نمایان شدن قبردرزمان بازسازی حرم....آبی که در بین حرم امام حسین وحضرت عباس روان است...
فاصله ضریح تااجسادمطهر امامان؟
ماجرای شگفت انگیز سرداب حضرت ابوالفضل ..درادامه...
قبرامام حسین در۷متری ضریح
علی مهاجری : برای اینکه پایههای ستون ضریح مطهر امام حسین(ع) رها نشود تا بار اضافه بر آن قرار بگیرد، شمعهایی را در اعماق زمین نصب کرده و محکمکاری میکنیم تا ریشه و پایه ستونها نگهداری شده و بر جای خود بایستند ضمن اینکه این کار مهم را به صورت زوج انجام میدهیم.
بترتیب ازراست:علی مهاجری،حاج قاسم سلیمانی،حسن پلارک.
مهاجری گفت: در سال ۱۳۹۰ که برای کار مطالعاتی خاک و جنس آن به حرم مطهر امام حسین(ع) آمدیم، دستگاههای اسکن خاک و زمین را با خود به این محل حمل کردیم و تا عمق ۳۵ متری زمین درون آن را بهصورت علمی مورد بررسی قرار دادیم.
پیکر امام حسین(ع) در عمق ۷ متری ضریح مطهر
مدیر اجرایی طرح ترفیع گنبد حرم مطهر امام حسین(ع) و لاغرسازی ستونهای حرم مطهر گفت: این دستگاه اسکن که با پرتوهای اشعه ایکس کار میکند فعالیتی همانند رادیو گرافی دارد و تمام موضوعات داخلی زمین را به ما نشان میدهد اما چون مدنظر ما عمق ۱۵ متری زمین بوده به همین دلیل تا این عمق را اسکن کردیم.
دستگاه هم ازکارافتاد!
اما دستگاه اسکن تا عمق بیش از ۶ متر را در زیر ضریح بیشتر به ما نشان نداد و بعد از تعجب و سؤالات متفاوت متوجه شدیم که بدن مطهر حضرت سیدالشهدا(ع) در عمق بین ۶ تا ۷ متری زمین قرار دارد و این نیز نکتهای قابل تفکر و زیبا به حساب میآید.
مهاجری با اشاره به بررسیهای ابتدایی برای خاک اطراف ضریح مطهر حرم امام حسین(ع) یادآور شد: وقتی که خاک اطراف ضریح را بررسی کردیم و به عمق ۱۱.۵(یازده ونیم) متری زمین رسیدیم، متوجه شدیم که نوع خاک و بوی آن در متراژهای مختلف عمق زمین متفاوت است؛ این تفاوت بهگونهای بود که خاکهای نزدیک بدن مطهر حضرت سیدالشهدا(ع)، عطر و جنسی متفاوت با خاکهای دیگر نقاط بهدست آمده داشت.
تغییر رنگ خاک نزدیک پیکر امام حسین(ع) در روز عاشورا
وی اظهار کرد: مقداری از خاک نزدیک پیکر مطهر سیدالشهدا(ع) را به آزمایشگاهی در کرمان منتقل کردیم اما سه سال پیش و در ایام عاشورا این خاک به رنگ قرمز درآمد و فردای آن روز هم به رنگ سابقش بازگشت که البته این موضوع مهم و بسیار جالب در سالهای گذشته و سال جاری هم تکرار شده است.
برای مشاهده( تصاویر+توضیحات)«تغییررنگ تربت امام حسین درروزعاشورا »به این لینک مراجعه کنید:
ماجرای"تغییر رنگ تربت امام حسین در روز عاشورا"+فاصله ضریح تاقبر؟
بخشی از آجرها برداشته شده و شمعها و سر شمع بر روی آن بهصورت شبکهای نصب شده و سپس بتنریزی انجام میشود.
علی مهاجری-مدیراجرای -بازسازی حرم امام حسین -کربلا-درکنار-آیت الله محمدی گُلپایگانی-رئیس دفترمقام معظم رهبری
مهاجری، مدیر اجرائی طرح ترمیم و مقاوم سازی دیوارهای حرم امام حسین (ع)، از دو معجزه جدیدی که در هنگام کار کردن با آن مواجه شدند، خبر داد.
مهاجری گفت: معجزه نخست هنگام استفاده از دستگاه "سونار" که با استفاده از اشعه ایکس، میزان تراکم خاک را اندازه گیری می کند، رخ داد.
قصد داشتیم تا به میزان تراکم خاک تا عمق ۱۵ متری پی ببریم، اما دستگاه نشان داد پیکر مطهر امام حسین (ع) در عمق۶تا ۷ متری سطح زمین است، در قدم بعدی با استخراج خاک حرم مطهر در عمق ۱۱.۵ متری، متوجه بوی بسیار خوشی از آن شدیم و بوی عطر آن بسیار متفاوت از بوی خاک سایر بخش های حرم بود./۰۱ اسفند ۱۳۹۵باشگاه خبرنگاران
تغییررنگ «تربت امام حسین» به رنگ خون در عاشورا
مدیر موزه حرم امام حسین(کربلا ): پیش از اینکه من برسم وقتی کارمندان متوجه قرمز شدن رنگ تربت شدند، از آن عکس و فیلم گرفتند و البته فیلم در حال آماده شدن است که انشاءالله تا چند روز دیگر در اختیار عموم مردم قرار خواهد گرفت.
«سید علاء احمد ضیاءالدین»: در سال ۲۰۰۹ میلادی(۱۳۸۷شمسی) زمینه تشکیل موزه شکل گرفت و اکنون یک سال و شش ماه از تأسیس آن میگذرد.
بیشتر آثار منتقل شده به این موزه در انبار داخل حرم نگهداری میشد و پس از احصاء به موزه انتقال یافت، افزود،بیشتر هدایا ارسالی به موزه از طرف ایرانیها است و بازدیدکنندگان نیز ایرانیها هستند، لذا در تلاشیم تا خدمات گستردهتری را به این زوار آقا اباعبدالله الحسین (ع) در موزه بدهیم که ترجمه فارسی آثار قیمتی از آن جمله است.
ماجرای « تربت اصل قبر مطهرامام حسین»
مهمترین چیزی که در این موزه نسبت به بقیه آثار میدرخشد، تربت آقا اباعبدالله الحسین (ع)است.
سیداعلاگفت: ابتدا مقداری تربت در خانه داشتم که برای بازدید عموم به موزه آوردم، چون مقدار این تربت بسیار کم بود،
از برخی رجال که احتمال داشتنش رامی دادم،خواستم که اگر در خانه خود تربت اصلی دارند به موزه بیاورند.
شش نفر از علما و شخصیتها، تربتهای اصلی داشتند که آوردند
آنهاراجمع آوری کردم با این تربتی که خودم داشتیم مخلوط کردیم.
سید علاء با بیان اینکه از جمعآوری این تربت مقدس در حدود ۹ ماه میگذارد.
اداب تربت اصل
البته اگر بخواهیم «تربت اصل سیدالشهدا » را از کنار حرم مطهر آن حضرت خارج کنیم حتما باید آداب آن را رعایت کرد که از جمله قرائت سوره «انا انزلنا» است تا از شرّ شیاطین محافظت شود.
این تربت در روز عاشورا به رنگ خون تغییر شکل داد
جالب اینجا بود که وقتی این تغییر رنگ شروع شد، دوربینهایی که عکسبرداری میکردند چیز-قرمز»ی در عکس مشاهده نمیشد، یعنی تربت قرمز بود، در عکسها رنگی مشاهده نمی شد
واما کم کم تا ظهر که رنگ تربت زیادشد- بسیار پررنگ شد، ورنگ خون درعکسها قابل تشخیص بود.
مدیر موزه حرم مطهر سیدالشهدا (ع) گفت: پیش از اینکه من برسم وقتی کارمندان متوجه قرمز شدن رنگ تربت شدند، از آن عکس و فیلم گرفتند، فیلم در حال آماده شدن است که انشاءالله تا چند روز دیگر در اختیار عموم مردم قرار خواهد گرفت.
فیلمبرداری ۴۸ ساعته
برای ثبت وضبط این صحنه این اتفاق مهم دوربینهای فیلمبرداری ۴۸ ساعت از آن فیلم میگرفتند،یعنی از ابتدای فیلمبرداری از این تربت مطهر تا پایان آن، ۴۸ ساعت طول کشید .
سرداب( کربلا)حرم امام حسین
وقتی تربت به رنگ خون شد ازدحام برای دیدن آن بسیار زیاد بود، به خاطر همین تصمیم گرفتند این تربت را در حرم مطهر نگهداری کنند.
«سرداب کربلا» پُرشد
سید علاء گفت: قبلاً سردابی در زیر ضریح مطهر با فاصله ۷ متر از سطح زمین وجود داشت و قبر مطهر امام آنجا قرار داشت، امابعلت اینکه درآن سرداب آب جمع می شد، وبه قبرآسیب می رساند درسال ۱۹۵۲میلادی(۱۳۳۰شمسی) برای عدم نفوذ آب به قبر مطهر، سرداب را با خاک پر کردند.
سرداب(حرم امام حسین) کربلا
وی که قبر پدر پدر بزرگش بین شهدا و قبر امام حسین علیهالسلام مدفون است، به نصب دری بسیار کوچک در میان قبور مطهر اشاره و تصریح میکند: نزدیک قبر پدربزرگم دریچه کوچکی بود که تنها به اندازه یک نفر میتوانست از آن به داخل سرداب برود. فاصله سرداب با سطح خیابان نیز ۳ متر است که در مجموع ۱۰ متر فاصله میشد.
مدیر موزه حرم مطهر سیدالشهدا علیهالسلام، عمر ضریح مطهر آن حضرت را ۹۰ سال ارزیابی کرد و گفت: البته بعضی از قطعات قدیمی ضریح که بیشتر به سبب جنگ سال ۱۹ ۹۱ دچار آسیبدیدگی شده بود، عوض شده است.
سرداب حضرت ابوالفضل
«سیدعلاء» همچنین به سردابی که در زیر ضریح مطهر حضرت ابوالفضل علیهالسلام وجود دارد و هماکنون در آن آب جمع شده است، اشاره میکند و میافزاید: در گذشته عمق آب یک متر بود اما با سنگ مرمر ترمیم و اصلاح شده است. یکی از معجزات آقا ابوالفضل العباس (ع) هم آب است اما به قبر مطهر آن حضرت اصلا نفوذ نمیکند.
سرداب حضرت ابوالفضل ۴مترپایین ترازسطح زمین قراردارد
سید علاء گفت: در جلوی آبها یک دیوار با سوراخهای متعدد وجود دارد که اگر شما دستتان را آن طرف به قبر مطهر برسانید به هیچ عنوان دارای نم نیست و کاملا خشک است در حالی که این طرف دیوار آب جریان دارد./۱۸فروردین۱۳۹۸(۸می ۲۰۱۰)خبرگزاری حج
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:این اظهارات سیداعلا دردیدار نماینده بعثه مقام معظم رهبری درعراق بوده که پایگاه اطلاعرسانی بعثه ،این گزارش رادرتاریخ ۱۸فروردین۱۳۹۸منتشرکرده است.بااندکی اصلاحات.
برای اطلاعات کامل از «سرداب حضرت ابوالفضل» وشگفتی های سرداب(رابطه جریان آب اطراف قبر ..و..)به این لینک مراجعه کنید:
سرداب حضرت ابوالفضل+طواف آب دورقبرسقای کربلا+معجزات
ماجرای حمله امریکابه عراق -که درمصاحبه سیداعلا-اشاره شد:
با بعداز۸سال جنگ باایران ،بین کویت باعراق اختلافاتی افتادصدام،باپذیرش قطعنامه ۵۹۸-برای اینکه بتواند باخیال راحت به کویت حمله کندباایران ازدرصلح واردشد که بتواندبه باخیال راحت کویت حمله کند وخزائن کویت راتصرف کند، طی ۳نامه به رئیس جمهوروقت-هاشمی رفسنجانی-باهمه درخواستهای ایران درباره آزادی اسرا موافقت کرد .
ارتش عراق در زمان حکومت صدام و حزب بعث عراق دردوم اگوست ۱۹۹۰(پنج شنبه، ۱۱ مرداد ۱۳۶۹) به کویت حمله و این کشور را اشغال کرد. عراق با این حمله باعث بروز بحرانی بینالمللی شد و اخطار شورای امنیت را نپذیرفت. آمریکا در سال۱۶ژانویه ۱۹۹۱(چهارشنبه، ۲۶ دی ۱۳۶۹ با ائتلافی از کشورهای دیگر به کویت لشکرکشی کرد و ارتش عراق را بیرون کرد وسپس به عراق حمله کرد وبلکه عراق به اشغال امریکا درآمد.
