مراسم تحویل سال ۱۴۰۴ بعداز آخرین نمازجماعت ظهر ۱۴۰۳
امروز پنجشنبه ۳۰ اسفند ۱۴۰۳«نماز جماعت ظهر»به امامت آیت الله فلاحتی درمصلی رشت
تحویل سال در ۳۱دقیقه و ۳۰ ثانیه ظهر روز پنجشنبه ۳۰ اسفند ۱۴۰۳ بود که که مصادف با ۱۹ رمضان ۱۴۴۶ سحرگاه ضربت خوردن امیرالمؤمنین(علی)علیه اسلام درمحراب مسجدکوفه(نمازصبح)
البته روز اول فروردین ۱۴۰۴ (۲۱ مارس ۲۰۲۵) در «روزجمعه» است.
دعای تحویل سال ۱۴۰۴ توسط امام جمعه رشت(مصلی رشت)پنجشنبه ۳۰ اسفند ۱۴۰۳
پنجشنبه ۳۰ اسفند ۱۴۰۳(نمازجماعت ظهر)به امامت آیت الله فلاحتی
«آخرین نمازجماعت ظهر سال ۱۴۰۳»
دعای تحویل سال ۱۴۰۴ توسط امام جمعه رشت(مصلی رشت)پنجشنبه ۳۰ اسفند ۱۴۰۳
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:وقتی نمازجماعت ظهر تمام شد،امام جماعت که امام جمعه رشت نیز می باشد،بلندشدمیکروفن را دردست گرفت وعیدرا به همه تبریک گفت.
وآنگاه دعای تحویل سال راخواند ونمازگزاران نیر همراه ایشان،همنوا شدند.
«یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَار»
ای تغییر دهنده دلها و دیدهها
«یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَار»
ای مدبر شب و روز
«یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَال»
ای گرداننده سال و حالتها
«حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَال»
بگردان حال ما را به نیکوترین حال/پایان دعای تحویل سل
اولین جلسه تفسیرقرآن درسال ۱۴۰۴
دعای تحویل سال ۱۴۰۴ توسط امام جمعه رشت(مصلی رشت)پنجشنبه ۳۰ اسفند ۱۴۰۳
دعای تحویل سال ۱۴۰۴ توسط امام جمعه رشت(مصلی رشت)پنجشنبه ۳۰ اسفند ۱۴۰۳
دعای تحویل سال ۱۴۰۴ توسط امام جمعه رشت(مصلی رشت)پنجشنبه ۳۰ اسفند ۱۴۰۳
دعای تحویل سال ۱۴۰۴ توسط امام جمعه رشت(مصلی رشت)پنجشنبه ۳۰ اسفند ۱۴۰۳
دعای تحویل سال ۱۴۰۴ توسط امام جمعه رشت(مصلی رشت)پنجشنبه ۳۰ اسفند ۱۴۰۳
اولین جلسه تفسیرقرآن(آیت الله فلاحتی) درسال ۱۴۰۴ درمصلی رشت
اولین جلسه تفسیرقرآن درسال ۱۴۰۴
محمدفلاحتی(فرزندِامام جمعه رشت)آیت الله فلاحتی در مراسم اولین شب قدر سال ۱۴۴۶ رمضان
«آخرین نمازجماعت ظهر درسال ۱۴۰۳» (مصلی رشت)به امامت آیت الله فلاحتی
«حجت الاسلام سیدروح الله طاهری»
جلسه تفسیرقرآن امام جمعه رشت(آیت الله فلاحتی)مصلی رشت ۲۲ رمضان ۱۴۴۶
دعای تحویل سال ۱۴۰۴ توسط امام جمعه رشت(مصلی رشت)پنجشنبه ۳۰ اسفند ۱۴۰۳
اولین جلسه تفسیرقرآن(آیت الله فلاحتی) درسال ۱۴۰۴ درمصلی رشت
دعای تحویل سال ۱۴۰۴ توسط امام جمعه رشت(مصلی رشت)پنجشنبه ۳۰ اسفند ۱۴۰۳
اولین جلسه تفسیرقرآن(آیت الله فلاحتی) درسال ۱۴۰۴ درمصلی رشتدعای تحویل سال ۱۴۰۴ توسط امام جمعه رشت(مصلی رشت)پنجشنبه ۳۰ اسفند ۱۴۰۳
لازم به ذکراست:هنگامیکه که حاج آقا فلاحتی شروع به صحبت کرد،حدود ۲ دقیقه از سال تحویل گذشته بود.
اولین جلسه تفسیرقرآن(آیت الله فلاحتی) درسال ۱۴۰۴ درمصلی رش
استقبال دلفین ها از فضانوردان(سواحل خلیج مکزیک)فلوریدا
خانم ویلیامز با ۶۲ ساعت فعالیت در ۹ راهپیمایی فضایی، رکورد بیشترین زمان راهپیمایی فضایی را در بین زنان فضانورد به نام خود ثبت کرد
بازگشت فضانوردان ناسا به زمین پس از ۹ ماه اقامت درفضا
«بوچ ویلمور» و «سونی ویلیامز»۲ فضانورد ناسا درشامگاه سهشنبه۱۸ مارس ۲۰۲۵(۲۸ اسفند ۱۴۰۳) به وقت محلی به زمین بازگشتند و با یک فضاپیمای متفاوت خود را به خانه رساندند. پایان ماجرایی که با یک پرواز آزمایشی ناموفق بیش از ۹ ماه پیش آغاز شده بود.
«کپسول اسپیسایکس» آنها در ساعات اولیه شب، چند ساعت پس از ترک ایستگاه فضایی بینالمللی، با چتر نجات در خلیج مکزیک فرود آمد. نقطه فرود در نزدیکی سواحل تالاهاسی در ایالت فلوریدا بود. کمتر از یک ساعت بعد، فضانوردان از کپسول خارج شدند، در حالی که برای دوربینها دست تکان میدادند و لبخند میزدند. سپس روی برانکاردهای مخصوص قرار گرفتند تا آزمایشهای پزشکی معمول روی آنها انجام شود.
«بوچ ویلمور» و «سونیتا ویلیامز»۲ فضانورد ناسا
همه چیز با یک مأموریت آزمایشی ناقص آغاز شد
یک ماه تأخیردربازگشت! ۲۸۶ روز در فضا
«بوچ ویلمور» و «سونیتا ویلیامز»۲ فضانورد ناسا فقط حدود یک هفته در فضا بمانند، اما مشکلات متعدد در مسیر کپسول جدید «استارلاینر بوئینگ» به ایستگاه فضایی باعث شد که ناسا تصمیم بگیرد این فضاپیما را خالی به زمین بازگرداند و این دو فضانورد را به «اسپیسایکس» منتقل کند. همین مسئله بازگشت آنها را به فوریه(بهمن ۱۴۰۳) موکول کرد، اما مشکلاتی در کپسول اسپیسایکس نیز باعث شد این سفر یک ماه دیگر به تعویق بیفتد.
با رسیدن گروه جایگزین به ایستگاه فضایی در روز یکشنبه، ویلمور و ویلیامز بالاخره توانستند راهی زمین شوند.
ناسا نیز به دلیل شرایط نامساعد جوی در روزهای آینده، تصمیم گرفت کمی زودتر از برنامهریزی اولیه آنها را بازگرداند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:میهمانانی که صاحبخانه شدند!
این ۲ فضانورد(«بوچ ویلمور» و «سونیتا ویلیامز»)در ابتدا فقط برای یک مأموریت کوتاه رفته بودند، بهسرعت از مهمانان ایستگاه فضایی به اعضای اصلی آن تبدیل شدند. آنها آزمایشهای علمی انجام دادند، تجهیزات را تعمیر کردند و حتی با هم راهپیمایی فضایی داشتند.
در مجموع، این دو فضانورد ۲۸۶ روز در فضا سپری کردند یعنی ۲۷۸ روز بیشتر از زمان برنامهریزیشده. آنها ۴هزار و ۵۷۶ بار به دور زمین چرخیدند و تا لحظه فرود ۱۹۵ میلیون کیلومتر سفر کرده بودند.
تبدیل شدن از مهمان به عضو اصلی ایستگاه فضایی
در حالی که فضانوردان بسیاری در طول دههها سفرهای طولانیتری را تجربه کردهاند، اما هیچکدام چنین عدم قطعیتی را تجربه نکرده بودند.
ویلیامز با ۶۲ ساعت فعالیت در ۹ راهپیمایی فضایی، رکورد بیشترین زمان راهپیمایی فضایی را در بین زنان فضانورد به نام خود ثبت کرد. او همچنین پس از سه ماه، فرماندهی ایستگاه فضایی را برعهده گرفت و تا اوایل ماه جاری این سمت را حفظ کرد.
ورود سیاست به ماجرا و واکنش فضانوردان
در ماه ژانویه، زمانی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا از ایلان ماسک خواست تا بازگشت فضانوردان را تسریع کند و تأخیر را به گردن دولت بایدن انداخت، این مأموریت رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت.
«کپسول جایگزین اسپیسایکس هنوز آماده نبود، اما شرکت تصمیم گرفت یک مدل قدیمیتر را به جای آن ارسال کند و این روند را چند هفته جلو انداخت.»
پس از فرود، «ایلان ماسک» در شبکه ایکس(توییتر)بازگشت فضانوردان را تبریک گفت.
«جوئل مونتالبانو» (مدیر برنامه ایستگاه فضایی بین المللی ناسا )نیز اعلام کرد که آژانس از قبل در حال بررسی گزینههای مختلف برای بازگرداندن فضانوردان بوده است.
با این حال، «ویلمور و ویلیامز» در تمام این مدت آرامش خود را حفظ کردند و از اظهارنظرهای جنجالی پرهیز کردند. آنها در مصاحبههای خود از تصمیمات ناسا حمایت کردند و حاضر نشدند هیچ طرفی را مقصر بدانند.
آینده سفرهای فضایی ناسا و بوئینگ
ناسا پس از پایان برنامه شاتلهای فضایی، اسپیسایکس و بوئینگ را به عنوان دو شرکت اصلی حملونقل فضانوردان انتخاب کرد که تا سال ۲۰۳۰ ایستگاه فضایی را حفظ کند. پس از آن، ایستگاه قرار است به سمت جو زمین هدایت شده و نابود شود و جای خود را به ایستگاههای خصوصی بدهد.
