تجهیزات انفرادی.

- به اسارت در آمدن بیش از ‌١٥ هزار تن از نیروهای دشمن.

- کشته و مجروح شدن حدود ‌٢٥ هزار تن از نیروهای دشمن.

سرنوشت صدام حسین

صدام جاه طلب ۲۹ساله شد«معاون رئیس جمهور»عراق

ازنظرقوانین عراق درصورت مرگ ویا استعفای -فقدان رئیس جمهور- در عراق ، عبدالسلام عارف از فرماندهان ارتش به عنوان رئیس‌جمهور و حسن البکر از رهبران حزب بعث به عنوان نخست‌وزیر ی می رسیدند.

اگرچه صدام حسین  درطول ۱۱سال  ریاست حکومت احمد حسن البکر ،درسمت معاون ریاست جمهوری بود، اما

درواقع بعلت جاه طلبی صدام ،رئیس جمهور کسی نبودغیرار صدام حسین وسرانجام باکمک بعثی ها علیه عبدالرحمن عارف رئیس جمهور وقت عراق (برادر عبدالسلام عارف) کودتا کرد و قدرت را به دست گرفتند.

در سال ۱۹۷۹ رسماً رئیس جمهورعراق شد.

 ۲۴ سال ریاست جمهوری صدام

۱۱سال   حکومت احمد حسن البکر

اگرچه صدام حسین  درطول ۱۱سال  ریاست حکومت احمد حسن البکر ،درسمت معاون ریاست جمهوری بود، امادرواقع بعلت جاه طلبی صدام ،رئیس جمهور کسی نبودغیرار صدام حسین وسرانجام باکمک بعثی ها علیه عبدالرحمن عارف رئیس جمهور وقت عراق (برادر عبدالسلام عارف) کودتا کرد و قدرت را به دست گرفتند.

در سال ۱۹۷۹ رسماً رئیس جمهورعراق شد.

 ۲۴ سال ریاست جمهوری

توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:البته باید ۱۱سال  ریاست صدام رادرزمان حکومت احمد حسن البکر اضافه کنیم که می شود۳۵سال

ودردر شهریور ۱۳۵۹ حمله به ایران را آغاز کردجنگ ۸ساله راعلیه ایران آغازکردکه حاصلش بیش ازیک میلیون کشته از۲طرف بود

در ۲۷ تیرماه سال ۱۳۶۷ پذیرش قطعنامه ۵۹۸ 

صدام درسال اخرعمرخود که احساس خطرکرده بود دستور داده بود که بیش از ۱۰ خانه مخفی با پیچیدگی های امنیتی را برای اختفا در همین  مزرعه ، آماده کنند.

او در مدت زندگی تنهای خود در این ۸ ماه اخیر، در این خانه ها جابجا می شده است.

بالاخره دیکتاتور سرنگون شده عراق پس از ۲۴۰ روز در حالی دستگیر شد که مقامات امریکایی ، ۲۵ میلیون دلار برای سر وی جایزه گذاشته بودند.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«پل برمر»کیست؟جمله ای که درکلام رهبرانقلاب خطاب به نخست وزیرعراق گفتند.

رهبر انقلاب اسلامی* برای آمریکایی‌ها اینکه چه فردی نخست وزیر عراق باشد مهم نیست آنها به‌دنبال حکومتی همچون حکومت «پل برمر» حاکم آمریکایی عراق در اوایل سقوط صدام هستند.

مصطفی الکاظمی نخست وزیر عراق و هیئت همراه عصر سه‌شنبه( ۳۱ تیر ۱۳۹۹) با حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.

پل برمر(سفیرامریکادرعراق)همه کاره عراق-زمان اشغال-«احمد چلبی»به استقبالش می رود-درهنگام ورود به عراق(ایشان بجای «زلمی خلیل‌زاد» می آید)

پل برمر: تا زمان تامین منافع آمریکا، نیروهای ما باید در عراق بمانند.

نگارنده-پیراسته فر:«پل برمر» نماینده تام الاختیار رئیس جمهورامریکا(جرج بوش )در عراق بود(می شود گفت رئیس جمهورعراق بود)چون مقامات عالیرتبه عراق بدون هماهنگی-اجازه-وی نمی توانستندکاری بکنند.واینکه فلان رسانه می نویسد«امریکایی ها هیچ نقشی دردستگیری صدام نداشتند،ازبیخ وبُن، بی اساس است»

پل برمر: تا زمان تامین منافع آمریکا، نیروهای ما باید در عراق بمانند.
«پل برمر»درمیان رئیس جمهور(بوش)و دونالدرامسفلد(وزیردفاع امریکا)

۱۹ مارس ۲۰۰۳: بمباران کاخ ریاست جمهوری عراق به وسیله هواپیماهای آمریکایی.

۲۰ مارس۲۰۰۳: ورود نیروهای نظامی آمریکا و انگلیس از مرز کویت به عراق.

۹ آوریل۲۰۰۳: بیست روز پس از بمباران کاخ ریاست جمهوری عراق، بغداد توسط نیروهای آمریکایی اشغال شد و حکومت دیکتاتوری صـدام؛ علیرغم وجود ارتش قوی، تقریبا بدون مقاومت جدی سقوط کرد و مجسمۀ صـدام در میدان مرکزی شهر به وسیله مردم به زیر کشیده شد.

سه سال بعد ازدستگیری اعدام شد

صدام

صدام در روزجمعه۱۳ دسامبر ۲۰۰۳ (۲۱ آذر ۱۳۸۲) توسط نیروهای آمریکایی در حالی که خود را در یک حفره کوچک درنقطه‌ای درمزرعه«عبور» مخفی کرده بود دستگیر شد.

در تاریخ ۵ نوامبر ۲۰۰۶محکوم  به اعدام شد و سرانجام در روزشنبه ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶ (۹ دی ۱۳۸۵)مصادف با عید قربان در بغداد به دار آویخته شد.
جنازه او در زادگاهش در حومه شهر تکریت در شمال بغداد دفن شد.


«واقعه طبس»مصداق «امدادهای الهی»بود(شن وباد)مأمورخدابودند«گردوغبارغلیظ»

شن هایی که«مأمورخدابودند»برای سقوط هواپیماهای امریکا

ماجرای حمله آمریکا به طبس در حقیقت از روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸، (۴ نوامبر ۱۹۷۹) آغاز شد؛ زمانی که «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و ۵۳ آمریکایی را به گروگان گرفتند.با توجه به اینکه دولت کارتر نتوانست از راه دیپلماتیک گروگان‌های آمریکایی را آزاد کند، یگان ویژه «دلتا فورس» از نیروهای مسلح آمریکا، مأموریت پیدا کردند تا گروگان‌های آمریکایی را در یک عملیات کماندویی آزاد کنند و به آمریکا باز گردانند.

برای اجرای عملیات «پنجه عقاب» یک ماه پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران،۹۰ نفر از کماندوهای آمریکایی موسوم به «دلتا» به فرماندهی سرهنگ «چارلی بکویث» و سرگرد «میدوز» به ایالت آریزونای آمریکا که تقریبا شرایط کویری ایران را داشت اعزام شدند تا آخرین مراحل تمرینی و آموزشی تحت شرایط مشابه را بگذارنند. از سوی دیگر گروه سرّی ویژه‌ای نیز برای پشتیبانی و تدارک وسایل تکمیلی طرح عملیات، مخفیانه وارد ایران شده و با گروهک‌های ضد انقلاب تماس‌هایی را برقرار کردند.

کماندوهای آموزش دیده آمریکا در اواخر آذرماه سال ۱۳۵۸ عازم کشور مصر شده و در پایگاهی نزدیک قاهره مستقر شدند.فرمان اجرای این عملیات از سوی کارتر، رییس جمهور وقت آمریکا با اعلام کلمه رمز«بروید» صادر و در غروب روز پنجشنبه چهارم اردیبهشت ۱۳۵۸ این عملیات آغاز شد.

شامگاه پنجشنبه چهارم اردیبهشت ۱۳۵۹ (۲۴ آوریل ۱۹۸۰)ساعت ۱۳ به وقت واشنگتن، ۹۰ کماندوی آموزش دیده آمریکا موسوم به نیروی «دلتا» باشش هواپیمایC – ۱۳۰ و هشت فروند هلی کوپتر نفربر، از عرشه ناو هواپیمابر ( USS Nimitz) ازپایگاه قاهره به دریاى عمان منتقل می شوند وازآنجا با پرواز در ارتفاع کم و با استفاده از نقاط کور رادار، راهى ایران شدند. 

 ۸تن اززبده تربن نظامیان امریکایی در واقعه طبس کشته شدند.

 هنگام اجرای عملیات با ورود به حریم هوایی ایران یکی از بالگردها در ۱۲۰کیلومتری راور کرمان دچار نقص فنی شده و به اجبار فرود می‌آید و سرنشینان آن به بالگردی دیگر منتقل می‌شوند و همان بالگرد نیز دچار نقص فنی شده و به ناچار به ناو هواپیما‌بر بازمی‌گردد. ۶ هواپیما و ۶ بالگرد دیگر خود را به طبس رسانده و در تاریکی شب در منطقه‌ای دور افتاده بدون متوجه شدن نیروهای نظامی ایرانی فرود می‌آیند.

 در حین سوختگیری یکی دیگر از بالگردها دچار نقص فنی شده، درحالی که هنوز عملیات آغاز نشده ۳ فروند بالگرد از دست رفته بود،پس از تماس با مرکز عملیات، کارتر دستور بازگشت نیروها را می‌دهد؛ ولی هنگام برخاستن هواپیماها و بالگردها توفان شن آغاز شده و یک هواپیمای C۱۳۰ و یک بالگرد CH-۵۳ به هم خورده و هر دو آتش می‌گیرند که در این حادثه ۸ نفر از نیروهای امریکایی در آتش سوخته و ۴ بالگرد ناتوان از پرواز روی زمین باقی می‌مانند.

قرار بود نیرو‌های عملیاتی با بالگرد از طبس به سوی تهران حرکت کنند و در ورزشگاه امجدیه (شیرودی) فرود آیند. سپس با لباس مبدل، به سفارت آمریکا در تهران حمله و گروگان‌های خود را آزاد کنند. طبق این نقشه، آنان پس از پایان فعالیت شان، از همین راه به طبس باز می‌گشتند و از آنجا با هواپیما از ایران خارج می‌شدند.

«شن‌ها» مأمور خدا بودند«باد»مأمورخدابود

پیام امام خمینی درپی شکست نظامی آمریکا درطبس:«نباید بیدار شوند، آنهایی که توجه به معنویات ندارند و به این غیب ایمان نیاورده اند؟نباید بیدار شوند؟ چه کسی این هلیکوپتر آقای کارتر را که می‌خواستند به ایران بیایند ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم!؟ شن‌ها ساقط کردندشن‌ها مأمور خدا بودندباد مأمور خداست. قوم عاد را باد از بین برد؛ این باد مأمور خداست. این شن‌ها همه مأمورند. تجربه بکنند باز.»(صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۳۷۹ - ۳۸۰)

«آن حربه‌‏اى که در دست ایران است، پیش آن‏ها(دشمنان) نیست، آن‏ها آن حربه را نمى‏‌شناسند. آن حربه ایمان است، حربه توحید استآن‏ها تأییدات غیبى الهى را منکر هستند،

این‏ها نمى‌‏توانند چشمشان را باز کنند و ببینند که در هر گوشه از ایران یک امور خارق‏‌العاده واقع مى‏‌شود که با دست عادى بشر نمى‏‌تواند واقع بشود.

آن‏ها (امریکا)در طبس آمدند و گمان کردند که مى‌‏توانند نیرو پیاده کنند و مى‌‏توانند بیایند و به بهانه خارج‌‏کردن گروگان‏ها، ایران را قبضه کنند و خداى تبارک و تعالى شن‏ها و بادها را فرستاد و آن‏ها را شکست داد.»(صحیفه امام، ج ۱۶، ص ۱۰۵)...این دست غیبى همراه ما است و این‌‏را حفظ بکنید. حفظ به این است که خدمت را خالص کنید براى خداى تبارک و تعالى‏.(صحیفه امام، ج ۱۶، ص ۱۲۳)..تا ملت و دولت به تعهد خود در نصرت به دین خدا و به بندگان او پابرجا باشند، نصرت خدا ادامه دارد«إن تَنصُروا اللَّه یَنصُرکُم و یُثَبِّت اقدَامَکُم».(صحیفه امام، ج ۱۹، ص۱۵۹)

برای اطلاع ازجزئیات ماجرا(حادثه طبس) به این لینک مراجعه کنید:

ماجرای"طبس"حمله نظامی امریکا-آزادی گروگانهای لانه جاسوسی

ترامپ"احیای برجام"نابودی اسرائیل

ترامپ:توافق برجام یعنی نابودی اسرائیل 

عضوکمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا:گزارش‌ها از «وین» این علامت را می‌دهند که توافق برجام  قریب‌‌الوقوع است ، حتی ممکن است از توافق اولیه‌ای که رابرت مالی مذاکره کرد هم بدتر باشد. حالا می‌فهمیم چرا رئیس‌جمهور(جو بایدن) و دولت او با مردم آمریکا شفاف و صریح صحبت نکرده‌اند. توافق پیشنهادی برای امنیت آمریکا وحشتناک خواهد بود. 

ترامپ: توافق «جوبایدن» با ایران می‌تواند به مفهوم نابودی اسرائیل باشد.

«دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور پیشین ایالات متحده آمریکا روز  چهارشنبه ۱۳ آوریل ۲۰۲۲(۲۴ فروردین ۱۴۰۱) در مصاحبه با شبکه «فاکس‌نیوز» با انتقاد از عملکرد دولت «جو بایدن» گفت: توافق دولت بایدن با ایران بدتر از توافق دوران ریاست‌جمهوری «باراک اوباما» خواهد بود و چنین توافقی می‌تواند به معنای نابودی اسرائیل خواهد بود.

رئیس‌جمهور جنجالی سابق ایالات متحده بار دیگر مدعی شد که دولت بایدن به «ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهور روسیه اجازه می‌دهد تا به حصول توافق با ایران کمک کند و در همان حال، کرملین را تحریم و با حمله روسیه به اوکراین مخالفت می‌کند.

ترامپ سپس با انتقاد از توافق سال ۲۰۱۵ موسوم به برجام گفت که برجام «افتضاح» بود اما توافق جدید با ایران برای صمیمی‌ترین و نزدیک‌ترین همپیمانان ایالات متحده بدتر خواهد بود.

ترامپ در این خصوص گفت: «من به یک توافق وحشتناک پایان دادم اما بهتر از آن چیزی است که در صورتیکه امکانپذیر شود، آنها به دنبال انجام آن هستند...که این توافق(توافق بایدن باایران دراحیای برجام) حتی بدتر هم است.

رئیس جمهورسابق آمریکا خطاب به جوبایدن گفت:تنها چیزی که شما نگفتید این است که(بااحیای برجاماسرائیل در معرض خطر بزرگی است.

اگر این اتفاق بیفتد، خطر بزرگی است، زیرا این یک نقشه راه بسیار سریع برای [تهران] برای داشتن سلاح هسته‌ای است.»

 ترامپ: توافق بایدن با ایران می‌تواند به مفهوم نابودی اسرائیل باشد

ترامپ: توافق دوران اوباما بهتر از توافقی است که در حال حاضر به دنبال آن هستند که با ایران حاصل کنند. اسرائیل در معرض خطر بزرگی قرار دارد.

دونالد ترامپ در اردیبهشت سال ۱۳۹۷ علی‌رغم مخالفت جامعه جهانی و پایبندی ایران به مفاد برجام، به صورت یکجانبه از این توافق هسته‌ای خارج شد و به امید وادار کردن ایران به موافقت با توافق مورد پذیرش واشنگتن، سیاست «فشار حداکثری» را علیه جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفت که نه تنها این سیاست نتیجه‌ای در بر نداشت بلکه ایران پس از یکسال پایبندی به تعهدات برجامی خود و بعد از بدعهدی طرف‌های اروپایی برجام در قبال تعهداتشان به این توافق هسته‌ای، گام‌هایی را در جهت کاهش تعهدات هسته‌ای برداشت. با این حال ایران بارها تأکید کرده است که برنامه هسته‌ای کاملاً صلح آمیز دارد و به دنبال تسلیحات اتمی نیست.

ترامپ با اشاره به مخالفت برخی نمایندگان کنگره با توافق هسته‌ای با ایران ابراز امیدواری کرد که کنگره از نهایی شدن یک توافق جلوگیری کند و تصریح کرد: «این (توافق) می‌تواند پایان اسرائیل باشد».

وی ادامه داد که اگر دولت بایدن نتواند برای حفاظت از اسرائیل اقدام کند و یا اجازه تصویب توافقی را دهد که به این رژیم آسیب وارد کند، تل‌آویو احتمالاً مجبور به دفاع از خود شود. ترامپ در این خصوص گفت: «بسیاری از مردم نیز این را می‌گویند، مگر اینکه اتفاقی بیفتد که اسرائیل مجبور به جنگ شود. وضعیت وحشتناکی است.»

وی همچنین بار دیگر جو بایدن را عامل تضعیف جایگاه ایالات متحده در جهان توصیف کرد و افزود بایدن همچنین متأسفانه به تضعیف جایگاه ایالات متحده در جهان در چندین جبهه از جمله تولید انرژی منجر شده است و توقف پروژه  خط لوله «کیستون ایکس ال» آلبرتا را یکی از ضعف‌های دولت بایدن توصیف کرد.

طبق این گزارش، «شان هانیتی» مجری برنامه نیز در پی اظهارات ترامپ گزارش داد که «جیسون کنی» نخست وزیر آلبرتا اخیراً پیشنهاد کرده است که اگر بایدن به سادگی اجازه می‌داد ساخت و ساز خط لوله کیستون ایکس ال ادامه پیدا کند، خط لوله اکنون در حال حاضر نفت زیادی به ایالات متحده می‌داد./فارس

کنگره آمریکا: چنانچه دولت «جو بایدن»، توافق حاصل‌شده بر سر «برجام »را برای انجام بررسی‌های لازم به کنگره ارائه ندهد، این توافق «باطل و بی‌اثر» خواهد شد.

انتقاد کنگره آمریکا ازعدم حضور «نماینده ویژه دولت بایدن در امور ایران»

«کلاودیا تنی»عضو جمهوری‌خواه کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا در یادداشتی که امروز پنجشنبه(۲۵ فروردین ۱۴۰۱) در وب‌سایت مجله «نیوزویک» نوشته از امتناع «رابرت مالی»، نماینده ویژه دولت بایدن در امور ایران از حضور در جلسات استماع کنگره انتقاد کرده و مدعی شده او در حال مخفی کردن چیزی از نهاد قانونگذار آمریکا است.

«کلاودیا تنی»در این یادداشت نوشته است: در حالی که با نزدیک شدن به دومین سال ریاست‌جمهوری بایدن به احتمال حصول یک توافق هسته‌ای شکست‌خورده دیگر با ایران نزدیک و نزدیک‌تر می‌شویم «رابرت مالی» هنوز از حضور در جلسه استماع علنی در کنگره برای ارائه اطلاعات به روز به مردم درباره مذاکرات خودداری کرده است.

کاودیا تنی مدعی شده است: 

«کلاودیا تنی»(Claudia Tenney)گفت: «گزارش‌ها از وین این علامت را می‌دهند که توافق جدید ممکن است قریب‌‌الوقوع باشد و این توافق حتی ممکن است از توافق اولیه‌ای که آقای مالی مذاکره کرد هم بدتر باشد»

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس آمریکا  درادامه گفت:«حالا می‌فهمیم چرا رئیس‌جمهور (بایدن) و دولت او با مردم آمریکا شفاف و صریح صحبت نکرده‌اندتوافق پیشنهادی(برجام) برای امنیت آمریکا وحشتناک خواهد بود

امتیاز ۹۰ میلیارد دلاری برجامی

این قانونگذار آمریکایی در ادامه ادعاهای خود نوشته است: «نخست، آنها نمی‌خواهند ما بدانیم که رژیم مستقر در تهران ممکن است در ازای دادن امتیازهای جزئی از تخفیف‌های گسترده تحریمی -شاید به اندازه ۹۰ میلیارد دلار- برخوردار خواهد شد

«عضو کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا»در بخش دیگری از این یادداشت نوشته است: «بزرگترین پنهان‌کاری دولت بایدن این است که هیچ برنامه‌ای برای دخالت دادن کنگره در روند مذاکراه ندارد. مشارکت کنگره فقط یک اصل مربوط به نزاکت حرفه‌ای نیست بلکه مسئله‌ای است که قانون حکم به آن داده است.»

عضو کمیته امورسیاست خارجی مجلس نمایندگان آمریکا»نوشت: طبق قانون «بررسی توافق هسته‌ای ایران» (اینارا) «رئیس‌جمهور ملزم است هر گونه توافق هسته‌ای با ایران را به کنگره ارائه دهد

خانم «تنی» در ادامه تصریح کرده است: «چنانچه دولت از تحویل توافق مذکور به کنگره برای انجام بررسی‌های لازم خودداری کند این توافق باطل و بی‌اثر خواهد بود. حاکمان تهران می‌دانند که توافقی که از حمایت هر دو حزب در آمریکا برخوردار نباشد دوامی نخواهد داشت.»/پایان.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:۳۸ نظامی بازنشسته آمریکا، در نامه ای سرگشاده مخالفت خود را با بازگشت جوبایدن به برجام اعلام کردند

در قسمتی از این نامه، نظامیان امضاکننده، با اشاره به برخی امتیازاتی که توافق احتمالی با ایران به جمهوری اسلامی و روسیه می‌دهد، مخالفت خود را با این مفاد اعلام کرده‌اند
ایران می‌خواهد با تبدیل شدن به یک قدرت هسته ای، موجودیت آمریکا و هم‌پیمانان منطقه‌ای ما را تهدید کند.

۱۹ اسفند ۱۴۰۰نمایندگان کنگره آمریکا در نامه‌ای به جو بایدن، ضمن تاکید بر «بررسی دقیق هرگونه توافق» احیای برجام ، نسبت به احتمال خروج سپاه پاسداران از فهرست گروه‌های ترویستی و لغو تحریم‌های وضع‌شده علیه اعضای دفتر رهبر جمهوری اسلامی ایران، ابراز نگرانی کرده بودند.

این نامه که به امضای ۲۰نماینده( ۱۱ نماینده دموکرات و ۹ نماینده جمهوری‌خواه) رسیده است، با اشاره به این که آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، در جلسه رای اعتماد خود «به حفظ تحریم‌های مرتبط با تروریسم علیه ایران متعهد شد»، از جمهوری اسلامی ایران به عنوان «اصلی‌ترین حامی حکومتی تروریسم در جهان» یاد شده است. و هرگونه لغو تحریم‌ها و بیرون آوردن سپاه از فهرست ترویستی به منزله «ایجاد مسیر روشنی برای نیروهای نیابتی ایران جهت تداوم دامن زدن به تروریسم» قلمداد شده است.

ترامپ:هیچ رئیس‌ جمهوری‌ به اندازه من دوست خوبی برای دولت اسرائیل نبوده است.

ایندیپندنت(یکشنبه۱۶ آبان ۱۴۰۰)نوشت:دونالد ترامپ، رئیس‌ جمهوری سابق آمریکا، روز شنبه(۱۵ آبان ۱۴۰۰) در گردهمایی «ائتلاف یهودیان جمهوری‌خواه» در لاس‌وگاس با سیاست‌های بایدن در مورد ایران مخالفت کرد و آن‌ها را مغایر با منافع آمریکا و اسرائیل خواند. 

آقای ترامپ گفت «هیچ رئیس‌ جمهوری‌ به اندازه من دوست خوبی برای دولت اسرائیل نبوده است و من به این موضوع بسیار افتخار می‌کنم.» این سیاستمدار میلیاردر ۷۵ ساله جزو چهره‌هایی است که می‌کوشند تا پیش از انتخابات مقدماتی جمهوری‌خواهان برای انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴، از حمایت گروه‌های مختلف درون این حزب برخوردار شوند. 

«ائتلاف یهودیان جمهوری‌خواه» در سال ۱۹۸۵ بنیان‌گذاری شد تا مدافع حزب جموری‌خواه درون جامعه یهودیان آمریکا باشد؛ جامعه‌ای که عموما متمایل به حزب دموکرات است و در هر دو انتخابات ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ قویا علیه ترامپ رای داد. طبق آمار، ۷۶ درصد یهودیان آمریکا در سال ۲۰۲۰ به جو بایدن رای دادند و ۷۱ درصد آن‌ها در سال ۲۰۱۶ به هیلاری کلینتون، نامزد وقت حزب دموکرات. از سال ۱۹۱۶ که آمار قومی مربوط به انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا موجود است، اکثریت یهودیان آمریکا حتی یک ‌بار هم به نامزدهای جمهوری‌خواه رای نداده‌اند.  

ترامپ که به صورت مجازی برای گردهمایی یهودیان جمهوری‌خواه در لاس‌وگاس سخنرانی می‌کرد، به اقدامات گسترده دولت خود در زمینه اسرائیل اشاره کرد: انتقال سفارت آمریکا از تل‌آویو به بیت‌المقدس (اورشلیم)، امضای توافق ابراهیم که منجر به عادی‌سازی روابط اسرائیل با چهار کشور عربی امارات متحده عربی، بحرین، مراکش و سودان شد، و خروج از «برجام»؛ توافق‌ هسته‌ای ایران. 

آقای ترامپ در سخنان خود هیچ اشاره‌ای به قصد احتمالی‌اش برای نامزدی مجدد در انتخابات ریاست ‌جمهوری نکرد، اما گفت جمهوری‌خواهان «دوباره پیروز آن بنای زیبای سفیدی که گاهی اوقات به آن می‌گویند کاخ سفید، می‌شود»،‌ و افزود: «اوضاع هیچ‌وقت مثل امروز مهم و خطیر نبوده است.»

نشست یهودیان جمهوری‌خواه در کازینوی «ونیزی» لاس وگاس برگزار می‌شد که متعلق به «میریام ادلسون» همسر شلدون ادلسون، است.

آقای ادلسون که بنیان‌گذار آن کازینو بود، از چهره‌های شاخص راست‌گرای جامعه یهودیان آمریکا بود که در سال جاری در سن ۸۷ سالگی درگذشت.

« ادلسون» که در سال ۱۹۹۶ پس از سال‌‌ها عضویت در حزب دموکرات، به جمهوری‌خواهان پیوست، از حامیان مالی نتانیاهو و ترامپ بود و به‌خصوص سیاست‌های تهاجمی در رابطه با ایران را تشویق می‌کرد.

غیر از ترامپ، بسیاری از سایر چهره‌های شاخص حزب جمهوری‌خواه نیز در نشست کازینوی ونیزی لاس‌وگاس سخن گفتند. 

