«سوره نور در سال ششم هجری» و «سوره احزاب هم در سال هفتم هجری»(در مدینه نازل شده).آیا حجاب فقط برای زنان آزاده بود و در واقع تعرض به کنیزان ایرادی نداشت در حالی که ۱۸ سال هم حجاب وجود نداشت؟
اگر این آیات را آیات حجاب بدانیم با چالشهای ذکر شده روبرو هستیم بنابراین خطای مشهور این است که اینها را آیات حجاب بدانیم به تعبیر دیگر این آیات نیامدهاند که حجاب را تشریع کنند که ما را با چالش مواجه کند«این آیات، آیات عفاف هستند تا حجاب»(درقرآن آمده که به زنان بگویید جلبابها را نزدیک کنند) یعنی آنان جلباب و «خِمَار» داشتهاند و باید آن را محکم کنند.
استاد دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه مکی و مدنی بودن آیات هم مورد نقد است، اظهار کرد: آیات نشان میدهد زنان«جلباب» و خمار داشتهاند نه اینکه تازه بخواهند خمار و جلباب استفاده کنند؛ در سوره نور به مردان و زنان فرموده است که چشمان خود را فرو بیافکنند و چشم کوتاه کنند، آیه سخن از چشمبستن نکرده است بلکه سخن از چشم کوتاه کردن است و کوتاهکردن نگاه همه نگاه نیست بلکه بعض نگاه است.
انتساب حجاب به آیات سوره نور و احزاب، خطای مشهور است
«عباس اسماعیلیزاده»(دانشیار علوم قرآن و حدیث دانشگاه فردوسی مشهد) ۳۰ اسفندماه در سلسله جلسات سی شب، سی آیه که از سوی انجمن علوم قرآن و حدیث این دانشگاه در حال برگزاری است، به موضوع «خطاهای مشهور در فهم قرآن» با استناد به آیات حجاب پرداخت.
بنا بر روایت ایکنا، وی افزود: منظور از خطاهای مشهور در فهم قرآن چیست؟ ما در فهم آیات الهی به طور طبیعی دچار خطا میشویم یعنی ممکن است ما به تفاسیر مراجعه کنیم و ببینیم با وجود سعی مشکوری که دارند در فهم برخی آیات دچار خطا شدهاند ولی منظور از خطاهای مشهور یعنی اینکه ممکن است برخی برداشتها از قرآن مشهور شده باشد ولی این برداشت غلط باشد لذا خطای موردی برخی مفسران مراد ما نیست.
در «تفسیر آقای مدرسی»(آیت الله سید عباس مدرسی یزدی) و بسیاری از مفسران دیگر سخن از فرض حجاب است؛ در «تفسیرکاشف»(شیخ محمد جواد مَغنیه فرزندِشیخ محمود از عالمان و مفسران شیعه در قرن چهاردهم قمری) هم بیان شده است که«زنان مسلمان در اوایل اسلام از منزل خارج میشدند بدون حجاب و برهنه بودند» و خداوند در آیات حجاب خواسته است که زنان محجبه شوند لذا حجاب واجب است.
اسماعیلیزاده با تأکید بر اینکه در تلقی مشهور این آیات، آیات حجاب هستند، تصریح کرد: در «تفسیر الفرقان»(آیتالله دکتر محمد صادقی تهرانی) بیان شده است که این آیات، آیات حجاب هستند که به عنوان اولین آیات در مدینه نازل شدند. خطای این برداشت در چیست؟
«سوره نور در سال ششم هجری» و «احزاب هم در سال هفتم هجری»( در مدینه نازل شده) که بعد از نزول سوره آل عمران بوده است. اگر این درست باشد یعنی اینکه مسلمین در ۱۳ سال مکه و شش سال مدینه حجاب نداشتهاند. آیا پیامبر(ص) وقتی وارد مدینه شدند بانوان حجاب نداشتند؟ این تصور ایجاد میشود که وقتی پیامبر(ص) در این مدت حجاب را واجب نکردند چرا ما اینقدر مهم جلوه داده و سخت میگیریم.