ضمناً تاریخ رسمی عراق براساس سال میلادی می باشد./پایان توضیحات نگارنده.
شفای مریض درحال مرگ باتربت
شهیدعبدالحسین دستغیب می گوید:
۱-«مُلا عبدالحسین خوانساری» فرمود آقا سید مهدی پسر آقا سید علی صاحب شرح کبیر مریض شده بود و برای استشفاء «آیت اللّه شیخ محمد حسین صاحب فصول»
و «حاج ملا جعفر استرآبادی» که هر دو از بزرگان شیعه بودند را امر فرمود که غسل کنند و با لباس احرام داخل سرداب قبر مطهر امام حسین علیه السلام شوند و از تربت قبر مطهر بردارند و برای ایشان بیاورند و هر دو شهادت دهند که آن تربت قبر مطهر است.
آن دو بزرگوار رفتند و دستور را عمل کردند و مقداری از خاک را آوردند و مقداری را هم به بعضی از خیرین دادند
یکی از آن افراد خیر عطاری از معتمدین بود من به عیادت او رفتم و ایشان از باقیمانده آن تربت را مقداری به من داد و من آن را در میان کفن مادرم گذاشتم. روز عاشورا اتفاقی نظرم به ساروق آن کفن افتاد رطوبتی در آن احساس کردم آن را برداشتم و گشودم دیدم کیسه تربت که در لای کفن بود مانند شکری که مرطوب باشد حالت رطوبتی گرفته و رنگ آن مانند خون تیره گردیده است و به ساروق رطوبت رسیده است بی آنکه آبی آنجا باشد چون لب طاقچه بود آن را در محل خودش گذاشتم و در روز 11 محرم ساروق را آوردم دیدم رطوبت در آن نیست از این پس در ایام دیگر آن رطوبت را ندیدم فهمیدم که خاک قبر مطهر هر کجا که باشد در روز عاشورا شبیه خون می شود./داستانهای شگفت.
۲-عالم زاهد پرهیزگار حجت الاسلام «حاج شیخ محمد حسن عالم نجف آبادى » نقل فرمودند: «من در زمان مرجعیت مرحوم آیه الله آخوندى خراسانى که در نجف اشرف مشغول تحصیل بودم مریض شدم و این بیمارى مدتى طول کشید و پرستارى مرا بعضى از طلاب در همان حجره مدرسه بر عهده داشتند . پس از چندى بیمارى من به قدرى شدید شد که اطبا از شفا یافتنم مأیوس شدند و دیگر براى معالجه ام نیامدند، و من در حال تب شدید گاهى بیهوش مىشدم و گاهى به هوش مى آمدم.
یکى از رفقا که مرا پرستارى میکرد شنیده بود که عالم زاهد مرحوم آیت الله آقاى حاج على محمد نجف آبادى مقدارى از تربت اصلى حضرت سیدالشهدا (ع) را دارد. او به منزل معظم له رفته و از وى خواسته بود که قدرى از آن تربت را بدهد که به من بخورانند تا شفا یابم. ایشان فرموده بود : من به قدر یک عدس تربت دارم و آن را گذاشته ام که بعد از مرگم در کفنم بگذارند . آن آقا ناراحت شده و گفته بود: حالا که ما از همه جا مأیوس شده و به شما پناه آوردهایم شما هم از دادن تربت خوددارى میکنید؟ این بیمار در حال احتضار است و میمیرد.
مرحوم آیه الله آقاى حاج على محمد، دلش به حال بیمار سوخته و قدرى از آن تربت که از جان خودش عزیزترش مى داشت به آن شخص داده بود . تربت را با آب مخصوصى که وارد شده در آب حل کرده و به حلق من ریخته بودند. من که در حال بیهوشى به سر مىبردم ، ناگهان چشمان خود را باز کرده و دیدم رفقا اطراف بسترم نشستهاند ، خوب دقیق شدم و آنان را شناختم و قصه تربت را که به حلقم ریخته بودند برایم شرح دادند.
کم کم در خود احساس نیرو و نشاط کردم و حرکتى به خود داده نشستم ، دیدم نشاط بیشترى دارم برخاستم و ایستادم ، و چون یقین کردم که به برکت ترتبت مقدس امام حسین (ع) شفا یافتم حال خوشى پیدا کردم و به رفقا گفتم : از شما خواهش مى کنم که از حجره بیرون بروید، چون مىخواهم زیارت عاشورا را بخوانم رفقا از حجره بیرون رفتند و من درب حجره را بستم و بدون احساس ضعف با آن حال خوشى که قابل و صف کردن نیست مشغول خواندن زیارت حضرت سیدالشهدا (ع) شدم » /کتاب سید الشهدا آیت الله شهید دستغیب , ص۱۶۶
***
آداب تربت
دراحادیث مختلف دستورات مختلفی گفته شده که به چند مورد اشاره می کنیم:
در هنگام خوردن تربت امام حسین علیه السلام بگوئید به نام خدا، خدایا قرار ده این تربت را برای من رزقی واسع و علمی نفع دهنده و شفائی از کل دردهایم به درستی که تو بر هر چیز قادر و توانا هستی.
در حدیثی دیگر داردامام هادی(ع): وقت استفاده از تربت سیدالشهداء سوره انا انزلناه را بخوانید.
- سیدبن طاووس روایتی دیگر را نقل می کند که می فرمایند تربت را می گیرد دو رکعت نماز با این کیفیت می خواند که در رکعت اول سوره مبارکه حمد و یازده مرتبه سوره مبارکه کافرون و در رکعت دوم سوره مبارکه حمد و یازده مرتبه سوره مبارکه قدر و سپس قنوت می کند و در قنوت این دعا را بخواند: «لا اله الا الله عبودیةً و رقّا لا اله الا الله حقا حقا لا الا اله الا الله وحده وحده انجز وعده و نصر عبده وهزم الاحزاب وحده سبحان الله تلک السموات السبع و الارضین السبع و ما بینهنّ و ما فیهن و سبحان اللّه رب العرش العظیم و صلی الله علی محمد و آله و سلام علی المرسلین و الحمدالله رب العالمین»سپس به رکوع می رود و سجده و نماز را تمام ، دو رکعت دیگر نماز می خواند و در رکعت اول سوره مبارکه حمد و یازده مرتبه سوره مبارکه اخلاص و در رکعت دوم سوره حمد و یازده مرتبه سوره مبارکه نصر و قنوت انجام می دهد و در قنوت همان دعاء قنوت نماز اول را می خواند. سپس به رکوع و سجده و نماز را به پایان می رساند.
مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان نقل می کند روایت شده که هر گاه یکی از شما خواهد که بردارد تربت را به اطراف انگشتان بردارد و قدر آن مثل نخود است پس ببوسد آن را و بر هر دو دیده گذارد و بر سایر بدن بمالد و بگوید «اللّهُمَ بِحَقّ هذِه التُربة و بِحَقِ مَن حَلَّ بِها و ثَوی فیها و بَحِقّ جَدِّهِ و اَبیهِ و اُمّهِ و اخیهِ و الأئِمَةِ مِنْ وُلْدِهِ و بَحقِّ المَلائِکة الحافّین بِهِ اِلاّ جَعَلْتَها شِفاءً مِنْ کلّ داءٍ و بُرْءا مِنْ کلّ مَرَضٍ وَ نَجاةً مِنْ کلِّ افةٍ و حِرْزا مِمّا اَخافُ و اَحْذَرُ.
خدایا به حق این تربت شریف و به حق هر که در آن وارد شده است و اقامت گزیده در آن و به حق جد و پدرش و مادرش و برادرش و امامان از نسلش و به حق فرشتگانی که در طواف او حلقه زده اند که قرار دهی آن را درمان هر دردی و بهبودی از هر بیماری و نجات از هر آفت و نگهداری از هر چه بیم دارم و می هراسم ، سپس آن را استعمال نماید.
و قال الروای لهذا الحدیث: فانا استعملها من دهری الاطول کما قال و وصف ابو عبدالله علیه السلام فما رأیت بحمدالله مکروها: راوی می گوید چنین عمل کردم و هیچ مکروهی ندیدم.
و نیز روایت شده است که هر گاه تربت را بخوری یا به کسی بخورانی بگو:بِسْمِ اللّه وَ بُاللّه اللّهُمَّ اجْعَلْهُ رِزْقا واسِعا و عِلْما نافِعا وَ شِفاءً مِنْ کلِّ دآءٍ اِنَّک عَلی کلِّ شَی ءٍ قَدیرْ.
و در حدیث معتبر نقل شده است هنگامی که امام صادق علیه السلام به عراق مشرف شدند گروهی نزد آن حضرت آمدند و عرض کردند شنیده ایم که تربت امام حسین علیه السلام موجب شفای هر درد است آیا باعث ایمنی از هر خوف هست فرمودند بلی هر گاه کسی بخواهد که او را ایمنی از هر بیم باشد باید تسبیحی که از تربت آن حضرت ساخته است در دست بگیرد و سه مرتبه این دعا را بخواند «اَصْبحتُ اللَّهم مُعْتَصِما بِذِمامِک و جِوارِک المَنبع الَّذی لایطاوَلُ و لایحاوِلُ مِن شَرِ کلّ غاشِم و طارقٍ مِنْ سائِرِ مَنْ خَلَقْتَ وَ ما خَلَقْتَ مِنْ خَلْقِک الصّامِتِ و الناطِق فی الْجَنِة مِنْ کلِّ مَخُوفٍ بِلباسٍ سابغَةٍ خصینَةٍ وِ هِی ولاءُ اَهْلِ بَیتِ نَبیک مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله مُحْتَجِزا مِنْ کلّ قاصدٍ اِلی اَذِیةٍ بِجِدارٍ حَصینِ الاِخْلاصِ فی الاِعْتِرافِ بَحقِّهِمْ و التَمَسُّک بَحْبلهِمِ جَمیعا مُوقنِا انَّ اَلحقّ لَهُمْ وَ مَعَهُمْ و مِنْهُم و فیهِم و بِهِم اوالی مَن والَوْ وَ اُعادی مَنْ عادَوا و اُجانِبُ مَنْ جانَبُوا فَصَلِّ عَلی مُحمَّدٍ و اله وِ اَعِذْنی. الّلهم بِهِم مِنْ شَرّ کلِّ ما اتّقیهِ یا عظیمُ حَجَزْتُ الاَعادِی عَنّی بَبدیع السَّمواتِ و الأرضْ إنّا جْعَلنا مِن بَینِ اَیدیهِم سدّا و مِن خَلِفْهِمْ سَدّا فَاَغْشَیناهُمْ فَهُم لایبْصِروُنَ.
خدایا صبح کردم در حالی که چنگ زده ام به عهد و پیمان با تو در پناه تو بلند است که دست اندازی به آن نشود و کسی آهنگ آن نکند از بدی هر ستمکار و از شرّ آنچه آفریدی از آفریدگان خودت از بی زبان و زبان و ناطق و غیر ناطق و از هر چه بیمناک است. خود را می پوشانم زیر سپر و جوشن و زره محکم و متین و آن دوستی خاندان پیامبرت حضرت محمد در پس پرده از هر که آهنگ آزارم کند در پناه دیوار و حصار محکم اخلاص و در اعتراف به حق آنان و تمسک جستن به رشته محکم ایشان در حالی که یقین دارم به اینکه حق برای آنان است و با آنهاست و از آنهاست. و بین آنهاست و به وسیله آنهاست و دوست دارم هر که را دوست دارند و دشمن دارم هر که را دشمن دارند و دورم از هر که دورند درود فرست بر محمد و آل محمد و پناه ده مرا ای خدا به وسیله ایشان از شر هر آنچه از آن پرهیز دارم تا دور سازم دشمنان را از خودم به وسیله پدیدآورنده آسمان ها و زمین براستی ما قرار دادیم از جلوی روی آنها سدی و از پشت آنها سدی و پرده بر دیدگان آنها کشیدیم که نتوانند دید.