«مایک پنس» معاونِ دونالدترامپ که در روزهای آخر ریاست ‌جمهوری‌ او با تایید نتایج انتخابات، از وی فاصله گرفت، گفت بایدن «به اسرائیل پشت کرده است.» آقای پنس با برشمردن سیاست‌های دولت بایدن، گفت او «بودجه تشکیلات خودگردان فلسطینی را بازگردانده، اعلام کرده است که می‌خواهد به برجام بازگردد، و دولت بایدن حالا می‌خواهد در اورشلیم کنسولگری آمریکا را برای مردم فلسطینی باز کند.» پنس که بر خلاف ترامپ به صورت حضوری به آن نشست آمده بود، گفت: «این قدمی غیرقانونی است و وقت آن رسیده است که کنگره نگذارد بایدن در اورشلیم کنسولگری باز کند.»

معاون سابق رئیس‌ جمهوری گفت: «روزی که دولت ما به کار خود خاتمه داد، حکومت ایران ضعیف‌تر و منزوی‌تر از همیشه بود.» او سپس توضیح داد که سیاست‌های بایدن چطور به حکومت ایران کمک کرده است، و افزود: «دولت ما شاید ضعیف باشد، اما مردم آمریکا قوی هستند و کنار آنانی می‌ایستند که آزادی می‌خواهند.» 

فرماندار سابق ایالت ایندیانا که گرایش‌های راست مذهبی دارد، کاندیداتوری خود را اعلام نکرد، اما تاکید کرد که حزبش «در سال ۲۰۲۴ دوباره پیروز این کشور می‌شود.»

پنس از اعضای «ائتلاف یهودیان جمهوری‌خواه» خواست که «ایمان خود را حفظ» کنند، و افزود: «هفتاد و چهار میلیون آمریکایی در قلب خود می‌دانند که خورشید هنوز در سرزمین آزادگان غروب نکرده است. کار خدا با آمریکا و اسرائیل هنوز تمام نشده است و می‌دانم که بهترین روزها هنوز پیش روی ما هستند.»

از دیگر چهره‌هایی که راجع به ایران صحبت کردند، «نیکی هیلی» سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل بود. خانم هیلی با انتقاد از سیاست‌های دولت بایدن، گفت آمریکا نمی‌بایست به شورای حقوق بشر سازمان ملل بازمی‌گشت. هیلی گفت: «شورای حقوق بشر به دلایل بسیار، مضحکه‌ای بیش نیست.»

هیلی از بازگشت بایدن به برجام نیز انتقاد کرد و اسرائیل را تشویق کرد که هر کاری می‌تواند، برای جلوگیری از رسیدن ایران به سلاح هسته‌ای انجام دهد. او گفت: «شما نمی‌توانید روی دولت بایدن برای توقف برنامه هسته‌ای ایران حساب کنید. اصلا نمی‌توانید. بهتر است قوی باشید و ازتان انتقاد کنند، تا ضعیف باشید و به شما بی‌توجهی کنند.»

خانم هیلی از گروه لابی «آی‌پک» که برای پیشبرد سیاست‌های طرفدار اسرائیل در آمریکا تلاش می‌کند هم انتقاد کرد که چرا میزبان سیاستمدارانی می‌شود که از برجام دفاع کرده‌اند. هیلی گفت: «چرا رهبران آی‌ٰپک سیاستمدارانی را به نشست‌شان دعوت می‌کنند که قویا حامی برجام هستند؟ چرا به رفتار بد پاداش می‌دهید؟ نتیجه‌اش چیزی نخواهد بود جز رفتار بد بیشتر.»

آ‌ی‌پک پاسخی به سخنان خانم هیلی که انتقادی نادر از آن محسوب می‌شود، نداده است. «آی‌پک» طبق سنت خود کوشیده است با سیاستمداران هر دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه رابطه داشته باشد، اما نزدیکی آن به دولت بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر سابق اسرائیل، باعث شده است که بسیاری از دموکرات‌ها از آن فاصله بگیرند. با این حال، بایدن و کامالا هریس در جریان کارزار انتخاباتی ۲۰۲۰ در نشست‌ آی‌پک سخنرانی کردند و با رهبران آن دیدار کردند.

یکی دیگر از سخنرانان نشست شنبه، مشخصا به مسئله جنجالی ادعای تقلب در انتخابات ۲۰۲۰ اشاره کرد؛ ادعایی بی‌اساس که هنوز از سوی برخی طرفداران دوآتشه ترامپ مطرح می‌شود.

«کریس کریستی» فرماندار سابق نیوجرسی، در سخنان خود تاکید کرد که خود از اولین حامیان ترامپ بوده است و یادآوری کرد که وقتی ترامپ برای مناظره‌های خود در سال‌های ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ آماده می‌شد،

کریستی که در تمرین مناظره‌ها نقش هیلاری کلینتون و جو بایدن را بازی می‌کرده است.

آقای کریستی اما از حضار خواست به دستاوردهای دولت ترامپ توجه داشته باشند و نه نتایج انتخابات قبلی. او در میان تشویق حضار گفت: «دیگر نمی‌توانیم راجع به گذشته و انتخابات‌های گذشته صحبت کنیم. هر موضعی راجع به انتخابات داشته باشید، آن قصه دیگر تمام شده. هر یک دقیقه‌ای که صرف صحبت راجع به سال ۲۰۲۰ می‌کنیم، وقت خودمان را تلف کرده‌ایم، در حالی که جو بایدن، کامالا هریس، نانسی پلوسی، و چاک شومر دارند این کشور را ویران می‌کنند.»

آقای کریستی یادآوری کرد که به‌رغم اکثریت دموکرات‌ها در نیوجرسی، او دوران فرمانداری موفقی داشته است. او از حزب جمهوری‌خواه خواست که بر «مردم سخت‌کوش و کارگر» تمرکز کند که از حزب دموکرات زده شده‌اند. او تاکید کرد: «مردم می‌خواهند کسی برایشان بجنگد، اما طوری که گوش‌شان را کر نکند. حتما منظورم را خوب می‌دانید. خواهان برنامه‌ای برای فردا شوید، نه گلایه‌ای راجع به دیروز.»

از دیگر چهره‌هایی که مواضع مشابهی راجع به انتخابات ۲۰۲۰ دارد، سناتور «لیندزی گراهام »از کارولینای جنوبی است که او نیز در لاس‌وگاس سخنرانی کرد و گفت بیش از همیشه نگران امنیت ملی آمریکا است.

آقای گراهام گفت: «اگر بخواهند به کسی جایزه گند زدن به جهان را بدهند، جو بایدن حتما پیروز خواهد شد. بادها از نظر سیاسی دارند به سوی ما می‌وزند و جهان لحظه به لحظه خطرناک‌تر می‌شود.»

آقای گراهام در مورد نامزد حزب در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ پیش‌بینی‌ای نکرد و گفت: «نمی‌دانم، اما یک موضوع را می‌دانم: دونالد ترامپ رئیس‌ جمهوری محشری بود.»

اما در حالی که استقبال از کریستی و گراهام در نشست لاس‌وگاس گرم بود، از چهره‌های راست‌گراتر حزب بسیار بیشتر استقبال شد؛ به‌خصوص از «ران دِ سانتیس»، فرماندار فلوریدا، که می‌توان گفت ستاره اصلی مراسم بود. 

آقای دِ سانتیس فلوریدا را «آزادترین ایالت آمریکا» خواند و گفت سیاست‌های او که مالیات را پایین آورده و مقررات دولتی را کاهش داده است، باعث شده که مردم جذب آن ایالت شوند. آقای دِ سانتیس برخی از قوانینی را که در دوران خود امضا کرده است، یادآوری کرد؛ از جمله ممنوع کردن رای غیابی وسیع و ممنوع کردن تحویل گرفتن برگه رای توسط افرادی که خویشاوند رای‌دهنده نیستند. 

آقای دِ سانتیس به سیاست واکسیناسیون اجباری بایدن هم حمله کرد و گفت در فلوریدا هیچ‌کس به دلیل واکسن نزدن، اخراج نمی‌شود. فرماندار فلوریدا تاکید کرد: «آقای بایدن طبق قانون اساسی اختیار کاری را که می‌خواهد انجام دهد، ندارد. هیچ پلیسی، هیچ آتش‌نشانی و هیچ پرستاری نباید به دلیل این سیاست‌های اجباری شغل خود را از دست دهد.»

«دِ سانتیس» به موضوع داغ این روزها، یعنی تدریس «تئوری انتقادی نژاد» در مدارس فلوریدا نیز پرداخت و گفت: «ما نمی‌خواهیم دلارهای مالیات‌دهندگان را صرف این کنیم که به کودکان‌مان بیاموزیم که از کشورمان یا از یکدیگر متنفر باشند. نمی‌گذاریم چنین شود.»

یکی از سخنگوهای حزب دموکرات در پاسخ به گردهمایی لاس‌وگاس گفت: «جمهوری‌خواهان دارند رهبران افراطی، منکران کرونا و نظریه‌پردازان توطئه را به ایالت نوادا می‌آورند؛ همان ایالتی که در چهار سال گذشته سه بار به ورشکستگی ایدئولوژیک جمهوری‌خواهان نه گفته است. این جمهوری‌خواهان می‌خواهند به نام پاسداشت میراث ویران‌گر دونالد ترامپ، جلو پیشرفت رئیس‌ جمهوری بایدن را بگیرند و در همین حال، دموکرات‌ها مشغول ایجاد شغل و ارائه خدمات درمانی و معافیت مالیاتی طبقه متوسط برای مردم سخت‌کوش نوادا هستند.»

ماجرای مهمانی"امام زمان"منزل علامه بحرالعلوم

ماجرای  میهمانی امام زمان درمنزل علامه بحرالعلوم وحواله پول

«سیدمحمدمهدی»، فرزند سید مرتضى طباطبایى بروجردى، عید فطر در سال ۱۱۵۵ه.ق ( ۲۴ بهمن ۱۱۲۱) درکربلامتولدشد.

«سیدمحمدمهدی» در سال ۱۱۸۶ ق. وارد مشهد مقدس شد و در مدت اقامت  شش ساله خود در شهرامام هشتم، علاوه بر دیدارهاى علمى با مردم و مباحثات با علما، در درس«میرزا مهدى اصفهانى خراسانى »(۱۱۵۳ - ۱۲۱۶ق) شرکت کردولقب«بحرالعلوم»رادراین سفرگرفت.(عربستان)

پس از آن از کربلا به نجف مهاجرت کرد  هنوز سنش از ۳۰ ساله نشده بودمرجعیت جهان تشیع شد.

«سید بحرالعلوم» در اواخر سال ۱۱۹۳ق، راهى حجاز(عربستان) شد. استقبال شایان مردم و شخصیت هاى محافل علمى از او موجب شد که به مدت دو سال در کنار خانه خدا اقامت ورزد و به درس و بحث بپردازد.

«شیخ زین العابدین سلماسی» (متوفی  ۵ شعبان ۱۳۶۶ ) داستان عجیبی از استادش نقل می کند.

آن ها چند وقتی می شد که از عراق به مکه آمده بودند و  ودرنزدیکی حرم اسکان داشتند.

