پیراسته فر

خبری تحلیلی

پیراسته فر

خبری تحلیلی

ماجرای تسخیر(لانه جاسوسی)سفارت آمریکا

​صبح روز یکشنبه۱۳ آبان ۱۳۵۸(۴نوامبر۱۹۷۹)۱۳ذی الحجه۱۳۹۹درحالیکه نم نم باران خیابان‌های پایتخت را خیس کرده بود سیل جمعیت در خیابان طالقانی به راه افتاد.

چراسفارت امریکا "هدف"دانشجویان قرارگرفت؟

همه ماجرای تسخیرلانه جاسوسی-ازچگونگی وچرایی تصمیمات،دانشجویان ودانشگاه هایی که درتسخیرشرکت داشتند،چگونگی تصرف سفارت،موضع گیری دولت بازرگان  وامام خمینی،تعدادگروگانها،برخوردباآنها،دانشجویانی که دروسط کاربریدند  ودانشجویانی که باهم ازدواج کردندودانشجویانی که نفوذی بودند وازمنافقین وکشته شدگان مرصادشدند تا خودکشی یکی ازدانشجویان  عالیرتبه درزندان تا مسؤلیتها "پست"هایی که گرفتند ودانشجویانی که شهیدشدند وتصمیمات مسؤلین بعدازحادثه طبس-تا آزادی گروگانها ومراجعت به کشورشان وپایان ماجرا رادراین پست خواهیدخواند،اگرنواقصی "کم وزیادی"درتهیه وجمع آوری آخبار این حادثه وجودداردپیشاپیش عذرخواهی میکنم:مدیریت سایت- پیراسته فر

 اغتشاشات درجنوب وکردستان ،حضور مهندس بازرگان، نخست وزیر دولت موقت، و دکتر ابراهیم یزدی، وزیر امور خارجه این دولت، در جشن های سالگرد پیروزی انقلاب الجزایر و انتشار خبر ملاقات محرمانه این آقایان با دکتر زبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی رئیس جمهور امریکا، که در حاشیة آن جشن ها انجام گرفت، نگرانی هایی را در محافل دانشجویی طرفدار انقلاب به وجود آورد. آن ها می گفتند که نکند دولت موقت می خواهد با امریکا سازش کند؛ همان امریکایی که کاپیتولاسیون ننگین را به ملت ما تحمیل کرد، اماممان را به مدت چهارده سال به تبعید فرستاد، تا لحظة آخر از رژیم پهلوی حمایت کرد و بعد از انقلاب به شاه فراری ایران پناه داد، همان امریکایی که دارایی های ملت ایران را در بانک هایش بلوکه کرد، تعهدات و قراردادهای نظامی خودش با ایران را یک طرفه ملغی نمود، به ضد انقلابیون و گروه های تروریستی سلطنت طلب و تجزیه طلب و چپ امریکایی، به خصوص آن هایی که در کردستان و بلوچستان و گنبد دستشان به خون جوانان این مرز و بوم آلوده شد، همه رقم حمایت تبلیغاتی و مالی را ارائه می داد.

لحظات اولیه تسخیرلانه جاسوسی-بازداشت کارکنان سفارت


همین دغدغه های منطقی دانشجوهای مؤمن به آرمان های حضرت امام را واداشت تا در اعتراض به اقدامات حکومت آقای بازرگان و جنایات امریکا دست به تحرکاتی بزنند. بر این اساس، در هفته اول آبان ماه 1358، جلسه ای مهم، با محوریت انجمن اسلامی دانشگاه تهران، که مسئولیتش بر عهده حبیب الله بی طرف بود، با مشارکت انجمن های اسلامی دانشجویی دانشگاه های تهران برگزار شد.

در آن ایام، من نماینده انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا و عضو شورای سیاست گذاری انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بودم. رحمان دادمان هم عضو این شورا بود. نمایندگی انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی شریف را آقای یوسف رضا سیف اللهی بر عهده داشت. غیر از این آقایان، نمایندگانی هم از طرف انجمن های اسلامی دانشجویی دانشگاه پلی تکنیک  و دانشگاه علم و صنعت در جلسه حضور داشتند.

(تصاویر)

فرمانده کل سپاه پاسداران(آیت الله حسن لاهوتی) درمقابل سفارت آمریکا
بعد از چندین ساعت بحث و گفت وگو، عمده نفرات حاضر در جلسه به این نتیجه رسیدند که سررشته بسیاری از توطئه ها و شرارت هایی که در کشور انجام می شود می رسد به سفارت ایالات متحده امریکا در تهران. به همین سبب تصمیم گرفته شد، ضمن یک حرکت نمادین دانشجویی، این محل به دست دانشجویان مسلمان اشغال شود. خوب به خاطر دارم در آن جلسه، به صلاح دید حضار، قرار شد کلیه تمهیدات به کار گرفته شود تا خبر این تصمیم به بیرون درز پیدا نکند.

شناسایی سفارت امریکا ازطبقه2اتوس شرکت واحد+موتورهوندا

ببینید | سال ۵۸ در لانه جاسوسی چه گذشت؟

مصوبه دیگر جلسه این بود که هر چه سریع تر شناسایی های دقیقی از موقعیت سفارتخانه به صورت خیلی مخفی و محرمانه انجام بگیرد. برای تحقق این امر، قرار شد بچه های عضو تیم های شناسایی روزی چند بار، سوار بر طبقه فوقانی اتوبوس های دوطبقه خط میدان سپاه به میدان انقلاب، که از مقابل سفارت امریکا عبور می کردند، محوطه داخل سفارت را دقیقاً زیر نظر بگیرند و ضمن یادداشت ریز مشاهداتشان آن ها را به مسئولان امر در انجمن اسلامی دانشگاه انتقال بدهند.

دیپلماتهای سفارت آمریکا در لحظات اولیه دستگیری توسط دانشجویان در محوطه سفارت. در تصویر تقی محمدی(سمت راست)دیده می شود

خود من هم سوار بر موتور هوندا 110 چند نوبت رفتم و خیابان ها و کوچه های اطراف سفارت را به خوبی شناسایی کردم.


چرا13آبان برای تسخرسفارت امریکاتعیین شد؟
بعد از تکمیل اطلاعات مورد نیاز، تصمیم گرفته شد در اولین فرصت مناسب ایده تصرف موقت سفارت امریکا را عملی کنیم. یکی از دو نگرانی اصلی ما به واکنش دولت موقت مربوط می شد که مبادا از طرف رئیس این دولت علیه حرکت اعتراضی بچه ها موضع گیری منفی علنی انجام بگیرد. نگرانی دوم ما مربوط می شد به اینکه مبادا جریان هایی نظیر مجاهدین خلق و گروه های چپ چریکی در صف ما رخنه کنند و اعمالی را انجام دهند که هم اصالت حرکت ما را نزد امام و مردم زیر سؤال ببرند و هم مهم ترین گزک را به دست دولت موقت بدهند، که ضمن برخورد با بچه های ما این راه کار اعتراضی را سرکوب کنند.

بعد از تکمیل فاز شناسایی های معابر اطراف و فضای داخلی سفارتخانه، نوبت رسید به انتخاب موعد مناسب برای وارد عمل شدن بچه ها. بحث زیادی انجام گرفت. هر کس روزی را برای اقدام پیشنهاد می کرد. دست آخر، اعضای حاضر در جلسه به اجماع رسیدند که بهترین موعد 13 آبان ماه 1358 است. قرار بود آن روز مردم تهران، به مناسبت پانزدهمین سالگرد تبعید امام و اولین سالگرد کشتار دانش آموزان از سوی رژیم شاه و نیز اعلام اعتراض به دخالت های امریکا در امور داخلی ایران، راهپیمایی اعتراض آمیزی به سمت سفارتخانه امریکا بر پا کنند. قرار شد ما بین مردم بُر بخوریم و به محض رسیدن به مقابل سفارت از صف مردم بیرون بزنیم و به سفارت هجوم ببریم.

صبح روز یکشنبه۱۳ آبان ۱۳۵۸(۴نوامبر۱۹۷۹)۱۳ذی الحجه۱۳۹۹درحالی که نم نم باران خیابان های پایتخت را خیس کرده بود، سیل جمعیت مردم در خیابان طالقانی به راه افتاد. گروه های مختلف دانشجویی هم از چندین دانشگاه تهران بین جمعیت در حرکت بودند و دست آخر در محلی نزدیک سفارت به هم ملحق شدند. بعد، بر اساس هماهنگی های به عمل آمده، همگی به سمت گیت اصلی سفارت امریکا، در تقاطع خیابان مبارزان ـ طالقانی سرازیر شدیم. به محض اینکه در مقابل ورودی اصلی سفارت قرار گرفتیم، نفرات پیشتازِ تعیین شده سریع از دیوار سفارت بالا کشیدند و به داخل آن نفوذ کردند.

بیشترین  دانشجویان ازکدام دانشکده بودند؟
عمده دانشجویان پیشرو از دانشکده های فنی و پزشکی بودند. شخصیت برجسته آن جمع شهید بزرگوارمان محسن وزوایی بود. از قبل هماهنگ شده بود

خدمتی که "کمال تبریزی"کرد

کمال تبریزی

آقای کمال تبریزی کلیه مراحل اشغال را با دوربین سوپر 8 خودش فیلم برداری کند. ازدحام جمعیت به حدّی زیاد بود که به راحتی نمی شد مردم را کنترل کرد. من و چند تا از بچه ها ایستادیم جلوی درِ ورودی و دیوار انسانی تشکیل دادیم تا مانع ورود افراد متفرقه و ناشناس به داخل محوطه سفارتخانه بشویم. زمان دقیق تکمیل تصرف سفارت را به یاد ندارم. شاید دو سه ساعتی طول کشید تا بچه ها به همه بخش های اداری و غیر اداری سفارت امریکا مسلط بشوند و پرسنل امریکایی و ایرانی شاغل در آنجا را دستگیر کنند. عمده معطلی بچه ها مربوط می شد به رخنه و تصرف ستاد آسیای جنوب غربی (C.I.A) و بخش های اتاق رمز و تله تایپ و سایر مراکز فوق سرّی آنجا. این هم علت داشت. گارد سفارت، که از اعضای سپاه تفنگ داران دریایی ایالات متحده با نام اختصاری U.S.M.C بودند، به شدت مقابل بچه ها مقاومت می کردند. بعدها متوجه شدیم علت مقاومت آن ها خریدن فرصت برای مأموران C.I.A در اتاق های رمز برای از کار انداختن کامپیوترها و نابود کردن بخش مهمی از اسناد سرّی مأموران ایرانی شان، به کمک دستگاه های عظیم کاغذخردکن، بوده است.خوشبختانه، سرانجام بچه ها موفق شدند مقاومت گارد سفارت را در هم بکوبند و آن بخش ها را هم تسخیر کنند.

