مرتضی مطهری(عضوشورای انقلاب)درشامگاه سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸(۳ جمادیالثانی ۱۳۹۹)بنابه دعوت مهندس مهدی بازرگان در«منزل مهندس یدالله سحابی» دعوت بود، جلسه درباره راهبردهای انقلاب بود،جلسه تانیمه شب ادامه پیداکرد، درهنگام رفتن میهمانان، مطهری درپشت دروازه میزبان بود،راننده(طرخانی)مشغول صحبت با مهندس کتیرایی بود که صدای غُرش گلوله ای شنیده شد...«گروه فرقان» مغز ایدئولوگ انقلاب اسلامی راهدف قرارداد... دروازه شمیران،خیابان امین الدوله.
توصیف «علی مطهری»اززبان مادرش +خاطرات جالب ازندگی شهید +حرفهای جالب همسراستادشهید
مرتضی مطهری وعالیه روحانی(زوج):دارای ۷فرزندهستند:علی، مجتبی، فریده، وحیده ، سعیده، حمیده و محمد.
اُم علی:علی به لحاظ شکلی و رفتاری به شهید مطهری بسیار شبیه است. علی حرف حق را میگوید، حتی اگر کسی بدش بیاید. او خیلی مهربان و خوش اخلاق است.
«اگر در دنیا بگردید صدتا آدم مثل علی آقا را پیدا نمی کنید که اینقدر پاک باشد. علی همه حرف هایش را رک می زند. اما انسان هایی او را درک می کنند و انسان های دیگری از سر حسادت یا هر چیز دیگری با او بدرفتاری می کنند. اما او خیلی حق گو است. او شبیه ترین فرد به پدرش است.»اعظم (عالیه )روحانی، همسر شهید مطهری/۱۶ بهمن۱۳۹۵ -خبرآنلاین
مزار شهیدمطهری
علی به لحاظ شکلی و رفتاری به شهید مطهری بسیار شبیه است. علی حرف حق را میگوید، حتی اگر کسی بدش بیاید. او خیلی مهربان و خوش اخلاق است.
رابطه عجیبی بین علی مطهری وپدرش بود
«علی» که آن موقع در تبریز دانشجوبود، همان روزِ شهادت شهید مطهری به خانه آمد. علی گفت دلم برای شما تنگ شده است، در حالی که بعد از ۱۳ فروردین به تبریز رفته بود. صبح هم،پدر با علی صحبت کرد. علی به پدرش گفت: «خودم هم نمیدانم چرا ازتبریزبخانه آمدم!»
شهید مطهری همچنین به علی گفت »علی! تو سفیر من در تبریز هستی. تو باید مردم را هدایت کنی
علی در هنگام شهادت پدر دانشجوی رشتهٔ مهندسی مکانیک دانشکدهٔ فنی دانشگاه تبریز بود که بعداز شهادت به دانشگاه علم وصنعت منتقل شد وبعدازمدتی مهندسی راناتمام رهامی کند دردانشگاه الهیات دانشگاه تهران پذیرفته می شود « رشتهٔ فلسفه و کلام اسلامی »ودرهمین رشته مدرک دکتری گرفت.
پدرش راهم تندروهای جاهل اذیت کردند
بسیار به ایشان تهمت زدند می گفتند آمریکایی است،سرمایه دار است،سُنی است و...او را اذیت کردند.
پدر شهیدمطهری
وقتی کتاب مساله حجاب را نوشت، متحجرین پدرش را درآوردند و گفتند مطهری رضاشاه دوم است و میخواهد حجاب را از بین ببرد. مطهری گفت این کتاب فقهی است. این کتاب را برای امام فرستاده بود و امام آن را تایید کرده بود،تاجوآرام شد.
دریکی ازدیدارها یکی ازخانمهای خبرنگاراصولگرا از همسر شهید مطهری پرسید: چرا با وجود پدری مثل شهید مطهری و مادری مثل شما، علی آقا این طور از کار درآمده و با ولایت فقیه مشکل دارد؟
مادرعلی گفت: در مسائل سیاسی دوست ندارم اظهار نظر کنم. الان هم مخصوصا چون زمان انتخابات است هر سخن دیگری گفته بودید سکوت می کردماما در برابر این تهمت نمی توانم سکوت کنم. من از انتقاد درست از شهید مطهری هم ناراحت نمی شوم چه رسد به علی آقا. اما تهمت و افترا حسابش جداست.
این سخن شما من را به یادتهمت هایی که به شهید مطهری می زدند انداخت که اتفاقا خیلی هایش از طرف انقلابی های مسلمان بود.چون از پس قدرت فکری او بر نمی آمدند همه نوع تهمتی نثارش می کردند. مثل ساواکی، سرمایه دار، راحت طلب، غیر انقلابی و سُنی. علی آقا هم اهل باج دادن نیست و لذا با این گونه تهمتها می خواهند او را از میدان به در کنند.
همسر شهید مطهری خطاب به فرد سوال کننده ادامه داد: من به شما خواهر عزیز دو توصیه مادرانه می کنم. اول اینکه من انقلابی بودن شما را می ستایم ولی گمان نکنید چون انقلابی هستید پس همه افکار و اعمال شما صحیح است و مُهر امام زمان خورده است و بهشت شما تضمین شده است،پس در حرفهای خود بیشتر دقت کنید. دوم اینکه به معنای حرفی که می زنید خوب توجه کنید. شما کسی را ضد ولایت فقیه معرفی میکنید که اخیرا مراجع و بزرگانی مثل آیت الله صافی، آیت الله مکارم و آیت الله مقتدایی از مواضع او علنا تمجید کرده اند. پس اینها همه ضد ولایت فقیه هستند!؟،خودتان می دانیدکه علمای بزرگ درتأییدمواضع افرادخیلی احتیاط می کنند.
همسرشهیدمطهری گفت:من از این سه بزرگوار که به یاری مظلوم آمدند تشکر می کنم.
وی درادامه گفت:متأسفانه در این مدت از بعضی ازکسانی که با شهید مطهری مرتبط بودند حرکات و سخنان عجیبی دیدیم!.
مادرعلی مطهری گفت: وقتی علی آقا را در مرحله اول تأیید صلاحیتها تحت عنوان عدم التزام به اسلام و نظام و ولایت فقیه از طرف هیئتهای اجرایی رد صلاحیت کردند همین افراد گفتند اتفاق خاصی نیفتاده و رسیدگی میشود با اینکه علی را از باطن کاملا میشناسند ولی سیاست بازی اجازه نداد حتی کوچکترین تعجبی از خود بروز بدهند.
