تخلفات گروه عظام چیست؟
متهمان پرونده «گروه عظام»(سازندگان-واردکنندگان- قطعات خودرو)معروف به «قطعه سازان خودرو»:عباس ایروانی، امیر رضا رفیعی،مرتضی روغنیها،حامد خاتمی پور،مردادعلی کرم نیا،حسن صفریان ، فریدون ساعی، عبدالرحیم گرامند، منصور مسعودی، حسین زارع، همایون نکونام.
«گروه عظام عباس ایروانی» به اتهام اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور با توسل به قاچاق سازمان یافته و حرفهای قطعات خودرو بهصورت عمده و کلان به میزان بیش از ۶۶۴ میلیون دلار و رهبری گروه مجرمانه سازمانیافته قاچاق قطعات خودرو به تحمل ۲۵ سال حبس و ضبط تمام اموالی که متهم از طریق خلاف قانون به دست آورده، محکوم شده است.
در پرونده دوم گروه عظام عباس ایروانی به اتهام مشارکت در اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور از مجرای اخلال در نظام پولی و ارزی کشور از طریق تحصیل اموال و وجوه کلان از شبکه بانکی از طرق نامشروع و غیرقانونی مجموعاً به میزان بیش از یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون درهم امارات، ۴۸ میلیون دلار آمریکا، ۱۳ میلیون یورو، ۲۶۰۰ میلیارد ریال با توجه به عدم جبران ضرر و زیان و آثار زیانبار جرایم ارتکابی به تحمل ۲۵ سال حبس و ضبط تمام اموالی که از طریق خلاف قانون به دست آورده و رد مال شبکه بانکی محکوم شد.
رای قطعی ۲ پرونده قضایی گروه عظام، از سوی شعبه ۴ دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اقتصادی، صادر شده است.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«پرونده گروه -سازندگان قطعات خودرو- عظام» ۷ متهم دارد. متهم ردیف اول:
«عباس ایروانی» فرزند رضا، مدیر گروه عظام، تولید کننده قطعات خودور متهم است به: افساد فی الارض از مجرای اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور با توسل به قاچاق سازمان یافته و حرفهای قطعات خودرو به صورت عمده و کلان به میزان ۷۶۴میلیون و ۳۷هزار و ۴۲۵ دلار، رهبری گروه مجرمانه سازمان یافته قاچاق قطعات خودرو، معاونت در جعل اسناد، معاونت در استفاده از اسناد مجعول، معاونت در پرداخت رشوه و مشارکت در فراری دادن متهم.
متهم ردیف دوم «امیر رضا رفیعی» فرزند پرویز، قائم مقام فروش گروه عظام؛ متهم به مشارکت در اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور؛ مشارکت در قاچاق سازمان یافته و حرفهای قطعات خودرو، معاونت در پرداخت رشوه؛ معاونت در جعل اسناد، معاونت در استفاده از سند مجعول و مشارکت در فراری دادن متهم.
متهم ردیف سوم «مرتضی روغنیها» فرزند علی، معاون امور بینالملل گروه عظام، متهم است به مشارکت در اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور؛ مشارکت در قاچاق سازمان یافته و حرفهای قطعات خودرو، معاونت در پرداخت رشوه؛ معاونت در جعل اسناد معاونت در استفاده از سند مجعول مشارکت در فراری دادن متهم.
متهم ردیف چهارم «حامد خاتمی پور»، فرزند اسماعیل، ترخیص کار گمرک، متهم است به مشارکت در اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور، مشارکت در قاچاق سازمان یافته و حرفهای قطعات خودرو، جعل اسناد، استفاده از اسناد مجعول، استفاده از مهر مجعول اتاق بازرگانی چین و پرداخت.
متهم ردیف پنجم «مرداد علی کرم نیا» فرزند موسی، کارمند گمرک، متهم است به دریافت رشوه، مشارکت در قاچاق سازمان یافته و حرفهای قطعات خودرو.
متهم ردیف ششم «حسن صفریان» فرزند حسین، کارمند گمرک متهم به دریافت رشوه، مشارکت در قاچاق سازمان یافته و حرفهای قطعات خودرو.
متهم ردیف هفتم «مهدی شهابی» فرزند نصرالله، کارمند گمرک، متهم است به دریافت رشوه، مشارکت در قاچاق سازمان یافته و حرفهای قطعات خودرو.
«پروندههای گروه عظام» از سال ۱۳۹۹ در دادگاه ویژه جرایم اقتصادی در دست بررسی بوده و متهم ردیف اول هر دو پرونده، عباس ایروانی است.
پرونده اول «گروه عظام»
پرونده اول گروه عظام از تیرماه سال ۱۳۹۹ در دادگاه ویژه جرایم اقتصادی در دست بررسی بوده و عباس ایروانی متهم ردیف اول هر دو پرونده این گروه است.
«متهمان پرونده اول گروه عظام»
متهمان پرونده اول گروه عظام عبارتند از: «عباس ایروانی»، «مهدی شهابی»، «مرتضی روغنی»، «حسن صفریان»، «مرادعلی کرم نیا»، «امیررضا رفیعی» و «حامد خاتمیپور».
اتهامات و حکم دادگاه در مورد متهمان پرونده اول گروه عظام
دادگاه بعد از انجام تحقیقات دقیق و اخذ دفاعیات از متهمان و وکلای مدافع آنها ختم رسیدگی در این پرونده را اعلام و مبادرت به صدور رای کرده است.
۱-«عباس ایروانی» در این پرونده به اتهام اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور با توسل به قاچاق سازمان یافته و حرفهای قطعات خودرو به صورت عمده و کلان به میزان بیش از ۶۶۴ میلیون دلار و رهبری گروه مجرمانه سازمان یافته قاچاق قطعات خودرو به تحمل ۱۵ سال حبس و ضبط کلیه اموالی که متهم از طریق خلاف قانون به دست آورده، محکوم شده است و به اتهام معاونت در جعل اسناد به تحمل ۸ ماه حبس و جبران خسارت وارده، به اتهام معاونت در استفاده از اسناد مجعول به تحمل ۲ سال و ۱ ماه حبس، به اتهام معاونت در پرداخت رشوه به تحمل ۱ سال و ۱ ماه حبس و به اتهام مشارکت در فرار دادن حامد خاتمیپور به تحمل ۱ سال و ۱ ماه حبس محکوم کرده است.
۲- امیررضا رفیعی
اتهامهای امیررضا رفیعی متهم ردیف دوم پرونده به اتهام اخلال عمده در نظام اقتصادی کشورو مشارکت در قاچاق سازمانیافته و حرفهای قطعات خودرو به میزان بیش از ۲۰۱ میلیون دلار به تحمل ۲۰ سال و ۱ ماه حبس و ضبط کلیه اموالی که متهم از طریق خلاف قانون به دست آورده است و به اتهام معاونت در پرداخت رشوه به تحمل ۲ سال و ۱ ماه حبس، به اتهام معاونت در جعل اسناد به تحمل ۲ سال و ۱ ماه حبس و در اتهام معاونت در استفاده از اسناد مجعول و مشارکت در فراری دادن حامد خاتمیپور به تحمل ۱ سال و یک ماه حبس محکوم شد.
۳- مرتضی روغنیها
«مرتضی روغنیها» متهم ردیف سوم به اتهام مشارکت در اخلال در نظام اقتصادی کشورو مشارکت در قاچاق سازمانیافته و حرفهای قطعات خودرو به میزان بیش از ۱۱۸ میلیون دلار، معاونت در جعل اسناد به تحمل ۲۰ سال و ۱ ماه حبس و ضبط کلیه اموالی که متهم از طریق خلاف قانون به دست آورده محکوم شده و در اتهام معاونت در استفاده از اسناد مجعول به تحمل ۸ ماه حبس و جبران خسارت وارده، به اتهام معاونت در پرداخت رشوه به تحمل ۲ سال و ۱ ماه حبس و به اتهام مشارکت در فراری دادن حامد خاتمی پور به تحمل ۱ سال و ۱ ماه حبس محکوم کرده است.
۴- حامد خاتمیپور
«حامد خاتمیپور» متهم ردیف چهارم پرونده به اتهام مشارکت در قاچاق عمده در نظام اقتصادی کشور و مشارکت در قاچاق سازمانیافته و حرفهای قطعات خودرو به میزان بیش از ۱۲۸ میلیون دلار به تحمل ۱۸ سال و ۸ ماه حبس و ضبط کلیه اموالی است که متهم از طریق خلاف قانون به دست آورده است و به اتهام جعل اسناد به تحمل ۱۴ ماه حبس و جبران خسارت وارده، به اتهام استفاده از سند مجعول به تحمل ۱۱ ماه حبس، به اتهام استفاده از مهر مجعول اتاق بازرگانی چین به تحمل ۱۴ ماه حبس و به اتهام پرداخت رشوه به تحمل ۲۱ ماه حبس و ضبط مال حاصل از رشوه محکوم کرده است.
مرداد علی کرمنیا، حسن صفریان و مهدی شهابی دیگر متهمان پرونده به اتهام دریافت رشوه، به تحمل ۱۰ سال حبس و پرداخت جزای نقدی معادل وجه ماخوذه و انفصال موقت به مدت ۳ سال محکوم شدند.
این متهمان در مورد اتهام مشارکت در قاچاق سازمانیافته و حرفهای قطعات خودرو با توجه به اینکه نامبردگان کارمند گمرک جمهوری اسلامی ایران هستند، مختلس محسوب شده و هر یک به تحمل ۲ سال حبس و جریمه معادل سه برابر ارزش کالا و در مورد اختلاس به تحمل ۱۰ سال حبس و انفصال دائم از خدمات دولتی و رد وجه مال مورد اختلاس به جزای نقدی معادل دو برابر مبلغ مورد اختلاس محکوم شدند.
پرونده دوم گروه عظام
همچنین در رابطه با جرایم گروه عظام، یک پرونده دیگر نیز در شعبه ۴ دادگاه ویژه رسیدگی به پروندههای اخلاگران و مفسدان اقتصادی تشکیل شد.
رسیدگی به این پرونده از تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۹۹ آغاز شد.
متهمان پرونده دوم گروه عظام
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:تسنیم(۱۷ اسفند ۱۴۰۲)نوشت:در پی قطعی و لازم الاجرا شدن حکم عباس ایروانی که قبلا صادر و قطعی شده بود، طی روزهای گذشته این فرد بازداشت و به زندان معرفی شد؛ «عباس ایروانی به ۶۵ سال حبس محکوم شد».
متهمان پرونده دوم گروه عظام عبارتند از: عباس ایروانی، فریدون ساعی، عبدالرحیم گرامند، منصور مسعودی، حسین زارع، همایون نکونام.
اتهامها و تصمیم نهایی دادگاه در مورد متهمان پرونده دوم گروه عظام
اتهامها و رای نهایی دادگاه در مورد متهمان این پرونده به این شرح است:
۱-«عباس ایروانی» در این پرونده به اتهام مشارکت در اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور از مجرای اخلال در نظام پولی و ارزی کشور از طریق تحصیل اموال و وجوه کلان از شبکه بانکی از طرق نامشروع و غیر قانونی مجموعا به میزان بیش از یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون درهم امارات، ۴۸ میلیون دلار آمریکا، ۱۳ میلیون یورو، ۲۶۰۰ میلیارد ریال با توجه به عدم جبران ضرر و زیان و آثار زیانبار جرایم ارتکابی به تحمل ۲۵ سال حبس و ضبط کلیه اموالی که از طریق خلاف قانون به دست آورده و رد مال شبکه بانکی محکوم شد.
همچنین به اتهام معاونت در جعل ۳۶ فقره گواهی بازرسی از طریق پرداخت وجوه به منظور جعل گواهی به تحمل ۲ سال و ۱ ماه حبس، به اتهام استفاده از ۳۶ فقره گواهی بازرسی مجعول از طریق ارائه آنها به بانک جهت دریافت وجوه موضوع اعتبارات اسنادی به تحمل ۳ سال و ۶ ماه حبس و به اتهام جعل ۶۹ فقره کارنامه و استفاده از آنها از طریق ارائه به بانک به تحمل ۳ سال و شش ماه حبس و جبران خسارات وارده محکوم کرد.
۲-عبدالرحیم گرامند
«عبدالرحیم گرامند» در این پرونده به اتهام معاونت در اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور از طریق معاونت در تحصیل مبالغ کلان از طرق غیر قانونی برای شرکتهای گروه عظام، به تحمل ۵ سال حبس محکوم شد.
۳-فریدون ساعی
«فریدون ساعی» در این پرونده به اتهام معاونت در اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور از طریق جعل ۳۶ فقره گواهی بازرسی مجعول و استفاده از آنها از طریق تحویل آنها به شرکتهای گروه عظام جهت ارائه به بانک و بسترسازی برای ورود منابع کلان نقدینگی از بانک از طرق مجرمانه و غیرقانونی به تحمل ۱۰ سال و ۶ ماه حبس، به اتهام تحصیل مال از طریق نامشروع به میزان ۲۰ هزار و ۴۰۰ دلار به تحمل ۲ سال و ۶ ماه حبس و رد اصل مال و جریمه نقدی معادل ۲ برابر مال به دست آمده، به اتهام پرداخت رشوه به تحمل ۳ سال و ۶ ماه حبس و ضبط مال به دست آمده از رشوه و به اتهام جعل نامه شرکت کوتکنا (شرکت سوییسی بازرسی) به تحمل ۳ سال و ۶ ماه حبس و جبران خسارت وارده محکوم کرد.
۴-همایون نکونام
«همایون نکونام» در این پرونده به اتهام دریافت رشوه به تحمل ۸ سال حبس، جزای نقدی معادل مال به دست آمده از رشوه و انفصال دائم از خدمات دولتی، به اتهام معاونت در جعل به تحمل ۲ سال حبس و به اتهام تحویل اسناد دولتی به اشخاص غیر صلاحیتدار به تحمل 1 سال حبس و جبران خسارت وارده محکوم کرده است.
۵-حسین زارع میرکآباد
«حسین زارع »در این پرونده به اتهام دریافت رشوه به استرداد وجه مورد رشوه و تحمل ۴ سال حبس و انفصال موقت به مدت ۳ سال و جزای نقدی معادل مال به دست آمده از رشوه، به اتهام معاونت در جعل به تحمل دو سال حبس و به اتهام تحویل اسناد دولتی به اشخاص غیر صلاحیتدار به تحمل ۱ سال حبس و جبران خسارات وارده محکوم کرد.
۶-منصور مسعوی
«منصور مسعوی» به اتهام وساطت در پرداخت رشوه و معاونت در جعل، به تحمل ۳ و ۱ ماه حبس محکوم شد.
گفتنی است، ایام بازداشت در مورد متهمان کسر و محاسبه خواهد شد.
گروه عظام داری ۲ پرونده است ، حکم صادره در هر ۲ پرونده قطعی و لازمالاجرا است.
گزارش شبکه خبر(تلویزیون)از کارحانه تولیدقطعات خودرو(عباس ایروانی)درگیلان ۸ آذر ۱۳۹۹
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:
دریافت لوح استاندارد تقدیر به عباس ایروانی
«داریوش اشکانی پور»(مدیرکل استاندارد استان گیلان) درروز جهانی استاندارد، با حضور در شرکت فراوری و ساخت قطعات خودرویی ایران، نشان «واحد نمونه کیفی» را به این واحد تولیدی اهداء کرد.
عباس ایروانی که از جمله پیشگامان قطعه سازی در ایران است در این جلسه که با حضور مدیرکل سازمان استاندارد گیلان و مدیران شرکت فراوری و ساخت برگزار شد با تاکید بر این که مشکلات تولید و صنعت از تحریم داخلی است نه خارجی، گفت: گروه عظام با تاسیس و راه اندازی شرکت های زیر مجموعه خود، بالغ بر ۵۰۰۰ نفر به صورت مستقیم و ۳۵۰۰۰ نفر به صورت غیر مستقیم در کشور اشتغالزایی پایدار ایجاد کرده است.
عباس ایروانی گفت: گروه قطعات عظام با ۱۲ شرکت زیرمجموعه در تولید بیش از۱۰۷ قطعه خودروهای سبک و سنگین از جمله کمک فنر، جعبه فرمان، دیسک وصفحه کلاچ، پیستون، استارت و دینام، پلوس، انواع بلبرینگ وغیره فعالیت دارد و سالانه نزدیک به ۱ میلیارد شماره فنی تولید می کند.
افزود: این شرکت ها با نام های پیستون ایران، فراوری و ساخت، پایا کلاچ، سازه پویش، استام صنعت، سازه سیم، تارا ذوب، پایا ذوب، فراکلون، پویان صنعت نهاد، فیاکو و رادمان در استان های گیلان، تهران، البرز، آذربایجان شرقی و اصفهان تاسیس شده اند و شرکت مادر بنام «گروه قطعات خودرویی عظام» هم در تهران ثبت و مستقر شده است.