استیو استیچ، مدیر برنامه خدمه تجاری ناسا در این باره گفت: «این ۹ ماه لحظات زیادی برای یادگیری داشت و من از انعطافپذیری و توانایی تیم برای سازگاری و ساخت آینده سفرهای فضایی بسیار افتخار میکنم.»
با ادامه بررسیهای مهندسی روی استارلاینر، اسپیسایکس پرتاب بعدی خدمه ناسا را در ماه ژوئیه انجام خواهد داد. ناسا تا تابستان تصمیم خواهد گرفت که آیا پرواز بعدی فضانوردان را بوئینگ انجام خواهد داد یا اینکه بوئینگ باید ابتدا یک پرواز بدون سرنشین انجام دهد تا شایستگی خود را ثابت کند.
لحظهای که خانوادههایشان انتظارش را میکشیدند
«ویلمور» وخانم« ویلیامز» هر دو کاپیتان بازنشسته نیروی دریایی گفتند که از طولانی شدن مأموریتشان ناراضی نبودهاند و آن را مشابه دوران خدمت نظامیشان دانستهاند اما تأثیر آن بر خانوادههایشان سخت بوده است.
دلفین های به استقبال فضانوردان در ماموریت Crew-9 آمدند.
در این تصویر ارائه شده توسط ناسا، یک کپسول SpaceX در سواحل فلوریدا ۱۸ مارس ۲۰۲۵(۲۸ اسفند ۱۴۰۳) هنگام فرود در سواحل فلوریدا به پایین میپاشد.
روز سهشنبهای برای بازگشت به زمین بود و فضانوردان تا دمای ۷۸ درجه فارنهایت آب و هوا را پایین آوردند. در حالی که خدمه زمینی در حال آماده سازی کپسول برای باز شدن پس از فرود بودند، غلاف دلفین های کنجکاو نیز در اطراف کپسول شنا می کردند.
یکی از اعضای تیم پشتیبانی مدت کوتاهی پس از فرود کپسول اسپیس ایکس در حالی که یک «دلفین» در آب در «سواحل تالاهاسی»(فلوریدا) شنا می کند، روی آن کار می کند./ ۱۸ مارس ۲۰۲۵
استقبال دلفین ها ازفضانوردان
آقای«بوچ ویلمور» و خانم«سونیتا ویلیامز» در ژوئن ۲۰۲۴ اولین پرواز «کپسول استارلاینر بوئینگ» را با خدمه فضانوردان انجام دادند. چیزی که انتظار می رفت یک سفر یک هفته ای به ایستگاه فضایی بین المللی باشد در عوض به یک اقامت ۹ ماهه تبدیل شد.
«بوئینگ استارلاینر»مشکل پیداکرد،میهمانان درفضا ماندگارشدند(۱۰ روزه شد ۹ ماه)
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر«بوئینگ استارلاینر» که انتظار می رفت آنها را پس از حدود ۱۰ روز به خانه ببرد، با مشکلاتی مواجه شد و این ۲ فضانورد برای ماه ها در ایستگاه باقی ماند.
«کپسول SpaceX Crew Dragon» حامل «بوچ ویلمور» و «سونیتا ویلیامز» در فضا پس از جدا شدن از ایستگاه فضایی بینالمللی برای شروع سفر برای بازگشت به زمین در ۱۸ مارس ۲۰۲۵، در این مکان هنوز مانور میدهد
سفر ۱۷ ساعته از فضا تا زمین
اوایل صبح سهشنبه، اسپیسایکس دراگون حامل «بوچ ویلمور» و «سونیتا ویلیامز»، «هیگ» و «گوربونوف» بهطور مستقل از ایستگاه فضایی بینالمللی در ساعت ۱:۰۵ بامداد به وقت شرقی لنگرگاه خارج شد و سفر ۱۷ ساعته خود را به زمین آغاز کرد.
«سونی ویلیامز»(زن فضانورد ناسا) پس از فرود در آب در سواحل تالاهاسی، فلوریدا، پس از اینکه به او کمک شد از کپسول اسپیس ایکس در کشتی بازیابی اسپیس ایکس مگان خارج شود، به او کمک می کند.
ویلمور ۶۲ ساله، تقریباً تمام سال آخر دبیرستان دختر کوچکش را از دست داد، در حالی که دختر بزرگترش در دانشگاه است. ویلیامز ۵۹ ساله، تنها از طریق تماسهای اینترنتی از فضا با همسر، مادر و بستگانش ارتباط داشت.
فالگونی پاندیا، یکی از بستگان ویلیامز گفت: «ما هیچوقت نگران او نبودیم، چون همیشه روحیهاش خوب بود. اما او قطعاً برای بازگشت به خانه آماده بود.»
در ماههای اخیر، دعای بازگشت سالم آنها در ۲۱ معبد هندو در آمریکا خوانده شد. کلیسای باپتیست ویلمور در هیوستون نیز برای سلامتی آنها دعا کرد. در روستای جولاسان، زادگاه پدری ویلیامز، مردم در معابد رقصیدند و مراسمی سنتی برگزار کردند.
پس از فرود در خلیج مکزیک که ترامپ در ژانویه نام آن را به «خلیج آمریکا» تغییر داد، این دو فضانورد تا زمانی که از کشتی بازیابی اسپیسایکس خارج شوند و به هیوستون پرواز کنند، نمیتوانند با خانوادههایشان ملاقات کنند. آنها پس از معاینات پزشکی، احتمالاً در یکی دو روز آینده، به خانه برخواهند گشت.
۴ روزدیگر :میتینگ انتخاباتی«اماماوغلو»بعنوان (نامزدانتخابات ریاست جمهوری ترکیه) بود.
سقوط ۷ درصدی شاخص بورس استانبول شد،«لیر»(ترکیه) نیز ۷ درصد از ارزش خود را در برابر دلار از دست داد.
پلیس ترکیه روز چهارشنبه(۲۹ اسفند ۱۴۰۳) «اکرم اماماوغلو»(شهردار استانبول)یکی از چهرههای برجسته اپوزیسیون، را به همراه چندین شخصیت دیگر به اتهام فساد مالی و ارتباط با گروههای تروریستی بازداشت کرد.
«دستگیری شهرداراستانبول» و ۱۰۰ نفر دیگر(مخالفان رئیس جمهورترکیه)به اتهام ارتباط با گروههای تروریستی
این اقدام که بهعنوان تشدید سرکوب مخالفان سیاسی در ترکیه تلقی میشود، در حالی صورت میگیرد که«اکرم اماماوغلو» (از جدیترین رقبای رجب طیب اردوغان) رئیسجمهور ترکیه محسوب میشود.
به گزارش خبرگزاری دولتی «آناتولی»، دادستانی ترکیه «حکم بازداشت اکرم اماماوغلو» و حدود ۱۰۰ نفر دیگر از جمله «مراد اونگون»(دستیارشهرداراستانبول) را صادر کرده است.
«دو شهردار منطقهای استانبول نیز در میان بازداشتشدگان هستند»
«اکرم امام اوغلو»(شهردار استانبول)، «کمال قلیچداراوغلو»(رهبر حزب مردم جمهوریخواه) و «منصور یاواش»(شهردار آنکارا)
یورونیوزنوشت:در پی این دستگیریها، مقامات امنیتی چندین خیابان اصلی استانبول را مسدود کرده و تظاهرات در این شهر را به مدت چهار روز ممنوع اعلام کردند تا از هرگونه اعتراض احتمالی جلوگیری کنند.
منتقدان این اقدامات را بخشی از سرکوب سیاسی گسترده پس از شکست حزب حاکم عدالت و توسعه در انتخابات محلی سال گذشته میدانند. اما مقامات دولتی تأکید دارند که قوه قضاییه بهصورت مستقل عمل میکند و این پروندهها انگیزه سیاسی ندارند.
پیام شهرداراستانبول قبل ازبازداشت
«اکرم اماماوغلو» پیش از بازداشت، در پیامی ویدئویی در شبکههای اجتماعی گفت: «ما با ظلمی بزرگ روبهرو هستیم، اما بدانید که ناامید نخواهم شد.»
«رجب طیب اردوغان» که بیش از ۲۰ سال قدرت را در ترکیه در اختیار دارد، طولانیترین دوره حکمرانی در تاریخ جمهوری ترکیه را ثبت کرده است.
«اردوغان» که ریاست جمهوریاش تا سال ۲۰۲۸ ادامه خواهد داشت، قبلاً اشاره کرده بود که ممکن است برای ماندن در قدرت تلاش کند. موضوعی که به حمایت پارلمان وابسته است.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:۴ روزدیگر :میتینگ انتخاباتی «اماماوغلو»بعنوان(نامزدانتخابات ریاست جمهوری ترکیه) بود.
حکم بازداشت «اکرم اماماوغلو» و ۱۰۶ نفر از جمله «مراد اونگون»(دستیارشهرداراستانبول)، «فاتح کلش»، «تونجای ییلماز»، «معاون شهیر مایلماز»، «ارتان ییلدیز»، «معاون رئیس کل استانبول» صادر شد.
سقوط ۷ درصدی شاخص بورس استانبول شد،«لیر»(ترکیه) نیز ۷ درصد از ارزش خود را در برابر دلار از دست داد.
«شهردار استانبول»(رقیب اصلی اردوغان) به اتهام فساد و ارتباط با گروههای تروریستی بازداشت شد.
یورش شبانه پلیس به منزل شهرداراستانبول
«اکرم اماماوغلو» در حالی بازداشت شد که نیروهای امنیتی به خانهاش یورش بردند.
همسرش، «دیلک اماماوغلو» در مصاحبهای اعلام کرد که پلیس ساعت ۷:۳۰ صبح امروزچهارشنبه ۱۹ مارس ۲۰۲۵(۲۹ اسفند ۱۴۰۳) او را از خانه برده است.
اکرم اماماوغلو شهردار استانبول در گردهمایی هواداران
بازداشت این چهره سیاسی باعث سقوط ۷ درصدی شاخص بورس استانبول شد، بهطوری که معاملات برای جلوگیری از بحران متوقف شد. لیر ترکیه نیز ۷ درصد از ارزش خود را در برابر دلار از دست داد.
بر اساس گزارشها اماماوغلو و برخی دیگر از بازداشتشدگان به اخاذی، پولشویی، و تخلفات مالی در مناقصات متهم شدهاند.
همچنین، او متهم است که با حزب کارگران کردستان (پ ک ک)، گروهی که از سوی ترکیه، آمریکا و سایر متحدانش بهعنوان سازمان تروریستی شناخته میشود، همکاری داشته است.
