جابر می گوید دیدم که رسول خدا (ص) با دست و پا راه می رفت و حسن و حسین (ع) بر پشت آن حضرت سوار بودند و او به نوه هایش می گفت : بهترین شتر ، شتر شماست و شما ، بهترین سواران او هستید(بحارالانوار ، ج۴۳)
«نوه های رهبری»( آیت الله خامنه ای)درهنگام نماز عیدفطر به شیطنت های مخصوص سن وسال خودمی پردازند ۷ مرداد ۱۳۹۳(۱ شوال ۱۴۳۵)
«شیطنت های بچه ها درهنگام نمازوالدین» وپدربزرگ ها
«شیطنت نوه های رهبرانقلاب درهنگام نمازپدربزرگ»
و رهبرانقلاب ویا مسئولین ستادنماز «ممانعتی»برای آنها بوجودنمی آورند.
همانطورکه نوه های پیامبرگرامی اسلام (حسنین)هنگام نمازش به سرکول اوسوارمی شدند وپیامر(ص)ناچارمی شدسجده راطولانی کند
شیطنت بچه ها-درهنگام نماز/نمازجمعه تهران ۲۱ دی ۱۳۹۷
سال بعد
حرکت بسوی مصلی برای اقامه نماز عید فطر ۲۷ تیر ۱۳۹۴
مدیریت سایت-پیراسته فر:نوه های پیامبر حتی درنماجماعت "سوار"پدربزرگ می شدند.
انس و عبدالله بن شبیه از پدرش نقل میکند: «اِنَّهُ دُعیَ النَّبِیُّ (ص) إِلَى صَلَوة وَ الْحَسَنُ مُتَعِلِّقٌ بِهِ، فَوَضَعَهُ النَّبِیُّ فی مُقَابِلَ جَنْبِهِ وَ صَلَّى، فَلَمَّا سَجَدَ أَطَالَ السُّجُودَ، فَرَفَعْتُ رَأْسِی مِنْ بَینِ الْقَوْمِ فَإِذَا الْحَسَنُ عَلَى کِتِفِ رَسُولِ اللَّهِ فَلَمَّا سَلَّمَ قَالَ لَهُ الْقَوْمُ: یا رَسُولَ اللَّه: لَقَدْ سَجَدْتَ فِی صِلَاتِکَ هَذِهِ سَجْدَةً مَا کُنْتَ تَسْجُدُهَا کَأَنَّمَا یُوحَى إِلَیکَ فَقَالَ لَمْ یُوحَ إِلَیَّ وَ لَکِنَّ ابْنِی کَانَ عَلَى کِتِفِی، فَکَرِهْتُ أَنْ أُعَجِّلَهُ حَتَّى نَزَلَ.
روزی پیامبر(ص) نماز می خواند، در حالیکه امام حسن (ع) به آن حضرت آویزان بود رسول خدا، امام حسن را در مقابل خود بر زمین نهاد و شروع به نماز کرد. پس وقتی که به سجده رفت آن را طولانی نمود. راوی گوید:
نمازجمعه رشت-۳۱ شهریور ۱۴۰۲
نمازجمعه تهران- ۱۷ خرداد ۱۳۹۸
نمازجمعه تهران/۸ شهریور ۱۳۹۸
سر خود را از سجده برداشتم- تا ببینم چرا سجده پیامبر طولانی شده است؟
ناگاه چشمم به امام حسن افتاد که بر شانه پیامبر نشسته بود.
هنگامی که آن حضرت سلام را گفت. مردم به آن حضرت عرض کردند: ای رسول خدا در این نماز سجده ای کردی که پیش از این چنین سجده ای نکرده بودی گویی بر شما وحی نازل میشد. پیامبر در پاسخ فرمود:بر من وحی نازل نشد.