افزایش تولید ۱۰۰ درصدی در سال جهش تولید و تامین قطعات خودروسازان داخلی و خارجی
بزرگترین تولید کننده قطعات خودرو در ایران ادامه داد : شرکت فرآوری و ساخت در راستای منویات مقام معظم رهبری، در سال جهش تولید، افزایش ۱۰۰درصدی در تولیدات خود داشته و توانسته با رشد ۲۰۰ درصدی از۴۰۰ نفر به ۸۰۰ نفر شغل مستقیم دست پیدا کند.
ایروانی افزود: شرکت های گروه قطعات خودرویی عظام با بهره گیری از تکنولوژی و دانش روز شرکت های برتر جهانی، محصولات خود را تحت لیسانس شرکت های ماهله و بوش آلمان، ولئو فرانسه، ماندو کره جنوبی و ... تولید می کنند و درحال حاضر بیش از ۸۰ درصد نیاز خودروسازان داخلی، ۵۰ درصد نیاز بازار لوازم یدکی و بخشی از نیاز بازار خودروسازان خارجی از جمله GAZ Group روسیه و داچیا رومانی را تامین می کنند.
گروه قطعات خودرو عظام با نزدیک به سه دهه فعالیت، ١٢ کارخانه تولید قطعات اصلی خودرو در نقاط مختلف ایران از جمله در تهران و دیگر استانهای آذربایجان شرقی، گیلان، البرز و اصفهان دارد.
گروه قطعات خودرو عظام با سرمایه انسانی بیش از ٤ هزار نفر، سالانه نزدیک به یک میلیارد شماره فنی تولید می کند که علاوه بر تأمین قطعات خطوط تولید خودروسازان داخلی و بازار قطعات یدکی، توانمندی صادرات این قطعات را نیز داراست.
در این مجموعه بزرگ صنعتی، انواع سیستمهای برق و الکترونیک، ایمنی و امنیتی و مکاترونیک، قطعات تزئینی و پلاستیکی، انواع کیت کلاچ و کمکفنر، فرمان هیدرولیک، انواع دینام و استارت، موتور فن، قفلهای سوئیچی و مکانیکی، انواع پوستههای آلومینیومی، ریختهگری قطعات چدنی نظیر میللنگ، دیسک و کاسهچرخ، بوش سیلندر، انواع پیستونهای بنزینی، دیزلی و دیگر قطعات را برای خودروهای داخلی تولید و تامین می شود.
نقش عظام در اشتغال زایی
گروه عظام با سرمایه گذاری بالغ بر ١٠ هزار میلیارد تومان در صنعت قطعه سازی ایران، علاوه بر اشتغال مستقیم ۵۰۰۰ نفر در کارخانجات خود، زمینه اشتغال غیر مستقیم ۳۵ هزار نفر به صورت غیر مستقیم در هلدینگ عظام و پیمانکاران وابسته را فراهم کرده است.
عظام در طول فعالیت خود تلاش کرده زمینه جذب فارغ التحصیلان برترین دانشگاه های ایران را در کارنجات، مراکز تحقیق و توسعه و آزمایشگاه های مجهز خود فراهم کند.
امروز حداقل ٥٤٠ شرکت تامین کننده مواد اولیه و قطعات داخلی با بیش از ٢٢هزار نفر نیروی انسانی با گروه عظام همکاری دارند، که این نشان از همت و حمیت این گروه عظیم در بومی سازی فن آوری تولید و حمایت از تولیدکنندگان خرد و بکارگیری پتانسیل سایر بنگاه های صنعتی متوسط و کوچک در جهت خودکفایی است.
دستیابی نزدیک به ۹۰درصد ساخت داخل در اکثر قطعات استراتژیک بطور میانگین، گواه فتح قریب الوقوع قله خودکفایی است./منبع مأخوذه:۸ آذر ۱۳۹۹خبرآنلاین
جمیدرسایی که مُبلِّغ تتلوبود سردارسلیمانی را بی بصیرت می دانست!
حجت الاسلام حمیدرسایی(منتخب مردم تهران)۱۹ ماه قبل ازشهادت سردارسلیمانی اورابی بصیرت خطاب می کند وواورا «ابوموسی اشعری»زمان معرفی می کند.
سوپرانقلابی بی بصیرت کیست؟
روزنامه جوان(۱۶ اسفند ۱۴۰۲) نوشت: «حمید رسایی» در نخستین واکنشی که به انتخاب خود در مجلس داشت، با نوعی حاشیهسازی مکروه و ضدمردمی و در جملاتی متوهمانه که نشان میدهد خود را یک جریان یا چیزی بیش از یک منتخب، تصور کرده است، از همینحالا برای انتخاب رئیس مجلس خطونشان کشید تا نشان دهد نه دغدغه مردم را دارد و نه درکی از خواستههای رهبریمعظم از نمایندگان را و نه چارچوب فکریاش کار و انجام وظایف نمایندگی است و بیشاز هرچیز درگیر توهم قدرت و ریاست شده است. از آنجا که برخی چهرههای دیگر نیز در همین رویکرد و توهم غوطه میخورند، باید گفت این حرفها نه نیاز کشور و نه نیاز مردم است، اینها فقط هوای نفس سیاسی است که مردم با آن خوب آشنا هستند و برای همین تا نیمی از نمایندگان هر دوره را کنار میریزند، چون میدانند که از این هواگردیها چیزی برای مردم درنمیآید.
«انتظار از یک نماینده متعهد و متخصص که رسایی و برخی همفکران او از هر دو بیبهره هستند، آن است که درک درستی از وظیفه نمایندگی و فلسفه سیاسی اسلام و فهم حکومتداری داشته باشند.»
اینکه اولین پیام یک نماینده به جای عرضه برنامهها و راهکارهای برونرفت از مشکلات و تبیین چرایی انواعی از مشکلات اقتصادی و ساختاری، این باشد که با جملاتی بهواقع خارج از ادب و عرف سیاسی و مشی اسلامی، که بهنوعی هم توهین به شمار دیگری از منتخبان و هم توهین به مردم است، حاشیهسازی کند، یک فاجعه تمامعیار است.
امروز روزنامه جوان، متعلق به سپاه پاسداران، در یادداشتی منتقدانه نسبت به حمید رسایی، یادآور شد که او قبلا هم به سردار شهید قاسم سلیمانی اهانت کرده است.
شاید خیلی ها یادشان نیاید ماجرا چیست؛ بنابر این به تیر ۱۳۹۷ می رویم، به جایی که حسن روحانی رئیس جمهور وقت گفته بود: اگر نفت جمهوری اسلامی ایران صادر نشود، تضمینی برای صدور نفت کل منطقه نمیباشد.
قدردانی سردارسلیمانی از حجت الاسلام حسن روحانی(رئیس جمهور)
بعد از اظهارات رئیس جمهور سابق، سردار قاسم سلیمانی نامه ای در نامه ای به وی نوشت:
برادر بزرگوار جناب آقای روحانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
سلام علیکم
آن چه از فرمایشات حضرتعالی در رسانهها منعکس شد، مبنی بر این که اگر نفت جمهوری اسلامی ایران صادر نشود، تضمینی برای صدور نفت کل منطقه نمیباشد و بیانات بسیار ارزشمندی که در موضع جمهوری اسلامی ایران نسبت به رژیم صهیونیستی فرمودید، مایه مباهات و افتخار است.
سردار قاسم سلیمانی خطاب به رئیس جمهورنوشت:«حقیر به عنوان سرباز ولایت و این ملت سرفراز و با همه جان به حضور جنابعالی عرض میکنم: این همان دکتر روحانی است که ما شناخت داشتیم و داریم و میبایست باشد.»
شما با سخنان حکیمانه ارزشمند و قدرتمندانه خودتان رهبر عزیز، ملت بزرگوار ایران اسلامی و مسلمانان جهان را سرافراز کردید.
حاج قاسم درپایان نوشت:«دست شما را برای ایراد این سخنان به موقع، حکیمانه و صحیح میبوسم و برای هر سیاستی که مصلحت نظام اسلامی باشد در خدمت هستیم.»
برادرتان قاسم سلیمانی/۱۳ تیر ۱۳۹۷
***
خبرآنلاین نوشت: حمید رسایی که از مخالفان سرسخت روحانی بود، این نامه را برنتابید و نامه سردار سلیمانی را به دستبوسی«ابوموسی اشعری» تشبیه کرد. او در توئیتی نوشت: «به تاریخ که نگاه میکنم امثال اشعث کندی و ابوموسی اشعری یک عمر به امام علی (ع) خون دل دادند. یکی، دو بار هم در حرف و نه در عمل، مواضع درست داشتند اما مالک اشتر برای دستبوسی از آنها دستپاچه نشد.» و زیرش هشتگ #قاسم_سلیمانی زد.
این توئیت مورد انتقاد گسترده اصولگرایان قرار گرفت. از جمله حسین کنعانیمقدم، از فعالان اصولگرا، درباره توییت حمید رسایی گفت: «بصیرت انقلابی از مسائل مهمی است که افرادی که انقلابی واقعی هستند آن را دارند. نامه فرمانده سپاه قدس به رئیسجمهوری حاکی از بصیرت انقلابی و خارج از حب و بغضهای سیاسی و جناحبندی بود که حقیقت را بیان و از اقدامی که روحانی انجام داد، حمایت کرد. کسانی که تفکر دگماتیک داشته و متحجر دینی هستند، بصیرت انقلابی ندارند و سعی میکنند با الفاظی که در شأن خودشان است، موضوعات جامعه را تحلیل کنند. به نظر میآید گرفتاری انقلاب همین آدمها هستند که درک صحیحی از انقلاب و شرایط آن ندارند و فقط مطامع سیاسی و رقابتهای گروهی خود را دنبال میکنند.»
گفتی است رسایی، پیش از این دو بار برای انتخابات مجلس رد صلاحیت شده بود ولی این دوره تایید شد.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:روزنامه جواب درادامه نوشت:رسایی -ردصلاحیتشده در یکی از دورههای پیشین - اینبار با تکرار واژههایی که شبکههای صهیونیستی اینترنشنال و منوتو در دهان معاندان انداختند، مثل «کیفکشی» و «روابط فامیلی» برخی افراد را «رشدیافته بدون صلاحیت در عرصه سیاست» نامیده است. این حرف، گزاره بسیار دقیق و درستی است، اما مصداق عینی و اول آن خود اوست و باید نشان دهد که مراحل رشد سیاسی خودش چه بوده و از کجا آغاز کرده تا به اینجا رسیده است که در نخستین سخنان پس از انتخاب، همه دغدغههای دلسوزان نظام و رهبریمعظم برای وحدت و انجام وظایف نمایندگی، بدون ورود به حاشیهها را به کنار زده و با یک فرمان تفرقهافکن و توهم قدرت و ریاست مجلس به جلو آمده است.
نتایج انتخابات (مجلس شورای اسلامی)دوره دوازدهم-تهران
۱- حجت الاسلام سید محمود نبویان ۵۹۷۷۷۰
۲-امیرحسین ثابتی منفرد(مجری تلویزیون) ۴۸۷۹۸۲
۳- حجت الاسلام «حمید رسایی» ۴۸۵۷۱۱
۴- محمد باقر قالیباف(رئیس مجلس9 ۴۴۷۹۰۵
۵- رضا تقی پور(وزیرارتباطات) ۴۲۴۹۴۵
۶- روح اله ایزدخواه ۴۰۷۳۰۳
۷- حجت الاسلام مرتضی آقاطهرانی ۴۰۵۷۰۷
۸- منوچهر متکی(وزیرامورخارجه) ۴۰۴۶۱۵
۹-سردار اسماعیل کوثری ۳۸۶۷۷۳
۱۰- مهدی کوچکزاده ۳۶۶۲۱۶
۱۱- سید علی یزدی خواه ۳۳۳۳۰۸
۱۲-علی خضریان ۳۳۳۱۰۳
۱۳- مالک شریعتی نیاسر ۳۳۱۵۱۰
۱۴- کامران غضنفری ۳۱۶۳۷۴
فاصله مکه تا«اورشلیم»(فلسطین) ۱۲۴۰کیلومتراست(هوایی)باهواپیما،حدود ۸۰دقیقه زمان می برد واما زمان معراج حدود ۵ساعت طول کشید.
معراج درفاصله،بعد از نماز عشا و قبل ازنماز صبح اتفاق افتاد/معراج ۶ ماه پیش از هجرت(شب بیست و یکم ماه رمضان)اتفاق افتاد.
فاصله مکه تا«اورشلیم»(فلسطین) ۱۲۴۰کیلومتراست(هوایی)باهواپیما،حدود ۸۰دقیقه زمان می برد.
«معراج»سیر مسجدالحرام(مکه) الی مسجدالاقصی (فلسطین)
سُبْحَانَ الَّذِی« أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى» الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا/۱اسراء.
مسافر : محمدبن عبدالله
ساعت پرواز: شب نیمه خرداد
فرودگاه مبدأ : مسجد الحرام(عربستان)
فرودگاه مقصد : مسجد الاقصی(فلسطین)
مدل هواپیما : (مرکب سفر) : بُراق
میزبان : انبیاء +فرشتگان
فاصله ۲فرودگاه : ۱۲۵۰ کیلومتر
زمان رفت وبرگشت : ۵ساعت
دعوتنامه : خدا
علت سفر: مشاهده آیات الهی(لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا)
رهاوردسفر : اخبار آسمانها و ملکوت و ...
محل اسکان پیامبر(قبل ازپرواز) : منزل ام هانی
مبدأ ومقصدسفر...ساعت پرواز-اتفاقات ومشاهدات شب معراج +دیدارهای پیامبراسلام بادیگرانبیاء
مصاحبت پیامبربا جبرئیل وفرشتگان نگهبان ۷آسمان.
سفر«معراج»درچه سالی وچه ماهی ،چه فصلی انجام گرفت؟ مسیرسفر ...معراج چندساعت بطول انجامید؟..«اُم هانی»کیست؟
سفراز «مسجدالحرام» به «مسجدالاقصی»
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:سعی کردم یک تحقیقی نسبتاً جامع ازاین مسافرت تاریخی انجام بدهم که هم همگان فهم باشد وهم بخاطرسپردنش آسان باشد ضمناً «بروز"باشد.
فاصله مکه تااورشلیم ۱۲۴۰کیلومتراست(هوایی)باهواپیما،حدود ۸۰دقیقه زمان می برد.
براى فرار از حوزه جاذبه زمین سرعتى ،حداقل معادل چهل هزار کیلومتر در ساعت لازم است.
«اسراء» به معنای سفر شبانه است. از آنجا که این سوره درباره سفر شبانه پیامبر (ص) از مسجد الحرام به مسجد الاقصی میباشد، به همین خاطر، نام «اسراء» بر این سوره گذشتهاند.
«معراج پیامبردرچه سالی اتفاق افتاده است؟»
«عبداللَّه بن عباس بن عبدالمطلب بن هاشم» معروف به «ابن عباس»(مفسرقرآن)متوفی ۶۸ هجری که دوران خُلفا «مقام افتاء» را بر عهده داشته ودرزمان امیرالمؤمنین علی علیه السلام،معتمدو استاندار وفرمانده سپاه آنحضرت بود«معراج حضرت محمد»(ص)رادر سال دوم بعثتب روایت کرده است،بعضی ازمورخان نیز شانزده ماه بعد از بعثت رامعتبردانسته اند (بحار الانوار ج ۱۸ ص ۳۸۱ و الصحیح من السیره ج ۱ ص ۲۶۹-۲۷۰.).
بعضی ازمفسران قرآن «معراج رسول الله»(ص)رادر شب هفدهم رمضان ویا شب هفدهم ربیع الاول یا درشب بیست و هفتم رجب نوشته اند (بحار الانوار ج ۱۸ ص ۳۱۹ و سیرة النبویه ج ۲ ص ۹۳-۹۴.).
بعضی هامعتقدندکه معراج در سال سوم اتفاق افتاده (بحار الانوار ج ۱۸ ص ۳۷۹.).
اقوال دیگرى هم وجود دارد،که وقوع آن درسال پنجم یا ششم یا دهم یا دوازدهم دانسته اند وبین شش تاهجده ماه هم نوشته اند.( المیزان ج ۱۳ ص ۳۰-بحار الانوار ج ۱۸ ص ۳۰۲،۳۱۹.).
سوره «نجم »تأییدی برمعراج پیامبراست
در«سوره نجم» به معراج پیامبر(ص) اشاره شده است.
