اختلاس داماداوربان :وام ۴.۷ میلیون یورویی و «وام ۲.۸ میلیون یورویی» شریک تجاری آقاداماد.
«مارک چک توث»(شریک تجاری همکار نزدیک تیبورچ)، وام ۲.۸ میلیون یورویی را برای نوسازی یک هتل برجسته در پچ، در جنوب غربی کشور دریافت کرد.
دردسرهای داماد اوربان؛ اطلاعات مجارستان مقامهای نظارتی اتحادیه اروپا را شنود میکرده است.
یورونیوز۷ دسامبر ۲۰۲۴(۱۷ آذر ۱۴۰۳)نوشت:نتایج یک تحقیق مشترک نشان میدهد که آژانس اطلاعاتی مجارستان، مقامهای «دفتر مبارزه با تقلب اتحادیه اروپا» را تحت تعقیب و شنود قرار داده و همچنین لپهای آنها را هک کرده است.
بر اساس این گزارش که پایگاه خبری پولتیو بخشهایی از آن را منتشر کرده آژانس اطلاعاتی مجارستان با جستجو و بازرسی اتاقهای هتلهایی که مقامهای اتحادیه اروپا در سفر خود به بوداپست استفاده میکردند، مکالمات تلفنی آنها را شنود میکردند.
این تحقیقات مشترک نشان داد دفتر اطلاعات مجارستان که معادل سازمان سیا در آن کشور است در مقعطی این کار را انجام داده که بازرسان اداره مبارزه با تقلب اتحادیه اروپا در حال بررسی و تحقیق پیرامون یک شرکت مجارستانی متعلق به «دامادِ ویکتور اوربان»(نخست وزیر مجارستان) بودند.
«ویکتور اوربان»(نخست وزیرمجارستان) به همراه همسرش «آنیکو لوای»
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«تیبور.ز»که با دختر بزرگ اوربان ازدواج کرده است به یکی از بزرگترین تاجران مجارستان تبدیل شده بود.
بر اساس این گزارش مقامهای اتحادیه اروپا که بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ به مجارستان سفر کرده بودند در طول حضور خود در آن کشور به صورت جدی رصد و تلفنهایشان شنود میشده است.
این گزارش می افزاید که ماموران این آژانس اطلاعاتی به صورت مرسومی برای جستجو به اتاقهای هیئت اروپایی وارد میشدند و اطلاعات لپتاپهای آنها را دانلود میکردند.
«برتالان هواسی»(مسئول مطبوعاتی دفتر اوربان) در پاسخ به اظهار نظر در این خصوص گفته است که دولت بوداپست با گزارشهای جعلی که رسانههای خارجی منتشر میکند کاری ندارد.
ایستوان تیبورچ و ویکتور اوربان(داماد+پدرزن)
بوداپست مدتهاست که متهم به هک کردن تلفنهای روزنامهنگاران، فعالان سیاسی و چهرههای اپوزیسیون است. پیشتر در سال ۲۰۲۱ یک قانونگذار مجارستانی اذعان کرده بود که دولت این کشور نرمافزارهای جاسوسی اسرائیل را خریداری کرده است.
اوایل سال جاری، یکی از نمایندگان پارلمان اروپا که منتقد مجارستان بود نیز هدف یک حمله سایبری قرار گرفت.
سخنگوی «دفتر مبارزه با تقلب اتحادیه اروپا» گفت که آژانس در مورد اتهامات خاصی اظهار نظر نمی کند، اما آنها بر اهمیت انجام تحقیقات خود در مورد تقلب، فساد و هر گونه فعالیت غیرقانونی دیگری که منافع مالی اتحادیه اروپا را تحت تأثیر قرار می دهد، تاکید کردند.
این سخنگوی نهاد اروپایی همچنین در ادامه گفت: «ما متعهد به انجام ماموریت با همکاری شرکای عملیاتی خود هستیم و تلاش میکنیم ضمن حفظ بیطرفی و با احترام کامل به قانون به فعالیت و وظیفه هم ادامه دهیم.»
مجارستان با مساحت ۹۳٬۰۳۰ کیلومتر مربع دارای ۹٫۷ میلیون نفر جمعیت از کشورهای اتحادیهٔ اروپا است.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:وام ۴.۷ میلیون یورویی(ایستوان تیبورچ) دامادنخست وزیر مجارستان
بر اساس تحقیقات Direct36، سایر تجار مرتبط با Tiborcz نیز از به اصطلاح برنامه وام برای رشد بانک مرکزی بهره مند بودند. شرکت Gábor Sájer که قبلاً رئیس Elios، شرکت Tiborcz بود که برنده چندین مناقصه عمومی روشنایی خیابان بود، وام ۴.۷ میلیون یورویی دریافت کرد.
«مارک چک توث»(شریک تجاری همکار نزدیک تیبورچ)، وام ۲.۸ میلیون یورویی را برای نوسازی یک هتل برجسته در پچ، در جنوب غربی کشور دریافت کرد.
