پیراسته فر

خبری تحلیلی

پیراسته فر

خبری تحلیلی

امتناع(کاخ سفید)دعوت نتانیاهو به آمریکا

 مصائب نخست وزیراسرائیل..امتناع(خلبان‌های اسرائیل)ازسوارکردن نتانیاهو برای سفربه لندن ورُم.

آمریکا: نتانیاهو فعلا به کاخ سفید نیاید

الجزیره نوشت: رسانه‌های عبری زبان به نقل از یک مسئول گزارش دادند که واشنگتن به تل آویو ابلاغ کرده که در سایه اعتراضات کنونی در اسرائیل، از بنیامین نتانیاهو برای سفر آمریکا و حضور در کاخ سفید دعوت به عمل نخواهد آمد.

پیش از این، رسانه‌های عبری زبان گزارش دادند که «یوآو گالانت»(وزیر دفاع اسرائیل) یک پیام هشدار آمیز خطاب به کابینه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر این رژیم ارسال کرده است.

 «وزیردفاع اسرائیل» هشدار داده بود:ارتش اسرائیل در سایه این اصلاحات قضائی به سمت پرتگاه خطرناکی رانده می‌شود.

در ادامه اعتراض‌های گسترده در اسرائیل علیه «اصلاحات قضائی کابینه نتانیاهو» که معترضان آن را «کودتای قضائی نتانیاهو» می‌نامند، بخش دیگری از نیروهای نظامی اسرائیل دست به اعتراض زدند.

اعتراضات وتظاهرات دراسرائیل علیه اصلاحات قضایی نتانیاهو

The Hacker News

اعتصاب افسران واحد ۸۲۰۰ اسرائیل

 توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:روز جمعه ۲۴ مارس ۲۰۲۳(۴ فروردین ۱۴۰۲) شبکه الجزیره به نقل از رسانه‌های اسرائیلی اعلام کرد اافسران و نظامیان «واحد ۸۲۰۰» ارتش اسرائیل با امضا طوماری اعلام کردند که دیگر در محل خدمت حاضر نخواهند شد.

اعتصاب ۲۰۰ خلبان ذخیره نیروی هوایی اسرائیل

چندین هفته است که ده‌ها هزار نفر با حضور در خیابان‌های شهرهای مختلف اسرائیل،ازجمله تل آویو دست به تظاهرات زده اندو خواستار توقف طرح جنجالی اصلاحات قضائی کابینه نتانیاهو شده‌‌اند.

خودداری خلبان‌های اسرائیلی از بردن بنیامین نتانیاهو به لندن باعث تأخیر در سفر او شد.

در سفر چند هفته پیش نتانیاهو به «رم »هم اتفاق مشابهی رخ داد و خلبان‌ها در برابر پرواز با او به ایتالیا مقاومت کردند.

روزنامه تلگراف گزارش داد که بعد از آنکه شماری از خلبان‌های اسرائیل حاضر نشدند نتانیاهو را به لندن ببرند او مجبور شد سفرش را با تأخیر انجام دهد.

 

تلگراف نوشته بحران داخلی بر سر طرح جنجالی اصلاحات قضائی حتی ممکن بود نتانیاهو را وادار به لغو سفر و ماندن در اسرائیل برای ایجاد وحدت در کابینه ائتلافی‌اش کند.

یک منبع در دولت انگلیس به روزنامه تلگراف گفت: «به نظر می‌رسد که خلبان‌های اسرائیلی از پرواز با نتانیاهو به لندن امتناع می‌کنند.»

در سفر چند هفته پیش نتانیاهو به رم هم اتفاق مشابهی رخ داد و خلبان‌ها در برابر پرواز با او به ایتالیا مقاومت کردند.

سفر نتانیاهو به لندن سرانجام به جای عصر پنجشنبه (به وقت محلی) ساعت ۴ بامداد جمعه انجام شد.

Britain's Prime Minister Rishi Sunak, left, welcomes Israel Prime Minister Benjamin Netanyahu at Downing Street in London, Friday, March 24, 2023. (Stefan Rousseau/PA via AP)

نخست وزیر بریتانیا، ریشی سوناک، در سمت چپ، از بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در خیابان داونینگ لندن، جمعه، 24 مارس 2023، استقبال کرد.

در هفته‌های گذشته ده‌ها هزار نفر با حضور در خیابان‌های فلسطین اشغالی خواستار توقف طرح جنجالی اصلاحات قضائی که نتانیاهو آن را معرفی کرده شده‌‌اند.

Rishi Sunak meets Israeli Prime Minister Benjamin Netanyahu outside 10 Downing Street

نتانیاهو در لندن هم با جمعیت معترضان روبرو شد. رسانه‌های انگلیس گزارش دادند به دنبال تظاهرات در لندن در بدو ورود نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی به انگلیس دولت انگلیس کنفرانس مطبوعاتی مشترک «بنیامین نتانیاهو» و «ریشی سوناک» را لغو کرد.

UK Prime Minister Rishi Sunak Hosts Israel's Prime Minister Benjamin Netanyahu

پس از ورود نتانیاهو به لندن، ده‌ها تظاهرات‌کننده‌ در کنار خبرنگاران اسرائیلی در محل حضور داشته‌ و علیه نتانیاهو شعار سر داده‌اند.

آی۲۴ اشاره کرد که تظاهرات‌کنندگان پلاکاردهایی در دست داشته‌اند که روی آن‌ها نوشته شده بود: «دیکتاتوری در حال شکل‌گیری»، «دیکتاتوری آغاز شد».

تظاهرات علیه نتانیاهو پس از آن تشدید شد که کابینه اسرائیل درصدد تصویب طرحی تحت عنوان «اصلاحات نظام قضایی» برآمد که به نخست‌وزیر این رژیم اختیارات بالایی در دور زدن تصمیمات قضایی علیه خود می‌دهد.

«کابینه بنیامین نتانیاهو »در چهارم ژانویه سال جاری (۱۴ دی ۱۴۰۱) این طرح را ارائه کرد. نتانیاهو که از سال‌ها پیش به اتهام فساد، رشوه و خیانت در امانت تحت محاکمه قضایی قرار دارد، بنا دارد با آنچه آن را اصلاح نظامی قضایی نامیده، از محاکمه فرار کند.

از سوی دیگر، پارلمان اسرائیل روز گذشته، قانونی را تصویب کرد که به مشاور قضایی کابینه اجازه عزل نخست‌وزیر و اعلام ناتوانی او در انجام وظایف را نمی‌دهد.

طرح این قانون از سوی «اویر کاتس» از اعضای حزب لیکود (حزب نتانیاهو) ارائه شد که به موجب آن مشاور قضایی کابینه اجازه نخواهد داشت عدم توانایی نخست‌وزیری برای انجام مأموریت و کناره‌گیری او را اعلام کند.

توضبح مدیریت سایت-پیراسته فر:اعتصاب ۲۰۰ خلبان ذخیره نیروی هوایی اسرائیل

الحره (۲۴ مارس ۲۰۲۳)نوشت:بحران اصلاحات قضایی به دنبال نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، در خارج از این کشور بود، در حالی که تظاهرکنندگان در لندن، پایتخت بریتانیا، در دیدار روز جمعه با ریشی سوناک، نخست وزیر بریتانیا، به تصمیمات وی اعتراض کردند.

هتافات معارضة لنتانیاهو فی لندن

بر اساس گزارشی در روزنامه تایمز اسرائیل، روز جمعه، تظاهرکنندگان اعلام کردند که از روز یکشنبه قبل از تصویب لایحه اصلاحات قضایی توسط دولت اسرائیل، "هفته فلج" را اعمال خواهند کرد.

Demonstrators on Whitehall in London, following Rishi Sunak’s meeting with Benjamin Netanyahu (PA)

تظاهرکنندگان در وایت هال لندن، پس از دیدار ریشی سوناک با بنیامین نتانیاهو

از اوایل ژانویه، اسرائیل شاهد تشدید اعتراضات در سراسر شهرها بوده است، که اخیراً نیروهای ذخیره به آنها پیوسته اند که نگرانی هایی را در نهادهای نظامی و امنیتی ایجاد کرده است.
این روزنامه در گزارش دیگری اشاره کرد که ۲۰۰ خلبان ذخیره نیروی هوایی اسرائیل در رزمایش هفتگی شرکت نخواهند کرد و به یگان های خود اطلاع داده اند که گزارش های خود را ارائه نخواهند کرد که این خود پیامدهای جدی برای وظایف عملیاتی نیروی هوایی خواهد بود. به کانال 12 اسرائیل

انتظار می رود روز شنبه شهرهای اسرائیل شاهد تظاهرات بزرگی باشند که صدها هزار نفر را در تل آویو، اورشلیم و مناطق دیگر به خود جلب خواهد کرد.

تظاهرات با شعار دفاع از دموکراسی در لندن
در لندن صدها معترض روز جمعه پس از ورود نتانیاهو به اقامتگاه نخست وزیر انگلیس فریاد و سوت زدند و گفتند: نتانیاهو برو زندان، نمی توانی از طرف اسرائیل صحبت کنی و پلیس انگلیس و موانع فلزی آنها را محاصره کردند.

یهودیان بریتانیایی و اسرائیلی این تظاهرات را با شعار «دفاع از دموکراسی» برای ابراز مخالفت خود با اصلاحات قضایی نتانیاهو سازماندهی کردند و ده ها نفر پرچم های اسرائیل را به اهتزاز درآوردند و طبل زدند.

نخست وزیر انگلیس نیز به نوبه خود در دیدار با همتای خود با نتانیاهو بر اهمیت پایبندی به ارزش های دموکراتیک تاکید کرد.

سخنگوی سوناک گفت: "نخست وزیر بر اهمیت حفظ ارزش های دموکراتیک که اساس روابط ما هستند، از جمله اصلاحات قضایی پیشنهادی در اسرائیل، تاکید کرد."

 (Simon Walker / No10 Downing Street)

به گزارش خبرگزاری آناتولی، گزارش های محلی روز پنجشنبه اعلام کردند، نخست وزیر اسرائیل ساعاتی پس از برنامه ریزی اولیه، به دلیل تداوم اعتراضات علیه برنامه های بازنگری قضایی دولتش، برای یک سفر برنامه ریزی شده به بریتانیا عزیمت خواهد کرد.

به گفته آمیچای اشتاین، خبرنگار پخش عمومی KAN، بنیامین نتانیاهو قرار بود اواخر پنجشنبه از لندن بازدید کند، اما خروج او تا ساعت 4 صبح (02:00GMT) به تعویق افتاد.

استاین در توییتر گفت که قرار است وی همچنین در ساعت 20:00 در دفتر نخست وزیری در اورشلیم بیانیه ای را برای رسانه ها ارائه کند.

همچنین، یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل، قرار است عصر پنج شنبه سخنرانی کند و خواستار توقف روند قانونی اصلاحات قضایی شود.

اسرائیل در 12 هفته گذشته تظاهرات گسترده ای را علیه طرح اصلاحات قضایی دولت تجربه کرده است که از نظر منتقدان تلاشی برای کاهش اختیارات مقام قضایی به نفع قوه مجریه است.

این اصلاحات که توسط یاریو لوین، وزیر دادگستری پیشنهاد شده بود، در صورت تصویب، رادیکال ترین تغییری خواهد بود که تاکنون در سیستم حکومتی اسرائیل وجود داشته است.

این تغییر قدرت دادگاه عالی اسرائیل را به شدت محدود می کند، به دولت قدرت انتخاب قضات می دهد و به انتصاب مشاوران حقوقی وزارتخانه ها توسط دادستان کل پایان می دهد.

با این حال، نتانیاهو که به اتهام فساد محاکمه می شود، اصرار دارد که این طرح دموکراسی را تقویت می کند و تعادل بین قوای مقننه، مجریه و قضایی را باز می گرداند.

توضبح مدیریت سایت-پیراسته فر:برای اطلاع ازعلت اخراج سفیراسرائیل ازاردن به این لینک مراجعه کنید:

اخراج(ایتان سورکیس) سفیراسرائیل از اردن

اولین نمازجمعه(رشت)سال ۱۴۰۲

فرازهایی از سخنان رهبرانقلاب سه شنبه ۱ فروردین ماه ۱۴۰۲ حرم رضوی(مشهد)درادامه.

همچنین نخستین نمازجمعه در «مسجدالاقصی» درماه رمضان ۱۴۴۴(۴ فروردین ۱۴۰۲)۲۴ مارس ۲۰۲۳ راخواهیددید.

اولین نمازجمعه درسال ۱۴۰۲

امروز جمعه ، ۰۴ فروردین ۱۴۰۲مصادف با دومین روز ماه رمضان ۱۴۴۴ می باشد.

آیت الله رسول فلاحتی درخطبه اول نمازجمعه درباره ارزش معلم واستاددراسلام مطالبی گفتند.

خطیب جمعه امروز ازکتاب آداب تعلیم وتعلم شهیدثانی درباره رفتارشاگرد با استادش گفتند:احترام استادبرمتعلم واجب است حتی اگرآن شاگردبه درجات آیت اللهی ویا استادی ویا متخصص وفوق تخصص علوم شده باشد.

خطبه که درساعت ۲۵: ۱۲ دقیقه شروع شده بوددر ساعت ۳۳: ۱۲ دقیقه به اتمام رسید.

خطبه دوم که برعکس امامان جمعه سابق رشت که تا چنددقیقه بطول می انجامید( تا حاجی جوشن توصیفات مفصلی از خطیب ومدیرارشد استان می کردو ۳ تاصلوات می گرفت،چنددقیقه بطول می انجامید)اماآقای فلاحتی با فاصله زمانی ۲ ثانیه ای(جلوس وقیام)خطبه دوم را آغازمی کند.

امام جمعه رشت درخطبه دوم اشاره ای داشتند به روزجمهوری اسلامی که درپیش است.

ومروری به بیانات مقام معظم رهبری درمشهد(سخنرانی روزعید)داشتند.

آیت الله فلاحتی گفتند:مقام معظم رهبری چندسالی است که شعارسال راباتولیدگره زده است.

 توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:فرازهایی از سخنان رهبرانقلاب سه شنبه ۱ فروردین ماه ۱۴۰۲ حرم رضوی(مشهد):

اوّلاً از پروردگار بزرگ سپاسگزاریم که بعد از یک محرومیّت چندساله این توفیق را مجدّداً عنایت کرد که در خدمت مردم عزیز این شهر و زوّار محترم باشیم.

تحقیقاً اینجا برترین و بهترین نقطه‌ی کشور عزیز و پهناور ما است و خدا را سپاسگزارم که در این مرکز مهم و پایگاه معنویّت و محلّ تنزّل ملائکه‌ی الهی با شما مردم عزیزمان، مردم مؤمن و پُرانگیزه، مجاور و زوّار ملاقات میکنم.
ما در سیاستهای اقتصادی‌ای که به دولتها اعلام کردیم، رشد ۸ درصدی را اعلام کردیم؛ در حالی که در بسیاری از سالهای دهه‌ی ۹۰ رشد ما زیر صفر بوده است

یکی از چیزهایی که در باب اقتصاد باید عرض بکنم ــ که اینها مسائل اساسی ما است و مایلم افکار عمومی این مطالب را مورد توجّه قرار بدهد، در افکار عمومی تصویب بشود و منتشر بشود ــ یکی از مهم‌ترین مسائلی که ما نیاز داریم برای اینکه وضع اقتصاد کشور بهتر بشود، رشد مستمر و سریع است. رشد اقتصادی ما ضعیف بوده.

اگر ما در کشورمان چهار پنج نقطه‌ضعفِ مهم داشته باشیم، در رأس همه‌ی اینها مسئله‌ی اقتصاد کشور است. اقتصاد کشور انصافاً یکی از نقاط ضعف ما است

آیت الله سیدعلی خامنه ای: ما در سیاستهای اقتصادی‌ای که به دولتها ، رشد ۸ درصدی را اعلام کردیم؛ در حالی که در بسیاری از سالهای دهه‌ی ۹۰ رشد ما زیر صفر بوده است. در مجموع هم وقتی که تحویل و تحوّل دولت انجام گرفت، رشد بسیار پایین بود؛ حالا رقمهای دقیقش را نمیخواهم عرض بکنم، مثلاً حدود یک درصد یا کمتر. ما به رشد اقتصادی سریع و مستمر احتیاج داریم؛ نه اینکه یک سال رشد داشته باشیم، بعد مجدّداً توقّف داشته باشیم.

پایان فراق سه ساله/ تازه شدن دیدار نوروزی با رهبر انقلاب

آیت الله خامنه ای: ما کِی میتوانیم این رشد سریع و مستمر را به دست بیاوریم؟ آن وقتی که با کمک و هدایت مردم بتوانیم تولید را افزایش بدهیم. مسئولان محترم دولتی و همچنین نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی بایستی مردم را به ایفای نقش مولّد در اقتصاد ترغیب کنند و آنها را هدایت کنند؛ برای بخش خصوصی اعتماد ایجاد کنند که سرمایه‌گذاری کند، کارآفرینی کند؛ بخش خصوصی میتواند.

رهبرانقلاب: هر جا مردم وارد شده‌اند ما پیشرفت کرده‌ایم. در دفاع مقدّس مردم وارد شدند، ما پیروز شدیم؛ در مسائل سیاسی کشور مردم هر جا وارد شدند ما پیروز شدیم؛ در مسائل اقتصادی هم همین جور است؛ [اگر] مردم وارد بشوند، آحاد مردم وارد بشوند، ما پیروز خواهیم شد، موفّق خواهیم شد.

آیت الله خامنه ای درسخنرانی روزعیددرمشهد(حرم امام رضا)گفتند:

رهبرمعظم انقلاب: یکی از اشکالات مهمّی که ما داریم، این است که روی راه‌های مشارکت مردم فکر نکرده‌ایم. من همین جا به مسئولین محترم، به صاحب‌نظران اقتصادی، به کسانی که علاقه‌مند به سرنوشت کشورند توصیه میکنم بنشینند راه‌های مشارکت عموم مردم در مسائل اقتصادی را پیدا کنند. هر جا مردم وارد شده‌اند ما پیشرفت کرده‌ایم. در دفاع مقدّس مردم وارد شدند، ما پیروز شدیم؛ در مسائل سیاسی کشور مردم هر جا وارد شدند ما پیروز شدیم؛ در مسائل اقتصادی هم همین جور است؛ [اگر] مردم وارد بشوند، آحاد مردم وارد بشوند، ما پیروز خواهیم شد، موفّق خواهیم شد.

خطیب جمعه رشت درادامه گفتند:رهبرمعظم فرمودند که مانبایدطوری بگوییم که «یأس»دردل مردم ایجاکنیم،مادربخشهای گوناگون رشدداشتیم.

افزایش نابرابری درتولیدو درآمدها

نخستین نماز جمعه تهران در سال ۱۴۰۲

اولین نمازجمعه(تهران)۱۴۰۲ به امامت آیت الله کاظم صدیقی

...

اولین نمازجمعه مسجدالاقصی درماه رمضان ۱۴۴۴(۴ فروردین ۱۴۰۲)۲۴ مارس ۲۰۲۳

خطیب جمعه رشت باطرح این سئوال:تورم چگونه افزایش مصرف می آورد؟

ایشان به ۳ موردازآثارتورم اشاره داشتند:

نمازجمعه قدس

کاهش پس انداز ،کاهش رشداقتصادی ورشدفساد.

آیت الله رسول فلاحتی با استنادبه بیانات مقام معظم رهبری گفتند:هنوزاقتصادمادولتی است،درهرعرصه ای که مردم ورودکردند،کارهارابه مردم واگذارکردیم،موفق بودیم.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: خطبه دوم  درساعت ۵۰: ۱۲ دقیقه  باقرائت سوره کوثربه پایان رسید و درساعت ۱۰: ۱۳ دقیقه  نمازعصر به پایان رسید.،یعنی خطبه اول ۸ دقیقه وخطبه دوم ۱۷ دقیقه زمان برد(خطبه ها ونمازجمعه ونمازعصر باتعقیبات ودعا)کلاً ۳۷ دقیقه زمان برد.

نمازجمعه قدس

جلسه تفسیرقرآن  :جمعه ۰۴ فروردین ۱۴۰۲مصادف با دومین روز ماه رمضان ۱۴۴۴

جلسه تفسیر قرآن درروزهای غیرجمعه بلافاصله بعدازپایان نمازعصرشروع می شود واما درروزهای جمعه با نیم ساعت تأخیرآغازمی شود.

وَ اذْکُرْنَ ما یُتْلی‏ فی‏ بُیُوتِکُنَّ مِنْ آیاتِ اللَّهِ وَ الْحِکْمَةِ إِنَّ اللَّهَ کانَ لَطیفاً خَبیراً  آیه ۳۴ سوره احزاب 

آنچه را در خانه‌هاى شما از آیات خداوند و حکمت و دانش خوانده مى‌شود یادآور شوید؛ خداوند به اسرار دقیق آگاه و داناست.


در اینجا به زنان پیامبر ص تذکر می دهد که آیات الهی و حکمتی را که درخانه هایشان تلاوت می شود حفظ کرده و همواره در مدنظر داشته باشند و از آن غفلت ننمایند و مراقب اعمال خود باشند چون خدا باریک بین و آگاه است و به دقیق ترین وعمیقترین امور علم دارد.

آیت الله فلاحتی درباراین آیه گفتند: مِنْ آیاتِ اللَّهِ وَ الْحِکْمَةِ 

فرق است بین «آیاتِ اللَّهِ» و«حِکْمَةِ»،آیات ،جمع آیت است وآیه اشاره به بخش اعجازقرآن است واما حکمت به بخش عمیق ومفهومی ودانشی دارد.

امام جمعه رشت درتبیین این آیه گفتند:آیات،کلام خداست وحکمت»سخنان پیامبر(ص)است.

آیت الله فلاحتی درتعریف حکمت گفتند:حکمت عبارت است ازتفقه واندیشه عمیق دردین ودرک وشناخت مصالح ومفاسددراموردین.

درتوضیح بیشترحکمت گفتند:الکلام  مُوَافِقاً للحق(سخنی که موافق حق باشد) 

ودرادامه گفتند:در۲۰ جای قرآن واژه حکمت آمده است وازجمله دردرآیه ۲۶۹ بقره« وَمَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا کَثِیرًا»به هرکسی حکن داده شده،خیرکثیرداده شده است.

ایشان بااستنادبه حدیث ثقلین»

إنّی تارکٌ فیکُمُ الثَّقَلَین، ما إن تَمَسَّکتُم بهما لَن تَضلّوا: کتابَ اللّه وَ عترَتی أهلَ بَیتی، فَإنَّهُما لَن یفتَرقا حَتّی یردا عَلَی الحَوضَ.

من در میان شما دو چیز گران بها به یادگار می گذارم. اگر به آن دو چنگ زنید، هرگز گمراه نمی شوید: کتاب خدا و عترتم، [یعنی] دودمانم. این دو از هم جدا نمی شوند تا در کنار حوض [کوثر] بر من وارد شوند.

قرآن(کلام خدا) ومجموعه سُنَّت(احادیث)


امام جمعه رشت دراهمیت «حکمت»گفتند:
یکی از درخواست های حضرت ابراهیم (ع) ازخداونداین بودکه کسی(پیامبری) را بفرستد تابه مردم «حکمت» بیاموزد.

آیه ۱۲۹ سوره بقره :«رَبَّنا وَ ابْعَثْ فیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ‏ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ» پروردگارا، در میان آنان، رسولی از خودشان برانگیز، تا آیات تو را بر آنان بخواند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد.،
خداوند در آیۀ دوم سوره جمعه دعای این رسول بزرگوار را با بعثت حضرت محمد(ص) اجابت می‌کند «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ‏ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ :اوست آن کس که در میان بى‏‌سوادان فرستاده‌‏اى از خودشان برانگیخت، تا آیات او را بر آنان بخواند و تزکیه‌شان کند و کتاب و حکمت به ایشان بیاموزد.

نماینده ولی فقیه دراستان گیلان به نکته ظریفی اشاره کردند:دقیقاً همانطورکه حضرت ابراهیم خواسته بود،اتفاق افتادآیاتِکَ....آیاتِهِ»(حضرت ابراهیم گفت که رسولی بفرست تاآیاتت رابه مردم بیاموزد  وخداوند هم رسولی فرستادتاآیاتش رابه مردم بیاموزد)
رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ....رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ

ایشان بااستنادبه حدیث ثقلین»
إنّی تارکٌ فیکُمُ الثَّقَلَین، ما إن تَمَسَّکتُم بهما لَن تَضلّوا: کتابَ اللّه وَ عترَتی أهلَ بَیتی، فَإنَّهُما لَن یفتَرقا حَتّی یردا عَلَی الحَوضَ.
من در میان شما دو چیز گران بها به یادگار می گذارم. اگر به آن دو چنگ زنید، هرگز گمراه نمی شوید: کتاب خدا و عترتم، [یعنی] دودمانم. این دو از هم جدا نمی شوند تا در کنار حوض [کوثر] بر من وارد شوند.
قرآن(کلام خدا) ومجموعه سُنَّت(احادیث)

جلسه امروز (تفسیرقرآن)درساعت ۴۷: ۱۳ دقیقه شروع ودرساعت ۱۳ : ۱۴ دققیقه به پایان رسید.

یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ ۚ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا آیه ۳۲ سوره احزاب

اى همسران پیامبر! شما همچون یکى از زنان [عادى] نیستید اگر تقوا پیشه کنید؛ پس به‌گونه‌اى هوس‌انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید.

وَ اذْکُرْنَ ما یُتْلی‏ فی‏ بُیُوتِکُنَّ مِنْ آیاتِ اللَّهِ وَ الْحِکْمَةِ إِنَّ اللَّهَ کانَ لَطیفاً خَبیراً  آیه ۳۴ سوره احزاب

پیام‌‏هایی از آیه ۳۳ سوره احزاب

آیه ۳۳ سوره مبارکه احزاب

«وَ قَرْنَ فِی بُیوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیةِ الْأُولى‏ وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتِینَ الزَّکاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» و در خانه‏‌هاى خود قرار گیرید و همچون دوران جاهلیتِ نخستین، با خودآرایى ظاهر نشوید (و زینت‌‏هاى خود را آشکار نکنید)، و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید، و از خدا و رسولش اطاعت کنید؛ همانا خداوند اراده کرده است که پلیدى (گناه) را از شما اهل بیت (پیامبر) دور کند و کاملًا شما را پاک سازد.

حجت الاسلام قرائتی:


آیه ۳۴ سوره مبارکه احزاب

«وَ اذْکُرْنَ ما یتْلى‏ فِی بُیوتِکُنَّ مِنْ آیاتِ اللَّهِ وَ الْحِکْمَةِ إِنَّ اللَّهَ کانَ لَطِیفاً خَبِیراً» و آنچه که از آیات خدا و حکمت در خانه‏‌هایتان تلاوت مى‌‏شود یاد کنید؛ همانا خداوند (نسبت به شما) داراى لطف و (از کارهاى شما) آگاه است.

پیام‌‏هایی از آیه ۳۴ سوره مبارکه احزاب

۱- تلاوت قرآن در منزل و تکرار آن توسط اهل خانه، سفارش قرآن است. «وَ اذْکُرْنَ ما یتْلى‏ ... مِنْ آیاتِ اللَّهِ‏»

۲- به جاى فرهنگ ابتذال فرهنگ الهى را دنبال کنید. «لا تَبَرَّجْنَ ... وَ اذْکُرْنَ‏»

۳- قرار گرفتن زن در خانه و پرهیز از جلوه‏‌گرى، به معناى عقب ماندن از علم و حکمت نیست. «قَرْنَ ... لا تَبَرَّجْنَ ... وَ اذْکُرْنَ ... آیاتِ اللَّهِ وَ الْحِکْمَةِ»

۴- خانواده‏ نبوّت در انجام اعمال نیک سزاوارترند «فِی بُیوتِکُنَّ» (زندگى در خانه‏ وحى تکلیف آور است).

۵- استقرار زن در خانه، نهى از خودنمایى، انجام نماز و زکات و ذکر آیات، ناشى از لطف خداوند بر زنان و آگاهى از مصالح و مفاسد است. «لَطِیفاً خَبِیراً»

۱- جایگاه زن یا خانه است یا بیرون خانه بدون خود نمایى. «قَرْنَ- لا تَبَرَّجْنَ»

۲- ارتجاع و عقب گرد به دوران جاهلى ممنوع است. «لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیةِ الْأُولى‏»

۳- خودنمایى نشانه‏ تمّدن نیست، نشانه‏ جاهلیت است. «تَبَرُّجَ الْجاهِلِیةِ الْأُولى‏»

۴- نماز و زکات دو عنصر ناگسستنى و متلازم یکدیگرند. «الصَّلاةَ وَ ... الزَّکاةَ»

۵- اطاعت از رسول در کنار اطاعت از خدا واجب است. «أَطِعْنَ اللَّهَ»

۶- گناه، پلیدى روح است و خاندان نبوّت باید از این پلیدى دور باشند. «لِیذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ»


حجت الاسلام محسن قرائتی  درباره آیه تطهیرگفتند:

شخصى به امام سجّاد علیه السلام عرض کرد: «انکم اهل بیت مغفور لکم» شما اهل بیت پیامبر، بخشیده شده‏‌اید. امام علیه‌السلام خشمگین شد و فرمود: «در مورد ما همان آیاتى جریان دارد که درباره‏ زنان پیامبر جارى است؛ اگر ما گناه کنیم، مجازاتمان دو برابر و اگر نیکوکار باشیم پاداشمان دو برابر است

ترکیه لیاقت جنگنده‌(اف-۱۶ بلوک)نداردF-16 blockن

ترکیه لیاقت داشتن جنگنده‌های (F-16 block)ندارد!

خرید F-16 لیاقت میخواهد؟

رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا روز پنجشنبه( ۰۳ فروردین ۱۴۰۲) گفت:ترکیه لیاقت برخورداری از جنگنده‌های پیشرفته «اف-۱۶ بلوک» را ندارد.

به گزارش وبگاه «رادیو ارمنستان»، «باب منندز»( رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا) در نشستی با حضور «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه آمریکا، گفت که ترکیه لیاقت خرید جنگنده اف-۱۶ را ندارد.

وی با توضیحاتی از تحریکات ترکیه علیه یونان و قبرس از آنتونی بلینکن پرسید: «شما چنین کشوری را چگونه توصیف می‌کنید؟»

چاووش اوغلو و بلینکن در بیانیه ای توافق کردند/ تاکید آمریکا با نوسازی ناوگان جنگنده‌های ترکیه

بلینکن پاسخ داد: «حدس می‌زنم آن را متحد چالش‌برانگیز بنامم.»

منندز ادامه داد: «من این کشور را ترکیه می‌نامم و فکر نمی‌کنم چنین کشوری مستحق داشتن اف-۱۶ باشد. ترکیه چگونه می‌تواند همه این کارها را انجام دهد و سپس بتواند کمک نظامی آمریکا را هم دریافت کند.»

ترکیه در روزهای گذشته از حرکت جنگنده نسل پنجم خود بر باند فرودگاه خبر داد.

«مولود چاووش اوغلو» وزیر امور خارجه ترکیه اعلام کرده بود که آنکارا امیدوار است بر مشکلات مربوط به جنگنده اف-۱۶ با واشنگتن غلبه کند و تاکید کرد که این خرید در راستای منافع راهبردی مشترک دو کشور است.