 شکل گیری"دانشجویان مسلمان پیرو خط امام"
موضوع بعدی رسانه ای کردن این حرکت دانشجویی بود. از قبل توافق شده بود که بچه های عمل کننده، در بیانیه های اعتراضی و کنفرانس های رسانه ای، خودشان را با نام «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» معرفی کنند. این نام گذاری هم علت موجّهی داشت. اولاً، با عنایت به اینکه اسفندِ سالِ قبل از آن چریک های فدایی به سفارت امریکا حمله کرده بودند، نمی خواستیم در اذهان مردم این طور تداعی شود که بچه های ما شاخه دانشجویی فدایی ها هستند. لذا تقدم را، در نام گذاری، دادیم به عنوان دانشجویان مسلمان. ثانیاً، نام گروه ما خرجمان را از مجاهدین خلق جدا می کرد؛ که، برخلاف حالا، آن ایام خودشان را به مراتب ضد امپریالیست تر از امام می دانستند و مدعی بودند خط راستین انقلاب در انحصار سازمان آن هاست. در نتیجه لازم بود روی «پیرو خط امام» بودن حرکت خودمان تأکید کنیم؛ یعنی ما، بر خلاف کمونیست ها، به مسلمان بودن خودمان مباهات می کنیم و به خلاف آقایان مجاهدین خلق مفتخریم که پیرو خط حضرت امام هستیم. الحق هم این نام گذاری اقدامی هوشمندانه و سمبلیک بود و از همان ساعات اول تصرف سفارت محبوبیت وصف ناپذیری برای بچه ها بین اقشار مختلف مردم به وجود آورد.

انقلابی که بزرگتر از انقلاب اول بود

سردارمحمدعلی(عزیز)جعفری:به محض انعکاس خبر تصرف لانه جاسوسی در اخبار ساعت 14 رادیو ایران، این حرکت دانشجویی تبدیل شد به کانون توجه و ابراز محبت های بی غل وغش توده های مردم کشور. از آن مهم تر این بود که مطلع شدیم حضرت امام هم این اقدام را تأیید و حمایت کرده و فرموده: «خوب جایی را گرفته اید. آنجا را ول نکنید!» مهم تر از این ها تعبیری بود که امام خمینی از حرکت ما داشت. ایشان از تسخیر لانه جاسوسی امریکا با عنوانِ «انقلابی بزرگ تر از انقلاب اول» یاد کرد. نقطة مقابل، همان طور که خودمان هم پیش بینی می کردیم، موضع رئیس دولت موقت و احزاب و گروه های سیاسی بود که مخالفت شدید خودشان را با حرکت ما اعلام کردند. حتی مهندس مهدی بازرگان، در اعتراض به این حرکت، روز بعد از تسخیر سفارت امریکا، استعفای خودش را از نخست وزیری دولت موقت به امام تقدیم کرد.»/ خاطرات (عزیزجعفری-فرمانده سپاه)با عنوان «لانه جاسوسی» 

 سرنوشت کسانی باشد که در امر تسخیر فعال بوده و نقش داشتند. البته در این میان برخی چهره های آشناتری دارند.  بسیاری از این افراد با شروع جنگ تحمیلی راهی جبهه ها شدند و به شهادت رسیدند. عده ای هم وارد دنیای سیاست شدند و حتی در رده های بالای کشوری ایفای نقش کرده و همچنان فعال هستند. حتی در حال و هوای آن روزهای تسخیر که بیشتر از یک سال طول کشید تعدادی از دانشجویان با یکدیگر ازدواج کردند از جمله: معصومه ابتکار که با سید محمد هاشمی اصفهانی ازدواج کرد. ابراهیم اصغرزاده و طاهره رضازاده که هردو وارد عرصه سیاست شدند. 

 

از دیگر بانوانی که در این ایام ازدواج کرد خانم فروز رجایی فر

 از دیگر بانوانی که در این ایام ازدواج کرد خانم فروز رجایی فر، رئیس ستاد پاسداشت شهدای نهضت جهانی اسلام است. وی هم‌چنین کارگردان مستند اعدام فرعون است. او از اعضای جمعیت دفاع از ملت فلسطین است و از فعالان حوزه انتفاضه فلسطین محسوب می شود.

کنفرانس مطبوعاتی دانشجویان درداخل سفارت آمریکا

البته در بین دانشجویان پیرو خط امام هنرمندان بنامی نیز حضور داشتند؛ کمال تبریزی که وارد عرصه هنر شد و از عرصه سیاست فاصله گرفت. کمال تبریزی فارغ التحصیل رشتهٔ سینما و تلویزیون از دانشگاه هنر است، از معروف ترین فیلم های او  لیلی با من است می باشد. همچنین شاعر برجسته معاصر، قیصر امین پور. تعدادی از این دانشجویان دیروز نیز اکنون اساتید دانشگاه های معتبر کشور هستند مثل: دکتر فیروزآبادی؛ استاد مکانیک دانشگاه شریف. دکتر محمدحسین صادقی عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس. از دکتر عبدالحسین روح‌الامینی استاد داروسازی دانشگاه تهران و تا محمدهاشم پوریزدان‌‌پرست، استاد اقتصاد دانشگاه شیراز.

در ادامه به فاتحان لانه جاسوسی  اشاره می شود.

شهید حسین علم‌الهدی اگرچه مستقیماً در تسخیر لانه جاسوسی نقش نداشت اما همکاری مستقیم او با واحد بررسی و انتشار اسناد، سبب شد تا او را نیز دانشجوی پیرو خط امام بخوانند. به همراه حسین علم‌الهدی، محمد فاضل و علی حاتمی از دانشجویان پیرو خط امام بودند که به شهادت رسیدند.

محسن وزوایی از دانشجویان دانشگاه شریف که در لانه مسئولیت اطلاعات- عملیات را برعهده داشت، چند ماه زودتر از آغاز جنگ به سپاه پاسداران پیوست. با  تیپ 10 سیدالشهدا وارد عملیات بیت‌المقدس (فتح خرمشهر) شد و در این عملیات بود که در22 اردیبهشت هنگام هدایت نیروهایش چند کیلومتر مانده به خرمشهر به شهادت رسید.

عباس ورامینی نیز یکی دیگر از دانشجویان خط امام بود که مسئولیت آموزش نظامی دانشجویان را برعهده داشت. ورامینی همانند تعدادی دیگر از دانشجویان در سال 58 با یکی از دختران دانشجوی پیرو خط امام ازدواج کرد و خطبه عقد او را امام خمینی  قرائت کرد. ورامینی سرانجام در 28 آبان 62 در ارتفاعات کانی‌مانگا و در عملیات والفجر 4 به شهادت رسید.

مهدی رجب بیگی، حسین سیف، علی صبوری، علی‌رضا هادی‌پور، حسین شوریده، غلامحسین بسطامی فرمانده سپاه سوسنگرد درابتدای جنگ، عبدالرحمن یا علی مدد، حسین بهادری، فضل‌الله عابدینی، حمید صفایی و جلال شرفی نیز از دیگر شهدای تسخیرکننده سفارت امریکا در تهران هستند.

معصومه ابتکار بانوی پرکار دولت خاتمی و دولت دکتر روحانی.

محمدرضا خاتمی که تا قبل از دولت احمدی نژاد در سیاست پرکار بود.

ابراهیم اصغرزاده، یک دوره نماینده تهران در مجلس.

عزت الله ضرغامی، رئیس پیشین صدا و سیما.

حبیب‌الله بیطرف، وزیر نیرو در دولت خاتمی.

رضا سیف‌اللهی، مدتی فرمانده حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی بود.

محمدعلی(عزیز) جعفری، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.

حسین دهقان، وزیر دفاع دولت روحانی.

رحیم باطنی، دانشجوی دانشگاه ملی ایران

علی‌اکبر زحمتکش، دانشجوی مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف

محمد نعیمی‌پور، دانشجوی مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف

وفا تابش، دانشجوی مهندسی عمران پلی‌تکنیک تهران

رحمان دادمان، دانشجوی مهندسی راه و ساختمان دانشگاه تهران

عباس عبدی، دانشجوی مهندسی پلیمر پلی‌تکنیک تهران

اکبر رفان، اولین فرمانده نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سید محمد هاشمی اصفهانی

سید شمس‌الدین وهابی

محسن امین‌زاده

فروز رجایی فر

حسین شیخ‌الاسلام

کمال تبریزی، کارگردان 

احمد حسینی

حسین کمالی

فرخزاد سلحشور 

محمد فاضل

سید جمال میر امیرخانی

علی حاتمی و ...

***

اسامی دانشجویانی که بعداً- توفیق حضوردرجبهه ها جنگ (عراق باایران)راداشتند وشهیدشدند

۱- غلامحسین احمدی/۲- حبیب برادران توکلی/۳- محمد بهبهانی/۴- محمد بولوردی/۵- غلامحسین بسطامی
۶- حسین بهادری فر/۷- هوشنگ ترکاشوند/۸- علی حاتمی/۹- جعفر ذاکر/۱۰- مهدی رجب بیگی/

۱۱- سید احمد رحیمی/۱۲- بهروز سلطانی/۱۳- حسن سیف/۱۴- جلیل شرفی/۱۵- اسدالله شیران

۱۶- حسین شوریده/۱۷- علی صبوری/۱۸- آفریدون صبری/۱۹- فضل الله عابدینی/۲۰- حسین علم الهدی
۲۱- محمد فاضلی/۲۲- ناصر فولادی/۲۳- کدخدا زاده/۲۴- محسن وزوایی/۲۵- محسن ماندگار./

۲۶- مجید موذن صفایی/۲۷- حسن میر سلطانی/۲۸- عباس ورامینی (فرمانده)/۲۹- جمال امیرخانی
۳۰- رحمان یا علی مددی/۳۱- علیرضا هادی پور

 
آیت الله محمدموسوی خوئینی ها:تقریبا ساعت ۱۰ صبح، دانشجویان وارد سفارت شدند. قراری که من با دانشجویان داشتم این بود که وقتی وارد سفارت شدند و دیدند مشکل خاصی نیست به من اطلاع بدهند که من هم به آنجا بروم. اطلاع دادند و من حرکت کردم. از ساختمان صداوسیما که دفتر کارم آنجا بود (در آن زمان بنده نماینده حضرت امام در سازمان صدا و سیما بودم) تا وقتی برسم به محل سفارت حدود ساعت ۱۲ شد. یعنی شاید دو ساعت من در خیابان‌ها بودم. جمعیت از فاصله خیلی دور، راه نمی‌داد که من بروم به سمت سفارت. یعنی بلافاصله و برق‌آسا چنان این واقعه در شهر تهران پیچیده بود که گویی هرکه شنیده بود، به سوی سفارت راه افتاده بود. مردم از نقاط مختلف شهر، تا شب می‌آمدند. از شب تا صبح، فردا، پس‌فردا، هفته اول، هفته دوم... .