تدارک زیارت خانه خدا

شیخ زین العابدین همان طور ایستاد تا «سیّد»از اتاقش درآمد. او عبا و قبایش را پوشیده و عمامه بر سر گذاشته بود. به خودش هم عطر خوشبویی زده و برای رفتن به زیارت خانة خدا آماده بود. سید در مکه یا درس می گفت یا به خانة خدا می رفت و مشغول عبادت می شد.
علامه بحرالعلوم:کاری نداری آشیخ زین العابدین؟
شیخ با احترام زیاد، در را به روی استاد باز کرد و گفت:فقط می خواستم جمله ای عرض کنم:شما انسان بزرگوار و سخاوتمندی هستید. از کمک به آدم ها هم نمی گذرید. می خواستم بگویم وضع خرج خانة ما طوری شده که حتی یک درهم هم نداریم. باید برای تهیه غذا و خرج میهمان ها و شاگردان کاری بکنید. اگر آدم های غیر اهل بفهمند، خوشنود می شوند.
سیدبحرالعلوم، نگاهی پر محبت به او انداخت. بعد سر خود را تکان داد و بیرون رفت.
 شیخ زین العابدین تعجب کرد. او نمی دانست پشت نگاه عجیب سید، چه رازی نهفته است.
 عادت سیدبحرالعلوم بود که هر روز، اول صبح بعد از طواف و دعا در خانة خدا، به خانه می آمد. اول قلیان می کشید، بعد به اتاق درس می رفت و برای شاگردانش درس می گفت.
او بالأخره از خانة خدا(مکه) برگشت و در اتاق بیرونی، منتظر نشست.
 شیخ زین العابدین حرفی نزد و فقط به او نگاه کرد.
 خدمتکار خانه قلیان آورد و آن را جلو سید، گذاشتْ تا شروع درس، چند دقیقه ای بیشتر نمانده بود.
ناگهان در به صدا در آمد. خدمتکار از درون مطبخ بلند گفت: «آمدم!».
 سید با عجله برخاست و گفت: قلیان را از این جا بردارید و بیرون ببرید.
شیخ زین العابدین که کنجکاو شده بودْ فوری قلیان را برداشت و به دست خدمتکار داد. بعد پشت سرِ سید به طرف در رفت. سید در رابرروی میهمان باز کرد و با رویی گشاده گفت: سلام بر شما! خوش آمدید، بفرمایید.
میهمان باسیدبحرالعلوم، احوال پرسی کرد و به راهنمایی سید، به اتاق او رفت.
 شیخ زین العابدین کنجکاو شدکه این میهمان چه کسی است که سید این همه احترامش می کند؟.
کنار در نشست و به آن دو خیره شد. آن ها چند جمله ای با هم رد و بدل کردند. سپس مرد میهمان، کاغذ کوچکی به سید داد و برخاست، سید خم شد و دستِ او را بوسید.
 شیخ زین العابدین با حیرت نگاهش کرد. باورش نمی شد سید دست کسی را ببوسد.،متعجبانه به این صحنه هاخیره شده بود، سید با احترام زیاد میهمان را تا دم در بدرقه کردواوخداحافظی کردو سوار بر شتر خود شدورفت.
شیخ زین العابدین قبل ازاینکه چیزی بپرسد،سیدبحرالعلوم گفت: این حواله را نزد مرد صرافی  که کنار کوه صفا  نشسته ببر و آنچه به تو تحویل می دهد، بگیر؛ عجله کن.
شیخ زین العابدین ،عبایش را بر دوش انداخت و از خانه بیرون زدواما صحنه های ملاقات آن دو از ذهنش بیرون نمی رفت،درهمان حال به نشانی داده شده ( کوه صفا) رسید. دکان کوچکی کنار کوه دید. مردی تنها در دکان نشسته بود. سلام کرد و حواله را نشانش داد. مرد صراف به او احترام کرد. احوالش را پرسید وانگارانتظارش رامی کشد، گفت: چهار نفر کارگر برای حمل ،محموله بیاور.
شیخ زین العابدین چند قدم آن طرف تر چهار کارگر پیدا کرد. مرد صراف آن ها را داخل دکانش برد و چند کیسة سنگین روی شانه های کارگران گذاشت.
 شیخ زین العابدین از او تشکر کرد و کارگرها را به خانه سید برد.سید کرایه کارگرها را دادوآنها رفتند
سیدبحرالعلوم، درِ یکی از کیسه ها را باز کرد؛ پر از پول بود.
 چشم های شیخ زین العابدین همچنان متفکرانه ومتعجبانه می نگریست، پرسید: این پول های زیاد..زبانش بند آمده بود.
 سید همة پول ها را به او سپرد و به اتاق دیگر رفت.
 شیخ زین العابدین به کمک خدمتکار پول ها را به پستو برد، تا در جای امنی بگذارد.
اما روحیه کنجکاویش امانش نمی دادکه بداندمراجراچیست،لذا چند روز بعد،خودرا به کوه صفا رساند،امابرتعجبش افزوده شد
،چراکه اثری ازآن دکان صرافی نبود!.
 از چند نفر سراغ صراف راگرفت، اما نه کسی ازوجودمغازه درآن مکان خبرداشت  ونه مرد صراف را نمی شناخت،شیخ زین العابدین با ناراحتی به خانه برگشت واماجوابش راگرفت.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:درمنابع مأخوذه واصلاحاتی انجام داده ام.

علامه بحرالعلوم  درسامرا

«سید مرتضی طباطبایی» از شاگردان وملازمان «سید بحرالعلوم »داستان عجیبی، نقل کرده است:


در سفر زیارت سامرا همراه«سید بحرالعلوم »بودم، او حجره‌ای داشت که تنها در آن‌ جا می‌خوابید و من نیز حجره‌ای متصل به آن حجره داشتم و در همه احوال، مراقب و مواظب سید بودم، شب مردم نزد او جمع می‌شدند تا اینکه پاسی از شب گذشت.
روزی به طور معمول او نشست و مردم دور او حلقه زدند، از قیافه مبارک او دیدم مثل اینکه امروز اجتماع مردم را دوست ندارد و دوست دارد با خودش خلوت کند و در سخنان او نشانه‌ای از عجله بود تا اینکه مردم متفرق شدند و جز من کسی باقی نماند.
سپس مرا نیز امر فرمود تا بیرون بروم، من به حجره خودم رفتم.

اما افکارم رهایم نمی کردکه سیدچراعجله داشت؟

ساعتی بعد، بیرون آمدم تا از حال سید جویا شوم، دیدم در حجره سید بسته است، از شکاف در نگاه کردم، دیدم چراغ او روشن است و کسی در حجره نیست. داخل حجره شدم و از وضع منزل دانستم که امشب را نخوابیده و به جایی رفته است.

سپس با پای برهنه در طلب سید بر آمده، داخل صحن شریف حرم عسکریین امام هادی و امام عسکری(ع) شدم، دیدم درهای حرم بسته است، در طرف خارج حرم، جستجو کردم، اثری از او نیافتم. داخل سرداب شدم، دیدم درها باز است از پله‌های آن آهسته پایین رفتم، به طوری که هیچ حس و حرکتی از من ظاهر نشود.

ساخت پنجره های فولادی سرداب غیبت امام زمان (عج) به استان مرکزی واگذار شد

همهمه‌ای از سرداب شنیدم، دیدم مثل اینکه گویا با کسی سخن می‌گوید، ولی من کلمات او را تشخیص نمی‌دادم تا اینکه سه یا چهار پله مانده بود، من در نهایت آهستگی می‌رفتم. ناگاه سید بحرالعلوم از همان مکان بلند شد و گفت: سید مرتضی چه می‌کنی؟ چرا از خانه بیرون آمدی!؟

من در جای خود، میخکوب شدم و به فکر فرو رفتم و جوابی با معذورت دادم و در میان عذرخواهی، باز از پله‌ها پایین رفتم تا آن جا که صحنه را مشاهده می‌کردم و سید را دیدم که تنها رو به قبله ایستاده و اثری از کسی دیگر نیست و دانستم که او با کسی سخن می‌گفت و بعداً متوجه شدم که او با امام عصر(عج) تکلم می‌کرد.

شیخ

خاندان بزرگ سلماسی از طایفه های سرشناس سامرا و نزد مردم این شهر، بسیار محترم بودند. این خاندان از آذربایجان ایران به سامرا مهاجرت کرده بودند و بسیاری از بزرگان آنان،ازجمله« میرزا محمد سلماسی» عهده دار ساخت و ساز و تعمیرات حرم امامین عسکریین (ع) و کاظمین بودند

« شیخ زین العابدین سلماسی» فرزند میرزا محمد سلماسی است، وی از شاگردان برجسته سید محمدمهدی بحرالعلوم و از اصحاب خاص آن مرحوم به شمار می آید و بیشتر کرامات بحرالعلوم ازطریق وی نقل شده است.

شیخ زین العابدین پس از رحلت پدر، راه او را ادامه داد و در بازسازی حرم عسکریین و کاظمین و سرداب مقدس، کارهای بسیاری انجام داد و دیوار بزرگ اطراف شهر سامراء اگرچه در زمان مسئولیت میرزا محمد آغاز شده بود، اما در سایه همت و تلاش فرزند برومندش شیخ زین العابدین به اتمام رسید. او در این مسئولیت، از جانب فقیه بزرگ عصر، سید ابراهیم قزوینی «صاحب ضوابط» منصوب شده بود.

محدث بزرگ میرزا حسین نوری که ظاهراً از وی اجازه روائی داشته و او را استاد خطاب می کند، در برخی از آثار خود حکایت ها و کراماتی را از این عالم پرهیزکار نقل می کند؛ ازجمله از مادر صالحه شخصی به نام آقا محمد که فرد امین، عادل و خادم حرم عسکریین بوده و مسئولیت روشنایی و رسیدگی به شمع های حرم را برعهده داشته است. مادر وی می گوید:

روزی با شیخ زین العابدین سلماسی در سرداب مقدس بودیم که این عالم بزرگ برای ساخت وساز حرم و بنای قلعه و دیوار اطراف شهر، در سامراء سکونت داشت. روز جمعه بود و ایشان مشغول خواندن دعای ندبه شد و مانند زن مصیبت دیده و عاشق در فراق دوست گریه و ناله می کرد و ما نیز در گریه و ناله با او همراهی می کردیم. در این حالت بودیم که ناگاه بوی عطری به مشام رسید و در فضای سرداب منتشر شد؛ به طوری که همه را سرمست کرد. پس همه ساکت شدیم و متحیر ماندیم. کسی قدرت سخن گفتن نداشت. اندکی گذشت و این حالت برطرف شد و ما با وی به قرائت دعای ندبه ادامه دادیم. وقتی مراسم تمام شد و به منزل بازگشتیم، از جناب آخوند ملا زین العابدین از علت این ماجرا پرسیدم. او از پاسخ دادن اعراض نمود و فرمود: تو را چه کار به این سؤال؟! مرحوم محدث نوری پس از نقل این ماجرا، از عالم عامل و متقی آقا علی رضا اصفهانی نقل می کند که می گفت:

روزی از مرحوم شیخ زین العابدین سلماسی درباره تشرف وی به حضور حضرت حجت (عج) پرسیدم؛ چون گمان داشتم او هم مثل استادش سید بحرالعلوم به محضر امام معصوم مشرف می شود و او همین قضیه سرداب را برایم نقل کرد. این مطلب را مرحوم علامه مجلسی نیز در بحارالانوار نقل کرده است.

مرحوم میرزا حسین محدث نوری صاحب «مستدرک الوسائل» در ادامه نقل کرامات از میرزا زین العابدین سلماسی می گوید: عالم صالح و متقی، میرزا محمدباقر سلماسی، فرزند خلف صاحب مقامات عالیه و مراتب سامیه، آخوند ملا زین العابدین سلماسی (رحمهما الله تعالی) از جناب میرزا محمدعلی قزوینی که مردی عابد، زاهد و مورد اعتماد بود و علاقه زیادی نیز به تحصیل علم جفر و حروف داشت و در این راستا مسافرت هایی به شهرهای مختلف کرده بود، او با والد رحمةالله رفاقتی داشت. مدتی که ما در سامراء ساکن و مشغول تعمیرات حرم و قلعه عسکریین بودیم، او هم آمد نزد ما منزل اختیار کرد و ساکن سامراء شد. سه سال با هم در سامراء بودیم. بعد که کار عمارت حرم به پایان رسید، با هم به کاظمین برگشتیم. او روزی پیش من آمد و گفت: سینه ام تنگ شده و صبرم تمام گشته است؛ به تو حاجتی دارم. گفتم: چیست. گفت: در آن ایامی که در سامراء بودم، حضرت حجت (ع) را در خواب دیدم. پس از حضرت خواستم حقیقت علومی را که من به دنبال آن هستم، برایم آشکار کند. حضرت فرمود: آن در نزد دوست تو می باشد و اشاره کرد به والد تو، شیخ زین العابدین سلماسی. پس عرض کردم: او اسرار خود را از من پوشیده می دارد. فرمود: چنین نیست؛ از او درخواست کن که وی از تو منع نخواهد کرد. از خواب بیدار شدم و به راه افتادم تا به نزد او بروم. در میان راه دیدم که از طرف صحن حرم به سوی من می آید. چون مرا دید، پیش از آن که سخن آغاز کنم فرمود: چرا در نزد حضرت حجت (عج) از من شکایت  کردی؟ تو کی از من مطالبی پرسیدی و من از جواب آن امتناع ورزیدم؟ در این هنگام غافلگیر و خجل شدم و سر به زیر انداختم و چیزی نتوانستم بگویم. حال که سه سال ملازم و مصاحب او بودم، نه او حرفی دراین باره فرمود و نه من قدرت سوال از او داشتم. اکنون از تو می خواهم این مشکل را برای من بازگشایی.

چون این سخنان را شنیدم، از صبر و تحمل او تعجب کردم، به نزد والد رفتم و آنچه شنیده بودم، گفتم و پرسیدم: که شما از کجا فهمیدید او نزد حضرت از شما شکایت کرده است؟ آن جناب فرمود: حضرت در خواب آن را به من فرمود، اما دیگر تفصیل خواب را توضیح ندادند.

این قبر«شیخ مفید» و« سلماسی »درروبروی -دو۳متری ضریح کاظمین(شرق رواق جنوبى حرم )

«ملا زین العابدین سلماسی» در  ۵ شعبان ۱۳۶۶ چشم از جهان فروبست و پیکرش در جوار حرم کاظمی، رواق شرقی، مقابل مرقد شیخ مفید، جنب مقبره پدر(میرزا محمد سلماسی) به خاک سپرده شد. 

برای اطلاعات بیشتراززندگی «علامه بحرالعلوم»به این لینک مراجعه کنید:

زندگینامه"بحرالعلوم"سیدمهدی طباطبایی+ملاقات وحواله امام زمان

محل تولد"امام علی"شکاف دیوارکعبه

«حضرت علی» ۲۳ سال درمکه، ۳۶ سال درمدینه و ۴ سال درعراق(کوفه)زیست.

درادامه به هجرت حضرت علی(ازمدینه به کوفه)پرداختیم وشهادت درمحراب مسجدکوفه..همچنین وبه هجرت پیامبر...لیله المبیت..غارثور..پرداختیم+تصاویر.

تولدحضرت علی،داخل کعبه

تولد «حضرت علی» علیه السلام در ۱۳ رجب سال ۳۰ عام الفیل،مطابق باسال ۵۹۹ میلادی (۱۰ سال قبل از بعثت حضرت محمد)، در شهر مکه  و در «داخل کعبه » واقع گردید.

شیخ مفید: غیر از امام علی، هیچ مولودی چه پیش از او و چه پس از او در  کعبه  زاییده نشده است و این به جهت اکرام و تجلیل از عظمت مقام آن حضرت از جانب خداوند متعال بوده است.

