«مالک بن نویره حنفی یربر عی»(رئیس قبیله بنى تمیم) و برادرش(متمم بن نویره -شاعر) با هم به نزد رسول الله رفتندو اسلام آوردند.
«ولید بن مغیره مخزومی»(پدرِخالدبن ولید)از رؤسای قریش و عموی ابو جهل است،آیه ۳۱ سوره زُخرُف(اشاره به ولیدبن مُغیره دارد)آیات ۱۸ تا ۲۶ سوره مُدَّثِّر درباره «ولیدبن مغیره» نازل شده است/پدر،اسلام نیاورد واماپسر(خالدبن ولید)در سال ۷ هجری پس از صلح حدیبیه اسلام آورد و در جنگ موته و فتح مکه ودر جنگ حنین شرکت داشت«سیف الله»بود.
تخلف مدیرکل دارایی حکومت ابوبکر
رسول خدا(حضرت محمدمصطفی) ،«مالک» را براى جمع آورى صدقات و زکوات قوم خود مامور کرده بودند واما چون به مدینه برگشت،رسول خدا رحلت کرده بود و ابوبکر خلیفه مسلمین شده بود،از تحویل وجوهات به منصرف شدو آنها را بین فقرای قوم تقسیم کرد نمود.
مدتی ازخلافت ابوبکرنگذشته بودکه «خالد بن ولید» را مامور نمود که با لشکرى به «بطاح» بروند و با افرادى که برخورد مىکنند اذان بگویند و اقامه نماز کنند، «اگر آنان نیز اذان گفتند و اقامه نماز کردند با آنها جنگ نکنند» فقط زکات طلب کنند و اگر امتناع کردند،بدون خونریزی،اموالشان رامصادرکند.
اما اگرآنان ازگفتن اذان و اقامه نماز خوددارى کردند ،مجازبه قتال است.
در هیئت اعزامی خلیفه، «خالد بن ولید»، «ابو قتاده»(حارث)و «عبد الله بن عمر» نیز بودند.
تیم اقتصادی حکومت مسلمین،وقتی به قبیله «بطاح» رسید کسى را نیافت و نیروهای اعزامی که مسلح بودند در تاریکى شب بر «بنى یربوع»(ازقبیله تمیم) که اقوام مالک بودند شبیخون زده و آنها را به محاصره کردند،آنهادردفاع ازخودمسلح شدند، خالدگفت: چرا سلاح برداشتید؟
آنها گفتند: شما چرا سلاح برداشتهاید؟
مأموران خلیفه گفتند: ما مسلمانیم و تعدى نمىکنیم.
قبیله مالک گفتند: ما نیز مسلمانیم.
گروه اعزامی گفتند: اگر مسلمانید سلاح خود را کنار بگذارید ما نماز مىخوانیم شما هم نماز بخوانید، آنها سلاح خود را برداشته و نماز خواندند.
اما بااین اوصاف ،فرمانده گروه اعزامی(خالد) دستور داد اسارت و قتل داد.
مالک بن نویره گفت: چرا ما را مىکشید؟ ما مسلمانیم(اذان گفتیم،باشما نمازخواندیم).
۲ نفراز گروه اعزامی( قتاده و عبد الله بن عمر)به رئیس گفتند: اى خالد! دست از کشتن مالک بردار او مسلمان است ما نماز او را دیدیم.
خالد گفت: باید کشته شود.
بین قتاده و خالد اختلاف افتادوباهم جروبحث کردند وقتی قتاده،یکدندگی خالدرامشاهده کرد،قسم یادکرد که دیگر در هیچ مأموریتی «خالد بن ولید»باشد،مشارکت نداشته باشد.
مالک به خالد گفت: تو مرا به نزد ابو بکر ببر تا او هرحکمی لازم بود تسلیمیم.
خالد اعتنایی نکرد.
چشم خالد که به «همسر مالک»(اُم تمیم) افتاد که زن زیبایی بود نتوانست خودراکنترل کند و قصدتجاور با او کرد.
خالد به «ضرار بن ازور»دستورداد گردن مالک را بزند.
«خالدبن ولید»،بعدازکشتن «مالک»،همان شب با همسرِمالک «زناکرد».
و دستور داد سرهاى مقتولین را به زیر آتش دیگهاى غذاى خود بگذارند.
خالد دستور داد تمام زنها را به عنوان اسارت به مدینه حمل دادند و تمام اموال آنان را غارت نمود.
خبراین فاجعه وقتی به دربار(مدینه)رسید عمربن خطاب به نزد ابوبکر آمده گفت: خالد مردم مسلمان را کشته وبعداز کشتن «مالک بن نویره»با زنش همبستر شده، و اموال مسلمین را غارت کرده باید او را قصاص کنى و حد زنا بر او جارى کنى.
چون «خالدبن ولید» به «مسجد مدینه» داخل شد «قبائى» در بدن داشت که مملو از آهن و تیر بود و عمامهاى بر سر انداخت که چوبههاى تیر را در آن فروبرده بود.
«عمربن خطاب» چون چشمش به خالد افتاد برخاست و چوبهاى تیر را از عمامه او بیرون آورده و همه را شکست و گفت: الآن تو را مىکشم و رجم خواهم نمود، مرد مسلمان(مالک) را کشتى و با زن او زن مسلمان همخوابگى نمودى؟!.
خالد هیچ نمىگفت چون احتمال مىداد این نحو «تغیُّر» عمربن خطاب، ناشى از میل و رغبت ابو بکر باشد.
چون خالد به نزد ابو بکر رفت و مذاکراتى با هم داشتند،ازجملع(ماجرای قتل وتجاوز)خالدبن ولید گفت: علت اینکه من مالک راکشتم این بود که درباره تو چنین و چنان(به ولی امیرمسلمین توهین کرد(بتعبیرامروزی،ضدولایت فقیه بود) مىگفت.
مدیرکل دارایی حکومت اسلامی درتوجیه قتلش گفت: مالک درباره تو(ولی امرمسلمین)گفت: من از صاحب شما ابو بکر کنارهگیرى نکردم مگر به علت آنکه چنین و چنان ...». خالدگفت من به مالک گفتم: «ما إخال صاحبکم إلاّ وقد کان یقول کذا وکذا . قال : أو ما تعده لک صاحباً ؟» «آیا تو ابو بکر را صاحب خودت نمىشناسى!» فلذا امر کردم گردن او را زدند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:اشاره به آیه ۶ سوره احزاب(النَّبِیُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ)است
خلیفه(ابوبکر)نگاهی به خالد بن ولید کرد و گفت: به نظر من اى خالد، کار بدى انجام داده اى و در تشخیص وظیفه ات به خطا رفته اى، مبادا مجدّداً با این زن همبستر شوى، باید از او جدا شوى!.
ونهایتاً «خالدبن ولید» باارائه یک مشت دروغ وابراز اطاعت وازولی امرمسلمین (اینکه هرکس به خلیفه بی احترامی کندخونش هدراست) توانست خلیفه مسلمین رااغفال کند. ازمرگ رهایی یابد.
زندگینامه خالدبن ولید:«خالدبن ولیدکیست؟»
«خالد بن ولید مخزومی» از سرداران صدر اسلام است، وی قبل از مسلمان شدن نیز ازشجاعان وجنگجویان بود، در جنگهای بدر، احد و احزاب در مقابل مسلمانان جنگید وامادر سال ۷ هجری پس از صلح حدیبیه اسلام آورد و در جنگ موته و فتح مکه ودر جنگ حنین شرکت داشت.
نقل است که دراولین جنگی که درلشکراسلام شرکت داشت(موته)چنان قهرمانه جنگیدکه به "سیف الله" مشهور شد ،نوشته اند که این لقب را پیامبر(ص) به وی اعطا کرد.
«خالد بن ولید مخزومی» میگفت در این نبرد ۹ شمشیرجنگجویان مشرکین را بادستش شکسته است.
«جنگ موته»در ماه رمضان سال هشتم هجری رخ داده است.