گروگانهای سیاهپوست وزنان سفارت-به دستورامام خمینی آزادشدند
آن زمان دانشجویان چند دسته شده بودند: یک دسته امام‌خمینی را قبول نداشتند و بنایشان بر این نبود که به حرف امام گوش دهند. البته صریحا نمی‌توانستند بگویند، چون ملت رهبری امام را قبول کرده بود و خود آنها هم قبل از پیروزی انقلاب، اعلامیه داده بودند که ما رهبری امام‌خمینی را برای مبارزه ضدامپریالیستی می‌پذیریم. دسته دیگر که بخش قابل ملاحظه و وسیعی بودند، عناصری مسلمان، انقلابی و مبارز بودند. هم به امام علاقه داشتند و هم صادق و صمیمی، ایشان را قبول داشتند، نه از باب اینکه امام ولی فقیه است و حکمش شرعا باید اطاعت شود- این‌طور نبود و هنوز این حرف‌ها و این بحث‌ها به گوش همه نرسیده بود- آنها خود امام‌خمینی را از دل و جان قبول داشتند... . دانشجویانی که قصد تحصن در سفارت آمریکا را داشتند، از دسته دوم بودند. طبعا معتقد بودند که اگر امام موافق این کار است، اقدام کنند وگرنه کاری نکنند. می‌خواستند قبل از اقدام، این تصمیم را به اطلاع امام برسانند و برای کسب نظر امام، پیش من آمدند.

پس از آنکه برنامۀ خود را توضیح دادند، از من خواستند که با امام صحبت کنم و ببینم که نظر امام چیست؟ من گفتم که به نظرم درست نیست که با امام در میان بگذاریم. زیرا بر فرض هم که امام بپسندد، آیا در جایگاه رهبر و رئیس یک مملکت، درست است که به کسی بگوید برو سفارت آمریکا را اشغال کن؟ با لحاظ عرف سیاسی، باید بگوید که چنین کاری نکنید. پس در این فرض که شما کار خودتان را درست می‌دانید چرا برویم و امام را در محذور قرار دهیم؟ شما که نمی‌خواهید کسی را بکشید یا جایی را خراب کنید، می‌خواهید وارد سفارت آمریکا شوید. به محض ورود، امام‌خمینی مطلع می‌شود؛ اگر نظرشان این بود که کار غلطی است، بلافاصله دستور می‌دادند که بیایید بیرون و کار درستی نیست. شما هم بیرون می‌آیید. این مزیت را هم دارد که یک قشر دانشجوی مسلمان، کاری را که خود می‌پسندید و صلاح می‌دانست، به خاطر مخالفت رهبرش، کنار می‌گذارد.

سخنرانی رئیس جمهوردرسفارت آمریکا
وقتی وارد سفارت شدم، اولین کاری که کردم تلفن زدم به دفتر امام در قم؛ خواهش کردم که احمد آقا گوشی را بگیرند. پس از آنکه ارتباط برقرار شد، گفتم من الان داخل سفارت آمریکا و همراه دانشجویانی هستم که وارد اینجا شده‌اند (و هدف دانشجویان را هم توضیح دادم)، شما به اطلاع امام برسانید؛ اگر این کار را نادرست می‌دانند، همین حالا جواب دهند و اینها می‌روند بیرون.

ولی اگر با اصل کار مخالف نیستند، منتها نمی‌دانند این دانشجویان چه کسانی هستند، خدمتشان از قول من بگویید که من اینها را می‌شناسم و تأییدشان می‌کنم... در این چند دقیقه که مرحوم حاج‌احمدآقا رفتند، تا برگشتند اگر بگویم که تمام نفس‌ها در سینه‌های دانشجویانی که اطراف من بودند حبس شده بود و همه میخکوب شده بودند مبالغه نیست. حاج‌احمدآقا وقتی برگشت، فقط این جمله را گفت: امام فرمودند «بگویید خوب جایی را گرفتید؛ محکم نگه دارید!» دانشجویان با شنیدن این جمله، آنچنان شادی و شور و شوق و هیجانی از خود نشان دادند که توصیف آن برای من بسیار دشوار است. چون از نظر خودشان کاری کرده بودند کارستان و حالا امام هم آن را تأیید می‌کرد.

 از راست: ابراهیم اصغرزاده، محمد موسوی خوئینی‌ها و حسین شیخ الاسلام

مرحوم حاج‌احمدآقا بعدها به من گفت که «آقای موسوی برای من چیز عجیبی بود؛ من وقتی رفتم به امام موضوع را اطلاع دهم، دیدم امام سلام آخر نماز را می‌دهند؛ منتظر ماندم، همین که نماز امام تمام شد، نشستم و گفتم که آقای موسوی پشت خط است و این موضوع را می‌گوید؛ امام بلافاصله این جمله را گفتند که به فلانی بگویید خوب جایی را گرفتید، محکم نگه دارید».


حاج‌احمدآقا می‌گفت من بعدا فکر کردم که چطور امام بلافاصله این تصمیم را گرفت و مثلا به من نگفت به آقای موسوی بگویید کمی صبر کند و من هم نمازم را بخوانم و شما هم در این فاصله با شورای انقلاب تماس بگیر، یا مثلا با دولت تماس بگیر، یا با چند نفر از شخصیت‌های درجه اول سیاسی کشور تماس بگیر و از آنها بپرس تا من هم نماز دومم را بخوانم و فکر کنم و بعدا جواب دهم. ایشان می‌گفت که من تعجب کردم که امام، هیچ‌یک از این دستورها را نداد و تأمل نکرد. حتی نگفت که احمد! صبر کن تعقیبات نمازم را بخوانم، نماز عصر را بخوانم و بعدا جواب بدهم. خودت هم در این فاصله فکر کن و...

در آن ایام «مجلس خبرگان بررسی قانون اساسی» مشغول بررسی و تدوین اصول این قانون بود و صبح و بعد از ظهر، جلسه داشتند. در همان روز اشغال لانه و در آغاز جلسه بعدازظهر، مرحوم شهید دکتر بهشتی به عنوان نایب‌رئیس و مدیر جلسه، در نطقی موضوع را مطرح و از آن حمایت کردند و حاضران نیز آن را تأیید کردند.

موسوی خوئینی ها

***

به محض انعکاس خبر تصرف لانه جاسوسی در اخبار ساعت 14 رادیو ایران، این حرکت دانشجویی تبدیل شد به کانون توجه و ابراز محبت های بی غل وغش توده های مردم کشور. از آن مهم تر این بود که مطلع شدیم حضرت امام هم این اقدام را تأیید و حمایت کرده و فرموده: «خوب جایی را گرفته اید. آنجا را ول نکنید!» مهم تر از این ها تعبیری بود که امام خمینی از حرکت ما داشت. ایشان از تسخیر لانه جاسوسی امریکا با عنوانِ «انقلابی بزرگ تر از انقلاب اول» یاد کرد. نقطة مقابل، همان طور که خودمان هم پیش بینی می کردیم، موضع رئیس دولت موقت و احزاب و گروه های سیاسی بود که مخالفت شدید خودشان را با حرکت ما اعلام کردند. حتی مهندس مهدی بازرگان، در اعتراض به این حرکت، روز بعد از تسخیر سفارت امریکا، استعفای خودش را از نخست وزیری دولت موقت به امام تقدیم کرد.»/ خاطرات (عزیزجعفری-فرمانده سپاه)با عنوان «لانه جاسوسی» 

دانشجویان دست اندرکارتسخیرلانه جاسوسی چندنفربودند؟

 دانشجویان پیرو خط امام که در حدود ۴۰۰ دانشجو از دانشگاههای شریف و پلی تکنیک(امیرکبیر) و ملی(شهید بهشتی) و تهران بودند،‌ در یک حرکت هماهنگ با شعار «الله اکبر» به سوی ساختمان سفارت آمریکا در تهران حرکت کردند و جاسوس خانه آمریکا را تصرف کردند

سفارت امریکا تاچه زمانی درتسخیردانشجویان بود؟گروگانهاچندنفربودند؟ مدت اسارت؟

 در جریان تصرف سفارت آمریکا، ۵۲ کارمند و دیپلمات حاضر در این سفارتخانه، به مدت ۴۴۴ روز گروگان گرفته شدند که به ابتکار امام خمینی پس از چندی زنان و پس ازآن سیاه پوستانی که در میان گروگان ها بودند آزاد شدند دانشجویان سرانجام به دستور رهبر کبیرانقلاب اسلامی، جاسوسان را تحویل دولت دادند و مقرر شد که مجلس شورای اسلامی در باره آنان تصمیم بگیرد.

اتاق اسناد/بازسازی اسناد

چراسفارت امریکا "هدف"دانشجویان قرارگرفت؟

تسخیرکنندگان لانه جاسوسی امریکا

محوطه سفارت

(تصاویر)

نمازجماعت دانشجویان فاتح سفارت آمریکا به امامت حجت الاسلام سیدمحمدموسوی خوئیتی ها

نمازجماعت دانشجویان درمحوطه سفارت امریکابه امامت آیت الله سید محمدموسوی خوئینی ها

 

حاج سیداحمدآقا درکناردانشجویان-سفارت امریکاعکس 2نفری آجری رنگ

نحوه بازیابی اسناد لانه جاسوسی/ نظر گروگان‌های آمریکایی درباره امام خمینی/ مکالمه تلفنی شیخ‌الاسلام با وزیر خارجه آمریکا بعد از عملیات طبس

(مصاحبه مطبوعاتی)خانم معصومه ابتکار"مترجم"و حسین شیخ اسلام/عکس دیگر(جمعی)مصاحبه استعکس بالا(۳نفرردیف اول)سمت راست اصغرزاده-وسط(آیت الله موسوی خوئینی ها)سمت چپ شیخ اسلام عکس دستگاه خردکن اسناد

اعضای کمیتهٔ مرکزی تسخیر سفارت آمریکا-لانه جاسوسی:
      ابراهیم اصغرزاده
     محسن میردامادی
     حبیب‌الله بیطرف
     رضا سیف‌اللهی
     رحیم باطنی
     احمدرضا اسلامی

دیگر اعضای فعال در جریان تسخیر لانه جاسوسی در 13 آبان سال 58  
     معصومه ابتکار 
    عباس عبدی
     کمال تبریزی
     فروز رجایی فر
     علی‌اصغر زحمتکش
     محمد هاشمی اصفهانی
     اکبر رفان
    محمدرضا خاتمی
     محسن امین‌زاده
     رحمان دادمان
     شمس‌الدین وهابی
     وفا تابش
     محمد نعیمی‌پور
     حسین شیخ‌الاسلام
     احمد حسینی
     حسین کمالی
     محمد چمنی
     محمدعلی جعفری
     محمدحسین شریف زادگان
      محمدجواد مظفر
      مرحوم رحمان دادمان

 روایت‌های مختلفی از حضور ابوطالبی در سفارت آمریکا در ایران در سال 58 وجود دارد. خود وی و ابراهیم اصغر زاده اعلام کرده‌اند که سفیر معرفی شده ایران در سازمان ملل، تنها یک مترجم بوده است. ابوطابی خود می‌گوید:« من در سیزده آبان آن سال و زمان اشغال اصلا در تهران نبودم که از این امر مطلع ویا درآن مشارکت ویا حضور داشته ویا نامم مطرح باشد؛ بلکه من دراهواز از ماوقع مطلع شدم. مدتی بعد که به تهران آمدم یک روز مرحوم شهید دادمان به واسطه یکی دیگر ازشهدا و فرماندهان جنگ تحمیلی به نام مرحوم شهید ذاکر به من پیغام داد که آنها برای ترجمه به زبان فرانسه به کسی نیاز دارند که بتواند این کاررا انجام دهد؛ من پذیرفتم و از منزل به فرودگاه رفتم و به همراه نماینده ویژه پاپ رهبرمسیحیان کاتولیک که وارد تهران شده بود برای اولین بار وارد سفارت شدم. یکی دو باردیگر هم وقتی که درارتباط با خارج، کار ترجمه لازم بود آنرا به زبان انگلیسی ویا فرانسوی انجام دادم، مانند: ترجمه در زمان آزادی کارکنان زن و سیاه پوستان در کنفرانس مطبوعاتی؛ که جنبه ای کاملا انسان دوستانه داشت.»

