هرپرنده ای حامل ۳ بمب آتش زا
هرپرنده(ابابیل)سنگی(سِجِّیل) را در «منقار» و ۲تا سنگ را هم در پاها داشته باشد، به هر جا که می زدند «مرگ» حتمی بود.
أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ. أَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیلٍ. وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْرًا أَبَابِیلَ. تَرْمِیهِمْ بِحِجَارَهٍ مِنْ سِجِّیلٍ. فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُول
«حبشه» نام قدیم کشور«اتیوپی»است.«ابومکسوم ابرهه» از طرف «نجاشی»(پادشاه حبشه)،حاکم «یمن» بود.
علامه طبرسی:این «سنگها» شباهتی به سنگهای زمینی نداشتند، و بر آنها «مُهر»زده شده بود.(مارک دار-مُسَوَّمَه)
در نـخستین آیه این سوره پیغمبر اسلام (محمد) را مخاطب ساخته مى فـرمـایـد: آیـا نـدیـدى پـروردگـارت بـا اصـحـاب فـیـل چـه کـرد؟ «أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیل»«ابابیل به جنگ فیل آمد»
«درماجرای اصحاب فیل»پیامبرچندساله بود؟
تـعـبـیـر بـه «أَلَمْ تَرَ»(آیا ندیدى ؟) با اینکه این حادثه زمانى رخ داد که پیامبر (ص) متولدنشده بود، و یا «مقارن تولد پیامبر» بود ، «حادثه اصحاب فیل نزدیک به عصر پیغمبر اسلام رخ داده است ».
«حمله لشکریان فیل سوار به کعبه» بـقدرى مشهور و معروف و متواتر بود که گوئى پیغمبر با چشم مبارکش آن را مشاهده کـرده بـود.
اما جـمـعـى از مـعـاصران پیامبر مسلما آن را با چشم خود دیده بودند. تعبیر به «اصحاب الفیل» به خاطر همان چند فیلى است که آنها با خود از «یمن» آورده بودند، تا مخالفان را «مرعوب» ساخته و شترها و اسبها از مشاهده آن «رم» کنند و در میدان جنگ نمانند(فرارکنند)
سپس مى افزاید: آیا خداوند نقشه آنها را در تباه نکرد؟!
«أَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیلٍ»
کلیسای یمن درمقابل کعبه حجاز
اصحاب فیل، قـصـد داشـتـنـد «کـعـبه» را خراب کنند، به این امید که به «کلیساى یمن» مرکزیت بخشند، و تمام قبائل عرب را متوجه آنجا سازند.
اما آنها نه تنها به مقصد خود نرسیدند، بـلکـه ایـن مـاجرا که آوازه اش در تمام جزیره عربستان پیچید بر عظمت مکه و خانه کعبه افـزود، و در دلهـاى مـشـتـاقـان را بـیش از پیش متوجه آن ساخت و به آن دیار امنیت بیشترى بخشید.
و مـنـظـور از «تَضْلِیل»کـه هـمـان «گـمـراهی» است این است که آنها هرگز به هدف خود نرسیدند.
سـپـس بـر شـرح این ماجرا پرداخته ، مى فرماید: (خداوند پرندگانى را گروه گروه بر سر آنها فرستاد) «وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْرًا أَبَابِیلَ»
«أَبَابِیلَ»نام پرنده نبود، بلکه معنى وصـفـى دارد، بـعـضـى آن را بـه مـعـنـى جـمـاعـات مـتـفـرقـه دانـسته اند، به این معنى که پـرنـدگـان مـزبـور (گـروه ، گـروه ) از هـر طـرف بـه سـوى لشـکـر فیل آمدند.
ایـن کلمه معنى «جمعى» دارد که بعضى مفرد آن را «ابابله» به معنى گروهى از پرندگان یا اسبها و شتران دانسته اند، و بعضى مى گویند جمعى است که مفرد از جنس خود ندارد.