در برخی روایات عامه آمده است که وقتی رسول خدا از معراج بازگشت خیلی ها نتوانستند معراج رابپذیرند،برایشان قابل هضم نبود،چون بامحاسباتشان جورنمی آمد وبرای همین پیامیراسلام(ص) راتمسخرمی کردند ،آنجناب رابه هذیان گویی متهم می کردند که سوره ی نجم نازل شد،
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَىٰ ﴿١﴾ مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَىٰ ﴿٢﴾ وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ ﴿٣﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَىٰ ﴿٤﴾ عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَىٰ ﴿٥﴾ ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَىٰ ﴿٦﴾ وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَىٰ ﴿٧﴾ ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّىٰ ﴿٨﴾ فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَىٰ ﴿٩﴾ فَأَوْحَىٰ إِلَىٰ عَبْدِهِ مَا أَوْحَىٰ ﴿١٠﴾ مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَىٰ ﴿١١﴾ أَفَتُمَارُونَهُ عَلَىٰ مَا یَرَىٰ ﴿١٢﴾ وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَىٰ ﴿١٣﴾ عِندَ سِدْرَةِ الْمُنتَهَىٰ ﴿١٤﴾ عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَىٰ ﴿١٥﴾ إِذْ یَغْشَى السِّدْرَةَ مَا یَغْشَىٰ ﴿١٦﴾ مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَىٰ ﴿١٧﴾ لَقَدْ رَأَىٰ مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَىٰ ﴿١٨﴾
«سپس [پیامبر (ص) در شب معراج] نزدیک و نزدیک تر شد، تا آن که فاصله او [با مقام قرب خاص خدا] به اندازه طول دو کمان یا کمتر بود. در اینجا، خداوند آنچه را وحی کردنی بود، به بنده اش وحی کرد. آنچه را دید، انکار نکرد. آیا با او درباره آنچه دید، مجادله و ستیز می کنید؟ و بار دیگر نیز او را نزدیک سدرة المنتهی که بهشت جاویدان در آنجاست، دیده است. در آن هنگام که چیزی (شکوه و نور خیره کننده ای) سدرة المنتهی را پوشانده بود. چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان نکرد. (آنچه را دید، واقعیت بود) او در شب معراج، برخی نشانه های بزرگ پروردگارش را دید.»
اماسوره نجم هم نتوانست بیماردلان را آرام کند،بلکه برخشمشان افزود(چون دراین سوره افشاگری علیه بُت های مشرکین کرده است)تاحدی که دامادپیامبر(عتبه ابن ابولهب)فرزندابولهب،نزد آن حضرت آمد ،ضمن پرخاشگری «تُف» آب دهان به صورت حضرت ریخت و گفت«به رب نجم سوگند که به نجم کافر شده ای» ودرهمانجا«رقیه»دخترپیامبرراطلاق داد،پیامبرازاین ناسزاگویی ورفتار«عتبه»ناراحت شدند او را نفرین کرد وطولی نکشید که نفرین پیامبراجابت شد وعتبه طعمه شیردرنده شد.
البته بعضی ازمفسران قرآن ومورخان، این سوره (نجم)رادال برمعراج دوم دانسته اند.
پیامبر اکرم (ص) یک سال قبل از هجرت، پس از نماز عشاء در مسجدالحرام، از طریق مسجدالاقصی به وسیلهی «براق» به آسمانها رفت و چون بازگشت، نماز صبح را در مسجدالحرام خواند.
«معراج » درچه سالی وچه ماهی بوده است؟
روایات مختلف ومتفاوتی نقل کرده اند:
براساس روایتی منسوب به امیرالمؤمنین علی (ع) سال سوم بعثت تعیین شده است.
برخی از مورخان ازچندماه تاچندسال پیش از هجرت و بعضی بعد ازهجرت نوشته اند.
صاحب مفاتیح« شیخ عباس قمی»(منتهی الآمال) ۳تاریخ ذکرکرده:
*۶ ماه پیش از هجرت(شب هفدهم ماه رمضان)
*۶ ماه پیش از هجرت(شب بیست و یکم ماه رمضان).
* دو سال بعد از بعثت(۱۷ ربیعالاول)
«آیت الله جعفر سبحانی» :کسانی که تصور کردهاند معراج پیش از سال دهم بعثت اتفاق افتاده، سخت در اشتباهند، زیرا رسول گرامی از سالهای هشتم تا دهم در شعب محصور بود و وضع رقتبار مسلمانان ایجاب نمیکرد که تکلیف زایدی از قبیل نماز بر دوش آنها بگذارد.
آقای سبحانی قول «ابن اسحاق» ( سال دوازدهم بعثت را) پذیرفته اند فروغ ابدیت , ج ۱
زمان معراج(چه مدت طول کشید) ۵ساعت
شروع معراج ،بعد از نماز عشا بود و نماز صبح را در مسجدالحرام خواندند.
معراج (درفاصله،بعد از نماز عشا و قبل ازنماز صبح).
«ابوالنصر محمد بن مسعود بن عیاش سمرقندى»(متوفی۳۲۰ق)«تفسیر عیاشی» از امام صادق(ع) روایت کرده است: رسول خدا(ص) نماز عشاء و نماز صبح را در مکه خواند.
«مبدأسفر»ازکجابوده است؟
برخی از مورخین، پیامبر(ص) از خانه حضرت خدیجه(س) به معراج رفت و هنگام مراجعت نیز در همین خانه فرود آمد(بحار الانوار،مجلسی ج ۴۳/ الخلاف(شیخ طوسی) ج۳/ مختلف الشیعه(علامه حلی) ج ۵/جواهر الکلام(محمدحسین نجفی): ج ۲۲.
وامابیشترمورخین این مسافرت معجزه واررا از منزل «اُم هانی »خواهر-تنی-حضرت علی(ع) نوشته اند.
این خانه نزدیک مسجدالحرام قرار داشت و شاید از همین رو یا بر اثر واقعه معراج، از دیرباز نام یکی از درهای بیست و سهگانه مسجدالحرام، بابام هانی بوده است.
ابن هشام در سیره در ذیل حدیث معراج از امهانی ،اینچنین می گوید: رسول خدا(ص) آن شب را در خانه من بود و نماز عشاء را خواند،بقصد خواب رفت، نزدیکی های صبح بود که ما را بیدار کرد و نماز صبح را خوانده ما هم با او نماز گزاردیم آن گاه رو به من کرده فرمود: ای امهانی من امشب چنانکه دیدید نماز عشاء را با شما در این سرزمین خواندم سپس به بیتالمقدس رفته و چند نماز هم در آنجا خواندم و چنانکه مشاهده میکنید نماز صبح را دوباره در اینجا خواندم.
اگرشب معراج را۱۷ربیع الاول بدانیم که مصادف است بانیمه خرداداست.
اگر۷رجب بدانیم ،مصادف است بااواخرشهریوراست.
باتوجه به افق شرعی ولحاظ کردن دیگرمحاسبات دراین ماه ،زمان آغازمعراج حدود۱۱شب می شود(وقت فضیلت نمازعشا رالحاظ کرده ام وزمان استراحت را)اینکه ام هانی می گوید:شام خوردیم،زمان خواب بود،پیامبربرای استراحت(خوابیدن)رفت.
نمازصبح ساعت ۴:۱۵ است.ازساعت۱۱شب تا۴صبح،چیزی حدود۵ساعت می شود.
هجرت پیامبراسلام :۵۳ سال بعد از عام الفیل-در سال سیزدهم بعثت فرمان هجرت به یثرب(مدینه)صادرشد.
روز دوشنبه اوّل ماه ربیع الاوّل( ۲۴ شهریور) از مکّه خارج شد و روز جمعه دوازدهم همین ماه وارد یثرب شدند.( ۱۶ سپتامبر ۶۲۲ میلادی).
بعثت پیامبراسلام :۲۷رجب سال چهلم عام الفیل .
عامل الفیل چیست؟
درسال ۵۷۰ میلادی«ابرهه»پادشاه حبشه بافیل سواران جنگجوبه خانه خدا(کعبه)حمله کرد-برای تخریب-هیچکس رایارای مقابله باآنهانبود،همه مردم مکه به کوه هاپناه بردند ..واما خداوند«ابابیل»رابه سرکوبی آنهافرستاد،بطوری که هرکدام ازاین پرندگان باسنگ ریزه های آتشین که همراه داشتند،مأمورکشتن یکی ازفیل سوران بودند،همه هم به هدف می خورد...همه تارومارشدند.
این حادثه عجیب ،نشانه ای شد درتاریخ(عامل الفیل).سالی که فیل سواران آمدندبه قصدحمله به کعبه.
«اُم هانی» کیست؟
همسراُم هانی« هُبَیرة بن ابی وهب مخزومی»است که یکی ازشاعران و فرماندهان سپاه کفر(ابوسفیان) بود، او در جنگ خندق کشته شد.وامافرزندانش درخدمت اسلام بودند،یکی ازفرزندانش(جُعده)استاندارحضرت علی درخراسان بود.
«ام هانی» تا هنگام فتح مکه در این شهر ماند. در دوران فتح مکه، جایگاه او نزد رسول خدا(ص) بیشتر آشکار شد؛ زیرا در روز فتح، در خانه او منزل گزید. همچنین مجرمانی چون حارث بن هشام و زهیر بن ابی امیه یا عبدالله بن ابی ربیعه را کهام هانی به آنها امان داده بود، بخشود. امان دادن او در روز فتح مکه، مستندی برای جواز امان دادن زنان در اسلام دانسته شده است. بیان احکام و فرمانهایی در خانهام هانی از جانب پیامبر(ص)، علی بن ابیطالب(ع) و عبدالله بن عباس، ازدیگر شواهد اهمیت جایگاه اجتماعیام هانی در آن دوره است.
ام هانی در پی فتح مکه، همراه دیگر زنان مسلمان با پیامبر(ص) بیعت و سپس به مدینه هجرت کرد. جایگاه ویژه وی نزد رسول خدا(ص) حسادت برخی را برانگیخت؛ اما پیامبر بر حمایت ازام هانی و بنیهاشم تأکید کرد. او در سال دهم ق. و در حجة الوداع همراه پیامبر بود که این خانم از نخستین راویان غدیر خُم بوده است.
محل اسکان پیامبر(قبل ازپرواز): منزل ام هانی
نوشته اند: آن است که پیامبر(ص) در آن شب در خانه« امهانی »دختر ابیطالب بود و از آنجا به معراج رفت و مجموع مدتی که آن حضرت به سرزمین بیتالمقدس و مسجدالاقصی و آسمانها رفت و بازگشت از یک شب بیشتر طول نکشید، به طوری که صبح آن شب را در همان خانه بود و در تفسیر عیاشی است که امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا(ص) نماز عشاء و نماز صبح را در مکه خواند، یعنی اسراء و معراج در این فاصله اتفاق افتاد و در روایات به اختلاف عبارت از رسول خدا(ص) و ائمه معصومین روایت شده که فرمودند:«جبرئیل» در آن شب بر آن حضرت نازل شد و مرکبی را که نامش «براق» بود برای او آورد و رسول خدا(ص) بر آن سوار شده و به سوی بیتالمقدس حرکت کرد و در راه در چند نقطه ایستاد و نماز گزارد، یکی در مدینه و هجرتگاهی که سالهای بعد رسول خدا(ص) بدانجا هجرت فرمود، یکی هم مسجد کوفه، دیگر در طور سینا و بیتاللحم - زادگاه حضرت عیسی(ع) - و سپس وارد مسجد اقصی شد و در آنجا نماز گزارده و از آنجا به آسمان رفت.
و نیز در روایات آمده که در آن شب دنیا به صورت زنی زیبا و آرایش کرده خود را بر آن حضرت عرضه کرد ولی رسول خدا(ص) بدو توجهی نکرده و از وی درگذشت.
سپس به« آسمان دنیا» صعود کرد و در آنجا «آدم ابوالبشر» را دید،
آنگاه فرشتگان دسته دسته به استقبال آمده و با روی خندان بر آن حضرت سلام کرده و تهنیت و تبریک گفتند، و بر طبق روایتی که علی بن ابراهیم در تفسیر خود از امام صادق(ع) روایت کرده رسول خدا(ص) فرمود: فرشتهای را در آنجا دیدم که بزرگتر از او ندیده بودم و(بر خلاف دیگران) چهرهای درهم و خشمناک داشت و مانند دیگران تبریک گفت و خنده بر لب نداشت و چون نامش را از جبرئیل پرسیدم گفت: این مالک، خازن دوزخ است و هرگز نخندیده است و پیوسته خشمش بر دشمنان خدا و گنهکاران افزوده میشود. بر او سلام کردم و پس از اینکه جواب سلام مرا داد از جبرئیل خواستم دستور دهد تا دوزخ را به من نشان دهد و چون سرپوش را برداشت لهیبی از آن برخاست که فضا را فرا گرفت و من گمان کردم ما را فرا خواهد گرفت، پس از وی خواستم آن را به حال خود برگرداند.
در آن جا ملک الموت را نیز مشاهده کرد که لوحی از نور در دست او بود و پس از گفتگویی که با آن حضرت داشت عرض کرد: همگی دنیا در دست من همچون درهم-سکه- است که در دست مردی باشد و آن را پشت و رو کند، و هیچ خانه ای نیست جز آنکه من در هر روز پنج بار بدان سرکشی میکنم و چون بر مردهای گریه میکنند بدانها میگویم: گریه نکنید که من باز هم پیش شما خواهم آمد و پس از آن نیز بارها میآیم تا آنکه یکی از شما باقی نماند،
در اینجا بود که رسول خدا(ص) فرمود: براستی که مرگ بالاترین مصیبت و سخت ترین حادثه است و جبرئیل در پاسخ گفت: حوادث پس از مرگ سخت تر از آن است.
پیامبر:از آنجا به گروهی گذشتم که پیش روی آنها ظرفهایی از گوشت پاک و گوشت ناپاک بود و آنها ناپاک را می خوردند و پاک را می گذاردند،
از جبرئیل پرسیدم: اینها کیاناند؟
جبرئیل: افرادی از امت تو هستند که مال حرام میخورند و مال حلال را وامیگذارند،
پیامبر:مردمی را دیدم که لبانی چون لبان شتران داشتند و گوشتهای پهلوشان را چیده و در دهانشان می گذاردند.
اینها چه کسانی هستند؟
جبرئیل: اینها کسانی هستند که از مردمان عیبجویی میکنند، مردمان دیگری را دیدم که سرشان را به سنگ می کوفتند
پیامبر: حال آنها را پرسیدم .
جبرئیل:اینان کسانی هستند که نماز شامگاه و عشاء را نمیخواندند و میخفتند.
پیامبر:مردمی را دیدم که آتش در دهانشان میریختند و از نشیمنگاهشان بیرون میآمد و چون وضع آنها پرسیدم.
جبرئیل: اینان کسانی هستند که اموال یتیمان را به ستم میخورند.
گروهی را دیدم که شکم های بزرگی داشتند و نمی توانستند از جا برخیزند .
پیامبر: اینها چه کسانی هستند؟
جبرئیل: کسانی هستند که ربا میخورند.
پیامبر:زنانی را دیدم که بر پستان آویزانند، پرسیدم: اینها چه زنانی هستند؟
جبرئیل: زنان زناکاری هستند که فرزندان دیگران را به شوهران خود منسوب میدارند .
پیامبر: به فرشتگانی برخوردم که تمام اجزای بدنشان تسبیح خدا میکرد.
و از آنجا به آسمان دوم رفتیم و در آنجا دو مرد را شبیه به یکدیگر دیدم و از جبرئیل پرسیدم: اینان کیاناند؟
گفت: هر دو پسر خاله یکدیگر یحیی و عیسی(ع) هستند، بر آنها سلام کردم و پاسخ داده تهنیت ورود به من گفتند و فرشتگان زیادی را که به تسبیح پروردگار مشغول بودند در آنجا مشاهده کردم.
و از آنجا به آسمان سوم بالا رفتیم و در آنجا مرد زیبایی را دیدم که زیبایی او نسبت به دیگران همچون ماه شب چهارده نسبت به ستارگان بود و چون نامش را پرسیدم جبرئیل گفت: این برادرت یوسف است، بر او سلام کردم و پاسخ داده و تهنیت و تبریک گفت و فرشتگان بسیاری را نیز در آنجا دیدم.
از آنجا به آسمان چهارم بالا رفتیم و مردی را دیدم و چون از جبرئیل پرسیدم گفت: او ادریس است که خدا وی را به اینجا آورده، بر او سلام کردم پاسخ داد و برای من آمرزش خواست و فرشتگان بسیاری را مانند آسمانهای پیشین مشاهده کردم و همگی برای من و امت من مژده خیر دادند.
سپس به آسمان پنجم رفتیم و در آنجا مردی را به سن کهولت دیدم که دورش را گروهی از امتش گرفته بودند و چون پرسیدم کیست؟ جبرئیل گفت: هارون بن عمران است، بر او سلام کرده و پاسخ داد و فرشتگان بسیاری را مانند آسمانهای دیگر مشاهده کردم.
