نقش گیلان(صومعه سرا)درپیروزی انقلاب+ائمه جمعه صومعه سرا

​دیدارعلمای گیلان(امینیان،یکتا،زاهد،پورجعفر)باامام خمینی...پاسخ نامه(تشکر)امام خمینی رابه «حجت الاسلام شیخ موسی یکتا» راخواهیدخواند که درآن نامه ازفرزندش(عبدالعظیم یکتا)وحجت الاسلام شیخ عبدالکریم محمدی هم تشکرکرده است.

مسجد«جعفری»شهرستان صومعه سرا-سیدجعفرآقا

اسامی ۵ امام جمعه صومعه سرا ومدت مأموریت هرکدام

این مسجدمحل تشکلهای انقلاب و تجهیزنیروهای جبهه وجهادبوده،حجت الاسلام شیخ عبدالعظیم یکتا(متولدسال ۱۳۰۶ متوفی۱۰ تیر ۱۳۹۴)یکی ازروحانیون فعال این مسجد،چه درقبل ازانقلاب وهم دربعدازانقلاب بوده  است.

نخستین جرقه‌های انقلاب اسلامی در خرداد ۱۳۴۲ زده شد و در طول ۱۵ سال گسترده و گسترده تر شد. سر آغاز انقلاب اسلامی در گیلان را نیز می‌بایست در سالهای ۱۳۴۲ جستجو کرد.

 از نخستین حرکت‌های مردم گیلان قیام مردم و علماء در اعتراض به وقایع ۱۵ خرداد بود اما از سال ۱۳۵۶ فعالیت مخالفان رژیم در گیلان تشدید و علنی گردید و در سال ۱۳۵۷ مبارزات مردم در شکل گسترده‌تری ادامه یافت و مساجد گیلان به ویژه رشت،صومعه سرا و لاهیجان شاهد تجمعات روزافزون مردم بود. 

جلسات سخنرانی عالمانی چون احسانبخش ، ابراهیم فقیهی و هادی حسام در رشت،زین العابدین قربانی در لاهیجان، 

میرآقا موسوی در صومعه سرا مورد توجه مردم قرار گرفت

علمای گیلان

ائمه جمعه رشت(ازلاهوتی تافلاحتی)

پاسداران اولیه سپاه صومعه سرا

علمای گیلان

«سرداراحمدبرزگر»(فرمانده سپاه صومعه سرا)درمیان  پاسدارانش 

بترتیب ازراست:هامون محمدی، احمدبرزگر،محمودجوادی،بهروزعابدمحزون،علی حیدری،تیمور زحمتکش و(نفرپشت سری)سید نورالدین یزدان‌پرست:سال ۱۳۶۰

شجونی ولاهوتی در نوفل لوشاتو

سرداراحمدبرزگر(اولین فرمانده سپاه صومعه سرا)،آیت الله زین العابدین قربانی(امام جمعه رشت)،حجت الاسلام اسماعیل صدیقی(امام جمعه صومعه سرا)​

محمدتقی رنجبر چوبه نماینده دوره اول دوم سوم و ششم مجلس شورای اسلامی+حاج سیدعلی نعیمی(انقلابیون اولیه انقلاب اسلامی درصومعه سرا)

محمدتقی رنجبر و منوچهرمتکی(وزیرخارجه سابق)

قاسم رمضانپورنرگسی(نماینده دوره چهارم وپنجم مجلس شورای اسلامی)صومعه سرا

« ساواک» نسبت به«این۳شهر»  حساس بود (رشت،صومعه سرا ولاهیجان)علاوه بر این۳شهر، مردم در شهرهای رودبار، آستانه اشرفیه، رودسر، فومن و لنگرود نیز دست به تظاهرات زدند.

اولین فرمانده سپاه صومعه سرا درحلقه پاسداران

امام جمعه صومعه سرا درحلقه پاسداران صومعه سرا

نقشه گیلان-صومعه سرا

عاشورای ۱۳۴۲رابایدنقطه عطف نهضت امام خمینی دانست.

روز ۱۳ خرداد ۱۳۴۲(۱۰محرم ۱۳۸۳) امام خمینی به مناسبت عاشورای حسینی در مدرسه فیضیه سخنانی را ایراد نمود که در شکل گیری رخدادهای بعدی تاریخ معاصر ایران نقش مهمی را ایفا کرد.

امام خمینی که درآن زمان به«حاج آقاروح الله»مشهوربودند، عملکرد رژیم را در حمله به مدرسه ی فیضیه با حادثه ی عاشورا مقایسه کرده و باصراحت «شاه »محمدرضاپهلوی را به طور بی سابقه ای مورد خطاب وعتاب قرار داد.

​

روز جمعه، ۲ فروردین ۱۳۴۲(٢٥ شوال ١٣٨٢) سالروز شهادت امام جعفر صادق،«قم »چهره دیگری به خود گرفت. به دنبال اعلام عزای عمومی و سخنرانی‌های افشاگرانه امام وتلاش وی در جهت بسیج علما در سراسر کشور،«ساواک»نیز برای خنثی سازی  از این فراخون به سرکوب این نهضت پرداخت.

رئیس وقت ساواک و مشاور عالی شاه، سرهنگ علی اکبر مولوی (رئیس ساواک تهران) با نیروهای تحت امرش برای سرکوب مردم عازم قم شد،حمله با سوت «سرهنگ مولوی »آغاز شد. به دنبال آن صدها کماندو و مأمور با سلاح گرم و سرد به جان مردم بی پناه افتادند.

 صدها نفر توسط چاقو و پنجه بکس وزنجیر، زخمی و با جراحت‌های عمیق روانه بیمارستانهاشدند،تعداد زیادی نیز دستگیر و بازداشت شدند، مدرسه و میدان آستانه، به میدان جنگ تبدیل شد و شهر قم به صورت یک شهر جنگ زده درآمد. بسیاری از طلاب از طبقه فوقانی مدرسه به داخل رودخانه خشک قم پرتاب شدند و دست و پای عده زیادی شکست. کماندوها و مأموران مخفی با شکستن درختان مدرسه به سمت طلاب حمله کرده و در عین حال از سوزاندن قرآن‌ها و کتب ادعیه و هر آنچه در حجره‌ها یافتند، ابایی نداشتند.

مردم به بیوت علما پناهنده شده،عده ای از مضروبین  وحشت زده به بیت امام خمینی پناه بردند، امام همچنان مصمم به ادامه قیام، وعده پیروزی مردم و رسوایی دستگاه را نوید دادند«....دستگاه جبار با دست زدن به این فاجعه، شکست و نابودی خود را حتمی ساخت. ما پیروز شدیم، ما از خدا خواستیم که این دستگاه ماهیت خود را بروز دهد و خود را رسوا کند»

مجلس اول صبح جمعه(جمعه۲ فروردین ۱۳۴۲) در منزل امام بر پا شد. در حالی که سخنران جلسه به بیانات خود ادامه می‌داد عده‌ای از عوامل رژیم بر طبق دستور شروع به بی‌نظمی و فرستادن صلوات‌های بی‌جا نمودند.

مجلس دوم به میزبانی آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری در مدرسه حجتیه قم برگزار گردید. در آن مجلس نیز با ایادی رژیم در هنگام سخنرانی‌ «حاج آقا انصاری قمی »به فرستادن صلوات اقدام نمودند. 

« آیت الله علی دوانی» که خود در آن مجلس حضور داشت می نویسد:، برگزار کنندگان ناچار شدند از «آقا حسن میره‌ای» پهلوان معروف قم استفاده نمایند. ایشان درحالی که ۲متر قد داشت و از هیبت و احترامی برخوردار بود با ایستادن کنار منبر و دستور سکوت به اغتشاش‌گران توانست آرامش را برقرار سازد.

فاجعه فیضیه

مجلس سوم به دعوت آیت‌الله سید محمدرضا گلپایگانی در بعداز ظهر همان روز(جمعه۲ فروردین ۱۳۴۲) در مدرسه فیضیه برگزارگردید. د رحالی که از صبح آن روز بیش از ۲۰ اتوبوس در پوشش دهقانان و کشاورزان و در واقع ایادی رژیم همراه با کماندوها و نیروهای مسلح قم تجمع کرده بودند.

​ مدرسه فیضیه به عنوان مرکز قیام قم از حساسیت و اهمیت بیشتری برخوردار بود. نیروهای سرکوبگر به دودسته تقسیم شده بودند. دسته‌ای علنی با لباس‌های نظامی سلاح‌های گرم وابزار سرکوب و دسته دیگر با لباس‌های مبدل در حالی که از سلاح‌های سرد و چماق نیز بهره‌مند بودند. اطراف مدرسه و درون مدرسه از نیروهای علنی و غیرعلنی پر بود. حدود هفت نفر بر زرهی و تعداد زیادی نیروهای مسلح در پشت بام مسجد همراه با دوربین و سایر آلات رعب، فضای وحشتناکی برای مردم ایجاد کرده بودند.

در اواسط سخنرانی «حجت الاسلام سیدمحمد آل طه»، آیت‌الله محمدرضاگلپایگانی با عبور از دالان ماموران نظامی در بیرون مدرسه وارد صحن شدند و در یکی از حجره های جنب کتابخانه مستقر شدند.

« آیت الله نعمت الله صالحی نجف‌آبادی»  می نویسد:هنگام سخنرانی حاج‌آقا انصاری(شیخ مرتضی ثانی) عوامل رژیم، شروع به فرستادن صلوات کرده و به سمت سخنران هجوم برده و در حالی که سعی می‌کردند میکروفون را از سخنران بگیرند، ناگهان با شعارهای زنده باد شاه جلسه را به هم ریخته ودر یک درگیری گسترده و بی‌سابقه شروع به ضرب و شتم حاضرین و تخریب و انهدام مدرسه می‌نمایند.

رمزحمله به فیضیه:سوت ساواک-تکان دادن دست با«دستکش سفید»سرهنگ مولوی

شروع حمله با سوت سرهنگ مولوی رئیس ساواک تهران آغاز شد. به دنبال آن صدها کماندو و مآمور با سلاح گرم و سرد به جان مردم بی پناه افتادند. صدها نفر توسط چاقو و پنجه بکس وزنجیر، زخمی و با جراحت‌های عمیق روانه بیمارستان و عده زیادی در بیوت علما پناهنده شده درحالی که تعداد زیادی نیز دستگیر و بازداشت شدند. در یک چشم به هم زدن مدرسه و میدان آستانه، به میدان جنگ تبدیل شد و شهر قم به صورت یک شهر جنگ زده درآمد. به گفته عینی بسیاری از طلاب از طبقه فوقانی مدرسه به داخل رودخانه خشک قم پرتاب شدند و دست و پی عده زیادی شکست. کماندوها و مأموران مخفی با شکستن درختان مدرسه به سمت طلاب حمله کرده و در عین حال از سوزاندن قرآن‌ها و کتب ادعیه و هر آنچه در حجره‌ها یافتند، ابایی نداشتند.​

 ​

«آیت‌الله ابراهیم امینی» که خود از شاهدان عینی آن فاجعه در قم بود در خاطراتش می نویسد: اواخر اسفند ۱۳۴۱ علما و مراجع در یک نشستی تصمیم گرفتند به مردم اعلام کنند که به عنوان اعتراض به دولت در تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی از مراسم عید نوروز صرف‌نظر نمایند. در آن روز در منزل امام، مراسم عزاداری برای امام صادق(ع) برپا بود. من به منظور شرکت در آن مراسم به سوی منزل امام حرکت کردم. در بین راه دیدم تعدادی اتوبوس درب مدرسه حکیم نظامی توقف کردند. افرادی از آن‌ها پیاده شدند و به داخل مدرسه رفتند. افراد لباس شخصی داشتند ولی از قیافه آن‌ها پیدا بود که نظامی هستند.

بعدازظهربه مجلس آیت الله گلپایگانی رفتم،«حاج انصاری قمی» در اوایل منبر ایشان از گوشه و کنار مجلس، سروصدا و صلوات‌های بی‌جا شروع شد. آقای انصاری سعی می‌کرد آن‌ها را ساکت کند ولی نمی‌شد. من با مشاهده وضع موجود به سوی منزل امام حرکت کردم تا جریان را به اطلاع ایشان برسانم. امام در اتاق بیرون با چند نفر از علما و فضلا نشسته بودند. طولی نکشید که چند نفر از طلاب کتک خورده و سر و دست شکسته وارد بیت امام شدند و جریان فیضیه و ضرب و شتم طلبه‌ها را تعریف کردند. وضع خطرناکی بود. احتمال می‌رفت مزدوران رژیم به «بیت امام خمینی» نیز حمله کنند.