همسراستادشیدمرتضی مطهری گفت: چون علی فرزندم است من دوست نداشتم اظهار نظر کنم و دغدغه من انتخاب شدن او نیست، او انتخاب بشود یا نشود کار بزرگی انجام داده و نماینده بودن را عملا معنا کرده است. ولی آیا حق ندارم که از سیل تهمت های ناروا به فرزندم که افکار او را از نزدیک میشناسم ناراحت باشم!؟ وقتی فهمیدند علی آقا اهل معامله و باج نیست و تطمیع فایده ندارد و چون شجاع است تهدید هم فایده نکرد، تنها راهشان تخریب و تهمت بود و دیدید در شب انتخابات چه کردند. البته دقیقا میدانم چه کسانی آن پیامک رذالت آمیز را طراحی و در شب انتخابات در حجم بسیار وسیع منتشر کردند و به او دروغ بستند. بعضی از آنها پرونده دارند و از علنی شدن آن توسط علی میترسند. چاره را در از میدان به در کردن او با تهمت «ضد ولایت فقیه» دیدند.
دیدگاه رهبری درموردعلی مطهری
همسر شهید مطهری افزود: همان آقایانی که این همه دم از ولایت می زنند خبر قطعی داشتند که رهبر عزیز انقلاب در مقابل انتقادهایی که درباره علی آقا مطرح شده بود فرموده بودند که «او به تکلیفش عمل می کند، مثل پدرش است». با این حال برای حذف ایشان چه ها که نکردند.
موضع رهبر عزیز را مقایسه کنید با آنچه این سایتها به خورد جوانان انقلابی می دهند. من نمیخواهم چهار سال دیگر او را زیر رگبار تهمتها ببینم. شما هم به هر کس تشخیص دادید رأی دهید ولی بازیچه تهمت زنندگان نشوید. قل اعملوا فسیری الله عملکم و رسوله و المؤمنون
همسرعلی مطهری(خانم انصاری)می گوید:آیت الله مکارم شیرازی نیز در دیدار با مطهری گفت: استقلال فکری که در آیت الله شهید مرتضی مطهری وجود داشت در علی مطهری نیز مشاهده میشود. شهید مطهری شخصیت جامعی داشت. ایشان از نظر عقاید اسلامی، فقه، اصول و فلسفه جامعیت قابل توجهای داشت و به همین دلیل آثارش در زمینههای مختلف تاثیرگذار است. مسلح بودن به قلم و بیان از دیگر ویژگیهای برجسته شهید مطهری است. ایشان از این دو ویژگی برای دفاع از اسلام و تشیع استفاده میکرد/پایان سخن خانم انصاری
حال شهیدمطهری در روزی که «شب»شهیدشد:
همسرشهیدمطهری: مطهری میگفت که برای شهید، قبل از شهادتش نشاط ایجاد میشود. آن نشاط را آن روز در چهره مطهری میدیدم. نزدیک ظهر روی پاهای خود بند نبود و بسیار خوشحال بود.
علی لاریجانی (داماد) به من گفت چرا آقای مطهری اینقدر خوشحال است؟
من گفتم شاید به خاطر ورود امام باشد. مطهری مغرب از خانه بیرون رفت. وی به آقای حاج زرخانی بدهکار بود و همان روز، دو بسته پول به وی داد. آن شب با آقای حاج زرخانی به منزل یدالله سحابی رفت. ما راننده در اختیار داشتیم اما چون آن شب همسر راننده مریض بود، راننده را مرخص کرده بودیم.
محل شهادت «مرتضی مطهری»کنارمنزل یدالله سحابی ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ ساعت ۱۱:۴۵ دقیقه
خدا را شکرکردم که شهیدشد
همان شب یدالله سحابی زنگ زد و به ما خبر داد که مطهری ترور شده و به من گفت که به بیمارستان طرفه بیایید. من با علی به بیمارستان رفتم. ابتدا به ما گفتند که چیزی نشده است و تیر به دست شهید خورده است، اما سپس دو خانم آمدند و گفتند مطهری کشته شده است. من گفتم. مطهری کشته نشد بلکه شهید شد،خدا را شکر کردم،الحمدالله که خدا شهادت را در خانواده ما قرار داد. ایشان آرزوی شهادت داشتند.
مشکلات زندگی بعدازشهادت
البته پس از شهادت ایشان خیلی به من و بچهها سخت گذشت. واقعاً حوصله حرف زدن با کسی را نداشتم، چون در هیچکسی آن صلابت، علم و متانت را نمیدیدم، ولی لطف و رحمت خدا اینگونه است که وقتی مصیبتی را میدهد، صبر و تحملاش را هم میدهد.
یک بار سکته مغزی کردم و در بیمارستان بستری شدم. شدت سکته به حدی بود که صورت و بدنام فلج شد و پزشکان از من قطع امید کردند.
گاهی فکر میکنم واقعاً چطور توانستم این مصیبت بزرگ را تاب بیاورم. بعد از تشییع جنازه، خدمت امام رفتیم. ایشان بسیار ناراحت و متأثر بودند و خیلی تلاش کردم گریه و بیتابی نکنم. امام فرمودند: «نمیدانم من باید به شما تسلیت بگویم یا شما به من تسلیت بگویید!من فرزند عزیزی را از دست دادهام.»
آقای مطهری بعدازشهادت هم به خانواده اش رسیدگی می کند
البته خودم بر این باور بودم که علم فقط به بعضی از امور پاسخ میدهد و سایر امور از حیطه ادراک ما بیرون هستند. تقریباً همه غیر از خودم از بازگشت و سلامتیام ناامید شده بودند، چون حتی در این حد که روی پاهایام بایستم و یا دستهایام را صاف کنم و وضو بگیرم توان نداشتم.یک شب به ائمه اطهار(ع) متوسل شدم و از آقای مطهری خواستم مثل همیشه کمکام کنند. آن شب ایشان را خواب دیدم و بیآنکه کلمهای با هم حرف بزنیم، حس کردم دارند به من میگویند از جا بلند شو. بیدار که شدم حس کردم میتوانم دستهایام را تکان بدهم. فردای آن روز هم با کمک بچهها از جا بلند شدم و کم و بیش روی پاهایام ایستادم. دو روز بعد هم به خانه برگشتم و بدون کمک کسی ایستاده نماز خواندم و تمام عوارض سکته سخت از بدنام محو شد. در هر حال خیلی سخت است عمری با چنین انسان عزیز و شریفی زندگی کنی و بعد به این شکل دردناک او را از دست بدهی.
باکمک مطهری بوکه دخترکوچکمان بعدازشهادت ازدواج کرد
آخرین دخترم پس از شهادت ایشان ازدواج کرد و باید بدون کمک و راهنمایی آقای مطهری او را شوهر میدادم، اما نکته جالب اینجاست که آقای مطهری به خواب دخترم میآیند و نشانی سیدی را به او میدهند و میگویند: نزد او برو و استخاره کن و ببین چه پاسخی میگیری! یک شب هم خودم ایشان را خواب دیدم و راهنماییام کردند و به لطف خدا داماد شایستهای نصیبمان شد. خطبه عقد این دخترم را هم حضرت امام خواندند و به دامادمان فرمودند: «تصور نکنید پدر این دختر شهید شده است. این دختر حکم دختر خود مرا دارد. در احترام به او کوتاهی نکنید و همواره یادتان باشد او دختر چه انسان بزرگی است.»