در۲۰ رمضان سال هشتم قمری و به هنگام فتح مکه، "خالد" به فرمان پیامبر(ص) در رأس گروهی از سواران، از ناحیه "لیط" در جنوب مکه به سوی این شهر حرکت کرد، اما با برخی از مشرکان قریش در "خَنْدَمه" درگیر شد و عده ای از آنان را کشت و وقتی وارد مکه شد، نزد پیامبر(ص) رفت و اقدام خود را توجیه کرد و آنگاه که پیامبر(ص) وارد کعبه شد، او کنار درِ کعبه ایستاد و اجازه نداد کسی وارد آن شود.
پس از فتح مکه، "خالد بن ولید" در رأس گروهی سوار، به فرمان پیامبر اکرم(ص) به "بَطن نخله" رفت و بت معروف "العُزَّی"، بزرگ ترین بت قریش، را از بین برد.
در اوایل شوال سال هشتم، پیامبر اکرم(ص) "خالدبن ولید" را در رأس گروهی۳۵۰ نفره از مهاجران و انصار و "بنی سُلَیم" به سوی "بنی جَذِیمه"، در اطراف مکه، فرستاد تا آنان را به اسلام دعوت کند. با وجود اینکه "بنی جَذیمه" مسلمانی خود را اعلام و اسلحه خود را تسلیم کردند، اما "خالد" دستور داد عده ای از آنان را گردن زدند که چون پیامبر(ص) مطّلع شد، از کار "خالد" تبری جست و حضرت علی(ع) را فرستاد تا دیه کشته شدگان را بپردازد. "عبدالرحمن بن عوف" این اقدام "خالد" را صرفاً برای انتقام خون عمویش، "فاکه بن مغیره" دانسته است.
در سال هشتم، هنگامی که پیامبر(ص) برای جنگ با قبیله مشرک "هوازن" از مکه راهی غزوه حنین شد، "خالد" با سواران "بنی سُلَیم" در مقدمه سپاه حرکت می کرد، اما در جنگ جزو فراریان بود.
"خالد" همچنین هنگام حرکت پیامبر(صلی الله علیه وآله) به سوی "طائف" برای نبرد با قبیله "ثقیف" سال هشتم در مقدمه سپاه پیامبر(ص) بود.
مورخان نوشته اند: خالد بن ولید در هجوم به خانه حضرت زهرا(س) شرکت داشت.
عبد الرحمان بن خالد بن ولید ، از شجاعان قریش و از دشمنان امام على علیه السلام و بنى هاشم بود. وى در زمان عثمان ، حاکم حِمْص بود و عثمان، تبعیدیان کوفه را نزد او مى فرستاد. معاویه ، او را فرزند خود مى شمرد.
او در جنگ صفّین ، از سرداران لشکر معاویه بود و در شدّت جنگ ، پرچم شامیان در دست او بود. برادرش (مهاجر بن خالد) ، در جنگ هاى جمل و صفّین ، در سپاه امام على علیه السلام بود.
او همچنین در برخى روزهاى جنگ در ماه ذى حجّه، از فرماندهان جنگجویان بود و امام على علیه السلام در نماز، او را نفرین مى کرد. با این حال ، از او سخنانى در ستایش شجاعت على علیه السلام نقل شده است.
او در زمان معاویه ، مدتى حاکم حمص بود و چون معاویه از علاقه اهل شام به حکومت عبد الرحمان بعد از خود آگاه شد، او را با سَم کشت تا با یزید بر سر حکومت ، رقابت نکند.
***
پدرِ(خالدبن ولید)کیست؟
«خالد بن ولید بن مُغیرة بن عبدالله بن عمربن مَخزوم قرشی مخزومی» از خاندان بنیمخزوم قریش بود. کنیهاش »ابوسلیمان» و «ابوالولید»بود. خاندان او یکی از خاندانهای بزرگ قبیله قریش، بود که با بنی هاشم رقابت میکردند
آیات قرآن درباره ی ولید بن مغیره
شهیدمطهری : «ولید بن مغیره مخزومی»(پدر خالدبن ولید)از رؤسای قریش و عموی ابو جهل است.
آیه ۳۱ سوره زُخرُف(اشاره به ولیدبن مُغیره دارد)
«ولید بن مغیره» مردی بسیار متشخص بود، هم ثروتمند بود و هم دارای اولاد و خویشان فراوان، و لهذا او را بزرگترین مرد قریش می دانستند، که یک وقت گفتند: «لَوْ لا نُزِّلَ هذَا اَلْقُرْآنُ عَلی رَجُلٍ مِنَ اَلْقَرْیَتَیْنِ عَظِیمٍ»(۳۱زخرف)اگر بناست قرآن نازل شود باید به یکی از ۲ بزرگی که یکی در طایف(عروه) است و یکی در مکه(ولید) نازل شود که خیلی با شخصیت هستند.
آیت الله مرتضی مطهری:در مکه ولید بن مغیره را در نظر داشتند و در طائف عروة بن مسعود ثقفی، که البته عروه خودش بعد مسلمان شد و مسلمان هم از دنیا رفت ولی ولید در همان اوایل مسلمان نشده از دنیا رفت. ولید مردی محترم بود و به سخن شناسی او اقرار و اعتراف داشتند.
آیات ۱۸ تا ۲۶ سوره مُدَّثِّر درباره مغیره نازل شده است
استادمرتضی مطهری:(مُغیره) آمد قرآن را گوش کرد و بعد قرآن جریانش را این طور نقل می کند: «إِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ»یعنی اندیشید و سنجید، پیش خودش حساب کرد، روی این فکر کرد.
«فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ»( «قُتِلَ» نفرین است: کشته باد، همین که ما در فارسی می گوییم «مرده باد» یا می گوییم «خاک بر سرش» ) ای خاک بر سرش، چگونه سنجید؟.
«ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ»بازهم خاک بر سرش، ای بمیرد، ای کشته باد، چگونه سنجید؟ !.
قرآن سنجش«مغیره» را اینطور بیان می کند:«ثُمَّ نَظَرَ بعد نظر افکندثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ»بعد چهره اش را درهم کرد، دژم کرد، یعنی در اندیشه فرو رفت، ابروهایش را درهم کشید و رویش را ترش کرد.
«ثُمَّ نَظَرَ» قرآن می خواهد وقتی را حکایت کند که او دچار اضطراب و ناراحتی درونی بود، یعنی آنچه که می خواست با همفکرها و هم مسلک های خودش بگوید ذهن و وجدانش با او همراه نبود و لهذا دچاریک نوع ناراحتی روحی و روانی و داخلی بود.
«ثُمَّ أَدْبَرَ وَ اِسْتَکْبَرَ»بعد پشت کرد و رفت در حالی که کِبر بر او مستولی شده بود.
«فَقالَ إِنْ هذا إِلاّ سِحْرٌ یُؤْثَرُ»گفت من هر چه فکر می کنم این جز یک سحر چیزی دیگری نیست.
«إِنْ هذا إِلاّ قَوْلُ اَلْبَشَرِ»جز سخن بشر چیز دیگری نیست ولی سخن بشری است که آمیخته به سحر و جادوست.
مجموعه آثار شهید مطهری . جلد۴ صفحه ۵۴۶
ولیدبن مغیره ،در سومین ماه سال اول هجری به درک واصل شد.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:ویرایش(به جهت سهولت وروان بودن) درمنابع مأخوذه انجام گرفته شده است.
«آیت الله هاشمی رفسنجانی» باحکم امام خمینی (۲۱ مهر ۱۳۶۰)بعنوان «نماینده امام درشورای عالی دفاع» بود.
۱۲ خرداد ۱۳۶۷ بنا به پیشنهاد رئیس جمهور(آیت الله خامنه ای)باحکم امام خمینی بعنوان «جانشین فرماندهی کل قوا»منصوب شدند.
چند ماه پس از اینکه هاشمی رفسنجانی با حکم امام خمینی به جانشینی فرمانده کل قوا منصوب شد، قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران پذیرفته شد.