 «شیخ آقا بزرگ تهرانی»( موسوعه کتابشناسی الذریعه)،بنقل از کتاب «علی و الکعبه»،تألیف، مهدی بن محمدتقی بن ابراهیم نقوی(متوفی ۱۳۰۰هجری قمری)، و با استفاده از ۲۲ کتاب از کُتب علمای اهل سُنّت،اثبات کرده است که آن حضرت در کعبه متولد شده است.

علامه امینی به تفصیل پیرامون ولادت علی علیه السلام در کعبه بحث نموده و از جمله از حاکم نیشابوری (عالم برجسته اهل سنت)، در کتاب «مستدرک علی الصحیحین» نقل می کند،نوشت : اخبار به تواتر رسیده که فاطمه دختر اسد، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب کرم الله وجهه را در درون کعبه زائید.

روایت اهل سنت از ماجرای شکاف کعبه و تولد امام علی(ع) داخل خانه خدا
و از گنجی شافعی در کتاب «کفایه» نقل کرده که از طریق ابن نجار از حاکم نیشابوری روایت نموده نوشت: امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب در مکه در خانه خدا، شب جمعه سیزدهم ماه رجب سی سال گذشته از عام الفیل متولد گردید. نه قبل و نه بعد از وی مولودی در بیت الله الحرام جز او متولد نگردید و این کرامتی برای آن حضرت بود به خاطر مقام با عظمت او بود.

«عباس بن عبدالمطّلب»(عموی پیامبر) و عده‌ای دیگر در مقابل خانه کعبه در مسجد الحرام نشسته بودند که ناگهان فاطمه بنت اسد که درد زایمان فرزند او را ناراحت کرده بود،‌ پدیدار گشت و نزد خانه آمد و گفت: پروردگار من ایمان دارم به تو و به همه پیامبران و کتاب‌هایی که از سوی تو آمده و گفتار جدم ابراهیم خلیل را تصدیق دارم و به او که این خانه کعبه را بنا کرد، پروردگارا به حق همان کسی که این خانه را بنا کرد و به حق این نوزادی که در شکم من است، ولادت او را بر من آسان گردان.

ناگهان دیدند قسمت پشت خانه کعبه(محل مستجار) شکافته شد و فاطمه به داخل خانه رفت و از دیدگاه ما پنهان گردید و دیوار نیز مانند نخست به هم پیوست(به شکل اولیه برگشت)، ‌ما که چنین دیدیم خواستیم قفل درِکعبه را باز کنیم، ولی در باز نشد.
شکاف کعبه محل ورود فاطمه بنت اسد مادر امیرالمومنیناین خبر به سرعت در شهرمکه پیچید، ۳ روز از این ماجرا گذشت و چون روز چهارم شد «فاطمه بنت اسد» از همان مکان بیرون آمد و علی  را در دست داشت.

«فاطمه بنت اسد» به مردم گفت: خدای تعالی مرا به زنان پیش از خود برتری بخشید، و من در خانه خدا رفتم و از روزی و میوه بهشتی خوردم و چون خواستم از خانه بیرون آیم، ‌هاتفی ندا کرد« ای فاطمه! نام این مولود را علی بگذار» که خدای علیّ اعلی می‌فرماید: من نام او را از نام خود جدا کردم و او کسی است که بت‌ها را در خانه من می‌شکند. (محلاتی، سید هاشم، زندگانی حضرت امیرالمؤمنین،ج۱،ص۲۸ )

عباس محمود عقاد مصرى(متوفی ۱۳۸۳ق‌):على علیه السلام در داخل کعبه به دنیا آمد و خداوند به او عنایتى فرمود که هرگز بر بتهاسجده نکرد.

 حدیثی از زبان امام علی(ع) نقل شده است که از حضرتشان پرسیدند؛ شما برتر هستید یا حضرت عیسی(ع)؟ ایشان فرمودند: من افضل از عیسى هستم؛ زیرا پس از آن‌که مریم به واسطه دمیدن جبرئیل، حامله شد، زمان وضع حمل فرا رسید؛ وحى آمد که ای مریم (اخرجى عن البیت فان هذه بیت العباده لا بیت الولاده) از بیت المقدس بیرون شو؛ زیرا که این خانه محل عبادت است نه محل ولادت و زائیدن. در نتیجه «درد زایمان، او را به سوى تنه درخت خرمایى کشانید«، در میان صحرا پاى نخل، عیسى(ع) را به دنیا آورد. اما من، زمانی که تولد من بر مادرم؛ فاطمه بنت اسد، نزدیک شد، به مسجد الحرام رفت و به کعبه متوسل شد و گفت: الهى به حق این خانه و به حق آن کسى که این خانه را بنا کرده، این درد زائیدن را بر من آسان گردان، همان ساعت دیوار خانه شکافته شد، مادرم فاطمه را با نداى غیبى دعوت به داخل خانه نمودند که یا فاطمه (ادخلى البیت) فاطمه مادرم وارد شد و من در همان خانه کعبه به دنیا آمدم‏.

امام باقر(ع) از امام سجاد(ع) این‌گونه نقل می‌کند: با پدرم در کنار قبر جدّمان پیامبر خدا(ص) نشسته بودیم و زیارت می‌کردیم و زنان فراوانى هم آن‌جا بودند که یکى از آنان به سمت ما آمد. من از او پرسیدم: تو کیستى؟ گفت: من زیده دختر قریبه بن عجلان از قبیله بنی ساعده هستم.

به او گفتم: آیا چیزى دارى که براى ما بازگویى؟

گفت: آرى! مادرم ام عماره، برایم نقل می‌کرد: روزى در میان زنان عرب بودم که ابوطالب، دلتنگ و غمگین، پیش آمد. به او گفتم: اى ابوطالب! تو را چه شده است؟

گفت: همسرم فاطمه بنت اسد، در اوج درد زایمان است. سپس دستانش را(از شدت درد) بر صورتش نهاد.

در این میان، محمد(ص) آمد و به ابوطالب گفت: اى عمو! چه شده ‏است؟

ابوطالب پاسخ داد: فاطمه بنت اسد، از درد زایمان ناله می‌کند. پس محمد(ص)، دست ابوطالب را گرفت و به همراه فاطمه، به سوى کعبه آورد و فاطمه را در کعبه نشاند و فرمود: با اتکا به نام خدا، بنشین. پس دردش گرفت و پسرى خندان و نظیف و پاکیزه به دنیا آورد که به زیبایی‌اش ندیده‌ام. پس ابوطالب او را على نامید و پیامبر(ص) او را تا خانه فاطمه برد،آنگاه امام سجاد(ع) گفت: به خدا سوگند، تاکنون چیزى نشنیده‌ام، مگر آن‌که این سخن از آن، نیکوتر بود»./ابن طاووس، علی بن موسی، الطرائف فی معرفه مذاهب الطوائف.

امام صادق(ع) از پدرانش چنین نقل می‌کند: عباس بن عبدالمطلب و نَوْفَل بن قَعْنَب(اصحاب رسول الله) در میان بنی‌هاشم و در جوار کعبه نشسته بودند. فاطمه بنت اسد آمد و درد زایمان او را گرفت.

این دو نقل می‌کنند که دیدیم دیوار پشتی کعبه باز شد و فاطمه وارد آن شد. در خانه نیز بسته شد. سپس شکاف دیوار به هم آمد و چسبید. رفتیم که در را باز کنیم تا زن‌ها داخل خانه بروند، ولى نتوانستیم. فهمیدیم که این کار از جانب خداست.

فاطمه سه روز در آن‌جا ماند و همه‌جا سخن از او بود. بعد از سه روز، باز هم همان‌جا شکافته شد و فاطمه بیرون آمد. و على(ع) روى دست‌هاى او بود. و گفت: در این سه روز از میوه‌هاى بهشت تغذیه می‌کردم./کتاب« الخرائج و الجرائح»، ج ۱قطب راوندی، متوفای ۵۷۳ق.

یزید بن قعنب می‌گوید: من با عباس بن عبدالمطلب و گروهى از قبیله عبدالعزى، روبه‌روى کعبه نشسته بودم که ناگاه، فاطمه بنت اسد، جلو آمد.

«فاطمه بنت اسد» در ماه نهم باردارى به على بود و درد زایمانش آغاز شد … گفت: پروردگارا! من به تو و پیامبران و کتاب‌هاى آمده از سوى تو، ایمان دارم و سخن جدم ابراهیم خلیل را تصدیق می‌کنم و این‌که او خانه کهن و آزاد را [براى عبادت همه مردم‏] ساخت. پس به حق بنا کننده این خانه و به حق فرزندى که در شکم دارم، زایمانم را بر من آسان گردان! پس دیدیم که پشت کعبه باز شد و فاطمه، داخل شد و از دید ما پنهان گشت و دیوار کعبه به هم برآمد.

خواستیم قفل درب کعبه را بگشاییم؛ اما گشوده نشد. پس دانستیم که این، امرى از طرف خداوند متعال است. سپس فاطمه پس از چهار روز بیرون آمد، در حالی که امیر مؤمنان را در دست داشت.

سپس گفت: من بر همه زنان پیش از خود، برترى یافتم؛ چون آسیه دختر مزاحم، خدا را پنهانى در جایى عبادت کرد که خدا عبادت در آن‌جا را جز از روى اضطرار دوست نمی‌دارد، و مریم دختر عمران، درخت خشکیده خرما را تکان داد تا از آن، خرماى تازه بخورد، ولى من به درون خانه حرمت‌دار خدا رفتم و از میوه‌ها و روزی‌هاى بهشتى خوردم»./کتاب«علل الشرائع» ج ۱شیخ صدوق(متوفی۳۸۱ه.ق)
علاوه بر علمای شیعه؛ تعدادی ازمنابع اهل سنت نیز بر این امر اذعان کرده‌اند؛ مسعودی از مورّخان قرن چهارم، محل تولد امام علی(ع) را در کعبه دانسته است.

حاکم نیشابوری یکی از بزرگ‌ترین راویان اهل سنت، می‌گوید: « فَقَدْ تَوَاتَرَتِ الْأَخْبَارِ أَنَّ فَاطِمَهَ بِنْتَ أَسَدٍ وَلَدَتْ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ کَرَّمَ اللهُ وَجْهَهُ فِی جَوْفِ الْکَعْبَهِ»؛ روایات فراوانی وجود دارد که فاطمه بنت اسد؛ امیر المؤمنین علی بن ابی‌طالب را در درون کعبه به دنیا آورده است./المستدرک على الصحیحین.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:چگونه ممکن است هنگام ولادت علی دیوار کعبه شکافته شده باشد؟ 

«یَزِیدُ بْنُ قَعْنَب »داستان ولادت فاطمه بنت اسدرااینگونه تعریف می کند: من و عباس بن عبدالمطلب و گروهی از خاندان عبدالعزی در برابر خانه خدا نشسته بودیم که ناگهان دیدیم فاطمه بنت اسد، مادر امیرمؤمنان که به آن حضرت حامله بود و نُه ماه از مدت حملش می گذشت و دچار درد زایمان شده بود وارد شد و به درگاه خداوند عرض کرد: پروردگارا!‌ من به تو و پیامبران و کتاب هایی که از جانب تو فرستاده شده اند ایمان دارم و سخن جدم ابراهیم خلیل را تصدیق می کنم و باور دارم که او این خانه‌ والا را بنا کرده و به حق این فرزندی که در شکم دارم سوگند می دهم که وضع حمل مرا آسان کنی.

یزید بن قعنب می گوید: در این هنگام دیدم دیوار پشت کعبه شکافت و فاطمه وارد کعبه شد و از چشمان ما ناپدید گشت و دیوار به هم چسبید. برخاستیم که قفل در خانه‌کعبه را باز کنیم، قفل باز نشد، دانستیم که این رویداد به فرمان خدا رخ داده است.

پس از چهار روز که گذشت فاطمه از خانه‌کعبه بیرون آمد و نوزادش امیرمؤمنان  را روی دست داشت و گفت: من بر زنان گذشته تاریخ برتری یافته ام زیرا آسیه دختر مزاحم، خدا را به صورت پنهانی در جایی عبادت می کرد که عبادت خدا در آنجا جز از روی ناچاری سزاوار نبود، و مریم دختر عمران آن شاخه خشکیده خرما را با دستش تکان داد تا آنکه خرمایی تازه از آن فرو ریخت و خورد. ولی من وارد خانه خدا شدم و از میوه ها و نعمتهای بهشتی خوردم و وقتی خواستم خارج شوم هاتفی به من گفت: فاطمه! او را علی نام بگذار، چرا که او بلند مرتبه است و خداوند علی اعلی می گوید نام او را از نام خودم مشتق ساختم.

او را به آداب و اخلاق خودم تربیت کردم و از علوم پیچیده خود آگاهش نمودم او کسی است که بت ها را در خانه من می شکند و بر بام خانه ام اذان می گوید و مرا به مجد و بزرگواری یاد می کند. خوشا به حال کسی که او را دوست بدارد و از او فرمان برد و وای بر کسی که او را دشمن بدارد و فرمانش نبرد.»

 این رویداد با اندکی تفاوت در منابع بسیاری ذکر شده است و از شگفتی های این واقعه مهم تاریخی این است که فاطمه نه از در خانه بلکه با شکافته شدن دیوار آن وارد کعبه گردید تا این رویداد عجیب دلیل و برهانی روشن تر بر معجزه باشد و آیندگان نتوانند آن را پدیده ای تصادفی و اتفاقی قلمداد کنند و جالب این است که پس از گذشت قرن ها از آن رویداد مهم و تجدید ساختمان کعبه و تعمیر آن و پر کردن جای شکاف با نقره، هنوز هم اثر شکاف بر دیوار خانه، خود را نمایان می سازد.