نتیجه یک برداشت غلط مشهور
استاد دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: برخی بر همین اساس میگویند احکام تدریجی است و ابتدا باید برای حجاب کار فرهنگی بکنیم و بعد که شرایط مهیا شد، از وجوب آن سخن بگوییم لذا از ابتدای انقلاب اشتباه کردیم. این از چالشهای مهم است اگر این دو آیه را آیه حجاب بدانیم.
چالش دیگر اینکه حجاب برای این واجب شد که زنان کنیز از زنان آزاد جدا شوند و مردم بدانند فلان زن کنیز نیست و او را مورد آزار قرار ندهند و بیان شده است که خلیفه دوم هم اجازه نمیداد کنیزان حجاب داشته باشند و اگر حجاب میداشتند، کتک میخوردند.
دستشویی زنانه-مردانه
وی افزود: در «تفسیر عاصمی»(احمد بن محمد عاصمی خراسانی) هم بیان شده است که مراد آیه از نزدیک کردن جلباب یعنی اینکه زنان قبل از اسلام در جاهلیت و برهنگی بودند و جوانان هرزه هم به ویژه در شبها مزاحم آنان بودند. مناطقی در بیابان وجود داشت که روزها آقایان برای«قضای حاجت» و بانوان در شبها به آنجا میرفتند و جوانان هرزه در این مناطق مزاحم آنان بودند. آیه نازل شد که زنان آزاده سر را بپوشانند تا کسی مزاحم آنان نشود.
اسماعیلیزاده با بیان اینکه بنابراین این چالش هم مهم است که آیا حجاب فقط برای زنان آزاده بود و در واقع تعرض به کنیزان ایرادی نداشت در حالی که ۱۸ سال هم حجاب وجود نداشت؟ گفت: بنابراین اگر این آیات را آیات حجاب بدانیم با چالشهای ذکر شده روبرو هستیم بنابراین خطای مشهور این است که اینها را آیات حجاب بدانیم به تعبیر دیگر این آیات نیامدهاند که حجاب را تشریع کنند که ما را با چالش مواجه کند واین آیات، «آیات عِفاف» هستند تا «آیات حجاب». فرموده است به زنان بگویید «جلباب ها» را نزدیک کنند یعنی«آنان جلباب و خمار داشتهاند و باید آن را مُحکم کنند.»
استاد دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه مکی و مدنی بودن آیات هم مورد نقد است، اظهار کرد:
آیات نشان میدهد زنان جلباب و خمار داشتهاند نه اینکه تازه بخواهند خمار و جلباب استفاده کنند؛ در سوره نور به مردان و زنان فرموده است که چشمان خود را فرو بیافکنند و چشم کوتاه کنند، آیه سخن از چشمبستن نکرده است بلکه سخن از چشم کوتاه کردن است و کوتاهکردن نگاه همه نگاه نیست بلکه بعض نگاه است.
تأکید آیه بر عفاف
اسماعیلیزاده ادامه داد:(یَغْضُضْنَ) «آیه ندارد که از چه چیزی چشم کوتاه کن» بنابراین مراد آن است که به هر چیزی نگاه نکنید یعنی «تعبیر عام» است و فرموده است هر چیزی که ارزش ندارد را نبینید و بحث، فقط محرم و نامحرم نیست و نگاه عفیفانه در زندگی دارد یعنی به زر و زیورها و چشم و هم چشمیها و زخارف دنیا و مد و مدبازی و .. هم نگاه نکنید و چشم کوتاه کنید لذا فقط آن را مقید به حجاب نکنیم.
وی افزود: در تعبیر «یحفظن فروجهن» هم نباید حفظ فرج را به گناه جنسی تنزل دهیم زیرا در حد خطای مشهور است؛ آیه حد بالاتری را مدنظر دارد و صرفاً زنا را بیان نفرموده است زیرا واژه زنا در آیات دیگر به کار رفته است.