بعضی حاضران پیشنهاد کردند« درب منزل امام بسته شود» آیت‌الله محمدصادق لواسانی(وکیل تام الاختیارامام خمینی،متوفی مهر ماه سال ۱۳۶۹) نیز که در نزدیک امام نشسته بود این پیشنهاد را خدمت امام عرضه داشت و تأیید کرد.
امام گفت: «نه!». اصرار کردند امام برآشفت و گفت: «نه! این چوب‌ها را باید بر سر من می‌زدند، اکنون درب خانه‌ام را به روی افراد کتک‌خورده ببندم. اگر اصرار کنید به سوی فیضیه حرکت می‌کنم».
طولی نکشید که منزل پر از جمعیت شد. نزدیک غروب بود. امام از اتاق بالا به قصد اقامه نماز مغرب و عشا پایین آمد. نماز مغرب و عشا را به امامت ایشان خواندیم، در حالی که احتمال حمله کماندوها وجود داشت. بعد از خاتمه نماز عشا امام به اتاق بالا رفت و برای انبوه حاضران سخنرانی کرد. در حدود بیست دقیقه صحبت کرد.

توضیح نگارنده-پیراسته فر:در یکی از اسناد ساواک آمده که این حادثه، امری از پیش طراحی شده بود.

براساس این دستورالعمل «تیمسار حسن پاکروان» رئیس ساواک در تاریخ ۲۸ اسفندماه ۱۳۴۱ به مناطق ساواک دستور داده است:چون احتمال دارد در منطقه آن ساواک بعضی از وعاظ در مساجد هنگام وعظ با توجه به این که روز جمعه دوم فروردین ( رحلت امام ششم) مطالبی برخلاف مصالح کشور ایراد کنند و اذهان عمومی را مشوش سازند. دستور فرمایید از هم اکنون با تشریک مساعی ماموران و مسوولین انتظامی محل همه گونه پیش بینی های لازم معمول شود حتی در صورت وجود احتمال اینگونه عملیات مخالف، مجالس با شکوه تر در مخالفت با این گونه اظهارات تشکیل داده و در مقابل بیانات وعاظ محرک در مساجد نیز دستجاتی وجود داشته باشد که با ذکر صلوات مانع اظهارات نامناسب آنان بشوند، چنانچه این تدابیر کارساز نباشد، برای دستورات بعدی از مرکز اجازه بگیرند.

از ۱۵ خرداد۱۳۴۲ تا ۱۵ فروردین ۱۳۴۳، امام خمینی به مدت ۱۰ ماه در بازداشت و حصر رژیم شاه بودند.

​

بنابه گزارش روزنامه واشنگتن پست: در این روز تنها در تهران بیش از یک هزار تن کشته شدند. با تصویب لایحه ی مصونیت قضایی نظامیان آمریکایی (کاپیتولاسیون) در نیمه ی دوم سال ۴۳، رویارویی امام خمینی با رژیم پهلوی وارد مرحله ی جدیدی گردید. کاپیتولاسیون که نخستین بار پس از شکست در جنگ های ایران با روسیه به ایران تحمیل شده بود، پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ ملغی شده بود. امام خمینی که پس از آزادی در منزلش تحت نظر بود در اجتماع بزرگی از مردم نطقی در مخالفت با کاپیتولاسیون ایراد کرد. در این سخنرانی ایشان شاه را مورد حمله قرار داد و دولت و مجلسین را فاسد دانست و آمریکا و اسراییل را دشمن اسلام و ایران خواند.

مأموران «ساواک»شبانه امام خمینی را در منزلشان دستگیر و به زندان تهران منتقل کردند.

۱۰ ماه بازداشت  امام خمینی 

«امام خمینی» این مدت را در ۵ نقطه گذراندند : زندان باشگاه افسران، زندان قصر، زندان عشرت‌آباد(۴۰ روز)و ۱۱ مرداد به منزل(نجاتی) در منطقه «داوودیه» تهران که تحت نظر ساواک و مأموران شهربانی بود، منتقل شدند(۳روز) وآخرین بازداشتگاه امام دریکی از منازل تحت اشراف-ساواک «قیطریه» بودکه ۸ماه محصوربود.

خاطره جالب ازدستگیری امام خمینی بنقل ازامام خمینی

​

آیت الله جلالی خمینی (همشهری امام خمینی - امام جمعه اسبق شهر خمین) می گوید،درزمان حصربه ملاقات امام رفتم:ازامام خمینی خواستم ماجرای دستگیریش راتعریف کند.

من در این ملاقات «به امام گفتم از دستگیری‌تان داخل خانه حاج آقا مصطفی تعریف کنید. »

امام لبخندی زدند و گفتند :وقتی صدای جیغ و داد را شنیدم به سمت در خانه آمدم دیدم مشتی علی (خادم) را می‌زنند. در را باز کردم و گفتم چرا او را می‌زنید؟ روح‌الله منم و الان می‌آیم.

امام گفت:از شهر که خارج شدیم دیدم، افراد مسلحی که سمت چپ و راست من نشسته‌اند دست و پایشان می‌لرزد. گفتم: چرا رنگتان پریده!؟

مأموران ساواک گفتند :«ما ترسیده‌ایم!»

امام گفت:من دست روی پایشان گذاشتم و گفتم ناراحت نباشید من همراهتان هستم.(باخنده)  این ماجرای ملاقات من با امام بود./پایان اظهارات همشهری امام خمینی.

​

نقش آیت الله سیدمحمودضیابری در(پیروزی انقلاب)حمایت ازامام خمینی
​هنگامیکه شاه دستور دستگیری امام خمینی رادرسال ۱۳۴۲ صادرکرد،«آیت الله سیدمحمودضیابری»(صومعه سرایی) و «آیت الله سیدحسن بحرالعلوم رشتی» ازعلمایی بودندکه دراعتراض به این واقعه به تهران مهاجرت کردند وبهمراه تنی چند علمای دیگراستانهابه تجمع و تحصن پرداختند واعلامیه درمحکومیت رژیم شاه صادرکردند...  ساواک اصفهان در گزارش خود به رییس شهربانی اسـتان دهـم نـوشت:

​

به طوری که استحضار دارند به دنبال ورود آیت الله سیدشهاب الدین نجفی به تهران در هـفته گـذشته،«آیت الله سیدمحمدهادی»  از مشهد، «آیت الله سیدمحمود ضیابری» از رشت، «آیت الله علی اصغر صالحی کرمانی» از کرمان، «آیت الله محمد صدوقی» از یزد و «آیت الله ملاعلی معصومی همدانی» و «آیـت الله سیدنصرالله بنی صدر» از همدان برای مذاکره و مشاوره با روحانیون طراز اول تهران به آنجا رفـته اند و احـتمال داده می شود چند نفر دیگر از روحانیون طراز اول شـهرستان ها نـیز بـه تهران بروند. علی هذا خواهشمند است دستور فـرمایید در ایـن مورد دستور مراقبت صادر و مشخصات آقایانی که برای شرکت در این  مذاکرات به تـهران رفـته یا خواهند رفت، به ایـن سـازمان اعلام گـردد.

​

ساواک در گزارشی اهداف و خـواسته های «روحـانیان مـهاجر» را چنین نوشت: "روحانیان قصد دارند پس از آن که اکثریت قابل ملاحظه ای تشکیل دادند، اعـلامیه بـه چاپ برسانند که به امضای عموم آنها برسد و در این اعلامیه از دولت بخواهند روحانیان و وعاظ زندانی را آزاد کند و اگـر دولت تـرتیب اثر نداد به تدریج و غیرمحسوس در «شاه عبدالعظیم» تجمع نموده و متحصن شوند." 

در ابـتدای امـر ساواک و رژیم توجه چندانی به حرکت روحـانیان نـکردند امـا فعالیت گسترده علما و جلسات متعدد آنهاموجب گـردید کـه رژیم این موضوع را جدی گرفته و به نوعی درصدد کنترل آن برآید.

​

در این زمان «مـهاجران»(علمایی که دراعتراض به دستگیری امام خمینی به تهران مهاجرت کرده بودند) تـصمیم گرفتند نماینده ای سوی شاه بـفرستند تـا با وی مـلاقات کـند و هـمچنین بتوانند با امام خمینی دیداری داشـته بـاشند.

 ​

برای مورد اول «آیت الله حاج روح الله کمالوند» انتخاب شد که در گذشته نیز تـجربه مـلاقات با شاه را داشت. شاه در ملاقات بـا او گفت: "ما خمینی را نـمی کشیم تـا امامزاده درست شود."

​

بدین تـرتیب مـساله اعدام امام منتفی گردید، از سوی دیگر شاه با ملاقات نماینده مهاجران با امـام خمینی نـیز موافقت کرد. بر همین اسـاس«آیـت الله سید خـوانساری» از طرف مهاجران بـه دیـدار امام خمینی رفت و خبر سـلامتی ایـشان را به اطلاع عموم مردم رساند.

محمدرضا پهلوی(شاه) تلاش کرد با دادن اجازه ملاقات به نـماینده روحـانیان و پخش خبر سلامتی امام خمینی جو را آرام کـند و بـه نوعی بـر اوضـاع مـسلط شده و منتظر اقدام بـعدی مهاجران باشد. 

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:درمصاحبه ای که با یکی ازبازاریان انقلابی رشت(مکبرمسجدکاسه فروشان)داشتم، ایشان گفتند:من خودم  ازآیت الله ضیابری شنیدم که گفت دراین حرکت انقلابی(مهاجرت)من وبعضی دیگراز علمای دیگراستانها حدود یک ماه درزندان بودیم ومن پیشنمازاین زندانیان بودم./پایان.

آزادی بعداز ۱۰ ماه

رژیم شاه سرانجام امام را پس از سالگرد واقعه فیضیه و پیش از فرا رسیدن ماه محرم آزاد کرد. مأموران امنیتی ساواک به سرپرستی سرهنگ مولوی، رییس ساواک تهران، شبانه امام را از قیطریه خارج کرده و به قم آوردند.

دستگیری مجدد۶ماه بعدازآزادی -تبعید امام خمینی

«سرهنگ عصار»فرماندهی مأموران ساوراک رادر دستگیری وتبعیدامام خمینی به ترکیه رابعهده داشت می گوید:

 غروب چهاردهم خرداد بود. رئیس شهربانی، نصیری، مرا خواست؛ به سرعت خودم را به ساختمان شهربانی رساندم که در اول بلوار کشاورز قرار داشت. وقتی وارد اتاق شدم، نصیری را دیدم که پشت میز منتظر من نشسته است. اسدالله علم، نخست‌وزیر و پاکروان، رئیس ساواک، هم در آن‌جا حضور داشتند. (معمولاًدریک اتفاق خیلی مهم رده بالای مملکتی یک جا جمع می شوند)، نصیری با لحنی آمرانه خطاب به من گفت: «مأموریتی به تو می‌دهم که باید به نحو احسن انجام دهی.»کاغذی را که در دست داشت، به من نشان داد و گفت:همین امشب به قم می‌روی. این آدرس دقیق منزل خمینی است. طوری باید حرکتت را تنظیم کنی که نیمه شب به آنجا برسی. او را دستگیر کن و بیاور. همه نیروها در اختیار تو هستند: ارتش، ساواک و شهربانی. به قم هم تلفن زده‌ایم و در جریان‌اند. هر چقدر می‌خواهی، می‌توانی نیرو به همراه خودت ببری.

​

عصارمی گوید:سوار بر یک بنز لیمویی، خود را به قم رساندیم. شب از نیمه گذشته بود. طبق نقشه، منزل  خمینی را یافتیم. اما کوچه به اندازه‌ای باریک بود که اتومبیل وارد آن نمی‌شد. پای پیاده وارد کوچه شدم، در زدم، یک نفر در را باز کرد؛ همان جا حدس زدم که ایشان مصطفی باشد. گفتم: مأمور هستم آقا را با خودم ببرم. سر و صدا نکنید. چون مأموران مسلح دربیرون هستند، دستور دارند در صورت درگیری، شلیک کنند.