سپس تسبیح را ببوسد و بر هر دو چشم بمالد و بگوید:اللَّهُمَ اِنّی اَسْئَلُک بِحَقِّ هذِهِ التُّرَبة المُبارَکة و بِحَقِّ صاحِبها و بِحَقّ جَدِّه و بَحقّ اَبیهِ وَ بَحِّق اُمّهِ و بِحَقّ اَخیهِ و بَحقِّ وُلْدِهِ الطاهِرینَ اجْعَلْها شِفاءِ مِنْ کلِّ دآءِ وَ اَماناً مِنْ کلِّ خَوْفٍ وَ حِفْظاً مِنْ سُوءٍ خدایا از تو می خواهم به حق صاحب این تربت و به حق جدش و پدرش و مادرش و برادرش و امامان از نسل او این تربت را برای من شفا از هر دردی قرار بده و امان از هر ترسی. سپس تسبیح را بر صورت خود بگذارد پس اگر در صبح چنین کند در امان خدا باشد تا شب و اگر در شب چنین کند در امان خدا باشد تا صبح.
و در روایت دیگر از حضرت صادق علیه السلام و دعائی دیگر:
عن الصادق علیه السلام قال: اِذا اَخَذَتِ الطینْ فَقُل: بِسْمِ اللّه اللّهُمَ بِحَقِّ هذِه التُّرْبَةِ الطّاهِرَةِ و بِحَقِّ هذِهِ التُّرْبَةِ الطَّیبةِ و بِحَقّ هذَا الوَصّی الَّذی تُواریهِ و بِحَقِّ جَدِّهِ وَ اَخیهِ و اُمِّهِ وَ اَبیهِ وَ الْمَلائِکةِ الَّذینَ یحِفُّونَ بِهِ وَ المَلائِکةِ الْعُکوفِ عَلی قَبْرِ وَلِیک، ینْتَظِرُونَ نَصْرَهُ صَلواتُ اللّه عَلَیهِمْ اَجْمَعینِ. اِجْعَلْ لی فیهِ شِفاءً مِنْ کلِّ داءٍ وَ أَماناً مِنْ کلِّ خَوْفٍ وَ عِزاً مِنَ کلِّ ذُلٍّ وَ اَوْسِعْ بِهِ رِزْقی وَ أَصِحْ جِسْمی.
وقتی تربت را گرفتی بگو بسم اللّه خدایا به حق این تربت پاک و طیب و به حق این وصی که مخفی است در اینجا و به حق جدّش و برادرش و پدرش و مادرش و به حق ملائکه ای که به دور او می گردند و اطراف قبر او حلقه می زنند و منتظر نصرت آن امام بزرگوارند قرار بده برای من در این خاک شفاء را از تمام دردهایم و امان قرار بده برای من از هر خوفی و رزق مرا وسعت ده به واسطه آن و جسمم را سالم نگه دار.
دعائی دیگر از امام صادق علیه السلام نقل شده است که می فرمایند وقتی انسان احتیاج پیدا کرد به خوردن از تربت امام حسین علیه السلام برای استشفاء این دعا را بخواند.
عن الصادق علیه السلام قال: فاذا احتاج الانسان اِلَی الأکلِ من التربة للاستشفاء فلیقل «اللَّهُمَّ رَبِّ هذِهِ التُّرْبَة الْمُبارَکةِ و ربِّ النُّورِ الّذی نَزَلَ فیها وَ رَبَّ الْجَسَدِ الَّذی سَکنَ فیها وَ رَبَّ المَلائِکةِ الْمُوَکلینَ بِهِ، اِجْعَلْهُ شِفاءً مِنْ کذا وَ کذا. و تقول: اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ رِزْقاً واسِعاً وَ عِلْماً نافِعاً وَ شِفاءً مِنْ کلِّ داءٍ وَ سُقْمٍ» فان اللّه تعالی یدفع عنک کل سقم.
و ایضا عن الصادق علیه السلام انه قال: اِذا تَناوَلَ اَحَدَکمْ من طین قبر الحسین علیه السلام فلیقل: «اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُک بِحَقِّ المَلِک اَلّذی تَناوَلَ وَ الرَّسُولِ الَّذی نَزَلْ و الْوَصِی الَّذی ضُمِّنَ فیه أنْ تَجْعَلَهُ شِفاءً مِنْ کلِّ داءِ» وَ یسَمّی ذلِک الدّاءٍ.
امام صادق علیه السلام می فرمایند وقتی از تربت امام حسین علیه السلام می خوری بگو خدایا از تو می خواهم به حق ملکی که این تربت را برای رسولت حضرت محمد صلی الله علیه و آله آورد. و به حق خود رسولت و به حق امام حسین صلی الله علیه و آله که شفا را در تربت او قرار دادی آنکه قرار دهی این تربت را شفاء از جمیع دردهایم و سپس نام دردت را ببر.
این من جمله آداب خوردن تربت امام حسین علیه السلام بود که در وقت خوردن این دعاها را انسان می تواند بخواند چرا که اگر کسی دعا را نخواند ممکن است ترتب اثرگذار نباشد ، لذا از آداب استفاده از تربت دعا کردن و خواندن دعاهای وارده است/البته یکی ازاین مواردراانتخاب می کنید.
خونی شدن تربت اصل امام حسین در روز عاشورااززبان رئیس ستادبازسازی عتبات
– آیا در مدت مدیریت خود در ستاد بازسازی عتبات عالیات کرامت خاصی دیدهاید یا خیر؟
ما بیشتر از ۸ متر مجاز نبودیم زمین را حفر کنیم
پلارک: در زمان لاغرسازی ستونهای بقعه شریف سیدالشهداء(ع)، چند واقعه را با چشم خود دیدم که شاید بازگو کردن آنها در ذهن مردم رویکرد کاسبکارانهای پدید بیاورد و برای همین موضوع ما بیشتر از گفتن آن مسائل پرهیز میکنیم.
«آب »زمان عملیات گودبرداری «خشکید»
یکی از مشکلاتی که مشاوران پروژه لاغرسازی ستونها داشتند، سطح بالای آب در کربلا بود. از طرفی برای اینکه به ابدان شهدا بیاحترامی نشود ما بیشتر از ۸ متر مجاز نبودیم زمین را حفر کنیم.
کربلا(حرم امام حسین)
مشاوران پروژه بسیار پیگیر این موضوع بودند که با توجه به سطح بالای آب این عملیات چگونه صورت بگیرد و چه نوع آلیاژی باید به کار گرفته شود تا نشست نکند.
مدارای«آب»بامهندسین حفُار
در همین گیر و دار یکی از بچهها خبر آورد که زمین را حفر کردهاند ولی هیچ آبی را مشاهده نکردند. ما در ابتدا باور نکردیم زیرا تا یک ماه پیش که محل نزدیک به ستون را میخواستیم سنگ کنیم با پمپ آب را میکشیدیم و بعد سنگ میکردیم.
تا ۶ ماه که که پروژه لاغرسازی ستون بالای سر در حال انجام بود، ما یک قطره آب ندیدیم تا یک ماه پیش که این پروژه به اتمام رسید، آب دوباره به جای خودش برگشت.
در حین انجام پروژه لاغرسازی ستون ما تربتی را از عمق ۸ متری برداشتیم که در عاشورای امسال به رنگ خون در آمد و ما عیناً مشاهده کردیم. الان نیز اثر آن باقی است ولی بسیار کمرنگ شده است.
کشف بقایای نیزه شکستهها و ادوات جنگی عاشورا۶۱
همچنین در حفاریهای همان پروژه، ما قطعات فلزی اکسید شده دست نخورده را در آوردیم.
بعد از آن با تولیت حرم مطهر، مورخین و علما جلسه گذاشتیم و متوجه شدیم دقیقاً صحنه نبرد عاشورا در همان نقطه بود.
حمیدنیکدل -معاون اجرایی ستاد بازسازی عتبات کربلا : وقتی به عمق یک متر و ۶۰ سانتی متری زمین در زیر سنگهای کف حرم مطهر سید الشهدا میرسیم به آب برخورد میکنیم که البته نشان دهنده بالا بودن سطح آب در کف حرم مطهر بارگاه مطهر است که دیدن این صحنه بسیار جالب و نشانه ای از عظمت خداوند است.
نیکدل اظهار داشت: برای اینکه آب بالا آمده کف حرم مطهر به سنگهای جدید النصب آسیبی نرساند حدود ۶۰ سانتی متر قلوه سنگ را در کف زمین خاکبرداری شده ریخته و سپس کانال تهویه آب به ابعاد ۴۰ در ۴۰ سانتی متر دور تا دور حرم در کنار دیوارهای داخلی و خارجی با آجر معمولی همراه با نصب درپوش بر روی این کانالها اجرایی شد ضمن اینکه ابتدا و انتهای این کانال هم به پشت بام برده شده و دستگاههای دمنده و مکنده هوا به آن متصل شد تا هوا را به جریان انداخته و کف حرم مطهر رطوبت نداشته باشد که بر روی سنگ دیوار و کاشی تاثیری باقی بگذارد.
مزار ۷۲ تنتوضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:آنچه که درکتیبه(روی سرضریح ۷۲ تن) مشاهده می شود۴۰نام قسمت مردانه است که احتمالاً به همین تعدادآن طرف-زنانه-بایدباشد که می شود۸۰نام .واماماجرای اسامی «۱۴۱»چیست؟ بگذاریم وبگذریم.
صحن عقیله بنی هاشم(حضرت زینب)کربلا
صحن عقیله بنی هاشم(حضرت زینب)کربلا
تل زینبیه(کربلا)
صحن حضرت زینب(کربلا)
آب همچنان جاریست از حرم عباس به حرم حسین(ع)
آب همچنان جاریست از حرم عباس به حرم حسین(ع)
وقتی کنار ضریح آقا را کنده بودیم (در قسمت شهدای ۷۲ تن) مسیر حرکت آبهای زیرزمینی را دیدم و مشخص شد که آبهای زیر زمینی از سمت حرم حضرت عباس(ع) به سمت حرم امام حسین(ع) در حرکت است. وقتی میخواستیم لولههایی را در این بخش کار بگذاریم یکی از مهندسان ما برای نصب لوله به گودال پر از آب دور ضریح (بخش شهدای ۷۲ تن) رفت و ما میدیدیم که هر وقت میخواهد کلنگ را برای کندن بزند زیر آب میرود و بالا میآید، بعد از مدتی کار کردن به او گفتیم که بیا بیرون خسته شدی تا کس دیگری وارد گودال شود اما او قبول نکرد و وقتی کار تمام شد و از گودال بیرون آمد گفت هر بار که زیر آب میرفتم به نیت غسل و طهارت زیر آب میرفتم و حیفم میآمد که از گودال بیرون بیایم.
حمید نیکدل، مدیر اجرایی ستاد کربلای معلی که از سال ۸۸ تاکنون در ستاد بازسازی عتبات عالیات مشغول خادمی اهل بیت(ع) بوده و در پروژههای بزرگی مانند تعویض ضریح مطهر امام حسین(ع) به طور مستقیم حضور داشته است، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)به بیان خاطرات و تجربههای حضور خود در جوار قبر مطهر امام حسین(ع) پرداخت و به سؤالهای مطرح شده پاسخ داد./۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
***
اولین بارچه کسی برای امام حسین مرقدساخت وچه کسی خراب کرد؟
تاریخچه حرم امام حسین
اولین بارگاه برقبر امام حسین رامختار بن ابوعبید ثقفی در سال ۶۵ قمری ساخت
*در روز ۱۳ محرم الحرام سال ۶۱ هجری و سه روز پس از واقعه عاشورا قبیله بنی اسد که در نزدیکی کربلا زندگی می کردند تحت نظارت حضرت سجاد پیکر امام حسین(ع) و اصحابش را به خاک سپردند .
*در سال ۶۵ هجری به دستور حاکم آن زمان عراق مختار ثقفی اولین بنا به صورت یک مسجد آجری برروی مرقد مطهر حضرت امام حسین ساخته شد و همچنین روستایی در آن منطقه بنا گردید که این هسته شکل گیری شهر کربلا شد.
درسامرا
مدیریت سایت-پیراسته فر:ازسال ۱۳۸۹ ساختارسرداب دستخوش تغیراتی شد،یک شرکت ایرانی(ازخیرین)کاربازسازی توسعه حرم که شامل مصلی وشبستان سرداب در۲طبقه (زیرین “شبستان”+طبقه همکف)
سرداب سامرا
هرکدام ابعاد۵۰در۵۰یعنی هرطیقه۲۵۰۰مترمربع ومجموعاً۵۰۰۰(پنج هزار)مترمربع می باشد
شبستان سرداب
فاصله«ارتفاع»قبورتاسطح زمین۶/۵(شش ونیم )مترمی باشد-یعنی ازضریح تااجسادوابدان مطهرشش ونیم مترفاصله است
سرداب سامرا
آیت الله رئیسی از ۳ کشورمدرک دکتراخذکرده است،درهر۳ کشورمحل اخذکترایش ازدانشگاه ملی پایتخت بوده،نه دانشگاه آزادونه غیرانتفاعی.