آن گاه به آسمان ششم بالا رفتیم و در آنجا مردی گندمگون و بلند قامت را دیدم که میگفت: بنی اسرائیل پندارند من گرامیترین فرزندان آدم در پیشگاه خدا هستم، ولی این مرد از من نزد خدا گرامیتر است و چون از جبرئیل پرسیدم: کیست؟ گفت: برادرت موسی بن عمران است، بر او سلام کردم جواب داد و همانند آسمانهای دیگر فرشتگان بسیاری را در حال خشوع دیدم.
سپس به آسمان هفتم رفتیم و در آنجا به فرشتهای برخورد نکردم جز آنکه گفت: ای محمد حجامت کن و به امت خود نیز سفارش حجامت را بکن و در آنجا مردی را که موی سر و صورتش سیاه و سفید بود و روی تختی نشسته بود دیدم و جبرئیل گفت، او پدرت ابراهیم است، بر او سلام کرده جواب داد و تهنیت و تبریک گفت، و مانند فرشتگانی را که در آسمانهای پیشین دیده بودم در آنجا دیدم، و سپس دریاهایی از نور که از درخشندگی چشم را خیره میکرد و دریاهایی از ظلمت و تاریکی و دریاهایی از برف و یخ لرزان دیدم و چون بیمناک شدم جبرئیل گفت: این قسمتی از مخلوقات خداست.
و در حدیثی است که فرمود: چون به حجابهای نور رسیدم جبرئیل از حرکت ایستاد و به من گفت: برو!
«سدرة المنتهی»چیست؟
سرانجام به «سدرة المنتهی» در آسمان هفتم و «جنةالمأوی» (بهشت برین) رسید و در آنجا، آثار شکوه پروردگار هستی را دید. وی چنان اوج گرفت و به جایی رسید که جز خدا، هیچ موجودی به آنجا راه نداشت. حتی جبرئیل از حرکت باز ایستاد و گفت: «به یقین، اگر به اندازه سرانگشتی بالاتر آیم، خواهم سوخت».
آنگاه حضرت محمد(ص) در آن جهان سراسر نور و روشنایی، به اوج شهود باطنی و قرب الیالله و مقام «قاب قوسین أو أدنی» رسید. خداوند در این سفر، دستورها و سفارشهای بسیار مهمی به پیامبر فرمود. بدین صورت، معراج که از بیتالحرام ـ و به گفته بعضی، از خانه امهانی، دختر عموی آن حضرت و خواهر امیرالمؤمنین علی(ع) ـ آغاز گشته بود، در سدرةالمنتهی پایان پذیرفت. سپس به پیامبر دستور داده شد از همان راهی که عروج کرده است، بازگردد.
پیامبر هنگام بازگشت، در بیتالمقدس فرود آمد و از آنجا راه مکه را در پیش گرفت. ایشان در میانه راه به کاروان بازرگانی قریش برخورد کرد، در حالی که آنان شتری را گم کرده بودند و در پی آن میگشتند. پیامبر از آبی که در میان ظرف آنان بود، قدری نوشید و باقی مانده آن را به زمین ریخت و بنابر روایتی، روی آن، سرپوش گذارد. حضرت محمد(ص) پیش از طلوع فجر در خانه «ام هانی» از مرکب فضاپیمای خود فرود آمد.
در حدیث دیگری فرمود: از آنجا به «سدرة المنتهی» رسیدم و در آنجا جبرئیل ایستاد و مرا تنها گذارده گفت: برو! گفتم: ای جبرئیل در چنین جایی مرا تنها میگذاری و از من مفارقت میکنی؟ گفت: ای محمد اینجا آخرین نقطهای است که صعود به آن را خدای عزوجل برای من مقرر فرموده و اگر از اینجا بالاتر آیم پر و بالم میسوزد، آن گاه با من وداع کرده و من پیش رفتم تا آنگاه که در دریای نور افتادم و امواج مرا از نور به ظلمت و از ظلمت به نور وارد میکرد تا جایی که خدای تعالی میخواست مرا متوقف کند و نگهدارد آن گاه مرا مخاطب ساخته با من سخنانی گفت.
و در اینکه آن سخنانی که خدا به آن حضرت وحی کرده چه بوده است در روایات به طور مختلف نقل شده و قرآن کریم به طور اجمال و سربسته میگوید: «فاوحی الی عبده ما اوحی»، (پس وحی کرد به بندهاش آنچه را وحی کرد)
و از این رو برخی گفته اند: مصلحت نیست در این باره بحث شود، زیرا اگر مصلحت بود خدای تعالی خود میفرمود، و بعضی هم گفتهاند: اگر روایت و دلیل معتبری از معصوم وارد شد و آن را نقل کرد، مانعی در اظهار و نقل آن نیست.
و در تفسیر علی بن ابراهیم آمده که آن وحی مربوط به مسئله جانشینی و خلافت علی بن ابیطالب(ع) و ذکر برخی از فضایل آن حضرت بوده، و در حدیث دیگر است که آن وحی سه چیز بود: 1. وجوب نماز 2. خواتیم سوره بقره 3. آمرزش گناهان از جانب خدای تعالی غیر از شرک. در حدیث کتاب بصائر است که خداوند نامهای بهشتیان و دوزخیان را به او وحی فرمود.
و به هر صورت رسول خدا(ص) فرمود: پس از اتمام مناجات با خدای تعالی بازگشتیم و از همان دریاهای نور و ظلمت گذشته در«سدرة المنتهی» به جبرئیل رسیدم و به همراه او بازگشتیم.
دیدارپیامبراسلام بافرشتگان ودیگرپیامبران -شب معراج
درباره چیزهایی که رسول خدا(ص) آن شب در آسمانها و بهشت و دوزخ و بلکه روی زمین مشاهده کرد روایات زیاد دیگری نیز به طور پراکنده وارد شده که ما در زیر قسمتی از آنها را انتخاب کرده و برای شما نقل میکنیم:
در احادیث زیادی که از طریق شیعه و اهل سنت از ابن عباس و دیگران نقل شده آمده است که رسول خدا(ص) صورت علی بن ابیطالب را در آسمانها مشاهده کرد و یا فرشته ای را به صورت آن حضرت دید و چون از جبرئیل پرسید در جواب گفت: چون فرشتگان آسمان اشتیاق دیدار علی(ع) را داشتند خدای تعالی این فرشته را به صورت آن حضرت خلق فرمود و هر زمان که ما فرشتگان مشتاق دیدار علی بن ابیطالب میشویم به دیدن این فرشته میآییم.
و در حدیث نیز آمده که صورت ائمه معصومین پس از علی(ع) را تا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در سمت راست عرش مشاهده کرد و چون پرسید بدان حضرت گفته شد که اینان حجت های الهی پس از تو در روی زمین هستند و آخرین ایشان کسی است که از دشمنان خدا انتقام گیرد.
و نیز روایت شده که رسول خدا(ص) فرمود: در آن شب خداوند مرا مامور کرد که علی بن ابیطالب را پس از خود به جانشینی و خلافت منصوب دارم و فاطمه را به همسری او درآورم.
پیامبر:انبیایی را دیدم از من سؤال میکردند« وصی خود علی را چه کردی»؟
پاسخ میدادم: او را در میان امت خود به جای نهادم و آنها میگفتند: خوب کسی را جانشین خویش در میان امت قرار دادی.
شیخ صدوق در امالی نقل کرده چون رسول خدا(ص) به آسمان رفت پیرمردی را دید که در زیر درختی نشسته و بچه هایی اطراف او را گرفته اند،
از جبرئیل پرسید: این مرد کیست؟
جبرئیل: پدرت «ابراهیم» است.
پیامبر: این کودکان که اطراف او هستند کیستند؟
جبرئیل: اینها فرزندان مردمان با ایمانی هستند که از دنیا رفته اند و اکنون ابراهیم به آنها غذا میدهد.
شیخ صدوق درادامه می نویسد که پیامبردرمسیر ، پیرمرد دیگری را دید که روی تختی نشسته و چون نظر به جانب راست خود میکند خوشحال و خندان میشود و هرگاه به سمت چپ خود می نگرد گریان می گردد، از جبرئیل پرسید:
پیامبر:این پیرمرد کیست؟
جبرئیل : این پدرت« آدم» است که هرگاه می بیند کسی داخل بهشت میشود خوشحال و خندان میگردد و چون کسی را مشاهده میکند که به دوزخ میرود گریان و اندوهناک می شود.
حضرت محمد(ص) در آن شب ،هنگام مراجعت ازمعراج، حضرت موسی رامی بیند ،آن پیامبرازحضرت محمد می پرسد:
خدای تعالی چقدر نماز بر امت تو واجب کرد؟
حضرت محمد: پنجاه نماز.
حضرت موسی : بازگرد و از خدا بخواه تخفیف دهد!
رسول خدا(ص) بازگشت و تخفیف گرفت.
درمراجعت مجدداًهمدیگررامی بینند، دوباره موسی گفت: بازگرد و تخفیف بگیر، زیرا امت تو(از این نظر) ضعیفترین امتها هستند و از این رو بازگرد و تخفیف دیگری بگیر چون من در میان بنی اسرائیل بوده ام و آنها طاقت این مقدار را نداشتند،
و به همین ترتیب چند بار رسول خدا(ص) بازگشت و تخفیف گرفت تا آنکه خدای تعالی نمازها را روی پنج نماز مقرر کردند.
باز موسی گفت: بازگرد،،تخفیف بیشتربگیر،حضرت محمدگفتند: دیگر از خدا شرم میکنم که به نزدش بازگردم.
و چون به «ابراهیم خلیل الرحمان» برخورد ،وی از پشت سر صدا زد: ای محمد امت خود را از جانب من سلام برسان و به آنها بگو: بهشت آبش گوارا و خاکش پاک و پاکیزه و دشتهای بسیار خالی از درخت دارد و با ذکر جمله «سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر و لا حول و لا قوة الا بالله» درختی در آن دشتها غرس میگردد، امت خود را دستور ده تا درخت در آن زمینها زیاد غرس کنند.
شیخ طوسی در امالی از امام صادق(ع) روایت می کند که از رسول خدا(ص) گفتند:
در شب معراج چون داخل بهشت شدم قصری از یاقوت سرخ دیدم که از شدت درخشندگی و نوری که داشت درون آن از بیرون دیده میشد و دو قبه از در و زبرجد داشت.
از جبرئیل پرسیدم: این قصر از کیست؟
جبرئیل: از آن کسی که سخن پاک و پاکیزه گوید، و روزه را ادامه دهد(و پیوسته گیرد) و اطعام طعام کند، و در شب هنگامی که مردم در خوابند تهجد - و نماز شب - انجام دهد،
علی(ع) گوید: من به آن حضرت گفتم: آیا در میان امت شما کسی هست که طاقت این کار را داشته باشد؟
پیامبر: هیچ میدانی سخن پاک گفتن چیست؟
حضرت علی: خدا و پیغمبر داناترند.
پیامبر: کسی که بگوید: «سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر»
پیامبر:هیچ میدانی ادامه روزه چگونه است؟
علی: خدا و رسولش داناترند.
پیامبر: ماه صبر - یعنی ماه رمضان - را روزه گیرد و هیچ روز آن را افطار نکند
پیامبر:و هیچ دانی اطعام طعام چیست؟
علی: خدا و رسولش داناترند.
پیامبر: کسی که برای عیال و نانخواران - خود (از راه مشروع) خوراکی تهیه کند که آبروی ایشان را از مردم حفظ کند.
پیامبر: هیچ میدانی تهجد در شب که مردم خوابند چیست؟
علی: خدا و رسولش داناترند.
پیامبر:: کسی که نخوابد تا نماز عشا آخر خود را بخواند. - در آن وقتی که یهود و نصاری و مشرکین میخوابند.
مجلسی در بحارالانوار از کتاب مختصر حسن بن سلیمان به سندش از سلمان فارسی روایتی رااز رسول خدا(ص) نقل می کند:
پیامبر:چون به آسمان اول رفتیم قصری از نقره سفید دیدم که دو فرشته بر در آن دربانی میکردند، به جبرئیل گفتم:
بپرس این قصر از کیست؟
آن دو فرشته پاسخ دادند: از جوانی از بنی هاشم.
چون به آسمان دوم رفتیم قصری بهتر از قصر قبلی از طلای سرخ دیدم که به همانگونه دو فرشته بر در آن بودند و چون به جبرئیل گفتم و پرسید آن دو فرشته نیز در پاسخ گفتند: از جوانی از بنی هاشم است.
در آسمان سوم قصری از یاقوت سرخ به همان گونه دیدم و چون از دو فرشته نگهبان آن پرسیدیم گفتند: مال جوانی است از بنی هاشم .
در آسمان چهارم قصری به همان گونه از در سفید بود و چون جبرئیل پرسید؟ باز هم دو فرشته نگهبان قصر گفتند: از جوانی از بنی هاشم است.
و چون به آسمان پنجم رفتیم چنان قصری از در زرد رنگ بود و چون جبرئیل به دستور من صاحب آن را پرسید گفتند: مال جوانی از بنی هاشم است.
در آسمان ششم قصری از لؤلؤ و در آسمان هفتم از نور عرش خدا قصری بود و چون جبرئیل پرسید باز همان پاسخ را دادند.
چون بازگشتیم آن قصرها را در هر آسمانی به حال خود دیدیم به جبرئیل گفتم بپرس: این جوان بنی هاشمی کیست؟
و همه آسمانهافرشتگان نگهبان گفتند: او علی بن ابیطالب(ع) است.
درخواست جبرئیل-شب معراج
عیاشی در تفسیر خود از ابو سعید خدری روایت کرده که رسول خدا(ص)می گوید:
در آن شبی که جبرئیل مرا به معراج برد چون بازگشتیم بدو گفتم: ای جبرئیل آیا حاجتی داری؟ گفت: حاجت من آن است که خدیجه را از جانب خدای تعالی و از طرف من سلام برسانی.
رسول خدا(ص) چون خدیجه را دیدار کرد سلام خداوند و جبرئیل را به خدیجه رسانید ،حضرت خدیجه گفت: «ان الله هو السلام و منه السلام و الیه السلام و علی جبرئیل السلام».
نشانه های که پیامبر داد-ازمعراج زمینی هارامشاهده کرد
ابن هشام در سیره در ذیل حدیث معراج از امهانی روایت کرده که گوید:
رسول خدا(ص) آن شب را در خانه من بود و نماز عشاء را خواند و بخفت، ما هم با او به خواب رفتیم، نزدیکیهای صبح بود که ما را بیدار کرد و نماز صبح را خوانده ما هم با او نماز گزاردیم آن گاه رو به من کرده فرمود: ای امهانی من امشب چنانکه دیدید نماز عشاء را با شما در این سرزمین خواندم سپس به بیتالمقدس رفته و چند نماز هم در آنجا خواندم و چنانکه مشاهده میکنید نماز صبح را دوباره در اینجا خواندم.
این سخن را فرموده برخاست که برود من دست انداخته دامنش را گرفتم به طوری که جامه اش پس رفت و بدو گفتم: ای رسول خدا این سخن را که برای ما گفتی برای دیگران مگو که تو را تکذیب کرده و میآزارند، فرمود: به خدا! برای آنها نیز خواهم گفت!
امهانی گوید: من به کنیزک خود که از اهل حبشه بود گفتم: به دنبال رسول خدا(ص) برو و ببین کارش با مردم به کجا میانجامد و گفتگوی آنها را برای من بازگوی. کنیزک رفت و بازگشته گفت: چون رسول خدا(ص) داستان خود را برای مردم تعریف کرد با تعجب پرسیدند:
نشانه صدق گفتار تو چیست و ما از کجا بدانیم تو راست میگویی؟
پیامبر(ص)جواب داد: نشانه اش فلان کاروان است که من هنگام رفتن به شام در فلانجا دیدم و شترانشان از صدای حرکت «بُراق »رم کرده یکی از آنها فرار کرد و من جای آن را به ایشان نشان دادم و هنگام بازگشت نیز در منزل ضجنان(25 میلی مکه) به فلان کاروان برخوردم که همگی خواب بودند و ظرف آبی بالای سر خود گذارده بودند و روی آن را با سرپوشی پوشانده بودند و کاروان مزبور هم اکنون از دره تنعیم وارد مکه خواهند شد، و نشانه اش آن است که پیشاپیش آنها شتری خاکستری رنگ است و دو لنگه بار روی آن شتر است که یک لنگه آن سیاه میباشد.
و چون مردم این سخنان را شنیدند به سوی دره تنعیم رفته و کاروان را با همان نشانی ها که پیامبرداده بود مشاهده کردند که از دره تنعیم وارد شد و چون آن کاروان دیگر به مکه آمد و داستان رم کردن شتران و گم شدن آن شتر را از آنها جویا شدند همه را تصدیق کردند.
مشزکان وکفار، چون صدق گفتار آن حضرت معلوم شد و راهی برای تکذیب و استهزا باقی نماند آخرین حرفشان این بود که گفتند: این هم سحری دیگر از محمد!
