کشور«چین» با جمعیت ۱ میلیارد و ۴۰۰میلیون نفر، بیشترین چمعیت جهان رادارد وبا مساحت ۹۶۱'۵۹۶'۹کیلومتر مربع ، چهارمین کشور پهناور جهان (بعد از روسیه، کانادا و آمریکا) است.
«دیوارچین» چیست؟
«بنای اولیه دیوار چین» به دوره جنگ های چین باقبائل اطراف (۴۷۵-۲۲۰ قبل از میلاد) برمی گرددکه برای مصونیت از تهاجم قبایل عشایری شمالی ساخته شد.
«دیوارچین» ۲۱۱۹۶ کیلومتر طول دارد، از کوه هوآ( Hua) در نزدیکی «داندونگ» در جنوب شرقی استان «لیائونینگ» آغاز شده و به غرب «جیوچوان» در استان «گانسو» می رسد(مساحت استان گانسو ۱۹۱۳۴۲ کیلومتر مربع،جمعیت ۲۶ میلیون نفر)
چین با جمعیت بیش از ۱ میلیارد و ۴۰۰میلیون نفر، بیشترین چمعیت جهان رادارد وبا مساحت ۹۶۱'۵۹۶'۹کیلومتر مربع ، چهارمین کشور پهناور جهان (بعد از روسیه، کانادا و آمریکا) است.
بررسی باستان شناسی که از سال ۲۰۰۷میلادی(۱۳۸۶شمسی) توسط باستانشناسی و دفتر دولتی سابق نقشه برداری و نقشه برداری انجام شد، نشان داد :
سازه های «دیوار چین» شامل ۱۵ استان، منطقه خودمختار و شهرداری کشور از جمله «پکن، تیانجین، هبی، شانشی، مغولستان داخلی، لیائونینگ، جیلین است. هیلونگجیانگ، شاندونگ، هنان، شانشی، گانسو، چینگهای، نینگشیا و سین کیانگ»فراگرفته است.
دیوار بیست ویک هزارکیلومتری چین
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:معاون میراث فرهنگی دولتی (SACH) چین«تانگ مینگ کانگ» در نشست خبری (خرداد ۱۳۹۱ ) گفت:در طول بررسی، امتداد دیوار، آثار دفاعی و گذرگاهها، و همچنین سایر تاسیسات و خرابههای دیوار بزرگ، شناسایی شد.
معاون میراث فرهنگی چین درادامه گفت: بررسی اولیه در سال ۲۰۰۸میلادی(۱۳۸۷شمسی) تنها نشان داد که سازه های دیوار بزرگ(چین) ساخته شده در دوران «سلسله مینگ» (۱۳۶۸-۱۶۴۴میلادی) بیش از ۸۸۵۰ کیلومتر امتداد داشتند.
ساخت اولین دیوار بزرگ به دوره کشورهای متخاصم (۴۷۵-۲۲۱ قبل از میلاد) برمی گردد و در قرن های بعدی، دیوارهایی توسط سلسله های بعدی در مناطق پراکنده اما استراتژیک برای دفع قبایل عشایری شمالی ساخته شد. در سال ۱۹۸۷میلادی(۱۳۶۶شمسی) در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفت.
دیوار ۲۱ هزارکیلومتری چین.
کشور«چین» با جمعیت ۱ میلیارد و ۴۰۰میلیون نفر، بیشترین چمعیت جهان رادارد وبا مساحت ۹۶۱'۵۹۶'۹کیلومتر مربع ، چهارمین کشور پهناور جهان (بعد از روسیه، کانادا و آمریکا) است.
مشخصات دیوارمکزیک(مرزبین آمریکا-مکزیک)
«دیوارمکزیک» بطول ۳۲۱۸ کیلومتر «از خلیج مکزیک تا اقیانوس آرام امتداد دارد و ایالت های کالیفرنیا، آریزونا، نیومکزیکو و تگزاس» را در بر می گیرد.
ایالت«ریو گرانده»
«دیوارمکزیک»در امتداد ۲۰۰۰ کیلومتر مرز قرار دارد، اما در غرب «ال پاسو»، «تگزاس»، این مرز فاقد یک مانع طبیعی جغرافیایی است، به جز یک امتداد کوچک در امتداد رودخانه کلرادو.
هزارکیلومتراین دیوار سیم خاردار، حلقه زنجیر، حصار ریلی و مشبک سیمی در امتداد مرز آمریکا و مکزیک ساخته شده است. گشت مرزی آمریکا همچنین از هزاران دوربین و حسگرهای زیرزمینی و همچنین هواپیماها، پهپادها و قایق ها برای نظارت بر مرزها استفاده می کند.
«تگزاس» یکی ازایالتهای «مکزیک» بود.
«تکزاس» تاسال ۱۸۳۶ تحت تصرف کشور مکزیک بود
پس از کسب استقلال خود از اسپانیا در سال ۱۸۲۱، مکزیک تا شمال منطقه« اورگان» گسترش یافت. با این حال، جدایی تگزاس در سال ۱۸۳۶ آغازی برای از دست دادن قلمرو مکزیک بود که تبدیل به جنوب غربی آمریکا امروزی شد.
«مساحت تگزاس» ۶۹۶٬۲۰۰ کیلومتر مربع وجمعیت آن ۲۹ میلیون نفرمی باشد.
سومین جلسه بی نتیجه رهبران دموکرات کنگره و رئیس جمهوری آمریکا
برای گرفتن بودجه(۵ میلیاردوهفتصدمیلیون دلار )ساخت دیوار مکزیک و پایان دادن به تعطیلی دولت فدرال.
دمکراتهای کنگره می گویند،ترامپ قیمت راخیلی گران گفته،بایک میلیارد و۳۰۰میلیون دلارمی شودساخت وما آنقدربودجه نمیتوانیم بدهیم.
طول «مرزامریکابامکزیک» ۳۲۰۰ کیلومتر است
درادامه مذاکره ازنوع «ترامپی»رامشاهده خواهیدکرد و«شرایط اضطراری »درامریکا چگونه است،چه اتفاقی می افتد؟
توئیت ترامپ چهارشنبه ۹ژانویه ۲۰۱۹(۱۹ دی۱۳۹۷):
همین حالا از دیدار با چاک (شومر) و نانسی (پلوسی) آمدم، که به کل وقت من را تلف کردند.
من به آنها گفتم اگر دولت را سریع باز کنم، بعد از یک ماه بودجه دیوار یا حائل را میدهید یا نه؟
نانسی(رئیس مجلس)گفت نه. من هم گفتم خداحافظ،دیگر هیچ کاری باشماندارم.
Donald J. Trump
✔ @realDonaldTrumpJust left a meeting with Chuck and Nancy, a total waste of time. I asked what is going to happen in 30 days if I quickly open things up, are you going to approve Border Security which includes a Wall or Steel Barrier?
از بامداد شنبه ۳۰ دی، دولت آمریکا تا ۵ بهمن ۱۳۹۷ «شات داون» (تعطیل) شد(۳۵روز)بود
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«دیوار مکزیک» راباید «دیوارترامپ»نامید،چون درپافشاری برای گرفتن بودجه ازکنگره(برای تکمیل دیوار) ودرپی مخالف کنگره،یک ماه آمریکارابه تعطیلی کشاند.
کشور«مکزیک»با ۱٬۹۷۲٬۵۵۰ کیلومتر مربع مساحت دارای ۱۲۸٬۹۳۳٬۰۰۰ نفر جمعیت است و پایتخت آن «مکزیکوسیتی»می باشد.
کشورآمریکا ۹/۸ میلیون کیلومتر مربع مساحت و ۳۳۰میلیون نفرجمعیت دارد.
آقای ترامپ، روز جمعه، ۶ ژانویه2017 و در حالی که حدود دو هفته به آغاز به کارش باقی مانده، در توییترش نوشت: "رسانههای ریاکار گزارش نمیدهند که هر پولی که برای ساخت دیوار بزرگ مصرف شود، بعداً توسط مکزیک پرداخت خواهد شد".
توییت روز جمعه آقای ترامپ، پاسخ به انتقاد برخی رسانهها است که او و تیمش را به مصرف پول مالیات دهندگان برای ساخت دیوار مرزی متهم کرده بودند. این انتقادها پس از آن مطرح شد که شماری از اعضای جمهوریخواه کنگره و یکی از مشاوران ارشد آقای ترامپ، خواهان اختصاص بودجه چند میلیارد دلاری برای ساخت دیوار مرزی شدند.
بعضی از رسانهها، تلاش جمهوریخواهان برای تامین بودجه ساخت دیوار مرزی از محل درآمدهای داخلی را، نوعی چرخش در سیاستهای اعلام شده آقای ترامپ خواندهاند که گفته بود مکزیک هزینه ساخت دیوار را خواهد داد.
آمریکا بیش از ۳۲۰۰ کیلومتر مرز مشترک با مکزیک دارد و برآورد شده که ساخت چنین دیواری ۱۴ میلیارد دلار هزینه داشته باشد.
مرز بین کانادا و آمریکا، بزرگترین مرز بینالمللی جهان محسوب میشود،طولی به امتداد ۸۸۹۲۰۰۰(هشت میلیون هشتصدنودودوهزار) کیلومتر است.
رئیس جمهوری منتخب آمریکا در این توییت، در داخل پرانتز از عبارت "برای سرعت کار" استفاده کرده، که ظاهراً اشارهاش به این است که کار ساخت دیوار مرزی معطل نخواهد ماند و دولت مکزیک پس از ساخت، هزینه آن را تقبل خواهد کرد.
یکی از وعدههای جنجالی آقای ترامپ در دوران تبلیغات انتخاباتی، کشیدن دیوار میان آمریکا و مکزیک بود؛ وعدهای که برای بسیاری از حامیان سیاستهای ضدمهاجرتی آقای ترامپ خوشایند بود، اما به مذاق چپگرایان، لیبرالها و دموکراتها خوش نیامد.
آقای ترامپ در تبلیغات انتخاباتیاش، گفت خیلی از مهاجرانی که از مرز مشترک آمریکا و مکزیک عبور میکنند، متجاوز و قاچاقچی هستند. او بارها در میان هیجان و تشویق حامیانش قول داد که میان دو کشور دیوار خواهد کشید.
دونالد ترامپ در ماه سپتامبر 2016 و پیش از پیروزی غیرمنتظرهاش در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به مکزیک سفر کرد و پس از دیدار با رئیس جمهوری مکزیک، در بازگشت به آمریکا به حامیانش اطمینان داد که همسایه جنوبی ایالات متحده "صد درصد" هزینه ساخت دیوار را خواهد پرداخت.
رئیس جمهوری مکزیک پیشتر گفته بود هیچ راهی برای مجبور کردن کشوری برای پرداخت هزینه ساخت دیوار وجود ندارد. دونالد ترامپ هم تاکنون به روش و راهکار گرفتن این پول از مکزیک هیچ اشارهای نکرده است.
ترامپ پس از پیروزی در انتخابات تاکید کرد که سه میلیون مهاجر غیرقانونی را اخراج خواهد کرد. او همچنین در نخستین مصاحبه تلویزیونیاش پس از انتخابات، در پاسخ به سوالی درباره کشیدن دیوار مرزی میان آمریکا و مکزیک گفت: "بخشی از مانع وعده داده شده به صورت حصار خواهد بود".
رئیس جمهور منتخب آمریکا در توییتش درباره دیواری که میخواهد در مرز مشترک با مکزیک بسازد، از عبارت "دیوار بزرگ" (The Great Wall) استفاده کرده است؛ دیوار بزرگ، به ویژه وقتی با حرف بزرگ شروع شود، نام خاصی است که معمولا برای دیوار بزرگ چین استفاده میشود./۱۷ دی ۱۳۹۵(BBC)
دیوار اسرائیل بالبنان
«اسرائیل»دیواری به درازای ۱۳۰ کیلومتر و بلندای ۹ متر، ۸۵ درصد از آن از عمق کرانه باختری و مابقی آن روی خط سبز است.
دیوار اسرائیل-لبنان
شهر سیمفروپل،پایتخت کریمه
منطقه«کریمه»اوکراین کجاست؟
منطقه کریمه با ۲۷ هزار کیلومتر مساحت و ۲ میلیون و ۲۸۴ هزار نفر جمعیت در ساحل دریای سیاه قرار گرفته است.
درگیری نظامی روسیه و اوکراین در آبهای کریمه
صبح امروز(دوشنبه ۵ آذر ۱۳۹۷) سه کشتی اوکراینی در آبهای ساحلی شبه جزیره کریمه به منطقه تحت کنترل روسها وارد شدهاند که این اقدام موجب شد گارد ساحلی روسیه برای مقابله با آن ها وارد عمل شود.
با تبادل آتش میان طرفین، روسها به سرعت جنگنده های سوخو ۲۵ و بالگردهای کاموف ۵۲ را نیز در این منطقه به پرواز درآوردند. در ادامه نیز روسها با استفاده از یک کشتی تجاری، تنگه کِرچ در نزدیکی کریمه را مسدود کردند.
درگیری ها در جزیره کریمه آذر۱۳۹۷(۲۵ نوامبر۲۰۱٨)
شناور روسی که تنگه کِرچ را مسدود کرد
در آخرین تحولات و درگیریهای این منطقه، نیروهای روس به سمت یک قایق مسلح اوکراینی آتش گشودند که بر اساس اخبار رسیده باعث مجروح شدن چند تن از ملوانان اوکراینی حاضر در این شناور شده است.
اخبار تایید نشده از پاسخ کشتیهای اکراینی به آتش نیروهای روسیه حکایت دارد. همچنین نیروهای ویژه روسی دو شناور مسلح کوچک و یک شناور یدککش اوکراینی را نیز متوقف کردند.
مدل شناور جنگی کلاس Gyurza-M اوکراینی که توسط نیروهای روسیه متوقف شده و تحت کنترل در آمده است/مشرق
***
دویچه وله فارسی (۵ آذر ۱۳۹۷)می نویسد:گارد ساحلی ارتش روسیه به سه قایق نظامی متعلق به نیروی دریایی اوکراین شلیک کرده و سپس این قایقها را توقیف کرده است. در جریان تیراندازی به قایقهای یاد شده، شماری از خدمه آنها مجروح شدهاند.
سازمان جاسوسی فدرال روسیه (FSB) روز یکشنبه ۴ آذر۱۳۹۷ (۲۵ نوامبر۲۰۱٨) درباره انتشار خبر بروز درگیری در تنگنه کرچ واکنش نشان داده بود.
«پترو پوروشنکو» رئیس جمهوری اوکراین به دنبال تیراندازی به قایقهای نظامی نیروی دریایی این کشور خواستار برگزاری جلسه فوقالعاده پارلمان این کشور شده است.
رئیس جمهوری اوکراین بر آن است تا با کسب رای موافق نمایندگان پارلمان، برای مدت ۶۰ روز وضعیت جنگی اعلام کند. پوروشنکو حمله به قایقهای نظامی اوکراین در تنگه کرچ را به عنوان یک اقدام نظامی خشن محکوم کرده است.
ماجرا چه بوده است؟
درگیری نظامی بین گارد ساحلی ارتش روسیه و قایقهای اوکراین روز یکشنبه ۲۵ نوامبر ۲۰۱٨در تنگه کرچ و در آبهای دریای آزوف روی داد. تنگه کرچ دریای آزوف را به دریای سیاه وصل میکند.
روایتی که دولت اوکراین و رئیس جمهوری این کشور از رویدادهای روز یکشنبه ارائه کردهاند با روایت سرویس امنیتی فدرال روسیه تفاوت دارد.
اوکراین از این تیراندازی به عنوان یک حمله نظامی یاد میکند و روسیه معتقد است که به علت ورود "غیرقانونی" قایقهای اوکراینی به آبهای آن کشور، گارد ساحلی روسیه واکنش نشان داده است.
پوروشنکو از مجروح شدن شش خدمه قایقهای یاد شده سخن میگوید و روسیه تعداد مجروحان را سه نفر اعلام کرده است.
جلسه شورای امنیت ملی
«پترو پوروشنکو» پس از تیراندازی گارد ساحلی روسیه به قایقهای نیروی دریایی اوکراین نخست اقدام به برگزاری نشست شورای امنیت ملی این کشور نمود. نتیجه این نشست فوقالعاده درخواست تصویب قانون "وضعیت جنگی" به مدت ۶۰ روز از سوی پارلمان اوکراین بوده است.
گفته میشود پارلمان اوکراین روز دوشنبه ۲۶ نوامبر در ارتباط با درخواست دولت این کشور تشکیل جلسه فوقالعاده خواهد داد. پوروشکنو گفته است که اعلام "وضعیت جنگی" به معنای آن نیست که این کشور خود را برای حمله به روسیه آماده میکند.
افزون بر آن، رئیس جمهوری اوکراین تاکید کرده است که هیچ تغییری در شرق اوکراین روی نخواهد داد. هدف از اعلام "وضعیت جنگی" فراخوان نیروهای ذخیره و آمادهباش نظامی برای "دفاع از تمامیت ارضی و مردم" اعلام شده است.
پوروشکنو اعلام کرده است که درباره حمله نیروهای نظامی روسیه به قایقهای ارتش اوکراین با ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو تماس خواهد گرفت.
رئیس جمهوری اوکراین در عین حال گفته است که تصمیم دارد روز دوشنبه ۲۶ نوامبر با رهبران دیگر کشورهای غربی نیز درباره این موضوع گفتوگو و مشورت کند.روسیه نیز در ساعات بامدادی روز دوشنبه خبر از نشست جلسه فوقالعاده شورای امنیت سازمان ملل داده است. روسیه تحت عنوان "دفاع از صلح و امنیت بینالمللی" از اعضای شورای امنیت سازمان ملل خواسته است موضوع را در یک جلسه فوقالعاده بررسی کنند.
این جلسه قرار است ساعت ۱۱ صبح روز دوشنبه ۲۶ نوامبر به وقت محلی (ساعت ۱۷ به وقت اروپای مرکزی) برگزار شود.
خبر برگزاری این نشست فوقالعاده از سوی «نیکی هیلی» سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد نیز تایید شده است.
اتحادیه اروپا نیز خواستار "خویشتنداری کامل" روسیه و اوکراین شده و نسبت به تشدید تنش در دریای سیاه هشدار داده است. در عین حال اتحادیه اروپا از روسیه خواسته است به قوانین مربوط به کشتیرانی آزاد در آبهای بینالمللی احترام بگذارد.
العالم می نویسد:در پی درگیری نیروهای دریایی روسیه و اوکراین که روز یکشنبه روی داد، روسیه درخواست کرد تا برای بررسی این وضعیت که آن را نقض مقررات بین المللی از سوی کی یف و تهاجم علیه مرزهای خود نامیده بود، جلسه اضطراری شورای امنیت سازمان ملل برگزار شود.
این نشست بر اساس آئین نامه شورا تشکیل شد چرا که هر یک از ۱۵ عضو می تواند درخواست تشکیل جلسه دهد اما دستور کار آن باید ۹ رای موافق را کسب کند.
در ابتدا، نیکی هیلی نماینده مستعفی آمریکا در سازمان ملل متحد به نمایندگی از کشورش، هلند، لهستان، سوئد و انگلیس بیانیه ای قرائت کرد که در آن آمده بود اتفاق روز گذشته را نقض مقررات مربوط به مرزها از سوی فدراسیون روسیه می دانیم.
سفیر آمریکا تاکید کرد: ما از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی اوکراین بر اساس مرزهای شناخته شده بین المللی حمایت و نگرانی عمیق خود را نسبت به این حادثه که نقض گسترده مقررات بین المللی را نشان می دهد، ابراز می کنیم.
هیلی از همه اعضا خواست با طرح روسیه برای دستور کار امروز شورای امنیت مخالفت کنند.