آماربیکاری؟=۸.۲-۸.۹(هشت و نه دهم درصد - هشت و دودهم درصد)چقدرمی شود؟
رییس جمهور(آیت الله رئیسی) در نشست خبری گفت: آمار بیکاری از هشت و نهم درصد به ۸.۲ درصد رسیده است، یعنی ۷ درصد کاهش یافته است./ایرنا۱۲ اسفند ۱۴۰۱
آماربیکاری به روایت رئیس جمهور
آقای رئیس جمهور: باتوجه به کارخانه های تعطیل ونیمه تعطیل به چرخه تولید بیکاری از ۸.۹ درصد دردولت گذشته،امروز به ۸.۲ درصد کاهش پیداکرده،یعنی ۷ درصد کاهش یافته واین خبرونشانی خوبی است.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:درحین سخنرانی(ارائه آمار)یک یادداشتی به رئیس جمهوررسید که ایشان آماررااصلاح کردند:هفت دهم درصد.
آیت الله سید ابراهیم رئیسی شامگاه جمعه(۱۲ اسفند ۱۴۰۱) در نشست با خبرنگاران بوشهری گفت: با فراهم شدن زمینه رونق تولید در کشور آمار بیکاری از ۸.۹درصد به ۸.۲ درصد کاهش یافته که این آمار قابل توجه است.
بوشهر- ایرنا- رئیس جمهور گفت:با فراهم شدن زمینه رونق تولید در کشور آمار بیکاری از ۸.۹درصد در پاییز سال قبل به ۸.۲ درصد در پاییز امسال کاهش یافته که این آمار قابل توجه است.
لازم به ذکراست که آیت الله رئیسی از ۳ کشورمدرک دکتراخذکرده است،درهر۳ کشورمحل اخذکترایش ازدانشگاه ملی پایتخت بوده،نه دانشگاه آزادونه غیرانتفاعی.
آیین اعطای عنوان استاد افتخاری دانشگاه پکن در چین به رئیس جمهوری اسلامی ایران دکتر رییسی با حضور رئیس، اساتید و دانشجویان این دانشگاه برگزار شد.
مدرک دکتری آیت الله رئیسی از دانشگاه پکن
آیین اعطای عنوان استاد افتخاری دانشگاه پکن به آیت الله سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری اسلامی ایران با حضور رئیس، دبیر کمیته حزب کمونیست دانشگاه، اساتید و دانشجویان این دانشگاه برگزار شد.
«هائو پینگ» رئیس دانشگاه پکن در این مراسم ضمن ابراز خرسندی از حضور سید ابراهیم رئیسی و هئیت همراه در کشور چین و در این دانشگاه گفت: به پاس خدمات و اقدامات آیت الله رئیسی در مسیر تقویت و توسعه روابط ایران و چین و همچنین حفظ صلح و ثبات در منطقه و جهان، عنوان «استاد افتخاری» دانشگاه پکن به ایشان اعطا میشود./۲۶ بهمن ۱۴۰۱
مدرک دکتری آیت الله رئیسی ازدانشگاه ملی مسکو۳۰ دی ۱۴۰۰
مدرک دکترای افتخاری دانشگاه ملی مسکو به رئیس جمهور کشورمان اعطا شد.
دکتر«ویکتور سادوونیچی»، رئیس دانشگاه دولتی مسکو،مدرک دکترای افتخاری را به رئیس جمهورتقدیم کرد./۳۰ دی ۱۴۰۰
اولین مدرک دکتری آقای رئیسی (بعدازریاست جمهوری)ازکشورتاحیکستان ۲۷ شهریور ۱۴۰۰
«اولین مدرک دکترای آیت الله رئیسی» ۲۷ شهریور ۱۴۰۰ دردانشگاه ملی شهردوشنبه پایتخت تاجیکستان بوددرجریان سفر« سازمان همکاری شانگهای»بود.
«علی بن حسین بن علی بن ابیطالب» ،مشهور به «علیاکبر»
درروزعاشورا(۱۲محرم۶۱)بدن علی اکبر«ارْباً ارْباً»شده بود،با «بوریا»(حصیر)به خمیه آوردند.
«اَلسَّلامُ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ» در سلامهای زیارت عاشورا،منظور «حضرت علیاکبر» است.
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ« عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ» وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.علت ۶ گوشه بودن ضریح امام حسین(ع)
*روز جوان:سالروز ولادت حضرت علی اکبر(ع).
علی بن حسین بن علی بن ابیطالب ،مشهور به «علیاکبر» فرزندمشترک( امام حسین و لیلی بنت ابیمرة) و از شهدای کربلا. برخی او را بزرگترین فرزند امام حسین(ع) دانستهاند.
علی اکبر،شبیه ترین فردبه پیامبربود
امام حسین(ع)،علی اکبر را شبیهترین مردم به پیامبر اکرم معرفی کرده و فرمود:
«هر وقت مشتاق دیدن پیامبر(ص) میشدیم، به علی اکبر نگاه میکردیم»
علیاکبر در روز عاشورا نخستین فرد از بنیهاشم بود که به شهادت رسید. پدرش بر بالای جنازه او حاضر شد و قاتلان او را نفرین کرد. علیاکبر در پایین پای پدر دفن است و قبر او داخل ضریح امام حسین(ع) قرار دارد.
علت ۶ گوشه بودن ضریح امام حسین(ع)
ضریح کوچکی که بر ضریح حضرت سیدالشهدا (ع) متصل است و در طرف پایین پای آن حضرت قرار دارد و از مجموع دو ضریح، یک «ضریح شش گوشه» درست شده، به احترام علی اکبر (ع) و به نام آن حضرت است.
بدن علی اکبر«ارْباً ارْباً»شده بود،با «بوریا»(حصیر)آوردند.
آیت الله محمدتقی فلسفی (زبان گویای اسلام)می گوید: چرا امام حسین(ع) نعش شهدای دیگر را خودش آورده بود اما نعش علی را نیاورده؟
رو کرد به طرف خیام و فرمود: «یا فُتْیانَ بَنِی هاشِم! إحْمِلُوا أَخاکُمْ إلى الْفُسْطاطِ» ای جوانان بنی هاشم بیایید و نعش علی اکبر (ع) را به خیمه ببرید.
شهیدمطهری می نویسد:پدر جان! الآن دارم جدّ خودم را به چشم دل مىبینم و شربت آب مىنوشم. اسب، جناب على اکبر را در میان لشکر دشمن برد، اسبى که در واقع دیگر اسب سوار نداشت. رفت در میان مردم.
«پیکر على اکبر با شمشیرهاى دشمن قطعه قطعه (ارْباً ارْباً)شد»
اینجاست که جمله عجیبى نوشته اند: «فَاحْتَمَلَهُ الْفَرَسُ الى عَسْکَرِ الْأعْداءِ فَقَطَّعوهُ بِسُیوفِهِمْ ارْباً ارْباً» و لا حول و لا قوّة الّا باللَّه (مجموعه آثار استاد شهیدمرتضی مطهرى، ج۱۷، ص ۳۴۵)
«اَلسَّلامُ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ» در سلامهای انتهاى زیارت عاشورا،منظور «حضرت علیاکبر» است.
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ« عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ» وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
چهارمین امامت حجت الاسلام طیبی،امام جمعه موقت رشت(۱۲ اسفند ۱۴۰۱)اقامه شد
«زندگینامه حضرت علی اکبر»درادامه.
نمازجمعه امروز ۱۲ اسفند ۱۴۰۱رشت به امامت حجت الاسلام احمدطیبی مصادف با ۱۰ شعبان ۱۴۴۴
امام جمعه موقت رشت درخطبه اول درباره ظهورامام زمان(عج)صحبت کرد.
دکترطیبی بااستنادبه آیه«إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُم بُنیَانٌ مَّرْصُوصٌ»
خدا کسانی را دوست دارد که صف زده در راه او جهاد می کنند [و از ثابت قدمی] گویی بنایی پولادین و استوارند
گفت ازامام صادق(ع)درباره این آیه پرسیدند که اینهاچه کسانی هستند؟
امام فرمود:اینهاگروهی ازمردم ایران هستند.
«حجت الاسلام احمدطیبی» گفت:امام صادق علیه السلام درتوصیف ایرانیان فرمود:اگرقران برغیرعرب نازل می شد،اعراب ایمان نمی اوردند واما ایرانیان بدون اینکه قران زبان آنهاباشدایمان آوردند.
امام صادق(ع) فرمود:عده ای ازمشرق زمین قیام می کنندوزمینه رابرای ظهورامام زمان،حضرت مهدی(عج)فراهم می کنند.
اینجا صندوق اخذرأی(انتخابات) نیست! بلکه صندوق کمکهای (خیریه)است که امام جمعه موقت رشت(طیبی)درکنار «عباس اهرابی»(مدیرکل کمیته امداد امام خمینی گیلان)درحال شارژ صندوق هستند.
خطبه اول :ساعت ۱۲:۴۵ دقیقه باقرائت سوره نصر به پایان رسید.
«میلاد حضرت مهدی» روز جمعه نیمه شعبان۲۵۵ هجری است چون پدرش(امام حسن عسکری) وفات کرد او ۵ ساله بود،نام مادرامام زمان(عج)نرجس خاتون است که درسامرامدفون هستند.
غیبت کوتاه مدت امام زمان(حضرت مهدی)غیبت صغری
مدت غیبت صغری بیش از ۷۰ سال بطول نینجامید ( از سال ۲۶۰ه. تا سال ۳۲۹ه. ) که در این مدت نایبان خاص، به محضر حضرت مهدی ( ع ) میرسیدند، و پاسخ نامهها و سؤالات را به مردم میرساندند. نایبان خاص که افتخار رسیدن به محضر امام (ع) را داشتهاند، چهار تن میباشند که به «نُوّاب خاص»(نواب اربعه) معروفند.
برای اطلاع اززندگی« نایبان امام زمان» به «این لینک» مراجعه کنید:
امام جمعه موقت رشت درخطبه دوم به مناسبتهای هفته اشاره داشت.
هفته درختکاری،هفته نیکوکاری(انفاق وصدقات) وهفته حوان.
«اَلسَّلامُ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
*روز جوان:سالروز ولادت حضرت علی اکبر(ع).
علیاکبر» فرزندمشترک( امام حسین و لیلی بنت ابیمرة) و از شهدای کربلا. برخی او را بزرگترین فرزند امام حسین(ع) دانستهاند. امام حسین(ع) او را شبیهترین مردم به پیامبر اکرم معرفی کرده و فرمود که هر وقت مشتاق دیدن پیامبر(ص) میشدیم، به او نگاه میکردیم.
علی بن حسین بن علی بن ابیطالب ،مشهور به «
علیاکبر در روز عاشورا نخستین فرد از بنیهاشم بود که به شهادت رسید. پدرش بر بالای جنازه او حاضر شد و قاتلان او را نفرین کرد. علیاکبر در پایین پای پدر دفن است و قبر او داخل ضریح امام حسین(ع) قرار دارد.
علت ۶ گوشه بودن ضریح امام حسین(ع)
ضریح کوچکی که بر ضریح حضرت سیدالشهدا (ع) متصل است و در طرف پایین پای آن حضرت قرار دارد و از مجموع دو ضریح، یک «ضریح شش گوشه» درست شده، به احترام علی اکبر (ع) و به نام آن حضرت است.
بدن علی اکبر«ارْباً ارْباً»شده بود،با «بوریا»(حصیر)آوردند.
آیت الله محمدتقی فلسفی می گوید: چرا امام حسین(ع) نعش شهدای دیگر را خودش آورده بود اما نعش علی را نیاورده؟
رو کرد به طرف خیام و فرمود: «یا فُتْیانَ بَنِی هاشِم! إحْمِلُوا أَخاکُمْ إلى الْفُسْطاطِ» ای جوانان بنی هاشم بیایید و نعش علی اکبر (ع) را به خیمه ببرید.
شهیدمطهری می نویسد:پدر جان! الآن دارم جدّ خودم را به چشم دل مىبینم و شربت آب مىنوشم. اسب، جناب على اکبر را در میان لشکر دشمن برد، اسبى که در واقع دیگر اسب سوار نداشت. رفت در میان مردم.