FILE - In this Jan. 23, 2016, file photo, Then U.S. Vice President Joe Biden, left, poses for photographers with Turkish President Recep Tayyip Erdogan (AP)

در آوریل ۲۰۲۱، ایالات متحده، ترکیه را به دلیل خرید سامانه‌های دفاع هوایی «اس-۴۰۰» از روسیه، از برنامه اف-۳۵ اخراج کرد و «رجب طیب اردوغان» رئیس‌جمهور ترکیه اواخر آن‌ سال اعلام کرد که واشنگتن به ایالات متحده پیشنهاد خرید جنگنده‌های اف-۱۶ به جای جنگنده‌های اف-۳۵ را داده است که یک نسل قبل از جنگنده‌های اف-۳۵ هست.

کنگره آمریکا در حال بحث است تا در لایحه بودجه دفاعی سالانه آمریکا برای سال ۲۰۲۳ محدودیت‌های فروش جنگنده‌های آمریکایی را بگنجاند و وزارت خارجه آمریکا نیز تلاش می‌کنند اعضای کنگره را متقاعد کند که این قراردادها در راستای منافع واشنگتن است.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منبع اخذشده،خبرگزاری فارس است واما با افزودن تصاویر واندکی ویرایش.

زندگینامه(هاشمی رفسنجانی)خاطرات وتصاویر

 امام خمینی:مردان تاریخ تا آخر زنده هستند. بدخواهان باید بدانند« هاشمی» زنده است چون نهضت زنده است.صحیفه امام، ج۷، ص: ۴۹۵

 زندگی‌نامه  آیت‌الله هاشمی رفسنجانی-اطلاعات کامل وجامع

نام:                   علی اکبر                                        نام خانوادگی: هاشمی رفسنجانی
تولد:                  سوم شهریور۱۳۱۳             محل تولد: روستای بهرمان شهرستان رفسنجان
نام پدر:              میرزاعلی هاشمی بهرمانی              نام مادر:ماه‌ بی‌بی صفریان

وضعیت خانوادگی: خانواده‌ای معروف وخوشنام و ثروتمند،پدرش ازملایان محل باتحصیلات حوزوی بوده ودرعین حال از باغداران و تاجران پسته بهرمان "بخش نوق" رفسنجان بود.
تعداد اعضای خانواده :۱۱نفره سه خواهر ( طیبه، طاهره و صدیقه) و چهار برادر ( محمود، قاسم، احمد و  محمد)یکیش ظاهراًدرکودکی فوت شده
 

علت انتخاب نام خانوادگی"هاشمی"؟
معمولاً"هاشمی"به ذریه فاطمه زهرا(س)گفته می شود یعنی"سید"باشد
نام خانوادگی هاشمی  به این دلیل انتخاب شده است که نام جدّ پدری وی حاج هاشم بوده است .
 

علی اکبر تحصیل را، از سن ۵ سالگی در مکتب خانه ای در نوق آغاز نمود. در سن ١٤ سالگی برای تحصیل به قم رفت و به تحصیل علوم دینی رازیرنظر اساتیدی چون: آیات عظام سید حسین طباطبایی بروجردی، امام خمینیی ، سید محمد محقق داماد، محمدرضا گلپایگانی، سید محمد کاظم شریعتمداری، عبدالکریم حائری یزدی، شهاب ‌الدین نجفی مرعشی، محمد حسین طباطبائی و حسینعلی منتظری تلمذنمودوو به درجه اجتهاد نائل آمد

هاشمی در سال ۱۳۳۷ با عفت مرعشی که دختری از خانواده روحانی و از نوادگان سید محمد کاظم طباطبایی یزدی است، ازدواج نمود. او خواهر حسین مرعشی، معاون سید محمد خاتمی در دوران ریاست جمهوری و از مدیران اصلی دولت سازندگی است. ثمره این ازدواج ۵ فرزند به ترتیب و به نامهای فاطمه، محسن،،  فائزه، مهدی و یاسر است.


۱-فاطمه بزرگترین فرزندمتولد ۱۳۳۸ متولد شد.شوهرش دکتر سعید لاهوتی 


 فاطمه هاشمی در سال ۱۳۷۳مسؤل  بنیاد بیماری های خاص شد.در سال ۱۳۷۷، فدراسیون ورزشی بیماران خاص تاسیس وسال ۱۳۸۴ ریس این فدراسیون شد، سال ۱۳۸۸ تحت فشار! استعفا داد.

فائزه و اکبر هاشمی

دختران هاشمی"فاطمه وفائزه"درآغوش پدرشوهر"آیت الله لاهوتی-هر2بافرزندان لاهوتی ازدواج کردند

۲-محسن متولد۱۳۴۰پسربزگ هاشمی،دومین فرزند است

 او مدرک کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک خود را از دانشگاه پلی تکنیک مونترال کانادا گرفته و در گذشته در پست های مختلفی مانند رییس دفتر مجمع تشخیص مصلحت نظام، رییس بازرسی ویژه ریاست جمهوری و عضو هیات مدیره سازمان صنایع دفاع اشتغال داشته است.

پس از ۱۳ سال ریاست هیات مدیره و مدیرعامل شرکت متروی تهران دراسفند ماه سال ۱۳۸۹ با فشارهای  دولت احمدی نژاد ناچاربه  استعفا شد،البته قالیباف"شهردار"هم بدش نمی آمدکه دوروبرش نباشه!

دردولت روحانی "پست"های حاشیه ای مثل عضویت در هیات مدیره شرکت مادر تخصصی حمل و نقل ریلی کشور دارد.

۳-سومین فرزندهاشمی که جنجالی ترینشان است"فائزه"است

فائزه رفسنجانی:دولت احمدی نژاد از من خواست تعلیق فدراسیون فوتبال را با  اعتبارم رفع کنم - تابناک | TABNAK

فائزه هاشمی متولد۱۳۷۷ می باشد

مدرک لیسانس در رشته مدیریت از دانشگاه الزهرا و رشته علوم سیاسی از واحد تهران مرکز دانشگاه آزاد را نیز دارد ودکترای حقوق بین الملل دانشگاه‌ه لندن،( دو سال دانشجوی دکترای لندن بوده، اما از تز دکترایش، در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزادتهران دفاع کرده)

وی در۱۶سالگی با دکتر حمید لاهوتی ازدواج کرد،یک دختر (مونا) و یک پسر (حسن) دارند

ازهمان جوانی شیفته ماجراجویی بود، اولین روزنامه مربوط به زنان یعنی روزنامه زن را منتشر کرد و مدیر مسئول آن بود که در نهایت ۱۷ فروردین ۱۳۷۸توقیف شد. در دوره پنجم مجلس شورای اسلامی نیز با رأی بالایی"دومین" نماینده مردم تهران شد ،فائزه از سال ۱۳۶۹ ریاست فدراسیون اسلامی ورزش زنان را برعهده داشت که تا سال ۱۳۹۰ ادامه پیدا کرد.

فائزه مثل مهدی دستش درفتنه بود،در اعتراضات پس از انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۸۸ حضور فعالی داشت و حتی در تظاهرات روز ۳۰ خرداد برای مدت کوتاهی دستگیر شد وی از مخالفین جدی محمود احمدی‌نژاد و حامی میرحسین موسوی بود.

فائزه هاشمی به عنوان یکی از عناصر فعال در فتنه ۱۳۸۸ در روزهای ابتدایی فتنه به تهییج فتنه‌گران پرداخته و تحرکات و حضور خود را تا آخرین نفس برای زنده نگه داشتن فتنه ۸۸ ادامه داد. همچنین در روز اعتراضات جنبش سبز در ۱ اسفند ۱۳۸۹، در خیابان ولی‌عصر بازداشت و مجدداً آزاد شد.

سرانجام به شش ماه حبس تعزیری و ۵ سال محرومیت از فعالیت های سیاسی، فرهنگی و مطبوعاتی محکوم شد.پاییزوزمستان سال۱۳۹۱رادرزندان سپری کرد

فائزه برادرش "مهدی"را تازندان مشایعت می کند

۴-چهارمین فرزند و پرحاشیه ترین آنها، "مهدی"متولد سال ۱۳۴۸ است و عمده فشارهای سیاسی بر روی هاشمی رفسنجانی نیز مربوط به همین پسر او است.

مهدی درهمه  انتخاباتی که پدرویاخواهرشرکت داشت جنجالی آفرین عهده دار مسئولیت بود. مخصوصاً انتخابات سال ۱۳۸۴ و  وداستان پرماجرای۱۳۸۸ که تاهماهنگی وهمکاری باضدانقلاب(فتنه گران) پیش رفت وبعدش به بهانه مأموریت دانشگاه آزادبه انگلیس رفت3سالی ماندگارشد.


مهدی هاشمی سابقه سوءاستفاده ازموقعیت پدرراداشته، در سال ۱۳۸۶ مدیرعامل و چند کارمند شرکت نفتی توتال، توسط مقامات قضایی فرانسوی به اتهام پرداخت حدود ۶۰ میلیون یورو رشوه به مقامات ایرانی برای مشارکت در احداث میدان گازی پارس جنوبی بازداشت شدند و نام مهدی هاشمی به عنوان فردی که بخشی از این مبلغ را دریافت کرده، مطرح شد.

شرکت نفتی«توتال» در سال ۱۳۷۶ به همراه شرکت گازپروم روسیه و پتروناس مالزی در مناقصه احداث این میدان گازی پیروز شده بود و در سال ۱۳۸۳ پلیس سوئیس متوجه شده بود که حدود ۷.۸ میلیون یورو از اموال شرکت توتال به حساب یک ایرانی مقیم سوئیس واریز شده که به گفته رسانه های فرانسوی از کارمندان مهدی هاشمی رفسنجانی بوده است.

مهدی بعدازفتنه سبز،به بهانه سر و سامان دادن به شعب خارج از کشور دانشگاه آزاد اسلامی و تحصیل "مقطع دکترا در دانشگاه آکسفورد" در شهریورماه سال ۱۳۸۸ از ایران خارج شد.


 با افزایش فشارها و تشکیل دادگاه، او در تاریخ دوم مهر ۱۳۹۱ به ایران بازگشت. در فرودگاه ضمن استقبال محسن، یاسر و فاطمه هاشمی ازوی، احضاریه  دادستانی نیزبهش ابلاغ شد.

درخواست مهدی هاشمی برای حضور در دادگاه مطبوعات

پس از برگزاری ۲۸ جلسه دادگاه، حکم او سرانجام در ۲۱ خرداد  ۱۳۹۴ بجرم ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری، نامبرده متهم به اخذ رشوه و اختلاس ۶۰۰ میلیون تومانی و ۱۰ سال حبس،۵۰تاشلاق و رد مال ۶۰۰ میلیونی و ۱.۲ میلیارد تومان جزای نقدی و همچنین انفصال دائم از خدمات دولتی محکوم شد.مرداد ۱۳۹۴به زندان رفت.


۵-کوچکترین -پنجمین  فرزندهاشمی"یاسر" است ،وی متولد  ۱۳۵۰دارای مدرک فوق لیسانس MBA از دانشگاه علم و صنعت است و کم حاشیه ترین بچه هاست.

«یاسرهاشمی» رییس دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد و رییس دفتر آیت الله هاشمی رفسنجانی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت بود.

 آیت الله هاشمی رفسنجانی فعالیت سیاسی خود را از سال ۱۳۴۰ آغاز کرد. او در دوران قبل از انقلاب، بسیار به امام نزدیک بود. هاشمی در دوران پیش از انقلاب و در طول نهضت امام خمینی  به صورت یک عضو فعال و همیشه در صحنه حضور داشته است
با تبعید امام، نقش هاشمی در مبارزه با شاه و نمایندگی امام در داخل کشور پررنگ‌تر شد.
هاشمی مشاوروامین امام خمینی بود
 حمید انصاری قائم مقام موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی می گوید:"در جماران خانه اش را در جوار خانه امام و به درخواست امام، برگزید و من بر اساس آنچه که خود دیده، و از بزرگان نظام شنیده، و در اسناد معتبر خوانده ام قاطعانه می گویم - به جز منسوبین و اعضای دفتر امام - هیچکس چون هاشمی بیشترین مراوده و حتی ارتباط روزانه و گاه چندین بار در روز را با امام و یادگاران امام در جماران نداشته است"
تاحدی امام به هاشمی علاقمندبوبه مدیریتش امیدواربودکه بعدازترورش ،گوسفندقربانی می کند وهاشمی را درقیاس بامدرس می داند

  مردان تاریخ همیشه زنده اند

مرحوم مدرس که به امر رضاخان ترور شد از بیمارستان پیام داد: به رضاخان بگویید من زنده‌هستم" مدرس حالا هم زنده‌است " مردان تاریخ تا آخر زنده هستند. بدخواهان باید بدانند هاشمی زنده‌است، چون نهضت زنده‌است .(۵ خرداد ۱۳۵۸ / ۲۹ جمادی الثانی ۱۳۹۹)
 
اولین پست اجرایی"دولتی"هاشمی

اگرچه امام تامدتی روحانیون را ازگرفتن مسؤلیتهای اجرایی منع کرد ولی پس ازناتوانی دولت موقت ازنظرخودش برگشت واجازه داد که رواحانیون مستعدهمچون دیگران درپست های اجرایی سهیم باشند

 هاشمی رفسنجانی ابتدا سرپرست وزارت کشور و سپس چند دوره رییس مجلس شورای اسلامی شد 


وی در دوران دفاع مقدس   جانشین فرماندهی کل قوا "فرمانده کل جنگ"را بر عهده داشت . وی در سال  1368 به عنوان  رییس جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد و در سال 1372 هم برای دور دوم به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد و تا سال 1376 رئیس قوه مجریه بود . 
 هاشمی  در سال  1376 با حکم رهبر انقلاب اسلامی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام شد که این مسئولیت را تا پایان عمر برعهده داشت.

 
آیت‌الله هاشمی رفسنجانی همچنین در شهریورماه ۱۳۸۶ به دنبال رحلت آیت الله مشکینی رئیس فقید مجلس خبرگان رهبری در دومین اجلاس سالانه دوره چهارم مجلس خبرگان، به ریاست این مجلس مهم و تأثیرگذار برگزیده شده بود.


آیت الله هاشمی رفسنجانی در همه ادوار مجلس خبرگان به عنوان نماینده مجلس و عضو هیئت رئیسه حضور داشت ودر شهریورماه ۱۳۸۶ به دنبال رحلت آیت الله مشکینی رئیس فقید مجلس خبرگان رهبری در دومین اجلاس سالانه دوره چهارم مجلس خبرگان، به ریاست این مجلس برگزیده شده بود تا 1390 ریاست مجلس خبرگان رهبری را برعهده داشت.


خلاقیت هاشمی رفسنجانی در"فرماندهی جنگ"هوشمندی وتدبیر

فرمانده قرارگاه مرکزی حضرت خاتم‌الانبیاء (ص) با بیان اینکه بخش زیادی از خاطرات ما مربوط به دوره‌ای است که ایشان به نیابت از حضرت امام(ره) فرماندهی رزمندگان در جنگ را بر عهده داشت گفت: ۱۸ دی ماه ۶۵ در جنوب غرب اهواز در قرارگاه خاتم‌الانبیا جمع شدیم و ایشان برای عملیاتی کربلای ۵ تصمیم‌گیری کردند و ما در آن شب تاریخی به فکر بلند و قدرت تصمیم‌گیری آیت‌الله هاشمی رفسنجانی پی بردیم؛ همه ما فرماندهان ارتش و سپاه معتقدیم ایشان در عرصه دفاع و امنیت در طول ۸ سال دفاع مقدس فرماندهی بسیار باهوش و صاحب تدبیر بود.

ناگفته های سردار رشید از پایان جنگ و ورود به خاک عراق

سرلشکر غلامعلی رشید  و سردار سید محمد باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح

سردار سرلشکر غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی حضرت خاتم‌الانبیاء (ص) در حاشیه مراسم سوگواری آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در جماران و در جمع خبرنگاران با اشاره به سیره مبارزاتی انقلابی آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی اظهار داشت: آیت‌الله هاشمی رفسنجانی شخصیتی جامع بود و در همه عرصه‌های دفاعی، امنیتی، سیاست خارجی، اقتصادی و فرهنگی نقش بسیار مهمی را برعهده داشت و  صاحب تفکر بود.

وی افزود: آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در سیاست خارجی انسانی بسیار آگاه و مسلط بود و در عرصه های اقتصای حتی در زمان جنگ که هنوز رئیس‌جمهور نبودند افکار بسیار بلندی داشتند./۹۵/۱۰/۲۰فارس

 سردار رشید (فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء) یکی از پرسابقه‌ترین و کارآزموده‌ترین فرماندهان نظامی ایران که دارای قدرت بالای تحلیل و برنامه‌ریزی نظامی است وی قبل ازفرماندهی قرارگاه، 17 سال، جانشین ستادکل نیروهای مسلح بود.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:ماجرای شعار «درود بر سه یاور خمینی؛ هاشمی،‌ دو سید حسینی»

پیام سید علی خامنه‌ای رئیس جمهور و اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی

وقتی منافقین علیه بازوان امام وانقلاب( بهشتی وهاشمی  و خامنه ای) شعار می‌دادند، مردم وفاداربه امام وانقلاب در مقابل آن شعارها -برای خنثی کردن-شعار«درود بر سه یاور خمینی؛ هاشمی،‌ دو سید حسینی»راسرمی دادند،درراهپیمایی ها این عکس بردستان حزب اللهی هابود.

احمدتوکلی ادرشب وفات هاشمی رفسنجانی دربرنامه تلویزیونی: آقای رفیقدوست نقل می کردند که در قرارگاه به برخی از جوانانی که در اثر عصبانیت بی‌انصافی می‌کردند می گفت شماها باید بدانید که یکسری آدم‌ها لنگرند و کسی بی عیب نیست و تنها ائمه معصومین (ع) بی عیب هستند. 

گزارش احمد توکلی از پیگیری رانت 85 میلیون یورویی

من میگفتم زمانی که طوفانی می‌آید درخت‌های ریشه دار فقط برگ هایشان میریزد و خودشان سرپا می ایستند. اقای رفقیدوست عنوان می کرد که گاهی میشد ما در جنگ بسیار آسیب می دیدیم و اقای هاشمی عبایش را جمع کرده و وارد قرارگاه میشد و روحیه همه را عوض می کرد و حتی فرماندهان شجاع هم کم می آوردند، این صفت مردان بزرگ است.

 آقای هاشمی میگفت وقتی قرار شد جنگ تمام شود، کنار امام (ره) نشسته بودیم و دنبال راه حل بودیم و گفتم که به عنوان جانشین فرمانده کل قوا که یکی از اختیارات من است، اعلام آتش بس میکنم و بعدا اگر شد شما من را محاکمه کنید ولی مسولیتش را بنده بر دوش بگیرم که این احساس وظیفه ایشان را نشان میدهد که  حاضر است مقابل عده ای و پیش افرادی که کشور را فداکارانه نگه میداشتند، بدنامی را پییشه کند 

احمد توکلی مهمان ویژه برنامه یاردیرین شبکه یک سیما-سه شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۵-بنقل ازالف

وزیر سپاه دوران جنگ با اشاره به یکی از خاطرات دوران جنگ، بیان کرد: روزی آقای هاشمی مرا صدا کرد و گفت حقیقتش این دولتی ها شعار جنگ می دهند اما آنطور که باید به جنگ نمی آیند. شما عملیات ساماندهی می کنی، جلو می‌روی و دوباره عقب می‌آیی. باید تکلیف جنگ مشخص شود. تو یکی از جنگ افروزهایی، از پشتیبانی جنگ کنار برو و وزیر سپاه باش، من می‌خواهم دولت را درگیر کنم و واقعا هم این کار را کرد./محسن رفیق دوست در تلویزیون-۲۱ دی ۱۳۹۵انتخاب

رفیق دوست:ساعت ۷:۱۵ (یکشنبه۱۹دیماه) که وارد منزل شدم، دخترم این خبر را به من داد. تا آخر شب هرچقدر تلاش کردم آماده شوم و به جماران بروم، نتوانستم. ضربه سنگینی به جسم و روحم وارد شد. چرا کهه برخی‌ها فقدانشان خیلی سنگین است.
  دیروز .۲دیماهکه به جماران رفتم، وقتی بدن مطهر ایشان را دیدم، طاقت نیاوردم و نمی‌توانستم باور کنم. بیش از ۵۵ سال آشنایی و دوستی و شناخت از دستمان رفته است./۲۱ دی ۱۳۹۵آفتاب نیوز

 هاشمی نه صدای خوبی دارد ونه ریش خوبی چطوری می خواهدآخوندشود

خاطره‌ای از «آیت‌الله محمدباقر محی‌الدین انواری» یاد کنم که اندکی مرهم زخم مصیبت فقدان این یار فداکار و بی‌بدیل شود. مرحوم آقای انواری می‌فرمود: آشیخ اکبر هاشمی صدای خوبی نداشت و ریشش هم آنچنان که برای منبر و محراب مناسب است، مناسب نبود. ما نمی‌دانستیم او از نظر احراز شغلی از مشاغل روحانیت چه آینده‌ای خواهد داشت… خیلی برای ما مبهم بود… سالها گذشت… او را در مقامی دیدیم که صدها روحانی فاضل با محاسن‌های بلند و دارای پست و مقام روحانی و غیرروحانی، به او به دیده پیشتاز و حتی مربّی و استاد می‌نگریستند…

آن مرحوم که خود نماینده مجلس اول و نیز نماینده خبرگان بوده از کفایت و درایت و حُسن تدبیر و اداره مرحوم آشیخ اکبر هاشمی‌رفسنجانی یاد می‌کرد و او را با این اوصاف می‌ستود./آیت الله محمدجوادحجتی کرمانی۲۵ دی ۱۳۹۵روزنامه اطلاعات

«آیت‌الله حاج شیخ محمد باقر محی‌الدین انواری»متولد١٣٠۵ قم-وفات۲۳ مهر ۱۳۹۱سن۸۶سالگی-وی به۱۵سال زندان بااعمال شاقه محکوم شده بودسال۵۵آزادشد

آیت الله انواری  مسؤل کمیته استقبال از امام – سال ١٣۵٨ به عنوان نماینده امام و سرپرست حجاج ایرانی و نمایندگی امام در ژاندارمری کل کشور طی حکمی در سال ۵٩ /نماینده دوره اول و دوم  مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان بود

خداحافظ رفیق بی‌بدیل روزهای سخت و بحرانی ایران/دور نیست آن زمان که من نیز به شما ملحق شوم

خداحافظ رفیق بی‌بدیل روزهای سخت و بحرانی ایران

آیت‌الله امینی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در پیامی درگذشت آیت‌الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را تسلیت گفت.

 آیت‌الله ابراهیم امینی با صدور پیامی درگذشت آیت‌الله علی اکبر  هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را تسلیت گفت.

متن پیام به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون.

حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی

خبر درگذشت و فقدانت را به من دادند. خدا می‌داند آنچنان این مصیبت اندوه بار، جانکاه، ناگوار و دردآور بود که ساعت‌ها گریستم ؛ زیرا برادری بصیر، سنگ صبوری مدبر، هم‌سنگری صمیمی و یار و رفیقی شصت ساله را از دست داده‌ام.

گرچه متاسفانه ظاهراً جسم شما دیگر در کنار ما نیست، اما شما را همچون همیشه "زنده" می‌دانم ؛ چون انقلاب باید"زنده" بماند.

شما در هسته اصلی مبارزات قبل از انقلاب بودید، زندانی شدید، تبعید شدید، شکنجه شدید، ولی دست از همراهی امام عزیز و بزرگوارمان برنداشتید و پس از پیروزی انقلاب به عنوان یکی از استوانه‌های نظام درر سمت‌های مختلف ؛ از جمله فرماندهی جنگ، ریاست قوه مقننه، ریاست قوه مجریه در دوران پس از جنگ و عصرر سازندگی، ریاست مجلس خبرگان و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، وفادارترین و دلسوزترین فرد به‌نظام، رهبری و مردم بودید.

علی رغم آنکه همه دنیایت را فدای انقلاب و نظام کردی، در این اواخر به شما بی‌مهری‌های فراوان شد، مظلوم‌تر از شهید بهشتی بودی و تحمل و صبر کرده و مکرراً در ناملایمات روزگار می‌فرمودید:" اگر صبر نکنم چه کنم؟! اصل نظام به خطر می‌افتد"، اما از شما در مقابل عوام‌فریبان و دشمنان حقیقی و پنهان انقلاب که طرفدار دین منهای روحانیت بودند، حمایت نکردند.

مصیبت بزرگ فقدان شما را به حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، مراجع عظام تقلید و علمای اعلام، بیت شما ؛ به ویژه همسر و آقازادگان محترم و عموم علاقمندانتان تسلیت عرض می‌نمایم و از خداوند متعال علو درجات و صبر و اجر به بازماندگان مسئلت دارم.

خداحافظ رفیق بی بدیل روزهای سخت و بحرانی ایران!

سلام مرا به امام و رفقای شهیدمان برسان.

دور نیست آن زمان که من نیز به شما ملحق شوم.

ابراهیم امینی ۲۰دی‌ماه قم

پیام رهبر انقلاب در پی درگذشت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی 

فقدان این رفیق دیرین، همرزم و همکار نزدیک سخت و جانکاه است

بسم‌الله الرحمن الرحیم

انّا لله و انّا الیه راجعون

با دریغ و تأسف خبر درگذشت ناگهانی رفیق دیرین، و همسنگر و همگام دوران مبارزات نهضت اسلامی، و همکار نزدیک سالهای متمادی در عهد جمهوری اسلامی جناب حجت‌الاسلام والمسلمین آقای شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی را دریافت کردم.

فقدان همرزم و همگامی که سابقه‌ی همکاری و آغاز همدلی و همکاری با وی به پنجاه و نه سال تمام می‌رسد، سخت و جانکاه است. چه دشواریها و تنگناها که در این دهها سال بر ما گذشت و چه همفکریها و همدلیها که در برهه‌های زیادی ما را با یکدیگر در راهی مشترک به تلاش و تحمل و خطرپذیری کشانید.

هوش وافر و صمیمیت کم‌نظیر او در آن سالها، تکیه‌گاه مطمئنی برای همه‌ی کسانی که با وی همکار بودند به ویژه برای اینجانب به شمار می‌آید.

اختلاف نظرها و اجتهادهای متفاوت در برهه‌هائی از این دوران طولانی هرگز نتوانست پیوند رفاقتی را که سرآغاز آن در بین‌الحرمین کربلای معلّی بود به کلی بگسلد و وسوسه‌ی خناسانی که در سال های اخیر با شدت و جدیت در پی بهره برداری از این تفاوت های نظری بودند، نتوانست در محبت شخصی عمیق او نسبت به این حقیر خلل وارد آورد.

او نمونه‌ی کم نظیری از نسل اول مبارزان ضد ستم شاهی و از رنج دیدگان این راه پر خطر و پر افتخار بود.

سال ها زندان و تحمل شکنجه های ساواک و مقاومت در برابر این همه و آن گاه مسئولیت های خطیر در دفاع مقدس و ریاست مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان و غیره، برگ های درخشان زندگی پر فراز و نشیب این مبارز قدیمی است.


با فقدان هاشمی اینجانب هیچ شخصیت دیگری را نمی شناسم که تجربه ای مشترک و چنین دراز مدت را با او در نشیب و فرازهای این دوران تاریخ ساز به یاد داشته باشم
.

اکنون این مبارز کهنسال در محضر محاسبه‌ی الهی با پرونده‌ای مشحون از تلاش و فعالیت گوناگون قرار دارد، و این سرنوشت همه‌ی ما مسئولان جمهوری اسلامی است.

غفران و رحمت و عفو الهی را برای وی از صمیم قلب تمنا می‌کنم و به همسر گرامی و فرزندان و برادران و دیگر بازماندگان ایشان تسلیت عرض میکنم.غفرالله لنا و له  - سید علی خامنه‌ای  -  ۱۹ دیماه ۱۳۹۵


تشییع پیکر آیت الله هاشمی رفسنجانی به سمت مرقد امام/ حضور سید حسن خمینی در حرم/ سیل جمعیت بدرقه کننده پیکر یار امام و حضور چهره های سیاسی (+عکس)


پیکر یار دیرین امام، رهبری و انقلاب با بدرقه پرشور مردم، در جوار مرقد مطهر بنیانگذار جمهوری اسلامی آرام گرفت.۲۱ دی ۱۳۹۵

عکسی از هاشمی رفسنجانی،سیدحسن نصرالله و بشار اسد؛ حدود ۳۰سال قبل

هاشمی رفسنجانی  سفری به سوریه:دیداربا بشار اسد و حسن نصرالله

جزییات  علت فوت آیت الله هاشمی رفسنجانی

 

 
معاون درمان وزیر بهداشت گفت: آیت‌الله هاشمی رفسنجانی پزشکان مورد اعتماد خود را داشتند، اما به هر دلیلی تیم پزشکی را به طور مستمر کنار خودشان نمی‌پذیرفتند.

معاون درمان وزارت بهداشت منصوب شد/آقاجانی رفت

دکتر محمد آقاجانی در نشستی خبری ضمن تسلیت ایام رحلت حضرت معصومه (س) و ارتحال آیت‌الله هاشمی رفسنجانی گفت: دیروز بعدازظهر در حدود ساعت ۶ آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به طور کاملا ناگهانیی دچار ایست کامل قلبی می‌شوند که به دنبال این اتفاق بلافاصله ایشان را به نزدیک‌ترین بیمارستان یعنی بیمارستان شهدای تجریش منتقل می‌کنند. در زمان ورود، ایشان علائم حیاتی نداشتند و دچار وقفه کامل قلبی و تنفسی بودند.

وی افزود: بر این اساس بلافاصله اقدامات لازم توسط متخصصان قلب، طب اورژانس، بیهوشی و اورژانس انجام شد و من نیز بنابر مسوولیتم در بیمارستان حضور یافتم و اقدامات درمانی مختلف شامل عملیات احیا، تنفس مصنوعی، ماساژ قلبی، تزریق انواع داروها و تعبیه دستگاه ضربان‌ساز مصنوعی قلب و همه اقدامات اعم از اکوکاردیوگرافی و… انجام شد تا شانسی به قلب بدهیم. این اقدامات در مدت ۹۰ دقیقه ادامه یافت، اما متاسفانه هیچ‌کدام موثر نبودند و در نهایت تاسف ایشان در ساعت ۱۹:۳۰ دار فانی را وداع گفتند.

معاون درمان وزارت بهداشت با بیان اینکه همه امکانات در اختیار بود و تیم تخصصی نیز کامل بودند، گفت: اما به دلیل اینکه اولین تظاهر این اتفاق وقفه کامل قلبی بود، اقدامات درمانی در این زمان علاج‌بخش نیست و حتی اگر این موضوع در یک مرکز درمانی هم رخ می‌داد، ممکن بود اقدامات درمانی تاثیری نداشته باشد.

آقاجانی درباره چرایی عدم حضور تیم پزشکی با ایشان گفت: ایشان فقط در سفرهای شهرستانی می‌پذیرفتند که تیم پزشکی همراه‌شان باشند و در سایر مواقع تیم پزشکی را نمی‌پذیرفتند و صرفا در سفرها تیم پزشکی با ایشان همراه بود.