پس از آن «دیمیتری پولیانسکی» معاون نماینده دائم روسیه در سازمان ملل متحد به تشریح شرایط منطقه پرداخت و خواستار موافقت با این دستور کار شد اما در رای گیری به عمل آمده تنها ۵ عضو از جمله روسیه و چین با این درخواست موافقت کردند.
۶ عضو هم از جمله آمریکا، هلند، لهستان و انگلیس با این دستور کار مخالفت کردند و ۴ عضو هم به آن رای ممتنع دادند.
به این ترتیب، درخواست روسیه نتوانست حد نصاب لازم را به دست آورد و این نشست تنها با قرائت بیانیه نماینده روسیه پس از رای گیری پایان یافت.
مایک پمپئو:
آمریکا، شبهجزیره کریمه را بخشی از خاک اوکراین میداند.
وزارت خارجه آمریکا چهارشنبه (۲۵ ژوئیه۲۰۱٨/ ۳ مرداد۱۳۹۷) با انتشار بیانیهای در مورد اشغال شبه جزیره کریمه توسط روسیه تصریح کرده که "چنین حرکتهایی شایسته یک ملت بزرگ نیست و روسیه با این کار خود را در جامعه جهانی منزوی کرده است"
این درحالی است که رئیسجمهوری روسیه، ولادیمیر پوتین معتقد است ماجرای الحاق کریمه به خاک روسیه تمام شده است. پوتین پس از دیدار خود با رئیسجمهوری آمریکا، دونالد ترامپ در هلسینکی در جمع خبرنگاران گفت: «برای ما، برای روسیه این پرسشی است که به آن پاسخ داده شده است. همین»
وزیرخارجه آمریکا اما حال میگوید که آمریکا مانند متحدان غربی خود بر حفظ تمامیت ارضی اوکراین تأکید دارد.
دلیل این موضعگیری مناقشهای است که در آمریکا بر سر اوکراین بالا گرفته است. علاوه بر کریمه، بخشی از شرق اوکراین از سال ۲۰۱۴ میلادی توسط جداییخواهان طرفدار روسیه اشغال شده که وارد نبرد مسلحانه با دولت مرکزی اوکراین شدهاند.
پس از دیدار« ولادیمیر پوتین» و« دونالد ترامپ» در هلسینکی، سفیر روسیه در آمریکا اعلام کرد که پوتین و ترامپ در مورد امکان برگزاری یک همهپرسی در شرق اوکراین گفتوگو کردهاند و پیشنهادهای مشخصی در این زمینه مطرح شده است.
سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا اما میگوید آمریکا همهپرسی مطرح شده در گفتوگوی روسای جمهوری دو کشور را رد کرده است.
***
تصویب حکومت نظامی دراوکراین
رادیو فردا(۰۵/آذر/۱۳۹۷ )نوشت:در پی رویارویی نظامی روسیه با کشتیهای اوکراینی در نزدیکی« تنگه کِرچ»، پارلمان اوکراین عصر دوشنبه، پنجم آذر، در جلسهای غیرعلنی طرح برقراری حکومت نظامی در این کشور به مدت ۳۰ روز را تصویب کرد.
این طرح با امضای پترو پوروشنکو، رئیسجمهوری اوکراین، روز دوشنبه به پارلمان ارائه شد و بلافاصله در «کمیته دفاع و امنیت ملی» پارلمان به اتفاق آرا به تصویب رسید.
بر اساس طرح حکومت نظامی و شرایط جنگی در اوکراین، دولت این کشور از جمله میتواند به مدت دو ماه اعتراضات عمومی و فعالیت رسانهها را محدود میکند، برگزاری انتخابات را به حالت تعلیق در بیاورد.
در این طرح همچنین به اقداماتی از جمله تقویت نیروی هوایی، سربازگیری محدود از شهروندان و «تقویت اقدامات ضدتروریسم» اشاره شده است.
رئیسجمهوری اوکراین به نمایندگان پارلمان گفت که این قانون تنها ۱۰ منطقه از ۲۷ منطقه کشور که هم مرز با روسیه، بلاروس و جمهوری ترانس-دنیستر متعلق به مولداوی است را در بر میگیرد.
آقای پوروشنکو وعده داد که حقوق شهروندانی اوکراینی در نتیجه اجرای این قانون آسیب نخواهد دید.
تصویب حکومت نظامی در اوکراین یک روز پس از رویارویی نظامی روسیه با کشتیهای اوکراینی در نزدیکی تنگه کِرچ صورت گرفته است.
نیروی دریایی روسیه روز یکشنبه در دریای آزوف و در نزدیکی تنگه کِرچ، با حمله به سه شناور اوکراینی، شامل دو کشتی جنگی و یک یدککش، این شناورها را توقیف و ۲۳ خدمه آن را بازداشت کرد.
این اقدام نظامی موجی از انتقاد مقامهای اوکراین و متحدان غربیاش را برانگیخت.
با این حال «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه، اوکراین را متهم کرد که اصول بینالمللی را «با روشهایی خطرناک» نقض کرده است.
تنگه کِرچ که دو دریای سیاه و آزوف را به یکدیگر متصل میکند و در شرق شبهجزیره کریمه واقع شده است.
روسیه و اوکراین حدود ۱۵ سال پیش پیمانی امضا کردند که بر اساس آن، دریای آزوف جزو آبهای داخلی دو کشور محسوب میشود و کشتیرانی در دریا برای شناورهای دو کشور آزاد است. با این حال روسیه چندی پیش اعلام کرد که «به دلایل امنیتی» و برای جلوگیری از تهدیدها علیه پلی که برای عبور از تنگه کِرچ ساخته، گشتزنیهایی را در این منطقه آغاز کرده است.
شورای امنیت سازمان ملل، به درخواست جداگانه روسیه و اوکراین، قرار است شامگاه دوشنبه نشستی اضطراری برگزار کند.
واکنشهای جهانی-امریکایی-اروپایی
از روز یکشنبه که خبر حمله نیروهای نظامی روسیه به سه شناور جنگی اوکراین منتشر شد، مقامهای کییف علاوه بر تماسهای دیپلماتیک، واکنشهایی تند علیه مسکو ایراد کردهاند.
شماری از شهروندان اوکراین نیز شامگاه یکشنبه با برگزاری تجمعهایی، پرچم روسیه را به آتش کشیدند.
پترو پوروشنکو، رئیس جمهوری اوکراین، اقدام روسیه را «نقض فاحش حقوق بینالملل» خوانده و خواستار آزادی ملوانان و کشتیها شده است.
در خارج از اوکراین نیز اتحادیه اروپا، بریتانیا، فرانسه، لهستان، دانمارک و کانادا این اقدام روسیه را محکوم کردهاند و دبیرکل ناتو نیز تلفنی با رئیس جمهوری اوکراین گفتوگو کرد.
دونالد توسک، رئیس شورای اروپا، با محکوم کردن اقدام روسیه، خواستار آزادی کشتیها و ملوانان اوکراینی شد.
مدودوف: «کریمه» تا ابد بخشی از روسیه باقی خواهد ماند
نخست وزیر روسیه ضمن تاکید بر جدایی ناپذیر بودن کریمه از کشورش، تحریمهای اقتصادی و تهدید نظامی غرب علیه مسکو را بیفایده خواند.
نخست وزیر روسیه در پنجمین سالگرد الحاق کریمه به کشورش اظهار گفت این منطقه تا ابد بخشی از خاک این کشور باقی خواهد ماند.
«دیمیتری مدودوف» نخست وزیر روسیه روز دوشنبه در مراسمی به مناسبت پنجمین سالگرد الحاق کریمه به روسیه:
«پنج سال پیش، برای الحاق کریمه به روسیه و ایجاد موجودیتی جدید در روسیه معاهدهای بین طرفین امضا شد. ساکنان این شبه جزیره با برگزاری همهپرسی تصمیم مهمی گرفتند تا به بخشی از روسیه مبدل شوند، در نتیجه انتخاب بسیار مهمی صورت گرفت.»
مدودوف با انتقاد از تحریمهای غرب علیه کشورش، بر اتحاد مردم روسیه با کریمه تأکید کرد و گفت: «هرگونه تحریم اقتصادی، فشار سیاسی یا تهدید نظامی بیفایده است. ما بار دیگر باهم هستیم و این برای همیشه است.»
نخست وزیر روسیه با اشاره به تغییر تحولات صورت گرفته در پنج سال گذشته در کریمه و بهبود اوضاع اقتصادی افزود: «هنوز هم باید کارهای زیادی انجام دهیم و به تازگی نیز برنامهای جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی کریمه و سواستوپول مورد تایید دولت قرار گرفته است.»
مدودف گفت که در سه سال آینده حدود ۳۱۰ میلیارد روبل (۴.۸ میلیارد دلار) برای توسعه اقتصادی منطقه اختصاص خواهد یافت.
«ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه نیز برای جشن گرفتن پنجمین سالگرد این اتفاق روز دوشنبه به این شبه جزیره رفت.
یک مقام ارشد روسیه روز دوشنبه از قصد این کشور در استقرار بمبافکنهای راهبردی «توپولوف -۲۲ام ۳» در شبهجزیره کریمه خبر داد.
جمهوری کریمه سال ۲۰۱۴ و پس از برگزاری یک همهپرسی به روسیه ملحق شد. اکثریت قاطع ساکنان این منطقه به جدایی از اوکراین و پیوستن به روسیه رأی دادند./ فارس ۲۸ اسفند ۱۳۹۷بنقل از خبرگزاری «تاس»روسیه
***
مداخله نظامی روسیه در اوکراین پس از انقلاب فوریه ۲۰۱۴ میلادی( بهمن ۱۳۹۲) اوکراین و برکناری رئیسجمهور، ویکتور یانوکویچ رخ داد. این مداخله نظامی در شبهجزیره کریمه در جنوب شرقی اوکراین واقع در کناره دریای سیاه و سپس در مناطق شرقی اوکراین رخ داد.
نیروهای روسی در آغاز به شکل سربازان نقابدار و مسلح، ساختمانهای دولتی و پایگاههای نظامی فرودگاههای این شبهجزیره را تصرف کردند. سپس ۷ هزار نیروی نظامی وارد این شبهجزیره شده و کم کم باافزایش نیروها شمارنظامیان روسی به ۱۵ هزاررسید که عملاً کنترل آن منطقه را بدست گرفتند، تعداد نیروهای روسی به ۱۵ هزار نفر افزایش یافت ودلیل این حرکت را حمایت از شهروندان روستبار مقیم شرق اوکراین،اعلام کردند.
سرانجام در ۱۶ مارس ۲۰۱۴ همهپرسی برگزارشد که۹۷درصدازساکنین کریمه به الحاق این شبهجزیره به روسیه رأی مثبت دادندو رئیس جمهور روسیه«پوتین» در ۱۸ مارس ۲۰۱۴ سند الحاقیه را امضا کرد ونه »کریمه »به روسیه تعلق گرفت،اما آمریکا،ضمن حمایت مخالفان، این حرکت را اشغال نظامی نامیدند
ایرنا در۳۰مرداد ۱۳۹۷نوشت: «گئورگی مرادوف» که معاون نخست وزیر دولت محلی کریمه است، روز سه شنبه در مصاحبه با روزنامه «ایزوستیا» چاپ مسکو با اشاره به برنامه همکاری بنادر کریمه با ایران از طریق دریای خزر اظهار داشت: در شرایط کنونی مساله برقراری مسیر از طریق کانال ولگا دونسک بررسی می شود که بنادر کریمه را به سواحل خزر ایران مرتبط خواهد کرد.
وی همچنین گفت که برای برقراری روابط تجاری بین شبه جزیره کریمه و سوریه نیز در حال برنامه ریزی هستیم و قرار است مقام های پارلمانی کریمه در ماه سپتامبر۲۰۱٨ (ماه آینده میلادی) در نمایشگاه دمشق که ششم سپتامبر افتتاح می شود این موضوع را بررسی کنند.
نماینده رئیس جمهوری روسیه در منطقه کریمه خاطرنشان کرد که شماری از تاجران ایرانی برای تجارت از طریق مسیر ولگادونسک با بنادر کریمه اعلام آمادگی کرده اند.
'مرادوف' همچنین گفت که به موازات ارتباط دریایی، ارتباط ریلی و خودرویی بین کریمه و ایران نیز برقرار می شود و با افتتاح پل شبه جزیره کریمه به روسیه، این امکان فراهم شده است.
سیاستمدار روس خاطرنشان کرد که با افتتاح خط آهن کریمه به روسیه از طریق پل بزرگ کریمه، تجارت آسان تر می شود و منطقه کریمه با قفقاز شمالی، جمهوری آذربایجان و ایران ارتباط ریلی می یابد.
روزنامه ایزوستیا در ادامه گزارش یادآوری کرد که روسیه با ایران در دریای خزر از طریق سه بندر آستراخان، اولیا و مخاچ قلعه ارتباط دارد و با توجه به اینکه ارتباط ریلی دو کشور به دلیل فاصله متفاوت بین ریل ها دشوار شده است، توسعه حمل ونقل دریایی بین دو کشور در اولویت قرار دارد.
منطقه کریمه با ۲۷ هزار کیلومتر مساحت و ۲ میلیون و ۲۸۴ هزار نفر جمعیت در ساحل دریای سیاه قرار گرفته است.
با وقوع تغییرات در اوکراین که کی یف آن را انقلاب و روس ها از آن به عنوان کودتای سال ۲۰۱۴ یاد می کند، مردم شرق اوکراین و شبه جزیره کریمه دست به مخالفت با دولت مرکزی زدند.
با توجه به حضور نظامی روسیه در کریمه، روسیه امنیت برگزاری همه پرسی در شبه جزیره کریمه را فراهم کرد و مردم این منطقه که اکثر آنان را روس زبانان متمایل به مسکو تشکیل می دادند رای به استقلال از اوکراین و سپس درخواست پیوستن به روسیه دادند که با موافقت پوتین جنبه اجرایی پیدا کرد.
از آن تاریخ به این طرف، آمریکا و غرب انواع تحریم های اقتصادی را علیه روسیه و شخصیت ها و شرکت هایی که در کریمه فعالیت می کنند وضع کرده اند تا شاید روسیه از کریمه پا عقب بگذارد.
ایران با روسیه و اوکراین روابط نزدیکی دارد و تلاش می کند فارغ از اختلافات بوجود آمده میان دو کشور، روابط خود را با آنان در سایر حوزه ها گسترش دهد.پایان ایرنا.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:برای اطلاعات بیشتربه این لینک مراجعه کنید:
ایرانیان دراوکراین
جمعیت اوکراین حدود۵۰میلیون نفرمی باشدبا مساحت۶۰۳٫۵۵۰ کیلومتر مربع مساحت که دارای ۲٬۷۸۲ کیلومتر خط ساحلی است.ازنظروسعت درجهان، بعدازروسیه قراردارد .
کشور اوکراین به ۲۴ اوبلاست (استان) و استانهای اوکراین به نوبه خود به ۴۹۰ رایون (بخش) تقسیم شدهاند.
شهر( Киев) »کی یف» پایتخت اوکراین بوده و در کنار سواحل رود دنیپر واقع شده است که ۳میلیون نفرجمعیت دارد
مساحت کی یف ۸۴۰ کیلومتر مربع می باشد که حدود ۵۰۰ کیلومتر مربع آن فضای سبز و مابقی را ساختمانها و اماکن عمومی تشکیل می دهد.
شهرمذهبی اوکراین
کی یف براساس آمار سال ۲۰۰۷ در این شهر ۷۱۹ گروه و سازمان دینی وجود دارد که ۱۷۷ سازمان مربوط به مسیحیان پروتستان ، بیشترین آمار را به خود اختصاص داده.در این آمار ۸ مرکز اسلامی نیز در این شهر به چشم میخورد
شهر« آلوشتا »(uk:Алушта) در سواحل جنوبى شبه جزیره کریمه قرار گرفته است که تاریخچه آن به قرن ششم میلادى باز میگردد.
جمعیت منطقه« آلوشتا» حدودا ٣۲ هزار نفر است که أکثریت از مسلمانان تاتارى و مسیحیان ارتودکس روسى و اوکراینى است. این شهر داراى مساجد و کلیساهاى متعددى است سالیان سال و در کمال صلح و آرامش زندگی می کنند.
آمارمسلمانان اوکراین حدود۵۰۰هزارنفرمی باشد که یکصدهزارنفرآن شیعه هستند.
سواستوپول نیز با۳۵۰۰۰۰ نفرجمعیت یک شهرنظامی می باشد
پایتخت کریمه «سیمفروپول» که تنهافرودگاه شبهه جزیزه کریمه نیزمی باشد.
شهر«سیمفروپول»با۱۰۷هزارکیلومترمربع داری ۳۶۵هزارنفرجمعیت دارد.
اسم قدیم این شهر«سکاها»بود که به ناپل سکائیه شناخته میشد که سکونتگاه قوم تاتاربود،این منطقه به «آقمسجد» (Aqmescit)نیزمعروف است.
اسم روسی سیمفروپول (Сімферополь)واسم قدیمی-تاتاری(Aqmescit به معنی مسجد سفید)
یکی ازشهرهای مهم اوکراین «چرنوبیل »که در نیروگاهی هستهای چرنوبیل درآن قراردارد.در ۸۳ کیلومتری شمال کییف واقع شده است.
۲۶ آوریل ۱۹۸۶(۶ اردیبهشت ۱۳۶۵) قسمت چهار راکتور RBMK در نیروگاه هستهای چرنوبیل در اوکراین در جریان یک آزمایش از کنترل خارج شد و انفجار عظیمی را در ساختمان راکتور ایجاد کرد. قسمتی از ساختمان تخریب شد،رادیواکتیونشت کرد.
جمعیت شهر»چرنوبیل» درزمان حادثه ۱۶ هزار نفربود.
نزدیک ترین شهر به نیروگاه شهر«پریپت (پریفیات)»بودکه جمعیت ۵۰ هزار نفرجمعیت داشت که ۱۶ سال قبل از فاجعه و عمدتا برای اسکان کارکنان در۲کیلومتری نیروگاه ساخته شده بود که تخلیه شدند وروزهای بعدتاشعاع ۳۰ کیلومتری ازنیروگاه هم تخلیه شدند .
درباره قربانیان چرنوبیل اطلاعات ضد و نقیضی منتشر شده. طبق آمار رسمی، در روزهای اول تنها سه نفر از کارکنان نیروگاه جان باختند و ۱۳۵ نفر با علایم حاد بیماری ناشی از پرتوهای رادیواکتیو روانه بیمارستان های تخصصی شدند که ۲۸ تن از آنها در فاصلۀ سه ماه و ۲۴ نفر در فاصلۀ دو سال پس از حادثه جان سپردند.
وفاجعه درکوتاه مدت گریبان ۴ هزارنفر راگرفت واما فعالین سازمان صلح سبز آسیب دیدگان را حدود ۲۰۰ هزار نفر ذکر کردند.
می گویند:حادثه چرنوبیل تقریبا ۴۰۰ بار قوی تر از بمبی اتمی بود که در سال ۶ اوت ۱۹۴۵(۱۵مرداد۱۳۲۴)هیروشیما وناکازاکی منفجر شد
BBCدرسال ۲۰۰۶می نویسد:
علاوه برتخلیه ساکنین «پریفیات»که در ۳روزاول تخلیه شدند
تعداد افراد تخلیه شده تا شعاع ۳۰ کیلومتری راکتور را« ۱۱۶۰۰۰نفر»اعلام کرده وبخاطرعمق این فاجعه عملیات تخلیه درسالهای بعدهم ادامه داشت که تعداد آن را «۲۲۰۰۰۰»نفردانسته و
تا ۸ میلیون نفراز ساکنین مناطق بلاروس، روسیه و اوکراین درمعرض آلودگی دانسته اند.