«پیکر على اکبر با شمشیرهاى دشمن قطعه قطعه (ارْباً ارْباً)شد»
اینجاست که جمله عجیبى نوشته اند: «فَاحْتَمَلَهُ الْفَرَسُ الى عَسْکَرِ الْأعْداءِ فَقَطَّعوهُ بِسُیوفِهِمْ ارْباً ارْباً» و لا حول و لا قوّة الّا باللَّه (مجموعه آثار استاد شهیدمرتضی مطهرى، ج۱۷، ص ۳۴۵)
«اَلسَّلامُ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ» در سلامهای انتهاى زیارت عاشورا،منظور «حضرت علیاکبر» است.
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ« عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ» وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.خطبه دوم نمازجمعه رشت در ساعت ۱۲:۵۸ دقیقه باقرائت سوه عصربه پایان رسید.
نمازجمعه درساعت ۱۲:۵۹ شروع ودرساعت ۱۳:۰۵ به پایان رسید.
نمازعصر درساعت ۱۳:۰۸ شروع ودرساعت ۱۳:۱۵ به پایان رسید.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«حجت الاسلام احمد طیبی» در ۴ مهر ۱۳۹۷بعنوان «امام جمعه آستانه اشرفیه» منصوب شد(جایگزین حجتالاسلام ساجدی).
ازحاج آقاطیبی سئوال کردم باتوجه به فاصله ۳۵ کیلومتری رشت تا آستانه اشرفیه وضعیت نماز(قصریاتمام)چگونه است؟
ایشان جواب دادند:باتوجه به اینکه من استاددانشگاه هستم ودردانشگاه های رشت تدریس میکنم«دائم السفر»هستم ونمازم دررشت همچون آستانه بصورت کامل است.
جمعه ۲۲ آذر ۱۳۹۸(١٦ ربیع الثانی ١٤٤١)اولین امام جمعه موقت رشت حجت الاسلام احمدطیبی(درمصلی رشت)به ایرادخطبه پرداخت.
واما توضیحاتی درباره میلادامام زمان (عج)
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُم بُنیانٌ مَرصوصٌ(آیه۴ سوره صف)
خداوند کسانی را دوست میدارد که در راه او پیکار میکنند گوئی بنایی آهنیناند!
در میان شاگردان امام افراد بسیاری از خراسان و شرق جهان اسلام بودند؛ از آن جملهاند؛ نوح بن شعیب خراسانی، یحیی بن حر خراسانی، ابوعلی احمد خراسانی، سلام بن ابیعمر خراسانی، صالح خراسانی، حمزه بن حبیب بن عماره که قرائت را از امام آموخت.
اشیم بن عبدالله خراسانی، ابوصالح، عقبه بن صالح، عبدالرزاق بن ابراهیم خراسانی، حسین بن حر خراسانی، جعفر بن زیاد، هشام بن سالم جوالیقی از اسیران جوزجان، ابوالدیلم زیاد بن منذر خراسانی، ابوسعید خراسانی، ابواسماعیل بن ابراهیم بن عطیه خراسانی، ابراهیم بن محمود خراسانی، جبله خراسانی، زهیر بن محمد خرقی مروزی، ابوایوب خراسانی، ابوجعفر بن سلیمان خراسانی و ابومسلم المروزی. ادریس بن عبدالله اصفهانی، ابوالحسن اصفهانی، عمر بن محمد اصفهانی و محمد بن سلیمان اصفهانی نیز از دیگر شاگردان امام از ایران بودند.
در کتاب «اعیان الشیعه»(سید محسن امین) از هشتاد و چند شهر و دیار نام میبرد که این عده (سیصد و سیزده تن) از آن شهرها بر میخیزند. بدینسان یاران حضرت از شهرها وملیتها و کشورهای مختلف هستند.
از بصره دو نفر؛ از اصفهان چهار نفر؛از قم ده نفر؛ از زوراء (تهران -بغداد) ده نفر؛ از اهواز، آمل، دامغان، ساوه، بروجرد،مراغه، خوی، کازرون، اردبیل و ابهر هر کدام یک نفر؛ از سلماس و همدان و شیراز و واسط آبادان و حلب، هر کدام سه نفر و ... » (الملاحم و الفتن، ص ۱۴5 - 150)
نمازگزاران جمعه (بعدازاتمام نمازعصر)«مهندس احمددروی» و «حجت الاسلام محمدپورمهدی»
دعای کمیل با تفسیروتوضیح
اللّٰهُمَّ مَوْلَاىَ کَمْ مِنْ قَبِیحٍ سَتَرْتَهُ(خدایا! ای سرور من! چه بسیار زشتی های مرا پوشاندی).
وَ«کَمْ مِنْ فَادِحٍ مِنَ الْبَلَاءِ أَقَلْتَهُ»(چه بسیار مشکلات ، گرفتاریهائی که به من می رسید و مرا از بین می برد اما تو جلوی آن را گرفتی).
وَ«کَمْ مِنْ عِثَارٍ وَقَیْتَهُ»(و چه بسیار لغزشی که مرا از آن نگهداشتی).
وَ«کَمْ مِنْ مَکْرُوهٍ دَفَعْتَهُ»(و چه بسیار ناراحتی هائی که از من دفع کردی).
وَ«کَمْ مِنْ ثَنَاءٍ جَمِیلٍ لَسْتُ أَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ»(خدایا!چه بسیار خوبی ها و نیکی هائی که من اهلش نبودم، اما تو در بین مردم من را به آنها مشهور کردی).
یَا سَیِّدِى وَ إِلٰهِى وَمَوْلاىَ، أَتُسَلِّطُ النَّارَ عَلَىٰ وُجُوهٍ خَرَّتْ لِعَظَمَتِکَ سَاجِدَةً، وَعَلَىٰ أَلْسُنٍ نَطَقَتْ بِتَوْحِیدِکَ صَادِقَةً، وَبِشُکْرِکَ مَادِحَةً(ای سرورم و معبودم و مولایم! آیا آتش را بر صورتهایی که برای عظمتت سجدهکنان بر زمین نهاده شده چیره میکنی و نیز بر زبانهایی که صادقانه به توحیدت و به سپاست مدحکنان گویا شده؟!).
«مَا هَکَذَا الظَّنُّ بِکَ، وَلَا أُخْبِرْنا بِفَضْلِکَ عَنْکَ»(هرگز چنین گمانی به تو نیست و از فضل و احسان تو چنین خبری داده نشده).
یَا مَوْلاىَ فَکَیْفَ یَبْقىٰ فِى الْعَذابِ وَهُوَ یَرْجُو مَا سَلَفَ مِنْ حِلْمِکَ ؟ أَمْ کَیْفَ تُؤْلِمُهُ النَّارُ وَهُوَ یَأْمُلُ فَضْلَکَ وَرَحْمَتَکَ ؟( ای مولای من، چگونه در عذاب بماند و حال آنکه امید به بردباری گذشتهات دارد یا آتش چگونه او را به درد آورد درحالیکه بخشش و رحمت تو امیدواراست؟!)فرازهای زیباازدعای کمیل.
دعای کمیل
متن«دعای کمیل» با ترجمه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِرَحْمَتِکَ الَّتی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ
خدایا از تو درخواست می کنم، به رحمتت که همه چیز را فرا گرفته
وَ بِقُوَّتِکَ الَّتی قَهَرْتَ بِها کُلَّ شَیْءٍ وَ خَضَعَ لَها کُلُّ شَیْءٍ وَ ذَلَّ لَها کُلُّ شَیْءٍ
و به نیرویت که با آن بر هرچیز چیره گشتی و در برابر آن هرچیز فروتنی نموده و همه چیز خوار شده
وَ بِجَبَرُوتِکَ الَّتی غَلَبْتَ بِها کُلَّ شَیْءٍ وَ بِعِزَّتِکَ الَّتی لا یَقُومُ لَها شَیْءٌ
و به جبروتت که با آن بر همه چیزی فائق آمدی و به عزّتت که چیزی در برابرش تاب نیاورد
وَ بِعَظَمَتِکَ الَّتی مَلاَتْ کُلَّ شَیْءٍ وَ بِسُلْطانِکَ الَّذی عَلا کُلَّ شَیْءٍ
و به بزرگی ات که همه چیز را پر کرده و به پادشاهی ات که برتر از همه چیز قرار گرفته
وَ بِوَجْهِکَ الْباقی بَعْدَ فَناءِ کُلِّ شَیْءٍ وَ بِأَسْمائِکَ الَّتی مَلاَتْ اَرْکانَ کُلِّ شَیْءٍ
و به جلوه ات که پس از نابودی همه چیز باقی است و به نامهایت که پایه های همه چیز را انباشته
وَ بِعِلْمِکَ الَّذی اَحاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الَّذی اَضاَّءَ لَهُ کُلُّ شیْءٍ
و به علمت که بر همه چیز احاطه نموده، و به نور ذاتت که همه چیز در پرتو آن تابنده گشته.
یا نُورُ یا قُدُّوسُ یا اَوَّلَ الاْوَّلِینَ وَ یا آخِرَ الآخِرینَ
ای نور، ای پاک از هر عیب، ای آغاز هر آغاز، و ای پایان هر پایان
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تَهْتِکُ الْعِصَمَ
خدایا! بیامرز برای من آن گناهانی را که پرده حرمتم می درد
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُنْزِلُ النِّقَمَ
خدایا! بیامرز برای من آن گناهانی را که کیفرها را فرو می بارند
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُغَیِّرُ النِّعَمَ
خدایا! بیامرز برایم گناهانی را که نعمتها را دگرگون می سازند
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تَحْبِسُ الدُّعاءَ
خدایا! بیامرز برایم آن گناهانی را که دعا را باز می دارند
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُنْزِلُ الْبَلاءَ
خدایا! بیامرز برایم گناهانی که بلا را نازل می کند.
اَللّهُمَّ اغْفِرْلی کُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ وَ کُلَّ خَطیئَةٍ اَخْطَاْتُها
خدایا! بیامرز برایم همه گناهانی را که مرتکب شدم، و تمام خطاهایی که به آنها آلوده گشتم.
اَللّهُمَّ اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ بِذِکْرِکَ وَ اَسْتَشْفِعُ بِکَ اِلی نَفْسِکَ
خدایا! با یاد تو به سویت نزدیکی می جویم، و از ناخشنودی تو به درگاه خودت شفاعت می طلبم
وَ اَسْئَلُکَ بِجُودِکَ اَنْ تُدْنِیَنی مِنْ قُرْبِکَ وَ اَنْ تُوزِعَنی شُکْرَکَ وَ اَنْ تُلْهِمَنی ذِکْرَکَ
و از تو خواستارم به جودت مرا به بارگاه قرب خویش نزدیک گردانی و سپاس خود را نصیب من کنی، و یادت را به من الهام نمایی
اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ سُؤالَ خاضِعٍ مُتَذَلِّلٍ خاشِعٍ اَنْ تُسامِحَنی وَ تَرْحَمَنی وَ تَجْعَلَنی بِقَِسْمِکَ راضِیاً قانِعاً وَ فی جَمیعِ الاْحْوالِ مُتَواضِعاً
خدایا! از تو درخواست می کنم، درخواست بنده ای فروتن، خوار و افتاده، که با من مدارا نمایی و به من رحم کنی و به آنچه روزی ام نموده ای خشنود و قانع بداری و در تمام حالات در عرصه تواضعم بگذاری.
اَللّهُمَّ وَ اَسْئَلُکَ سُؤالَ مَنِ اشْتَدَّتْ فاقَتُهُ وَ اَنْزَلَ بِکَ عِنْدَ الشَّدائِدِ حاجَتَهُ وَ عَظُمَ فیما عِنْدَکَ رَغْبَتُهُ
خدایا! از تو درخواست می کنم درخواست کسی که سخت تهیدست شده و بار نیازش را به هنگام گرفتاریها به آستان تو فرود آورده و میلش به آنچه نزد توست فزونی یافته
اَللّهُمَّ عَظُمَ سُلْطانُکَ وَ عَلا مَکانُکَ وَ خَفِیَ مَکْرُکَ وَ ظَهَرَ اَمْرُکَ وَ غَلَبَ قَهْرُکَ وَ جَرَتْ قُدْرَتُکَ وَ لا یُمْکِنُ الْفِرارُ مِنْ حُکُومَتِکَ
خدایا! فرمانروایی بس بزرگ و مقامت والا و تدبیرت پنهان، و فرمانت آشکار، و قهرت چیره، و قدرتت نافذ، و گریز از حکومتت ممکن نیست.