هدیه امام خمینی به دخترشهیدمطهری
خانم امام میگفتند امام وقتی فهمیدند شما میخواهید دخترتان را برای عقد نزد ایشان ببرید، به من گفتند:« کسی را به بازار بفرستید و هدیه درخوری تهیه کنید». من هم دادم یک سکه بهار آزادی با زنجیر خریدند و از آن روز آن را در جیب پیراهنشان نگه داشتند و بارها به من تأکید کردند مراقب باشید یک وقت فراموش نکنم.
خودشهیدمطهری قاتلش را معرفی کرد-درخواب به محمد
یک روز آیتالله محمد ی گیلانی(رئیس قوه قضائیه) با من تماس گرفت و گفت به زندان اوین برویم. محمد شب قبل خواب دیده بود که شهید در اتاق خود در کنار شاگردان و کتابهایش نشسته است. شهید به محمد میگوید من برای این کتابها بسیار زحمت کشیدهام و شما سالها بعد مرا میشناسید. فقط شما کتابهای مرا بخوانید همه چیز درست میشود. شهید-به محمد- میگوید من میدانم چه کسانی مرا ترور کردند،ضارب من کسی است که لباس سبز به تن دارد.
همسرشهیدمطهری می گوید:ما در زندان اوین در اتاقی نشسته بودیم که دور تا دور آن از عکسهای شهادت شهید پر بود. آقای ناطق نوری ومحمدی گیلانی، همراه با فردی که لباس سبزی به تن داشت آمدند. در این لحظه «محمد» به گریه افتاد و گفت: این پدرم را کشته،ضارب یکباره گریه کرد و گفت "من را آتش بزنید، من کتاب عدل الهی شهید را در زندان خواندهام و فهمیدم اشتباه کردهام.
او (ضارب)گفت: چهار ماه پشت در منزل شهید مطهری منتظر بودم ولی دلم نمیآمد او را بکشم و برمیگشتم اما هرگاه من را سرمست میکردند که او را بکشم،او قاتل مفتح و مهدی عراقی هم بود.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:قاتلان شهیدمطهری،چندنفربودند:حمید نیکنام، علی بصیری و وفا قاضی زاده، عاملان ترور وحجت الاسلام اکبرگودرزی«آمرترور» شهیدمطهری بودند،اینکه فردموردنظرهمسرشهیدمطهری کدامیک ازاین جنایتکاران بوده؟
موضوع دیگراینکه ،اگرمقصودهمسرشهیدمطهری،این فرد(گودرزی)باشد،ایشان ،هیچوقت ابرازندامت نکرد،حجت الاسلام هادی غفاری می گوید:شبی که فردایش اعدام شد،رفتم درزندان به دیدارش وگفتم که توبه کن،گفتم برومانع ملاقاتم با فاطمه زهرا(س)نشو که فرداصبح باایشان محشورمیشوم!/پایان توضیح.
سعه صدروبلندنطری استادمطهری
جمعی از متدینان که اداره مسجد ... را به عهده داشتند از شهید مطهری خواستند فردی را به عنوان امام جماعت پیدا کنند. ایشان با یک روحانی مسن و عائلهمند صحبت کردند و او امامت مسجد را پذیرفت که پس از چند ماه همان گروه، بسیار ناراحت نزد شهید مطهری آمده و گفتند: قصد دارند امام جماعت را برکنار کنند و به شهید مطهری عنوان کردند: آقایی که شما معرفی کردید در سخنرانیهایش با ذکر نام به شما (به خاطر کتاب مسئله حجاب) شدیدا توهین میکند و این کارِ یک شب و دو شب او نیست]کارهمیشگیش همین است.
شهید مطهری پاسخ دادند: او علیه من صحبت کرده است نه اسلام؛ اگر اشکال شما به او فقط این مسئله است، بگذارید همچنان به امامت جماعت ادامه دهد.
من ۲۶ سال با ایشان(مرتضی مطهری) زندگی کردم
یک بار ندیدم که ایشان جرعه ای آب را بدون داشتنِ وضو بنوشد.
شهید مطهری(نیم قرن) از ۱۱ سالگی تا ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ سالگی که به شهادت رسید، دائما وضو داشت. مادرش گفته بود که شهید مطهری از ۱۱ سالگی حتی در سرما و برف وضو میگرفت.
شهید مطهری به مادرش گفته بود که همیشه دوست دارم با وضو باشم زیرا کسی که با وضو باشد قلبش نورانی میشود و در حال عبادت خدا قرار میگیرد. به یاد ندارم یک حبه قند و یک لیوان آب بدون وضو خورده باشد. یک کلام حرف بیربط از ایشان نشنیدم. غیبت نمیکرد. به من میگفت هر طور دلت میخواهد لباس بپوش و من هم چادر را انتخاب کردم. هیچ وقت مردی مثل مطهری ندیدم. هیچ وقت در خانه به ما امر نمیکرد. بچهها را بسیار خوب تربیت کرد. بعد از شهادتش برای تربیت بچهها زحمتی نکشیدم. خدا را شکر میکنم که مطهری برای من زنده است. او برای من پدر و معلم بود و مرا آموزش داد.
اگر چنانچه زمانی که شب کار می کرد و بعد خوابش می برد، اگر از تشنگی بیدار می شد، اول وضویش را می گرفت و بعد آب می خورد. مطهری این جوری بود
نحوه آشنایی وازدواج در سال ۱۳۳۱
من خیلی جوان بودم که با ایشان ازدواج کردم. پدرم روحانی و مادرم از خانواده متمولی بودند. آقای مطهری شاگرد پدرم بودند و پدرم فوقالعاده به ایشان علاقه داشتند و فکر میکردند اگر ایشان را از دست بدهند، در واقع گوهر گرانبهایی را از دست دادهاند و انصافاً هم درست فکر میکردند. تفاوت سنی من و آقای مطهری زیاد بود
آقای مطهری۳۱ ساله بودند ومن ۱۳ ساله بودم(کلاس هفتم)
همسرشهیدمطهری می گوید:من بسیار دختر با نشاط و فعالی بودم. آن روزها دخترها کمتر درس میخواندند و درس خواندن آنها هم عجیب و هم دشوار بود، ولی من در همان شرایط در خانوادهای بزرگ شده بودم که زبان فرانسه میخواندم. مادرم راضی نبودند من که با رفاه بزرگ شده بودم، گرفتار زندگی محدود و حتی میتوان گفت فقیرانه یک مرد روحانی شوم! از سوی دیگر از طرف خانواده مادری هم چندین و چند خواستگار ثروتمند، صاحب منصب و اسم و رسمدار داشتم و مادرم اصرار داشتند با یکی از آنها ازدواج کنم بهرحال در۱۴ سالگی به عقد ایشان در آمدم. عروسی ما و آخرین برادر شوهرم در یک شب برگزارشد.