براساس آیات ابتدایی سوره مؤمنون، مؤمنین کسانی هستند که در نماز خاشع هستند و کار لغو نمیکنند و نسبت به حفظ فروجشان اهتمام دارند بنابراین« مراد آن است که حجابی داشته باشید که برآمدگی و شکافهای بدن دیده نشود و جلب توجه نکند که این نوع پوشش در چادر محقق میشود.»
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«مؤمنان همان کسانیکه عورات خود را از گناه وحرام ، محافظت می کنند،مگر ازهمسران و کنیزان خودکه در این صورت ملامتی متوجه آنها نخواهد بود.
وَالَّذِینَ هُمْ «لِفُرُوجِهِمْ» حَافِظُونَ(۵)إِلَّا عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ(۶) سوره مومنون
«فُرُوج» : جمع «فَرْج»(عورت)است.
اسماعیلیزاده با بیان اینکه آیات مورد بحث صرفاً «سخن از جداسازی کنیز و غیر کنیز ندارد» که بگوییم کنیزان اگر حجاب نداشته باشند مهم نیست و یا این چه دینی است که زنان کنیز در آن شخصیتی ندارند، تأکید کرد: اصل در این آیات، عفاف است و نه حجاب؛ قرآن دستور داده است که «روسری را به گردن نزدیک کنند» و «جلباب» بپوشند و در تفاسیر هم مؤیدات زیادی داریم.
استاد دانشگاه فردوسی مشهد با بیان این سؤال که پس آیه حجاب چیست؟ گفت: اگر بخواهیم تسامح داشته باشیم میتوان گفت که حجاب در یکسری آیات مکی هم مطرح است، مانند سوره انعام آیه ۱۵۱ که فرموده است به کارهای زشت چه ظاهر و چه باطن نزدیک نشوید. بنابراین بیحجابی در ذیل کلمه «فواحش» در آیات قرآن از قبل یعنی در مکه نهی شده و قرآن فرموده بود: وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ.
استاد دانشگاه فردوسی مشهد تأکید کرد: البته «حجاب جزء احکام تأسیسی اسلام نبوده است» و اسلام آن را تأیید کرد و همه ادیان قبل آن را داشتند و حتی حجاب، حکمی انسانی بودند و نه تنها زنان بلکه مردان هم در گذشته حجاب داشتند. تا دوره پهلوی یعنی آخر قاجار مردان کلاه داشتند و کمر خود را میبستند و حجاب داشتند و در یکی دو قرن اخیر است که بشر به تدریج به سمت برهنگی پیش رفته است وگرنه قبلاً زنان بسیار مستورتر از امروز بودند. /۲ فروردین ۱۴۰۴خبرآنلاین
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:ماجرا تفسیرمتفاوت آیت الله حاج سید عباس مدرسی یزدی درباره آیات حجاب
«آیت الله حاج سید عباس مدرسی یزدی»(متوفی ۲۹ آبان ۱۳۹۹) از علما و مراجع تقلید، در رابطه با حجاب بیانیه صادر کردند که در بخشی از آن آمده است: مگر درس خواندن دختران واجب است تا مزاحمت با این واجب بزرگ الهی کند- بلکه مستحب هم نیست مخصوصاً این دروس جدید؛ و مستحب درس دین و احکام قرآن است. بلکه اگر هم مستحب باشد از باب علم و صنعت با واجب بزرگ الهی تزاحم ندارد.
متن «بیانیه آیت الله حاج سید عباس مدرسی یزدی دررابطه با تفسیرحجاب» شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
در فتوای بعضی بزرگان و مراجع دین اشتباه بزرگی رخ داده به ایشان اعلام می کنم شاید رفع اشتباه شود:
۱- بمقتضای آیه «جلابیبهنّ»احزاب۵۹ «وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ» نور۳۱ و غیر ذلک حجاب واجب شرعی مؤکد است و ضروری دین اسلام است.