اَللّهُمَّ لا اَجِدُ لِذُنُوبی غافِراً وَ لا لِقَبائِحی ساتِراً وَ لا لِشَیْءٍ مِنْ عَمَلِیَ الْقَبیحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَیْرَکَ
خدایا! آمرزنده ای برای گناهانم و پرده پوشی برای زشتکاری هایم و تبدیل کننده ای برای کار زشتم به زیبایی
لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ وَ بِحَمْدِکَ ظَلَمْتُ نَفْسی وَ تَجَرَّأتُ بِجَهْلی وَ سَکَنْتُ اِلی قَدیمِ ذِکْرِکَ لی وَ مَنِّکَ عَلَیَّ.
جز تو نمی یابم معبودی جز تو نیست، پاک و منزّهی و به ستایشت برخاسته ام، به خود ستم کردم و از روی نادانی جرأت نمودم و به یاد دیرینه ات از من و بخششت بر من به آرامش نشستم.
اَللّهُمَّ مَوْلایَ کَمْ مِنْ قَبیحٍ سَتَرْتَهُ وَ کَمْ مِنْ فادِحٍ مِنَ الْبَلاءِ اَقَلْتَهُ
خدایا! ای سرور من چه بسیار زشتی مرا پوشاندی و چه بسیار بلاهای سنگین و بزرگی که از من برگرداندی.
وَ کَمْ مِنْ عِثارٍ وَقَیْتَهُ وَ کَمْ مِنْ مَکْرُوهٍ دَفَعْتَهُ وَ کَمْ مِنْ ثَناءٍ جَمیلٍ لَسْتُ اَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ
و چه بسیار لغزشی که مرا از آن نگهداشتی و چه بسیار ناپسند که از من دور کردی و چه بسیار ستایش نیکویی که شایسته آن نبودم و تو در میان مردم پخش کردی.
اَللّهُمَّ عَظُمَ بَلائی وَ اَفْرَطَ بی سُوءُ حالی وَ قَصُرَتْ بی اَعْمالی وَ قَعَدَتْ بی اَغْلالی
خدایا! بلایم بزرگ شده و زشتی عالم از حدّ گذشته و کردارم خوارم ساخته و زنجیرهای گناه مرا زمین گیر نموده
وَ حَبَسَنی عَنْ نَفْعی بُعْدُ اَمَلی وَ خَدَعَتْنِی الدُّنْیا بِغُرُورِها وَ نَفْسی بِجِنایَتِها وَ مِطالی یا سَیِّدی
و دوری آرزوهایم مرا زندانی ساخته و دنیا با غرورش و نفسم با جنایتش و امروز و فردا کردنم در توبه مرا فریفته
فَاَسْئَلُکَ بِعِزَّتِکَ اَنْ لا یَحْجُبَ عَنْکَ دُعائی سُوءُ عَمَلی وَ فِعالی
ای سرورم از تو درخواست می کنم به عزّتت که مانع نشود از اجابت دعایم به درگاهت، بدی عمل و زشتی کردارم
وَ لا تَفْضَحْنی بِخَفِیِّ مَا اطَّلَعْتَ عَلَیْهِ مِنْ سِرّی وَلا تُعاجِلْنی بِالْعُقُوبَةِ عَلی ما عَمِلْتُهُ فی خَلَواتی
و مرا با آنچه از اسرار نهانم می دانی رسوا مسازی و در کیفر آنچه در خلوتهایم انجام دادم شتاب نکنی،
مِنْ سُوءِ فِعْلی وَ اِسائَتی وَ دَوامِ تَفْریطی وَ جَهالَتی وَ کَثْرَةِ شَهَواتی وَ غَفْلَتی
از زشتی کردار و بدی رفتار و تداوم تقصیر و نادانی و بسیاری شهواتم و غفلتم، شتاب نکنی.
وَ کُنِ اللّهُمَّ بِعِزَّتِکَ لی فی کُلِّ الاْحْوالِ رَؤُفاً وَ عَلَیَّ فی جَمیعِ الاُْمُورِ عَطُوفاً.
خدایا! با من در همه احوال مهر ورز و بر من در هر کارم به دیده لطف بنگر
اِلهی وَرَبّی مَنْ لی غَیْرُکَ اَسْئَلُهُ کَشْفَ ضُرّی وَالنَّظَرَ فی اَمْری
خدایا، پروردگارا، جز تو که را دارم؟ تا برطرف شدن ناراحتی و نظر لطف در کارم را از او درخواست کنم.
اِلهی وَ مَوْلایَ اَجْرَیْتَ عَلَیَّ حُکْماً اتَّبَعْتُ فیهِ هَوی نَفْسی وَ لَمْ اَحْتَرِسْ فیهِ مِنْ تَزْیینِ عَدُوّی
خدای من و سرور من، حکمی را بر من جاری ساختی که هوای نفسم را در آن پیروی کردم و از فریبکاری آرایش دشمنم نهراسیدم
فَغَرَّنی بِما اَهْوی وَ اَسْعَدَهُ عَلی ذلِکَ الْقَضاءُ فَتَجاوَزْتُ بِما جَری عَلَیَّ مِنْ ذلِکَ بَعْضَ حُدُودِکَ وَ خالَفْتُ بَعْضَ اَوامِرِکَ
پس مرا به خواهش دل فریفت و بر این امر اختیار و اراده ام یاریش نمود، پس بدینسان و بر پایه گذشته هایم از حدودت گذشتم، و با برخی از دستوراتت مخالفت نمودم
فَلَکَ الْحَمْدُ عَلَیَّ فی جَمیعِ ذلِکَ وَ لا حُجَّةَ لی فیما جَری عَلَیَّ فیهِ قَضاؤُکَ وَ اَلْزَمَنی حُکْمُکَ وَ بَلاؤُکَ
پس حمد تنها از آن تواست در همه اینها. و مرا هیچ حقی نیست در آنچه بر من از سوی قضایت جاری شده و فرمان و آزمایشت ملزمم نموده.
وَ قَدْ اَتَیْتُکَ یا اِلهی بَعْدَ تَقْصیری وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی مُعْتَذِراً نادِماً مُنْکَسِراً مُسْتَقیلاً مُسْتَغْفِراً مُنیباً مُقِرّاً مُذْعِناً مُعْتَرِفاً
ای خدای من اینک پس از کوتاهی در عبادت و زیاده روی در خواهشهای نفس عذرخواه، پشیمان، شکسته دل، جویای گذشت طالب آمرزش، بازگشت کنان با حالت اقرار و اذعان و اعتراف به گناه
لا اَجِدُ مَفَرّاً مِمّا کانَ مِنّی وَ لا مَفْزَعاً اَتَوَجَّهُ اِلَیْهِ فی اَمْری غَیْرَ قَبُولِکَ عُذْری وَ اِدْخالِکَ اِیّایَ فی سَعَةِ رَحْمَتِکَ،
بی آنکه گریزگاهی از آنچه از من سرزده بیابم و نه پناهگاهی که به آن رو آورم پیدا کنم، جز اینکه پذیرای عذرم باشی، و مرا در رحمت فراگیرت بگنجایی
اَللّهُمَّ فَاقْبَلْ عُذْری وَارْحَمْ شِدَّةَ ضُرّی وَ فُکَّنی مِنْ شَدِّ وَثاقی
خدایا! پس عذرم را بپذیر، و به بدحالی ام رحم کن و رهایم ساز از بند محکم گناه.
یا رَبِّ ارْحَمْ ضَعْفَ بَدَنی وَ رِقَّةَ جِلْدی وَ دِقَّةَ عَظْمی
پروردگارا! بر ناتوانی جسمم و نازکی پوستم و نرمی استخوانم رحم کن.
یا مَنْ بَدَءَ خَلْقی وَ ذِکْری وَ تَرْبِیَتی وَ بِرّی وَ تَغْذِیَتی هَبْنی لاِبْتِداءِ کَرَمِکَ وَ سالِفِ بِرِّکَ بی
ای که آغازگر آفرینش و یاد و پرورش و نیکی بر من و تغذیه ام بوده ای، اکنون مرا ببخش به همان کرم نخستت، و پیشینه احسانت بر من
یا اِلهی وَ سَیِّدی وَ رَبّی اَتُراکَ مُعَذِّبی بِنارِکَ بَعْدَ تَوْحیدِکَ وَ بَعْدَ مَا انْطَوی عَلَیْهِ قَلْبی مِنْ مَعْرِفَتِکَ وَ لَهِجَ بِهِ لِسانی مِنْ ذِکْرِکَ وَاعْتَقَدَهُ ضَمیری مِنْ حُبِّکَ
ای خدای من و سرور و پروردگارم، آیا مرا به آتش دوزخ عذاب نمایی، پس از اقرار به یگانگی ات و پس از آنکه دلم از نور شناخت تو روشنی گرفت و زبانم در پرتو آن به ذکرت گویا گشت و پس از آنکه درونم از عشقت لبریز شد
وَ بَعْدَ صِدْقِ اعْتِرافی وَ دُعائی خاضِعاً لِرُبُوبِیَّتِکَ؟
و پس از صداقت در اعتراف و درخواست خاضعانه ام در برابر پروردگاری ات.
هَیْهاتَ اَنْتَ اَکْرَمُ مِنْ اَنْ تُضَیِّعَ مَنْ رَبَّیْتَهُ اَوْ تُبْعِدَ مَنْ اَدْنَیْتَهُ اَوْ تُشَرِّدَ مَنْ آوَیْتَهُ اَوْ تُسَلِّمَ اِلَی الْبَلاءِ مَنْ کَفَیْتَهُ وَ رَحِمْتَهُ
باور نمی کنم چه آن بسیار بعید است و تو بزرگوارتر از آن هستی که پرورده ات را تباه کنی یا آن را که به خود نزدیک نموده ای دور نمایی یا آن را که پناه دادی از خود برانی یا آن را که خود کفایت نموده ای و به او رحم کردی به موج بلا واگذاری!
وَ لَیْتَ شِعْری یا سَیِّدی وَ اِلهی وَ مَوْلایَ! «اَتُسَلِّطُ النّارَ عَلی وُجُوهٍ خَرَّتْ لِعَظَمَتِکَ ساجِدَةً وَ عَلی اَلْسُنٍ نَطَقَتْ بِتَوْحیدِکَ صادِقَةً وَ بِشُکْرِکَ مادِحَةً»
ای کاش می دانستم ای سرورم و معبودم و مولایم، «آیا آتش را بر صورتهایی که برای عظمتت سجده کنان بر زمین نهاده شده مسلطّ می کنی؟ و نیز بر زبانهایی که صادقانه به توحیدت و به سپاست مدح کنان گویا شده برآتش خواهی انداخت؟.
وَ عَلی قُلُوبٍ اعْتَرَفَتْ بِاِلهِیَّتِکَ مُحَقِّقَةً وَ عَلی ضَمائِرَ حَوَتْ مِنَ الْعِلْمِ بِکَ حَتّی صارَتْ خاشِعَةً وَ عَلی جَوارِحَ سَعَتْ اِلی اَوْطانِ تَعَبُّدِکَ طائِعَةً وَ اَشارَتْ بِاسْتِغْفارِکَ مُذْعِنَةً
و هم بر دلهایی که بر پایه تحقیق به خداوندیت اعتراف کرده. و بر نهادهایی که معرفت به تو آنها را فرا گرفته تا آنجا که در پیشگاهت خاضع شده و به اعضایی که مشتاقانه به سوی پرستشگاههایت شتافته اند و اقرارکنان جویای آمرزش تو بوده اند.
«ما هکَذَا الظَّنُّ بِکَ وَ لا اُخْبِرْنا بِفَضْلِکَ عَنْکَ یا کَریمُ یا رَبِّ»
شگفتا این همه را به آتش بسوزانی! «هرگز چنین گمانی به تو نیست و از فضل تو چنین خبری داده نشده ای بزرگوار، ای پروردگار»
وَ اَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفی عَنْ قَلیلٍ مِنْ بَلاءِ الدُّنْیا وَ عُقُوباتِها وَ ما یَجْری فیها مِنَ الْمَکارِهِ عَلی اَهْلِها
و تو از ناتوانی ام در برابر اندکی از غم و اندوه دنیا و کیفرهای آن و آنچه که زا ناگواریها بر اهلش می گذرد آگاهی
عَلی اَنَّ ذلِکَ بَلاءٌ وَ مَکْرُوهٌ قَلیلٌ مَکْثُهُ یَسیرٌ بَقائُهُ قَصیرٌ مُدَّتُهُ
با آنکه این غم و اندوه و ناگواری درنگش کم بقایش اندک و مدّتش کوتاه است.