«کریمه» منطقه خودمختار کشوراوکراین میباشد.
شهر باخچیسارای (uk:Бахчисарай)«باغچه سرای» با نام فارسی خود واقع در شمال کریمه با ۲۸هزارجمعیت نیز از زمان حکومت تاتارها نام گذاری شده است.
باغچه سرای با خانه های سنگی، گلی، آجری در دل کوهپایه، قراردارد .
باغچه سرای در ۳۰ کیلومتری سیمفروپل، پایتخت کریمه واقع شدهاست و بدلیل قدمت تاریخی و معماری خاص آن شهر «پنج قرن» نامیده می شود.
شهرسنگی «چوفوت قلعه»، پارک مینیاتور کریمه، «کاخ خان» باغچه سرای و صومعه سنگی «اوسپنسکی مقدس» منجمله تاریخی ترین اماکن گردشگری باغچه سرای می باشد.
اوکراین درزمان جنگ و تحریم،درصنایع نطامی وهوایی خیلی به ایران کمک کرد
دیدگاه سفیر سابق ایران در اوکراین(اکبر قاسمی):بحران اوکراین که از بیش از یک سال پیش و در پی اوج گیری اختلاف میان نیروهای روس گرا و غرب گرا در این کشور بروز کرده و ظرف مدت کوتاهی به یک جنگ داخلی تمام عیار تبدیل شد، یکی از مهمترین موضوعات جاری است که در محور توجه محافل سیاسی و تحلیلی بین المللی قرار گیرد. علل و ریشه های شکل گیری این بحران، نقش عوامل داخلی و بازیگران بین المللی، چشم انداز حل و فصل بحران و تأثیر آن بر عرصه گسترده تر تعاملات بین المللی، همگی مواردی هستند که در این چارچوب مورد توجه و بحث و بررسی قرار گرفته است.
پس از انقلاب اسلامی ایران تحریمهای زیادی علیه ما اعمال شد. از آن جمله تحریم صنایع هوایی ایران بود و اوکراین تنها کشوری بود که به شکوفایی صنایع هوایی ما کمک کرد.
بنابراین ما باید در رابطه با اوکراین ظرفیتهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی شکل گرفته شده فی ما بین دو کشور را در نظر گرفته و بر این اساس برنامهریزی کنیم.
سفیر سابق ایران در اوکراین گفت: تعامل جمهوری اسلامی ایران با اوکراین از زمان ریاستجمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی و اولین رییس جمهوری دوره استقلال اوکراین آقای کراوچوک آغاز و تا امروز در روند تکاملی ادامه داشته است . در همین راستا ما میتوانیم بدون متأثر شدن از فرآیند های بینالمللی نسبت به اوکراین همانند گذشته منافع و تعاملات خود را با این کشور دنبال کنیم و در این زمینه رویکرد منافع خود راتوام با احترام متقابل حاکم بر مناسبات دو کشور صیانت کنیم .
قاسمی با اشاره به دورانی که به عنوان سفیر ایران در اوکراین خدمت میکرده است، گفت: ما با تمام طیفهای سیاسی و قومی اوکراین شامل ناسیونالیستها و ملی گراها و چپها بدون در نظر گرفتن جهتگیریهای داخلی آنها روابطی بر اساس احترام متقابل و منافع دوطرف در اوکراین داشتهایم. وی خاطرنشان کرد: هر چند به دلیل تحولات اخیر اوکراین طی یک سال گذشته از حجم مناسبات ما با این کشور کاسته شده است ولی این روند نباید به همین صورت ادامه یابد بلکه باید روابط ما و تعاملاتمان با اوکراین به صورت فعال دنبال شود.
سفیر سابق ایران در اوکراین در رابطه با دیدگاه مردم اوکراین نسبت به تعامل با ایران، تصریح کرد: مردم این کشور ملت ایران را با فرهنگ و کشورمان را تاریخساز و با تمدن و قدمتی دیرینه میدانند. همچنین آنها تمایل زیادی برای داشتن تعامل حسنه و با ملت وکشور ایران دارند. قاسمی در رابطه با این سوال که با وجود ادامه تنشها در اوکراین ادامه روابط ایران با این کشور چطور دنبال خواهد شد، گفت: ما با بسیاری از کشورهای بحران خیز دیگر مانند عراق، افغانستان و سوریه نیز رابطه فعال داشتهایم. در هر صورت ایران نباید تحت تأثیر تحولات بینالمللی به اوکراین منافع خود را رها کند و لازم است تا ما حتی با کشورهای بحراندار نیز مناسبات خود را داشته باشیم. وی در بخش دیگری از سخنان خود به بررسی تحولات اخیر اوکراین و علل آن پرداخت و خاطرنشان کرد: در 28 تا 29 نوامبر 2013 قرار بود تا اوکراین از طریق اجلاسی که در لیتوانی برگزار میشد و موافقت نامه وابسته بهاتحادیه اروپا را امضا نمایند ولی به یکباره در 20 نوامبر رئیس جمهور و نخست وزیر این کشور اعلام کردند که زیرساختها و شرایط پیوستن به اتحادیه اروپا را ندارند و به نوعی میتوان گفت که آنها جهتگیریهای خود را تغییر دادند.
وی ادامه داد: همین تغییر موضع دولت اوکراین برای پیوستن به اتحادیه اروپا باعث افزایش اعتراضها و کشته شدن 80 نفردر رخدادهای 18 تا 21 فوریه شد و متعاقب آن منجر به کنار رفتن رئیس جمهور اوکراین شد. از سوی دیگر روسیه احساس میکرد که شرایط جدید به نفع او نیست و دیگر نمیتواند در اوکراین منافع خود را دنبال کند زیرا اوکراین از نظر اقتصادی، صنعتی، کشاورزی و... اهمیت زیادی برای روسیه داشت. وی ادامه داد: روسیه از طریق مانور نظامی کریمه را به خود ملحق کرد و با اینکه روسیه با کریمه پیوستگی ارضی نداشت ولی پس از این رخداد ها به روسیه ملحق ساخت. از سوی دیگر روسیه که ناوگان پنجمش در سواستوپل کریمه مستقر بود رخداد های داخلی اوکراین را تهدیدی جدی علیه خود میدید بنابراین با الحاق کردن به روسیه و سپس به نوعی حمایت از جداییطلبی در شرق، اوکراین همچنان تا الان در تلاطم بوده و پیامد آن در عرصه بین المللی نیز مناسبات بین آمریکا و روسیه با یک تصادم جدی مواجه ساخته است./۲۱ آبان ۱۳۹۳ایسنا
مصاحبه طولانی سفیرسابق با تابناک:
توافق اخیر کشورهای روسیه، فرانسه، آلمان و اوکراین در مینسک، پایتخت بلاروس بر سر برقراری آتش بس در اوکراین و آغاز روند مصالحه در این کشور، بهانه ای شد تا با اکبر قاسمی، سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در اوکراین درباره ابعاد و چشم اندازهای بحران اوکراین به گفت و گو بنشینیم.
در ابتدا با توجه به سابقه حضور شما در اوکراین، در صورت امکان پیشینه ای از بحث مربوط به بحران اوکراین و روند آغاز و تداوم آن را بفرمایید
قاسمی:زمینه ها و ریشه های بحران اوکراین، در واقع ناشی از تغییر رویکرد ناگهانی آقای یانوکوویچ بود که از ۲۰ نوامبر ۲۰۱۳ اشکارگردیداین تغییررویکردپس از سفری که به مسکو داشت، به یکباره در اظهاراتی ازسوی نخست وزیر خود آقای آزاروف، دراستانه اجلاس سران اتحادیه اروپادرلیتوانی اعلام کرد برای اینکه بتوانیم اقتصاد و صنعت اوکراین را به سمت همگرایی اروپایی تغییر جهت بدهیم، نیاز به مدت زمان بیشتر و هزینه ۶۰ تا ۷۰ میلیارد دلاری داریم و به همین دلیل، در شرایط فعلی زمینه برای امضای موافقتنامه عضووابسته اروپا فراهم نیست. این اظهارت یک هفته قبل ازاینکه یانووکویچ می بایست در ویلینیوس پایتخت لیتوانی موافقتنامه عضویت وابسته اوکراین در اتحادیه اروپا را امضا می کرد موجب جرقه اعتراضات درکشورشد .
«اکبر قاسمی» سفیر پیشین ایران در اوکراین( سفیر جدید در گرجستان)
با توجه به اینکه رویکردهای سیاسی و تبلیغاتی که تا آن روز آقای یانوکوویچ دنبال کرده بود، همگی بر طرفداری از رویکرد همگرایی بااروپامبتنی بود، این اظهارات به یکباره یک تغییر موضع و یک تاکتیک جدید را به افکار عمومی القا می کرد. خود یانوکوویچ هم بعدها در اظهاراتی گفت که مانتوانستیم بطورسنجیده ای مقدمات تغییررویکردرا به لحاظ روانی و سیاسی و اجتماعی انجام دهیم و همین باعث شروع اعتراضات از سوی احزاب معارض شد. متعاقب آن، اعتراضات و تظاهرات خیابانی و حملات به موسسات دولتی آغاز شد تا مقطعی که برهه انفجار بحران متبلورشد که در واقع تاول بحران ترکیدوان درمقطع بین ۱۸ تا ۲۱ فوریه ۲۰۱۴بود، نحوه برخورد با معترضان منتهی به انفجارشدودرنتیجه ۸۰ نفر کشته و ۴۰۰ نفر هم مجروح شوند. این موضوع باعث شد که زمام حکومت از دست تیم یاناکویچ ودولتمردان ان خارج شود. شرایط خیابانی به گونه ای شد که یانوکوویچ بلافاصله درباره وضعیت امنیت خودش احساس نگرانی کرد که اگردرکیف بماند، احتمال دارد صدمه ببنید ولذا کی یف را ترک کرد و به روستف روسیه رفت. در نتیجه این امر، عملاً یک خلأ حاکمیتی به وجود آمد.
در بیست فوریه، وزرای خارجه سه کشور فرانسه، آلمان و لهستان به اوکراین آمده و گفت و گوهایی رابرای حل بحران و تفاهم سیاسی آغاز کردند ونماینده روسیه نیز باتاخیردر این مذاکرات حاضر شد. اما شرایط به گونه ای پیشرفت رفت که پیامد صحنه و تحرکات خیابانی بر تفاهمات سیاسی غالب شد. عملاً شرایط بحرانی به ویژه آثار ناشی از کشته شدن ۸۰ نفر در میدان کی یف، بر همه تحولات سایه انداخت و متعاقب آن، معارضین حاکمیت را در اختیار گرفتند و تیموشنکو از زندان خارکف آزاد شد. بلافاصله پس از این تحولات، پوتین در اجلاسی که بعد ازپایان بازی های المپیک زمستانی سوچی با شورای امنیت روسیه داشت، تصمیم گرفت که در رابطه با تحولات اوکراین به تعبیرمن راهبرداستراتژیست معروف روسی وادیم تسیمبورسکی یعنی نشان دادن بازوهای روسیه برای نیل به مرحله انقباض توانمندی ژئوپلتیک روسیه را عملی سازد. اولین واکنش ونتیجه این راهبرد، بروزاستقلال خواهی روس زبان های کریمه بود درسایه مانورهای نظامی ارتش روسیه در مرزهای اوکراین. ودر پرتو این تحولات در ماه مارس ۲۰۱۴ رفراندوم کریمه برگزار شد که منجر به الحاق کریمه به روسیه شد.
متعاقب این تحولات، روند به سمتی رفت که واکنش های بین المللی نسبت به الحاق کریمه به روسیه تشدید شود. ولی باز هم در اینجا رخداد بعدی این بود که با وجود اینکه الحاق کریمه به روسیه واکنش بین المللی را در پی داشت و اروپا و آمریکا آن را درتعارض بانظم اروپایی و نقض حاکمیت ملی اوکراین قلمداد و محکوم کردند، ولی به دلیل اینکه دولت طرفدار روسیه در کی یف ساقط شده بود و دولت معارضین شکل می گرفت، به نوعی یک نوع تعادل واقناع غیررسمی بین طرفین موازنه روسی وغربی درعرصه بین الملل ایجاد شده بود. در حقیقت، روند روی کار آمدن حاکمیت موقت جدید که توسط آقای تورچینف، رئیس موقت پارلمان شکل گرفت، یک روند تفاهمی بین قدرت های بزرگ نبود و یکی از مواضعی که رهبری روسیه خیلی درباره آن ایراد می گرفت و انتقاد شدید داشت این بود که قاعده بازی بین المللی ازسوی امریکا بر هم زده شده است. روسیه معتقد بود با توجه به اینکه یک دولت مشروع یعنی دولت یانوکوویچ در اوکراین بر سر کار بود و تنها نه ماه دیگر تا انتخابات باقی مانده بود (دسامبر ۲۰۱۴) آمریکا و اروپا نمی بایست عجولانه حرکت می کردند و قاعده بازی را بر هم می زدند. یکی از ایراداتی که روسیه می گرفت و الان هم محور انتقاداتش به آمریکا است، این است که آمریکایی ها حاضر نیستند قواعد بعد از جنگ سرد را در رابطه با قدرت های بزرگ رعایت کنند. تعبیری هم که پوتین در اجلاس مجمع روشنفکران روسیه دروالادی به کار برد، این بود که اشاره کرد آمریکایی ها دنبال بازی های بدون قاعده هستند.
ادامه این روند از دید راهبردهای روسیه به این صورت بود که حلقه بعدی بحران را در ارتباط با مناطق دیگری که به نوعی اقلیت های روس در آن حضور دارند،وارزش سوق الجیشی واقتصادی درنزدیکی مرزهای روسیه داشت یعنی شرق اوکراین و مشخصاً دانتسک و لوگانسک دنبال کند که عملاً جرقه دومین منازعه نظامی آن. متعاقب بحران کریمه درراستای دفاع ازحقوق اقلیت های روس زبان زده شد. و در اجلاس ۱۷ آوریل۲۰۱۴ ژنو (روسیه، آمریکا، اتحادیه اروپا و اوکراین) برای اولین باردرخصوص چگونگی رفع منازعه فقط در شرق اوکراین واردمذاکره شدند ودراین اجلاس هیچ اشاره ای به تحولات کریمه نشد و به همین دلیل،درمحافل سیاسی به نوعی این امر بعنوان اعطای امتیاز و حق السکوتی به روسیه تلقی شد. ولی روسیه باز هم روند تحولات را درراستای همان راهبردرویکردانقباض توانمندی ژئوپلتیک تعقیب کرد تا اینکه به واسطه یک سری تحولات دیگر که ازجمله تشدیدرویکردناسیونالیستهای اوکراینی درروس ستیزی در اودسا و دیگر مناطق اتفاق افتاد و همچنین تشدیدروند تحولات داخلی درجهت کاهش وابستگی های سیاسی اقتصادی وگازی اوکراین به روسیه ، ازقبیل رفراندوم قانون اساسی، انتخابات پارلمانی، انتخابات ریاست جمهوری، عملاً شعله منازعه در شرق اوکراین رافروزان تر ساخت .
متعاقب این تحولات، شاهد برگزاری اجلاس نرماندی در فرانسه بودیم که با وجود جدل سختی که آمریکایی ها با پوتین داشتند، فرانسوا اولاند درابتکاری در هفتادمین سالگرد نبرد نرماندی از پوتین دعوت کرد و در آنجا هم ملاقات هایی بین پوتین، مرکل، اولاند و پروشنکو اتفاق افتاد. در این اجلاس، اولین مذاکره بین پروشنکو و پوتین برگزار شد و سپس طرفین تلاش کردند همین روند را در قالب یک اجلاس چهارجانبه در جولای و اوت در فرانسه و آلمان تعقیب کنند. با این حال، روس ها همچنان با رویکرد اقتدارگرایانه روندهای شرق اوکراین را تعقیب کردند تا اینکه مشخصاً در آخرین روندهایی که در ماه فوریه رخ داد، تحولات میدانی درکل منطقه دانتسک موجب نشدکه در اختیار جدایی طلبان قرار گیرد؛ اما در ژانویه با تحرکاتی که انجام شد، فرودگاه دانتسک هم از حیطه نظامیان ارتش اوکراین خارج شد. البته درباره این فرودگاه، ارتش اوکراین از سیاست زمین سوخته استفاده شد و فرودگاهی که یکی از فرودگاه های عظیم منطقه بود که قبل از بازی های فوتبال یورو ۲۰۱۲ یانوکوویچ آن را بازسازی و تجهیز کرده بود و در حدود ۲۰۰ میلیون یورو هزینه آن شده بود، به وضعیت غیرقابل استفاده ای رسید. در عین حال، به نظر می رسد تا آستانه اجلاس اخیر مینسک، جدایی طلبان به دنبال این بودند که محور مواصلات راه آهن را در دبالستوو را هم بتوانند در اختیار بگیرند. حتی در ۱۰ و ۱۱ فوریه هم که اجلاس میسنک در حال برگزاری بود، نیروهای جدایی طلب به شدت با محاصره ارتش اوکراین در جنگ بودند تا بتوانند این منطقه مواصلاتی استراتژیک را در حوزه نفوذ خود وارد وبدست اورند. به این ترتیب، تا ۱۴ فوریه که ساعت ۱۰ به وقت گرینویچ آتش بس رسماً اعلام شد، جنگ در این منطقه ادامه داشت.
به ابتدای بحث شما برگردیم. گفتید یانوکوویچ پس از سفر به روسیه و توافقاتی که با روس ها داشت، رویکرد مبتنی بر همگرایی با اروپا را تغییر داد. ولی چیزی که ما شاهد بودیم این بود که اولاً در جریان بحث انقلاب های رنگی، یک پای رقابت در اوکراین یانوکوویچ بود که به عنوان محور نیروهای روس گرا شناخته می شد. ثانیاً بعد از آن هم در اوایل دولت جدیدی که در دوره اخیر ریاست جمهوری اش تشکیل داد، یکی از مباحث جنجالی، بحث تمدید توافق پایگاه نظامی روسیه در دریای سیاه بود. از همین جهت، بسیاری معتقدند که رویکردهای یانوکوویچ به طور کلی روس گرا بوده است. سوال من این است که تا چه حد جریان بازگشت یانوکوویچ از رویکردهای همگرایی اروپایی و توجه ویژه به سمت روسیه را از رویکردهای خود وی می دانید و تا چه حد ناشی از فشارها و مداخله مستقیم روسیه؟
قاسمی:واقعیتی که در روندهای داخلی اوکراین وجود داشت، این بود که اغلب احزاب و رهبران متنفذ اوکراینی بعد از فروپاشی شوروی، به عنوان یک امر پذیرفته شده، رویکردهای پیوستن به اتحادیه اروپا را درهسته مرکزی راهبرد خودمدنظر قرار داده بودند. با این حال، شدت و حدت این امر متفاوت بود. مثلاً حزب باتکیفشینا که حزب خانم تیموشنکو است، حزبی است که با در نظر گرفتن تمامی اهداف اروپایی و به صورت بی محابا این روند را دنبال می کرد؛ ولی حزب مناطق که رهبر آن یانوکوویچ بود، با نگاهی که منافع روسیه را نیز دربرداشت و نه بی محابا به این روند توجه نشان می داد. حتی روسای جمهور قبل از آن که الان نماینده ریس جمهوری فعلی پروشنکو هستند، منظور کوچما نیز به این موضوع اعتقاد داشتند. کوچما دومین رئیس جمهور بود که ۱۰ سال حکومت کرد و او هم شعارتحقق همگرایی اروپایی را داد.