سید مصطفی بی هیچ حرفی وارد خانه شد. چند دقیقه بعد بازگشت و گفت«بفرمایید داخل»

فرمانده  عملیاتی ساواک(سرهنگ عصار)می گوید:وارد حیاط شدم، خمینی(امام) را دیدم که لب حوض نشسته و وضو می‌گیرند،من پاهایم شروع به لرزیدن کرد. امام هنوز در کمال خونسردی لب حوض نشسته بود. نگاهی به من انداخت و گفت« بفرمایید»وامامن پاهایم همچنان می لرزید، امام به در باز یکی از اتاق‌ها اشاره کرد و گفت: «برو آنجا و قدری آب بخور»تاآرام بگیری! به سمت اتاق رفتم. کاسه‌ای آب در آن‌جا بود که آن را تا قطره آخر نوشیدم. تا امام وضو را به پایان برساند، من هم کمی آرامش پیدا کرده بودم. آن گاه گفتند: «همین جا بایست، می‌آیم»

فرمانده ساواک می گوید:آنگارخمینی فرمانده بود ومن سربازش-بطوریکه با این دستور ایشان، من حتی یک قدم جلوتر نرفتم!. امام به داخل اتاق بازگشتند. دقایقی بعد در حالی که لباس پوشیده و بقچه‌ای هم زیر بغل داشتند، برگشتند و گفتند: «برویم»

از در که خارج می‌شدیم، مصطفی گریه می‌کرد. امام بر او نهیب زد: چرا گریه می‌کنی؟ گریه ندارد. سپس با فرزندانشان خداحافظی کرده و از منزل بیرون آمدند. ماشین«فولوکس» کوچکی که توانسته بود راه خود را به درون کوچه باریک امام بگشاید، دم در منتظر بود. سوار شدیم و بی درنگ به سمت تهران حرکت کردیم.

در طول راه، خمینی حتی کلمه‌ای حرف نزد. مرتب مشغول ذکر بود و دعا می‌خواند.

با رسیدن به تهران، جلوی ساختمان شهربانی پیاده شدیم. من به همراه خمینی به داخل ساختمان رفتیم. درب اتاق نصیری را کوبیدم. او به همراه پاکروان و علم در اتاق نشسته و منتظر بودند. با ورود امام(خمینی)، هر ۳ آن‌ها بی اختیار از جا برخاستند و سلام نظامی دادند! اما بعد که به خود آمدند، آرام و بی صدا، دست‌هایشان را پایین آوردند. به من گفتند: «شما بیرون منتظر باشید.»

سرهنگ عصارمی گوید:۲ ساعت بعد مرا صداکردند و امر کردند، ایشان را به باشگاه افسران ببرید. پس از انجام تشریفات اداری، امام را به باشگاه افسران منتقل کردم. اما مدام از خود می‌پرسیدم   در آن «بقچه» چه چیزی است؟

اماپس از استقرار در باشگاه، زمانی که امام «بُقچه» خود را گشودند، نگاهی به درون آن انداختم. یک سجاده، کتاب دعا، قرآن، مفاتیح و یکی دو دست لباس زیر. گویا ایشان از مدت اقامت خود مطلع و مایحتاج خود را برای چند روز آماده کرده بودند.

پس از آن دستور دادند امام را از باشگاه افسران به «عشرت آباد» ببرید. وقتی امام را به عشرت آباد منتقل کردیم، روز اول از ایشان پرسیدم : ناهار چه چیزی میل دارید؟

عصارمی گوید:مقداری پول به من دادند وگفتند: با این پول یک «سنگک» بگیر و بقیه‌اش را «پنیر».

بقیه روزها فقط برایشان نان سنگک می‌گرفتم و با همان نان و پنیر روز را می‌گذراندند. اغلب اوقات هم «روزه »بودند. امام تمام وقت روی سجاده می‌نشستند و نماز و دعا می‌خواندند./پایان خاطره سرهنگ عصار.

آزادی امام شبانه.بعداز۱۰ماه

مأموران ساواک، امام را در ساعت ۱۰شب  ۱۵ فروردین ۱۳۴۳ در میدان نکویی قم، که بیش از صد متر با منزلشان فاصله نداشت، پیاده کرده و به سرعت دور شدند. برخی که امام را شناختند به سوی ایشان شتافتند و با فرستادن صلوات و شعار برای امام ایشان را به منزل رساندند. انبوه جمعیت در مدت کوتاهی روانه منزل امام شد و برخی از علما و روحانیون طراز اول همان شب به دیدار امام آمدند.

​وامادیدندزندان ،نهضت راخاموش نمی کند،لذابرای خاموشی چراغ پرفروغ «روح الله»را  ۱۳ مهر ۱۳۴۴ازایران اخراج کردند،که امکان دسترسی مردم وعلماباقافله سالاراین نهضت قطع شود/آغاز«تبعید».

​۱۴سال ۳ماه دوری ازوطن/۲ماه زندان+۸ماه حصر

یازده ماه ترکیه+۱۳سال عراق+۴ماه فرانسه

۱۳آبان۱۳۴۳–تیعیدامام خمینی  به ترکیه

۱۳سال اقامت درنجف

۱۳مهر۱۳۴۴تبعیدازترکیه به عراق"نجف"

مام خمینی بعداز۲زوزاقامت درکاظمین به«سامرا»رفتند

امام ۲ روزی در کاظمین بودند و بعد یک سفر مختصری مشرّف سامرا شدند.

واز «سامرا» به کربلا رفتند،

دو روزی هم در کربلا بودند، و بعد عازم نجف شدند.

۱۲مهر۱۳۵۷تبعید-اخراج-ازنجف به کویت

کویت اجازه حضوربه خاکش رانداد،بناچارامام چندساعت بعدبه عراق(بصره)برگشت وروزبعد۱۳مهر۵۷ازطریق فرودگاه بغدادبه «فرانسه»منتقل شد.

کویت اجازه حضوربه خاکش رانداد،بناچارامام چندساعت بعدبه عراق(بصره)برگشت وروزبعد۱۳مهر۵۷ازطریق فرودگاه بغدادبه «فرانسه»منتقل شد.

برگردیم به گیلان

رهبران نهضت دراستان گیلان:

۱- رشت:صادق احسانبخش ، ابراهیم فقیهی و هادی حسام .

۲- لاهیجان:زین العابدین قربانی وابوالحسن کریمی .

۳- صومعه سرا: میرآقا موسوی  و عبدالعظیم یکتا .

با آغاز مهر ۱۳۵۷ مردم شهرهای گیلان فعالیت‌های خود را شدت بخشیدند و اعتصابهای گسترده‌ای در سازمانها و مدارس آغاز گردید.

 آیت الله ضیابری از پیشگامان مبارزه در این ایام طی اعلامیه‌ای به مأموران پلیس هشدار داد.

 بنا به دعوت آیت الله احسان بخش که رهبری مبارزه را در شهر رشت و استان گیلان بر عهده داشت اعتصابهای گسترده‌ای صورت پذیرفت و تصاویر شاه در مدارس واماکن عمومی به آتش کشیده شد. در روز ۱۷ مهرماه مردم رشت علی رغم باران سیل آسا در راهپیمایی بزرگی شرکت کردند.

 در روز ۳ آبان ۱۳۵۷ نیز مردم رشت از میدان بانک ملی راه‌پیمایی دیگری را آغاز کردند و شیشه‌های مشروب فروشی‌ها و سینماها را شکستند در پایان راهپیمایی هم به منزل استاندار حمله کردند. این راهپیمایی سرانجام با مداخله نیروهای پلیس و دستگیری جمعی از راه‌پیمایان خاتمه یافت.

 در روز ۸ آبان ۱۳۵۷ نیروهای دولتی برای جلوگیری از گسترده شدن تظاهرات در روستاها و شهرها با فراهم آوردن نیروهای طرفدار سلطنت از سراسر استان به صومعه سرا حمله برده و به غارت و تخریب منازل و مغازه‌های مخالفان رژیم پرداختند. طی این حمله یک تن کشته و عده‌ای نیز مجروح شدند.  

در ۲۰ آبان ۱۳۵۷ مردم رشت به منظور اعتراض به حمله عناصر چماق بدست رژیم در صومعه‌سرا در رشت اقدام به راه‌پیمایی ۱۵۰ هزار نفری کردند. این راهپیمایی به مدت ۴ ساعت به طول انجامید.

اولین شهیداستان واولین شعار"شاه ترامی کشیم"ازصومعه سرابود

به دنبال تظاهرات مردم رشت و دیگر شهرهای استان گیلان، ماموران انتظامی از ترس حملات چریکی روستاهای اطراف لاهیجان و سیاهکل را تحت کنترل شدید قرار دادند.

 در روز ۱۱ آبان ۱۳۵۷ به مناسبت شهادت یکی از جوانان روستای پشتیر(گوراب زرمیخ) صومعه‌سرا گروه کثیری از انقلابیون  رشت به رهبری آیت الله احسانبخش  به صومعه سرا رفته و به تظاهرات پرداختند. در این تظاهرات برای نخستین بار شعار «شاه ترا می‌کشیم» شنیده می‌شد.

 در آن روز تظاهر کنندگان تصاویری از میرزا کوچک خان را در دست داشتند و از مقابل قرارگاه میرزا کوچک خان عبور کردند.

  به دنبال تظاهرات مردم در رشت و صومعه‌سرا، مردم لاهیجان در روزهای ۲۲ و ۲۳ آبان تظاهرات وسیعی را آغاز کردند که این راه پیمائیها منجر به زد و خورد شدید با نیروهای پلیس گردید و منجر به کشته شدن ۱۳ نفر از تظاهر کنندگان گردید. در طول دهه محرم سال انقلاب (از اواسط آذرماه) در ضمن سوگواری برای حسین ابن علی علیه‌السلام، تظاهرات مردم شهرهای گیلان ادامه یافت. در تاسوعا و عاشورای سال ۱۳۵۷ در استان گیلان عزاداری در خیابانها از سوی رژیم ممنوع اعلام شد. اما در اغلب شهرهای استان مراسم عزاداری به تظاهرات روز به روز خشن تر و خونین تر می‌شد. شهر لاهیجان به میدان جنگ تبدیل شده و آتش‌سوزی بزرگی بخش عظیمی از شهر را به خاکستر تبدیل کرد و عبور و مرور بواسطه موانعی که مردم در خیابانها ایجاد کرده بودند متوقف شد.

۲۳ آذر ۱۳۵۷ حامیان جکومت پهلوی دررشت تظاهرات کردند

به دنبال تظاهرات مردمی در ایام عزاداری عاشورا نیروهای دولتی در ۲۳ آذرماه گروهی بزرگی از طرفداران حکومت پهلوی در شهرها و روستاهای گیلان را تجهیز کرده و به شهر رشت کشاندند تا متقابلاً تظاهراتی به نفع شاه و حمایت از دولت انجام گیرد. اما تظاهر کنندگان به غارت اموال مردم، تخریب مغازه‌ها، آتش زدن وسائل نقلیه و ضرب و شتم مردم پرداختند.

لازم به ذکراست :اولین شهیدگیلان « فریبرزبرشنورد»دانش آموزی ازصومعه سرا بود تاریخ شهادت(هفتم آبان۱۳۵۷)

اولین شهیدرشت«ابراهیم جعفری بوئینی »معلم رشت بود واصالتاً فومنی(شهادت هفتم دی ۱۳۵۷)می باشد.

​متأسفیم برای مسئولین صومعه سرا،مخصوصاً بنیادشهید!که قبرِاولین شهیدگیلان به این وضع مبتلاشده،مسقف که نیست،رنگ ورویش هم رفته!..عکس دیماه ۱۳۹۹

توضیح نگارنده-پیراسته فر:آیت الله احسانبخش درخاطراتش می نویسد:به بهانه اولین شهیدگیلان«فریبرزبرشنورد»که ازصومعه سرا بود٨آبان۱۳۵۷با جمعیتی به صومعه سرارفتیم.

​

بعدازآن بمناسبت اولین شهیدرشت«سیدتقی اشکیل»به همراه دانش آموزان وفرهنگیان وجمعی دیگربه تازه آبادرفتیم.

قبرستان تازه آبادرشت

اولین امام جمعه صومعه سرا

حکم صادرازطرف دفترامام خمینی

​آیت الله سیدمحمودضیابری وحجت الاسلام عبدالعظیم یکتا

سه امام جمعه گیلان

سه امام جمعه (یزد،رشت،صومعه سرا)دریک قاب.