فَکَیْفَ احْتِمالی لِبَلاءِ الآخِرَةِ وَ جَلیلِ وُقُوعِ الْمَکارِهِ فیها
پس چگونه خواهد بود تابم در برابر بلای آخرت، و فرود آمدن ناگواریها در آن جهان بر جسم و جانم
وَهُوَ بَلاءٌ تَطُولُ مُدَّتُهُ وَ یَدُومُ مَقامُهُ وَ لا یُخَفَّفُ عَنْ اَهْلِهِ لاِنَّهُ لا یَکُونُ اِلاّ عَنْ غَضَبِکَ وَاْنتِقامِکَ وَ سَخَطِکَ
و حال انکه زمانش طولانی و جایگاهش ابدی است و تخفیفی برای اهل آن بلا نخواهد بو، چرا که مایه آن بلا جز از خشم و انتقام و ناخشنودی تو نیست
وَ هذا ما لا تَقُومُ لَهُ السَّمواتُ وَالاَْرْضُ یا سَیِّدِی فَکَیْفَ لی وَ اَنَا عَبْدُکَ الضَّعیفُ الذَّلیلُ الْحَقیرُ الْمِسْکینُ الْمُسْتَکینُ
و این چیزی است که تاب نیاورند در برابرش آسمانها و زمین، ای سرور من تا چه رسد به من؟ و حال آنکه من بنده ناتوان، خوار و کوچک، زمین گیر و درمانده توأم.
یا اِلهی وَ رَبّی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلایَ لاِیِّ الاُْمُورِ اِلَیْکَ اَشْکُو وَ لِما مِنْها اَضِجُّ وَ اَبْکی؟ لألیمِ الْعَذابِ وَ شِدَّتِهِ اَمْ لِطُولِ الْبَلاءِ وَ مُدَّتِهِ؟
ای خدای من و پروردگارم و سرور و مولایم، برای کدامیک از دردهایم به حضرتت شکوه کنم و برای کدامین گرفتاریم به درگاهت بنالم و اشک بریزیم. آیا برای دردناکی عذاب و سختی اش، یا برای طولانی شدن بلا و زمانش
فَلَئِنْ صَیَّرْتَنی لِلْعُقُوباتِ مَعَ اَعْدائِکَ وَ جَمَعْتَ بَیْنی وَ بَیْنَ اَهْلِ بَلائِکَ وَ فَرَّقْتَ بَیْنی وَ بَیْنَ اَحِبّائِکَ وَ اَوْلیائِکَ،
پس اگر مرا در عقوبت و مجازات با دشمنانت قرار دهی، و بین من و اهل عذابت جمع کنی، و میان من و عاشقان و دوستانت جدایی اندازی
فَهَبْنی یا اِلهی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلایَ وَ رَبّی صَبَرْتُ عَلی عَذابِکَ فَکَیْفَ اَصْبِرُ عَلی فِراقِکَ
ای خدا و آقا و مولا و پروردگارم، بر فرض که بر عذابت شکیبائی ورزم، ولی بر فراقت چگونه صبر کنم
وَ هَبْنی صَبَرْتُ عَلی حَرِّ نارِکَ فَکَیْفَ اَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ اِلی کَرامَتِکَ اَمْ کَیْفَ اَسْکُنُ فِی النّارِ وَ رَجائی عَفْوُکَ
و گیرم ای خدای من بر سوزندگی آتشت صبر کنم، اما چگونه چشم پوشی از کرمت را تاب آورم یا چگونه در آتش، سکونت گزینم و حال آنکه امید من گذشت و عفو تواست.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: خدایا! اگرمرادرآتش جهنم هم بیندازی درآنجا(گریه کنان)صدایت میکنم:یَا وَلِىَّ الْمُؤْمِنِینَ، یَا غَایَةَ آمالِ الْعارِفِینَ، یَا غِیاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ، یَا حَبِیبَ قُلُوبِ الصَّادِقِینَ، وَیَا إِلٰهَ الْعالَمِینَ.
کجایی ای سرپرست مؤمنان، آری کجایی ای نهایت آرزوی عارفان، ای فریادرس خواهندگان فریادرس، ای محبوب دلهای راستان و ای معبود جهانیان.
فَبِعِزَّتِکَ یا سَیِّدی وَ مَوْلایَ اُقْسِمُ صادِقاً لَئِنْ تَرَکْتَنی ناطِقاً لاَضِجَّنَّ اِلَیْکَ بَیْنَ اَهْلِها ضَجیجَ الآمِلینَ
پس به عزّتت ای آقا و مولایم سوگند صادقانه می خورم، اگر مرا در سخن گفتن آزاد بگذاری در میان اهل دوزخ به پیشگاهت سخت ناله سر دهم همانند ناله آرزومندان
وَ لاَصْرُخَنَّ اِلَیْکَ صُراخَ الْمَسْتَصْرِخینَ وَ لاََبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بُکاءَ الْفاقِدینَ
و به درگاهت بانگ بردارم، همچون بانگ آنان که خواهان دادرسی هستند و هر آینه به آستانت گریه کنم چونان که مبتلا به فقدان عزیزی می باشند
وَ لاَُنادِیَنَّکَ اَیْنَ کُنْتَ یا وَلِیَّ الْمُؤْمِنینَ یا غایَةَ آمالِ الْعارِفینَ یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ یا حَبیبَ قُلُوبِ الصّادِقینَ وَ یا اِلهَ الْعالَمینَ
و صدایت می زنم:کجایی ای سرپرست مؤمنان، آری کجایی ای نهایت آرزوی عارفان، ای فریادرس خواهندگان فریادرس، ای محبوب دلهای راستان و ای معبود جهانیان .
اَفَتُراکَ سُبْحانَکَ یا اِلهی وَ بِحَمْدِکَ تَسْمَعُ فیها صَوْتَ عَبْدٍ مُسْلِمٍ سُجِنَ فیها بِمُخالَفَتِهِ وَ ذاقَ طَعْمَ عَذابِها بِمَعْصِیَتِهِ وَ حُبِسَ بَیْنَ اَطْباقِها بِجُرْمِهِ وَ جَریرَتِهِ
آیا این چنین است، ای خدای منزّه، و ستوده که در دوزخ بشنوی صدای بنده مسلمانی که برای مخالفتش با دستورات تو زندانی شده و مزه عذابش را به خاطر نافرمانی چشیده و میان درکات دوزخ به علّت جرم و جنایتش محبوس شده
وَ هُوَ یَضِجُّ اِلَیْکَ ضَجیجَ مُؤَمِّلٍ لِرَحْمَتِکَ وَ یُنادیکَ بِلِسانِ اَهْلِ تَوْحیدِکَ وَ یَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِرُبُوبِیَّتِکَ
و حال آنکه در درگاهت سخت ناله می زند، همچون ناله آن که آرزومند رحمت توست، و با زبان اهل توحیدت تو را می خواند، و به ربوبیّتت به پیشگاهت توسّل می جوید.
«یا مَوْلایَ! فَکَیْفَ یَبْقی فِی الْعَذابِ وَ هُوَ یَرْجُوا ما سَلَفَ مِنْ حِلْمِکَ»
ای مولای من، چگونه در عذاب بماند و حال آنکه امید به بردباری،همچون گذشته ات دارد!
اَمْ کَیْفَ تُؤْلِمُهُ النّارُ وَ هُوَ یَأمُلُ فَضْلَکَ وَ رَحْمَتَکَ
یا«آتش چگونه او را به می آزارد درحالی که به بخشش و رحمت تو امیدواراست؟!»
اَمْ کَیْفَ یُحْرِقُهُ لَهیبُها وَ اَنْتَ تَسْمَعُ صَوْتَهُ وَ تَری مَکانَهُ
یا چگونه شعله آتش او را بسوزاند درحالی که فریادش را می شنوی و جایش را می بینی
اَمْ کَیْفَ یَشْتَمِلُ عَلَیْهِ زَفیرُها وَ اَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفَهُ
یا چگونه آتش او را دربر بگیرد و حال آنکه از ناتوانی اش خبر داری
اَمْ کَیْفَ یَتَقَلْقَلُ بَیْنَ اَطْباقِها وَ اَنْتَ تَعْلَمُ صِدْقَهُ
یا چگونه در طبقات دوزخ به این سو و آن سو کشانده شود درحالی که راستگوی اش را می دانی
اَمْ کَیْفَ تَزْجُرُهُ زَبانِیَتُها وَ هُوَ یُنادیکَ یا رَبَّهُ
یا چگونه فرشته های عذاب او را با خشم برانند و حال آنکه تو را به پروردگاریت می خواند
اَمْ کَیْفَ یَرْجُو فَضْلَکَ فی عِتْقِهِ مِنْها فَتَتْرُکُهُ فیها؟
یا چگونه ممکن است بخششت را در آزادی از دوزخ امید داشته باشد و تو او را در انجا به همان حال واگذاری؟
هَیْهاتَ ما ذلِکَ الظَّنُ بِکَ وَ لاَالْمَعْرُوفُ مِنْ فَضْلِکَ وَ لا مُشْبِهٌ لِما عامَلْتَ بِهِ الْمُوَحِّدینَ مِنْ بِرِّکَ وَ اِحْسانِکَ
همه این امور از بنده نوازی تو بس دور است، هرگز گمان ما به تو این نیست و نه از فضل تو چنین گویند و نه به آنچه که از خوبی و احسانت با اهل توحید رفتار کرده ای شباهتی دارد.(همچین کاری نمی کنی!)
فَبِالْیَقینِ اَقْطَعُ لَوْ لا ما حَکَمْتَ بِهِ مِنْ تَعْذیبِ جاحِدیکَ وَ قَضَیْتَ بِهِ مِنْ اِخْلادِ مُعانِدیکَ لَجَعَلْتَ النّارَ کُلَّها بَرْداً وَ سَلاماً وَ ما کانَ لاِحَدٍ فیها مَقَرّاً وَ لا مُقاماً
پس به یقین می دانم که اگر فرمانت در به عذاب کشیدن منکران نبود و حکمت به همیشگی بودن دشمنانت در آتش صادر نمی شد، هر آینه سرتاسر دوزخ را سرد و سلامت می کردی و برای احدی در آنجا قرار و جایگاهی نبود
لکِنَّکَ تَقَدَّسَتْ اَسْماؤُکَ اَقْسَمْتَ اَنْ تَمْلأها مِنَ الْکافِرینَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ اَجْمَعینَ وَ اَنْ تُخَلِّدَ فیهَا الْمُعانِدینَ
امّا تو که مقدّس است نامهایت سوگند یاد کردی که دوزخ را از همه کافران چه پری و چه آدمی پر سازی و ستیزه جویان را در آنجا همیشگی و جاودانه بداری
«أَفَمَنْ کَانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کَانَ فَاسِقاً لَا یَسْتَوُونَ»
آیا مؤمنانِ (اهل عبادت) مانند کسانی هستند که منحرف و نافرمانند؟ (نه، هرگز این دو گروه) مساوی نیستند.
وَ اَنْتَ جَلَّ ثَناؤُکَ قُلْتَ مُبْتَدِئاً وَ تَطَوَّلْتَ بِالاِْنْعامِ مُتَکَرِّماً، اَفَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُونَ؟
و هم تو -که ثنایت برجسته و والا است- به این گفته ابتدا کردی و با نعمتهایت کریمانه تفضّل فرمودی «آیا مؤمن همانند فاسق است؟ نه، مساوی نیستند».
اِلهی وَ سَیِّدی فَاَسْئَلُکَ بِالْقُدْرَةِ الَّتی قَدَّرْتَها وَ بِالْقَضِیَّةِ الَّتی حَتَمْتَها وَ حَکَمْتَها وَ غَلَبْتَ مَنْ عَلَیْهِ اَجْرَیْتَها
ای خدا و سرور من، از تو خواستارم به قدرتی که مقدّر نمودی و به فرمانی که حتمیتش دادی و بر همه استوارش نمودی و بر کسی که بر او اجرایش کردی چیره ساختی.
خدایا!همین حالا(امشب)قلم عفوبرجرایم اعمالم بکشی.