بـه هـر حـال «طَیْرً»(پرنده) در ایـنـجـا مـعـنـى جـمـعـى دارد و ایـن دو واژه «طَیْر و أَبَابِیل» مـجـمـوعـاً بـه مـعـنـى «پـرنـدگـان گـروه گـروه» اسـت.
ابابیل چـه پـرنده اى بود ؟
ایـن پـرندگانى شبیه به «پرستو» و «چلچله» بودند که از طریق «دریاى سرخ» برخاستند و به سراغ «لشکر فیل» آمدند.
«هریک از این پرندگان کوچک ۳ سنگریزه به اندازه نخود با خـود داشـتـنـد»، کـه یـکـى را بـا مـنـقـار و دو تـا را بـا پـاهـاى خـویـش حمل مى کردند.
و این سنگهاى کوچک بر هر کس فرود مى آمد او را از هم متلاشى مى کرد !
هرابابیل حامل ۳ موشک
ولى داسـتـان نـابـودى لشـگـر ابـرهه به وسیله سنگریزه هائى که از منقار و پاهاى آن پرندگان کوچک فرو مى افتاد چیزى نیست که شبیه حوادث طبیعى باشد.
بـرخـاسـتـن آن پـرنـدگـان کـوچـک ، و آمـدن به سوى آن لشکر مخصوص ، و همراه آوردن سنگریزه ها و نشانه گیرى خاص آنها و متلاشى شدن بدنهاى افراد یک لشگر عظیم با آن سـنـگـهـاى کوچک همه امورى هستند خارق عادت هستند.
هرابابیل حامل ۳ بمب
«خـداونـدى کـه در درون هـمـیـن سـنـگریزه ها قدرت اتمى آفریده که اگر آزاد شود انفجار عظیمى تولید مى کند»، براى او آسان است که در آنها خاصیتى بیافریند که اندام لشگر ابرهه را همانند «عَصْفٍ مَأْکُول» (کاه درهم کوبیده و خورده شده ) قرار دهد.
آیت الله مکارم شیرازی:هـیـچ نـیازى نیست که مانند بعضى از مفسران مصرى براى توجیه این حادثه بگوئیم که سـنگها حامل میکروب هاى وبا، یا حصبه و آبله بوده اند. و اگر در بعضى از روایات آمده کـه از بـدنـهـاى مـصـدومـیـن مـانـنـد مـبـتـلایـان بـه آبـله خـون و چـرک مـى آمـد دلیل بر این نیست که آنها حتما به آبله مبتلا شده بودند.
هـمـچنین نیازى به آن نیست که بگوئیم این سنگریزه ها «اتم»هاى فشردهاى بودند که خلاء موجود در میان آنها را از میان رفته ، و فوق العاده سنگین بودند که ، بطورى که به هر کجا فرود مى آمدند سوراخ مى کردند.
ایـنها همه توجیهاتى است که براى طبیعى جلوه دادن این حادثه ذکر شده ، و ما نیازى به ایـنـهـا نـمـى بـیـنـیـم ، همین اندازه میدانیم که این سنگها داراى چنان خاصیت عجیبى بود که بـدنـهـا را مـتـلاشـى مـى کـرد، بـیـش از ایـن اطـلاعـى از آن در دسـت نـیـسـت ، و بـه هـر حال در برابر قدرت خداوند هیچ کارى مشکل نمى باشد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ
مگر ندیدى پروردگارت با پیلداران چه کرد
أَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیلٍ (۲)
آیا نیرنگشان را بر باد نداد
وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْرًا أَبَابِیلَ (۳)
و بر سر آنها دسته دسته پرندگانى ا بابیل فرستاد
تَرْمِیهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّیلٍ (۴)
[که] بر آنان سنگهایى از گل [سخت] مى افکندند
فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ (۵)
و [سرانجام خدا] آنان را مانند کاه جویده شده گردانید
سختترین مجازات با کمترین وسیله !