« کراوچوک» هم که« اولین رئیس جمهور اوکراین پس از استقلال »بود بحث همگرایی را مطرح می کرد. در واقع، احزاب و سیاستمداران اجماع واتفاق نظری کلی درباره روند همگرایی با اتحادیه اروپا داشتند.
قاسمی گفت:نکته جالب این است که «یانوکوویچ» در مدت چهار سال و اندی که حکومت کرد، عمده مواضعش در تأیید روند همگرایی اروپایی بود و اینکه تمام گام هایی که برداشته می شد به نوعی در راستای پیوستن به اتحادیه اروپا باشد. این نمی توانست یک شعار صرف باشد. بسیاری از تفاهم نامه های مرتبط، ساختارش در زمان خود آقای یانوکوویچ تدوین و مقدماتش فراهم شد. با این حال، به دلیل نادیده گرفتن منافع روسیه در این موازنه ومعادله، در نهایت روند به گونه ای شد که به لحاظ سیاسی- روانی یک کار غیرحرفه ای انجام گرفت و یانوکوویچ یکباره تغییر موضع داد. این تغییر موضع اصلاً قابل توجیه نبود.و او باید 9 روز بعد از آن تاریخ به لیتوانی می رفت و توافقنامه با اتحادیه اروپا را امضا می کرد؛ اما بعد از سفر به مسکو و دریافت وعده کمک مالی سه میلیارد دلاری روس ها، روند عملکرد وی تغییر کرد. اما به نظر ناظران سیاسی . هم آمریکایی ها وهم غربی ها نباید فضای اوکراین را به سمت بحران و خلأ حقوقی و حاکمیتی هدایت می کردند و می بایست به نوعی دوباره تفاهمی انجام می دادند که دراین میان نظر روس ها نیزبه نوعی تأمین می شد و روندحکومت تا زمان انتخابات ریاست جمهوری به صورت طبیعی دنبال می شد.
البته برخی، حلقه های مفقوده ای را در این میان مطرح و اشاره می کنند کشتاری که در میدان کی یف انجام شد، باعث جریحه دار شدن افکار عمومی و تشدید بحران شد. غرب گراها می گویند این کشتار کار طرفداران روسیه بوده و طرفداران روسیه می گویندطراحی و کار غربی ها و آمریکایی ها بوده است. به هر حال، این امر هنوز یک معمای پیچیده و گنگ است و مستندات آن دقیقاً کارشناسی نشده؛ ولی به طور کلی روند با یک خلأ حاکمیتی مواجه شد. پس می شود گفت که در عمل، یانوکوویچ هم شرایط همگرایی اروپایی را پذیرفته بود و هم خودش به آن عمل می کرد. او در یکی از اظهاراتش گفت در حدود ۸۰ مصوبه برای همگرایی اروپایی داشتیم و این امر را در دفاع از اعتقادش به همگرایی اروپایی گفت. ولی نکته ای که وجود دارد این است که روند تحولات به گونه ای پیش رفت که لجام وزمام امور از مدیریت سیاسی او خارج شد و شرایط به یک وضعیت حاد و بحرانی تبدیل شد.
سئوال:پس در این بحث می توان گفت که ثبات سیاسی در اوکراین پس از فروپاشی شوروی منوط به برقراری تعادل در روابط با روسیه و غرب بوده و زمانی که این تعادل بر هم می خورد بحران به وجود می آید؟
«اکبرقاسمی»:اجازه بدهید برای اینکه دقیق تر و علمی تر این بحث را بررسی کنم، چند نکته را اشاره کنم. سوالی که می شود مطرح کرد این است که آیا بحران ماهوی اوکراین، بحرانی است از نوع منازعه ورقابت منافع قدرت های بزرگ درصحنه بین المللی که بر اوکراین سایه انداخته یا مجموعه مولفه های ناشی ازمنافع گروههای داخلی دارد که می تواند مورد استفاده متنفذان بین المللی هم قرار گیرد؟ من می خواهم بگویم که هر دوی این هاست. برای اینکه اثبات بکنیم، نگاه کنید به اینکه به لحاظ موقعیت ژئوپلیتیکی و ساختاری، اوکراین دارای ظرفیت های راهبردی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی، نظامی و فرهنگی بسیار بالایی است؛ هم برای روسیه به عنوان یک پیوستگی عمیق چندین سده ای و هم برای راهبردهای جدید آمریکا و غرب حائزاهمیت است. من برای اینکه به صورت گذرا اشاره کنم، باید توجه داشت که به لحاظ فرهنگی، هسته اصلی نژاد ملل روسیه و اوکراین، قومیت اسلاو است که در میان کشورهای مشترک المنافع، روسیه، اوکراین و بلاروس از نظر فرهنگی و زبانی این ملل را به هم مرتبط می سازد و از جنبه اقتصادی نیز ساختارهایی که از زمان شوروی ایجاد شده، اقتصاد و صنعت پیشرفته را در این سه کشور و مشخصاً در روسیه و اوکراین متمرکز ساخته است. صنایع هوایی، هوا- فضا، اتمی، تاسیسات خطوط لوله عظیم گاز، تاسیسات شبکه راه آهن و مواصلات، مخابرات و اصولاً دانش و علم و فناوری در این دو کشور یکدیگر را همپوشانی می کنند و مکمل یکدیگر هستند. یعنی اگر روسیه الان بخواهد هواپیمای سوخوی خود را با کیفیت مناسب تولید کند، حتماً باید کارخانه های آنتونوف و موتورسیچ و خارکف را به عنوان پشتیبانی فنی در کنار خود داشته باشد. در غیر این صورت، باید به سراغ چین بروند که چینی ها هم ملاحظات مالی و فنی خاص خود را دارند. همین اواخر خود روس ها اعلام کردند که دویست نوع قطعه صنایع هوایی و فضایی شان به تولیدات کارخانه های اوکراین پیوند خورده است. این همان تعبیری است که پوتین اشاره کرد و گفت که آمریکایی ها منافع اقتصادی روسیه را با کشورهای حوزه نفوذ خود نادیده گرفته اند و این رویکرد آمریکایی ها باعث شروع بحران شده است.
همچنین در حوزه نفوذ امنیتی روسیه نیز می توان این پیوستگی را مشاهده کرد که در قالب موضوع پیوستن اوکراین به ناتو مطرح می شود. در آخرین اجلاس پارلمان دولت اوکراین، تصمیم گرفت که قاعده عدم پیوستن به ناتو را حذف کنند و عملاً لایحه را فراهم کردند تا پروشنکو اعلام کند که تا ملت اوکراین در رفراندومی خواستار پیوستن به ناتو شوند . این امر موجب تحریک هرچه بیشتر روسیه شد و یکی از دلایلی که جنگ در شرق اوکراین را مشتعل کرد، همین موضوع بود و باعث شد که روسیه حمایت بیشتری را از راهبرد قدرتنمایی در شرق اوکراین داشته باشد. پوتین اشاره می کند که ناتو قول داده بود گسترش خود را متوقف می کند، ولی به قول خود عمل نکرد. مورد دیگر این بود که در چارچوب قرارداد سابق خارکف، حضور ناوگان روسیه در سواستوپل در ازای اعطای تحفیف گازی به اوکراین تمدید شد. البته پس از تحولات الحاق کریمه به روسیه، این قرارداد دیگر موضوعیت خود را از دست داد. ولی به طور کلی چرا سواستوپل؟ زیرا تنها جایی که روسیه به آب های آزاد دسترسی دارد و عمق ناوگانی لازم را دارد تا بتواند ناوگانش را با بقیه جهان مرتبط سازد، در این منطقه است. هرچند روسیه در سوچی هم اراضی دریایی دارد، ولی به دلیل کم عمقی و فقدان ساختارهای مناسب، از شرایط لازم بهره وری دریایی برخوردار نیست و بقیه مناطق روسیه نیز دسترسی به دریاهای آزاد ندارند. پس روسیه به لحاظ حوزه ژئوپلیتیکی و امنیتی هم در اوکراین شرایط ویژه ای دارد و این نیاز یک نیاز غیر قابل اغماض است . حال در پرتو این مولفه ها ، یعنی فرایندهای فرهنگی، زبانی، ساختارهای مشترک اقتصادی و منافع مشترک و موقعیت امنیتی و تأثیرات این تحولات ، ببینید که روس ها چگونه باید با این تحولات برخورد کنند.
پس از فروپاشی شوروی، اوکراینی ها به دلیل ساختارهای مناسبی که داشتند و همچنین وجود نیروهای ماهر و تحصیلکرده، ظرفیت های کشاورزی، ظرفیت در حوزه صنعت فولاد و صنایع پیشرفته ، مایلند در پیوند با اتحادیه اروپا این شرایط را ارتقا دهند. تقریباً همه گروه ها و طیف های اجتماعی و سیاسی در این موضع اشتراک نظر داشته و دارند و بیش از ۷۰ درصد اوکراینی ها معتقد بودند که باید به اتحادیه اروپا بپیوندند. این برآورد افکارسنجی های مستقل است و البته این روند با شدت و ضعف به چشم می خورد. برخی گروه های ناسیونالیست با شدت بیشتر و برخی هم با در نظر گرفتن ملاحظات روسیه این روند را دنبال می کردند.
بنابراین در جواب سوال به طور خلاصه باید گفت وزن و شرایط تحولات اوکراین، شرایط کاملاً حساسیت آمیزی را در عرصه بین المللی به وجود آورده است و حتی از نگاه رویکردهای آمریکایی و اروپایی نیز چنین بود. آمریکایی ها هم در چارچوب تئوری هایی که داشتند ، اقتدار حوزه شوروی را در شرایطی می دیدند که پیوستگی اوکراین با روسیه حفظ شود. ولی اگر این پیوستگی متزلزل شده و اوکراین از روسیه جدا شود، قدرت روسیه به شدت تضعیف می شود. با این نگاه می بینید که تفاوت حلقه اوکراینی با حلقه گرجستانی، آذربایجانی، مولداویایی یا ارمنستانی که آن ها هم دنبال همگرایی با اتحادیه اروپا هستند، تفاوت فاحشی است. پس هر دو مولفه شرایط داخلی اوکراین و نیز اهمیتش برای بازیگران بین المللی دست به دست هم داده و روند اوضاع را تحت تأثیر قرار داد. در حال حاضر، بسیج همه قدرت های بین المللی را روی رخدادی شاهدیم که جنبه منطقه ای داشت و وزن سنگین اقتصادی، سیاسی و مالی که همه قدرت های غربی برای حمایت از اوکراین وارد این عرصه شدند، به خوبی نشان می دهد که تحولات با اهمیت بسیار زیاد بین المللی در حال رخداد در این منطقه است.
پس مشخص شد که زمینه های بحران هم ناشی از بعد داخلی و از جنبه منازعات و انشقاق هایی که در داخل اوکراین وجود داشته و هم ناشی از نقش آفرینی قدرت های بزرگ. حال برای توجه بیشتر بر نقش قدرت های بزرگ، به مسئله ای برگردیم که منازعه را شعله ورتر و جنبه بین المللی آن را بیشتر کرد؛ یعنی الحاق کریمه به روسیه. آیا این اقدام در تفکر استراتژیک دولتمردان روس ریشه داشته و انتظار برای بازگشت این منطقه به روسیه وجود داشته و یا رویکرد روسیه انفعالی بوده و پاسخ به شرایط پیش آمده صورت بندی شده است؟ آیا واقعاً آنطور که روسیه می گوید برای حفظ روس تبارها و موارد مشابه بوده که وارد عمل شده یا از قبل به دنبال فرصتی برای این کار بوده است؟ از طرف دیگر، رویکرد غرب و به ویژه آمریکا در این موضوع چطور بوده است؟ آیا می شود گفت بعد از شکست انقلاب های رنگی در منطقه، آمریکا مترصد این بوده که دوباره وارد منطقه شود و به ویژه اوکراین را به عنوان یک محور ژئوپلتیکی از روسیه جدا کند یا اینکه رویکرد آمریکا هم انفعالی بوده است؟ در مجموع، رویکردهای دو طرف را چطور می توان تحلیل کرد؟
«سفیرایران دراوکراین»:باید توجه داشت که کریمه از منظر حاکمیت های تعریف شده روس ها، یک بحران نبود. کریمه به لحاظ ساختار اقلیمی و جغرافیایی و ویژگی های ساختاری به گونه ای است که پیوستگی ارضی اش با اوکراین بیشتر است تا روسیه. الان یکی از معضلات عمده ای که روس ها دارند، فقدان ارتباطات زمینی کریمه با اراضی روسیه است. از آنجا که ساختارهای کریمه عمدتاً با تأسیسات و موسسات اوکراینی در هم تنیده شده و ساختارش به لحاظ اداری،کشوری، جغرافیایی و مواصلاتی از دهه های قبل شکل گرفته، الان هزینه هایی برای روسیه در خصوص این موضوع وجود دارد. و از دید کارشناسان روسیه برای جبران این خلا ساختاری می بایست ماریوپول را ضمیمه منطقه نفوذ خود نماید
من دقیقاً می خواهم این را بگویم که روس ها بلافاصله بعد از نوامبر و پس از رخدادهای فوریه احساس کردند که معادله اوکراین یک معادله حاکمیتی در حوزه بازی غرب و آمریکا خواهد غلتید و آن ها کلیه قراردادها و منافعی که در حوزه اقتصادی، امنیتی، فرهنگی و زبانی دارند را به طور ذاتی از دست می دهند. به همین دلیل، ناگزیرند میزان ضریب خسارت خود را کاهش دهند . بنابراین، بلافاصله تصمیم به حمایت از جدایی طلبی روس تبارها گرفتند تا در این فرایند بتوانند همه آن اهدافی که متصور بوده را به دست بیاورند. بنابراین، من در پاسخ مشخص به شما می خواهم بگویم که روندهایی که در ارتباط با کریمه دنبال شده، ویژگی های خاص موقعیت ژئوپلیتیکی و بین المللی را در آن مقطع در بر داشت روس ها در سبک و سنگین کردن منافع خود به این نتیجه رسیدند که اگر در خصوص تحولاتی که در فوریه اتفاق افتاده واکنشی نشان ندهند، شرایط برایشان وخیم تر خواهد شد. روس ها دریافتند که این تحولات، تحولات لیبی نیست که به سکوت بگذراندند؛ تحولات عراق نیست که با انفعال و کمترین موضع گیری آن را دنبال کردند؛ و یا تحولات افغانستان نیست. حتی در تحولات سوریه هم علیرغم اینکه روس ها به دلیل پایگاه دریایی که در طرطوس داشتند، شرایط ویژه تری را داشته و سعی کردند حمایت های لازم را داشته باشند، ولی باز آن محوریت سنگین را نداشته است و دیگر متحدین دولت سوری بودند که حمایت کردند تا بشار اسد توانست روندها را به نفع خودش تغییر دهد.
در واقع، قاعده اوکراین متفاوت بود؛ زیرا در آنجا، رخدادها در حیات خلوت روسیه اتفاق می افتاد. اگر مرزهای ناتو به شرق اوکراین می رسید، به این معنا بود که حوزه دفاع امنیتی روسیه باید به آن سوی مسکو منتقل می شد. بنابراین، همان طور که در ارتباط با رخدادهای ماه آوریل در ژنو شاهد بودیم، تا آن مقطع قدرت های جهانی روندهای کریمه را با در نظر گرفتن منافع روس ها و با سکوت در نظر گرفتند و فقط به تحولات شرق اوکراین و چگونگی تخلیه موسسات و ساختمان های دولتی شرق اوکراین و حل مشکل تسلیحاتی که به دست خود جدایی طلبان افتاده بود پرداختند. به هر حال، می شود گفت که به نوعی این خرس قطبی بعد از تحولات فوریه از خواب زمستانی بیدار شد و شروع به تکاندن خود کرد و در عمل، این تحولات در همین راستا و در روندهایی که با منافع مستقیم روسیه گره خورده بود، اتفاق افتاد.
در طرف مقابل چطور؟ از دید تفکر استراتژیک آمریکایی؟
قاسمی:از دید تفکر استراتژیک آمریکایی، در موضوع کریمه آمریکایی ها خود را با بدترین صورت دخالت خارجی از سوی یک قدرت در دوره بعد از جنگ سرد و بعد جنگ جهانی دوم مواجه می دیدند. هژمونی آمریکا هرگز موافق نبود که یک کشور، حاکمیت کشور دیگر را نقض کند و به ویژه اینکه در یک جغرافیایی اروپایی، نظم و ساختار اروپایی را بر هم بزند. الان رخدادهای کریمه و شرق اوکراین به گونه ای است که آثار نظامی و امنیتی و سیاسی آن تمام کشورهای اروپای شرقی و کشورهای بالتیک و نیز اسکاندیناوی را به شدت مرعوب و متأثر کرده است. در راهبردهای جدید ناتو در اجلاس اخیر این سازمان در بروکسل، اعضا به دلیل نگرانی های فزاینده ای که پیدا کرده اند به این جمع بندی رسیدند که پایگاه های دریایی را با حضور نیروهای ناتو در استونی، لیتوانی، لتونی، رومانی، لهستان و بلغارستان ایجاد کنند. هدف این است که این نیروها بتوانند در صورت لزوم، مفاد اساسنامه ناتو را که اگر به یک کشور عضو ناتو حمله شود همه کشورهای ناتو متعهد خواهند شد ، به اجرا دربیاورند. و یا رویکردی که آمریکایی ها دارند و نگاهشان به اروپایی ها این است که شما در مقابل این خرس روسی نمی توانید واکنش نشان دهید و توان لازم را برای حرکت واکنشی ندارید و لذا باید حرکت های نظامی را تشدید کنیم. همین الان امریکایی ها چه در دولت و چه کنگره، به شدت بحث تجهیز و تسلیح ارتش اوکراین را در دستور کار دارند. البته این رویکردی است که با رویکرد آلمان و فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی مغایرت دارد. در بحث تحولات اروپایی، این نکته مطرح است که چرا رویکرد آلمان و فرانسه در مقابل رویکرد آمریکاست. این یک سوال قابل توجه است.
برگردیم به مهمترین واکنشی که غرب به موضوع کریمه و اوکراین نشان داد؛ یعنی موضوع تحریم های روسیه. ما شاهد بودیم که در اوایل ماجرا، رویکردها شدید بود و تحریم های فزاینده و تهدید به تحریم های بیشتر وجود داشت. اما این روند تا جایی پیش رفت و متوقف شد. بعد اختلاف نظری میان اروپا و آمریکا به وجود آمد و الان شاهدیم که در مذاکرات مینسک، عملاً نقش فعال روسیه به رسمیت شناخته می شود. یعنی ما شاهد این هستیم که از سیاست فشار بر روسیه به سیاست تعامل با روسیه و به رسمیت شناختن نقش این کشور برای حل بحران رسیده اند. عواملی که سبب شد این تحول طی شود چیست؟ برخی چنین بیان می کنند که میزان در هم تنیدگی اقتصادی روسیه با اقتصاد جهانی و به ویژه اروپا و نیازی که هر دو طرف به هم دارند، آن ها را در مواضع خود تعدیل کرده است. بحث دیگر اینکه آیا می توان در شرایط فعلی گفت که یکی از طرفین در رابطه با منافعی که مدنظر داشته، دست بالا را دارد. آیا می شود گفت روسیه در مقابل اروپا یا دست بالا را دارد برعکس؟
قاسمی:در خصوص این تحول چند نکته را باید مورد توجه قرار دهیم. اول اینکه آمریکایی ها بعد از فروپاشی شوروی و به ویژه پس از دوره گورباچف و یلستین، شروع کردند ساختارهای روسیه را با نگاه دموکراتیزه کردن و نزدیک کردن با ساختارهای اروپایی مدنظر قرار دادند تا روسیه را از رویای امپراتوری خارج کرده و به لحاظ اقتصادی به سمت یک سیستم لیبرال سوق بدهند. بیشترین امتیازات در دوره یلستین برای فضای آزاد سیاسی و اقتصادی مطرح شد و موج گسترده ای برای کمک های غرب، ورود NGO ها و نیز سرمایه گذاری در روسیه شکل گرفت. برابر آخرین آمارهایی که مقامات خود روسیه ارائه کرده اند، گفته شده در مقطع تقریباً ۷۰ تا ۲۰ سال گذشته، چیزی حدود ۷۰۰ میلیارد دلار در این کشور سرمایه گذاری شده است. شرکت های آمریکایی در حوزه های انرژی، گاز و نفت، صنایع هوا و فضا، صنایع اتمی و صنایع ماشین سازی وارد شده بودند که این سرمایه گذاری ها، بلافاصله پس از تحولات اوکراین و در چارچوب تحریم ها تحت تأثیر قرار گرفت.