چون خانواده مرفهی داشتم ونازپرورده بودم ، قطعاً سخت بود و زندگی با آقای مطهری در چند سال اول بهقدری از نظر معیشت دشوار بود،همان بار اولی که همراه ایشان آمدم منزلش و چشمام به اتاق محقرشان افتاد و دلم لرزید، ولی ایشان مردی فهمیده و تیزهوش بودند، که هیچ چیزی از نگاهاش پنهان نمیماند متوجه حال وروزم-ناراحتیم- شده بودند. که بالاخره ایشان به خاطر رفاه حالم و اینکه از این نظر وضعیت بهتری پیدا کنیم، قم را که بسیار به آن علاقه داشتند، رها کردند و به تهران آمدیم.
ثمره این ازدواج سه پسربه نامهای: علی ، محمد(معمم) و مجتبی وچهار دختر به نامهای فریده، وحیده، حمیده، سعیده
وحیده مطهری، استادیار زبان و ادبیات عرب و این روزها در دانشگاه الزهرا مشغول تدریس است. او دختر چهارم خانواده مطهری است
دامادها:عباسهادیزاده اصفهانی مهندس نساجی، احمد یزدی داروساز، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی و مجید عباسپور دکتری محیط زیست و استاد دانشگاه صنعتی شریف دامادهای او هستند.
فریده ۱۵ سال داشته که به عقد علی لاریجانی ۲۰ ساله در می آید.
علی مطهری متولد۱۳۳۶سومین فرزندخانواده شهیدمطهری می باشد
در سال ۱۳۶۰ با نوه شیخ جواد انصاری از هم عصران آیت الله خمینی عقد کرده و در سال ۱۳۶۲ زندگی مشترک را با وی آغاز کردهاست. در حال حاضر همسر ایشان دارای فوقلیسانس حقوق بوده ولی شاغل نیستند.
علی مطهری ۴ فرزند دارد که طبق مصاحبه علی مطهری در شهریور ۱۳۸۹: اولی مرتضی ۲۴ ساله و مهندسی عمران تهران جنوب می خواند، دومی رضا است که ۱۹ سال دارد و مهندسی مکانیک شریف می خواند، سومی لیلا است که دوم راهنمایی است و چهارمی هم زهرا است که الان حدود ۲ سال دارد
دعای مادرشهیدمطهری
همسر استاد می گوید "مادر شوهرم همیشه در حق فرزندانش دعا می کرد که علم زیاد، نسل ادامه دار و روزی حلال داشته باشند که به حمدالله نصیب شان شد"
دلیل فعالیت شهید مطهری در مجله زن روز چه بود؟
مطهری به لحاظ سیاسی بسیار فعال بود ولی مردم از این موضوع آگاهی نداشتند. مردم فکر میکردند شهید مثل علامه طباطبایی در سیاست دخالتی ندارد. من از این موضوع آگاه بودم اما نمیتوانستم چیزی بگویم. کتاب نظام حقوق زن در اسلام مجموعه مقالاتی است که در جواب نوشتههای فردی به اسم مهدوی که علیه اسلام در مجله زن روز قلم میزد، نوشته شد. هیچ روحانی جرات نمیکرد در مجله زن روز مطلب بنویسد ولی مطهری میگفت برای اسلام مینویسم. تیراژ زن روز بعد از مقالههای مطهری بالای ۸۰ هزار نسخه رفت.
همسرشهیدمطهری تحصیلکرده سیاسی بود
آیا در فعالیتهای سیاسی شهید مطهری همراه ایشان بودید؟
من جزوء اولین زنانی بودم که وارد سیاست شدم
اما حالااز سیاست بیزار هستم .سیاست عرصه پاکی نیست و اصلا دوست ندارم مردم را تشویق به ورود به این عرصه کنم.دوست ندارم بچه ها وقت خود را به این امور بدهند
من به سیاست وارد و تجسسگر بودم. هنگامی که جلسات شورای انقلاب به طور مخفیانه در همین اتاق برگزار میشد، من متوجه بودم که این افراد برای انقلاب کار میکنند. هنگامی که علامه طباطبایی برای مداوای بیماری خود به لندن رفتند من هم همراه شهید به لندن رفتم. شهید مطهری اصرار میکرد با ایشان به پاریس هم بروم ولی من به خاطر بچهها به پاریس نرفتم. او حتی برای من بلیط هم گرفته بود.
من در کانادا و ژاپن هم همراه ایشان بودهام
«زنان علما زیاد کاری به کار جلسات همسرانشان نداشتند اما من در زمانی که در همین خانه زندگی می کردیم، بارها و بارها کسانی مانند شهید باهنر، شهید بهشتی، شهید مفتح، مرحوم هاشمی و آقای خامنه ای را دیده بودم که برای برگزاری جلسات درس و همچنین جلسات انقلابی به اینجا می آمدند. همچنین تمام علمایی که قبل از انقلاب زندانی بودند بعد از آزادی به خانه ما می آمدند تا با شهید مطهری صحبت کنند یا از کتابخانه ایشان استفاده کنند».
من کلاس هفتم بودم که با مطهری ازدواج کردم. آنقدر مقید به درس دادن به من بود که می خواست من حتما لیسانسم را بگیرم. وقتی بچه ها کوچک بودند به من می گفت شما نمی خواهد برایشان غذا درست کنی من خودم برایشان تهیه می بینم، شما فقط درست را بخوان. عاشق این بود که من تحصیلاتم را ادامه بدهم. من مدتی هم نزد ایشان درس عربی خواندم و بعد از اینکه دیپلم را گرفتم خودم گفتم که دیگر نمی خواهم ادامه دهم اما دست از خواندن برنداشتم.»
«شعر زیاد دارم -سروده ام-اما تا وقتی زنده ام نمی خواهم آن ها را چاپ کنم. چون نمی خواهم یک زندگی قال و قیلی داشته باشم. می خواهم زندگی ام حال باشد نه قال. اگر الان شعرهایم را چاپ کنم همه می خواهند به واسطه اینکه همسر مطهری هستم از من تعریف کنند یا مدام پرس و جو کنند اما وقتی که از دنیا رفتم دیگر کسی من را پیدا نمی کند. (می خندد) دوست دارم که خودم با خدای خودم تنها باشم. قبلا خیلی اهل سیاست بودم اما الان دیگر از سیاست هم دست کشیده ام.»
بهترین مقامی که زن میتواند کسب کند، فرزندداری است. علم بسیار خوب است و از آن استقبال میکنم. یک خانم، دبیر ریاضیات خوبی هم میتواند باشد اما گاهی برخی خانمها بیخودی-غیرضرور-درسرکارهای بیرونند،واین موجب می شود که زندگیشان خوب نمیچرخد و بچههایشان خوب تربیت نمیشوند. خانمی که هم کار میکند و هم بچهداری میکند، بسیار خوب است. دختران خودم تحصیلکرده هستند و یکی از آنها در دانشگاه الزهراء تدریس میکند اما به تربیت بچهها هم به خوبی میرسند. مادری که فرزندش را رها میکند و نمیتواند بچهداری کند، فایدهای نداردفعالیت های اجتماعیش.