این برنامه با تامین مالی مجدد بانک مرکزی اجرا می شود، به این معنی که بانک مرکزی ابتدا وام را در اختیار بانک های تجاری قرار می دهد و سپس به شرکت های تجاری می دهد. در تمام موارد، ت«ایستوان تیبورچ» و شرکای تجاری او وامها را از بانکهای دولتی دریافت کردند - در مورد BDPST، از بانک بوداپست.
BDPST علیرغم اظهارات قبلی «ایستوان تیبورچ» مبنی بر اینکه می خواست از امور ایالتی یا شهرداری دور بماند، از بانک دولتی درخواست وام مساعد کرد.
«راحل اوربان» و همسرش «ایستوان تیبورچ» در مراسم عروسی خود در سال ۲۰۱۳
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:رسوایی موسوم به الیوس، «ایستوان تیبورچ»(داماد نخست وزیر مجارستان) را در چند هفته گذشته در مرکز توجه عمومی قرار داده است. جنجالها و اتهامات فساد مرتبط با برنامههای مدرنسازی چراغهای خیابانی، تیبورچ را در کانون توجه قرار داد، اما رسانههای مستقل سالهاست که این ماجرا را پوشش میدهند. Atlatszo اولین بار در سال ۲۰۱۳ متوجه بردهای عجیب الیوس شد، زمانی که آنها یکی پس از دیگری برنده مناقصه چراغ خیابانی شدند.
OLAF نتیجه دو سال کار خود را به مقامات مجارستان ارسال کرد و اقدامات قانونی را در مورد "بی نظمی های جدی" و "تضاد منافع" مرتبط با Elios Zrt توصیه کرد. این شرکت قراردادهایی را برای نصب چراغ های خیابانی جدید در شهرهای سراسر کشور به دست آورد. ارزش این قراردادها ۴۰ میلیون یورو بود که توسط منابع مالی اتحادیه اروپا تامین شد.
خاطره علامه جعفری:صاحبخانه لانه گنجشک را تخریب کرد و بابیل بچه گنجشک را ۲ نصف کرد،زن صاحبخانه که حامله بود،نوزادش هنگام زایمان ۲ نیمه شد!درادامه بخوانید.
شهیدمطهری: حاج آقا رحیم ارباب اصفهانی ، از علمای طراز اول ما در فقه و اصول و فلسفه و ادبیات عرب و قسمتی از ریاضیات قدیم میباشند؛ شاگرد حکیم معروف مرحوم جهانگیر خان قشقایی بوده اند.
خاطره دیدارآیتالله جوادی آملی،با مرحوم حاجآقا رحیم ارباب ...موشی که طعمه گربه شد وعامل این واقعه تامدتها توفیق اقامه نمازشبش سلب شد.
صاحبخانه لانه گنجشک را تخریب کرد و بابیل بچه گنجشک را ۲ نصف کرد،زن صاحبخانه که حامله بود،نوزادش هنگام زایمان ۲ نیمه شد!درادامه بخوانید
«آیت الله جوادی آملی»:من که رفتم در اصفهان به زیارت مرحوم آقای حاجآقا رحیم ارباب. ما هرگز یک حرف عادی از ایشان نشیدیم.
«حاجآقا رحیم ارباب» نقل می کرد:در همین مدرسه صدر بالاخره قبلا وسیله بهداشت و اینها کم و در اتاقها موش بود.
مدرسه صدر(اصفهان) یک موشی در این حجرهها بود... یکی از همین آقایان مدرسین ،در مدرسه صدر بودند؛ این موش مزاحم بود،
موش داخل ظرف رفت و ایشان یک ظرفی روی این موش گذاشت تا گربهای که میآید (او را بخورد!) همین که گربه آمد؛ درب ظرف را برداشتند موش بیرون آمد و گربه موش را گرفت وخورد.
مرحوم حاجآقا رحیم ارباب ،به نقل از آن استاد، میگفت که تا مدتها ،بواسطه این کار، توفیق نماز شب از من گرفته شد.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: «آیت الله مرتضی مطهری» یکی از شاگردان حاج آقارحیم ارباب بود،ایشان درباره این استادش گفت:
رحیم ارباب(راست) درکناراستادش«آخوندکاشی»
بترتیب ازراست:آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی(متوفی۱۳۶۵ق)،جهانگیرخان قشقایی(متوفی۲۶شهریور ۱۲۸۹)،علامه شیخ محمدحسین عبدالرحیم حائری اصفهانى تهرانی مشهور به صاحب فصول(متوفی۱۲۶۱ق).
«خدا حفظ کند آقای حاج آقا رحیم ارباب اصفهانی را، ایشان از علمای طراز اول ما در فقه و اصول و فلسفه و ادبیات عرب و قسمتی از ریاضیات قدیم میباشند؛ شاگرد حکیم معروف مرحوم جهانگیر خان قشقایی بوده اند و مثل مرحوم جهانگیر خان هنوز هم کلاه پوستی به سر می گذارند.»
حاج اقارحیم ارباب: متوفی ۱۹ آذر ۱۳۵۵ ومدفون درتخته فولاداصفهان.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«دعای سگ» آیت الله راثروتمندکرد
جگری که نصیب سگ شد!«سگی» که آیت الله شفتی راثروتمندکرد!