آیت الله هاشمی رفسنجانی درجبهه های جنگ (۸ سال جنگ)چکاره بود؟
خطبه نمازجمعه تهران(آیت الله سیدعلی خامنه ای):آن روزهایی که امام خمینی،برادرعزیزمان(آقای هاشمی)رابه «جانشینی فرمانده کل قوا»منصوب کردند،تمام خبرگزاری های دنیا این راخبراول قراردادند.
وازامام عزیزمان متشکریم که این اقدام راکردندوانصافاً بهترین وشایسته ترین راگذاشتند که آقای هاشمی باشد وحتماً ایشان بهترین هستندوشایسته ترین هستند.
خطبه نمازجمعه تهران(آیت الله سیدعلی خامنه ای)خرداد ۱۳۶۷
بشاراسد(رئیس جمهورسوریه)،سیدحسن نصرالله(رهبرمقاومت لبنان) وهاشمی رفسنجانی(رئیس جمهورایران)
حکم انتصاب آقای هاشمی رفسنجانی به نمایندگی امام در شورای عالی دفاع
حکم: ۲۱ مهر ۱۳۶۰ (۱۴ ذی الجه ۱۴۰۱)
مکان: تهران، جماران
موضوع:انتصاب نماینده در شورایعالی دفاع
مخاطب: هاشمی رفسنجانی، علی اکبر
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ علی اکبر هاشمی رفسنجانی ـ دامت افاضاته
بدینوسیله جنابعالی به سمت نمایندگی از طرف اینجانب در شورایعالی دفاع منصوب می شوید که ان شاءالله تعالی ضمن انجام وظایف محوله به ادارات مربوطۀ دیگر نیز رسیدگی و نظارت نمایید. موفقیت جنابعالی را از خدای تعالی مسئلت دارم.
روح الله الموسوی الخمینی/۲۱ مهر ۱۳۶۰
حکم انتصاب آقای هاشمی رفسنجانی به سمت جانشین فرماندهی کل قوا
زمان صدور حکم: ۱۲ خرداد ۱۳۶۷ ( ۱۷ شوال ۱۴۰۸)
مکان: تهران، جماران
موضوع: انتصاب جانشین فرماندهی کل قوا
مخاطب: هاشمی رفسنجانی، اکبر
[آقای خامنه ای، رئیس جمهور، طی نامه ای به محضر امام خمینی اعلام داشت:
... پیشنهاد مشخص اینجانب که قبلاً نیز کتباً و شفاهاً معروض گردیده، این است که :
۱ـ کلیه امور مربوط به نیروهای مسلح، ارتش، سپاه، ژاندارمری اعم از عملیات، پشتیبانی، امور سازمانی و اداری و غیره به شخص واحدی مفوض و محول گردد.
۲ـ شخص مزبور از سوی حضرتعالی موظف گردد که امور را از نزدیک و با قاطعیت تمشیت کند.
۳ـ دادگاه نیروهای مسلح موظف گردد که در تعقیب قضایی متهمین و اجرای محکومیتها به طور کامل از نظر و دستور وی تبعیت کند. با توجه به همۀ جوانب، به نظر اینجانب، تنها فرد مناسب برای تصدی این مسئولیت مهم، جناب آقای هاشمی رفسنجانی است. امام خمینی در پاسخ چنین مرقوم فرمودند:]
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ علی اکبر هاشمی رفسنجانی ـ دامت افاضاته
با توجه به درگیری رویاروی امریکای جهانخوار علیه اسلام و ایران و هماهنگی غرب و شرق و ارتجاع منطقه در مبارزه با انقلاب اسلامی و جلوگیری از پیروزی اسلام، به پیشنهاد رئیس جمهور محترم، جناب حجت الاسلام آقای خامنه ای ـ دامت افاضاته ـ جنابعالی را با تمام اختیارات به جانشینی فرماندهی کل قوا منصوب می نمایم. و جنابعالی موظف به اجرای دستورات ذیل می باشید:
۱ـ ایجاد ستاد فرماندهی کل تا تهیۀ زمینۀ وحدت کامل.
۲ـ هماهنگی کامل ارتش، سپاه، بسیج و نیروهای انتظامی در تمامی زمینه های دفاع مقدس اسلام. بدیهی است انسجام و ادغام مورد قبول و صحیح ادارات و سازمانهای مربوط و پشتیبانی کننده در هماهنگی نیروهای مسلح نقش اساسی را دارا خواهند بود.
۳ـ تمرکز صنایع نظامی و تهیۀ مایحتاج دفاع مقدسمان و انسجام امکانات تعمیراتی، پشتیبانی، فنی، مهندسی، رزمی، آموزشی و تحقیقاتی و نیز بسیج همۀ امکانات و ابزار در جهت اهداف مشخص از سوی فرماندهی کل.
۴ـ سعی در استفادۀ هر چه بهتر از امکانات و نیروها؛ و جلوگیری از به کار گرفتن امکانات مادی و معنوی در غیر موارد ضروری. و در همین راستا، حذف یا ادغام سازمانها و تشکیلات تکراری و غیرضروری.
۵ـ تمرکز امور تبلیغی و فرهنگی نیروهای مسلح در تمام زمینه ها.
۶ـ استفادۀ درست و قاطع از قوانین دادگاه نظامی در زمان جنگ و تنبیه متخلف در هر رده.
۷ـ بهره برداری صحیح از کمکهای مردمی در تمامی زمینه ها.
قوای مقننه و اجراییه و قضاییه موظفند تمامی امکانات و سیاستهای خود را در جهت نیازهای جنگ به کار گیرند.
از مردم عزیز ایران و نیروهای نظامی و انتظامی می خواهم تا با صبر و شکیبایی انقلابی و با قدرت و استقامت در مقابل توطئه های استکبار جهانی ایستادگی نمایند؛ و مطمئن باشند که پیروزی از آنِ صابران است. جهان امروز غرق در نامردمیها و حیله هاست؛ و شما یاران اسلام در اوج قداست و شرافت می باشید. من به همۀ شما دعا می کنم، خداوند یار و پشتیبان مبارزانِ راه خدا باد. توفیق جنابعالی را از خدای تعالی مسئلت دارم. والسلام علیکم و رحمة الله .
روح الله الموسوی الخمینی /۱۲ خرداد ۱۳۶۷
منبع:صحیفه امام جلد ۲۱ صفحه ۵۶
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:مسئولین جنگ(درطول ۸ سال دفاع مقدس)چه کسانی بودند؟
مسئول تبلیغات جبهه و جنگ: حجت الاسلام سیدمحمدخاتمی
فرمانده کل سپاه : محسن رضایی
مسئول دارایی جبهه ها کشور: میرحسین موسوی(نخست وزیر)
جانشین فرمانده کل قوا : اکبرهاشمی رفسنجانی
منبع سرمقاله روزنامه جوان(۱ مهر ۱۳۹۳)
متأسفانه دریکی ازبرنامه های تلویزیونی(نگاتیو) که در نیمه های شب ازشبکه «مستند»پخش می شود،مجری با میهمان برنامه(احتمالاً آقای بختیاری بود) باطرح این سؤال:آقای هاشمی رفسنجانی درجبهه ها چکاره بود؟
با نشان دادن فیلمی ازصحنه های اتاق فرماندهی جنگ(چندنفرنشسته بودند،یکی ازآنهاآقای هاشمی رفسنجانی بود)گفت:ایشان به جبهه ها می آمدند..این جملات درتخفیف آن مرحوم(هاشمی)نگفتند که آقای هاشمی «جانشین فرمانده کل قوا»بودند، این پاسخ مجری، طوری بودکه انگار یک طلبه ای بوده که برای تبلیغ درجبهه هاحضورداشته است!.