یک روز پیش از بازداشت، دانشگاه استانبول مدرک دانشگاهی اماماوغلو را لغو کرد؛ اقدامی که او را از نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری آینده محروم میکند. طبق قوانین ترکیه داشتن مدرک دانشگاهی برای نامزدی در انتخابات الزامی است.
۴ روزدیگر :برگزاری میتینگ انتخاباتی «اماماوغلو»بعنوان «نامزدانتخابات ریاست جمهوری ترکیه» بود.
این در حالی است که «حزب جمهوریخواه خلق»(حزب اصلی اپوزیسیون ترکیه)، قصد داشت روز یکشنبه انتخابات مقدماتی برگزار کند تا اماماوغلو را بهعنوان نامزد اصلی خود برای انتخابات ریاستجمهوری معرفی کند
رجب طیب اردوغان در انتخابات ۲۰۱۹
اوزگور اوزل«رهبر حزب جمهوری خواه خلق ترکیه»(CHP)
در پی بازداشت اماماوغلو، «حزب دموکراسی و برابری خلقها»(حزب طرفدار کردها) این اقدام را محکوم کرده و خواستار آزادی فوری او شد.
«تولای حتماوغلو»(رهبر حزب دموکراسی و برابری خلقها-ترکیه)، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «این حمله به عدالت و تلاش برای تغییر سیاست از طریق قوه قضاییه است.»
گزارشها حاکی از آن است که دسترسی به شبکههای اجتماعی در ترکیه بهشدت محدود شده است.
علاوه بر پرونده فساد و تروریسم،«اماماوغلو» با چندین پرونده قضایی دیگر از جمله اتهام تلاش برای نفوذ در سیستم قضایی برای حمایت از شهرداریهای تحت مدیریت اپوزیسیون نیز روبهروست.
«اماماوغلو» همچنین به دلیل محکومیت سال ۲۰۲۲ به جرم «توهین به اعضای شورای عالی انتخابات ترکیه»، با احتمال محرومیت از فعالیت سیاسی مواجه است.
«اماماوغلو»(در انتخابات شهرداری استانبول در سال ۲۰۱۹ پیروزی چشمگیری کسب کرد)، ضربهای بزرگ به رجب طیب اردوغان که حزبش برای ۲۵ سال کنترل این شهر را در دست داشت.
حزب حاکم انتخابات را باطل کرد و رأیگیری را مجدداً برگزار کرد، اما اماماوغلو در انتخابات دوم نیز پیروز شد. در انتخابات سال گذشته نیز او با اختلاف قابلتوجهی مجدداً بهعنوان شهردار استانبول انتخاب شد.
تظاهرات در ترکیه دراعتراض به دستگیری شهردار استانبول
شهرداراستانبول(امام اوغلو) مدتی قبل از دستگیری خود گفته بود که "اراده مردم را نمی توان ساکت کرد".
علیرغم ممنوعیت چهار روزه تظاهرات در استانبول، مردم روز چهارشنبه ۱۹ مارس ۲۰۲۵(۲۹ اسفند ۱۴۰۳) به خیابان ها آمدند تا علیه آنچه که آن را ضربه ای به دموکراسی کشورشان می دانند اعتراض کنند.
منتقدان اردوغان نیز ناامیدی خود را در شبکه های اجتماعی ابراز کردند.
روز پنجشنبه، علی یرلیکایا، وزیر کشور ترکیه گفت که ده ها نفر به دلیل اشتراک گذاری پست های آنلاین "تحریک آمیز" دستگیر شده اند. او مدعی شد که این پیام ها نفرت یا جنایت عمومی را برانگیخته است.
پلیس شهردار استانبول و رقیب اصلی اردوغان را در بحبوحه سرکوب بازداشت کرد
دفتر دادستان عمومی استانبول ۲۶۱ حساب کاربری را شناسایی کرد که چنین پیام هایی را به اشتراک گذاشته بودند و تا روز پنجشنبه ۳۷ نفر دستگیر شدند.
امام اوغلو تنها چند روز قبل از انتخابات داخلی CHP به زندان برده شد و قرار بود در آن به عنوان نامزد ریاست جمهوری این حزب معرفی شود.
یک روز قبل از دستگیری، دانشگاه استانبول دیپلم امام اوغلو را به دلیل تخلفات در انتقال وی از یک دانشگاه خصوصی در قبرس در دهه ۱۹۹۰ باطل کرد.
او گفت که این اقدام که از نامزدی او برای ریاست جمهوری جلوگیری می کند، زیرا همه نامزدها باید مدرک دانشگاهی داشته باشند، "از نظر قانونی بی اساس است".
امام اوغلو در مارس ۲۰۱۹(اسفند ۱۳۹۷ ) به عنوان شهردار منتخب بزرگترین شهر ترکیه انتخاب شد. حزب اردوغان ادعا کرد که در نتایج بی نظمی صورت گرفته است و امام اوغلو در انتخابات مجدد پیروز شد.
شهردار سال گذشته، زمانی که حزبش در سراسر کشور به پیروزی های قابل توجهی در برابر حزب حاکم اردوغان دست یافت، سمت خود را حفظ کرد.
برخی از رهبران بین المللی بازداشت امام اوغلو را محکوم کرده اند.
اولاف شولتز، صدراعظم آلمان گفت دستگیری وی "برای دموکراسی در ترکیه افسرده کننده است، اما قطعا برای روابط بین اروپا و ترکیه نیز مایوس کننده است".
او گفت: «ما فقط میتوانیم خواستار پایان فوری این امر و رقابت مخالفان و دولت با یکدیگر باشیم، نه اینکه مخالفان به دادگاه کشیده شوند».
امام خمینی : «حکومت که شعبه ای از ولایت مطلقه رسول الله(ص) است یکی از احکام اولیه اسلام است؛ و مقدم بر تمام احکام فرعیه حتی نماز و روزه و حجّ است»....مسئله حفظ نظام جمهوری اسلامی از اهمّ واجبات عقلی و شرعی است که هیچ چیز به آن مزاحمت نمیکند.
افشاگری روزنامه زاکانی از صحنه گردانان تجمعات حجاب وتوهین به رئیس جمهور...درادامه
افشاگری نبویان از عناصر پشت پرده تجمعات حجاب؛ میخواهند در هر موقعیتی بحرانسازی کنند
عضو ارشد جبهه پایداری بیان کرد: پشت پرده گردانندگان تجمعات از تندروهایی هستند که کل نظام را در قضایای واکسن و وعده صادق زیر سوال بردند. دیدید که رهبری چه پاسخی به این انتقادات دادند.
زمانی که ما لایحه حجاب را تصویب کردیم قبل از سقوط سوریه بود
«حجت الاسلام سید محمود نبویان»(عضو ارشد جبهه پایداری) در کانال شخصی خود در ایتا درباره حواشی ابلاغ قانون عفاف و حجاب بیان کرد: «زمانی که ما لایحه حجاب را تصویب کردیم قبل از سقوط سوریه بود»، قبل از شهادت سیدحسن بود و شرایط را میدانید. اما بر اساس اینکه«مبادا دشمن بخواهد ایران را سوریهسازی بکند»، «دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی» گفته است که فعلا جلوی هر چیزی که باعث «دوقطبیسازی» شود را باید گرفت.
نبویان افزود: هفتاد هشتاد درصد نقدهای دوستان خود ما به آقای قالیباف وارد نیست.
حامیان تجمعات حجاب از اوضاع کشور مطلع نیستند
عضو ارشد جبهه پایداری اظهار(حجت الاسلام نبویان) کرد: همین افراد در زمان تاخیر انجام عملیات «وعدهصادق۲» چه حرفهایی زدند؟ گفتند که دولت آقای پزشکیان مانع است! بعد گفتند آقای قالیباف مانع است! جلوتر گفتند فرماندهان نظامی مثل آقای حاجیزاده و آقای سلامی عافیتطلب شدند! جلوتر گفتند اینها فقط بیانیه میدهند و کاری نمی کنند! می گفتند اگر زودتر انجام میشد سیدحسن شهید نمیشد! رهبر انقلاب چند روز پاسخ همه اینها را دادند که اینها کذب است. این کارها بحرانسازی است. اینها همان افراد هستند که میخواهند در هر موقعیتی بحرانسازی کنند.
حفظ نظام اوجب واجبات است
وی افزود: دو قطبیها نظام را تضعیف میکند. برخی میگویند دوقطبی حق و باطل است، اینطور نیست، «حفظ نظام اوجب واجبات است.»
قانون حجاب و عفاف با توجه به شرایط فعلی کشور، نباید انجام شود
نبویان درمورد قانون حجاب و عفاف گفت: ابلاغ این قانون به مصلحت نیست و با توجه به شرایط فعلی نباید انجام شود اما برخی با انتقادات غیرمنطقی به رئیس مجلس میخواهند، مجلس را مقابل شورای عالی امنیت ملی قرار دهند.
اگر لایحه حجاب موجب تضعیف نظام است باید کنار گذاشته شود
نماینده تهران در مجلس بر مبنای استدلالهایی از امام خمینی و مقام معظم رهبری توضیح میدهد: «اسلام یعنی حکومت»؛ «حجاب، نماز و روزه "مطلوب اصلی نیست" مطلوب اصلی حفظ نظام است»؛ پس نگویند اگر حجاب نبود این چه نظام اسلامی است؟ خیر اگر لایحه حجاب موجب تضعیف نظام است باید کنار گذاشته شود؛ تا کی؟ تا هر وقتی که نظام ضربه نبیند./پایان.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:افشاگری روزنامه زاکانی
«روزنامه همشهری»(۲۶ اسفند ۱۴۰۳ ) ضمن دفاع از برگزاری تجمع برای اجرای قانون حجاب از برخی شعارهای منحرفانه در این تجمعات انتقاد کرد.
محسن مهدیان؛ مدیرمسئول روزنامه همشهری نوشت:این گروه ،علیه دولت شهیدرئیسی هم اعتراضاتی تندی داشتند
روزنامه زاکانی نوشت:در این خصوص چند نکته رواست.
در کنار مردم دلسوز کسانی هستند که در جایگاه برنامهریز یا هدایتکننده و برگزارکننده این تجمعات و یا به انحراف کشاندن آن نقش کلیدی دارند. تبارشناسی این جریان مهم است.