در ایام تحصیل در نجف اشرف، آیت اللّه سیدمحمد باقر شفتی، پس از تحمل گرسنگی طولانی، مقداری پول از رفیقش قرض کرد و با این پول، فقط توانست یک جگر بند گوسفند تهیه کند. در راه برگشت به منزل، متوجه سگی شد که همراه بچه هایش در گوشهای از خرابه افتاده و زوزه میکشندودر اثر خشک شدن شیر، تولههای سگ در حال جان دادن هستند.
سید به این حیوان ترحّم کرده و همه جگربند را جلویش گذاشت و سگ با ولع تمام آن را خورد و بعد سر به آسمان بلند کرد، گویا که برای سیّد دعا میکند.
مدتی نگذشت که از زادگاه سید، یعنی شَفت کسی آمد و گفت: فلان حاجی مرده و ثلث مال خود را برای شما باقی گذاشته است.
آیت الله شفتی می گوید : «حساب کردم و دیدم همان روز که غذای خود را جلو سگ گرسنه گذاشتم، این وصیت در مورد من شده است».
سید محمد باقر شفتی، دراصفهان به سبب شهامت، پارسایی و درستکاری، با اقبال کم نظیر مردم روبه رو شد و نفوذ و محبوبیت فراوانی به دست آورد. تاجران، اموال فراوانی به سید می بخشیدند و ایشان به وسیله آن، ازمردم فقیر و نیازمند دستگیری میکرد.
نوشته اند:هیچ عالم شیعی مثل سید شفتی ثروتمند نشد.
آیتالله بهجت : یک روز عید غدیر، دهها سال بیست هزار تومان عیدی میدهند، به عبارتی پول دویستهزار نفر استاد کار، در آن زمان بوده است ثروت ایشان آنقدر بود شخصی که به حضورشان رفته بودمی گویدکه آنقدر طلا و جواهر جلویش ریخته بود که نزدیک بود من ایشان را نبینم، اعلان کردند فقرای اصفهان بیایند و به آنها کمک میکرد.
آیتالله بهجت میفرمود: از هندوستان، برای سید شفتی وجوهات و نذورات را با فیل میآوردند در تاریخ نقل شده است که در زمان فتحعلیشاه قاجار زمانی که بین ایران و روس جنگ اتفاق افتاد و خزینه بیتالمال خالی شد، گفتند؛ برویم و از سید شفتی برای جنگ با روس پول فرض کنیم، همچنین درهای معنوی را نیز خداوند برای او باز کرد و همه این مسایل نتیجه احسانی بود که سید شفتی انجام داد.
فقر و تنگای مالی حجت الاسلام قبل ازدعای سگ
ایام تحصیل سید محمدباقر شفتی، با مشکلات طاقت فرسایی همراه بود. هر چند سختیها و فقر جانکاه، جسم ضعیف او را میآزرد، ولی در عین حال باعث اعتلای روحی و معنوی آن مرد بزرگ میشد. زمانی که سید در نجف، در درس علامه بحرالعلوم حاضر میشد، به شدت فقیر بود، به طوری که حتی نان شبش را هم نمیتوانست تهیه کند. در همین روزها، حاجی کلباسی، عالم و فقیه فرزانه، به دیدن سید رفت و او را درحالی دید که از شدت گرسنگی، در گوشه ای افتاده وتوان صحبت کردن ندارد. مرحوم کلباسی مقداری غذا تهیه کرد و با خوردن آن، اندک اندک حال سیّد رو به بهبودی نهاد. روزهای تحصیل در کربلا، روزهای سخت و طاقت فرسایی بود و سیّد در تنگنای مادّی شدیدی قرار داشت.
مسجدشفتی اصفهان
«سید محمد باقر شفتی» در محله بیدآباد اصفهان، مسجد با عظمتی بنا کرد که از نادرترین مساجد ایران به شمار میآید. روزی «فتحعلی شاه» بنای نیمه کاره این مسجد بزرگ را دید و گفت: شما قدرت تکمیل این بنای عظیم را ندارید، مرا هم در تکمیل مسجد شریک گردانید. سید قبول نکرده و فرمود: دست من در خزانه خداوند عالم است. سید تا آخر عمر شریفش در این مسجد نماز میخواند و به خاطر محبوبیتی که در بین مردم داشت، صدها نفر در نماز او شرکت میکردند.
«حجة الاسلام سید محمد باقر شفتی» عالمی توانا و آگاه به زمان بود. او در برابر زورگویی های حاکمِ اصفهان مقاومت میکرد و در مسایل مختلف سیاسی، با شهامت فراوان، به افشاگری و روشنگری مردمان میپرداخت.