ولادت امام علی  در کتب اهل سنت

۱- حافظ ابو عبدالله محمد بن عبدالله، معروف به حاکم نیشابوری(متوفی۱۹۴ هجری قمری) که همه بزرگان اهل سنت او را مورد اعتماد و استناد دانسته اند در کتاب ، «مستدرک صحیحین» می گوید: روایات متواتر است که فاطمه بنت اسد، امیرمؤمنان علی بن ابی طالب ـ کرّم الله ـ وجهه، را در خانه کعبه به دنیا آورده است.

۲- شاه ولی الله احمد بن عبدالرحیم دهلوی، محدث متعصب اهل سنت(متوفی ۱۱۷۶ قمری)در کتاب «ازاله الخفا» می نویسد: بی گمان روایات متواتر است در این که فاطمه بنت اسد، امیرالمومنین علی بن ابی طالب را در درون کعبه به دنیا آورد، بدون تردید او در روز جمعه سیزدهم رجب، سی سال بعد از عام الفیل، در خانه کعبه به دنیا آمده است، و هرگز پیش از او یا بعد از او کسی در خانه‌کعبه زاده نشده است.

۳- شهاب الدین ابوالثنا، سید محمود آلوسی(متوفی ۱۸۵۴قمری) صاحب تفسیر آلوسی، در شرح بر قصیده عینیه عبدالباقی افندی عمری  فاروقی موصلی(متوفی  ۱۲۷۹) می نویسد: ولادت امیرمؤمنان کرم الله وجهه در درون کعبه، در سراسر دنیا مشهور است و در کتابهای هر دو فرقه شیعه و سنی روایت شده است، و هرگز در مورد غیر ایشان چنین فضیلتی ثابت نشده است.

۴- نورالدین علی بن محمد بن صباغ مکی (متوفی ۸۵۵ق) از دانشمندان معروف اهل سنت، مشهور به ابن صباغ مالکی در کتاب «الفصول المهمّه» با سلسله سند از ابن مغازلی، از امام سجاد(ع)مبنی بر ولادت امام علی(ع) در درون خانه کعبه نقل کرده است که: پیش از او کسی در بیت الله الحرام متولد نشد، و این برتری ویژه اوست از سوی خداوند برای ابراز کرامت و شرافت و شکوهمندی او.

منابعی از اهل سنت که به طور صریح به شکافته شدن دیوار کعبه اشاره کرده اند:

۱- «محمد شریف خان شیروانی»(متوفی ۱۸۴۷ه.ق) در کتاب «چوتهی کتاب» به ولادت امام علی ـ علیه‎ السلام ـ در درون کعبه و شکافته شدن دیوار کعبه و شنیده شدن صدای هاتف غیبی تصریح کرده است.

۲- «مولوی حافظ حکیم ظهیر احمد سهسوانی» در کتاب «ظهیر البشر» در احوال و فضائل ائمه می نوشت:چون خداوند اراده نمود که شرفی بر شرفهای کعبه بیفزاید، دیوار کعبه را بشکافت و فاطمه بنت اسد را به درون کعبه فرا خواند و فاطمه فرزندش علی را در درون کعبه به دنیا آورد.

۳-  «علامه حسن بن امان الله مولوی عظیم آبادی هندی»(متوفی  ۱۳۰۰ ه . ق ) درکتاب تجهیز الجیش جریان ولادت امام علی ـ علیه‎ السلام ـ را طبق روایت «بشائر المصطفی» از یزید بن قعنب نقل کرده است.»

۴- «دکتر محمد شاه قادری» دانشمند و پزشک نامی سرزمین لاهور، در کتاب «مصباح المقربین» تصریح می کند که امیرمؤمنان در درون کعبه متولد شد و تصریح می کند که ما در آنجناب در حال طواف کعبه بود که او را درد زایمان گرفت، دیوار کعبه شکافته شد و فاطمه بنت اسد به درون کعبه فرا خوانده شد، سپس تأکید می کند که هرگز چنین شرف و فضیلتی به جز امیرمؤمنان برای احدی نصیب و میسر نشده است.

یکی ازمنابع اخذشده(فرازپایانی):خبرآنلاین-خرداد ۱۳۹۰ بااصلاحات.

کوفه

چراحضرت علی مدینه راترک کرد؟ کوفه رابرای اقامت انتخاب کرد

بین امیرالمؤمنین(علی) و مردم کوفه علاقه ‏ای متقابل وجود داشت ؛ علی  قبل از این که به کوفه بیاید به مردم آن ارج می‏ نهاد و آنها را دوست می‏داشت ؛ با این که آنحضرت در مدینه از مردم بیعت گرفته بود و کوفه را که ده‏ها فرسنگ از مدینه فاصله داشت تا آن زمان ندیده بود ، به کوفه و مردم آن دل‏بسته بود . ابن ابی الحدید در شرح نهج ‏البلاغه خود بابی را با عنوان «فضایل کوفه در کلام امیرالمؤمنین» آورده است 

.

هنگامی که حضرت علی تصمیم گرفت به منظور برخورد با پیمان‏ شکنان(ناکثین) به بصره برود درنامه ‏ای که برای نخستین بار به اهل کوفه نوشت ، مرقوم داشت : «فرمانی است از بنده خدا علی امیرالمؤمنان به مردم کوفه که «صهیه انصار» و سروران عرب هستند .» .
 «صهیه» یعنی  حامیان(دوستان صمیمی)/ «نسام » به معنی رفعت و بلندی و جای بالا است.
علی علیه‏ السلام چون از مهاجران ، یعنی اهل مکه عداوت و کینه ‏توزی دیده بود به انصار(مردم مدینه) که برخلاف اهل مکه ، مردمی پرآوازه و مهربان بودند توجه داشت ،که سرشناسان آنها به کوفه مهاجرت کرده بودند.
 این موضوع در آخرین نامه کوتاه حضرت آمده است . امیرالمؤمنین به مردم کوفه که بسیاری از آنها اهل مدینه بودند ، می ‏نویسد : «بدانید که دیگر مدینه با آن جمیعت وجود ندارد ، مردم خوب آن پراکنده شده ‏اند و فتنه و آشوب برگرد محور آن می‏گردد . پس شما با رسیدن نامه من به سوی فرمانده خود بشتابید و در جهاد با دشمن خود پیش‏دستی کنید .»
 حضرت درآخرین نامه نوشت : «برای من کافی است که شما برادران من هستید ، و برای دین ،یاوران خوبی . بنابراین سبک و سنگین حرکت کنید و با اموال و جان‏هایتان در راه خداجهاد نمایید که برای شما بهتر است اگر بدانید.

به روایت طبری،حضرت علی  در تعقیب عایشه و طلحه و زبیر وقتی به ربذه رسید و خبریافت که آنها قصد بصره دارند و به سوی کوفه نرفتند ، خوشحال شد و فرمود : «مردم کوفه بیش از دیگران مرا دوست دارند به خصوص که رؤسای عرب و سروران آنها در میانایشان هستند .»
حضرت علی درادامه برای اهالی کوفه نوشت : «من شما و شهرتان را از بین تمام شهرها برگزیدم و بر آن هستم که در میان شما فرود آیم زیرا از مودّت و محبت شمانسبت به خود که به خاطر خدا و پیامبر است اطلاع دارم ، پس هر کس به سوی من بیایدو مرا یاری کند ، دعوت حق را اجابت کرده و وظیفه ‏ای را که بر دوش دارد انجام داده است.»

امیرالمؤمنین علی علیه ‏السلام به سبب خصومت مهاجران و اهل مکه عنایت خاصی به انصار (مردم مدینه) و یمنی ‏ها داشت به گونه‏ ای که عاملان وفرمانروایان آن حضرت بر نقاط مهم عالم اسلام از انصار و مردم یمن انتخاب شده بودندو یک نفر مهاجر در میان آنها نبود به جز پسر عموها(عبداللّه‏ و عبیداللّه‏ و قثم پسران عباس)در میان حکمرانانی که حضرت علی(ع) قبل از ورود به عراق تعیین کردچهره ‏های برجسته ‏ای از انصار دیده می‏ شوند.
افرادی هم‏چون عثمان بن حنیف انصاری(والی بصره)وبرادرش سهل بن حنیف انصاری(والی شام )البته معاویه مانع ورود او به شام گردید ، و بعد از طرف حضرت جانشین او در مدینه شد ،
 قیس بن سعد بن عباده والی مصر ، و قرظة بن کعب انصاری والی کوفه.

اهالی بصره، پس از فتنه اصحاب جمل با رغبت تمام با آن حضرت علی تجدید بیعت کرده و از اصحاب جمل اعلام برائت کردند، آن حضرت پس از چند روز توقف در بصره و تقسیم بیت المال در میان مردم و مداوای زخمیان جنگ، عبدالله بن عباس را به حکومت این شهر منصوب کردند و برای بار دیگر در جمع مردم بصره، خطبه ای خواندند و آنان را به پیروی از قوانین حکومت اسلامی فراخواندند. آن‌گاه این شهر را ترک و به سوی کوفه عزیمت کردند.

 در سال ۳۶ هجری . که امیرالمؤمنین(ع) به منظوررویارویی با ناکثین از مدینه حرکت کرد  ۴۰۰ صحابی از مهاجر و انصار ، که هفتاد نفراز اصحاب بدر در میان آنان بودند ، پس از جنگ جمل با حضرت به کوفه هجرت کردند ،تنها در جنگ صفین ، دو هزار و هشتصد تن از صحابیان مقیم کوفه همراه علی(ع) بودند.
 در واقع کثرت حضور اصحاب با سابقه رسول الله  در کوفه بیش از هر نقطه دیگر عالم اسلام بود و از این‏رو «کوفه» نسبت به سایر شهرهای معتبر جهان اسلام  موقعیت ممتازی یافته بود .

 عمده سرشناسان عرب درکوفه سکنا گزیده بودند ؛ در میان مهاجران به کوفه ، گذشته از صحابه ، بسیاری از قبایل حجاز نیز به همراه سرشناسان و مشاهیر آن قبیله ‏ها به کوفه آمدند.
 از این مهم‏تر مهاجرت برگزیدگان یمن و قبیله ‏های مشهور آن خطّه از هنگام جنگ قادسیه بود که به عراق آمدند و پس از بنای کوفه در آن شهر سکناگزیدند ، به گونه‏ای که اکثریت اهالی عرب شهر را اینان تشکیل می‏دادند .
نکته مهم و قابل توجه در مورد یمنی‏ها این است که بیش‏تر آنها از قبل باامیرالمؤمنین علیه ‏السلام آشنایی داشتند ، زیرا آن حضرت در سال هشتم و یا دهم هجرت ازطرف پیغمبر(ص) مأمور تبلیغ اسلام در یمن گردید و تبلیغات او بود که اهل یمن رامسلمان کرد.
 حضور چند ماهه علی علیه ‏السلام در یمن ،موجب ارادت اهالی یمن به نماینده رسول الله (ص)شد که بعدها از یاران برجسته او شدند ، کسانی هم‏چون مالک اشتر و کمیل بن زیاد و حارث همدانی.
هم‏چنین از منطقه حضرموت و دیگر مناطق مجاور یمن نیز نخبگان و ملوکی به کوفه نقل مکان کرده بودند.

موقعیت جغرافیایی ونظامی کوفه

کوفه از نظر جغرافیایی تقریبا در قلب عالم اسلام آن روزگار واقع و بر ایران ،حجاز ، شام ، مصر و جزیره ، مشرف بود . موقعیت آن از بصره که به دریا نزدیک ، و امکان هجوم دشمن از راه آبی بدان زیاد بود.

کوفه به عنوان اردوگاه بزرگ نظامی اسلام و به منظور ادامه فتوحات مسلمانان در ایران و سرزمین‏ های ماورای آن تأسیس گردید که سرآمددیگربلاد مسلمین شده بود ، زیرا مرکز دلاورترین وشجاع ‏ترین رزمندگان مسلمان شد که شجاعت آنها مورد اتفاق عالم اسلام بود . کوفیان نیز از این بابت به خود می ‏بالیدند ؛ حتی در زمان‏های بعد در تفاخر نسبت به سایر نقاط مملکت اسلامی ، خود را فرزندان «ذات السلاسل» و قادسیه می ‏نامیدند و از این‏رو بر بصره و بصریان برتری داشتند .

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:سریه «ذات السلاسل»سال هشتم هجری در نواحى تبوک،حدود شامات بود که بعداز عدم موفقیت فرماندهان اولیه( ابوبکر، عمر و عمرو عاص)،پیامبراسلام ،حضرت علی رابه فرماندهی برگزید،(فرماندهان سابق)ازلشکریان ،امام علی بودند، این فرمانده جوان دشمنان راسرکوب کردواسیران وغنائم زیادی گرفت.

علت نامگذاری«ذات السلاسل»چیست؟ 

در تفسیر مجمع البیان،مرحوم طبرسی(متوفی ۵۴۸ قمری) از امام صادق علیه السلام روایت شده : این جنگ را بدان جهت «ذات السلاسل» گفته ‌اند که: على علیه السلام،سران لشکررابه هلاکت رساندو  اسیران فراوانی گرفت ، اسیرانشان را چنان شانه بست که گوئى به زنجیرها (سلاسل) بسته شده‌اند.

«شأن نزول سوره عادیات» درباره دلاوری های حضرت علی در «جنگ ذات السلاسل» است.