استغنای همسرشهیدمطهری+ذکری که اورابی نیازکرده
در این سال ها که از شهادت استاد می گذرد هیچ گاه با هیچ کدام از آقایان برای خودمان تماس نگرفتم اگر کاری هم بوده با خانم هایشان در ارتباط بوده ام.گاهی آقای هاشمی رفسنجانی با منزل تماس می گرفتند و می پرسیدند یعنی شما هیچ کاری ندارید که به ما بگویید؟
و من پاسخ می دادم نه من ذکری می دانم که همه کارها را راه می اندازد و الحمد الله هیچ گاه محتاج کسی نشدیم.
نظرمادرخانم نسبت به داماد
«اقای لاریجانی هم به نظر من یک آیت برای جمهوری اسلامی است و همه می توانند از وجود او استفاده کنند. من پشت سر او نماز خوانده ام و خیالتان راحت بسیار از او راضی هستم. او داماد بسیار خوبی است.»
استاد مطهری در سن ۵۷ سالگی سه ماه پس از پیروزی انقلاب توسط گروهک فرقان ترور شد.۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ ساعت ۱۱:۴۵ دقیقه راهی منزل دکتر سحابی برای شرکت در جلسه ای بودند که حادثه ترور به وقوع پیوست.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:این مطالب از رسانه ها مختلف جمع آوری شده،محور سخنان ،حرفهای اعظم (عالیه )روحانی «همسرشهیدمطهری است ودردرجه دوم علی مطهری
منابع:۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۸عصرایران بنقل ازایراندخت/۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ ایسنا/۱۶ بهمن۱۳۹۵ -و بهار۱۳۹۱خبرآنلاین/۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۷ /۱۲اردیبهشت۱۳۹۵افکارنیوز+چندمصاحبه مختلف ازمنابع دیگر
بعداز ۱۴سال ۳ماه هجران «امام خمینی» اعلام کرده بودکه ششم بهمن۱۳۵۷ به ایران برمی گردد،عده ای از روحانیون از سراسر کشور در۴ بهمن ۵۷ بهمن ۱۳۵۷ برای استقبال از امام خمینی راهی تهران شدند. اما کمی بعد دولت شاپور بختیار، برای جلوگیری از ورود امام، به کلیه شرکتهای هواپیمایی بین المللی اعلام کرد که به تهران پرواز نکنند.
علاوه بر این به دستور بختیار، تعداد زیادی ادوات نظامی از جمله تانک و زرهپوش در فرودگاه مهرآباد تهران مستقر شدند تا از ورود امام به کشورجلوگیری نمایند. همچنین در کنار تمام این تدابیر، کلیه فرودگاههای کشور برای سه روز بسته اعلام شد. سر آخر با شرایط به وجود آمده، نزدیکان امام اعلام کردند، به مناسبت بسته بودن فرودگاهها، سفر امام به تهران، دو روز به تعویق افتاد.
حدود چهل نفر از روحانیون مبارز و انقلابی، در مسجد دانشگاه تهران تحصن کردند و شرط پایان این تحصن را بازگشت حضرت امام عنوان نمودند. حضرات آیات :سید علی خامنه ای، اکبر هاشمی رفسنجانی،سید محمد حسینی بهشتی، مرتضی مطهری، عطاءاللَّه اشرفی اصفهانی، سید محمود طالقانی، محمدجواد باهنر، محمد امامی کاشانی، محمد یزدی، علی مشکینی، محمد صدوقی و... از جمله متحصنین بودند.
قم-اسفند ۱۳۵۷ شمسی- اعضای شورای انقلاب در راه ملاقات با امام.
از راست: ابوالحسن بنی صدر، استاد شهید مطهری، هاشم صباغیان، مهدی بازرگان،توصیف علامه طباطبایی ازشهیدمطهری
علامه طباطبایی:مطهری وقتی درجلسه درسم حاضرمی شد من به رقص درمی آمدم
خاطره علامه جعفری
کاروان حسینیه ی ارشاد در منی(ایام حج)فروردین ۱۳۴۵(ذیحجه ۱۳۸۵) نشسته از راست: عبدالله الخنیزی(از سعودی)،سید هادی خسروشاهی، ابراهیم جوب(از سنگال)، استاد شهید مرتضی مطهری، دکتر علی شریعتی/ایستاده از راست: حسین باقرزاده، ناشناس
راه پیمایی روز تاسوعا۱۳۵۷(۱۹ آذر ۱۳۵۷)۹ محرم ۱۳۹۹:«حجت الاسلام جعفرشجونی» ،«آیت الله مرتضی مطهری» و «محمود مرتضایی فر»(وزیر شعار) درکنارهم.
۱۲ آذر ۱۳۵۷- بهشت زهرای تهران، آیت الله مرتضی مطهری در رکابِ رهبر کبیر انقلاب (، امام خمینی).
آیت الله مرتضی مطهری،؟آبادانی و حجت الاسلام محسن قرائتی(معلم قرآن)
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:جزئیات ترور آیت الله مطهری اززبان شاهدان ونیروی اطلاعاتی(آن زمان)دفترنخست وزیری
مرتضی مطهری،یدالله سحابی،هاشمی رفسنجانی،مهندس مهدی بازرگان،هاشم صباغیان،ابوالحسن بنی صدر
مطهری،هاشمی،مهدوی کنی،صادق قطب زاده،...یدالله سحابی،ابراهیم یزدی،هاشمی رفسنجانی(اعضای شورای انقلاب)
مرتضی مطهری(نوفل لوشاتو)پاریس
حاج احمدآقاخمینی،دکترمحمدمفتح وآیت الله مرتضی مطهری
زندگینامه استادشهید«مرتضی مطهری»راخواهیدخواند وپیام عجیب امام خمینی بمناسبت شهادت مرتضی مطهری
مرتضی مطهری در ۱۳ بهمن ۱۲۹۸ هجری شمسی در فریمان واقع در ۷۵ کیلومتری شهر مقدس مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان میگشاید.
خانوادهای مطهری اصالتاً سیستانی اند. پدرش شیخ محمد حسین مطهری فریمانی (کیخا)، نوه شیخ محمد علی کیخا از معتمدین سیستان از دهکده کنگ پیران بخش پشتآب شهرستان زابل بود. شیخ محمد علی کیخا بیش از یک قرن پیش برای نزدیکی بیشتر به حرم امام رضا و حوزه علمیه مشهد از شهرستان زابل در استان سیستان و بلوچستان به شهرستان فریمان در استان خراسان مهاجرت کرد.استاد مرتضی مطهری در کودکی برای فراگیری دروس ابتدایی به مکتبخانه رفت. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد رفت و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی پرداخت. در سال ۱۳۱۶ برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم شد. اندکی پیش از سفر استادمطهری به قم، عبدالکریم حائری یزدی، بنیانگذار حوزه علمیه درگذشته بود و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمدتقی خوانساری به عهده گرفته بودند.