تسنیم (۱۲ خرداد ۱۳۹۹)ازچرایی حکم امام خمینی برای هاشمی رفسنجانی اینگونه نوشت:
هاشمی رفسنجانی زمانی به این سمت منصوب شد که چند ماه پیش از آن، قطعنامه ۵۹۸ از سوی شورای امنیت سازمان ملل صادر شده بود، اما ایران به دلایلی از پذیرش آن خودداری کرده بود. از سوی دیگر ارتش بعث عراق از لاک دفاعی بیرون آمده و سیاست تهاجمی اتخاذ کرده بود. در این راستا توانسته بود در ماههای فروردین و خرداد مناطق عملیاتی فاو و شلمچه را که ایران در عملیاتهای والفجر هشت و کربلای پنج در سالهای ۶۴ و ۶۵ به تصرف خود درآورده بود، از تسلط ایران درآورد و نیروهای ایرانی را مجبور به خروج از آن مناطق کند.
هاشمی رفسنجانی ومحسن رضایی(اتاق فرماندهی)جبهه
چند ماه پس از اینکه هاشمی رفسنجانی با حکم امام خمینی به جانشینی فرمانده کل قوا منصوب شد، قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران پذیرفته شد. ایران تا آن زمان قطعنامه ۵۹۸ را نه رد کرده بود و نه پذیرفته بود. ایران آن قطعنامه را نسبت به قطعنامههای دیگر مثبت میدانست، اما به دنبال تغییر در ترتیب بندهای آن بود.
تاخیر یک ساله ایران در پذیرش قطعنامه ۵۹۸
ایران در زمان تصویب قطعنامه ۵۹۸ در موضع قدرت بود؛ چرا که به تازگی عملیات پیروز کربلای ۵ را اجرا کرده بود و شبه جزیره فاو، جزایر مجنون جنوبی و شمالی و بخش عمدهای از شلمچه را در دست داشت. ایران این مناطق را در عملیاتهای خیبر، والفجر هشت و کربلای 5 طی سالهای ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۵ به تصرف خود درآورده بود. ضمن اینکه ایران در مناطق مرزی، آرایش نظامی مناسبی داشت و توانسته بود در آن مناطقی که خطوط مرزی علیه ایران بود، با تصرف ارتفاعات و مناطق استراتژیک وضعیت مطلوبی را ایجاد کند.
«سردارمحمداسماعیل کوثری»(جانشین قرارگاه ثارالله )
«بند اول قطعنامه ۵۹۸» به موضوع بازگشت به مرزهای بینالمللی اختصاص داشت. در این بند آمده بود: «ایران و عراق یک آتش بس فوری را رعایت کرده، به تمام عملیات نظامی در زمین، دریا و هوا خاتمه داده و تمام نیروهای خود را بدون درنگ به مرزهای شناختهشده بین المللی بازگردانند.»
عراق مناطق مهم و استراتژیک چندانی از ایران در دست نداشت، اما در مقابل ایران بخشهای بزرگی از خاک عراق را در تصرف خود داشت. بنابراین این بند به ضرر ایران و به نفع عراق بود. عراق به راحتی و بدون اجرای عملیات و پرداخت هزینهای، مناطق تصرف شده را پس میگرفت. در واقع بند اول قطعنامه آنچه را که ایران به خاطر آن جنگ را ادامه داده بود، از دست او خارج میکرد. ایران جنگ را پس از فتح خرمشهر ادامه داد تا چیزی به دست بیاورد و در مذاکرات از آن بهرهبرداری و استفاده کند.
توضیحات نگارنده-پیراسته فر:تیم مذاکرهکننده (قطعنامه ۵۹۸)که درموردپایان جنگ ۸ساله ایران وعراق(آتش بس تیر ۱۳۶۷) درسازمان ملل به سرپرستی دکتر ولایتی مذاکره می کرد
ردیف جلو از سمت چپ،بترتیب: عباس ملکی (دبیر هیأت)، حسن روحانی (رئیس وقت کمیسیون دفاع مجلس و عضو شورایعالی دفاع)، سیروس ناصری (نماینده وقت ایران در دفتر سازمان ملل متحد در ژنو)، علیاکبر ولایتی (وزیر وقت امور خارجه و رئیس هیأت)، محمدجواد ظریف (دیپلمات ارشد وزارت امور خارجه)، مرحوم حسن حبیبی (وزیر وقت دادگستری)، سید محمدحسین لواسانی (معاون وقت بینالملل وزارت امور خارجه)، علی شمس اردکانی (دیپلمات ارشد وزارت امور خارجه و نماینده سابق ایران در سازمان ملل متحد)،پس از مدتی آقای دکتر جواد لاریجانی مسئولیت مذاکرات را بر عهده گرفتند.
اجرای بندهای قطعنامه ترتیبی بود؛ یعنی ابتدا باید دو کشور به مرزهای بینالمللی بازمیگشتند، سپس در مورد موضوعات دیگر مانند تعیین متجاوز و دریافت غرامت اقدام میشد. درخواست ایران، تغییر در ترتیب بندهای قطعنامه بود و تقاضا داشت که موضوع تعیین متجاوز بند اول قطعنامه باشد.
محسن رضایی(فرمانده سپاه)،هاشمی رفسنجانی(رئیس جمهورایران ونماینده امام خمینی درجنگ)،محسن رفیقدوست(وزیرسپاه)
بنابراین ایران علیرغم اینکه درخواستهایش در نظر گرفته نشده بود، اما از قطعنامه ۵۹۸ استقبال کرد. تنها درخواستش هم این بود که بندهای قطعنامه جابجا شود که این درخواست نیز به دلیل آغاز مجدد سیاست تهاجمی عراق، مورد قبول شورای امنیت سازمان ملل قرار نگرفت.
دلیل اصرار ایران بر تغییر بندها این بود که اجرای بندها ترتیبی بود و مهمتر از همه اینکه اجرای بندها ضمانتی نداشت؛ یعنی معلوم نبود که پس از بازگشت ایران به مرزهای بینالمللی، آیا سازمان ملل حاضر خواهد شد که صدام را به عنوان متجاوز معرفی کند یا اینکه او را مجبور به پرداخت غرامت سازد و اینکه آیا اساساً سازمان ملل توانایی وادار کردن عراق به پرداخت غرامت را دارد یا اینکه صرفاً توصیه خواهد کرد؟
به هر حال ایران حاضر بود تمام آن مناطقی را که در عملیاتهای بزرگ و طی چند سال به دست آورده بود را به صدام بدهد، اما در قبالش سازمان ملل، صدام را به عنوان آغازگر جنگ معرفی کند که سازمان ملل و شورای امنیت این کار را هم نکردند. در نتیجه ایران که در موضع برتری قرار داشت، قطعنامه ۵۹۸ را در سال ۱۳۶۶ نپذیرفت.
تسنیم درادامه نوشت:البته در سال ۱۳۶۷ و زمانی که ایران قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت، دیگر چیزی برای از دست دادن نداشت و در نتیجه ایران مجبور شد قطعنامه را بپذیرد.
در سال پایانی جنگ قدرت نظامی عراق با کمک کشورهای غربی، عربی و شوروی به شدت افزایش پیدا کرد و نیروهای مسلح ایران نیز در تامین نیروی انسانی و هزینه جنگ در تنگنا بود، در نتیجه مناطق تصرف شده یکی پس از دیگری سقوط کرد و صدام موفق به بازپسگیری آنها شد. بنابراین در تیر ماه سال ۱۳۶۷ ایران به نقطهای رسید که در سال ۱۳۶۶ با پذیرش قطعنامه به آن نقطه میرسید.
«ایران در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت»
به عقیده محسن رضایی فرمانده وقت سپاه تیر ماه سال ۱۳۶۷ نسبت به قبل و بعد از آن تاریخ، بهترین زمان برای پذیرش قطعنامه بود. او میگوید: «اگر قطعنامه پذیرفته نمیشد، عراق به کرمانشاه و خرمشهر وارد میشد و هیچوقت قطعنامه ۵۹۸ را نمیپذیرفت و آنها قطعنامه ۵۹۹ را به ایران تحمیل میکردند که در آن قطعنامه امتیازات بزرگی را از ایران میگرفتند.»