قابل توجه اینکه خداوند قدرت خود را در برابر مستکبران و گردنکشان در این ماجرا به عـالیـتـریـن وجهى نشان داده است ، شاید مجازاتى سختتر از مجازات لشکر ابرهه در دنیا پـیـدا نـشود که جمعى چنان درهم کوبیده شوند که به صورت کاه خرد شده و خورده شده (عصف ماکول ) درآیند.
بـراى نابودى جمعیتى با آن همه قدرت و شوکت از سنگریزه هائى سست ، و از پرندهاى ضـعـیـف و کـوچـکـى هـمـانـنـد پـرسـتو استفاده شود، این هشدارى است به همه گردنکشان و مستکبران جهان ، تا بدانند در برابر قدرت او تا چه حد ناتوانند؟!
حتى گاه مى شود خداوند این ماموریتهاى بزرگ را به دست موجودات کوچکترى مى سپرد، مـثلا مى کربى را که هرگز با چشم دیده نمى شود ماموریت مى دهد در یک مدت کوتاه به سرعت توالد و تناسل کند، و اقوام نیرومندى را به یک بیمارى خطرناک مسرى مانند وبا و طاعون مبتلا سازد و در مدتى کوتاه همه را مانند برگ خزان بر زمین ریزد.
سد عظیم (ماءرب ) در (یمن ) - چنانکه در تفسیر سوره سبا گفتیم - وسیله
پـیـدایـش عـمـران و آبـادى فـراوان و تـمـدن عـظـیـم و نـیـرومـنـدى شـد، و بـه دنبال آن طغیان این قوم فزون گشت ، ولى فرمان نابودى آن به طورى که در بعضى از روایات آمده است به یک یا چند موش صحرائى سپرده شد ! تا در آن سد عظیم نفوذ کنند و سوراخى در آن به وجود آوردند. بر اثر نفوذ آب تدریجا این سوراخ بزرگ و بزرگتر شـد، سـرانـجـام سـد عـظیم درهم شکست ، و آبى که پشت آن متراکم بود تمام آن آبادیها و خـانـه هـا و کـاخـهـا را ویـران سـاخـت ، و آن جمعیت عظیم نابود یا در مناطق دیگر پراکنده و سرگردان شدند، و این است قدرت نمائى خداوند بزرگ .
هدف قرآن ازبیان داستان فیل
از سـوره بعدازفیل (سـوره قریش) بـه خـوبـى اسـتـفـاده مـى شود که یکى از اهداف سوره فـیل یادآورى خاطره بزرگ نعمتهاى عظیم خداوند به قریش است تا به آنها نشان دهد که اگـر لطف پروردگار نبود نه آثارى از این کانون مقدس یعنى مکه و کعبه وجود داشت ، و نه از قریش ، شاید از مرکب کبر و غرور فرود آیند، و به دعوت پیغمبر اکرم (ص) گردن نهند.
از سوى دیگر این ماجرا که مقارن میلاد مسعود پیغمبر اسلام (حضرت محمد) واقـع شـد در حـقیقت زمینه ساز آن ظهور بزرگ بود، و پیام آور عظمت این قیام ، و این همان چیزى است که مفسران از آن تعبیر به «ارهاص» کرده اند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:ارهاص چیست؟
«ارهاص»حوادث خارقالعاده یا شگفتى است که در آستانه میلاد پیامبران الهی و یا بعد از آن و پیش از بعثت ایشان به وقوع مىپیوندد و از نبوت آنها در آینده حکایت دارد. آیاتى از قرآن کریم به وقایعى اشاره دارد که از ارهاصات پیامبران دانسته شدهاند که یک نمونه آن «ماجرای اصحاب فیل» است./پایان.
و از سوى سوم تهدیدى است که به همه گردنکشان جهان اعم از قریش
و غـیـر آنـهـا کـه بـدانـنـد هرگز نمى توانند در برابر قدرت پروردگار بایستند، چه بـهـتـر کـه پـنـدار خام را از سر بدر کنند و سر بر فرمان او نهند و تسلیم حق و عدالت گردند.