اما پسرم بر دوشم نشسته بود و دوست نداشتم که او را شتابزده کنم، صبر کردم تا این که از دوشم پایین آمد./ ابن شهر آشوب، محمد؛ مناقب آل أبی طالب
نمازجمعه تهران- ۵ آبان ۱۳۹۶
و در روایت دیگر لیث بن سعد گوید: «اِنَّ النَبِیَّ کانَ یُصَلّی یَوماً فی رفِئَةٍ وَالحُسَینُ صغیرٌ بالقُرب مِنهُ فَکانَ النَبیُّ اِذا سَجَدَ جاءَ الحُسَین فَرَکَبَ ظَهرَهُ ثُمَّ حَرَّکَ رِجلَیهِ وَ قالَ: حَل حَل، فَلم یَزَل یَفعَلُ ذلِکَ حَتّی فَرَغَ النبُّی مِن صَلَوِتِه، فَقالَ یَهوُدِیٌّ: یا محمّد، اِنَکُّم لَتَفعَلوُنَ بالصِبّیانِ شَیئاً ما نَفعَلُهُ نَحنُ، فقالَ النبیُّ: اَمّا لوکنتم تؤمنون باللهِ وَ رَسُولِهِ لَرَحمتُم الصِبّیانَ قال: فَاِنّی اَومَنَ باللِه وِ بِرَسُولِهِ فَاَسَلَمَ لَمّا رأی کَرَمَهُ مَعَ عِظَمِ قَدرِهِ.
روزی پیامبر با مردم نماز میخواند،امام حسین(ع) که کودکی خردسال بود، نزد آن حضرت نشسته بود و هرگاه پیامبر به سجده میرفت وی بر پشت پیامبر مینشست و دو پای خود را تکان میداد و میگفت: حل حل و هرگاه پیامبر میخواست سر از سجده بر دارد او را میگرفت و در کنار خود مینشاند، اما همین که به سجده میرفت بار دیگر امام حسین(ع)بر پشت آن حضرت قرار میگرفت و کلمات: حل حل(هی هی) را تکرار میکرد. تا اینکه آن حضرت از نماز فارغ شد ،مردی ازیهود که نظاره گر مهربانی پیامبر به حسین (ع) بود به سخن درآمد و گفت: ای محمد!شما با فرزندان خود رفتاری میکنید که هرگز ما چنین نمیکنیم!
پیامبر فرمود: اگر شما به خدا و رسول او ایمان داشتید بی تردید نسبت به فرزندان خود مهربان بودید. مرد یهودی گفت: پس من به خدا و رسول او ایمان میآورم، و اسلام آورد، زیرا مشاهده کرد که پیامبر با آن عظمت چگونه بزرگوارنه با کودکان رفتار میکند./مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (ابن شهرآشوب)ج۴
نمازجمعه تهران- ۵ آبان ۱۳۹۶
مدیریت سایت-پیراسته فر:دقت کنیددرروایت،شأن حدیث درنمازجماعت است،یکی ازمأمونین روایت می کند:من دزدکی سرازسجده برداشتم که چه اتفاقی افتاده که پیامبر،سجده را برخلاف معمول طولانی کرده!؟که دیدنوه اش روی کولش سواره
درحدیث اول هم چنین است،آن مردیهودی که بخانه پیامبرنرفته بودویاپیامبرهم بانوه اش به منزل یهودی نرفته بوده تا این صحته(سوارشدن نوه اش رابرپشت پیامبرببینه ،بلکه این وضعیت داخل مسجدبوده است)
این عکس در(۲۵ مرداد ۱۳۹۶)ازنمازجماعت مغرب «مسجدصاحب الزمان مسکن مهررشت» گرفته ام،اگرچه صحنه های زیباتری درهنگام رکوع داشت،اماچون خودم نمیخواستم ازفضیلت جماعت محروم شوم آن صحنه هارا نتوانستم شکارکنم.
لازم به ذکراست چون اکثرنمازگزاران این مسجدازبلوک««کوثر »می باشند واین عزیزان ازنیروهای جوان سپاه وبسیج می باشند واغلب هم بچه های کوچک دارند،هنگام نمازجماعت جنب وجوش وبازیگوشی های این کودکان صحنه های زیبایی خلق می کنند،اگرچه این صحنه های زیباخوشایند امام جماعت جوان این مسجد(خ)نمی باشد!چراکه بارها درباره شلوغی بچه هاتذکرداده است.