وی ادامه داد: آیت‌الله هاشمی رفسنجانی وضعیت جسمی خوبی داشتند و حتی ورزش می‌کردند و کارهای روزمره‌شان را انجام می‌دادند و از نظر جسمی و روحی وضعیت خوبی داشتند، اما در عین حال زمینه بیماری قلبی را هم داشتند و در سن ۸۲ سالگی با وجود بیماری زمینه‌ای قلبی، احتمال بروز سکته قلبی وجود دارد.

معاون درمان وزارت بهداشت ادامه داد: آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در سنوات گذشته برای بررسی‌های پزشکی به پزشکان مورد اعتمادشان مراجعه کرده بودند، اما مشکل جدی که در کارهایشان اختلال ایجاد کند، وجود نداشت. البته وضعیت جسمانی‌شان را باید از پزشکان‌شان سوال کرد. اما باید توجه کرد که ما به عنوان تیم پزشکی از زمانی که در جریان موضوع قرار گرفتیم و ایشان وارد بیمارستان شدند، همه اقدامات، امکانات، تجهیزات و تیم پزشکی حاضر بود و همه اقدامات ممکن انجام شد اما اقدامی بیش از این قابل انجام نبود.

حضور رهبر معظم انقلاب بر مزار آیت الله هاشمی رفسنجانی + عکس


آقاجانی مجددا درباره عدم حضور تیم پزشکی با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی تاکید کرد: ایشان پزشکان مورد اعتماد خود ر اداشتند، اما به هر دلیل تیم پزشکی را به طور مستمر در کنار خودشان نپذیرفته بودند و صرفا در سفرها تیم پزشکی همراه‌شان بود.
/دوشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۵الف

حضور رهبر معظم انقلاب بر سر مزار آیت‌الله هاشمی رفسنجانی +تصاویر

حضوررهبررانقلاب برسرمزار رفیق بی بدلیلش۱۳۹۶/۱۱/۱۱

حضوررهبررانقلاب برسرمزار رفیق بی بدلیلش۱۳۹۵/۱۱/۱۳
 احمد مازنی، نماینده تهران  می‌گوید آیت‌الله هاشمی در استخری در مجموعه سعدآباد بوده و در حین شنا سکته کرده است؛ اما چون آیت‌الله هاشمی عادت داشته هنگام شنا همه را از استخر بیرون کند موقع بروز این اتفاق کسی در استخر نبوده تا سریع‌تر اقدامات لازم را انجام دهد. متن گفت‌وگو با نماینده تهران را در ادامه بخوانید.
 ماجرای فحاشی مداح مشهور+رورایت مسروق ازرفتار2گانه حسنین(ع)
درباره نحوه درگذشت آیت‌الله هاشمی روایت‌های متفاوتی وجود دارد. مثلا برخی می‌گویند ایشان در خودرو وقتی در حال برگشت به منزل بوده دچار سکته قلبی شده و برخی می‌گویند ایشان درون استخر دچار حادثه شده است. شما روایت موثقی از این موضوع دارید؟
 
خبری که من از منابع موثق شنیدم این است که اتفاقی که برای آقای هاشمی افتاد در محل کارش بود.
 
‌ یعنی در همان سعدآباد؟
 
بله. مجمع تشخیص مصلحت نظام دفتری در مجموعه سعدآباد دارد که ایشان دو روز در هفته در آنجا مستقر می‌شدند و هم ملاقات‌ها و هم برخی جلسات خودشان را در آنجا برگزار می‌کردند.
 
این تصمیم به این دلیل بود که با توجه به شرایط سنی که ایشان داشت به نوعی استراحتی داشته باشند. در همان ساختمان محل کار که متعلق به مجمع بود این امکان برای‌شان تدارک دیده شده بود. برای استفاده از امکانات ورزشی آنطور که برای من نقل شده ایشان همیشه تنها می‌رفتند و ورزش می‌کردند.
 
موقع شنا همه را از استخر بیرون می‌کردند. آن روز هم به همین صورت رفتند داخل استخر. خودشان گفته بودند نزدیک اذان بیرون می‌آیند که برای نماز مغرب آماده شوند. همه محافظان هم بیرون استخر منتظر بودند تا طبق روال همیشگی همان موقعی که گفته‌اند خودشان بیرون بیایند. اما محافظین ایشان متوجه می‌شوند که تاخیری پیش آمده وقتی مراجعه کردند دیدند آن اتفاقی که نباید رخ داده است. ایشان متاسفانه سکته کرده بود.
 
در حالی که همه فکر می‌کردند مثل همیشه باید در آب و مشغول شنا باشند. این اتفاق و همینطور کهولت سنی که ایشان داشته باعث بروز این حادثه شد./۲۷ دی ۱۳۹۵عصرایران بنقل ازاعتماد
آقای کرباسچی هم نظرآقای مازنی رادارد
از اطرافیان آقای‌ هاشمی و حاضران پیگیر فوت ناگهانی ایشان نشدید؟
از همه می‌پرسیدیم. از بعضی پاسدارها و محافظان ایشان از همه سؤال کردیم.
آقای‌ هاشمی در استخر تنها بودند؟
ظاهراً تنها بودند.
چطور متوجه می‌شوند اتفاقی افتاده؟
ظاهراً ایشان مایل نبودند وقتی برای شنا می‌روند، کسی همراه‌شان باشد. بنابراین تنها به استخر رفتند و نیم ساعت تا سه ربع شنا می‌کردند. آن طور که محافظان تعریف کردند، وقتی می‌بینند زمان شنای ایشان طولانی شده، داخل رفتند و دیدند  این حادثه برای ایشان رخ داده است.
تیم پزشکیایشان در زمان ریاست جمهوری همیشه یک تیم پزشکی داشتند. آقای دکتری همیشه در دفتر ریاست جمهوری و در مسافرت‌ها همراه آقای‌ هاشمی بود. براساس مصوبات شورای عالی امنیت ملی باید همراه شخصیت‌های رده نخست، یک تیم پزشکی همراه با آمبولانس باشد. اما این طور که آقای قاضی‌زاده‌ هاشمی و محافظان ایشان گفتند، ایشان غیر از مسافرت‌های خارج از شهر، حضور پزشک را منع کرده وو  گفته بودند ضرورتی ندارد افرادی به عنوان تیم پزشکی معطل من شوند.
قسمتی ازمصاحبه کرباسچی باروزنامه ایران
 دکتر سید حسن هاشمی "وزیربهداشت"عصر چهارشنبه(۲۹ دی ۱۳۹۵) در اولین همایش «نان سالم» که در فرهنگسرای بهمنبا اشاره به موضوع مرگ های ناگهانی به فوت حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت:ایشان ۱۶ سال قبل آنژیو کرده بودند و ۳ تا پلاک در رگ های ایشان ایجاد شده بود. همچنین آیت الله هاشمی ۲۰ سال دیابت داشتند و اخیرا از انسولین استفاده می کردند که اگر قبل از این پیشگیری می شد مرگگ ناگهانی اتفاق نمی افتاد/۲۹ دی ۱۳۹۵خبرگزارمهر

محمد هاشمی: اعتدال و میانه روی، وحدت و دوری از افراط دغدغه همیشگی آیت الله هاشمی رفسنجانی بود/ آیت الله العظمی جوادی آملی: آیت الله هاشمی رفسنجانی شورای فقهی را پیشنهاد می داد که مبادا مردم مجبور باشند از یک نظر پیروی کنند

«محمد هاشمی» در مصاحبه با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما گفت: علت فوت ایشان ایست قلبی بود.  وی افزود: به محض اینکه مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی دچار ایست قلبی شد وی را به نزدیک ترین بیمارستان که بیمارستان شهدای تجریش بود رساندیم و تیم پزشکی تلاش کردند که ایشان را احیا کنند ولی موفق نشدند.  برادر مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی خدمات بیمارستان شهدا را بسیار خوب عنوان کرد و گفت: به محض اینکه آن مرحوم را به نزدیک ترین بیمارستان رساندیم تیم قوی آمد و وزیر بهداشت هم آمد و سعی کردند ایشان را احیا کنند ولی موفق نشدند. /۲۰ دی ۱۳۹۵

 یک هفته بعداز فوت آیت الله هاشمی-مصاحبه"مجدد"خبرگزاری صدا و سیما:

پس از مطرح شدن شایعات متعدد و افزایش مباحث بی اساس و بدون سند در رابطه با علت و چگونگی درگذشت آیت الله هاشمی ،‌محمد هاشمی به صورت کامل پاسخ این سوالات و شایعات مطرح شده را داد.
وی با تاکید بر این نکته اولین نفری بود که در کنار آیت الله هاشمی حاضر شد با تاکید بر تلاش تیم پزشکی در احیاء آیت الله هاشمی گفت :  به رغم تلاش های تیم پزشکی برای احیا متاسفانه موفق نشدند و این نشان می داد که آقای هاشمی قبل از انتقال به بیمارستان رحلت کردند و هیچ آثاری از خفگی ، کبودی و …. وجود نداشت.
محمد هاشمی با تاکید بر صحت اعلام تیم پزشکی مبنی بر ایست قلبی گفت: معاندان  سعی می کنند با طرح موضوعاتی، تفرقه و شبهه ایجاد کنند /۲۶ دی ۱۳۹۵عصرایران

محسن رضایی در پیامی نوشته است: هاشمی امروز در مجمع تشخیص مصلحت نظام با همه شوخی می‌کرد و سرحال بودند. ایشان اینقدر سرحال بودند و من به آقای واعظی گفتم آقای هاشمی امروز حال خوشیی دارند و من کمتر ایشان را اینگونه دیده ام/ ۱۹ دی ۱۳۹۵انتخاب
***

 آیت‌الله هاشمی رفسنجانی شهید محسوب می‌ شود

 گزیده صحبت‌های حجت‌الاسلام سیدمهدی طباطبایی(درشب رحلت درتلویزیون) به شرح زیر است:

عیادت آیت الله هاشمی رفسنجانی از حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی طباطبایی
من آیت‌الله هاشمی را شهید می‌دانم، چون به دنبال حق بود.

– تا خبر درگذشت آیت الله هاشمی را شنیدم بی اختیار لرزه بر بدنم افتاد، گریه کردم، و فکر نمی کردم بتوانم اینجا صحبت کنم.

– آخوندی بود که پیش امام عزیزترین بود … من مطلع هستم و بی‌خود حرف نمی‌زنم.

– از هر کاری که احتمال می‌داد برای انقلاب ضرر داد خودداری می‌کرد … فحش می‌شنید، توهین می‌دید … بد توهین‌هایی به او کردند … اما او صبر داشت و می‌گفت نظام نباید لطمه بخورد.

– صداوسیمایی‌ها گله می‌کنند چرا بیننده تلویزیون کم شده و چرا مردم ماهواره می‌بینند. من وظیفه دارم بگویم الان اگر از هاشمی تجلیل نکنید بیننده‌تان کم می‌شود … افراد پخته و فهیم و باکمال و دلسوز جامعه توقع دارند صداوسیما در خصوص درگذشت آیت‌الله هاشمی مایه بگذارد.

– وقتی پیام رهبری را خواندم دلم برای آقای هاشمی و رهبری سوخت. الهی هیچکس مشاور دین‌دار و دلسوز خود را از دست ندهد. در ادامه پیام رهبری به اختلاف نظرهای آقای هاشمی با ایشان اشاره شده بود، همین امر نشان می‌دهد که هاشمی دقیقاً نظرات خود را می‌گفت اما مقید بود که در نهایت حرف رهبری را اجرا کند. ایشان به فکر انقلاب و نظام بود. خناس‌ها می‌خواستند ایشان را از رهبر دور کنند اما موفق نشدند زیرا علاقه این دو بدان حد بود که هیچ فرد یا گروهی نتوانستند در آن شبهه ایجاد کنند.

– به خداوندی خدا آنقدر هاشمی را دوست دارم که نمی‌توانم آرام بگیرم. به خودم فشار آوردم که گریه نکنم اما (گریه‌های بی‌امان سیدمهدی طباطبایی) … خدا نخواست ایشان بستری شود و ایشان قشنگ با حال خوب به مهمانی خدا رفت … برای من نقل کردند که با خوشی از همکارانش خداحافظی کرده است.

– همه پولش را به رفقایش داد و کمک کرد و به هرکسی که محبت کرد، بیشتر صدمه دید.

– چقدر با ایشان بدی کردند، حداقل از خدا بترسید … خیلی عادت به عفو داشت … برخی حمله به هاشمی را برای خود موفقیت می‌دیدند … هاشمی می‌گفت در حرم پیامبر دعا کرده بود «دوستانی که نادانسته یا عمداً به من جسارت کردند و فکر کردند به نظام خدمت می‌کنند، خدایا نه‌تنها بیامرزشان بلکه توفیق خدمت به آنها بده» … مخالفان نسبت‌های ناروایی می‌دادند، خدا اینها را ببخشد … ای عزیزان، ایشان زنده نیست که دیگر ببخشد و خدا هم دیگر نمی‌بخشد … ای بدگویان، دیگر ایشان نیست که شما را عفو کند و دیگر عفوی نخواهید دید، امیدوارم به عقل بیایید.

– من آیت‌الله هاشمی را شهید می‌دانم، شهید حتماً نباید با شمشیر کشته شود، کسی در که در طلب حق باشد، شهید است… ایشان را به اندازه چهار شهید می‌دانم.

– وقتی نمازجمعه آقای هاشمی را متوقف کردند، نمازجمعه تعطیل شد. آقایان چکار می‌کنند؟ وقتی نشود مردم از نمازجمعه بهره بگیرند یعنی نماز جمعه تعطیل است. چرا نماز جمعه اینقدر خلوت است؟ این چرا را باید آقایان جواب دهند.

– آقای هاشمی بهترین و قوی‌ترین کسی بود که حفظ نظام می‌کرد.

 

سردارسلیمانی درمنزل آیت الله هاشمی رفسنجانی

                                                   اعتماد مضاعف آیت‌الله‌هاشمی به گزارشات سردارسلیمانی

محسن هاشمی نوشت:شهید حاج قاسم سلیمانی در جریان رحلت آیت‌الله هاشمی سنگ تمام گذاشت، به خانه پدری آمد و انگشترش را کنار پیکر آیت‌الله گذاشت و این انگشتر در کنار پیکر ایشان به خاک سپرده شد. حاج قاسم در مصاحبه‌ای کوتاه هم جواب تهمت‌ها و تخریب‌هایی که علیه پدر می‌شد، را داد. عکس؛ لحظه هدیه انگشتر به والده.

سردار قاسم سلیمانی :آقای هاشمی همان حالتی که از اول داشت تا آخر داشت گاهی اوقات  تاکتیک‌های متفاوتی داشت ولی هاشمی هم استکبار ستیز و هم دشمن ستیز بود.
شبکه خبر در گزارشی که از مراسم تشییع آیت الله هاشمی رفسنجانی در دانشگاه تهران و نماز رهبر انقلاب بر پیکر رئیس فقید مجمع  مصلحت نظام، پخش می‌کرد، به سراغ چهره‌های سیاسی و نظامی حاضر در مراسم رفت تا توصیف آن‌ها از آیت الله هاشمی رفسنجانی را ثبت کندازجمله سردارسلیمانی
به گزارش فارس، سردار سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه در حاشیه مراسم تشییع آیت‌الله هاشمی رفسنجانی اظهار داشت: اولاً باید به آقا تسلیت گفت که بزرگ‌ترین مصیبت به ایشان وارد شد. خدا به ایشان صبر و طول‌عمر بدهد و ایشان را برای ما حفظ کند و ذخیره کند برای چیزهایی که از دست داده‌ایم.

سلیمانی تأکید کرد: آقای هاشمی همان‌طوری که از اول بود تا آخر بود و همان حالتی که از اول داشت تا آخر داشت، منتها آقای هاشمی برخی وقت‌ها تاکتیک‌هایی داشت همان‌طور که در دوره‌های گوناگونن داشت، وگرنه آقای هاشمی هم استکبارستیز بود، هم صهیونیسم‌ستیز./منبع:فرارو۲۱ دی ۱۳۹۵بنقل ازخبرگزاری فارس.

دکتر احمد توکلی : درباره بازنشسته‌ها؛ یا افراط کردیم یا تفریط/ مجلس اصلاح کند

 احمدتوکلی در این برنامه شب رحلت درتلویزیون: امروز نباید کسی از بیان خوبی ها و خدمات هاشمی خجالت بکشد.

وی ادامه داد: بنده با هاشمی از سال ۱۳۵۹ از نزدیک در مجلس با ایشان آشنا شدم. وی یکی از سیاستمداران مبارز کشور بود. چند رفتار ایشان در زندگی برجسته است.
ابتدا اینکه ایشان یک سیاستمدار با نشاط بود و سختی‌ها را خیلی راحت از سر می‌گذراند و جا نمیزد. شما شبی را به خاطر بیاورید که حزب منفجر شد و آقای بهشتی و ۷۲ تن دیگر در این انفجار به شهادت رسیدند و ایشان از نظر روحیه می‌گفتند که هیچ اتفاقی نیفتاده است.


وی تصریح کرد: بعد از چندماهی انفجار نخست وزیری رخ داد و آقای رجایی رفت، در آن زمان بنده هم در هیات رئیسه مجلس بودم و اینکه ایشان در این ضربه های هولناکی رفتارشان عوض نمی‌شد و خم به ابرو نمی‌آورد و انگار که همه چیز سرجای خودش است و برای ما که جوان تر بودیم، آموزنده بود.


توکلی ادامه داد: آقای رفیقدوست نقل می کردند که در قرارگاه به برخی از جوانانی که در اثر عصبانیت بی‌انصافی می‌کردند می گفت شماها باید بدانید که یکسری آدم‌ها لنگرند و کسی بی عیب نیست و تنها ائمه معصومین (ع) بی عیب هستند. من میگفتم زمانی که طوفانی می‌آید درخت‌های ریشه دار فقط برگ هایشان میریزد و خودشان سرپا می ایستند.

اقای  «محسن رفیق دوست»گفت:گاهی میشد ما در جنگ بسیار آسیب می دیدیم و اقای هاشمی عبایش را جمع کرده و وارد قرارگاه میشد و روحیه همه را عوض می کرد و حتی فرماندهان شجاع هم کم می آوردند، این صفت مردان بزرگ است.

وی خاطرنشان کرد: یکی دیگر از صفات ایشان این است که در بزنگاه هایی که قدرت میتواند ادم را زمین بزند، ایشان را زمین نزد.

حضرت امام در آن زمان بیشتر توجه هایشان به آقای هاشمی در عالم سیاست بود تا دیگران. ولی زمانیکه در مجلس خبرگان بحث جانشین شد دوتا مسئله خیلی در آنجا برجسته شد که آقای مرحوم حاج احمدآقا و مرحوم آیت الله موسوی اردبیلی و مرحوم آقای هاشمی شهادت دادند که امام خمینی به آقای خامنه ای نظر داشت. بنده خودم چون مزه قدرت را چشیده ام می دانم که چقدر این موقع ها سخت است، آدم باید قبلا روی خودش کار کرده باشد که به اینجا برسد.

پیام آیت الله جوادی آملی به کنگره بزرگداشت آیت الله هاشمی رفسنجانی

توکلی افزود: اقای جوادی آملی میکوید که ما هر چقدر سر نماز تلاش می کنیم که فکرمان را به نماز نگه داریم نمی شود، اما اینجاها باید تمرین کرد که در سربزنگاه ادم خودش را نبازد و ایشان خودش را نباخت و از خط در نرفت.
جالب این است که ما میدانیم این دو رفیق بزگوار (رهبری انقلاب و آقای هاشمی) با اینکه باهم اختلاف نظر داشتند اما بسیار با هم سابقه داشته و صمیمی بودند و اینجا آقای هاشمی بسیار بزرگی خودش را نشان داد و آن طرف سکه بزرگی آقای خامنه ای بود که با رهبر شدن خود مخالفت کرد و وقتی به ایشان گفتند چرا محالفت می کنید در حالی که امام این نظر را داشت، فرمودند بزرگان، مجتهدان و فقهایی هستند که ممکن است بنده را نپذیرند. و این دوحالت که یکی در جلوی چشم مردم است و این احتمال وجود دارد که ایشان رهبر شود، می گوید من نه، ایشان.
وی اظهار داشت: آنهایی که مزه قدرت را نچشیده‌اند نمیتوانند ارزش برخی کارهای آقای هاشمی را بفهمند، می‌توان اختلاف نظر داشت اما زخم زبان نزد. قدردانی از این بزرگان وظیفه همه است.
 در نامه‌ای به آقای هاشمی نوشتم شناسنامه شما با انقلاب مهر خورده است و نقش شما قابل انکار نیست،نباید به این شناسنامه خدشه وارد شود.
توکلی تاکید کرد: خداوند به همسر، فرزندان و برادران ایشان صبر بدهد./ دوشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۵الف.

دیدار هاشمی رفسنجانی با آیت‌الله جوادی آملی

آیت‌الله جوادی آملی، خطاب به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی گفت: خداوند عنایتی به شما کرده که چه بخواهید و چه نخواهید، از استوانه‌های این نظام هستید.

پیام آیت الله جوادی آملی به کنگره بزرگداشت آیت الله هاشمی رفسنجانی

جوادی آملی بااشاره به آیه «استعینوا بالصبر والصلاه» گفت: خداوند وعده داده است که صابران را پیروز می‌کند.


وی با ابراز تأسف از تخریب‌هایی که صورت می‌گیرد، صبر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را ستود و گفت: تشکیل حکومت و زمینه‌سازی برای راهنمایی انسان‌ها، آرزوی همه انبیاست و این انقلاب، فرصتی برای ماست که مردم را راهنمایی کنیم و در این راه، از تلخی‌ها نرنجیم و باید صبر کنیم.

یکی از ویژگی‌های شما، صبر است که کیمیاست و خداوند هم به شما داده است./۰۸ شهریور ۱۳۹۵انتخاب

قسمتی ازپیام تسلیت آیت‌الله جوادی آملی: ارتحال استوانه انقلاب اسلامی، صحابی صالح، صابر و صادق امام راحل (قدس سره) و امین امت، حضرت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را به محضر مبارک بقیه‌الله، رهبر ملت بزرگ ایران و خاندان شریف آن رحیل محبوب تسلیت عرض می‌کنیم. ۲۰ دی ۱۳۹۵

…آیت الله جوادی آملی از عدم تجلیل مناسب از آیت الله هاشمی در مراسم یادبود ایشان در قم ناراحت و دلخور شده است.

وی که پیش از اتمام مراسم، مسجد اعظم قم را ترک می کند، با اشاره به آیت الله هاشمی و با جمله «مظلوما حیا و میتا»(هاشمی چه در حیات و چه در زمانی که از دنیا رفته، مظلوم است) نارضایتی خود را ازز سخنران و مراسم اعلام کرده است./۲۵ دی ۱۳۹۵خبرآنلاین

حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر ناطق نوری در برنامه این شب‌های شبکه یک سیما آزادگی، صریح اللهجه بودن و صبر و استقامت را از ویژگی‌های شخصیتی مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی دانست.

گزیده سخنان

* هاشمی جزء معدود افراد در کشور ما بود که ظرفیت بسیار بالایی داشت. گاهی خلقم از این ظرفیت زیاد تنگ می‌شد.

* هاشمی از ریا، دوچهرگی، تملق، شرک و نفاق بدش می‌آمد و از هر کس هم این خصلت را داشت متنفر بود.

آنچه را تشخیص می‌داد عمل می‌کرد و همان را می‌گفت و باکی هم نداشت که علیهش چیزی بگویند و کسی خوشش بیاید یا بدش بیاید. این یک دستور اسلامی است.

* مردم ما هنوز شوکه و داغ هستند. فقدان آقای هاشمی را هر چه بگذرد بیشتر احساس می‌کنند.
* یکی از خصوصیات مرحوم هاشمی این بود که صبور بود و استقامت داشت.
* آقای هاشمی هم نسبت به احکام مجتهد و مقید بود و هم نسبت به انقلاب و امام و رهبری متعبد بود.
* برخی نادان‌ها، کم‌ظرفیت‌ها یا مغرضان ذهن جمع کثیری از مردم را نسبت به مسئولان خراب کردند و این به سود مردم و نظام نیست. وقتی این گروه، آن گروه را زیر بار تهمت و اتهام و بد و بیراه بکشاند مردم بدبین می‌شوند. مردم به اجماع مرکب می‌رسند و به کل نظام و انقلاب و اسلام بی‌اعتماد می‌شوند.
* امام از دنیا رفت. همه مضطرب بودیم که اگر این اسطوره تاریخ از دنیا برود انقلاب و نظام چه می‌شود. خبرگان جمع شدند و آقای هاشمی به عنوان رئیس خبرگان ناگهان جمله‌ای می‌گوید. این خدمت و تدبیر کمی است از جانب این مرد فداکار و خداپرست؟ تا قیامت اگر نسبت به این نعمت شاکر باشیم و بر او رحمت بفرستیم کم است. خبرگان می‌رفت به سمت رهبری شورایی اما یک‌باره یادآوری می‌کنند جلسه‌ای را که خدمت امام رسیدند و از مرحوم حاج‌احمدآقا هم کد می‌آورند.

* ایشان روزی به ما گفت گاهی سحر که بیدار می‌شوم برای نماز، قدری روی تخت می‌نشینم. در همین چند لحظه فکر می‌کنم اگر خدای ناکرده خبر برسد که مقام معظم رهبری خوابید و بیدار نشد، انقلاب چه می‌شود؟ به محض اینکه این فکر به مغزم می‌رسد، به قدری مضطرب می‌شوم که بلند می‌شوم، فشارم می‌افتد و زمین می‌خورم زیرا مانند ایشان را نداریم. این عشق به رهبری شعار و تملق نیست.

* وقتی اخلاق از جامعه رخت بربندد، خدا کم شود و ایمان سست شود، همین می‌شود. ما مرده‌پرستیم. وقتی دیشب رفتم و چهره‌ آقای هاشمی را دیدم بی‌اختیار نتوانستم خودم را نگه دارم چون تمام بی‌مهری‌ها، توهین‌ها، تهمت‌ها و کژاندیشی‌ها را که گروهی نسبت به ایشان روا داشتند لحظه‌ای در ذهنم مرور شد. هم دیروز و هم امروز که رقتم جماران، منقلب شدم. منقلب شدنم از این نیست که ایشان درگذشت چون انسان‌ها به هر حال می‌میرند. جفا این است که هیچکس را به این اندازه اذیت نکردند. چرا؟ مگر ما مسلمان نیستیم؟
من واژه نفوذی را زیاد قبول ندارم. خودمانیم. چرا فرافکنی کنیم؟ با تنگ‌نظری نمی‌توانیم کشور را اداره کنیم.

*هاشمی تا بود این همه صحبت‌ها کردند، حالا تجلیل می‌کنیم. صدا و سیما در شش شبکه هم از هاشمی
بگوید بسیار خوب است اما او رفت. تا هستیم قدر هم را بدانیم.

ما مرده پرستیم! هاشمى رفت، حالا تلویزیون هر شب در ۵ شبکه هم براى اوبرنامه پخش کند، ولی او دیگر نیست.

* تا که بودیم نبودیم کسی، کشت ما را غم بی همنفسی / تا که رفتیم همه یار شدند، خفته‌ایم و همه بیدار شدند / قدر آیینه بدانیم چو هست، نه در آن وقت که افتاد و شکست.

به همراه گروه محدودی خدمت رهبری مشرف شدیم، یکی از دوستان از ایشان سوال کرد: «آقا یک نفر را معرفی کنید که  ما دیدگاههای شما رو از او بشنویم و بر اون اساس عمل کنیم». حضرت آقا در پاسخ فرمودند «دیدگاههای من را هم بدانید روز قیامت برای شما حجت نیست و هر کس باید بر اساس تشخیص خود باید عمل کند؛ مگر آنکه من حکم کنم».

وقتی دیشب بر پیکر مرحوم هاشمی حاضر شدم و چهره ایشان را دیدم، تمام بی‌مهری‌ها و تهمت‌هایی که نسبت به ایشان شد در ذهنم تداعی شد./ ۲۱ دی ۱۳۹۵تابناک والف

وقتی یاردیرینه امام ورهبری"ردصلاحیت"می شود!

توکلی افزود: یکی دیگر که برای من از همه مهم تر است ماجرای آخرین نامزدی ایشان برای ریاست جمهوری بود که در سال ۹۲ بود که من تلاش هایی کردم که ایشان منصرف شود و نگران کشور بودم اما موفقق نشدم. ساعتی تدبیر کردم که ایشان نرود و وقتی آمد تلاش کردم که رد نشود و این نگرانی اصلی من بود کهه تلاش ما تاثیر نکرد. شما به صحنه نگاه کنید. 

یکی مثل اکبر هاشمی رفسنجانی با آن رفاقت و نزدیکی با امام (ره) و آقای خامنه ای، یک چنین کسی در انتخابات ریاست جمهوری که ایشان در سازندگی کشور شرکت دارد، ببنید که چه افرادی تایید میشوند و چه کسانی رد میشوند و من دیدم این خیلی سخت است. نامه ای برای ایشان نوشتم و به ایشان گفتم که شناسنامه شما را با انقلاب مهر کرده اند مبادا این شناسنامه آسیب ببیند. بعد مثال الگور با بوش در دورد دوم انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را زدم که تاکید هم کردم که به دست خودشان بدهند و به دست بچه ها ندهد ودر نامه نوشتم شما باید به قانون تمکین کنید حتی اگر قبول ندارید ایشان  درپاسخ  گفتند که من همین کار را می کنم که من شب دعا کردمم و برایشان نماز خواندم./احمد توکلی مهمان ویژه برنامه یاردیرین شبکه یک سیما-سه شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۵-بنقل ازالف

توضیحات نگارنده-پیراسته فر:جایگاه هاشمی درعربستان

جایگاه هاشمی رفسنجانی درعربستان
۲باردعوت پادشاه عربستان ازهاشمی وتأخیراجلاس مکه به احترام هاشمی رفسنجانی
نکته جالب این است که پادشاه عربستان آنقدربه آیت الله هاشمی ارادت داشته که اجلاس مکه رابخاطرایشان ۵روز به تأخیرانداخت!

اسم اجلاس:«المؤتمرالاسلامی العالمی للحوار» (اجلاس بین المللی گفتگوی اسلامی)

ملک عبدالله پادشاه عربستان. دکتر محمد سید طنطاوی رییس دانشگاه الأزهر مصر ،شیخ عبدالعزیز آل الشیخ مفتی عربستان و شیخ عبدالله بن محسن الترکی رییس رابطه العالم الاسلامی، در جایگاه هیأت رییسه اجلاس بودند.

ورود همزمان ملک عبدالله و هاشمی رفسنجانی به سالن، در حالی که دست در دست همدیگر داشتند و آن صحنه، از تلویزیون‌های عربی به صورت زنده پخش می‌شد، نشان از جایگاه جمهوری اسلامی ایران و شخص آیت‌آلله هاشمی رفسنجانی نزد ملک عبدالله داشت.

آقای رفسنجانی را خودِپادشاه دعوت کرده بود سخنرانی هاشمی بعدازملک عبدالله وعبدالعزیز بود(طنطاوی و ترکی که ازاعضای هیئت رئیسه بودند) بعد هاشمی رفسنجانی صحبت کردند.