در دوره اقامت ۱۵ ساله خود در قم از محضر مرحوم آیتالله العظمی بروجردی (در فقه و اصول) و حضرت امامخمینی (به مدت ۱۲ سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علامه سیدمحمدحسین طباطبائی (در فلسفه: الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره میگیرد. وی قبل از هجرت آیت الله العظمی بروجردی به قم نیز گاهی به بروجرد میرفته و از محضر ایشان استفاده میکرده است و مدتی نیز از محضر مرحوم آیتالله حاج میرزاعلیآقا شیرازی در اخلاق و عرفان بهرههای معنوی فراوان برده است.
از اساتید دیگر استاد مطهری میتوان از مرحوم آیتالله سیدمحمد حجت (در اصول) و مرحوم آیتالله سیدمحمد محققداماد (در فقه) نام برد. وی در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت داشته و از جمله با فدائیاناسلام در ارتباط بوده است.
واما بعداز ازدواج در سال ۱۳۳۱ در حالی که از مدرسین معروف وعلیرغم تعلق خاطربه حوزه قم به تهران مهاجرت میکند و در تهران به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانیهای تحقیقی میپردازد.
در سال ۱۳۳۴ اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط استاد مطهری تشکیل میگردد. در همان سال تدریس خود در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز می کند. در سالهای ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ که انجمن اسلامی پزشکان تشکیل میشود. استاد مطهری از سخنرانان اصلی این انجمن است و در طول سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ سخنران منحصر به فرد این انجمن میباشد که بحثهای مهمی از ایشان به یادگار مانده است.
آیتالله مطهری در ساعت یک بعد از نیمه شب روز چهارشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانی منتقل میشود و به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی میگردد. پس از ۴۳ روز به دنبال مهاجرت علمای شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد میشود.
از راست به چپ:شهید مطهری، آیت الله رفسنجانی،؟، آیت الله خامنه ای، شهید باهنر
پس از تشکیل هیئتهای موتلفه اسلامی، استاد مطهری از سوی امامخمینی همراه چند تن دیگر از شخصیتهای روحانی عهدهدار رهبری این هیئتها میگردد. در این زمان وی به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانی در دانشگاهها، مسجد هدایت، مسجد جامع نارمک و غیره ادامه میدهد.
مطهری وآیت الله سیدهادی خسروشاهی ی ازمؤسسین حسینیه ارشاد بودند. در سال ۱۳۴۸ به خاطر صدور اعلامیه ای با امضای ایشان و علامه طباطبایی و آِیتالله حاج سید ابوالفضل مجتهد زنجانی مبنی بر جمع اعانه برای کمک به آوارگان فلسطینی و اعلام آن طی یک سخنرانی در حسینیه ارشاد دستگیر شد و مدت کوتاهی در زندان تک سلولی به سربرد.
از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۱ برنامههای تبلیغی مسجدالجواد را زیر نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلی بود تا اینکه آن مسجد و به دنبال آن حسینیه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر استاد مطهری دستگیر و مدتی در بازداشت قرارگرفت. در حدود سال ۱۳۵۳ ممنوع المنبر شد و این ممنوعیت تا پیروزی انقلاباسلامی ادامه داشت.
مطهری در سال ۱۳۵۵ به دنبال درگیری با یک استاد کمونیست دانشکده الهیات زودتر از موعد مقرر بازنشسته میشود. همچنین در این سالها وی با همکاری تنی چند از شخصیتهای روحانی، جامعه روحانیت مبارز تهران را بنیان می گذارد. در سال ۱۳۵۵ به نجف اشرف سفر و ضمن دیدار با امام خمینی درباره مسائل مهم نهضت و حوزههای علمیه با ایشان مشورت کرد.
پس از شهادت آیتالله سیدمصطفی خمینی و آغاز دوره جدید نهضت اسلامی، استاد مطهری به طور تمام وقت در خدمت نهضت قرارمیگیرد و در تمام مراحل آن نقشی اساسی ایفا می نماید. در دوران اقامت حضرت امام در پاریس، سفری به آن دیار کرد و در مورد مسائل مهم انقلاب با ایشان گفتگو میکند و در همین سفر امامخمینی ایشان را مسؤول تشکیل شورای انقلاب اسلامی مینماید.
هنگام بازگشت امامخمینی به ایران مسؤولیت کمیته استقبال از امام را شخصاً به عهده میگیرد و تا پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن همواره در کنار رهبر عظیمالشأن انقلاب اسلامی و مشاوری دلسوز و مورد اعتماد برای ایشان بود.
آثار استاد شهید آیتالله مطهری:
۱ ـ علل گرایش به مادیگرى
۲ ـ سیرى در نهجالبلاغه
۳ ـ انسان و سرنوشت
۴ ـ داستان و راستـان (۲ ج)
۵ ـ نظام حقوق زن در اسلام
۶ ـ مساله حجاب
۷ ـ خـدمات متقابل اسلام و ایران
۸ ـ قیام و انقلاب مهدى (عج) از دیدگـاه فلسفـه تاریخ
۹ ـ نهضت هاى اسلامـى در صد ساله اخیر
۱۰ـ انسان و ایمان، جامعه و تاریخ، جهانبینى تـوحیدى ـ وحى و نبـوت، انسان در قرآن، زنـدگـى جاویـد یا حیات اخروى
۱۱ ـ عدل الهى
۱۲ ـ گفتـارى دربـاره جمهورىاسلامى
۱۳ ـ کتاب سوزى ایران و مصر
۱۴ ـ ده گفتـار
۱۵ ـ بیست گفتـار
۱۶ ـ امـدادهـاى غیبـى در زنـدگـى بشـر
۱۷ ـ جـاذبه و دافعه على علیه السلام
۱۸ ـ آشنایـى با قـرآن
۱۹ ـ آشنـایـى بـا قـرآن (تفسیـر سـوره هـاى حمـد و بقره)
۲۰ ـ گفتارهاى معنوى
۲۱ ـ احیای تفکر اسلامى
۲۲ ـ هدف زندگى
۲۳ ـ انسان کامل
۲۴ ـ جهاد و مـوارد مشـروعیت آن در قرآن
۲۵ ـ اسلام و مقتضیات زمان
۲۶ ـ حق و بـاطل (به ضمیمه احیـای تفکـر اسلامـى)
۲۷ ـ حماسه حسینى ۳ جلد
۲۸ ـ مجموعه گفتارها
۲۹ ـ سیره نبوى
۳۰ ـ تکامل اجتماعى انسان
۳۱ ـ پیـرامـون انقلاب اسلامـى
۳۲ ـ آشنـایـى بـا علـوم اسلامـى (۴ج)
۳۳ ـ تعلیم و تربیت در اسلام
۳۴ ـ شرح منظومه (۲ ج)
۳۵ ـ ماهیت نهضت امام حسین(ع)
۳۶ ـ مقالات فلسفى
۳۷ ـ ختم نبوت
۳۸ ـ اخلاق جنسى
۳۹ ـ ولاهـا و ولایتها
۴۰ ـ پیامبر امى
۴۱ ـ الغدیر و وحدتاسلامـى
۴۲ ـ مشکل اساسى در سازمان روحانیت
۴۳ ـ خـداى جـان و جهان
۴۴ ـ جهانبینـى الهى و جهانبینـى مـادى
۴۵ ـ سیر فلسفه در اسلام
۴۶ ـ پاورقـى بر اصـول فلسفه و روش رئالیسـم تالیف مرحـوم علامه طباطبایى
۴۷ ـ التحصیل بهمن یار، استاد، ایـن کتاب را تصحیح و بر آن تعلیق زدهاند
۴۸ ـ انسان و فطرت
پیام امام خمینی بمناسبت شهادت مرتضی مطهری
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
انا للَّه و انا إلیه راجعون
این جانب به اسلام و اولیای عظیم الشأن آن و به ملت اسلام و خصوص ملت مبارز ایران ضایعه أسفانگیز شهید بزرگوار و متفکر و فیلسوف و فقیه عالیمقام مرحوم آقای حاج شیخ مرتضی مطهری- قدس سره- را تسلیت و تبریک عرض میکنم. تسلیت در شهادت شخصیتی که عمر شریف و ارزنده خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف کرد و با کجرویها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد، تسلیت در شهادت مردی که در اسلامشناسی و فنون مختلفه اسلام و قرآن کریم کم نظیر بود.