الان یکی از دلایلی که روس ها کمی منعطف شده اند، به دلیل تلاش آن ها برای کاستن آثار ناشی از تحریم ها است. مشاهده می شود که طی دو ماه گذشته، ۴۰ درصد از ارزش روبل روسیه در مقابل دلار تنزل یافته است. در مقابل، در روندهای اقتصادی که در اروپا دنبال شده، به دلیل رکود شدیدی که در اثر تحریم ها به وجود آمده، بسیاری از شرکت های آلمانی و فرانسوی و اسپانیایی و ایتالیایی متضرر شده اند؛ زیرا اولاً روس ها حاضر نیستند اقساط وام های خود را بدهند و همه را استمهال کرده اند و ثانیاً در مقابل تحریم ها واکنش نشان داده اند. وزیر خارجه اسپانیا اخیراً در اظهاراتی گفت در نتیجه تحریم ها ، ۲۱ میلیارد دلار خسارت دیده اند . این تازه در یک فرایند چند ماهه اتفاق افتاده است. بنابراین اگر شما این روند را ملاحظه کنید، آثار این رویکردها سایه مستقیم و متقابلش به شرکت های در هم تنیده اروپایی، به ویژه چهار کشور مذکور است. به همین جهت می خواهم اشاره کنم که رویکرد جسارت آمیز مرکل و اولاند در فراهم کردن زمینه های مذاکره، نشان دهنده این است که دغدغه اصلی، چه در حوزه امنیتی و چه در حوزه اقتصادی، دغدغه اروپایی است. آمریکایی ها در اینجا بازنده کار نیستند و تمام آثاری که بر قضیه مترتب است، بر اقتصاد و امنیت اروپا است و لذا اینجاست که آلمان و فرانسه به عنوان محور اتحادیه اروپا، به این جمع بندی می رسند که برای اینکه منافع اقتصادی، تجاری و ثبات خود را تضمین کنند، حتماً باید روس ها را متقاعد کنند. به همین دلیل است که این همه هزینه می کنند و از خود مایه می گذارند تا روند کار شکل بگیرد و بتوانند دستکم تفاهم میسنک را که در سپتامبر زمینه های اولیه اش شکل گرفته ولی نقض شده بود، احیا کنند و به لحاظ محتوایی استحکام دهند. از وقتی هم آتش بس شروع شد، مرکل و اولاند در تماس با پوتین سعی کردند روند نظارتی را بر مفاد این تفاهم نامه برقرار سازند تا بتوانند این روند را استحکام دهند؛ زیرا ابهامات و تردیدهای زیادی وجود دارد.. این تفاهم نامه باید در روند میدانی شکل بگیرد و مسائل آن یک به یک گره گشایی و حل شود. ضریب شکنندگی ها در صلب این تفاهم نامه وجود دارد؛ ولی به نظر می رسد سمت و سوی آن به گونه ای است که روس ها هم در شرایط فعلی روند کلی را پذیرفته اند و مصالح آن ها را هم می تواند تأمین کند.
برای جمع بندی این بخش، یک گزاره را مطرح می کنم و می خواهم ببینم از نظر شما این گزاره صحیح است یا خیر. با توجه به مجموعه صحبت هایی که مطرح شد، اگر بخواهیم از منظر روابط بین المللی به قضیه نگاه کنیم، آیا می توان اینطور گفت که برای روسیه بحث بحران اوکراین بحث بقاست، برای اوکراین بحث منافع و برای آمریکا بحث قدرت؟
قاسمی:درست است. همین را می شود گفت، ولی این مفاهیم را می شود به آن اضافه کرد که در واقع، بحث آمریکا تثبیت قدرت هژمون خود در عرصه بین المللی است. برای روسیه، متوازن کردن جایگاه خود در جغرافیای اروپایی به اضافه حفظ منافع امنیتی و اقتصادی اش در این حوزه است. روس ها به نظر می رسد در ضمایم پنهان این تفاهم نامه، می بایست امتیازاتی را هم در حوزه امنیتی و هم حوزه اقتصادی گرفته باشند. این تفاهم نامه یک بیانیه مشترک هم داشته که به امضای رهبران چهار کشور رسیده است؛ یعنی مرکل، اولاند، پوتین و پروشنکو. در آنجا نکته معناداری دارد. در آن بیانیه گفته شده که بحث منطقه آزاد تجاری در اوکراین، می بایست در قالب اجلاس روسیه اوکراین و اتحادیه اروپا به نتیجه برسد. این یعنی همان امتیازی که روس ها دنبال آن بودند که کلیه مبادلات تجاری و اقتصادی که در بخش شمالی این حوزه انجام می گیرد، حتماً باید تفاهم روسیه را هم داشته باشد و باید هم منافع امنیتی و هم منافع اقتصادی و تجاری روسیه را در بر بگیرد.
یک بحث که در حاشیه مسائل مربوط به بحران اوکراین مطرح می شود، تأثیر بحران و پیامدهای جانبی است که می تواند بر صف بندی های بین المللی داشته باشد. مهمترین جنبه آن، تأثیری است که این بحران می تواند روی رویکردهای منطقه ای و بین المللی روسیه بر جای بگذارد. شاهدیم که روسیه بزرگترین قرارداد اقتصادی خود را با چین به امضا می رساند و از طرف دیگر، مسائلی درباره نوع نقش آفرینی روسیه در خاورمیانه و نوع همکاری و تعاملش با آمریکا در این منطقه مطرح می شود. شما این موضوع را چطور ارزیابی می کنید؟ به طور خاص، تأثیری که این روند می تواند بر روابط روسیه با ایران داشته باشد به چه صورت است؟
قاسمی:روسیه بعد از تحولات کریمه و شرق اوکراین در راهبردهای خود به این جمع بندی رسید که می بایست هزینه سنگینی را در ازای این رویکرد پرداخت کند. پوتین به مردم خود گفت ما باید دو سال شرایط بحران را تحمل کنیم و طی این دو سال می بایست ما به ازای روندهایی که آغاز کرده ایم را ترسیم کنیم. نخست، برای کلیه روندهایی که در نتیجه تأثیرپذیری شبکه اقتصادی و مالی بین المللی بر روسیه به وجود آمده، باید جایگزین هایی طراحی شود. به همین خاطر می بینیم که پوتین چند رویکرد را در دستور کار قرار داد: رویکرد تعامل فعال با مجموعه «بریکس» در اجلاسیه آفریقای جنوبی؛ رویکرد تعامل فعال گازی و اقتصادی با چین، که بزرگترین قرارداد اقتصادی از حوزه شرق خود را با چین منعقد کرد. اخیراً هم میلر، رئیس گازپروم به چین سفر کرد و بحث طراحی یک خط لوله گازی را پیگیری کرد که با استفاده از آن، منافع گازی روسیه بتواند به جایگزین های دیگر از جمله چین پیوند بخورد. علاوه بر این، رویکرد تعامل فعال با هند و رویکرد تعامل فعال با کشورهایی مثل ایران و مصر و ترکیه در دستور کار روسیه قرار گرفته و در پرتو این امر، سعی شده از ظرفیت های موجود برای کاهش آثار ناشی از تحریم ها استفاده کند.
تحریم ها، آثار مخربی بر اقتصاد روسیه داشته است. به ویژه در اولین گام و شش ماه نخست، حدود ۷۰۰ میلیارد دلار سرمایه از دست رفت. این برای روسیه سنگین بود. هرچند ظرفیت روسیه در ارتباط با ذخایر ارزی اش بالا است و بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار است، اما با توجه به سرمایه گذاری هایی که در روندهای اقتصادی اش با اروپا انجام شده بود، معطل و معلق ماندن این سرمایه گذاری ها، آثار فراوانی برای روسیه داشت. ولی الان روس ها دنبال این هستند که رویکردهای چندجانبه خود را با آسیا، بریکس، قدرت های بزرگ مثل چین و هند و کشورهای منطقه ای مثل ایران، مصر، ترکیه فعال کنند.
مهمترین حوزه ای که برای روس ها قدرت منفعت زایی فراوانی دارد، حوزه گاز است که اولویت نخست آن ها را در اقتصاد تشکیل می دهد. روسیه دو خط لوله تحت عنوان نورد استریم و ساوث استریم را برای صادرات گاز به اروپا در نظر گرفته بود که البته دومی در حال حاضر معلق شده، ولی نورد استریم فعال است. هدف اصلی روس ها این بوده که بتوانند وابستگی به اوکراین به عنوان مسیر انتقال ۷۰ درصد از گاز روسیه به اروپا را کاهش دهد. در همین راستا، روسیه اخیراً با ترکیه وارد مذاکره شده و معامله ای انجام شده تا بتوانند از طریق ترکیه و سپس یونان و بلغارستان خط ترکیه را فعال کنند. و همچنین در سفر هفته قبل پوتین به مجارستان آلترناتیو های جدید تبادل نظر شده است که این خط لوله بتواند دستکم جایگزین ساوث استریم شود و زمینه های تحقق این امر را فراهم کند. ولی به طور کلی، به دلیل اینکه تغییر دادن این راهبردهای اقتصادی زمانبر و هزنیه بر است و ساختار داخلی روسیه هنوز شرایط لازم را برای این امر ندارد، شاید این امر هم زمان بیشتر و هم هزینه های بیشتری را نیاز داشته باشد.
در موضوع روابط روسیه با ایران شاهد این هستیم که بعد از اوج گیری بحران اوکراین، رویکرد مقامات روس نسبت به ایران به سمت فعال تر شدن پیش رفته که جلوه آن در افزایش رفت و آمدها و دیدارهای دیپلماتیک و همچنین موضع گیری ها قابل مشاهده است. در این میان، سوالی که مطرح می شود این است که این رویکرد تا چه حد حاصل یک تغییر تاکتیکی است و تا چه حد حاصل یک تغییر راهبردی؟ یعنی آیا این دیدگاه برای روسیه جا افتاده که ایران به عنوان یک جایگزین مطمئن می تواند در راستای توازن بخشی به سیاست خارجی مدنظر قرار گیرد یا اینکه صرفاً روابط روسیه با ایران در چارچوب یافتن اهرم تهدیدی علیه غرب و امتیازگیری تعریف می شود و دوباره زمانی که روابط روسیه با غرب عادی شد، روس ها پا پس می کشند و جنبه فعال روابط را کاهش می دهند؟ این موضوع را شما چطور ارزیابی می کنید؟
قاسمی:رویکرد روسیه را باید از مقامات خود این کشور سوال کرد. ولی آنچه من به عنوان یک رصدکننده روندها می بینیم، روس ها الان رویکرد تعامل فعال در روابط با کشورهایی که هم در عرصه جهانی و هم منطقه ای دارای نقش تأثیرگذار هستند، در اولویت خود قرار داده اند و در دستور العمل هایی که پوتین به مقامات ابلاغ کرده این نکته وجود دارد که ما هیچ مانعی برای گسترش روابط با این کشورها نداریم. می بینیم که در حدود یک سال اخیر، بیش از ده یا یازده مقام تراز اول روسیه به ایران آمده اند و همینطور مقامات ایرانی به آنجا رفته اند و مذاکرات فشرده ای در عرصه های مختلف انجام شده است. مثلاً یکی از کارهایی که در بحث بازرگانی انجام شده، این است که دو طرف به هر میزان بتوانند، زمینه های تعامل تجار و اقتصادی را فراهم کنند..
هرچند ساختارهای مرتبط در هر دو کشور فراینده های پیچیده ای دارند و هر دو طرف ساختار بروکراتیک خاص خود را دارند ، ولی قدم های خوبی برداشته شده است. زمینه های فنی کار پیشرفت های خوبی داشته تا بسترهای تجارت با ارزهای ملی دو کشور شکل بگیرد. از طرف دیگر، زمینه هایی که می تواند بستر مراودات را گسترش دهد، مثل حوزه کنسولی نیز مورد توجه قرار گرفته است. همه این ها نشان می دهد که طرف روس دنبال این است که زمینه های گشایش را در روابط با کشوری که قدرت متنفذی در عرصه منطقه ای است را فراهم کند و این می تواند منافع خوبی را برای هر دو کشور در برداشته باشد.
در پایان اگر خودتان نکته خاصی را مدنظر دارید بفرمایید.
قاسمی:در خصوص تفاهم نامه مینسک و مفاد و چشم انداز آن، بد نیست نکاتی را اشاره کنیم. در خصوص این بحث، آنچه که مهم است ، این است که آیا این تفاهم نامه می تواند در فرایند روابط روسیه با غرب و اوکراین، زمینه های صلح و ثبات را دستکم در کوتاه مدت و میان مدت ایجاد کند و اگر این اتفاق رخ دهد، آثار آن بر تحولات دیگر بین المللی چیست؟ با توجه به شرایطی که اروپا دارد، چنانچه تحولات اوکراین روند ثبات را طی نکند، اقتصاد و امنیت اروپا هم تحت تأثیر قرار خواهد گرفت و آثار سلبی این امر در مناسبات اروپا با روسیه نیز مشاهده خواهد شد. به نظر می رسد با توجه به استارتی که مرکل و اولاند در دو مرحله تاکنون زده اند، این روند با وجود بعضی ابهامات و تردیدهای ذاتی نهفته در بند های توافق نامه به ویژه تفسیرهای متنوعی که طرفین در اجرا با آن رو به رو هستند ولیکن از حمایت لازم بین المللی برخوردار است. دو روسای جمهوری های دانتسک و لوگانسک، نماینده سازمان امنیت و همکاری اروپا، نماینده غیررسمی اوکراین، آقای لئونید کوچما و نماینده خود روسیه، یعنی سفیر روسیه در اوکراین، این تفاهم نامه را امضا کرده اند و رهبران کشورها نیز یک بیانیه مشترک در حمایت از آن داده اند.
در مفاد این تفاهم نامه، چند حلقه مرتبط با هم داریم: نخست، آتش بس و سپس عقب نشینی. پس از آن، تبادل اسرا و خارج کردن دو طرف از حالت مجرمیت و بعد مهمترین بحث، اصلاح قانون اساسی در خصوص دادن موقعیت های خودمختاری ویژه به دانستک و لوگانسک مناطقی که این خودمختاری را شامل می شود، باید از خلال گفت و گوها بیرون بیاید و بعد باید در پارلمان اوکراین تصویب شود. در بخش های بعدی تفاهم نامه، انتخابات محلی و در نهایت، نظارت بر مرزهای روسیه و اوکراین مطرح می شود. آیا این فرایند در عمل قابل تحقق است یا زمینه ای خواهد شد که بحران به نوعی دیگر و با خیزهای سنگین تر آغاز شود؟
قاسمی:به نظر می رسد با توجه به اینکه چکش تحریم ها از سوی اتحادیه اروپا و آمریکا بر روسیه فشار آورده و باقی مانده و کاهش آن منوط به اجرایی شدن تفاهم نامه است و از سوی دیگر، با توجه به تلاشی که مرکل و اولاند کرده اند تا بتوانند منافع اقتصادی اروپا را در تعامل با روسیه احیا کنند، همه این ها نشانگر این است که روند به سمتی است که تفاهم نامه اجرایی شود و نقاط ابهام و تردید آن در میدان های بعدی دیپلماسی و کش و قوس های پراکنده نظامی از بین برود. این خاستگاه، می تواند خاستگاه دو طرف موثر تفاهم نامه، یعنی روسیه و اتحادیه اروپا باشد و نه آمریکا؛ زیرا آمریکایی ها از این روند تنها به طور غیرمستقیم حمایت کرده اند و عملاً منتظرند ببینند روندهای شکل گیری تفاهم نامه چه وضعیتی خواهد داشت تا متناسب با آن رویکردهای خود را تنظیم کنند. به هر حال ، روند اجرایی کردن تفاهم نامه ، همانطور که طرفهای موثر گفته اند کار سختی است ، ولی عزم و اراده طرف های اروپایی نشان می دهد برای اینکه بتوانند اقتصاد و امنیت اروپا که به این بحران گره خورده را سامان بدهند، وارد پروسه ای شده اند که آن را اجرایی کنند و آثارش را در روندهای بعدی بایستی مشاهده کرد. /مصاحبه اسفند ۱۳۹۳باتابناک
توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:باپیشنهاد دکترمنوچهرمتکی(وزیرامورخارجه،دولت احمدی نژاد)اکبر قاسمی مشاور وزیر و معاون اداره کل اطلاعات و مطبوعات وزارت امور خارجه به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در اوکراین برگزیده شد ودرمورخه ۱۶ اسفند ۱۳۸۸ راهی «کی یف»،محل مأموریت شد وودرآبان ۱۳۹۳مأموریتش به پایان رسید.
قبل از سفارت«قاسمی » رئیس اداره رسانه های گروهی وزارت خارجه، رئیس دفتر حفاظت از منافع جمهوری اسلامی ایران در مصر و رئیس اداره خاورمیانه عربی و شمال افریقای وزارت خارجه بود.
«جمعیت کشوراوکراین» حدود ۴۵ میلیون نفرجمعیت دارد،جمعیت پایتخت(کی یف)حدود ۳ میلیون نفرمی باشد.
«مساحت کشوراوکراین»: اوکراین با ۶۰۳٫۵۵۰ کیلومتر مربع مساحت و ۲٬۷۸۲ کیلومتر خط ساحلی دارد.
شهر«خارکیف»(خارکف)اوکراین دومین شهر پرجمعیت«اوکراین» و یکی از هشت شهر پرجمعیت اروپای شرقی است که در۴۰ کیلومتری مرز روسیه قراردارد. این شهر پس از مسکو و لنینگراد، سومین مرکز بزرگ صنعتی، علمی و حمل و نقل اتحاد جماهیر شوروی بود.
یورونیوز۲۲ژانویه ۲۰۲۲(۳ بهمن ۱۴۰۰)نوشت:در حالی که تنش میان« روسیه» از یک سو و« اوکراین» و متحدان غربی این کشور همچنان بالا است، ساکنان خارکیف،
شهرخارکیف(خارکف)اوکراین
«دونباس» کجاست؟
رئیس جمهورآمریکا دراوکراین
به گزارش CNN، بایدن ساعت ۸ صبح روز دوشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۱ به وقت محلی وارد کییف شد و هنگام ورود گفت: خوب است که به کییف برگشتم.
رئیس جمهور اوکراین درآغوش رئیس جمهورآمریکا
«جو بایدن»(رئیس جمهور ایالات متحده)، ، با رئیس جمهور اوکراین ولودیمیر زلنسکی در «کلیسای جامع گنبد طلایی سنت مایکل» در طی یک بازدید از پیش اعلام نشده در کیف، اوکراین قدم می زند.
«منطقه دونباس» با حدود چهار و نیم میلیون نفر جمعیت پرجمعیتترین استان اوکراین است و با مساحتی بالغ بر ۲۶ هزار و ۹۰۰ کیلومتر مربع تقریبا ۴/۴ درصد از مساحت کل اوکراین را تشکیل میدهد.