در سال۱۲۵۳ق(۱۲۱۶شمسی) دولت ایران برای الحاق هرات به ایران، بدانجا لشکر کشید، ولی با مخالفت انگلیس روبه رو شد. سفیر وقت انگلستان در ایران، ضمن اتمام حجت با شاه، از کشور خارج شد و برای بدبین کردن علما و مردم به مقاصد شاه ایران، نامه ای به حجة الاسلام شفتی نوشت، با این خیال که به علت اختلاف حجة الاسلام با شاه، مرحوم شفتی با او همکاری خواهد کرد، ولی آن عالم آگاه، در پاسخِ نامه وی، ضمن تأیید اقدامات شاه ایران، به وی تذکر داد که بهتر است در این قبیل موارد، با اُمنای دولت ایران مذاکره کند.
رابطه فتحعلی شاه و حجه الاسلام شفتی
فتحعلی شاه(تولد۴ بهمن ۱۱۵۰ – وفات۱ آبان ۱۲۱۳ شمسی) از میرزای قمی خواست تا عالمی وارسته را برای اقامه نماز جماعت در مسجد شاه تهران معرفی کند.
«میرزای قمی» در جواب نوشت: آقا سید محمد باقر شفتی در اصفهان ساکن است، از او بهتر سراغ ندارم. حاکم اصفهان شخصا خواسته فتحعلی شاه را به سید رساند، ولی با مخالفت سید مواجه شد. او در برابر درخواست شاه گفته بود: «من وظیفه خود را چنین تشخیص میدهم که در خدمت مردم این منطقه باشم و با اختیار خودم به تهران نخواهم رفت».
میرزای قمی(۱۱۱۶-۱۱۹۴شمسی)=(۱۱۵۰ق-۱۲۳۱ق)
سید محمدباقر شفتی (۱۱۸۱-۱۲۶۰ق)=(۱۱۴۶-۱۲۲۲شمسی)
آیت الله محمدتقی بهجت(۲ شهریور ۱۲۹۵– ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۸)==(۲۵ شوال ۱۳۳۴-۲۲ جمادیالاول ۱۴۳۰)
توطئه قتل حجه الاسلام
حاکمان جور که نمیتوانستند محبوبیت، نفوذ و قدرت سید شفتی را تحمل کنند و ایشان را مانعی بر سر راه اهداف شوم خود میدیدند، با دادن وعده های بزرگ به چهار نفر از شرورترین افراد، از آنها خواستند هر طور شده سید را به قتل برسانند. آنها در دل شب وارد منزل سید شدند. دراین حال، سید با خداوند خلوت کرده و به مناجات مشغول بود. یکی از آنها خواست سید را با تیر بزند، ولی دستش لرزید و به زمین افتاد و حالت غش به او دست داد. نفرات بعدی همین کار را تکرار کردند، ولی همگی اُفتادند و سرانجام از کار خود پشیمان شده و به دست سید، توبه کردند و منزل ایشان را اشک ریزان ترک کردند.
وفات «حجت الاسلام محمدباقر شفتی»(سیّداصفهانی)
«سیّد شفتی»(سیّداصفهانی) در ۸۵ سالگی، پس از سالها تلاش خستگی ناپذیر، در روز جمعه دوم ربیع الاول۱۲۶۰ق(۰۲ فروردین ۱۲۲۳)درگذشت و در مسجد سید اصفهان که به دست خودش بنا شده بود، به خاک سپرده شد.
« آیت الله سیدمحمدباقر شفتی» می گوید: به خرابه ای دیدم سگی در کنار خرابه از گرسنگی حال حرکت ندارد و شیر در پستان او خشکیده است می گوید: دلم به حال سگ سوخت چون دیدم بچه های او به زیر سینه او چسبیده اند من آن جگر را قطعه قطعه نمودم و به سوی او افکندم تا تمام شد آن سگ سر خود را به طرف آسمان بلند کرد و چند مرتبه صدا زد یقین کردم در حق من دعا کرد
«سید محمدباقر شَفتی» معروف به« رشتی» و «بیدآبادی»، فقیه و روحانی شیعه بود. ساختن مسجد سید در بیدآباد اصفهان به او منسوب است.
«سیّدرشتی» یکی از ثروتمندترین مالکان زمان خویش بهشمار میرفت.
«شفتی» اولین کسی است که عنوان «حجت الاسلام»(حجه الاسلام) ،به معنی دلیل اسلام- را دریافت کردهاست. این عنوان بعدها به روحانی معروفی از کاشان نیز اطلاق شد، دلیل اطلاق این عنوان به شفتی، نقش دوگانهٔ او به عنوان قاضی و مفتیای بود که کتابی پیرامون پیادهسازی شریعت اسلامی در زمان غیبت نوشت.
«سیّدرشتی» در دوم ربیعالاول سال ۱۲۶۰ (قمری) (مصادف با دوم فروردین ۱۲۲۳) در اصفهان درگذشت و بنا به وصیت خود در« مسجد سید» دفن شد .
***
«آیت الله سید محمد باقر شفتی گیلانی» معروف به «حجه الاسلام شفتی» است متولد ۱۱۷۵ ه-ق طارم گیلان می باشد و بسال ۱۲۶۰درسن ۸۵سالگی دراصفهان درگذشت و مرقد شریفش درکنار مسجد سید اصفهان، معروف ومزار علاقمندان است.