۲- مگر درس خواندن دختران واجب است تا مزاحمت با این واجب بزرگ الهی کند- بلکه مستحب هم نیست مخصوصاً این دروس جدید؛ و مستحب درس دین و احکام قرآن است. بلکه اگر هم مستحب باشد از باب علم و صنعت با واجب بزرگ الهی تزاحم ندارد.
۳- مجرد اینکه لو سلّم افراد بی بند و بار و لا مذهب پست های مهم را اشغال می کنند- دختران مسلمان را بی بند و بار کنیم و حجاب را از سر آنها برداریم- که برگرداندن حجاب به آنها مشکل، بلکه محال است- و دخترهای دیگر مسلمانان به بهانه این فریب بخورند چون طبق شهوات نفسانیه است. چون چنین و چنان می شود.
۴- اما ضرورت که فرمودید استثنائی است کدام است- اگر مانند حفظ نفس محترمه قطعا واجب است و ضروری است اگر مراجعه به دکتر غیر هم جنس نکند خوف تلف نفس یا احتمال ضرر عضو باشد ضرورت مجوز است- یا مانند اکل میته در مخمصه که بدون خوردن آن می میرد – مقام ما که تلف نیست تا مجوز آن شود. درس خواندن خانمها است ۱ - گفتیم لازم نیست تا مجوز شود ۲- وجه لزوم را بیان فرمائید ۳- و آیا تعیینی است این درس یا کفائی ۴- این درس را نخوانند خانه داری کنند، بروند مملکت دیگر، ممالک اسلامی که حجاب مراعات می شود (مگر مقام معظم رهبری نمیفرمایند دخترانتان را خارج نفرستید) مگر خداوند نفرمود « إِنَّ أَرْضی واسِعَةٌ فَإِیَّایَ فَاعْبُدُونِ» عنکبوت ۵۶ درس منحصر به دختران نداریم چون درس را پسران بخوانند و با مراعات حجاب اسلامی یا با کمک گرفتن خانمان علاج کنند.
۵- بفرمائید ضرورت یعنی تهمت به اسلام گرائی (اخوان المسلمین) و مانند آن میزنند- هیچ علمی منحصر به یک مملکتی نیست این علوم و صنعت دنیا را فراگرفته اگر تمکن دارند به مملکتی که حجاب آزاد است بروند- و اگر تمکن نیست واجب است که ترک کنند و علوم قرآنی بخوانند- والحاصل بهیچ وجه مجوز ترک حجاب نیست چه رسد که به آن تعبیر الزام به ترک حجاب العیاذ بالله که مصداق حقیقی اشاعه فاحشه است که در قرآن می فرماید « إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَة » نور ۱۹ و در خاتمه ایشان را بر حذر میکنم از امثال این فتاوی که خانم را با آرایش جایز است در منظر عمومی بیرون آید که مخالف صریح قرآن کریم است «وَلا تَعاوَنوا عَلَى الإِثمِ وَالعُدوانِ» مائده۲ چه به معنای اعانت باشد یا دو طرفی باشد این اعانت است بر نظر حرام اجنبی به آن زن آرایش کرده. خداوند ما را از این لغزش ها حفظ کند.
والسلام
سید عباس مدرسی یزدی
۱۹ تیر ۱۳۹۵مطابق با ۳ شوال المکرم ۱۴۳۷
منبع: بولتن نیوز ۲۱ تیر ۱۳۹۵
«آیت الله سید عباس مدرسی یزدی کیست؟»
«آیت الله سید عباس مدرسیزاده یزدی» در تاریخ ۲۶ جمادی اولی ۱۳۶۲ هجری قمری در خانوادهای روحانی و اهل علم در شهر نجف اشرف به دنیا آمدند. در سن شش سالگی به مدت پنج سال خط و نوشتن و خواندن ریاضی در نزد مرحوم شیخ عبدالله نیشابوری بیاموخت که معلم خصوصی عدهای از فضلا بود.