ملک عبدالله برای هاشمی سنگ تمام گذاشتند وهردرخواستی که داشت،شاه عربستان وبتبع آن دیگرمسئولین موافقت می کردند-آزادی عمل داشتند.

همه جورمساعدت راکردند،ضیافتهای درباروخانوادگی وتسهیلات دیگر(۲۰خرداد۱۳۸۷)

«فدک»فاصله ۲۶۰ کیلومتری شهر مدینه  به‌سوی استان «حائل»واقع شده است.


سفرهاشمی رفسنجانی(زمان ریاست تشخیص مصلحت نظام)به عربستان

من خامنه‌ای‌ام، داماد آقای هاشمی!

سید علی خامنه‌ای با لهجه کرمانی اشاره به همسرش می‌کند و می‌گوید: «این خانم خواهر آقای هاشمی است که برای دیدار او آمده، من هم شوهر این خانم هستم.»
در کتاب خاطرات رهبرمعظم انقلاب "یادمان  زندان‌ها و بازداشتگاه‌ها" روایت جالبی از ملاقات خود وهمسر مکرمه شان با آیت الله هاشمی رفسنجانی در زندان قزل قلعه نقل شده است.

در آن مقطع (اواخر سال ۱۳۵۰) آقای هاشمی نامه‌ای به امام خمینی نوشته و درخواست کرده بود کاری کنند که دستگیرشدگان سازمان مجاهدین خلق اعدام نشوند که افتادن این نامه به دست ساواک، باعث محکومیت هاشمی به ۷ ماه زندان می‌شود و وی به زندان داخل پادگان عشرت‌آباد منتقل می‌شود.

در اردیبهشت ۱۳۵۱، آیت‌الله خامنه‌ای به همراه همسرشان راهی تهران می‌شوند تا با هاشمی دیدار کنند.

دیدار با زندانیان سیاسی شبیه ملاقات‌های معمول با زندانیان عادی نبود و مجبور بود ترفندی بزند. وقتی به در نگهبانی می‌رسند، ایشان با لهجه کرمانی اشاره به همسرش می‌کند و می‌گوید: «این خانم خواهر آقای هاشمی است که برای دیدار او آمده، من هم شوهر این خانم هستم.»

من خامنه‌ای‌ام، داماد آقای هاشمی!نگهبان‌ها به هم نگاه کردند و قرار شد از فرمانده بپرسند. فرمانده گفت فقط خواهرش می‌تواند وارد شود.«همسرم دل به خدا سپرد و وارد شد.من هم نگران و دلواپس، از این‌که راز آشکار شود که وی خواهر آقای هاشمی نیست، زیرا دیدار محارم با یکدیگر ویژگی خاصی دارداما ازآنجاکه آقای هاشمی فرد زیرکی بود، وقتی همسرم را از دور دید، متوجه موضوع شد… کنار یک جوی آب ایستاد، به‌طوری‌که همسر من در مقابل وی در طرف دیگر جوی قرار گرفت.»

ظاهراً آقای هاشمی سراغ دوستش را می‌گیرد و وقتی‌که متوجه می‌شود در نگهبانی است، از نگهبان‌ها می‌خواهد اجازه ورود شوهر خواهرش(!) را بدهند. «در این وقت یک نظامی دوان‌دوان به‌طرف من آمد و اجازه /ورود داد. من وارد شدم و آقای هاشمی از دیدار من بسیار شادمان شد.»/۲۱ دی ۱۳۹۵مشرق

***

"سردار! نوبت ما کی می رسد؟"

بسم الله الرحمن الرحیم

پرواز گوارایت فرمانده
بالاخره نوبت تو هم رسید چریک پیر!
پریدنی شدی همسنگر!
عادت به استقبالت داشتیم نه بدرقه، چون همیشه بودی، آنجا که سربازهای بی ادعا در کوچه پس کوچه های جهاد، کلید طلایی باغ آسمان را جستجو می کردند.

رفتنت هم چون بودنت شور و حماسه و استثناء بود و قاعده همدلی برای زنده نگهداشتن نهضت. چون همیشه گوشه ای در میان مردم در فرصتی که برای آخرین وداع با تو داشتم به گفتگو و درد و دل بی تکلف با هم میهنان نجیبی گذشت که محبت و قدر شناسی و عشق به ملک و مملکت را سوگمندانه فریاد می کردند وچه زیبا ما را به خودمان فرا می خواندند.
 می دانی که ما کهنه سربازها نسبتی با تملق و تکلف و چاپلوسی نداریم و این شرافت، گوهری استت که در دکان سیاست بازان خریداری ندارد.
راستی چقدر خنده دار است عیار اندکت را عده ای به امید شفقتی یا طمع در عنایتی، بسیار بخوانند و خنده دارتر که باور کنی و با آن تملق دروغ، خودت را گم کنی و وامصیبت.
پس نمی خواهم از امروز بگویم که مردانگی را باقیاس ادعا وزن می کنند. از خونروزهایی می گویم که مردانِ مرد از میان خیل مدعیان به عیار خطر پذیری و جنگ محک می خوردند.
انگشت شمار بودند امثال شما، که عافیت دنیا را گذاشتند و بی بهانه، همراه با خیل یاران خود، لباس رزم بر تن و اسلحه بر دوش، سنگر به سنگر جبهه ها را هم نفس و هم پای جوانانی تازه بالیده، مشق عشق کردند و نبرد را نه در خانه های امن که از میان خاک و آتش و باروت وخون راهبری کردند.
عکسهای پادگانی برخی مدعیان که کیلومترها دورتر از گلستان خون و خطر برای روزهای مبادا با فلاشهای بی صداقتی و تکلیف گریزی پرنور می شد هنوز در لطیفه های فرهنگ جبهه پرخواننده است
تو می دانی ،برای آنان که شهادت را در لحظه های ناب شب عملیات درک کرده اند، رفتن و پرکشیدن عادتی قدیمی است اما نمی شود که دم پرواز را درک نکرده آرام بیابی!
وقتی یار و رفیق و همسنگر دیرینت در پیام وداع می گوید "هیچ کس برای ما هاشمی نمی شود"، چون منی چه می توانم بگویم؟

برای نسل ما این رزم شبانه پایانی ندارد سردار. نوبتمان کی می رسد ؟!
ترسم که گاه پریدن، نفسها به شماره افتاده باشد…
… این آخرین پرواز گوارایت مرد!
خدانگهدار همسنگر، خداحافظ همرزم، بدرود فرمانده پیر

 علی شمخانی/۲۵ دی ۱۳۹۵خبرآنلاین

علی شمخانی : هنگام گرفتن این عکس که در مناطق عملیاتی جنوب، گرفته شده، آفتاب بسیار تندی می تابید؛ بنابراین، چند عینک به آیت الله هاشمی داده می شود تا برای استفاده مقابل آفتاب، به چشم بزنند.
وی افزود: در نهایت پس از آنکه آن عینک ها متناسب با صورت ایشان نبود، علی شمخانی(که ناراحتی چشم وی از تابش آفتاب در عکس پیداست) عینک خود را به ایشان می دهد و در همین لحظات عکس مذکور گرفته می شود.

بزرگداشت دومین سالگرد رحلت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی برگزار می‌شود

پرویز کاظمی وزیر رفاه احمدی نژاد:

*به نظر من شخصیت آیت‌ا… هاشمی برخلاف برخی که عنوان می‌کنند پیچیده بوده است، بسیار ساده اما صریح و صادق بود.  بنده یک زمان خدمت ایشان رسیده بودم و یک جلسه دونفره با ایشان داشتم. جلسات بنده با ایشان معمولا ۴۵دقیقه تا یک ساعت طول می‌کشید و موضوع جلسه نیز مباحث مدیریتی بود. با این وجود هنگامی که صحبت ضعف اخلاقی در برخی از مدیران به میان آمد و پس از آن صحبت قیام امام حسین(ع) مطرح شد، به یک باره اشک از چشمان آیت‌ا… هاشمی جاری شد و ایشان با ذکر نام امام حسین(ع) به گریه افتادند. برای من جالب بود که برخلاف برخی که در تریبون‌های رسمی با ذکر نام ائمه گریه می‌کنند، ایشان در خفا و در یک جلسه دونفره نیز با به میان آمدن نام امام حسین(ع) به گریه افتاد.

*وقتی که عنوان وزیر رفاه در کابینه حضور داشتم، قرار شد اعضای کابینه خدمت مقام ‌‌معظم رهبری برسیم. به همین دلیل همه وزرا و مسئولان در‌حیاط منتظر بودیم که آیت‌ا… هاشمی هم تشریف آوردند و رفتند روی یک نیمکت نشستند. پس از مدتی آقای احمدی‌نژاد وارد حیاط شدند و به دلیل اینکه جای دیگری برای نشستن نبود، مجبور شدند کنار آیت‌ا… هاشمی روی همان نیمکت بنشینند. با این وجود هنگامی که ایشان خواستند بنشینند، پشت خود را به آیت‌ا… هاشمی کردند و نشستند. در این زمان بسیاری از مسئولان دولت از این حرکت آقای احمدی‌نژاد ناراحت شدند، اما به روی خود نیاوردند.

*در جلسات دولت نام آیت‌ا… هاشمی را به زبان نمی‌آوردند و به جای آن عنوان می‌کردند: «این آقا». مشخص نبود احمدی‌نژاد چه کینه‌ای از آیت‌ا… هاشمی دارد و به چه دلیل این رفتارهای نامناسب را انجام می‌داد. مساله دیگری که تاکنون رسانه‌ای نشده است، این بود که آقای احمدی‌نژاد به صورت رسمی همه وزرا را از ارائه گزارش به مجمع تشخیص مصلحت نظام منع کرده بود و اجازه نمی‌داد هیچ کدام از وزرا به مجمع رفت‌و‌آمد کنند. وضعیت به شکلی شده بود که اگر مجمع تشخیص مصلحت نیز از وزرا برای ارائه گزارش دعوت می‌کرد، رئیس جمهور مانع می‌شدند و اجازه چنین کاری را نمی‌دادند.احمدی‌نژاد می‌خواست با «کل‌کل» کردن با آیت‌ا… هاشمی خود را بزرگ جلوه بدهد.

* پس از رحلت ایشان این سوال برای من پیش آمد که آیت‌ا… هاشمی یکشنبه شب(۱۹دی) با آیت‌ا… هاشمی دوشنبه شب چه تغییری کرده که برخی به سرعت مواضع خود را نسبت به ایشان تغییر دادند و به یک باره مرید ایشان شده بودند. برخی از افراد سخنانی را پس از رحلت ایشان به زبان می‌آوردند که گویا تا چند روز قبل از رحلت ایشان با آیت‌ا… هاشمی دوست و صمیمی بودند. این افراد همان کسانی بودند که انواع تمهت‌ها و افتراها را به آیت‌ا… هاشمی در طول حیاتشان نسبت می‌دادند، اما به یک‌باره تغییر موضع دادند و طرفدار آیت‌ا… هاشمی شدند.  برخی تا قبل از سال۹۲ برای اینکه آنها را از قطار انقلاب پیاده‌شده معرفی نکنند جرات نمی‌کردند به دیدار آیت‌ا… هاشمی بروند. همین افراد پس از درگذشت ایشان، در مدح انقلابیگری آیت‌ا… هاشمی سخن‌ها می‌گفتند و مصاحبه‌ها انجام می‌دادند. /۳ بهمن ۱۳۹۵oخبرآنلاین بنقل ازپرویز کاظمی وزیر رفاه دولت نهم در گفت وگو با روزنامه آرمان

آیت الله خامنه ای: هیچ کس برای من هاشمی نمی شود.

هیچکس برای من هاشمی  نمی شود

مروری برسخنان رهبری درباره "یاردیرین"ش"هاشمی"

تنفیذ حکم اولین دوره‌ى ریاست جمهورى حجت‌الاسلام والمسلمین هاشمى‌رفسنجانى

۱۳۶۸/۰۵/۱۲

…و خدا را شکر که اراده و رأى ملت عزیز، بار سنگین امانت و مسؤولیت الهى را بر دوش تواناى مردى بزرگ از فرزندان اسلام و حواریّین امام عظیم‌الشّأن، عالمى مجاهد و فقیهى اسلام‌شناس و سیاستمدارى هوشمند و مدیرى درد آشنا و دلسوز قرار داد. شخصیتى که پرونده‌ى تلاشش در راه خدا و مجاهدتش براى حاکمیت دین و اعلاى کلمه‌ى اسلام، حتّى پیش از نخستین روزهاى شروع نهضت آغاز شده و سرگذشت رنجها و سختیها و فعالیتهاى کم‌نظیر را در خود گنجانیده است. چهره‌ى موجّهى که به برکت حرکت در صراط مستقیم انقلاب، همواره امین امام و محبوب امت بوده و ان‌شاءاللَّه از این پس نیز خواهد بود. بى شک، این یک دستاورد بزرگ است که همزمان با انجام اصلاحات در قانون اساسى که زمینه‌ى اداره‌ى صحیح کشور را فراهم ساخته، مدیریت اجرایى کشور در دست تواناى کسى همچون رئیس جمهور منتخب ملت قرار گیرد و امید است همچنان که مردمِ قدرشناس و هوشمند کشورمان انتظار مى‌برند، تأییدات و تفضلات الهى، راه را به سوى رفع مشکلات و تحقق آرمانهاى انقلاب هموار سازد.

این‌جانب، ضمن سپاس مجدد از الطاف نهان و آشکار حضرت حق‌تعالى (جلّت‌عظمته)، به پیروى از ملت عظیم‌الشّأن و با معرفت به مقام و مرتبت یاور صمیمى امام و شخصیت برجسته‌ى نظام جمهورى اسلامى و بازوى توانا و زبان گویاى آن، جناب آقاى هاشمى‌رفسنجانى(دامت‌تأییداته)، رأى ملت را تنفیذ و ایشان را به ریاست جمهورى اسلامى ایران منصوب مى‌کنم و بدیهى است که این رأى و تنفیذ تا زمانى است که ایشان در همین صراط مستقیم و نورانى که عمر شریف خود را تاکنون در آن گذرانیده‌اند – یعنى راه دفاع از اسلام ناب محمّدى (صلى‌اللَّه‌علیه‌واله) و مجاهدت براى تحقق حاکمیت کامل قرآن و عمل به شریعت و طرفدارى از محرومین و مستضعفین و کوشش براى ریشه‌کن کردن فقر و محرومیت و استقرار عدالت اجتماعى – راه خود را ادامه دهند که البته چنین خواهد بود.

بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت

۱۳۶۸/۰۶/۰۸

من باید به مردم عزیزمان تبریک عرض کنم؛ چون رئیس جمهورى با این خصوصیات، حقیقتاً براى ملت و انقلاب و کشور ما یک موهبت الهى است.

وجود جناب آقاى هاشمى و مسؤولیتشان، هر دو براى مردم و بر ما نعمت است.

من، قدر این نعمت را مى‌دانم و مطمئنم که مردم هم قدر این نعمت را مى‌دانند و این را در رأى خود و اعلام وفاداریشان نشان دادند و بعد از این هم، ان‌شاءاللَّه نشان خواهند داد. براى شما برادران هم که با این مجموعه و با ایشان کار مى‌کنید، یقیناً تبریک جداگانه‌یى لازم است.

بیانات در دیدار با رئیس‌جمهور واعضاى هیأت وزیران، در آستانه‌ى هفته‌ى دولت‌

۱۳۶۹/۰۶/۰۱

در رأس این دولت، جناب آقاى هاشمى رفسنجانى قرار دارند که خودشان از شخصیتهایى هستند که از دوران نشو و نماى این نهضت، در وسط میدان و در صفوف مقدم حضور داشتند و همان سختیها و رنجها و شکنجه‌ها را چشیده‌اند. از روز اول پیروزى انقلاب، هم ایشان و هم شماها، واقعاً زحمات زیادى کشیدید و بهتر از خیلیها مى‌دانید…

…در پایان صحبت امروز، مایلم به نکته‌یى اشاره کنم و آن، این است که یکى از چیزهایى که ما همیشه به عنوان فضایل برجسته‌ى جناب آقاى هاشمى در ذهن داشتیم و مشاهده مى‌کردیم،

حضور فداکارانه و مدبرانه‌ى ایشان در صحنه‌هاى جنگ تحمیلى بود و حقیقتاً زبان قاصر است از این‌که آن زحمات و آن فداکاریها را سپاسگزارى کند.

من آن شبهاى دشوار، آن لحظات پُرهم‌وغم و پُرمسؤولیتى را که ایشان در مقابل چشم همه‌ى ما گذراندند – که همیشه مورد تشکر امام بزرگوارمان (رضوان‌اللَّه‌تعالى‌علیه) هم بود – فراموش نمى‌کنم.

ما حالا مى‌خواهیم این تشکر را به صورت یک حرکت سمبلیک مجسم کنیم و این نشان فتح را به سینه‌ى جناب آقاى هاشمى الصاق نماییم.

سخنرانى در دیدار با گروه کثیرى از آزادگان و اقشار مختلف مردم، در اولین روز از هفته‌ى وحدت‌

۱۳۶۹/۰۷/۱۱

امروز رئیس جمهور ما، از نظر من که سالیان متمادى است ایشان را مى‌شناسم، یک مجتهد قطعى است. این هم از برکات خدا بر ماست. ما رئیس جمهورى داریم که از لحاظ درسهاى حوزه‌یى، یک مجتهد و از لحاظ تفکرات اسلامى، یک متفکر سطح بالا با سوابق فراوان است. 

بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت

۱۳۷۰/۰۶/۰۳

شاید مردم ما هم هنوز به بطن کارهاى برادران مسؤول در دولت، درست واقف نیستند. البته یک چیزى شنیده‌اند و یک چیزى مى‌دانند، ولى خصوصیاتى را که افراد آشناى با اعضاى دولت مى‌توانند بدانند و بفهمند، یقیناً مردم بعضى از آنها را نمى‌دانند، بعضى را هم باور نمى‌کنند. مثلاً اگر به مردم گفته شود که در بین وزراى جناب آقاى هاشمى – بنابر آنچه که مسموع بنده است – وزیرى هست که اگر از حقوق ماهیانه‌اش، اقساطى را که باید بدهد، کم کنند، برایش ۲۴۰۰ تومان مى‌ماند، آیا واقعاً این را تصور مى‌کنند که در کارگزاران یک دولت – کسانى که بیت‌المال و امکانات در اختیار اینهاست – کسانى پیدا مى‌شوند که این‌طور زندگى و این‌گونه صرف و خرج مى‌کنند؟ اینها چیزهاى باارزشى است، و ما خدا را بر داشتن شماها شکر مى‌گزاریم و از خدا مى‌خواهیم که شما را در راه خیر و صلاح و سداد، همواره موفق بدارد. امروز ملت به خدمتگزاران صدیق و صمیمى و خسته‌نشو احتیاج دارد؛ از کار خسته نشوید.

بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاست‌جمهوری

۱۳۷۲/۰۵/۱۲

امروز، ان‌شاءاللَّه براى ملت ایران روز مبارکى است؛ شروع یک دوره دیگر از مسؤولیت و مدیریت رئیس جمهور عزیز و کارآمد و گرامى‌مان که حقیقتاً با توجّه به اوضاع و احوال جهانى و مطامع دشمنان و تلاشى که دشمن در این برهه مبذول کرد، یک نعمت بزرگ الهى است. البته بنده باید قبلاً از مردم عزیزمان تشکّر کنم. آنها بودند که با هوشیارى و احساس مسؤولیتشان به صحنه آمدند، انتخابات را رونق بخشیدند و این انتخاب درست و صائب را انجام دادند.

تکیه ما بر عنصر اجرایى و این شکرگزارى‌اى که به خاطر این انتخاب عمومى و این مسؤولیتى که جناب آقاى «هاشمى رفسنجانى» بحمداللَّه برعهده گرفتند، به درگاه خداى متعال مى‌کنیم، به خاطر اهمیت دست اجرا در سرنوشت کشور است.

تنفیذ حکم دومین دوره ریاست جمهورى حجت‌الاسلام و المسلمین هاشمى رفسنجانى

۱۳۷۲/۰۵/۱۲

خداى بزرگ را سپاس که در این نوبت نیز، رأى مصیب ملت، مسؤولیت را به دستهاى تواناى مردى سپرد که در میدانهاى دشوار، لیاقت و امانت و صلاحیت و کاردانى و برجستگى او را آزموده بود. مردى بزرگ از سابقینِ اوّلینِ انقلاب و از حوارییّن و انصار دیرین امام راحل. عالِمى متفکّر، سیاستمدارى هوشمند، فقیهى زمان شناس، مجاهدى خستگى نشناس، برادرى مهربان براى ضعیفان و مدیرى کاردان براى کشور.

این‌جانب ضمن تبریک به ملت عزیزمان براى این حُسنِ انتخاب و با معرفت به مقام و مرتبت والاى شخصیّت برجسته و چهره منوّر نظام جمهورى اسلامى و رکن رکین انقلاب و بازوى توانا و زبان گویاى آن، جناب آقاى هاشمى رفسنجانى دام‌عُلاه، رأى ملّت را تنفیذ و ایشان را به ریاست جمهورى اسلامى ایران منصوب مى‌کنم. بدیهى است که تنفیذ این‌جانب نیز، مانند رأى ملّت، تا زمانى است که ایشان در همان صراط مستقیم و منهاج قویمى قدم برمى‌دارند که سالهاى عمر بابرکت خود را در طى مراحل نورانى آن گذرانیده‌اند؛ یعنى راه دفاع از اسلام ناب محمّدى صلّى‌اللَّه‌علیه‌وآله و مجاهدت براى تحقّق حاکمیت کامل قرآن و عمل به شریعت و حمایت از محرومان و مستضعفان و کوشش براى ریشه‌کن کردن فقر و تبعیض و استقرار عدالت اجتماعى و تمسّک به اصول پایدار انقلاب اسلامى، که البته همواره چنین خواهد بود.

بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت

۱۳۷۲/۰۶/۰۳

اوّلاً لازم است به برادران عزیزمان، به خاطر شروع این مسؤولیت جدید و بسیار مهم، تبریک عرض کنم. اگر چه وقتى انسان این چهره‌هاى نورانىِ وزراىِ جمهورى اسلامى را مشاهده مى‌کند و نگاهى به طهارت و تقوا و خداترسى و دین باورى آنها مى‌اندازد، احساس مى‌کند که این تبریک را باید به مردم گفت که بحمداللَّه مسؤولینى معتقد، متدیّن، علاقه‌مند به‌کار و عاشق به خدمت دارند. امیدواریم که ان‌شاءاللَّه این دولت، مصداقى باشد براى همان دولت کریمه‌اى که در دعاى «افتتاح» مى‌خوانیم و از خداى متعال آن را درخواست مى‌کنیم.

…بنده آقایان و بخصوص جناب آقاى هاشمى را که واقعاً این مسؤولیت سنگین بر دوش ایشان است، دعا مى‌کنم. ایشان هم حقیقتاً جزو صلحاى زمان ما هستند. خدا را شکر مى‌کنیم که این مسؤولیت به دست کسى مثل ایشان است. بنده بخصوص با نام و پیوسته، ایشان را و همچنین سایر مسؤولین و دیگران را دعا مى‌کنم.

بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت

۱۳۷۶/۰۵/۰۹

لازم مى‌دانم – بخصوص – نظر خودم را درباره بخشى از علل موفّقیت این دولت ذکر کنم. هم اینها براى مردم نافع است، هم براى مسؤولینى که در طول زمان – در آینده – حضور خواهند داشت، بلاشک نافع است.

بخش قابل توجّهى از این، به خصوصیّات شخصِ آقاى هاشمى برمى‌گردد؛ یعنى واقعاً برخى از خصوصیات در ایشان هست که تأثیر تام و تمامى در این موفّقیتها داشته؛ از قبیل برخوردارى ایشان از روحیه کار – پرکارى – روحیه ابتکار و نوآورى و ورود در میدانهاى جدید و ناپیموده، همّت بلند در امر سازندگى و نترسیدن از طرحهاى بزرگ و اقدام کردن شجاعانه در مورد کارهاى بزرگ، شیوه مدیریّت باز که در ایشان وجود داشت و این به همکاران ایشان امکان مى‌داد که ابتکار و تلاش خودشان را به کار بیندازند و از آن استفاده کنند.

ایمان عمیق به توانایى خود نیز نقش زیادى داشت. همچنین هوشمندى در شناخت مسائل و مضایق و پیدا کردن راه حلها، بخشى از خصوصیاتى است که بلاشک مؤثّر بود.

جناب آقاى هاشمى، به عنوان یک روحانى انقلابى، کارآمد، متدیّن و متعبّد، براى مردم ما مطرح هستند و این خصوصیّاتى است که در ایشان هست.

…بنده دائماً شما را در طول این سالهاى متمادى دعا مى‌کردم؛ شخص آقاى هاشمى را به نام و حداقل در هر شبانه‌روزى یک مرتبه – و بیش از این – و شما را نیز همین طور، معمولاً دعا مى‌کردم. باز هم دعا خواهم کرد.

خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران/درماجرای فتنه۸۸

۱۳۸۸/۰۳/۲۹

آقاى هاشمى را همه میشناسند. من شناختم از ایشان مربوط به بعد از انقلاب و مسئولیتهاى بعد از انقلاب نیست؛ من از سال ۱۳۳۶ – یعنى ۵۲ سال قبل – ایشان را از نزدیک میشناسم. آقاى هاشمى از اصلى‌ترین افراد نهضت در دوران مبارزات بود؛ از مبارزین جدى و پیگیرِ قبل از انقلاب بود؛ بعد از پیروزى انقلاب از مؤثرترین شخصیتهاى جمهورى اسلامى در کنار امام بود؛ بعد از رحلت امام هم در کنار رهبرى تا امروز. این مرد بارها تا مرز شهادت پیش رفته. قبل از انقلاب اموال خودش را صرف انقلاب میکرد و به مبارزین میداد. اینها را جوانها خوب است بدانند. بعد از انقلاب ایشان مسئولیتهاى زیادى داشت: هشت سال رئیس جمهور بود؛ قبلش رئیس مجلس بود؛ بعد مسئولیتهاى دیگرى داشت. در طول این مدت هیچ موردى را سراغ نداریم که ایشان براى خودش از انقلاب یک اندوخته‌اى درست کرده باشد. اینها یک حقایقى است؛ اینها را باید دانست. در حساسترین مقاطع ایشان در خدمت انقلاب و نظام بوده.

من البته در موارد متعددى با آقاى هاشمى اختلاف‌نظر داریم، که طبیعى هم هست؛ ولى مردم نباید دچار توهم بشوند، چیز دیگرى فکر کنند. البته بین ایشان و بین آقاى رئیس جمهور از همان انتخاب سال ۸۴ تا امروز اختلاف‌نظر بود، الان هم هست؛ هم در زمینه‌ى مسائل خارجى اختلاف‌نظر دارند، هم در زمینه‌ى نحوه‌ى اجراى عدالت اجتماعى اختلاف‌نظر دارند، هم در برخى مسائل فرهنگى اختلاف‌نظر دارند..

 

 آیت الله هاشمی رفسنجانی در خاطره خود از سخت ترین روز زندگی خود نوشت: از لحظه ای که خبر ترور آیت الله خامنه ای را شنیدم تا زمانی که ایشان را زنده ندیدم ، آرام نگرفتم …

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی ، گزیده خاطره ایشان از روزهای ششم و هفتم تیرماه ۱۳۶۰

/////

آیت الله خامنه ای: هیچ کس برای من هاشمی نمی شود.

روز دوم خرداد ۱۳۷۶ که مردم برای انتخاب رییس جمهور جدید پای صندوقهای رای رفته بودند، مقام معظم رهبری پس از انداختن رای خود به صندوق جمله ای بر زبان آوردند که در تاریخ ماندگار شد.

" هیچ کس برای من آقای هاشمی نمی شود." مدیرکل جمعیت دفاع از حقوق ملت فلسطین، تهمت دروغگویی به آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را بسیار بی‌انصافی دانست.

اولین اربعین امام خمینی"همسرامام درحال سخنرانی"مدرسه شهیدمطهری"درکنارش زهرامصطفوی

خانم زهرا مصطفوی در نشست خبری همایش بین‌المللی امام، فلسطین و مقاومت اسلامی در پاسخ به پرسشی در خصوص نقل خاطرات آقای هاشمی و هجمه‌هایی که علیه او شکل گرفت افزود: این هیاهوها به معنی این است که خواستند بگویند آقای هاشمی دروغ می‌گوید در حالی که او آقایی کرده و شکایت نکرده است.

وی گفت: مادر بنده فوت کرده است اما بنده و فرزندانم زنده هستیم، ما همه در مجلسی که آقای هاشمی آمد و مادرم از او خواسته بود بیاید تا کارش را به او بگوید حضور داشتیم.

دختر امام خمینی: هیاهو کردند که بگویند آقای هاشمی دروغ می گوید اما او آقایی کرد و شکایت نکرد / خاطره آیت الله هاشمی عین جملات مادرم بود

خانم مصطفوی افزود: وقتی آقای هاشمی آمد، مادرم به او گفت «آقا من شنیده‌ام نمی‌خواهید برای ریاست جمهوری کاندیدا شوید امام (ره) که انقلاب را به دست شماها دادند، آنوقت شما می‌خواهید از زیرش فرار کنید؟».

وی تأکید کرد: عین همین جمله را مادرم به او گفت و من در آن جلسه حضور داشتم؛ آقای هاشمی بسیار مرد نجیب و صبوری است و به همین جهت در سال‌های مختلف به او تهمت‌ها زده شد و ساکت ماند./منبع:انتخاب۱۰خرداد۹۴

***

حضرتعالی از یاران حضرت امام بوده اید و نقل قول ها و خاطرات بسیاری از ایشان دارید.اما اخیراً برخی در بعضی خاطرات که از سوی نزدیکان ایشان نقل می شود تشکیک می کنند.مثلاً معتقدند نقل قول هایی که آیت ا…هاشمی از امام (ره) می کنند درست نیست. رابطه امام (ره) با آیت ا… هاشمی چگونه بود؟۴۹۶

پاسخ:حضرت امام نسبت به آقای هاشمی اعتماد کامل و خاصی داشت و ایشان را کسی می داند که ضمن تعهد به نهضت از فراست و قدرت تحلیل بالایی برخوردار است. در طول دوران حیات حضرت امام در بعد از انقلاب نیز ایشان همیشه در جایگاه دوم بعد از امام قرار داشت و کسی بود که امام فرماندهی کل قوا را به او تفویض کرد.من یادم هست بار اولی که آقای هاشمی برای ریاست جمهوری کاندیدا شدند برخی از دوستان از در مورد صلاحیت ایشان برای این سمت از امام سؤال کردند.امام در جواب فرمودند:از آقای هاشمی بهتر برای این سمت چه کسی است؟ و همین دلیل بر اینست که ایشان امین امام بوده اند و در همۀ دوران ها آقای هاشمی را به عنوان عزیزترین خود به شمار می آوردند وهمیشه در دوران امام آقای هاشمی در عرض مقام معظم رهبری به حساب می آمد وبا ایشان اخوت و برادری و قرابت بسیار زیادی داشته و دارند وهمانگونه که حضرت امام دربارۀ ایشان فرمودند: تا نهضت هست هاشمی هست.بنابراین کسی که امین امام بوده و هست نمیتواند سخنانش مردود باشد.