حجه السلام شفتی درایام تحصیل خود در نجف و اصفهان به قدری فقیر بود که غالبا لباس او از زیادی وصله به رنگهای مختلف جلوه می کرد، گاهی ازشدت گرسنگی و ضعف غش می کرد، ولی فقر خود را کتمان می نمود و به کسی نمی گفت.
دعای یک سگ آیت الله را ثروتمندکرد
روزی درمدرسه علمیه اصفهان، پول نماز وحشتی بین طلاب تقسیم می کردند، وجه مختصری از این ناحیه به اورسید، چون مدتی بود گوشت نخورده بود، به بازار رفت و با آن پول جگر گوسفندی را خرید و به مدرسه بازگشت، درمسیر راه ناگاه درکنار کوچه ای چشمش به سگی افتاد که بچه های او به روی سینه او افتاده وشیر می خوردند، ولی از سگ بیش ازمشتی استخوان باقی نمانده بود و از ضعف، قدرت حرکت نداشت.
حجه الاسلام به خود خطاب کرده وگفت: اگر از روی انصاف داوری کنی، این سگ برای خوردن جگر از تو سزاوارتر است، زیرا هم خودش و هم بچه هایش گرسنه اند، از این رو جگر را قطعه قطعه کرد و جلو آن سگ انداخت.
خود «حجه السلام شفتی» نقل می کند: وقتی که پاره های جگر را نزد سگ انداختم گویی اورا طوری یافتم که سربه آسمان بلند کرد و صدائی نمود، من دریافتم که او درحق من دعا می کند.
ازاین جریان چندان نگذشت که یکی از بزرگان، از زادگاه خودم شفت مبلغ دویست تومان برای من فرستاد وپیام داد که من راضی نیستم از عین این پول مصرف کنی، بلکه آن را نزد تاجری بگذار تا با آن تجارت کند و از سود تجارت، از او بگیر و مصرف کن.
من به همین سفارش عمل کردم، به قدری وضع مالی من خوب شد که ازسود تجارتی آن پول، مبلغ هنگفتی بدستم آمد و با آن حدود هزاردکان وکاروانسرا خریدم و یک روستا را در اطراف محلمان بنام گروند به طور دربست خریداری نمودم، که اجاره کشاورزی آن هرسال نهصد خروار برنج می شد، دارای اهل و فرزندان شدم و قریب صد نفر از در خانه من نان می خوردند، تمام این ثروت و مکنت بر اثر ترحمی بودکه من به آن سگ گرسنه نمودم، واو را برخودم ترجیح دادم.
کتاب صدویک حکایت ص ۱۵۸
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:نفرین یک گاو دامن قصاب راگرفت
یکی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط نقل میکند:سلاخی نزد جناب شیخ آمد و عرض کرد: بچهام در حال مردن است، چه کنم؟
شیخ رجبعلی گفت:»شمابچه گاوی را جلوی مادرش سربریدهای».
سلاخ التماس کرد بلکه برای او کاری انجام دهد
شیخ رجبعلی خیاط جواب داد:نمیشود،(چون آن گاونفرین کرده وبخداعرضه داشته):»این قصاب بچهام را جلوی چشمانم سر بریده، بچهاش باید بمیرد"
نفرین حیوانات
علامه محمدتقی جعفری:گنجشکی دردیوارخانه ای لانه گذاشته بود و گنجشکها درآن تخم گذاشته بود،بچه هایشان ازتخم درآورده بودند،اندکی ازضایعات لانه به پائین ریخته شده بود، صاحبخانه به همسرش گفت،که این لانه را خراب کن وگنجشکهارا بیرون کن، زن گفت:چندروز دیگراین بچه هابه پروازدر می آیند وازاینجامی روند، شوهر به زنش باپرخاشگری،گفت همیشه بامن مخالفت می کنید،ورفت نردبانی آورد واما نردبان کوتاه بود، بیلی آورد وبا بیل لانه را خراب کرد، درحین خراب کردن لانه، بیل به یکی ازبچه های گنجشک خورد ونوزاد گنجشک ۲ نصف شد(این درحالی بودکه والدین بچه گنجشکهاسروصداکنان شاهدماجرابودند)،صاحبخانه لانه راتخریب کردوآمدپایین، یک ساعتی ازاین ماجرا نگذشته بود که زن صاحبخانه احساس دردزایمان کرد، قابله راخبرکردند، اما درحین زایمان ، بچه ۲ نصف شد!.
صاحبخانه لانه گنجشک را تخریب کرد و بابیل بچه گنجشک را ۲ نصف کرد،زن صاحبخانه که حامله بود،نوزادش هنگام زایمان ۲ نیمه شد!
شوهر متأثرازاین حادثه گفت:چرااینطوری شد؟
زن گفت:بهت گفتم صبرکن(تو بچه گنجشک را کُشتی ۲ نیمه کردی)وسر بچه ما این بلا آمد.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:علامه جعفری گفت:من این حادثه را از زبان یک شاهدماجرا شنیدم.بااندکی ویرایش.