این افراد برخلاف قاطبه مومنین که اجرای قانون حجاب را پیگیری می کنند، «عملا مطالبه بحق مردمی را تبدیل به تهمت و افترا به سران قوا و دیگر نهادهای نظام کردهاند.»
اما این افراد چه کسانی هستند؟ این افراد «جریانی هستند که در بزنگاههای تاریخی کشور دچار خطاهای تودرتوی تحلیلی هستند و نظام را متهم به اهمال و سستی و عبور از ارزشها و بیاعتنایی به دین و عدالت و غیره میکنند.»
با این توضیح بدون اینکه اسم ببریم قصد داریم اسم ببریم.
این افراد همانها هستند که در ماجرای انتقام سخت و وعده صادق، نظام را متهم به اهمال و کمکاری و کرنش مقابل دشمن کردند و بر سپاه و فرماندهان نظامی تاختند.
این افراد همان کسانی هستند که در ماجرای سوریه، دل مردم را خالی کردند و گفتند و نوشتند که خون شهدای مدافع حرم هدر رفته، چون نظام کم گذاشته است.
این افراد همان کسانی هستند که در ماجرای رای اعتماد مجلس به وزرا و همراهی با دولت جدید آن را یک لکه ننگ بر دامن نمایندگان دانستند.
این افراد همان کسانی هستند که هیچگاه حمایت رهبری انقلاب از این دولت را یا متوجه نشدند و یا نخواستند بشنوند و دنبال کنند.
چرا امام گفتند«حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ولو امام عصر(عج) باشد اهمیتش بیشتر است»؟!
پیامبر اکرم(ص) آن همه مشقات را کشید و اهل بیت معظم او آن همه زحمات را متکفّل شدند و جانبازی ها را کردند؛ همه برای حفظ اسلام بوده است. اسلام یک ودیعه الهی است پیش ملت ها که این ودیعه الهی برای تربیت خود افراد و برای خدمت به خود افراد هست و حفظ آن بر همه کس واجب عینی است؛ یعنی، همه مکلف به حفظ آن هستیم تا آن وقتی که یک عده ای برای حفظ آن قائم بشوند که آن وقت تکلیف از دیگران برداشته می شود.[۱]
امام خمینی(ره) فرمودند: «حکومت که شعبه ای از ولایت مطلقه رسول الله(ص) است یکی از احکام اولیه اسلام است؛ و مقدم بر تمام احکام فرعیه حتی نماز و روزه و حجّ است»[۲] لذا امام راحل فرمودند: مسئله حفظ نظام جمهوری اسلامی از اهمّ واجبات عقلی و شرعی است که هیچ چیز به آن مزاحمت نمیکند»[۳]
حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است،که انبیای عظام از آدم تا خاتم النبیین(ص)در راه آن کوشش و فداکاری جانفرسا نمودهاند و هیچ مانعی آنان را از این فریضه بزرگ بازنداشته؛ و همچنین پس از آنان اصحاب متعهد و ائمه اسلام(ع) با کوشش های توانفرسا تا حد نثار خون خود در حفظ آن کوشیدهاند»[۴]
حفظ جان افراد و حتّی حفظ جان حاکم اسلامی ـ که رسول خدا (ص) و ائمه(ع) نیز از مصادیق حاکم اسلامی اند ـ جزء احکام فرعیّه اسلام می باشند. اینکه در روایت آمده، نماز عمود اسلام است؛ یعنی کار عمود (ستون) ، حفاظت از کلّ بناست، و حاکم اسلامی هم مجری اسلام است لذا نه ستون اسلام با خود اسلام برابری می کند نه حیات دنیوی مجری آن. بلکه اصل اسلام، که یک نظام منسجم باشد، ارجحیّت بر برخی اجزاء و حیات دنیوی مجریانش دارد و حکومت اسلامی، نمود بیرونی این نظام منسجم فکری است. لذا حفظ نظام اسلام، بر هر امر دیگری اولویّت دارد.
بر همین اساس است که حضرت علی (ع) در لیلة المبیت، جای پیامبر (ص) خوابید. چون در آن موقعیّت، حفظ جان رسول خدا(ص) عین حفظ اسلام بود؛ بخصوص که حضرتش برای تشکیل حکومت اسلامی راهی مدینه بود و حفظ اسلام بر حفظ جان علی (ع) ارجحیّت دارد.
باز بر همین اساس است که امام حسین (ع) ، با علم به این که خودش و خاندان و یارانش شهید خواهند شد و اهلش به اسارت خواهند رفت، دست به قیام بر ضدّ یزید زد. چون اصل اسلام را در حیطه عمل، در خطر می دید. شاهد این ادّعا آن است که وقتی مروان به حضرتش پیشنهاد نمود که با یزید بیعت کند ، فرمودند: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ وَ عَلَی الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الْأُمَّهُ بِرَاعٍ مِثْلِ یَزِیدَ» ما از آنِ خداییم و به سوی او باز می گردیم پس به اسلام باید والسّلام گفت (با اسلام باید وداع نمود)؛ چون امّت به حاکمی چون یزید مبتلا گشته است»[۵]
شکّ نیست که با وجود امام معصوم، امثال یزید نمی توانند نظام فکری اسلام را نابود سازند؛ چون این نظام در وجود معصوم، تبلور دارد. امّا امثال یزید می توانند مانع از نمود بیرونی این نظام شوند. لذا امام حسین (ع) جان خود را فدا می کند تا اجازه ی چنین کاری را ندهد. چون وقتی فرزند رسول خدا(ص) توسّط یزید کشته شد، دیگر یزید نمی تواند به نام اسلام، حکومت نماید ؛ و مردم نمی پذیرند که او حقیقتاً خلیفه رسول خداست امّا اگر این اتّفاق نمی افتاد، او با نام اسلام، حکومت می کرد و افکار رژیم اموی به عنوان اسلام ترویج می گشت؛ و اسلام حقیقی عملاً از بین می رفت. کما اینکه اگر حضرت علی (ع) برای مصون ماندن از آزارها با ابوبکر بیعت می نمود یا حضرت زهرا(س) در دفاع از حقّ کوتاه می آمد، ما امروز چیزی به نام اسلام راستین در اختیار نداشتیم. آن بزرگواران در برابر ابوبکر چنان رفتار نمودند که مشروعیّت او به عنوان خلیفه رسول خدا(ص) برای همیشه تاریخ، زیر سوال رفت.
البته توجّه شود که امام حسین (ع)، جان خودش را فدای اسلام می کند نه امامت خودش را. امامت، اصل اسلام می باشد؛ و امام معصوم، عین خود اسلام است لذا همان گونه که همه چیز باید فدای اسلام شود، همه چیز باید فدای امامت نیز بشود. امّا امامت قائم به فرد نیست تا با فدا شدن آن فرد، امامت نیز فدا گردد. امام حسین(ع) شخص خود را فدای اسلام نمود، امّا امامتش به امام سجّاد (ع) منتقل گشت.
امروز نیز اگر امر دائر باشد بین حفظ نظام اسلامی و حفظ شخص ولیّ فقیه یا حفظ شخص امام زمان (عج)، حفظ نظام اسلامی، واجب تر است. چرا که با حفظ نظام اسلامی، ولایت نیز حفظ می گردد؛ امّا نه در وجود شخص خاصّی. لذا رسول خدا(ص) از دنیا رفت و جای او را امیرمومنان (ع) گرفت و با رفتن او، اسلام نرفت و به همین ترتیب ائمه(ع) یک به یک به دیار باقی شتافتند و هیچگاه جایشان خالی نماند.
با رفتن شخص امام زمان(عج) نیز خداوند متعال، زمین را خالی از حجّت نمی گذارد. لذا طبق روایات، آنگاه که حضرتش ظهور کرده، مدّتی حکومت نموده و رحلت فرمودند، امام حسین(ع) رجعت نموده و حکومت می کنند. لذا اسلام، قائم به شخص امام نیست؛ بلکه قائم به اصل امامت است.
حقیقت امر این است که امروز و در زمان غیبت معصوم، اسلام در قالب جمهوری اسلامی ایران و نظریّه ولایت فقیه نمودار گشته و در حال به اجرا در آمدن است؛ اگر چه هنوز بسیار فاصله داریم با آن روز که موانع برطرف شوند و اسلام، تمام و کمال به اجرا درآید. ولی به هر حال، امروز اسلام با این نظام شناخته می شود لذا شکست این نظام و آسیب دیدن ولایت فقیه ـ نه شخص ولیّ فقیه ـ مساوی است با شکست اسلام. اگر خدای ناکرده این نظام برافتد، صدها سال طول می کشد تا اسلام راستین بتواند دوباره سر بلند شود. بر همین مبنا بود که امام(ره) فرمودند: «حضرات آقایان توجه داشته باشند که مصلحت نظام از امور مهمّه ای است که گاهی غفلت از آن موجب شکست اسلام عزیز می گردد»[۶]
لذا حفظ نظام اسلامی در اسلام واجب است. البته حفظ نظام اسلامی در هر برهه از زمان به یک شکل بوده است.
امام علی (ع) پس از پیامبر شایسته ترین فرد عالی برای اداره امور جامعه اسلامی بود و در حوزه اسلام بجز پیامبر اسلام(ص) هیچ کس از نظر فضیلت، تقوا، بینش فقهی، قضائی، جهاد و کوشش در راه خدا و سایر صفات عالی انسانی به پای امام علی(ع) نمی رسید. به دلیل همین شایستگی ها، آن حضرت بارها به دستور خدا و توسط پیامبر اسلام(ص) به عنوان رهبر آینده مسلمانان معرفی شده بود که از همه آنها مهمتر جریان «غدیر» است. از این نظر انتظار می رفت که پس از درگذشت پیامبر، بلافاصله علی(ع) زمام امور را در دست گیرد و رهبری مسلمین را ادامه دهد. اما عملا چنین نشد و مسیر خلافت اسلامی پس از پیامبر منحرف گردید و امام علی(ع) از صحنه سیاسی و مرکز تصمیم گیری در ادامه امور جامعه بدور ماند.