مرکز منطقه دونباس شهر «دونتسک» است.
«منطقه دونباس» که در جنوب شرق اوکراین واقع شده تا آبان ۱۳۴۰ به افتخار «ژوزف استالین»(رئیس جمهوروقت شوروی) به نام استان« استالینو »شناخته میشده و اکنون دو میلیون نفر جمعیت دارد.
روسیه درحمایت از۲منطقه تازه استقلال یافته «دونتسک» و «لوهانسک» در شرق اوکراین را به نام منطقه «دونباس» به اوکراین حمله کرد.
اوکراین
در سال ۲۵۲ میلادی« شاپور اول» ارمنستان را تسخیر کرد و۲ سال بعد شهر« نصیبین» درجنوب شرق ترکیه ( سال ۲۵۴) و «دورا اروپوس»(Dura Orupous) که در ساحل رود فرات ،در درهی ابوکمال بین دو شهر آنتیوج و سلوکیه قرار داشت ،هم اکنون ازشهرهای سوریه است- را در سال ۲۵۶ به تصرف خود در آورد.
مبعث پیامبراسلام درسال ۶۱۰میلادی بوده(ظهوراسلام) وتسخیرشهرهای اروپا توسط پادشاه ساسانی ایران(۳۵۸ سال پیش ازاسلام)اتفاق افتاده است.
در زمان اشکانیان، صدها خانواده ارمنی به «نصیبین» مهاجرت کردند و سکنی گزیدند و شماری از همین ارمنیان در نیمه سال ۱۹۱۵ به دست نظامیان عثمانی کشته و شماری دیگر از آنان به سوریه و لبنان کوچ داده شدند.
«امیانوس مارسلینوس »مورخ رومی که خود ناظر جنگهای شاپور دوم با رومیان و کشته شدن« ژولیان» امپراتور روم ،نوشت:امپراتورروم« ژویان»(جانشین ژولیان) تسلیم خواسته های شاپور دوم شد.
اوکراین کجاست؟نقشه
ساسانیان پس از بازگرفتن نصیبین از رومیان، ۱۲ هزار خانواده را از اصفهان (سپاهان) و استخر (شیراز) به آن شهر کوچانیدند تا شهر اکثریت پارسی(ایرانی) داشته باشد. به پیشنهاددربار ساسانیان، شماری از کُردها (مادهای منطقه همدان و آذربایجان) به آشورستان (اقلیم کردستان عراق) نیز به نصیبین کوچانده شدند شدند که ترویج آئین و فرهنگ ایرانی درآن مناطق شدند.
اوکراین درنقشه
باخموت...اودیسا(اوکراین)خارکیف
شهر« اودسا» در سال ۲۶۰ توسط سپاهیان شاپوراول(شاه ایران) به محاصره در آمد و امپراتور والرین »به مقابله برخاست که این جنگ به «نبردادسا»معروف شد.
نبرد اِدِسا بخشی از جنگهای ایران و روم بود که در سال ۲۶۰ میلادی بین «شاپور اول»(شاهنشاه ساسانی) و «والرین» امپراتور روم در مکانی به نام« اودسا» در ترکیه امروزی روی داد. پانزده سال پس از آخرین جنگ ایران و روم، رومیها به فرماندهی امپراتور جدید خود، «والریانوس»، به جنگ با ساسانیان آمدند، ولی سپاهیان ساسانی آنان را محاصره کرده، والرین و بسیاری از افسران ارشد او کشته شده یا به اسارت درآمدند.
شهر قیصریه(کایسری)ترکیه
سپس، به پیشروی در «آسیای صغیر»(بخشی از ترکیهی امروزی) ادامه داد و شهرهای «قیصریه» و «کاپادوکیه» را نیز تسخیر کرد.
«کاپادوکیه»( Cappadocia) شهر در منطقه ی مرکزی آناتولی و بین نوشهر، نیغده، آکسرای، کرشهیر و قیصریه قرار دارد. «کاپادوکیه» مساحتی در حدود ۵۰۰۰ کیلومتر مربع را در بر می گیرد.
جنگ «شاه ایران» با« اذینه» شاه پالمیرا (پالمیرا- تدمر- نام شهری باستانی در استان حُمص سوریه و در ۲۱۰ کیلومتری دمشق است) شد که از ۲۶۰ تا ۲۶۴ میلادی طول کشید و تلفات و خسارات زیادی بر سپاه ساسانی وارد کرد
و نهایتاً، سبب از دست رفتن «انطاکیه»(شهری در جنوب ترکیه) و قسمتی از ارمنستان شدکه درحکمرانی دولت ساسانی بود.
«نبردادسا» بخشی از «جنگهای ایران و روم بود» که در سال ۲۶۰ میلادی بین شاپور اول، «شاه ساسانی ایران» و« والرین» امپراتور روم در مکانی به نام ادسا(اودیسا) در ترکیه امروزی روی داد.
پس از نبرد ادسا، شاه ساسانی ،اسیران جنگ رابه خوزستان تبعید کرد و با استفاده از نظامیان و مهندسان رومی بهاسارت درآمده،له عمران وآبادی ،همچون ساخت و ساز بناها و راهها پرداخت، از جمله این اقدامات، ساخت سد شادُروان، پل شوشتر، پل قدیم دزفول می باشند، همچنین، شاپور دستور داد چندین کتیبه و نقش برجسته از جمله کتیبه شاپور یکم بر معبد زرتشت برای نمایش پیروزیهای وی بر رومیان در مناطق مختلف حجاری (سنگ نوشته) شود.
پانزده سال پس از آخرین جنگ ایران و روم، رومیها به فرماندهی امپراتور جدید خود، «والریانوس»، به جنگ با ساسانیان آمدند، ولی سپاهیان ساسانی آنان را محاصره کرده و بسیاری از افسران ارشد او کشته شده یا به اسارت درآمدند.
مسجداودیسا(اوکراین)
مسجدباغچه سرا(اوکراین)
مسجد(ماریوپل)اوکراین
مسجدخان(کریمه)اوکراین
دین ومذهب اوکرین
نا سال ۹۸۸ میلادی ساکنین اوکرینی فعلی نیز به مانند بسیاری از مردم اروپا بت پرست بودند ولی با پذیرش آئین مسیحیت از سوی« پرنس ولادیمیر»(فرمانروای اوکراین) این کشور نیز مسیحی شد.
در سال ۱۰۵۴ به دنبال تکفیر متقابل پاپ روم و «پاتریاک بیزانس»(روحانیون قسطنطنیه)، مذهب ارتدوکس به وجود آمد و کشور های زیادی از جمله دولت شهرهای روس (اوکرین، روسیه و بلاروس)به ارتدوکس پیوستند و به همین دلیل بیشتر مردم اوکرین تابع کلیسی ارتدوکس بوده و اقلیتی تابع کلیسی کاتولیک می باشند که بیشتر ساکن نواحی غرب اوکرین نواحی غرب اوکرین هستند.
علاوه بر ارتدوکسها و کاتولیک ها، پیروان مذهب پروتستان و برخی فرق مسیحی نیز در اوکرین وجود دارند. یهودیان هم داری کنیسه هی مختلف هستند که مراسم مذهبی خود را انجام می دهند.
مسلمانان اوکرین
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:آمارهای غیررسمی حاکی ازاین است که ازجمعیت ۴۵ میلیون نفری اوکراین ،حدود ۲ میلیون مسلمان هستند که عمدتاً در شبه ی جزیرة کریمة ساکن میباشند،ساکنین شهرهای دونتسک، لوهانسک واودیسا عمدتا از اقوام تاتار، داغستانی و آذربایجانی می باشند.
آذری های ایرانی مقیم اوکراین ازشیعیان اوکراین محسوب می شوند و مابقی اهل تسنن هستند. دین اسلام توسط ترکهای عثمانی و بازرگانان کشورهی شرقی در اوکرین رواج پیدا کرد.
در حال حاضر ده ها تشکل اسلامی در اوکرین مشغول فعالیت می باشند. در شبه جزیره ی کریمه مساجد زیادی وجود دارد ولی در سیر شهرها مسلمانان به دلیل عدم وجود مسجد بری انجام تکالیف دینی مشکل دارند. در شهر «کی یف»(پایتخت) نیز مسجدی است که مسلمانان نمازجمعه می خوانند.
آذرماه۱۴۰۰تصاویر ماهوارهای : تجمع نیروهای روسیه در مرز اوکراین
«خارکیف» شهر صنعتی و مرکز ساخت تانک، هواپیما و تراکتور در ۴۲ کیلومتری مرز روسیه قرار دارد.
«ولودیمیر زلنسکی» رئیس جمهوری اوکراین این شهر را بهعنوان یکی از اهداف احتمالی حمله روسیه توصیف کرده است.
خارکیف
شهر «ماریوپل» اوکراین.مسجد سلطان سلیمان
مسکو داشتن هرگونه برنامه برای حمله به اوکراین را تکذیب میکند اما همزمان از کشورهای غربی میخواهد تا به روسیه تضمینهای امنیتی، ازجمله عدم پیوستن اوکراین به ناتو را بدهند.
پل کریمه-تنگه کرج
پل کریمه(محل اتصال شهرکریمه به روسیه)تنگه کرج
پل کریمه(تنگه کرج)اوکراین-روسیه
پل کریمه-تنگه کرج
شهرهای اوکراین
«ایگور ترخوف» شهردار خارکیف میگوید این شهر ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار نفری در آرامش خواهد ماند و ما به هیچکسی اجازه نمیدهیم این آرامش را از ما بگیرد. شماری از شهروندان خارکیف میگویند در صورت حمله میمانند و میجنگند و گروهی دیگری، آماده رها کردن خانه و کاشانه خود هستند.
«دانیلا شاتوخینا» مدیر پروژه میگوید: «اگر اتفاقی بیفتد، لزومی ندارد اینجا بمانم. میتوانم دورکاری کنم. امیدوارم همهچیز به خوبی و خوشی تمام شود. بهتر است قبل از اینکه اتفاقی بیفتد، الکی نگران نباشیم. اگر چیزی شد، تصمیم میگیرم چکار کنم.»
«آنیا ورگلس» معاون بازاریابی شرایط فعلی خارکیف را با وضعیت کریمه در سال ۲۰۱۴ مقایسه میکند و میگوید: «هیچکس آنموقع فکرش را هم نمیکرد که چنین اتفاقی بیفتد. نمیخواهم باور کنم اما نمیدانیم چه میشود.»
«ولودیمیر زلنسکی»رئیس جمهوری اوکراین در مصاحبهای که روز جمعه منتشر شد، حمله به خارکیف را «محتمل» توصیف کرد. با این حال یکی از سخنگویان زلنسکی ساعاتی بعد گفت رئیس جمهوری صرفا درباره یک سناریوی فرضی صحبت کرده است.
«اولکسی کورمیلتس» مدیر فروش یک شرکت میگوید هر اتفاقی بیفتد، در خارکیف خواهد ماند: «فرار کنم!؟ جایی برای رفتن ندارم. من اینجا به دنیا آمدم و بزرگ شدم. به هر حال میمانم. اگر هم لازم شد از شهر دفاع کنم، این کار را خواهم کرد.»
کارخانه تانک مالیشف(Malyshev)خارکیف اوکراین
«آنتون سرگیو» برنامهنویس IT با یادآوری تلاش ناکام جداییطلبان برای تصرف این شهر در سال ۲۰۱۴ می گوید: «قبلا از روسها پذیرایی کردهایم. باید فهمیده باشند که به نفعشان است نزدیک اینجا نیایند. اگر بیایند، با تابوت بر میگردند و مادرانشان بالای جنازهها عزاداری خواهند کرد.»
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«خارکف»یا«خارکیف» بزرگترین شهر در شمال شرقی اوکراین و دومین شهر پرجمعیت این کشور است. این سومین مرکز صنعتی، علمی و حمل و نقل در اتحاد جماهیر شوروی پس از مسکو و لنینگراد بود.
«کشور اوکراین» به ۲۴ اوبلاست (استان) و استانهای اوکراین به نوبه خود به ۴۹۰ رایون (بخش) تقسیم شدهاند.
تنگه کرچ
اوکراین
دریای آزوف-دریای سیاه:تنگه کرچ
شهر( Киев) »کی یف» پایتخت اوکراین بوده و در کنار سواحل رود «دنیپر» واقع شده است که ۳میلیون نفرجمعیت دارد
مساحت «کی یف» ۸۴۰ کیلومتر مربع می باشد که حدود ۵۰۰ کیلومتر مربع آن فضای سبز و مابقی را ساختمانها و اماکن عمومی تشکیل می دهد.
پایتخت «اوکراین» : شهر کیف با ۵/۳ میلیون نفر جمعیت.
«خارکیف»جمعیتی حدود یک و نیم میلیون نفر دارد که در شرق دور اوکراین، در میان استپهای به ظاهر بیکران منطقه اسلوبودا، و تنها حدود ۳۰ کیلومتر با نزدیکترین مرز با روسیه واقع شده است،این شهر به عنوان یک مرکز حمل و نقل اصلی برای سفر بین اوکراین و روسیه عمل می کند.
کشوراوکراین-کی یف-پایتخت
سفارت آمریکا درکشوراوکراین- کی یف-پایتخت
کارخانه« تانک مایشف» تانک های شوروی را در جنگ جهانی دوم تامین می کرددر«خارکیف»قراردارد.
«خارکیف» بیشترین جمعیت دانشجویی را در کشوراوکراین را دارد. این کشور سابقه ارائه بسیاری از بهترین ذهن های خود را برای اوکراین دارد. «دانشگاه خارکیف» به سال ۱۸۰۵میلادی(۱۱۸۳شمسی) برمی گردد.
«کلیسای جامع شفاعت» و« کلیسای اوزریانسکایا»، ازدیدنی های شهرخارکف(Kharkiv)می باشد.
فارس(۳ بهمن ۱۴۰۰)نوشت:وزیر امور خارجه آمریکا شامگاه یکشنبه در مصاحبهآی هشدار داد حتی اگر یک نظامی روسیه به صورت تهاجمی وارد خاک اوکراین شود، آمریکا و اروپا پاسخ خواهند داد.
دیدار دوجانبه وزرای امور خارجه روسیه و آمریکا پیرامون مسائل امنیتی در شهر ژنو به پایان یافت.
«آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه آمریکا و «سرگئی لاوروف» وزیرامور خارجه روسیه
«آنتونی بلینکن» که با CNN مصاحبه میکرد، گفت: «اگر حتی یک نظامی روسیه به شیوهای تهاجمی وارد اوکراین شود، همانطور که گفتم این اقدام روسیه با پاسخی شدید، سریع و یکپارچه از سوی ما و اروپا همراه خواهد شد».
رسانهها و مقامات غربی از ماه گذشته جوسازیها و ادعاهای بیسند و مدرک خود درباره حمله احتمالی روسیه به اوکراین را آغاز کردند، این در حالی است که به گفته کارشناسان و حتی برخی مقامات اوکراینی هیچ شواهدی برای وقوع چنین حملهای وجود ندارد.
مسکو به منظور کاهش تنشها پیرامون مسائل اوکراین، پیشنهاداتی در راستای تضمین امنیتی غربیها به روسیه از جمله عدم گسترش پیمان نظامی ناتو به سمت مرزهای این کشور و خروج نیروهای ناتو از این منطقه را مطرح کرد. در روزهای گذشته نماینده روسیه با همتایان آمریکایی و ناتو جلسهای برگزار کردند تا این پیشنهادات را بررسی کنند اما در نهایت طرف غربی این پیشنهادات را رد کرد.
با این حال به نظر میرسد تلاش غربیها برای اعمال فشار علیه روسیه از طریق این جوسازیها، دامن خود آنها را گرفته و واشنگتن بهدنبال راهی برای کم کردن فشار سنگین انتظارات اروپاییها از جمله اوکراین است.
«جوبایدن»رئیس جمهورآمریکا، اندکی پس از داغ شدن اخبار پیرامون حمله ادعایی روسیه به اوکراین در آینده نزدیک، برخلاف انتظار متحدان اروپایی آمریکا اعلام کرد در صورت وقوع چنین حملهای کشورش هیچ نیرویی به اوکراین نمیفرستد.
برای جنگ آماده می شوند
رئیس جمهور-سابق- آمریکا ورئیس جمهور اوکراین
با این حال، روز شنبه( ۲ بهمن ۱۴۰۰) محموله دویست میلیون دلاری تسلیحات آمریکایی وارد اوکراین شد و آلمان نیز یک بیمارستان صحرایی به این کشور میفرستد.
روز جمعه ارتش انگلیس نیز یک تیپ عملیات ویژه را به اوکراین اعزام کرد تا ضمن آموزش نحوه استفاده از سلاحهای ضد تانک جدید این کشور به نظامیان کییف، به مقابله با تهدیدهای احتمالی علیه اوکراین کمک کنند.
آمریکا:کارکنان آمریکایی دراوکراین،سفارت راترک کنند
آمریکا روز یکشنبه سوم بهمن دستور خروج خانوادههای کارکنان سفارت خود در کییف را صادر کرده و گفته است که همه شهروندان آمریکایی باید به دلیل تهدید حمله نظامی از سوی روسیه، اوکراین را ترک کنند.
سفارت آمریکا در «کییف» هشدار داده است که «اقدامات نظامی روسیه ممکن است هر زمانی رخ دهد و دولت آمریکا در موقعیتی نخواهد بود که شهروندان آمریکایی را در چنین شرایطی تخلیه کند، بنابراین شهروندان آمریکایی که در حال حاضر در اوکراین حضور دارند باید بر این اساس برنامهریزی کنند.»
به گزارش خبرگزاریها، یک مقام ارشد آمریکایی در تماس با خبرنگاران در این مورد گفته است که «این اقدامات احتیاطی است و به هیچ وجه حمایت یا تعهد ما به اوکراین را تضعیف نمیکند.»
سواستوپول نیز با۳۵۰۰۰۰ نفرجمعیت یک شهرنظامی می باشد
پایتخت کریمه «سیمفروپول»(سواستوپل) که تنهافرودگاه شبهه جزیزه کریمه نیزمی باشد.
شهر«سیمفروپول»(سواستوپل)با۱۰۷هزارکیلومترمربع داری ۳۶۵هزارنفرجمعیت دارد.
اسم قدیم این شهر«سکاها»بود که به ناپل سکائیه شناخته میشد که سکونتگاه قوم تاتاربود،این منطقه به «آقمسجد» (Aqmescit)نیزمعروف است.
اسم روسی سیمفروپول (Сімферополь)واسم قدیمی-تاتاری(Aqmescit به معنی مسجد سفید)
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:آغازتهاجم روسیه به اوکراین
کمی قبل از ساعت ۴ صبح روز پنجشنبه پنجم اسفند ۱۴۰۰ (۲۴ فوریه ۲۰۲۲) به وقت اروپای مرکزی، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در یک سخنرانی از آغاز "عملیات نظامی" در اوکراین خبر داد.
اشغال قانونی یک کشور به سبک پوتین
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:از سمت چپ: «ولادیمیر سالدو»(رئیس منطقه خرسون) منصوب شده از سوی مسکو و «یوگنی بالیتسکی»(رئیس منطقه زاپوریژژیا)،«ولادیمیر پوتین»(رئیس جمهور روسیه)،«دنیس پوشیلین»(رهبر جمهوری دونتسک» و «لئونید پاسچنیک»رهبر جمهوری خلق لوهانسک)، در مراسمی در کرملین روز جمعه۳۰ سپتامبر ۲۰۲۲(۰۸ مهر ۱۴۰۱) برای امضای معاهدات مربوط به چهار منطقه اوکراین که به روسیه ضمیمه شده است.