معاون سیاسی استانداری گیلان:بنده از پایان روز دوشنبه ۵ آذر دیگر موقعیت حضور در محل کار ندارم،هیچ اطلاعی از تغییرات و عزل و نصب ها در حوزه مسئولیتی ندارم واین بی خبری،موجب شده که فعالیت ها و اقدام موثر در حوزه اختیارات قانونی برای انجام برخی امور محوله عملاً از حقیر سلب گردد.
بهروز جلائی(دراعتراض به بی خبری از عزل ونصب ها)استعفاداد.
«محمد جلائی»(معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری گیلان)استعفای کتبی خود را در تاریخ ۸ آذر ۱۴۰۳ تقدیم استاندار کرد.
متن این نامه استعفای معاون سیاسی استانداری گیلان بدین شرح است:
استاندار محترم
جناب آقای دکتر حق شناس
سلام علیکم، احتراماً پیرو مکاتبه های ۱۱۰۱۵ مورخ ۱۴۰۳/۵/۸ و ۱۷۲۵۶ مورخ ۱۴۰۳/۷/۱۷ بدینوسیله اینجانب محمد جلائی معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری، استعفای خود را به آن مقام محترم اعلام و مراتب را جهت پذیرش و دستور اقدام لازم تقدیم مینمایم.
سردارجلائی(معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی) نوشت :توضیحات تکمیلی جهت استحضار پیوست ایفاد میگردد.
جناب آقای دکتر حق شناس
استاندار محترم
با سلام و تحیات الهی
شایان ذکر است در طول این ایام چندین بار بمناسبت حضور در کنار شما برای جلسات مختلف کاری و اداری که مورد تائید جنابعالی است ضمن بر شمردن دلایل متقن استعفایم به محضرتان خواهش بر پذیرش آن را مکرر درخواست کرده بودم، در ادامه چون در هفته های گذشته ملاقات حضوری از سوی شما برای طرح این موضوع ممکن نشد به ناچار با حضور آقای اسماعیل عبدالهی در مورخ پنجشنبه ۲۴ آبان در محل کار بنده موضوع استعفاء را مجدد با ایشان طرح نمودم و متعاقب آن، پیغام شفاهی شما از سوی ایشان که ۱۰ روز دیگر بمانید را شنبه ۲۶ آبان دریافت نمودم.
النهایه دوشنبه ۵ آذر این مهلت پیشنهادی شما هم به پایان رسید و همانگونه که مستحضرید صبح یکشنبه ۲ آذر در میز صبحانه جلسه شورای تامین استان از اعضای حاضر شتا خداحافظی نمودم. بعد از نماز ظهر همان روز در جلسه معارفه تنی چند از معاونین و مدیران جدید استانداری , شما با تاکید بر اینکه می دانم جلائی چه میخواهد بگوید از بنده خواستید در این جلسه صحبت نکنم.
سردارجلائی درپایان نوشت : که ناگزیر در پایان جلسه در دفتر شما مجدد ضمن یادآوری مهلت ده روزه شما، به آقای«اسماعیل عبدالهی» عرض کردم که بنده از پایان روز دوشنبه ۵ آذر دیگر موقعیت حضور در محل کار ندارم.
ناگفته نماند که عدم اطلاع تاکید میکنم هیچ اطلاعی از تغییرات و عزل و نصب ها در حوزه مسئولیتی بنده هم مزید بر علت شد تا فعالیت ها و اقدام موثر در حوزه اختیارات قانونی برای انجام برخی امور محوله عملاً از حقیر سلب گردد. نکته پایانی اینکه درخواست مرخصی کتبی بنده از روز سه شنبه ۶ آذرماه از طریق سامانه برای جنابعالی ارسال شده است.
«کیهان هاشم نیا»(استاندارسابق گیلان) و «بهروزجلایی»(معاون سیاسی استانداری گیلان)
گیلانستان نوشت:معاون سیاسی استاندارگیلان،پیش از این در تاریخهای ۸ مرداد و ۱۷ مهر نیز معاون سیاسی امنیتی استانداری گیلان به صورت کتبی از این سمت استعفا داده بود.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«محمد جلائی» مشهور به «بهروزجلایی»(جانبازفومنی)،دارنده «مدال فتح» می باشد.
سردار«بهروزجلایی» ۱۹ ماه معاون سیاسی استانداربود/معاون سیاسی سابق(مصطفی پور)۱۸ ماهه استعفاداد.
بترتیب ازراست:«حسین مصطفیپور»(معاون سیاسی امنیتی)محمد(بهروز) جلائی و«اسدالله عباسی»(استاندارگیلان)۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
تغییرات درمدیریتهای استانداری گیلان
بترتیب:میرمحمد غراوی،هادی حق شناس وعلی باقری
«علی باقری»( معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری گیلان)جایگزین «بهروزجلایی»شد.