امام علی (ع) این انحراف را تحمل نکرد و سکوت در برابر آن را ناروا شمرد و بارها با استدلال ها و احتجاج های متین خود، خلیفه و هواداران او را مورد انتقاد و اعتراض قرار داد، ولی مرور ایام و سیر حوادث نشان داد که این گونه اعتراض ها چندان سودی ندارد و خلیفه و هوادارانش در حفظ و ادامه قدرت خود مصرند. در این هنگام علی بر سر دو راهی حساس و سرنوشت سازی قرار گرفت: یا می بایست به کمک رجال خاندان رسالت و علاقه مندان راستین خویش که حکومت جدید را مشروع و قانونی نمی دانستند، بپاخیزد و با توسل به قدرت، خلافت و حکومت را قبضه کند، و یا آنکه وضع موجود را تحمل کرده و در حدود امکان به حل مشکلات مسلمانان و انجام وظائف خود بپردازد. از آنجا که در رهبری های الهی، قدرت و مقام، هدف نیست بلکه هدف چیزی بالاتر از حفظ مقام و موقعیت است و وجود رهبری برای این است که به هدف تحقق ببخشد، لذا اگر روزی رهبر بر سر دوراهی قرار گرفت و ناگزیر شد که از میان مقام و هدف، یکی را برگزیند، باید از مقام رهبری دست بردارد و هدف را مقدم تر از حفظ مقام و موقعیت رهبری خویش بشمارد. علی(ع) که با چنین وضعی روبرو شده بود، راه دوم را برگزید. او با ارزیابی اوضاع و احوال جامعه اسلامی به این نتیجه رسید که اگر اصرار به قبضه کردن حکومت و حفظ مقام و موقعیت رهبری خود نماید، وضعی پیش می آید که زحمات پیامبر اسلام و خون های پاکی که در راه این هدف و برای آبیاری نهال اسلام ریخته شده است، به هدر می رود.[۷]
امام در خطبه«شقشقیّه» از این دوراهی دشوار و حساس و رمز انتخاب راه دوم چنین یاد می کند:
من ردای خلافت را رها ساختم، و دامن خود را از آن درپیچیدم (و کنار رفتم)، در حالی که در این اندیشه فرو رفته بودم که آیا با دست تنها(بدون یاور) بپاخیزم (و حق خود و مردم را بگیرم) و یا در این محیط پرخفقان و ظلمتی که پدید آورده اند، صبر کنم؟ محیطی که پیران را فرسوده، جوانان را پیر و مردان با ایمان را تا واپسین دم زندگی به رنج وامی دارد.
(عاقبت) دیدم بردباری و صبر، به عقل و خرد نزدیکتر است لذا شکیبایی ورزیدم، ولی به کسی می ماندم که خار در چشم و استخوان در گلو دارد، با چشم خود می دیدم میراثم را به غارت می برند.[۸]
امام به صبر خود در برابر انحراف خلافت اسلامی از مسیر اصلی خود به منظور حفظ اساس اسلام در موارد دیگر نیز اشاره نموده است از آن جمله در آغاز خلافت عثمان که رای شورا به نفع عثمان تمام شد و قدرت به دست وی افتاد، امام رو به دیگر اعضای شورا کرده و فرمود:
خوب می دانید که من از همه کس به خلافت شایسته ترم. به خداسوگند تا هنگامی که اوضاع مسلمین روبه راه باشد و در هم نریزد، و به غیر از من به دیگری ستم نشود، همچنان مدارا خواهم کرد.[۹]
لذا امیر المومنین(ع) برای بقای اسلام و حفظ نظام اسلامی و عدم هرج و مرج در جامعه اسلامی، ۲۵ سال سکوت اختیار کرد و از حق خودش به خاطر عدم حضور و خواست مردم صرف نظر کرد. بلافاصله در دوران حکومت خودش حفظ نظام را در مقابله با معاویه و طاغوت دانست.
یکی از نخستین اقدامات امام علی(ع) پس از بیعت مردم برای آغاز اصلاحات، برکنار کردن کارگزاران عثمان بود ولی سیاستمداران علاقه مند به امام(ع)، بر کناری معاویه و ابو موسی اشعری را به مصلحت نمی دانستند.
روی این جهت سرانجام با توضیحات بسیار و وساطت های مالک اشتر، امام (ع) با ابقای ابو موسی موافقت کرد؛ امّا در مورد معاویه، هر چه برای قانع کردن علی(ع) تلاش کردند، نتیجه ای نداشت و ایشان، ابقای او بر حکومت شام را حتی برای یک لحظه روا ندانست.
حال سوال این است آیا از نظر سیاسی بهتر نبود امام علی (ع) معاویه را در آغاز حکومت خود، ابقاء می کرد تا حاکمیتش استقرار یابد و معاویه، همراه اهل شام با او بیعت کند و بعد، او را عزل می کرد تا جنگ صفّینْ پیش نمی آمد و حکومت اسلامی به رهبری او تداوم می یافت؟
در پاسخ به این سوال باید گفت:
اولا: امیر مومنان(ع)، شرایط آن روز را می دانست که معاویه به هیچ وجه با وی بیعت نمی کند، گرچه او را بر حکومت شام ابقا نماید؛ چرا که معاویه، کینه های کهنی داشت که شتر در آن، زانو می زَد؛[۱۰] چرا که امام علی(ع) در صدر اسلام، حنظله برادر معاویه و دایی اش ولید و جدّش عتبه را به خاطر کفرشان یک جا به هلاکت رساند بود.[۱۱]
با همه این کینه ها، از طرفی هم این احتمال می رفت که معاویه، حکم امام علی (ع) بر ابقای خویش را، برای شامیان بخوانَد و موقعیت خود را نزد آنان، محکم سازد و در ذهن آنان جای دهد که:«اگر او شایسته حکومت نبود، علی (ع) او را ابقا نمی کرد». آن گاه در بیعت با امام به مخالفت می پرداخت و از آن، سر باز می زد و آن گاه در مخالفت و سرکشی، قوی تر می شد.
در زمان امام حسن (ع) هم به خاطر عدم حضور و همراهی مردم و سرداران سپاه و به خاطر حفظ و بقای اسلام و نظام اسلامی با معاویه صلح کرد. بیعت یکپارچه مردم کوفه و نمایندگان قبیله های مختلف در مسجد کوفه در روز بیست و یکم ماه رمضان سال چهلم هجرت بعد از شهادت مولی الموحدین (ع) وحشت بزرگی در دل معاویه و حاکمان شام پدید آورد. آنان احساس کردند توطئه ترور آن بزرگمرد به طرفداران اهل بیت عصمت و طهارت عزمی راسخ تر بخشیده است و آنان را در استمرار راه خویش مصمم تر ساخته است.
معاویه، با شنیدن اخبار فوق، یاران و نزدیکان خویش همچون عمروعاص، قیس بن اشعث، ولید بن عقبه و عتبة بن ابی سفیان و ... را فرا خواند، نشستی تشکیل داد و درباره چگونگی برخورد با حکومت تازه پای امام حسن (ع) و براندازی آن با آنان به مشورت پرداخت او گفت: چنانچه اندیشه ای اساسی جهت براندازی حکومت علوی نکنید، برای همیشه با تهدید مواجه خواهیم بود. پس از سخنان معاویه شورا برگزار شد. رهاورد این نشست تصمیم های زیر بود که اقداماتی انجام بدهند لذا جاسوسانی را جهت اغتشاش و آشوب و ایجاد نا امنی فرستادند و نیروهای ارشد نظامی و لشکریان امام مجتبی (ع) مانند عبیدالله بن عباس و قیس بن سعد را تطمیع و تهدید کردند و جنگ روانی تمام عیار علیه کارگزاران صالح و متعهد و دلسوز آن حضرت در شهرهای مختلف به راه انداختند و اقدامات دیگری هم انجام دادند.
لذا به خاطر این توطئه ها و نبود یار و یاور حضرت به خاطر بقا اسلام و حفظ اسلام مجبور به صلح با معاویه شد.
امام مجتبی (ع) فرمود: سوگند به خدا، من حکومت و خلافت را تسلیم معاویه نکردم، مگر بدان سبب که یارانی برای نبرد با او نیافتم. چنانچه همراهانی می داشتم، شب و روز با وی(معاویه) جنگ می کردم و (آنقدر) به نبرد علیه او ادامه می دادم تا خداوند بین ما حکم کند.
امام حسن مجتبی (ع) می دانستند چنانچه جنگ شروع شود، معاویه همه دوستان اهل بیت (ع) را خواهد کشت. از این رو فرمود: انی خشیت ان یجتث المسلمون عن وجه الارض فاردت ان یکون للدین ناعی. من ترسیدم ریشه مسلمانان از روی زمین کنده شود، خواستم، برای پاسداری و حفاظت از دین، نگاهبانی باقی بماند. و در جای دیگر فرمود: فصالحت بقیا علی شیعتنا خاصة من القتل، فرایت دفع هذه الحروب الی یوم ما فان الله کل یوم هو فی شان. حفاظت شیعه از نابودی و کشته شدن، مرا ناگزیر به مصالحه ساخت. پس مناسب دیدم جنگ را به روزی دیگر واگذارم. تکلیف انسان بر اساس اوامر الهی هر روز به گونه ای است و باید آن را انجام دهد.[۱۲]
امام حسین (ع) نیز در کربلا بعد از سرکار آمدن یزید برخلاف پدرش که ظاهر اسلام را حفظ کرده بود پایبند به ظاهر اسلام هم نبود برای احیای اسلام و برپایی حکومت و نظام اسلامی همه هستی خودش را فدا کرد.
امام حسین (ع) با هدف احیای دین خدا قیام و حرکت خویش را آغاز کرد؛ در مرحله نخست ـ اگر ممکن است ـ با تشکیل حکومت اسلامی و در غیر این صورت، با شهادت خود و یارانش به مقصود بزرگ خود برسد.
به هر حال، می بایست دین از دست رفته و سنّت فراموش شده رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را زنده کرد و چه کسی سزاوارتر از فرزند رسول خداست که پیش گام چنین حرکتی شود.
امام حسین (ع) نخست با این جمله: «وَ عَلَی الاِسْلامِ اَلسَّلامُ اِذْ قَدْ بُلِیَتِ الاُمَّهُ بِراع مِثْلَ یَزِیدَ»؛ زمانی که امّت اسلامی گرفتار زمامداری مثل یزیدشود، باید فاتحه اسلام را خواند.[۱۳] تصریح کرد که با وجود خلیفه ای همچون یزید، فاتحه اسلام خوانده است و دیگر امیدی به بقای دین خدا در حکومت یزید نمی رود.