ورود امام علی(علیه السلام) به کوفه در سال ۳۶ قمری با استقبال پرشور اهالی کوفه از آن حضرت همراه بود. بسیاری از ایشان درخواست کردند، در کاخ حکومتی این شهر فرود آیند، اما آن حضرت از رفتن به کاخ حکومتی امتناع کردند و فرمودند: به جای کاخ در فضای باز فرود خواهم آمد. آن‌گاه به مسجد اعظم کوفه رفته و دو رکعت نماز به جا آوردند و برای اهالی کوفه که برای زیارت آن حضرت و شنیدن صدای روح نوازش لحظه شماری می‌کردند، خطبه ای تاریخی ایراد کردند.
علت انتخاب کوفه به مرکز خلافت
۱- مدینه، مرکز امتیاز طلبی ها و ممتازانی شده بود که هر یک برای خود داعیه‌هایی داشتند و اگر مانند زبیر و طلحه مدعی خلافت نبودند، ولی مانند سعد بن ابی وقاص و عبدالله بن عمر کناره گیری کرده و مردم را از امام بیزار می‌کردند و این نوع توطئه‌ها در کنار امام علی(ع) سبب به هم ریختگی پایگاه اسلامی در دل حکومت اسلامی می‌شد، اینجا بود که امام با این هجرت خود تمدن دیگری را بنا نهاد.
۲- کوفه یک شهر بین‌المللی شده بود و بسیاری از ساکنان آن یا سربازان مسلمانی بودند که پس از پیروزی بر رومیان و ایرانیان درکوفه ساکن شده بودند یا خاندان و تیره‌هایی از ایرانیان بودند که پس از گشوده شدن ایران به دست مسلمانان، بدان جا کوچ داده شده یا خود آن محیط ایرانی را پذیرفته بودند و امام در این فرصت به تصحیح روحیه انحرافی تبعیض نژادی می‌پرداخت.
۳- کوفه نسبت به متصرفات جدید مسلمانان از خراسان تا آفریقا و از شام تا یمن، مرکزیتی نسبی داشت و زمامدار این شهر، بهتر می‌توانست، کشور را زیر نظارت داشته باشد تا مدینه.

مردم این شهر به ویژه برخی از اصحاب ، کسانی چون عبداللّه‏ بن عمر ، سعد بنابی وقاص ، محمد بن مسلمه ، زیدبن ثابت و بسیاری دیگر ،  به امام علی اعتنایی نداشتند و خود را مجتهدتر از آن می‏دانستند که سخن امام را بشنوند.

 هنگام ورود«خالد بن ولید»به عراق در زمان ابوبکر ، عده ‏ای از صحابه در سپاه او حضور داشتند که بعدا با اعزام سپاه دیگری به فرماندهی ابوعبید ثقفی در جنگ خیبر  و به خصوص با اعزام سپاه سعدوقاص ، شمار بسیاری از اصحاب پیامبر وارد عراق و  منطقه کوفه شدند.
پس از بنای کوفه نیز هشتاد تن از صحابه در سال ۱۸ هجری وارد کوفه شدند.
هنگامی که «عمار یاسر» به حکومت کوفه گمارده شد ، «عمربن خطاب» ۱۰ تن از اصحاب راهمراه او به کوفه فرستاد.

«اول سال هجری»
 ۱۵ سپتامبر ۶۲۲میلادی ،بعداز ۱۳ سال حاکمیت اسلام،پیامبراسلام(حضرت محمد)بهمراه علی ودیگراصحاب به مدینه هجرت کردند(سن حضرت علی ۲۳ وسن پیامبر ۵۲ سال بود).

پیامبر ۹ روز در سفر بود و روز ۱۲ ربیع الاول سال ۱۴ بعثت (۲۴ سپتامبر ۶۲۲میلادی)- مهرماه -به قبا در نزدیکی مدینه رسید. هجرت پیامبر از مکه به مدینه مبدأ تاریخ مسلمانان قرار گرفت.

تدابیرامنیتی هنگام هجرت به مدینه
پیامبراسلام،برای گمراه کردن مشرکان، «علی» درمکه نگه داشته بود وایشان شبها دربسترپیامبرمیخوابیدکه مشرکان گمان کنند،پیامبراست،برای پیداکردن پیامبر،همه مشرکان مکه بسیج شده بودند، صد شتر جایزه تعیین کرد،برای ردیابی پیامبر.روایت است که شبی «ابوبکر»به خانه پیامبررفت(على در بستر پیامبر خوابیده بود) ابوبکربه گمان این که حضرت محمد است، گفت: اى پیغمبر خدا! على گفت: رسول الله به سوى چاه میمونه رفته، او را دریاب. بدین ترتیب ابوبکر بسوی نشانی داده شده رفت و پیامبرراپیداکردوآنگاه باهم وارد غار-کوه-ثور شدندودرفرصت مناسب به بسوی یثرب حرکت کردند.
رسول اکرم (ص) پس از استقبال با شکوه  مسلمانان یثرب به محله« قباء» آمد و در قبیله «بنى عمرو بن عوف» بر «کلثوم بن هدم»(رئیس طایفه «عمرو بن عوف»که شاخه اى از قبیله بزرگ اوس ) در آن روز«ابو بکر »مُصربود تا وارد مدینه(یثرب) شوند، امّا رسول خدا (ص)گفت: «از آنجا نخواهد رفت تا پسر عمو، برادر و محبوب‌ترین خانواده‌اش و کسى که جان خود را فداى او کرد، بیاید.».
درهمین فاصله زمانی(تاملحق شدن حضرت علی)،پیامبرباکمک همراهان، «مسجد قباء»را بنا نهادند، این مسجد همان مسجدى است که آیه ۱۰۸  سوره توبه در شأن آن نازل شد: «لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى‌ مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ»، مسجدى که از روز نخستین بر پایه تقوا بنا شده، سزاوارتر است که در آن (به نماز) ایستى.

«غارکوه ثور»

«کوه ثور»این کوه(بزرگتر از کوه حِرااست)در جنوب شرقی مسجدالحرام در راه طائف و در فاصله ای دورتر نسبت به مکه واقع شده است.

«طول و عرض غارثور » ۳ ونیم متر مربع و ارتفاع آن ۱ونیم متر است.

امروزه دهانه تنگ و غربی غار، دو وجب عرض و سه وجب ارتفاع دارد  و به روایتی دیگر، ارتفاع دهانه غار حدود نیم متر و عرض آن نیز حدود نیم متر است 
طول غار هجده وجب و پهنای قسمت میانی آن یازده وجب استفارتفاع داخل غار به اندازة قد یک انسان و مساحتش ده ذراع  (۲ونیم مترمربع) است.

آیه قرآن دررابطه با غارثور

إِلاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذینَ کَفَرُوا ثانِیَ اثْنَیْنِ إِذْ هُما فِی الْغارِ إِذْ یَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکینَتَهُ عَلَیْهِ وَ أَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ کَلِمَةَ الَّذینَ کَفَرُوا السُّفْلی‏ وَ کَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیا وَ اللَّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ۴۰ سوره توبه
اگر او(پیامبر)را یاری نکنید بی تردید خدا (یاریش می کند چنان که) او را یاری نمود هنگامی که کافران او را(از مکه )بیرون کردند در حالی که یکی از ۲ نفر بود(پیامبر و ابو بکر ) آن گاه که هر دو در آن غار (ثور) بودند، وقتی که به همراه خود(ابوبکر) می گفت: اندوه مخور که حتما خدا با ماست ، پس خدا سکینه و آرامش خود را بر او( پیامبر) فرود آورد و او را با سپاهیانی که شما آنها را نمی دیدید(در جنگها) تقویت نمود و سخن کسانی را که کفر ورزیدند پست کرد ، و کلمه خداوند ( وعده خدا ) است که والا و برترست ، و خداوند مقتدر غالب و صاحب حکمت است.

هجرت حضرت علی ازمدینه به عراق(کوفه)

 سال ۳۶ هجری ،امیرالمؤمنین(ع) به منظورمقابله با ناکثین از مدینه حرکت کرد  ۴۰۰ صحابی از مهاجر و انصار ، که هفتاد نفراز «اصحاب بدر» در میان آنان بودند ، پس از جنگ جمل با حضرت به کوفه هجرت کردند ،تنها در جنگ صفین ، حدود ۲ هزارنفرازصحابی، مقیم کوفه همراه علی(ع) بودند.
در واقع کثرت حضور اصحاب رسول الله در کوفه بیش از هر نقطه دیگر عالم اسلام بود و از این‏رو «کوفه» نسبت به سایر بلاد  موقعیت ممتازی یافته بود.

مجموعه این عوامل  باعث شد که حضرت علی(ع) «کوفه» را « قُبَّهُ الإسلامِ»(مرکزحکومت)برگزیند.

۳ نفری که مأمورترور۳ شخصیت جهان اسلام بودند
«ابن ملجم»مأمورکشتن حضرت علی(کوفه) شد.
«بَرَک بن عبیدالله»مأمورقتل معاویه(شام) شد.
«عمرو بن بکر »مأمور ترور عمروعاص(مصر)شد.
این ترورهابایدهمزمان(هنگام اذان صبح)۱۹رمضان سال چهلم هجری انجام می شد.
«بَرَک بن عبیدالله» در شام توانست شمشیری بر ران «معاویه »فرود آورد و او را مجروح کند ولی عمرو بن بکر در مصر موفق به ترور عمروعاص نشد؛ زیرا عمرو به جهت درد شکم، در آن صبحدم به نماز حاضر نشد و به جای خود خارجة بن حذافه رئیس داروغه را برای اقامه نماز فرستاد که وی با شمشیر عمرو بن بکر از پا درآمد

آن‌ها سه نفر را عامل اوضاع موجود می‌دانستند: امام علی ، معاویه و عمروعاص. 

قرار هر سه نفر خوارج این بود که این سه چهره را در سحر نوزدهم ماه رمضان و در موقع نماز صبح از پا درآوردند.

«ابن ملجم»یکی از بزرگان و چهره‌های شناخته‌شده یمن بود؛ مردی که به شاعری و سخنوری مشهور بود و قصیده‌ای طولانی در وصف حضرت امیرالمؤمنین امام علی (ع) سرود. «عبدالرحمن ابن ملجم مرادی» وقتی در رأس هیأت یمنی در کوفه به خدمت امام علی علیه السلام رسید و در ثنای آن حضرت و وصف دانش، تقوا و حکمت ایشان شعر می‌سرود.

«ابن ملجم»به فضل امام علی اقرار کرده و سه بار با آن حضرت بیعت کرد،، فکرش را هم نمی‌کرد که زمانی از دین خارج شود و روزی نه در مقابل، بلکه ناجوانمردانه و از پشت سر بر روی مولای متقیان و امیر مؤمنان شمشیر زهرآلودی بکشد و از پشت، در حال سجده نماز صبح، در سحر نوزدهم ماه مبارک رمضان بر فرق مبارک ایشان ضربه‌ای بزند؛ ضربه‌ای با شمشیری زهرآلود که آن را با هزار درهم خریده بود و هزار درهم برای زهرآلود کردنش پرداخته بود. ضربه‌ای با شمشیری زهرآلود که به تصریح خودش، به شهادت حاضران و به گواه تاریخ که اگر بر بدن هزاران نفر از مردم عالم زده می‌شد، همه را از پا درمی‌آورد.

خوراح ۳ نفرراعامل اختلاف درجامعه مسلمین می دانستند

آن‌ها سه نفر را عامل اوضاع موجود می‌دانستند: «معاویه ، عمروعاص و علی » درواقع آن‌ها به قدری حقیر بوده و قدرت تشخیص پستی داشتند که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را با معاویه و عمروعاص لعنه‌الله علیهما هم‌تراز تصور می‌کردند.

دکتر محمدحسین رجبی دوانی :به این ترتیب ۳ نفر از میان خوارج داوطلب شدند تا این ۳ شخص«معاویه ، عمروعاص و علی » را که در عالم اسلام دارای قدرت و نفوذی بودند، از سر راه بردارند. امام علی علیه السلام در آن زمان خلیفه بودند و در کوفه حضور داشتند. معاویه لعنه‌الله علیه هم حاکم سیاس و شوم در شام بود که عامل دودستگی‌های زیادی در جهان اسلام شد. عمروعاص هم در حقیقت معاون و کمک‌کننده به اقدامات معاویه بود.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:۳ نفری که مأمورترور۳ شخصیت جهان اسلام بودند

«ابن ملجم»مأمورکشتن حضرت علی(کوفه) شد.

«بَرَک بن عبیدالله»مأمورقتل معاویه(شام) شد.
«عمرو بن بکر »مأمور ترور عمروعاص(مصر)شد.

این ترورهابایدهمزمان(هنگام اذان صبح)۱۹رمضان سال چهلم هجری انجام می شد.
«بَرَک بن عبیدالله» در شام توانست شمشیری بر ران «معاویه »فرود آورد و او را مجروح کند ولی عمرو بن بکر در مصر موفق به ترور عمروعاص نشد؛ زیرا عمرو به جهت درد شکم، در آن صبحدم به نماز حاضر نشد و به جای خود خارجة بن حذافه رئیس داروغه را برای اقامه نماز فرستاد که وی با شمشیر عمرو بن بکر از پا درآمد./پایان توضیح.

آقای رجبی دوانی درادامه می گوید:قرار هر سه نفر خوارج این بود که این سه چهره را در سحر نوزدهم ماه رمضان و در موقع نماز صبح از پا درآوردند.

«جنایتی »قُربه الی الله

خوارج از منظر گمراه خود خیال می‌کردند که کار ارزشمندی برای اسلام انجام می‌دهند. شاید به همین دلیل زمان مبارکی را برای اقدام خود انتخاب کردند.