واکنش فرمانده سپاه به حکم آیت الله هاشمی رفسنجانی
تسنیم نوشت:«سردارمحسن رضایی»(فرمانده وقت سپاه) در واکنش به انتصاب هاشمی گفت: «امید است، این حسن انتخاب و تفویض اختیارات در بسیج امکانات کشور در امر جنگ و ایجاد وحدت بین نیروهای بسیج که جزو آرزوهای دیرینه رزمندگان است، شوری نوین برای سرکوبی هرچه سریعتر متجاوز در میدان نبرد ایجاد نماید.»
هاشمی نیز موضوع اصلی این حکم را این دانست که "باید از امکانات نیروهای مسلح برای جنگ و دفاع بهتر استفاده شود که بهخاطر چندگانگی نیروهای مسلح، از امکانات بهخوبی استفاده نمیشود." هاشمی در خطبههای نمازجمعه تهران هم گفت: «این بار ما نیاز داریم، وضعیت را جدیتر بگیریم که این کار را شروع کردهایم.»
نخست وزیر(موسوی)رئیس ستاد فرماندهی کل قوا
در این راستا برای هماهنگی بیشتر بین ارتش و سپاه و استفاده از قدرت دولت و مجلس برای اداره جنگ، ستاد کل فرماندهی کل قوا تشکیل شد. در این تشکیلات، پس از ۲۳ روز، نخستوزیر به عنوان «رئیس ستاد فرماندهی کل قوا» و برخی از وزرای دولت به عنوان معاونتهای تخصصی انتخاب شدند.او با امام خمینی در ۱۵ خرداد ۱۳۶۷ ملاقات کرد و آخرین وضعیت جبهههای جنگ را برای رهبری انقلاب توضیح داد. در این جلسه عزم امام خمینی بر ادامه جنگ بود.
«امام خمینی تا آخرین روزهای جنگ تحمیلی تصمیم به ادامه جنگ داشتند»
اما از آنجایی که ایشان(نخست وزیر) به نظرات مسئولان کشور بهویژه مسئولان نظامی ارتش و سپاه که آنها را "خبرگان جنگ" مینامیدند، توجه بسیار زیادی داشتند و تصمیمات خود درباره جنگ را با توجه به نظرات کارشناسی مسئولان دلسوز نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی اتخاذ میکردند.
چراامام خمینی قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت؟
تسنیم نوشت: امام خمینی ادامه جنگ را برای رسیدن به پیروزیهای مشخص، منطقی میدانستند، اما زمانی که دیگر احساس کردند "ارتش اسلام به این زودیها هیچ پیروزی به دست نخواهد آورد" با «آتشبس» موافقت فرمودند و «قطعنامه ۵۹۸ »را پذیرفتند.
به هرحال برخی بدون توجه به اینکه هاشمی از میانه جنگ تحمیلی به عنوان فرماندهی عالی جنگ در صحنه سیاسی - نظامی جنگ حضور داشت، انتصاب او به جانشینی فرماندهی کل قوا را به تغییر به منظور آماده شدن برای نوعی مصالحه تعبیر کردند. عراقیها هم انتصاب هاشمی را به منزله تلاش ایران برای صلح ارزیابی کردند.
«محمد درودیان»(پژوهشگرجنگ)می گوید: "تغییرات حاصله و از جمله تشکیل ستاد کل قوا، گرچه مهم و موثر بود، ولی باتوجه به اوضاع سیاسی - نظامی و شرایط هنگام تشکیل و نیز تاخیری که در فعال کردن آن به وجود آمد، بیشتر در اداره و هدایت اوضاع سیاسی - نظامی و فراهم ساختن زمینههای صلح موثر واقع شد تا اینکه بتواند شرایط ادامه جنگ را تامین کند."
یا آتش بس درغزه(آزادی اسیران اسرائیلی)یا حمله زمینی به رفح.
آمریکا از قطر خواسته است اگر رهبران حماس شروط آتشبس را نپذیرفتند آنها رااز«دوحه» اخراج کنند.
پیام «آنتونی بلینکن»(وزیر امور خارجه آمریکا)به نخست وزیر قطر :«اگر حماس شروط آتشبس درغزه را نپذیرفت، آنها رااز دوحه اخراج کنید»
یورونیوز نوشت:این موضوع(پیام آمریکا) میتواند نشان دهنده «بیصبری واشنگتن برای برقراری آتشبس و آزادی گروگانها(اسیران)اسرائیلی از نوار غزه» باشد.
روزنامه واشنگتنپست روز شنبه۴ مه ۲۰۲۴(۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) به نقل از یک مقام آمریکایی ناشناس گزارش داد که ایالات متحده به قطر گفته است که اگر حماس به عدم پذیرش پیشنهاد آتشبس با اسرائیل و رد پیشنهادهای معامله گروگانها ادامه دهد، قطر باید رهبران حماس را از خاک خود اخراج کند.
به گفته این مقام، «آنتونی بلینکن»(وزیر امور خارجه آمریکا) این پیام را در ماه آوریل به«محمد بن عبدالرحمن آل ثانی»(نخست وزیر قطر) گفته است.
روزنامه تایمز اسرائیل نیز روز شنبه ۴ مه (۱۵ اردیبهشت) به نقل از یک منبع آگاه نوشت:«قطر آماده پذیرش درخواست آمریکا برای اخراج رهبران حماس از دوحه است» و پیشبینی میکند که این درخواست به زودی انجام شود.
به نظر میرسد که مذاکرات آتشبس بین حماس و اسرائیل در این روزها به نقطه حساسی میرسد.
«ویلیام برنز» رئیس آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا (سازمان سیا) روز جمعه وارد قاهره شد و هیات حماس نیز قرار است اواخر روز شنبه برسد.
همه منتظر پاسخ حماس به آخرین پیشنهاد تبادل گروگانها هستند، متن این پیشنهاد توسط میانجیگران مصری، قطری و آمریکایی تدوین شده و اسرائیل نیز آن را تایید کرده است.
ایالات متحده حماس را به دلیل امتناع از پذیرش پیشنهادات قبلی مقصر دانسته و میگوید حماس تنها مانع توافق آزادی دهها گروگان اسرائیلی در ازای یک آتشبس فوری حداقل شش هفتهای است.
این منبع آگاه اشاره میکند: اگر گروه حماس آخرین پیشنهاد آتشبسی که مطرح شده را نپذیرد، ممکن است درخواست آمریکا از دوحه برای اخراج رهبران حماس مطرح شود.
یک مقام اسرائیلی می گوید انتظار نمی رود حماس این پیشنهاد را به طور کامل رد کند، بلکه با اصلاحات پیشنهادی خود بازخواهد گشت.
این منبع میگوید، اما با توجه به اینکه به نظر میرسد صبر واشنگتن رو به اتمام است، هر چیزی غیر از پاسخ مثبت به توافق روی میز ممکن است کافی باشد تا ایالات متحده را وادار کند تا رسما از قطر بخواهد رهبران حماس را از خاک خود اخراج کند.
اسرائیل:یا آتش بس درغزه یا حمله به رفح
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:روزنامه وال استریت ژورنال در روز جمعه ۳ مه ۲۰۲۴(۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) گزارش داد که اسرائیل یک هفته به حماس فرصت داده تا توافق برای آزادی گروگانها را بپذیرد در غیر این صورت حمله زمینی به رفح را آغاز خواهد کرد.
گزارش این روزنامه آمریکایی مشخص نمیکند که این ضرب الاجل چه زمانی به این گروه فلسطینی داده شده اما به نقل از مقامهای مصری نقل شده که حماس تا جمعه آینده فرصت خواهد داشت که با این توافق موافقت کند.
از سوی دیگر «بنیامین نتانیاهو»(نخست وزیر اسرائیل) ماههاست که تهدید میکند حمله به رفح را که آوارگان فلسطینی در آنجا پناه گرفتهاند عملی خواهد کرد.