همچنین در نامه ای به جمعی از بزرگان بصره به بدعتهای موجود در جامعه اشاره کرده، و هدفش را از قیام بر ضدّ حکومت یزید، احیای سنّت و مبارزه با بدعتها معرّفی می کند. می فرماید:
«وَ اَنَا اَدْعُوکُمْ اِلی کِتابِ اللّهِ وَ سُنَّهِ نَبِیِّهِ(صلی الله علیه وآله) فَاِنَّ السُّنَّهَ قَدْ اُمِیتَتْ وَ اِنَّ الْبِدْعَهَ قَدْ اُحْیِیَتْ، وَ اِنِ اسْتَمِعُوا قَوْلی وَ تُطِیعُوا اَمْرِی، اَهْدِکُمْ سَبِیلَ الرَّشادِ»؛ من شما را به کتاب خدا و سنّت پیامبرش فرا می خوانم؛ چرا که (این گروه) سنّت پیامبر را از بین برده و بدعت در دین را احیا کردند. اگر سخنانم را بشنوید و فرمانم را اطاعت کنید، شما را به راه راست هدایت می کنم.[۱۴]
آن گاه که در مسیر کربلا با «فرزدق» ملاقات می کند، به روشنی از بدعتها و خلاف کاری های حاکمان شام و قیام برای نصرت دین خدا سخن می گوید:
«یا فَرَزْدَقُ اِنَّ هوُلاءِ قَوْمٌ لَزِمُوا طاعَة الشَّیْطانِ، وَ تَرَکُوا طاعَة الرَّحْمانِ، وَ اَظْهَرُوا الْفَسادَ فِی الاَرْضِ، وَ اَبْطَلُوا الْحُدُودَ، وَ شَرِبُوا الْخُمُورَ، وَ اسْتَاْثَرُوا فِی اَمْوالِ الْفُقَراءِ وَ الْمَساکِینَ، وَ اَنَا اَوْلی مَنْ قامَ بِنُصْرَهِ دِینِ اللهِ وَ اِعْزازِ شَرْعِهِ، وَ الْجِهادِ فِی سَبِیلِهِ، لِتَکُونَ کَلِمَةُ اللهِ هِیَ الْعُلْیا»؛ ای فرزدق! اینان گروهی اند که پیروی شیطان را پذیرفتند و اطاعت خدای رحمان را رها کردند و در زمین فساد را آشکار ساختند و حدود الهی را از بین بردند، باده ها نوشیدند و دارایی های فقیران و بیچارگان را ویژه خود ساختند و من از هر کس به یاری دین خدا و سربلندی آیینش و جهاد در راهش سزاوارترم. تا آیین خدا پیروز و برتر باشد.[۱۵]
تعبیراتی با این مضمون، در کلمات و خطابه های امام حسین (ع) بسیار دیده می شود. این مطلب را با جمله دیگری از آن حضرت پایان می دهیم:
امام (ع) در خطبه ای که در مسیر کربلا در جمع لشکریان حرّ ایراد کرد، فرمود:
«اَلا تَرَوْنَ اِلَی الْحَقِّ لا یُعْمَلُ بِهِ، وَ اِلَی الْباطِلِ لا یُتَناهی عَنْهُ، لِیَرْغَبَ الْمُوْمِنُ فِی لِقاءِ رَبِّهِ حَقّاً حَقّاً»؛ آیا نمی بینید به حق عمل نمی شود و از باطل جلوگیری نمی گردد، در چنین شرایطی بر مومن لازم است مشتاق دیدار پروردگارش (شهادت) باشد.[۱۶]
امام حسین (ع) با این کلمات هم هدف خویش را از قیام و حرکتش بیان می کند و هم آمادگی خویش را برای شهادت در طریق مبارزه با باطل و احیای دین خدا اعلام می دارد.
بنابراین، روشن است که یکی از اهداف مهمّ قیام امام حسین (ع) احیای دین خدا، مبارزه با بدعت ها و مفاسد دستگاه بنی امیّه و رهایی اسلام از چنگال منافقان و دشمنان خدا بود و در این راه موفّقیّت بزرگی نصیب آن حضرت شد، هر چند آن حضرت و یاران باوفایش به شهادت رسیدند، ولی تکانی به افکار خفته مسلمین دادند و لرزه بر اندام حکومت جبّاران افکندند، در نتیجه اسلام را زنده ساختند و از اضمحلال دستاوردهای نهضت نبوی(صلی الله علیه وآله) جلوگیری کردند و مسلمانان را از حیرت و گمراهی نجات دادند.
در زیارت معروف اربعین می خوانیم: «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَة وَحَیْرَةِ الضَّلالَة»؛ او (حسین) خون پاکش را در راه تو نثار کرد، تا بندگانت را از جهالت و حیرت گمراهی نجات دهد.(منبع: جماران)
[۱]. صحیفه امام؛ ج۱۵؛ ص: ۳۶۵
[۲] صحیفه امام ،ج۲۰، ص۴۵۲
[۳] صحیفه امام ج۱۹ ص ۱۵۳
[۴] صحیفه امام ج۲۱ص ۴۰۳
[۵] بحار الأنوار،ج۴۴،ص۳۲۶
[۶] صحیفه امام ،ج۲۰،ص۱۷۶
[۷]. برگرفته از سایت آیت الله مکارم شیرازی حفظه الله
[۸]. نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۳
[۹]. نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۷۴
[۱۰]. کنایه از این که هیچ گاه با یکدیگر از درِ سازش وارد نمی شوند.
[۱۱] . برگرفته از سایت آیت الله مکارم شیرازی حفظه الله
[۱۲]. مجله فرهنگ کوثر دی۱۳۷۷، شماره ۲۲ صلح امام حسن (ع) ضامن بقای اسلام
[۱۳].ملهوف (لهوف)، ص ۹۹؛ بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۲۶
[۱۴]. تاریخ طبری، ج ۴، ص ۲۶۶ و بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۴۰.
[۱۵].تذکرة الخواص، ص ۲۱۷-۲۱۸.
[۱۶]. تاریخ طبری، ج ۴، ص ۳۰۵ و بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۸۱
«آیتالله سید محمد سعیدی»(امام جمعه قم) دراین جمع روایت می کند:من ازمادرشهیدین(مهدی ومجید)«زین الدین» شنیدم که ایشان از«خواهرناتنی آیت الله خامنه ای» شنیده وایشان هم ازقابله همسرآسیدجوادخامنه ای شنیده که قابله گفت:آیت الله خامنه ای هنگام تولد«یاعلی»گفت.
یاعلی گفتن رهبری»درزمان تولد
ماجرای««حجت الاسلام سعیدی» می گوید که خواهرمقام معظم رهبری گفتند:برادرم هنگام تولدگفتند"یاعلی"«حجت الاسلام سعیدی»
فایل صوتی وویدوئویی منسوب به «حجت الاسلام سعیدی»(امام جمعه قم) در اینترنت پخش شد مبنی بر«یا علی گفتن مقام معظم رهبری در هنگام زایمان»،
که جناب آقای سعیدی و دفتر ایشان توضیحی در باره فایل صوتی منتشره در اینترنت به خبر گزاری ها ارسال نمودند .
حجت الاسلام سعیدی به نقل از خواهر بزرگتر مقام معظم رهبری می گوید: قابله ای که برای به دنیا آوردن برادرم (سیدعلی) آورده بودند مشغول به دنیا آوردن نوزادازبدن مادر بود،ماراازاتاق بیرون کردند
وقابله مشغول بکارشد،ماازپشت درشنیدیم که ناگهان قابله فریاد می زند «علی یارت باشد» وقتی علت این ابراز احساسات را از او می پرسند؛ قابله پاسخ می دهد: من دیدم و شنیدم که این نوزاد هنگام تولد «یا علی» گفت.-آقای سعیدی این رادربالای منبرگفتند-آنطورکه درفیلم منتشره مشاهده می شود،نه دریک میهمانی ویا جلسه خصوصی
دفتر امام جمعه قم در خصوص مطالب منتشر شده
دنبال انتشار سخنان حجت الاسلام و المسلمین سید محمد سعیدی امام جمعه قم که در یک مراسم محدود مطرح شده بود، دفتر وی در پاسخ به تماس برخی از علاقمندان، توضیح زیر را به نقل از ایشان منتشر کرد:
متن کامل(فیلم) پیاده شده اظهارات امام جمعه قم
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:آیتالله سید محمد سعیدی(تولیت سابق حرم حضرت معصومه)و امام جمعه قم دراین جمع روایت می کند:من ازمادرشهیدین(مهدی ومجید)زین الدین شنیدم که ایشان ازخواهرناتنی آیت الله خامنه ای شنیده وایشان هم ازقابله همسرآسیدجوادخامنه ای شنیده که قابله گفت:آیت الله خامنه ای هنگام تولد«یاعلی»گفت.
...صلواتی هم هدیه اش بکنید.
بیمارستان بودن از بیمارستان ایشون اومده بودن منزل، ما رفتیم با یک جمعی از دوستان عیادتشان. مادر شهیدان هم آمدند در جلسه نشستند وقتی که دیدند بنده(سعیدی) آمدم منزلشان.
جناب زین الدین به خانمشون گفتند که آن قصه ای که از خواهر ایت الله خامنه ای شنیدی برای آقای سعیدی هم بگو. شروع کرد مادر شهیدان زین الدین، خانم آقای زین الدین برای من ان قصه را تعریف کردن.
رفقای ما یکی دو تاشون با هم حرف می زدند.« آقای زین الدین»(عبدالرزاق شیخ زین الدین) حرف خانمش را قطع کرد روکرد به ان اقایون گفت و شما هم گوش کنید اون چیزی که حاج خانم می گه شما هم بشنوید. مادر شهیدان شروع کرد از اول گفتن .گفت که خواهر مقام معظم رهبری یک خواهر ناتنی دارند الان در قم هست ایشون شوهرشون «حجت الاسلام شمس الدینی»(دامادآیت الله خامنه ای) بودند روحانی بزرگواری بودند« در دفتر اقا(آیت الله خامنه ای) استخاره می گرفتند» چند پیش به رحمت خدا رفتند ولی خواهر ناتنی آیت الله خامنه در قم هستند و حضور دارند.
امام جمعه قم گفت:مادر شهیدان زین الدین گفتند ما رفتیم منزل خواهر آیت الله خامنه ای و با این خانم صحبت کردیم.
این خواهر ناتنی آیت الله خامنه ای به مادر شهید زین الدین این جمله را گفتند: گفتند که پدر آیت الله خامنه ای وقتی که ازدواج اول کردند و همسرشون از دنیا رفتند زن دوم گرفتند. پدر آیت الله خامنه ای( آیت الله سید جواد خامنه ای) امام جماعت «مسجد تّرک ها»درمشهدبودند.