اَنْ تَهَبَ لی فی هذِهِ اللَّیْلَةِ وَ فی هذِهِ السّاعَةِ کُلَّ جُرْمٍ اَجْرَمْتُهُ وَ کُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ وَ کُلَّ قَبِیحٍ اَسْرَرْتُهُ وَ کُلَّ جَهْلٍ عَمِلْتُهُ کَتَمْتُهُ اَوْ اَعْلَنْتُهُ اَخْفَیْتُهُ اَوْ اَظْهَرْتُهُ
که در این شب و در این ساعت بر من ببخشی هر جرمی که مرتکب شدم و هر گناهی که به آن آلوده گشتم و هر کار زشتی را که پنهان ساختم و هر نادانی که آن را بکار گرفتم خواه پنهان کردم یا آشکار، نهان ساختم یا عیان و هر کار زشتی که دستور ثبت آن را به نویسندگان بزرگوار دادی.(رقیب وعتید)
وَ کُلَّ سَیِّئَةٍ اَمَرْتَ بِاِثْباتِهَا الْکِرامَ الْکاتِبینَ الَّذینَ وَکَّلْتَهُمْ بِحِفْظِ ما یَکُونُ مِنّی وَ جَعَلْتَهُمْ شُهُوداً عَلَیَّ مَعَ جَوارِحی
آنان که بر ضبط آنچه از من سر زند گماشتی و آنان را نیز گواهانی بر من قرار دادی علاوه بر اعضایم و خود فراتر از آنها مراقب من بودی
وَ کُنْتَ اَنْتَ الرَّقیبَ عَلَیَّ مِنْ وَرائِهِمْ وَالشّاهِدَ لِما خَفِیَ عَنْهُمْ وَ بِرَحْمَتِکَ اَخْفَیْتَهُ وَ بِفَضْلِکَ سَتَرْتَهُ
و شاهد بر آنچه که از آنان پنهان ماند و به یقین با رحمتت پنهان ساختی و با فضلت پوشاندی.
توضیح:وَأَنْ تُوَفِّرَ حَظِّى، مِنْ کُلِّ خَیْرٍ أَنْزَلْتَهُ، أَوْ إِحْسَانٍ فَضَّلْتَه، أَوْ بِرٍّ نَشَرْتَهُ، أَوْ رِزْقٍ بَسَطْتَهُ ، أَوْ ذَنْبٍ تَغْفِرُهُ، أَوْ خَطَاً تَسْتُرُهُ، یَا رَبِّ یَا رَبِّ یَا رَبِّ!
خدایا!از تو میخواهم از هرچیزیکه نازل کردی: احسانی که مرحمت نمودی ،خوبی هایم راکه همه جامنتشرکردی ، رزقی که فزونی بخشدی و گناهانم که بیامرزی یا خطاهایم رابپوشانی، خدایا ،خدایا، خدایا!.
وَ اَنْ تُوَفِّرَ حَظّی مِنْ کُلِّ خَیْرٍ اَنْزَلْتَهُ اَوْ اِحْسانٍ فَضَّلْتَهُ اَوْ بِرٍّ نَشَرْتَهُ اَوْ رِزْقٍ بَسَطْتَهُ اَوْ ذَنْبٍ تَغْفِرُهُ اَوْ خَطَاءٍ تَسْتُرُهُ
و اینکه از تو می خواهم از هرچیزی که نازل کردی یا احسانی که تفضّل نمودی یا برّ و نیکی که گستردی یا رزقی که پراکندی یا گناهی که بیامرزی یا خطایی که بپوشانی، پرورگارا، پروردگارا، پروردگارا!
«یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ» یا اِلهی وَ سَیِّدی وَ مَوْلایَ وَ مالِکَ رِقّی یا مَنْ بِیَدِهِ ناصِیَتی یا عَلیماً بِضُرّی وَ مَسْکَنَتی یا خَبیراً بِفَقْری وَ فاقَتی
ای خدای من ای سرور من، ای مولای من و اختیار دارم، ای کسی که مهارم به دست اوست، ای آگاه از پریشانی و ناتوانی ام ای دانای تهیدستی و ناداری ام.
یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ اَسْئَلُکَ بِحَقِّکَ وَ قُدْسِکَ وَ اَعْظَمِ صِفاتِکَ وَ اَسْمائِکَ اَنْ تَجْعَلَ اَوْقاتی مِنَ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ بِذِکْرِکَ مَعْمُورَةً وَ بِخِدْمَتِکَ مَوْصُولَةً وَ اَعْمالی عِنْدَکَ مَقْبُولَةً
پروردگارا! پروردگارا! پروردگارا! از تو درخواست می کنم به حقّت و قدست و بزرگ ترین صفات و نامهایت که همه اوقاتم را از شب و روز به یادت آباد کنی و به خدمتگزاریت پیوسته بداری. و اعمالم را در پیشگاهت قبول فرمایی
حَتّی تَکُونَ اَعْمالی وَ اَوْرادی کُلُّها وِرْداً واحِداً وَ حالی فی خِدْمَتِکَ سَرْمَداً
تا آنکه اعمال و اورادم هماهنگ، همسو و همواره باشد و حالم در خدمت تو پاینده گردد.
یا سَیِّدی یا مَنْ عَلَیْهِ مُعَوَّلی یا مَنْ اِلَیْهِ شَکَوْتُ اَحْوالی
ای سرور من، ای آن که بر او تکیه دارم، ای آن که شکوه حالم را تنها به سوی او برم
یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ قَوِّ عَلی خِدْمَتِکَ جَوارِحی وَاشْدُدْ عَلَی الْعَزیمَةِ جَوانِحی وَ هَبْ لِیَ الْجِدَّ فی خَشْیَتِکَ وَالدَّوامَ فِی الاِْتِّصالِ بِخِدْمَتِکَ
ای پروردگارم، ای پروردگارم، ای پروردگارم اعضایم را در راه خدمتت نیرو بخش و دلم را بر عزم و همّت محکم کن، و کوشش در راستای پروایت و دوام در پیوستن به خدمتت را به من ارزانی دار
حَتّی اَسْرَحَ اِلَیْکَ فی مَیادینِ السّابِقینَ وَ اُسْرِعَ اِلَیْکَ فِی الْبارِزینَ وَ اَشْتاقَ اِلی قُرْبِکَ فِی الْمُشْتاقینَ وَ اَدْنُوَ مِنْکَ دُنُوَّ الْمُخْلِصینَ وَ اَخافَکَ مَخافَةَ الْمُوقِنینَ وَ اَجْتَمِعَ فی جِوارِکَ مَعَ الْمُؤْمِنینَ
تا به سویت برانم در میدانهای پیشتازان و به سویت بشتابم در میان شتابندگان و به کوی قربت آیم در میان مشتاقان و همانند مخلصان به تو نزدیک شوم و چون یقین آوردگان از جاه تو بهراسم و با اهل ایمان در جوارت گرد آیم.
توضیح:«اللّٰهُمَّ وَمَنْ أَرادَنِى بِسُوءٍ فَأَرِدْهُ، وَمَنْ کادَنِى فَکِدْهُ»(خدایا! هرکس قصدبدی بمن رادارد تو قصدش کن و هرکس قصد «مکر»بامن رادارد تو مکرش کن)
اَللّهُمَّ وَ مَنْ اَرادَنی بِسُوءٍ فَاَرِدْهُ وَ مَنْ کادَنی فَکِدْهُ
خدایا! هرکس مرا به بدی قصد کند تو قصدش کن، و هرکس با من مکر ورزد تو با او مکر کن
وَاجْعَلْنی مِنْ اَحْسَنِ عَبیدِکَ نَصیباً عِنْدَکَ وَ اَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْکَ وَ اَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَیْکَ فَاِنَّهُ لا یُنالُ ذلِکَ اِلاّ بِفَضْلِکَ
و مرا از بهره مندترین بندگانت نزد خود، و نزدیک ترینشان در منزلت به تو و مخصوص ترینشان در رتبه به پیشگاهت بگردان، زیرا این همه به دست نیاید جز به فضل تو
وَ جُدْلی بِجُودِکَ وَاعْطِفْ عَلَیَّ بِمَجْدِکَ وَاحْفَظْنی بِرَحْمَتِکَ وَاجْعَلْ لِسانی بِذِکْرِکَ لَهِجاً وَ قَلْبی بِحُبِّکَ مُتَیَّماً
خدایا! با جودت به من جود کن و با بزرگواریت به من نظر کن و با رحمتت مرا نگاهدار و زبانم را به ذکرت گویا کن، و دلم را به محبتت شیفته و شیدا فرما.
خدایا!بر من مِنَّت بگذار(حاجاتم رابرآورده کن)
توضیح :وَمُنَّ عَلَىَّ بِحُسْنِ إِجابَتِکَ، وَأَقِلْنِى عَثْرَتِى، وَاغْفِرْ زَلَّتِى، فَإِنَّکَ قَضَیْتَ عَلىٰ عِبادِکَ بِعِبادَتِکَ، وَأَمَرْتَهُمْ بِدُعائِکَ، وَضَمِنْتَ لَهُمُ الْإِجابَةَ(خدایا!بر من منّت گذار با پاسخ نیکویت و لغزشم را نادیده انگار و گناهم را ببخش، زیرا تو بندگانت را به بندگی فرمان دادی و به دعا و درخواست از خود دستور دادی و اجابت دعا را برای آنان ضامن شدی).
وَ مُنَّ عَلَیَّ بِحُسْنِ اِجابَتِکَ وَ اَقِلْنی عَثْرَتی وَاغْفِرْ زَلَّتی
و بر من منّت گذار با پاسخ نیکویت و لغزشم را نادیده انگار و گناهم را ببخش.
خدایا!خودت گفتی:دعاکن،من اجابت میکنم(اجابت دعاراضمانت کرده ای)
فَاِنَّکَ قَضَیْتَ عَلی عِبادِکَ بِعِبادَتِکَ وَ اَمَرْتَهُمْ بِدُعائِکَ وَ ضَمِنْتَ لَهُمُ الاِْجابَةَ
زیرا تو بندگانت را به بندگی فرمان دادی و به دعا و درخواست از خود امر کردی و اجابت دعا را برای آنان ضامن شدی.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:اشاره به آیه۶۰ غافر(ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ) و آیه ۷۷ سوره فرقان(قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ) ای پیامبر!به مردم بگو «اگر دعاى شما نباشد خداوند اعتنایى به شما نخواهدداشت»
فَاِلَیْکَ یا رَبِّ نَصَبْتُ وَجْهی وَ اِلَیْکَ یا رَبِّ مَدَدْتُ یَدی
پس ای پروردگار من تنها روی به سوی تو داشتم و دستم را تنها به جانب تو دراز کردم.
خدایا! دعایم(ارزوهایم)رااجابت کن.
فَبِعِزَّتِکَ اسْتَجِبْ لی دُعائی وَ بَلِّغْنی مُنایَ وَ لا تَقْطَعْ مِنْ فَضْلِکَ رَجائی وَاکْفِنی شَرَّ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ مِنْ اَعْدائی
پس تو را به عزّتت سوگند می دهم که دعایم را اجابت کنی و مرا به آرزویم برسانی، و امیدم را از فضلت ناامید نکنی، و شرّ دشمنانم را از پری و آدمی از من کفایت کنی.
یا سَریعَ الرِّضا اِغْفِرْ لِمَنْ لا یَمْلِکُ اِلا الدُّعاءَ فَاِنَّکَ فَعّالٌ لِما تَشاءُ
ای خدایی که زود از بنده ات خشنود می شوی، بیامرز آن را که جز دعا چیزی ندارد، همانا تو هرچه بخواهی انجام می دهی
یا مَنِ اسْمُهُ دَواءٌ وَ ذِکْرُهُ شِفاءٌ وَ طاعَتُهُ غِنیً اِرْحَمْ مَنْ رَأسُ مالِهِ الرَّجاءُ وَ سِلاحُهُ الْبُکاءُ
ای آن که نامش دوا و یادش شفا و طاعتش توانگری است، رحم کن به کسی که سرمایه اش امید و سازوبرگش اشک ریزان است
یا سابِغَ النِّعَمِ یا دافِعَ النِّقَمِ یا نُورَ الْمُسْتَوْحِشینَ فِی الظُّلَمِ یا عالِماً لا یُعَلَّمُ
ای فروریزنده نعمتها ای دورکننده بلاها، ای روشنی بخش وحشت زدگان در تاریکیها، ای دانای ناآموخته
صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَ صَلَّی اللّهُ عَلی رَسُولِهِ وَالاْئِمَّةِ الْمَیامینَ مِنْ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً.
بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و با من چنان کن تو را شاید، و درود و سلام فراوان خدا بر پیامبرش و بر امامان خجسته از خاندانش.