«ابن ملجم »آمرقتل بودیاعامل قتل امام علی؟

بله. ابن ملجم برای قتل امام علی علیه السلام داوطلب شد و تصمیم جدی برای این کار داشت. به همین علت بود که بعد از تصمیمی که در مکه گرفتند، به کوفه رفت و مدتی به صورت مخفیانه به فراهم کردن اقدامات شهادت امام علی علیه السلام مشغول بود.

او در آن زمان، شمشیر تیز و برنده‌ای را به مبلغ هزار درهم خرید و هزار درهم هم برای زهرآلود کردن آن پرداخت، تا با خیال جاهلانه خودش بتواند امام علی علیه السلام را به یک ضربه از پای درآورد. شاید دو هزار درهم به نظر مبلغ ناچیزی باشد؛ اما اگر بدانیم دو هزار درهمی که آن زمان ابن ملجم برای شهادت امام علی علیه السلام پرداخت، به پول امروز ما میلیاردها تومان می‌ارزد، به گوشه‌ای از ناجوانمردی، کینه و حقارت فکری و فرهنگی ابن ملجم پی می‌بریم.

نقش قتام، شبیب و وردان در قتل امام

زمانی که ابن ملجم به کوفه رفت، در بین یکی از قبیله‌های مهم یمنی به نام کنده ساکن شد. رئیس این قبیله شخصی به نام «اشعث بن قیس» بود که یکی از دشمنان و مخالفان مهم و سرسخت امام علی علیه السلام محسوب می‌شد. ابن ملجم یک روز در حیاط مسجدی زنی را به نام «قتام» دید که پدر و برادرش در جنگ نهروان توسط لشکر امام علی علیه السلام به قتل رسیده بودند و قصد داشت از آن حضرت انتقام بگیرد.

«اشعث» عاشق «قتام »شده بود، از او درخواست ازدواج کرد و «قتام » هم «مهریه» خود را سه هزار درهم،  غلام، کنیز و «قتل امام علی » قرار داد.

توضیح مدیرسایت-پیراسته فر:ظاهراً یک اشتباه لقظی اتفاق افتاده(ابن ملج عاشق قتام شده بود،نه اشعث)

«ابن ملجم »در ابتدا نمی‌خواست هدف شوم خود را اعلام کند و در ظاهر کشتن امام را قبول نکرد.

اما وقتی «قتام » اعلام کرد که کشتن امام علی علیه السلام مهریه‌ای است که از آن نمی‌گذرد و گفت که اگر به من نرسی و کشته شوی، در آخرت از خداوند پاداش می‌گیری،

«ابن ملجم » متوجه شد که «قتام » هم رویکرد «خوارج« را دارد و به او خبر داد که اصلاً برای انجام همین کار، یعنی قتل امام علی علیه السلام به کوفه آمده است.

نقش«وردان بن مجالب»و«شبیب بن بجره»درقتل امام

در این ماجرا یکی از اقوام قتام به نام «وردان بن مجالب» هم عقیده خوارج را داشت با ابن ملجم همراه شد. سپس «شبیب بن بجره» یکی دیگر از خوارجی که در کوفه زندگی می‌کرد با این‌ها هم‌دست شد و هر سه ( ابن ملجم، شبیب بن بجره و وردان بن مجالب )آماده قتل حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام شدند.

علت همراهی آن ۲نفرباابن ملجم

«ابن ملجم » احتمال می‌داد که موفق به این کار نشودبه همین دلیل با شبیب و وردان همدست شد تا اگر یک نفر نتوانست و موفق به این کار نشد، نفر بعدی آن را انجام دهد.

در ابتدای امر قرار آن‌ها این بود که «شبیب» ضربه را بزند، اگر او موفق نشد «ابن ملجم » اقدام کند و اگر او هم نتوانست یا شرایط مهیا نبود، «وردان»ضربه کاری را بزند.

چرا«شبیب» نتوانست و «ابن ملجم» اقدام کرد؟

شبیب، وردان و ابن ملجم در سحر نوزدهم ماه رمضان در مسجد کوفه منتظر امام علی علیه السلام بودند. طبق نقل معتبری، زمانی که آن حضرت در رکعت اول از سجده اول برخاسته بودند و می‌خواستند به سجده دوم بروند، اول «شبیب» لعنه‌الله بلند شد تا با شمشیرش بر فرق آن حضرت ضربه بزند. اما «شمشیر او به سقف مسجد گیر کرد» در این موقع، ابن ملجم لعنه‌الله علیه فوراً بلند شد و در حالی که امام در سجده دوم از رکعت اول نماز بودند، بر فرق مبارک ایشان ضربه‌ای زد که آن امام بزرگوار را بر روی زمین انداخت./۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰تسنیم.

رجبی دوانی

«دکتر محمدحسین رجبی دوانی»:آن طور که این کارشناس تاریخ اسلام توضیح می‌دهد، زمانی که ابن ملجم در شب نوزدهم ماه رمضان، فرق مبارک حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را با شمشیر زهرآلود شکافت، او را به خدمت امام آوردند و آن حضرت به او فرمودند که من همه آن خوبی‌ها را به تو می‌کردم با وجودی آنکه خبر داشتم تو در آینده قاتل من خواهی بود. اما آن خوبی‌ها در حق تو برای این بود که از خدای متعال در اتمام حجت با تو کمک بگیرم.

چرا پایتخت حکومت اسلام  ازمدینه به کوفه منتقل شد؟

آقای دوانی می گوید:درست است که مدینه در زمان نبی مکرم اسلام مرکز حکومت اسلامی بوده و هر سه خلیفه در همین شهر به خلافت رسیدند، اما بعد از قتل عثمان هم حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در مدینه به خلافت رسیدند. پس از مدتی فتنه و دسیسه پیمان‌شکنان اتفاق افتاد و امام علی علیه السلام برای مقابله با آن‌ها از مدینه خارج شده و به سمت بصره رفتند. البته ایشان توطئه گران را سرکوب کردند اما پس از آن به مدینه برنگشتند، بلکه به سمت کوفه رفتند و این شهر را مرکز خلافت خود قرار دادند.

در آن زمان جنگ‌آوران و مردان مبارز زیادی در« کوفه »زندگی می‌کردند و شاید بتوان آن شهر را شهری نظامی(شهرسرداران) دانست. البته شرایط ویژه دیگری هم بر کوفه حاکم بود که منجر به این تصمیم امام علی علیه السلام شد.

راهیابی "ماکرون و لوپن"دوردوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه

۴۸ میلیون و ۷۰۰ هزار فرانسوی حق رأی داشتند/میزان مشارکت  ۶۵ درصد

​بعدازاعلام نتایج ، تعدادی از نامزدهای ریاست جمهوری فرانسه ، از جمله «والری پکرس» از محافظه کار، «آن هیدالگو» از سوسیالیست ها، «یانیک جادو» از حزب سبزها و« فابین روسل» از کمونیست ها ،حمایت خود را از مکرون اعلام کردندتا بتوانند مانع ازپیروزی خانم «ماری لوپن»دردوردوم شوند.

انتخابات ریاست جمهوری فرانسه به دور دوم کشیده شد/  ماکرون وخانم لوپن

«امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فعلی، ۲۸.۵ درصد آرا را به دست آورد و «ماری لوپن» از حزب راست افراطی رالی ملی، معروف به جبهه ملی، ۲۴.۴ درصد از آرا را به دست آورد. 

«ژان لوک ملانشون» رهبر حزب اپوزیسیون چپ افراطی (La France Insoumise)«فرانسه سرکش»با ۲۰ درصد در جایگاه سوم قرار گرفت.

 در انتخابات فرانسه هر نامزدی که بتواند ۵۰ درصد به اضافه یک رای را در مرحله اول کسب کند پیروز انتخابات تلقی خواهد شد. 

«ژان لوک ملانشون» رهبر حزب اپوزیسیون چپ افراطی (La France Insoumise)«فرانسه سرکش»با ۲۰ درصد در جایگاه سوم قرار گرفت.

با بسته شدن همه مراکز رای‌گیری در فرانسه، شمارش آرای دور اول انتخابات ریاست جمهوری این کشور آغاز شده است.

 ماکرون با ۲۸.۵ درصد پیشتاز نتایج اولیه دور اول انتخابات ریاست جمهوری است و مارین لوپن با ۲۴.۴ درصد در رتبه دوم قرار دارد.

بر اساس این نتایج، «امانوئل ماکرون» رئیس فعلی فرانسه و «مارین لوپن» به دور دوم انتخابات راه یافتند.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:اتحادکاندیداهای شکست خورده  برای ساقط کردن خانم لوپن

بعدازاعلام نتایج ، تعدادی از نامزدهای ریاست جمهوری فرانسه ، از جمله «والری پکرس» از محافظه کار، «آن هیدالگو» از سوسیالیست ها، «یانیک جادو» از حزب سبزها و« فابین روسل» از کمونیست ها ،حمایت خود را از مکرون اعلام کردندتا بتوانند مانع ازپیروزی خانم «ماری لوپن» شوند.

 ۴۸ میلیون و ۷۰۰ هزار فرانسوی حق رأی داشتند/میزان مشارکت  ۶۵ درصد

در انتخابات امروز «امانوئل مکرون» رئیس جمهوری فرانسه از حزب «جمهوری به‌پیش» برای تمدید دوره ریاست جمهوری خود با ۱۱ نامزد دیگر رقابت کرد.

«آن هیدالگو» نامزد حزب سوسیالیست از طرفدارانش خواست در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه از امانوئل مکرون حمایت کنند.


«والری پکرس» دیگر نامزد انتخابات ریاست جمهوری فرانسه نیز اعلام کرد که من حمایتم را از امانوئل ماکرون در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری را اعلام می کنم.

 انتخابات فرانسه به دور دوم کشیده شد/ راهیابی ماکرون و لوپن به دور دوم

انتخابات ریاست ‌جمهوری فرانسه روز یکشنبه، ۱۰ آوریل ۲۰۲۲( ۲۱ فروردین ۱۴۰۱) آغاز شد. اولین آمار که در بعدازظهر به وقت پاریس منتشر شد، خبر از مشارکت درصد نسبتا پایینی از مردم می‌دهد. طبق این آمار اولیه که وزارت کشور فرانسه منتشر کرده است، مشارکت چند درصد پایین‌تر از انتخابات سال ۲۰۱۷ است.

در سطح ملی (میزان)مشارکت  ۶۵ درصد است.

نتایج نهایی انتخابات فرانسه:

۱-« امانوئل ماکرون»( رئیس جمهوری فرانسه( از حزب «جمهوری به پیش» با کسب آرای ۲۷.۸۴ درصد،نفراول این انتخابات بود.

۲-خانم«مارین لوپن»از حزب "جبهه ملی" با ۲۳.۱۵ درصد.

۳- «ژان لوک ملانشون» از حزب «فرانسه تسلیم‌ناپذیر» ۲۱.۹۵ درصد آرا.

۴- «اریک زمور» نیز از حزب «تسخیر مجدد»با ۷.۰۷ درصد رای چهارم شد.

۵-خانم «والری پکرس»ازحزب ( جمهوری خواهان) ۴.۷۸ درصد.

۶- «یانیک ژادو»ازحزب ( سبزها) ۴.۶۳ درصد.

۷- «ژان لاسال»ازحزب( مقاوت کنیم) ۳.۱۳ درصد.

۸- «فابین روسل»از(حزب کومونیست) ۲.۲۸ درصد،

۹- «نیکولا دوپون انیان»ازحزب (فرانسه برخیز) ۲.۰۶ درصد.

۱۰- خانم«ان هایدالگو»ازحزب (حزب سوسیالیست) ۱.۷۵ درصد.

۱۱- «فیلیپ پوتو» (حزب جدید ضد سرمایه داری) ۰.۷۷ درصد.

۱۲- «ناتالی آرتو »ازحزب(مبارزه کارگران) ۰.۵۶ درصد آرا را به خود اختصاص دادند.

در دوراول انتخابات فرانسه نزدیک به ۷۵ درصد واجدان شرایط رای دهی شرکت کردند.

در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری قبلی، در۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ (۲۳ آوریل ۲۰۱۷) میزان مشارکت ۶۹.۴۲ درصد از رای‌دهندگان در پایان بعد از ظهر پای صندوق‌های رای رفتند.

ازجمعیت  ۶۷ میلیونی کشورفرانسه،  ۴۸ میلیون  و ۷۰۰ هزار فرانسوی حق رأی داشتند.

نتایج  انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۰۲ :

 درانتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۲(فروردین ۱۳۸۱)دردوراول  ۷۱.۸ درصد  و در دور دوم، ۷۹.۹۳درصدفرانسویان(واجدشرایط) درانتخابات مشارکت داشتند.

«ژاک شیراک» (18.60%); «ژان ماری لوپن» (17.48%); لیونل جاسپین (15.77%); ژان پیر شوونمان (9.28%); فرانسوا بایرو (6.51%); Mamère Christmas (6%); آرلت لاگویلر (5.79%); اولیویه بسسانوت (5.08%); آلن مادلین (4.39%); Corinne Lepage (2.29%); برونو مگرت (1.88%); کریستین تاوبیرا (1.83%); رابرت هیو (1.71%); ژان سن ژوزه (1.66%); کریستین بوتین (1.39%); دانیل گلوکشتاین (0.39٪).

در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، پونتیسالین ها به پدرِ«مارین لوپن» (ژان ماری لوپن) «نه» قاطع و قاطع می گویند. ژاک شیراک با ۸۴.۰۷ درصد به خوبی از حریف جبهه گرا (۱۵.۹۳ درصد) جلوتر است.