این خانم یعنی دختر آیت الله سید جواد خامنه ای و خواهر ایت الله خامنه ای می گویند وقتی که مادر ما از دنیا رفتند پدر آیت الله خامنه ای مادر ایت الله خامنه ای را گرفتند.
«وقتی که مادر رهبر معظم انقلاب حامله شدند به رهبر عزیز»، زمان ولادت رهبر انقلاب که رسید، در منزل به من یعنی خواهر آیت الله خامنه ای خواهر ناتنیشون گفتند :برید سراغ «قابله»، گفت :«من رفتم سراغ قابله و قابله را اوردم منزل»، حالا می خواد رهبر انقلاب متولد بشه(درآستانه تولدآیت الله سیدعلی خامنه ای است)
خواهرآیت الله خامنه گفت:گفت ماها را از اتاق بیرون کردند قابله توی اتاق داشت زمینه تولد این فرزند جدید را فراهم کرد گفت یک مرتبه دیدم صدای قابله بلند شد که: «علی نگهدارت باشه» این تعبیره. گفت درو بازکردیم آمدیم تو گفتیم چی شد گفت که این اقای یعنی مقام معظم رهبری وقتی که می خواست از بدن مادر خارج بشه گفت یا علی (صلوات حاضران).
تولیت آستان حرم حضرت معصومه(س)درادامه بنقل ازخواهرآیت الله خامنه ای گفت:گفت تا این کلام را شنیدم قابله گفت علی نگهدارت باشه. این داستان را نقل کرد این تموم شد.
امام جمعه قم(آیت الله سعیدی)ازجلسه دیگری گفت:
آیت الله سعیدی گفت:چند شب پیش، ببخشید روز بود، جناب اقای زین الدین با عده ای از فرماندهان سپاه که بازنشست شدند یا در استانه بازنشستگی هستند، یک جلسه ای برای خودشون درست کردند امدند «دفتر تولیت» دیدن بنده.
در اونجا «جناب آقای زین الدین»(عبدالرزاق شیخ زین الدین) هم با اون جمع بودند. من به جناب اقای زین الدین گفتم حاج آقا اون قصه ای که خواهر ایت الله خامنه ای برای خانواده شما گفتند برای این جمع بگید. ایشون هم رو کردند به این جمع برادران سپاهی گفتند سعیدی می گه که من اون قصه را برای شما بگم.
ابوشهیدین(پدرمجیدومهدی زین الدین)این قصه را ایشون اونجا گفت، فرمانده سپاه ابی طالب سلام الله علیه جناب آقای «سردارمهدی مهدوی نژاد »گفتند ادرس ایشونو به ما بدید تا ما اینو ضبط کنیم.
آیت الله سعیدی درپایان-باصدای بلند-خطاب به جمعیت حاضر گفتند:مردم! رهبر شما کسی است که با ورودش یا علی گفت و در طول زندگی یا علی گفت و تو حزب اللهی باید تا ابد پشت این رهبر یاعلی بگوئی.این رمز موفقیت ماست./پایان.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:باتوجه به فوت «عبدالرزاق شیخ زین الدین»(پدر شهیدان مهدی و مجید)در۱۳ بهمن ۱۳۸۹ واینکه ایشان دراین جلسه یکی ازمخاطبان حاج اقاسعیدی است، بایددرسال ۱۳۸۸یا۱۳۸۹بوده باشد.
امام جمعه قم ،فرزندآیتالله سید محمدرضا سعیدی است که در شامگاه ۲۰ خرداد ۱۳۴۹ بر اثر شکنجه مأمورین ساواک(در بازداشتگاه قزلقلعه )به شهادت رسیدند.
متن حکم آیت الله سید محمد سعیدی که با امضای حجت الاسلام والمسلمین محمد محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری صادر شده بدین شرح است:
بسمه تعالی
جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای سید محمد سعیدی
تولیت محترم آستان مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها
سلام علیکم،
پیرو حکم صادره مورخ پنجشنبه ، ۱۸ آذر ۱۳۸۹ از سوی مقام معظم رهبری مد ظله العالی مبنی بر انتصاب جنابعالی به عنوان «تولیت محترم آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها» برای مدت پنج سال، همانطوری که قبلاً بطور شفاهی ابلاغ شده است، مسئولیت جنابعالی بعنوان تولیت آستان مقدس حضرت معصومه(س) برای یک دوره پنج ساله دیگر از سوی معظم له تمدید گردید.
از خداوند متعال توفیق جنابعالی را مسألت می نمایم.
«عبدالرزاق شیخ زین الدین»(پدر شهیدان مهدی و مجید) صبح چهارشنبه ، ۱۳ بهمن ۱۳۸۹ در سن ۷۷ سالگی بر اثر بیماری سرطان خون درگذشت.
واکنش حجت الاسلام علی اکبر ناطق نوری نسبت با ماجرای«یاعلی گفتن»
رییس دفتر بازرسی دفتر مقام معظم رهبری با اشاره به اظهارات منتشره شده برخی افراد در مورد رهبری می گوید: اینکه کسی بیاید و بگوید وقتی مقام معظم رهبری به دنیا آمده گفته است: یا علی. این مزخرفات است. توهین به مقام معظم رهبری است. اینجور حرفها ضد ولایت فقیه است. اتفاقاً اینجاست که باید بگوییم: مرگ بر ضد ولایت فقیه. ببینید چقدر این حرف موجب سوء استفاده قرار گرفت.
رئیس مجلس پیشین، همچنین می گوید: البته آقایی که این حرف را زده از طرف بیت مورد توبیخ قرار گرفت ولی مردم از این توبیخ ها مطلع نشدند.
اهم این اظهارات که در گفت و گو با «نگاه پنجشنبه» بیان شده، در پی می آید:
* عده ای به نام شیعه غلو میکنند، یا تالی اند یا غالی و این به تشیع ضربه می زند. در جامعه خودمان هم تعابیری وجود دارد که به اعتقادات و دین مردم ضربه می زند. امروزه ائمه در کنار مردم نیستند، ولی ببینید درباره بعضی از علما چقدر غلو می کنند. مثلاً یک روحانی یا منبری در یک سخنرانی حرف هایی می زند درباره یک آقایی که از دنیا رفته و نمیشود راست و دروغ آن حرف ها را از او پرسید. بعضی چنان کشف و کراماتی برای این ها قائل می شوند که نه با عقل جور در می آید نه با شرع. مثلاً می گویند فلان عالم بزرگ خدمت آقا امام زمان رسیده و امام زمان به او چنین و چنان گفته. در روایات داریم آنهایی که به دیدار امام زمان شرفیاب می شوند، اصلاً نباید اظهار کنند یعنی مجاز و مامور به اظهار نیستند. بعداً دیگران از روی قرائن و شواهدی می فهمند که او شرفیاب می شده والا اگر اینطور باشد هرکسی از راه رسید می تواند ادعا کند امام زمان را دیده. ثمره و اثر سوء این غلوها درباره شخصیت ائمه و نهی نشدنشان از این منکر عوارض دیگری خواهد داشت. چیزی مثل آنچه چند سال پیش در کرج رخ داد. وقتی مانع غلو نشوید تبدیل می شود به خرافات و موهومات و آنوقت این کمکم رایج می شود و به حساب دین و اسلام و انقلاب گذاشته می شود و به همه اینها ضربه می زند.
* اینکه کسی بیاید و بگوید وقتی مقام معظم رهبری به دنیا آمده قابله ایشان ناگهان الله اکبر گفته، برای اینکه ایشان وقتی به دنیا آمده گفته است: یا علی. این مزخرفات است. توهین به مقام معظم رهبری است. اینجور حرفها ضد ولایت فقیه است. اتفاقاً اینجاست که باید بگوییم: مرگ بر ضد ولایت فقیه. ببینید چقدر این حرف موجب سوء استفاده قرار گرفت. البته آقایی که این حرف را زده از طرف بیت مورد توبیخ قرار گرفت ولی مردم از این توبیخ ها مطلع نشدند.
* بنده قائلم به اینکه در حکومت ما رودربایستی هست. باید رودربایستی را کنار بگذاریم. هرکس تخلف کرد با او برخورد کنیم. حالا هرکه باشد. نگوییم بد است. امیرالمومنین این کار را نمی کرد. من ناطق اگر واقعاً تخلف دارم باید بررسی شود. اساساً چرا مثل منی مورد سوال و مواخذه قرار نگرفت. واقعاً این سوال جدی من است.
۱۹ مرداد ۱۳۹۱تابناک
***
یک چنین روایت مجهول دربحاراست که زنی"خَولَة" که توسط تیم زکات به رهبری"خالد بن ولید" موردتجاوزقرارگرفته وبه اسارت خالددرآمده بود،چنین ادعایی داشته که من درهنگام ولادت شهادتین راگفته ام
در جلد ۴۱بحارالانوار، صفحه ۳۰۳ و ۳۰۴ روایتی درباره تولد زنی به نام خَولَة آمده است که وی در هنگام تولد، شهادتین و چند جمله دیگر را به عنوان اخبار از غیب و آینده بیان کرده است. اینک خلاصه ای از آن روایت: «آنگاه که ابوبکر امارت را به دست گرفت، ولید را برای گرفتن زکات به سوی قبیله بنی حَنیفه فرستاد؛ آنان به خالد گفتند که پیامبر، زکات را از ثروتمندان ما می گرفت و میان فقرای مان تقسیم می کرد؛ تو هم چنین کن. خالد بازگشت و گفت که آنان از پرداخت زکات، خودداری کردند، ابوبکر لشکری را به همراه خالد فرستاد،
او رئیس قوم را کشت، و فی الحال، با همسر وی آمیزش کرد و زنان شان را اسیر کرده، به مدینه آورد. رئیس قبیله، در زمان جاهلیت دوست عمر بود، بنابراین
عمر به ابوبکر گفت که خالد بن ولید را پس از شلاق، بکُش!