من فرزند بسیار عزیزی را از دست دادم و در سوگ او نشستم که از شخصیتهایی بود که حاصل عمرم محسوب میشد.
در اسلام عزیز با شهادت این فرزند برومند و عالِم جاودان ثُلمهای وارد شد که هیچ چیز جایگزین آن نیست.
و تبریک در داشتن این شخصیتهای فداکار که در زندگی و پس از آن با جلوه خود نورافشانی کرده و میکنند.
من در تربیت چنین فرزندانی که با شعاع فروزان خود مردگان را حیات میبخشند و به ظلمتها نور میافشانند، به اسلام بزرگ، مربی انسانها و به امت اسلامی تبریک میگویم.
من گرچه فرزند عزیزی را که پاره تنم بود از دست دادم لکن مفتخرم که چنین فرزندان فداکاری در اسلام وجود داشت و دارد.
مطهری که در طهارت روح و قوّت ایمان و قدرت بیان کم نظیر بود، رفت و به ملأ اعلی پیوست، لکن بدخواهان بدانند که با رفتن او شخصیت اسلامی و علمی و فلسفیاش نمیرود.
تروریستها نمیتوانند شخصیت انسانی مردان اسلام را ترور کنند. آنان بدانند که به خواست خدای توانا ملت ما با رفتن اشخاص بزرگ در مبارزه علیه فساد و استبداد و استعمار مصمم تر میشوند. ملت ما راه خود را یافته و در قطع ریشههای گندیده رژیم سابق و طرفداران منحوس آن از پای نمینشیند. اسلام عزیز با فداکاری و فدایی دادن عزیزان رشد نمود. برنامه اسلام از عصر وحی تا کنون بر شهادت توأم با شهامت بوده. قتال در راه خدا و راه مستضعفین در رأس برنامههای اسلام است. مَا لَکُم لا تُقاتِلونَ فِی سَبیلِ اللَّهِ وَ المُستَضعَفینَ مِنَ الرّجالِ وَ النّساءِ وَ الولدانِ.
اینان که شکست و مرگ خود را لمس نموده و با این رفتار غیر انسانی میخواهند انتقام بگیرند یا به خیال خام خود مجاهدین در اسلام را بترسانند، بد گمان کردهاند.
از هر موی شهیدی از ما و از هر قطره خونی که به زمین میریزد، انسانهای مصمم و مبارزی به وجود میآید.
شما مگر تمام افراد ملت شجاع را ترور کنید و الّا ترور فرد هر چه بزرگ باشد، برای اعاده چپاولگری سودی ندارد. ملتی که با اعتماد به خدای بزرگ و برای احیای اسلام بپاخاسته با این تلاشهای مذبوحانه عقبگرد نمیکند. ما برای فداکاری حاضر و برای شهادت در راه خدا مهیا هستیم.
این جانب روز پنجشنبه سیزده اردیبهشت ۵۸ را برای بزرگداشت شخصیتی فداکار و مجاهد در راه اسلام و ملت، عزای عمومی اعلام میکنم و خودم در مدرسه فیضیه روز پنجشنبه و جمعه به سوگ مینشینم. از خداوند متعال برای آن فرزند عزیز اسلام رحمت و غفران و برای اسلام عزیز عظمت و عزت مسألت مینمایم. سلام بر شهدای راه حق و آزادی.
روح اللَّه الموسوی الخمینی/۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸/ ۴ جمادی الثانی ۱۳۹۹
منبع: صحیفه امام، ج۷، ص: ۱۸۰
امام خطاب به همسرشهیدمطهری:شمابایدبمن تسلیت بگویید!
ما بارها خدمت امام رسیده ایم که بار اول روز بعد از شهادت آقا بود. امام سخنان خوبی فرمودند از جمله گفتند: «آقای مطهری را من بهتر از شما می شناسم و من خیلی به ایشان علاقه داشتم. مصیبت، مصیبت بزرگی است، لکن آن چیزی که آن را بر انسان آسان می کند این است که ایشان در راه اسلام شهید شده اند و ما هرچه در راه اسلام بدهیم، باز هم کم است». و نیز فرمودند: «شما باید به من تسلیت بگویید نه من به شما».
همسر امام که تشریف آورده بودند منزل ما، گفتند من دیدم که امام برای دو شهید زیاد گریه کردند، یکی شهید مطهری بود که امام خیلی از شهادت ایشان متأثر شدند. دومین شهید، شهید محلاتی بود.
درمجلس ختم استاد شهید مطهری را که از طرف امام در مدرسۀ فیضیه قم برگزار شد، امام منقلب شدند دستمال خود را از جیب درآوردند و مقابل صورت گرفته و گریستند/آن زمان امام درقم اقامت داشتند.
عده ای ازروحانیون هم با شریعتی مخالف بودند وهم با شهیدمطهری
زمانیکه مرحوم دکتر شریعتی روشنگریهای خودش را آغاز و جلسات اسلام شناسی خودش را برگزار می کرد، متاسفانه طیفی از روحانیون ناآگاه و خشن در مواجهه با او قرار گرفتند. البته نمیخواهیم بگوییم آنچه مرحوم شریعتی ارائه میکرد و به عنوان نظرات خودش عرضه می کرد را درست، قطعی و خالی از اشکال میدانیم ولی واقعیت این است که او هم درد دین داشت و طیف وسیعی از روحانیون روشنفکر و آگاه ما او را تایید می کردند.
مقام معظم رهبری در زمان خودشان یکی از پیشگامان ارتباط و صمیمیت با دکتر شریعتی بودند. یا بانی دعوت دکتر از مشهد به تهران مرحوم شهید مطهری بودند و اصرار داشتند که ایشان به تهران بیاید و حسینیه ارشاد را به ایشان پیشنهاد دادند. منتهی شرایطی پیش آمد که عدهای به هر دلیلی کفه توازن بین این دو بزرگوار را بهم زدند و نزدیک به آقای شریعتی شدند، این نزدیکی به حدی افراطی شد که برخی تلقی میکردند در دکتر شریعتی در مقابل روحانیت موضع دارند.