حکمت های معراج :
۱. دیدن عظمت خداوند در پهنه آسمانها با همین چشم ظاهری، که قرآن میفرماید: لنریه من آیاتنا (تا برخی از آیات خود را به او نشان دهیم).
۲. رسیدن پیامبر به شهود باطنی.
۳. تحصیل درک بالا و دید تازه ای برای هدایت و رهبری انسانها توسط پیامبر اکرم (ص). حضرت به مسائل زیاد و مهمی از فرشتگان و بهشتیان و دوزخیان و ارواح انبیاء آگاهی یافت که در طول عمر مبارک خود الهامبخش او در تعلیم و تربیت خلق خدا بود.
۴. احترام به فرشتگان و ساکنان آسمانها به واسطه قدوم مبارک حضرت. در این زمینه از امام صادق علیه السّلام نقل شده است که فرمودند: خداوند هرگز مکانی ندارد و زمان بر او جریان نمیگیرد؛ لکن او میخواست فرشتگان و ساکنان آسمانش را با قدم گذاشتن پیامبر (ص) در میان آنها احترام کند و نیز از شگفتیهای عظمتش به پیامبرش نشان دهد تا پس از بازگشت برای مردم بازگو کند.
۵. جواب به تقاضای حال حضرت رسول (ص). مرحوم علامه طباطبایی در این باره میفرماید: اینکه فرمود: «انّه هو السمیع العلیم» بیان علت سیر دادن او به منظور نشان دادن آیات است؛ یعنی خدا چون شنوا به گفتههای بندگان و بینای به افعال ایشان است و تقاضای حال رسول خود را دید که چنین اکرامی را اقتضاء میکند او را برای نشان دادن پارهای از آیات و نشانههایش شبانه سیر داد.
جابجا شدن اجسام
قرآن در خصوص جابجایی اجسام بصورت خارق العاده اشارهای به داستان تخت بلقیس در زمان حضرت سلیمان علیه السلام میکند که بوسیله مردی به نام آصف بن برخیا در یک چشم بهم زدن این تخت از یمن به شام (محل حضور حضرت سلیمان علیه السلام) آورده میشود، قرآن در این باره میفرماید: «قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یرْتَدَّ إِلَیکَ طَرْفُکَ»؛ و آن کس که دانشی فراوان از کتاب الهی نزد خود داشت به سلیمان گفت: من آن را پیش از آنکه نگاهت به تو بازگردد برای تو می آورم. حضرت سلیمان (ع) به او رخصت داد و ناگهان تخت پدیدار شد. وقتی سلیمان دید تخت نزد او قرار گرفته است گفت: این از فضل پروردگار من است. البته پیش از آصف بن برخیا یکی از جنّیان حاضر در مجلس به حضرت سلیمان (ع) عرض کرد من توان آن را دارم که تخت بلقیس را حاضر کنم پیش از آنکه شما از جایتان بلند شوید. این، علاوه بر توانایی و قدرت این جنّی در جابجایی اجسام از مسافتهای بسیار دور، نشان دهنده درجه و سطح پایینتر توانایی او در برابر آصف بن برخیا بود.
به آیه فوق توجه کنید، آصف بن برخیا به شهادت قرآن دارای مقدار کمی از علم کتاب بود - «عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ» - و نه همه علم کتاب، چنین شخصی تنها با داشتن اندکی از علم کتاب توانست تخت بلقیس را صدها کیلومتر جابجا کند و در برابر دیدگان حضرت سلیمان (ع) قرار دهد، لذا با عنایت به این موضوع چرا ما باید در خصوص جابجا شدن رسول اکرم (ص) - که عقل کل هستند و دارای همه علم کتاب میباشند - از مکه به مسجد الاقصی و از آنجا به آسمانها، دچار شک شویم.
البته در اینجا یکی از پرسشهایی اساسی که در خصوص معراج پیامبر (ص) مطرح میشود این است که با توجه به فاصله میلیاردها سال نوری میان ستارگان و کهکشانها، آن حضرت با چه سرعتی مسافت میان زمین تا عرش خدا را طی نموده و چگونه میشود آن حضرت (ص) این مسافت را بدون اینکه عوارض جسمی مانند پیر شدن در ایشان مشاهده شود، طی کرده باشند؟
علم و جابجایی اجسام با سرعت نور
گفته میشود زمانی که سرعت جسمی به سرعت نور نزدیک میشود، جرم آن به شدت افزایش مییابد. اگر جسمی با سرعتی برابر نور حرکت کند، جرم آن و انرژی مورد نیاز برای حرکت دادن آن بینهایت میشود. از این رو است که هیچ جسم معمولی قدرت حرکت کردن سریعتر از سرعت نور را ندارد.
پرسش اصلی درباره سرعت نور در بالا تشریح شد، اما حال پاسخ این پرسش چیست: اگر انسان بتواند با سرعتی نزدیک به نور یا حتی بالاتر از آن حرکت کند چه خواهد شد؟ در چنین شرایطی انسان اثرات جالبتوجهی را تجربه خواهد کرد. یکی از مشهورترین آنها اتساع نام دارد، پدیدهای که منجر به کند شدن گذر زمان برای اجسامی خواهد شد که با سرعتی بالا در حرکتند. امروز علم در این خصوص حرفهایی میزند که قرنها پیش نمونه عملی آن در معراج پیامبر اکرم (ص) رخ داده اما از آن زمان تا کنون بشر همواره در حال تشکیک در این معجزه الهی به سر میبرد.
بنابر این اگر قرار است یک انسان از زمین به ستارهای که در فاصله یک ملیارد سال نوری با زمین قرار دارد حرکت کند، به یک میلیارد سال وقت نیاز دارد تا با سرعت نور به آنجا برسد، این درحالی است که رسول خدا (ص) در شب معراج هفت طبقه آسمان را در نوردید و به نقطهای دست یافت که حتی جبرئیل قادر به حضور در آنجا نبود. آن حضرت پس از پایان سفرش و این ماموریت خاص آسمانی به زمین بازگشت درحالی که میلیاردها میلیارد سال نوری را در یک شب طی کرده بود.
برخی خداباوران با اینکه به آیات و معجزات الهی اعتقاد دارند اما با این حال نمیتوانند معراج پیامبر (ص) را آن گونه که باید بپذیرند و درک و باور این موضوع برایشان بسیار دشوار است. البته طبیعی است که همه نتواند این معجزه الهی را باور کنند چراکه معراج گل سر سبد همه معجزات الهی است و اتفاق بی نظیری است که برخی به دلیل استناد به دانش فعلی بشر و ادله ناقص علمی او، معراج جسمانی پیامبر (ص) را غیر قابل تصور میدانند و معراج آن حضرت را تنها در حد یک سفر روحانی قبول دارند.
مصاحبت خدا با رسولش در شب معراج
در این سفر آسمانی، رسول خدا (ص) به نقطهای رسید که جبرئیل دیگر قادر به همراهی با ایشان را نداشت و تنها رسول خدا باید به تنهایی به پیش میرفت تا در عالم ملکوت با خدای خویش خلوت کند.
در حدیثی آمده است که آن حضرت (ص) فرمود: «فَلَمَّا بَلَغَ إِلَی سِدْرَةِ الْمُنْتَهَی فَانْتَهَی إِلَی الْحُجُبِ فَقَالَ جَبْرَئِیلُ تَقَدَّمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ لَیْسَ لِی أَنْ أَجُوزَ هَذَا الْمَکَانَ وَ لَوْ دَنَوْتُ أَنْمُلَةً لَاحْتَرَقْتُ»؛ چون به حجابهای نور رسیدم جبرئیل از حرکت ایستاد و به من گفت: برو! ای محمد اینجا آخرین نقطهای است که صعود به آن را خدای عزوجل برای من مقرر فرموده و اگر از اینجا بالاتر آیم پر و بالم میسوزد، آن گاه با من وداع کرده و من پیش رفتم تا آنگاه که در دریای نور افتادم و امواج مرا از نور به ظلمت و از ظلمت به نور وارد میکرد تا جایی که خدای تعالی میخواست مرا متوقف کند و نگهدارد آن گاه مرا مخاطب ساخته با من سخنانی گفت.
از رسول خدا بعد از بازگشت ایشان از معراج پرسیدند: «بأی لغة خاطبک ربک لیلة المعراج؟»؛ پروردگار تو به چه زبانی در شب معراج با تو سخن گفت؟ حضرت فرمود: «خاطبنی بلسان علی» خدا در شب معراج با زبان علی با من حرف زد.
ایشان برای اطمینان بیشتر، خدای عز و جل را خطاب قرار میدهند و میفرمایند: «قلتُ یا رب تخاطبنی ام علیُ»؛ گفتم خدای من تو با من حرف می زنی یا علی؟ جواب رسید: «اطلعت علی سرائر قلبک»؛ به محرم خانه قلبت نگاه کردم، «فلم اجد فیه احد احب الیک من علی بن ابی طالب» دیدم در اون قلب نازنین محبوبتر از علی وجود ندارد، «فخاطبتک بلسانه» با زبان او با تو حرف زدم.
در این سفر آسمانی پس از دیدن عظمت الهی در پهنه آسمانها و رسیدن به شهود باطنی و مشاهده آنچه باید ببیند توسط رسول خدا (ص) زمان بازگشت فرا میرسد. عیاشی در تفسیر خود از ابو سعید خدری روایت کرده که رسول خدا (ص) فرمود: در آن شبی که جبرئیل مرا به معراج برد چون بازگشتیم بدو گفتم: ای جبرئیل آیا حاجتی داری؟ گفت: حاجت من آن است که خدیجه را از جانب خدای تعالی و از طرف من سلام برسانی و رسول خدا (ص) چون خدیجه را دیدار کرد سلام خداوند و جبرئیل را به وی رسانید و او در جواب گفت: «ان الله هو السلام و منه السلام و الیه السلام و علی جبرئیل السلام».
خبر دادن رسول خدا (ص) از کاروان قریش
ابن هشام در سیره در ذیل حدیث معراج از امهانی روایت کرده که گوید: رسول خدا (ص) آن شب را در خانه من بود و نماز عشاء را خواند و بخفت، ما هم با او به خواب رفتیم، نزدیکیهای صبح بود که ما را بیدار کرد و نماز صبح را خوانده ما هم با او نماز گزاردیم آن گاه رو به من کرده فرمود: ای امهانی من امشب چنانکه دیدید نماز عشاء را با شما در این سرزمین خواندم سپس به بیتالمقدس رفته و چند نماز هم در آنجا خواندم و چنانکه مشاهده میکنید نماز صبح را دوباره در اینجا خواندم.
این سخن را فرموده برخاست که برود من دست انداخته دامنش را گرفتم به طوری که جامهاش پس رفت و بدو گفتم: ای رسول خدا این سخن را که برای ما گفتی برای دیگران مگو که تو را تکذیب کرده و میآزارند، فرمود: به خدا! برای آنها نیز خواهم گفت!
امهانی گوید: من به کنیزک خود که از اهل حبشه بود گفتم: به دنبال رسول خدا (ص) برو و ببین کارش با مردم به کجا میانجامد و گفتگوی آنها را برای من بازگوی. کنیزک رفت و بازگشته گفت: چون رسول خدا (ص) داستان خود را برای مردم تعریف کرد با تعجب پرسیدند: نشانه صدق گفتار تو چیست و ما از کجا بدانیم تو راست میگویی؟ فرمود: نشانهاش فلان کاروان است که من هنگام رفتن به شام در فلان جا دیدم و شترانشان از صدای حرکت براق رم کرده یکی از آنها فرار کرد و من جای آن را به ایشان نشان دادم و هنگام بازگشت نیز در منزل ضجنان (۲۵ مایلی مکه) به فلان کاروان برخوردم که همگی خواب بودند و ظرف آبی بالای سر خود گذارده بودند و روی آن را با سرپوشی پوشانده بودند و کاروان مزبور هم اکنون از دره تنعیم وارد مکه خواهند شد، و نشانهاش آن است که پیشاپیش آنها شتری خاکستری رنگ است و دو لنگه بار روی آن شتر است که یک لنگه آن سیاه میباشد. و چون مردم این سخنان را شنیدند به سوی دره تنعیم رفته و کاروان را با همان نشانیها که فرموده بود مشاهده کردند که از دره تنعیم وارد شد و چون آن کاروان دیگر به مکه آمد و داستان رم کردن شتران و گم شدن آن شتر را از آنها جویا شدند همه را تصدیق کردند.
شهر بیت المقدس که پیش از اسلام به نامهایی؛ چون «اورشلیم »و« ایلیا» نیز خوانده میشد، از جمله شهرهایی است که هر یک از ادیان اسلام، مسیحیت و یهود، تقدس خاص و ویژهای برای آن قائلاند.
در این شهر تپهای وجود دارد که به تپۀ موریا شهرت دارد و در بالای آن، مکانی است که به مجموع محدودۀ آن، حرم شریف گفته میشود. این مکان، جایگاههای زیارتی بسیاری دارد که تعدادی از آنها از اهمیت بیشتری برخوردارند. در این مقال به تشریح تعدادی از آنها میپردازیم. این مکان، مقدسترین بخش شهر برای مسلمانان است.
در قسمت جنوب غربی حرم نیز دیواری وجود دارد که از سنگهای بزرگی ساخته شده است که برای یهودیان تقدس بسیار دارد؛ آنان معتقدند که این دیوار تنها قسمت بازمانده از هیکل سلیمان است؛ لذا این مکان به صورت تمام وقت به روی بازدید کنندگان باز بوده و یهودیان در کنار آن به دعا و ندبه می پردازند و به همین دلیل به آن دیوار ندبه و در عربی حائط المبکی و در زبان انگلیسی به آن Western Wall، گفته میشود.
در میان مسلمانان نیز معروف است که پیامبر در شب معراج، براق خود را بر این دیوار بست. «پیامبر براق خود را به حلقهای بست که انبیاء گذشته چهارپایان خود را بدان میبستند».
در هر صورت این دیوار بیشتر برای یهودیان معتبر است و آنان این مکان را بسیار مقدس و با ارزش میدانند.
اما مسیحیان، مکانی در شهر بیت المقدس که آن را کلیسای قیامت مینامند، مقدسترین مکان شهر میدانند و آن همان مکانی است که به اعتقاد مسیحیان، عیسی در آن جا به صلیب کشیده شده و از آن جا به آسمان رفت. این مکان نیز همیشه توسط مسیحیان مقدس بوده است.
حرم شریف
در محدوده بالای تپه« موریا »حصاری کشیده شده است که مسلمانان تمام آن را «حرم شریف» مینامند، این حرم شریف همان مسجد الاقصیای است.
البته در این محوطه مسجدی وجود دارد که به آن نیز مسجد الاقصی گفته میشود، اما با توجه به دلایل و شواهد، مسجد الاقصیای که در قرآن آمده و قبلۀ اول مسلمانان بود که خداوند درباره آن فرمود: «بَارَکْنَا حَوْلَه»، همین محوطۀ حرم شریف است. البته سخنان دیگری نیز وجود دارد که مسجد موجود در آن حرم را مسجد الاقصی حقیقی میدانند. اما ادلهای وجود دارد که قول اوّل را تأیید میکنند:
۱. مکانی که امروزه مسجد الاقصی نامیده میشود، بعد از اسلام ساخته شده و پیش از اسلام بنایی به این نام وجود نداشت، بلکه عبدالملک مروان خلیفۀ مروانی آن را بنا کرده است. پس نمیتوان منظور از مسجد الاقصی در قرآن را این بنایی دانست که در زمان نزول قرآن، هیچ وجود خارجی نداشت.
۲. مفسران در تشریح کلمه مسجد الاقصی که در قرآن آمده، آوردهاند که منظور از آن بیت المقدس است. بیت المقدس در ادبیات قبل از اسلام، اشاره به مکانی دارد که جایگاه هیکل سلیمان بوده و در بالای کوه موریا قرار داشت و امروزه نیز در بخش غربی حرم دیواری وجود دارد که آن را دیوار ندبه مینامند و یهودیان معتقدند، این دیوار باقی مانده از هیکل سلیمان است. پس بیت المقدس محوطهای بزرگ تر از محوطهای است که امروزه مسجد الاقصی نام دارد؛ لذا نمیتوان مقصود از بیت المقدس را آن مکانی دانست که مسجد الاقصی نامیده میشود، بلکه منظور از مسجد الاقصای مذکور در قرآن، همان بیت المقدس است که امروزه بدان حرم شریف میگویند.
مسجد الاقصی
در قسمت جنوبی حرم شریف، مکانی وجود دارد که آن را مسجد الاقصی مینامند. این مسجد با گنبدی تقریباً سبز رنگ مزین شده و از نظر معماری بنایی جالب توجه است. بنای این مسجد توسط عبدالملک مروان نهاده شد. این بنا به مرور زمان آسیبهای جدی به خود دید که در دورههای مختلف نیز مورد بازسازی قرار گرفت، امّا همان گونه که بیان شد، این مکان با این که اسم مسجد الاقصی را به همراه دارد، اما به هیچ عنوان تمام مسجد الاقصی نیست، بلکه بخشی از مسجد الاقصی است که در اسلام، مقدس شمرده شده است.