ابوبکر گفت که خالد یاور ماست و تغافل کرد. زنان اسیر را وارد مسجد کرد، در میان آنان زنی به نام خَولَة بود. او به قبر رسول خدا پناه برد و گریست و شِکوه کنان گفت: از کردار این قوم به تو شکایت می کنم؛ ما را بدون هیچ جرمی اسیر کرده اند، در حالی که مسلمانیم. آنگاه گفت: ایها الناس! چرا ما را اسیر گرفته اید در حالی که ما شهادت می دهیم که خدا یکی است و محمد رسول اوست؟
ابوبکر گفت: زیرا شما از دادن زکات خودداری کرده اید خَولَة گفت، قضیه چنانکه شما می پندارید نیست، بلکه چنین و چنان است. اگر هم مردان از دادن زکات خودداری کردند، چرا باید زنان مسلمان اسیر شوند و هر مردی یکی از آنان را برگیرد؟ در این هنگام طلحه و خالد بن عَنان، تصمیم به تملک خوله گرفتند. خولة گفت: ابدا چنین نخواهدشد؟ و تنها کسی مرا خواهد گرفت بتواند بگوید من در هنگام تولد چه بر زبان راندم. ابوبکر گفت این زن وحشت کرده، سخنان بی ربط می گوید. خوله گفت: به الله سوگند که راست می گویم.
در این هنگام علی بن ابی طالب آمد و به آن جمع و آن زن نگریست و گفت: ... یا خولة! سخنم را بشنو! آنگاه که وقت تولد تو شد، گفت خدایا! به دنیا آمدن این فرزند را به خیر گردان! بنابراین، به سلامت گذشت و آنگاه که ترا به دنیا می آورد تو از آن جا گفتی: «لا إله الا الله؛ محمد رسول الله؛ عما قلیل سَیَملِکُنی سیّدٌ سَیکون له منی ولد». آنگاه مادر تو این سخنان را بر لوحی مسی نگاشت و در محل تولد تو دفن کرد و در آن شبی که مادر قبض روح می شد، آن را به تو سفارش کرد. و در هنگام اسارت شما، تو هیچ دغدغه ای جز برگرفتن آن لوح نداشتی؛ پس آن را برداشتی و بر بازوی راستت بستی؛ لوح را به من بده، زیرا من صاحب آن لوح هستم، من امیرالمومنین و پدر آن غلام فرخنده هستم؛ نامش محمد است؛ آنگاه زن رو به قبله کرد و خدا را به زیبایی سپاس کرد، سپس لوح را درآورد و به او داد؛ بعد، ابوبکر لوح را گرفت، عثمان آن را خواند و نوشته دقیقا همان بود که علی (ع) گفته بود، بی کم و زیاد! آنگاه ابوبکر گفت: ای ابوالحسن [علی] او از آن توست ...» بحارالأنوار، ج ۴۱، ص ۳۰۳ و ۳۰۴.
خامنهای، سیدعلی (۲۹ فروردین ۱۳۱۸/ ۲۸صفر ۱۳۵۸/ ۱۹ آوریل ۱۹۳۹)، فرزند سیدجواد
سید علی حسینی خامنهای فرزند مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین حاج سید جواد حسینی خامنهای، در فروردینماه سال ۱۳۱۸ شمسی برابر با ۱۳۵۸ قمری در مشهد مقدس چشم به جهان گشود. او دومین پسر خانواده بود و زندگی مرحوم سید جواد خامنهای هم مانند بیشتر روحانیون و مدرسان علوم دینی، بسیار ساده: «پدرم روحانی معروفی بود، اما خیلی پارسا و گوشهگیر [...] زندگی ما بهسختی میگذشت. من یادم هست شبهایی اتفاق میافتاد که در منزل ما شام نبود. مادرم با زحمت برای ما شام تهیه میکرد. [...] آن شام هم نان و کشمش بود.»
خانهای که خانوادهی سید جواد در آن زندگی میکردند در یکی از محلههای فقیرنشین مشهد بود: «منزل پدری من که در آن متولد شدهام، تا چهار پنج سالگی من، یک خانهی ۶۰ ـ ۷۰ متری در محلهی فقیرنشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیرزمین تاریک و خفهای! هنگامی که برای پدرم میهمان میآمد -و معمولاً پدر بنا بر این که روحانی و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت- همهی ما باید به زیرزمین میرفتیم تا مهمان برود. بعد عدهای که به پدر ارادتی داشتند، زمین کوچکی را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما دارای سه اتاق شدیم.»
پدرش سیدجواد خامنهای (۲۰جمادیالثانی ۱۳۱۳نجف، ۱۶ آذر۱۲۷۴/۱۴ تیر ۱۳۶۵) از علما و مجتهدان عصر خود بود که در نجف متولد شد و در کودکی همراه خانوادهاش به تبریز آمد. پس از اتمام دورهی سطح، در حدود ۱۳۳۶ق به مشهد مهاجرت کرد و در فقه و اصول از محضر بزرگانی چون حاجآقا حسین قمی، میرزا محمد آقازاده خراسانی (کفائی)، میرزا مهدی اصفهانی و حاج فاضل خراسانی و در فلسفه از محضر آقابزرگ حکیم شهیدی و شیخ اسدالله یزدی بهرهمند گردید. سپس در ۱۳۴۵ق به نجف رفت و از حوزهی درس میرزا محمدحسین نائینی، سید ابوالحسن اصفهانی و آقاضیاءالدین عراقی کسب فیض کرد و از سه نفر مذکور اجازهی اجتهاد گرفت. او در پی تصمیم بازگشت به ایران راهی مشهد شد و برای همیشه در آن شهر اقامت گزید و ضمن تدریس، امامت مسجد صدیقیهای بازار مشهد (مسجد آذربایجانیها) را عهدهدار گردید. او همچنین از امامان جماعت مسجد جامع گوهرشاد نیز بودوی علاقهی زیادی به مطالعه داشت. مباحثات علمی روزانه وی با همردیفان از جمله حاج میرزا حسین عبائی، حاج سید علیاکبر خوئی، حاج میرزا حبیب ملکی و ... تا دهها سال ادامه داشت. همچنین فردی پرهیزگار و بیتوجه به امور دنیوی بود و زندگی زاهدانهای داشت .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی با آنکه فرزندانش به مقامات عالی سیاسی و اجرایی رسیدند، همچنان به زندگی زاهدانهی خود ادامه داد. به دلیل بهرهمندی از کمالات انسانی همواره مورد وثوق مردم بود. در رواق پشت ضریح مطهر امام رضا (ع) به خاک سپرده شد . امام خمینی در پیام تسلیتی به آیتالله خامنهای به مناسبت فوت پدرش، آیتالله سیدجواد خامنهای را عالمی با تقوا و متعهد برشمرد .
جد اعلای ایشان سیدمحمد حسینی تفرشی نسب به سادات افطسی میرساند. شجره وی به سلطانالعلماء احمد، معروف به سلطان سیداحمد میرسد که با پنج واسطه از اخلاف امام سجاد (ع)، است. جدش سیدحسین خامنهای (تولد حدود ۱۲۵۹ق/ درگذشت ۲۰ ربیعالثانی ۱۳۲۵ق) در خامنه به دنیا آمد و در نجف نزد اساتید بزرگی چون سیدحسین کوهکمری، فاضل ایروانی، فاضل شربیانی، میرزا باقر شکی و میرزا محمدحسن شیرازی تلمذ کرد و پس از طی مدارج علوم دینی در حوزهی علمیهی نجف اشرف، در زمرهی فقها و مدرسان آن حوزه قرار گرفت. او در سال ۱۳۱۶ق به تبریز آمد و مدرس مدرسهی طالبیه و امام جماعت مسجد جامع آن شهر شد. دارای افکار بلند سیاسی و اجتماعی و از علمای طرفدار مشروطه بود و همواره مردم را به حمایت و پاسداری از نهضت مشروطه تشویق میکرد. برخی از آثار علمی ایشان از جمله حاشیه بر کتابهای ریاضالمسائل، قوانینالاصول، مکاسب شیخ انصاری، فوائدالاصول و شرح لمعه وقف کتابخانهی حسینیهی شوشتری نجف شد. شیخ محمد خیابانی، روحانی مبارز و مجاهد عصر مشروطه، شاگرد و داماد وی بود. سیدمحمد خامنهای (۱۲۹۳ نجف/شعبان ۱۳۵۳ق نجف) مشهور به پیغمبر، عموی آیتالله خامنهای از شاگردان آخوند خراسانی، شریعت اصفهانی و دیگر بزرگان نجف بود، و فردی آگاه به مسائل زمان و از رجال طرفدار مشروطه بهشمار میرفت.
بانو میردامادی (۱۲۹۳ش ـ ۱۳۶۸ش)، مادر آیتالله خامنهای بانویی زاهد، متشرع، آشنا با آیات قرآن، احادیث، تاریخ و ادبیات بود. او در جریان مبارزه با رژیم پهلوی با فرزندان مبارزش، بهویژه آیتالله سیدعلی خامنهای همگام بوده است.
آیتالله خامنهای درباره مادرشان میگویند: «مادرم خانم بسیار فهمیده، باسواد، کتابخوان، دارای ذوق شعری و هنری، حافظ شناس - البته حافظ شناس که میگویم، نه به معنای علمی و اینها، به معنای مأنوس بودن با دیوان حافظ - و با قرآن کاملاً آشنا بود و صدای خوشی هم داشت.
ما وقتی بچه بودیم، همه مینشستیم و مادرم قرآن میخواند؛ خیلی هم قرآن را شیرین و قشنگ میخواند. ما بچهها دورش جمع میشدیم و برایمان به مناسبت، آیههایی را که در مورد زندگی پیامبران است، میگفت. من خودم اولین بار، زندگی حضرت موسی، زندگی حضرت ابراهیم و بعضی پیامبران دیگر را از مادرم - به این مناسبت - شنیدم. قرآن که میخواند، به آیاتی که نام پیامبران در آن است میرسید، بنا میکرد به شرح دادن.»
«آیتالله سیدهاشم نجفآبادی میردامادی» (۱۳۰۳ق ـ۱۳۸۰ ق)، جدِّ مادری آیتالله خامنهای (از خاندان میرداماد فیلسوف مشهور عصر صفویه) از شاگردان آخوندخراسانی و میرزا محمدحسین نائینی، از علما و مفسران قرآن و از ائمهی جماعت مسجدگوهرشاد بودو در عین حال به امر به معروف و نهی از منکر اهتمام ویژهای داشت و در پی اعتراض به کشتار مردم در مسجد گوهرشاد در دورهی حکومت رضاشاه، به سمنان تبعید شد. آیتالله خامنهای از سوی مادر به محمد دیباج فرزند امام جعفر صادق (ع) نسب میرساند.