درمنابع دیگر این روایت اینچنین آمده: روزی رسول خدا (ص) با گروهی از مسلمانان نماز می خواند . وقتی به سجده می رفت ، حسین (ع) که کودک خردسالی بود ، بر پشت پیامبر (ص) سوار می شد و پاهای خود را حرکت می داد و «هی هی » می کرد....
پیامبر مرکب می شد
جابر می گوید دیدم که رسول خدا (ص) با دست و پا راه می رفت و حسن و حسین (ع) بر پشت آن حضرت سوار بودند و او می فرمودند : «بهترین شتر ، شتر شماست و شما ، بهترین سواران او هستید». (بحارالانوار ، ج۴۳)
درروایت پایین تأمل شود
حسنین آنقدردرکوچه ومحله ازلذت بردن برروی «مرکب»شان حرف زده بود که بچه های همسایه خیال می کردند این "مرکب"عمومی است! همه بچه هاراسواری میده! که درهنگام نمازآمده بودندروی پشت آنحضرت نشسته بودند!
ابو سعید گوید: جاءَ الصَبِیُّ قَدَ سَّماهُ، اِلی رَسُولِ اللهِ وَ هُوَ ساجِدٌ فَرَکِبَ عَلی ظَهرِهِ فَأَمسَکَهُ بِیَدِهِ ثُمَ قامَ و هُوَ عَلی ظَهِرِ ثُمَّ رَکَعَ ثُمَ اَرسَلَهُ فَذَهَبَ. روزی کودکی نزد پیامبر (ص) آمد و در حالیکه آن حضرت در سجده بود، بیدرنگ بر پشت پیامبر نشست. آن حضرت از روی مهر و ملاطفت، او را نگه داشت و به همان حالت برخاست، و هنوز کودک بر پشتش بود، سپس به رکوع رفت و پس از آن کودک را رها کرد و طفل از آن جا رفت./ کتاب العیال-ابن ابی الدنیا (۲۰۸ ـ ۲۸۱) جلد ۱
واینکه درروایت امده که پیامبر بادیدن نوه هاش ازمنبرپایین می آمده که اینهارا بغل کند
بعضاً وقتی پیامبر(ص) در مسجد مشغول سخنرانی بود و آنها"نوه ها" وارد می شدند ، از بالای منبر پایین می آمد و آنها را در آغوش گرفته ، به بالای منبر می رفت.
علی خمینی درآغوش پدر(حاج احمدآقاخمینی)
«علی» کوچولوی امام خمینی(حجت الاسلام سیدعلی خمینی)
امام خمینی درحال بازی بانوه اش
دکترحدادعادل(پدرعروس رهبری)نوه مشترک ایشان ورهبری
از راست به چپ، مصباح باقری. فرزند آیت الله باقری کنی و برادرزاده آیت الله مهدوی کنی. داماد رهبر انقلاب استاد دانشکده مدیریت دانشگاه امام صادق علیه السلام- سمت چپ،حجت الاسلام میثم خامنه ای و فرزند ایشان
فرزندان رهبرانقلاب(آیت الله سیدعلی خامنه ای)
آزادی عمل تا نّه سالگی
از جمله روش های تربیتی که امام، در رفتار با فرزندان خود به کار می برد، دادن آزادی و حق انتخاب به آنها بود که با این عمل، موجب پیدایش عزت نفس و شکوفایی استعدادها و شایستگی فرزندانش می شد.