اسامی

گرایش سیاسی

سوابق

مسئولیت فعلی

اظهار نظر در مورد تسخیر سفارت

محمد موسوی خوئینی‌ها

اصلاح طلب

نماینده مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری – دادستان کل کشور عضو شورای بازنگری قانون اساسی

عضو مجمع روحانیون

. یعنی اگر فرض کنیم ایران به سال های قبل از ۵۷ بازگردد و اگر همان شرایط تکرار شود باز هم همان کار تکرار می شود. اما تسخیر سفارت آمریکا در دل آن حوادث معنا پیدا می کرد. من اگر در ابتدا کمی از فضای قبل از این حادثه گفتم به همین دلیل بود. شاید سابقه نداشته باشد که امام از هیچ کاری به این شکل تعریف کرده باشند به طوری با هیچ یک از اعضای مرتبط با آن هم آشنایی ای نداشته باشند جز من و بخاطر آن تعبیر انقلاب دوم را به کار ببرند. زمانی مفهوم و ارزش این تعریف مشخص خواهد شد که شرایط وقت را دریابیم

حسین دهقان

اعتدال

جانشین وزارت دفاع در دولت های هفتم و هشتم - معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در دولت خاتمی

وزیر دفاع

                               

                                -

عزت الله ضرغامی

اصول گرا

معاونت وزارت ارشاد و معاونت صداوسیما در امور استان‌ها و حقوقی و امور مجلس

رئیس سازمان صداوسیما

مبارزه با شیطان بزرگ و ادامه راه امام و شهدای لانه جاسوسی امر ساده ای نیست که دستخوش باند بازی های سیاسی شود. ضمناً بعضی دوستان ما که اینک در بعضی احزاب با اصل جریان تسخیر لانه مخالفت می کنند، در آن روزها، همین دوستان به شدت با اصل تحزب و تشکیل احزاب در جامعه مخالف بودند و مانع قرائت بیانیه  های حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی اولیه از تریبون لانه جاسوسی می شدند.

حبیب الله بیطرف

اصلاح طلب

استاندار یزد- وزیر نیرو در دولت‌های هفتم و هشتم

استاد دانشگاه

این حرکت در سال ۱۳۵۸ و در شرایطی که انقلاب کاملا تثبیت نشده و نظام جمهوری اسلامی نوپا بود می‌توانست معنی داشته باشد.

معصومه ابتکار

اصلاح طلب

 معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست در دولت اصلاحات و عضو شورای شهر

معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست در دولت روحانی

دانشجویان آن زمان به هیچ عنوان از اقدامی که در گروگانگیری سفارت آمریکا انجام دادند احساس پشیمانی نکردند و این تصمیم باید در آن شرایط زمانی خاص خود سنجیده شود و به نظر ما، این تصمیم بهترین کاری بود که مانع آسیب رسیدن به انقلاب می شد.

ابراهیم اصغرزاده

اصلاح طلب

عضو شورای شهر

 فعال سیاسی

:« اگر منافع ملی کشورم حکم کند حاضرم بابت گروگان‌گیری عذرخواهی کنم

حسین شیخ الاسلام

اصول گرا

نماینده مجلس شورای اسلامی – قائم مقام وزارت خارجه و سفیر ایران در سوریه

مشاور رئیس مجلس در امور بین الملل

متاسفانه در حال حاضر برخی از دوستان تمایلی ندارند نامشان به عنوان افرادی که در ماجرای سفارت آمریکا مشارکت داشتند، برده شود. علی‌الخصوص آنانی که کار خارجی می‌کنند و به خاطر مشکلاتی که ممکن است برایشان به وجود آید ترجیح می‌دهند، ناشناس بمانند. اما من به صورت علنی فعالیت می‌کردم و خدا را هم شاکرم که در یک حادثه تاریخ‌سازی حضور داشتم.

عباس عبدی

اصلاح طلب

فعال سیاسی

فعال سیاسی

وقتی به عقب نگاه می‌کند، گروگان‌گیری را اشتباه می‌پندارد و متأسف بود که بخشی از آن است.

سعید حجاریان

اصلاح طلب

عضو سابق شورای شهر- کارمند وزارت اطلاعات و نهاد ریاست جمهوری

فعال سیاسی

آتش زدن پرچم آمریکا در 13 آبان نوعی تندروی است

فروز رجایی فر

اصول گرا

کارگردان مستند اعدام فرعون – استاد دانشگاه

رئیس ستاد پاسداشت شهدای نهضت جهانی اسلام

به هر صورت ملت ایران توانست با اشغال لانه جاسوسی و کوتاه کردن دست آمریکا از داخل ایران، بقا و هویت نظام جمهوری اسلامی را که منافع ملی با اولویت سطح اول تضمین و استقلال خود را هم حفظ کند.

کمال تبریزی

  -

 کارگردان سینما

کارگردان سینما

                              -

 مرحوم رحمان دادمان

اصلاح طلب

وزیر راه و ترابری دولت خاتمی - اولین مدیرعامل شرکت شیلات جمهوری اسلامی

در اردیبهشت سال 80 در سانحه سقوط هواپیما جان خود را از دست داد

                    

                               -

محسن میردامادی

اصلاح طلب

نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی – استاندار خوزستان

 در جریان حوادث سال 88 بازداشت شد

13 آبان یکی از سرفصل‌های مهم تاریخ سیاسی ایران است و به تعبیر امام خمینی سرآغاز انقلاب دوم در ایران است.

محسن امین زاده

اطلاح طلب

معاون وزیر امور خارجه  و عضو حزب مشارکت

فعال سیاسی

                          -

محمدحسین شریف زادگان

اصلاح طلب

مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی – وزیر رفاه و تامین اجتماعی

فعال سیاسی

 

 منبع این جداول:نامه نیوزاست 

دانشجویان دست اندرکارلانه جاسوسی چگونه به" دانشجویان پیروخط امام"شناخته شدند؟

ساعاتی پس از تسخیر کامل سفارت امریکا در عصر روز 13 آبان چند دانشجوی جوان در یکی از اتاق‌های سفارت مقابل خبرنگاران نشستند و پس از آن‌که تعدادی از سلاح‌های امریکایی را به آنها نشان دادند به قرائت بیانیه اول و دوم تسخیرکنندگان پرداختند. این دانشجویان وقتی در برابر این سؤال قرار گرفتند که نام شما چیست؟

پاسخ دادند: دانشجویان پیرو خط امام و این گونه بود که در تمام نشست‌های خبری، سخنرانی‌ها و اعلام مواضع تلویزیونی نامی از این دانشجویان به میان نمی‌آمد و آنها با عنوان «یکی از دانشجویان خط امام» معرفی می‌شدند حتی معصومه ابتکار مترجم و سخنگوی انگلیسی زبان نیز در گفت‌وگو با رسانه‌های غربی خود را «مری» معرفی می‌کرد و این گونه به «خواهر مری» معروف شد. دانشجویان شش ماه اول تسخیر را در سفارت امریکا که به آن لقب «لانه جاسوسی» داده بودند به سر بردند. هر کس در سفارت مسئولیتی داشت.

ابراهیم اصغرزاده، طراح اصلی تسخیر سفارت امریکا، رضا سیف‌اللهی، محسن میردامادی، حبیب‌الله بی‌طرف و رحیم باطنی شورای مرکزی دانشجویان را تشکیل می‌دادند. در کنار شورای مرکزی، شورای بازو وجود داشت. گفته می‌شود علی اصغر زحمتکش، عباس عبدی، سیدمحمد هاشمی اصفهانی، اکبر رفان، محمدرضا خاتمی، محسن امین‌زاده، رحمان دادمان، شمس‌الدین وهابی، وفا تابش، محمد نعیمی‌پور، حسین شیخ‌الاسلام و فروز رجایی‌فر اعضای این شورا بودند.

عباس عبدی پس از چندی به خاطر مشکلات شخصی از لانه بیرون آمد و به شیراز رفت.

علی زحمتکش نیز مسئول عملیات تسخیر و در لانه کار حفاظت از گروگان‌ها را بر عهده داشت، تنها فردی بود که در دادگاه‌های امریکا به خاطر بازداشتن یکی از گروگان‌ها از نابود کردن اسناد تحت پیگرد قرار گرفت.

سیدمحمد هاشمی اصفهانی از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر بعدها با معصومه ابتکار ازدواج کرد و برخلاف همسرش از فعالیت‌ سیاسی کناره گرفت و از مدیران نفتی شد. اکبر رفان نیز در لانه مسئولیت تدارکات را بر عهده داشت.

محمدرضا خاتمی، محسن امین‌زاده، نعیمی‌پور و معصومه ابتکار در واحد روابط‌ عمومی بودند که مهندس احمد حسینی بر کار آنها نظارت می‌کرد.

حسین کمالی مسئول تبلیغات بود. وفا تابش، حسین شیخ‌الاسلام و فروز رجایی‌فر نیز در کار بررسی اسناد لانه بودند.

شیخ‌الاسلام و رجایی‌فر به دلیل تسلط به زبان عربی و انگلیسی گاهی نقش مترجم را هم بازی می‌کردند. فروز رجایی‌فر در روز 13 آبان مسئول دفتر دانشجویان عملیات‌کننده بود.

گروگانهارا ازهم جداکردند/استانهای مختلف بردند
پس از ماجرای طبس، دانشجویان خط امام که مقاومت گسترده‌ای به مدت 6 ماه گذشته برای عدم تحویل گروگان‌ها به دولت موقت و شورای انقلاب داشتند با همکاری اطلاعات سپاه به مسئولیت محسن رضایی تصمیم گرفتند که گروگان‌ها را در چند دسته به شهرهای مختلف اعزام کنند. دلیل این تصمیم عدم تجمع گروگان‌ها برای شکست هر گونه عملیات رهایی بود. مشهد، ساری، رشت، یزد، اصفهان، شیراز و چند شهر دیگر مقصد گروه‌هایی از دانشجویان پیرو خط امام و گروگان‌ها بود که مخفیانه با لباس‌های مبدل به این شهرها سفر می‌کردند. در اواسط تابستان 59 فرار ناموفق یکی از گروگان‌ها و سخت شدن نگهداری از گروگان‌ها سبب شد تا شورای مرکزی دانشجویان در توافقی با سپاه پاسداران گروگان‌ها را در اختیار دولت شهید رجایی قرار دهد. بدین ترتیب گروگان‌ها به زندان اوین و زندان توحید (موزه عبرت) منتقل شدند تا دانشجویان خط امام که در مذاکرات الجزایر نیز کنار گذاشته شده بودند آخرین بهانه با هم بودن را نیز از دست بدهند. با تشکیل جلسه‌ای در لانه، دانشجویان به ابراز نظر درباره آینده جنبش پرداختند. برخی معتقد به ایجاد حزب بودند و برخی دیگر نیز پایان کار تشکیلاتی را طلب می‌کردند، در نهایت رأی‌گیری شد و در نتیجه گروه دوم پیروز شدند و پایان کار تشکیلاتی دانشجویان خط امام اعلام شد.