معرفی:از همان ابتدا همراه با امام خمینی (ره) و همراه با نهضت بوده است ، حسینیه جماران درسال ۱۳۵۹ اتوسط او در اختیارامام خمینی(ره) و یاران اش قرار گرفت‌. خانه پدری خود و خواهران و برادارنش را برای محل اقامت امام دفتر امام و محل اسکان تیم حفاظت در اختیار امام خمینی قرار داد. مد ت ده سال نماینده ولی فقیه در سازمان اوقاف و امور خیریه بود. سید مهدی امام جمارانی از سال های نزدیکی و دوستی با امام (ره ) خاطره ها دارد. وی در خصوص آشنایی اش می گوید«آشنایی من با امام (ره) به قبل از انقلاب شکوهمند اسلامی و زمانی که ایشان در قم حضور داشتند باز می گردد/14خرداد94انتخاب

آیت الله هاشمی  رفسنجانی در کلام رهبر معظم انقلاب

مروری است بر بیانات رهبر معظم انقلاب 

سخنرانى در دیدار  آزادگان و اقشار مختلف مردم، در اولین روز از هفته‌ى وحدت‌

۱۳۶۹/۰۷/۱۱

 امروز رئیس جمهور ما، از نظر من که سالیان متمادى است ایشان را مى‌شناسم، یک مجتهد قطعى است. این هم از برکات خدا بر ماست. ما رئیس جمهورى داریم که از لحاظ درسهاى حوزه‌یى، یک مجتهد و از لحاظ تفکرات اسلامى، یک متفکر سطح بالا با سوابق فراوان است. 

بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت

۱۳۷۰/۰۶/۰۳

شاید مردم ما هم هنوز به بطن کارهاى برادران مسؤول در دولت، درست واقف نیستند. البته یک چیزى شنیده‌اند و یک چیزى مى‌دانند، ولى خصوصیاتى را که افراد آشناى با اعضاى دولت مى‌توانند بدانند و بفهمند، یقیناً مردم بعضى از آنها را نمى‌دانند، بعضى را هم باور نمى‌کنند. مثلاً اگر به مردم گفته شود که در بین وزراى جناب آقاى هاشمى – بنابر آنچه که مسموع بنده است – وزیرى هست که اگر از حقوق ماهیانه‌اش، اقساطى را که باید بدهد، کم کنند، برایش ۲۴۰۰ تومان مى‌ماند، آیا واقعاً این را تصور مى‌کنند که در کارگزاران یک دولت – کسانى که بیت‌المال و امکانات در اختیار اینهاست – کسانى پیدا مى‌شوند که این‌طور زندگى و این‌گونه صرف و خرج مى‌کنند؟ اینها چیزهاى باارزشى است، و ما خدا را بر داشتن شماها شکر مى‌گزاریم و از خدا مى‌خواهیم که شما را در راه خیر و صلاح و سداد، همواره موفق بدارد. امروز ملت به خدمتگزاران صدیق و صمیمى و خسته‌نشو احتیاج دارد؛ از کار خسته نشوید..

بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت

۱۳۷۲/۰۶/۰۳

 اوّلاً لازم است به برادران عزیزمان، به خاطر شروع این مسؤولیت جدید و بسیار مهم، تبریک عرض کنم. اگر چه وقتى انسان این چهره‌هاى نورانىِ وزراىِ جمهورى اسلامى را مشاهده مى‌کند و نگاهى به طهارت و تقوا و خداترسى و دین باورى آنها مى‌اندازد، احساس مى‌کند که این تبریک را باید به مردم گفت که بحمداللَّه مسؤولینى معتقد، متدیّن، علاقه‌مند به‌کار و عاشق به خدمت دارند. امیدواریم که ان‌شاءاللَّه این دولت، مصداقى باشد براى همان دولت کریمه‌اى که در دعاى «افتتاح» مى‌خوانیم و از خداى متعال آن را درخواست مى‌کنیم.

…بنده آقایان و بخصوص جناب آقاى هاشمى را که واقعاً این مسؤولیت سنگین بر دوش ایشان است، دعا مى‌کنم. ایشان هم حقیقتاً جزو صلحاى زمان ما هستند. خدا را شکر مى‌کنیم که این مسؤولیت به دست کسى مثل ایشان است. بنده بخصوص با نام و پیوسته، ایشان را و همچنین سایر مسؤولین و دیگران را دعا مى‌کنم.

بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت

۱۳۷۶/۰۵/۰۹

لازم مى‌دانم – بخصوص – نظر خودم را درباره بخشى از علل موفّقیت این دولت ذکر کنم. هم اینها براى مردم نافع است، هم براى مسؤولینى که در طول زمان – در آینده – حضور خواهند داشت، بلاشک نافع است.

بخش قابل توجّهى از این، به خصوصیّات شخصِ آقاى هاشمى برمى‌گردد؛ یعنى واقعاً برخى از خصوصیات در ایشان هست که تأثیر تام و تمامى در این موفّقیتها داشته؛ از قبیل برخوردارى ایشان از روحیه کار – پرکارى – روحیه ابتکار و نوآورى و ورود در میدانهاى جدید و ناپیموده، همّت بلند در امر سازندگى و نترسیدن از طرحهاى بزرگ و اقدام کردن شجاعانه در مورد کارهاى بزرگ، شیوه مدیریّت باز که در ایشان وجود داشت و این به همکاران ایشان امکان مى‌داد که ابتکار و تلاش خودشان را به کار بیندازند و از آن استفاده کنند.

ایمان عمیق به توانایى خود نیز نقش زیادى داشت. همچنین هوشمندى در شناخت مسائل و مضایق و پیدا کردن راه حلها، بخشى از خصوصیاتى است که بلاشک مؤثّر بود.

جناب آقاى هاشمى، به عنوان یک روحانى انقلابى، کارآمد، متدیّن و متعبّد، براى مردم ما مطرح هستند و این خصوصیّاتى است که در ایشان هست.

…بنده دائماً شما را در طول این سالهاى متمادى دعا مى‌کردم؛ شخص آقاى هاشمى را به نام و حداقل در هر شبانه‌روزى یک مرتبه – و بیش از این – و شما را نیز همین طور، معمولاً دعا مى‌کردم. باز هم دعا خواهم کرد.

خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران/درماجرای فتنه۸۸

۱۳۸۸/۰۳/۲۹

آقاى هاشمى را همه میشناسند. من شناختم از ایشان مربوط به بعد از انقلاب و مسئولیتهاى بعد از انقلاب نیست؛ من از سال ۱۳۳۶ – یعنى ۵۲ سال قبل – ایشان را از نزدیک میشناسم. آقاى هاشمى از اصلى‌ترین افراد نهضت در دوران مبارزات بود؛ از مبارزین جدى و پیگیرِ قبل از انقلاب بود؛ بعد از پیروزى انقلاب از مؤثرترین شخصیتهاى جمهورى اسلامى در کنار امام بود؛ بعد از رحلت امام هم در کنار رهبرى تا امروز. این مرد بارها تا مرز شهادت پیش رفته. قبل از انقلاب اموال خودش را صرف انقلاب میکرد و به مبارزین میداد. اینها را جوانها خوب است بدانند. بعد از انقلاب ایشان مسئولیتهاى زیادى داشت: هشت سال رئیس جمهور بود؛ قبلش رئیس مجلس بود؛ بعد مسئولیتهاى دیگرى داشت. در طول این مدت هیچ موردى را سراغ نداریم که ایشان براى خودش از انقلاب یک اندوخته‌اى درست کرده باشد. اینها یک حقایقى است؛ اینها را باید دانست. در حساسترین مقاطع ایشان در خدمت انقلاب و نظام بوده.

 من البته در موارد متعددى با آقاى هاشمى اختلاف‌نظر داریم، که طبیعى هم هست؛ ولى مردم نباید دچار توهم بشوند، چیز دیگرى فکر کنند. البته بین ایشان و بین آقاى رئیس جمهور از همان انتخاب سال ۸۴ تا امروز اختلاف‌نظر بود، الان هم هست؛ هم در زمینه‌ى مسائل خارجى اختلاف‌نظر دارند، هم در زمینه‌ى نحوه‌ى اجراى عدالت اجتماعى اختلاف‌نظر دارند، هم در برخى مسائل فرهنگى اختلاف‌نظر دارند..

 آیت الله هاشمی رفسنجانی در خاطره خود از سخت ترین روز زندگی خود نوشت: از لحظه ای که خبر ترور آیت الله خامنه ای را شنیدم تا زمانی که ایشان را زنده ندیدم ، آرام نگرفتم …


مصاحبه‌ مطبوعاتی پیرامون هشت شهریور – ۱۳۶۱/۵/۲۶

یادم است در سال ۱۳۴۴ من از مشهد آمده بودم تهران. پرونده‌ای در مشهد داشتم که من را تعقیب می‌کردند، به خاطر آن مجبور بودم برنگردم مشهد و تهران بمانم. در همین حین که تهران آزادانه می‌گشتم و فکر می‌کردم که مسأله‌ای برای من اینجا وجود ندارد، به وسیله‌ آقای هاشمی رفسنجانی اطلاع پیدا کردم که به مناسبت پرونده‌ دیگری، من و آقای هاشمی و ۹ نفر دیگر از برادرانمان از روحانیون قم تحت تعقیب هستیم.

یک روز عصری من توی خیابان انقلاب کنونی می‌رفتم، آقای هاشمی رسید به من گفت من توی اتوبوس بودم تو را دیدم و فورا در اولین ایستگاه پیاده شدم. گفت: آمدم به تو بگویم که تو آزادانه داری راه می‌روی ولی تحت تعقیب هستی.

قرار ملاقاتی گذاشتیم با آقای هاشمی و دوستان. قرارمان کجا بود؟ قراری که آقای هاشمی با آنها گذاشته بود – چون جا که نداشتیم در تهران – اتاق انتظار دکتر واعظی در انتهای کوچه‌ی روحی. دکتر واعظی از دوستان آقای منتظری بود، مرد مؤمنی بود، علاقه‌مند به مبارزین بود و ما می‌دانستیم که توی اتاق انتظار او اگر برویم بفهمد ما را بیرون نخواهد کرد.

اما خب شما ببینید اتاق انتظار یک طبیب چقدر جای ناامنی است برای ملاقات، اما از بس جا نداشتیم در تهران مجبور شده بودیم که برویم آنجا. رفتیم توی اتاق انتظار آقای دکتر واعظی به عنوان مریض‌هایی که آمدند آنجا منتظر وقت و نوبت هستند نشستیم که حرف‌هایمان را بزنیم، بعد دیدیم یک زن آنجا نشسته، یک مرد آنجا نشسته و نمی‌شود اینجا صحبت کرد. ماندیم متحیر چه بکنیم، یک دفعه یکی از دوستان گفت برویم خانه‌ آقای باهنر. آقای باهنر آن وقت کوچه‌ شترداران آنجا میدان شاه سابق که اسمش امروز میدان قیام است. آنجا خانه‌اش بود و نزدیک بود به آن محلی که ما قرار داشتیم. گفتیم برویم خانه‌ آقای باهنر و همه خوشحال رفتیم طرف منزل ایشان. ایشان دو تا اطاق در یک منزلی طبقه‌ بالا اجاره کرده بود.

خوشبختانه خانم ایشان هم خانه نبود و ما توانستیم خود ایشان را هم از خانه بیرون کنیم و بنشینیم حرف‌هایمان را بزنیم و خاطره‌ چهره‌ نجیب این دوست قدیمی و عزیز ما – که می‌دید ما در حضور او داریم یک کاری، یک حرفی می‌خواهیم بزنیم که او می‌خواهیم نباشد و مطلقا نگران و ناراحت نمی‌شد، چون می‌فهمید مسأله‌ مهمی است – از یادم نمی‌رود. خیلی صریح به ایشان گفتیم که ما یک صحبتی داریم می‌خواهیم شما نباشید، آن هم با خوش‌رویی به نظرم چای و میوه و اینها برای ما فراهم کرد و خودش هم از خانه گذاشت رفت بیرون که ما حرف‌هایمان را آنجا بزنیم.

خبر شهادت آیت‌الله بهشتی – ۱۳۶۵/۴/۱

یک‌باره این خبر را به من ندادند. من تدریجا با ابعاد این قضیه آشنا شدم. یکی دو روز اول که به هوش آمده ‌بودم، کسی اجمالا از وقوع یک انفجاری در حزب به من خبر داد، لیکن من در شرایطی نبودم که درست درک ‌کنم که چی واقع شده؟ یعنی شاید حتی کاملا به‌هوش نبودم، لیکن یادم هست که چیزی به من گفته ‌شد بعد هم یادم رفت. چون غالبا در حال شبیه حالات بعد از بی‌هوشی بودم؛ چون عمل‌های متعددی ‌انجام می‌گرفت و درد و اینها هم شدید بود، من را در یک حال شبه بی‌هوشی نگه می‌داشتند، یعنی در ‌حال گیجی مخصوص بعد از عمل جراحی.

در هشتم نهم این حادثه بود ظاهرا یک هفته‌ یا هشت روزی گذشته بود. من اصرار می‌کردم که برای من ‌رادیو و روزنامه بیاورند و به بهانه‌های گوناگون نمی‌آوردند و مقصود این بود که من مطلع نشوم از حادثه چون ‌افرادی که دور و بر من بودند بالاخره نمی‌توانستند در مقابل اصرارهای پی‌ در پی من مقاومت کنند. مجبور ‌بودند قضیه را به من بگویند.

آن کسی که می‌توانست این قضیه را به من بگوید کسی غیر از آقای هاشمی نبود. یعنی می‌دانستند ‌به خاطر نحوه‌ ارتباط ما با هم طبعا ایشان می‌تواند به یک شکلی مسأله را به من ‌بگوید و همین کار را کردند. البته من توجه نداشتم، یک روز عصری آقای‌ هاشمی و آقای‌ حاج‌احمد آقا – فرزند ‌حضرت امام – آمدند پیش من و یکی از کسانی که دور و بر من بود با آنها مطرح کرد که فلانی رادیو ‌می‌خواهد و روزنامه می‌خواهد و ما مصلحت نمی‌دانیم شما نظرتان چیه، اگر شما می‌گویید، بدهیم. ‌اینجوری شروع کردند قضیه را.

آقای هاشمی با آن بیان شیرین خودشان که همیشه مطالب را نرم و آرام و هضم‌شدنی مطرح می‌کنند ‌آنجا گفتند: «نه به نظر من هیچ لزومی ندارد شما رادیو بیاورید. حالا خبرهای بیرون خیلی شیرین است، ‌خیلی مطلوب است که این هم روی تخت بیمارستان این خبرها را بشنود؟» من اجمالا فهمیدم که خبرهای ‌تلخی وجود دارد. گفتم چطور مگر؟ گفت: «خب همین دیگر، انفجار درست می‌کنند، بعضی‌ها شهید شدند، ‌بعضی‌ها مجروح شدند» و به این ترتیب ایشان من را وارد حادثه کرد. من پرسیدم کی‌ها مثلا شهید شدند، ‌کی‌ها مجروح شدند؟ ایشان گفت: «مثلا آقای بهشتی مجروح است». من خیلی نگران شدم. شدیدا از ‌شنیدن اینکه آقای بهشتی حادثه‌ای دیده و مجروح شده، ناراحت شدم.

پرسیدم که ایشان چیه وضعش؟ کجاست؟ چه جوری است؟ ایشان گفت که بیمارستان است و نه نگرانی ‌هم ندارد. گفتم آخر در چه حدی است؟ ایشان گفت خب مجروح است دیگر، ناراحت است. من گفتم که ‌در مقایسه‌ با من مثلا بدتر از من است یا بهتر از من است؟ می‌خواستم که ابعاد مسأله را بفهمم. ایشان ‌گفت همین‌جورهاست دیگر، حالا بیخود دنبال این قضایا تحقیق نمی‌خواهد بکنی، اجمالا خبرهای بیرون ‌خیلی شیرین نیست، خیلی جالب نیست، خب بله، بعضی‌ها هم شهید شدند و اینها.

ایشان من را در نگرانی گذاشت و رفت. من فهمیدم که یک حادثه‌ مهمی است که آقای بهشتی در آن ‌حادثه مجروح شده، به ایشان هم قبل از اینکه بروند گفتم خواهش می‌کنم هر چه ممکن هست مراقبت ‌به خرج داده بشود، تمام امکانات پزشکی کشور بسیج بشود تا آقای بهشتی را هر جور هست زودتر نجات ‌بدهید و نگذارید که ایشان خدای ناکرده برایش مسأله‌ای پیش بیاید.

بعد که ایشان رفتند افرادی که دور و بر من بودند نمی‌دانستند که من چقدر خبر دارم و من از آنها به طور ‌آرام آرام مسأله را گرفتم. یعنی به قول معروف زیر زبان آن بچه‌هایی که دور و بر من بودند خود من کشیدم و ‌فهمیدم که ایشان شهید شدند. طبعا برای من بسیار سخت بود با اینکه همه‌ ابعاد حادثه را و خصوصیات ‌حادثه را و کسانی را که شهید شده بودند نمی‌دانستم که چه‌ جوری است و تا چه حدودی هست. اما ‌نفس شهادت آقای بهشتی برای من یک ضربه‌ فوق‌العاده سنگینی بود. تا روزهای متمادی من دائما ‌ناراحت و منقلب بودم و اندک چیزی من را می‌برد تو بهر این حادثه‌ تلخ.

مراسم بیعت فرماندهان سپاه– ۱۳۶۸/۳/۱۷

خدا را شکر می‌کنیم که سپاه رشد کرد، قوی شد و رو به کمال رفت. امروز چیزهای زیادی در سپاه وجود دارد که همه‌ آنها مثبت است. در گذشته، این موفقیت‌ها و امکانات را سپاه نداشت. خوشبختانه بعد از آنکه امام عزیزمان (ره) جانشینی فرماندهی کل قوا را به برادر بسیار ارزشمند و ذیقیمتمان – جناب آقای هاشمی رفسنجانی – دادند، حقیقتا خیال ما از خیلی جهات راحت شد. ایشان برای این سمت، بهترین کس بودند؛ الان هم هستند و ان‌شاءاللّه بایستی همان مسئولیت را ادامه دهند.

مراسم بیعت رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی – ۱۳۶۸/۳/۲۴

مجلس دستگاهی است که حرکت و موضع‌گیری و سخن او در سطح جهان و سیاست‌های بین‌المللی، نشان‌دهنده‌ حرکت کلی نظام است و شما امروز تأثیری را که مجلس و رئیس عزیز و محترم آن در ترسیم و تبیین سیاست‌های نظام جمهوری اسلامی در سطح جهانی دارند، می‌بینید. همین حرکت دیروز مجلس شورای اسلامی و رأی بالایی که به ریاست برادر عزیزمان جناب آقای هاشمی رفسنجانی داده شد، در دنیا انعکاس بسیار وسیعی داشت. این، نشان‌دهنده‌ حساسیت هرگونه حرکتی است که در مجلس انجام می‌گیرد.

… من به شدت امیدوار هستم که در سایه‌ مدیریت واحد، موفق به رفع بهتر نارسایی‌ها شویم. ان‌شاءاللّه با تصمیم قاطع برادر عزیز و عالیقدرمان جناب آقای هاشمی، برای پذیرش پست مدیریت قوه‌ مجریه – که واقعا مژده و شفایی برای دل‌های مردم است – این آرزو محقق شود.

ما منورتر و روشن‌تر و سابقه‌دارتر و شناخته‌شده‌تر و دردآشناتر و رمزآشناتر از ایشان با مسائل انقلاب، کس دیگری را سراغ نداشتیم. نمی‌شود گفت شما بهتر از من ایشان را می‌شناسید چون سوابق انس و ارادت و آشنایی من با آقای هاشمی، خیلی طولانی است اما شما درمدت کارتان با ایشان در مجلس شورای اسلامی، از نزدیک همه‌ این موارد را خوب احساس کرده‌اید. ملت ما بحمداللّه ایشان را می‌شناسند و این، آینده خوبی را نوید می‌دهد.

دیدار اعضای هیأت دولت – ۱۳۶۸/۶/۸

من باید به مردم عزیزمان تبریک عرض کنم چون رئیس جمهوری با این خصوصیات، حقیقتا برای ملت و انقلاب و کشور ما یک موهبت الهی است. وجود جناب آقای هاشمی و مسئولیتشان، هر دو برای مردم و بر ما نعمت است. من، قدر این نعمت را می‌دانم و مطمئنم که مردم هم قدر این نعمت را می‌دانند و این را در رأی خود و اعلام وفاداری‌شان نشان دادند و بعد از این هم، ان‌شاءاللّه نشان خواهند داد.

دیدار ائمه‌ جمعه‌ سراسر کشور – ۱۳۶۹/۳/۷

همان‌طور که امام (ره) مکرر می‌فرمودند، مثل اختلافات طلبگی باید عمل کرد. یعنی دو نفر طلبه و هم‌مباحثه، سر مسأله‌ای جنجال و بحث دارند ولی در حقیقت با هم دوستند و مشکلی با یکدیگر ندارند. دو نفر رفیق، از دوران طلبگی تا دوران اجتهادشان، سر مسأله‌ای بحث می‌کنند. این، در فلان مسأله‌ اصولی، عقیده‌ای پیدا می‌کند، او هم عقیده‌ دیگری پیدا می‌کند. فرض کنید در بحث ترتب، با هم مباحثه می‌کنند. این آقا، نظر «آخوند» را قبول کرده، آن یکی، نظر فلان شخص را قبول می‌کند. بزرگ هم که می‌شوند، هر دو نفر نظراتشان را دارند و با یکدیگر رفیق هم هستند. اختلاف نظرهای سیاسی، باید همین‌طور باشد.

آن چیزهایی که مشترک است، مسائل اصلی و حیاتی روز است که به خصوص به مسأله‌ حمایت و پشتیبانی از دولت اشاره کردم. اصلا به سرانجام رسیدن انقلاب، به این متوقف است. در مورد همه‌ دولت‌ها، این نکته صادق است و در مورد این دولت – که در رأسش، شخصیتی مثل آقای هاشمی رفسنجانی قرار گرفته است – نیز صادق است. انصافا وضع ایشان، اظهرمن‌الشّمس است و فایده‌ ایشان برای انقلاب و اسلام، برای همه واضح و روشن می‌باشد. حمایت از این دولت، مضاعفا واجب و لازم است. مبادا خدای نکرده ائمه‌ جمعه تحت تأثیر حرف این و آنی قرار بگیرند که گاهی چرندی، اتهام بی‌ربطی و یا مطلب واهی و بی‌اساسی را مطرح می‌کنند.

دیدار اعضای هیأت دولت – ۱۳۶۹/۶/۱

یکی از چیزهایی که ما همیشه به عنوان فضایل برجسته‌ جناب آقای هاشمی در ذهن داشتیم و مشاهده می‌کردیم، حضور فداکارانه و مدبرانه‌ ایشان در صحنه‌های جنگ تحمیلی بود و حقیقتا زبان قاصر است از اینکه آن زحمات و آن فداکاری‌ها را سپاسگزاری کند. من آن شب‌های دشوار، آن لحظات پُر هم‌ و غم و پُرمسئولیتی را که ایشان در مقابل چشم همه‌ ما گذراندند – که همیشه مورد تشکر امام بزرگوارمان (رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه) هم بود – فراموش نمی‌کنم. ما حالا می‌خواهیم این تشکر را به صورت یک حرکت سمبلیک مجسم کنیم و این نشان فتح را به سینه‌ جناب آقای هاشمی الصاق نماییم.

دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی – ۱۳۶۹/۹/۱۹

حضور جناب آقای هاشمی برای این شورا مغتنم است. البته ایشان شکسته‌نفسی می‌کنند اما واقعا این‌طور است … من همیشه به رفقا می‌گفتم که اگر آقای هاشمی یک بار در جلسه‌ ما شرکت می‌کنند، ما در آن جلسه یک عالم پیشرفت می‌کنیم. واقعا آن‌وقت این‌طور بود. ایشان، آن‌وقت‌ها به این شورا خیلی کم‌لطف بودند ولی من حالا گاهی هم که می‌بینم ایشان بحمداللّه مجبورند که هر هفته شرکت کنند، خیلی خوشحال می‌شوم که بالاخره هیچ چاره‌ای جز این ندارند! آن‌وقت، این‌طور نبود. گاهی مثلا شش ماه می‌شد که ایشان اصلا هیچ یادی هم از شورا نمی‌کردند! امروز این‌طور نیست و حضور ایشان واقعا یک برکت است. من هر وقت این نکته یادم می‌آید، خیلی خوشحال می‌شوم. آقایانی که در آن‌وقت تشریف داشتند، لابد یادشان است که مکرر می‌گفتم وقتی ایشان شرکت می‌کنند، جلسه حرکتی پیدا می‌کند و یک قدم به جلو برمی‌دارد. واقعا ایشان در جلسه خیلی مؤثر بودند، حالا هم که بحمداللّه مرتب شرکت می‌کنند.


دیدار وزیر و مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی – ۱۳۷۱/۹/۴

آقای هاشمی رفسنجانی، کتابی به نام «سرگذشت فلسطین» ترجمه کرد. از اولی که این کتاب درآمد – تقریبا اندکی پس از انتشار – تا پیروزی انقلاب، ممنوع شده بود. البته بارها چاپ شد اما مخفیانه. در این کتاب چه بود که در ده کتاب دیگر درباره‌ فلسطین نبود؟ درست توجه کنید! کتاب برای فلسطین که کم نبود. شما می‌دانید دیگر! لابد اغلب آقایان خوانده‌اید. بنده نیز همین‌طور دیده‌ام و خوانده‌ام. شاید ده عنوان کتاب درباره‌ فلسطین از این روشنفکران چپ و شبه چپ در جامعه وجود داشت اما چون آن کتاب صبغه‌ اسلامی داشت، چون یک روحانی آن را ترجمه کرده بود، چون یک مبارز دینی آن را نوشته بود، از اول تا آخر ممنوع بود!

دیدار جمعی از روحانیون – ۱۳۷۲/۳/۲۶

جای شکرگزاری از مردم و سپاس از خداوند است که این انتخابات، همچنان که شایسته آن بود، منتهی به انتخاب یک شخصیت و چهره محبوب شد که حقیقتا عنوان ریاست جمهوری، بر او چیزی نمی‌افزاید. رئیس‌جمهوری که شما مردم انتخاب کرده‌اید، یکی از ارکان انقلاب بزرگ ماست و در این سخن، هیچ مبالغه‌ای نیست. چهره‌ای که در طول بخش‌ عمده عمر خود، یکپارچه در خدمت انقلاب و اسلام و این مبارزه بزرگ بوده و جوانی خودش را یکسره در این راه به پای اسلام و انقلاب نثار کرده است. این برای یک ملت افتخار است که با یک انتخابات آزاد، در یک محیط کاملا روشن و بی‌غبار و در حالی که همگان می‌توانند آزادانه تصمیم‌گیری و انتخاب کنند – در این نوبت انتخابات، این معنا از همیشه واضح‌تر هم بود – علی‌رغم تبلیغات دشمن، مردم رشد و درک والای خود را نشان دادند و یک چهره بی‌غبار بی‌خدشه روشن افتخارآمیز را که سرگذشت او سرگذشت فداکاری است، برای ریاست جمهوری انتخاب کردند.

مراسم تنفیذ حکم ریاست‌جمهوری – ۱۳۷۲/۵/۱۲

امروز، ان‌شاءاللّه برای ملت ایران روز مبارکی است؛ شروع یک دوره دیگر از مسئولیت و مدیریت رئیس‌جمهور عزیز و کارآمد و گرامی‌مان که حقیقتا با توجه به اوضاع و احوال جهانی و مطامع دشمنان و تلاشی که دشمن در این برهه مبذول کرد، یک نعمت بزرگ الهی است. البته بنده باید قبلا از مردم عزیزمان تشکر کنم. آنها بودند که با هوشیاری و احساس مسئولیتشان به صحنه آمدند، انتخابات را رونق بخشیدند و این انتخاب درست و صائب را انجام دادند.

… تکیه ما بر مسأله اجرا و اینکه ما این‌قدر از پروردگار عالم شکرگزاری می‌کنیم، برای این است که بحمداللّه، مدیریت کشور، در دست یک شخصیت موجه و آزموده و شناخته‌شده قرار گرفته که بنده از سال ۳۶ تا به حال، یعنی قریب چهل سال است، ایشان را از نزدیک می‌شناسم و در میدان‌های مختلف، با هم و در کنار هم بوده‌ایم؛ با هم کار و با هم فکر کرده‌ایم. یک آزمایش چهل ساله، برای ایجاد اعتماد در انسان، کافی است. من در همه این مدت، ایشان را در راه خدا، در راه حقیقت، در راه اعتلای کلمه دین و پیشبرد اهداف اسلامی مشاهده کردم و هرگز ایشان را از این راه، جدا و منحرف ندیدم.

دیدار اعضای هیأت دولت – ۱۳۷۲/۶/۳

بنده آقایان و به خصوص جناب آقای هاشمی را که واقعا این مسئولیت سنگین بر دوش ایشان است، دعا می‌کنم. ایشان هم حقیقتا جزو صلحای زمان ما هستند. خدا را شکر می‌کنیم که این مسئولیت به دست کسی مثل ایشان است. بنده به‌خصوص با نام و پیوسته، ایشان را و همچنین سایر مسئولین و دیگران را دعا می‌کنم.

دیدار جمعی از روحانیون – ۱۳۷۲/۱۱/۱۷

در صددند روحانیون مؤثر و مفید برای کشور و اسلام و مسلمین را حذف جسمانی کنند. آخرینش همین حادثه‌ای بود که می‌خواستند در روز دوازدهم در مرقد امام به‌ وجود آورند و یک شخصیت برجسته مفید فدایی برای اسلام و مسلمین و نظام جمهوری اسلامی را از ملت مسلمان بگیرند. این مردی که جوانی و عمر خودش را تا آنجایی که ما دیدیم و فهمیدیم و شناختیم – و کسانی هم که ایشان را می‌شناسند، می‌دانند – در این راه گذاشته است؛ یعنی رئیس‌جمهور محبوب ما را می‌خواستند از ما بگیرند که بحمداللّه، دست شکسته شیطان‌ها، در بسیاری از موارد، از جمله در این مورد ناکام ماند و ان‌شاءاللّه که همیشه در خیانت‌ها و خدعه‌هایشان ناکام خواهند ماند.

دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور – ۱۳۷۵/۲/۱۳

بدانید که امروز در دنیا هیچ رئیس جمهوری مثل آقای هاشمی، چنین ساده و بی‌تشریفات زندگی نمی‌کند. بنده در دوران ریاست جمهوری خود، بارها به کشورهایی که به اصطلاح کشورهای انقلابی بودند، مسافرت کردم. در فلان کشور، رئیس جمهوری که تا دیروز در چادر زندگی می‌کرده است – به طوری که خودش یا وزیر خارجه‌اش می‌گفت با تفنگ معمولی، هشت سال زیر چادر زندگی می‌کرده‌اند – در قصر امروزش که از ما در آن پذیرایی می‌نمود، چنان تشریفات و جبروتی حاکم بود و چنان تقلید و عکسبرداری دقیقی از حاکم پرتغالی که قبل از وی در آن کشور زندگی و حکومت می‌کرد، کرده بود که انسان در شگفت می‌ماند! مسئولین کشورهای دیگر، این طور زندگی می‌کنند!