رؤسای جمهوری خلق لوگانسک،لئونید پاسچنیک و جمهوری خلق دونتسک، دنیس پوشیلین
ازراست: دنیس پوشیلین و لئونید پاسچنیک
رؤسای جمهوری خلق لوگانسک«لئونید پاسچنیک» و جمهوری خلق دونتسک« دنیس پوشیلین»
رئیس جمهورروسیه:سران ۲جمهوری«لوهانسک»و»دونتسک»ازروسیه کمک نظامی خواستندوماهم به «اوکراین» حمله کردیم اما به سلاح های پیشرفته نقطه زن فقط مناطق نظامی رازدیم!.
در سراسر اوکراین وضعیت جنگی اعلام شده است.پنج شنبه، ۵ اسفند ۱۴۰۰«War in Ukraine»
۳۰ غیرنظامی اوکراینی کشته شدهاند که دست کم ۱۸ نفر از آنها طی یک حمله موشکی در نزدیکی «بندر اودیسا» جان باختند.
تهاجم روسیه کمی پس از سخنرانی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور این کشور آغاز شددرحالیکه پوتین در این سخنرانی تلویزیونی که پس از نیمهشب پخش شد، گفت روسیه قصد اشغال اوکراین را ندارد و از نظامیان این کشور خواست سلاحهایشان را بر زمین بگذارند.
حمله روسیه به اوکراین
ارتش روسیه اعلام کرد: «پایگاههای هوایی اوکراین و دیگر تأسیسات نظامی این کشور را هدف قرار داده ایم».
انفجارهایی در «اودسا» و «خارکف»(خارکیف) شنیده شده و «کییف» نیز هدف حمله قرار گرفته است.
رژه جالب(عجیب) نظامیان زن اوکراینی!
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:خبرگزاری فرانسه عکس رژه زنان اواکراین رامنتشرکرد
عکسی که توسط سرویس مطبوعاتی وزارت دفاع اوکراین در روزجمعه، ۲ژانویه۲۰۲۱(۱۱ تیر ۱۴۰۰)گرفته و منتشر شده است ،
« سربازان زن» اوکراینی را نشان می دهد که هنگام شرکت در تمرین رژه نظامی ، «کفش پاشنه بلند» می پوشند.
مقامات اوکراین پس از تصاویر رسمی متوجه شدند که سربازان زن در حال تمرین برای رژه در «پاشنه بلند» هستند جمعه۲ژانویه۲۰۲۱(۱۱ تیر ۱۴۰۰)
«سرگئی شویگو » وزیر دفاع روسیه ، از روی یک بالگرد نظامی در کریمه نیروهای را تماشا می کند.
در تصاویر دانشجویان دختر یک دانشکده نظامی با کفشهای پاشنه بلند سیاه دیده میشود.
خود این دانشجویان اعتراف میکنند تمرین با این کفشها سخت است.
«ایوانا مدوید»یکی ازافسران زن به خبرگزاری وزارت دفاع اوکراین گفت: «امروز ما برای نخستین بار با کفشهای پاشنه بلند آموزش میبینیم. کمی دشوارتر از چکمههای جنگی است اما تمام تلاش خود را میکنیم.»
«اینا سوون» یکی از نمایندگان پارلمان اوکراین در واکنش به این موضوع(رژه باکفش مجلسی) آن را «یک ایده احمقانه» توصیف کرد که شامل «کلیشههای مربوط به نقش زن بهعنوان یک عروسک زیبا» میشود.
سمت راست:«اولنا کندراوتیوک» معاون رئیس پارلمان از مقامات اوکراینی خواست بهخاطر تحقیر زنانی که «با اسلحه در دست از استقلال اوکراین دفاع میکنند» بهطور علنی عذرخواهی کنند.
ویتالی پورتنیکوف، خبرنگار اوکراینی در فیسبوک با استدلال اینکه برخی از مقامات اوکراین ذهنیت «قرون وسطایی» دارند، گفت: «داستان رژه با پاشنه بلند یک شرم واقعی است.»/یورونیوز۱۳ تیر ۱۴۰۰
«ولودیمیر الکساندرویچ زلنسکی» شومن، بازیگر، مجری، تهیهکننده و نویسنده متولد ۱۹۷۸ در اوکراین است.
زلنسکی(قبل ازریاست جمهوری) سرپرست یگ گروه هنری به نام «کوارتال ۹۵» بوده که بسیاری از تولیدات هنری خود را از طریق آن انجام داده است.
«انتخابات ریاست جمهور اوکراین» روز یکشنبه ۳۱ مارس۲۰۱۹ (۱ اردیبهشت ۱۳۹۸)در این کشور برگزار شد.
بندر«اودیسا»
تیراندازی مرگبار در کارخانه نظامی اوکراین
یکی از نظامیان گارد ملی اوکراین با تیراندازی در کارخانه نظامی «یوژماش» اوکراین، پنج نفر را کشت و پنج نفردیگر دیگر را زخمی کرد.
فارس()نوشت: در ساعات اولیه امروز پنج شنبه، ۲۷ژانویه۲۰۲۲(۷ بهمن ۱۴۰۰) در منطقه «دنیپرو» در کارخانه تجهیزات موشکی «پیودنماش» و زمانی که نگهبانان در آغاز شیفت کاری خود، سلاحهایشان را تحویل میگرفتند، یک نظامی به دلایلی نامعلوم شروع به تیراندازی کرد.
در پی وقوع این حادثه تیراندازی، دستکم پنج نفر قربانی شدند و پنج نفر دیگر نیز زخمی شدند.
عامل این حمله آن طور که شبکه الجزیره به نقل از وزارت کشور اوکراین گزارش کرده است، با یک اسلحه کلاشنیکف تیراندازی کرده و به سرعت از صحنه حادثه فرار کرده است که پلیس در جستجو برای بازداشت این فرد است.
وزارت کشور اوکراین اعلام کرده است که حادثه فوق در حدود ساعت ۰۳:۴۰ صبح امروز به وقت محلی (۰۵:۲۰ به وقت تهران) در زمانی رخ داد که عامل این حمله در آغاز شیفت کاری خود، اسلحهاش را تحویل گرفته بود.
در بیانیه وزارت کشور اوکراین آمده است: «انگیزه این جرم هنوز نامشخص است» و «نیکلای بالان» فرمانده گارد ملی اوکراین پس از این حادثه به محل اعزام شده است.
کارخانه ماشین سازی(یوژماش) «یوژنی ماکاروف»
بر اساس اطلاعات منتشر شده، «یوژماش» یک کارخانه هوافضا است که مواد مربوط به بخش دفاعی، هوانوردی و کشاورزی را تولید و آزمایش میکند.
اولین روز(شامگاه) حمله روسیه به اوکراین
روسیه دربامدادپنجشنبه ۲۴فوریه ۲۰۲۲(۵ اسفند ۱۴۰۰) با ۱۹۰ هزار نیرو حمله به اوکراین را آغاز کرد. آمار ۴۰ هزار کشته، زخمی و اسیر روسی به معنای از دور خارج شدن بیش از ۲۰ درصد از توان تهاجمی ارتش این کشور است.
«اولین روز حمله روسیه به اوکراین»۲۴فوریه ۲۰۲۲ در پی حملات موشکی در پایتخت اوکراین(کی یف)مردم درحال فرار ازشهر.
روسیه از آن زمان بافراخوان نیروهای خود از چچن، سوریه و دیگر نقاط ،آنهارابه اوکراین اعزام کرد.
«نووروسیه»(نووروسیا)کجاست؟
درجنگ ایران وروم(نبردادسا)اوکراین درحاکمیت پادشاه ساسانی ایران بود،اسیران اوکراینی درخوزستان منتقل شدند.
اودیسا ،ماریوپل ،کریمه کجاست؟
مبعث پیامبراسلام درسال ۶۱۰میلادی بوده(ظهوراسلام) اماتسخیرشهرهای اروپا.(اودیسا-اوکراین) توسط پادشاه ساسانی ایران(۳۵۸ سال پیش ازاسلام)اتفاق افتاده است.(اودیسا-اوکراین)
ازجمعیت ۴۵ میلیون نفری اوکراین ،حدود ۲ میلیون مسلمان هستند که عمدتاً در شبه ی جزیرة کریمة ساکن میباشند، در شهرهای« ازجمعیت ۴۵ میلیون نفری اوکراین ،حدود ۲ میلیون مسلمان هستند که عمدتاً در شبه ی جزیرة کریمة ساکن میباشند، در شهرهای« دونتسک، لوهانسک واودیسا » ، عمدتا از اقوام تاتار، داغستانی می باشند.
آذری های ایرانی مقیم اوکراین ازشیعیان اوکراین محسوب می شوند،دین اسلام توسط ترکهای عثمانی و بازرگانان کشورهای شرقی در اوکرین رواج پیدا کرد،هم اکنون ده ها تشکل اسلامی در اوکرین مشغول فعالیت می باشند. در شبه جزیره ی کریمه مساجد زیادی وجود دارد
شهر«ماریوپل» اوکراین کجاست؟
جایگاه این «شبه جزیره کریمه» به عنوان پایگاهی برای حمله به جنوب اوکراین چقدر حساس است.
همه تلاشها وآتش افروزی های روسیه بخاطر تسلط بر«کریمه»می باشد،آمریکا هم چشم طمع به همین شهرصنعتی دارد.
شهر« اودیسا» یکی از شهرهای تاریخی است که از گذشته های دور با ایران اشتراک تاریخی داشته است و اکنون به عنوان یکی از بنادر مهم تجاری مشرف به دریای سیاه شناخته شده است.
این بندر تجاری«اودیسا» با جاذبه های توریستی و همچنین بازارهای محلی مورد توجه توریستها و جهانگردان است.
در سال ۲۵۲ میلادی« شاپور اول» ارمنستان را تسخیر کرد و۲ سال بعد شهر« نصیبین» درجنوب شرق ترکیه ( سال ۲۵۴) و «دورا اروپوس»(Dura Orupous) که در ساحل رود فرات ،در درهی ابوکمال بین دو شهر آنتیوج و سلوکیه قرار داشت ،هم اکنون ازشهرهای سوریه است- را در سال ۲۵۶ به تصرف خود در آورد.
مبعث پیامبراسلام درسال ۶۱۰میلادی بوده(ظهوراسلام) وتسخیرشهرهای اروپا توسط پادشاه ساسانی ایران(۳۵۸ سال پیش ازاسلام)اتفاق افتاده است.
در زمان اشکانیان، صدها خانواده ارمنی به «نصیبین» مهاجرت کردند و سکنی گزیدند و شماری از همین ارمنیان در نیمه سال ۱۹۱۵ به دست نظامیان عثمانی کشته و شماری دیگر از آنان به سوریه و لبنان کوچ داده شدند.
شهر« اودسا» در سال ۲۶۰ توسط سپاهیان شاپوراول(شاه ایران) به محاصره در آمد و امپراتور والرین »به مقابله برخاست که این جنگ به «نبردادسا»معروف شد.
نبرد اِدِسا بخشی از جنگهای ایران و روم بود که در سال ۲۶۰ میلادی بین «شاپور اول»(شاهنشاه ساسانی) و «والرین» امپراتور روم در مکانی به نام« اودسا» در ترکیه امروزی روی داد. پانزده سال پس از آخرین جنگ ایران و روم، رومیها به فرماندهی امپراتور جدید خود، «والریانوس»، به جنگ با ساسانیان آمدند، ولی سپاهیان ساسانی آنان را محاصره کرده، والرین و بسیاری از افسران ارشد او کشته شده یا به اسارت درآمدند.
شهر قیصریه(کایسری)ترکیه
سپس، به پیشروی در «آسیای صغیر»(بخشی از ترکیهی امروزی) ادامه داد و شهرهای «قیصریه» و «کاپادوکیه» را نیز تسخیر کرد.
«کاپادوکیه»( Cappadocia) شهر در منطقه ی مرکزی آناتولی و بین نوشهر، نیغده، آکسرای، کرشهیر و قیصریه قرار دارد.
«کاپادوکیه» مساحتی در حدود ۵۰۰۰ کیلومتر مربع را در بر می گیرد.
جنگ «شاه ایران» با« اذینه» شاه پالمیرا (پالمیرا- تدمر- نام شهری باستانی در استان حُمص سوریه و در ۲۱۰ کیلومتری دمشق است) شد که از ۲۶۰ تا ۲۶۴ میلادی طول کشید و تلفات و خسارات زیادی بر سپاه ساسانی وارد کرد
و نهایتاً، سبب از دست رفتن «انطاکیه»(شهری در جنوب ترکیه) و قسمتی از ارمنستان شدکه درحکمرانی دولت ساسانی بود.
«نبردادسا» بخشی از «جنگهای ایران و روم بود» که در سال ۲۶۰ میلادی بین شاپور اول، «شاه ساسانی ایران» و« والرین» امپراتور روم در مکانی به نام ادسا(اودیسا) در ترکیه امروزی روی داد.
پس از نبرد ادسا، شاه ساسانی ،اسیران جنگ رابه خوزستان تبعید کرد و با استفاده از نظامیان و مهندسان رومی بهاسارت درآمده،له عمران وآبادی ،همچون ساخت و ساز بناها و راهها پرداخت، از جمله این اقدامات، ساخت سد شادُروان، پل شوشتر، پل قدیم دزفول می باشند، همچنین، شاپور دستور داد چندین کتیبه و نقش برجسته از جمله کتیبه شاپور یکم بر معبد زرتشت برای نمایش پیروزیهای وی بر رومیان در مناطق مختلف حجاری (سنگ نوشته) شود.
پانزده سال پس از آخرین جنگ ایران و روم، رومیها به فرماندهی امپراتور جدید خود، «والریانوس»، به جنگ با ساسانیان آمدند، ولی سپاهیان ساسانی آنان را محاصره کرده و بسیاری از افسران ارشد او کشته شده یا به اسارت درآمدند.
دین ومذهب اوکرین
نا سال ۹۸۸ میلادی ساکنین اوکرینی فعلی نیز به مانند بسیاری از مردم اروپا بت پرست بودند ولی با پذیرش آئین مسیحیت از سوی« پرنس ولادیمیر»(فرمانروای اوکراین) این کشور نیز مسیحی شد.
در سال ۱۰۵۴ به دنبال تکفیر متقابل پاپ روم و «پاتریاک بیزانس»(روحانیون قسطنطنیه)، مذهب ارتدوکس به وجود آمد و کشور های زیادی از جمله دولت شهرهای روس (اوکرین، روسیه و بلاروس)به ارتدوکس پیوستند و به همین دلیل بیشتر مردم اوکرین تابع کلیسی ارتدوکس بوده و اقلیتی تابع کلیسی کاتولیک می باشند که بیشتر ساکن نواحی غرب اوکرین نواحی غرب اوکرین هستند.
علاوه بر ارتدوکسها و کاتولیک ها، پیروان مذهب پروتستان و برخی فرق مسیحی نیز در اوکرین وجود دارند. یهودیان هم داری کنیسه هی مختلف هستند که مراسم مذهبی خود را انجام می دهند.
مسلمانان اوکرین
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:آمارهای غیررسمی حاکی ازاین است که ازجمعیت ۴۵ میلیون نفری اوکراین ،حدود ۲ میلیون مسلمان هستند که عمدتاً در شبه ی جزیرة کریمة ساکن میباشند،ساکنین شهرهای دونتسک، لوهانسک واودیسا عمدتا از اقوام تاتار، داغستانی و آذربایجانی می باشند.
آذری های ایرانی مقیم اوکراین ازشیعیان اوکراین محسوب می شوند و مابقی اهل تسنن هستند. دین اسلام توسط ترکهای عثمانی و بازرگانان کشورهی شرقی در اوکرین رواج پیدا کرد.
در حال حاضر ده ها تشکل اسلامی در اوکرین مشغول فعالیت می باشند. در شبه جزیره ی کریمه مساجد زیادی وجود دارد ولی در سیر شهرها مسلمانان به دلیل عدم وجود مسجد بری انجام تکالیف دینی مشکل دارند. در شهر «کی یف»(پایتخت) نیز مسجدی است که مسلمانان نمازجمعه می خوانند.
۱۷۵۰ سال بعد
روسیه با ۱۴ کشور مرزهای مشترک
مرزهای زمینی روسیه کمی بیش از ۲۰ هزار کیلومتر است. تنها یک شانزدهم آن (یعنی ۱۲۱۵ کیلومتر) مرزهای مشترک با اعضای ناتو است. روسیه با ۱۴ کشور مرزهای زمینی مشترک دارد، پنج کشور عضو ناتو هستند.
نیروهای روسی در حال حرکت از کریمه به داخل اوکراین هستند، از شرق به سمت ماریوپول و از غرب به سمت اودسا پیشروی میکنند، و خطری برای قطع دسترسی دریایی اوکراین هستند که خسارت اقتصادی عظیمی به این کشور وارد میکند.
کارل کوالز، استاد تاریخ و متخصص روسیه در کالج دیکنسون، به بیبیسی گفت: "از لحاظ راهبردی، بنادر بزرگی در آن منطقه وجود دارد که واقعاً به نیروهای پوتین فرصت میدهد تا مانع از تأمین اوکراین از طریق دریا شوند."در شرق کریمه، نیروهای روسی به سمت ماریوپول پیش میروند. این شهری ۴۵۰ هزار نفری، در محاصره و زیر گلولهباران شدید قرار دارد. آب و برق قطع شده است و ساکنان آن به بیبیسی گفتهاند که وحشت زدهاند.
اگر ماریوپل سقوط کند، تسلط بر یکی از بزرگترین بنادر اوکراین به دست روسیه میافتد و یک کریدور زمینی بین کریمه و مناطق تحت حمایت روسیه، لوهانسک و دونتسک، ایجاد میکند.
اتصال کریمه به سرزمین اصلی روسیه از طریق مناطق تحت تسلط شورشیان، جابجایی کالاها و افراد بین کریمه و روسیه را بسیار آسانتر میکند. روسیه از سال ۲۰۱۴، که درگیری در شرق آغاز شد، خواهان این بوده است.
در حال حاضر این شبه جزیره تنها از طریق یک پل به سرزمین اصلی روسیه متصل است که پس از الحاق این منطقه به روسیه با صرف هزینه زیادی ساخته شده است.
تصرف نیروگاه زاپروژیا
در شمال غرب «ماریوپول» روسیه نیروگاه«زاپروژیا» را تصرف کرده است. در مواقع عادی این نیروگاه حدود ۲۰ درصد برق اوکراین را تولید میکند، بنابراین روسیه با گرفتن آن، بخش قابل توجهی برقی را که اوکراین میتواند تأمین کند، در تسلط خود گرفته است.
ارتش روسیه همچنین شهر خرسون را اشغال کرده است که واقع در نقطه رسیدن رودخانه دنیپر به دریای سیاه است، و مکان مهمی برای حرکت بیشتر نیروها به داخل اوکراین است.
دکتر جک واتلینگ از موسسه خدمات متحد سلطنتی، به بیبیسی گفت: "میبینیم که از تصرف خرسون دارند بیشترین بهره را میبرند. آنها اکنون در سمت غربی دنیپر هستند و میتوانند هم به سمت بالای رودخانه و هم به سمت اودسا پیش بروند."
روسیه میگوید نیروهایش بزرگترین نیروگاه هستهای اوکراین را محاصره کردهاند.
اگر روسیه بتواند بیشتر به سمت غرب، به اودسا و فراتر از آن پیشروی کند، نه تنها دسترسی اوکراین به دریا را قطع میکند، بلکه کشور را از سه طرف محاصره میکند.
کاترین وانر، استاد تاریخ و کارشناس روسیه و اوکراین در دانشگاه ایالتی پن، به بیبیسی گفت "اگر آنها اودسا را بگیرند، یک شهر کلیدی برای ایجاد یک کمان راهبردی به دور اوکراین خواهند داشت. با بلاروس در شمال و دونباس در شرق، آنها کشور را محاصره کردهاند."