سرنوشت سفارت امریکابعدازآزادی گروگانها

لانه جاسوسی اما تا چند سال در اختیار دانشجویان بود، کار بررسی اسناد ادامه داشت و عصرهای جمعه به بهانه دیدار، مسابقه فوتبالی نیز در زمین ورزش برگزار می‌شد اما با تصمیم دولت موسوی در سال 64 لانه جاسوسی تحویل سپاه پاسداران شد. اسناد و مدارک نیز منتشر شد و آنچه منتشر نشده بود، در اختیار وزارت تازه تأسیس اطلاعات قرار گرفت.

دانشجویان لانه جاسوسی درجبهه ها
مهر 59 همزمان با فراغت دانشجویان خط امام از نگهداری گروگان‌ها، عراق تهاجم ناجوانمردانه‌ای را به مرزهای غربی کشور آغاز کرد. دانشجویان نیز که در دوران حفاظت از گروگان‌ها دوره‌های آموزش نظامی را به صورت کامل در پادگان‌های شمال کشور گذرانده بودند، به جبهه رفتند. همچنین ارتباطات گسترده قبلی با سپاه پاسداران سبب شد تا اکثر دانشجویان لباس سبز پاسداری را به تن کنند. اکبر رفان که بعدها اولین فرمانده نیروی هوایی سپاه لقب گرفت، حسین دهقان مدتی به لبنان رفت و در دهه 80 رئیس بنیاد شهید انقلاب اسلامی شد، علیرضا افشار بعدها رئیس ستاد مشترک سپاه پاسداران، فرمانده کل بسیج و معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح بود و رضا سیف‌اللهی که بعدها مسئول اطلاعات سپاه و اولین فرمانده نیروی انتظامی شد، از جمله این افراد بودند.

احمدرضا کاظمی پسرعموی شهید احمد کاظمی، علی زحمتکش، محمدرضا خاتمی و محمد نعیمی‌پور نیز از جمله پاسداران دهه 60 بودند.

شهدای دانشجوی لانه جاسوسی
هنوز گروگان‌های امریکا در ایران بودند که در روز 16 آبان خبر شهادت تعدادی از دانشجویان خط امام منتشر شد. شهید حسین علم‌الهدی اگرچه مستقیماً در تسخیر لانه جاسوسی نقش نداشت اما همکاری مستقیم او با واحد بررسی و انتشار اسناد، سبب شد تا او را نیز دانشجوی پیرو خط امام بخوانند. در ماجرای کاندیداتوری احمد مدنی برای ریاست جمهوری، علم‌الهدی با معرفی آیت‌الله خامنه‌ای، به لانه جاسوسی مراجعه کرد و با همکاری واحد بررسی اسناد و واحد تبلیغات، اسناد مربوط به همکاری مدنی با امریکایی‌ها در سطحی وسیع منتشر شد.

به همراه حسین علم‌الهدی، محمد فاضل و علی حاتمی از دانشجویان پیرو خط امام به شهادت رسیدند. علی حاتمی از اولین کسانی بود که از دیوار سفارت امریکا عبور کرد. در عکس معروف ورود دانشجویان از بالای در، علی حاتمی در حالی که به دوربین نگاه می‌کند، دیده می‌شود. در این عملیات حسین سیف از دیگر دانشجویان خط امام نیز مجروح شد ولی به طرز معجزه‌آسایی نجات یافت. سیف فاتح لانه، فرمانده بازی دراز در عملیات خیبر در سال 63 به شهادت رسید.

محسن وزوایی از دانشجویان دانشگاه شریف که در لانه مسئولیت اطلاعات- عملیات را برعهده داشت، چند ماه زودتر از آغاز جنگ به سپاه پاسداران پیوست. با شروع جنگ وزوایی به جبهه غرب رفت و فرماندهی گردانی با کار ویژه عملیات پارتیزانی را برعهده گرفت. او در عملیات فتح بلندی‌های بازی دراز فرمانده بود و در این عملیات مجروح شد. در آذر 1360 او فرمانده گردان حبیب‌بن مظاهر تیپ تازه تأسیس محمدرسول‌الله (ص) شد که در عملیات فتح‌المبین این گردان نوک عملیات بود. با تأسیس تیپ 10 سیدالشهدا او فرمانده این تیپ شد و در فروردین 61 با همین تیپ وارد عملیات بیت‌المقدس (فتح خرمشهر) شد و در این عملیات بود که در22 اردیبهشت هنگام هدایت نیروهایش چند کیلومتر مانده به خرمشهر به شهادت رسید.

عباس ورامینی نیز یکی دیگر از دانشجویان خط امام بود که مسئولیت آموزش نظامی دانشجویان را برعهده داشت. ورامینی همانند تعدادی دیگر از دانشجویان در سال 58 با یکی از دختران دانشجوی پیرو خط امام(سمیه جهانگیری) ازدواج کرد و خطبه عقد او را امام خمینی (ره) قرائت کرد. ورامینی در سال 61 با حکم احمد متوسلیان به فرماندهی ستاد لشکر 27 محمدرسول‌الله (ص) منصوب شد. مسئولیت سپاه 11 قدر و قرارگاه نجف اشرف از دیگر مسئولیت‌های او بود.

ورامینی سرانجام در 28 آبان 62 در ارتفاعات کانی‌مانگا و در عملیات والفجر 4 به شهادت رسید.

«طاهره رضازاده» نماینده و عضو فراکسیون زنان مجلس ششم، یکی دیگر از دختران سفارت است که هم‌زمان با یک اقدام انقلابی و رقم‌زدن یک رویداد تاریخی در زندگی شخصی خود نیز فصل نویی را آغاز و با «ابراهیم اصغرزاده» ازدواج کرد. همسرش آن‌روزها سخنگوی دانشجویان پیرو خط امام بود و حالا یک چهره سیاسی اصلاح‌طلب است.


«زهره سادات‌نظری» نیز همسر شهید رحمان دادمان شد و در گفت‌وگویی با خبرآنلاین، همان‌طور که هم‌سنگری و همراهی با او را مایه افتخار خود دانسته، گفته است:

«در زمان تسخیر لانه جاسوسی هم ایشان و هم من حضور داشتیم. ایشان در شورای مرکزی لانه نقشی استراتژیک داشتند و من به‌عنوان یک دانشجوی معمولی و معتقد به این حرکت انقلابی. حرف و گپ ازدواج ما نیز در همین ایام بود. ١٠ مهر همان سال، خواستگاری ایشان از من بود ٢٧ مهر مراسم عقد و ٢٠ آبان هم آغاز زندگی مشترکمان».

علی صبوری، علی‌رضا هادی‌پور، حسین شوریده، غلامحسین بسطامی فرمانده سپاه سوسنگرد درابتدای جنگ، عبدالرحمن یا علی مدد، حسین بهادری، فضل‌الله عابدینی، حمید صفایی و جلال شرفی نیز از دیگر شهدای تسخیرکننده سفارت امریکا در تهران هستند.

نقش‌آفرینی در پست‌های کلیدی
پس از پایان کار لانه جاسوسی، بسیاری از دانشجویان که به خاطر انقلاب فرهنگی دانشگاه‌ها را تعطیل می‌دیدند، جذب دستگاه و سازمان‌های دولتی و نهادهای انقلابی شدند. شاید انتصاب حسین شیخ‌الاسلام، یکی از سخنگویان دانشجویان پیرو خط امام، که البته رابطه خوبی با اعضای شورای مرکزی بخصوص دانشجویان چپ مزاجی مانند عباس عبدی و میردامادی نداشت، به معاونت سیاسی وزارت خارجه، اولین انتصاب یکی از دانشجویان به سمتی ارشد در دولت بود. شیخ‌الاسلام 16 سال در این معاونت باقی ماند و کارشناس خبره مسائل منطقه بخصوص فلسطین، لبنان و سوریه شد. او سپس 3 سال سفیر ایران در سوریه شد و پس از نمایندگی در دور هفتم مجلس معاون خاورمیانه و قائم مقام وزیر امور خارجه شد.

شیخ‌الاسلام تنها دیپلمات لانه جاسوسی نبود، محسن امین زاده نیز در دوران خاتمی به معاونت آسیای وزارت امور خارجه رفت و وزیر در سایه دوران وزارت کمال خرازی بود.

مهاجر و محمد مهدی رحمتی نیز از دانشجویان خط امام بودند که مسئولیت‌هایی را تجربه کردند. محمدمهدی رحمتی بعدها به معاونت نظارت راهبردی «معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی» ریاست جمهوری در دوران دولت نهم منصوب شد.

در انتخابات مجلس سوم، ابراهیم اصغرزاده برای اولین بار به عنوان عضو دانشجویان پیرو خط امام کاندیدای تهران شد. او موفق شد تا به مجلس راه یابد اما اقدامات رادیکال او سبب شد تا در روزهای آخر مجلس بازداشت و محاکمه شود. اصغرزاده که سخنران ثابت مراسم‌های دفتر تحکیم وحدت بود و حتی در دوم خرداد سال 78 اعلام کرد که از بمب اتم هم خطرناک‌تر است، به دلیل اختلافات گسترده در شورای شهر اول تهران به جمع مخالفان خاتمی پیوست و در انتخابات سال 80 کاندیدا شد که رد صلاحیت شد. عباس عبدی در آن روزها به طنز گفته بود که اصغرزاده می‌خواهد موشی در دیگ اصلاحات بیندازد و «انا شریک» بگوید!

«طاهره رضازاده» از دیگر دانشجویان پیرو خط امام که همسر ابراهیم اصغرزاده نیز هست در انتخابات ششم به مجلس راه یافت. مجلس ششم دانشجویان پیرو خط امام دیگری نیز داشت. شمس‌الدین وهابی، محمد نعیمی‌پور و محمدرضا خاتمی که نایب رئیس مجلس نیز بود.

اما قرعه اولین و تنها وزیر در میان دانشجویان خط امام، به نام «حبیب الله بی‌طرف» دانشجوی یزدی دانشگاه تهران درآمد. او 8 سال وزیر نیرو بود. در دوران وزارت بی‌طرف، علی زحمتکش و وفا تابش دو عضو ارشد دانشجویان خط امام به خوزستان رفتند و مسئولیت ساخت سدهای بزرگ کرخه 2 و 3 را برعهده گرفتند.

رحمان دادمان مدت کوتاهی وزیر راه و ترابری شد اما در یک حادثه هوایی به شهادت رسید .

حسین شریف‌زادگان نیز یک سالی وزیر رفاه در دولت خاتمی بود. حسین دهقان و معصومه ابتکار نیز معاونان رئیس‌جمهور بودند. در معاونت‌های وزارت کشور نیز، رضا سیف‌اللهی معاون امنیتی در دوره اول عبدالله نوری بود که با ادغام شهربانی، کمیته و ژاندارمری، نیروی انتظامی را تشکیل داد و خود اولین فرمانده آن شد.