و از سـوى چـهـارم اهـمـیـت ایـن خـانه بزرگ را نشان مى دهد که وقتى دشمنان کعبه توطئه نابودى آن را در سر میپروراندند، و مى خواستند مرکزیت این سرزمین ابراهیمى را به جاى دیگر منتقل کنند خداوند چنان گوشمالى به آنها داد که براى همگان مایه عبرت شد و بر اهمیت این کانون مقدس افزود.
و از سـوى پـنـجم خداوندى که دعاى ابراهیم خلیل را در باره امنیت این سرزمین مقدس اجابت فرمود و آن را تضمین نمود، در این ماجرا نشان داد که مشیتش بر این قرار گرفته که این کانون توحید و عبادت همیشه مرکز اءمنى باشد.
۴ - یک رویداد مسلم تاریخى
جـالب توجه اینکه ماجراى اصحاب فیل چنان در میان عرب مسلم بود که سرآغاز تاریخى بـراى آنـهـا شـد، و هـمـانـگـونـه کـه گفتیم قرآن مجید با تعبیر زیباى «أَلَمْ تَرَ » (آیا ندیدى ؟) آن هم خطاب به پیغمبر اکرم (ص) که در آن زمان نبود و ندید از آن یاد مى کند که نشانه دیگرى بر مسلم بودن این ماجرا است .
از ایـنـهـا گـذشـتـه هـنـگـامى که پیغمبر اکرم (ص) این آیات را بـراى مـشـرکـان مـکـه خـوانـد احـدى آن را انـکـار نـکـرد، هـر گـاه مـطـلب مـشـکـوکى بود لا اقل گروهى اعتراض مى کردند، و اعتراض آنها مانند سایر اعتراضهایشان در تاریخ ثبت مى شد، به خصوص اینکه قرآن با جمله (أَلَمْ تَرَ ) مطلب را ادا کرده است.
عبد المطلب صاحب شترانش
آنگاه مقدمات لشکر ابرهه به شترانى از قریش بر خورده آنها را به غنیمت گرفتند، از آن جمله دویست شتر از عبد المطلب را بردند، وقتى خبر شتران به عبد المطلب رسید، از شهر خارج شد و به طرف لشکرگاه ابرهه روانه گشت، «حاجب و دربان ابرهه مردى از اشعری ها بود» و عبد المطلب را مى شناخت از پادشاه اجازه ورود براى وى گرفت، و گفت اینک بزرگ قریش بر دراقامتگاه است، که انسانها را در شهر و وحشیان را در کوه طعام مى دهد.
ابرهه گفت بگو تا داخل شود.
عبد المطلب مردى تنومند و زیبا بود، همین که چشم «ابو یکسوم» به او افتاد بسیار احترامش کرد، به خود اجازه نداد او را روى زمین بنشاند در حالى که خودش بر «کُرسى»(تخت) تکیه زده، و نخواست او را در کنار خود بر کرسى بنشاند، بناچار از کرسى پیاده شد، و با آن جناب روى زمین نشست.
آنگاه پرسید چه حاجتى داشتى ؟
عبد المطلب گفت حاجت من دویست شتر است که مقدمه لشکر تو از من برده اند.
ابو یکسوم گفت به خدا سوگند دیدنت مرا شیفته ات کرد، ولى سخنت تو را از نظرم انداخت، عبد المطلب پرسید: چرا؟ گفت : براى اینکه من آمده ام خانه عزت و شرف و مایه آبرو و فضیلت شما اعراب و معبد دینیتان را که مى پرستید ویران سازم و آن را درهم بکوبم، و در ضمن دویست شتر هم از تو گرفته ام، تو در باره خانه دینى ات هیچ سخن نمى گویى، و در باره شترانت حرف مى زنى از آن هیچ دفاعى نمى کنى، از مال شخصیت دفاع مى کنى!؟.
عبد المطلب در پاسخ گفت : اى ملک! من با تو در باره مال خودم سخن مى گویم، که اختیار آن را دارم و موظف بر حفظ آن هستم.
«این خانه(کعبه)هم براى خود صاحبى دارد که از آن دفاع خواهد کرد، و حفظ آن به عهده من نیست.»
این سخن آن چنان ابرهه را مرعوب کرد که بدون درنگ دستور داد شتران او را به وى باز دهند.
آن شب براى لشکر ابرهه شبى سنگین بود ستارگانش تیره و تار به نظر مى رسید در نتیجه دلهایشان احساس کرد گویا مى خواهد عذابى نازل شود.
«صاحب مجمع البیان»(طبرسی)درادامه نوشت: در همان لحظه اى که آفتاب داشت طلوع مى کرد، «طیور ابابیل» نیز از کرانه افق نمودار شدند در حالى که سنگ ریزه هایى با خود داشتند و شروع کردند آن سنگها را بر سر لشکریان ابرهه افکندن، و هر یک از آن مرغان یک سنگ بر منقار داشت و دوتا به دو چنگالش، همینکه آن یکى سنگهاى خود را مى انداخت و مى رفت یکى دیگر مى رسید و سنگ خود را مى انداخت، و هیچ سنگى از آن سنگها نمى افتاد مگر آنکه هدف را سوراخ مى کرد، به شکم کسى بر نخورد مگر آنکه پاره اش کرد، و به استخوانى بر نخورد مگر آنکه پوک و سستش کرد و از آن طرفش در آمد.
«ابو یکسوم»که بعضى از آن سنگها بر بدنش خورده بود از جا پرید که بگریزد به هر سرزمینى که مى رسید یک تکه از گوشت بدنش مى افتاد، تا بالاخره خود را به یمن رساند، وقتى به یمن رسید دیگر چیزى از او و لشکرش باقى نمانده بود، و همینکه وارد یمن شد سینه و شکمش باد کرد و منفجر شد و به هلاکت رسید، و احدى از اشعریها و احدى از خثعم به یمن نرسید....
ماکول چیست؟«کَعَصْفٍ مَّأْکُول»
کلمه (عصف) به معناى برگ زراعت است، و «عَصْفٍ مَّأْکُول» به معناى برگ زراعتى - مثلا گندم - است که دانههایش را خورده باشند، و نیز به معناى پوست زراعتى است؛ مانند غلاف نخود و لوبیا، که دانهاش را خورده باشند، و منظور آیه این است که أصحاب فیل بعد از هدفگیرى مرغان ابابیل به صورت جسدهایى بىروح درآمدند، و یا این است که سنگریزهها (به درون دل اصحاب فیل فرو رفته) اندرونشان را سوزانید/المیزان
تفسیرنونه:تعبیر به «مَّأْکُول» اشاره به آن است که این کاه در زیر دندانهاى حیوان بار دیگر کوبیده شده، و کاملا از هم متلاشى گشته، سپس معده حیوان نیز آن را براى سومین بار خرد کرده است، و این نشان مىدهد که سنگریزهها بر هر کس فرو مىافتاد او را کاملا از هم متلاشى مىکرد! این تعبیر علاوه بر اینکه دلیل بر شدت متلاشى شدن آنهاست، اشارهاى به بىارزش بودند
«مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّکَ ۖ وَمَا هِیَ مِنَ الظَّالِمِینَ بِبَعِیدٍ» ۸۳ هود
طبرسی:این سنگها شباهتی به سنگهای زمینی نداشتند، و بر آنها مهر زده شده بود.(مارک دار)
و آیه «مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّکَ لِلْمُسْرِفِینَ» ۳۴ ذاریات
«پادشاه یمن» یا «پادشاه حبشه»؟(اصحاب فیل اهل حبشه بودند؟یااهل یمن؟)
ماجرای اصحاب فیل نقل ازراویان عرب: «ابومکسوم ابرهه» از طرف «نجاشی پادشاه حبشه» برای «فتح یمن» مامور شد،دراین مأموریت فرمانده دیگری «اریاط» فرمانده ارشد(ابرهه)راهمراهی می کرد.
اماپس از فتح یمن، میان دو سردار حبشی اختلاف شد و این اختلاف به قتل «اریاط» منجرشد و سرانجام «ابومکسوم ابرهه» از طرف نجاشی بر یمن حاکم شد.
ماجرای بجاآوردن مراسم حج دریمن
حاکم یمن(ابرهه) در « صنعا »(پایتخت یمن)، «کنیسه»ای بسیار زیبا از «مرمر» بنا کرد و مردم را واداشت تا در آن «حج» به جا آورنداما گروه زیادی ازمردم یمن ازاین دستور ابرهه سرباززدند وهمچنان روی بسوی حجاز(کعبه)آوردندویکی ازمسلمانان یمن(از قبیله بنی مالک بن کنانه) شبانه آن کنیسه را آلوده به نجاست کرد،خبراین اتفاق وقتی به حاکم یمن(ابرهه)رسید،وی از این واقعه خشمگین شد و تصمیم گرفت کعبه را ویران کند تا اعراب خانه مقدسی نداشته باشند و همه به کنیسه او رو آورند.
«ابرهه»پس از تدارک تجهیزات نظامی،بهمراهی نظامیان ورزیده،سواربر فیل از حبشه، راهی مکه شدند.
مردم حجاز(مکه) به کوه ها پناه بردند.
«سپاهیان فیل سوار» بدون هیچگونه مقاومتی به فتوحاتشان ادامه دادند،اما هنگامیکه نعره مستانه می زدند ومسلمین را تحقیر و به شعائرونمادهادهای مسلمین هتاکی می کردند،به ناگاه پرندگانی عجیب که در « نجد » و « تهامه » رؤیت آنها بی سابقه بود، از طرف «دریای سرخ» درآسمان مکه پدیدارشدند و هرکدام ازاین پرندگان(ابابیل) دو سنگ درپاها ویک سنگ در منقار داشتند،پرندگان سنگهای خود را برسر فرماندهان فروریختند و همه آن قوم را هلاک کردند./«آیت الله سید علی اکبر قرشی بنابی» متولد ۱۳۰۷(نماینده مجلس خبرگان)و«دکتر بهاء الدین خرمشاهی»(پژوهشگرقرآنی).
آیت الله سید علی اکبر قرشی بنابی(سمت چپ)
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منبع مأخوذه از ویکی پدیا است با اصلاحات.
«کشورحبشه» نام قدیم«اتیوپی»است/«ابویکسوم»(همان)ابومکسوم«ابرهه»است.
همراهان رئیس مجلس(قالیباف) دراتیوپی:«منوچهر متکی»(رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و اتیوپی)، خانم«عالیه زمانی کیاسری» و «رمضانعلی سنگدوینی»(نمایندگان مجلس) و «وحید جلال زاده»(معاون پارلمانی وزیر امور خارجه).
سفر رئیس مجلس شورای اسلامی به «حبشه»(اتیوپی)
«محمدباقر قالیباف» وارد فرودگاه بینالمللی «آدیس آبابا»(پایتخت اتیوپی) شد و مورد استقبال رئیس پارلمان اتپوپی قرارگرفت.
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، عصر روز پنجشنبه(۲۷ دی ۱۴۰۳) در رأس هیئت پارلمانی،وارداتیوپی شد.
اتیوپی(حبشه)کجاست؟نقشه
«بازدید رئیس مجلس شورای اسلامی ایران از موزه جنگ ادوا»
هدف از این بازدید آشنایی با تاریخ مبارزات مردم اتیوپی علیه استعمار و بررسی ظرفیتهای فرهنگی و تاریخی این کشور بود. در این برنامه، رئیس گروه دوستی پارلمانی اتیوپی - ایران نیز هیأت پارلمانی کشورمان را همراهی کرد.