دیدار مسئولان وزارت فرهنگ و آموزش عالی – ۱۳۷۵/۲/۲۹

اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی باید در جهت تقویت روند کار و فعالیت این شورا تلاش کنند و همت خود را فقط برای به انجام رساندن این وظیفه اساسی به کار گیرند. در راس شورای انقلاب فرهنگی، شخصیتی مانند آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان یک عنصر صد در صد فرهنگی قرار دارد که این شورا با اتکاء به آن می‌تواند منشاء تصمیمات و خدمات بزرگی برای مسائل فرهنگی کشور باشد.

دیدار فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) – ۱۳۷۵/۳/۲۰

ایران کشور جهاد فی سبیل الله است و در راس کشور عناصر مؤمن، مجاهد، آگاه و صمیمی قرار دارند و شخصیت مبارز و مجاهدی مانند آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور این کشور است که تمامی عمر خود را در جهاد گذرانده و اکنون نیز شب و روز در جهاد فی سبیل الله قرار دارد.

پس از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری – ۱۳۷۶/۳/۲

برای شخص من، هیچ کس آقای هاشمی رفسنجانی نخواهد شد.

آخرین دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت ششم – ۱۳۷۶/۵/۹

من فراموش نمی‌کنم، روزهای بعد از جنگ در آن جلسه‌ای که به دستور امام تشکیل شد، چند نفری برای طرح خطوط اصلی بازسازی کشور نشستیم؛ به نظر خودمان آرزوهای بزرگی را در آن نوشته‌ها آوردیم، بحث کردیم و تصور نمودیم که ان‌شاءاللّه در طول چندین سال انجام گیرد. آنچه در این هشت سال ریاست جمهوری شما اتفاق افتاده، از آنچه که آن روز ما آرزو داشتیم، بیشتر است و حقیقتا کشور بازسازی شد.

… لازم می‌دانم – به‌خصوص – نظر خودم را درباره بخشی از علل موفقیت این دولت ذکر کنم. هم اینها برای مردم نافع است، هم برای مسئولینی که در طول زمان – در آینده – حضور خواهند داشت، بلاشک نافع است.

بخش قابل توجهی از این، به خصوصیات شخص آقای هاشمی برمی‌گردد؛ یعنی واقعا برخی از خصوصیات در ایشان هست که تأثیر تام و تمامی در این موفقیت‌ها داشته؛ از قبیل برخورداری ایشان از روحیه کار، پرکاری، روحیه ابتکار و نوآوری و ورود در میدان‌های جدید و ناپیموده، همت بلند در امر سازندگی و نترسیدن از طرح‌های بزرگ و اقدام‌کردن شجاعانه در مورد کارهای بزرگ و شیوه مدیریت باز که در ایشان وجود داشت و این به همکاران ایشان امکان می‌داد که ابتکار و تلاش خودشان را به کار بیندازند و از آن استفاده کنند. ایمان عمیق به توانایی خود نیز نقش زیادی داشت. همچنین هوشمندی در شناخت مسائل و مضایق و پیدا کردن راه حل‌ها، بخشی از خصوصیاتی است که بلاشک مؤثر بود.

پیام به مناسبت حضور پر شور ملت ایران در مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری – ۱۳۸۴/۴/۴

نقش مؤثر و تعیین‌کننده‌ نامزدهای ریاست جمهوری در خلق این حماسه‌ بزرگ ملی، انکارناپذیر و سپاس از آنان بر همگان لازم است. اینجانب تشکر وافر خود را به همه‌ آقایان به‌ویژه به جناب حجت‌الاسلام و المسلمین آقای هاشمی‌ رفسنجانی که خود از ذخائر انقلاب و از چهره‌های برجسته‌ نظام جمهوری اسلامی ایرانند تقدیم می‌دارم و امیدوارم این برادر عزیز و همسنگر دیرین مانند همیشه در عرصه‌های مهم نظام اسلامی نقش‌آفرین باشند.

دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری – ۱۳۸۹/۱۲/۱۹

از همه‌ آقایان تشکر می‌کنیم، به‌خصوص از جناب آقای هاشمی رفسنجانی، برای اینکه در این اجلاس، انتظار خصمانه‌ای را که دشمنان داشتند، خنثی کردند. آنها انتظار داشتند که بین خبرگان امت اختلاف بیفتد، رقابت‌ها به صورت رقابت‌های متعارف دنیای مادی در بیاید و مسابقه‌ در خدمت، تبدیل بشود به رقابت منفی در تصرف مراکز و جایگاه‌ها که این بحمداللّه نشد. خب، از جناب آقای هاشمی انتظار هم همین بود؛ با توجه به سابقه‌ عقل و احساس مسئولیتی که در ایشان همیشه ما مشاهده کردیم.

خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران – ۱۳۸۸/۳/۲۹

آقای هاشمی را همه می‌شناسند. من شناختم از ایشان مربوط به بعد از انقلاب و مسئولیت‌های بعد از انقلاب نیست؛ من از سال ۱۳۳۶ – یعنی ۵۲ سال قبل – ایشان را از نزدیک می‌شناسم. آقای هاشمی از اصلی‌ترین افراد نهضت در دوران مبارزات بود؛ از مبارزین جدی و پیگیر قبل از انقلاب بود. بعد از پیروزی انقلاب از مؤثرترین شخصیت‌های جمهوری اسلامی در کنار امام بود. بعد از رحلت امام هم در کنار رهبری تا امروز. این مرد بارها تا مرز شهادت پیش رفته. قبل از انقلاب اموال خودش را صرف انقلاب می‌کرد و به مبارزین می‌داد. اینها را جوان‌ها خوب است بدانند. بعد از انقلاب ایشان مسئولیت‌های زیادی داشت: هشت سال رئیس جمهور بود، قبلش رئیس مجلس بود، بعد مسئولیت‌های دیگری داشت. در طول این مدت هیچ موردی را سراغ نداریم که ایشان برای خودش از انقلاب یک اندوخته‌ای درست کرده باشد. اینها یک حقایقی است، اینها را باید دانست. در حساس‌ترین مقاطع ایشان در خدمت انقلاب و نظام بوده. من البته در موارد متعددی با آقای هاشمی اختلاف‌نظر داریم که طبیعی هم هست ولی مردم نباید دچار توهم بشوند، چیز دیگری فکر کنند.

پیام تسلیت – ۱۳۹۵/۱۰/۱۹

«بسم الله الرحمن الرحیم

انّا لله و انّا الیه راجعون

با دریغ و تأسف خبر درگذشت ناگهانی رفیق دیرین و همسنگر و همگام دوران مبارزات نهضت اسلامی و همکار نزدیک سال‌های متمادی در عهد جمهوری اسلامی جناب حجت‌الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی را دریافت کردم. فقدان همرزم و همگامی که سابقه‌ همکاری و آغاز همدلی و همکاری با وی به پنجاه و نه سال تمام می‌رسد، سخت و جانکاه است. چه دشواری‌ها و تنگناها که در این ده‌ها سال بر ما گذشت و چه همفکری‌ها و همدلی‌ها که در برهه‌های زیادی ما را با یکدیگر در راهی مشترک به تلاش و تحمل و خطرپذیری کشانید. هوش وافر و صمیمیت کم‌نظیر او در آن سال‌ها، تکیه‌گاه مطمئنی برای همه‌ کسانی که با وی همکار بودند به‌ویژه برای اینجانب به شمار می‌آمد. اختلاف نظرها و اجتهادهای متفاوت در برهه‌هایی از این دوران طولانی هرگز نتوانست پیوند رفاقتی را که سرآغاز آن در بین‌الحرمین کربلای معلی بود به کلی بگسلد و وسوسه‌ خناسانی که در سال‌های اخیر با شدت و جدیت در پی بهره‌برداری از این تفاوت‌های نظری بودند، نتوانست در محبت شخصی عمیق او نسبت به این حقیر خلل وارد آورد. او نمونه‌ کم‌نظیری از نسل اول مبارزان ضد ستم‌شاهی و از رنج‌دیدگان این راه پرخطر و پرافتخار بود.

سال‌ها زندان و تحمل شکنجه‌های ساواک و مقاومت در برابر این همه و آنگاه مسئولیت‌های خطیر در دفاع مقدس و ریاست مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان و غیره، برگ‌های درخشان زندگی پر فراز و نشیب این مبارز قدیمی است.

با فقدان هاشمی اینجانب هیچ شخصیت دیگری را نمی‌شناسم که تجربه‌ای مشترک و چنین درازمدت را با او در نشیب و فرازهای این دوران تاریخ‌ساز به یاد داشته باشم.

اکنون این مبارز کهنسال در محضر محاسبه‌ الهی با پرونده‌ای مشحون از تلاش و فعالیت گوناگون قرار دارد و این سرنوشت همه‌ ما مسئولان جمهوری اسلامی است.

غفران و رحمت و عفو الهی را برای وی از صمیم قلب تمنا می‌کنم و به همسر گرامی و فرزندان و برادران و دیگر بازماندگان ایشان تسلیت عرض می‌کنم.

غفرالله لنا و له»

دعای بدرقه – ۱۳۹۵/۱۰/۲۱

اَلّلهُمَّ إِنَّ هَذَا عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ وَابْنُ أمَتِکَ نَزَلَ بِکَ وأَنْتَ خَیْرُ مَنْزُول بِه اَلّلهُمَّ إنَّا لاَ نَعْلَمُ مِنْهُ إلاَّ خَیْراً وَأَنْتَ أَعْلَمُ بِه مِنَّا اَلّلهُمَّ إِنْ کَانَ مُحْسِناً فَزِدْ فی إِحْسَانِه وَإنْ کَانَ مُسِیئاً فَتَجَاوَزْ عَنْه وَاغْفِرْ لَهُ. اَلّلهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَکَ فی أعْلی عِلِّیِّینَ وَاخْلُفْ عَلی أهْلِهِ فی الغَابِرِینَ وَارْحَمْهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین – خدایا همانا این بنده تو و فرزند بنده تو و فرزند کنیز تو است که بر تو درآمده و تو بهترین میزبانی. خدایا ما جز خوبی از او سراغ نداریم و تو داناتری به حال او از ما. خدایا اگر او نیکوکار است پس بیفزا در احسان او و اگر بدکار است پس از او درگذر و او را بیامرز. خدایا او را قرار ده در نزد خود در بالاترین جایگاه‌ها و جانشین او باش بر خاندانش در میان سایر زندگان و رحم کن بر او به رحمت خودت ای مهربان‌ترین مهربانان./تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۵الف.سایت هاشمی رفسنجانی

***

آیت الله خامنه ای: هیچ کس برای من هاشمی نمی شود.

روز دوم خرداد ۱۳۷۶ که مردم برای انتخاب رییس جمهور جدید پای صندوقهای رای رفته بودند، مقام معظم رهبری پس از انداختن رای خود به صندوق جمله ای بر زبان آوردند که در تاریخ ماندگار شد. 

" هیچ کس برای من آقای هاشمی نمی شود." دبیرکل جمعیت دفاع از حقوق ملت فلسطین، تهمت دروغگویی به آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را بسیار بی‌انصافی دانست.

اولین اربعین امام خمینی"همسرامام خمینی درحال سخنرانی"مدرسه شهیدمطهری"درکنارش زهرامصطفوی

 خانم زهرا مصطفوی در نشست خبری همایش بین‌المللی امام، فلسطین و مقاومت اسلامی در پاسخ به پرسشی در خصوص نقل خاطرات آقای هاشمی و هجمه‌هایی که علیه او شکل گرفت افزود: این هیاهوها به معنی این است که خواستند بگویند آقای هاشمی دروغ می‌گوید در حالی که او آقایی کرده و شکایت نکرده است.
وی گفت: مادر بنده فوت کرده است اما بنده و فرزندانم زنده هستیم، ما همه در مجلسی که آقای هاشمی آمد و مادرم از او خواسته بود بیاید تا کارش را به او بگوید حضور داشتیم.

دختر امام : هیاهو کردند که بگویند آقای هاشمی دروغ می گوید اما او آقایی کرد و شکایت نکرد / خاطره آیت الله هاشمی عین جملات مادرم بود

خانم مصطفوی افزود: وقتی آقای هاشمی آمد، مادرم به او گفت «آقا من شنیده‌ام نمی‌خواهید برای ریاست جمهوری کاندیدا شوید امام  که انقلاب را به دست شماها دادند، آنوقت شما می‌خواهید از زیرش فرار کنید؟».

 عین همین جمله را مادرم به او گفت و من در آن جلسه حضور داشتم؛ آقای هاشمی بسیار مرد نجیب و صبوری است و به همین جهت در سال‌های مختلف به او تهمت‌ها زده شد و ساکت ماند/منبع:انتخاب۱۰خرداد۹۴

***

حضرتعالی از یاران حضرت امام بوده اید و نقل قول ها و خاطرات بسیاری از ایشان دارید.اما اخیراً برخی در بعضی خاطرات که از سوی نزدیکان ایشان نقل می شود تشکیک می کنند.مثلاً معتقدند نقل قول هایی که آیت ا…هاشمی از امام (ره) می کنند درست نیست. رابطه امام با آیت ا… هاشمی چگونه بود؟

 پاسخ:حضرت امام نسبت به آقای هاشمی اعتماد کامل و خاصی داشت و ایشان را کسی می داند که ضمن تعهد به نهضت از فراست و قدرت تحلیل بالایی برخوردار است. در طول دوران حیات حضرت امام در بعد از انقلاب نیز ایشان همیشه در جایگاه دوم بعد از امام قرار داشت و کسی بود که امام فرماندهی کل قوا را به او تفویض کرد.من یادم هست بار اولی که آقای هاشمی برای ریاست جمهوری کاندیدا شدند برخی از دوستان از در مورد صلاحیت ایشان برای این سمت از امام سؤال کردند.امام در جواب فرمودند:از آقای هاشمی بهتر برای این سمت چه کسی است؟ و همین دلیل بر اینست که ایشان امین امام بوده اند و در همۀ دوران ها آقای هاشمی را به عنوان عزیزترین خود به شمار می آوردند وهمیشه در دوران امام آقای هاشمی در عرض مقام معظم رهبری به حساب می آمد وبا ایشان اخوت و برادری و قرابت بسیار زیادی داشته و دارند وهمانگونه که حضرت امام دربارۀ ایشان فرمودند: تا نهضت هست هاشمی هست.بنابراین کسی که امین امام بوده و هست نمیتواند سخنانش مردود باشد.

معرفی:از همان ابتدا همراه با امام خمینی  و همراه با نهضت بوده است ، حسینیه جماران درسال ۱۳۵۹ اتوسط او در اختیارامام خمینی(ره) و یاران اش قرار گرفت‌. خانه پدری خود و خواهران و برادارنش را برای محل اقامت امام دفتر امام و محل اسکان تیم حفاظت در اختیار امام خمینی قرار داد. مد ت ده سال نماینده ولی فقیه در سازمان اوقاف و امور خیریه بود. سید مهدی امام جمارانی از سال های نزدیکی و دوستی با امام خاطره ها دارد. وی در خصوص آشنایی اش می گوید«آشنایی من با امام  به قبل از انقلاب شکوهمند اسلامی و زمانی که ایشان در قم حضور داشتند باز می گردد/۱۴خرداد۹۴انتخاب

اولین زندان-همه زندانی های آیت الله هاشمی رفسنجانی+خاطره ملاقات رهبری ازهاشمی درزندان-سال۱۳۵۱

ساواک در تاریخ۱۳۴۳/۱۲/۱۲ به اتهام اقدام علیه امنیت کشور نسبت به دستگیری ایشان نمود و او را روانه زندان کرد. وی به مدت 4 ماه تحت بازجویی و شکنجه بود که در ۱۴ تیرماه ۱۳۴۴ با فشار علما و مراجع بزرگ از زندان آزاد شد .

ساواک در تاریخ(۱۳۵۰/۷/۱۴)  و به بهانه نامه ارسالی به حضرت امام خمینی  دستگیر کرد که بازهم با فشار علما در تاریخ (1351/2/5) آزاد شد-حدود۸ماه
در تاریخ 1351/6/6 توسط شهربانی کرمان در رفسنجان دستگیر کرد و به ساواک محل تحویل داده شد و  روزبعد به همراه مأمورین مسلح به تهران انتقال یافت و در تاریخ ۱۳۵۱/۶/۱۴۴ تحویل زندان قزل قلعه شد.
۱۳۵۱/۶/۱۹ با قرار التزام عدم خروج از حوزه قضایی تهران به قید وجه التزام مبلغ ۵۰ هزارریال  آزاد شد.۱۳روز
 در تاریخ۱۳۵۴/۹/۱ دستگیر و در پاییز ۱۳۵۷ در زندان آزادشد/۳سال
 
سه ماه هم خدمت سربازی دارد
 
سرباز فراری ،هاشمی رفسنجانی
 
آیت الله هاشمی رفسنجانی در ۲۱ فروردین سال ۴۲ پس از حادثه فیضیه دستگیر و جزء اولین طلاب به سربازی اعزام شد. وی در پادگان به عنوان اولین اقدام طی یک بحث رودرو با فرمانده پادگان، اعزام طلاب به سربازی را صریحاً محکوم کرد و با اینکه هنوز بیشتر از سه روز از شروع سربازی اجباری نمی‌گذشت، فرمانده لشکر او را به اسم می‌شناخت.
اقدامات هاشمی درپادگان
در آن دوران در پادگانها رسم بر این بود که سربازان را به صورت دسته‌جمعی و گهگاه عریان به حمام می‌بردند.این سنت غلط و همچنین اجبار تراشیدن محاسن با تیغ و فحاشی به سربازان با اعتراض هاشمی رسماً توسط تیمسار پیروزنیا لغو شد. ایشان از بیم اینکه امام برای رهایی طلاب امتیازی به رژیم بدهند، طی نامه‌ای با عنوان معظم له خاطر نشان کرد که پادگان برای طلاب دنیای جدیدی است و هیچ مشکلی وجود ندارد و اگر طلاب به طور گسترده در سربازخانه‌ها شرکت کنند، ارتش عوض خواهد شد.
راه اندازی دستجات عزاداری  درپادگان
در عصر عاشورای سال ۴۲ فرمانده نیروی زمینی ارتش وارد پادگان شد و به محض ورود، دستجات وعظ و عزاداری را که توسط طلاب
سرباز هدایت می‌شدند، مشاهده کرد و معترضانه گفت: «طلبه‌ها پادگانها را به مسجد تبدیل کرده‌اند.» سپس دستور داد مجالس
وعظ و روضه‌خوانی تعطیل شود.
 هاشمی رفسنجانی پس از فاجعه خونین ۱۵ خرداد و احساس خطر، در ۲۱ خرداد ۱۳۴۲ با اخذ
مرخصی از پادگان خارج شد و دیگر مراجعت نکرد.
مدت خدمت سربازی۳ماه بوده است.
***
من خامنه ای دامادهاشمی
آیت الله خامنه ای رهبرمعظم انقلاب،در کتاب خاطرات  "یادمان  زندان‌ها و بازداشتگاه‌ها" روایت جالبی از ملاقات خود وهمسر مکرمه شان با آیت الله هاشمی رفسنجانی در زندان قزل قلعه نقل نموده است.
 آیت الله خامنه ای می نویسد:

 

اواخر سال ۱۳۵۰بودکه آقای هاشمی به ۷ ماه زندان محکوم شده بودودر  پادگان عشرت‌آباد زندانی بود.

من در اردیبهشت ۱۳۵۱، به همراه همسرم راهی تهران شدیم تا با هاشمی دیدار کنم.

دیدار با زندانیان سیاسی شبیه ملاقات‌های معمول با زندانیان عادی نبود و بناچار باید ترفندی زده می شد. وقتی به در نگهبانی رسیدیم،  با  اشاره به همسرم ،گفتم:

«این خانم خواهر آقای هاشمی است که برای دیدار او آمده، من هم شوهر این خانم هستم.»

من خامنه‌ای‌ام، داماد آقای هاشمی!نگهبان‌ها به هم نگاه کردند و قرار شد از فرمانده بپرسند.بعدازهماهنگی، فرمانده گفت فقط خواهرش می‌تواند وارد شود.«همسرم دل به خدا سپرد و وارد شد.من هم نگران وو دلواپس، از این‌که راز آشکار شود که وی خواهر آقای هاشمی نیست، زیرا دیدار محارم باا یکدیگر ویژگی خاصی داشت.

 اما ازآنجاکه آقای هاشمی فرد زیرکی بود، وقتی همسرم را از دور دید، متوجه موضوع شد… کنار یک جوی آب ایستاد، به‌طوری‌که همسر من در مقابل وی در طرف دیگر جوی قرار گرفت.»

ظاهراً آقای هاشمی سراغ مرا می‌گیرد و وقتی‌که متوجه می‌شود در نگهبانی هستم، از نگهبان‌ها می‌خواهد اجازه ورود شوهر خواهرش(!) را بدهند. «در این وقت یک نظامی دوان‌دوان به‌طرف من آمد و اجازه ورود داد. من وارد شدم و آقای هاشمی از دیدار من بسیار شادمان شد.»

منبع:مشرق۲۱ دی ۱۳۹۵باکمی اصلاحات ویرایشی

متن کامل پیام تاریخی امام خمینی (۵ خرداد ۱۳۵۸ / ۲۹ جمادی الثانی ۱۳۹۹) از ترور چهارم خرداد ماه سال ۱۳۵۸  :

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
جناب حجت‌الاسلام مجاهد متعهد آقای هاشمی عزیز
مرحوم مدرس که به امر رضاخان ترور شد از بیمارستان پیام داد: «به رضاخان بگویید من زنده‌هستم.» مدرس حالاا هم زنده‌است. مردان تاریخ تا آخر زنده هستند. بدخواهان باید بدانند هاشمی زنده‌است، چون نهضت زنده‌است.
آمریکا و دیگر ابرقدرت‌ها بدانند، ملت ما زنده‌است. اجتماعات عظیم این دو سه روز شاهد زنده بودن انقلاب است.. اینان با این تلاشهای احمقانه نمی‌توانند انقلاب اسلامی ما را ترور کنند، نمی‌توانند شخصیت انسانی –اسلامی مطهری و هاشمی را ترور کنند؛ هر چند ترورها حساب شده و سازمان یافته باشند و از لابلای آنها جای پای ابرقدرت‌ها و جنایتکاران بین‌المللی به چشم بخورد. ملت با تمام قوا باید در مقابل دسیسه‌ها مقاومت کنند، توطئه‌ها را بشکنند، با کمال مراقبت انقلابی این جنایتکاران را شناسائی کنند و به دادگاههای انقلابی معرفی کنند. پاسداران انقلاب و رؤسای آنان موظفند از این شخصیت‌های ارزنده انقلابی حفاظت کنند و رفت و آمدهای مشکوک را تحت نظر بگیرند، اگر چه خود آنان راضی نباشند.
ملت بزرگ اسلامی مصمم است به نهضت اسلامی خود ادامه دهد و اجازه دخالت خیانتکاران را درکشور خودد ندهد. ما ملتهای بزرگ اسلامی را به همکاری در این نهضت اسلامی ایران دعوت می‌کنیم. باید دست جنایتکاران از ممالک اسلامی و از عموم مستضعفین قطع شود و وعده الهی به همت اقشار ملتهای اسلامی تحقق یابد.
من به آقای هاشمی فرزند برومند اسلام، تبریک می‌گویم که در راه هدف تا نزدیک شهادت به پیش رفت وو سلامت و ادامه خدمت ایشان را از خدای تعالی خواستارم.
والسلام علیکم عبادالله الصالحین-روح‌الله الموسوی‌الخمینی-صحیفه امام،جلد ۷ - صفحه  ۴۹۶

***

                      آخرین نامه صدام به ایران /تسلیم خواسته های ایران
صدام در آخرین نامه خود به آیت الله هاشمی رفسنجانی نوشت : " با این تصمیم ما، دیگر همه چیز روشن شده و  بدین ترتیب همه آنچه را که می‌خواستید و بر آن تکیه می‌کردید تحقق می‌یابد ".به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی : متن کامل نامه صدام حسین در 23 مرداد 1369 برابر 14 اوت 1990 به جانشین وقت فرماندهی کل قوا بدین شرح است :

بسم الله الرحمن الرحیم     جناب آقای علی اکبر هاشمی رفسنجانی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران   با توکل بر خدای قادر متعال و به منظور از میان برداشتن موانع از سر راه گشودن روابط برادرانه با همه مسلمانان و آن دسته از مسلمانان کشور همسایه ایران که برادری را برمی‌گزینند، و در جهت ایجاد فضا برای جوشش جدی با تمام مؤمنان در جهت مقابله با نیروهای شرور که بدخواه مسلمانان و امت عرب هستند و به انگیزه دور نگه‌داشتن عراق و ایران از شانتاژ و ترفندهای نیروهای شرارت‌طلب بین‌المللی و ایادی آنها در منطقه و هماهنگ با روح ابتکار عمل ما که با هدف تحقق صلح همه جانبه و همیشگی در منطقه در تاریخ 12/8/1990 اعلام شده و به منظور گرفتن بهانه‌های مانع جوشش از کف بهانه جویان متردد و ظنین و به خاطر اینکه هیچ یک از توانایی‌های عراق در خارج از میدان نبرد بزرگ بلا استفاده باقی نماند و به جهت بسیج این توانایی‌ها در جهت اهدافی که مسلمانان و اعراب شرافتمند بر حقانیت آنها اتفاق نظر دارند و برای جلوگیری از تداخل سنگرها و دور ساختن گمانها و تردیدها تا اینکه خیراندیشان راه خود را برای برقراری روابط طبیعی میان عراق و ایران بیابند و به عنوان بازده گفتگوهای فی‌مابین که به طور مستقیم از نخستین نامه ما مورخ 21/4/1990 تا آخرین نامه شما مورخ 8/8/1990 به طول انجامید و همچنین راه حل نهایی و روشن که هیچ بهانه‌ای برای بهانه جویان باقی نمی‌گذارد، تصمیمات زیر را اتخاذ نمودیم: 1- با پیشنهاد شما مندرج در نامه جوابیه هشتم اوت 1990 که توسط آقای برزان ابراهیم تکریتی نماینده ما در ژنو از نماینده شما آقای سیروس ناصری دریافت شد و ناظر به لزوم مبنی قرار دادن عهدنامه 1975 می‌باشد، ضمن مرتبط دانستن آن با اصول مندرج در نامه سی ژوئیه 1990 ما، به ویژه در مورد مبادله اسرا و بندهای 6 و 7 قطعنامه 598 شورای امنیت، موافقت می‌شود. 2- براساس بند یک این نامه و مندرجات نامه سی ژوئیه 1990، ما آماده‌ایم هیأتی را به تهران اعزام کنیم و یا هیأتی از سوی شما به بغداد سفر کند تا ضمن تهیه موافقتنامه‌های مربوطه، موجبات امضای آن را در سطحی که مورد توافق قرار می‌گیرد، فراهم نمایند. 3- به نشانه حسن نیت، ما عقب‌نشینی خود را از روز جمعه هفدهم اوت 1990 آغاز کرده و به جز یک نیروی سمبلیک در کنار مأموران مرزبانی و پلیس که برای انجام مأموریتهای روزمره در شرایط عادی، باقی می‌ماند، نیروهای خود را از مناطق رویاروی شما در طول مرز فرا خواهیم خواند. 4- مبادله فوری و همه جانبه اسرای جنگ به هر تعدادی که در عراق و ایران در اسارت به سر می‌برند. و این از طریق مرزهای زمینی و از راه خانقین ـ قصرشیرین و راههای دیگری که مورد توافق قرار می‌گیرد صورت خواهد گرفت. ما آغازگر این اقدام خواهیم بود و از روز جمعه 17/8/1990 به آن مبادرت خواهیم کرد. برادر علی اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهوری... با این تصمیم ما، دیگر همه چیز روشن شده و بدین ترتیب همه آنچه را که می‌خواستید و بر آن تکیه می‌کردید تحقق می‌یابد و دیگر اقدامی جز مبادله اسناد باقی نمی‌ماند تا با هم از موضع مسؤولیت، نظاره گر واقعی حیات جدیدی سرشار از تعاون در سایه اصول اسلام باشیم، حقوق یکدیگر را محترم شمرده و بدین وسیله کسانی را که سعی می‌کنند از آب گل آلود ماهی بگیرند از سواحل خود دور کنیم و چه بسا در جهاتی همکاری کنیم که در نتیجه آن خلیج ]فارس[ به دریاچه صلح و امنیت و عاری از ناوگانها و نیروهای بیگانه که در کمین ما نشسته‌اند، مبدل شود. مضافاً اینکه همکاری مزبور می‌تواند شامل جنبه‌های دیگر زندگی شود. الله اکبر ولله الحمد                   صدام حسین             رئیس جمهور عراق             23/محرم/1411 ه             14/اوت/1990 م  

                                             

خاطره یک اسیر از نامه آخر صدام به هاشمی رفسنجانی 

پایگاه اطلاع رسانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با انتشار خاطره ای به نقل از یکی از رزمندگان درباره نامه آخر صدام به آیت الله هاشمی رفسنجانی نوشت:
 

فریبرز خوب نژاد، یکی از رزمندگان 8 سال دفاع مقدس در نوشته ای به بیان خاطره ای از تاثیر پخش نامۀ تسلیم صدام از رادیو عراق در اردوگاه اسرای ایرانی پرداخته و آورده است:نزدیک به دو سال بود که اخبار مهمی از پیروزی های رزمندگان اسلام در جبهه ها دریافت نمی شد و طبعا ابهامات و پرسش های جدی در ذهن آزادگان ایحاد شده بود. در ماه های آغازین سال ۱۳۶۷ این ابهام و پرسش ها به نگرانی و تردید جدی در مورد آینده جنگ تبدیل شد.

با پیشروی های ارتش عراق در این ماه ها و سرعت عملیات پشت سر هم ارتش عراق و تبلیغات گسترده ای که در رسانه های عراق در تهییج و تشویق مردم صورت می گرفت، غم سنگینی بر فضای ذهنی آزادگان سایه افکنده بود. فعالان فرهنگی و چهره های تأثیر گذار اردوگاه بر آن شدند که برای زدودن آثار این فضا برنامه های تبلیغی مناسبی برای انتقال به عموم تدارک دیده شود.
به یاد دارم در یکی از جلسات برنامه ریزی که محرمانه هم برگزار می شد، هر کدام خبر رسمی انتصاب جناب آقای هاشمی به جانشینی فرماندهی کل قوا را تحلیل می کردند. در مجموع دو تحلیل ارایه شد؛ عده ای بر این باور بودند چون عراق دوباره دست به تجاوز زد، ایران قصد دارد از خطوط قرمز گذشته مانند حمله نکردن به مناطق مسکونی و غیر نظامیان چشم پوشی و در واقع سرنوشت جنگ را یکسره کند؛ بنابراین، نباید فرماندهی چنین کارهایی به عهده حضرت امام باشد. از میان جمع برادری از فرماندهان تیپ ۵۷ حضرت ابوالفضل به نام (فواد فرد) تحلیل دومی ارایه داد.