محمدرضا بهزادیان‌نژاد نیز در دوره دوم وزارت عبدالله نوری معاون اقتصادی وزارت کشور شد اما به دلیل مواضع افراطی، عبدالله نوری ترجیح داد تا او را بیش از یک سال بعد کنار بگذارد. بهزادیان که دستی هم بر فعالیت‌های اقتصادی داشت در اواخر دوران خاتمی رئیس اتاق بازرگانی تهران شد اما بر سر اختلافات گسترده با علی نقی خاموشی در آبان 84 جایش را به محمد نهاوندیان داد. در دولت نهم نیز علی‌رضا افشار سمت‌های معاونت سیاسی و اجتماعی وزارت کشور را در دوران پورمحمدی و محصولی تجربه کرد.

مقامات ارشد
گرچه تصدی سمت وزارت، فرماندهی نیروهای مسلح و وکالت مجلس نشان از نفوذ دانشجویان پیرو خط امام در ساختار حکومتی می‌دهد اما ارشد مقام‌های حکومتی به دانشجویانی رسید که در دوران تسخیر نه در دیدرس که در متن کار بودند.

عزت‌الله ضرغامی، به مانند بسیاری از دانشجویان پس از پایان کار لانه به سپاه پاسداران پیوست اما علاقه‌های فرهنگی او را پس از جنگ به معاونت سینمایی وزارت ارشاد کشاند، معاونت پارلمانی و امور استان‌ها در دوران ریاست علی لاریجانی و مجلس ششم سبب شد تا ضرغامی در بهار 83 به ریاست سازمان صدا و سیما منصوب شود.

ملاقات ۲همرزم بعداز ۴۰سال

تعریف و تمجیدهای ضرغامی از ابراهیم اصغرزاده/ او مدتی محافظ شخصی آیت‌الله خامنه‌ای بود

دیدار۲فاتح سفارت امریکابا۲تفکر دردفترضرغامی۱۷ مرداد ۱۳۹۸«ابراهیم اصغر زاده»

عروسی  عزت الله ضرغامی

عکس جبهه(سمت چپ نفراول)+عکس شب عروسی ضرغامی سال1361

 

ضرغامی سال‌ها سخنران مراسم 13 آبان در مقابل لانه جاسوسی بود.

اما سرنوشت محمد علی"عزیز" جعفری یا همان عزیز جعفری به گونه‌ای دیگر بود. جعفری متولد یزد در دانشکده معماری دانشگاه تهران تحصیل می‌کرد، به مانند بقیه به سپاه پیوست و بزودی با فراگیری فنون رزمی، اولین گردان زرهی سپاه را ایجاد کرد. فرماندهی تیپ عاشورا، قرارگاه قدس و قرارگاه نجف در دوران جنگ و فرماندهی نیروی زمینی سپاه به مدت 13 سال و 5 سال فرماندهی قرارگاه ثارالله تهران از جمله مسئولیت‌های عزیز جعفری بود. وی در زمستان 86 با حکم فرماندهی کل قوا، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. جعفری پس از اغتشاشات اخیر در افشاگری تکان‌دهنده‌ای اسامی برخی دانشجویان پیرو خط امام را که علیه منافع ملی مشغول توطئه بودند، اعلام کرد.

سخنگوها
گفتیم که دانشجویان پیرو خط امام در نشست‌های خبری و یا سخنرانی‌ها خود را معرفی نمی‌کردند اما بنا به تقسیم کاری که شده بود، ابراهیم اصغرزاده، حبیب‌الله بی‌طرف و رحیم باطنی مسئولیت گفت‌وگو با رسانه‌های داخلی را برعهده داشتند. در جریان افشاگری‌های دانشجویان که به صورت مستقیم از تلویزیون پخش می‌شد، روزی که اسناد مربوط به ارتباط ناصر میناچی وزیر ارشاد دولت موقت با سفارت امریکا قرار بود افشا شود، رحیم باطنی نتوانست بر احساساتش غلبه کند و سخنان تندی علیه نهضت آزادی بیان کرد. این اظهارات سبب مظلوم‌نمایی شدید جریان طرفدار سازش با امریکا شد. باطنی که نماینده دانشجویان دانشگاه ملی (شهید بهشتی) در شورای مرکزی بود، بعدها معاون جهاد دانشگاهی کشور شد.

مترجم ها

اما کسانی که به دلیل تسلط به زبان انگلیسی می‌توانستند با رسانه‌های غربی تعامل کنند،

حسین شیخ‌الاسلام، معصومه ابتکار، فروز رجایی‌فر و محسن وزوایی بودند. زمانی هم که قرار بود یکی از دانشجویان در نماز جمعه تهران سخنرانی کند و یا بیانیه‌ای قرائت کند، مهدی رجب بیگی این مسئولیت را عهده‌دار می‌شد. رجب‌بیگی که قلم و بیان رسایی داشت، از سال‌ها قبل با انتشار نشریه طنز به نام «جیغ و داد» با کمونیست‌ها درگیر بود. رجب بیگی در مهر 60 به دست منافقین در خیابان‌های تهران به شهادت رسید.

پشیمانان
ماجرای پشیمانی کسانی که در تسخیر سفارت امریکا در تهران نقش داشتند، از همان شب 13 آبان آغاز شد. حاتم قادری و جواد مظفر دو دانشجوی دانشگاه ملی به دلیل حمایت امام از حرکت دانشجویان از لانه خارج شدند. سه روز بعد چند دانشجوی دیگر نیز با بیان این‌که هرچند تسخیر، یک حرکت ضد‌امپریالیستی است، اما این راه مبارزه با امپریالیسم نیست! از لانه خارج شدند.

اخراج دانشجویان مسئله دارازسفارت

اما برخوردهای محکم دانشجویان خط امام‌ سبب شد تا چند هفته بعد چند نفر از تسخیر‌کنندگان از لانه اخراج شوند. مجتبی بدیعی، عضو سابق شورای مرکزی حزب مشارکت در این‌باره می‌گوید: «رفتارهای افراطی در لانه زیاد بود. آقای دادمان و افرادی که در آن طیف بودند، روی بحث ولایت فقیه خیلی حساس بودند، اما ما قبول نداشتیم. یک روز بنده و دکتر سامی و دکتر داوودی و یک دوست دیگر در سفارت قدم می‌زدیم که آمبولانس دنده عقب به طرف ما آمد و چند نفر نقاب به چشم و مسلح ما را در آمبولانس انداختند و آژیرکشان به خارج از سفارت آمدند و ما را در بالای میدان هفت تیر از آمبولانس پائین انداختند. به این ترتیب بود که لانه بتدریج از مخالفان ولایت فقیه پاکسازی می‌شد. در یک شب سرد زمستانی نیز یک پسر و دختر به خاطر وابستگی خطی به مجاهدین خلق (منافقین) اخراج شدند.

تصویر  که برخی رسانه ها در سال 84 بنام "احمدی نژاد" منتشر کردندتقی محمدی است

taskhir1seif

از دانشجویانی بود که در یکی از روزهای اول تسخیر، باری روزن، وابسته مطبوعاتی سفارت امریکا که به زبان فارسی نیز تسلط داشت را به میان خبرنگاران آورد. محمدی که از نزدیکان بهزاد نبوی و خسرو تهرانی بود، بعدها به اطلاعات نخست‌وزیری رفت و پس از انفجار هشت شهریور به سفارت ایران در افغانستان فرستاده شد، اما اسدالله لاجوردی به دلیل نزدیکی او با مسعود کشمیری عامل انفجار نخست‌وزیری، او را از کابل فراخواند و بازداشت کرد. تقی محمدی که در بازداشتگاه برای اعتراف اعلام آمادگی کرده بود، به طرز مشکوکی ساعاتی بعد با کمربند خودکشی کرد. 

مدیریت وبلاگ-پیراسته فر:سعیدحجاریان درمصاحبه بایک نشریه، خودکشی تقی محمدی رادرزندان تأییدمیکند وی می گویدخودم رفتم جنازه حلق آویزمحمدی رادرزندان دیدم

محمدی ازمسؤلین کمیته انقلاب منطقه نازی‌آباد  بود،بعد به کمیته اداره دوم ارتش رفت و در بخش ضد جاسوسی، پیگیری جریانات ضد انقلاب راست و ستاد ضد کودتای نوژه فعال شد. سپس وی به اطلاعات نخست‌وزیری رفت. پس از انفجار هشت شهریور در فاصله کوتاهی تقی محمدی ابتدا به عنوان مأمور دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری به کویت اعزام می‌شود و سپس به عنوان کاردار ایران در افغانستان منصوب می‌شود.

حجاریان  معاون وزیر اطلاعات"نخست وزیری" بود،می گوید: «احمدی‌نژاد  در ماجرای گروگانگیری سفارت امریکا نبوده». 
حجاریان  گفت نفر سمت چپ  ذاکر است که در سال 62 یا 63 در جبهه شهید شد. /پایان توضیحات مدیریت وبلاگ

اما باری روزن سال‌ها بعد یکی دیگر از دانشجویان را نیز این‌بار در پاریس ملاقات کرد. عباس عبدی از دانشجویان پلی‌تکنیک (امیرکبیر) در این دیدار که پس از دوم خرداد 76 رخ داد، تلویحاً از اقداماتش ابراز برائت کرد و خواستار شکستن دیوار بلند بی‌اعتمادی بین ایران و امریکا شد. این دیدار اعتراض گسترده دانشجویان پیرو خط امام را در پی داشت. فروز رجایی‌‌فر در مصاحبه‌ای اعلام کرد که عباس عبدی اصولاً جزو دانشجویان پیرو خط امام نبود. محمد هاشم‌پور یزدان‌پرست، استاد دانشگاه شیراز هم که مسئول چاپخانه در لانه بود، گفت که دیدار عباس عبدی شرم‌آور بود. در سال‌های اخیر هم برخی اعضای حزب مشارکت که جزو دانشجویان خط امام هم بودند، مانند میردامادی و محمدرضا خاتمی و وهابی سعی می‌کنند تا درباره واقعه 13 آبان در برابر سؤالات خبرنگاران قرار نگیرند.

دانشجوی لانه جاسوسی که"جاسوس"بود

بدترین سرنوشت را در میان اشغال‌کنندگان سفارت امریکارا فردی به نام «عباس زری‌باف» داشت.

زری باف که از ابتدای سال 58 وارد سازمان مجاهدین خلق (منافقین) شده بود وارد بخش اطلاعات شد و به نقل از سایت این گروهک تروریستی مأموریت‌هایی در جهت کشف اقدامات سپاه پاسداران انجام داد. زری‌باف که از حاضرین در لانه بود بسیار به عوامل اطلاعات نخست‌وزیری مانند تقی محمدی و خسرو تهرانی نزدیک بود. او در سال 60 به زندگی مخفی روی آورد و در سال 61 از ایران خارج شد. زری باف در چهارمین روز عملیات مرصاد به هلاکت رسید.