نخست وزیر اسرائیل در هفتههای اخیر بارها تکرار کرده که حمله زمینی این کشور به جنوبیترین شهر در نوار غزه به زودی انجام میشود.
«امام جعفرصادق» در قبرستان بقیع در کنار پدر و جد و عمو(امام حسن مجتبی) مدفون هستند.
۱۲۹۷(هزارودویست ونودیک) مین«سالگرد»امام جعفرصادق علیه السلام
امرزو شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ مصادف با ۲۵ شوال ۱۴۴۵ا سالروز شهادت «شیخ الائمه»است.
«ششمین امام» شیعیان حضرت «امام جعفر صادق»(ع) رئیس مذهب جعفری در روز ۱۷ ربیعالاول سال ۸۳ هجری در شهر «مدینه»(عربستان سعودی) به دنیا آمدند، پدر آن بزرگوار حضرت امام باقر(ع) و مادر آن بزرگوار «امّ فروه» دختر قاسم بن محمد بن أبی بکر می باشد.
«امام جعفرصادق» تا سن ۱۲ سالگی معاصر جدش حضرت سجاد(ع) بود، پس از رحلت امام چهارم مدت ۱۹ سال نیز در خدمت پدر بزرگوارش امام محمد باقر(ع) زندگی کرد و با این ترتیب ۳۱ سال از دوران عمر خود را در خدمت جد و پدر بزرگوار خود
امام ششم حدود۴هزارشاگردتربیت کرد،یکی ازتوفیقاتی که این امام بزرگواربدست آورد وتوانست باآزادی -بدون مزاحم-دین اسلام واقعی راتبلیغ کند وترویج دهد درگیری های بنی امیهای با بنی عباسی بابنی امیه بوده-انتقال قدرت وتحکیم دولت بنی عباس بود که مجال درگیری با مخالفان داخلی رانیافتند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:امامان درزمان کدام خلیفه زندگی می کردند؟
خلفای بنی امیه
نام حاکم/شروع حکومت/ مدت حکومت/ پایان حکمرانی/باکدام امام همزمان بود؟.
۱-«ابو العباس عبد الله سفاح»:از سال ۱۳۲ق/مدت حکومت:۴سال/پایان حکمرانی:سال۱۳۶ق
۲-«ابو جعفر عبد الله منصور»(بغدادپایتخت)از سال۱۳۷ق/مدت حکمرانی:۲۱سال پایان سلطنت:سال ۱۵۸ق۱۴۸/همزمان با تولدامام رضا.
۳-«ابو عبد الله محمد المهدی»:سال شروع حکمرانی:۱۵۸ق/مدت حکومت:۱۱سال/پایان حکمرانی:سال ۱۶۹ق
۴-«ابو محمد موسی الهادی»:آغاز سلطنت:سال ۱۶۹ق/مدت حکمت:۱سال/پایان حکمرانی:سال ۱۷۰ق/همزمان با دوره امام رضا(مدت امامت امام رضا ۲۰ سال)
۵-«ابو جعفر هارون الرشید»:آغازحکومت:سال۱۷۰ق/مدت حکمرانی:۲۳سال/پایان حکمرانی:سال۱۹۳ق(سال۱۸۳آغازامامت امام رضا)
۶-«ابو موسی محمد امین»(فرزندهارون-زبیده)آغاز حکمرانی:سال۱۹۳ق/مدت حکومت:۵ سال/پایان حکمرانی:سال۱۹۸ق(سال ۱۹۵تولدامام جواد)
۷-«ابو جعفر عبد الله مأمون»(فرزندهارون)آغازحکومت:۱۹۸ق(مدت حکومت۲۰سال)پایان حکمرانی:سال۲۱۸ق(سال ۲۰۳ آغازامامت امام جواد)
۸-«ابو اسحاق محمد معتصم»:آغازحکمرانی:سال۲۱۸ق/مدت حکمرانی:۹سال/پایان سلطنت:سال۲۲۷ق(سال۲۲۰شهادت امام جواد)
۹-«ابو جعفر هارون الواثق»:آغازحکومت:سال۲۲۷ق/مدت حکمرانی:۵ سال/پایان حکمرانی:سال۲۳۲ق(تولدامام هادی درسال۲۱۲مدینه)
۱۰-«ابو الفضل جعفر المتوکل»(پایتخت سامرا)آغازحکومت:سال۲۳۲ق/مدت حکمرانی:۱۵سال/پایان حکومت:سال۲۴۷ق(امامت حضرت هادی:سال۲۲۰)
۱۱-«ابو جعفر محمد المنتصر»:آغازحکمرانی:سال۲۴۷ق/مدت حکومت:۱سال/پایان حکمرانی:سال ۲۴۸ق(سال۲۳۴احضارامام هادی به سامرا)
۱۲-«ابو العباس احمد المستعین»:آغازحکومت:سال۲۴۸ق/مدت حکمرانی:۴سال/پایان حکمرانی:سال۲۵۲ق(مدت امامت امام هادی:۳۳سال)
۱۳-«ابو عبد الله محمد المعتز»:آغازحکمرانی:سال۲۵۲ق/مدت حکومت:۳ سال/پایان حکومت:سال ۲۵۵ق(شهادت امام هادی درسال۲۵۴)
۱۴-«ابو اسحاق محمد المهتدی»:آغازحکومت: سال ۲۵۵ق/مدت حکمرانی:۱سال/پایان سلطنت:سال۲۵۶ق(تولدامام عسکری درسال۲۳۲)
۱۵-«ابو العباس احمد المعتمد»/آغازحکومت:سال۲۵۶ق/مدت حکومت:۲۳سال/پایان حکومت:۲۷۹ق(امام عسکری در۲سالکی ازمدینه به سامرا منتقل شد)
۱۶-«ابو العباس احمد المعتضد»/آغازسلطنت: سال۲۷۹ق(مدت حکومت۱۰سال)سال۲۸۹ق پایان حکمرانی).
۱۷-«ابو محمد علی المکتفی»آغاز حکومت:سال ۲۸۹ق(مدت حکمرانی:۶ سال)پایان حکومت:سال۲۹۵ق.
۱۸-«ابو الفضل جعفر المقتدر»آغاز حکومت:سال۲۹۵ق/مدت حکمرانی:۱سال/پایان سلطنت:۲۹۶ق(شهادت امام عسکری:سال۲۶۰)
۱۹-«ابو منصور محمد القاهر»آغاز حکومت:سال۳۱۷ق(مدت حکومت:۱سال)پایان حکومت:سال۳۱۷ق.
۲۰-«ابو الفضل جعفر المقتدر»آغاز سلطنت:سال:۳۱۷ق(مدت حکمرانی۳ سال)پایان حکومت:سال۳۲۰ق.
۲۱-«ابو منصور القاهر»آغازحکمرانی:سال۳۲۰ق(مدت حکومت۲ سال)پایان خلافت:سال۳۲۲ق.
۲۲-«ابوالفضل الرضی»(فرزندمقتدر)آغاز خلافت:سال۳۲۲ق(مدت خلافت۷ سال)پایان خلافت:سال۳۲۹ق.
۲۳-«ابو اسحاق ابراهیم المتقی»(فرزندمقتدر)آغازخلافت:سال۳۲۹ق(مدت خلافت ۴ سال)پایان خلافت۳۳۳ق
۲۴-«ابو القاسم عبد الله المستکفی»آغازخلافت:۳۳۳ق(۱سال مدت خلافت)پایان خلافت:سال۳۳۴ق.
۲۵-«ابو القاسم فضل المطیع»آغازخلافت:سال۳۳۴ق(۲۹سال مدت خلافت)پایان خلافت:سال۳۶۳ق.
۲۶-«ابو الفضل عبد الکریم طائع»آغازحکومت: سال۳۶۳ق(مدت خلافت۱۸سال)پایان خلافت:سال۳۸۱ق.