حسن غفوری فرد،حجت الاسلام عبدالعظیم یکتا  و آیت الله صادق احسانبخش

اولین گروه ازپاسداران سپاه صومعه سرا

حجت الاسلام سیدجلال حسینی،حسین بشری قدیم طبع

سیدامیرفاضلی،احمدبرزگر،سیدخلیل صفوی

یادکردن «امام خمینی» از«حجت الاسلام یکتا»

 حجت الاسلام شیخ موسی یکتا »پدرِاولین امام جمعه صومعه سرا )،بعد از آزادی امام خمینی ازحصر ،در مراجعت به قم،نامه تبریکی برای امام خمینی ارسال کردند.

امام خمینی جواب این نامه رادادند ،ضمن تشکرازکاتب نامه،از فرزندش( عبدالعظیم یکتا) وحجت الاسلام شیخ عبدالکریم محمدی هم تشکرکردند.

متن نامه امام خمینی به این شرح است:

بسمه تعالى‏

جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ موسى یکتا دامت برکاته‏

به عرض عالى مى‏ رساند، مرقومه شریفه که در تبریک ورود حقیر به شهر مقدس قم به امضاى جمعى از آقایان فضلا و اصناف محترم صومعه سرا مرقوم فرموده بودید، موجب تشکر گردید. از عواطف کریمه جنابعالى و جناب ثقه الاسلام آقاى آقا شیخ عبد العظیم یکتا و جناب مروّج الاحکام آقاى آقا شیخ عبد الکریم محمدى- دامت افاضاته- و سایر اهالى محترم متشکر، و توفیق عموم را در اعلاى کلمه طیبه اسلام از خداى متعال خواستارم. امید است ان شاء اللَّه در مظانّ استجابت دعواتْ حقیر را از دعاى خیر فراموش نفرمایید. و السلام علیکم و رحمه اللَّه و برکاته.

۱۲ ذى حجه الحرام ۸۳(۵ اردیبهشت ۱۳۴۳)روح اللَّه الموسوی الخمینى‏.

دیدارعلمای گیلان با امام خمینی در قم- حجج اسلام محمد زاهد، شیخ محمدجعفرپور جعفر، محمدعلی(مختار) امینیان و عبدالعظیم یکتا

دیدارروحانیون باامام خمینی: به دیواری  تکیه داده اند. از راست حجت الاسلام محمدعلی زاهد (امام جماعت مسجد حاج سمیع رشت)،‌  حجت الاسلام شیخ محمد پورجعفر، آیت الله محمدعلی(مختار) امینیان در حال ایستادن (امام جمعه آستانه اشرفیه)، حجت الاسلام  عبدالعظیم یکتا (امام جمعه صومعه سرا) .

​

آیت الله احسانبخش: شیخ عبدالعظیم یکتا استاد من بود.​

​

​«حجت الاسلام دکترعلی اقدامی تطفی»(استاددانشگاه گیلان)گفت:درمراسم افتتاح حوزه علمیه صومعه سرا،آیت الله حاج صادق احسانبخش باآن وضعیت دستگاه دیالیزم(ناشی ازترور)درمراسم شرکت کرده بود، امام جمعه رشت گفت:«آقای یکتا»حق استادی برمادارد، ایشان درادامه گفت:من سیوطی را پیش یکی ازاساتیدتلمذمی کردم واما بین مادلخوری پیش آمدکه موجب جدایی شد ومن این درس راپیش آقای یکتاخواندم.دکتراقدامی گفت:من از«آیت الله شیخ عبدالعظیم یکتا»، «علت حضورآیت الله احسانبخش درمراسم افتتاح حوزه صومعه سرا»،باآن وضعیت بیماری وتجهیزات دیالیزم پرسیدم؟

آیت الله یکتاگفت:«شیخ صادق احسانبخش وآقای سیدموسی حجتی،درقم مستأجرمن بودند»

«دکترعلی اقدامی» حدود۳۰ سال درحوزه های صومعه سرا وتهران وقم به تحصیل وتهذیب مشغول بوده که ازحدود ۲۰ سال ازدوران تحصیل را درحوزه علمیه قم گذرانده است.

​

«آیت الله شخ حسن لاهوتی»(اولین امام جمعه رشت)اولین فرمانده سپاه ازازامام خمینی حکم فرماندهی راگرفت.

​

دراین مسجد(جعفری)مزارشهدای جنگ نیزمی باشد،ازجمله سرداردلیراسلام «علی خلوص دهقانپور»

ودیگرشهداء مثل عظیم صدیقی،عبداللهیان،حسین بشری،برادران سرشاد وبرادران صبوری،امدادی،سیدحسن موسوی،داودی،فریدون کاظمی،قلیزاده،باقرنجفی،شهیدمیهمانی(حق وردی) که به اشتباه آوردندولی ماندگارشد ودیگرشهدا

قبرامام جمعه صومعه سرا-حجت الاسلام یکتا-درکناردرب ورودی مسجد-روبروی مزارشهداء

اولین مصلی نمازجمعه نیزدرهمین مکان بود(طراحش هنرمندنامی گیلان«تراب کامران»بود)که دستخوش تغییرات وتوسعه شد 

وهم اکنون بدین صورت است 

پاسداران اولیه سپاه صومعه سرا

بقعه سیدجعفرآقا هم دراین مسجدقراردارد

​

اولین امام جمعه صومعه سرا حجت الاسلام  عبدالعظیم یکتا بمدت ۱۸سال

دومین امام جمعه صومعه سرا حجت الاسلام حجت قلیزاده بمدت ۳سال

​

سومین امام جمعه صومعه سرا حجت الاسلام اسماعیل پوررضابمدت۶سال

چهارمین امام جمعه صومعه سراحجت الاسلام اسماعیل صدیقی بمدت ۱۱سال

​

پنجمین امام جمعه صومعه سرا «حجت الاسلام محمد مهدی راشدی»است

حجت الاسلام راشدی(متولد۱اسفند سال ۱۳۳۶)  روستای آهودشت شهرستان نوراست.

راشدی نوری ازآبان  ۱۳۷۹ تا سال ۱۳۸۶ امام جمعه شهرستان رودسر بودد( ۷ سال )

حجت الاسلام راشدی  در(چهارشنبه۶ تیر ۱۳۹۷)مصاحبه با فارس می گوید:

من از۲۰ مرداد ۱۳۸۹ به عنوان امام جمعه چالوس کار خود را در این شهر آغاز کردم واین جمعه حجت الاسلام سید احمد جباری به عنوان امام جمعه جدید چالوس معرفی خواهدشد.

از۲۰مرداد ماه سال ۱۳۸۶ تا ۶ تیر ۱۳۹۷«امام جمعه چالوس» بوده است.(بمدت۸سال)

آقای راشدی ازسال ۱۳۵۲ در قم تحصیل داشته ،دوره سطح عالی را (از سال ۱۳۶۳)در محضر آیات:  فاضل لنکرانی،  مکارم شیرازی، وحید خراسانی، میرزا آقاجواد تبریزی،  منتظری و جعفر سبحانی  گذرانده است.

حجت الاسلام نوری  دروس تفسیر را نزد آیت الله جوادی آملی و فلسفه را نزد آیت الله یحی انصاری شیرازی، علامه حسن زاده آملی، فیاضی و مصباح یزدی شاگردی کرده است.

وی فقط اولین سال طلبگی را(۱۳۵۱) درحوزه علمیه مسجد جامع آمل تحصیل کرده است.

حاج آقاراشدی نوری سوابق حضوردرجبهه نیزدارد

مراسم تودیع وتکریم«محمدمهدی راشدی نوری» امام جمعه چالوس قاسم احمدی لاشکی نماینده مردم نوشهر و چالوس در مجلس شورای اسلامی : امروز پس از ۱۱ سال تلاش صادقانه  جمعیتی گردهم آمدند تا قدرشناسی کنندازامام جمعه محترم حاج آقاراشدی.

خبرگزاری فارس ۱۴تیر۱۳۹۷

مراسم تودیع وتکریم حجت الاسلام  صدیقی امام جمعه صومعه سرا 

آئین تکریم از حجت الاسلام والمسلمین اسماعیل صدیقی به پاس ۱۱ سال امامت جمعه شهرستان صومعه سرا و معارفه حجت الاسلام محمدمهدی راشدی به عنوان امام جمعه جدید در مسجد جعفری برگزار شد./یکشنبه، ۲۱ مرداد ۱۳۹۷

حجت الاسلام اسماعیل صدیقی امام جمعه کلاچای شد(بجای حجت الاسلام لطیفی)۲۴ شهریور ۱۳۹۷

نمازجماعت ظهروعصر چهارشنبه، ۲۹ فروردین ۱۳۹۷ به امامت حجت الاسلام اسماعیل صدیقی امام جمعه شهرستان

​

امام جمعه صومعه سرا(حجت الاسلام حمیدرضا جلالی)، پژوهشگر وامام جمعه گوراب زرمیخ(حجت‌الاسلام ابراهیم خانجانی)

امام جمعه گوراب زرمیخ(حجت الاسلام حمیدرضا جلالی)امام جمعه صومعه سرا شد۱۳ آبان ۱۴۰۱

آئین معارفه حجت الاسلام جلالی امام جمعه جدید صومعه سرا با حضور «مهدی صفاتی» فرماندار ، «سرهنگ محمد جانی» فرمانده سپاه ، «حجت الاسلام ولی عادلی» رئیس سیاست گذاری ائمه جمعه گیلان و جمعی از مسئولان شهرستان صومعه سرا ،درروز پنجشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۱ در مجتمع فارابی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی صومعه سرا برگزار شد.

تودیع-معارفه امام جمعه صومعه سرا

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:امام جمعه سابق صومعه سرا(حجت الاسلام محمد مهدی راشدی نوری) درمراسم تودیعش شرکت نکرد وامادرآخرین نمازش(مسجدجعفری)بانمازگزاران خداحافظی کرد.

درمراسم معارفه راشدنوری،حجت الاسلام صدیقی شرکت نکرد (فقط مراسم معارفه برگزارشد)

«حجت الاسلام محمد مهدی راشدی نوری» به عنوان« امام جمعه جدید شهرستان صومعه سرا» معارفه شد/۲۶ مرداد ۱۳۹۷

مراسم تکریم از زحمات ۱۱ ساله «حجت الاسلام اسماعیل صدیقی» امام جمعه سابق صومعه سرا ۲۱ مرداد ۱۳۹۷

«حجت الاسلام اسماعیل صدیقی» بعداز صومعه سرا ،امام جمعه بخش کلاچای شهرستان رودسر شد.

اولین امامت جمعه حجت الاسلام صدیقی امامت بخش شاندرمن ماسال بود.

«حجت الاسلام اسماعیل صدیقی» شامگاه جمعه(۲۱ اسفند ۱۴۰۰) درگذشت.

البته«حجت الاسلام اسماعیل صدیقی»۳ ماه قبل از فوت، بعلت بیماری از امامت جمعه کلاچای استعفاداده بود

«حجت الاسلام مرتضی رضازاده»( ۲۶ آذر ۱۴۰۰) برای این بخش معرفی شده بود.

مراسم تکریم امام جمعه صومعه سرا(حجت الاسلام اسماعیل صدیقی) ۲۷ مرداد ۱۳۹۷

مراسم معارفه حجت الاسلام راشدی نوری بعنوان امام جمعه جدید صومعه سرا پیش از ظهر روز در سالن اجتماعات فرمانداری برگزار شد ۲۷ مرداد ۱۳۹۷

مسجدجعفری صومعه سرا(مصلی صومعه سرا)

مسجدبعدازتخریب کامل درحال بازسازی است 

دراین مسجد«نمازصبح»هم برقراراست،یعنی همه نمازهای یومیه دراین مسجد-جماعت-برقراراست.

حضور«حجت الاسلام حمیدرضا جلالی»(امام جمعه گوراب زرمیخ) درمراسم معارف امام جمعه سابق صومعه سرا(حجت الاسلام راشدی نوری) ۲۷ مرداد ۱۳۹۷

درمراسم معارفه امام جمعه جدیدصومعه سرا(حجت الاسلام راشدی نوری)، فرماندار صومعه سرا(فتح اللهی)، نماینده صومعه سرا در مجلس شورای اسلامی(کاظم دلخوش)، امام جمعه گوراب زرمیخ(حجت الاسلام حمیدرضا جلالی)، مسئول حراست شورای سیاست گذاری ائمه جمعه کشور(حجت الاسلام حسنعلی قلعه ) وجمعی ازمردم شهرستان صومعه سراحضورداشتند.