خانم فاطمه طباطبایی (عروس امام خمینی)، چنین نقل می کند: «دختران امام می گفتند که ما تا نُه سالمان نشده بود و تکلیف دینی نداشتیم، امام به ما سخت گیری نمی کرد و با آنچه که پوشیده بودیم، در کوچه بازی می کردیم. حتی در پشت بام با دختران همسایه بازی می کردیم».(میریان، پدر مهربان، ص۷۷)
امابعضاًتذکرمی دادکه بچه هاآمادگی داشته باشندبرای حدودشرعی
«فروغ السادات پسندیده» ( دختر آیت الله سیدمرتضی پسندیده) نقل می کند: «یک دفعه من و همسرم و آخرین دخترم که فکر می کنم پنج سالش بود به قم خدمت امام خمینی(عمو) رفتیم. آقا همیشه خیلی با محبت و علاقه برخورد می کردند. وقتی خدمتشان رسیدیم، گفتند: اسم این دختر شما چیه؟ گفتم: فریبا. گفتند: چرا چیزی سرش نکردید؟ گفتم: آقا این پنج-شش سالش است. گفتند: باشد، پنج-شش سالش باشد، سرش کن، عادت می کند. گفتم: باشد،حتماً.
حضرت امام در مورد حجاب و رو گرفتن خیلی تأکید می کردند».(میریان، پدر مهربان، ص۷۵)
***
پرهیز از افراط در آموزش های دینی
از جمله نکته های مهمی که امام عزیز در زمینۀ پرورش حسّ مذهبی کودکان و نوجوانان به آن تأکید می فرمود، مخالفت ایشان با افراط در آموزش مسائل دینی به کودکان بود. ایشان معتقد بود که باید آموزه های دینی را به بهترین صورت و آسان ترین راه برای آنان جلوه داد و شوق آنان را به انجام دادن آنها برانگیخت.
علی اشراقی(نوۀ امام خمینی)، چنین نقل می کند: «امام در مورد افراط در دین حساسیت داشتند، مثلاً حسن با وجود سنّ کمی که داشت، نماز شب می خواند. وقتی حضرت امام متوجه شدند، به ایشان گفتند که نباید در این سن نماز شب بخوانی؛ حضرت امام به انجام واجبات تأکید داشتند، ولی مستحبات را نه؛ مثلاً هیچ وقت به ما نگفتند نماز جمعه بروید یا بپرسند که آیا نماز جمعه رفته اید یا نه؟»(میریان، پدر مهربان، ص۶۸)
بچه هارا از دین زده نکنید
لیلا بروجردی(نوۀ امام خمینی)، چنین نقل می کند: «آن طور که مادر نقل می کرد، اوایل تکلیف شرعی من بود که پدرم مصرّ بودند که مرا برای نماز صبح بیدار کند. امام پیغام داده بودند: لیلا را از دین زده نکنید».(میریان، پدر مهربان، ص۷۳)
صدیقه مصطفوی، فریده مصطفوی و زهرا مصطفوی دختران امام خمینی مراسم تنفیذ رئیس جمهور (حجتالاسلام حسن روحانی ) ۱۲ مرداد ۱۳۹۶
چهرۀ شیرین اسلام را به مذاق بچه تلخ نکن
خانم زهرا مصطفوی، چنین نقل می کند:
«حضرت امام غالباً دیگران را با عمل، نه با کلام، به ادای فرایض دعوت می کردند. همواره سعی داشتند کلام حق را با حلاوت و شیرینی و آرامش و ملاطفت قرین سازند. هرگز در این خصوص به عتاب متوسل نمی شدند و عبادت خدا و انجام واجبات را در نظر دیگران سنگین و طاقت فرسا جلوه نمی ساختند. همسرم به جهت عادت خانوادگی، دخترم را از خواب صبحگاهی بیدار می کرد و به نماز وا می داشت. امام وقتی از ماجرا خبردار شدند، برایش پیغام فرستادند که:« چهرۀ شیرین اسلام را به مذاق بچه تلخ نکن».
این کلام آنچنان مؤثر افتاد و اثر عمیقی بر روح و جان دخترم به جای گذاشت که بعد ار آن خودش سفارش می کرد که برای اقامۀ نماز صبح، به موقع بیدارش کنیم».(میریان، پدر مهربان، ص۸۳)
منبع:مؤسسه تنظیم ونشرآثارامام خمینی