«صخره »شب معراج چیست؟
درباره قطعه سنگی که در بیت المقدس هست و در روایات و تاریخ به عنوان «صخره» مطرح شده، مطالب مختلفی وجود دارد.
می گویند: حضرت رسول (ص) از بالای این سنگ به معراج رفتند
در روایات دیگری نیز وارد شده که: سنگ نیز خواست با حضرت به سوی آسمان رود و همین که بلند شد، حضرت فرمودند: قِف (یعنی بایست) و سنگ در همان حال به طور معلّق در هوا ایستاد. بنیامیه احترام فراوانی به این سنگ میگذاشتند. البته در اصل این که آن تخته سنگ همین سنگ موجود در مسجد الاقصی است یا سنگ دیگری میباشد، اختلاف هست. روایات مختلفی هم در فضیلت نماز خواندن در سمت راست این سنگ و دعا نمودن در اطراف آن و نیز فضیلت آن در روز قیامت وارد شده است که بعضی از این روایات ارزش سندی ندارد و از طریق راویانی مثل ابوهریره نقل شده است.
ولی کسانی که قبل از انقلاب به فلسطین سفر کردهاند، میگویند آن تخته سنگ اکنون بر روی تلی از خاک قرار دارد و معلق نیست.
در واقع قبه الصخره مکانی است که پیامبر شریف اسلام، در شب معراج از فلسطین، پای خویش را بر سنگی به نام قبه الصخره نهاد و از آنجا به معراج روحانی و جسمانی رفت. این سنگ بعد از آن زمان در هوا معلّق باقی ماند، اما در زمان اشغال فلسطین، یهودیان متجاوز و اشغالگر، زیر آن سنگ معلّق خاک و کلوخ ریخته و در واقع آن را روی زمین قرار دادند.
قبة الصخرة
در بالاترین قسمت «کوه موریا»، صخرهای وجود دارد که بر روی آن ساختمانی بنا شده است. این صخره بالاترین نقطه کوه است که منابع تاریخی میگویند پیامبر از روی این صخره به معراج رفت. در کنار این صخره گودالی چند متری نیز وجود دارد که در دورانهای مختلف کاربردهای مختلفی برای آن ذکر شده است و حتی امروزه نیز این گودال موجود است.
در مورد این صخره گفتارهایی در میان مردم شایع است مبنی به این که این صخره در هوا معلّق بوده است، این ادعا در بعضی از کتاب ها نیز آمده، اما مورد تایید نیست، در هر صورت بر روی این صخره ساختمانی بنا شده است که ساختمانی هشت ضلعی با گنبدی زرد رنگ است و معمولاً توسط رسانهها، به عنوان مسجد الاقصی نشان داده میشود. این بنا نیز توسط عبدالملک مروان ساخته شد.
در عکس زیر میتوان مسجد الاقصی، قبه الصخره و را مشاهده کرد.
لازم به ذکر است که در فتح بیت المقدس توسط مسلمانان که با صلح بین دو طرف صورت پذیرفت، خلیفۀ دوم وارد بیت المقدس شد و در قسمتی از حرم نماز گذارد که در آن مکان مسجدی بنا شد.
البته در این که آن مکان، کدام بخش بوده، چندان روشن نیست. تاریخ در تشریح این حادثه این گونه آورده است:
«خلیفه دوم عمر در فتح بیت المقدس حاضر شد و از صخره سؤال کرد، پس آن را یافت در حالی که تبدیل به زباله دانی شده بود. او آن جا را از زباله ها پاک کرد و بر روی آن مسجدی بنا کرد ...».
حال با توجه به این که در روایات علاوه بر صخرهای که از آن صحبت شد، از تمام کوه موریا نیز تعبیر به صخره شده است، فهم این روایت دچار مشکل میشود و نمیتوان دقیقاً جای آن مسجد را مشخص کرد. اگرچه انصرافش به خود صخره بیشتر است و امروزه نیز اصطلاح مسجد عمر در مورد مسجد قبه الصخره به کار میرود.
فاصله ۷آسمان چقدراست؟
«حسین امیدیانی»عضو پیوسته انجمن فیزیک ایران در برنامه شب آسمانی شبکه قرآن و معارف سیما به موضوع شگقتیهای آفرینش پرداخت و بیان داشت: در خلقت خداوند هرگز نمیتوان بی نظمی دید، بلکه تمامی خلقت خداوند دارای نظم است، دانشمندان از قبل میدانند که در چه زمانی و در کجا خورشید گرفتگی و ماهگرفتگی صورت میگیرد. کهکشان شناسان پیشگو نیستند بلکه بر روی نظم موجود زمانها را حساب میکنند و به همین دلیل است که در قرآن میفرماید "مَّا تَرَی فِی خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَی مِن فُطُورٍ" یعنی در آفرینش رحمان هیچ ناهماهنگی نمی بینی، پس چشم خود را برگردان.
خبرگزاری مهر درمرداد ۱۳۹۳ازقوی«امیدیانی»» می نویسد: .آیات مختلفی داریم که در آن به هفت آسمان اشاره شده، مفسرین دو نگاه دارند، بعضی از مفسرین بیان میدارند که هفت به معنای همان عدد ۷ است و آنچه که ما میتوانیم ببینیم همان آسمان اول است. یک سری میگویند همه اینها آسمان اول است یعنی همه کهکشانها و منظومه شمسی آسمان اول است.
در احادیث داریم که مقیاس آسمان اول به دیگر آسمانها مانند انگشتری در بیابان است، در حقیقت این حدیث به معنای آن است که این آسمان که قابل رصد است به مثابه همان انگشتر است. بعضی تفاسیر هم میگویند هفت، ۷ نیست بلکه منظور کثرت و تعدد است. یکی از سؤالاتی که فکر بشر را بسیار به خود مشغول کرده و دانشمندان نیز به شدت کنجکاو هستند که پاسخ این سؤال را دریابند بحث این است که آیا ما انسانها در عالم تنها هستیم و یا موجودات زنده فقط بر روی کره زمین وجود دارد؟ این سؤال مهم و زیبا و جذابی است.
عضو پیوسته انجمن فیزیک ایران افزود: قرآن کریم فرموده که چنین موجودی وجود دارد، دابه به معنی موجود زنده جنبندهای که در وجودش آب به کار رفته است در کرات آسمانی قطعا دیگر وجود دارد، چگونگیاش را نمیدانیم اما وجودش قطعی است.
همین الان هرجا که نشسته باشیم، زمین ۲۰ کیلومتر در دقیقه به دور خودش میچرخد گفت: خداوند خودش میفرماید که این چرخش از نشانههای من است، حتی در عبادات هم نگاه ما به آسمان است و نمازهایمان نیز بر طبق این گردشها زمانبندی شده اما ما از این امور میگذریم بدون آن که به آیات خداوند توجهی داشته باشیم.
در قرآن آمده است که "إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَوَاتِ وَالأرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لاِولِی الاْءَلْبَابِ"همانا در آفرینش آسمان ها و زمین و اختلاف شب و روز، نشانه هایی برای خردمندان است، خداوند نمیفرماید نشانه برای الناس بلکه بیان داشته نشانه برای خردمندان زیرا هستند انسانهایی که ۷۰ سال عمر میکنند اما ۷ دقیقه در این نشانههای خداوند تعقلی ندارند.
این کارشناس نجوم و ستارهشناسی(امیدانی) تصریح کرد: ما اصلا در فضا ساکن نیستیم در عین حال که زمین دور خود میچرخد، با سرعت ۳۰ کیلومتر در ثانیه یعنی با سرعتی بسیار بالاتر از چرخش زمین به دور خود، به دور خورشید میگردد و خورشید و خانوادهاش نیز با سرعت ۲۴۰ کیلومتر در ثانیه به دور خود میچرخد. بنابراین کمی اگر دقت داشته باشیم متوجه میشویم که در ۳۰ دقیقه نه تنها ما ساکن نبودهایم بلکه مسافت زیادی را در فضا طی کردهایم.
اگر خورشید بخواهد به دور مرکز کهکشان راه شیری تنها یک دور بزند ۲۲۵ میلیون سال طول میکشد بنابراین از وقتی خدا آدم و حوا را آفریده بشر یک دور هم دور کهکشانی را طی نکرده است اینجاست که باید گفت لاحول و لا قوة الا باالله العلی العظیم. بحث فاصله برای تمامی تماشاگران آسمان بسیار جذاب است اگر دقایقی را به آسمان خیره شویم حس میکنیم که معلق هستیم و واقعیت نیز همین است.
اگر خوب به آیات خداوند نگاه کنیم متحیر خواهیم شد که چگونه ستارگان اینگونه منظم در مکانهای خود قرار دارند در قرآن در این باره آمده است "وَ کَأَیِّنْ مِنْ آیَةٍ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُونَ" یعنی و چه بسیار آیه ها و نشانه ها در آسمان و زمین هست که با حالت اعراض از کنار آن می گذرند.
کاوشگران به سیارات منظومه شمسی رفتهاند اما اگر بخواهند از منظومه شمسی خارج شوند و به اولین ستاره بعد از خورشید بروند با آپولو یک میلیون سال طول میکشد تا به این ستاره برسند. بشر با شاتلهای فضایی امروز ۱۰۰ هزار سال در راه است تا به اولین ستاره بعد از خورشید برسد، یعنی از همان روز که بشر متمدن شده است اگر با سرعت شاتلهای امروزی راه افتاده بود ۹۰ هزار سال دیگر باید میرفت تا به این ستاره برسد.
امیدی گفت: اگر با سرعت نوری هم بسنجیم فاصله ما با اولین ستاره بعد از خورشید(پروکسیما قنطورس) ۲/۴ (چهارو۲)سال نوری است (هر سال نوری حدودا معادل ۱۰ میلیارد کیلومتراست)
یعنی ما که داریم به آسمان نگاه میکنیم در حقیقت به گذشته عالم نگاه میکنیم و بسیاری از ستارگان دیگر وجود ندارند زیرا ما گذشته آنها را میبینیم. فاصله ما تا کهکشان همسایه دو میلیون سال نوری است وقتی این فاصله را حساب کنیم به عظمت خداوند پی میبریم، در سوره واقعه قرآن به این فاصله قسم خورده شده و بیان میکند که این سوگند بزرگی است از طرفی پس از آن بیان شده که این قرآن، قرآن باعظمتی است و در حقیقت این نشانهها را هم دلیلی بر عظمت قرآن نیز میداند./پایان اظهارات امیدی
***
مرداد ۱۳۹۱باشگاه خبرنگاران جوان ازقول«محمد سهیلی»(پژوهشگرقرآن)درباره هفت آسمانمی نویسد :
در آسمان اول «اتمسفر» زمین وجود دارد
در آسمان دوم منظومه شمسی.
آسمان سوم گروهی از ستارگان به همراه خورشید .
آسمان چهارم کهکشان ، راه شیری.
آسمان پنجم گروه محلی کهکشان ها (کلاستر ) .
آسمان ششم سوپر کلاسترها .
آسمان هفتم مجموعه کائنات،شبه کره ای که جهان را تشکیل میدهد ، قراردارد.
فاصله آسمان اول با سطح با پوسته زمین ۱۰۰ کیلومتر است.
محمد سهیلی در ادامه بزرگی آسمان را این گونه بیان کرد و افزود: در قرآن آمده است که گسترش بهشت همانند بزرگی و عظمت ۷ آسمان است/پایان.
***
علامه شهرستانى: در قرآن و حدیث آمده است که ما هفت زمین و هفت آسمان آفریده ایم. هفت زمین عبارتند از: عطارد، زهره، زمین، مریخ، مشترى، زحل و اورانوس.و هفت آسمان همان جوّ اتمسفرى است که این سیارات هفتگانه را احاطه کرده است.
هنگامى که از علامه سید هبه الدین شهرستانى پرسیدند چرا نپتون و پلوتن را به حساب نمىآورید؟
پاسخ داد که این دو سیاره با چشم عادى دیدنی نیستند. از این رو در فهرست قرآن و حدیث نیامدهاند (بهبودی، هفت آسمان/صادقی، زمین و آسمان و ستارگان از نظر قرآن). اشکال اصلى سخن علامه شهرستانى آن است که لفظ «ارض» در لغت و اصطلاح بر شش سیاره یاد شده اطلاق نمىشود.
علامه محقق«سید محمدعلی» فرزند سید حسین حائری ملقب به «هبة الدین» و معروف به «شهرستانی» متولد ۲۴ رجب ۱۳۰۱(۳۱اردیبهشت۱۲۶۳) سامرا ، مادرش از سادات شهرستانی اصفهان و از نوادگان میرزا مهدی شهرستانی است که پس ازسالهامجاهدت در۲۶شوال۱۳۸۶( ۱۸ بهمن۱۳۴۵)درگذشت.
برخى از علما: مقصود از آسمانهاى هفتگانه را مدارهاى سیاراتى میدانند که دور خورشید مىگردند.
دکتر محمد جمال الدین الفندى: محقق علوم قرآنی سودان(۱۳مارس۱۹۱۳-۲۶ژوئن۱۹۹۸(۲۲اسفند ۱۲۹۱-۵تیر۱۳۷۷)
«فندى» هفت آسمان قرآن را اینگونه تقسیم مىکند:
آسمان اول: منظومه شمسى است.
آسمان دوم: کهکشان راه شیرى است.
آسمان سوم: مجموعه اى از کهکشانهاست که نامش «المجموعة المحلیة» میباشد.
آسمان چهارم: فلک «عناقید الدرجة الاولى» است که حدود ۲۰ تا ۵۰ میلیون سال نورى از ما دور است.
آسمان پنجم: فلک «عناقید الدرجة الثانیة» است که ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون سال نورى از ما دور است.
آسمان ششم: فلک «عناقید الدرجة الثالثة» هستند که ۲ ـ۳ بلیون سال نورى از ما فاصله دارد.
آسمان هفتم:
سرانجام به «سدرة المنتهی» در آسمان هفتم و «جنةالمأوی» (بهشت برین) رسید و در آنجا، آثار شکوه پروردگار هستی را دید. وی چنان اوج گرفت و به جایی رسید که جز خدا، هیچ موجودی به آنجا راه نداشت. حتی جبرئیل از حرکت باز ایستاد و گفت: «به یقین، اگر به اندازه سرانگشتی بالاتر آیم، خواهم سوخت».
پیامبر فرمود: از آنجا به «سدرة المنتهی» رسیدم و در آنجا جبرئیل ایستاد و مرا تنها گذارده گفت: برو! گفتم: ای جبرئیل در چنین جایی مرا تنها میگذاری و از من مفارقت میکنی؟ گفت: ای محمد اینجا آخرین نقطه ای است که صعود به آن را خدای عزوجل برای من مقرر فرموده و «اگر از اینجا بالاتر آیم پر و بالم می سوزد»، آن گاه با من وداع کرده و من پیش رفتم تا آنگاه که در دریای نور افتادم و امواج مرا از نور به ظلمت و از ظلمت به نور وارد میکرد تا جایی که خدای تعالی میخواست مرا متوقف کند و نگهدارد آن گاه مرا مخاطب ساخته با من سخنانی گفت.
و در اینکه آن سخنانی که خدا به آن حضرت وحی کرده چه بوده است در روایات به طور مختلف نقل شده و قرآن کریم به طور اجمال و سربسته میگوید: «فَأَوۡحَىٰٓ إِلَىٰ عَبۡدِهِۦ مَآ أَوۡحَىٰ»، (پس وحی کرد به بنده اش آنچه را وحی کرد)
و در تفسیر علی بن ابراهیم آمده که آن وحی مربوط به مسئله جانشینی و خلافت علی بن ابیطالب(ع) و ذکر برخی از فضایل آن حضرت بوده، و در حدیث دیگر است که آن وحی ۳ چیز بود: وجوب نماز ، «خواتیم سوره بقره» (دوآیه ۲۸۵-۲۸۶بقره) و آمرزش گناهان از جانب خدای تعالی.
در حدیث کتاب بصائر است که خداوند نامهای بهشتیان و دوزخیان را به او وحی فرمود.
رسول خدا(ص) فرمود: پس از اتمام مناجات با خدای تعالی بازگشتیم و از همان دریاهای نور و ظلمت گذشته در«سدرة المنتهی» به جبرئیل رسیدم و به همراه او بازگشتیم.
«خواتیم» درقرآن چیست؟
به آخرین آیه یا آیات سورههاى قرآن «خواتمالسُوَر» یا «خواتیمالسُوَر» مىگویندکه به خواننده گوشزد مىکند که کلام الهى در حال پایانگرفتن است.
کل فلسطین یعنی :کرانه باختری+نوارغزه+ بخشی ارقدس(شهراورشلیم)
مسجد الاقصی درفاصله ۵۰۰ متری «قبةالصخره» قرار دارد.
مناره های الاقصی :چهار مناره مسجدالاقصی عبارتند از: مناره باب المغاریبه ، مناره باب السیلسیله، مناره باب الاسباط و مناره باب الغوانیمه.
دیوار البراق(دیوار غربی)-دیوارندبه- دیواری است که از ضلع غربی با مسجدالحرام همسایه است و قسمت جنوبی دیوار غربی مسجد اطراف مسجد الاقصی را تشکیل میدهد، زیرا بین دروازه مغربی امتداد دارد. در جنوب و مدرسة التنکزیة در شمال به طول حدود ۴۷ متر، ارتفاع حدود ۱۷ متر و عرض ۳ متر.
مسجدالاقصی کجاست؟
یهودیان مدعی اند که قسمت غربی(دیواربراق) مسجدالاقصی، بقایای معبد آنهاست.
اسرائیل کجاست؟ فلسطین کجاست؟:«نواره غزه کجاست؟» ،«خان یونس کجاست؟»
جمعیت ومساحت کشور فلسطین :۶ میلیون و ۶۰۰ هزارنفرجمعیت (ساکن فلسطین) ومساحت فلسطین ۶٬۲۲۰ کیلومتر مربع می باشد.مساحت. کل فلسطین(کرانه باختری+نوارغزه+قدس).
جمعیت ومساحت کشور اسرائیل:جمعیت ۹ میلیون نفر/ مساحت اسرائیل ۲۲٬۱۴۵ کیلومتر مربع
قدس(اورشلیم)شرقی -غربی
بیتالمقدس، تلآویو ،حیفا ،ریشون لتسیون ،اشدود ،بئرشبع ،پتخ تیکوا ،نتانیا ،خولون ،بنی برق ،بت یام ،رمت گن ،اشکلون ،رخووت واورشلیم.شهرهای اسرائیل می باشند.
بیمارستان الشفاء غزه
بیمارستانهای نوارغزه
مسجدالاقصی
شهرقدیمی اورشلیم
منظوراز« کرانه باختری»همان « کرانه باختری رود-نهر-اردن»می باشد.
فلسطین.اسرائیل
فلسطین/اسرائیل
«کرانه باختری» با مساحتی بالغ بر ۵۸۷۹ کیلومتر مربع بین اردن و فلسطین اشغالی واقع است و اکثریت جمعیت آن را فلسطینیها تشکیل میدهند.
جمعیت این «منطقه فلسطین نشین» حدود یک میلیون و هشتصد هزار نفر می باشد.
اسرائیل-فلسطین
اردوگاه های نوارغزه
نوازغزه(فلسطین)شهرها
اسرائیل-فلسطین
جبالیاکجاست؟
محصولات طوفان الاقصی
نوارعزه کجاست؟
کرانه باختری کجاست؟نقشه
«فلسلطین کجاست،اسرائیل کجاست؟»
شهرهای کرانه باختری
بیت المقدس شرقی، رام الله، تولکرم، نابلس، الخلیل و جنین می باشد.
فلسطین-اسرائیل
نوار غزه
تشکیل کشوراسرائیل -فلسطین
مشخصاب قدس
قدس
در ۱۴ مه ۱۹۴۸( ۲۴ اردیبهشت ۱۳۲۷) چند ساعت پیش از پایان حاکمیت انگلیس بر فلسطین، تشکیل کشور اسرائیل اعلام شدوقرارشدکشوربطورمساوی بین فلسطینی واسرایئلی هاتقسیم شود واما اسرائیل بانفوذی که با قدرتهای جانی آن زمان داشت اولین حقه بازی راشروع کرد ومناطق بیشتری رامتصرف شدند.
درطرح اولیه از۲۷هزارکیلومترمربع آزادشده ازقیومیت انگلیس،در ۲۹ نوامبر۱۹۴۸(۸آذر ۱۳۲۷)باقطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل برای جمعیت ۶۰۰هزارنفری یهود۵۵%وبرای جمعیت یک میلیون ودویست هزارنفری فلسطینی ها ۴۵%درنظرگرفته شدکه منجربه جنگ بین این ۲کشورتازه تأسیس شدواما برنده جنگ اسرائیل بود.
واین جنگ نابرابر بین نیروهای اسرائیلی و کشورهای عرب در سال۱۹۵۶(ماجرای ملی شدن کانال سوئزجمال عبدالناصر-چرچیل)، جنگ ششروزه ۱۹۶۷(از ۵ ژوئن تا ۱۰ ژوئن ۱۹۶۷(۱۵تا۲۰ خرداد۱۳۴۶)) و جنگ یوم کیپور ۱۹۷۳ و جنگ جنگ تموز (۳۳ روزه) بین ارتش اسرائیل و حزبالله لبنان[ از چهارشنبه۱۲ ژوئیه ۲۰۰۶ (۲۱تیر ۱۳۸۵) الی(سه شنبه۱۵اگوست۲۰۰۶(۲۴ مرداد ۱۳۸۵)] که به جنگ دوم لبنان یا جنگ ژوئیه نیزمعروف است،
دامنه آن تا مرکز سرزمین های اشغالی و تا نزدیکی تل آویو کشیده شد.
جنگ۱۹روزه« یوم کیپور» جنگی بود که از ششم تا بیستوپنجم اکتبر ۱۹۷۳(۱۴مهرتا۳آبان۱۳۵۲) میان سوریه و مصر (اعراب) و اسرائیل اتفاق افتاد. این جنگ با حمله غافلگیرانه مصر و سوریه علیه مواضع نیروهای اسرائیلی در شرق کانال سوئز و ارتفاعات گولان آغاز شد،
مناطقی که شش سال قبل در جنگ ششروزه به تصرف قوای اسرائیل درآمده بود. حمله در آخرین ساعات یوم کیپور (مقدسترین روز در اسرائیل که از غروب ۹ مهر ماه آغاز میشود و یهودیان در آن روزهدار هستند،جنگ یوم کیپور جنگی بود که از ششم تا بیستوپنجم اکتبر ۱۹۷۳(۱۴مهرتا۳آبان۱۳۵۲) میان سوریه و مصر (با حمایت چند کشور عربی دیگر) و اسرائیل اتفاق افتاد. این جنگ با حمله غافلگیرانه مصر و سوریه علیه مواضع نیروهای اسرائیلی در شرق کانال سوئز و ارتفاعات گولان آغاز شد، مناطقی که شش سال قبل در جنگ ششروزه به تصرف قوای اسرائیل درآمده بود. حمله در آخرین ساعات یوم کیپور مقدسترین روز در اسرائیل آغاز شد. روزی که از غروب ۹ مهر ماه آغاز میشود و یهودیان در آن روزهدار هستند. از آنجا که این جنگ در ماه اکتبر و ماه رمضان رخ میداد به جنگ اکتبر و جنگ رمضان نیز معروف است.) از آنجا که این جنگ در ماه اکتبر و ماه رمضان رخ میداد به جنگ اکتبر و جنگ رمضان نیز معروف است.
در روز «کیپور»، اسرائیل در تعطیلی سراسری و کامل است و هیچ اتومبیلی حرکت نمیکند و همه چیز در سکوت مطلق است. این وضع موجب شد که کشورهای مصر و سوریه در ساعات اولیه نبرد به پیشرفتهایی برسند ونهایتا! برنده جنگ اسرائیل بود.
صحرای سینا
یوم نکبت چیست؟
در چهاردهم ماه می سال ۱۹۴۸ میلادی حادثهای در تاریخ فلسطین روی داد که یوم النکبه (روز مصیبت) نام گرفت و چنین روزی یادآور روزهای مهاجرت اجباری مردم فلسطین و ورود یهودیان از سراسر جهان به سرزمین اشغالی و شهادت بیش از ۱۵ هزار فلسطینی است.
روند تقسیم فلسطین و آوارگی ساکنان آن از سال ۱۹۱۷ میلادی و از زمان تصویب بیانیه« بالفور »کلید خورد
«بیانیه بالفور» نامهای تاریخی بود که در تاریخ ۲ نوامبر ۱۹۱۷(۱۱آبان۱۲۹۶) توسط «آرتور جیمز بالفور» وزیر خارجه وقت انگلیس خطاب به «والتر روتشیلد»، سیاستمدار یهودی تبار و عضو مجلس عوام انگلیس نگاشته شد و طی آن دولت انگلیس موضع مثبت خود در خصوص «ایجاد خانه ملی برای یهودیان در فلسطین» را اعلام کرد. این بیانیه سرآغاز تلاش در عرصه بین المللی برای تشکیل رژیم جعلی صهیونیستی محسوب میشود.
آرتور جیمز بالفور، وزیر خارجه وقت بریتانیا، خطاب به والتر روتشیلد، سیاستمدار یهودیتبار و از شخصیت های شناخته شده صهیونیزم نوشته و در آن به یهودیان وعده ایجاد "میهن ملی" در سرزمین فلسطین داده شده است.
در پی صدور بیانیه بالفور که در چارچوب کمپین "اسکان مردم به میهن در میهن بدون ملت" نوشته شده است، مهاجرت عظیم یهودیان به سرزمین های تاریخی فلسطین آغاز شد.
ماجرای کمپ دیوید
بریتانیا در ابتدا به حسین بن علی، شریف مکه قول اتحاد ممالک عربی را داد، اما سپس با قرارداد "سایکس - پیکو" قلمرو امپراتوری عثمانی را میان خود و فرانسه تقسیم کرد. بریتانیا با این اقدام زمینه مطلوب برای ایجاد دولت اسرائیل در سرزمین های تاریخی فلسطینی را فراهم کرد.
قدس
»شرم الشیخ»کجاست؟
گذرگاه رفح کجاست؟
«بندرایلات کجاست؟»...«بندرعقبه کجاست؟»
بندرایلات کجاست؟
بریتانیا در سال 2012؛ زمانی که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد درباره به رسمیت شناخته شدن فلسطین رأیگیری شد، بهرغم داشتن نقش اول و اصلی در طراحی، زمینهسازی برای تقسیم این سرزمین و ایجاد یک کشور برای یهودیان، رأی ممتنع داد.
ترزا می نخست وزیر انگلستان از نقش کشورش در تشکیل اسرائیل ابراز افتخار می کند. این کشور صد سال پیش حقوق شهروندان فلسطینی را نادیده گرفته و زمینه را برای تاسیس یک کشور برای یهودیان آماده کرده است.
نامه معروف بالفور با عبارت «لرد روچیلد گرامی، بسیار خوشوقتم که از جانب دولت اعلیحضرت همدردی و همدلی خود را با خواسته ها و آرزوهای یهودیان صهیونیست که به هیأت وزیران تقدیم و با آن موافقت شده است را ابلاغ کنم» آغاز و این چنین ادامه پیدا میکند:
«دولت اعلیحضرت تأسیس وطن ملی برای ملت یهود در فلسطین را با علاقه دنبال می کند و برای فراهم کردن امکان برپایی آن تمام تلاش خود را خواهد کرد.
باید به روشنی دانست که هرگز نباید کاری برخلاف و به زیان حقوق مدنی گروه های غیریهودی ساکن فلسطین یا حقوق و موقعیت قانونی یهودیان در دیگرکشورها انجام شود.
سپاسگزار خواهم شد اگر این بیانیه را به اتحادیه صهیونیسم برسانید". این نامه بعدا به تایید دولتهای ایتالیا، فرانسه و آمریکا نیز رسید».
یک هفته پس از نگارش نامه در دوم نوامبر ۱۹۱۷ متن آن در رسانه ها منتشر شد. در آن نامه به معاهده سور که از سوی دولت عثمانی به امضا رسید نیز اشاره شده است.
از دیگر سو، قطعنامه مصوب تاریخ ۱۹۲۲میلادی(۱۳۰۱شمسی) در سازمان ملل و برقراری حکومتی تحت قیمومیت بریتانیا در سرزمین فلسطین نیز براساس این بیانیه شکل گرفت.
با برپایی این دولت تحت قیمومیت بریتانیا بین سالهای ۱۹۲۰-۱۹۴۰ مهاجرت یهودیان به سرزمین فلسطین شتاب بیشتری گرفت و متعاقب جنگ جهانی دوم و پیامدهای آن برای یهودیان اروپا این مهاجرت ابعاد تازه ای یافت.
با وجود تلاش فلسطینیان برای مقابله با مهاجرت یهودیان به سرزمین های شان، پایان قیمومیت بر این سرزمین و خروج از آن، کشور اسرائیل در سال۱۹۴۸ -که فلسطینیان از آن به عنوان سال نکبت یاد می کنند- تاسیس شد.
با برقراری دولت اسرائیل با هدایت بیانیه بالفور در سرزمین تاریخی فلسطین اخراج فلسطینی ها شدت بیشتری گرفت و خسارات مالی و جانی زیادی متحمل آنان شد که مجبور به ترک بیش از نیمی از سرزمین خود شدند.
استان های فلسطین
براساس تقسیم بندی قدیم فلسطین (فلسطین مرزهای سال ۱۹۶۷میلادی) مجموع کرانه باختری و نوار غزه بود که عبارتند از: قدس، رام الله و البیرة، طوباس، قلقیلیة، الخلیل، نابلس، اریحا، جنین، بیت لحم، طولکرم، سلفیت.
و نوار غزه به ۵ بخش تقسیم می شود که غیر از رفح و خان یونس سه بخش شمال، مرکز و غزه را شامل می شود.
درحال حاضر« ۱۶ استان فلسطین »شامل چهار منطقه به شرح ذیل تقسیم می شود:
منطقه شمال فلسطین: به مرکزیت نابلس که استانهای قدیمی نابلس، جنین، طوباس، طولکرم، قلقیلیة و سلفیت می شود
منطقه مرکز یا میانی فلسطین: به مرکزیت دائمی قدس و مرکزیت موقت رام الله که استانهای قدس، رام الله و البیره و اریحای کنونی می شود.
«گذرگاه العوجا»(نیتسانا)درمرز(مصر-اسرائیل)
منطقه جنوب فلسطین: به مرکزیت شهر الخلیل که شامل استانهای بیت لحم و الخلیل کنونی می شود.
منطقه ساحلی فلسطین: به مرکزیت شهر غزه که ۵ استان خان یونس، رفح، غزه، استان شمال و استان مرکزی غزه به آن ضمیمه خواهد شد.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«منطقه غزه» که از آن با عنوان «نوار غزه» یا «باریکه غزه» و«قطاع غزه» یاد میشود در جنوب غربی اسرائیل ودرکناردریای مدیترانه قرار داردکه باکشور مصر هممرز است
نوارغزه ۴۱ کیلومتر طول دارد و عرض آن نیز بین ۶ تا ۱۲ کیلومتر تغییر میکند. کل مساحت این منطقه ۳۶۰ کیلومتر مربع است و حدود یک و نیم ملیون نفر جمعیت دارد که یکی از پر تراکمترین مناطق دنیاست.
از شمال به شهرک «عسقلان»(اسرائیل) منتهی میشود، از شرق به استان «بئر شبع» فلسطین اشغالی و از جنوب نیز به کشور مصر میرسد. در سمت غرب نیز، دریای مدیترانه قرار گرفته است.
نماز درمسجدالاقصی(فلسطین)قدس
نوارغزه(باریکه غزه)کجاست؟
نوارغزه:اردوگاه های جبالیا،الشاطی،نصیرات،دیرالبح،رفح،کرم شالم(ابوسالم)
«نوارغزه کجاست؟غزه کجاست؟»
فاصله شهر«غزه» تا شهر«عسقلان»(اسرائیل) ۲۰ کیلومتراست.
«جولان کجاست؟»نقشه
«بلندی های جولان کجاست؟»نقشه
بلندی های جولان...مجدل شمس...القنیطره کجاست؟نقشه
ضاحیه(بیروت)کجاست؟
درچاچه(طبریه)طبریا کجاست؟نقشه
۱-جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل
جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل جنگی بود که از ۵ ژوئن تا ۱۰ ژوئن ۱۹۶۷(۱۵تا۲۰ خرداد۱۳۴۶) میان رژیم صهیونیستی و کشورهای مصر، سوریه و اردن به وقوع پیوست و با پیروزی رژیم صهیونیستی به پایان رسید.
در جنگ ۱۹۶۷، اسرائیل کنترل «شبه جزیره سینا» و «نوار غزه» را از مصر، «کرانه باختری»(الضفة الغربیة) و «بیت المقدس شرقی» از اردن و «بلندی های جولان» را از سوریه به دست گرفت.