«میرمحمد غراوی»(معاونت هماهنگی امور عمرانی استانداری گیلان)جایگزین «موسی فکور» شدند/۰۵ دی ۱۴۰۳
«محمد حسین شاهکویی»(مدیرکل بازرسی استانداری گیلان)جایگزین« موسی کاظمی»شد/باحضور «اسماعیل عبداللهی» مشاور عالی استاندار(مردکاپشنی) و «مجید هاشم پور» مدیر کل دفتر استاندار و روابط عمومی استانداری در مکان دفتر بازرسی استانداری برگزار شد/۲۶ اسفند ۱۴۰۳
«حسین دشمیر» از ۲۴ دی ۱۴۰۲ «مدیرکل امنیتی و انتظامی استانداری گیلان» شده بود تا ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴جایش را به «محمودباقری خطیبانی» داد.
جنگجویان تحریرشام(مستقردرادلب) که ازمخالفان رژیم سوریه هستند،بعداز تصرف شهرهای حلب وحماه وحُمص ،وارد «دیرالزور»شدند.
شورای نظامی دیرالزور که بخشی از نیروهای سوریه دموکراتیک است، روز جمعه استقرار نیروهای خود در مناطق غربی رود فرات در استان دیرالزور را پس از عقب نشینی نیروهای دولتی و گروه های وفادار به بشاراسد را تایید کرد.
تروریستهای تحریرشام(مخالفان حکومت بشاراسد)دردیرالزور
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«تروریستهای تحریرشام»(مخالفان حکومت بشار)هستند،این دراوائل تروریست خوانده می شدند واما هم اکنون به «مخالفان رژیم سوریه »ارتقاء یافته اند!حامیان این جنگجویان،اردوغان(رئیس جمهورترکیه) و آمریکا است.
گذرگاه مشترک«البوکمال»(عراق)-«دیرالزور»(سوریه)
نیروهای سوریه دموکراتیک« گذرگاه البوکمال و دیرالزور» را کنترل می کنند
گذرگاه البوکمال بین سوریه و عراق/ ۶ دسامبر ۲۰۲۴(۱۶ آذر ۱۴۰۳)
رویترز از منابع نظامی سوریه گزارش داد: روز جمعه۶ دسامبر ۲۰۲۴(۱۶ آذر ۱۴۰۳) نیروهای سوریه دموکراتیک (SDF) تحت حمایت ایالات متحده کنترل گذرگاه مرزی البوکمال با عراق را به دست گرفتند.
«نیروهای دموکراتیک سوریه»(Syrian Democratic Forces) مسیر دیرالزور تا المیادین و البوکمال در مرزهای با عراق مستقر خواهند شد.
این گذرگاه در شهر البوکمال سوریه در استان دیرالزور قرار دارد و مقامات عراقی و سوری آن را در سال ۲۰۱۹ بین دو کشور برای تجارت و افراد، پنج سال پس از بسته شدن به دلیل جنگ با داعش بازگشایی کردند.
به گزارش رویترز، نیروهای دموکراتیک سوریه کنترل شهر دیرالزور در شرق سوریه را به دست گرفتند، سومین شهری که ظرف یک هفته از کنترل بشار اسد رئیس جمهور این کشور خارج شد.
دو منبع امنیتی مستقر در شرق سوریه اعلام کردند که ائتلاف موسوم به نیروهای دموکراتیک سوریه تا ظهر روز جمعه کنترل کامل دیرالزور را به دست گرفته است.
جنگجویان ضد رژیم سوریه(تحریرشام) در حین پیشروی خود، حمص، سوریه، حمص، پس از تصرف چندین شهر در اطراف آن، با موتور سواری به مرکز شهر حمص می روند.
عمر ابولیله، یکی از فعالان پلتفرم رسانه ای دیرالزور ۲۴ با مخاطبین در این شهر، به رویترز گفت که نیروهای دولتی سوریه و جنگنده های عراقی مورد حمایت ایران قبل از تسلط نیروهای دموکراتیک سوریه از دیرالزور عقب نشینی کردند.
شورای نظامی دیرالزور که بخشی از نیروهای سوریه دموکراتیک است، روز جمعه استقرار نیروهای خود در مناطق غربی رود فرات در استان دیرالزور را پس از عقب نشینی نیروهای دولتی و گروه های وفادار به آن تایید کرد.
سرتراشیده:«بافل طالبانی»(رئیس اتحادیه میهنی کردستان عراق) و «مظلوم عبدی»(فرمانده کل نیروهای دموکراتیک سوریه)آمریکایی دیدار کرد.
این شورا که متشکل از جناحهای محلی است، در بیانیهای گفت: «جنگجویان ما در شورای نظامی دیرالزور در شهر و غرب فرات مستقر شدند.» اندکی پس از آن که دیدهبان سوریه خروج نیروهای دولتی و گروههای وفادار را اعلام کرد. از مناطق تحت کنترل خود در استان هم مرز با عراق که اکثریت عرب دارد به تهران می آیند.
پیشروی نیروهای سوریه دموکراتیک در حالی صورت گرفت که مخالفان مسلح به رهبری حیات تحریر الشام که در لیست های تروریستی آمریکا قرار دارد، تلاش می کنند روز جمعه وارد شهر حمص در مرکز سوریه شوند.