در پایان مراسم معارفه، با قرائت حکم حجت الاسلام محمد مهدی راشدی نوری ، وی بعنوان امام جمعه شهرستان صومعه سرا معرفی گردید.

اولین نمازجمعه صومعه سرا به امامت حجت الاسلام حمیدرضا جلالی ۱۳ آبان ۱۴۰۱
تودیع-معارفه(امام جمعه صومعه سرا) حجت الاسلام راشدی نوری-حجت الاسلام جلالی
مراسم استقبال از امام جمعه جدید .

اقامه اولین نماز جمعه در گوراب زرمیخ به امامت حجت الاسلام حمیدرضا جلالی ۲۲ مرداد ۱۳۹۵
بخش گوراب زرمیخ تاقبل ازاین تاریخ(۲۲ مرداد ۱۳۹۵) نمازجمعه برگزارنمیشد.

حجت الاسلام حمیدرضا جلالی از سوی شورای عالی سیاستگذاری ائمه جمعه کشور به عنوان امام جمعه جدید شهرستان صومعه سرا معرفی و از تلاش و زحمات ۴ ساله حجت الاسلام راشدی امام جمعه سابق قدردانی شد.۱۲ آبان ۱۴۰۱

در شورای اداری شهرستان صومعه سرا حجت الاسلام حمیدرضا جلالی به عنوان امام جمعه جدید شهرستان صومعه‌سرا معرفی شد.۱۲ آبان ۱۴۰۱

در جلسه شورای اداری صومعه سرا، «حجت الاسلام حمیدرضا جلالی» از سوی شورای عالی سیاستگذاری ائمه جمعه کشور به عنوان امام جمعه جدید شهرستان صومعه سرا معرفی و از تلاش و زحمات ۴ ساله حجت الاسلام راشدی نوری( امام جمعه سابق صومعه سرا) قدردانی شد.

رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه استان گیلان(حجت الاسلام ولی عادلی) در مراسم تکریم و معارفه امام جمعه صومعه سرا گفت: هم اکنون در ۳۵ شهر استان گیلان نماز جمعه برگزار می‌شود.

امام جمعه جدید شهرستان صومعه سرا معارفه شد

«امام جمعه گوراب زرمیخ»(حجت الاسلام حمیدرضا جلالی)امام جمعه صومعه سراشد۱۳ آبان ۱۴۰۱
مراسم تکریم از زحمات ۱۱ ساله «حجت الاسلام اسماعیل صدیقی» امام جمعه سابق صومعه سرا
پیش از ظهر جمعه(۲۶ مرداد ۱۳۹۷) با حضور مسئولان کشوری، استانی و شهرستانی در جلسه شورای اداری «حجت الاسلام محمد مهدی راشدی نوری» به عنوان امام جمعه جدید شهرستان صومعه سرا معارفه شد. ۲۶ مرداد ۱۳۹۷
مراسم معارفه حجت الاسلام راشدی نوری بعنوان امام جمعه جدید صومعه سرا پیش از ظهر امروز در سالن اجتماعات فرمانداری برگزار شد ۲۷ مرداد ۱۳۹۷

«حجت الاسلام حمیدرضا جلالی» درمراسم معارف امام جمعه سابق صومعه سرا(حجت الاسلام مهدی راشدی نوری) ۲۷ مرداد ۱۳۹۷ حضور داشت.

معارفه امام جمعه صومعه سرا(حجت الاسلام راشدی نوری)حجت الاسلام حمیدرضا جلالی ۲۷ مرداد ۱۳۹۷
حضور«حجت الاسلام حمیدرضا جلالی» درمراسم معارفه امام جمعه سابق صومعه سرا(حجت مهدی الاسلام راشدی نوری) ۲۷ مرداد ۱۳۹۷

مصلی صومعه سرا-مسجدجعفری صومعه سرا

سیکل پریود(چرخه قاعدگی)بارداری

اگر قصد باردار شدن داشته باشید،باید یک تا ۳ روز قبل از تخمک‌گذاری رابطه جنسی داشته باشید؛ چون اسپرم می‌تواند تا ۵ روز در لوله رحم منتظر تخمک بماند.

هر تخمک در داخل کیسه‌ای به نام «فولیکول» قرار دارد و در هر «سیکل پریود»، یک «فولیکول» سریع‌تر از بقیه رشد می‌کند، این «فولیکول» موجب آزادشدن «تخمک»می شود.

«عُمر تُخمَک » ۱۲ تا ۲۴ ساعت است ،«تخمک آزادشده» اگر در این مدت با«اسپرم » ملاقات(آمیزش)نکند، بارداری اتفاق نمی‌افتد.

سیکل(چرخه)قاعدگی(پریود)

در«سیکل قاعدگی ماهانه» که بخشی از سیستم باروری زنان است دیواره رحم فرو می‌ریزد.

این «سیکل پریود ماهانه» سیستم باروری را برای بارداری آماده می‌کند. به این فرایند ماهانه «سیکل قاعدگی»(پریود)یا «عادت ماهانه» گفته می‌شود.
«سیکل قاعدگی» به ریختن و تخلیه شدن ماهانه دیواره رحم زنان گفته می‌شود.

خون عادت ماهانه که ترکیبی از «خون و بافت رحم» است از رحم به «دهانه رحم» وارد شده و سپس از طریق«واژن» خارج می‌شود. 
شروع یک سیکل قاعدگی زمانی رخ می‌دهد که هورمون‌های خاصی در بدن دچار تغییرات قابل‌توجهی شوند.

«غُده هیپوفیز» در مغز و تخمدان‌های سیستم باروری زنان با تولید و آزادسازی هورمون‌های مشخصی، مراحل و اتفاقات چرخه قاعدگی را سمت‌وسو می‌دهند.

هر سیکل پریود از چندین «فاز»(مرحله) تشکیل‌شده است.

سیکل قاعدگی ،از اولین روز پریود آغاز می‌شود. مدت‌زمان میانگین هر سیکل ۲۸ روز است اما این محدوده زمانی میتواندبرای بعضی اززنان  از ۲۱ تا ۳۵ روز متغیر باشد.
«سیکل قاعدگی» از زمان «بلوغ جنسی» شروع می‌شود و تا یائسگی ادامه دارد.

«از روز اول خونریزی هر ماه تا روز اول خونریزی ماه بعدی» را یک «سیکل پریود»(چرخه قاعدگی) گفته می شود»، طول این چرخه بین ۲۱ تا ۳۵ روز و متوسط آن ۲۸ روز است.

در طول یک چرخه پریود اتفاقات زیادی در بدن می‌افتد و مقدار هورمون‌ها تغییر می‌کند؛ به‌همین دلیل هر چرخه قاعدگی از چند فاز یا مرحله تشکیل می‌شود.
هر زن به‌طور متوسط در طول دوره باروری و تا قبل از یائسگی ۴۸۰ بار خونریزی پریود را تجربه می‌کند؛ یعنی سیکل پریود«چرخه قاعدگی»از آغاز بلوغ ۴۸۰ مرحله تا شروع دوره یائسگی تکرار می‌شود.

هر چرخه قاعدگی به ۴ فاز پریودی تقسیم می‌شوند.

فاز خونریزی پریود(قاعدگی)
قاعدگی اولین مرحله از چرخه پریود است و معمولا از روز ۱ تا ۵ طول می‌کشد. در این مرحله پوشش داخلی رحم می‌ریزد و از راه دهانه‌ رحم و واژن از بدن خارج می‌شود. میزان خونریزی حدود ۲۰ تا ۸۰ میلی‌لیتر است.
فاز فولیکولی (از روز ۱ تا روز ۱۳)

روز اول قاعدگی هم‌زمان با شروع «فاز فولیکولی» است. در طول این مرحله، بدن شما در حال آماده‌سازی رحم و تخمک‌ها برای بارداری احتمالی است.

«هورمون آزادکننده گنادوتروپین»(GnRH)  که در «هیپوفیز»مغز تولید می‌شود، سطح «هورمون محرک فولیکول»(FSH) افزایش پیدامی کند، «هورمون FSH» به «تخمک‌ها»ی تخمدان پیام می دهند که شروع به «توسعه ورشد» کنند.

هر تخمک در داخل کیسه‌ای به نام «فولیکول» قرار دارد و در هر «سیکل پریود»، یک «فولیکول» سریع‌تر از بقیه رشد می‌کند، این «فولیکول» موجب آزادشدن «تخمک»می شود.

از طرف دیگر هورمون FSH تخمدان‌ها را برای تولید استروژن تحریک کرده و «استروژن»،مُحَرِّک «سلول‌های پوششی جداره رحم» برای توسعه ورشد میشود،دراینصورت«پوشش رحم»  ضخیم و «اسفنجی» می‌شود،«رگ‌های خونی» نیز «متورم» می‌شوند و شدت جریان خون به «رَحِم»، افزایش می یابد، همچنین «استروژن» باعث می‌شود «مُخاط دهانه رحم» نازک‌تر و لغزنده‌تر شود و «سلول‌های اسپرم» به‌راحتی از «واژن» و «دهانه رحم» به سمت داخل رحم حرکت کنند.

مرحله افزایش «استروژن»را «فاز استروژنی»(مرحله استروژنی)می‌گویند.

طول مدت «فاز فولیکولی» در یک چرخه ۲۸ روزه، معمولا ۱۳ روز است،ممکن است طولانی‌تر از ۲۸ روز بشود.
فاز تخمک‌گذاری ( روز ۱۴)

در این «فاز»،«تخمک» از تخمدان آزاد می‌شود، افزایش استروژن باعث افزایش «هورمون LH» می شود و این هورمون ، تخمدان‌ها را برای «آزادسازی تخمک» تحریک کند.

حدود ۳۶ ساعت بعد از افزایش هورمون LH، «تخمک» از «فولیکول رشد یافته» خارج می‌شود و بلافاصله توسط برآمدگی‌های انگشت‌مانندی که «دهانه لوله رحم» را احاطه کرده‌اند، به داخل لوله رحم کشیده می‌شود.

«عُمر تُخمَک » ۱۲ تا ۲۴ ساعت است ،«تخمک آزادشده» اگر در این مدت با«اسپرم » ملاقات(آمیزش)نکند، بارداری اتفاق نمی‌افتد.

اگر قصد باردار شدن داشته باشید،باید یک تا ۳ روز قبل از تخمک‌گذاری رابطه جنسی داشته باشید؛ چون اسپرم می‌تواند تا ۵ روز در لوله رحم منتظر تخمک بماند.

این مرحله ازفرآیندقاعدگی«فاز» حدود ۱۴ روز قبل از اولین روز قاعدگی بعدی است. بنابراین، در یک چرخه ۲۸ روزه، فاز تخمک‌گذاری ممکن است در روز ۱۴ چرخه اتفاق بیفتد.

فاز لوتئال (از روز ۱۵ تا روز ۲۸)
«فاز لوتئال» بعد از تخمک‌گذاری شروع می‌شود. در این مرحله سطح «هورمون‌های FSH و LH »کم می‌شود واین پیام رابه بدن می دهدکه زمان «لقاح اسپرم و تخمک» گذشته است،بایدمنتظر «بارداری» یا «پریود»بعدی باشید.

«فولیکولی» که در تخمدان «تخمکش» را آزاد کرده بود و حالا از بین رفته و به یک «توده» کوچک زرد رنگ از سلول‌ها به نام «جسم زرد» تبدیل می‌شود.

این «جسم زرد»مولد«پروژسترون»، «مخاط دهانه رحم» را تغییر می‌دهد.

«ترشحات واژن» در این مرحله از «چرخه قاعدگی»، غلیظ‌تر و چسبناک‌تر است. همچنین پروژسترون با افزایش خون‌رسانی به رحم به ضخیم شدن آن کمک می‌کند که موجب می شود «پوشش رحم» مواد خاصی ترشح کند تا بتواند «تخمک بارورشده» را تغذیه کند.

اگر یک سلول اسپرم با موفق به بارور کردن  تخمک شود، گلوله سلولی در حال رشد (زیگوت) داخل لوله رحمی به سمت رحم حرکت می کند و دربازه زمانی  یک هفته، «دیواره رحم» ایجادمی شود مژده  بارداری را خواهدداد.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:یک هفته بعد از لانه‌گزینی، ممکن است «بی ‎بی‌چک»(سنجش هورمون HCG بارداری) «مثبت»+ باشد و علائم بارداری ظاهر شود دراینصورت «فرآیندحاملگی» آغاز می شود.