دانشجویان پیرو خط امام، اساتید پیرو خط امام
به هر روی به نظر می‌رسد سنت عدم معرفی دانشجویان پیرو خط امام از آبان 58 تا آبان 88 ادامه داشته باشد، به گونه‌ای که متبحرترین تاریخ‌نگاران معاصر نیز هنوز بیش از 50 اسم از دانشجویان را بیشتر سراغ ندارند اما در یک نگاه کلی اگر در هر یک از دانشگاه‌های معتبر داخلی جست‌وجوی کوتاهی کنیم،

 اسامی بسیاری از دانشجویان را در میان اساتید دانشگاه می‌یابیم. از دکتر فیروزآبادی همسر شهید شوریده و استاد مکانیک دانشگاه شریف تا دکتر محمدحسین صادقی عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس، از دکتر عبدالحسین روح‌الامینی استاد داروسازی دانشگاه تهران تا محمدهاشم پوریزدان‌‌پرست، استاد اقتصاد دانشگاه شیراز.

دانشجویان پیرو خط امام در 13 آبان سال 58 خالق حماسه‌ای بودند که در آن «پیروی از خط امام» اصل بود نه نام و عنوان آن 300 نفر دانشجو.

از بین چهره ها و شخصیت هایی که در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی حضور داشتند، بسیاری راه جبهه را در پیش گرفتند و به شهادت رسیدند. برخی از آن ها هم راه سیاست در پیش گرفته و به مجلس راه یافتند. عده ای از آن ها امروز در پست های مدیریتی کشور خدمت می کنند. 

آیا محموداحمدی نزاددرماجرای سفارت امریکا"لانه جاسوسی"نقش داشته است؟

سیدمحمد هاشمی اصفهانی از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر که بعدها با معصومه ابتکار ازدواج کرد و از مدیران نفتی شد در سال 90

 درباره نقش احمدی نژاد در تسخیر لانه جاسوسی گفت

 آقای محمود احمدی‌نژاد نماینده دانشگاه علم و صنعت بود. آنها معتقد بودند که تسخیر سفارت امریکا در آن مقطع موضوعیت ندارد و مساله ما امروز چپ‌ها هستند و باید حمله به منافع شوروی را در دستور کار قرار دهیم. حتی تهدید کرده بودند که ما به دولت موقت جریان را گزارش می‌دهیم، ولی کار آنقدر با سرعت و قدرت پیش رفت و مورد تایید امام و قبول مردم قرار گرفت که دیگر از آن به بعد نتوانستند کاری بکنند./عدم حضوراحمدی نژادرا "سعیدحجاریان نیزتأییدکرده است.

تصویر  که برخی رسانه ها در سال 84 بنام "احمدی نژاد" منتشر کردند"تقی محمدی "است

از طیف دانشجویان تسخیر کننده لانه جاسوسی بودند چهره هایی که به وزارت رسیدند. معروفترین این چهره ها که هم اکنون وزیر است حسین دهقان است. او به همراه بسیاری از دانشجویان پیرو خط امام با توجه به آموزش‌هایی که دیده بودند به سپاه پیوست وی جانشین وزارت دفاع در دولت های هفتم و هشتم و معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در دولت های هشتم و نهم و مشاور رئیس مجلس شورای اسلامی بود. حسین دهقان مردادماه امسال از مجلس شورای اسلامی برای وزارت دفاع دولت روحانی رای اعتماد گرفت وهم اکنون وزیر دفاع دولت روحانی است.

حسین دهقان وزیر دفاع دولت روحانی از دانشجویان تسخیر کننده سفارت آمریکا بود

رحمان دادمان هم باید در بین طیف دانشجویان پیرو خط امام قرار داد که به وزارت رسید. دادمان هم پس از حادثه تسخیر لانه جاسوسی وارد سپاه شد و بعدها به عنوان اولین مدیرعامل شرکت شیلات جمهوری اسلامی منصوب شد. او در دی ماه سال 79 با 223 رای از مجلس به عنوان وزیر راه و ترابری انتخاب شد اما کمتر 6 ماه بعد و در اردیبهشت سال 80 در سانحه سقوط هواپیما جان خود را از دست.

حبیب الله بیطرف هم در دولت اصلاحات وزارت گرفت. او وزیر نیروی دولت اول و دوم خاتمی بود. پس از پیروزی روحانی در انتخابات نام بیطرف بار دیگر به عنوان یکی از گزینه های وزارت نیرو به میان آمد.

از بین چهره های تسخیر کننده لانه جاسوسی یکی از آن ها به فرماندهی یکی از نیروهای نظامی کشور رسید. رضا سیف‌الهی از سوی رهبر معظم انقلاب در سال 71 به سمت فرماندهی نیروی انتظامی منصوب شد. بعد از اتمام دوره فرماندهی اش در نیروی انتظامی به عنوان معاون هماهنگ کننده مجمع تشخیص مصلحت نظام مشغول فعالیت شد.

taskhir3bitaraf

حبیب الله بیطرف از دانشجویان پیرو خط امام بعدها به عنوان وزیر نیروی دولت اول و دوم اصلاحات معرفی شد

معصومه ابتکار  یکی از چهره های معروف دانشجویان تخسیر کننده لانه جاسوسی را باید در زمره کسانی قرار داد که به معاونت ریاست جمهوری رسیدند. او به خاطر تسلطش به زبان انگلیسی کار ترجمه و گفت وگو با رسانه های خارجی را انجام می داد. معصومه ابتکار همان چهره ای است که رسانه های خارجی از او به عنوان خواهر مری یاد می کنند. او در دولت اصلاحات معاون رئیس جمهور شد و هم اکنون هم به عنوان رئیس سازمان محیط زیست فعالیت می کند.

محمدرضا خاتمی هم یکی از چهره های حاضر در تسخیر لانه جاسوسی بود که با آغاز انقلاب فرهنگی به سپاه پاسداران پیوست. او درعملیات بیت المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد حضور داشت و بعدها نایب رئیس مجلس ششم شد. 

ابراهیم اصغرزاده هم یکی از چهره های معروف تسخیر لانه جاسوسی بود که بعدها به نمایندگی مجلس شورای اسلامی در دوره سوم رسید. او را با نقشی که در انحلال شورای اول شهر تهران داشت هم می  شناسند. اصغر زاده بعد از ماجرای انحلال شورای شهر اول شهر تهران عملا به حاشیه رفت و کمتر خبری از او بود تا آنکه 12 آبان سال 1391 در یک مناظره تلویزیونی با حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه دوباره به حلقه مرکزی اصلاح طلبان راه یافت. به گفته خودش «در گوشه‌ای از این شهر قرار داشت اما با همین مناظره ناگهان به مرکز اصلاح‌طلبان منتقل شد».اصغرزاده در انتخابات میاندوره‌ای مجلس پنجم، مجلس هفتم و سه دوره انتخابات ریاست جمهوری هفتم، هشتم  و نهم کاندیدا شد که برای هیچکدام تأیید صلاحیت نشد.

عباس عبدی هم یکی از مشهورترین چهره های حاضر در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی بود که به روزنامه نگاری و کارهای پژوهشی روی آورد. یکی از پرسروصداترین ماجراهای او سفری بود که در سال 78 به پاریس داشت و با باری روزن آخرین وابسته فرهنگی سفارت آمریکا در تهران دیدار کرد در آن زمان روزنامه لوموند از این واقعه به عنوان آشتی گروگان و گروگانگیر یاد کرد.

حسین شیخ الاسلام هم مثل بسیاری از دانشجویان پیرو خط امام به سپاه پیوست. او بعدها به وزارت خارجه رفت و در دوران حافظ اسد و اوایل دوران بشار اسد در سوریه سفیر ایران بود. شیخ الاسلام هم اکنون مشاور بین الملل علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی است.

برخلاف سایر دانشجویان پیرو خط امام، کمال تبریزی وارد عرصه هنر شد و از عرصه سیاست فاصله گرفت. کمال تبریزی فارغ التحصیل رشتهٔ سینما و تلویزیون از دانشگاه هنر است. او تا به حال در رشته‌های تدوین، تهیه و تولید، صحنه و لباس، فیلم‌برداری، فیلمنامه و کارگردانی فعالیت کرده است. لیلی با من است، همیشه پای یک زن در میان است و مارمولک از معروفترین ساخته های اوست.


توضیحات نگارنده-پیراسته فر:آیت الله خامنه ای و هاشمی رفسنجانی درزمان تصرف لانه جاسوسی درسفرحج بودند.

یکشنبه، ۱۳ آبان ۱۳۵۸مصادف بود با ١٣ ذوالحجه ١٣٩٩. آیت الله خامنه‌ای  بهمراه تعدادی از اعضای شورای انقلاب به حج رفته بودند،خبرلانه جاسوسی رادرپُشت بام هتل محل اقامت(مکه)شنیدند.

روز تسخیر لانه جاسوسی آیت الله خامنه ای کجا بود

آقای خامنه‌ای و هاشمی در پُشت بام هتل بودند که خبر را شنیدند. هاشمی رفسنجانی درخاطزاتش می نویسد: خبر تصرف سفارت آمریکا را شب هنگام در پشت بام محل اقامت‌مان، هنگامی که آماده خواب می‌شدیم، از رادیو شنیدیم. تعجب کردیم!.

وگروگانهاازطریق «حجت الاسلام سید محمد موسوی خوئینی‌ها»باامام خمینی مرتبط بودند.

واما آنچه سردارجعفری گفته اند،دیدارآیت الله خامنه ای بعدازمراجعت ازسفرحج بود.

دراین دیدارآیت الله خامنه ای باگروگانها صحبت می کنندازکمبودها وامکانات می پرسد.

متن گفتمان(ویدئو) رااینجانب(نگارنده)به نگارش آورده ام که اهم مطالب به اینصورت بوده است:

این گروگان که به زبان فارسی مسلط است ازآقای خامنه ای به گرمی پذیرایی می کند!(دراتاقش)وامام جمعه تهران میخواهدکه بنشیدپیشش برای ادامه حرف زدن..ومی گوید..ببخشیدکه میوه وشیرینیمان تمام شده،هروقت -دانشجویان-می آوردند.

آیت الله خامنه ای ازایشان ازوضع غذاوبهداشت وحمام ومطالعات می پرسد وآن امریکایی هم ابرازرضایت می کند،تنهامشکلشان را ماندن دراینجا(محبوس بودن درسفارت)می داند ...وبعدمی گوید:من آن دوره۴سال درایران بودم،بمن خیلی خوش گذشت  ودرادامه می گوید:مردم ایران خیلی مهربانندوتعارفی،وقتی مارامی بینندآنقدرمحبت می کنند که هنگام رفتنمان باخوشرویی می گویند»بازم چندروزدیگراینجابمانید»..مردم ایران ماراخیلی دوست دارند ودلشان میخواهدکه بیشترپیششان بمانم..وحتی می می گوید:گاهی آنقدرتعارف می کنند که ماراشرمنده-ناراحت-می کنند!

آیت الله خامنه ای که کاملاً گوش می دادبه حرفهایش،خیلی جدی می شود(تااین لحظه هر۲لبخندبرلب داشتند)می گوید:مردم ایران نمیخواهندشمادراینجابمانید..مردم ایران میخواهندهرچه زودتربروید،ومی گوید:همهین دانشجویانی که اینجاراتسخیرکردند،نمایندگان مردم ایرانند(که ازشماناراضیند،میخواهندشمابروید) وبعدآن امریکایی هم که تاحالا باخنده بلبل زبونی می کرد،خنده برلبانش حذف می شود!وبعدآقای خامنه ای می گوید:دولتان بایدآن مجرم(شاه)راتحویل بدهدتاشماهم آزادشوید وازایشان هم سئوال می کندکه بنظرشما«شاه مجرم نیست،نبایدتحویل دهد؟»که آن گروگان امریکایی تأییدمی کند ودرادامه می گوید:مشکل ماندنمان دراینجاست...