«آیت الله سید عباس مدرسی یزدی» از سادات طباطبایی حسنی و حسینی است که نسبشان به حسن مثنی فرزند امام حسن مجتبی (علیهالسّلام) میرسد و جده آنها فاطمه دختر امام حسین (علیهالسّلام) است که زوجه «حسن مثنی» بوده است.
«آیت الله سید عباس مدرسیزاده یزدی» در سن ۱۰ سالگی معمم شده و وارد حوزه علمیه نجف شدند، ادبیات را مقداری نزد (مرحوم والد قدس سره) و مرحوم حجت الاسلام والمسلمین، سید حسین مدرسی دایی مکرمشان گذراندند. و لمعتین را نزد مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید مهدی مدرسی دایی و ابوالزوجه گرامیشان گذراندند و مکاسب را نزد آیت الله حاج سید محمد باقر محلاتی به اتمام رساندند و نیز جلد اول کفایه را در خدمت آیت الله سید مرتضی فیروزآبادی تلمذ نمودند و جلد دوم کفایه را در درس آیت الله سید مرتضی خلخالی حضور پیدا کردند و بعضی اساتید دیگر و در مدتی کوتاه مقدمات و سطوح متوسطه و سطوح عالیه را گذراندند و در دروس خارج مراجع و اساتیدی بزرگوار شرکت کردند که عبارتند از:
۱- آیت اللهالعظمی حاج سیّدمحسن حکیم که در دروس فقه ایشان شرکت میکردند. ۲- آیت اللهالعظمی سیّدابولقاسم خوئی که عمده خارج فقه را از ایشان فرا گرفتند. ۳- آیت اللهالعظمی حاج سیّدمحمود شاهرودی که فقهاً و اصولاً در این دروس شرکت داشتند و حتی رساله از تقریرات ایشان در نکاح به چاپ رسیده است. در نموذج فی الفقه الجعفری. ۴- آیت اللهالعظمی حاج میرزا هاشم آملی که در دروس اصول و فقه شأن حضور داشتند. ۵- آیت اللهالعظمی حاج میرزا حسن بجنوردی که در یک دوره و نیم اصول ایشان حضور داشتند. ۶- آیت اللهالعظمی میرزا باقر زنجانی که یک دوره و نیم اصول و مقداری فقه از ایشان استفاده کردند. ۷- آیت اللهالعظمی حاج شیخ حسین حلّی که در درس فقه ایشان حضور پیدا میکردند. ۸- آیت اللهالعظمی مرحوم والد معظمله که مقداری فقه حاضر شدند.
«آیت الله سید عباس مدرسی یزدی»در پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۹ مصادف با ۳ ربیعالثانی ۱۴۴۲ درگذشت.
تشیع جنازه آیت الله سیدعباس مدرسی زاده یزدی /۳۰ آبان ۱۳۹۹ قم
مدفن آیت الله سیدعباس مدرسی زاده یزدی : حرم حضرت فاطمه معصومه(س)قم.
«آیت الله سیدعباس مدرسی زاده یزدی» دو بار به قم سفر کرده اند، دفعۀ اوّل در سال ۱۳۵۲ هجری شمسی به قم تشریف آوردند و حدود یک سال در این شهر مقدّس اقامت داشتند و در همان وقت از دروس فقه و اصول حضرت آیه الله العظمی حاج میرزا هاشم آملی( قدس سرّه) استفاده می کردند. دفعۀ دوّم در محرّم سال ۱۴۰۶ هجری قمری(مهر ۱۳۶۴ ) بود که به طور کامل به قم مهاجرت کردند. هر چند که علماء نجف مایل نبودند که ایشان نجف را ترک کنند با این حال ایشان در سال ۱۴۰۵ هجری قمری(تابستان ۱۳۶۵ ) به عمره مشرّف شدند و از عمره به سوریّه رفتند و از سوریّه به ایران هجرت کردند و با حضور خود در حوزۀ علمیّه قم، قلوب علماء و طلاب را شاد کردند.