۲۷-«ابو العباس احمد القادر»آغازخلافت:سال۳۸۱ق(۴۱سال خلافت)پایان حکومت:سال۴۲۲ق.
۲۸-«ابو جعفر عبد الله القائم»آغازخلافت:سال۴۲۲ق(۴۵سال خلافت)پایان سلطنت:سال۴۶۷ق.
۲۹-«ابو القاسم عبد الله مقتدی»آغازخلافت:سال۴۶۷ق(۲۰سال خلافت)پایان خلافت:سال۴۸۷ق.
۳۰-«ابو العباس احمد المستظهر»آغازخلافت:سال۴۸۷ق(۲۵سال خلافت)پایان حکمرانی:سال۵۱۲ق.
۳۱-«ابو منصور فضل المسترشد»آغاز خلافت:۵۱۲ق(۱۷سال خلافت)پایان حکومت: سال۵۲۹ق.
۳۲-«ابو جعفر منصور الراشد»آغازحکومت: سال۵۲۹ق(۱ سال خلافت)پایان خلافت:سال۵۳۰ق.
۳۳-«ابو عبد الله محمد المقتفی»آغازخلافت:سال۵۳۰ق(۲۵سال خلافت)پایان حکومت:سال ۵۵۵ق.
۳۴ -«ابو المظفر یوسف المستنجد»آغازحکومت:سال ۵۵۵ق(۱۲سال خلافت)پایان خلافت:سال۵۶۶ق.
۳۵ -«ابو محمد الحسن المستضیء»آغازخلافت:سال۵۶۶ق(۹ سال خلافت)پایان خلافت:سال۵۷۵ق.
۳۶ -«ابو العباس احمد الناصر»آغازخلافت:سال۵۷۵ق(۴۷سال خلافت)پایان خلافت:سال۶۲۲ق.
۳۷ -«ابو نصر محمد الظاهر»آغازخلافت:سال۶۲۲ق(۱سال خلافت)پایان خلافت:سال۶۲۳ق.
۳۸ -«ابو جعفر منصور المستنصر»آغازخلافت:سال۶۲۳(۱۷سال خلافت)پایان خلافت:سال۶۴۰ق.
«آخرین حاکم عباسیان»:«ابو احمد عبد الله مستعصم» که (۱۶ سال برتخت سلطنت نشست)درسال ۶۵۶ هجری قمری باهجوم مغولان سلطنت عباسیان پاشیده شد،آنهابه حلب(سوریه)کوچیدند وآنجاهم عرصه برآنهاتنگ شد،رفتند پرچمشان رادر«شام»برافراشتند که آنجاهم زیادداوم نیاوردند،رفتندمصر.
توضیح نگارنده-پیراسته فر:این مجموعه حاصل تحقیق ازمنابع معتبرومختلف ایرانی وعربی بعدازتطبیق وتلفیق،استخراج کرده ام.
زندگی «امام جعفر صادق» (ع) مصادف بود با خلافت پنج نفر ازخلفای بنی امیه (هشام بن عبدالملک - ولید بن یزید - یزید بن ولید - ابراهیم بن ولید - مروان حمار ) که هر یک به نحوی موجب تألم و تأثر و کدورت روح بلند امام معصوم (ع) را فراهم میکردهاند، و دو نفر از خلفای عباسی ( سفاح و منصور ) نیز در زمان امام (ع) مسند خلافت را تصاحب کردند و نشان دادند که در بیداد و ستم بر امویان پیشی گرفتهاند، چنانکه امام صادق (ع) در ۱۰ سال آخر عمر شریفش در ناامنی و ناراحتی بیشتری بسر میبرد.
عصر امام صادق (ع) یکی از طوفانیترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سو اغتشاشها و انقلابهای پیاپی گروههای مختلف، بویژه از طرف خونخواهان امام حسین (ع) رخ میداد، که انقلاب "ابو سلمه" در کوفه و "ابو مسلم" در خراسان و ایران از مهمترین آنها بوده است و از دیگر سو عصر آن حضرت، عصر برخورد مکتبها و ایدئولوژیها و عصر تضاد افکار فلسفی و کلامی مختلف بود، که از برخورد ملتهای اسلام با مردم کشورهای فتح شده و نیز روابط مراکز اسلامی با دنیای خارج، به وجود آمده و در مسلمانان نیز شور و هیجانی برای فهمیدن و پژوهش پدید آورده بود.
بیشترین عمر دربین امامان
حضرت امام صادق(علیه السلام) در بیست و پنجم شوال سال ۱۴۸ ه ق در حالی که ۶۵ سال از عمر مبارک آن حضرت گذشته بود از دنیا رحلت کردند و از جهت اینکه «عمر بیشتر»درمقایسه با مدت زندگانی دیگرائمه داشته اند به "شیخ الائمه" شهرت دارند.
قبر(امام جعفرصادق) کجاست؟
«امام جعفرصادق در قبرستان بقیع در کنار پدر و جد و عمو(امام حسن مجتبی) مدفون هستند
«تلسکوپ فضایی هابل» که در مداری بالاتر از ۶۰۰ کیلومتری زمین می چرخد، دید واضحی از کیهان دارد و عاری از اثرات تاری و جذب کننده جو است. هابل علاوه بر مشاهده نور مرئی و مادون قرمز نزدیک، نور فرابنفش را که توسط جو جذب می شود و فقط از فضا قابل مشاهده است، تشخیص می دهد. این تلسکوپ در طول مدت حضور خود در فضا صدها هزار تصویر آسمانی را به زمین ارسال کرده است.
بعداز ۶ روز توقف«تلسکوپ فضایی هابل» به زندگی برگشت(۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳)
دو تلسکوپ فضایی هابل و تس ناسا در روز ۲۳ آوریل دچار مشکل شده و فعالیت خو را متوقف کردند. اکنون در حالی که هابل دوباره فعالیت خود را از سر گرفته، تلسکوپ فضایی تس (TESS) هنوز در حالت ایمن باقی مانده است.
تلسکوپ فضایی هابل در ۲۹ آوریل ۲۰۲۴ دوباره زنده شد
تصویری از تلسکوپ فضایی هابل بر روی زمین.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:۳۰ آوریل ۲۰۲۴، ناسا اعلام کرد: «تلسکوپ فضایی هابل»(Hubble Space Telescope) درروز دوشنبه ۲۹ آوریل(۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳) به عملیات علمی بازگردانده است. این فضاپیما از سلامت خوبی برخوردار است و بار دیگر با استفاده از هر سه ژیروس خود کار می کند.
همه ابزارهای «هابل» آنلاین هستند و این فضاپیما مشاهدات علمی را از سر گرفته است.
«ادوین پاول هابل»(منجم ومحقق آمریکایی) متولد ۲۰ نوامبر ۱۸۸۹ میسوری متولد شد، و در ۲۸ سپتامبر ۱۹۵۳، سن مارینو، کالیفرنیا درگذشت.
«تلسکوپ فضایی هابل»پس از صدور مجوز ساخت آن توسط کنگره آمریکا در سال ۱۹۷۷، تحت نظارت سازمان ملی هوانوردی و فضایی آمریکا(ناسا) ساخته شد و به افتخار «ادوین هابل» منجم آمریکایی، نامگذاری شد و توسط خدمه شاتل فضایی دیسکاوری در ۲۵ آوریل ۱۹۹۰ در مداری ۶۰۰ کیلومتری بالاتر از زمین قرار گرفت.
ناسا پس از اینکه درروز سه شنبه ۲۳ آوریل( ۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ ) وارد حالت ایمن شد، به دلیل مشکل ژیروسکوپ (Telescope) در حال انجام، کار را برای از سرگیری عملیات علمی آغاز کرد. ابزار هابل ثابت ماندند و تلسکوپ در سلامت کامل بود.