جنگندههای ضد دولتی در یک جت ارتش سوریه پس از تسلط بر یک پایگاه هوایی در نزدیکی حماه، در ۶ دسامبر ۲۰۲۴(۱۶ آذر ۱۴۰۳)
مخالفان مسلح هفته گذشته کنترل شهر شمالی حلب و شهر حماه را در اوایل این هفته به دست گرفته بودند و بزرگترین ضربه ها را در سال های اخیر به اسد وارد کردند.
ماهواره فخر ۱ صدا غرب را درآورد!
پرتاب ماهواره فخر ۱ توسط «ماهوارهبر سیمرغ»
سخنگوی فضایی وزارت دفاع درباره پرتاب ماهوارههای فخر ۱ و بلوک انتقال مداری سامان ۱ گفت: برای اولین بار محمولههایی با مجموع وزن ۳۰۰ کیلوگرم در مدار تزریق شد.
صبح امروز جمعه ۱۶ آذر ۱۴۰۳ ماهواره «فخر ۱» ارتش جمهوری اسلامی ایران با پرتابگر ماهوارهبر سیمرغ وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به فضا پرتاب شد و پس از قرار گرفتن در مدار، نخستین سیگنال را به ایستگاههای زمینی ارسال کرد.
در این پرتاب، ماهوارهبر سیمرغ که یک ماهوارهبر سوخت مایع دو مرحله ای است توانست با تزریق موفق ماهواره فخر ۱ و بلوک انتقال مداری سامان ۱ با وزن مجموع ۳۰۰ کیلوگرم رکورد جدیدی را در کشور رقم بزند.
ماهوارهبر سیمرغ تنها پرتابگر توسعه داده شده در کشور جهت انتقال چنین محموله هایی به مدارات LEO محسوب میشود.
دقت در تامین سرعت مورد نیاز تزریق، با تلورانس کمتر از ۵۰ متر در ثانیه در سرعتی معادل ۷۷۵۴ متر بر ثانیه (کمتر از ۰/۱ درصد) از دستاوردهای بزرگ این پرتاب، برای ماهواره بر سیمرغ است.
از مشخصات پروازی ماهواره بر سیمرغ در پرتاب انجام شده می توان به وزن ماهواره بر: حدود ۸۰ تن، زمان کارکرد در مرحله اول: حدود ۱۰۵ ثانیه، زمان کارکرد مرحله دوم: ۳۴۰ ثانیه و سرعت در لحظه تزریق: ۷۷۵۴ متر بر ثانیه اشاره کرد.
توضیح مدیریت سایت:ناله های غرب ازپرتاب ماهواره فخر:اقدامی که به برنامه موشکهای بالستیک تهران کمک میکند.
یورونیوزنوشت:مقامات نظامی ایران میگویند روز جمعه ۶ دسامبر ۲۰۲۴(۱۶ آذر ۱۴۰۳) ماهواره «فخر ۱» را به فضا پرتاب کرده و در مدار زمین قرار دادهاند. اقدامی که بهگفته غرب، به برنامه موشکهای بالستیک تهران کمک میکند.
ایران این پرتاب را با استفاده از موشک ماهوارهبر سوخت مایع «سیمرغ»، که پیش از این چندین پرتاب ناموفق داشته، در پایگاه فضایی امام خمینی در استان سمنان انجام داده است.
موشک سیمرغ در کنار ماهواره فخر ۱، یک سامانه پیشران انتقال مداری به نام «سامان ۱» و یک سامانه تحقیقاتی دیگر را به مدار ۴۰۰ کیلومتری زمین منتقل کرده است.
سامان ۱ که میتواند مدار فضاپیما را تغییر دهد، به ایران این امکان را میدهد که مدار ماهوارههای خود را بهصورت ژئوسنکرون تنظیم کند. قابلیتی که تهران مدتها به دنبال آن بوده است.
رسانههای ایرانی از ماموریت این سامانه به عنوان «یک گام عملیاتی برای انتقال ماهواره به مدارهای ارتفاع بالا» یاد کردهاند.
در این پرتاب، ماهوارهبر سیمرغ که یک ماهوارهبر سوخت مایع دو مرحله ای است توانست با تزریق موفق ماهواره فخر ۱ و بلوک انتقال مداری سامان ۱ با وزن مجموع ۳۰۰ کیلوگرم رکورد جدیدی را در کشور رقم بزند.
ماهوارهبر سیمرغ تنها پرتابگر توسعه داده شده در کشور جهت انتقال چنین محموله هایی به مدارات LEO محسوب میشود.
دقت در تامین سرعت مورد نیاز تزریق، با تلورانس کمتر از ۵۰ متر در ثانیه در سرعتی معادل ۷۷۵۴ متر بر ثانیه (کمتر از ۰/۱ درصد) از دستاوردهای بزرگ این پرتاب، برای ماهواره بر سیمرغ است.
از مشخصات پروازی ماهواره بر سیمرغ در پرتاب انجام شده می توان به وزن ماهواره بر: حدود ۸۰ تن، زمان کارکرد در مرحله اول: حدود ۱۰۵ ثانیه، زمان کارکرد مرحله دوم: ۳۴۰ ثانیه و سرعت در لحظه تزریق: ۷۷۵۴ متر بر ثانیه اشاره کرد.