او در میان بهت دیگران گفت تحلیل واقعی این است که شرایط جنگ به هیچ وجه به سود ما نیست و ارتجاع منطقه و استکبار بیش از هر زمان دیگری می خواهند، شرایط جنگ را علیه ایران رقم بزنند بنابراین شاید این اعلام جانشین فرماندهی به خاطر پذیرش قطعنامه ای است که در جریان است. اینکه این تحلیل ها چقدر درست بودند از حیطه اطلاعات من خارج است و در مورد آنها قضاوتی ندارم.

شب اعلام قطعنامه ظاهرا مصادف با شب میلاد یکی از ائمه علیهم السلام بود و حقیر در حال سخنرانی برای بچه های آسایشگاه بودم که متوجه سر و صدای شادی و تیراندازی از بیرون اردوگاه شدیم. سخنرانی ناتمام ماند و بچه ها از پشت پنجره ها نظاره گر رقص و پایکوبی عراقی ها همزمان با پخش سخنان صدام بودند. برای من و دیگران که عربی می فهمیدیم و البته بعدا همه بچه ها دیدن این صحنه ها دردآور بود. در واقع آن شب گریستیم. بلندگو پشت سر هم و لاینقطع سخنان صدام را پخش می کرد، مضمون این سخنان این بود که «من گفتم روزی ملاها و [امام]خمینی را مجبور به پذیرش پایان جنگ خواهم کرد.»
خواننده عزیز به خوبی می تواند فشار این درد جانکاه را همراه با دیگر آلام اسارت حس کند. فردا صبح که روزنامه های عراق را به اردوگاه آوردند. بیشتر مطالب آن روز پیرامون جنگ، پذیرش قطعنامه و قهرمان بازی های صدام بود و قسمت هایی از پیام حضرت امام مبنی بر پذیرش قطعنامه نیز در برخی از صفحات چاپ شده بود.

بار دیگر جلسه توجیهی با سرپرستی برادر عزیز آزاده عیسی نریمی سا برای توجیه و گذر از این بحران روحی تشکیل شد تا شب توسط سخنرانان به آسایشگاه منتقل شود. بین دو نماز شروع کردم به ترجمه پیام حضرت امام، اما اشک و گریه من را برای ادامه و دیگران را برای شنیدن امان نمی داد. اوج این دلشکستگی در ترجمه فراز مربوط به نوشیدن جام زهر بود که دیگر نتوانستم ادامه بدهم.

اما باید گفت شرایط پیش آمده برای خیلی از بچه ها شرایط عمومی یک سال و اندی جبهه ها و حملات سال ۶۷ ارتش عراق قابل انتظار بود. به حول و قوه پروردگار، همت حضرت امام(ره)، فرماندهان شجاع دفاع مقدس، هجوم مردم به جبهه ها و پاسخ محکمی که به تجاوز دوباره ارتش عراق دادند قدری از این دلشکستگی جبران شد.

روزی بود که صدام با پذیرش شرایط ایران رسما به همه خواسته های ایران تن داد

اما آنچه دل ها را لبریز از امید و شادی کرد، روزی بود که صدام با پذیرش شرایط ایران رسما به همه خواسته های ایران تن داد. صبح روز ۲۲ یا ۲۳ مرداد ۶۹ رادیو تلویزیون عراق با نواختن موسیقی های حماسی خبر از اعلامم نامه مهمی از صدام می دادند و پس از ساعاتی گوینده معروف بعثی تلویزیون عراق به نام مقداد مراد که معمولاا بیانیه های صدام را قرائت می کرد، شروع به خواندن نامه صدام به جناب آقای هاشمی کرد. من کنار سیم خاردار، سراپا گوش ایستاده بودم و شمار بسیاری از بچه ها برای ترجمه نامه اطرافم را احاطه کرده بودند.

صدام آن نامه را با کلماتی با این مضمون آغاز کرد: «لقد تحقق کل ما اردتموا... و کنتم اصرتموا علیه»

که معنی آن تحقق تمام خواسته های جمهوری اسلامی در آن مقطع بود و به دنبال آن به عنوان حسن نیت موافقت خود را برای شروع آزادی اسرا اعلام کرد. بدون هیچ مجامله ای سوگند می خورم حلاوت مفهوم کلمات آغازین این نامه برای دقایقی بند دوم و آزادی اسرا را از یادم برد. در این فاصله تلخی پذیرش قطعنامه، گنده گویی های صدام، پیام دردناک امام و ... از ذهنم عبور کردند و حالا اقرار بی رحم ترین دیکتاتور قرن به تحقق خواسته های به حق ایران.

به آسایشگاه رفتم و سجده شکری به جای آوردم و از سویدای دل برای امام دعا کردم و درستی تصمیم حضرت امام و مسئولان نظام جمهوری اسلامی را با همه وجودم حس کردم.24مرداد94خبرآنلاین

                                

بررسی نامه صدام به مقام معظم رهبری در گفت‌و‌گو با میرهاشمی
 
 در پنجمین روز اردبیهشت ماه ۱۳۶۹، نخستین نامه تاریخی صدام حسین به مقامات عالی‌رتبه جمهوری اسلامی ایران منتشر شد. هدف صدام از ارسال این نامه، حل و فصل مسائل باقی مانده از جنگ ایران و عراقق بود. نامه صدام زمینه‌ساز نامه‌نگاری تاریخی مقامات عالی‌رتبه دو کشور شد. در مجموع شش نامه از بغداد به تهران و چهار نامه از تهران(*)به بغداد ارسال شد. نامه‌های ارسالی از بغداد امضای صدام را در پای خود و نامه‌های پست شده از تهران، امضای هاشمی رفسنجانی را در انتهای خود داشت. متن زیر گفت‌وگویی است با علی میرهاشمی درباره انگیزه‌ها و پیامدهای نامه نگاری صدام با مقامات کشورمان. علی میرهاشمی معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس و استاد دانشکده مدیریت دانشگاه علامه طباطبایی است. وی متولد ۱۳۴۵ و صاحب مقالات متعددی در حوزه‌های «جنگ» و «مدیریت» است.

گفت‌و‌گوی گروه تاریخ "خبرآنلاین" را به این مناسبت می‌خوانید:

همان طور که می‌دانید، صدام در اوایل اردیبهشت ۱۳۶۹ نامه‌ای به سران نظام جمهوری اسلامی نوشت تا "صلح مورد علاقه دو کشور" محقق شود. به نظر شما انگیزه اصلی او از نوشتن این نامه چه بود؟

صدام در آن زمان در صدد حمله به کویت بود و می‌خواست خیالش از جانب مرزهای شرقی عراق آسوده باشد. او با این نامه می‌خواست خواسته‌های ایران را تامین کند؛ چرا که در فاصله سال‌های ۶۷ تا ۶۹، بسیاری از مسائل اصلی مربوط به جنگ، از جمله تبادل اسرا و پذیرش معاهده ۱۹۷۵ که مبنای تعیین حدود مرزی ایران و عراق بود، حل نشده بود.

در قطعنامه ۵۹۸ تکلیف این مسائل روشن نشده بود؟

در قطعنامه ۱۹۷۵ تکلیف این امور روشن شده بود ولی وقتی که صدام گفت قطعنامه ۱۹۷۵ را نمی‌پذیرد، در واقع می‌خواست قراردادهای قبل از معاهده ۱۹۷۵ را مبنای روابط دو کشور قرار دهد؛ قراردادهایی که در آن‌ها مسائل فی‌ما‌بین دو کشور به نفع عراق حل شده بود. اما قرارداد ۱۹۷۵ تا حد زیادی به نفع ایران تنظیم شده بود.

قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر در قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل به رسمیت شناخته شده بود؟

قطعنامه ۵۹۸ آخرین قطعنامه‌ای بود که از طرف شورای امنیت سازمان ملل درباره پذیرش آتش بس و حل و فصل کردن جنگ ایران و عراق صادر شد. این قطعنامه متضمن بازگشت دو کشور به مرزهای بین‌المللی بود. طبیعتاً بازگشت به مرزهای بین‌المللی نیز باید بر اساس قانونی خاص شکل می‌گرفت. قانون آن زمان نیز‌‌ همان قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر بود. با توجه به اینکه صدام در زمان جنگ می‌گفت که قرارداد ۱۹۷۵ را نمی‌پذیرد، پس منطقاً بعد از برقراری آتش بس، از نظر او "مرزهای بین المللی" نامشخص بود اما از نظر ما تاکید بر "بازگشت به مرزهای بین‌المللی" در قطعنامه ۵۹۸، با توجه به قرارداد ۱۹۷۵، مدلول عملی روشنی داشت.

حرف صدام در این نامه این بود که تازه باید تکلیف مرزهای ایران و عراق روشن شود؟

نه. صدام در این نامه می‌گوید که من قرارداد ۱۹۷۵ را می‌پذیرم.

صدام در جایی از نامه به "صلح قابل اجرا و فراگیر" اشاره می‌کند. منظور او از این عبارت چه بود؟

از زمان پذیرش ۵۹۸ تا زمان ارسال این نامه، در واقع شرایط "نه جنگ نه صلح" بین ایران و عراق حاکم بود. هنوز اسرا مبادله نشده و بعضی از مناطق هم تخلیه نشده بودند. چنانکه گفتم، صدام می‌خواست به کویت حمله کند و به همین دلیل به دنبال صلحی پایدار با ایران بود.

یعنی این نامه فتح بابی شد برای آزادی اسرا؟

بله، با این نامه نگاری‌ها آزادی اسرا آغاز شد.

چرا تا پیش از این نامه صدام، مقامات ایران نامه‌نگاری برای آزادی اسرا را شروع نکرده بودند؟

کمیسیون‌هایی برای آزادی اسرا تشکیل شده بود اما اراده آزادی اسرا به صورت جدی در کشور عراق وجود نداشت. آن‌ها به دنبال امتیاز گرفتن از ایران بودند. تا آن زمان مذاکرات مربوط به آزادی اسرا در جریان بود ولی این مذاکرات بسیار طولانی شده بود. مقامات کشور ما منتظر بودند که این مذاکرات به نتیجه برسد.

یعنی اگر صدام نمی‌خواست به کویت حمله کند، اسرای ایرانی خیلی دیر‌تر آزاد می‌شدند؟

نمی‌توان نظر قطعی داد که این امر چقدر دیگر طول می‌کشید ولی حتما در روند آزادی اسرا تاثیر می‌گذاشت.

صدام در یکی دو جای نامه‌اش به صلح عراق و ایران در کنار صلح "امت عرب و ایران" اشاره می‌کند. یعنی تلویحاً تهدید می‌کند که اگر مساله شما با عراق حل نشود، مساله‌تان با جهان عرب حل نشده است. به نظر شما انگیزه او از این طرز حرف زدن چه بود؟

در چنین نامه‌هایی قطعاً بلوف‌های سیاسی هم وجود دارد. چنانکه می‌دانید، در جنگ ایران و عراق به غیر از سوریه و در آغاز لیبی و تا حدودی هم الجزایر، بقیه کشورهای عربی از عراق پشتیبانی می‌کردند. صدام در این نامه به حمایت کشورهای عربی از خودش اشاره می‌کند و در واقع می‌خواهد بگوید که من به نمایندگی از سایر کشورهای عربی با شما وارد جنگ شدم. حالا بگذریم که در‌‌ همان زمان در حال برنامه ریزی برای حمله به کویت بود! باید افزود که در‌‌ همان مقطع زمانی مشکل صدام با کشورهای حوزه خلیج فارس شروع شده بود. بدهی‌های عراق به کشورهای عربی، یکی از دلایل مشکل صدام با سران این کشور‌ها بود.

صدام در این نامه می‌گوید "عوامل دست اندرکار وقوع فتنه میان ایران و عراق در گذشته" ممکن است باز هم برای شروع جنگی دوباره بین این دو کشور تلاش کنند. منظورش آمریکا و جهان غرب بود؟

همه حرف‌های صدام در این نامه نمی‌تواند صادقانه باشد. صدام می‌خواست مساله مهم جنگ ایران و عراق را حل و فصل کند و داوری آیندگان هم برایش اهمیت داشت. بنابراین به نکاتی اشاره می‌کرد که لااقل همه آن‌ها صحت نداشت. شاید اشاره او به کشورهای غربی بوده باشد.

چون که مخاطبش مقامات ایران بود که ضد غرب به شمار میرفتند، چنین نکاتی را در نامه‌اش مطرح کرده است؟

می‌توان چنین برداشتی هم از این جملات او کرد. در واقع او می‌خواهد بگوید ما و شما توسط دیگران وارد جنگ شدیم.

نشانه‌های آغاز تیرگی روابط عراق با آمریکا و جهان غرب نیز در این نامه مشهود است؛ زیرا صدام به «تهدیدهای برخی ابرقدرت‌ها و کشورهای بزرگ علیه عراق و امت عرب» هم اشاره می‌کند.

عراق در طول جنگ با ایران به تجهیزات بسیار پیشرفته‌ای دست یافت و به لحاظ نظامی تجربه بسیار زیادی کسب کرد و استعداد نیرو‌هایش را در مقایسه با سایر کشورهای خاورمیانه، به سطح بسیار بالایی رساند. بنابراین از حیث تهدید نظامی می‌توانست کشور بسیار خطرناکی باشد؛ مثل آلمان که پیش از جنگ جهانی دوم دائماً در حال توسعه نظامی بود. به هر حال از نظر کار‌شناسان نظامی، کشوری که در فرایند توسعه نظامی قرار دارد، حتما در جایی از نیروی نظامی‌اش استفاده می‌کند. شاید غربی‌ها چنین خطری را از ناحیه صدام احساس می‌کردند و شاید حتی نگران بودند که ایران و عراق به یکدیگر نزدیک شوند.

به نظر شما، در مجموع واکنش قامات ایران به نامه‌های صدام چطور بود؟

تا جایی که من اطلاع دارم، ما هیچ وقت به صدام اعتماد نکردیم؛ چرا که او را فرد صادقی نمی‌دانستیم. اما از فرصت‌هایی که برای حل و فصل مسائل مابین ایران و عراق پیش می‌آمد، استفاده می‌کردیم. به نظر من رهبران جمهوری اسلامی اعتمادی به صدام نداشتند. البته در داخل کشور ما، رویکردهای دیگری هم نسبت به صدام وجود داشت.

در آغاز دهه ۱۳۷۰ که صدام با آمریکا و سایر کشورهای غربی درگیر جنگ شد، جناح چپ در ایران واقعاً خواستار همراهی ایران با صدام در آن جنگ بود؟

بله.

اما اعضای این جناح مدعی‌اند که چنین موضعی نداشتند.

به هر حال اسناد سخنان آنها موجود است و می‌توان به این اسناد مراجعه کرد. البته موضع آنها در قالب یک بیانیه رسمی مطرح نشد ولی حرفهایی زدند که بیانگر چنین موضعی است. جناح چپ در آن زمان معتقد بود از آنجا که ما با آمریکا مشکل دائمی داریم، هر جا که بتوان با این کشور درگیر شد، باید این کار را انجام داد. بنابراین جنگ آمریکا و عراق را هم یک فرصت برای ایران می‌دانست.

صادق خلخالی هم در سال ۸۲ از صدام تعریف کرده و گفته بود: "این صدام آدم جالبی است."

خود آقای خلخالی هم آدم جالبی بود (خنده). در آن زمان با توجه به تبیلغاتی و تصوری که از صدام در جامعه ما وجود داشت، تقابل صدام و امریکا برای خیلی‌ها قابل تصور نبود. بنابراین وقتی که صدام با آمریکا درگیر شد، طبیعی بود که این اتفاق برای خیلی‌ها جالب باشد.

صدام پیشنهاد "ملاقات در مکه مکرمه" را به رهبری و ریاست جمهوری ایران می‌دهد که با استقبال مقامات ایرانی مواجه نمی‌شود.

بله، مقامات کشورمان ترجیح می‌دادند که حل و فصل مشکلات ایران و عراق از طریق مکانیسم‌های حقوقی و راهکارهای مشخص شده از سوی سازمان ملل پیگیری شود.

با توجه به ژست‌های مذهبی صدام در این نامه، این سئوال هم قابل طرح است که او آدم مذهبی‌ای بود؟

رفتارش این را نشان نمی‌داد. حزب بعث در عراق اندیشه ناسیونالیستی داشت ولی سعی می‌کرد از عناصر مذهبی نیز در اندیشه ناسیونالیستی‌اش استفاده کند و بویژه از سال ۱۳۶۱ به بعد، مقولات مذهبی را در ایدئولوژی خودش به نحو پررنگ تری مطرح می‌کرد.

با توجه به تبیلغاتی که در طول جنگ در کشور ما علیه صدام شده بود، نامه نگاری‌های محترمانه مقامات کشورمان با صدام، چه واکنشی در افکار عمومی و بویژه در میان نیروهای حزب‌اللهی پدید آورد؟

بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸، جامعه ایران به تدریج از فضای جنگ فاصله می‌گیرد. پس از انتشار نامه‌ای که امام درباره جنگ نوشت، واکنش‌های منفی رزمندگان تا حدودی از بین رفت. ضرورت‌هایی که امام خمینی در آن نامه ذکر می‌کند، رزمندگان را به این نتیجه میرساند که مصلحت کشور در پذیرش این قطعنامه است. دوران بازسازی شروع شده بود و این امر در سطح جامعه تبلیغ می‌شد که بازسازی جامعه نیازمند صلح و آرامش است. بنابراین آن حساسیت‌های اولیه کمتر شده بود. ممکن است برخی از رزمندگان در محافل خودشان چنین انتقادی کرده باشند که صدامی که تا دیروز کافر بود حالا برادر شده است ولی در سطح جامعه، واکنش منفی‌ای به عباراتی که در این نامه‌ها به کار برده می‌شد، وجود نداشت./تاریخ ایرانی 6 اردیبهشت 1390

                                   پنجمین و آخرین نامه "صدام"

 پنجمین و آخرین نامه "صدام" به مقامات ایرانی در ساعت ۱۰:۳۰ صبح روز چهارشنبه ۲۴ مراد۱۳۶۹ به وقت تهران از رادیو "صوت الجماهیر بغداد" قرائت شد.

در این نامه صدام در عین اینکه جملات عوام فریبانه ای را به کار برده و انگار نه انگار که وحشیانه ترین جنایات را علیه دو ملت ایران و عراق انجام داده، تمام شرایط ایران برای برقراری صلح میان دو کشور از جمله قرارداد 1975 الجزایر، عقب نشینی نیروهای عراقی از اراضی اشغال شده ایران و آزادی اسیران ایرانی را می پذیرد.

متن نامه صدام 

بسم الله الرحمن الرحیم

«جناب آقای علی اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهوری محترم اسلامی ایران

پس از اتکال بر خداوند متعال و به نیت از بین بردن تمامی موانعی که بر سر راه ایجاد روابط برادرانه میان تمام مسلمانان و از جمله برادران مسلمان ایران وجود دارد و به منظور فعال ساختن جدی و هماهنگ کردن برادران مؤمن جهت رویارویی با اشراری که می خواهند به مسلمانان و امت عرب ضربه بزنند و برای اینکه ایران و عراق را از تحریکات و بازی های قدرت های شرور بین المللی و وابستگان آنان در منطقه بازداریم و به منظور هماهنگی با روح اصولی که در 12 اوت 1990 به منظور ایجاد صلح دائمی و همه جانبه در منطقه اعلام کردیم و خواست ما از آن نامه برقراری صلح دائم و همه جانبه در منطقه بود و برای آن که از هرگونه بهانه ای که مانع از همکاری و موجب افکار بد شود، ممانعت کند و همچنین برای این که امکانات عراق، دور از صحنه رویارویی عظیم معطل نماند و به منظور به کار گرفتن آن ها در جهت اهدافی که مسلمانان و اعراب شرافتمند به حق بر آن توافق دارند و دوری جستن از تداخل سنگرها و کینه ها و بغض ها و برای آن که خیرخواهان راه خود را در بازگشت روابط عادی خواهند یافت، به عنوان ثمره مذاکرات از زمان نامه 1990.04.21 ما، تا آخرین نامه شما در هشتم اوت 1990، به عنوان حل نهایی و روشنی که جای هیچ گونه ابهامی باقی نگذارد، تصمیمات زیر را اتخاذ کردیم:

1 - موافقت با پیشنهاد شما که در نامه جوابیه مورخ هشتم اوت 1990 توسط «برزان ابراهیم تکریتی» نماینده ما در ژنو از آقای سیروس ناصری نماینده شما دریافت شد. پایه قرار دادن قرار داد 1975 به عنوان اصول منسجم با آنچه که در نامه 30 ژوئیه 1990 به ویژه در مورد تبادل اسرا و بندهای 6 و 7 از قطعنامه 598 آمده است.

2 - بر اساس آنچه که در بند اول این نامه و آنچه که در نامه مورخ 30 ژوئیه 1990 آمده است، ما آماده ایم هیاتی را به تهران بفرستیم و یا هیاتی توسط شما به بغداد اعزام شود تا موافقتنامه ها را جهت امضا آماده کند.

3 - به عنوان ابتکار حسن نیت، ما از روز جمعه هفدهم اوت (1369.5.26) نیروهای خود را از مرزهای شما فرا می خوانیم و تنها نیروهای سمبلیکی را به عنوان نگهبانان و پلیس مرزی باقی می گذاریم تا در شرایط طبیعی به وظایف روزمره خود عمل کنند.

4 - کلیه اسرای جنگ با تمام تعداد بازداشت شدگان را فوراً از راه مرزهای زمینی از جمله "خانقین" و "قصر شیرین" و مناطقی که مورد توافق دو طرف خواهد بود، آزاد خواهیم کرد و ما اولین گام در این زمینه را روز جمعه هفدهم اوت برخواهیم داشت.

آقای رفسنجانی رئیس جمهور، با این تصمیم ما همه چیز روشن و تمام خواسته ها و مسائلی که بر آن تکیه می کردید، تحقق می یابد و چیزی نمانده است مگر آن که موافقتنامه ها آماده و امضا شود تا هر یک از ما جهت ورود به زندگی جدید، اشراف واضح داشته باشیم.

همکاری ما باید در سایه اصول اسلامی و احترام متقابل و دور کردن طرف هایی باشد که خواستار شر برای منطقه هستند و قصد دارند از آب گل آلود ماهی بگیرند و شاید با یکدیگر همکاری کردیم تا خلیج (ِفارس)، دریاچه صلح و امن و خالی از ناوگان و نیروهای خارجی باشد که بدخواه ما هستند. به علاوه همکاری در مسائل حیاتی دیگر- والله اکبر والحمدلله.

صدام حسین - رئیس جمهوری عراق - 23 محرم 1411 ه - 14 اوت 1990 م.»

متن کامل پاسخ رئیس جمهوری اسلامی ایران به نامه پنجم رئیس جمهور عراق 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله علی ما انعم و له الشکر علی ما الهم

ریاست جمهوری محترم عراق جناب آقای صدام حسین

نامه مورخ 1369.5.23 (14 اوت 1990) جنابعالی دریافت شد. اعلام پذیرش مجدد معاهده 1975 از سوی شما راه اجرای قطعنامه و حل اختلاف در چارچوب قطعنامه 598 و تبدیل آتش بس موجود به صلح دائم و پایدار را هموار ساخت.

شروع عقب نشینی نیروهای شما از اراضی اشغالی ایران را دلیل صداقت و جدی بودن شما در راه صلح با جمهوری اسلامی ایران به حساب می آوریم و خوشبختانه در موعد مقرر آزادی اسراء هم آغاز گردید که امیدواریم عقب نشینی نظامیان شما طبق زمان بندی اعلام شده و آزادی اسرای دو طرف با آهنگ و سرعت هر چه بیشتر ادامه یافته و تکمیل گردد.

همان گونه که از طریق نماینده ما، در ژنو به اطلاع رسانده ایم اکنون ما برای پذیرش نمایندگان شما در تهران آمادگی داریم و امیدواریم با تداوم جوّ مثبت و حسن نیت موجود بتوانیم به صلح جامع و پایدار با حفظ همه حقوق و حدود مشروع دو ملت و دو کشور اسلامی دست یابیم.

والسلام علیکم

اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهوری اسلامی ایران

1369/5/27

در همین باره سردار سرلشکر "سید یحیی صفوی"، مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا می گوید:

«در قیام کربلا، جبهه مقابل امام حسین(ع)، یزیدیان با نهایت کفر و شرک حضور داشتند و آشکارا کفر و شرک می ورزیدند و برایشان مهم نبود که مسلمانان راجع به آن ها چطور قضاوت می کنند و از سوی دیگر در جنگ تحمیلی، برای ما کفر صدام به وضوح روشن بود و مشرکینی که پشتیبان صدام بودند، قساوت و بی رحمی شان آشکار بود. قساوت صدام آن قدری بود که فقط مردم ایران را شامل نمی شد و این قساوت را در بمباران شیمیایی حلبچه عراق به وضوح می توان دید.».

سردار صفوی می افزاید: «در کربلای حسین ابن علی(ع)، شکست ظاهری حاصل شد، ولی در کربلای ایران هم پیروزی ظاهری هم پیروزی باطنی با ایران بود.

عراقی ها می خواستند جمهوری اسلامی را سرنگون کنند. آن ها می خواستند خوزستان را از ایران جدا کرده و قرارداد 1975 را لغو کنند که نتوانستند. ما به طور قطع پیروز از این جنگ بیرون آمدیم، هم کشورمان و هم منافعمان را حفظ کردیم. صدام در آخرین نامه خود به آقای هاشمی قبل از حمله به کویت نوشته بود که من تمام بندهای قرارداد 1975 را قبول دارم.».

گفتنی است پذیرش رودخانه شط العرب به عنوان خط مرزی دو کشور بر اساس قرارداد 1975 الجزایر، مسئله ای اساسی بود. بر اساس بیانیه الجزایر، عراق با پذیرش «خط تالوِگ» به عنوان خط مرزی دو کشور، در واقع حاکمیت ایران را بر اروند رود پذیرفته بود.

اقدام صدام در پاره کردن بیانیه الجزایر در مقابل دوربین تلویزیون در سال 1980 و طرح مجدد ادعای حاکمیت مطلق عراق بر اروند رود، نقطه شروع جنگ بود. مذاکرات دو کشور بعد از برقراری آتش بس عمدتاً بر محور درخواست عراق در مورد همین مسئله بود. اما صدام تصمیم گرفت تا تغییر روش دهد.

وی در نامه چهاردهم اگوست خود گفته بود: «آقای هاشمی رئیس جمهور، با تصمیم ما همه چیز روشن شده و آنچه می خواستید و بر آن تاکید داشتید، حاصل شده است.».

چرا  صدام حاضرشدطی نامه ای تسلیم خواسته های ایران شود؟

پیشنهاد غیر منتظره صدام به ایران با مسئله تجاوز به کویت مرتبط بود. او می خواست از جناح شرقی خود و اینکه ایران در هیچ گونه اتحاد نظامی تهاجمی علیه عراق مشارکت نخواهد کرد، اطمینان یابد و سربازان خود را به منظور به کارگیری در مرز کویت- سعودی، آزاد سازد.

حاکم عراق در نامه اش هر چه بیشتر مواضع رئیس جمهور ایران را مورد تایید قرار داد. وی در توجیه پیشنهاد خود چنین گفت: «نباید قابلیت های عراق در یک جنگ بزرگ خارجی هدر رود، بلکه این توانایی ها باید در جهت اهداف مشترک مسلمان ها و اعراب مورد استفاده قرار گیرند»!!

صدام با پیشنهاد امضای پیمان صلح امیدوار بود بتواند ایران را متقاعد سازد تا تحریم های تجاری علیه عراق را نقض کند؛ بنابراین برداشت صدام از مناسبات عادی بین دو کشور، مشارکت ایران و عراق در جهت تأمین امنیت خلیج فارس و دور نگه داشتن منطقه از حضور نیروها و ناوگان های خارجی و همچنین مشارکت در سایر امور حیاتی بود.

این پیشنهاد پس از دو سال مذاکرات متناوب و بی ثمر بین دو کشور که آتش بس آگوست 1988 را در پی داشت، مطرح شد. آتش بس بر پایه قطعنامه 598 شورای امنیت در بیستم جولای 1987 استوار بود. این قطعنامه از طرفین خواسته بود نسبت به آتش بس فوری و عقب نشینی نیروها به سوی مرزهای بین المللی اقدام کنند تا زمینه مبادله اسرا فراهم شود.

جمهوری اسلامی ایران همواره این مسئله را مطرح می کرد که لازمه صلح این است که جامعه جهانی، رژیم بعث عراق را به عنوان متجاوز بشناسد.

پذیرش قطعنامه از سوی ایران در شرایطی صورت می گرفت که این کشور بخش های مهمی از خاک عراق را در تصرف خود داشت. علاوه بر این، بندهای قطعنامه به گونه ای تنظیم شده بودند که بر اساس آن لازم بود خروج نیروها همزمان با اجرای آتش بس صورت گیرد. از این رو، از ایران خواسته می شد که از چانه زنی و تبلیغات علیه عراق دست بکشد. تهران در برابر پیشنهادات فوق - خروج نیروها قبل از اجرای آتش بس - مقاومت می کرد.

مرحله جدید مذاکرات در بیست و یکم آوریل 1990 با ارسال نامه صدام حسین خطاب به حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر انقلاب و هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهوری وقت ایران آغاز شد. وی در این نامه مذاکره مستقیم بین رهبران دو کشور برای دستیابی به نوعی توافق را پیشنهاد کرده بود.

                    تعدادنامه های صدام به هاشمی رفسنجانی

این پیشنهاد منجر به مبادله نامه هایی بین رفسنجانی و صدام شد که در مجموع، شش نامه از سوی حاکم عراق خطاب به همتای ایرانی و چهار نامه از هاشمی رفسنجانی به صدام بود.

این تبادل، دور تازه ای از مذاکرات را موجب شد که با پیشنهاد نمایشی صدام به هاشمی رفسنجانی در چهاردهم آگوست به اوج خود رسید.

صدام سعى داشت‏ حرکت عراق را با جنبش عربیسم پیوند دهد و چنین وانمود سازد که این درگیرى فقط یک اختلاف بین ایران و عراق نیست، ‏بلکه معارضه بین ایران و اعراب است.

وی در نامه اول خود به هاشمی رفسنجانی اظهار می دارد که «عراق همزمان هدف توطئه های صهیونیسم و امپریالیسم است، زیرا این کشور مانع و خطری در برابر توسعه صهیونیسم به حساب می آید! دشمنان سعی دارند با تضعیف عراق دست صهیونیسم را در تهدیدات و اجرای نقشه های شوم خود در منطقه و ادامه اشغال فلسطین و بیت المقدس عرب باز نگه دارند! این نیروها مایلند آتش درگیری مجددی را بین ایران در یک سو و عراق و امت عرب از سوی دیگر، شعله ور سازند»! وی اظهار می دارد که عراق از سوی کشورهای مترقی منطقه حمایت می شود!

پاسخ هاشمی به نامه اول صدام

هاشمی رفسنجانی این ادعای صدام را بی پاسخ نگذاشت. وی در پاسخ اظهار داشت: «البته ما هیچ مشکلی با امت عرب نداریم و از همکاری صادقانه برخی دولت های عربی بهره مند هستیم... این نکته را همه می دانند که ایران مدافع راستین نهضت فلسطین است نه عراق.».