«نووروسیه»کجاست؟
نووروسیه (روسی: Новороссия، اوکراینی: Новоросія )، به معنای «روسیه نو» که گاه «روسیه جنوبی» نامیده میشود، عنوانی تاریخی منطقه شمال دریای سیاه در امپراتوری شوروی که امروزه بخشی از اوکراین است.
«نووروسیه» در اوکراین بیشتر به نام «استپووینا» (سرزمین استپی) یا نیز (سرزمین پایین) شناخته میشد.
این سرزمین در سال ۱۷۶۴ به عنوان «فرمانداری نووروسیه» به صورت استانی جدید در امپراتوری روسیه از مناطق مرزی نظامی به همراه بخشهایی از هتماننشین جنوبی اوکراین تشکیل شد تا در جنگ با عثمانیها آمادگی بیشتری اتخاذ شود.
«نووروسیه»اصطلاحی است که به موج اعتراضات و ناآرامیهای مردمی در اوکراین اطلاق میشود
«نووروسیه»(نووروسیا) در اوکراین بیشتر به نام «استپووینا» (سرزمین استپی) یا نیز (سرزمین پایین) شناخته میشد.
این سرزمین در سال ۱۷۶۴ به عنوان «فرمانداری نووروسیه» به صورت استانی جدید در امپراتوری روسیه از مناطق مرزی نظامی به همراه بخشهایی از هتماننشین جنوبی اوکراین تشکیل شد تا در جنگ با عثمانیها آمادگی بیشتری اتخاذ شود.
با گذشت زمان »فزاپوروژیان سیچ»، «بیسارابیا »در مولداوی، مناطق امروزی اوکراین در کرانه دریای سیاه (پریکورنوموریا)، «زاپروژیا»، «تاوریا»، کرانه دریای آزوف (پریآزوفیا)، مناطق تاتارها در شبهجزیره کریمه، «استپ نوگای» در کوبان و سرزمینهای «چرکسی» نیز به نووروسیه پیوستند.
این سرزمین در دوران اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی پس از فراز و نشیبهای فراوان از سال ۱۹۲۲ بخشی از جمهوری شوروی سوسیالیستی اوکراین شد. پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ و تشکیل کشور اوکراین در پی آن، تلاشهایی برای احیای نووروسیه انجام گرفته که مهمترین آن جنبش جداییطلب طرفدار روسیه از زمان جنگ در دونباس در سال ۲۰۱۴ است که در تلاش برای ایجاد کنفدراسیون نووروسیه میباشد.
منطقه اوکراین که« از اودسا» در جنوب تا «لوهانسک» در شرق امتداد دارد در قرن هجدهم پس از یک رشته جنگ با امپراتوری عثمانی، به تصرف امپراتوری روسیه درآمد. این منطقه به «نووروسیه» یا «روسیه جدید» معروف شد.
«نووروسیا» که در امتداد دو دریا از« دنیستر» تا «قفقاز »امتداد دارد،درحقیقت « روسیه» در دهه های ۱۸۷۰-۱۹۲۰« نووروسیا» شناخته می شد.
بخش اصلی نووروسیا - منطقه تاریخی «خرسون» که تحت اتحاد جماهیر شوروی، به سه منطقه (اودسا، نیکولایف، خرسون) تقسیم شد.
پس از انقلاب ۱۹۱۷، در طول جنگ داخلی، قلمرو نووروسیا توسط جمهوری خلق اوکراین، جمهوری شوروی دونتسک-کریوی ریه، جمهوری شوروی اودسا و سایر نهادهای سیاسی کوتاه مدت ادعا شد. در نتیجه، بیشتر قلمرو این استان تاریخی بخشی از اوکراین شوروی ( SSR اوکراین، بخشی از اتحاد جماهیر شوروی) شد. مقامات انقلابی روسیه شوروی (بلشویک ها) ناسیونالیست های اوکراینی را که برخی از آنها طرفدار شوروی بودند، در صددفروپاشی نظم قدیم متحد می دیدند و به همین دلیل با واگذاری سرزمین های قابل توجهی به اوکراین (از جمله اسلوبوژانشچینا که بخشی از آن بود، موافقت کردند. روسیه از آغاز قرن شانزدهم - مناطق سومی و خارکف، از نظر فرهنگی و جغرافیایی نزدیک به نووروسیا).
میدان استقلال یا « یورومیدان»در شهر کییف است که به اواخر سال ۲۰۱۳ و اوایل ۲۰۱۴ مربوط میشود.
در آن تجمعی چندماهه صورت گرفت و منجر به سقوط رئیسجمهور قانونی اوکراین شد.
ولادیمیر لوکین، نماینده روسیه، از امضای این قرارداد خودداری کرد.
یانوکوویچ و سایر مقامات عالی دولتی از کشور گریختند. تظاهرکنندگان کنترل دولت و املاک شخصی یانوکوویچ را به دست گرفتند،« الکساندر تورچینوف» را جایگزین دولت یانوکوویچ کردند و دستور آزادی »یولیا تیموشنکو» نخستوزیر سابق، از زندان صادر شد.
این سرزمین در دوران اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی پس از فراز و نشیبهای فراوان از سال ۱۹۲۲ بخشی از جمهوری شوروی سوسیالیستی اوکراین شد. پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ و تشکیل کشور اوکراین در پی آن، تلاشهایی برای احیای نووروسیه انجام گرفته که مهمترین آن جنبش جداییطلب طرفدار روسیه از زمان جنگ در دونباس در سال ۲۰۱۴ است که در تلاش برای ایجاد کنفدراسیون نووروسیه میباشد.
یک زمینه تاریخی هم برای تهاجم روسیه به جنوب وجود دارد. منطقه اوکراین که« از اودسا» در جنوب تا «لوهانسک» در شرق امتداد دارد در قرن هجدهم پس از یک رشته جنگ با امپراتوری عثمانی، به تصرف امپراتوری روسیه درآمد. این منطقه به «نووروسیه» یا «روسیه جدید» معروف شد.
در زمان اتحاد جماهیر شوروی، بیشتر «نووروسیه» بخشی از جمهوری سوسیالیستی شوروی« اوکراین» بود که بعدها به اوکراین امروزی تبدیل شد.
در سال ۲۰۱۴ پس از الحاق کریمه، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، مدعی شد که اگرچه روسیه به دلایل مختلف قلمرو «نووروسیه» را از دست داد، اما مردم روسیه در آنجا باقی ماندند.
پروفسور کوالز گفت "اسطورهای که پوتین ترویج میکند این است که اینها سرزمینهای روسیه هستند. این سرزمین بخشی از امپراتوری روسیه بود، اما این روسها نبودند که در آنجا زندگی میکردند. تعداد رومانیاییها بسیار بیشتر از روسها بود و اوکراینیها غالب بودند."
در سال ۲۰۱۴، شبهنظامیان جداییطلب در دونتسک پرچم "نووروسیه" متعلق به دوران تزار را به نمایش گذاشتند.
با این حال، این فکر ریشه دوانیده است و جمهوریهای خودخوانده جداییطلب لوهانسک و دونتسک در شرق اوکراین میخواهند نووروسیه را دوباره ایجاد کنند، و حتی پرچم قرمز و آبی متعلق به دوران تزار آن را نیز به نمایش گذاشتهاند.
ادعای تاریخی روسیه نسبت به سرزمین اوکراین مضمونی پرتناوب در سخنان رئیسجمهور پوتین در آستانه حمله بوده است، اما پروفسور وانر میگوید که نباید آن را جدی گرفت.
او به بیبیسی گفت "آقای پوتین در اختراع تفسیرهای تاریخی فوقالعاده خیالپردازانه هیچ پروایی ندارد - نووروسیا توجیه لرزان و ضعیفی است".
روسیه خطاب به آمریکا واروپا: اشتباهایتان را بپذیرید،خواستههای ایران را برآورده کنید
شواهد،نشان از حصول قریبالوقوع توافق در وین(برجام) است.
قانون «اینارا» چیست؟
کاخ سفید: به قانون بررسی «برجام »توسط کنگره پایبند هستیم.
سخنگوی کاخ سفید با بیان اینکه هنوز توافقی در مذاکرات وین حاصل نشده، گفت اما واشنگتن به تبعیت از قانون «اینارا» پایبند است.
«جنیفر ساکی» سخنگوی کاخ سفید بامداد جمعه گفت که دولت کنونی آمریکا به قانون «بررسی توافق هستهای با ایران، ۲۰۱۵» موسوم به« اینارا» پایبند است.
ساکی طی نشست خبری در کاخ سفید در پاسخ به سوالی درباره نهاییشدن توافق در مذاکرات وین بر سر توافق هستهای ایران گفت: «اگر زمانی توافقی [با ایران] حاصل شود - که البته در مرحله کنونی هنوز در نقطه توافق نیستیم - به شما اطلاع میدهیم».
به نوشته رسانههای اوکراین، وی توضیح داد: «ما به دقت حقایق و شرایط بازگشت ایالات متحده به برجام را برای تعیین پیامدهای حقوقی، از جمله مواردی که تحت قانون بازنگری هستهای ایران در سال ۲۰۱۵ در نظر گرفته شده است، بررسی میکنیم».
سخنگوی کاخ سفید در ادامه تاکید کرد: «ما متعهد به اطمینان از برآورده شدن الزامات این قانون هستیم. بنابراین، ما مطمئناً از آن تبعیت خواهیم کرد».
پیش از این، پایگاه خبری «میدل ایستای» در گزارشی به موضوع وقفه در مذاکرات هستهای ایران پرداخته و نوشت خواسته های جدید آمریکا باعث شگفتی و عصبانیت تیم ایرانی شده است.
یک خبرنگار از «جنیفر ساکی» پرسید: «قانون بررسی توافق هستهای ایران»(برجام) میگوید کنگره باید هر توافق جدید با ایران را بررسی کنید. این توافق، همان توافقی نیست که اوباما در ۱۴ژوئیه ۲۰۱۵(۲۳ تیر ۱۳۹۴) به آن دست پیدا کرد. آیا رئیسجمهور بایدن معتقد است که این معاهده به نظر و مشورت کنگره نیاز دارد؟ اگر اینطور فکر میکند آیا ایشان معتقد است که از آرای لازم برای کسب تأیید برای آن برخوردار است؟»
سخنگوی کاخ سفید در پاسخ گفت: «بسیار خوب، اگر ما به توافق دست پیدا کنیم و زمانی که این اتفاق بیفتد (لازم است همینجا بگویم که در مقطع زمانی فعلی چنین توافقی حاصل نشده، چون اگراین اتفاق افتاده بود، همه شما در جریان میبودید) به دقت واقعیتها و شرایط مربوط به توافق آمریکا به برجام جهت تعیین کردن دلالتهای قانونی این توافق، از جمله دلالتهای آن ذیل قانون «بررسی توافق هستهای ایران» را در نظر خواهیم گرفت.
جنیفر ساکی گفت:«ما(آمریکا) متعهد هستیم که اطمینان حاصل کنیم که الزامات این توافق رعایت میشوند. بنابراین، به طور قطع به این قانون پایبند خواهیم بود.»
سخنگوی کاخ سفید در ادامه تصریح کرد که دولت بایدن در روزهای گذشته تلاش کرده قانونگذاران کنگره را در جریان مسائل مربوط به مذاکرات وین درباره برجام قرار دهد. او به حضور «برت مکگورک»، دستیار ارشد شورای امنیت ملی آمریکا در جلسهای محرمانه با حضور اعضای کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا اشاره کرد.
پیش از این پایگاه خبری پولیتیکو مدعی شده بود دو مقام ارشد دولت «جو بایدن»، رئیسجمهور آمریکا روز پنجشنبه ۱۷ مارس۲۰۲۲(۲۶ اسفند ۱۴۰۰) در گفتوگو با نمایندههای کنگره مدعی شدهاند مذاکرات رفع تحریمها در وین به مسائل نهایی رسیده است. پایگاه پولیتیکو مدعی شده این اظهارات نشانهای دیگر از حصول قریبالوقوع توافق در وین است.
طبق نوشته این رسانه، «برت مکگورک»، دستیار ارشد شورای امنیت ملی آمریکا و «راب مالی»(رابرت مالی)، نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران در جلسهای محرمانه با شرکت اعضای کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان حضور داشت.
«برت مک گورک» در دوران بوش، اوباما، و ترامپ، درشورای امنیت ملی آمریکا فعالیت می کرد.
پولیتیکو به نقل از سه مقام که یا جزو حاضران در جلسه محرمانه مذکور بودهاند و یا از محتوای آن اطلاع داشتهاند نوشته دو مقام آمریکایی با لحنی مثبت درباره به سرانجام رسیدن تلاشهای یک ساله دولت جو بایدن برای احیای برجام ابراز امیدواری کردهاند.
یک قانونگذار حزب دموکرات که به شرط عدم افشای نام با پولیتیکو مصاحبه کرده گفت: «توافق، نزدیک است و فقط منتظر تصمیم ایران است. روسیه از تصمیم خودش برای برخوردار شدن از تخفیف تحریمها عقبنشینی کرده است.»
با وجود این، یک مقام ارشد آمریکایی که نزدیک به مذاکرات است گفته که لحن مکگورک و راب مالی بیشتر خنثی بوده. این مقام تأکید کرده که حصول توافق نه قطعی است و نه قریبالوقوع و دولت بایدن به همان اندازه که برای دنیای با توافق آماده میشود، در حال آماده شدن برای دنیای بدون توافق است.
قانون بررسی توافق هستهای ایران در ماه مه سال ۲۰۱۵ به تصویب رسید. این قانون به نمایندههای کنگره اجازه میداد هر گونه توافق حاصلشده ازگفتوگوهای میان گروه ۱+۵ و ایران که به حصول برجام منتهی شد را مورد بررسی قرار دهند.
به تازگی برخی از نمایندگان کنگره آمریکا گفتهاند که مفاد این توافق برای هر گونه توافق احتمالی حاصلشده از مذاکرات رفع تحریمها در وین که در صورت رسیدن به توافق به بازگشت آمریکا به برجام منجر خواهد شد نیز لازمالاجرا است. گروه دیگری از قانونگذاران آمریکایی معتقدند که برجام در سال ۲۰۱۵ طبق مفاد این قانون مورد بررسی قرار گرفته و توافق احتمالی وین نیازمند بررسی در کنگره نخواهد بود.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:قانون «اینارا»(INARA)چیست؟
قانون موسوم به «بررسی توافق هستهای با ایران، ۲۰۱۵» (اینارا) در ماه مه سال ۲۰۱۵ در بحبوحه اختلافات داخلی قانونگذاران آمریکایی با دولت «باراک اوباما» بر سر مفاد توافق هستهای برجام به تصویب نهاد قانونگذار این کشور رسید. این قانون، در کل، به کنگره اجازه میدهد توافقات حاصلشده میان ایران و گروه ۱+۵ را مورد بررسی قرار دهد.
با آنکه در متن «اینارا» زمینهسازیهایی برای رد برجام و جلوگیری از رفع تحریمها در صورت عدم پایبندی ادعایی تهران به مفاد توافق هستهای بر اساس ارزیابیهای کنگره در نظر گرفته شده این قانون فاقد مفادی است که حصول توافق را منحصراً به تأیید کنگره منوط کرده و بتواند به راحتی مانع شکلگیری آن شود.
با این حال قانون «اینارا» در بردارنده مفادی است که علاوه بر آنکه میتواند ورود دولت بایدن به برجام را با مشکلاتی مواجه کند دست قانونگذاران کنگره را هم برای سنگاندازی در مراحل بعدی اجرای این توافق و رفع تحریمها باز میگذارد.
طبق قانون اینارا دولت آمریکا تا ۳۰ روز بعد از حصول توافق هستهای با ایران که کنگره مفاد توافق را مورد بررسی قرار میدهد از اختیار کاهش تحریمها برخوردار نخواهد بود. کنگره همچنین در این دوره میتواند توافقات را به صحن هر دو مجلس سنا و نمایندگان آورده و رد یا تأیید آن را به رأی بگذارد. در اینجا چنانچه کنگره به رد توافق رأی بدهد، بایدن میتواند مصوبه کنگره را وتو کند اما باید اطمینان حاصل کند که کنگره از دو سوم آرای لازم برای شکستن این وتو برخوردار نیست.
اینارا بعد از اجرایی شدن هر توافق هستهای با ایران هم زمینههای لازم را برای اظهارنظر درباره روند توافق فراهم میکند. مطابق این قانون، رئیسجمهور آمریکا باید هر ۹۰ روز یکبار روند پایبندی ایران به توافق را به کنگره گزارش داده و با تأیید اینکه ایران تعهداتش را اجرا کرده خواستار تمدید رفع تحریمها از سوی نهاد قانونگذار شود.
قانون «اینارا»(INARA)چیست؟
قانون موسوم به «بررسی توافق هستهای با ایران، ۲۰۱۵» (اینارا) در ماه مه سال ۲۰۱۵ در بحبوحه اختلافات داخلی قانونگذاران آمریکایی با دولت «باراک اوباما» بر سر مفاد توافق هستهای برجام به تصویب نهاد قانونگذار این کشور رسید. این قانون، در کل، به کنگره اجازه میدهد توافقات حاصلشده میان ایران و گروه ۱+۵ را مورد بررسی قرار دهد.
قانون «اینارا» در بردارنده مفادی است که علاوه بر آنکه میتواند ورود دولت بایدن به برجام را با مشکلاتی مواجه کند دست قانونگذاران کنگره را هم برای سنگاندازی در مراحل بعدی اجرای این توافق و رفع تحریمها باز میگذارد.
مطابق قانون« اینارا »دولت آمریکا تا ۳۰ روز بعد از حصول توافق هستهای با ایران که کنگره مفاد توافق را مورد بررسی قرار میدهد از اختیار کاهش تحریمها برخوردار نخواهد بود. کنگره همچنین در این دوره میتواند توافقات را به صحن هر دو مجلس سنا و نمایندگان آورده و رد یا تأیید آن را به رأی بگذارد.
چنانچه کنگره به رد توافق رأی بدهد، بایدن میتواند مصوبه کنگره را وتو کند اما باید اطمینان حاصل کند که کنگره از دو سوم آرای لازم برای شکستن این وتو برخوردار نیست.
اینارا بعد از اجرایی شدن هر توافق هستهای با ایران هم زمینههای لازم را برای اظهارنظر درباره روند توافق فراهم میکند. مطابق قانون«اینارا»، رئیسجمهور آمریکا باید هرسه ماه(۹۰ روز) یکبار روند پایبندی ایران به توافق را به کنگره گزارش داده و با تأیید اینکه ایران تعهداتش را اجرا کرده خواستار تمدید رفع تحریمها از سوی نهاد قانونگذار شود.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:روسیه توپ رادرزمین آمریکاانداخت!
روسیه خطاب به آمریکا واروپا: اشتباهاتتان را بپذیرید و خواستههای ایران را برآورده کنید.
«ماریا زاخارووا»، سخنگوی وزارت خارجه روسیه از طرفهای غربی حاضر در مذاکرات رفع تحریمها در وین خواست به جای متهم کردن روسیه به اشتباهات خودشان اعتراف کنند.
حساب رسمی نمایندگی روسیه در سازمان ملل به نقل از زاخارووا نوشت: «تردیدافکنی درباره تعهد روسیه به« برجام »کارتی است که توسط کسانی که نمیتوانند به اشتباهات خودشان اذعان کنند بازی میشود. پیشنهاد میکنیم همکاران غربیمان انرژیشان را روی رسیدگی به مطالبات مشروع ایران در خصوص پیشنویس احیای توافق متمرکز کنند.»/۲۷ اسفند ۱۴۰۰