 

دیداربایکی دیگرازگروگان امریکایی سفارت-لانه جاسوسی/پایان توضیحات نگارنده.

معصومه ابتکار از جمله دانشجویانی بود که در تسخیر سفارت آمریکا مشارکت داشت. او 38 سال پس از آن تسخیر می گوید

شما در زمان تسخیر لانه جاسوسی مترجم بودید و قاعدتا در مذاکرات هیأت هایی خارجی با دانشجویان درباره آزادسازی گروگان های آمریکایی حضور داشتید و مباحث و دیدگاه های دو طرف را ترجمه می کردید. آیا خاطره ویژه ای از آن روزها دارید؟ آیا پیش آمد که دخل و تصرفی در ترجمه صحبت ها انجام دهید؟  

خیر، من دخل و تصرفی در ترجمه صحبت ها نداشتم. خاطراتم را در کتاب «تسخیر» به طور کامل ابتدا به زبان انگلیسی برای مخاطب بین المللی و بعد به زبان فارسی برای عموم مردم ایران نوشتم. من در وهله اول دعوت شدم و در روابط عمومی برای ترجمه همزمان کمک می کردم. بعد هم در مقاطعی برای بیان اخبار و برنامه های دانشجویان نقش سخنگویی داشتم. آن زمان ما ترجمه اسناد سفارت آمریکا را انجام می دادیم. کاری که الان ویکی‌لیکس مرتب انجام می دهد و اسناد مربوط به سفارتخانه های آمریکا را افشا می کند. آن موقع هم دانشجویان خط امام همین کار را کردند. در کتابم کاملا این موضوع را توضیح دادم که چه اقداماتی آنجا انجام می شد. درباره هیأت های خارجی نیز، بله هیأت هایی آمدند، مثلا هیأت صلیب سرخ که برای دیدار و گفت و گو با گروگان ها می آمد و احوال و شرایط نگهداری آنها را پرس‌وجو می کرد.

از طرف خود آمریکایی ها نیز هیأت هایی آمدند؟

افراد مختلفی همچون سناتورهای آمریکایی و خبرنگارها می آمدند، زمانی یکی از سناتورهای آمریکایی آمد ولی اجازه دیدار با گروگان ها را نداشت و بیشتر حضورش جنبه مصاحبه و صحبت پیدا کرد.

برخی تسخیر سفارت انگلیس و عربستان را با تسخیر سفارت آمریکا مشابه سازی می کنند. نظر شما چیست؟

اصلا اینها هیچ ارتباطی با هم ندارد. تسخیر سفارت آمریکا یک جریان عظیمی بود که مردم با حمایت خود آن را به انقلاب دوم تبدیل کردند. در آن اوضاع قانون اساسی نداشتیم، دولت موقت و شورای انقلاب سرکار بودند. هیچ کدام از ساختارهای رسمی حاکمیت همچون مجلس و دولت هنوز شکل نگرفته بود و تمام نظامات اطلاعاتی و امنیتی کشور در یک شرایط بسیار متزلزلی به سر می برد.

در این شرایط دانشجویان فکر کردند اگر اقدام و ورود نکنند، مخاطراتی وجود دارد که می تواند تبعات بسیار سنگینی برای کشور داشته باشد. چراکه آن زمان نمونه های مداخله آمریکا در کشورها بسیار زیاد بود. بعد از اشغال سفارت تا الان، بیش از 70 مورد نمونه هایی از مداخله دولت آمریکا و سی‌آی‌ای در امور کشورها اعم از انتخابات تا مداخله نظامی می توان یافت. به عبارت دیگر دخالت آمریکا در امور داخلی دیگر کشورها کاملا یک امر شناخته شده است. در کشور خودمان هم کودتای 28 مرداد 32 بحث توهم توطئه نبود، بنابراین دانشجویان براساس یک تحلیل منطقی و درست این کار را کردند.

پشت صحنه ای وجود نداشت که این اقدام را به دانشجویان تسخیر سفارت آمریکا القاء کند؟

خیر.

آقای منصوری فرمانده کل وقت سپاه اعلام کرده بودند که سپاه در تدارک اولیه دانشجویان برای تسخیر سفارت آمریکا نقش داشت. آیا این طور بود؟

خیر، اصلا آن موقع این مسائل نبود. جمع خود دانشجویان الان هستند؛ خود آنها جمعا تصمیم گرفتند و به این جمع بندی رسیدند و آن را عملیاتی کردند. دانشجویان تحلیلشان این بود، امام این خط را دادند چون ایشان سخنرانی کردند و گفتند «دانشجویان و طلاب باید در مقابل اقدامات آمریکا بیایستند». برداشت دانشجویان در آبان سال 58 این شد که «چون ما در ساختارهای امنیتی و اطلاعاتی ضعف شدید داریم باید اقدامی انجام دهیم».

تکرار این روش در موضوع سفارت انگلیس و عربستان، یک کاریکاتور بود چون در حال حاضر دولت، مجلس، اطلاعات، سپاه، بسیج و ارتش مستقر و مستحکم داریم؛ حال آنکه سال 58 همه اینها در شرایط متزلزل بود.

دانشجویان می خواستند تصمیم خود را با امام در میان بگذارند اما چرا آقای موسوی خوئینی که رابط بین دانشجویان پیرو خط امام با بنیانگذار انقلاب اسلامی بود، مخالفت کرد و گفت «شما این کار را انجام دهید، گرفتن تأیید امام با من»؟

بله، نظر دانشجویان این بود اما نظر آقای موسوی خوئینی ها نیز آن بود که «اگر این حرکت بخواهد موفق باشد باید مردمی و دانشجویی انجام شود، نه آنکه یک حرکت حکومتی باشد. گرفتن تأیید امام این حرکت را حکومتی می کند». بر همین اساس نیز تأیید امام بعد از تسخیر سفارت آمریکا و حمایت مردم از این واقعه انجام شد. یعنی آن موج مردمی که در حمایت از اقدام دانشجویان به صحنه آمد، این حرکت را به انقلاب دوم تبدیل کرد و دیگر هیچ کس در مقابل این جریان موضع نگرفت.

آیادانشجویانی که آن روز در تسخیر سفارت آمریکا نقش داشتندالآن  پشیمان هستند؟

هیچ کس پشیمان نشد. دانشجویان اصلا پشیمان ندارند. دانشجویان همه نسبت به کاری که کردند معتقدند. حالا شاید بگویند تبعات، عواقب و اتفاقاتی که بعدا افتاد، خارج از اختیار و کنترل ما بود، بالاخره هر حرکتی ممکن است یک عوارضی هم داشته باشد. هیچ کس الان نمی گوید این کار صد درصد درست و خوب بود ولی هیچ کس هم پیشمان به مفهموم واقعی این کلمه نیست. چون بالاخره در آن شرایط و در آن مقطع بهترین تصمیمی بود که می شد گرفت و اقدام دانشجویان به استناد شواهد و اسنادی که بعد از تسخیر لانه جاسوسی به دست آمد، جلوی خیلی از آسیب ها را گرفت.

آمریکایی ها از طریق تحریک اقوام، کارهای عجیب و غریب می کردند و دخالت هایی در امور ایران داشتند، تسخیر سفارت آمریکا این اقدامات را قطع کرد و یک درجه مصونیت را برای انقلاب به وجود آورد. و البته تسخیر سفارت عوارضی هم داشت. اما اینکه فکر کنیم همه بدبختی ها از تسخیر سفارت آمریکا شروع شد، موضوعی است که آمریکایی ها خیلی دوست دارند، آن را القاء کنند که همه گرفتاری های ایران مربوط به این موضوع است. در حالیکه این طور نیست و در مقابل می توان این تحلیل را مطرح کرد که اگر تسخیر سفارت آمریکا نبود

آیا احتمال نداشت کودتای 28 مرداد 32 تکرار شود؟

بله احتمالش خیلی زیاد بود. وضعیت مصر را دیدیم، یک سال بعد از پیروزی انقلاب مان احتمال داشت 180 درجه به عقب برگردیم و همه چیز را از دست بدهیم.

امروز شاهد دخالت های آمریکا در عراق، افغانستان، یمن و سوریه هستیم. نمونه های دخالت مستقیم و غیرمستقیم آمریکا از این دست را کم نداریم. امروز آمریکا صدها پایگاه نظامی اطراف ما دارد، هر لحظه همه منطقه را تهدید می کند. این نشان می دهد در آن اوضاع دانشجویان براساس یک تحلیل این کار کردند. من هیچ وقت نمی توانم بگویم که کار ما تبعات منفی نداشت. تبعات منفی حتما داشت ولی برآیند و منافعش برای کلان کشور و انقلاب هم کم نبود.

اما اشغال سفارتخانه های عربستان و انگلیس خیلی متفاوت با تسخیر سفارت آمریکا بود. معتقدم اشغال سفارتخانه های انگلیس و عربستان اقدامی کاملا غلط، ضدنظام و ضد ارزشی بود. این اقدامات متأسفانه چهره بسیار بد و منفی را برای کشور در سطح جهان ایجاد کرد، مورد سوءاستفاده قرار گرفت و به کشور آسیب زد چون زمانی این اتفاقات افتاد که نظامات حاکمیتی مستقر بودند و شرایط باثباتی داشتیم.

برخی معتقدند وقوع جنگ تحمیلی و حمله صدام به ایران متأثر از تسخیر سفارت آمریکا بود، نظر شما چیست؟

خیر، احتمال جنگ قبل از آن هم بود. آمریکا تمام طراحی هایش را با صدام انجام می داد. اخیرا هم سی‌آی‌ای ارتباطاتش را با صدام تأیید کرده و گفته است «این{صدام} آدم ما بود و ارتباطات نزدیکی با ما داشت». بنابراین آنها طراحی های‎شان را داشتند و برنامه‌ریزی‌های‌شان را کرده بودند، از خیلی قبل نیز تحریکات مرزی شروع شده بود. حتی بعضی می گویند استعفای دولت موقت به خاطر تسخیر سفارت آمریکا بود. بله تسخیر سفارت آمریکا دلیلی بر استعفای دولت موقت بود اما قبلش هم دولت مرحوم بازرگان سه چهار مرتبه استعفا داده بود. در واقع آقای مهندس بازرگان با مشکلات زیادی مواجه بود و این هم مزید بر علت شد./۱۳ آبان ۱۳۹۶الف بنقل ازخبرآنلاین.

آزا دی گروگانهای آمریکا پس از  ۴۴۴ روز

 مراجعت گروگانها به کشورشان-۳۰دیماه۱۳۵۹

آزادی گروگاهای سفارت آمریکا پس از  ۴۴۴ روز

undefinedآزادی گروگانها،برگشت به کشورشان(آمریکا)۳۰ دی ۱۳۵۹

(تصاویر)

فرودگاه آمریکا:استقبال خانواده های آمریکایی ازاسیران خوددرایران

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.