از آنجایی که اظهارات مرحوم شریعتی نمیتوانست خالی از اشتباه و نقد باشد، بزرگانی مانند مرحوم مطهری دلسوزانه و علاقمندانه به خود مرحوم شریعتی نظراتشان را درباره مبانی فکریش را با خودش مطرح میکردند.
در مقابل دکتر شریعتی هم به این نتیجه رسیده بود که حق میتواند با دوستان باشد وخودش تشخیص داده بود که آنچه تاکنون عرضه کرده میتواند مورد تجدید نظر قرار گیرد، کسانی که اهل نظر هستند نظر بدهند یا نقد و پالایش کنند. که در نهایت نه عمر او کفاف داد نه دوستانی که ایشان انتخاب کرده بود این توفیق را پیدا کردند.
عده ای ازروحانیون مطهری راعامل بی دینی مردم می دانستند!
در این شرایط نامههایی در نقد و علیه مرحوم شریعتی به امام میرسید. خاطرم است روزی خدمت ایشان رسیدم، حضرت امام فرمودند «آقایی را از تهران برای ملاقات با من حرکت دادند، بلیت هواپیما و ویزا برای او گرفتند، خرج سفر او را دادند که ایشان بیاید و با من ملاقات کند و علیه دو نفر پیش من صحبت کند، یکی آقای مطهری و دیگری آقای شریعتی.»
امام گفتند «این فرد کتاب مساله حجاب شهید مطهری را جلو من گذاشت و گفت این کتاب جنوب تهران را بی حجاب کرده است ولی من آقای مطهری را میشناسم و میدانم نه تنها نوشتههای ایشان جنوب تهران را بیحجاب نمیکند بلکه شمال تهران را هم به حجاب نزدیک خواهد کرد. بنابراین چون ایشان را می شناختم چیزی نگفتم.»
حضرت امام ادامه دادند «این شخص کتاب اسلام شناسی آقای شریعتی را جلو من گذاشت و گفت این کتاب سراسر شبههناک است. به او گفتم من وقت ندارم بخوانم شما علامت بگذارید من بخوانم. بعد که نقاط علامتگذاری شده را خواندم، به او گفتم اینها چیزی نیست که باعث گمراهی افراد شود.»
تعبیر و تفسیر امام از این جریان این بود که توطئههایی در کار است که می خواهند علیه کسانی که فعالیتهای مفید دارند انجام شود.
یا در موردی دیگر خاطرم هست نامه ای از ایران به امام رسیده بود که تصادفا واسطه آن نامه هم خود من بودم. یکی از فضلای قم نامهای را به من داده بودند که به حضرت امام بدهم و پاسخش را از امام بگیرم. این نامه بعد از یک جریانی نوشته شده بود. آن جریان هم این بود که «در مدرسه حقانی قم نوعا طلاب گزیدهای را جمع کرده بودند و با یک شیوه مفید و تقریبا بهروزی آموزش میدادند. این طلاب به دلیل آگاهیهایی که داشتند گرایش به مرحوم شریعتی پیدا کرده بودند و در جلسات ایشان شرکت میکردند یا کتاب های شریعتی را می خواندند.
به دنبال این موضوع یکی از اساتید آن مدرسه که با آقای شریعتی مخالفت داشت و او را منحرف می دانست طلاب را از ادامه حضورشان در جلسات دکتر شریعتی منع کرده بود. این طلاب هم علاقمند به شریعتی بودند و منطق او را قبول کرده و جاذبیت سخن شریعتی در آنها تاثیرگذاشته بود. به همین خاطر پیش دکتر بهشتی که از اساتید برجسته آن مدرسه بود شکایت کرده بودند.
آقای بهشتی هم گفته بودند که ما یک جلسهای را به عنوان نقد و نظر ترتیب میدهیم کسانی که علاقمند هستند بیایند و صحبت کنند. کسانی که مخالف هستند هم بیایند حرف شان را بزنند تا در نهایت به جمع بندی برسیم. به دنبال آن جلسه که خیلی هم طولانی بود بزرگواری که مخالف دکتر شریعتی بود نه اینکه بگوییم محکوم شده بود ولی پیروز هم نشده بود. دوستان طلاب موافق دکتر شریعتی هم از این موضوع خوشحال بودند.
آن بزرگوار بعد از شکست در آن جلسه از حضورش در مدرسه استعفا داده بود و نامهای را به حضرت امام نوشته بود و آن را به من داده بود که برای حضرت آقا ببرم. تلقی او این بود که این موج انحرافی دارد حوزه و کل جامعه را تهدید میکند امام باید فکری کند.
آیت الله مرتضی مطهری در اجتماع متحصنین دانشگاه تهران
امام پاسخ آن نامه را در یکی از سخنرانیهایشان دادند. امام فرمودند «نصحیت هم به حوزه بود، هم به دانشگاه. هم به مدرسین حوزههای علمیه بود، هم به اساتید دانشگاه. هم با طیف دانشگاهی بود، هم طیف طلاب. الان در شرایطی هستیم که وحدت بین شما ضروری است و هر تلاشی که بتواند این وحدت را بهم بزند یا عاملی علیه آن وحدت شود بر ضد مصالح اسلام است.»
ایشان تعبیر دیگری هم داشت که گفتند «شما بزرگانی که نسبت به دانشگاهیان اعتراض دارید اگر حکومتی تشکیل شود شما که آمادگی برای اداره این کشور را ندارید و طبیعتا همین نسل تحصیلکرده دانشگاه هستند که باید به میدان بیایند و کشور را اداره کنند بنابراین نباید آنها را کلا رد کنیم.» ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ایسنا
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«همسر شهید آیت الله مرتضی مطهری»(عالیه روحانی) در شب جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۱ (۳ شعبان ۱۴۴۴) شب میلاد امام حسین علیه السلام دار فانی را وداع گفتند
«تسلیت رهبرانقلاب به فرزندان شهیدمطهری»۵ اسفند ۱۴۰۱
ازسمت چپ:مجتبی،علی ومحمدمطهری،علی لاریجانی(دامادمطهری)وداماددیگر
نماز رهبرانقلاب برچنازه همسزشهیدمطهری
ازسمت چپ:مجتبی،علی ومحمدمطهری،علی لاریجانی(دامادمطهری)ودامادهای دیگر
حضرت آیتالله خامنهای صبح امروز جمعه ۵ اسفند ۱۴۰۱ با حضور در کنار پیکر سرکار خانم اعظم (عالیه) روحانی، همسر شهید آیتالله مرتضی مطهری ضمن قرائت فاتحه، بر پیکر آن همراه و یار استاد مطهری نماز اقامه کردند.
برای اطلاعات بیشتراززندگی استادشهیدمرتضی مطهری به این لینک مراجعه کنید: