«امام خمینی» در ساعت ۲۲ و ۲۰ دقیقه شامگاه شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ ( ۲۸ شوال ۱۴۰۹) به علت ابتلا به سرطان معده درگذشت.
آیت الله بهجت:بنا بوده درسال ۱۳۵۸ با «سکته قلبی دوم» امام خمینی رحلت کنند، اما خداوند ۱۰ سال به این امت رحم کرد.
آیت الله بهجت: بنا بود در سال ۵۸ با سکته قلبی دوم امام خمینی رحلت کنندخداوند ۱۰ سال به این امت رحم کرد/منبع: صداوسیما
خاطره ای عجیب از آیت الله بهجت از زبان فرزند ایشان؛ ماجرای تاخیر ده ساله ارتحال امام خمینی و عمر دوباره ای که خداوند به امام بخشید!.
«جزئیات مصاحبه وحید یامین پور با حجت الاسلام علی بهجت»:
یک روزی پدرم گفت:آقارابردند،آقارابردند،من(علی) فکرکردم کودتاشده من گفتم: کی جرئت داره آقاراببره مگرمیشه، اینجاپدرشودرمیارن،(مثلاً بچه های حزب اللهی عاشق امام هستند)،پدرم گفت:نه آقابردند!،من(علی)گفتم نه آقا، یکی آمده به شما پیغام داده وشماهم باورکردید،پدرم گفت نه بردندودرادامه گفت:خودایشان-امام-پیغام داده بود،جمله جمله خودایشان بود.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«منظورازبُردن»:«جان گرفتن توسط ملک الموت»(حضرت عزرائیل)است.
حجت الاسلام علی من گفتم:چرا امام خمینی رابردند؟پدرگفت:چون مریض شده بودبردند(فوت کرد).
برادربزرگ امام(آیت الله سیدمرتضی پسندیده) میرودبه عیادت امام،میبینه که سیداحمدآقا پیشش است وداره گریه میکنه.
یامین پور:یعنی اینکه «رحلت امام خمینی ۱۰ سال تأخیرداشته»علی بهجت درپایان گفت:اینهااینجوریند،همه اینهابخاطر نمازشونه.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: مصاحبه با تولیت حضرت معصومه(قم)
مصاحبه جهان نیوز با آیت الله مسعودی خمینی، متولی سابق حرم حضرت معصومه (س) که از شاگردان فاضل و دانشمند مرحوم بهجت است./بمناسبت ۲۷ اردیبهشت سالروز درگذشت آیت الله العظمی محمدتقی بهجت فومنی/شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۳
با توجه به اینکه حضرتعالی حدود ۱۲ سال در درس فقه آیت الله بهجت شرکت داشتید، لطفاً بفرمایید که سبک تدریس ایشان چگونه بود؟
آیت الله مسعودی خمینی:در درس فقه، رسم بر این است که طلاب، آن عالم را می آورند و موضوع را ارائه می دهند و سپس کتب فقهی مختلف را بررسی می کنند و با ذکر نام صاحب نظریه در کتاب با نام های مختلف، اقوال و نظریات مختلف را بیان می کنند. اما آیت الله بهجت اهل این نبود که این نظریه را برای کتابی از شخص خاصی بیان کند.
پس شاگردان ایشان از کجا می دانستند که این اقوال از کیست؟
آیت الله مسعودی خمینی:آنها باید تمام شب درس می خواندند تا وقتی نظریه ای در درس مطرح می شد، بدانند از کیست. شاگردان زیادی در درس آیت الله بهجت شرکت نمی کردند زیرا ایشان باید سخت کار می کردند. آیتالله بهجت در فتاوای خود بسیار شجاع بود. ایشان در مورد نجاست کفار میگفتند که مثلاً اگر یهودیان و کسانی که کتاب دارند به دین خود پایبند باشند، چرا نباید پایبند باشند؟ در حالی که بقیه علما این را نمیدانند. نجاست آنها به این دلیل بود که ملحد بودند و توحید نداشتند. درس اخلاق را جداگانه نمیگفتند، اما همیشه قبل از درس اخلاق، آن را تدریس میکردند.
بحثی در مورد «عدم سازماندهی آیتالله بهجت در مسائل سیاسی»وجود دارد.
اگر میخواهید یک روش سیاسی مانند امام پیدا کنید، آن این بود که باید با فریاد با ظالم مبارزه کرد. از روز اول فریاد میزدند، اما روش آنها فریاد زدن به آقایان نبود، بلکه تضعیف پایههای ظلم بود که آیتالله بهجت در قالب مباحث خود در دوران انقلاب، پایههای ظلم را تضعیف کردند.
چرا روش آنها مانند امام خمینی نبود که با فریاد با ظالم مقابله کنند؟
آیت الله مسعودی خمینی:این بود که آیتالله بهجت معتقد بودند که شاخص و هدف باید یک نفر باشد و آن شخص امام خمینی بود و حتی میگفتند که میتوانیم سبیل شاه را با چکش بزنیم و فقط باید زحمت بکشیم. بعد میگفتند که میتوانیم شاه را یا با زور یا با پول بخریم، چون این جور آدمها فقط دنیا را میپرستند و هیچ اتفاقی نمیافتد و اگر دنیا را به آنها بدهی، میتوانی آنها را راضی کنی.(فعالیت سیاسی)
فعالیت های سیاسی آیت الله بهجت
منظور ایشان این بود که «اگر قرار است انقلابی رخ دهد، باید هر چه سریعتر اتفاق بیفتد» در همان سالهای ۴۱ یا ۴۲ بود که «امام خمینی رابطهی قویای با آیت الله بهجت داشتند.»
از «سفارشهای آیتالله بهجت به امام در مورد قربانی گوسفند» که از طریق شما انجام میشد، برای ما بگویید.
آیتالله بهجت:آقای مسعودی!یک گوسفند برای امام قربانی کنید.
آیت الله مسعودی خمینی:گاهی اوقات، در اوج انقلاب، آیتالله بهجت به من میگفت که آقای مسعودی! فردا یک گوسفند برای امام قربانی کند و من به امام میگفتم و ایشان به آقای فرجی (قصاب قم قبل از انقلاب) دستور میدادند که دو گوسفند قربانی کند.
یک بار دیگر، آقای بهجت گفتند که فردا صبح اول وقت به اینجا بیا. وقتی امروز پیش آقای بهجت رفتم، ایشان تصمیم گرفتند سه گوسفند قربانی کنند. وقتی به امام گفتم، امام به آقای فرجی، قصاب ما، گفتند که این کار را انجام دهد.
دلیل این قربانیها چه بود؟
آیت الله مسعودی خمینی:من خودم یک بار پرسیدم که قربانی این گوسفندان برای چیست؟ ایشان گفتند که این قربانیها بلاها را دفع میکند.
آیا آیت الله بهجت در درس فقهشان در مورد مسائل سیاسی هم صحبت میکنند؟
آیت الله مسعودی خمینی:در درس فقهشان، قبل از درس آیات، روایتی را خواندند که هم بار اخلاقی داشت و هم بار سیاسی. اگر فیلمی از همه اینها داشتیم، دنیایی از اخلاق و سیاست از سخنانشان برداشت میشد.
روزی امام از تبعید در ترکیه به قیطریه آمدند و بهجت گفت: «این نامه کوچکی است که باید به امام برسانید.» وقتی این نامه را به ایشان رساندند، با اینکه شاید نامه ده کلمه بود، فهمیدم که در مورد نفت است. گذشت تا اینکه روزی امام کتابی به من دادند که آن نامه داخلش بود و دو یا سه خط کوچک هم خطاب به امام نوشته شده بود. حتی اگر بتوانید با آمریکا نفتی بسازید که هیچ آمریکایی در ایران انجام نمیدهد، باز هم ارزشش را دارد. نفت را میدهید تا اسلام بماند و شاه برود.
رابطه آیتالله بهجت با رهبر انقلاب چه بود؟
آیت الله بهجت معمولاً کسی را به این آسانی در خانه اش راه نمیدادند اما مقام معظم رهبری هر چند یک بار شبها حتی به صورت غیر مترقبه میآمدند و با آقای بهجت جلسهای نیم ساعتی بود و میرفتند.
گویا بر سر ساخت گنبد مطلای معصومه سلام الله علیها، هم آیتالله بهجت حضرت تاکیدی دارد. درست است؟