هنگامی که یکی از سه ژیروسکوپ آن خوانش های معیوب داشت، تلسکوپ به طور خودکار وارد حالت ایمن شد. ژیروسکوپها سرعت چرخش تلسکوپ را اندازهگیری میکنند و بخشی از سیستمی هستند که تعیین میکنند تلسکوپ در کدام جهت قرار دارد. در حالت ایمن، عملیات علمی به حالت تعلیق درآمده و تلسکوپ منتظر جهت های جدید از زمین است.
پس
از صدور مجوز ساخت آن توسط کنگره آمریکا در سال ۱۹۷۷، تلسکوپ فضایی هابل
(HST) تحت نظارت سازمان ملی هوانوردی و فضایی ایالات متحده (ناسا) ساخته شد
و به افتخار ادوین هابل، برجسته ترین ستاره شناس آمریکایی، نامگذاری شد.
قرن ۲۰. HST توسط خدمه شاتل فضایی دیسکاوری در ۲۵ آوریل ۱۹۹۰ در مداری ۶۰۰
کیلومتری بالاتر از زمین قرار گرفت.
تلسکوپ فضایی هابل درماه مه سال ۲۰۰۹(اردیبهشت ۱۳۸۸ ) در جریان پنجمین و آخرین سرویس رصدخانه در مدار از شاتل فضایی آتلانتیس (STS-125) مشاهده شد.
این
ژیروسکوپ خاص باعث شد هابل در ماه نوامبر پس از بازگرداندن خوانش های
معیوب مشابه، وارد حالت ایمن شود. این تیم در حال حاضر برای شناسایی راه حل
های بالقوه کار می کند. در صورت لزوم، فضاپیما را می توان دوباره پیکربندی
کرد تا تنها با یک ژیروسکوپ کار کند و ژیروسکوپ دیگر در رزرو قرار گیرد.
این فضاپیما شش ژیروسکوپ جدید در طول پنجمین و آخرین ماموریت سرویس شاتل فضایی در سال ۲۰۰۹ نصب کرد. تا به امروز، سه عدد از این ژیروسکوپها فعال هستند، از جمله ژیروسکوپی که به تازگی نوساناتی را تجربه کرده است. هابل از سه ژیروسکوپ برای به حداکثر رساندن کارایی استفاده می کند، اما در صورت نیاز می تواند به مشاهدات علمی تنها با یک ژیروسکوپ ادامه دهد.
ناسا پیش بینی می کند که هابل به اکتشافات پیشگامانه ادامه دهد و با رصدخانه های دیگر مانند تلسکوپ فضایی جیمز وب این سازمان در طول این دهه و احتمالاً در دهه بعد همکاری کند.
هابل که در سال ۱۹۹۰ راه اندازی شد، بیش از سه دهه است که جهان را رصد می کند و اخیراً سی و چهارمین سالگرد خود را جشن گرفته است.
روز دوشنبه (۲۹ آوریل)، ناسا «تلسکوپ فضایی هابل»(Hubble Space Telescope) را به حالت عملکرد کامل بازگرداند. این در حالی بود که این فضاپیما یک هفته را در حالت ایمن سپری کرده بود و اکنون به فعالیتهای علمی خود بازگشته است. با این حال، حال و هوای جشن تا حدودی تضعیف شد، زیرا شکارچی سیارههای فراخورشیدی ناسا، ماهواره بررسی سیارات فراخورشیدی یا به اختصار تس (TESS)، در بلاتکلیفی باقی مانده است.
به نقل از اسپیس، از قضا، تس نیز جمعآوری دادههای علمی را در روز ۲۳ آوریل متوقف کرده بود. دقیقا همان روزی که تلسکوپ هابل در حالت ایمن قرار گرفت. عملیات این تلسکوپ به دلیل نقص یکی از سه ژیروسکوپ آن متوقف شد که تلسکوپ فضایی از آن برای جهتگیری استفاده میکند و این در حالی است که دلیل عدم کارکرد ژیروسکوپ اولی هنوز نامشخص است.
مهندسان ناسا در حال آماده شدن برای بهرهبرداری از هابل بودند تا فقط با یک ژیروسکوپ به کاوش خود ادامه دهد، اما ناسا در روز سهشنبه (۳۰ آوریل) بیان کرد که مشکل حل شده و هابل با سه ژیروسکوپ به کار خود بازگشته است. ناسا میگوید که همه ابزارهای هابل فعال هستند و این تلسکوپ رصدهای علمی خود را از سر گرفته است. این تلسکوپ در سال ۱۹۹۰ به فضا پرتاب شد و ۳۴ سال است که کیهان را رصد میکند.
این ژیروسکوپ خاص در گذشته نیز باعث ایجاد مشکل برای هابل شده بود و خوانشهای معیوبی را به زمین ارسال کرده بود که باعث ایجاد نیاز به خاموش کردن آن در ماه نوامبر سال ۲۰۲۳ شد.
در 30 آوریل 2024، ناسا اعلام کرد که تلسکوپ فضایی هابل این آژانس را در 29 آوریل به عملیات علمی بازگردانده است. این فضاپیما از سلامت خوبی برخوردار است و بار دیگر با استفاده از هر سه ژیروس خود کار می کند. همه ابزارهای هابل آنلاین هستند و این فضاپیما مشاهدات علمی را از سر گرفته است.
ناسا پس از اینکه تلسکوپ فضایی هابل در 23 آوریل وارد حالت ایمن شد، به دلیل مشکل ژیروسکوپ (ژیروسکوپ) در حال انجام، کار را برای از سرگیری عملیات علمی آغاز کرد. ابزار هابل ثابت ماندند و تلسکوپ در سلامت کامل بود.
هنگامی که یکی از سه ژیروسکوپ آن خوانش های معیوب داشت، تلسکوپ به طور خودکار وارد حالت ایمن شد. ژیروسکوپها سرعت چرخش تلسکوپ را اندازهگیری میکنند و بخشی از سیستمی هستند که تعیین میکنند تلسکوپ در کدام جهت قرار دارد. در حالت ایمن، عملیات علمی به حالت تعلیق درآمده و تلسکوپ منتظر جهت های جدید از زمین است.
از سوی دیگر، ناسا گفته است که توقف کار تس هنوز کمی مرموز است. این آژانس اعلام کرد که تیم تس در حال حاضر در حال بررسی علت اصلی خاموش شدن آن هستند و در حال کار بر روی راهی برای بازگرداندن تس به وضعیت عملیاتی کامل میگردند.
علاوه بر این، ناسا همچنین به بررسی علت یک بروز مشکل جداگانه که این شکارچی سیارات فراخورشیدی را در اوایل ماه گذشته غیرفعال کرده بود، میپردازد. در روز هشتم آوریل این کاوشگر غیرفعال شد، اما پس از آن نقص در روز ۱۷ آوریل فعالیت خود را از سر گرفت و دوباره ۶ روز بعد به حالت ایمن رفت. آژانس فضایی میگوید که هدف از تحقیقات این است که بفهمیم آیا این دو مشکل به هم مرتبط هستند یا خیر.
«تلسکوپ فضایی تس» ماموریت اولیه خود را در ماه ژوئیه سال ۲۰۲۰ تکمیل کرد و اولین ماموریت توسعه یافته خود را در ماه سپتامبر سال ۲۰۲۲ به پایان رساند.
هر دو«تلسکوپ فضایی هابل» و«تلسکوپ فضایی تس» اخیرا سالگرد آغاز به کار خود را جشن گرفتهاند.
در روز ۱۸ آوریل سال ۲۰۲۴، تس ششمین سالگرد پرتاب شدن بر فراز موشک فالکون ۹ اسپیسایکس از پایگاه کیپ کاناورال به فضا را جشن گرفت. در روز ۲۴ آوریل ۲۰۲۴، نیز هابل ۳۴ مین سال در فضا را جشن گرفت. این تلسکوپ فضایی در سال ۱۹۹۰ به عنوان بخشی از ماموریت STS-۳۱ شاتل فضایی دیسکاوری از مرکز فضایی کندی به فضا پرتاب شد.