در دوران بارداری، سطح هر دو هورمون( استروژن و پروژسترون) به‌طور ناگهانی بالا می‌رود. اگر «تخمک» بارور نشده باشد با حرکت در طول «لوله فالوپ» به سمت رحم، تحلیل می‌رود و بقایای آن همراه با جریان خون قاعدگی از بدن خارج می‌شود.

در چند روز آخر «فاز لوتئال» و پایان چرخه، «اگر بارداری اتفاق نیفتد»، سطح پروژسترون و استروژن کم می‌شود.

این تغییر هورمونی باعث انقباض رگ‌های خونی در پوشش رحم می شود و در صورت فقدان خون‌رسانی، «پوشش داخلی رحم» شروع به فروپاشی و ریزش می‌کند.دراین وضعیت،«پروستاگلاندین‌ها» از لایه داخلی رحم در حال متلاشی،تولید می‌شوند.

«پروستاگلاندین‌ها» مواد شیمیایی «شبیه هورمون‌»هستند که باعث «انقباض عضلات رحم» می‌شوند؛ به‌همین دلیل دردهای قاعدگی شروع می‌شوند،در نهایت، رگ‌های خونی در پوشش داخلی «رحم» پاره و »خون و بافت رحم» از راه دهانه رحم و واژن از بدن خارج می‌شوند«خونریزی پریود»(قاعدگی)اتفاق می افتد و این آغاز مجدد یک چرخه قاعدگی دیگر است.

«فاز لوتئال» در یک چرخه ۲۸ روزه، ممکن است در روز ۱۵ چرخه شروع شود و تا روز ۲۸ ادامه پیدا کند. به‌دلیل بالا بودن سطح هورمون پروژسترون در این فاز، به آن «مرحله پروژسترونی»گفته می شود.

سکته پزشک متخصص(دکترتوکلی زاده)درهنگام طبابت

دکتر رفته بود،حال بیماررا خوب کند که حال خودش خراب شد

سکته یک پزشک متخصص زنان وزایمان درهنگام طبابت

«دکتر مهدی توکلی زاده»(متخصص زنان، زایمان و نازایی) در بیمارستان پاستور مشهد که برای مقدمات جراحی وآماده کردن،برسر بیمارش حاضرشده بود، درهنگامی که بابیمارش درحال صحبت بود، دچار«سکته مغزی» شد واز پشت برزمین افتاد.

«دکتر مهدی توکلی زاده» متولد ۱۳۱۹ از پزشکان مشهور  ومحبوب خراسان رضوی و از مؤسسین بیمارستان پاستور مشهد می باشد.

وی هم اکنون در ICU بیمارستان رضوی مشهد در کما به سر می‌برد.

«دکتر مهدی توکلی زاده»جراح(متخصص زنان، زایمان و نازایی)

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: این حادثه در روز شنبه(۱۸ آذر ۱۴۰۳) رخ داده است،بعضی ازرسانه های خراسان این اتفاق(نقش برزمین شدن دکترتوکلی زاده) را بعنوان«حمله قلبی»نوشته اند(در۸۴ سالگی)

«دکتر مهدی توکلی زاده»(متخصص زنان، زایمان و نازایی) 

آمار زندانهای(سوریه)تعداد زندانیان

​«آزادی زندانیان زندان صیدنایا»دمشق

شبکه حقوق بشر سوریه اعلام کرد که از مارس ۲۰۱۱ تاکنون حداقل ۱۳۱۴۷۰ نفر توسط رژیم سوریه بازداشت یا ناپدید شده اند.

بر اساس آمار شبکه حقوق بشر سوریه، ۱۲۸۰۰ نفر از زمان وقوع انقلاب سوریه در حدود ۸ سال پیش توسط مقامات این رژیم دستگیر شده اند و از آن آزاد نشده اند، از جمله بازداشت شدگان و فوت شدگان هستند.

این شبکه تخمین می زند که حدود ۱۴ هزار زندانی به دلیل شکنجه در زندان های رژیم کشته شدند که بسیاری از آنها در شرایطی کشته شدند که تحقیقات سازمان ملل آن را "نسل کشی" توصیف کرد.

​

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:آمار زندانها درسوریه و تعداد زندانی درهرزندان را جمع آوری کرده ام که می بینید، این مطلب بمناسبت آزادی زندانیان دمشق دیگرشهرها که بعدازسقوط حکومت بشار اسد تهیه شده است،گروهای مخالف حکومت سوریه که رژیم را ساقط کردند،بنظرمی رسد از اصول کشورداری بی بهره نیستند،آنها(هیئت تحریرشام)که توانستند درطول ۱۱ روز حکومت ۱۴ ساله بشاراسدرا ساقط کنند،باکمترین خونریزی ازپشتوانه های مردمی استفاده کردند،ارتش هم مقاومتی نکرد.

آنهااعلام نکردند به اماکن مقدس شیعیان(حرم حضرت زینب وحضرت رقیه)تعرضی نخواهند کرد وسفارتخانه ها نیز مصون خواهندبود.

امروز وقتی زندانیان «صیدنایا»آزادکردند، یک خلبان نیروی هوایی«راغید الطاطاری»که ۷۰ سال سن دارد، ۴۳سالش را درزندانهای رژیم اسدگذرانده است، جرمش،سرپیچی ازدستورفرماندهی دربمباران شهرحماه بوده که در در سال ۱۹۸۱دستگیروزندانی شد.

زندانهای سوریه

سجن صیدنایا

«زندان نظامی صیدنایا» که در نزدیکی صومعه سیدنایا قرار دارد، یکی از معروف‌ترین زندان‌ها و بزرگترین زندان‌های سیاسی سوریه است، نه تنها در حال حاضر، بلکه قبلاً به دلیل جنایت‌کاری آن تأیید شده بود. فقط حدود ۲۵۰۰ زندانی داشت و گاه این تعداد به ۳۰۰ زندانی می رسید. با این حال، با شروع انقلاب سوریه، تعداد زندانیان سیدنایا حدود ۲۲۰۰۰ زندانی تخمین زده شد که طبق برآوردهای بنیاد اسناد و نشر سوریه، از این تعداد کمتر از ۱۳۰۰۰ زندانی در طول هفت سال کشته شدند. و اعدام بیش از ۳۰ زندانی به صورت روزانه و هفتگی پس از اینکه آنها در معرض دادگاه قرار گرفتند، توسط افسران عالی رتبه رژیم که به جنایتکاری و فرقه گرایی شهرت دارند، انجام می شد کارکنان در سیدنایا در طول دوره گذشته توسط سرتیپ هدایت شده اند محمود معتوق که به جنایتکاری و فرقه گرایی نیز شهرت داشت، اخیراً در خط مقدم شهر حرستا در غوطه شرقی کشته شد.

 ​

سجن المزة العسکری

«زندان نظامی مزه» در فلاتی مرتفع و بایر در مرز کوهی قرار دارد که در اوایل دهه ۱۹۸۰ کاخ مردمی مشرف به شهر دمشق بر روی آن ساخته شد در سال ۱۹۲۳ فرانسوی ها طبقه اول زندان نظامی مزه را بر روی ویرانه های آن بنا کردند یک قلعه عثمانی این زندان همچنین یکی از معروف ترین زندان های سوریه به شمار می رود که اکثر مخالفان از جمله سیاستمداران، پرسنل نظامی، فعالان و روشنفکران در آن زندانی هستند به انتقال ثابت

سجن عدرا المرکزی

«زندان مرکزی عدرا » که در شهر عدرا در شمال شرقی پایتخت، دمشق واقع شده است، این زندان شامل چندین ساختمان برای اداره و ۱۲ بال است که برای زندانیان در نظر گرفته شده است، به علاوه یک بال برای زندانیان سیاسی که فاقد آن هستند. ارتباط با اداره زندان مدنی، زیرا آنها از چندین شعبه امنیتی به آن منتقل می شوند.

طبق گزارشات حقوق بشری، مساحت اتاق در زندان مرکزی عدرا به ۵۵ متر مربع می رسد و حداقل ۵۰ زندانی در آن زندگی می کنند و گاهی اوقات حمام ها و سینک های سرپوشیده در بین زندانیان به دلیل ازدحام زیاد تخت ها و یا حتی فضاهای بین آنها رایج است، زیرا زندانیان جدید جایی برای خواب ندارند.

در داخل زندان مرکزی عدرا، زندانی برای زنان در کنار زندان مردانه وجود دارد که به دو بخش جنایی و سیاسی تقسیم شده است و زندانیان زن در داخل آن، علاوه بر رنج های دیگر، از شکنجه، ضرب و شتم و تجاوز در امان نیستند. از جمله فقدان مراقبت های بهداشتی، منابع حقوق بشر در مورد بسیاری از دخترانی که در زندان به سر می برند، در معرض تعدادی از موارد نقض، به ویژه تجاوز جنسی، صحبت می کنند.

تعداد زندانیان در زندان آدرا حدود ۱۵۰۰۰ زندانی مرد و ۸۰۰۰ زندانی زن تخمین زده شده است.

سجن حلب المرکزی

«زندان مرکزی حلب» در شمال شهر حلب قرار دارد و از سه ساختمان و چهار طبقه تشکیل شده است و هر طبقه دارای شش بال است که در هر بال ده اتاق وجود دارد که هر اتاق شامل ۲۵ زندانی است که به بیش از ۵۰ زندانی تبدیل شده است. آغاز انقلاب سوریه پس از پیوستن استان حلب به انقلاب در سال ۲۰۱۲، زندان شروع به پذیرایی از زندانیان سیاسی بیشتری کرد که با رفتارهای خشن مواجه شدند و این امر منجر به ایجاد اختلال در زندان شد که مدیریت آن به شدت پاسخ داد و در نتیجه حدود ۲۵۰۰ زندانی به زندان منتقل شدند. محل نامشخصی زندان متعاقباً شاهد تعدادی از موارد شورش و درگیری با اداره زندان بود که منجر به مرگ تعدادی از زندانیان شد.

سجن حماة المرکزی

«زندان مرکزی حماه» یکی از زندان‌های اصلی و مهم است و شاهد موارد موفقیت‌آمیز نافرمانی از سوی زندانیان است که رژیم را مجبور به تسلیم شدن در برابر برخی از خواسته‌های آنان کرده است به تعویق انداختن آزادی آنها علیرغم وعده های مکرر برای آزادی آنها.

سجن حمص المرکزی

«زندان مرکزی حمص» در جاده (حمص - حماه) در نزدیکی منطقه صنعتی قرار دارد و شامل صدها زندانی است که از ابتدای انقلاب سوریه در جریان تظاهرات مسالمت آمیز دستگیر شده اند خواستار بررسی پرونده و تصمیم گیری در مورد آنها شدند.

زندان مرکزی حمص از دو ساختمان (جدید و قدیم) تشکیل شده است. در مورد ساختمان قدیمی، طبق آنچه رئیس جمهور جمال عبدالناصر دستور ساخت آن را داده است، از نظر شکلی شبیه کف دست است و شامل هشت خوابگاه، دو خوابگاه در طبقه همکف و پنج خوابگاه در وسط است. چیزی که شبیه انگشتان دست است و بالای آن خوابگاه هایی نیز وجود دارد.

با شروع انقلاب، زیرزمین به زندانیانی اختصاص یافت که بر اساس تظاهرات مخالف نظام دستگیر شده بودند و پس از افزایش تعداد این افراد در نتیجه عملیات دستگیری سرکوبگرانه رژیم، دو کوی کوی (چهارم و). پنجم) به گفته شبکه نظارتی سوریه افتتاح شد.

سجن البالونة

به گفته بنیاد اسناد و نشر سوریه، «زندان البلونه» یکی از وحشتناک ترین زندان های نظامی پس از زندان نظامی سیدنایا است و افراد غیرنظامی و سربازانی که به دادگاه نظامی یا دادگاه های تروریسم ارجاع می شوند، در این زندان قرار می گیرند این زندان حدود ۵۰۰۰ زندانی تخمین زده می شود که این تعداد در مراحل قبلی به ۱۰ نفر می رسید. هزاران زندانی.

«زندان البلونه» در شهر حمص در پشت دانشگاه البعث در جاده بین المللی دمشق قرار دارد در آنجا قرار گرفتند و بدترین شیوه های شکنجه علیه آنها اعمال شد.