نامه دوم

هاشمی،در نامه دوم خود نوشت: «انقلاب اسلامی از ابتدای کار و همیشه عظمت و اقتدار اسلام و مسلمین، مبارزه علیه دولت غاصب اسرائیل و آزاد سازی فلسطین را هدف خود قرار داده است.».

رئیس جمهور وقت ایران در نامه 18 ژوئن خود در پاسخ به دعوت صدام از ایران برای پیوستن به مبارزه علیه امپریالیسم و صهیونیسم می گوید: «شما خود را مدافع فلسطینی ها، متولی امور آن ها و نیروهای مقاومت در برابر تجاوزات امپریالیست ها قلمداد می کنید و از ما دعوت می کنید که به صف مبارزین بپیوندیم، اما نویسندگان این نامه آگاهی دارند که جمهوری اسلامی ایران پیشگام مبارزه علیه امپریالیسم و هدف اصلی تجاوزات استکبار است... اگر همه دولت های عربی با انقلاب ایران همکاری کنند [چنانکه عراق آشکارا از این امر سر باز زده است] توازن قوا در خاورمیانه به نفع اسلام و مسلمین تغییر خواهد کرد. علاوه بر این، نیروهای مترقی منطقه پشتیبان ایران هستند و متقابلاً، عراق بر خلاف ادعای صدام، از سوی سلاطین، شیوخ و رهبرانی که اعضای امت عرب به حساب نمی آیند، حمایت می شود.».

پیشنهادصدام ،اجلاسی  با شرکت رهبران 2کشور

در طرف عراقی، شخص صدام، جانشین فرماندهی و عزت ابراهیم جانشین شورای فرماندهی انقلاب، و در طرف ایرانی، دو مقام عالی رتبه یعنی آیت الله خامنه ای و هاشمی رفسنجانی.

صدام گمان می کرد در نشستی در چنین سطح، مذاکره کنندگان از اقتدار لازم برای دستیابی سریع و مؤثر به توافق برخوردار خواهند بود. وی برای آغاز مذاکرات، 28 آوریل یا 7 روز پس از رسیدن اولین نامه به دست مقامات ایرانی را پیشنهاد کرده بود.

شاید صدام بیش از حد به قدرت مجاب کنندگی خود ایمان داشت و با این باور که روزی رو در روی رهبران ایران می نشیند، موضوعاتی را برای نتیجه گیری سریع و موفقیت آمیز مطرح می ساخت.

صدام همچنین می پنداشت که رهبری ایران دچار تفرقه و تشتت شده است. بدین جهت خواستار آن بود که چنین موافقتنامه ای به امضاء مقامات عالی ایرانی برسد.

صدام، در نامه دوم خود به هاشمی رفسنجانی در 19 مه 1990 ایده نشستی با شرکت همه تصمیم گیرندگان عالی دو کشور را مطرح ساخت. او در نامه اش خطاب به رفسنجانی می نویسد: «شرکت چنین مقاماتی در مذاکرات توافق، از نظر روان شناختی و اخلاقی آن ها را مقید به اجرا و پایبندی به توافقنامه می نماید و مانع تأثیر گذاری حوادث بعدی بر فرایند صلح می گردد.».

مخالفت ایران باپیشنهاد اجلاس صدام

هاشمی رفسنجانی با نشستی در این سطح موافق نبود، لذا پیشنهاد کرد که «ابتدا مذاکره توسط یک نماینده اعزامی از عراق صورت گیرد و ملاقات در سطح بالاتر زمانی مورد پذیرش قرار خواهد گرفت که به نتایج مشخصی که مبنای مراحل بعدی قرار گیرند، دست یافته باشیم.».

هاشمی رفسنجانی در پاسخ به صدام نه تنها ایده برگزاری یک اجلاس اولیه را رد کرد، بلکه تاکید کرده بود که حضرت آیت الله خامنه ای (رهبری)در هیچ گونه مذاکره ای در هیچ سطحی شرکت نخواهند کرد. با این وجود، وی به حاکم عراق اطمینان داد که «نمایندگان ایران تحت رهنمودهای مقام معظم رهبری عمل کرده و اگر رئیس جمهور ایران در مذاکرات شرکت کند قطعاً دارای اختیارات تام خواهد بود و تصمیمات یقیناً اجرا خواهد شد و شما نباید از بابت مسائلی که در نامه خود طرح کرده اید، نگران باشید.».

پاسخ ایران به نامه  18 ژوئن صدام

رئیس جمهور وقت ایران در نامه 18 ژوئن خود خطاب به صدام اعلام کرد: «ما راه صلح را به مذاکرات مستقیم محدود نخواهیم کرد و راه های دیگر از جمله مسیری (راه حل سازمان ملل) را که قبلا طی شده است، مسدود نمی کنیم.».

محتوای نامه های اولیه مبادله شده بین هاشمی رفسنجانی و صدام به کلیاتی از قبیل مسائل رویه ای، طرح ادعاهای ایدئولوژیکی و بیان مواضع بسیار کلی محدود می شد. فقط در نامه 30 جولای صدام برای اولین بار به طرح دقیق یک پیشنهاد پرداخته بود.

دو2روزبعدازحمله عراق به کویت

دو روز بعد، حمله به کویت صورت گرفت. با گذشت چهار ماه از مبادله نامه ها و آغاز مذاکرات در ژنو هیچ تحولی که حاکی از نزدیک شدن طرفین به توافق باشد، صورت نگرفته بود.

هاشمی رفسنجانی اظهار داشت که نتیجه ای که از مبادله نامه ها حاصل شده است صرفاً " نگارش نامه ها و تطویل مذاکرات " بوده است و تاکید بیشتر بر صورت قضیه بوده است تا محتوا. مذاکرات ژنو موفقیت چندانی در دستیابی به وجوه اشتراک بین دیدگاه های طرفین نداشته است.

                                    بی پاسخ گذاشتن نامه سوم صدام

رئیس جمهور ایران حتی به نامه سوم صدام در 16 جولای با پیشنهاد او مبنی بر اعزام یک نماینده شخصی به تهران، پاسخی نداد.

نامه (بی پاسخ)چهارم صدام به ایران /هاشمی

صدام پیشنهادات سی ام جولای خود را در نامه چهارم خطاب به هاشمی رفسنجانی بیان کرد. وی پیشنهاد برگزاری یک اجلاس سران را دوباره مطرح ساخته و در توجیه آن چنین عنوان کرد که یک موافقت نامه صلح از سویی باید تمامی مسائل مهم بین دو کشور را مورد توجه قرار دهد و از سوی دیگر هرگونه توافقی باید جزئی از یک کل تجزیه ناپذیر و مجموعه به هم پیوسته باشد به گونه ای که شکاف در هر بخش از آن رخنه در تمامی مواد آن به حساب آید.

وی پیشنهاد کرد که عقب نشینی نیروها به مرزهای بین المللی و مبادله اسرای جنگی در مدت دو ماه از تاریخ پذیرش نهایی یک موافقتنامه صلح صورت گیرد.

زبان به کارگرفته شده از سوی وی پیچیده است، ولی همان گونه که هاشمی رفسنجانی اشاره کرده است، از نرمش مواضع صدام در مورد اروند رود حکایت می کند.

صدام به ایران پیشنهاد کرد که حقوق کشتیرانی و ماهیگیری ایران و شکلی از اداره مشترک - نه حاکمیت - را به رسمیت بشناسد.

صدام که خود در رأس رژیمی بود که ارزشی برای قوانین و موافقتنامه های بین المللی قائل نبود، این بار می خواست موافقتنامه ای را با ایران بر پایه ملاحظات قانونی منعقد سازد. وی پیشنهاد کرد که موافقتنامه تنها پس از طی تمامی مراحل تصویب بر اساس قانون اساسی دو کشور از قابلیت اجرایی برخوردار باشد.

وی پیشنهاد کرد که طرفین موافقتنامه های خود را به رؤیت دبیر کل سازمان ملل برسانند و حتی پیشنهاد کرد که از یک مرجع بین المللی مثل شورای امنیت سازمان ملل به منظور تضمین اجرای موافقتنامه دعوت به عمل آید.

هاشمی رفسنجانی هرگز به نامه سی ام جولای صدام حسین پاسخ نداد و قبل از اینکه چنین کاری بکند، صدام به کویت حمله کرد.

واما نامه سرنوشت ساز صدام/یک روز بعدازحمله عراق به کویت

در سوم آگوست، یک روز پس از تهاجم، حاکم عراق نامه پنجم خود را به رئیس جمهوری ایران نوشت.

این نامه آشکارا نشان دهنده نگرانی عراق از احتمال همکاری ایران با گروه دشمنان عراق بود.

صدام ادعا می کرد که حمله عراق به کویت یک مسئله عربی است و ایران نباید در آن مداخله کند. وی به طور صریح و بی پرده به ایران در مورد مداخله در این بحران هشدار داد.

صدام با بدگمانی اظهار داشت که گزارشاتی در مورد فعالیت های سیاسی  هاشمی رفسنجانی و ملاقات هایش با فرماندهان نظامی ایران دریافت کرده است. وی(صدام) همچنین اظهار داشت که در صورتی که ایران غیر عاقلانه رفتار کند یا با پیشنهاد سی ام جولای وی موافقت نکند، ممکن است پیشنهاد خود را پس بگیرد!

پاسخ هاشمی به نامه پنچم

پاسخ هاشمی رفسنجانی در 7 آگوست به این نامه و به پیشنهادات تفصیلی سی ام جولای صدام جالب است، زیرا مواردی را مطرح می کند که بیانگر موضع دائمی ایران در طول بحران کویت و حداقل تا قیام شیعیان در جنوب در فوریه - مارس 1991 را تشکیل می دهد.

از سویی رئیس جمهور وقت ایران خواهان ادامه مذاکرات بین ایران و عراق بود. او می دانست که موضع عراق در مورد اروند رود تا حدودی تغییر کرده است، اما پیشنهاد صدام همچنان برای ایران غیر قابل پذیرش بود.

بدین لحاظ هاشمی رفسنجانی می گوید: «پیشنهاد مشخص ما این است که قرارداد 1975 مبنای مذاکرات صلح قرار گیرد، زیرا بدون پایبندی به قراردادهای پیشین، خصوصاً پیمانی که حامل امضای شخص شماست، نمی توان به گفته های امروز اعتماد کرد.».

نامه 14 آگوست صدام به عنوان تأییدی بر مواضع گذشته ایران تفسیر شد. روشن بود که این نامه از سوی ایران، حداقل در محیط داخلی و بین المللی چگونه تفسیر خواهد شد. هاشمی رفسنجانی در پاسخ این نامه خطاب به صدام آورده است که " اعلام شما مبنی بر پذیرش مجدد قرارداد 1975 راه را برای اجرای قطعنامه 598، حل مسائل در چارچوب آن و گذر از آتش بس موجود به یک صلح پایدار هموار می سازد."

عراق به سرعت خروج نیروهایش از خاک ایران را به اتمام رساند و مبادله سریع اسرای جنگی را آغاز کرد.

                                                     رایزنی های دیپلماتیک عراق وایران

بین 14 آگوست تا پایان ماه مارس ایران میزبان چندین هیئت نمایندگی بلند پایه عراقی بود. "طارق عزیز" در اوایل سپتامبر از تهران دیدار کرد و "علی اکبر ولایتی"، وزیر امور خارجه ایران در ماه نوامبر دیدار او را پاسخ گفت. "عزت ابراهیم" به اتفاق "سعدون حمادی" در اوایل ژانویه در تهران بودند.

پیام محرمانه صدام به ایران(هاشمی رفسنجانی)

حمادی در اواخر ژانویه حامل پیام محرمانه ای از سوی صدام برای هاشمی رفسنجانی بود. دیدار مجدد حمادی از تهران در ماه فوریه صورت گرفت. طارق عزیز در مسیر رفت و برگشت خود به مسکو در اواسط فوریه در تهران توقف کرد.

در ششم مارس حمادی سفر اعلام نشده ای به مناطق مرزی ایران داشت. این سفر در بحبوحه قیام شیعیان جنوب عراق و ظاهراً با هدف ترغیب ایران به عدم حمایت از شورشیان صورت می گرفت. هر از چند گاهی مذاکراتی بین مقامات بلند پایه ایرانی و عراقی، شامل هاشمی رفسنجانی، ولایتی و حسن حبیبی، معاون اول رئیس جمهور صورت می گرفت.

این فرض که ایران از موفقیت عراق در حمله به کویت خرسند باشد، امری غیر قابل قبول بود. زیرا عراق در صورت بهره مندی از منابع نفتی و ثروت و بنادر کویت در خلیج فارس به یک تهدید عمده علیه امنیت ایران تبدیل می شد.

ایران هرگز در خواسته خود مبنی بر خروج بی قید و شرط عراق از کویت - حتی در شرایطی که این کشور در پی امضای یک پیمان صلح جامع با عراق بود - تردید نکرد. ایران تحریم ها را نقض نکرد و از قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل علیه عراق حمایت کرد. در عمل، ایران بدون آنکه ادعایی بکند همچون ایالات متحده و هم پیمانان او مرز خود را به روی عراق بست.

قیام شیعیان جنوب عراق در فوریه و مارس مناسبات بین دو کشور را بدتر کرد. شدت و وسعت این قیام نشان می داد که رهبران و نیروهای پیشرو آن بومی بوده و ایران نقشی در ترغیب یا هدایت آن بر عهده ندارد.

تا ظهور این قیام، محدودیت هایی علیه شیعیان عراق از سوی ایران اعمال می شد. در تمامی مدت بحران کویت و پس از شکست ارتش عراق روشن شد که ایران حرکت شیعیان جنوب عراق را تشویق و ترغیب نمی کند. به همین دلیل در دوران حیات امام خمینی(ره) مسئله ای به نام حکومت شیعه در بغداد مطرح نشد. البته "آیت الله محمد باقر حکیم"، رئیس وقت مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق که در ایران به سر می بُرد دارای مواضع استواری بود.

بنابراین، این میزان کمک با توجه به سرکوب وحشیانه قیام و هتک حرمت در کربلا و نجف امری قابل پیش بینی بود. تا پایان ماه مارس 1991 مناسبات دو کشور بار دیگر به تیرگی گرایید و تردیدهایی در طرفین نسبت به رفتار یکدیگر ایجاد شد. عراق ایران را متهم به دخالت در امور داخلی این کشور می کرد و از مقامات ایرانی می خواست تا خود را از این امر کنار بکشند.

شاید از ابتدای امر نیز محتوای نامه چهاردهم آگوست صدام حسین چیزی کمتر از آن بود که عموماً ادعا می شد. آنچه صدام در نامه بدان اشاره می کرد شاید بیش از آن چیزی بود که در عمل مایل به انجام بود.

پیشنهاد صدام در هر مورد با توقعات کاملاً غیر واقعی اش در هم آمیخته بود. وی انتظار داشت که ایران به مسئله تجاوز عراق به کویت به دیده اغماض بنگرد و بیشتر به خواسته اش در مورد حاکمیت مشترک بر شط بیندیشد نه به خطری که تجاوز عراق ممکن است ایجاد نماید.

سرانجام، شرایط حاصل از تجاوز عراق به کویت که منجر به نگارش نامه های صدام به هاشمی رفسنجانی شد، خود تهدیدات و موانع جدی در مسیر برقراری روابط ایران - عراق ایجاد کرد. قیام شیعیان جنوب عراق تنها یکی از حوادث بسیاری بود که بار دیگر اختلافات عمیق و پیچیده میان دو کشور را نمایان می ساخت.

صدام در آخرین نامه خود به هاشمی رفسنجانی نوشت:

«با این تصمیم ما، دیگر همه چیز روشن شده و بدین ترتیب همه آنچه را که می خواستید و بر آن تکیه می کردید تحقق می یابد» و این یعنی دست های صدام به نشانه تسلیم بالا رفت.

                                                       

                   چگونگی حمله عراق به کویت

به دنبال برقراری آتش بس در جنگ ایران و عراق در 19 مرداد 1367 (10 اوت 1988) عراق عزم خود را جزم کرد تا قدرتمند‌ترین کشور در منطقه خلیج فارس شود و جایگاه برتری در میان کشورهای عربی منطقه بدست آورد. این جاه طلبی‌ها الحاق برخی از کشورهای منطقه چون کویت را طلب می‌کرد.

 به فاصله یک ماه بعد از برقراری آتش بس ایران و عراق، عراق،‌کویت را مورد تجاوز قرار داده و تا 20 کیلومتری در داخل این کشور پیش روی کردند. البته این نیروها بعدا با فشارهای منطقه‌ای و بین‌المللی مجبور به عقب‌نشینی شدند. 

عراقی‌ها هر چند در برخی سال‌ها فقط درخواست واگذاری بخش‌هایی از خاک کویت را به عراق کرده‌اند، اما در نهایت هدف آنها الحاق کامل کویت به عراق بوده است. عراقی‌ها همواره امیدوار بوده‌اند که از طریق انضمام کویت به معضلات ژئوپلتیکی خود در منطقه خلیج فارس که بدون غلبه بر آنها، برخورداری از یک موقعیت برتر در خلیج فارس نمی‌توانست مطرح باشد فائق آیند. 

هنگامی که عراق در بامداد دوم اوت 1990 (11 مرداد 1369) به کویت حمله کرد، به نظر نمی‌رسید در اندیشه یک توجیه صریح و منطقی برای عملکرد خود باشد، درگیری و اختلاف بین دو کشور از قبل روشن بود. علت اساسی این اختلاف در اعتراض اصولی عراق نسبت به موجودیت کشور کویت بود که از زمان انحلال امپراطوری عثمانی بوجود آمده بود. بحث فقط مربوط به اختلاف ارضی بین دو کشور نبود. مشکلات ناشی از قروض روز افزون عراق به کویت که به دنبال «جنگ مشترک» اعراب در برابر انقلاب اسلامی ایران پیش آمده بود در این زمان مسئله ساز شده بود و بهانه‌های لازم برای تهاجم عراق به کویت را فراهم آورد. هدف از این تهاجم در وهله اول کاملا روشن نبود. عراق عنوان می‌کرد که بنابر تقاضای «دولت آزاد و موقت» کویت وارد این کشور شده است. چند روز بعد تردیدها از بین رفت و زمامداران عراق رسما ادغام کلی و برگشت ناپذیر کویت به عراق را اعلام کردند. 

بهانه‌های عراق در قبال کویت هر چه که باشد، به هیچ وجه فتح مسلحانه این کشور را بنابر حقوق بین‌الملل توجیه نمی‌کند. وانگهی جامعه بین‌المللی در برابر این الحاق عکس‌العمل شدیدی نشان داد. 
                                     آمارقطعنامه درجنگ42روزه
در این اثنا ، در شورای امنیت سازمان ملل متحد در ظرف چهار ماه دوازده قطعنامه علیه عراق به تصویب رسید که در تاریخ 46 ساله شورا رویدادی بی‌سابقه بود. قطعنامه‌های مذکور درخواست‌هایی را مطرح و شرایطط گوناگونی به عراق تحمیل کرد، از جمله خروج کامل و بی‌قید و شرط از کویت، با ادامه بحران و شروع جنگ و تحقق آتش بس و مسائل مترتب بر آن تعداد قطعنامه‌های شورای امنیت افزایش یافت به طوری که از 2 اوت 1990 تا 11 اکتبر 1991، 23 قطعنامه در خصوص جنگ عراق و کویت به تصویب رسید. 

در 28 فوریه، پس از حدود 42 روز جنگ هوایی و فقط 100 ساعت جنگ زمینی، رییس جمهور آمریکا با اعلام اینکه کویت آزاد شده، ارتش یک میلیون نفری عراقی به حد کافی تضعیف گردیده و سلاح‌های دارای قدرت تخریبب وسیع آن نابوده است، جنگ را خاتمه یافته تلقی کرد. /مرکزاسنادانقلاب اسلامی

                                                         ***

صدام حسین، سرانجام در دوم آگوست سال 1990 مزد سال ها خدمت ویژه کویت به ارتش عراق را با حمله و اشغال خاک کویت پرداخت. وی در سخنرانی خود درباره علت اشغال کویت آن کشور را استان نوزدهم عراق نامید.
 
حکام وابسته کویت حتی برای لحظه ای در مقابل تجاوز صدام ایستادگی نکردند. امیر کویت با همان لباس خانگیش از ترس، سوار هواپیمای اختصاصی خود شد و به آمریکا گریخت.
 
این در حالی بود که ملت سلحشور ایران از خرد و کلان تا فرماندهان و مسئولین سیاسی، همگی در مقاومت علیه استکبار جهانی در جبهه های نبرد حق علیه باطل حضوری چشمگیر داشتند. وقتی کویت اشغال شد، صدام با همان لباس عربی تابستانی خویش مقابل دوربین ها ظاهر شد و به سؤالات خبرنگاران پاسخ داد.
                                  صدام :ایرانی ها"مرد"بودند،درجنگ 
یکی از خبرنگاران جرأت کرد و از وی دلیل پوشیدن لباس شخصی در این جنگ و تفاوت پوشیدن لباس نظامی در مقابل ایران را از وی پرسید.

صدام در جواب گفته بود ایرانی ها مرد بودند و من در مقابل چنین دشمن قدرتمندی باید لباس نظامی می پوشیدم.جام جم20 مرداد 1392بنقل از(خبرگزاری دفاع مقدس)

**

واما

وقتی که صدام را داشتند بر دار مجازات آویزان می‌کردند آخرین حرفش این بود که "علیکم بالفرس" می‌گفت این ایرانی‌ها هستند که دارند من را اعدام می‌کنند، آمریکایی‌ها نیستند. من اینجا باید شجاعت آقای نوری مالکی را تحسین کنم چرا که صدام به دستور آقای نوری مالکی اعدام شد./خاطرات سرلشکرصفوی

 

                                                                ***

دوراندیشی رهبرانقلاب درماجرای حمله صدام به کویت

* یک سند تاریخی شورای عالی دفاع را برای اولین بار مطرح کنم که نشان از دوراندیشی و درایت حضرت آقا دارد. در سال 59 که عراق به ایران حمله کرد، کویت کمک‌های زیادی به عراق می‌کرد. همان سال 59 و سال 60 کویت یک میلیارد دلار پول برای جنگ با ما به عراق داد.

*در جلسه شورای عالی دفاع آن زمان که حضرت آقا نماینده حضرت امام(ره) در شورای عالی دفاع بودند مطرح شد که ما با کویت برخورد بکنیم یا نه؟ و اصلاً موضع ما در قبال کویت چه باشد؟ حضرت آقا در آن زمان این‌گونه موضع گرفتند که ما الان نباید میدان جنگ را وسیع کنیم و علاوه بر عراق بخواهیم با کویت هم درگیر شویم.

*از طرف دیگر عراق نسبت به کویت ادعای سرزمینی دارد و ممکن است که این عراق یک روزی به سراغ کویت هم برود.این صحبت را حضرت آقا سال 59 - 60 بیان کردند؛ یعنی زمانی که هنوز یک سال از جنگ نگذشته بود و این بینش را هم هیچ‌کدام از اعضای شورای عالی دفاع آن زمان نداشتند که مثلاً عراق نسبت به کویت ادعای سرزمینی دارد و یا این‌که ما نباید میدان جنگ را ما گسترش ندهیم.

خاطره سرلشکر سید یحیی صفوی/سایت فردا سال90

توضیح مدیرسایت-پیراسته فر:رهبرانقلاب 8سال قبل پیش بینی حمله به کویت راکرده بود

*توضیح :کل نامه های صدام به مقامات ایران5فقره بوده که به 2تا هم جواب داده نشد

هاشمی رفسنجانی"امام خمینی"خامنه ای

نمازجماعت ظهروعصر(مصلی رشت)اولین روزماه رمضان۳ فروردین ۱۴۰۲

نمازجماعت(اولین روزماه رمضان)مصلی رشت

امروزپنجشنبه ، ۰۳ فروردین ۱۴۰۲ مصادف با اولین روزماه مبارک رمضان ۱۴۴۴

 نمازجماعت اولین روزماه رمضان به امامت آیت الله فلاحتی پنجشنبه  ۱ رمضان ۱۴۴۴

اولین نمازجماعت در اولین روزماه رمضان به امامت آیت الله فلاحتی ۰۳ فروردین ۱۴۰۲

 نمازجماعت اولین روزماه رمضان به امامت آیت الله فلاحتی ۰۳ فروردین ۱۴۰۲

 نمازجماعت اولین روزماه رمضان ۱۴۴۴ به امامت آیت الله فلاحتی ۰۳ فروردین ۱۴۰۲

 نمازجماعت اولین روزماه رمضان به امامت آیت الله فلاحتی ۰۳ فروردین ۱۴۰۲

اولین نمازجماعت در اولین روزماه رمضان ۱۴۴۴ به امامت آیت الله فلاحتی ۰۳ فروردین ۱۴۰۲

 نمازجماعت اولین روزماه رمضان ۱۴۴۴ به امامت آیت الله فلاحتی ۰۳ فروردین ۱۴۰۲

اولین نمازجماعت در اولین روزماه رمضان به امامت آیت الله فلاحتی ۰۳ فروردین ۱۴۰۲

 اولین نماز جماعت ظهر و عصر ماه  رمضان(حرم حضرت معصومه)به امامت آیت الله سید محمد سعیدی(امام جمعه قم ) ۰۳ فروردین ۱۴۰۲

نمازجماعت اولین روزماه رمضان ۱۴۴۴ به امامت آیت الله فلاحتی (امام جمعه رشت)۰۳ فروردین ۱۴۰۲

 اولین نماز جماعت ظهر و عصر ماه  رمضان(حرم حضرت معصومه)به امامت آیت الله سید محمد سعیدی(امام جمعه قم ) ۰۳ فروردین ۱۴۰۲

اولین نمازجماعت در اولین روزماه رمضان ۱۴۴۴ به امامت آیت الله فلاحتی ۰۳ فروردین ۱۴۰۲

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:امام جمعه رشت،بعدازپایان نمازجماعت عصربه تفسیرقرآن می پردازد،درطول یک ماه.

 نمازجماعت اولین روزماه رمضان ۱۴۴۴ به امامت آیت الله فلاحتی ۰۳ فروردین ۱۴۰۲

 نمازجماعت اولین روزماه رمضان ۱۴۴۴ به امامت آیت الله فلاحتی ۰۳ فروردین ۱۴۰۲

اولین نمازجماعت در اولین روزماه رمضان به امامت آیت الله فلاحتی ۰۳ فروردین ۱۴۰۲

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:امسال اولین سال ماه رمضان بدون کرونااست(ضرورتی به ماسک وفاصله های اجتماعی نیست).

واما هنوز سایه کرونا محونشده است، ۷ میلیون نفررادرجهان کشته ولی هنوز اشتهایش کورنشده است.

آمار«کرونا»امروزپنجشنبه ، ۰۳ فروردین ۱۴۰۲ مصادف با اولین روزماه مبارک رمضان ۱۴۴۴

طبق آخرین آمارهای جهانی، ابتلاء به ویروس کرونا در ۲۴ ساعت گذشته با افزایش ۷۰ هزار و ۵۹۷ نفری شمار مبتلایان به این ویروس، تاکنون به ۶۸۲ میلیون و ۸۸۰ هزار و ۲۲۱ نفر رسیده است.

فوتی های امروز درکشورایران: ۲۲ نفر

فوتی‌های ناشی از کرونا در جهان با رشد ۳۸۶ نفر در یک روز به شش میلیون و ۸۲۲ هزار و ۵۰۰ نفر رسیده است.

آمار بهبودیافتگان نیز به ۶۵۵ میلیون و ۷۹۵ هزار و ۶۹۸ نفر رسیده است.

آمار مبتلایان ۱۰ کشور اصلی درگیر شیوع کرونا و ایران به شرح زیر است: (اعداد درون پرانتز تعداد مبتلایان جدید هر کشور است.)

۱. آمریکا:  ۱۰۶ میلیون و ۳۷ هزار و ۲۲ نفر (۱۰ هزار و ۹۰۶ ابتلای جدید)

۲. هند:  ۴۴ میلیون و ۶۹۸ هزار و ۱۱۸ نفر (بدون ابتلای جدید)

۳. فرانسه:  ۳۹ میلیون و ۷۲۶ هزار و ۳۰ نفر (۹۷۶۲ ابتلای جدید)

۴. آلمان:  ۳۸ میلیون و ۳۱۳ هزار و ۸۶۳ نفر (بدون ابتلای جدید)

۵. برزیل:  ۳۷ میلیون و ۲۰۴ هزار و ۶۷۷ نفر (بدون ابتلای جدید)

۶. ژاپن:  ۳۳ میلیون و ۳۹۰ هزار و ۵۱ نفر (۴۴۶۰ ابتلای جدید)

۷. کره جنوبی:  ۳۰ میلیون و ۷۲۸ هزار و ۵۷ نفر (۱۳ هزار و ۸۱ ابتلای جدید)

۸. ایتالیا:  ۲۵ میلیون و ۶۵۱ هزار و ۲۰۵ نفر (بدون ابتلای جدید)

۹. انگلستان:  ۲۴ میلیون و ۴۲۳ هزار و ۳۹۶ نفر (بدون ابتلای جدید)

۱۰. روسیه:  ۲۲ میلیون و ۵۳۷ هزار و ۸۸۳ نفر (۱۲ هزار و یک ابتلای جدید)

۱۸. ایران:  هفت میلیون و ۵۸۲ هزار و ۳۸۲ نفر (۷۸۱ ابتلای جدید)

آمار ۱۰ کشور اول از لحاظ شمار جان‌باختگان(فوتی ها) ناشی از کرونا و ایران به شرح زیر است: (اعداد داخل پرانتز شمار جان‌باختگان جدید هر کشور است.)

۱. آمریکا:  یک میلیون و ۱۵۲ هزار و ۵۲۵ نفر (۱۳۷ فوتی‌)

۲. برزیل:  ۶۹۹ هزار و ۹۱۷ نفر (بدون فوتی‌)

۳. هند:  ۵۳۰ هزار و ۸۱۳ نفر (بدون فوتی‌)

۴. روسیه، ۳۹۶ هزار و ۹۳۸ نفر (۳۹ فوتی‌)

۵. مکزیک، ۳۳۳ هزار و ۳۳۵ نفر (۲ فوتی‌)

۶. پرو:  ۲۱۹ هزار و ۶۸۶ نفر (۸ فوتی‌)

۷. انگلستان:  ۲۰۸ هزار و ۴۵۸ نفر (بدون فوتی‌)

۸. ایتالیا:  ۱۸۸ هزار و ۷۵۰ نفر (بدون فوتی‌)

۹. آلمان:  ۱۶۹ هزار و ۸۹۴ نفر (۹۲ فوتی‌)

۱۰. فرانسه: ۱۶۵ هزار و ۴۲۵ نفر (۱۳ فوتی)

۱۲. ایران:  ۱۴۵ هزار و ۱۳۳ نفر (۲۰ فوتی‌)

اولین ابتلای ویروس کرونادرجهان: در شهر«ووهان»کشور چین در۱۲دسامبر۲۰۱۹(پنج شنبه، ۲۱ آذر ۱۳۹۸)شناسایی شد.

یک روز دیگر بدون فوتی کرونا در کشور

اولین فردمبتلابه ویروس کرونا در«ایران» بامرگ ۲نفردرشهرقم(۳۰بهمن۱۳۹۸)اعلام شد.