مناطق اشغال شده در جنگ شش روزه
این جنگ با حمله هوایی ناگهانی اسرائیل به پایگاههای هوایی مصر در ۵ ژوئن ۱۹۶۷ آغاز شد و اسرائیل طی ۶ روز موفق شد تا کنترل نوار غزه و صحرای سینا را از مصر، قدس شرقی و کرانه باختری رود اردن وبلندیهای جولان را به اشغال خوددرآورد.
موشه دایان(وزیرجنگ اسرائیل)مردیک چشم
اسرائیل که حمله همزمان ارتشهای مصر، عراق، سوریه و اردن را در چند قدمی خود می دید، دریک عملیات غافلگیرانه ۵ ژوئن ۱۹۶۷(۱۵خرداد۱۳۴۶) به نیروهای ارتش مصر در صحرای سینا حمله کرد.
اسرائیل با دریافت اطلاعاتی حیاتی به وسیله عوامل اطلاعاتی-جاسوسان- خود در مصر متوجه شد که ارتش مصر بیش از چهارصد هواپیمای جنگنده خود را در نقطه ای جمع کرده است تا صبح روز بعد صفوف ارتش اسرائیل حمله کند.
«این حمله ناگهانی بود»(غافلگیرانه) و ارتش های عربی ۲۵ فرودگاه نظامی را در مصر منهدم کردند و منابع اسرائیلی گزارش دادند که ۴۱۶ هواپیمای جنگنده عربی منهدم شدند.
فرماندهان نظامی اسرائیلی تصمیم به زدن شبانه تمام جنگندههای مصری قبل از بلند شدن یکباره آنها بر روی اسرائیل کردند.
نیروی هوایی ارتش اسرائیل که درآن زمان حدود۲۰۰ هواپیمای جنگندهٔ فعال داشت،همه آنهارابه پروازدرآوردوبا حمله غافلگیرانه به فرودگاههای نظامی مصر ، در مدت چند ساعت ،اکثر هواپیماهای جنگی مصر ( میگ و بمب افکنهای توپولوف ) را بر روی زمین نابود کرد که گفته می شود،در این حمله بیش از ۳۰۰ هواپیمای مصری بمباران شد.
دراین سال بود که باتوجه به اشغال دیگرمناطق ، مساحت اسرائیل ۳ برابر شد و حدود یک میلیون عرب اسرائیلی که تاآن زمان بصورت پراکنده زندگی میکردند مجتمع شدندوزیرپرچم اسرائیل درآمدند.
اما«سازمان ملل» از رژیم صهیونیستی خواست که سرزمین های اشغالی را بازپس دهد،تاکنون ۵۳ سال ازاشغال این سرزمینها گذشته ،اسراییل آنها رابه سوریه پس نداده،بلکه به شهرک سازی دراین مناطق پرداخته است.
گذرگاه های نوارغزه کجاست؟(فلسطین)
جمعیت فلسطین :۶ میلیون و ۶۰۰ هزارنفر (ساکن فلسطین) ومساحت فلسطین ۶٬۲۲۰ کیلومتر مربع می باشد.مساحت. کل فلسطین(کرانه باختری+نوارغزه+قدس).
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: به این آمار دقت کنید:.ازجمعیت ۱۴.۳ میلیون نفری فلسطینی ها ۷ میلیون نفر از در دیگر کشورها زندگی میکنند. ومساحت غلوآمیزی هم که مطرح می کنند مربوط به قبل ازسال ۱۹۴۸ میلادی می باشد.
رئیس مرکز آمار فلسطین اعلام کرد که جمعیت فلسطینیان تا پایان سال ۲۰۲۲ میلادی به حدود ۱۴.۳ میلیون نفر رسیده است که ۵.۴ میلیون نفر از آنان در نوار غزه، کرانه باختری و قدس ساکن هستند.
«محسن محمد صالح» رئیس مرکز پژوهش های زیتونه لبنان و تهیه کننده "گزارش استراتژی و چشمانداز فلسطین برای سالهای ۲۰۱۶-۲۰۱۷" این مرکز، طی سخنانی در نشست خبری( ژانویه ۲۰۱۸) ضمن اعلام آمار و داده های این گزارش در باره افزایش تعداد فلسطینی ها در جهان، گفت که جمعیت فلسطینیان در سراسر جهان به ۱۳.۵ میلیون نفر رسیده است.
وی با بیان اینکه جمعیت فلسطینی هایی که اکنون ساکن محدوده تاریخی فلسطین هستند، به ۶ میلیون و ۵۹۰ هزار نفر رسیده است، افزود که دیگر فلسطینی ها در خارج از محدوده تاریخی فلسطینی به سر می برند.
او با اشاره به اینکه فلسطینیان هنوز هم بیشترین تعداد پناهجویان در جهان را تشکیل می دهند، تصریح کرد: پس از سال ۱۹۴۸ در پی تاسیس اسرائیل در بخشی از اراضی فلسطین، ۲ میلیون و ۱۶۰ هزار نفر به نوار غزه و کرانه باختری ﭘﻨﺎﻩ برده اند.
«قدس شرقی کجاست؟قدس غربی کجاست؟»
به گزارش مرکز اطلاع رسانی فلسطین، عوض در بیانیهای عنوان کرد که حدود ۷ میلیون نفر از فلسطینیان همچنان در دیگر کشورها زندگی میکنند.
۶.۴ میلیون نفر از این افراد در کشورهای عربی و ۷۶۱ هزار نفر هم در دیگر کشورها ساکن هستند.
عوض اظهار داشت که ۳۸ درصد از جمعیت فلسطین را افراد کمتر از ۱۵ سال تشکیل میدهند که ۳۶ درصد آنان در کرانه باختری و ۴۱ درصد در نوار غزه ساکن هستند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: «قدس»(مسجدالاقصی)در شهر«اورشیلیم» واقع است،«اورشلیم» یمی ازشهرهای اسرائیل است وهمین «بیت المقدس» بخشی درتصرف اسرائیل است،یعنی دیوارغربی که به« دیوارحائل»معروف است و اسم دیگرش «دیوارنُدبه»است یک عبادتگاه مقدسی برای اسرائیلی هااست برای گرفتن حاجات به آنجامی روند.
اورشلیم«دیوار نُدبه»مقدسترین مکان مذهبی یهودیان است که بر روی تپه «موریا» در شهر اورشلیم قرار دارد. به باور یهودیان دیوار ندبه از آخرین باقیماندههای هیکل سلیمان و دومین پرستشگاه اورشلیم و مرکز دعا و منبع الهام برای یهودیان در اسراییل و سراسر جهان میباشد.
«دیوار ندبه» بخشی از مسجد الاقصی ( شرق اورشلیم)کشور(اسرائیل-فلسطین) است
مسلمانان آن را دیوار بُراق (حائِط البُراق) میخوانند
مراسم نیایش درکناردیوارندبه-زنان باچادر
«معراج»سیر مسجدالحرام(مکه) الی مسجدالاقصی (فلسطین)
دیوارندبه
پیامبر اسلام در شب معراج در«بیت المقدس» نمازخواندند
مکه
فاصله مکه تا«اورشلیم»(فلسطین) ۱۲۴۰کیلومتراست(هوایی)باهواپیما،حدود ۸۰دقیقه زمان می برد.
مکه
فاصله مکه(مسجدالحرام)تا فلسطین(مسجدالاقصی)
سُبْحَانَ الَّذِی« أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى» الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا/۱اسراء.
به اعتقاد یهودیان، «دیوارنُدبه» باقیمانده از دیوار «هیکل سلیمان» یا معبد باستانی یهودیان است که در اورشلیم شدهبود و بعدها توسط رومیها، ویران شد.
نمازجمعه در بیت المقدس(مسجدالاقصی)قدس
کشورهای اطراف (فلسطین واسرائیل)همسایگان
کشورهای:فلسطین،اسرائیل،اردن،لبنان،سوریه،عربستان،یمن،عمان،ایران
دیدارندبه(دیوارغربی) یا براق کجاست؟
اسرائیل ازهرگونه جابجایی(کوچاندن)فلسطینی ها در«نوارغزه» خودداری کند.
وزیرخارجه عربستان: از کشورهایی که حمایت خود از«آنروا»را به حالت تعلیق درآورده اند میخواهم تا از تصمیم خود عقب نشینی کنند،چون تضعیف«آنروا»(UNRWA) باعث تشدید رنج غیرنظامیان در نوار غزه می شود.
زمان به رسمیت شناختن کشور فلسطین به پایتختی«قدس شرقی» از سوی کشورهای جهان فرارسیده است.
وزیر خارجه عربستان سعودی در نشست وزیران خارجه کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی گفت که زمان به رسمیت شناختن کشور فلسطین از سوی کشورهای جهان فرا رسیده است.
به گزارش خبرگزاری الجزیره، فیصل بن فرحان وزیر خارجه عربستان سعودی در نشسشت وزیران خارجه کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی درباره غزه در شهر جده اعلام کرد که زمان به رسمیت شناختن کشور فلسطین به پایتختی قدس شرقی از سوی کشورهای جهان فرارسیده است.
دیداروزرای خارجه ایران وعربستان سعودی(جده)
«شاهزاده فیصل بن فرحان بن عبدالله» (وزیر امور خارجه عربستان سعودی) امروز سه شنبه ۵ مارس ۲۰۲۴(۱۵ اسفند ۱۴۰۲) در حاشیه «اجلاس فوق العاده شورای وزیران امور خارجه کشورهای اسلامی» با «حسین امیرعبداللهیان»(وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران) دیدار کرد واوضاع غزه رابررسی کردند.
اجلاس وزرای خارجه کشورهای اسلامی در(جده)عربستان سعودی
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: حسین امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه ایران عصر سه شنبه(۱۵ اسفند ۱۴۰۲) وارد شهر جده شد و با فیصل بن فرحان همتای سعودی خود دیدار کرد.
وزیر امور خارجه ایران بلافاصله پس از ورود به جده با فیصل بن فرحان وزیر امور خارجه عربستان سعودی دیدار و درباره وضعیت غزه گفتگو کرد.
بن فرحان گفت: جامعه بینالملل باید به مسوولیت خود در دفاع از غیرنظامیان در غزه و ممانعت از کوچاندن اجباری آنان عمل کند. جامعه بینالملل همچنان در توقف کشتار در نوار غزه ناکام است.
وزیر خارجه عربستان ادامه داد: ما نسبت به تلاش برای کاهش اعتماد به«آژانس آنروا» و از بینبردن نقش مهم این آژانس در نوار غزه هشدار میدهیم.
همچنین بن فرحان افزود: بار دیگر به روشنی بر ضرورت پایان درد و رنجهای ملت فلسطین و فراهمنمودن امکان برپایی کشورشان تاکید میکنیم.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«زمان به رسمیت شناختن کشور فلسطین به پایتختی قدس شرقی از سوی کشورهای جهان فرارسیده است»
شاهزاده فیصل بن فرحان وزیر امور خارجه عربستان سعودی: پادشاهی سعودی، نسبت به عواقب جدی هرگونه تجاوز به«رفح»هشدار می دهد.
بن فرحان در نشست عادی وزرای خارجه کشورهای اسلامی در جده افزود که جامعه جهانی همچنان در برابر تجاوزات علیه بشریت در غزه درمانده است و زمان آن فرا رسیده است که کشور فلسطین را به رسمیت بشناسیم و دو طرف را بپذیریم. راه حل دولتی
وزیر امور خارجه خواستار توانمندسازی مردم فلسطین برای تعیین سرنوشت شد و همچنین از کشورهایی که حمایت خود از آنروا را به حالت تعلیق درآورده اند خواست تا از تصمیم خود عقب نشینی کنند و خاطرنشان کرد که هدف قرار دادن آنروا باعث تشدید رنج غیرنظامیان در نوار غزه می شود.
حسین امیرعبداللهیان دراجلاس وزرای خارجه کشورهای اسلامی(جده)عربستان
وزیر امور خارجه به حمایت پادشاهی از آنروا اشاره کرد و نسبت به تلاش برای لغو نقش مهم آن هشدار داد.
وزرای خارجه عربستان سعودی(فیصل بن فرحان) وبنگلادش( عبدالکلام عبدالمومن)(کوچ اجباری)
وزیر امور خارجه عربستان سعودی گفت:از هرگونه جابجایی(کوچاندن)فلسطینیها از نوار غزه خودداری شود.
وی همچنین توضیح داد که اعمال تحریم ها علیه شهرک نشینان افراطی در کرانه باختری یک چیز مثبت است و خواستار پاسخگویی مسئولین خشونت در کرانه باختری شد.
اجلاس وزرای کشورهای اسلامی
اسرائیل کجاست؟ فلسطین کجاست؟ «قدس شرقی»(پایتخت فلسطین)کجاست؟نقشه
دیداروزرای خارجه ایران-عربستان
وزرای خارجه سازمان همکاری اسلامی که ۵۷ کشور مسلمان در آن عضویت دارند، امروز سه شنبه به دعوت عربستان سعودی، رئیس اجلاس کنونی اسلامی، فلسطین، اردن و ایران نشستی فوق العاده برگزار می کنند. در مقر دبیرخانه مجمع عمومی سازمان در جده درباره تجاوزات مستمر نیروهای اشغالگر اسرائیل به مردم فلسطین بحث و گفتگو کرد.
روز دوشنبه، مقامات ارشد این سازمان جلسه مقدماتی را برگزار کردند که در آن درباره تصویب پیش نویس دستور کار و برنامه کاری بحث و تبادل نظر شد و پیش نویس قطعنامه قبل از ارائه به شورای وزیران در روز سه شنبه بررسی شد.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:ماجرای«آنروا»چیست؟علت قطع کمکها به آنرورا چیست؟
قطع کمک های کشورهای غربی به غزه درپی اتهام اسرائیل در همدستی(آنروا باحماس)
«فیلیپ لازارینی»(کمیسر کل آژانس امدادرسانی سازمان ملل به آوارگان فلسطینی) بامداد یکشنبه تعلیق کمکهای مالی به این سازمان توسط برخی کشورهای غربی را محکوم کرد.
مدیر آژانس آنروا :آن دسته از کارکنان این سازمان که مظنون به کمک به حماس هستند را از کار تعلیق کرده ام و اما اتهامات آمریکا درباره خود سازمان را تکذیب میکنم.
«فیلیپ لازارینی» بامداد یکشنبه۲۸ ژانویه ۲۰۲۴(۸ بهمن ۱۴۰۲)طی بیانیهای گفت: «تعلیق کمکهای مالی به آنروا، فعالیتهای بشردوستانه در خاورمیانه، به ویژه در غزه را تهدید میکند».
«آمریکا، انگلیس، ایتالیا، فنلاند، هلند، استرالیا، آلمان و اسکاتلند» به بهانه ادعای اسرائیل مبنی بردست داشتن «کارمندان آنروا»، کمکهای مالی به مردم غزه را تعلیق کردهاند.
پیش از این، وزارت امور خارجه آمریکا بر اساس دروغهای اسرائیل، ادعا کرده بود که ۱۲ کارمند آنروا در حمله رزمندگان مقاومت حماس به اسرائیل در«عملیات طوفان الاقصی» ۷ اکتبر ۲۰۲۳(۱۵ مهر ۱۴۰۲) (عملیات طوفان الاقصی) نقش داشتهاند.
مدیر آژانس آنروا گفت: آن دسته از کارکنان این سازمان که مظنون به کمک به حماس هستند را از کار تعلیق کرده و دستور تحقیقاتی در این زمینه صادر کرده؛ اما اتهامات آمریکا درباره خود سازمان را رد کرده است.
تاکنون ۹ کشور از جمله آمریکا، انگلیس، ایتالیا، فنلاند، هلند، استرالیا، آلمان و اسکاتلند به بهانه دروغهای واهی منتشرشده توسط اسرائیل، کمکهای مالی به آنروا را تعلیق کردهاند.
قطع کمک های کشورهای غربی به غزه درپی اتهام اسرائیل در همدستی(آنروا باحماس)
بر اساس اعلام این رسانه آمریکایی، کانادا و استرالیا پس از طرح ادعای مظنون شدن به چند نفر از کارکنان این آژانس به دست داشتن در عملیات غافلگیرانه ۷ اکتبر سال گذشته میلادی حماس علیه نظامیان اشغالگر قدس در اراضی اشغالی فلسطین، اعلام کردند که از حمایت مالی ایالات متحده از آژانس سازمان ملل برای پناهندگان فلسطینی پیروی میکنند.
به گزارش نشریه آمریکایی مذکور، واشنکتن روز جمعه۲۶ ژانویه ۲۰۲۴(۶ بهمن ۱۴۰۲) به بهانه کمک ۱۲ نفر از کارکنان آنروا به مقاومت فلسطین (حماس) در اجرای عملیات غرورآفرین طوفان الاقصی در (۱۵ مهر ۱۴۰۲)، از تصمیم این کشور برای قطع کمک به آژانس امدادرسانی و کاریابی سازمان ملل متحد برای آوارگان فلسطینی (آونروا) خبر داده بود.