السجن الأصفر أو الثقب الأصفر

یکی از برجسته ترین زندان های رژیم اسد و شبه نظامیان آن، بازداشتگاهی به نام «زندان زرد»یا «حفره زرد» است که در منطقه تلکلاخ در حومه غربی حمص واقع شده و تحت کنترل شبه نظامیان حزب الله و ملی است. نیروهای دفاعی رژیم اسد، حرف اصلی در این زندان، شبه نظامیان حزب الله هستند. تعدادی زندان مخفی دیگر برای شبه نظامیان حزب الله در خاک سوریه وجود دارد که در مناطق زیر توزیع شده اند:

سیده زینب، مزارع العمل در قنیطره، در شهر البعث، در الصنمین، عزرا، و لشکر نهم در درعا، و در تل منی و شبعا در منطقه جنوبی، به گفته همین منبع.

سجن المدینة الریاضیة فی اللاذقیة

​

منابع خبری از وجود یک زندان مخفی در شهر لاذقیه به ویژه در شهر ورزشی لاذقیه خبر می دهند که یکی از خطرناک ترین و بزرگ ترین زندان های مخفی در منطقه ساحلی به شمار می رود و تعداد بازداشت شدگان حدود ۴۵۰۰ نفر تخمین زده می شود. .

سجن مستودعات المرفأ

«زندان انبارهای بندر» در شهر لاذقیه قرار دارد و توسط تاجری به نام ایمن جابر اداره می شود.

معتقل خان أبو الشامات  

«بازداشتگاه خان ابوالشمات» یکی از زندان های مخفی وابسته به اطلاعات نیروی هوایی است که بازداشت شدگان را برای انجام آزمایشات شیمیایی و بیولوژیکی به آن منتقل می کنند نگهبانی شدید این زندان در نزدیکی پایگاه هوایی الدمیر در شمال شرقی دمشق واقع شده است. از جاده بین المللی منتهی به بغداد و همچنین از پایگاه هوایی. همان ذکر شده است.

السجن 300

سازمان اطلاعات نیروی هوایی یک زندان به نام «زندان ۳۰۰ »دارد که در منطقه نجها نزدیک سیده زینب قرار دارد، بیشتر افرادی که وارد آن می شوند، به دلیل اینکه برای جاسوسی تعیین شده است، وضعیت جاسوسی دارند.

السجن السری رقم 1 فی قاسیون

«زندان مخفی شماره ۱ قاسیون» که در شهر دمشق در زیر کوه قاسیون قرار دارد، جزئیات کافی در مورد این زندان وجود ندارد، اما برخی اطلاعات حاکی از آن است که کسانی که در داخل آن هستند وجود دارد چهره های خارجی و شایعه شده است که در میان آنها زندانی نیز وجود دارد این زندان برای خلبانانی است که از ابتدای دهه ۱۹۸۰ در لبنان اسیر شده اند و اخبار آنها ناپدید شده است، در حالی که هیچ کس از تعداد زندانیان داخل این زندان اطلاعی ندارد، اما به گفته بنیاد اسناد و نشر سوریه، از زمانی که حافظ اسد قدرت را به دست گرفت، بازداشت شدگان را نگه داشته است.

سجن القُبة

یک منبع از دفتر رسانه ای نیروهای شهید احمد العبدوی - جناح وابسته به ارتش آزاد که قبل از عملیات های اخیر آوارگی مناطق قلمون شرقی را مقر خود می کرد - وجود یک زندان مخفی را فاش کرد. به عنوان «زندان القبه» که در رشته کوه قلمون شرقی مشرف به بزرگراه (دمشق-بغداد) قرار دارد، یکی از مخفی ترین زندان های سوریه به شمار می رود.

این منبع گفت که زندان القبا از یک ساختمان زیرزمینی و یک ساختمان بالای زمینی متشکل از ۵ اتاق تشکیل شده است که نشان می دهد منطقه ای که زندان در آن قرار دارد امنیتی درجه یک است و شامل زندان الطبه، الطبا است. رصدخانه و منطقه کو الغرا که یکی از مهم ترین مناطق شیمیایی سوریه نیز محسوب می شود و این همه مناطق تقریباً ۱۰ کیلومتر با شهر دومیر به سمت شرق فاصله دارند و نزدیک شدن به آن اکیدا ممنوع است. آنها به هر دلیلی

در مورد زندان القبا، این زندان مخفی است که هیچکس نمی تواند به آن دسترسی داشته باشد و غیر از اعضای فرقه علوی غیر ممکن است و هیچ جاده آسفالته یا جاده ای ندارد که وسایل نقلیه غیرنظامی بتوانند از آن استفاده کنند. دسترسی داشته باشید.

این منبع افزود: زندان یک بار در شب هنگام عبور از منطقه مشاهده شد و قبل از وقوع حوادث از یکی از زندانیان سیاسی سابق استعلام شد.

سجن الطاحونة

برخی منابع از وجود یک زندان مخفی در پشت ساختمان رادیو و تلویزیون در دمشق به نام «زندان الطاحونة» خبر دادند مخفی ترین زندان ها تا به امروز

سجون سریة تتبع للفروع الأمنیة ومطار المزة العسکری

 زندانهای مخفی وابسته به شعب امنیتی و فرودگاه نظامی مزه

منابع حقوق بشر با دیده بان رسانه ای خاورمیانه و شمال آفریقا در مورد تعدادی از زندان ها و بازداشتگاه های مخفی صحبت کردند که مهم ترین آنها عبارتند از:

این بازداشتگاه مخفی در شعبه ۲۵۱ امنیتی شعبه امنیت نظامی و ارتباطات هوایی قرار دارد و در زیر فرودگاه قدیمی دمشق که در حال حاضر به نام «فرودگاه مزه» شناخته می شود، قرار دارد.
این بازداشتگاه در زیر پایگاه نظامی نزدیک فرودگاه بین المللی دمشق قرار دارد.
«زندانی الضمیر» در نزدیکی فرودگاه نظامی الدمیر در حومه دمشق قرار دارد.
زندانی متعلق به شاخه حزب بعث در منطقه الحمیدیه حمص.
این زندان مخفی متعلق به شعبه عملیات ویژه است. این شعبه در اولین جاده ای که ورودی شهر حرستا در حومه دمشق را تشکیل می دهد، به ویژه در نزدیکی یک گاراژ متعلق به شرکت Points Rug در دمشق قرار دارد. این شاخه یکی از مخفی ترین شاخه های اطلاعات نیروی هوایی به حساب می آید.
زندان شعبه تحقیق در فرودگاه نظامی المزا به عنوان مقر آن قرار دارد و آخرین زندان همین شعبه علاوه بر زندان واقع در هنگ ۵۵۵ مجاور، در اردوگاه های قابون است. به فرودگاه نظامی مزه در نزدیکی شهر مزمیه، وابسته به لشکر چهارم و همچنین برای ارتباطات هوایی استفاده می شود.
در فرودگاه نظامی مزه، چهار بند به عنوان محل بازداشت وجود دارد و زندانیان در شرایط نامناسب بهداشتی زندگی می کنند، علاوه بر این، زندان ها و بازداشتگاه ها در تمامی یگان های نظامی وابسته به نیروی هوایی و پدافند هوایی و این شعبه ها وجود دارد. طبق آخرین نیازهای ما، اداره اطلاعات هوایی به عناصر پشتیبانی انسانی و تجهیزات نظامی مجهز شده است.
«زندان الحلبونی» که در نزدیکی ایستگاه قطار حجاز در پایتخت دمشق قرار دارد، وابسته به ارتباطات نظامی است.
وابسته به مرکز اطلاعات عمومی زندان قابون است.
مرکز تحقیقات القصاء در دمشق در نزدیکی بیمارستان الشفاء قرار دارد و وابسته به بخش اطلاعات عمومی است.
مراکز بازداشت در مناطق مختلف سوریه

 «عبدالعزیز الدلاتی»(فعال حقوقی سازمان عربی حقوق بشر) با دیده بان در مورد دیگر بازداشتگاه های پراکنده در مناطق مختلف سوریه صحبت کرد و گفت: برای مثال در شهر درعا در جنوب سوریه، پس از پر شدن بازداشتگاه ها. زیرزمین شعبه های امنیتی حاوی بازداشت شدگان، رژیم و شبه نظامیان آن شروع به قرار دادن بازداشت شدگان در استادیوم شهرداری درعا در نزدیکی میدان نورمه کردند، ورزشگاه به محلی برای دستگیری، شکنجه و تصفیه تبدیل شد. در اصل برای عملیات نظامی و بمباران استفاده می شد.

علاوه بر این، به گفته الدلاتی، زندان شعبه امنیتی نظامی در محله المغتا در داخل شهر حمص و زندان البلونه وجود دارد و زمانی که زندان ها پر می شود، رژیم و شبه نظامیان آن از این زندان استفاده می کنند.

اردوگاه آموزشی دانشگاه حسن بن الحیثم در جاده حمص-پالمیرا(تدمر) به عنوان یک مرکز بازداشت قرار دارد.

الدلاتی در مصاحبه با دیده بان اشاره کرد که رژیم از فرودگاه نظامی حماه به عنوان مرکز اصلی برای بازداشت غیرنظامیان به ویژه در حماه و منطقه دشت الغاب استفاده می کند و ما فقط به نمونه های ساده آن اشاره کردیم. رژیم از مراکز بازداشت ثانویه برای رفع نیاز زندانیان به مکان هایی استفاده می کند که در آنها شکنجه و کشتار سیستماتیک انجام می دهیم.

وی خاطرنشان کرد که بازداشتگاه ها و زندان ها به عنوان بازداشتگاه ربوده شدگان توسط شبه نظامیان رژیم به منظور باج گیری از خانواده های آنها و اخاذی از آنها برای رفع نیازهای این شبه نظامیان استفاده می شد. و حرص و طمع آنها که رژیم گاه قادر به پرداخت هزینه های این افراد و جانشینان آنها نبود.

اردوگاه مخفی دیر شمیل

یکی از زندان‌های مخفی متعلق به نیروهای رژیم، اردوگاه دیر شمیل است که در حومه شمال غربی استان حماه واقع شده است. بر اساس آنچه که شبکه حقوق بشر سوریه در گزارش خود در تاریخ ۱۷ دسامبر ۲۰۱۴، از جمله زنان و کودکان صحبت کرده است، روایت یکی از بازداشت شدگان را که نزدیک به 3 ماه در آن سپری کرده است، نقل کرده است. شامل: این اردوگاه دارای مقرهای ویژه برای شکنجه است.

زندان ها و بازداشتگاه های امنیتی رژیم در حسکه

مدر الاسعد فعال سیاسی در گفت و گو با دیده بان گفت: تعدادی زندان مهم متعلق به رژیم اسد در استان الحسکه وجود دارد که مهم ترین آنها عبارتند از:

زندان مرکزی الحسکه آنقدر بزرگ است که هرکس آن را از دور ببیند فکر می کند بیمارستان یا دانشگاه است و حدود ۱۰۰۰۰ زندانی را در خود جای می دهد.
شعبه امنیت دولتی در قامشلی یک بازداشتگاه بزرگ و بسیار بد دارد.
شعبه امنیت نظامی در قامشلی یکی از بدترین شعبه های امنیتی در سوریه به شمار می رود و موارد اعدام و ناپدید شدن در مرکز قامشلی و از آنجا در الحسکه، دیرالزور و رقه رخ داده است. از نظر اداری، سیاسی، نظامی و امنیتی اداره می شوند.
شعبه امنیت سیاسی در قامشلی است و از آنجا کل استان حسکه را اداره می کند و زندان بسیار بدی دارد.
زندان علایا در قامشلی به دور از ابتدایی ترین حقوق بشر است.
زندان المالکیه تحت کنترل شبه نظامیان BYD است.
زندان و بازداشتگاه امنیتی سیاسی در شهر حسکه بسیار بد است و می تواند ده ها نفر را در خود جای دهد.
زندان شعبه امنیت دولتی در الحسکه در مرکز شهر قرار دارد و همچنین یکی از بدترین زندان ها است.
زندان بدنام اداره امنیت نظامی جایی است که جوانان در معرض شکنجه و قتل قرار می گیرند.
زندان شعبه امنیت هوایی که یکی از شعب بسیار بد است در قامشلی است.
زندان های وابسته به شعب اطلاعات

منبعی از بنیاد اسناد و نشر سوریه در مورد وجود زندان‌ها و بازداشتگاه‌های مخفی در تعدادی از شاخه‌های امنیتی وابسته به رژیم اسد و سرویس‌های اطلاعاتی آن صحبت کرد که مهم‌ترین آنها عبارتند از:

شعبه ۲۲۷ اطلاعات نظامی: این شعبه یکی از بدترین مراکز شکنجه و بازداشت به شمار می رود و وابسته به شعبه امنیت دولتی است بسیاری از موارد مرگ زیر شکنجه
شعبه ۲۲۷ اطلاعات نظامی در دمشق: به آن شعبه ولسوالی نیز می گویند و این یک مورد خاص است، زیرا هیچ شعبه خاصی در پایتخت در ادارات مرکزی، در شعبه های امنیتی دولتی، نیروی هوایی و سیاسی وجود ندارد چیزی به نام شعبه دمشق نیست و این شعبه یکی از خطرناک ترین مراکز بازداشت، بازداشت و شکنجه در سوریه است و برای هر سوری که نام او را می شنود وحشتناک است حکومت حافظ اسد و به خاطر موارد قتل و شکنجه علیه فلسطینیان قبل از انقلاب، بیش از سوری ها بوده است ۱۱۰۰۰ زندانی و تعداد نامعلومی از زنان بازداشت شده.
شعبه ۲۹۱ اطلاعات نظامی در دمشق: این شعبه اداری است و به آن شعبه ستاد نیز می گویند. برای جلوگیری از هر گونه نفوذ، در داخل آن سلول هایی وجود دارد که شاهد ظلم و ستم شکنجه در آنها بوده اند و مظنون به وابستگی و کمک به انقلابیون هستند.
شعبه ۲۳۵ یا شاخه فلسطین در دمشق: این شعبه وابسته به اطلاعات نظامی است و به شاخه جهنم نیز معروف است، زیرا هرکس وارد آنجا شود از بدو ورود مرده محسوب می شود و بستگانش باید به محض ورود به او تسلیت بگویند. یاد بگیرید که او در این شعبه است و ترک آن به معنای یک معجزه آسمانی است و حتی یک تولد جدید محسوب می شود و در سلول های آن کمتر از ۸۰۰۰ زندانی وجود دارد که شامل مرد، کودک و زن است.
شاخه فلسطین شعبه ای بسیار بزرگ و تقریباً به اندازه یک سازمان اطلاعاتی واحد است و فعالیت های آن داخلی و خارجی است، این شاخه قرار بود در زمینه فعالیت علیه اسرائیل و مسائل مربوط به جنبش های فلسطینی فعالیت کند، اما فعالیت آن در دوران حافظ اسد گسترش زیادی پیدا کرد و شامل پیگیری نهضت های اسلامی، نفوذ در آنها و تلاش برای هدایت و کنترل آنها بود، بنابراین یکی از بخش های این شاخه، بخشی به نام بخش مبارزه با تروریسم است. که بیشتر به جنبش های اسلامی می پردازد.

شایان ذکر است که وظایف شاخه فلسطین نیز نظارت بر تحرکات فلسطینی ها در داخل و خارج از کشور، اعم از مخالف رژیم و یا همپیمان با آن و در صورت لزوم انجام فعالیت های اطلاعاتی علیه آنان است تخصص نیز نظارت بر پناهندگان فلسطینی مقیم در خاک سوریه است.

این شعبه وابسته به واحدی به نام واحد پلیس تکاور است که دارای ساختمان مستقل است، اما وابسته به شعبه فوق الذکر است و متخصص در امور ارتش آزادیبخش فلسطین و جنبش های مسلح فلسطینی است که سلاح های آن رسما در خاک سوریه وجود دارد. (مانند گروه احمد جبرئیل این شعبه کثیف ترین شعبه آژانس از نظر شکنجه و تخلفات محسوب می شود).

شعبه ۲۴۸ اطلاعات نظامی مستقر در دمشق: این شعبه اخیراً شاهد افشای اطلاعاتی در مورد ۲۵۰ زندانی بود که بر اساس آنچه سزار درز کرده بود، در زیر شکنجه جان باختند. در داخل آن سلول های بازداشت و اتاق های شکنجه وجود دارد و یکی از شاخه های متمایز جرم و بازداشت محسوب می شود و همیشه حداقل ۴۰۰ زندانی را در خود جای داده است که شدیدترین انواع شکنجه ها را تحمل می کنند.

 ​

سمت چپ:«ابومحمد جولانی»(رهبر هیات تحریر شام)رئیس جمهورسوریه(بعدازسقوط بشاراسد)

آزادی زندانیان دمشق:یکشنبه  ۸ دسامبر ۲۰۲۴(۱۸ آذر ۱۴۰۳)

​
راغید الطاطاری خلبان نیروی هوایی سوریه بود که ۴۳سال پیش به علت سرپیچی از دستور بمباران حماه توسط حافظ اسد زندانی شد امروز از زندان صیدنایا توسط مخالفین آزاد شد.

خانواده «راغید الطاطاری»(همسر وپسرش وائل) در سال ۲۰۱۳  از سوریه فرار کرد،در کانادا زندگی می کنند

وائل الطاطاری(فرزندخلبان الطاطاری) گفت:پدرم که ۷۰ سال سن دارد، ۴۳سالش را درزندانهای رژیم اسدگذرانده است.

«راغید التطری» که در زمان حکومت حافظ اسد خلبان نیروی هوایی سوریه بود، در سال ۱۹۸۱دستگیر و بیش از ۴۳ سال در زندان بود در سوریه.”
​
خانواده های زندانیان در زندان مرکزی عدرا گفتند که فرزندانشان به آنها اطلاع دادند که نگهبانان زندان آنها را قبل از رسیدن گروه های مسلح به حومه شمال شرقی دمشق از زندان بیرون آورده اند.

​

 منطقه صیدنایا، در شمال دمشق، پایتخت سوریه، تأیید کردند که گروه‌های مسلح حمله به زندان صیدنایا را آغاز کردند که در آن هزاران زندانی سیاسی نگهداری می‌شوند و تله‌های انفجاری تمام راهروهای این زندان را به دام انداختند.

پایتخت سوریه(دمشق)سقوط کرد،ارتش مقاومت نکرد(بشاراسد)فرارکرد

​حکومت سوریه ساقط شد

ساختمان رادیو و تلویزیون دمشق و فرودگاه دمشق در تصرف تروریستها

سقوط دمشق(پایتخت سوریه)به دست شورشیان مخالف حکومت بشاراسد

هزاران نفر از ساکنان «شهر حُمص»در خیابانها رقصیدند(جشن وپایکوبی) و شعارهای «اسد رفت، حمص آزاد شد» و «زنده باد سوریه ، مرگ بر بشار اسد» سر دادند.

سی ان ان از ورود مخالفان مسلح دولت سوریه به دمشق پایتخت این کشور خبر داد.

با ورود عناصر شورشی تحریرشام به شهر دمشق، در حالی که هیچ‌گونه مقاومتی صورت نگرفت؛ فرودگاه دمشق نیز بدون هیچ‌گونه درگیری به کنترل تروریست‌ها در آمد.

در پی این واقعه، تمامی پروازها لغو شده و تروریست‌ها همه کارمندان فرودگاه را خارج کرده‌اند؛ همزمان صدای چند انفجار در دمشق به گوش رسیده است.

فرودگاه دمشق

تروریست‌ها همچنین خود را به ساختمان رادیو و تلویزیون دولتی سوریه رسانده‌اند و قرار است «بیانیه پیروزی» را قرائت کنند.

شبکه العربی نیز خبر داد که عناصر مسلح از سه محور در حال ورود به دمشق هستند و خبری از نیروهای دفاعی شهر نیست.

 همزمان شبکه الجزیره از درگیری‌ها و تیراندازی در اطراف منطقه «سیده زینب» (حرم حضرت زینب) خبر داد.​

 ​

​خبرگزاری رویترز نیز به نقل از دو مقام عالی‌رتبه سوری گزارش داد که بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه، دمشق را به سوی مقصد نامشخصی ترک کرده است.

رویترز گزارش داد که هیچ نشانه‌ای از مقاومت یا حضور نیروهای ارتش سوریه در خیابان‌های دمشق دیده نمی‌شود. 

در این راستا شبکه الجزیره ویدئویی را منتشر کرد که نشان می‌داد نیروهای ارتش سوریه در دمشق با عجله در حال تعویض لباس‌های نظامی خود هستند.

​

استقبال ساکنان شهر حماه از مهاجمان مسلح(تحریرشام)تروریستها

​
«مخالفان رژیم بشاراسد» به سرکردگی گروه «هیئت تحریرالشام»در روز  چهارشنبه ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴(۷ آذر ۱۴۰۳)«همزمان با آتش بس درلبنان» یورش وسیعی را از استان ادلب آغاز کرده 

 ​

و در عرض یک هفته توانستند تمامی استان «ادلب»، «شهر حلب» و «شهرحماه» را به اشغال خود در آورند؛ تروریست‌ها در جنوب سوریه نیز استان‌های«درعا» و «السویدا» را نیز به کنترل خود در آورده‌اند و بامداد امروز نیز شهر حمص بدون هیچ‌گونه درگیری به دست هیئت تحریرالشام در آمد.

CNN: که به نظر می‌رسد نیروهای شورشی وارد پایتخت سوریه، دمشق، شده‌اند
یک ساکن دمشق به سی‌ان‌ان گفت شورشیان در محله برزه هستند.
CNN به نقل از یک منبع آگاه نوشت که می‌توان گفت دمشق از نظر نظامی سقوط کرده است.

رئیس جمهور سوریه متواری است

 ​

بشاراسد کجاست؟

 ​

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:رئیس جمهورسوریه چندروزی است که در انظار عمومی دیده نشده بود، رسانه های دولتی سوریه پیشتر فرار وی از پایتخت را تکذیب کردند اما ۲ افسر ارشد سوری بامداد روز یکشنبه ۸ دسامبر ۲۰۲۴(۱۸ آذر ۱۴۰۳) به خبرگزاری رویترز گفتند که «بشاراسد پایتخت(دمشق) را به مقصدی نامعلوم ترک کرده است»

پیشروی شورشیان به سمت دمشق تنها چند ساعت پس از آن صورت گرفت که آنها اعلام کردند که شهر کلیدی حمص را تصرف کرده‌اند و پایتخت را از پایگاه‌های ساحلی اسد در «طرطوس» و «لاذقیه» که به طور سنتی از حمایت قوی برخوردار است، جدا کردند.

​ویدئوها نشان می‌دهد که نیروهای سوری از شاخه‌های امنیتی در حمص عقب‌نشینی می‌کنند، زیرا شورشیان به رهبری هیئت تحریر الشام (HTS) وارد محدوده شهر شدند.«حسن عبدالغنی»(فرمانده شورشیان تحریرالشام) گفت که نیروهایش در حال انجام «عملیات شانه‌زنی» در محله‌های شهر برای یافتن سربازان سوری باقی‌مانده هستند.

 ​

«ابومحمد الجولانی» فرمانده HTS، رهبر اصلی شورشیان، تصرف حمص را لحظه ای تاریخی خواند و از جنگجویان خواست به "کسانی که اسلحه خود را رها می کنند" آسیب نرسانند.

 ​

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:هزاران نفر از ساکنان «شهر حُمص» پس از عقب نشینی ارتش به خیابان ها ریختند و رقصیدند و شعارهای «اسد رفت، حمص آزاد شد» و «زنده باد سوریه ، مرگ بر بشار اسد» سر دادند. نیروهای امنیتی پس از سوزاندن اسناد خود با عجله آنجا را ترک کردند و شورشیان هزاران زندانی را از زندان شهر آزاد کردند.

 ​

این پیشروی تنها یک هفته پس از آن صورت گرفت که شورشیان اسلام گرا به رهبری HTS حلب در شمال سوریه را بازپس گرفتند و الهام بخش گروه های شورشی در سراسر کشور شدند تا علیه ارتش سوریه که مقاومت کمی ارائه می کرد قیام کنند.

اوایل روز شنبه۷ دسامبر ۲۰۲۴(۱۷ آذر ۱۴۰۳) جناح های مخالف در استان های جنوبی درعا و سویدا نیروهای دولتی را شکست داده و بخش های وسیعی از ولسوالی ها را تحت کنترل درآوردند. شب هنگام، جنگجویان مخالف وارد درایا شده بودند که فقط در ۸ کیلومتری مرکز پایتخت قرار داشت. در همین حال، در شرق دمشق، اعضای ارتش آزاد سوریه کنترل شهر باستانی«پالمیرا»(تدمر)را به دست گرفتند.