«موزه جنگ ادوا» یادبود پیروزی تاریخی مردم اتیوپی در نبرد سال ۱۸۹۶ میلادی است. در این نبرد، مردم اتیوپی به رهبری «امپراتور منلیک دوم» علیه نیروهای استعماری «ایتالیا» قیام کرده و موفق شدند استقلال خود را حفظ کنند. این پیروزی تاریخی نهتنها نمادی از مقاومت در برابر استعمار، بلکه عامل تقویت اتحاد ملی و خودباوری مردم اتیوپی محسوب میشود.
موزه جنگ ادوا(اتیوپی)
در این موزه، اسناد تاریخی، تصاویر، اسلحهها و ابزارهای جنگی آن دوران به نمایش گذاشته شده است که بازتابدهنده عزم مردم اتیوپی برای دفاع از استقلال و مقابله با استعمارگران است. موزه جنگ ادوا یکی از مهمترین جاذبههای تاریخی این کشور بوده و نمادی از ایستادگی، آزادیخواهی و هویت ملی اتیوپی به شمار میرود.
«سفر رئیس مجلس شورای اسلامی به حبشه»
«سفر رئیس مجلس شورای اسلامی به اتیوپی»
«سفر رئیس مجلس شورای اسلامی به حبشه»
«سفر رئیس مجلس شورای اسلامی به اتیوپی»
«سفر رئیس مجلس شورای اسلامی به حبشه»
سفر رئیس مجلس(قالیباف) به اتیوپی .
کشوراتیوپی
«سفر رئیس مجلس شورای اسلامی به اتیوپی»
پسرخجالتی ایرانی(قالیباف)دردیداربا رئیس پارلمان اتیوپی)
سفررئیس پارلمان ایران به اتیوپی
«سفر رئیس مجلس شورای اسلامی به حبشه»
«سفر رئیس مجلس شورای اسلامی به اتیوپی»
رئیس مجلس شورای اسلامی ایران، به دعوت «تاگسه چافو»(رئیس مجلس نمایندگان اتیوپی) و با هدف توسعه روابط دوجانبه، تسهیل و ارتقای همکاریهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بین ایران و پنجمین اقتصاد قاره آفریقا و عضو گروه بریکس، به این کشور سفر کرده است.
رمضانعلی سنگدوینی و منوچهرمتکی
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:همراهان رئیس مجلس ایران دراتیوپی:«منوچهر متکی»(رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و اتیوپی)، خانم«عالیه زمانی کیاسری» و «رمضانعلی سنگدوینی»(نمایندگان مجلس) و «وحید جلال زاده»(معاون پارلمانی وزیر امور خارجه).
عالیه زمانی کیاسری
همراهان رئیس مجلس دراتیوپی(وحیدجلال زاده)
همراهان رئیس مجلس
همراهان رئیس مجلس شورای اسلامی درسفربه اتیوپی
«علی اکبر رضایی»(سفیرایران دراتیوپی)قبلاً کاردارایران درسوریه بود.
اتیوپی(حبشه)کجاست؟
«کشوراتیوپی» با ۱٬۱۰۴٬۳۰۰ کیلومتر مربع مساحت دارای ۱۳۰ میلیون نفرجمعیت می باشد.
شهر«آدیس آبابا»(پایتخت)اتیوپی است.
«رئیس جمهوراتیوپی کیست؟»(تایه آتسکه سلاسی)
رئیس جمهوراتیوپی کیست؟
«نخست وزیراتیوپی کیست؟»(ابی احمد علی)
دیدار«دکترمسعود پزشکیان»(رئیس جمهورایران) با«ابی احمد علی»(نخست وزیر اتیوپی) ۲ آبان ۱۴۰۳ بریکس(شهرکازان)روسیه